|
تست پزشکی نهایی اینتر از طارمی برای دیدار با جنوا
تیم فوتبال اینتر در هفته اول رقابتهای سری آ ایتالیا باید شنبه ۲۷ مرداد رودرروی جنوا قرار گیرد. روند آمادهسازی طارمی برای حضور در بازی هفته اول مقابل جنوا مثبت ارزیابی شده است اما طبق اعلام رسانه «Penalty»، پزشکان اینتر در روزهای آینده تستهای پزشکی نهایی را از مهدی طارمی، مارکو آرناتوویچ و پیوتر زیلینسکی خواهند گرفت و امیدوارند این ۳ بازیکن بتوانند اینتر را در بازی هفته اول سری آ همراه کنند.
ارسال به دوستان
2 فدراسیون کشتی و تکواندو، با مدیریت علیرضا دبیر و هادی ساعی 2 بال عملکرد خوب ورزش کشورمان در المپیک پاریس بودند
کار و کاردان
کاروان ایران در حالی با ۱۲ مدال به کار خود در سیوسومین دوره بازیهای المپیک پایان داد که با وجود عملکرد درخشان 2 رشته کشتی و تکواندو، برخی رشتهها نتوانستند نمایش قابل قبولی داشته باشند. نکته جالب و قابل توجه، مدیریت این 2 فدراسیون توسط 2 قهرمان سابق المپیک بود که نشان داد باید در سایر رشتهها نیز همین روند را در پیش گرفت، هرچند وزنهبرداری نیز همین رویه را پیش گرفته اما نتایج این رشته به گونهای نبود که جامعه ورزش را راضی کند. با برگزاری مبارزه ردهبندی وزن ۹۷ کیلوگرم کشتی آزاد و پیروزی امیرعلی آذرپیرا در این مبارزه، پرونده کاروان ورزش ایران در سیوسومین دوره بازیهای المپیک با ۱۲ مدال شامل ۳ طلا، ۶ نقره و ۳ برنز بسته شد.
* آبروداری 2 فدراسیون
کاروان ایران که با نام خادمالرضا در این دوره بازیها شرکت کرده بود، تا روز یازدهم بازیها هیچ توفیقی در مدالآوری نداشت اما در این روز با مدال برنزی که امین میرزازاده در کشتی فرنگی به دست آورد، وارد جدول توزیع مدالها شد و طی ۶ روز به مدالآوری خود ادامه داد. هر ۱۲ مدال کاروان ۴۰ نفره ایران در بازیهای المپیک پاریس تنها در 3 رشته کشتی فرنگی، کشتی آزاد و تکواندو به دست آمد، در حالی که ورزشکاران 11 رشته دیگر هم به این بازیها اعزام شده بودند اما مانند همیشه بار مدالآوری کاروان را کشتیگیران به دوش کشیدند و البته این بار تکواندوکاران هم سهم زیادی در این کار داشتند. در جریان بازیهای پاریس بودند ورزشکارانی که مدالی نگرفتند اما خوش درخشیدند مانند مهدی الفتی که در نخستین حضور المپیکی خود فینالیست مسابقات ژیمناستیک شد، رضا علیپور که بدون تجربه المپیکی در جایگاه چهارم سنگنوردی سرعت ایستاد و حتی شمشیربازی که با وجود ناداوری در جایگاه چهارم بخش تیمی قرار گرفت اما در نهایت آنچه در تاریخ ورزش ایران و بازیهای المپیک ماندگار میشود، مدال این بازیهاست. کسب ۱۲ مدال به نسبت تعداد ورزشکاران اعزامی به پاریس (۴۰ نفر) مقبول است اما آنچه این عملکرد را از حالت قابل دفاع خارج میکند، دستیابی به مدالها تنها در 3 رشته (با احتساب جداگانه کشتی آزاد و فرنگی) است؛ رشتههایی که همیشه مدالآور ورزش ایران در المپیک بودهاند و این بار هم قاطعانهتر این مهم را به سرانجام رساندند.
تیم ملی کشتی فرنگی ایران با ۶ سهمیه کامل راهی بازیهای المپیک شد و با کسب ۴ مدال تاریخساز شد و بهترین عملکرد را بین تیمهای حاضر از خود به جا گذاشت. تکواندو برای نخستینبار با 4 ورزشکار در 2 بخش مردان و زنان ترکیب تیم اعزامی خود به المپیک را تشکیل داد و توسط هر 4 ورزشکار خود هم صاحب مدال شد؛ مدالهایی که بعضاً ارزشی مضاعف هم داشتند، چرا که یا با تاریخسازی کسب شدند (نقره ناهید کیانی) یا طلسمشکنی (طلای آرین سلیمی).
کشتی آزاد هم اگرچه طلایی نشد اما با کسب ۴ مدال توسط 5 ورزشکار اعزامی خود به مدالآوری کاروان ایران کمک قابل توجهی کرد.
کاروان ورزش ایران به لطف این رشتهها و مدیریت تخصصی آنها، مدالهای ارزشمندی در پاریس صاحب شد اما آنچه این عملکرد را قابل نقد میکند اینکه در مجموع فقط 2 فدراسیون و 3 رشته (با احتساب جداگانه کشتی آزاد و فرنگی) در مدالآوری نقش داشتند، در حالی که پیش از این فدراسیونهای بیشتری صاحب مدال المپیک میشدند.
در المپیک توکیو ۷ مدال ایران در 5 رشته کشتی فرنگی، کشتی آزاد، کاراته، تیراندازی و وزنهبرداری به دست آمد. در المپیک ریو ورزشکاران کشتی فرنگی، کشتی آزاد، وزنهبرداری و تکواندو ایران را وارد جدول توزیع مدالها کردند. در المپیک لندن کشتی فرنگی، کشتی آزاد، وزنهبرداری، تکواندو و دوومیدانی باعث درخشش کاروان ایران شدند.
* بهترین عملکرد ایران در المپیکها پس از لندن
کاروان ایران با کسب ۱۲ مدال به کار خود در المپیک ۲۰۲۴ پاریس پایان داد و بهترین عملکرد خود را بعد از المپیک لندن به جا گذاشت.
المپیک 2024 بهترین عملکرد کاروان ایران بعد از 2012 لندن از نظر تعداد مدالهای کسب شده است. از لحاظ تعداد مدال طلا نیز این دوره بعد از لندن، در کنار المپیک 2000 سیدنی، 2016 ریو و 2020 توکیو جزو برترین دورهها برای کاروان ایران محسوب میشود.
اسامی مدالآوران ایران در المپیک 2024 بهشرح زیر است:
مدال طلا:
«آرین سلیمی» وزن 80+ کیلوگرم تکواندو، «سعید اسماعیلی» وزن 67 کیلوگرم کشتی فرنگی و «محمدهادی ساروی» وزن 97 کیلوگرم کشتی فرنگی
مدال نقره:
«مهران برخورداری» وزن 80- کیلوگرم تکواندو، «ناهید کیانی» وزن 57- کیلوگرم تکواندو، «علیرضا مهمدی» وزن 87 کیلوگرم کشتی فرنگی، «حسن یزدانی» وزن 86 کیلوگرم کشتی آزاد، «امیرحسین زارع» وزن 125 کیلوگرم کشتی آزاد و «رحمان عموزاد» وزن 65 کیلوگرم کشتی آزاد
مدال برنز:
«مبینا نعمتزاده» وزن 49- کیلوگرم تکواندو، «امین میرزازاده» وزن 130 کیلوگرم کشتی فرنگی و «امیرعلی آذرپیرا» وزن 97 کیلوگرم کشتی آزاد.
* نگاهی به مدالها و رتبه ایران در قرن 21
المپیک 2000 سیدنی: اعزام 35 نفر در 12 رشته؛ رتبه 26 با کسب 3 طلا و یک برنز در کشتی، وزنهبرداری و تکواندو
المپیک 2004 آتن: اعزام 38 نفر در 10 رشته؛ رتبه 29 با کسب 2 طلا، 2 نقره و 2 برنز در کشتی، وزنهبرداری و تکواندو
المپیک 2008 پکن: اعزام 55 نفر در 13 رشته؛ رتبه 52 با کسب یک طلا و یک برنز در تکواندو و کشتی
المپیک 2012 لندن: اعزام 53 نفر در 14 رشته؛ رتبه 12 با کسب 7 طلا، 5 نقره و یک برنز در کشتی، وزنهبرداری، دوومیدانی و تکواندو
المپیک 2016 ریو: اعزام 63 نفر در 14 رشته؛ رتبه 24 با کسب 3 طلا، یک نقره و 4 برنز در کشتی، وزنهبرداری و تکواندو
المپیک 2020 توکیو: اعزام 65 نفر در 16 رشته؛ رتبه 27 با کسب 3 طلا، 2 نقره و 2 برنز در کشتی، وزنهبرداری، تیراندازی و کاراته.
***
الگوی موفقیت یعنی مسیری که دبیر و ساعی رفتند
بدون شک بزرگترین خروجی و محصول فکری برای دورنمای مدیریت ورزش ایران از المپیک 2024 یک چیز بود؛ اعتماد به المپینها در فدراسیونهای ورزشی. ۲ فدراسیون کشتی و تکواندو همه بار ورزش ما در آوردگاه پاریس 2024 را به دوش کشیدند. آنچه علیرضا دبیر و هادی ساعی در این ۲ فدراسیون کردند نمونه کاملی از دو مدیر موفق بود؛ مردانی که هر دو در قرن جاری موفق به کسب مدال طلای المپیک شدند. دبیر با یک طلا و ساعی به عنوان موفقترین المپین همه ادوار تاریخ ایران، 2 طلا و یک برنز در کارنامهاش دارد. اگر این ۲ به عنوان ۲ متخصص قهرمان و تحصیلکرده در رأس هرم مدیریت این فدراسیونها نبودند آیا باز هم میشد چنین موفقیتی را کسب کرد؟ مسیر مشخص است و روشن. آنچه دبیر و ساعی کردند چراغ راه ورزش ایران است و باید از این به بعد در سایر فدراسیونها از چنین عناصری استفاده کرد. ورزش ایران اگر قرار است به توسعه پایدار و موفقیتآمیز در المپیکهای بعدی برسد، با تکرار این الگو قادر است دستکم، کمهزینهترین راه را برود. البته استارت این کار در فدراسیون وزنهبرداری در زمان رضازاده و هماکنون سجاد انوشیروانی خورده ولی با توجه به نسلسازی در این رشته، میشود در آینده نهچندان دور، میوه این درخت را چید. مسیر روشن و واضح است و اگر موفقیت بلندمدت میخواهیم باید از تجربه چنین فدراسیونهایی استفاده کنیم؛ سپردن کار به مردان کاردان، به آنهایی که خودشان روزی در همین ورزش، طلای جهانی و المپیک گرفتند و از مصائب کار آگاه هستند و درک میکنند درد ورزشکار چیست. راه موفقیتش چگونه هموار میشود. این تجربه گرانمایه را آنها رایگان به دست نیاوردند و حیف ورزش ما است که از این پتانسیل بیبهره بماند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با مبینا نعمتزاده، صاحب مدال برنز المپیک پاریس
برای گرفتن مدال طلا رفته بودم
زهره فلاحزاده: تیم ملی تکواندوی ایران رکوردهای بینظیری در این دوره از المپیک ثبت کرد؛ اولین مدال نقره بانوان، کسب مدال طلا پس از ۱۶ سال ناکامی و مدالآوری هر ۴ نماینده ایران. شاید باید پیش از هر سخنی به هادی ساعی، رئیس فدراسیون تکواندو تبریک گفت که در جای مناسبی نشسته و بر خلاف بسیاری از رؤسای فدراسیونها حق خودش و بچههایش را از پاریس گرفته است. اولین تکواندوکاری که روی شیاپچانگ رفت و مدال برنز گرفت، مبینا نعمتزاده ۱۹ ساله بود. شاید اسم او را کمتر کسی پیش از المپیک شنیده بود یا حتی روی مدالآوری او پس از ناکامی خیلی از رشتهها حسابی باز میکرد اما او توانست هم مدال بگیرد و هم تبدیل به دومین بانوی برنزی ایران در تاریخ تکواندوی المپیک شود.
«وطن امروز» با مبینا نعمتزاده پس از کسب مدال برنز گفتوگو کرد.
***
* اولین مدال المپیک در سن ۱۹ سالگی؛ خودت این باور را داشتی که بتوانی به این موفقیت برسی؟
من هم به خودم و هم به تواناییهایم باور داشتم. میدانستم قهرمانان بزرگ همگی اولین مدال المپیکشان را در سن کم گرفتهاند و این موضوع به من خیلی انگیزه میداد. افرادی که در کنارم بودند، مربیام، استاد ساعی، خانواده و مخصوصاً پدرم این اعتماد را به من میدادند و مرا لایق گرفتن مدال طلای المپیک میدانستند. آنها به من مدام گوشزد میکردند که تو لیاقتش را داری و همین هم باعث شد من به این خودباوری برسم.
* از شکست حریف سرسخت اسپانیاییات بگو؛. چطور توانستی مقابل نایب قهرمان دوره قبل به این تفکر برسی که شکستش میدهی؟
برای مبارزه و رویارویی با حریف اسپانیایی ثانیه به ثانیه برنامهریزی کرده بودم. همین برنامهریزی دقیق باعث شد او نتواند مقابل من حرفی برای گفتن داشته باشد. تمام حرکات او را آنالیز کرده بودم. حتی دیگر میدانستم او وقتی رقص پا میرود چه حرکتی را انجام میدهد و همین یکی از دلایلی بود که توانستم شکستش بدهم.
* به نظر میرسید مقابل حریف چینی هم میتوانستی پیروز شوی و به فینال بروی؛ نظر خودت چیست؟
حق من در این مسابقات واقعاً فینالیست شدن بود و فقط برای مدال طلا به این مسابقات رفته بودم. از آمادگی بدنی خیلی بالایی برخوردار بودم و وزن خیلی زیادی کم کرده بودم. این بار سرحالترین بدن را در وزن کم کردن داشتم. در واقع خیلی برنامهریزی شده، حساب شده و علمی وزن کم کرده بودم و این باعث شده بود بدن خوبی برای مبارزه کردن داشته باشم. اصلاً از نظر بدنی مقابل حریف چینی کم نیاوردم و راند دوم واقعاً او ضربه افترگالیو (بعد از قطع) زد و همه شاهد بودند اما دیگر اتفاقی است که افتاده و شکست خوردم. یک چیزهایی دست ما نیست و نظرات داوری هم تحت کنترل من نیست. این شکست را به فال نیک میگیرم. شاید برای من زود بود که فینالیست المپیک شوم یا طلای این رقابتها را کسب کنم. اصلاً دلسرد نمیشوم و تمام تلاشم را میکنم، چون در المپیک بعدی ۲۲ ساله هستم و میتوانم در این سن مدال طلا را از آن خودم کنم.
* پس به مدال طلای المپیک بعدی فکر میکنی؟
دقیقاً از وقتی که از سکوی المپیک پایین آمدم به فکر المپیک بعدی بودم که بتوانم در لسآنجلس با برنامهریزی دقیق و در یک وزن بالاتر یعنی منفی ۵۷ کیلوگرم مدال طلا را کسب کنم. این را میدانم که تنها حرف زدن ملاک نیست و باید برای رسیدن به خواستهام تلاش کنم و طبق برنامهریزی پیش بروم.
ارسال به دوستان
به بهانه بحثهای مطرح شده درباره کیمیا علیزاده و ناهید کیانی
جاذبه ایران قوی
جعفر علیاننژادی: آنچه در میان تحلیلها و نگاههای موجود به موضوع افتخارآفرینی دختران ایران در المپیک کمتر مورد توجه قرار گرفت، جاذبهای بود که آنان زیر پرچم کشورمان رقم زدند: «جاذبه قدرت ملی». این پیام که اگر دختر ایرانی بخواهد میتواند؛ میتواند بر قویترین حریفان و سختترین موانع پیروز شود. اینکه اثبات کند خواستن، توانستن است و توانستن یعنی تبدیل شدن به قویترین دختران دنیا.
معادله بسیار ساده و سردستی است. اگر قوی شوید، پرجاذبه خواهید شد. همیشه قویترین افراد، موثرترین انسانهای یک جامعه هستند. طبیعی است چنین افرادی مورد توجه آحاد مردم قرار گرفته و از قدرت الهامبخشی و جذب برخوردار میشوند. قوی شدن، یعنی روی پای خود ایستادن، یعنی استقلال، یعنی وابسته دیگران نبودن و در نهایت یعنی تبدیل شدن به تکیهگاه.
افتخارآفرینی دختران ایران - که عصاره و چکیده تلاش جامعه زنان و دختران در جامعه ورزش بانوان کشورمان است - هم یک نشانه است و هم یک نماد. نشانه توانایی جهانی نقشآفرینی و تاثیر زن ایرانی با همه ویژگیها و خصوصیات مربوط به ایرانی بودن او و نمادی از حقیقت قدرت ایران اسلامی. در جدول مدالهای المپیک و در نگاه جهانیان، این نام ایران است که ارتقا مییابد و این پرچم ایران است که بالا میرود. این عزت و غرور ملی است که فریاد میشود، این حس وطندوستی است که تحریک میشود و این حس متعلق بودن به جایی است که دیدهها را از شدت افتخار گریان کرده و دلها را میلرزاند. جاذبه قدرت ملی یعنی همین، یعنی ایجاد قویترین حس تعلق در آحاد یک ملت. اینکه افتخار به ایران و ایرانی بودن کنیم. ایرانیان قوی، ایران را قوی میکنند و ایرانی قوی کسی است که حس تعلق خود و ملتش را به کشورش بیشتر میکند. گمان میکنم کسانی که پشت به پرچم کردهاند و رفتهاند، در نقطه مقابل این تحلیل قرار دارند. تلاش و موفقیت آنها دچار رنج بیجایی و بیتعلقی است. نمایش آنها و درخشش احتمالیشان زنجیرههای تعلق به وطن را سست میکند. هر چند در چهرههایشان فریاد پشیمانی موج میزند اما چنین حسی جدی نیست، خودخواهانه است. میخواهند دیگران نیز مانند آنها شوند، بیجا و بیتعلق. فرزند ایران کسی است که حس تعلق به وطن را بالا میبرد نه برعکس. حس تعلق داشتن و مال جایی بودن ایرانی، دلیل میخواهد، دلیل آن ایران است با همه خصوصیاتش.
ایران نیز با مردمش قوی و جذاب میشود. مردمی که رنج دوران و مصائبش را به جان میخرند تا ایران، ایران بماند و فرزندانش، ایران قوی را به حسرت دائمی جلای وطنکردهها تبدیل کنند. فرزندان ایران زیر پرچم ایران، هم قوی میشوند و هم حس تعلق به ایران را قدرت میبخشند. بدون چنین التزامی به پرچم، نه ایران خواهد ماند و نه ایرانی.
نکته آخر آنکه، ایرانی ماندن تابع هنجار وطندوستی است. هنجار احترام و التزام عملی به پرچم، سرزمین، مردم، آیین و قوانینش. زندگی بیچنین هنجاری ممکن است اما دیگر اسمش زندگی ایرانی نیست...
ارسال به دوستان
یادداشت روز
بازدارندگی قدرت و منافع ملی
[ رضا رحمتی* ]
در ادبیات روابط بینالملل، قدرت، منافع ملی و بازدارندگی ۳ مفهوم درهم تنیده و به هم وابسته هستند. در این یادداشت تلاش میکنم چسبندگی این ۳ را بررسی کنم. قدرت از جایگاه ویژه و منحصر به فردی برخوردار است؛ همانطور که پول در اقتصاد. عمده مباحث مربوط به قدرت در روابط بینالملل هم معطوف به قدرت نظامی است. به همین دلیل نظریهپردازیهای عمدهای درباره این نوع قدرت مطرح شده است. همین نظریهها هم معیار و مبنایی برای مفاهیم دیگر شده است، مثل بازدارندگی. هم از این رو گفته میشود که وضعیتهای متفاوتی برای «باز داشتن» خصم از ارتکاب رفتار خلاف مقررات بینالمللی وجود دارد. به تلاش برای «بازداشتن یک تهدید یا حمله یا تهدید به حمله» بازدارندگی گفته میشود. بازدارندگی هم در این ادبیات الزاما یک مفهوم نظامی و سخت نیست. بازدارندگی ابعاد دیگری هم دارد؛ مثل بعد سیاسی یا حتی حقوقی. از همین زاویه، میتوان به انتخابهای متعدد کشورها در «بازدارندگی» اشاره کرد و اینکه کشورها برای این بازداشتن به راههای متعددی متوسل میشوند. تلاش خواهم کرد تا ضمن اشارهای به جایگاه قدرت، وضعیتهایی را که دولتها از آنها در روابط بینالملل استفاده میکنند، برشمرم.
* قدرت ملی
برای فهم قدرت و مسیرهای آن، ابتدا باید نسبت قدرت (در بعد عملیاتی) با رفتار دولتها و انتخابهای آنها را بررسی کنیم. چند نکته درباره این نسبت وجود دارد که میتوان اینگونه بیان کرد.
اول: قدرت و قدرتجویی (Power Seeking) یکی از معیارهای اصلی (و البته با ضریب تاثیر بسیار زیاد) رفتار دولتها در روابط بینالملل است.
دوم: اگر چه دولتها گاهی انتخاب میکنند که اندازهگیری قدرت را غیرنظامی یا غیرسیاسی کنند اما هنوز هم قدرت سیاسی و نظامی از اهمیت بسیاری برخوردار است و هیچگاه موضوعیت اصلی خود در روابط بینالملل را از دست نداده است.
سوم: با این حال منطق قدرت، کسب قدرت، افزایش قدرت و نمایش قدرت تنها معیار رفتار دولتها در روابط بینالملل نیست.
چهارم: بسیاری از کشورها، رفتارها و اعمالی را در سطح بینالمللی انجام میدهند که الزاما مبتنی بر افزایش ثروت و قدرت سخت آنها نیست و بلکه ممکن است ثروت و قدرت آنها را دستخوش تغییر قرار دهد.
پنجم: رفتار دولتها برای «بازداشتن» خصم یا رقیب از ارتکاب فعل متخلفانه، باید متناسب با سطح و دامنه خصومت متخلفانهای باشد که انجام شده، اگر نه اعتبار بازدارندگی از بین میرود. برای مثال در مقابل توسل به قدرت سخت نظامی توسط بازیگر خصم، سادهانگارانه است که از ابزارهای سیاسی یا حقوقی استفاده شود.
ششم: شرایط، دامنه و سطح توسل به عمل متخلفانه است که «بازدارندگی» را معنا میبخشد. در برابر قدرت سخت، بازدارندگی سخت باید انتخاب شود. نمیتوان در برابر تهدید به حمله یا حمله سخت، از ابزارهای رمانتیک استفاده کرد. در برابر قدرت نرم، هم باید بازدارندگی نرم انجام شود. طرفه اینکه بازدارندگی یک امر منجمد نیست، بلکه متناسب با شرایط، شدت و ضعف، دامنه و سطح توسل به عمل متخلفانه تغییرپذیر است.
* آیا اصل بر قدرتجویی است؟
موضوع دیگری که در ادبیات روابط بینالملل وجود دارد این است که در زمان صلح و عدم وجود یک مساله امنیتی (که تمامیت ارضی و استقلال سیاسی یک بازیگر را تهدید کند)، آیا همواره دولتها به دنبال قدرت سخت حرکت میکنند؟ به عبارتی آیا تنها گزینه روی میز دولتها در شرایط عادی روابط خارجی دنبال کردن قدرت سخت نظامی است؟ آیا در روابط بینالملل، هم از نظر نظری و هم از نظر عملی، اصل بر قدرتجویی است؟ آیا قدرت، تنها معیار رفتار دولتهاست؟ در پاسخ باید اشاره کرد که کشورها الزاما کارهایی را که سبب افزایش قدرت مادی آنها میشود، انجام نمیدهند، گاهی برای کشورها اعتبار، امنیت، پرستیژ، شهرت، احترام و هویت مهمتر از قدرت است. قدرت یکی از ابعاد از چهره چندبعدی منافع ملی است. منافع ملی ابعاد گستردهای دارد، از هویت گرفته تا شهرت و احترام تا قدرت. برای مثال، کانادا در عین حالی که به واسطه تحریمهای حقوق بشری علیه عربستان، موجبات انفصال از منافع اقتصادی ارتباط با عربستان سعودی و مخاطره منافع مادی و اقتصادی را به وجود آورده است، با این حال همواره یکی از کشورهای اصلی مدافع وضع قطعنامههای حقوق بشری علیه عربستان است.
ایالات متحده آمریکا نیز به همین ترتیب، با اعمال تحریمهایی علیه ایران، هم خود را از بازار 85 میلیون نفری ایران محروم کرده است و هم زمینهای را برای بیاعتباری ایالات متحده...
کاهش سپردهها در آمریکا، بروز رفتار احتیاطآمیز دیگران و ترجیح ارزهایی غیر از دلار در سطح بینالمللی فراهم میکند. این موضوع را میتوان در رفتار ایالات متحده نسبت به چین و روسیه و کشورهای بریکس هم مشاهده کرد.
روسیه با وجود آنکه میداند تبعات رفتار در شبهجزیره کریمه، تحمیل سختترین تحریمهای یک و چندجانبه ایالات متحده است، باز هم نیروهای نظامی خود را به کریمه گسیل میدارد. همچنین کرملین با وجود اینکه میداند نتیجه وضعیت پیچیده امنیتی و نظامی با اوکراین، تحریمهای شدید اقتصادی و کاهش نقشش در مناسبات اصلی روابط بینالملل است، باز هم برای اعاده احترام بینالمللی قبلیاش این کار را انجام میدهد. همین روسیه با وجود اینکه میداند نتیجه روابط در هم تنیده نظامی با گرجستان، بلاروس و سایر کشورهای اروپای شرقی، تحریم شدید این کشور است، با این حال، باز هم روابط هر روزه خود را با این کشورها توسعه میدهد.
چین با وجود اینکه میداند تبعات رفتار در تایوان تحریمهای بینالمللی است، باز هم رفتار خود را انجام میدهد.
حمایت ایران از جبهه مقاومت، الزاما موضوعی در راستای قدرت سخت نظامی نیست، بویژه بعد از عملیات توفان الاقصی مشخص شد حیثیت، اعتبار، جایگاه منطقهای و احترام منطقهای در کنار قدرت سخت برای ایران از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
بنابراین کشورها الزاما کارهایی را که قدرت مادی آنها را به وضعیت بیشینهای نزدیک کند، انجام نمیدهند. اگر چه همانطور که در نقطه شروع اشاره شد، قدرت و قدرتجویی از اهمیت بسیار زیادی برای کشورها برخوردار است و هنوز که هنوز است، هیچ واژهای نتوانسته به اندازه قدرت در ادبیات بینالمللی نقش و نفوذ داشته باشد.
* نسبت بین منافع ملی و قدرت ملی
علاوه بر نقش قدرت و انتخابهایی غیر از قدرت توسط دولتها، موضوع منافع ملی نیز از اهمیت برخوردار است. اینکه دولتها در روابط بینالملل چه انتخابی را انجام میدهند، تا حد بسیار زیادی بستگی به «منافع ملی» آنها دارد. یعنی اگر چه قدرت در روابط بینالملل اصالت دارد اما عامل اصلی جهتدهی به جنس، نوع و دامنه قدرت، منافع ملی است. گاهی منافع دولتها در استفاده از قدرت سخت، تعریف میشود، در آن صورت دولتها باید خشنترین روی قدرت را استفاده کنند. گاهی منافع دولتها در استفاده از قدرت نرم تعریف میشود که در آن صورت هزینه کردن از قدرت نظامی، ضرورتی ندارد. گاهی هم دولتها باید به صورت ترکیبی از قدرت استفاده کنند، یعنی هم روی خشن قدرت را به نمایش بگذارند و هم مؤلفههای نرم قدرت خود را به رخ حریف یا رقیب بکشانند. بنابراین در روابط بینالملل، اینکه دولتها از کدام رو از قدرت استفاده کنند، الزاما موضوعی محتوم نیست. قدرت باید در نسبت با منافع ملی تعریف شود. ایده کلی این است که قدرت سخت، الزاما تنها پایه و مسیر اعتلای منافع ملی نیست، اگر چه قدرت سخت همیشه یک پایه محکم منافع ملی بوده و خواهد بود. گاهی دولتها باید در کنار قدرت سخت ستونهای دیگری را هم بنا کنند که مهمترین این ستونها، ستون قدرت نرم، تعامل، گفتوگو و نفوذ است. مفهوم کلیدی مورد استفاده در اینجا، «قدرت ترکیبی» است. قدرت ترکیبی آن جلوهای از قدرت است که تنها یک مسیر را دنبال نمیکند.
*عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا
ارسال به دوستان
اخبار
نامه رئیس کمیته ملی المپیک به رهبر انقلاب
محمود خسرویوفا رئیس کمیته ملی المپیک طی نامهای به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ضمن اشاره به موفقیتها و افتخارآفرینی ورزشکاران کشورمان و تبریک آن، از زحمات روسای فدراسیونها، کادر فنی، ورزشکاران و خانوادههایشان تقدیر کرد. به گزارش روابط عمومی کمیته ملی المپیک، در بخشی از نامه رئیس کمیته ملی المپیک به مقام معظم رهبری آمده است:
«فرزندان شما در کاروان ورزشی اعزامی جمهوری اسلامی ایران مزین به نام امام رضا(ع) و تحت عنوان خادمالرضا با شعار «صلح برای کودکان» و همچنین همراهی خادم شاهچراغ به عنوان نمادی از رشادت و وفاداری برای نسل آینده ایران اسلامی، پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را بارها و بارها به اهتزاز درآورده و سرود ملی کشورمان را در فضای المپیک پاریس طنینانداز کردند.
کسب بالاترین تعداد مدال در المپیک 2024 پاریس پس از المپیک 2012 لندن، حضور بیسابقه بانوان ایران در کاروان ورزشی اعزامی کشور (11 ورزشکار) و درخشش بانوان ورزشکار ایرانی در المپیک پاریس که مورد توجه و تاکید مسؤولان کمیته بینالمللی المپیک قرار گرفت، میانگین سنی جوان برای اکثر اعضای کاروان اعزامی، کسب سهمیه و رسیدن ژیمناستیککار ایرانی به مرحله فینال این رقابتها که برای نخستین بار در طول تاریخ حضور ایران در رقابتهای المپیک شکل گرفت، رسیدن ورزشکاران اعزامی کشورمان در رشتههای سنگنوردی، شمشیربازی و تیراندازی و چند رشته دیگر به مرحله فینال رقابتها که آینده خوبی را برای این رشتهها در سطوح بینالمللی در کشورمان نوید میدهد و ۲ رشته کشتی و تکواندو که با درخشش خود دل مردم عزیز را شاد کردند. این موفقیتهای بیسابقه، افتخارآفرین و کسب مدالهای مختلف در نخستین گام مرهون توجهات و اوامر پدرانه حضرتعالی نسبت به نسل جدید ورزش کشور بود و در وهله دوم، این پیروزیهای افتخارآفرین نتیجه برنامهریزیها و تلاشهای روسای فدراسیونهای ورزشی، دانش و تجربیات بالای مربیان ایرانی، تلاش فوقالعاده ورزشکاران به همراه حمایتهای خانواده گرامیشان است و فعالیتهای خوبی نیز در بخش فرهنگی همچون تعیین شاخص خاص الگویی و فرهنگی برای ورزشکاران اعزامی و بهرهبرداری حرفهای از فضای مجازی برای ارتقا و بالا بردن پوشش فرهنگی - ورزشی کاروان ورزشی ایران اسلامی انجام شد.
از اینکه این موفقیتهای افتخارآفرین ورزشی در آستانه فعالیت دولت جدید جناب آقای دکتر پزشکیان شکل گرفته است را به فال نیک گرفته و از کمکها و مساعدتهای مجلس شورای اسلامی تشکر و قدردانی میشود. در این سفر و اعزامها آموختیم که در آموزههای اسلامی شاد کردن دل مردم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و خوشحالیم که این موفقیتهای بزرگ زمینهساز شادی تمام مردم ورزشدوست ایرانی در داخل و خارج کشور شده و ثواب آن را به روح پرشکوه رئیسجمهور شهید ابراهیم رئیسی و همراهان، شهدای انقلاب اسلامی و امام شهدا تقدیم میکنیم».
***
بحرین پرافتخارترین کشور عربی در المپیک با مزدبگیران خارجی!
ستارگان خارجی و پولی، مدالآوران اعراب در مسابقات المپیک 2024 پاریس شدند.
بحرین با 2 طلا، یک نقره و یک برنز به عنوان پرافتخارترین کشور عربی در مسابقات المپیک پاریس شناخته شد. نکته جالب اینکه بحرین «کوچکترین کشور عربی» به شمار میآید که بیشترین سهم از مدالها را در میان کشورهای عربی کسب کرد.
جدول مدالهای اعراب در المپیک پاریس 2024
به شرح زیر است:
2 طلا برای بحرین، 2 طلا برای الجزایر، یک طلا برای مصر، یک طلا برای تونس، یک طلا برای مراکش، یک نقره برای بحرین، یک نقره برای مصر، یک نقره برای تونس، یک نقره برای اردن، یک برنز برای تونس، یک برنز برای مراکش، یک برنز برای مصر، یک برنز برای الجزایر، یک برنز برای بحرین و یک برنز برای قطر.
بر این اساس مجموع مدالهای کشورهای عربی در المپیک
17 عدد شد.
به گزارش الکوره، عربستان با وجود نفوذ و قدرت زیاد در میان کشورهای عربی «دست خالی از المپیک پاریس» برگشت. بر اساس گزارش یک رسانه عربی، هیچ کدام از ورزشکاران مدالآور بحرین در المپیک در این کشور به دنیا نیامدهاند و از روسیه یا قاره آفریقا هستند که با دریافت پول زیر پرچم این کشور در المپیک رقابت کردند.
***
احمد دنیامالی گزینه وزارت ورزش در دولت چهاردهم شد
احمد دنیامالی، رئیس پیشین فدراسیون قایقرانی به عنوان گزینه دولت چهاردهم برای تصدی وزارت ورزش به مجلس معرفی شد. در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، نامه معرفی وزرای پیشنهادی کابینه چهاردهم جهت بررسی صلاحیت و اخذ رای اعتماد اعلام وصول شد. بر این اساس احمد دنیامالی به عنوان گزینه مورد نظر برای تصدی وزارت ورزش و جوانان به مجلس معرفی شده است. در حال حاضر کیومرث هاشمی، وزیر ورزش و جوانان است. وی مرداد سال ۱۴۰۲ در پی استعفای حمید سجادی به عنوان سرپرست وزارت ورزش منصوب شد و یک ماه بعد موفق به کسب رای اعتماد مجلس برای تصدی این وزارتخانه شد. دنیامالی در شرایطی گزینه دولت چهاردهم برای تصدی وزارت ورزش شده است که در حال حاضر عضو هیاتمدیره باشگاه فوتبال ملوان بندر انزلی است. ریاست کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران، معاون وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان بنادر و کشتیرانی در کارنامه او دیده میشود. ریاست ۹ ساله فدراسیون قایقرانی مهمترین و پررنگترین بخش ورزشی کارنامه فعالیتهای احمد دنیامالی به حساب میآید. او در حال حاضر نایبرئیس کنفدراسیون قایقرانی آسیا و عضو هیاترئیسه فدراسیون جهانی این رشته است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|