|
ارسال به دوستان
اخبار
معرفی سرپرست پردیس تئاتر تهران طی حکمی از سوی مهرداد باقری، رئیس سازمان
فرهنگی- هنری شهرداری تهران، علی عطایی به عنوان سرپرست پردیس تئاتر تهران معرفی شد. علی عطایی، فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس است و مدیریت هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران را نیز در کارنامه خود دارد.
در متن این حکم چنین آمده است: «با توجه به تعهد، شایستگی و تجارب ارزنده جنابعالی، به موجب این حکم به عنوان «سرپرست پردیس تئاتر تهران» منصوب میشوید. شایسته است ضمن رعایت کامل قوانین، مقررات و کرامت اخلاقی و با حسن تدبیر، تعامل موثر و مثبت، نسبت به جلب مشارکت و همکاری نهادهای دولتی، شهری و تشکلهای مردمی و بهرهگیری از نظرات اندیشمندان، هنرمندان و نخبگان آن حوزه و برنامهریزی و اجرای برنامههای فاخر، جذاب و تاثیرگذار فرهنگی و هنری اهتمام ورزید. از پروردگار یکتا، پیروزی و توفیق روزافزون شما را خواستارم». وی همچنین سالهاست به عنوان بازیگر و تهیهکننده تئاتر در عرصه حرفهای مشغول به فعالیت است.
***
«رک»، «رخ» و «رجیم» پروانه ساخت گرفتند
شورای صدور پروانه با ساخت آثار سینمایی با ۸ فیلمنامه موافقت کرد. فیلمنامههای: «رک» به تهیهکنندگی، کارگردانی و نویسندگی کاظم راستگفتار؛ «رجیم» به تهیهکنندگی میرولیالله مدنی، کارگردانی احسان همتی و نویسندگی محسن توحیدیان؛ «رخ (نام موقت)» به تهیهکنندگی و کارگردانی حمید نعمتالله و نویسندگی حمید نعمتالله و حسین فرخزاده؛ «راننده شخصی» به تهیهکنندگی سیدعلی قائممقامی، کارگردانی شاهد احمدلو و نویسندگی شاهد احمدلو و هومان فاضل شهرستانکی؛ «تصادف» به تهیهکنندگی، کارگردانی و نویسندگی قربان محمدپور؛ «باد سرد شمالی» به تهیهکنندگی احسان علیخانی و نقی نعمتی، کارگردانی هومن بهمنش و نویسندگی هومن بهمنش و احسان علیخانی و رضا طالبزاده؛ «صد دام» به تهیهکنندگی مجتبی رشوند، کارگردانی و نویسندگی پدرام امیری و مستند «مردمان آن سوی رودخانه» به تهیهکنندگی، کارگردانی و نویسندگی حبیب احمدزاده موافقت شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی را اخذ کردند.
***
پنجمین پویش سفیر حسین(ع) آغاز به کار کرد
همزمان با قرار گرفتن در آستانه ایام عزاداری دهه اول محرم ۱۴۰۳ با هدف ترویج و عرضه کتاب در مساجد، هیئات، مدارس و دانشگاههای سراسر کشور پنجمین دوره از پویش سفیر حسین(ع) توسط انجمن کتابفروشان جبهه فرهنگی خوشه آغاز به کار کرد. هیئات مذهبی و مساجد در ایام ماه محرم میتوانند با ثبتنام در پنجمین دوره از پویش سفیر حسین(ع) در مراسمات خود میز کتاب برگزار کنند.
***
تخفیف«مبارک و خاتون پردهنشین» برای دانشجویان
نمایش «مبارک و خاتون پردهنشین» نوشته داوود فتحعلیبیگی، کارگردانی علی طربی و تهیهکنندگی امیرحسین شفیعی که از ۲۱ خرداد ساعت ۱۹:۳۰ در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفته است، فروش روزهای جدید خود را با تخفیف ویژه دانشجویی آغاز کرد. در این نمایش کمدی ایرانی و سیاهبازی مهدی وثوقی، علی طربی، علی باهری، آرزو کریمیزند، محمدرضا صفری، محسن قصری، مریم مهریان و محمدرضا لوانی به عنوان بازیگر ایفای نقش میکنند و گروه موسیقی عبارتند از: مهدی محتشم نوازنده تنبک، مهرپاد زحمتکش نوازنده کمانچه، نوید نوبخت خواننده و نوازنده دف و رضا کیایی نوازنده دف. در خلاصه نمایش «مبارک و خاتون پردهنشین» آمده است: «قوامالدین که میخواهد به سفر حج برود، تمام امورات زندگیاش را به برادر کوچکتر میسپارد اما برادر او نااهل است و...»
***
امیرحسین فتحی و مهدی سلطانی با «شغال» همراه شدند
سریال نمایش خانگی «شغال» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیهکنندگی علی طلوعی بزودی وارد مرحله فیلمبرداری میشود و امیرحسین فتحی و مهدی سلطانی بازیگرانی هستند که تاکنون حضورشان در این سریال قطعی شده است. امیرحسین فتحی بازیگری را از تئاتر آغاز کرد و سپس به نقشآفرینی در آثار سینمایی مثل «کیفر»، «پریناز»، «مزارشریف»، «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» و «کشتارگاه» و سریالهایی همچون «مدار صفر درجه»، «شاهگوش»، «شهرزاد»، «جیران» و «قطب شمال» پرداخت. سایر بازیگران سریال که همگی از چهرههای شناخته شده هستند، بزودی معرفی میشوند.
***
«ماجرای سال آخر» در بمبئی روایت میشود
مستند «ماجرای سال آخر» ساخته مهدی جبینشناس در بخش مسابقه آثار مستند هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم بمبئی روی پرده میرود. این مستند روایتی از روزهای شیوع ویروس کرونا در ایران است. شخصیت اصلی فیلم خانم سالم، معلم کلاس دوم در آخرین سال خدمتش گرفتار آموزش آنلاین شده است. او از خودش تصویر نمیفرستد و این موضوع باعث شده دانشآموزانش از درس عقب بمانند. مدیر مدرسه که نگران اوضاع است، برای فرستادن تصویر به خانم سالم فشار میآورد. دانشآموزان هم میخواهند تصویر معلمشان را ببینند اما خانم سالم رازی دارد که مانع انجام این کار میشود. جشنواره بینالمللی فیلم بمبئی از امروز شنبه ۲۶ خرداد آغاز میشود و یک هفته ادامه دارد. فیلم «ماجرای سال آخر» در ۵ شهر هند (بمبئی، دهلی، کلکته، پونه و چنای) نمایش خواهد داشت و پس از این جشنواره، در سیزدهمین جشنواره بینالمللی کامبوج روی پرده میرود.
ارسال به دوستان
مروری برتولیدات سینما با موضوع امام هشتم(ع) به بهانه اکران فیلم «آبیروشن»
سیمرغ هشتم سینما
گروه فرهنگ و هنر: سینمای ایران از دیرباز همواره ارادت خاص و ویژهای نسبت به ساحت امام هشتم(ع) داشته است، تا جایی که با مروری بر تولیدات 4 دهه گذشته انبوهی از قصهها و روایتهای مختلف را حول جایگاه معنوی امام رضا(ع) میتوان یافت؛ تولیداتی که همواره در هماوردهای سینمایی داخلی بویژه جشنواره فیلم فجر نیز به عنوان آثار شاخص و مطرح معرفی شدهاند؛ از «بدون قرار قبلی» که سیمرغ بهترین فیلم در چهلمین جشنواره فیلم فجر را گرفت تا «کیمیا» که جایزه ویژه هیات داوران دوره سیزدهم را از آن خود کرد.
«آبی روشن» ساخته بابک لطفیخواجهپاشا را باید تازهترین فیلم با محتوا و موضوع امام رضا(ع) در سینمای ایران دانست. لطفی در دومین تجربه کارگردانی سراغ سینمای معنویتگرا رفته و با دستمایه قرار دادن خصایص و آموزههای این امام همام، قصهای سرراست با پیچیدگیهای دراماتیک روایت کرده است؛ فیلمی که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر در بخش تجلی اراده ملی از سوی آستان قدس رضوی مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفت.
فیلم «آبی روشن» در داستان خود سراغ روایت یک قهرمان اجتماعی رفته است؛ قهرمانی که در ابتدای فیلم با موضوعی روبهرو میشود که ریشه در گذشته او دارد و برای همین ناچار به سفر میشود و در طول این سفر و فیلم در مقابله با کشمکشها خصایص قهرمانی از خود بروز میدهد؛ قهرمانی که اشتباه نمیکند اما به قصور خود در گذشته پی میبرد. حاجیونس فیلم «آبی روشن» ناچار به سفر میشود؛ سفری که او را از آنچه هست جدا میکند، در مواجهه با آدمها و موقعیتهای ناشناخته قرار میدهد و به گذشته میبرد. او در این بازگشت و مواجهه، دست به اقدامی میزند که در نوع خود خرق عادتی به حساب میآید. قهرمان این فیلم دست آخر فعل قهرمانانه و نجاتبخشی را انجام میدهد، در حالی که خودش را در چالشی بزرگتر قرار میدهد، چالشی که ممکن است منجر به مرگ او شود اما با آغوش باز آن را میپذیرد.
نویسنده در جریان نوشتن فیلم، قهرمانی ساخته که اعتبار و آبرویش از فعلیت و کارهایش پیشی میگیرد. فعل قهرمانانه قهرمان در این فیلم باعث نجات نمیشود، بلکه موجب گرفتاری او میشود و این سرمایه اجتماعی اوست که او را نجات میدهد. در واقع اعتبار اجتماعی و معنوی اوست که از فردیت قهرمان پیشی گرفته و او را از چالشی بزرگ به جایگاهی که از ابتدای فیلم در انتظارش بود بازمیگرداند. سرمایه اجتماعی مهمترین دارایی قهرمان اجتماعی است؛ سرمایهای که ممکن است سایر قهرمانها نیز از آن برخوردار باشند اما سرمایه اجتماعی قهرمان اجتماعی، کنش فعال دارد و در قصه دخالت میکند.
همان طور که در ابتدا بیان شد، بستر اصلی این فیلم، امام رضا(ع) و رسیدن به مقام و جایگاه خادمی است؛ آنچه قهرمان فیلم یعنی حاج یونس در پی آن است و همین خاستگاه باعث شده سبد سینمای ایران غنیتر و پرتر از همیشه شود. به هر شکل اکران «آبی روشن» بهانهای شد تا نیم نگاهی بیندازیم به فیلمسازان و هنرمندانی که طی 4 دهه گذشته با ارادت قلبی و عشق به امام هشتم پرونده فیلمسازی خود را معطر به شمیم امام رضا(ع) کردهاند.
احمدرضا درویش: به جرأت باید اذعان کرد فیلم سینمایی «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش یکی از پرافتخارترین آثار سینمایی با موضوع امام رضا (ع) است؛ فیلمی که هرچند از آثار دفاع مقدس به شمار میآید اما نگاه عمیق و لطیفی به فرهنگ رضوی و مشهدالرضا دارد. در این فیلم که یکی از مطرحترین ساختههای احمدرضا درویش است، فارغ از جایگاه ایمانی امام رضا(ع)، رأفت به عنوان تم غالب بر شخصیت اصلی قصه مستولی شده و نقشی کلیدی را در تصمیمگیری بزرگ زندگی رضا (خسرو شکیبایی) ایفا میکند.
درویش چهارمین ساخته خود را سال 73 در حالی که 33 سال داشت، با بازی زنده یاد خسرو شکیبایی، زندهیاد بیتا فرهی و رضا کیانیان مقابل دوربین محمود کلاری برد. این فیلم 92 دقیقهای داستان دختری به نام کیمیاست که پدرش، رضا، در آغاز جنگ ایران و عراق اسیر میشود. 9 سال بعد که رضا از اسارت آزاد میشود، کیمیا به مشهد رفته است و آنجا زندگی میکند. «کیمیا» از پرافتخارترین آثار سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر است. این اثر جوایز متعددی همچون جایزه ویژه هیات داوران را از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
رسول صدرعاملی: صدرعاملی پرکارترین فیلمساز سینمای ایران است که آثاری را با محوریت امام رضا (ع) ساخته است. او سال 1386 نخستین فیلم از سهگانه امام رضا(ع) را با عنوان «هر شب تنهایی» جلوی دوربین برد؛ فیلمی که طی آن فضائل امام هشتم(ع) به صورت ناخودآگاه بر زندگی شخصیتهای اصلی داستان آشکار میشود. در خلاصه این فیلم آمده است: عطیه، نویسنده و مجری یک برنامه رادیویی خانوادگی است. او هر روز به سوالات شنوندگان این برنامه پاسخ میدهد و به آنها توصیه میکند چگونه در کنار همسرانشان باشند تا زندگی بهتری داشته باشند. عطیه مریض است و پزشکان به او گفتهاند فقط 4 ماه از عمرش باقی مانده و از این 4 ماه 2 ماه گذشته است. او به پیشنهاد همسرش برای زیارت به مشهد مقدس میرود.
دومین فیلم از سهگانه صدرعاملی، «شب» نام دارد. این فیلم، زمستان 1386 اکران شد و بازیگران مطرحی چون عزتالله انتظامی، خسرو شکیبایی و امین حیایی در آن به ایفای نقش پرداختند. در این فیلم که اصلیترین سکانسهای آن در محوطه حرم امام رضا(ع) فیلمبرداری شده، استعانت از مقام الهی این امام همام به شکل بارزتر و صریحتر به تصویر کشیده میشود.
سومین فیلم صدرعاملی با محوریت امام رضا(ع) سال 1388 جلوی دوربین رفت. در این فیلم نیز مانند 2 اثر قبلی، فضایل امام رضا(ع) بر زندگی روزمره به صورت ملموس اما در لفافه بیان شده و شیرینی این اتفاق به مذاق مخاطب خوش میآید.
مازیار میری: «به آهستگی»، دومین فیلم بلند مازیار میری، پس از فیلم «قطعه ناتمام» بود که در آن به نوعی به تاثیر امام رضا(ع) بر سرنوشت شخصیتهای قصه اشاره میشود. این فیلم خرداد 1385 در سینماهای تهران به نمایش درآمد.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: سیدمحمود (محمدرضا فروتن)، کارگر جوشکار خط راه آهن است که در شهر دیگری کار میکند. به او خبر میدهند همسرش خانه را ترک کرده است. او به ورامین بازمیگردد و با خانه خالی از همسر روبهرو میشود. همسرش، فرزند دخترشان را به خانواده پدری سیدمحمود سپرده و چند وقتی است که بازنگشته. جستوجوی شوهر بینتیجه میماند. به دنبال آن، زمزمههای خیانت که از سوی همسایگان و آشنایان مطرح میشود، بیشتر او را به مرز جنون میکشاند تا اینکه خبر میرسد همسرش را در مشهد دیدهاند.
این فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران و مسابقه سینمای بینالملل بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر شرکت کرد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین در 5 رشته شد و توانست این جایزه را در 2 رشته بهترین فیلم جشنواره سینمای بینالملل و بهترین بازیگر مرد (محمدرضا فروتن) از آن خود کند.
حمید نعمتالله: نعمتالله یکی دیگر از کارگردانان مطرح سینمای ایران است که اثری با محوریت امام رضا(ع) ساخته است. این کارگردان سال 87 تلهفیلم «بیا از گذشته حرف بزنیم» را مقابل دوربین برد. تلهفیلم محبوبی که به واسطه استقبال مخاطبان، به قسمت دوم نیز رسید. این تلهفیلم در پنجمین جشنواره فیلم رضوی، عنوان بهترین فیلم، فیلمنامه و کارگردانی را از آن خود کرد و در پخش تلویزیونی نیز مورد استقبال مخاطبان بسیاری قرار گرفت. ثریا قاسمی، مهین شهابی، پوراندخت مهیمن، آزیتا لاچینی و فریده سپاهمنصور بازیگران این کار بودند.
«بیا از گذشته حرف بزنیم» داستان 3 زن سالمند است که به قصد زیارت و سیاحت، عازم شهر مشهد میشوند و در آنجا اتفاقاتی برای آنها روی میدهد.
بهروز شعیبی: ششمین فیلم بهروز شعیبی، با نام «بدون قرار قبلی» سرنوشت پیچیده یک انسان و نحوه دعوت او به مشهد را به طور ملموس به تصویر میکشد. این فیلم با استقبال خوب مردم و منتقدان مواجه شد.
داستان فیلم درباره دختری به نام یاسمین است که پس از سالها به دلیل فوت پدرش از آلمان به ایران بازمیگردد. پسرش مبتلا به اوتیسم است و همین امر سفر را برای او سخت میکند. یاسمین هیچ چیز درباره پدرش نمیداند و علاوه بر این، او از میراثی که پدرش برایش به جا گذاشته شگفتزده میشود. او در این سفر با مردم آشنا میشود و اقامت کوتاهش در زادگاه پدرش و ملاقات با کسانی که پدرش را میشناسند، او را به درک جدیدی از انسان و مفهوم مرگ سوق میدهد.
ارسال به دوستان
در نشست نقد و بررسی فیلمتئاتر «قهوه قجری» به کارگردانی آتیلا پسیانی در خانه هنرمندان ایران مطرح شد
تقابل فرم بامحتوا در تئاتر ایران
گروه فرهنگ و هنر: نمایش «قهوه قجری» را باید یکی از شاخصترین آثار مرحوم آتیلا پسیانی نامید؛ نمایشی که برای نخستین بار اواخر دهه 70 یعنی سال ۱۳۷۸ در جشنواره تئاتر فجر اجرا شد و سال ۱۳۷۹ اجرای عمومی خود را در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر انجام داد و با استقبال تماشاگران روبهرو شد. پسیانی که در کنار بازیگری و کارگردانی، گاهی هم دست به قلم میشد، متن این نمایش را با نگاهی به نمایشنامه «هملت» شکسپیر نوشت و آن را با بازیگرانی چون بهرام ابراهیمی، محمد پورحسن، فرهاد شریفی، رضا فیاضی و خودش روی صحنه برد.
«قهوه قجری» با وجود اجرای موفق خود در دهه ۷۰ البته برای آتیلا پسیانی تمام نشد، به طوری که او ۲۰ سال بعد نیز تصمیم به اجرای دوباره آن گرفت تا نسل تازه تماشاگران تئاتر نیز این نمایش را به تماشا بنشینند. این چنین بود که «قهوه قجری» ۲۰ سال بعد از نخستین اجرای خود، سال ۹۸ برای دومین بار در جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت و بعد از جشنواره نیز اجرای عمومی خود را در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر انجام داد.
حضور بازیگرانی چون نوید محمدزاده و هوتن شکیبا در کنار نوید جهانزاده، اصغر پیران، روحالله حقگویلسان و... سبب شد پیشبینی استقبال چشمگیری از این نمایش شود اما هنوز چند اجرای آن روی صحنه نرفته بود که شیوع کرونا باعث تعطیلی سالنهای تئاتر شد و اجرای «قهوه قجری» نیمهکاره ماند تا جایی که این نمایش، آخرین یادگار پسیانی در تئاتر به شمار میرود. پس از ۲ دهه فیلمتئاتر این نمایش در خانه هنرمندان با حضور کارشناسان و علاقهمندان روی پرده رفت. در این جلسه که همراه با نقد و بررسی آن برگزار شد، عباس غفاری به عنوان کارشناس و منتقد در ابتدا گفت: دیدید در دهه ۷۰ اجرا شده است. این نمایش چند سال پیش با بازیگران جدیدی در سالن اصلی تئاتر شهر هم اجرا شد اما با توجه به شرایط و اتفاقات آن زمان، بعد از چند شب متوقف شد. قرار بود این نمایش دوباره برای اجرا آماده شود اما بیماری آقای پسیانی مانع شد. آقای پسیانی درباره این نمایش اینطور گفته که قرار ابتدایی بر این بوده این اثر، یک نمایش کمدی عبرتآموز بر اساس تئاترهای تختحوضی و ایرانی باشد اما در نهایت یک تئاتر تجربی شکل گرفته است. در واقع گروه تئاتر بازی بر اساس نمایشنامه هملت شکسپیر، نمایشی تجربهگرا را کار کردهاند که قرار بود با نگاهی به نمایشهای ایرانی روی صحنه برود.
مجید کیانیان نیز در ادامه این نشست گفت: از دوستان تشکر میکنم نقد تئاتری را به من سپردهاند که دغدغه من است. دوستانی که من را میشناسند میدانند، تا چه اندازه فرم برایم اهمیت دارد. امیدوارم از دست من ناراحت نشوند؛ بدانید که من دغدغه جهانی شدن هنر و تئاتر این مملکت را دارم و از این رو اینطور حرف میزنم. نمیگویم ما هیچ کاری نکردهایم ولی میخواهم بگویم ما در طول تاریخ تئاتر خود به فرم خیانت کردهایم. زیرا همیشه سطحی با آن برخورد کردهایم، به عنوان مثال در دهه ۸۰ شاهد سخنرانی یکی از عالیجنابان تئاترمان بودم که در فرانسه تحصیل کرده بود. ایشان در سخنرانی خود نقد شدیدی به فرمالیسم وارد کرد و افرادی چون عباس نعلبندیان، کارگاه نمایش و مرحوم پسیانی را نیز مثال زد.
او افزود: مرحوم پسیانی در جریانی بود که در همان حوالی سال ۸۹ پروفسور بوبوس را اجرا کرد. یادداشت کارگردان در آن اجرا برایم بسیار جالب توجه است. متن آن از این قرار است: «سالهاست سمپاشیها، دروغها، تهمتهای برخی همکاران نسبت به گروه تئاتر، بازی من را در مسیر خود ثابتقدم کرده است. باید از این فرصت برای تشکر از آنها استفاده کنم. همچنین باید از فرزندانم تشکر کنم». در اینجا لیستی از اسامی وجود دارد که از آن جمله میتوان به امیررضا کوهستانی، حامد محمدطاهری، وحید رهبانی، جلال طهرانی، اصغر دشتی، همایون غنیزاده و آروند دشتآرای اشاره کرد. در ذهن خود مرور کنید و ببینید فصل مشترک تمام این اسامی کجاست؟! این افراد کسانی هستند که از فرم در کارهایشان بهره میبرند.
منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: ما در ترجمههای خود نیز با چنین مشکلاتی مواجه هستیم. به طوری که نمیدانم کدام شیر پاک خوردهای گفته فرم، شکل است. در این رابطه میتوانید شناختنامههایی را که درباره عالیجنابان رادی و بیضایی کار شده است ببینید. در حالی که حتی سنتگراها که به محتوا قائل هستند نیز فرم را دارای اصالت معرفی میکنند. شما با فرم نامطلوب نمیتوانید یک محتوای جذاب را شکل دهید. خدا بیامرزد افرادی را که بدون چارچوب مطالعات میانرشتهای به این حوزه ورود کردهاند. انشاءالله خدا از سر تقصیراتشان بگذرد.
کیانیان در ادامه صحبتهایش گفت: چرا فرم مهم است؟! زیرا اگر فرم را بشناسید، میشود همان جریانی که آقای پسیانی در حال پیمودن آن بود. اگر فرم را بشناسیم میتوانیم از آن ظرفیت غنی ادبی و هنری که همیشه از آن میگوییم، بهره ببریم. بروید و ببینید چطور قصههای عرفانی را روی صحنه میبرند یا بیان میکنند. آن زمان میتوانیم خوب اقتباس کنیم و روایت جهانی داشته باشیم و دیالوگ برقرار کنیم.
ما باید در ساحت نظری هم حرفی برای گفتن داشته باشیم. نه اینکه هر استاد عزیز من بیاید و برساخته از ذهن خود کلمهای را ترجمه کند.
او ادامه داد: به عنوان مثال عالیجناب جلال ستاری، یکی از مقالات مهم سنتگراها را ترجمه کرده است. ایشان در آنجا هنر قدسی را هنر دینی ترجمه کرده است. در ساحت نظریهپردازهای سنتگرا، هنر قدسی با هنر دینی، ۱۸۰ درجه متفاوت است. حال فکر کنید کل متن این است. یا عالیجناب زرینکوب که نسل اول ترجمه فن شعر است. ایشان هم شخصیت را سیرت ترجمه کرده است و فن شعر در یک شلختگی است که شما اشخاص و افراد و سیرت را گم میکنید.
این به معنای تخطئه این عزیزان نیست؛ به هر حال این افراد نسل اولی بودند که یک جریانی را راه انداختند. باید اجازه حرف زدن و گفتوگو کردن بدهیم تا این موارد مرتب ارتقا یابد.
غفاری در ادامه این نشست گفت: طبیعتا این دعوا سالهای سال در بخشهای مختلفی چون ادبیات، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و... بوده است. تصورم این است که بخشی از آن مربوط به ترجمه است؛ یعنی ناآگاهی که نسبت به زبان وجود دارد. بخشی از آن هم به این مربوط میشود که ما در بخشهایی مابهازای برخی کلمات را نداشتیم و در ترجمه به غلط از کلمه دیگری استفاده کردیم. به همین خاطر چنین اتفاقاتی پیش آمده است. خیلی اوقات در ترجمه متون دهههای ۲۰ و ۳۰ , در آثار بزرگانی چون چخوف سبب شد تا ما چخوف را به اشتباه بشناسیم؛ به صورتی که شاهد بودیم آثار کمدی چخوف در اینجا تراژدی ترجمه شده است، در حالی که خود چخوف نیز در این باره صحبت کرده است.
کیانیان در ادامه گفت: تعریف نه چندان صحیح این کلمه فرم، سبب شد کسانی مانند آتیلا پسیانی که در این قلمرو کار میکردند، حتی نقد و بررسی کارهای آنها از ساحت آکادمیک هم کنار برود. یعنی با آن مانند یک چیز سطحی که محتوایی ندارد برخورد شود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|