|
بارشِ سنگقبر در کمین
27 تیر 1403: هِعییی... هرچند پیر و خستهدل و ناتوان شدم / هرگه که یاد... چیز... توک زبانم هست ها... از غصه حالنَدارشدن مریم، حالش را هم ندارم بقیه مصرع را در گوگل جستوجو کنم. امروز به خودم گفتم که «منوچهر بیریخت! گِل بگیر درِ این کانال تلگرامی کوفتی را بابا! مریم که کنج مریضخانه باشد، آنهم اینطور بیاحوال و بیریخت، دیگر چیزی هم میماند برای نوشتن؟!» آمدم گِل بگیرمش، که تاریخ امروز را دیدم و چه آتشی گرفت جگرم! پرت شدم سال 67 و... بقیهاش باشد برای فردا؛ حالدانم خالی شد الان.
28 تیر 1403: هنوز حال به حالدانم نیامده. باشد برای... چه میدانم کِی!
30 تیر 1403: مسعود آنچنان مطمئن میگفت که رژیم ایران آتشبس را به سگش هم نمیدهد که گمان میکردیم حتمی دعانویس کاربلد داریم در پادگان! اما 27 تیر دیدیم رژیم قطعنامه 598 را پذیرفت! ما را میگویی؛ مانده بودیم که عملیات فتح تهران را چه خاکی بر سرمان بریزیم حالا! میخواستیم کار را به 31 شهریور برسانیم؛ که میشد سالگرد حمله عراق به رژیم. اگر هرچه زودتر رژیم را؛ که جنگ احوالندارش کرده بود، خاکستر نمیکردیم، خودمان را باید با خاکانداز میریختند توی گلدانهای ننههایمان. اینطور چاره کردیم که فتح تهران را دو ماه بیندازیم جلو. خب انداختیم و چه روغنی از ما درآمد تا بقچههای آن حمله هولهولکی را بپیچیم! ای ننه... بعد از یادآوریاش، دیگر حالی به آدم میماند؟! نه والّا!
1 مرداد 1403: قرار شد عراق رخ گاومیش بگیرد و جنوب ایران را با شاخهایش شخم بزند و نخودسیاه بکارد تا رزمندههای رژیم بریزند جنوب پی نخودسیاه. و ریختند و با خیال راحت، شعارمان شد «امروز مهران، فردا تهران» در حمله «فروغ جاویدان».
2 مرداد 1403: یک همچین شبی، مسعود جلسه «توجیه فروغ» را ترتیب داد. ما بودیم و مامانماناینها، شمسیخانم و مامانشاینها از آمریکا و جمیلهاینها و دلیلهاینها از اروپا. مسعود همه را گفته بود که بیایند برای فتحکُنانی 48ساعته!
3 مرداد 1403: ساعت 15:30 چنین روزی، مریم فرمان آتش داد و ارتش آزادیبخش، با سرعتی بینظیر، فاصله مرز قصرشیرین تا تنگه چهارزبر را تبدیل کرد به باربیکیو و دود ایرانی کبابشده بود که میدادیم توی شُش! پسفردایش در تهران بودیم، اگر در کمین تنگ تنگه چهارزبر، همبرگرمان نکردهبود «صیاد»!
5 مرداد 1403: «علی صیاد شیرازی» سنگقبر بار جنگندههای نیروی هوایی کرد و ریخت بر سرمان! مردمی که نرسیده بودیم کبابشان کنیم هم، پیژامه بر تن، با تفنگبادی و تیرکمان، گوشتکوبیده ما را تحویل توپوتفنگ سپاهیانشان دادند و اینگونه در عملیات «مرصاد»، بوی مجاهدان همبرگرشده را دادند توی شُش!
پایان کار کانال «مجاهدت منوچهری».
باقی بقای مریم...
ارسال به دوستان
تشنگان خدمت
به جایش جانشینی مینشانیم
و او را هی پی خود میکشانیم
کجا داریم حزب و دار و دسته؟!
مشاورهای بی نام و نشانیم
مشاورها همه سرگرم کاریم
هوای «منتخب» را توپ داریم
پی انجام خدمت توی دولت
جمیعا تشنهحال و بیقراریم
از این هیأت به آن هیأت روان است
دعاگوی تمام مردمان است
خلاف ظاهرش آقای دکتر
دلش سرزنده و روحش جوان است
درخت دولت آرد برگ و باری
به رویش مینویسم یادگاری:
«که ما هستیم جای اصل کاری
خودش خدمتگزاری افتخاری!»
ارسال به دوستان
شیر ژیان این روزها، یمن نفس کش میطلبیم
تا همین 15- 10 سال قبل اگر از مردم دنیا میپرسیدید یمن کجاست و یا صنعا چه جور جایی است و شما را یاد چهچیزی میاندازد؟ فکر میکردند این اسامی هم یک جایی مثل جزایر لانگرهانس باشد که یکی از اجزای بدن انسان است و این سوال کاملا انحرافی است!
درحالی که همین کشور کوچک که قدو اندازهاش به نصف ایران هم نمیرسد چنان کولاکی بهپا کرده است! دیدنی و شنیدنی. از قدیم هم گفتهاند فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه! همین فلفلهای ریزهمیزه بلایی بر سر اسرائیل آوردهاند که در آنجا اگر سر سگ بزنی، از لانهاش بیرون نمیآید تا مبادا با پهپاد یا موشکهای پیشرفته به سرنوشت گنبد آهنین مبتلا شود و آبکشش کنند.
یمنیها این شگفتیسازان قرن جدید با آن دمپایی لاانگشتیهای معروفشان کار خود را با شکار کشتی اسرائیلی شروع کردند؛ رفتند یک گوشه از تنگه بابالمندب کمین کردند بعد هر جنبندهای که به سمت اسرائیل حرکت میکرد از ماهی دریا گرفته تا قایق و کشتی را با موشک هدف قرار دادند. آنها چندین کشتی تپلمپل آمریکایی و انگلیسی و یهودی را زدند و بعد که دیگر روحشان با این کارها ارضا شد شروع کردند به ساخت موشکهای بهتر و پهپادهای نقطهزن.
یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن آنقدر سریع و شگفتانگیز مردم دنیا را با همین کشور کوچک آشنا کرد و ریز و درشت اخبار را به سمع و نظر مردم رساند که میگمیگ از سرعتش شگفتزده شده و درخواست ویدئو چک کرده!
صهیونیستها که تا دیروز منممنم کردنهایشان گوش فلک را کر کرده بود حالا از دست همین یمنیهای دمپایی پوش به سرزنان دنبال سوراخ موش میگردند.
صهیونیستها با کمک همدستان مثل گربه نره و روباه مکار و رسانههایشان به جان دنیا افتادند و از خودشان غول بیشاخ و دمی ساختند بهصورتی که همه فکر میکردند اگر کسی حتی انگشتی به سمت آنها اشاره کند دستش را تا آرنج ساتوری ریزریز میکنند. اما همین طبل توخالی که همیشه به گنبد آهنین و آسمان امن و تانک مرکاوایش مینازید از دست یمن و مردمانش کاسه چه کنم دست گرفته و نمیداند حواسش به آسمان باشد یا زمین، به لبنان باشد یا یمن، اولویتش حماس است یا حزب الله.
یمنیها آسمان امن را بر سر اسرائیل خراب کردند حالا صهیونیستها مانند گوسفند دوسرطلا شدهاند که هیچ کاری از دستشان برنمیآید و توانی برای ادامه دادن ندارند. مثل خر در گل ماندهاند، نه میتوانند آتشبس اعلام کنند و نه توانی برای ادامه جنگ دارند. وسط معرکهای که فکر میکردند پیروز میدان میشوند ایستاده و به پایان سلام میکنند.
اسرائیل از شروع طوفان الاقصی تا همین چند لحظه پیش آنقدر غافلگیر شده که دیگر به دستهای خودش هم اطمینان ندارد، میترسد دستهای خودش هم علیهش قیام کنند و به پیروی از یمن چند تا پسی نثار گردن کلفتشان کنند.
اوضاع صهیونیستها وقتی هیجان انگیزتر و جالبتر میشود که شنیدیم یمن با پهپادی به قلب تلآویو حمله کرده و هیچ راداری نتوانسته آن را رهگیری کند. حالا از آن هیمنه پوشالی چیزی برای صهیونیستها و ارتش خیالیشان باقی نمانده.
میگویند نتانیاهو بعد از این حملهها پرهایش ریخته، گوشی را برداشته و به تلفن پاناسونیک روی میز بایدن زنگ زده که بگوید بیا با هم یک گلی درست کنیم و به سر بگیریم، اما کسی از آن طرف خط گفته رفیقت کرونا گرفته و نمیتواند کمکی کند تو هم فعلا با همان قیافه لخت و عورت به مقاومت ادامه بده و اگر در حمله بعدی جان سالم به در بردی یک فکری برایت میکنیم و گوشی را قطع کرد!
صهیونیستها دیدند اگر دست روی دست بگذارند مجبورند زیر رگبار موشک و پهپاد یمنیها دفن شوند برای همین چاره را در حمله دیدند و چون دیگر چیزی هم برای از دست دادن نداشتند به بندر الحدیده حمله کردند به خیال اینکه یا آنقدر میزنیم تا بترسند و دست از سر کچلمان بردارند، یا میزنند تا تمام شود این زندگی سگیمان.
صنعانیان میخواهند با خنجر کجشان صهیونیستها را صاف کنند و اگر صاف نشدند موشک به اندازه کافی هست. به تعداد هر صهیون یک موشک برای به هلاکت رسیدن وجود دارد.
ارسال به دوستان
خنجر یمنی
روزنامههه روزنامههه، پهپاد یافا اسرائیل را سولاخ کرد... پوشک چنده؟
بعد از اینکه پهپاد یافا در کمال آرامش و بدون عجله آدرس خیابان «شالوم علیخم» در تلآویو را توی جیبش گذاشته و 10 ساعت بعد در این خیابان منفجر شد، روزنامههای اسرائیل اطلاعیههای خود را به این شرح منتشر کردند.
* هماکنون نیازمندتان هستیم
وزیر جنگ اسرائیل از اسرائیلیها خواست هرگونه شیء خارجی در آسمان تلآویو را گزارش دهند. او در ادامه از شهرکنشینان تقاضا کرد گزارش خود را به سامانه گنبد آهنین اطلاع دهند و از سایر سایتهای نامعتبر استفاده نکنند. وی افزود با توجه به کسالت گنبد آهنین، در صورت هر گونه عدم پاسخگویی یا بیمحلی، با رادارهای فوق پیشرفته ایالات متحده تماس بگیرند و در صورتی که از این طریق نیز به راهی نرسیدند، همین دزدگیر ماشین را هم روشن کنند، رژیم را مدیون خود کردهاند. این مقام دولتی قول داد به کسانی که تمام مدت چشمشان به آسمان تلآویو باشد و یک پهپاد شناسایی کنند، یک باب منزل مسکونی دو نبش در خیابان شالوم علیخم اهدا خواهد شد. او اطمینان داد این جایزه از محل اصابت پهپاد یافا صد قدم فاصله دارد و جای هیچ نگرانی نیست و از بنگاهی سر خیابان هم میتوانند استعلام بگیرند. در اطلاعیه این وزارت آمده است برای احتیاط، کسانی که مشغول رصد هستند دهان خود را باز نگذارند؛ چرا که این روزها پرندهها هم آدم حماس و حزبالله هستند.
* نرسیدن به آمریکا بهتر از مردن است
شرکت هواپیمایی ایرباد اسرائیل در اطلاعیهای از مسؤولان تلآویو خواست بیایند بلیتشان را پس بگیرند. این شرکت اذعان کرد بعد از این، پروازها یک طرفه خواهد بود و مسؤولین آمریکایی به اسرائیل میآیند تا یمن را غافلگیر کنند. همچنین کمکهای نقدی و غیر نقدی ایالات متحده در چمدان به صورت پوشش وارد تلآویو خواهد شد و تا اطلاع ثانوی این موضوع محرمانه خواهد ماند. در اطلاعیه این شرکت آمده است جهت اطمینان اسرائیلیها، هزینه لغو پروازها بهعهده کشور پدر و یار غار اسرائیل؛ ایالات متحده خواهد بود و قبلا حساب شده است.
* در مصرف آب صرفهجویی کنید
یک عضو نیروی تا بن دندان پوشک رژیم صهیونیستی اعلام کرد با توجه به تقاضای زیاد پوشک از طرف شهروندان تلآویو و منفجر شدن کشتیهای حامل پوشک، قیمت این کالای ضروری بالا رفته و احتمال افزایش قیمت وجود دارد. وی از سربازان اسرائیلی خواست تا حتیالامکان تا چند ماه آینده از خوردن مایعات خودداری نمایند و در صورت بروز مشکلات گوارشی، به تونلهای حماس فکر کنند تا مشکل بدون درد و خونریزی حل شود. وی در پیامی بسیار انساندوستانه از سربازان تقاضا کرد سوسول بازی را کنار بگذارند و نیروهای حماس را نصبالعین خود قرار دهند که با شلوار سهخطی عازم میدان جنگ شده و هزینه پوشک هم روی دست حماس نمیگذارند. وی برای نشان دادن حسننیت خود پوشک پسر خود را که بهعنوان یادگاری نگه داشته بود، دور انداخت و گفت: «آخییییش خفهمون کرده بود..».
* التماس دعا داریم
یک خاخام عضو کنست اسرائیل از شهروندان اسرائیل خواست برای جلوگیری از اصابت پهپادهای یافا و امثالهم شصت روز دعا بخوانند و در آسمان فوت کنند. این عضو خیلی مومن کنست معتقد است دعا بیشتر از سامانه گنبد آهنین کاربرد دارد و سوراخ هم نمیشود. وی در ادامه، یک نمونه خوانده و در آسمان فوت کرد. گفته شده بعد از این اقدام، یک کشتی آمریکا مورد اصابت موشکهای یمنی قرار گرفت و یحیی سریع خیلی سریع اعلام کرد با حمله به اهداف حیاتی در سرزمینهای اشغالی تلآویو را نا امن میکنیم. این خاخام ادعا کرد: «بعضی وقتها اشتباه جبران ناپذیره و اگر یک ثانیه زودتر اقدام میکردم، شاید خدا به دل یحیی رحم میانداخت».
ارسال به دوستان
یه جاده ابریشم ریلیمون نشه؟
روزی شیخ استاده بود که مریدان بر وی وارد شدند.
گفتند: «یا شیخ چه استادهای که...»
شیخ یک هو نشست.
مریدان گفتند:«یا شیخ چه نشستهای که...»
شیخ یکهو ایستاد.
مریدی گفت یا شیخ دو دقیقه بشین پاشو نکن ببینیم خاک کدام عالم را باید سرمان بکنیم.
شیخ ریشهای حناییرنگش را با دست همی ورز نمود و گفت: هووم بنال!
گفتند:«یا شیخ با خبر گشتیم پلیتیکهای ایرانی و چینی به مدد معماران و جادهسازان، اضافهکاری استادهاند، راههای آبی و هوایی و خاکی کم بود، یک جاده ریلی هم بین ایران و چین کشیدهاند و عنقریب است که به سرزمین خدایان افسانهای، یونان هم وصل شود».
شیخ گفت: چی میییگییی؟ مگر میشود؟
گفتند: یا شیخ حتی میگویند قطاری یک هفته پیش از چین راهی شده است و عنقریب است به ایران برسد و حتی از ایران نیز قطاری به سمت آن چشمبادامیها راهی شده است.
شیخ لبخندی کجکی زد و گفت: دیدید گفتم دیر یا زود باید fatf را بپذیریم.
مریدی گفت: یا شیخ مگر نمیدانی ما همه آن را پیشتر در زمان صدارتتان پذیرفتیم به جز دو سه بندش، افاقه نکرد.
شیخ به نشانه پیروزی بالا پرید و گفت: میدانستم برجام من دوباره زنده خواهد گشت.
مریدی گفت: از آن مگو که گوشتش را گرگان نیویورک به دندان کشیدند و استخوانهایش هم طعمه سگان ولگرد حاشیه لندن شده است.
مریدی یواشکی به بغل دستیش گفت، دیدی گفتم لندن پایتخت فرانسه است!
بغل دستیش یواشتر گفت: خاک تو سرت هنوز نمیدونی فرانسه خودش پایتخت نیویورکه!
شیخ گفت: وای به حال معلم جغرافیاتون با این اطلاعاتتون، ساکت باشید و گوش بگیرید که فکری بیندیشیدم.
مریدان گوشهای یکدیگر را گرفتند و کمی هم کشیدند!
شیخ گفت: بگویید از دریا زودتر میرسید نیاز به قطار نبود.
مریدی گفت: یا شیخ، زمان سفر با قطار نصف کشتی است!
شیخ گفت: پس بگویید چینیها نمیتوانند با قطار بیایند، در راه میشکنند!
مریدان از این پاسخ به وجد آمدند و با یورش به آشپزخانه شیخ هرچه چینی بود برداشتند و بر سر یکدیگر کوفتند و بشکستند!
شیخ چون این صحنه را بدید از ترس زنش سر به بیابان بگذاشت و بگریخت!
ارسال به دوستان
چیدن کابینه
این دغلدوستان که میینی
مگسانند گرد شیرینی
لب پریده، شکسته و پیرند
مثل چینی بُنجلِ چینی
تپههایی که قهوهای نشده
رنگکاری کنند: «سرگینی»
از همه شکل و فرمی آمدهاند
قیصر و بیگ و ژست فردینی
وقت تست وزیر آمده است
با سوالات سفت و سنگینی
شرح داده یکی تورم را
دومی هم ضریب را جینی
دیگری یک حدیث را گفته
از کتاب معلم دینی
نمرههایش ضعیف بوده سرِ
حسد و غیبت و سخنچینی
استرس دارد و لپش شده است
مثل چای سرخ در سینی
زن اگر باشی، «امتیاز شماست»
میپذیرند با چه تضمینی!
مرد بودن هم امتیازی نیست
بارکالله چه رسم و آیینی!
از همه خط و حزبها هستند
تا ببینم چگونه میچینی !
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
یک ماچ به قیمت حذف!
در راستای بررسی زوایای پنهان انصراف بایدن از صحنه رقابت ریاست جمهوری ایالات متحده یکی از سیاستمداران آمریکا در پشتپردهای سلطنتی در گوشهای از کاخ سفید که مطمئن بود کسی او را نمیدید در گوش چپ خبرنگار گفت:
من خودم حتی یک موز خوردم و پوست آن را به جای سطل آشغال زیر پای او انداختم ولی او به محض دیدن پوست موز تا کمر خم شد و آن را برداشت.
وی افزود: این تنها تلاش ما برای حذف بایدن نبود. قایم کردن شناسنامه و کت او، سوراخ کردن باک بنزین و بریدن سیم ترمز خودروی وی، قفل کردن در خروجی کاخ از این ور و پرتاب کردن کلید آن به پشت بام از آن ور، از دیگر اقدامات در جهت حذف او بود که متاسفانه به نتیجه دلخواه نرسید. حتی تیری که به گوش دونالد ترامپ اصابت کرد از پشت همین پردهها به سمت بایدن شلیک شده بود که به علت مشوش بودن دائمی جریان هوای حاضر در اطراف بایدن به ستون وسط کاخ اصابت و به سمت ترامپ کمانه کرد. این پیرمرد بسیار سختجانتر از این حرفهاست. گزینه آخر برای حذف وی ترور بیولوژیک بود. دیدار با فردی آلوده به ویروس کرونا و ماچکردن صمیمانه وی در ابتدای دیدار و سرفهکردن از فاصله نزدیک در صورت وی و سپس دست دادن با او در پایان دیدار بهانه خوبی برای دوری وی از صحنه انتخابات بود.
این سیاستمدار باهوش آمریکایی در آخر با اشاره به اینکه هر کسی بخواهد میتواند کاندیدای ریاست جمهوری باشد، رعایت کامل دموکراسی در حاکمیت ایالات متحده و برگزاری انتخابات آزاد را تایید کرد.
ارسال به دوستان
پا تو کفش شاعر ها
الا یا ایها الساقی ادرکاسا و ناولها
یمن پهپاد پروازاند و اسرائیل گفتش: ها؟!
بیا یک شو منور کن اطاقم
یمن جان بمبها کرده چلاقم
مو که آشفته حالم چون ننالم
یمن سرخم نموده، چون بلالم
افتاده چنانم که ره پیش و پَسم نیست
هر چه بخورم موشک و پهپاد، بَسم نیست
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست
زیرا که بریده است یمن بال و پرم را
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
توی پهپاد یمن پر بوده است از مرگ موش
پسندی خوار و زارم تا کی و چند
یمن جان بی خیال خاک حیفا
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|