|
ارسال به دوستان
اخبار
«از نی تا نینوا» افتتاح شد
«از نی تا نینوا» نمایشگاه خط و خوشنویسی متشکل از ۲۲ اثر با خط نستعلیق و زینتشده با تذهیب با مضمون امام حسین(ع)، عاشورا و اربعین بر پا شد. این نمایشگاه در راستای اهداف حمایتی گالری «ترانه باران» از هنرهای ایرانی - اسلامی در عرصههای داخلی و بینالمللی و با نمایش آثار خوشنویسی بانویی افغانستانی برای نخستینبار در خاورمیانه بر پا شده است. مراسم افتتاح نمایشگاه «از نی تا نینوا» با حضور هنرمندان، شعرا و مسؤولان فرهنگی افغانستان روز در ایران برگزار شد.
***
نمایش نسخه مرمت شده «باد صبا» در موزه سینما
مستند «باد صبا» که تصویر و صدای آن توسط فیلمخانه ملی ایران اصلاح و مرمت شده، توسط موزه سینما نمایش داده میشود. در ادامه نمایشهای ویژه فیلمهای مستند در موزه سینما تحت عنوان «شبهای مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند، فیلم «باد صبا» روی پرده سالن فردوس موزه سینما میرود. در نشست شبهای مستند که امروز پنجم شهریور ساعت ۱۷ برگزار میشود، محمدرضا اصلانی، مستندساز پیشکسوت و سعید رشتیان، مستندساز شناخته شده درباره این فیلم که سال ۱۳۴۷ ساخته شده است، صحبت خواهند کرد.
«باد صبا» یا «باد عاشقان» ساخته آلبر لاموریس، فیلم مستندی درباره طبیعت، جغرافیا و مردم ایران محصول سال ۱۳۴۷ خورشیدی و مدت آن ۷۰ دقیقه است. از جمله جذابیتهای این فیلم گفتار متن آن با صدای منوچهر انور است.
***
«خوشبختی در اودسا» به تئاتر شهر رسید
«خوشبختی در اودسا» نوشته داوود پورحمزه به کارگردانی رضا شاهکرمی از امروز تا بیستوششم شهریور هر شب ساعت ۲۰:۳۰ در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه میرود. در این نمایش نعیمه دوستی، سحر گلشیرازی و شیده غفاریان به عنوان بازیگران اصلی به ایفای نقش میپردازند.
تهیهکنندگی «خوشبختی در اودسا» را محمد نوریان بر عهده دارد و امیر دلفانی مجری طرح آن است. در خلاصه این نمایش آمده است: «ما دخترای اودسا منتظر شنیدن یه خبر خوب هستیم. یه چیزی شبیه معجزه!» سایر عوامل عبارتند از: تیزر: امیرعلی سیدجلالی، گروه کارگردانی: فرشیده زیودار، مهشید رضایی، ماهان خدامرادی، سجاد شفیعی، دیگر بازیگران: ماهان خدامرادی و رامتین بازگیر، یزداد شاهکرمی، رایان رحمتی، آریا محمدیزاده و صالح کرمی، دستیار تولید: رامتین بازگیر و مشاور رسانهای: محمدعرفان صدیقیان. علاقهمندان به تماشای نمایش «خوشبختی در اودسا» میتوانند به سایت تیوال، گیشه تئاتر و یا گیشه مجموعه تئاتر شهر مراجعه کنند.
***
سکوهای پخش فیلم همچنان بر مدار بیقانونی
سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) در اطلاعیهای اعلام کرد: نظر به طرح برخی انتقادات و شکایات مردمی در سامانه ساپرا، همچنین تماسها و شکایتهای تلفنی درباره سریال «غربت» مربوط به سکوی نماوا و برنامه «جوکر ۲» مربوط به سکوی فیلیمو، به اطلاع میرساند هر 2 برنامه و سریال یاد شده بدون طی فرآیندهای قانونی منتشر شده و محتوای منتشر شده مورد تایید سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) نیست. بر همین اساس مجوز تبلیغات محیطی برنامه و سریال یاد شده نیز توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل عدم صدور مجوز ساترا صادر نشده است. متاسفانه به رغم تذکرات کتبی به مدیران مسؤول رسانههای نماوا و فیلیمو، انتشار برنامه و سریال مذکور خلاف قانون انجام شده است که این اقدام باعث طرح شکایت ساترا در مراجع قضایی شده است. بنابراین در حال حاضر انتظار میرود مراجع قضایی بر اساس مصوبه «تعیین الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر» مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی از هرگونه قانونشکنی جلوگیری کنند تا شاهد تکرار اقدامات خلاف قانون نباشیم.
***
تشریح آخرین وضعیت محمدعلی بهمنی
خانواده محمدعلی بهمنی، شاعر و غزلسرا که به دلیل وخامت اوضاع جسمی در بیمارستان بستری شده است، طی بیانیهای به تشریح وضعیت وی پرداختند. مشروح متن بیانیه مورد اشاره که توسط سمانه نایینی از نزدیکان بهمنی منتشر شده، به این شرح است: «آنچه رخ داد مبهوتکننده و تلخ بود. استاد محمدعلی بهمنی پس از طی شرایط بستری و درمان در اواخر خرداد سال گذشته، در فرآیند درمانهای دارویی و غیردارویی از قبیل فیزیوتراپی و کاردرمانی قرار داشتند و طی این مراحل و به مرور زمان توانستند پیشرفت خوبی در روند درمان داشته باشند به طوری که روزبهروز شرایط جسمی و ذهنیشان رو به بهبود رفت. طبق توصیه پزشک روز شنبه ۲۷ مرداد، سیتی تشخیصی مغز انجام شد که اگر چه زمان ارائه گزارش چند روز بعد بود اما در سیتی انجام شده علائم خاصی مشاهده نشده بود و حتی کارهای روزمرهشان را انجام میدادند. چهاشنبه ۳۱ مرداد ساعت ۹:۲۰ دقیقه شب به صورت ناگهانی توانایی حرکت و تکلمشان به طور کامل از دست رفت و همسر ایشان بلافاصله با احمد امیرخلیلی تماس گرفتند و به اتفاق در همان دقایق اولیه استاد را به بیمارستان تندیس منتقل کردند و با تشخیص پزشک تحت عمل جراحی قرار گرفتند. اگر چه با توجه به شرایط موجود، ریسک جراحی بالا بود اما خوشبختانه جراحی با موفقیت انجام شد و پس از آن بلافاصله به آیسییو منتقل شدند. در روز اول سطح هوشیاری بسیار پایین بود اما در روزهای بعد با افزایش هر چند اندک سطح هوشیاری، روند درمان ادامه یافت».
ارسال به دوستان
به بهانه نودوچهارمین سالروز تولد غلامرضا تختی و ماجرای سینمای بدون قهرمان ایران
داستان قدیمی
گروه فرهنگ و هنر: قهرمانان ملی همواره در آثار و تولیدات هنری در تمام جوامع نقش و سهم بسیار پررنگ و عمدهای را ایفا میکنند؛ تا جایی که این قهرمانان در تولیدات نمایشی چون سینما و تئاتر بدل به اسطورههای تکرارناپذیری میشوند که حتی دسترسی به آنها برای مردم و مخاطبان غیرممکن میشود.
این در حالی است که درکشور ما با وجود حضور قهرمانان فراوان، این امر به نوعی برعکس جلوه کرده و اساسا آنچنان که باید و شاید وجوه و بعد قهرمانی قهرمانان ملیمان به صورت کامل بیان نمیشود و حتی گاه دیده میشود خلاف واقع نیز بازنمایی شده است. با این مقدمه، به بهانه سالگرد تولد یکی از مهمترین و سرشناسترین قهرمانان ملی کشورمان یعنی جهان پهلوان تختی نگاهی کوتاه به تولیدات نمایشی پیرامون این قهرمان ملی داشتهایم.
در سینمای ایران ۲ فیلم از مرحوم تختی به کارگردانی ۲ فیلمساز به یادگار مانده است. در این میان خیلیها بر این باورند اگر عمر علی حاتمی به دنیا بود و خودش فیلم تختی را میساخت، ممکن بود اثر ویژهتری از این پهلوان ایرانی به یادگار بماند.
«جهان پهلوان تختی» به کارگردانی علی حاتمی و بهروز افخمی و «غلامرضا تختی» به کارگردانی بهرام توکلی ۲ فیلمی هستند که یکی سال ۱۳۷۶ و دیگری سال ۱۳۹۷ درباره کشتیگیر مشهور ایرانی ساخته شدهاند؛ قهرمانی که همچنان و با گذشت 57 سال از درگذشتش هنوز جنبههایی از زندگیاش بویژه مرگ او مرموز و غریب مانده است.
سالها قبل علی حاتمی در تلاش بود فیلمی درباره تختی بسازد و در حالی که حدود ۵۰ دقیقه از آن را فیلمبرداری کرده بود، اجل مهلتش نداد و فیلم ناتمامش را بهروز افخمی به پایان رساند.
حاتمی درباره مرحوم تختی گفته بود: «مطالعه و بررسی شخصیتهایی چون غلامرضا تختی در آغاز کار آسان به نظر میرسد، چرا که پژوهش درباره افراد سرشناس معاصر حداقل مدارک و مستندات زنده و تازهای را در دسترس پژوهشگر میگذارد اما شاید مورد تختی، استثنایی و شگفت باشد. «جهان پهلوان» در ذهن و باور توده، نشانه قهرمانی و پهلوانی است».
در فیلم علی حاتمی، یک کشتیگیر به نام خسرو نظافتدوست قرار بود نقش «جهان پهلوان» را بازی کند که با مرگ نابهنگام فیلمساز، ساخته نشدن فیلم بدل به یکی از بزرگترین افسوسهای زندگیاش شد.
این کشتیگیر پس از فوت حاتمی در گفتوگویی ابراز کرده بود: بحث ساخت «جهان پهلوان» برای اولینبار سال ۶۲ مطرح شد که قرار بود بنیاد مستضعفان سرمایهگذار اصلی فیلم باشد که در نهایت آنها انصراف دادند و مرحوم حاتمی به دنبال سرمایهگذار دیگری بود. بعد از ۴ سال دوباره با من تماس گرفتند و اعلام کردند قرار است با کمک سازمان تربیت بدنی و باشگاه پرسپولیس این فیلم ساخته شود که آن هم پس از مدتی بینتیجه ماند. مرحوم حاتمی همچنان ضمن پیدا کردن سرمایهگذار مشغول تحقیق برای کاملتر شدن این فیلم بود تا در نهایت سال ۷۳ با من تماس گرفت و اعلام کرد این بار ساخت این فیلم جدی است و هدایتفیلم و سیمافیلم قرار است مشترکا این فیلم را تهیه کنند و بالاخره «جهان پهلوان» در شهرک سینمایی کلید خورد.
به گفته نظافتدوست «قرار بود ۴ نفر از شیرخوارگی تا زمان فوت در نقش تختی ظاهر شوند و نقش جوانی او از ۲۲ سالگی تا زمان فوت را به من داده بودند که متاسفانه فیلم نیمهکاره باقی ماند».
او البته نقش کوتاهی را در فیلمی که افخمی به پایان رساند بازی کرد که خاطرات خوشی هم برایش نداشت.
اما درباره آنچه بهروز افخمی برای فیلم حاتمی انجام داده هم نکات قابل توجهی گفته شده است.
این کارگردان چند سال قبل در گفتوگویی در برنامه نقد سینما از نحوه حضورش در فیلم نیمهتمام زندهیاد حاتمی گفته بود: «اولین باری که ساخت فیلم «تختی» به من پیشنهاد شد، هنوز علی حاتمی زنده بود. شخصا هم زمانی که بیماریاش شدت گرفت و برای درمان به لندن رفته بود، به او پیشنهاد داده بودم دستیاریاش را بکنم تا فیلمی که میخواهد بسازد به سرانجام برسد. آن زمان خیلی به لحاظ جسمی ضعیف شده بود و از پیشنهاد دستیاری من هم استقبال کرد اما بعدها پی آن را نگرفتم. زمانی بود که احساس میکردم علی حاتمی میتواند این فیلم را به پایان برساند. ۳ ماه بعد زمانی که دیگر محرز شده بوده معالجات لندن هم پاسخ نداده، بیماری همچنان در حال پیشروی است و بعید است بتواند فیلم را به پایان برساند، به من پیشنهاد دادند که بیا و دستیاری او را قبول کن. آن زمان گفتم حالا دیگر معنای این پیشنهاد این است که قرار است فیلم نیمهتمام را بعد از درگذشت علی حاتمی من تمام کنم و این کار را نمیکنم، چون نمیتوانم این فیلم را به پایان برسانم؛ به این دلیل که آن جنس فیلمسازی شبیه به مینیاتور و با رنگبندی و جزئیاتی مشابه نقاشی و فرش ایرانی را بلد نبودم. بعدها فهمیدم این پیشنهاد را به کارگردانهای دیگری همچون سیفالله داد و محمد بزرگنیا هم داده بودند که هر طور شده این فیلم علی حاتمی به نامش به سرانجام برسد. من حتی به سیفالله داد هم پیشنهاد کردم این دستیاری را قبول کند اما این اتفاق نیفتاد. پاییز ۷۵ داشتم فیلم «عقرب» را کارگردانی میکردم که خبر فوت علی حاتمی رسید و بار دیگر با این پیشنهاد مواجه شدم که بیا و فیلم علی حاتمی را تمام کن. باز هم نپذیرفتم. عید آن سال که گذشت، 4-3 ماه بعد از درگذشت علی حاتمی، گفتند بیا و هر کار که دلت میخواهد انجام بده. بعدها معلوم شد چیزی به نام فیلمنامه هم وجود نداشته و آنچه به نام سناریو داشتند، یک خط توضیح بود با ۲ صفحه علائم و نشانه و چیزی به نام فیلمنامه وجود نداشت».
پس از آن سال ۹۷ بهرام توکلی فیلم دیگری از غلامرضا تختی ساخت و روایتی تقریبا اسطورهای در بخشهایی از فیلمش روایت کرد اما هنوز، مرگ تختی یکی از بخشهای پرابهام زندگی او است.
مهمترین نقطه قوت فیلم بهرام توکلی روایت صادقه و بدون جهتگیری از زندگی تختی است. مخاطب همان چیزی را میبیند که بیشتر از هر وقت دیگری به واقعیت نزدیک است و از احساسات، منش، تفکر، جهتگیری سیاسی، جوانمردی و بزرگی تختی همان شناختی را به دست میآورد که انگار هم عصر و زمانه او است.
فیلم «غلامرضا تختی» فیلم پرزحمتی بود که بعضی سکانسهای آن تبدیل به یک شاهکار جهانی شده است. آنچه مخاطب را از تماشای تختی راضی نگه میدارد، دیدن صرف زندگی غلامرضاست و سنجش دقیق ریتم از سوی کارگردان باعث میشود مخاطب با تختی بزرگ شود، با او قهرمان شود، با او افسرده شود، با او از جامعه طرد شود و با او زندگی را پایان دهد.
در این میان نکته قابل تامل اینکه طبق آنچه نشر مرکز در کتاب مجموعه آثار علی حاتمی منتشر کرده است، علی حاتمی بخش مرگ تختی را از نگاه خود آماده کرده بود که در ادامه میآید: «[صدای تلفن]: همه چیزو نمیتونم تلفنی بهت بگم. تو به خانوادهات بگو باید بری سفر برای 3-2 روز. حفظ ظاهر کن. چمدون بردار بیا هتل آتلانتیک یک اتاق بگیر. سعی کن اتاق شماره ۲۳ باشه. خالیه...
دکتر: شتاب نکن. دانسته تصمیم بگیر. من با تو طرفیتی ندارم. اونا خودشون هم میتونستن به بهانه دیگری یا حتی با پای خودت تو رو بیارن. این کارو از من خواستن که منو در اول کار بشکنن. این قضیه برای سیاسی کردن من بود و من به پاس دوستی گذشته و با شرمندگی از عهدشکنی خودم نصیحتت میکنم دست از مخالفت بیحاصل بردار. زندگی من میتونه عبرت تو باشه. من با اون همه توانایی ذهنی از داخل پوسیدم. پیرمرد خدا بیامرز راست میگفت، سیاست چه ربطی داره به آسیاییها؟ حالا وقت تودیعه و من روی بوسیدن حتی دستهای تو رو ندارم. سربسته بگم این هتل پر از میهمانهای جورواجوره. حتی کارشناسای خارجی و یک درِ هتل باز میشه به اون اداره جهنمی».
ارسال به دوستان
زهره حمیدی، بازیگر سینما و تلویزیون بامداد اربعین حسینی پس از ماهها بیماری دارفانی را وداع گفت
از معلمی تا بازیگری
گروه فرهنگ و هنر: زهره حمیدی را باید یکی از بیحاشیهترین بازیگران سینما و تلویزیون دانست؛ بازیگری که پیش از ورودش به عرصه حرفهای بازیگری، پیشه معلمی داشت و دانشآموزان بسیاری را در استان مرکزی و روستاهای اطراف اراک تربیت کرد. حمیدی متولد هشتم اردیبهشت ۱۳۳۶ در اراک و دانشآموخته رشته اقتصاد بود. او در کنار شغل معلمی، بزرگ کردن 4 فرزندش به نامهای حامد، حمید، مهتا و بیتا را نیز بر عهده داشت.
شروع فعالیتهای حرفهای حمیدی را باید از سالهای ابتدایی دهه 70 با فیلم «دلاوران کوچه دلگشا» به کارگردانی حسن هدایت دانست. فیلم روایتی از فیلمساز سالخوردهای بود که پس از دریافت جایزه جشنواره، زمانی که در خانهاش به آلبوم قدیمی فیلمهایش نگاه میکند، دوران کودکی خود را به یاد میآورد که به رغم از دست دادن مادرش همچنان شیفته و عاشق سینماست و این در حالی است که پدرش «سرکار سارنگ» سانسورچی اداره نظمیه است و شبهای جمعه با گرفتن مبلغی، به سینمای شهر میرود و فیلمها را بازبینی میکند.
مرحوم حمیدی در خاطراتی از حضورش در این فیلم نقل کرده بود: «به صورت کاملا اتفاقی پس از آشنایی با خانم حکمت، توسط او برای یک کار سینمایی به نام «کوچه دلاوران دلگشا» به کارگردانی حسن هدایت معرفی شدم». پس از بازی در این فیلم به عنوان نقش اصلی، فعالیت حرفهای و هنری او آغاز شد.
او در آثار مهم دیگری از جمله «رستاخیز» احمدرضا درویش، «قدمگاه» کمال تبریزی، «بوی کافور، عطر یاس» بهمن فرمانآرا، «ورود آقایان ممنوع» رامبد جوان، «شبهای تهران» داریوش فرهنگ و «مسافر ری» داوود میرباقری نقشآفرینی کرد.
زهره حمیدی در 37 فیلم سینمایی و 59 سریال تلویزیونی بازی کرد و در گونههای مختف سینمایی و تلویزیونی حضور داشت اما عمده بازی او در نقشهای مکمل بود و شمار فیلمهای تجاری و سینمای بدنه او بیش از آثار تاریخی و اجتماعیاش است.
در میان سریالهای او نیز میتوان به دوران سرکشی (کمال تبریزی)، گمگشته (رامبد جوان)، روزگار قریب (کیانوش عیاری) و طلسمشدگان (داریوش فرهنگ) اشاره کرد. حمیدی سال ۱۳۷۷ با سریال ایرانی «کارآگاه» به مخاطبان تلویزیون معرفی شد و از بازیگرانی بود که به طور مداوم به فعالیت خود در تلویزیون ادامه داد. از آخرین کارهای او نیز میتوان به مجموعه تلویزیونی «خداداد» اشاره کرد.
این بازیگر پیشتر در گفتوگویی درباره آخرین وضعیت جسمانیاش پس از سپری کردن دوران شیمیدرمانی گفته بود: «خدا را شکر خیلی نسبت به گذشته بهترم اما همچنان درمانم ادامه دارد. ۲ ماه است مراحل شیمیدرمانی به پایان رسیده ولی قرصهایی که استفاده میکنم بدتر از شیمیدرمانی است و حالم را بد میکند اما چارهای نیست. ۶ ماه باید این داروها را مصرف کنم، ۲ ماه گذشته و باید تا 4 ماه آینده این قرصها را مصرف کنم تا انشاءالله به لطف خداوند بهبودی کاملم را به دست بیاورم».
حمیدی درباره جراحیای که قرار بود از ناحیه پانکراس داشته باشد هم توضیح داده بود: «خدا را شکر به دلیل اینکه غده با شیمیدرمانی رفع شده، دیگر نیازی به عمل پانکراس ندارم و از این بابت خیلی خوشحالم و خبر خوبی برایم بود که دیگر احتیاجی به جراحی ندارم. من مردم عزیزم را خیلی دوست دارم و بسیار تشکر میکنم، چون خیلی به من لطف دارند و در این مدت برایم بسیار دعا کردند و من دیدم که دعای جمعی واقعا برایم تاثیر داشت. خیلی امیدوارم بزودی سلامتی کاملم را به دست خواهم آورد؛ البته با دعای مردم و لطف خداوند».
سرانجام این بازیگر سینما و تلویزیون بعد از تحمل یک دوره بیماری و در حالی که با سرطان لوزالمعده (پانکراس) دست و پنجه نرم میکرد، چهارم شهریور در اربعین امام حسین(ع) درگذشت. مرحوم حمیدی در آخرین مصاحبهاش برای بازگشت به دنیای هنر و بازیگری چنین گفته بود: «متاسفانه شرایطم به گونهای نیست که بتوانم کار کنم، چون قرصهایی که مصرف میکنم شرایط را برایم سخت میکند و توان کار کردن ندارم. اتفاقا پیشنهادهای بسیاری به من میشود اما فعلا نمیتوانم. انشاءالله درمانم تمام شود، آن وقت دیگر مرتب کار خواهم کرد».
ارسال به دوستان
کاربران ۵۴ میلیون بازدید از برنامههای سوگواری در ایام اربعین حسینی داشتند
میزبانی آنلاین هیأتهای حسینی؛ فرصتها و چالشها
گروه فرهنگ و هنر: همزمان با ایام اربعین و برپایی خیمههای عزاداری در اقصی نقاط کشور، هیأتهای بزرگ به صورت برخط میزبان عزاداران حسینی هستند. هیأتهای بزرگ مذهبی که به واسطه سخنرانان سرشناس و مادحین مطرح در کانون مراجعه عزاداران حسینی قرار میگیرند، در کنار میزبانی حضوری از سیل ارادتمندان به خاندان اباعبدالله(ع)، به پشتوانه پخش زنده، در فضای مجازی نیز میزبان عزاداران هستند.
بر این اساس سایت «آپارات» به صورت ویژه پوشش زنده عزاداری در هیاتهای بزرگ تهران و شهرستانهای مختلف را همزمان با ایام اربعین حسینی در دستور کار خود قرار داده است. کاربران با مراجعه به صفحه ویژه محرم و اربعین در این سایت میتوانند علاوه بر دسترسی به آرشیوی غنی از ویدئوهای مذهبی، به صورت زنده در جریان آیین عزاداری در هیأتهای بزرگ قرار بگیرند.
پخش زنده تعزیه، زیارت امام حسین(ع)، پخش تصاویری از کربلای معلی و... از دیگر برنامههای آپارات است. حاج محمود کریمی، عبدالرضا هلالی، مجید بنیفاطمه، میثم مطیعی، سعید حدادیان، مهدی رسولی و حسین سیبسرخی از مداحان سرشناسی هستند که عزاداران از طریق این سایت میتوانند به آرشیوی از تازهترین مداحیها و مرثیهخوانیهای آنها دسترسی داشته باشند.
به نظر میرسد در سالهای اخیر با توجه به رشد و گسترش شبکههای اجتماعی و علاقه عموم مردم به فضای نت، بخشی از مراسم سوگواری و عزاداری مذهبی نیز از حضور در هیاتهای مذهبی و به طور حضوری، به فضای آنلاین منتقل شده باشد. دادههای آماری نشان میدهد «آپارات» در دهه اول محرم امسال توانست رکورد ۵۴ میلیون بازدید عزاداران را به ثبت برساند و در بخش پوشش زنده در همین بازه زمانی هم رکورد بیش از ۶ میلیون دقیقه بازدید آنلاین از آیینهای عزاداری در این سایت به ثبت رسید. این میزان توجه به فضای آنلاین به طور توأمان میتواند مزیتها و مشکلاتی را نیز برای کاربران مجازی و برگزارکنندگان ایجاد کند.
نخستین مزیت حضور مجازی و آنلاین صرفهجویی در وقت و جلوگیری از ازدحام شرکتکنندگان است که میتواند به کاهش ترافیک شهری نیز بینجامد، مضاف بر اینکه با شیوع کرونا و بیماریهای ویروسی، احتمال ابتلا به ویروسهای جدید افزایش مییابد و کاهش مشارکت جمعی میتواند تا حد زیادی اینگونه ابتلائات را که به واسطه حضور مردم حاصل میشود، کاهش دهد. مزیت مهم دیگر سوگواری و مشارکتهای اجتماعی آنلاین این است که برای کسانی که علاقهمند حضور در این گونه مجالس هستند اما نمیتوانند، این امکان فراهم میشود که به طور زنده و برخط در مراسم حاضر باشند؛ امکانی که به واسطه ظهور تکنولوژی در سالهای اخیر طرفداران زیادی یافته است و هر فرد از هر جای ایران یا جهان، از روستا تا بزرگترین شهرها میتواند به طور زنده در مراسمی که دوست دارد شرکت کند.
در مقابل، برخی معضلات و آسیبها نیز به واسطه افزایش حضور مجازی کاربران در فضای وب و عدم حضور فیزیکی در مراسم به وجود آمده است که نخستین مورد آن به کاهش شور جمعی شرکتکنندگان مربوط میشود. بدون شک مراسمهای اینچنینی به واسطه ماهیت جمعی خود امکان جذابیت بیشتری مییابند و کاهش مشارکت عموم مردم و خانهنشینی میتواند در درازمدت هیاتهای مذهبی را خلوت کرده و بازدیدهای اینترنتی را افزایش دهد. علاوه بر آن، اینگونه مشارکتهای آنلاین، این مشکل را نیز به وجود میآورد که سبب تنبلی و کاهلی جمعی در میان اقشار مختلف جامعه و کاهش مراودات و معاشرت اجتماعی میشود. بدون شک یکی از مزایای حضور در هیاتها و مساجد، تعامل متدینان و مراودات فردی و اجتماعی است که در سالیان سال محل اتفاقات و مناسبات زیاد خانوادگی و اقتصادی شده است، حال با حذف حضور فیزیکی و نشستن کاربران پای سیستمها و گوشیهای تلفن، این شکل از مراودات اجتماعی به طور محسوسی حذف و در مقابل، نوعی انفعال و بیکنشی اجتماعی حاصل میشود.
در هر حال، میزبانی آنلاین هیاتهای حسینی امکان مهم و به روزی است که فرصتها و چالشهایی دارد اما به نظر میرسد مزیتهای آن بیش از معایب آن باشد و امکان همراهی افراد مختلف از مکانهای گوناگون در یک گردهمایی اجتماعی و فرهنگی مهمترین مزیت و ظرفیت اینچنین اتفاقات و رخدادهایی محسوب میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|