|
ارسال به دوستان
اخبار
محیط پیرامون تئاتر شهر پاکسازی شد
مدیرکل هنرهای نمایشی گفت محیط تئاتر شهر پاکسازی شده است و با تدابیر ویژه استانداری و فرمانداری شهر تهران، دستفروشان اطراف این مجموعه به مکان دیگری منتقل میشوند.
حمید نیلی درباره محیط پیرامونی مجموعه تئاتر شهر اظهار داشت: در راستای مطالبه بحق هنرمندان و مخاطبان فرهیخته تئاتر در راستای ساماندهی وضعیت دستفروشان محوطه تئاتر شهر طی 3 ماه گذشته از طریق استانداری، فرمانداری تهران و شورای تأمین پیگیریهای لازم را انجام دادیم و خوشبختانه به نتیجه مطلوبی رسیدیم.
وی اظهار کرد: امیدوارم دیگر شاهد حضور دستفروشان در اطراف تئاتر شهر نباشیم، چراکه با تدابیر استاندار محترم و همکاری فرمانداری و شهرداری تهران، دستفروشان عزیز به مکان درخور شأن در نزدیکی چهارراه ولیعصر(عج) منتقل میشوند.
***
«تامینا» به 3 جشنواره خارجی رفت
فیلم کوتاه «تامینا» ساخته مهدی ارحمی موفق به کسب جایزه بهترین فیلم برای او از بیستمین دوره جشنواره «The Accolade Global Film» آمریکا شد و در سیزدهمین دوره جشنواره«best shorts» سندیهگوی آمریکا نیز جایزه بهترین فیلم را کسب کرده است. همچنین در هفتمین جشنواره فیلم در بوستون آمریکا نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم شده است که اواخر شهریور برگزار میشود.
این فیلم کوتاه در دهمین جشنواره بینالمللی فیلم شیملای هند که اواخر مرداد برگزار میشود، از بین ۱۶۰۰ فیلم برای حضور در بخش مسابقه بهترین فیلم، منتخب شده است.
فیلم کوتاه داستانی «تامینا» در هفتمین جشنواره فیلم کوتاه آسیا که به عنوان بزرگترین جشنواره فیلم کوتاه داستانی و مستند در شرق هند شناخته میشود، ششمین جشنواره duemila-30 میلان ایتالیا در بخش مسابقه، دومین جشنواره فیلم تایگای روسیه، نخستین جشنواره DoWIFF اوکراین حضور دارد.
فیلم کوتاه «تامینا» بر اساس طرح مشترکی از فراز مقدم و مهدی ارحمی، داستان دختری را روایت میکند که به دلیل شرایط سخت اقتصادی مجبور به کار در یک غسالخانه میشود.
***
«تقلیدچی عاشقانهها» منتشر شد
کتاب «تقلیدچی عاشقانهها» به قلم بیژن شکرریز نویسنده و پژوهشگر، تهیهکننده و کارگردان پیشکسوت سینما و تلویزیون و لاله تقیان بعد از سالها پژوهش توسط نشر ثالث به چاپ رسید.
این کتاب شامل گفتوگویی با داوود فتحعلیبیگی نویسنده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر به نمایشهای آیینی سنتی ایران میپردازد و همچنین با یادداشتهایی از بهروز غریبپور و محمد چرمشیر روانه بازار نشر شده است.
این اثر پژوهشی در ۴۰۰ صفحه تنظیم شده و در
6 بخش به ترتیب به تعزیه، تخت روحوضی، خیمهشب بازی، نقالی/ پردهخوانی، روزشمار زندگی «در یک نگاه» و کتابشناسی داوود فتحعلیبیگی میپردازد. نگارنده این کتاب علاوه بر رویکرد پژوهشی و تاریخنگارانه این اثر، آن را برای دانشجویان تئاتر، ادبیات نمایشی و فلسفه هنر به عنوان یک کتاب مرجع معرفی کرده است. این اثر در سالهای اخیر نخستین کتاب جامعی است که در حوزه نمایشهای آیینی - سنتی به چاپ رسیده است.
***
نمایش «ساکنین جایی» میان مرگ و زندگی
«ساکنین جایی» عنوان نمایشگاه آثار رویا ابراهیم است که جمعه ۲۶ مرداد در گالری استخر از پروژههای آرتیبیشن آغاز به کار میکند. رویا ابراهیم متولد ۱۳۷۳ است و تحصیلات خود را در رشته گرافیک، مقطع کاردانی و ارتباطات تصویری در مقطع لیسانس از دانشگاه EMU در قبرس پشت سر گذاشته است. پرترههای ابراهیم در جایی میان بود و نبود مردد هستند. رویا ابراهیم در بخشی از توضیح این نمایشگاه نوشته: «وقتی کسی را نقاشی میکنم، از طریق رنگ جاودانه میشود. این واقعیت که همراه با زندگی، مرگ نیز از راه میرسد، هر فرد و زندگیاش را منحصربهفرد میکند. این پرداختن به مردم و نقش کردن آنها چیزی خاص از هر فرد به نمایش میگذارد که به واسطه زمان همیشگی میشود». این نمایشگاه از ۲۶ مرداد تا ۱۵ شهریور از ساعت ۱۷ تا ۲۱ در گالری استخر واقع در مجموعه ایوان ربط به نمایش درمیآید.
***
معرفی اعضای هیأت انتخاب بخش «فیلم» و «ایده» المپیاد فیلمسازی
مدیر هشتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران از بررسی آثار رسیده به ۲ بخش «فیلم» و «ایده» توسط اعضای هیاتهای انتخاب این ۲ بخش خبر داد.
به گفته وحید ملتجی، مدیر المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، اعضای هیأت انتخاب بخش «فیلم» متشکل از داریوش یاری نویسنده، تهیهکننده و کارگردان سینما، نادره ترکمانی فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده سینما و احسان صدیقی نویسنده و کارگردان سینما، بررسی و ارزیابی آثار ارائهشده متقاضیان نوجوان در بخش «فیلم» المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران را آغاز کردند.
همچنین اعضای هیأت انتخاب بخش «ایده» هشتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، متشکل از امیرحسین اخوین، مدیر فرهنگی و دبیر جشنوارههای مختلف فیلم دانشآموزی، زهرا مصطفوی مدیر و کارشناس امور فرهنگی و فاطمهسادات میرمحمد صادقی مدیر فرهنگی و فعال حوزه کودک و نوجوان نیز امور مربوط به انتخاب ایدههای برتر را برای شرکت در مرحله نهایی آغاز کردند.
مرحله نهایی هشتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران از ۲۴ تا ۲۹ شهریور امسال به میزبانی اصفهان با مدیریت وحید ملتجی با همکاری بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان برگزار میشود.
ارسال به دوستان
بررسی سینمای علی حاتمی به بهانه هشتادمین زادروز این فیلمساز سرشناس
سینمای ملی، سینماگر ایرانی
گروه فرهنگ و هنر: اگر قرار باشد از چند فیلمساز در تاریخ سینمای ایران نام برد که سینمای شخصی خودشان را ساخته باشند، علی حاتمی بیشک یکی از آنهاست. فارغ از اینکه این سینمای شخصی چه تاثیراتی بر جامعه ایران گذاشته است، میتوان آن را یکی از جذابترین و تماشاییترین سینماهای شخصی ایران دانست؛ سینمایی که مهمترین شاخصه آن غوطه ور شدن در فرهنگ کوچه و بازار است.
حاتمی متولد 23 مرداد 1323 در تهران به دنیا آمد و مادرش خانهدار و پدرش صفحهآرای یک چاپخانه بود. شوق نمایشنامهنویسی پای او را به تماشاخانههای لالهزار باز کرد و هم آنجا بود که شیفته بازی هنرمندانه «جعفر توکل» شد و آرزو کرد روزی برسد توکل در نمایشی به کارگردانیاش بازی کند.
زمانی که در کلاس نهم تحصیل میکرد برای آموختن اصول اولیه نمایشنامهنویسی به هنرستان هنرپیشگی تهران رفت. پس از آن به هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک گام نهاد. سختگیری رئیس هنرستان نسبت به نمایشنامههایی که هنرجویان نوآموز مینوشتند تا در سالن هنرستان اجرا شود، حاتمی را بر آن داشت در فراگیری فنون و شگردهای نمایشنامهنویسی بویژه دیالوگنویسی حساسیت و سعی بسیاری از خود نشان دهد.
حاتمی نخستین نمایشنامهاش را با عنوان «دیب» اردیبهشت 1344 با حضور کودکان در تالار نمایش هنرهای دراماتیک به مدت 3 شب اجرا کرد. وی سال 1345 نمایشنامهای را با عنوان «برج زهر مار» نوشت که تحولی در کار او محسوب میشد و همین نمایش موجب آشنایی او با مسؤولان تلویزیون شد. سال 1348 «مسعود کیمیایی» و «داریوش مهرجویی» و «ناصرتقوایی» به ترتیب فیلمهای «قیصر»، «گاو» و «آرامش در حضور دیگران» را ساختند. حاتمی نیز در تدارک ساختن فیلمی موزیکال با عنوان «حسنکچل» برآمد. در واقع هدف مشترک این فیلمسازان دوری جستن از بازار «فیلمفارسی» و ایجاد موجی نو در سینمای ایران بود.
حاتمی به عنوان کارگردانی صاحب سبک و مولف سعی کرد با استفاده از قصهها، مثلها، فولکلورها یا باورهای عامیانه ایرانی، فرهنگ کهن کوچه و بازار و معماری دیرپای ایرانی ـ اسلامی طرحی نو در سینمای ایران دراندازد. در واقع وی توانست فرهنگ، آداب و ارزشهای فکری و عملی مردم این سرزمین را بر پرده خیال نقاشی کند.
حاتمی آثار بسیاری در زمینه تئاتر، سینما و سریال خلق کرد. از آثار وی میتوان به «حسن کچل» 1348، «طوقی» 1349، «باباشمل» 1350، «قلندر» 1351، «خواستگار» 1352، «ستارخان» 1353، «مثنوی مولوی» 1354، «سلطان صاحبقران» 1355، «سوتهدلان» 1356، «هزاردستان» 1358، «حاجی واشنگتن» 1361، «کمالالملک» 1363، «مادر» 1368، «دلشدگان» 1371 و جهانپهلوان تختی 1375 اشاره کرد.
حاتمی 2 فیلم «کمیته مجازات» و «تهران روزگار نو» را نیز ساخته بود که چند سال پس از مرگش به نمایش درآمدند.
حاتمی در میان فیلمسازان همنسل و نسل پس از خودش مانندی ندارد، زیرا از همان آغاز فعالیت فیلمسازی خود در پی خلق آثاری بود که در سینمای ایران سابقه نداشت.
او در کنار مسعود کیمیایی صاحب 2 شاخصه اصلی بودند؛ پیوند با فرهنگ عامه که به همین دلیل نیز محبوب بودند و هستند و حضور حس «نوستالژی» در آثارشان که میدانیم در فرهنگ ایرانی دارای سویه مثبت است.
از سویی حاتمی را میتوان از آن دسته کارگردانان علاقهمند به تاریخ و ژانر تاریخی دانست که با ساخت فیلمهایی چون «ستارخان»، «حاجی واشنگتن»، «هزاردستان»، «کمالالملک» و «دلشدگان» نشان داد بنمایه روایت و داستانش متکی به تاریخ است.
در بین کارهای حاتمی، «هزاردستان» موقعیتی ممتاز دارد که جدا از همه ویژگیهای ساختاری، زبانی و رواییاش به تاریخ نیز نگاهی گستردهتر دارد تا جایی که دوران مشروطه تا اشغال ایران توسط متفقین در جنگ دوم جهانی را در بر میگیرد.
اما بخشی از تجربه کاری حاتمی همزمان با دوره اوج پاورقینویسی در مطبوعات ایران و نزدیک به زمانی است که کمکم قصهگویی در رادیو آغاز میشود.
علاقهمندیهایی که در حاتمی شکل میگیرد بشدت متاثر از زمانه است. سعید عقیقی، منتقد فیلم درباره علاقهمندیهای حاتمی و این تاثیرها مینویسد: «اتاقک نوستالژی علی حاتمی شامل نگاه دریغآمیز به شخصیتهایی در یک دوره تاریخی است که معمولاً این دوره تاریخی، دوره قاجار است. میدانیم دوره قاجار به لحاظ تاریخی یک دوره حساس است و حاتمی هم گرایشهایی را به ادوار مختلف این دوره الصاق میکند و چون این گرایشها را الصاق میکند، آن دوره تاریخی به اتاقک نوستالژی علی حاتمی تبدیل میشود و تا اواخر دوره رضاشاه ادامه مییابد. البته ناصرالدین شاه تنها شاه قاجار است که دوران سلطنتش طولانی است و جز بخشی از سریال «سلطان صاحبقران» و تکهای از «کمالالملک»، حاتمی در بقیه کارهایش به دوران پایانی سلطنت ناصرالدین شاه و شاههای بعد از او پرداخته است. این فاصله حدوداً 40 ساله، دوره تاریخی محبوب علی حاتمی و در واقع اتاقک نوستالژی او است. خوب که نگاه کنیم، فیلمهای زیادی در کارنامه حاتمی هست که میشود آنها را در این دوره تاریخی حدوداً 40 ساله جا داد».
همچنین یکی از شاخصههای آثار حاتمی توجه ویژه به امر فرهنگی و هویت است. این دغدغه در تار و پود کارهای وی تنیده شده است. همه شخصیتهای اصلی فیلمهای حاتمی ایرانی تمامعیار هستند. آنها مبادی به آداب و رسوم و سنن ایرانی در تمام اعمال و گفتار بوده و بشدت با غربزدگی و وادادگی در برابر مظاهر فرهنگ دیگری میایستند. این نکته صرفنظر از دغدغههای حاتمی در نزاع سنت و تجدد، کارکرد سینمایی هم یافته است. نمود بیرونی این علایق ممکن است با علاقههای حاتمی در نشان دادن ابزار، وسایل و معماری ایرانی اشتباه شود، در صورتی که شخصیتهای او با صرف وقت، حوصله و دقت فراوان به انجام نقاشی ایرانی، موسیقی ایرانی، خوشنویسی و حتی خورد و خوراک و پوشاک به سبک ایرانی میپردازند.
حاتمی در کنار صحنهآرایی، معماری و کلام فاخر، در کارهایش از شیوه نقالی نیز بهره میبرد. هرچند با اینکه شیوه نقالی در کارهای وی بسیار با اهمیت است اما شیوه داستانگویی و روایت فیلم در پس عناصر دیگر اهمیت فراوانی مییابد و در واقع به آنها جان میدهد، چرا که این ابزار و مکانهای کهن بیحضور داستانی از جنس خودشان که آنها را روایت کند، مانند زینتهای خاموش یک موزهاند. نقالی و حکایتخوانی در این فیلمها بیش از تمام قواعد قصهگویی که در سینما رایج است، به جذابیت، انسجام و معناداری اثر کمک میکند.
هر چند از طرفی نیز وجود داستانوارههای فرعی فراوان در کنار ماجرای اصلی که چندان هم محور نیستند، کمک میکند نقلها و آدمهای بیشتری روایت شوند. این شیوه که از نقالی اقتباس شده است، هم در مسیر قهرمان ماجرا مانع جدیدی ایجاد کرده و باعث تنوع میشود و هم امکان لایهبندی معانی اجتماعی و فرهنگی داستان را فراهم میکند.
یکی از واژههای پرکاربرد در بین دوستداران ادبیات و سینما بیشک نوستالژی یا غم غربت است. البته نوستالژی ایرانی با نوستالژی سینمای کلاسیک در غرب دارای تفاوتهایی است که مهمترین تفاوتش رگههای نگرانکننده واپسگرایی در نوستالژی با خوانشی ایرانی است. حاتمی نیز در این دام افتاده است.
هر چند در بازنگری کارنامه حاتمی بویژه در آثار تاریخیاش با رویکردهای دیگری نیز روبهرو هستیم. احمد طالبینژاد، منتقد سینما نسبت به سینمای حاتمی نگاهی همدلانه داشته و مینویسد: «نگاه هنرمندانه او به تاریخ 200 سال اخیر ایران از سر نفرت نیست، از عشق و علاقه وسواسگونه وی نسبت به هر آن چیزی است که روزگاری داشتهایم و حالا نداریم. دلبستگی حاتمی به اشیا و عناصری از گذشته که بیانگر گذشت زمان و از دست رفتن آدمهاست، در سرتاسر آثار غیرتاریخی او نیز موج میزند. این گذشتهگرایی بویژه در روزگاری که اغلب سینماگران همنسل وی میکوشیدند خود را از قید سنتها و فرهنگ دست و پاگیر سنتی برهانند، توسط برخی به عنوان نقطه ضعف به حساب میآمد اما پس از درگذشت دردناکش، همگان بر این عقیدهاند بخشی از هویت ایرانی را باید در آثار حاتمی جستوجو کرد».
به هر روی، سال 1375 سینمای ایران داغدار سینماگری دیگر شد. پرده آخر زندگی حاتمی هنگام ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» رقم خورد. وی هنگام ساخت این فیلم به علت بیماری، در 52 سالگی دارفانی را وداع گفت.
ارسال به دوستان
پنجمین سالگرد در گذشت محمد عبادی دوبلور پیشکسوت
از «لو خوششانس» تا «ناوارو»
گروه فرهنگ و هنر: هنر دوبله ایران سرشار از صداهای ماندگار است؛ صداهایی که حالا دیگر برخی از صاحبانشان در میان ما نیستند، از جمله محمد عبادی.
شخصیتهای سریالها و کارتونهای ماندگاری چون «لوک خوششانس»، «سفرهای میتیکومان»، «ناوارو»، «شرلوک هلمز»، «جنگجویان کوهستان» و «کارآگاه و رکس» با نفس او جان گرفتند و در یاد بینندگان تلویزیونی ماندگار شدند.
محمد عبادی متولد 4 تیر 1326، شامگاه 23 مرداد 1397 پس از تحمل یک دوره بیماری از دنیا رفت تا دوستانش در واحد دوبلاژ را که همچنان عزادار بهرام زند بودند، برای از دست دادن عزیزی دیگر داغدار کند.
بیشتر مخاطبان ایرانی، ماجرای کابوی خوششانسی که با اسب و سگ خود به جاهای مختلفی مسافرت میکرد و با تکیه بر سرعت دست خود در تیراندازی و البته شانس، جلوی خیلی از خلافها را میگرفت و تبهکاران غرب وحشی را به دام قانون گرفتار میکرد، شنیده و دیدهاند و «بوشوگ» ـ سگ بامزهای که عاشق جلب توجه بود ـ را خوب به یاد دارند که با صدای محمد عبادی جان گرفت.
خسرو خسروشاهی، مدیر دوبلاژ سری اول این کارتون بود و عباس نباتی، منوچهر والیزاده و محمد عبادی مدیران دوبلاژ سریهای بعد. منوچهر والیزاده به جای «لوک» صحبت میکرد و حسین عرفانی به جای «جالی».
«سفرهای میتی کومان» نیز از سری کارتونهای قدیمی و خاطرهانگیزی است که همچنان نسل آن روز با آن خاطرات گذشته را به یاد میآورند. این کارتون سالها با دوبله فارسی از شبکه 2 سیما پخش میشد. مرحوم عبادی در این کارتون با صدایش شخصیت «تسوکه» را برای مخاطبان ماندگار کرد.
غلامعلی افشاریه در این کارتون سرپرست گویندگان بود و میتی کومان با صدای جواد پزشکیان، تسوکه با صدای محمد عبادی، «کایکو» با صدای ناصر نظامی و «سگارو» با صدای شوکت حجت برای مخاطبان خاطرهانگیز شدند. داریوش کاردان، عباس سعیدی، غلامعلی افشاریه و تورج نصر نیز صداپیشگی سایر نقشهای این کارتون بهیادماندنی را بر عهده داشتند.
صدای محمد عبادی البته سالها قبل در نقش یکی از شخصیتهای سریال «ناوارو» ماندگار شده بود. وی در نقش «اوکلن» که کریستین روت آن را بازی میکرد، صحبت کرد. «ناوارو» به سرپرستی مرحوم بهرام زند به فارسی دوبله شد و اتفاقا صدای نقش اصلی ناوارو را که «روژه هنن» بازیگر آن بود، خود وی دوبله کرد. این مجموعه تلویزیونی جنایی محصول کشور فرانسه بود که در ۱۰۹ قسمت ۹۰ دقیقهای توسط پییر گریمبلت و تیتو تاپین ساخته و میان سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۷ از تلویزیون فرانسه پخش شد.
مریم شیرزاد، شهروز ملکآرایی، مرحوم حسین باغی، شروین قطعهای، بهمن هاشمی و مرحوم پرویز ربیعی از دیگر دوبلورهایی بودند که با دوبله این سریال را برای مخاطبان به یادگار گذاشتند.
محمد عبادی در سریال «جنگجویان کوهستان» محصول ژاپن که اوایل دهه ۱۳۷۰ از شبکه یک سیما پخش میشد نیز در نقش شخصیت «شی چین» صحبت کرد. بسیاری از ایرانیان خاطره تماشای این سریال را به صورت رنگی یا سیاه و سفید دارند و نامش را با عنوان لیان شامپو (لیانگ شانپو) میشناسند.
دوبله جنگجویان کوهستان که از نخستین کارهای بهرام زند در مقام مدیریت دوبلاژ بود، یکی از بهترین کارها در بخش سینمای رزمی است و حضور پرویز ربیعی در نقش «کائوچیو» و ناصر ممدوح در نقش «صورت آبی» و داریوش کاردان در نقش «لوتای راهب» ماندگاری خاصی به این سریال داد. ضمن اینکه خود مرحوم زند در نقش «لین چان» با تحکمی که به مقتضیات نقش به صدای خود میداد، یکی از بهترین کاراکترهای سینمای رزمی را خلق کرد.
از اوایل دهه ۷۰ شبکههای مختلف صداوسیما اقدام به پخش مجموعههای «شرلوک هولمز» تولید تلویزیون گرانادا کردند. در این مجموعه جرمی برت، بازیگر فقید انگلیسی در نقش هولمز و ادوارد هاردویک در نقش «دکتر واتسن» ایفای نقش کردهاند که زندهیاد بهرام زند به جای شخصیت اصلی شرلوک هلمز صحبت کرد و مرحوم عبادی نیز دوبله یکی از کاراکترهای این سریال به یادماندنی را بر عهده داشت.
محمد عبادی از ۲۵ سالگی به طور حرفهای کار دوبله را آغاز کرد و افزون بر دوبله، پیشینه بازیگری در سینما و تلویزیون را هم داشت.
همسر عبادی درباره آخرین همکاری این هنرمند عرصه دوبله با صداوسیما گفته بود: «ایشان سال ۹۶ سریالی را با آقای بیگی کار کرد و از آبان ماه همان سال بتدریج تعادل خود را از دست داد و من احساس کردم حالش دیگر خوب نیست و نمیتواند راه برود و وضعیتش به این حال تبدیل شد». محمد عبادی به دلیل ابتلا به بیماری نادری از خانواده «اماس»، مدتی هم در «آیسییو» بستری بود و شرایط خوبی نداشت تا اینکه در نهایت 23 مرداد 97 در 71 سالگی این صدای ماندگار برای همیشه خاموش شد.
ارسال به دوستان
محمد خزاعی در آخرین روزهای حضور در سازمان سینمایی در بازدید از مؤسسه سینماشهر مطرح کرد
پیشبینی 40 میلیون مخاطب تا 1404
گروه فرهنگ و هنر: رئیس سازمان سینمایی در مراسم تقدیر از مدیران و کارکنان موسسه سینماشهر با اشاره به اینکه تغییر و تحول همیشه در جریان است، اظهار کرد: مدیرعامل موسسه سینماشهر انسانی کوشا، عملگرا و با پشتکار است که در تمام مناصب خود این مهم را نشان داده است؛ چه زمانی که در انجمن سینمای جوان ایران فعالیت میکرد و چه زمانی که مدیر عامل موسسه تصویر شهر بود.
محمد خزاعی با بیان اینکه امروز اتفاقات بزرگی در سینما افتاده است که نمیتوان فراموش کرد، عنوان کرد: توسعه زیرساختها از جمله مهمترین اقداماتی بود که در سازمان سینمایی اتفاق افتاد؛ شاید با توسعه زیرساخت یاد سالنهای سینما بیفتیم اما باید بدانیم توسعه زیرساختها فقط محدود به سالنهای سینما نمیشود.
وی با اشاره به اقدامات انجام شده در زمان ریاستش بر سازمان سینمایی، تصریح کرد: یکی از نخستین اقداماتی که زمان استقرار در سازمان سینمایی انجام دادیم این بود که تعداد سالنهای ایران چقدر است، چه شهرهایی فاقد سالن سینما هستند، کدام یک از شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر جمعیت سالن سینما ندارند و نقشه راه سازمان سینمایی کشور به چه شکل خواهد بود. خزاعی اضافه کرد: با بررسیهای انجامشده، مشخص شد در شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر جمعیت حدود ۲۲۰ سالن سینما وجود دارد. وی بیان کرد: کشورهای همسایه که به این صورت صاحب صنعت سینما نیستند، افتخارات جهانی چندانی ندارند و تا این میزان در سینمای جهان مطرح نیستند، وضعیت توسعه زیرساختهای آنها خیلی بهتر از ایران است.
وی ادامه داد: سالهای ۱۳۹۰ و ۱۴۰۱ به روسیه سفرهایی داشتم و متوجه شدم بین این سالها تعداد سالنهای آنها افزایش یافته و به ۳ هزار سالن رسیده است. ترکیه نیز همین گونه است اما تعداد سالن سینما در چین اصلا قابل مقایسه با ایران نیست. خزاعی به سفر رئیس سازمان سینمایی روسیه به ایران اشاره کرد و گفت: طی این سفر برای آنها این سوال ایجاد شده بود که چگونه ظرف مدت 2 سال ۳۰۰ سالن به تعداد سالنهای سینمای ایران اضافه شده است؛ در حقیقت این میزان سرعت توسعه برای آنها جذاب بود.
رئیس سازمان سینمایی کشور اظهار کرد: افزایش تعداد سالنهای سینمای ایران به هزار سالن پیشبینی شده بود که در حال حاضر در آستانه ۹۰۰ سالن هستیم و اگر دولت ادامه پیدا میکرد، سال آینده 1000 سالن به مردم تحویل میشد.
خزاعی با بیان اینکه وضعیت نمایش سالنهای سینمای ایران خیلی استاندارد نبود و شیوه نمایش در سالنها حتی 2k هم نیست، خاطرنشان کرد: وظیفه سازمان سینمایی این بود که سطح کیفی نمایش را ارتقا دهد؛ هاشم میرزاخانی، مدیرعامل موسسه سینماشهر طرحی ارائه کردند و مذاکراتی نیز انجام شد. این مقام مسؤول ادامه داد: مصوبه ارتقای سطح کیفی نمایش در سالنهای کشور نیز پیشنهاد شد و قرار بود حداقل سطح کیفی نمایش با تغییر سرورها به K2 برسد؛ اگر دولت سیزدهم به سال بعد میرسید این اتفاق ۱۰۰ درصد محقق میشد.
رئیس سازمان سینمایی کشور با اشاره به اینکه یکی دیگر از برنامههای این سازمان افزایش تعداد مخاطبان بود، گفت: در برنامه 4 ساله دولت سیزدهم (تا سال ۱۴۰۴) پیشبینی شده بود تعداد مخاطبان به ۴۰ میلیون نفر برسد که با افزایش تعداد سالنها و توسعه زیرساختها این اتفاق میسر میشود. وی راهاندازی سامانه بلیت فروشی آیتیکت، سینماکارت و گیشه سیار را یکی دیگر از اقدامات مهم سینماشهر دانست و یادآور شد: در طرح سینماکارت تمام کارمندان و بازنشستگان کشور از سینماکارت استفاده خواهند کرد که زیرساختهای آن فراهم شده و صرفا نیاز به پیگیری برای اجرا دارد و میتواند تحولی در اقتصاد سینما ایجاد کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|