|
رهبر انقلاب در پاسخ به نامه رئیس کمیته ملی المپیک درباره عملکرد کاروان ایران در المپیک پاریس:
به خاطر شاد کردن مردم و سربلندی کشور سپاسگزارم
در پی نامه رئیس کمیته ملی المپیک خطاب به رهبر حکیم انقلاب اسلامی و ارائه گزارشی از دستاوردهای ورزشی و فرهنگی اعضای کاروان ورزشی جمهوری اسلامی در بازیهای المپیک و شاد کردن دل مردم ورزشدوست ایران، حضرت آیتالله العظمی خامنهای سپاسگزاری صمیمانهشان را از ورزشکاران خوشروحیه و با اراده کشورمان اعلام کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی در حاشیه نامه رئیس کمیته ملی المپیک نوشتند: «از ورزشکاران عزیز و خوشروحیه و با اراده و از روسای فدراسیونها و مربیان و از کمیته ملی المپیک که در مسابقات اخیر مایه شادی و سربلندی کشور را در صحنه ورزش فراهم آوردند، صمیمانه سپاسگزارم. موفق باشید انشاءالله».
آقای محمود خسرویوفا، رئیس کمیته ملی المپیک در نامه خود در ارتباط با موفقیتهای کاروان ورزشی جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «خادم الرضا(ع)» به برخی دستاوردهای ورزشی و فرهنگی ورزشکاران کشورمان از جمله کسب بالاترین تعداد مدال در المپیک پاریس پس از المپیک لندن در سال ۱۳۹۱، حضور بیسابقه بانوان در کاروان ورزشی ایران و درخشش فوقالعاده این بانوان و کسب عناوین مهم در برخی رشتهها برای نخستین بار در رقابتهای المپیک، اشاره کرده بود.
ارسال به دوستان
بررسی سینمای علی حاتمی به بهانه هشتادمین زادروز این فیلمساز سرشناس
سینمای ملی سینماگر ایرانی
گروه فرهنگ و هنر: اگر قرار باشد از چند فیلمساز در تاریخ سینمای ایران نام برد که سینمای شخصی خودشان را ساخته باشند، علی حاتمی بیشک یکی از آنهاست. فارغ از اینکه این سینمای شخصی چه تاثیراتی بر جامعه ایران گذاشته است، میتوان آن را یکی از جذابترین و تماشاییترین سینماهای شخصی ایران دانست؛ سینمایی که مهمترین شاخصه آن غوطه ور شدن در فرهنگ کوچه و بازار است.
حاتمی متولد 23 مرداد 1323 در تهران به دنیا آمد و مادرش خانهدار و پدرش صفحهآرای یک چاپخانه بود. شوق نمایشنامهنویسی پای او را به تماشاخانههای لالهزار باز کرد و هم آنجا بود که شیفته بازی هنرمندانه «جعفر توکل» شد و آرزو کرد روزی برسد توکل در نمایشی به کارگردانیاش بازی کند.
زمانی که در کلاس نهم تحصیل میکرد برای آموختن اصول اولیه نمایشنامهنویسی به هنرستان هنرپیشگی تهران رفت. پس از آن به هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک گام نهاد. سختگیری رئیس هنرستان نسبت به نمایشنامههایی که هنرجویان نوآموز مینوشتند تا در سالن هنرستان اجرا شود، حاتمی را بر آن داشت در فراگیری فنون و شگردهای نمایشنامهنویسی بویژه دیالوگنویسی حساسیت و سعی بسیاری از خود نشان دهد.
حاتمی نخستین نمایشنامهاش را با عنوان «دیب» اردیبهشت 1344 با حضور کودکان در تالار نمایش هنرهای دراماتیک به مدت 3 شب اجرا کرد. وی سال 1345 نمایشنامهای را با عنوان «برج زهر مار» نوشت که تحولی در کار او محسوب میشد و همین نمایش موجب آشنایی او با مسؤولان تلویزیون شد. سال 1348 «مسعود کیمیایی» و «داریوش مهرجویی» و «ناصرتقوایی» به ترتیب فیلمهای «قیصر»، «گاو» و «آرامش در حضور دیگران» را ساختند. حاتمی نیز در تدارک ساختن فیلمی موزیکال با عنوان «حسنکچل» برآمد. در واقع هدف مشترک این فیلمسازان دوری جستن از بازار «فیلمفارسی» و ایجاد موجی نو در سینمای ایران بود.
حاتمی به عنوان کارگردانی صاحب سبک و مولف سعی کرد با استفاده از قصهها، مثلها، فولکلورها یا باورهای عامیانه ایرانی، فرهنگ کهن کوچه و بازار و معماری دیرپای ایرانی ـ اسلامی طرحی نو در سینمای ایران دراندازد. در واقع وی توانست فرهنگ، آداب و ارزشهای فکری و عملی مردم این سرزمین را بر پرده خیال نقاشی کند.
حاتمی آثار بسیاری در زمینه تئاتر، سینما و سریال خلق کرد. از آثار وی میتوان به «حسن کچل» 1348، «طوقی» 1349، «باباشمل» 1350، «قلندر» 1351، «خواستگار» 1352، «ستارخان» 1353، «مثنوی مولوی» 1354، «سلطان صاحبقران» 1355، «سوتهدلان» 1356، «هزاردستان» 1358، «حاجی واشنگتن» 1361، «کمالالملک» 1363، «مادر» 1368، «دلشدگان» 1371 و جهانپهلوان تختی 1375 اشاره کرد.
حاتمی 2 فیلم «کمیته مجازات» و «تهران روزگار نو» را نیز ساخته بود که چند سال پس از مرگش به نمایش درآمدند.
حاتمی در میان فیلمسازان همنسل و نسل پس از خودش مانندی ندارد، زیرا از همان آغاز فعالیت فیلمسازی خود در پی خلق آثاری بود که در سینمای ایران سابقه نداشت.
او در کنار مسعود کیمیایی صاحب 2 شاخصه اصلی بودند؛ پیوند با فرهنگ عامه که به همین دلیل نیز محبوب بودند و هستند و حضور حس «نوستالژی» در آثارشان که میدانیم در فرهنگ ایرانی دارای سویه مثبت است.
از سویی حاتمی را میتوان از آن دسته کارگردانان علاقهمند به تاریخ و ژانر تاریخی دانست که با ساخت فیلمهایی چون «ستارخان»، «حاجی واشنگتن»، «هزاردستان»، «کمالالملک» و «دلشدگان» نشان داد بنمایه روایت و داستانش متکی به تاریخ است.
در بین کارهای حاتمی، «هزاردستان» موقعیتی ممتاز دارد که جدا از همه ویژگیهای ساختاری، زبانی و رواییاش به تاریخ نیز نگاهی گستردهتر دارد تا جایی که دوران مشروطه تا اشغال ایران توسط متفقین در جنگ دوم جهانی را در بر میگیرد.
اما بخشی از تجربه کاری حاتمی همزمان با دوره اوج پاورقینویسی در مطبوعات ایران و نزدیک به زمانی است که کمکم قصهگویی در رادیو آغاز میشود.
علاقهمندیهایی که در حاتمی شکل میگیرد بشدت متاثر از زمانه است. سعید عقیقی، منتقد فیلم درباره علاقهمندیهای حاتمی و این تاثیرها مینویسد: «اتاقک نوستالژی علی حاتمی شامل نگاه دریغآمیز به شخصیتهایی در یک دوره تاریخی است که معمولاً این دوره تاریخی، دوره قاجار است. میدانیم دوره قاجار به لحاظ تاریخی یک دوره حساس است و حاتمی هم گرایشهایی را به ادوار مختلف این دوره الصاق میکند و چون این گرایشها را الصاق میکند، آن دوره تاریخی به اتاقک نوستالژی علی حاتمی تبدیل میشود و تا اواخر دوره رضاشاه ادامه مییابد. البته ناصرالدین شاه تنها شاه قاجار است که دوران سلطنتش طولانی است و جز بخشی از سریال «سلطان صاحبقران» و تکهای از «کمالالملک»، حاتمی در بقیه کارهایش به دوران پایانی سلطنت ناصرالدین شاه و شاههای بعد از او پرداخته است. این فاصله حدوداً 40 ساله، دوره تاریخی محبوب علی حاتمی و در واقع اتاقک نوستالژی او است. خوب که نگاه کنیم، فیلمهای زیادی در کارنامه حاتمی هست که میشود آنها را در این دوره تاریخی حدوداً 40 ساله جا داد».
همچنین یکی از شاخصههای آثار حاتمی توجه ویژه به امر فرهنگی و هویت است. این دغدغه در تار و پود کارهای وی تنیده شده است. همه شخصیتهای اصلی فیلمهای حاتمی ایرانی تمامعیار هستند. آنها مبادی به آداب و رسوم و سنن ایرانی در تمام اعمال و گفتار بوده و بشدت با غربزدگی و وادادگی در برابر مظاهر فرهنگ دیگری میایستند. این نکته صرفنظر از دغدغههای حاتمی در نزاع سنت و تجدد، کارکرد سینمایی هم یافته است. نمود بیرونی این علایق ممکن است با علاقههای حاتمی در نشان دادن ابزار، وسایل و معماری ایرانی اشتباه شود، در صورتی که شخصیتهای او با صرف وقت، حوصله و دقت فراوان به انجام نقاشی ایرانی، موسیقی ایرانی، خوشنویسی و حتی خورد و خوراک و پوشاک به سبک ایرانی میپردازند.
حاتمی در کنار صحنهآرایی، معماری و کلام فاخر، در کارهایش از شیوه نقالی نیز بهره میبرد. هرچند با اینکه شیوه نقالی در کارهای وی بسیار با اهمیت است اما شیوه داستانگویی و روایت فیلم در پس عناصر دیگر اهمیت فراوانی مییابد و در واقع به آنها جان میدهد، چرا که این ابزار و مکانهای کهن بیحضور داستانی از جنس خودشان که آنها را روایت کند، مانند زینتهای خاموش یک موزهاند. نقالی و حکایتخوانی در این فیلمها بیش از تمام قواعد قصهگویی که در سینما رایج است، به جذابیت، انسجام و معناداری اثر کمک میکند.
هر چند از طرفی نیز وجود داستانوارههای فرعی فراوان در کنار ماجرای اصلی که چندان هم محور نیستند، کمک میکند نقلها و آدمهای بیشتری روایت شوند. این شیوه که از نقالی اقتباس شده است، هم در مسیر قهرمان ماجرا مانع جدیدی ایجاد کرده و باعث تنوع میشود و هم امکان لایهبندی معانی اجتماعی و فرهنگی داستان را فراهم میکند.
یکی از واژههای پرکاربرد در بین دوستداران ادبیات و سینما بیشک نوستالژی یا غم غربت است. البته نوستالژی ایرانی با نوستالژی سینمای کلاسیک در غرب دارای تفاوتهایی است که مهمترین تفاوتش رگههای نگرانکننده واپسگرایی در نوستالژی با خوانشی ایرانی است. حاتمی نیز در این دام افتاده است.
هر چند در بازنگری کارنامه حاتمی بویژه در آثار تاریخیاش با رویکردهای دیگری نیز روبهرو هستیم. احمد طالبینژاد، منتقد سینما نسبت به سینمای حاتمی نگاهی همدلانه داشته و مینویسد: «نگاه هنرمندانه او به تاریخ 200 سال اخیر ایران از سر نفرت نیست، از عشق و علاقه وسواسگونه وی نسبت به هر آن چیزی است که روزگاری داشتهایم و حالا نداریم. دلبستگی حاتمی به اشیا و عناصری از گذشته که بیانگر گذشت زمان و از دست رفتن آدمهاست، در سرتاسر آثار غیرتاریخی او نیز موج میزند. این گذشتهگرایی بویژه در روزگاری که اغلب سینماگران همنسل وی میکوشیدند خود را از قید سنتها و فرهنگ دست و پاگیر سنتی برهانند، توسط برخی به عنوان نقطه ضعف به حساب میآمد اما پس از درگذشت دردناکش، همگان بر این عقیدهاند بخشی از هویت ایرانی را باید در آثار حاتمی جستوجو کرد».
به هر روی، سال 1375 سینمای ایران داغدار سینماگری دیگر شد. پرده آخر زندگی حاتمی هنگام ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» رقم خورد. وی هنگام ساخت این فیلم به علت بیماری، در 52 سالگی دارفانی را وداع گفت.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ کدامیک از وزرای اقتصادی کابینه پیشنهادی پزشکیان شانس اخذ رأی اعتماد از مجلس را ندارند؟
این 3 نفر
گروه اقتصادی: رئیسجمهور 2 هفته پس از آغاز دوره ریاستجمهوری، لیست کابینه پیشنهادی خود را به مجلس ارائه کرد؛ لیستی که اگرچه با آخرین گمانهها تفاوت داشت اما نه توانست حامیان رئیسجمهور را راضی نگه دارد و نه از گزند نقد رقبای سیاسیاش در امان بماند.
با توجه به موضوعاتی که در مناظرات درباره جوانگرایی از سوی پزشکیان مطرح شده بود، انتظار میرفت سن وزرای پیشنهادی پایینتر باشد، در حالی که ستار هاشمی و فرزانه صادق با ۴۸ سال سن جوانترین وزرا هستند و از آن سو عبدالناصر همتی با ۶۷ سال سن، مسنترین وزیر پیشنهادی است و این یعنی متوسط سن وزرای معرفی شده ۶۰ سال است؛ لذا منتقدان معتقدند میانگین سنی با شعارهای پیشین پزشکیان مبتنی بر جوانگرایی در تعارض است.
همزمان با این انتقادها برخی لیست معرفی شده وزرا را محصول تقسیم جناحی نامیدند و برای مثال از ظفرقندی به عنوان سهم اصلاحطلبان پیشرو، نوریقزلجه و همتی سهم کارگزاران، میدری، هاشمی، پاکنژاد و صادق سهم بهبودخواهان، صالحی، صالحیامیری، عراقچی و سیمایی سهم دولت روحانی، مومنی، دنیامالی و علیآبادی سهم اصولگرایان و اتابک سهم بخش خصوصی نام بردند و خطیب، نصیرزاده و رحیمی را وزرای توافقی دانستند.
***
سکاندارانی بدون تجربه کافی برای وزارت
پزشکیان در کابینه اقتصادی پیشنهادیاش به مجلس، از ۶ چهره جدید در عرصه وزارت رونمایی کرد که تاکنون سابقه مدیریت در این سطح را نداشتهاند و این نکتهای است که بازخوردهای منفی زیادی را به واسطه سروکار داشتن آنها با اقتصاد و معیشت مردم به دنبال داشته است.
عبدالناصر همتی، وزیر پیشنهادی وزارت امور اقتصادی و دارایی یکی از همین چهرههاست که برای یکی از مهمترین وزارتخانهها پیشنهاد شده است. او دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران است و عضویت در کمیته اقتصادی شورای عالی امنیت ملی و هجدهمین رئیس کل بانک مرکزی را در سوابق خود دارد اما در زمینه وزارت هیچ تجربهای نداشته است. سیدمحمد اتابک گزینه پیشنهادی دولت چهاردهم برای وزارت صنعت، معدن و تجارت به مجلس هم فقط سابقه مدیریتی در وزارت صنایع و حوزههای صنعتی را در کارنامهاش دارد و سرمایهگذاری است که به واسطه تعارض منافع ممکن است از سوی مجلس پذیرفته نشود.
احمد میدری دیگر وزیر پیشنهادی در این حوزه است که رئیسجمهور او را به عنوان گزینه تصدی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به مجلس معرفی کرده است. میدری سابقه معاونت نه چندان موفق رفاه اجتماعی وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی از دولت یازدهم را در کارنامه دارد. محسن پاکنژاد، وزیر پیشنهادی نفت نیز از دیگر وزرای پیشنهادی بدون سابقه وزارت است که از وزارت نیرو کار خود را آغاز و در ادامه به عنوان مشاور وزیر نفت و رئیس ستاد نظارت بر سوخترسانی و بازرسی فنی عملکردهایی را داشته که هیچیک با مدیریت وزارتخانه کلیدیای به نام نفت انطباق ندارد.
در میان وزرای پیشنهادی دیگری که با حوزه اقتصاد گره خوردهاند، میتوان از فرزانه صادق، وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی به مجلس به عنوان یکی از سدشکنیهای پزشکیان یاد کرد که در صورت کسب رای اعتماد یکی از نقاط قوت دولت او در استفاده از زنان در عرصه وزارت در پست مهمی چون وزارت راه و شهرسازی خواهد بود. در واقع در صورت رأی اعتماد مجلس به او، دولت پزشکیان دومین دولت جمهوری اسلامی خواهد شد که یک زن سکان یکی از وزارتخانههایش را به دست خواهد گرفت.
غلامرضا نوریقزلجه، هم سابقه وزارت ندارد و صرفاً عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی در مجلس است.
عباس علیآبادی وزیر پیشنهادی نیرو برای اخذ رأی اعتماد به مجلس است. او تنها فردی است که در میان ۷ وزیری که در بخش اقتصادی معرفی شدهاند، سابقه وزارت دارد و یک سال است (از سال ۱۴۰۲) به عنوان وزیر صنعت، معدن و تجارت مشغول کار است.
***
چطور مهره بیژن زنگنه گزینهای برای وزارت نفت شد
پاکنژاد متولد ۱۳۴۵ در تهران دانشآموخته مهندسی برق از دانشگاه تهران و امیرکبیر است. وی فعالیت شغلی خود را از ابتدای دهه ۱۳۷۰ در وزارت نیرو آغاز کرد. وی طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ مدیر برنامهریزی شرکت نفت مناطق مرکزی ایران بود و سپس تا ۱۳۹۲ به عنوان معاون مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران فعالیت کرد. همچنین پاکنژاد از ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ به عنوان معاون وزیر نفت در نظارت بر منابع هیدروکربوری فعالیت کرده است.
محسن پاکنژاد پس از حذف گزینههایی مانند اسحاق جهانگیری، غلامحسین نوذری، سیدعماد حسینی و انصراف رکنالدین جوادی و مسعود کرباسیان به عنوان گزینه نهایی انتخاب شد. از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، محمدرضا عارف، معاون اول پزشکیان پس از انصراف گزینههای مطرح شده، روی همشهری خود دست گذاشت و پاکنژاد را معرفی کرد. پزشکیان هم که باید دیگر لیست را ارائه میداد، این انتخاب را پذیرفت و بدون اینکه بداند پاکنژاد کیست و چه سابقهای دارد، او را به مجلس معرفی کرد.
حالا پاکنژاد باید به مجلس برود تا نمایندگان را متقاعد کند به وی اعتماد کنند؛ آن هم مجلسی که کاملاً اصولگراست و از آنجا که پاکنژاد را مهره زنگنه میدانند، قطعاً کار سختی در پیش دارد، چراکه این مجلس، مخالف کامل تفکرات و عملکرد زنگنه است.
مهمترین استدلال برای بررسی این موضوع آن است که پاکنژاد زمانی در نفت قدرت و سمت داشته که بیژن زنگنه وزیر نفت بود. برخی مخالفان پاکنژاد هم در رسانهها از حواشی پاکنژاد و یک شرکت اماراتی سخن میگویند که البته جای تعجب ندارد و در شبکههای اجتماعی هم مطالبی تایید نشده از اطرافیان او وجود دارد که این موضوع را مطرح کردهاند که این افراد دارای سوابق مبهمی هستند که ممکن است مشکلات امنیتی به وجود آورد.
شایان ذکر است پاکنژاد در دولت سیزدهم، بازنشسته شد و به منزل رفت اما در کمیته انتخاب وزیر نفت دولت پزشکیان با معرفی عارف جزو نامزدهای اصلی قرار گرفت و گزینه نهایی شد.
او کار سختی در مجلس دارد، چرا که مجلس اصولگرا، وی را از مهرههای زنگنه میداند و به همین دلیل، احتمال عدم رای اعتماد به او بیشتر است.
کارشناسان انرژی درباره گزینه وزارت نفت بر این باورند کسی باید سکاندار وزارت نفت دولت چهاردهم باشد که نگاهی فراسیاسی به موضوع فروش نفت داشته باشد و فروش نفت کشور را معطل مسائلی نظیر برجام یا «افایتیاف» نکند و ادامهدهنده راهکار موفق دولت سیزدهم در تولید و فروش نفت باشد که با توجه به مسؤولیتها و سوابق پاکنژاد و نگاه او در دوره همکاری با دولتهای یازدهم و دوازدهم چنین برمیآید با این نگاه خطر بازگشت به عقب ممکن است صنعت نفت کشور را تهدید کند.
***
نگاهی به سوابق احمد میدری، وزیر پیشنهادی کار
احمد میدری متولد ۱۳۴۲ آبادان، استاد دانشگاه و معاون سابق رفاه اجتماعی وزارت تعاون، نماینده آبادان در دوره ششم مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس است.
میدری هم مثل اکثر وزیران اقتصادی معرفیشده، دانشآموخته دانشگاه تهران است و بعید به نظر میرسد انتخاب این تعداد از وزرای اقتصادی که همه دانشآموخته دانشگاه تهران هستند اتفاقی باشد.
وی سابقه تدریس در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه شهید چمران اهواز را دارد و سال ۱۳۸۲، دوره کوتاهمدت آموزشی و پژوهشی دانشگاه سازمان ملل را نیز طی کرده است. سمت و سوی پژوهشی و تحقیقاتی احمد میدری حاکی از گرایش او به اقتصاد نهادگراست و به این دلیل برخی تجویزهای علم اقتصاد متعارف را رد میکند.
یکی از این موارد، بحث هدفمندسازی یارانهها بود که از آخرین روزهای پاییز سال ۱۳۸۹ به اجرا گذاشته شد و میدری از کارشناسان سرشناس مخالف با آن بود و در مناظرهها و نوشتهها بیان کرد این طرح به 3 دلیل کلیدی قادر به حل مشکلات ساختاری اقتصاد ایران نیست که این 3 دلیل شامل رقابت، مالکیت خصوصی و بازار است.
او سال ۱۳۹۱ که قرار بود مرحله دوم این طرح اجرا شود، با این استدلال که کنترل تورم در این دولت و دولت بعد باید مقدم بر تکمیل اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها به عنوان اقدامی در اصلاح ساختار اقتصاد کلان که تورمزاست باشد، با اجرای آن مخالفت کرد و به انتقاد از دولت پرداخت که با توجه به افزایش قیمت دلار و ثابت بودن قیمت حاملهای انرژی از جمله برق و آب با ادامه اجرای این طرح به دنبال رفع کسری بودجه و افزایش پول دادن به مردم به جای صرف این پولها در طرحهای عمرانی، افزایش حقوق کارکنان دولت و مناطق محروم است.
وی معتقد است علم اقتصاد جریان اصلی یا متعارف، در برخی مسائل مثل نوسان قیمت میتواند مورد استفاده قرار گیرد ولی از آنجا که ادعای او این است که تحلیلهایش فقط مربوط به این چارچوب نیست و در بیشتر مسائل اقتصادی پاسخگو است و جامعیت دارد، با این دستگاه تحلیلی مخالف است.
وی از شناختهشدهترین مدافعان نهادگرایی ایرانی است ولی خود را اقتصاددان نهادگرا معرفی نمیکند، هر چند به واسطه نوشتهها و نظرات اقتصادی، وی را در اقتصاد به عنوان یک نهادگرا میشناسند.
میدری در جریان مناظرات انتخاباتی به عنوان مشاور اقتصادی مسعود پزشکیان، کاندیدای جبهه اصلاحات، در برنامه میزگرد اقتصادی شبکه یک سیما حاضر شد و آموزش و بهداشت را به عنوان 2 کالای عمومی معرفی کرد که باید خارج از نظام بازار در اختیار شهروندان قرار گیرد. وی بازسازی اقتصادی بر اساس عدالت اجتماعی را ایده پزشکیان
معرفی کرد.
دیدگاه اقتصاددانان و شیوه مدیریت میدری در دوره همکاری با دولتهای اصلاحطلب بویژه چالش بیمهها که احمد میدری در آن دوره از مدیریت خود استارت زد و دامن علی ربیعی را گرفت و در نهایت موجب استیضاح و عزل ربیعی شد و موضوع مدیریت بر معاونت رفاه و تجربه ناموفق توزیع سبد کالا که در دوره مدیریت او عملیاتی شد، نشان از عملکردی نامطلوب دارد.
همه مطالب گفته شده در حالی است که قشر ضعیف و یارانهبگیر از وزیر آینده کار انتظار دارند سازوکار شناسایی مشمولان دریافت یارانه در این دولت با تغییرات اساسی در مسیر کارآمدی و عدالت سامان یابد و از سوی دیگر، وزیر جدید برای تغییر میزان مبلغ یارانه و کالابرگ، با اعضای هیات دولت و نمایندگان مجلس رایزنی کند تا در نهایت سطح رفاه عمومی از طریق توزیع عادلانه منابع، افزایش یابد که با توجه به سوابق، میدری مدیری در این سطح نیست.
***
لابی دقیقه نودی اتاق بازرگانی برای وزارت اتابک
سیدمحمد اتابک گزینه پیشنهادی اتاق بازرگانی به دولت چهاردهم برای وزارت صنعت، معدن و تجارت با مدرک کارشناس ارشد مهندسی عمران از دانشگاه میشیگان آمریکاست که از حمایت چهرههایی نظیر عارف، معاون اول رئیسجمهور و خوانساری، رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران برخوردار است و با پشتیبانی تمامقد عارف به عنوان گزینه نهایی مطرح شد.
هرچند دانشگاه میشیگان دانشگاه بسیار خوبی است اما وزیر صمت از دیدگاه بسیاری از کارشناسان اقتصاد نباید مهندس باشد، چرا که سیاستگذار است و ما نیاز به یک اقتصادخوانده در این حوزه داریم، لذا گزینه تحصیلات مهندسی برای این پست مناسب نیست. در حوزه سوابق هم وی سوابق سیاستگذاری ندارد. در حوزه کارهای بزرگ اقتصادی در سطح کشور نیز این گزینه عملکرد خاصی نداشته و در نهایت در حوزه نظرات اقتصادی و صنعتی از آنجا که نظرات او تاکنون بوی اقتصاد دولتی میداده، احتمالا با سایر اعضای کابینه ناهماهنگ باشد.
اتابک در کارنامه خود نایبرئیسی اتاق بازرگانی، معاونت اقتصادی بنیاد مستضعفان، مدیرعاملی و نایبرئیسی شرکت سیمان تهران، مدیرعاملی و نایبرئیسی هیاتمدیره شرکت اکباتان، عضویت و ریاست هیاتمدیره شرکتهای مختلف از جمله سرمایهگذاری بانک مسکن، شرکت صدرا و چند شرکت تولیدی را دارد که همین فعالیتهای اقتصادی از دیدگاه کارشناسان اقتصادی به نوعی تعارض منافع در تصدی پست وزارت منجر خواهد شد.
اتابک با توجه به تجربیاتش با حوزه صنعت، معدن و تجارت آشنا نیست و حتی طبق اطلاعات کسبشده بسیاری از فعالان این بخشها وی را نمیشناسند.
اتابک در دوره فعالیت در بنیاد مستضعفان، مدیریت صنایع معدنی را بر عهده داشت که اصولا قابل قیاس با حجم فعالیتهای سهگانه وزارتخانه بویژه تجارت و بازرگانی نیست. وی علاوه بر سن بالا، بیماری ریوی نیز دارد و قطعا با چنین مشکلات شخصی و فردی نمیتواند از پس مشکلات و موضوعات ریز و درشت صنعت، معدن و تجارت برآید.
از سویی شعار اصلی دولت چهاردهم انتخاب شایسته بر اساس بررسیهایی بود که در کمیتههای تخصصی انجام میشد. با به میان آمدن اسم اتابک، به نظر میرسد اساسا کارکرد کمیتههای تخصصی در زمینه صنعت، معدن و تجارت تنها یک نمایش بیثمر بوده است.
وزیر پیشنهادی صمت همچنین دارای سوابق شغلی مدیرعاملی هلدینگ صنایع معدنی کاوه پارس (مالک ۶ شرکت سیمانی از جمله تهران، ایلام و هگمتانه، ۴ فولادی مانند کاوه جنوب کیش، یک شرکت آلومینیومی، ۲ شرکت معدنی و آهک، ۷ شرکت خدمات مهندسی و...) است.
وی در حال حاضر مدیرعامل و نایبرئیس هیاتمدیره هلدینگ گسترش صنایع معدنی کاوه پارس و رئیس هیاتمدیره انجمن صنفی سیمان کشور است. او ضمنا مجری طرح عظیم نواب، بیمارستانها و کارخانجات سیمان و فولاد مختلف در کشور بوده و همین فعالیتهای اقتصادی گسترده موجب شده بورسیها و فعالان اقتصادی این تحلیل را ارائه دهند که وزارت کسی با این سطح از فعالیتهای اقتصادی ممکن است منجر به رانتهایی در صنایعی که نامبرده در آنها سرمایهگذاری کرده است، شود.
شایان ذکر است با وضعیت کنونی اقتصاد که درگیر مشکلاتی نظیر عدم بازگشت ارز صادراتی به چرخه اقتصادی، رکود در تولید داخلی و عدم بازاریابی موثر برای رونق صادرات، بحران و زیاندهی صنعت خودروی کشورمان طی سالهای اخیر و نارضایتی مردم از وضعیت بازارهایی نظیر خودرو و لوازم خانگی هستیم، حل و فصل آن توسط وزیری که تجربه کاری کمتری در حوزه تجارت و بازرگانی و صنعت خودرویی دارد با اما و اگرهایی همراه است. هر چند در کنار این موارد، همراهی بدنه صمت و پارلمان بخش خصوصی با وزیر پیشنهادی صمت، از جمله مسائل مهمی است که فعلا در هالهای از ابهام قرار دارد و در صورت عدم مقبولیت وزیر صمت در میان فعالان صنعت و بازرگانی، چالشهای این وزارتخانه را دوچندان خواهد کرد و تبعات آن گریبانگیر اقتصاد کشور میشود.
ارسال به دوستان
193 شرور در تهران دستگیر شدند
لاتبازی ممنوع
* بازداشت بلاگرهای شرور محله فرحزاد
گروه اجتماعی: پلیس به منظور برخورد با اراذل و اوباش، با اقدامات گسترده اشرار مخل نظم عمومی و برهمزنندگان آسایش و امنیت مردم را با سرعت شناسایی و دستگیر میکند و به دست قانون میسپارد؛ افرادی که بعضا در محلهها و معابر با قدرتنماییهای پوشالی سعی میکنند اسم و رسمی پیدا کنند ولی در زمان دستگیری و در مقابل قانون به عجز و لابه میافتند. رئیس پلیس پایتخت در جریان اجرای طرح برخورد با اراذل و اوباش که دیروز در ستاد فرماندهی انتظامی تهران بزرگ برگزار شد، گفت: همکاران من در سازمان اطلاعات پلیس تهران بزرگ پس از انجام روزها کار اطلاعاتی و شناسایی طی ۷۲ ساعت گذشته، ۱۹۳ نفر از افراد شروری را که اقدام به شرارت و نزاع و درگیری کرده و نظم عمومی را برهم زده و به خیال خود از دست قانون متواری شده بودند، دستگیر کردند. سردار عباسعلی محمدیان با بیان اینکه قدرتنمایی و درگیری دسته جمعی، اخلال در نظم عمومی، حمل سلاح، تخریب اموال عمومی و مزاحمت برای مردم و زنان از جمله اقدامات مجرمانه افراد دستگیرشده است، گفت: برای دستگیری برخی از این افراد اقدامات پیچیدهای انجام شد. همچنین برخی از این اشرار در فضای مجازی نیز فعالیت داشتند و از آنان سلاحهای سرد و گرم نیز کشف شده است. برخی از این افراد شرور پس از ارتکاب جرم و اطلاع از اینکه از سوی پلیس دستگیر خواهند شد، به استانهای مجاور فرار کرده بودند که ما این افراد را در 4 استان مختلف دستگیر کردیم. این نشان میدهد در هر جا شرارتی باشد، در نهایت عاملان آن دستگیر خواهند شد. وی در ادامه با بیان اینکه همراه داشتن سلاح سرد حتی به اندازه یک چاقو نیز ممکن است در برخی مواقع موجب وقوع یک قتل و جنایت شود، گفت: قانون نگهداری و حمل سلاح نامتعارف چند سال است در مجلس تصویب شده و در کشور اجرا میشود، از این رو به حاملان این نوع سلاحها هشدار میدهیم پلیس با اقدام مجرمانه آنان برخورد جدی خواهد کرد. محمدیان همچنین درباره برخی چاقوها که با نام یکی دو شهر و استان شناخته میشود نیز گفت: برخی سلاحها ویژه قصابی و... است. البته ما چند صد قبضه سلاح سرد غیرمتعارف را از مغازههای مختلف در تهران جمعآوری کردهایم. وی نسبت به استفاده از شبهسلاح نیز هشدار داد و گفت: برخی سلاحهای شبهگرم شاید کشنده نباشد اما چون شکل آن شبیه سلاح گرم است، مجازات دارد. اگر این سلاح شبهگرم هنگام دستگیری در دست فرد باشد، همکار ما با آن فرد برخورد میکند. اسلحههای اسباب بازی از جمله این موارد است. فرمانده انتظامی تهران بزرگ ادامه داد: مغازهداران بدانند فروختن سلاحهای سرد غیرمتعارف جرم است و اگر به صورت تزئینی هم بفروشند، مجازات آن برای دفعه اول اخطار و سپس پلمب است. از مردم هم میخواهم هرجا دیدند سلاحهای سرد غیرمجاز مثل چاقو، قمه، پنجهبوکس و امثالهم به فروش میرسد، به پلیس خبر دهند تا نسبت به جمعآوری آن اقدام شود.
* دستگیری اشرار معروف تهران
معاون عملیات پلیس اطلاعات تهران بزرگ از دستگیری 2 نفر از اراذل و اوباشی که هفته گذشته به رستوران پلائین در محله شهر آفتاب حمله کرده بودند، خبر داد. سرهنگ سعید راستی دیروز در تشریح جزئیات بازداشت اراذل و اوباش شهر آفتاب اظهار داشت: در پی گزارش شهروندان مبنی بر حمله عدهای از اراذل و اوباش به رستوران پلائین در محله شهر آفتاب و ایجاد رعب و وحشت در میان مشتریان، بلافاصله تیمهای ویژه پلیس آگاهی به محل حادثه اعزام شدند.
با بررسی دقیق صحنه جرم و اظهارات شاهدان عینی، مشخص شد 4 نفر با استفاده از چاقو و سلاح سرد به این رستوران حمله کرده و با شکستن شیشهها و میزها، اقدام به تخریب اموال کرده و با تهدید کارکنان و مشتریان، از محل متواری شدهاند. در این میان اما فرزند خانوادهای که در این رستوران مشغول صرف غذا بودند از ترس به بیمارستان منتقل شده که همین موضوع را برای پلیس حساستر کرد. سرهنگ راستی با تاکید بر اینکه امنیت شهروندان خط قرمز پلیس است، گفت: با توجه به حساسیت موضوع و اهمیت دستگیری عاملان این حادثه، کارآگاهان پلیس آگاهی با بررسی دقیق تصاویر دوربینهای مداربسته و انجام تحقیقات میدانی گسترده، موفق شدند هویت دقیق این افراد را شناسایی کنند و در ابتدا 2 نفر از این متهمان بازداشت شدند. معاون عملیات پلیس اطلاعات تهران بزرگ در ادامه تصریح کرد: در نهایت روز گذشته 2 نفر دیگر از این متهمان که دارای سوابق متعدد کیفری در زمینه شرارت و نزاع بودند نیز در مخفیگاهشان در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شدند.
در بازرسی از مخفیگاه متهمان، تعدادی سلاح سرد و مواد مخدر کشف و ضبط شد. سرهنگ راستی در پایان ضمن هشدار به مخلان نظم و امنیت عمومی، خاطرنشان کرد: پلیس با قاطعیت با هرگونه اقدامی که امنیت شهروندان را به خطر اندازد، برخورد خواهد کرد. رئیس مرکز عملیات پلیس امنیت تهران همچنین از دستگیری ۵ نفر از بلاگرهای شروری خبر داد که یکشنبه شب با ایجاد رعب و وحشت در محله فرحزاد اقدام به تیراندازی کرده بودند.
این باند که سابقه فعالیت مجرمانه در فضای مجازی و انتشار فیلمهای وحشتناک را داشتند، پیش از این نیز بارها توسط پلیس فتا دستگیر شده بودند، شب اما این بار وقتی با قصد ورود به زور به یک رستوران در محله فرحزاد اقدام کردند پس از اینکه موفق نشدند به سمت غرب تهران متواری میشوند که حین فرار اقدام به تیراندازی هوایی میکنند اما توسط ماموران دستگیر شدند سرهنگ سعید راستی در ادامه گفت: در جریان این عملیات، پلیس موفق به کشف و ضبط تعدادی سلاح گرم از جمله یک قبضه کلت کمری جنگی شد. این متهمان به جرم حمل سلاح غیرمجاز و تیراندازی غیرقانونی دستگیر شده و پرونده قضایی آنها در حال رسیدگی است. سرهنگ راستی در پایان گفت: این افراد با ایجاد رعب و وحشت در بین شهروندان، امنیت عمومی را به خطر انداخته بودند. پلیس با جدیت با اینگونه جرائم برخورد خواهد کرد و اجازه نخواهد داد عدهای قلیل آرامش شهروندان را بر هم بزنند.
ارسال به دوستان
آتشسوزی در بزرگترین نیروگاه هستهای اروپا پس از حمله پهپادی اوکراین
بختک هستهای بر سر اروپا
گروه بینالملل: روسیه با متهم کردن اوکراین به حمله به بزرگترین نیروگاه هستهای اروپا، از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواست این حمله را محکوم کند. کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیروز گزارش دادند که صداهای انفجار از نیروگاه هستهای زاپوروژیا شنیده و دود تیره در بخش شمالی این نیروگاه هستهای مشاهده شده است. این رخداد از نظر اروپاییهای نگران میتواند حتی بدتر از فاجعه هستهای نیروگاه چرنوبیل در شمال اوکراین در سال 1986 باشد.
به گفته مقامات این نیروگاه، آتش در نزدیکی برجهای خنککننده در حال زبانه کشیدن است. کانال نیروگاه زاپوروژیا نوشت: «در نتیجه بمباران اوکراینیها، آتش در کنار رودخانهای که برجهای خنککننده در این منطقه قرار دارد، شعلهور شده است. کارکنان وزارت خدمات اضطراری در محل حادثه مشغول کار هستند. آتش به زودی مهار میشود و به هیچ عنوان فعالیت این نیروگاه را تحتالشعاع قرار نداده است».
نمایندگی وزارت حوادث غیرمترقبه روسیه فعال در منطقه زاپروژیا نیز صبح دیروز اعلام کرد در نتیجه حمله پهپادی اوکراین برج خنککننده غیرفعال شماره یک این تأسیسات دچار آسیب شد و آتشسوزی در دستگاههای پلاستیکی بخارگیر آن رخ داد.
یوگنی بالیتسکی، فرماندار منطقه زاپروژیا نیز اعلام کرد سیستمهای خنککننده نیروگاه زاپروژیا در پی حمله اوکراین، طعمه حریق شده است. این دومین حمله پهپادی به این نیروگاه است. اواسط فروردینماه اوکراینیها گنبد واحد ششم نیروگاه را هدف قرار داده بودند.
زاپروژیا دارای ۶ رآکتور هستهای است که هرکدام یک گیگابایت برق تولید میکند. این نیروگاه قدمت ۴۰ ساله دارد و از زمان شوروی سابق در اواسط دهه ۱۹۸۰ راهاندازی شده است. این مرکز، بزرگترین نیروگاه هستهای اروپا و یکی از ۱۰ نیروگاه بزرگ جهان است و در شهر انرهودار در استان زاپوروژیا در سواحل کاخوفکای رود دنیپر در جنوب شرق اوکراین قرار دارد.
روسیه در مارس ۲۰۲۲ کنترل این نیروگاه حساس را برعهده گرفت و از آن پس همواره در معرض خطر حملات اوکراین بوده، چرا که درست در خط مقدم نبرد نیروهای ۲ طرف قرار گرفته است. در همان آغاز جنگ اوکراین، نیروی اطلاعات ارتش روسیه از خنثی کردن توطئه طرف اوکراینی برای جمعآوری تسلیحات هستهای و بیولوژیک در این نیروگاه به قصد یک حمله نامتعارف خبر داد. طبق گزارش کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حملات به نیروگاه مزبور از نوع حمله پهپادی به سیستمهای خنککننده تأسیسات این نیروگاه بوده است. به گفته مدیر ارتباطات نیروگاه برای نخستین بار زیرساخت آن به دلیل حمله نیروهای اوکراینی، آسیب جدی دید. او گفت: «نیروهای مسلح اوکراین با استفاده از یک پهپاد کامیکازه به نیروگاه هستهای زاپوروژیا حمله کردند. این پهپاد از منطقه نیکوپولایا در منطقه دنیپروپتروفسک تحت کنترل کییف به سمت نیروگاه هستهای پرتاب شد».
* تروریسم هستهای اوکراین
به گزارش خبرگزاری تاس، مدیرعامل شرکت انرژی هستهای روس اتم روسیه از رافائل گروسی و کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواست به حمله اخیر پهپادی اوکراین به نیروگاه هستهای زاپروژیا فراتر از یک محکومیت ساده رسیدگی کنند.
الکسی لیخاچف دیروز در یک گفتوگوی تلفنی با مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کرد اقدامات نیروهای مسلح اوکراین تهدید مستقیمی برای امنیت هستهای جهانی ایجاد میکند. او از گروسی خواست از اعلام غیرقابل قبول بودن چنین اقداماتی خودداری نکند و برای آن تشکیل پرونده دهد.
سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نیز در واکنش به این حمله یادآور شد که تروریستهای کییف تحت رهبری مجموعه غرب به تروریسم هستهای دست زدهاند، در حالی که ناظران و نهادهای نظارتی گویا هیچ چیزی را نمیبینند. ماریا زاخارووا، در کانال تلگرامی خود نوشت: «رافائل گروسی و تمام آژانس بینالمللی انرژی اتمی کجا هستند؟ چرا هیچگونه تلاشی حتی به صورت نمادین برای انجام وظایف این نهاد سازمان ملل متحد در این حوزه حساس مشاهده نمیشود؟ تروریستهای کییف تحت رهبری غرب جمعی کشور خود را نابود کردند، مردم اوکراین را به مخاطره انداختند، امنیت انرژی و غذایی جهانی را تضعیف کردند و اکنون به تروریسم هستهای در قاره اروپا روی آوردهاند».
* اتریش خواهان آغاز مذاکرات روسیه و اوکراین
کارل نهامر، صدراعظم اتریش پس از حمله اوکراین به نیروگاه زاپروژیا بر ضرورت آغاز مذاکرات و کاهش تنشها پس از حمله نیروهای مسلح اوکراین به نیروگاه هستهای زاپروژیا تاکید کرد.
نهامر در ایکس نوشت: «حملات به زیرساختهای هستهای بسیار خطرناک هستند و وضعیت امنیتی در کل منطقه را تشدید میکنند. حادثه رخ داده در نیروگاه هستهای زاپروژیا نقش مهم آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نیاز به از سرگیری مجدد گفتوگوها را که در کنفرانس صلح سوییس آغاز شد، برجسته میکند. پس از حوادث اخیر کاهش تنش و مذاکرات بسیار ضروری شده است».
* سیاستمدار فرانسوی: جلوی ناتو را بگیرید
فلوریان فیلیپو، رهبر حزب میهنپرستان فرانسه که اخیرا در کنار مجمع ملی به پیروزی مهمی در انتخابات مجلس فرانسه و پارلمان اروپا دست یافته، صبح دیروز با اشاره به حمله به نیروگاه زاپروژیا، اعلام کرد ناتو آماده است برای تشدید بیشتر درگیریها بین روسیه و اوکراین دست به هر کاری بزند ولی باید متوقف شود. فیلیپو در ایکس نوشت: «ناتو آماده است تا آتش جنگ در اوکراین را هرچه بیشتر شعلهور کند! ولی باید ناتو را متوقف کرد، باید برای برقراری صلح تلاش بیشتری کرد!» به اعتقاد این سیاستمدار فرانسوی، زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، با دادن مجوز به نیروهای مسلح کشورش برای حمله به این نیروگاه هستهای، گامی به سوی «یک کابوس وحشتناک» برداشته است.
***
وزیر دفاع روسیه: طرف جنگ با ما کل غرب است
وزیر دفاع روسیه دیروز تاکید کرد که جنگ اوکراین در واقع درگیری مسلحانه کشورش با مجموعه غرب است. آندری بلوسوف که یکی از نزدیکترین شخصیتهای سیاسی روسیه به کرملین محسوب میشود و اخیرا به وزارت دفاع منصوب شده، در مراسم افتتاحیه مجمع بینالمللی نظامی - فنی ارتش 2024 در مسکو گفت که عملیات نظامی ویژه این کشور در اوکراین در واقع یک درگیری مسلحانه با مجموعه غرب به رهبری آمریکاست. او انگیزه آمریکا و غرب از این درگیری را حفظ سلطه خود و جلوگیری از ایجاد نظم جهانی چندقطبی و عادلانه عنوان کرد و افزود: «این رویارویی بر منافع همه کشورها اثرگذار است». مجمع ارتش 2024 از روز دوشنبه تا 24 مرداد در یک مرکز نمایشگاهی در خارج از مسکو برگزار میشود و شرکتکنندگان میتوانند از طیفی وسیعی از تسلیحات و تجهیزات نظامی بازدید کنند.
***
روز هفتم حمله اوکراین به کورسک
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین برای نخستین بار مسؤولیت عملیات تهاجمی نیروهایش در منطقه کورسک در غرب روسیه را پذیرفت و همزمان گزارش شد که مسکو در حملات موشکی و پهپادی ۶ منطقه اوکراین از جمله پایتخت را زیر آتش گرفته است. در حالی که عملیات غافلگیرکننده اوکراین در خاک روسیه وارد هفتمین روز خود شده است، روسیه اعلام کرد در حال تخلیه ساکنان یک منطقه مرزی دیگر است. ارتش روسیه یک روز جلوتر اعلام کرده بود که با پاتک گسترده زمینی و هوایی، اکثر واحدهای رزمی در حال پیشروی اوکراین در عمق 30 کیلومتری منطقه کورسک را زمینگیر کرده است.
* بیانیه پکن درباره جنگ اروپا
وزارت خارجه چین صبح دیروز اعلام کرد پکن وضعیت مناطق مرزی کورسک در خاک روسیه را که به دنبال تهاجم نیروهای مسلح اوکراین به وجود آمده، با دقت زیاد زیر نظر دارد. پکن در این بیانیه از تمامی طرفهای درگیری خواسته شده سه اصل کاهش تنش را رعایت کنند و جلوی گسترش مرزهای درگیری نظامی را بگیرند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد
خنثیسازی بمب هیجان بازار ارز
گروه اقتصادی: بازار ارز درحالی به تنشهای ژئوپلیتیک بیتوجه شده است که در زمان عملیات «وعده صادق» رشد کاذب حدود ۱۵ درصدی را تجربه کرده بود. این ثبات نرخ دلار در ایران در شرایطی که همچنان ریسکهای سیاسی وجود دارد که به معنای بازگشت عقلانیت و آرامش بر بازار بوده که تحت تاثیر مدیریت بانک مرکزی محقق شده است.
یک کارشناس اقتصادی درباره کاهش نرخ دلار در ایران با وجود تنشهای سیاسی به «وطن امروز» گفت: این موضوع نشان میدهد بازار نسبت به این خبرها دیگر هیجانی رفتار نمیکند. از طرف دیگر تجربه واکنش بازار به اتفاقات اینچنینی موقت بوده است، به همین دلیل معاملهگرها با عقلانیت بیشتری روند بازار را دنبال میکنند.
علیاکبر نیکواقبال تصریح کرد: در چند ماه گذشته نوسانات نرخ دلار در ایران به حداقل ممکن رسیده است. این موضوع تحت تأثیر پارامترهای کلان اقتصادی همچون افزایش درآمد ارزی، کاهش نقدینگی و... رخ داده است، از این رو پایداری در اقتصاد کشور باعث شده تا سطح نوسانات بازار به حداقل ممکن برسد.
وی ادامه داد: رویکرد کنونی بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز باعث شده تقاضاهای کاذب در بازار از بین برود، بنابراین شاهد روند صعودی نرخ دلار در ایران در اوج هیجانات کوتاهمدت بودیم. هماکنون نیز این روند نزولی ادامه دارد، چرا که چشمانداز بازار ارز دیگر صعودی نیست. درواقع نرخ دلار در ایران امروز دیگر به مسائل هیجانی واکنش نشان نمیدهد، بلکه فاکتورهای بنیادی عامل تاثیرگذار در ارزشگذاری دلار محسوب میشوند.
نیکواقبال با تاکید بر اینکه سیاست دولت در حال حاضر ایجاد ثبات در اقتصاد است، اظهار کرد: این موضوع میتواند به افزایش سرمایهگذاری در بخشهای مولد اقتصاد کمک کند. بهطور قطع ورود جریان پول به بخش تولید میزان التهابات بازار ارز را نیز کاهش میدهد. ثبات نرخ دلار در ایران در شرایطی که همچنان ریسکهای ژئوپلیتیک وجود دارد به معنای بازگشت عقلانیت و آرامش به بازار است.
* حباب دلار در حال کاهش یافتن است
همچنین پویان مظفری، کارشناس اقتصاد درباره تارگت قیمت دلار ۵۷ بعد از فروکش کردن هیجانات بازار گفت: بهطور قطع دلار دوباره به کانال ۵۷ هزار تومان بازمیگردد اما ادامه روند آن به سیاستهای دولت بازمیگردد.
کارشناس اقتصاد معتقد است با توجه به اینکه قیمت دلار نیز ۱۴۰۳ یک بار تا محدوده ۵۷ هزار تومان کاهش داشته، بعد از تخلیه حباب این بار نیز به کانال ۵۷ هزار تومان بازمیگردد.
پویان مظفری با تاکید بر اینکه معرفی کابینه دولت چهاردهم نیز به دلیل از بین بردن ابهامات در سیاستگذاری منجر به کاهش قیمت دلار میشود، اظهار کرد: بسیاری از قوانین و مقرراتی که بر بورس تاثیرگذارند توسط کابینه دولت چهاردهم تصمیمگیری خواهند شد. از طرف دیگر دولت چهاردهم به دنبال توسعه روابط با کشورهای دیگر است که همین موضوع میتواند سیگنال به بازار ارز محسوب شود.
مظفری با تاکید بر اینکه در چند ماه اخیر بانک مرکزی مدیریت بازار ارز را از طریق تامین تقاضا پاسخ داده است، گفت: زمانی که ارز به اندازه کافی در بازار وجود داشته باشد حتی اگر سیگنال تورمی نیز وجود داشته باشد حرکت رو به بالا نخواهد داشت. در مقطع کنونی پیشبینی میشود قیمت دلار با فروکش کردن التهابات بار دیگر وارد کانال ۵۷ هزار تومان شود اما ادامه روند بعدی آن به سیاستهای کلان اقتصادی و تعیینتکلیف لایحه پیشنهادی بودجه سال آینده مربوط خواهد بود.
* واکنش بازارها به ثبات نرخ دلار در ایران
ورود و خروج پول به بازارها تحت تاثیر جو روانی، میزان نقدینگی و... است، به همین دلیل بانک مرکزی سیاست مدیریت نرخ بهره را بر اساس شرایط کشور دنبال کرده تا نقدینگی به سمت بازارهای مولد برود. این موضوع تا حدودی نوسانات بازار ارز را تحت تاثیر قرار داد. هرچند اثر سیاست بانک مرکزی زیر سایه تنشهای منطقهای هنوز در بازارهای مالی مانند بورس دیده نشده است. در بسیاری از نقلوانتقالات پولی و فرآیندهای تامین مالی نرخ بهره نقشی اثرگذار دارد. سیاستهای اخیر بانک مرکزی در راستای کمک به تامین مالی، کاهش نرخ بهره بوده است، به طوری که نرخ اوراق از حدود ۳۸ درصد به زیر ۳۰ درصد رسیده است.
بهره بینبانکی غیرمستقیم بر بازار سرمایه اثرگذار است، به همین دلیل سرمایهداران و فعالان بازار بورس نوسانهای این نرخ را رصد میکنند. در واقع بازار بینبانکی ابزاری میتواند نقدینگی بازار را جذب یا روانه بازار سرمایه کند. اقدام اخیر بانک مرکزی برای کاهش نرخ اوراق و نرخ بهره بینبانکی در راستای معکوس کردن جریان پول به سمت اقتصاد مولد اتفاق افتاده است اما به دلیل جو منفی ناشی از تنش منطقهای فعلا به این سیگنال واکنش نشان نداده است.
علیرضا سادات، کارشناس بازار سرمایه در این باره گفت: نرخ بهره و سود سپرده تاثیر مستقیم بر بازار دارد. افزایش این نرخها نشان میدهد سیاست مهار تورم است، همچنین بانکها در جذب نقدینگی موفق نبودهاند. در بازار سرمایه نیز حجم بالای معاملات نشانه جذب نقدینگی است. در مقطع کنونی کاهش حجم معاملات به دلیل افزایش ریسکهای دیگری است، بنابراین کاهش نرخ بهره بینبانکی آغاز سیاستهای انبساطی در اقتصاد کشور خواهد بود. از طرف دیگر افزایش نرخ بهره بینبانکی بیشتر تاثیر روانی بر بازار سرمایه دارد، به همین دلیل بانک مرکزی در چند وقت اخیر نرخ بهره بینبانکی و نرخ اوراق را کنترل کرده است.
* مدیریت نرخ بهره و نرخ دلار در ایران برای هدایت نقدینگی
نرخ بهره یکی از ابزارهای کاربردی دولتها برای پیشبرد سیاستهای پولی است. دولتها در سراسر جهان برای کنترل و مدیریت تورم، نقدینگی و جریان سرمایهگذاری در سطح کلان، از نرخ بهره به عنوان اهرم اثرگذار استفاده میکنند، بنابراین با افزایش نرخ بهره بانکی، مقدار پول در گردش در صنایع و شرکتها کاهش مییابد. این اتفاق در کوتاهمدت به کاهش تورم منجر میشود اما همزمان با این کاهش، وام و استقراض از بانکها نیز گرانتر میشود. با افزایش هزینهها و کاهش تمایل مردم به مصرف، درآمد شرکتها و صنایع نیز کاهش، مییابد. نتیجه غیرمستقیمی که از این تغییر حاصل میشود، کاهش تمایل مردم و سرمایهداران به فعالیت در بازار سهام و بورس است، چرا که صاحبان سرمایه ترجیح میدهند سرمایه خود را در مسیری قرار دهند که به سود بیشتر و با ریسک کمتر منتهی شود.
در کل، با توجه به تأثیری که افزایش نرخ بهره بر بازار بورس دارد، میتوان گفت روند کاهش نرخ بهره به نفع بازار بورس است.
* سیاستی در راستای حمایت از بورس و اقتصاد مولد
افزایش نرخ بهره منجر به کاهش حاشیه سود و رکود بازار سهام میشود. از این رو سرمایهگذاران برای کسب بازدهی از بازارهای بدون ریسک از بورس خارج میشوند. این مساله منجر به التهاب بازار ارز نمیشود. بنابراین بانک مرکزی برای جلوگیری از خروج سرمایه از بورس و ایجاد تعادل در بازار پول سیاست کاهش نرخ بهره را دنبال کرده است، به طوری که اخزا (اسناد خزانه اسلامی) از ۳۸ درصد به زیر ۳۰ درصد رسیده است.
اثر نرخ سود سپرده و اوراق بر بازار سهام کاملا محسوس است، به همین دلیل سرمایهگذاران زمانی که نرخ بهره بالا میرود برای دریافت سود بدون ریسک، تمایل بیشتری به نگهداری پول در حسابهای بانکی، صندوقهای درآمد ثابت یا خرید ارز خواهند داشت، در نتیجه بورس و بازار سهام با رکود مواجه میشود، بنابراین در مقطع کنونی که بورس روند نزولی دارد بانک مرکزی سیاست کاهش نرخ بهره بینبانکی و کاهش نرخ اخزا را دنبال کرده است. سیاستگذار از این طریق مانع خروج پول از بازار بورس شده است، هرچند بازار فعلا تحت تاثیر تنشهای سیاسی قرار دارد.
سیاست بانک مرکزی در راستای حمایت از بورس و اقتصاد مولد اجرا شده است، زیرا با افزایش نرخ اخزا شرکتها و صنایع راه دشوارتری برای تامین مالی خواهند داشت. همچنین بورس با نقدشوندگی کمتری مواجه بود. از سوی دیگر بازدهی سرمایهگذاریها نیز کاهش خواهد یافت و نقدینگی به بازارهای موازی سوق مییابد.
* جلوگیری از حرکت نقدینگی به بازارهای غیرمولد
رضا روحی، کارشناس اقتصاد درباره جلوگیری از حرکت نقدینگی به بازارهای غیرمولد گفت: رشد نرخ سود اخزا صنایع را برای بازپرداخت با هزینه بالاتری مواجه میکند. این موضوع هزینه بیشتری به قیمت کالا یا خدمات شرکتهای بورسی منتقل میشود. با افزایش هزینه نسبت به درآمد، حاشیه سود شرکتها افت پیدا میکند و همین سیگنالی برای خروج سرمایهها از سهام شرکت میشود اما در شرایط کنونی سیاست کنترل نرخ بهره و مدیریت بازار ارز، جلوگیری از حرکت نقدینگی به بازارهای غیرمولد است.
روحی افزود: به این ترتیب در اوراق با نرخ بالا سرمایه به عنوان عاملی برای رشد تولید، بهای تمامشده بالایی را برای شرکتها در پی خواهد داشت. حتی درصد بالای قیمت تمامشده منجر به توقف روند رشد و توسعه شرکتها میشود. در مجموع افزایش نرخ بهره بر بورس تأثیری معکوس دارد و با بالاتر رفتن نرخ بهره بانکی، شاهد رکود بازار سرمایه خواهیم بود. این کارشناس با تاکید بر اینکه نرخ بهره بر فعالیت صنایع و شرکتهای بورسی تاثیر دارد، گفت: با توجه به اینکه ارزش سهام هر شرکت بر اساس مجموع ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی آن تقسیم بر تعداد سهام شرکت میشود، پس نرخ بهره به صورت غیرمستقیم بر قیمتهای بازار سهام تأثیر خواهد داشت. در واقع نرخ بهره بالا، بدهی شرکت به بانک را بالا میبرد یا درآمد کم میشود. در نتیجه جریانهای نقدی شرکت کاهش خواهد یافت و شرکت در آینده سود و رشد کمتری خواهد داشت، سپس قیمت سهام آن صنعت یا شرکت کاهش مییابد.
بر اساس این گزارش، میتوان گفت ثبات نرخ دلار در ایران در شرایطی که قیمت سهام در بازار بورس همچنان نزولی است نشانه تاثیر هیجانات و حضور نوسانگیرها در بورس است. بنابراین در سطح کلان بازار ارز دیگر سیگنالی برای جریان پول ندارد، همچنین بانک مرکزی در چند وقت اخیر با اجرای سیاستهای مدیریت بازار پول و مدیریت نرخ بهره و کاهش نرخ اخزا، چشمانداز مثبتی را برای سرمایهگذاری ترسیم کرده است، هرچند هنوز اثر آن دیده نمیشود، چرا که بازارها همچنان هیجانی بوده و عدهای از این فضا حداکثر بهرهبرداری را میکنند تا سهام را ارزانقیمت از دست سهامداران خرد دربیاورند.
ارسال به دوستان
پاسخ علیرضا حیدری به موجسازی رسانههای معاند درباره خروجش از برنامه زنده تلویزیونی
تیری که به سنگ خورد
دوشنبهشب علیرضا حیدری، دارنده ۶ مدال کشتی جهان و المپیک، به همراه حسین توکلی، قهرمان وزنهبرداری المپیک سیدنی میهمانهای ویژهبرنامه اختتامیه المپیک ۲۰۲۴ پاریس در شبکه ورزش بودند که صحبتهای مجریان و نحوه ترک برنامه توسط علیرضا حیدری، با حواشی زیادی همراه شد.
پس از صحبتهای علیرضا حیدری در رابطه با مسابقه ناهید کیانی مقابل کیمیا علیزاده، حواشیای مبنی بر اینکه مجریان صداوسیما در واکنش به صحبتهای حیدری او را از ادامه حضور در برنامه منع کرده و با دیالوگهای خود او را به خارج از برنامه هدایت کردند، به دروغ مطرح شد و در کسری از ثانیه تبدیل به خبر اول ورزشی رسانههای لندننشین شد. اکنون علیرضا حیدری، شخصا نسبت به این موضوع واکنش نشان داده است. حیدری درباره حواشی پیش آمده به ایسنا گفت: موضوع آنطور که در فضای مجازی مطرح شد نیست و کسی بنده را از برنامه بیرون نکرد. من خودم از مجریان و تهیهکننده برنامه درخواست کرده بودم زودتر پخش زنده را ترک کنم، چرا که دیروقت بود و خسته بودم. اینکه کسی گفته باشد من دیگر در برنامه نباشم، اینطور نبود و من خودم میخواستم برنامه را ترک کنم.
در همین باره خبرنگار ورزشی «وطن امروز» با رسول مجیدی، مجری این برنامه صحبت کرد که او عینا صحبتهای حیدری را تایید کرد و گفت: وقتی برنامه تمام شد و این موج رسانهای را دیدم حقیقتا شوکه شدم. بروید با آقای حیدری صحبت کنید. اگر این موضوع مطرح شده به دروغ را تایید کردند من دیگر هیچ حرفی نمیزنم. این مجری جوان در ادامه توضیح داد: آقای حیدری 2 ساعت قبل از برنامه وارد استودیوی ما شد. حدود 2 ساعت هم برنامه داشتیم. او عنوان کرد به خاطر ورزش و حضور در مسابقات فیتنس وزن کم کرده و توان بدنیاش تحلیل رفته است، از ما خواست بعد از صحبتهایش خداحافظی کند تا دیگر میهمان وارد استودیو شود. این همه داستان بود. حالا میگویید ما دروغ میگوییم بروید از قهرمان سابق کشتی جهان بپرسید واقعا خواسته و تمایل قلبی و اصرار خودش بود یا خدایی ناکرده مسؤولان برنامه به او بیاحترامی کردند و خواستار خروجش شدند. قطعا جناب حیدری بیشتر از سایرین از حق خودش میتواند دفاع کند و واقعیت را بگوید.
ارسال به دوستان
نگاه
مسلمانانِ صهیونیست
مهدی بختیاری: جنایت جدید اسرائیل در بمباران مدرسه «تابعین» در منطقه «الدرج» غزه و کشتار ۱۲۰ زن و کودک بیگناه که از بسیاریشان هیچ اثری هم باقی نماند، رکورد جدیدی از جنایت و سبعیت را در تاریخ خونبار این رژیم نامشروع ثبت کرد؛ جنایتهایی که حتی در طول چند دهه گذشته از سوی خود صهیونیستها هم بیسابقه است.
منطقه الدرج البته نخستین بار نیست که طعم تلخ شهادت زنان و کودکان بیگناه را میچشد. فارغ از اتفاقات جنگ اخیر، سال 2002 نیز اسرائیل بمبی یک تنی را برای به شهادت رساندن فرمانده گردانهای قسام (شهید صلاح شحاده) روی یکی از محلات همین منطقه انداخت که به شهادت او، خانوادهاش و دهها زن و کودک انجامید.
این جنایتها البته از رژیمی که تاسیسش بر اساس خونریزی و کشتار شکل گرفته چندان عجیب نیست. کشتار روستاهای دیریاسین، صبرا و شتیلا و قانا در دهههای گذشته و بمباران مدارس و حتی بیمارستانها و تکه پاره کردن افراد بیگناه و غیرنظامی در طول جنگ تنها گوشههایی از این تاریخ سیاه است اما آنچه این درد را چند برابر میکند، سکوت و بیعملی جهان اسلام و سردمداران کشورهای عربی است که دست اسرائیل را در انجام هر اقدام جنایتآمیزی علیه بخشی از جامعه مسلمانان باز گذاشته است.
سال 2004 وقتی اسرائیل قصد ترور «شیخ احمد یاسین» رهبر بزرگ حماس را داشت، «آریل شارون» نخستوزیر وقت این رژیم، در پاسخ به مخالفت آمریکاییها که گفته بودند ترور شیخ از آنجا که او یک مقام معنوی شناختهشده در دنیای اسلام است، میتواند تبعات منفی زیادی داشته باشد، نوشت: نگران نباشید، جهان اسلام از صدور یک بیانیه محکومیت فراتر نخواهد رفت!
معالاسف همین هم شد و این بیعملی موجب شد اسرائیل جریتر شده و ۳ هفته بعد، دکتر «عبدالعزیز رنتیسی» جانشین شیخ احمد یاسین را هم به همان شکل در وسط غزه و با پرتاب موشک از بالگرد آپاچی به شهادت برساند.
برخی سران کشورهای عربی البته پا را فراتر از این هم گذاشتند؛ خصوصا آنهایی که سابقه خودشان و اسلافشان مملو از خیانت به آرمان فلسطین و همکاری با دشمن صهیونیست است؛ همانها که خطشکنان تابوی همکاری و ارتباط با اسرائیل بودند (نظیر اردن و مصر) نهتنها هیچ فشاری برای متوقف کردن این روند اشغالگری نمیآورند، بلکه هر جا نیاز بوده خود را پیشمرگ و جانفدای آنها نیز کردهاند.
نمونه مشخص آن، همکاری اردن برای مقابله با موشکها و پهپادهای ایرانی در عملیات «وعده صادق» بود که برای نخستین بار قلب سرزمینهای اشغالی را هدف گرفتند. همچنین کمکهای غذایی امارات و ترکیه به رژیم اشغالگر در طول ۱۰ ماه اخیر در حالی که گرسنگی دادن به فلسطینیان غزاوی، یکی از سلاحهای موثر صهیونیستها در کشتار مردم غزه است!
اینجاست که نقش و اهمیت کشورمان به عنوان پرچمدار حمایت از مردم مظلوم فلسطین خودش را بیشتر نشان میدهد.
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است سرنوشت فلسطین را باید مردم خود این سرزمین رقم بزنند و راهحل پیشنهادی نیز برگزاری همهپرسی در میان همه فلسطینیان (چه آنهایی که امروز در این سرزمین حضور دارند و چه میلیونها آواره آن در سراسر جهان) است اما این مهم عملی نخواهد شد تا زمانی که دنیای عرب - که خود را داعیهدار و متولی فلسطین و قدس میداند و روزگاری معتقد بود قضیه فلسطین یک قضیه عربی و نه اسلامی است- با آن همراهی نکند.
این روزها که غزه قربانگاه زنان و کودکان فلسطینی شده، تصاویر بسیاری در رسانهها منتشر میشود که این مردم بیپناه فریاد میزنند و سران کشورهای عرب را به یاری و استمداد میطلبند اما هیچ گوشی در میان شیوخ و سران کشورهای اسلامی - عربی این صدا را نمیشنود یا نمیخواهد بشنود.
توفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 / ۱۵ مهر ۱۴۰۲، اگرچه توطئه خطرناک همپیمانی کشورهای عربی نظیر عربستان و دنبالهروهایش با اسرائیل را به تعویق انداخت و هزینه این کار را برای آنها بیشتر کرد اما در یک نگاه واقعبینانه، آن را از بین نبرد.
همین سران عرب همین الان هم در میانه جنگ غزه، در دیدارهای مخفی و پنهان، همکاری با اسرائیل را عملی کردهاند و اندکی بعد از آنکه آتش جنگ فرو بنشیند، علنا به همان مسیر گذشته بازخواهند گشت و این درد حتی از کشتار جمعی مردم بیپناه فلسطین هم دردناکتر است.
ارسال به دوستان
چرا ظریف از معاونت راهبردی رئیسجمهور استعفا کرد؟
اختلاف در نقطه صفر!
آیا سهمخواهان میتوانند از زیر بار مسؤولیت پزشکیان فرار کنند؟
گروه سیاسی: خبر تکراری بود: «محمدجواد ظریف استعفا کرد»؛ حالا کمکم عدد دفعاتی که وزیر سابق امور خارجه در چند سال گذشته استعفا کرده است دارد از دست در میرود. با این حال این استعفای او در شرایطی متفاوت نسبت به سریال استعفاهای قبلیاش به چشم میآید.
به گزارش «وطن امروز» از صبح روز یکشنبه زمزمههایی مبنی بر استعفای معاون راهبردی دولت چهاردهم به گوش میرسید و عدم حضور ظریف در جلسه هیات دولت نیز این زمزمهها را بیش از پیش تقویت کرد اما در نهایت یکشنبه شب وزیر اسبق امور خارجه با انتشار متنی در شبکه اجتماعی ایکس به گمانهزنیها پایان داد تا در روز معرفی وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم به مجلس شورای اسلامی، او اعلام کند قصد پیاده شدن از قطار دولت را دارد. آن چیزی که این همزمانی را بیش از پیش معنادار میکرد آن بود که ظریف در یک ماه گذشته و پس از انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیسجمهور تبدیل به چهره اصلی دولت شده بود، تا جایی که همهجا نام پزشکیان بود و نشان ظریف. برجسته بودن نشان ظریف تا جایی پیش رفته بود که بسیاری از حامیان پزشکیان نیز پنهان شدن او پشت سیمای ظریف را برخلاف مصلحت دولت جدید میدیدند. برای نمونه در حالی که پزشکیان در 37 روز پس از انتخابش هنوز درباره پروسه و معیارهای انتخاب وزرا سخنی نگفته است اما ظریف به جای او در تلویزیون ظاهر شد و به شرح مکانیسم عجیبی پرداخت که قرار بود از دل آن 19وزیر انتخاب شود. از سوی دیگر عدم برگزاری نشست خبری رئیسجمهور جدید با اصحاب رسانه و حضور بیشفعالانه ظریف در مجامع سیاسی وجهه پزشکیان را به یک رئیس تشریفاتی دولت تنزل داده بود. در این شرایط منتشر شدن لیست نهایی وزرای پیشنهادی رئیسجمهور برای دولت چهاردهم تبدیل به نخستین جلوه اختلافات گسترده میان ظریف به عنوان فرد پشت پرده و پرنفوذ دولت با رئیس دولت شد. در متنی که ظریف یکشنبه شب منتشر کرد آورده است: «از 19 وزیری که امروز معرفی شدند، ۳ نفر نامزد نخست، ۶ نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها یا شورای راهبری بودند. بارها گفته بودم انتخاب اعضای دولت حق رئیسجمهور است و شورای راهبری و کمیتهها نهاد مشورتی هستند. از ایشان سپاسگزارم که این افتخار را به بنده دادند که در این تجربه جدید و ابتکار شجاعانه، مشارکتی داشته باشم. از دوستانم در کمیتهها و شورای راهبری نیز سپاسگزارم که ۴ هفته شبانهروز کوشیدند و بیش از 1000 نامزد را بررسی کردند تا نتیجه را به رئیسجمهور محترم ارائه کنیم. البته از نتیجه کار خود رضایت ندارم و از اینکه نتوانستم بهشکل شایستهای نظر کارشناسی کمیتهها و حضور بانوان، جوانان و اقوام را آنگونه که وعده داده بودم به نتیجه برسانم، شرمندهام». ابراز شرمندگی ظریف به عنوان شخصی که نقش راهبری در معرفی گزینههای وزارت به رئیسجمهور را داشته پیش از هر چیز تلاشی برای دیوارکشی میان بخشی از بدنه حامی پزشکیان با دولت تازهکار او است. از همین جهت به سختی میتوان این استعفا را جز با نیت تحت فشار قرار دادن پزشکیان درک کرد.
همزمان با شوک شبانه استعفای ظریف به دولت چهاردهم، بخشی از اردوگاه حامیان دولت، ردپای این استعفا و حذف ظریف از دولت را در درون خود دولت و نزدیکترین شخص به رئیسجمهور یعنی معاون اول وی محمدرضا عارف یافتند. سایت خبری انتخاب از مهمترین رسانههای حامی دولت روز گذشته در گزارشی نوشت: «عارف و قائمپناه ابتدا جهرمی را وتو کردند و نگذاشتند بهرغم موافقت اولیه پزشکیان، در دولت معاون اجرایی شود. طبق همین روایت، عارف و قائمپناه جدا از وتوی وزرای پیشنهادی متخصص، کابینهای را چیدند که با مخالفت تمامعیار ظریف و افکار عمومی روبهرو شد». از آنجا که انتخاب محمدرضا عارف به عنوان معاول اول رئیسجمهور در فضای سیاسی کشور اینگونه درک شد که پزشکیان انتخاب دست راست خود را به محمد خاتمی سپرده است، پذیرش چنین روایتهایی به آن معناست که بخش بزرگتری از جریان اصلاحات متمایل به کنار گذاشته شدن ظریف بوده است.
* ظریف رفت؛ معاونت خلقالساعه میماند؟
خلاصه کنشگری ظریف در یک ماه گذشته از آن قرار است که ابتدا قاطعانه اعلام کرد در دولت چهاردهم حضور نخواهد داشت، پس از چند هفته اعلام کرد با درخواستهای گسترده قبول کرده که در دولت حضور داشته باشد و به عنوان معاون راهبردی رئیسجمهور منصوب شد. معاونت خلقالساعهای که گویی برای عضو کردن ظریف در هیات دولت شکل گرفته بود. با این حال یکشنبه و همزمان با نهایی شدن ترکیب وزرای منتخب رئیسجمهور برای دولت چهاردهم او باز هم استعفا و اعلام کرد حضور در دانشگاه را مفیدتر از دولت میبیند. حال با توجه به استعفای او این سوال پیش میآید که آیا معاونت تازهتاسیس راهبردی با خروج ظریف از پاستور منحل میشود، یا پزشکیان قصد دارد برای این دکمه تهیه شده یک کت و شلوار جدید بدوزد و آن را تبدیل به بخشی از دولت خود کند.
اما فراتر از سرنوشت این معاونت، ثبت رکورد استعفا از سوی ظریف نشان از عدم ثبات سیاسی وی در مواجهه با واقعیت بیرونی دارد. وی در بخشی از کتاب خاطراتش با عنوان پایاب شکیبایی جزئیات 5 بار استعفای خود در سالهای 92 تا 1400 را اینگونه روایت کرده است: «نخستین بار که تا مرز کنارهگیری پیش رفتم، در سفر نخست آقای رئیسجمهور به نیویورک در سال 1392 بود. برخی مشاوران آقای رئیسجمهور بدون هماهنگی تلاش کرده بودند نشست وزرای خارجه ۵ بهاضافه یک و ایران را به نشست سران تبدیل کنند. دومین بار طرحی پیرامون کمیته نیازهای هستهای کشور بدون هماهنگی با وزارت امور خارجه برای زمامداران کشور فرستاده شده بود که گفتوگوها را پیشاپیش محکوم به شکست میکرد. سومین نوبت به دنبال شکایت از بیتوجهی سایر وزارتخانهها به بایستههای بنیادین سیاست خارجی بویژه در ارتباط با ناهماهنگی در پیوندهای با روسیه بود که انجام وظیفه وزیر امور خارجه را بههم ریخته بود. ناگفته نماند که وزارت امور خارجه برای دفاع از پیوندها با روسیه وارد شده بود. نوبت دیگر، بر سرِ سفر بشار اسد در اسفندماه 1397 بود. کنارهگیری بعدی مربوط به فعالیتهای دیپلماتیک ما برای شکست دادن تلاش آمریکا برای بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت در برابر ایران در تابستان و پاییز 1399 بود. آقای پوتین یک پیشنهاد مطرح کرده بود که به نظر وزارت امور خارجه باید با روش دیپلماتیک با آن برخورد میشد. در شورای عالی امنیت ملی و در دولت با لحنی تند مخالفت کردند که توهین به وزارت و وزیر امور خارجه بود، پس از آن تقاضا کردم از حضور در هیات دولت معاف شوم که موافقت نشد».
* چالش صلاحیت سیاسی
هرچند مسعود پزشکیان تاکنون واکنش رسمی به استعفای ظریف از خود نشان نداده اما واضح است که حضور ظریف پس از این استعفا در دولت به معنای شکلگیری یک بلوک مخالف با وزرا در دل هیات دولت خواهد بود. از سوی دیگر اعتراض بخشی از اصلاحطلبان به وزرای انتخابشده که با استعفای ظریف جنبه نمادینی نیز به خود گرفت یک دوراهی حمایت یا عدم حمایت را مقابل این جریان سیاسی قرار داده است. با این حال نه افکار عمومی و نه فضای سیاسی کشور شانه خالی کردن اصلاحطلبان از زیر بار حمایت از پزشکیان را قبول نمیکند، چرا که از سویی مسعود پزشکیان گزینه خالص اصلاحطلبان بوده و آنها برخلاف روحانی نمیتوانند گزینه خود را به یک «رحم اجارهای» تشبیه کنند.
سندروم مسؤولیتناپذیری اصلاحطلبان که در استعفای ظریف نیز خود را نشان داد این بار هیچ توجیهی ندارد. از سوی دیگر فاقد صلاحیت و کارآمدی نشان دادن پزشکیان نمیتواند معنایی جز تصدیق بیصلاحیتی این جریان از سوی خود داشته باشد، چرا که این جریان یک ماه پیش و با تمام ظرفیت سیاسی خود پشت پزشکیان آمد و اعلام کرد او توانایی اصلاح شرایط موجود را دارد. به هر حال استعفای ظریف و موج حمله برخی از اصلاحطلبان به پزشکیان در حالی است که در وهله نخست آنها نمیتوانند از مسؤولیت معرفی و حمایت از وی در انتخابات اخیر ریاستجمهوری شانه خالی کنند و ثانیا برخی معتقدند پزشکیان ریاستجمهوری خود را کاملا مدیون اصلاحطلبان نمیداند و از همین رو همه کابینه را در اختیار آنها قرار نمیدهد. اگرچه اکثر قریب به اتفاق دولت پزشکیان و کابینه پیشنهادی او را اصلاحطلبان تشکیل میدهند اما بسیاری معتقدند وضعیت سبد رای پزشکیان نشان میدهد این آرای شکننده عمدتا ناشی از فعالیتهای خود پزشکیان و نیز تبار و پیشینه قومی و همچنین تقید او به مبانی دینی و مذهبی بوده است.
***
عارف: راهبرد انتخاب وزرا توجه به تفکر سیاسی نیست
معاون اول رئیسجمهور با بیان اینکه تعهد به آرمانهای انقلاب و نظام، خدمت به مردم و بهکارگیری افراد دردمند و متعهد از مهمترین معیارهای بهکارگیری و انتخاب افراد در جایگاههای مدیریتی در دولت چهاردهم است، افزود: راهبرد انتخاب مدیران و وزرا در این دولت توجه به تفکر سیاسی نیست و باید مدیران دولت چهاردهم به دنبال تحقق آرمانها و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مطالبات مردم و وعدههای داده شده توسط رئیسجمهور و در رأس همه آنها حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم باشند. محمدرضا عارف در جلسه شورای اقتصادی همچنین بر بهکارگیری نیروهای متخصص، متعهد و جوان در مسیر رسیدن به این اهداف تاکید کرد.
ارسال به دوستان
یادداشت
وفاق ملی ماییم!
کبری آسوپار: 40 روز صحبت اصلاحطلبان از دولت وفاق ملی و مانور روی وحدت، ناگاه با معرفی وزرای پیشنهادی فروریخت و چنان حجمی از اعتراض و ناسزاگویی فعالان مجازی اصلاحطلب به پزشکیان به راه افتاد که مسلمان نشنود، کافر نبیند! برخی خواص اطراف دولت و اصلاحطلبان خواستند میانه را بگیرند و دعوت به صبر و وحدت کردند اما آشوب مجازی و رسانهای بالا گرفت و در نهایت هم، ظریف نشسته بر جایگاه معاونت دستساز! پست 9 روزه را گذاشت و به دانشگاه برگشت، با گلایه و دلخوری و حاشیهسازی و کمی مانده به نیمهشب، به سیاق زمانبندی استعفاهای حاشیهساز قبلیاش.
اتفاق جدیدی نبود، اصلاحطلبان آنگاه که بازی مطابق میلشان پیش نرود، زیر میز میزنند و دیگی را که برای آنان نجوشد، لایق سر سگ میدانند. همان ظریف هم تا وقتی با دولت بود که دولت پزشکیان با او بود، اگرنه دیگ و سر سگ درباره او هم مصداق عینی و متعدد از قبل دارد که در پایان عمر وزارتش هم آتش به میدان و دیپلماسی زد و رفت.
«وفاق ملی» شعار سیاسی قشنگی است و از حق نگذریم اصلاحطلبان در ساخت و استفاده شعارهای قشنگ سیاسی مهارت دارند و همه هم برایشان کف میزنند و هورا میکشند اما دولت با شعار اداره نمیشود و کذب شعارها در میدان اجرا زود عیان میشود.
وفاق ملی با چه کسانی؟ دولتی اگر قرار است - در محتوا و نه صرفا در نام - دولت وفاق ملی نام بگیرد، با چه کسانی باید در سازش و وفق باشد؟ با همجناحیهای خود؟ آنها که جزیی از این دولت هستند و پشتوانه سیاسی و منبع انسانی دولت خود هستند و وفاق با آنها از قبل بوده است، پس تشکیل دولتی با حضور همحزبیهای خود نمیتواند دولت وفاق ملی باشد. وفاق با کسی و جریانی و حزبی معنا مییابد که پیش از آن، وفقی میان آنها و دولت نبوده است و حالا فرد پیروز انتخابات میخواهد برای وحدت جامعه و شاید برای اعتقاد واقعی به شایستهسالاری، از چهرههای آنان هم در دولتش بهره ببرد.
اما رفتار اصلاحطلبان پس از معرفی هیات وزیران پیشنهادی پزشکیان نشان میدهد که منظور آنها از وفاق ملی و تبلیغ چنین عنوانی برای دولت پزشکیان، صرفا وفاق با آنها بوده است، اگرنه هیچ حجم از برآشفتگی و زیر میز زدن برای آنکه 3-2 وزیر دلخواه ما نیستند، معنی دیگری نمییابد. چند هفته فریاد زدید دولت وفاق ملی، حالا 3-2 وزیر غیردلخواه را برنمیتابید؟ پس منظورتان وفاق با چه کسانی بود؟
همین جبهه اصلاحات ایران که این روزها درباره وزرای معرفیشده میگوید «ترکیب معرفیشده حتما با معدل انتظار و مطلوب جبهه اصلاحات فاصله دارد»، همان جبهه اصلاحاتی است که پیش از تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم، نام مسعود پزشکیان را به عنوان یکی از ۳ نفری که کاندیدای نهایی از میان آنها انتخاب میشود، اعلام کرد. از آن روز حدود ۲ ماه گذشته و آیا در این ۲ ماه مسعود پزشکیان تغییر هویت و ماهیت داده است که اینگونه بر او میتازند؟
اصلاحطلبان رئیسجمهور نمیخواهند، یک تدارکاتچی میخواهند که با تصمیمات گرفته شده در جلسات حزبی و محفلی یا تحریریههای رسانههای اصلاحطلب امورات دولت و کشور را پیش ببرد، به توصیهها «نه» نگوید و تن به سهمخواهی احزاب مختلف اصلاحطلب دهد. آنگاه وفاقی که ملیاش مینامند، از نظر آنان شکل گرفته است. وفاق یعنی ما، ملی یعنی ما و حتی ایران و مردم یعنی ما! دیکتاتوری اصلاحطلبان پیچیده در شعارهای دموکراتیک و مردمسالارانه است. پیشتر گفتیم که در ساخت و استفاده شعارهای قشنگ مهارت دارند.
کسی البته نمیتواند به پزشکیان بگوید تو باید دولت وفاق ملی تشکیل دهی، تصمیم فقط با خود اوست اما وقتی نام «وفاق ملی» بر دولتش زد، این نام لوازمی دارد که نمیتوان به آن پایبند نبود، مگر آنکه همه چیز فقط نام و شعار و ادعا باشد.
پزشکیان روزهای سختی در پیش دارد، نه بخاطر منتقدانش که از قضا منتقدان منصف و بااخلاقی دارد که در هیاتهای مذهبی با روی خوش و هدیه به استقبالش رفتند و حتی خریدش با نوهها را با ذوق بازنشر میکنند، اگرنه منتقدان شهید رئیسی صاحب یک بقالی را به خاطر تعارف شکلاتی به رئیسجمهور آواره کردند.
روزهای سخت پزشکیان به خاطر همین همفکران اصلاحطلب او است، همین سهمخواهانی که پا بر گلوی دولت میگذارند و به زور استعفا از مقامی 9 روزه هم شده، نفس دولت را میگیرند تا به حرف آنان گوش دهد. حالا ماه عسل انتخاباتی پزشکیان و اصلاحطلبان به پایان رسیده و لابد تاکنون پزشکیان دریافته که حملاتی تندتر از مناظره با رقبای انتخاباتی را از دوستان و همفکران اصلاحطلب خود خواهد داشت و باید آماده باشد.
ارسال به دوستان
دیدگاه
اربعین و «الهیات خدمت»
حجتالاسلام حبیبالله بابایی: نظام ارتباطی «زائر ـ خادم» در اربعین، 2 عنصر کلیدی در مطالعات اجتماعی جهان اسلام را پیش روی ما قرار میدهد: عنصر «زیارت»، و عنصر «خدمت». آنچه در این یادداشت کوتاه به آن اشاره میکنم موضوع «خدمت» در اربعین و ابعاد انسانی و جهانی آن در وضعیت کنونی دنیای اسلام است. تعبیر «الهیات خدمت»
(theology of service) پیش از این در الهیات مسیحی مخصوصا در کلیسای کاتولیک در نسبت با خدا (خدمت به خدا) و خلق (خدمت به خلق) مطرح بوده است. در ادبیات جدید نیز موضوع «خدمت» را میتوان در اخلاق کاربردی (در تعریف «حرفه» بهمثابه شغلی که «آرمان خدمت» داشته باشد) و در معنویتشناسی و معنویتهای نوظهور (داعیه اخلاق اجتماعی در معنویتگرایی جدید و وجود نوعی ارضای اخلاقی در آن) دنبال کرد.
اما «الهیات خدمت» در تفکر اسلامی را میتوان هم در خدمت به خدا (قو علی خدمتک جوارحی)، هم در خدمت به دین، و هم در خدمت به انسان؛ مثل خدمت به امام (المواظبه علی خدمه الامام)، خدمت به پدر و مادر (در دعای 24 صحیفه سجادیه)، خدمت به عالم (احق الناس بالخدمه العالم)، خدمت به برادران دینی (اشرف العباده خدمتک اخوانک المومنین) و خدمت به میهمان و... جستوجو کرد و به لحاظ نظری نیز نسبت بین «خدمت و معنویت» (اقتضائات و کارکردهای معنوی خدمت)، «خدمت و عزت» (اینکه خدمت نه به ذلت بلکه به عزت فرد میانجامد) «خدمت و عدالت» (اینکه خدمت مناسبات عادلانه و برابریهای اجتماعی را موجب میشود) را تحلیل کرد، لیکن آنچه من در این نوشته کوتاه بدان اشاره میکنم رابطه بین «خدمت و همبستگی» در فرهنگ اربعین و آوردههای اجتماعی و احیانا تمدنی آن است.
نظام ارزشی «خدمت» در اربعین، اولا برخوردار از «خلوص خدمت» است (یعنی خدمت در برابر خدمت نیست، بلکه خدمت برای عشق است)، ثانیا خدمت به همه است (همه فارغ از دستهبندیهای فرهنگی، قومی و حتی مذهبی مشمول خدمت هستند) و ثالثا خدمت همهجانبه است و همه زندگی خادم، حتی سایه شخص خادم (خدمت سایه) از جمله نذر و نذورات فرد خادم و در خدمت زوار قرار میگیرد.
بر خلاف آنچه در تاریخ خدمت تبشیریها در مسیحیت بوده که خدمت در آن راهی بوده است برای توسعه استعمار غرب، خدمت در اربعین امری معنوی، اخلاقی و انسانی است که جامعه اربعینی را به خوشهای از نیکیهای متراکم و بلکه «خیر بزرگ جهانی» بدل میکند و آن را به آستانههای تمدن نزدیکتر میکند (تأمل کنید در آیه « مَثَلُ الَّذینَ یُنْفقُونَ أَمْوَالَهُمْ فی سَبیلالله کَمَثَل حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابلَ فی کُل سُنْبُلَهٍ مائهُ حَبَّه وَاللَّهُ یُضَاعفُ لمَنْ یَشَاءُ»). این خوشههای انباشته از نیکی و خیر که همه خیر بودن آن را به زبان فطرت فهم و درک میکنند (اساسا زبان خدمت زبان فطرت است)، نوعی از یگانگی و توحید اجتماعی را ایجاد میکند و این بار به جای آنکه تقریب مذاهب و یا گفتوگوی بینالادیان در سالنهای تشریفات معطل بماند، در موکبهای حسینی توسعه مییابد.
بدینسان به نظر میرسد اگر الگوی «خدمت» و الهیات پشتیبان آن را بتوان به یک نظریه یا به یک مدل ارتباطی در مناسبات انسانی و اسلامی تبدیل کرد، میتوان زمینه را برای تحول اخلاقی و ترقی تمدنی در میان مسلمانان از بالکان تا بنگال و از شرق تا غرب فراهم کرد و افقهای جدیدی را فراروی انسان معاصر بازگشود. در این میان به نظر ضرورت دارد نخبگان و کنشگران تمدنی در جهان اسلام نسبت به سرمایههای تمدنی در جهان اسلام (مانند حج و اربعین) بیش از پیش اعتنا بورزند و نسبت به سرمایههای تمدنی دنیای اسلام به هوش باشند که آنها در حصار دولتهای عراق و عربستان نماند و تصمیم درباره اکنون و آینده این سرمایهها نیز نه به دست سیاستمداران، بلکه به دست عالمان و دانشمندان دنیای اسلام تعریف و تعیین شود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|