|
در پی حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق رخ داد
شهادت ۵ مستشار ایرانی در دمشق
گروه سیاسی: صبح دیروز - شنبه - خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) از انفجار در منطقه مسکونی «المزه» دمشق خبر داد. همزمان برخی رسانههای محلی و منطقهای اعلام کردند این حمله توسط رژیم صهیونیستی انجام شده و طی آن چند نفر از جمله ۵ مستشار نظامی ایران به شهادت رسیدهاند.
به گزارش «وطن امروز»، ساعتی بعد وزارت دفاع سوریه اطلاعیهای به این شرح صادر کرد: حدود ساعت 10:20 صبح (به وقت محلی) شنبه، دشمن اسرائیلی از سمت جولان اشغالی سوریه یک ساختمان مسکونی در محله المزه شهر دمشق را هدف قرار داد و پدافند دفاعی با موشکهای دشمن مقابله و برخی از آنها را ساقط کرد. این تجاوز به شهید و زخمی شدن شماری از غیرنظامیان و ویرانی کامل این ساختمان و خسارت به ساختمانهای مجاور منجر شد.
پس از انتشار بیانیه وزارت دفاع سوریه، شبکه خبری المیادین در خبری اعلام کرد ۵ نفر از شهدای حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به منطقه المزه، از نیروهای مستشاری ایران هستند.
حوالی ظهر دیروز روابط عمومی سپاه پاسداران در اطلاعیهای، این خبر را تایید کرد.
متن اطلاعیه روابط عمومی سپاه به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
در پی اقدام متجاوزانه رژیم ددمنش و جنایتکار صهیونیستی در حمله هوایی به دمشق، ۵ نفر از مستشاران نظامی سپاه و مدافعان حرم و تعدادی از نیروهای سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
شهادت شهیدان «حجتالله امیدوار»، «علی آقازاده»، «حسین محمدی» و «سعید کریمی» را به حضرت ولیعصر(عج)، مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا مدظلهالعالی، خانوادههای معظم شهیدان و آحاد فرماندهان و رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی تبریک و تسلیت میگوییم.
گفتنی است بعد از ظهر دیروز روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیه تکمیلی از شهادت پاسدار مدافع حرم «محمدامین صمدی» از مجروحان جنایت تروریستی رژیم صهیونیستی در دمشق خبر داد.
* اربیل، حیفا و...
خبر حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق و شهادت ۵ مستشار ایرانی در حالی منتشر شد که به اعتقاد کارشناسان سیاسی و دفاعی، رژیم صهیونیستی در حال تکاپو برای ایجاد یک موازنه نظامی با جبهه مقاومت است.
به اعتقاد کارشناسان منطقهای، حمله موشکی ایران به اربیل و هدف قرار دادن یکی از جلسات مهم موساد در این منطقه، یک ضربه امنیتی و نظامی مهم به رژیم اشغالگر قدس بوده است. به عبارتی ایران در راستای انتقام مشروع خون سردار شهید سیدرضی موسوی، تعدادی از افسران موساد را در اربیل به هلاکت رساند. ورود مستقیم ایران باعث شد یک ضلع جدید عملیاتی در جبهه مقاومت ایجاد شود. ایران اگرچه پیشتر در قالب مدیریت و هماهنگسازی و پشتیبانی اضلاع مقاومت اقدام میکرد اما با حمله به اربیل و هلاکت افسران موساد، هندسه مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی تقویت و تکمیل شد.
از سوی دیگر تشدید حملات مکرر به منافع رژیم صهیونیستی در دریای سرخ توسط ارتش ملی یمن نیز باعث شد طی هفتههای اخیر سطح و شدت ضربات به صهیونیستها افزایش یابد. حمله موشکی و پهپادی مقاومت عراق و مقاومت سوریه به بلندیهای جولان اشغالی و ماجرای حمله مهم به بندر حیفا که روز جمعه اتفاق افتاد و رژیم صهیونیستی تلاش کرده است اخبار آن را سانسور کند، نشان میدهد ماهیت تقابل رژیم صهیونیستی با جبهه مقاومت، از نوع تلاش برای بقاست و نه پیروزی در جنگ. از همین رو کارشناسان میگویند حمله مجدد رژیم صهیونیستی به سوریه و شهادت ۵ نفر از مستشاران ایرانی در واقع نه در راستای یک استراتژی جنگی مبتنی بر تغییر محاسبات و راهبردها، بلکه صرفا اقدامی برای وارد ساختن یک ضربه به جبهه مقابل است. کما اینکه پس از ترور شهید سیدرضی موسوی و شهید صالح العاروری، وضعیت میدان به زیان صهیونیستها پیش رفت و سطح و دامنه حملات جبهه مقاومت به رژیم صهیونیستی افزایش یافت.
ضمن اینکه به اعتقاد فرماندهان میدانی جبهه مقاومت، رژیم صهیونیستی به دلیل اطمینان یافتن از قطعی بودن شکست در جنگ اخیر تلاش میکند با توسعه جنگ و درگیر کردن کل منطقه، راهی برای فرار از این شکست پیدا کند. در بیانیهای که جهاد اسلامی درباره حمله تروریستهای صهیونیست به دمشق و شهادت مستشاران ایرانی منتشر کرده، این موضوع مورد اشاره قرار گرفته است.
در بیانیه جنبش جهاد اسلامی فلسطین آمده است: «این تجاوز که فرماندهان سپاه ایران را هدف قرار داده است، در چارچوب تلاشهای رژیم غاصب صهیونیستی برای صادر کردن شکست نظامی خود در میدان نبرد با گسترش دامنه تجاوزاتش در منطقه قرار میگیرد. این ترورها همبستگی ما را افزایش میدهد و ما را از ادامه نبرد خود با دشمن دلسرد نمیکند و خدشهای به حمایت سوریه از مساله فلسطین وارد نخواهد کرد».
***
حق پاسخ متقابل محفوظ است
تجاوز رژیم صهیونیستی به منطقه مسکونی المزه دمشق که به شهادت ۵ مستشار نظامی ایران و تعدادی از نیروهای محلی منجر شد، از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بشدت محکوم شد.
سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن محکوم کردن اقدام جنایتکارانه و متجاوزانه رژیم صهیونیستی، نقض مکرر حاکمیت و تمامیت سرزمینی سوریه و تشدید حملات متجاوزانه و تحریکآمیز به اهداف مختلف در خاک سوریه توسط رژیم مجرم و کودککش صهیونیستی را، گویای عجز و درماندگی این رژیم در میدان نبرد و مبارزه با نیروهای مقاومت در غزه و کرانه باختری در بیش از 100 روز گذشته و تلاشی مذبوحانه برای گسترش بیثباتی و ناامنی در منطقه خواند.
ناصر کنعانی در این ارتباط گفت: شایسته است دولتها و سازمانهای منطقهای و بینالمللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد، نسبت به اقدامات متجاوزانه، تروریستی و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی واکنش صریحی داشته و آن را به طور قاطع محکوم کنند.
سخنگوی وزارت امور خارجه خاطرنشان کرد: مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران که به دعوت رسمی دولت سوریه در این کشور حضور دارند، نقش مهمی در کمک به دولت، ارتش و ملت سوریه برای مبارزه با تروریسم و کمک به برقراری صلح، ثبات و امنیت پایدار در این کشور طی سالیان گذشته داشته و همچنان دارند.
کنعانی ترور مستشاران نظامی ایران از سوی رژیم صهیونیستی را به روشنی گویای پیوند عمیق و سازمانیافته بین این رژیم تروریست با گروههای مختلف تروریستی و داعشی در منطقه برشمرد.
وی با بیان اینکه بیتردید خون این شهیدان والامقام هدر نخواهد رفت، افزود: جمهوری اسلامی ایران علاوه بر پیگیری سیاسی، حقوقی و بینالمللی این اقدامات متجاوزانه و جنایتکارانه، حق خود را در پاسخ متقابل به تروریسم سازمانیافته رژیم جعلی صهیونیستی در زمان و مکان مقتضی محفوظ میدارد.
ارسال به دوستان
کوتاهی در اصلاح الگوی مصرف و عدم ذخیرهسازی به اندازه، صنعت گاز را در موقعیت سربهسر شدن تولید و مصرف قرار داده است
مدیریت ناتراز گاز
* هزینه ناترازی گاز را صنایع با تعطیل کردن تولید در فصلهای سرد میپردازند
گروه اقتصادی: با اینکه ایران دومین دارنده ذخایر گازی جهان شناخته میشود اما در سالهای اخیر شرایط مناسبی نداشته و دچار ناترازی فصلی شده است.
بر اساس آمار منتشر شده مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال ۱۴۰۰، ذخایر گازی کشور ایران به تنهایی 2 برابر ذخایر گازی آسیا- اقیانوسیه و آمریکای شمالی، 2.5 برابر آفریقا، بیش از ۴ برابر آمریکای مرکزی و جنوبی و ۱۰ برابر کل ذخایر اروپاست.
* ایران، سومین تولیدکننده و چهارمین مصرفکننده گاز در جهان
میزان کل تولید گاز طبیعی جهان در سال ۲۰۲۱ میلادی ۴۰۳۷ میلیارد مترمکعب بوده است. ایران با تولید ۲۵۷ میلیارد مترمکعب گاز در همان سال، سهم 6.4 درصدی از کل تولیدات را دارد. آمریکا و روسیه به ترتیب با تولید ۹۳۴ و ۷۰۱ میلیارد مترمکعب گاز، در رتبههای اول و دوم هستند. در نهایت چین نیز با حضور در بین ۴ تولیدکننده اصلی گاز در جهان، ۲۰۹ میلیارد مترمکعب گاز تولید کرده است. در سال ۲۰۲۱، ایران به عنوان سومین کشور تولیدکننده گاز طبیعی در جهان شناخته شده است.
نکتهای که باید به آن توجه شود این است که ایران با دومین کشور تولیدکننده گاز ۴۸۰ میلیارد مترمکعب و با چهارمین کشور تولیدکننده ۱۲ میلیارد مترمکعب اختلاف دارد. یعنی میزان تولید گاز ایران به کشور چهارم نزدیکتر بوده و این نشاندهنده شرایط نامناسب تولید برای دومین دارنده ذخایر گاز جهان است.
در بحث مصرف گاز نیز ایران با مصرف ۲۴۱ میلیارد مترمکعب گاز در سال ۲۰۲۱، سهم 6 درصدی از کل مصرف در جهان را به خود اختصاص داد و چهارمین کشور مصرفکننده گاز در جهان شناخته شد. کشورهای آمریکا، روسیه و چین نیز به ترتیب با مصرف ۸۲۶، ۴۷۴ و ۳۷۸ میلیارد مترمکعب گاز، معادل 20.5، 11.8 و 9.4 درصد از کل گاز مصرفی در جهان، رتبههای اول تا سوم را از این حیث به خود اختصاص دادند.
طبق گزارشهای موجود از منظر شاخصهای مصرف انرژی، 2 شاخص شدت انرژی و سرانه مصرف انرژی در ایران بیش از 2 برابر متوسط دنیاست، از این رو ظرفیت بالایی برای بهینهسازی و مدیریت مصرف انرژی در کشور وجود دارد که تاکنون به صورت جدی در دستور کار قرار نگرفته است.
با توجه به سهم بیش از ۷۰ درصدی گاز طبیعی در سبد انرژی کشور، همچنین بازگشت عمده ناترازیهای انرژی به ناترازی گاز، راهکارها باید معطوف به رفع ناترازی گاز باشد و برای حل این مساله باید چارهاندیشی شود، چرا که میزان یارانه پنهان گاز طبیعی بسیار قابل توجه بوده و حدود ۶۳ درصد از کل یارانه هیدروکربوری کشور متعلق به این حامل انرژی است. در عین حال به دلیل ملاحظات اجتماعی امکان افزایش قیمتها در بسیاری از بخشهای مصرفی وجود ندارد. در چنین شرایطی توجه و تمرکز بر بهینهسازی مصرف سوخت در همه سازمانها، نهادها و دستگاهها باید در اولویت برنامهها قرار گیرد تا با رعایت اصول مصرف بهینه انرژی، مانع از هدررفت بیهوده این ثروت ملی شویم. در بخش صنایع و کشاورزی که بالاترین مصرف در این بخشها اتفاق میافتاد سازمانها، نهادها و دستگاهها باید با اولویت قرار دادن برنامه سوخت بهینه و استانداردهای مربوط در این مسیر با جدیت گام بردارند. به طور مثال در بخش کشاورزی، مصرف بالا و پرت انرژی به دلیل پراکندگی و گستردگی این بخش و همچنین غیراصولی مصرف کردن این سرمایه در پی فرسودگی ماشینآلات کشاورزی است و با وجود ابلاغ استانداردهای لازم مصرف بهینه اما همچنان شاهد مصرف قابل توجه انرژی در این بخش هستیم. در چنین شرایطی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی همانطور که از نامش پیداست با نظام بخشیدن به فعالیتهای کشاورزی و منابع طبیعی باید به این مساله مهم بیش از پیش ورود کنند و برای تعالی تشکل مربوط به خود و بخش کشاورزی احساس مسؤولیت بیشتری کنند تا هر مجوزی را برای تاسیس و فعالیت هر بنگاهی که خارج از استاندارد سوخت مصرفی دارد، ارائه نکنند. همچنین لازم است راهکارهای کاهش مصرف انرژی در بخش کشاورزی بیش از پیش مورد بررسی قرار گیرد و با ارائه آموزش به کشاورزان، باغداران، فعالان عرصه تولید دام و طیور و... همچنین تشویق و ترغیب آنها به بهینهسازی مصرف سوخت، اقدامات لازم به صورت گسترده انجام شود. یکی از مهمترین اهداف اشاعه و گسترش فرهنگ صرفهجویی در مصرف انرژی و بهینهسازی، در خلال تغییر فضای کشاورزی از سیستم سنتی به مدرن است. از طرفی باید علاوه بر اینکه بر واحدهای پرمصرف ممیزی لحاظ شود، زمینه تامین تجهیزات جدید در شرایط اقلیمی کشور و تاثیر آن بر مصرف سوخت و انرژی در حوزه کشاورزی نیز مورد توجه مسؤولان قرار گیرد. به گفته کارشناسان، هر چند تلاشهایی برای بهینهسازی مصرف انرژی در حیطه کشاورزی انجام شده است اما کافی نیست. با این وجود اعمال ممیزی در واحدهای کشاورزی که مصرف بالا و خارج از الگوی انرژی دارند و ارائه طرحهای پیشنهادی و تشویقی جهت مصرف بهینه انرژی در بخش کشاورزی باید در اولویت برنامهها قرار گیرد. تشویق و ترغیب جهت استفاده از تجهیزات و ابزارهای مدرن سازگار و مناسب برای شرایط هر مزرعه با هدف افزایش راندمان تولید و کاهش مصرف انرژی باید در دستور کار قرار گیرد. طبق گزارشهای موجود در سالهای اخیر، بخش کشاورزی رشد قابل توجهی در مصرف انرژی داشته است که این امر به علت رشد پیوسته جمعیت و استفاده از تکنولوژیها و ابزارهای جدید تولید بوده است. تولیدات گلخانهای به عنوان قسمتی از نظام تولید از مهمترین بخشهای مصرفکننده انرژی در بخش کشاورزی محسوب میشوند. بنابراین پیشنهاد هر روشی که بتواند در کاهش مصرف انرژی نقش مثبتی داشته باشد، میتواند اثر خود را بر افزایش میزان محصول با هزینه کمتر بر جا گذارد. به طور مثال با در نظر گرفتن سطح زیر کشت گلخانهای در کل کشور و روند رو به رشد آن، میتوان با بهینهسازی مصرف انرژی مقدار قابل توجهی از میزان استفاده منابع انرژی را کاهش داد و آن را برای نسلهای آینده حفظ کرد.
* شروع بهینهسازی از صنعت و کشاورزی
رئیس پیشین سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور در گفتوگو با «وطن امروز» درباره اقدامات این سازمان و وزارت جهاد کشاورزی برای ترغیب کشاورزان و باغداران، همچنین فعالان این حوزه در بخش دام و طیور گفت: استانداردهای مربوط درباره بهینهسازی مصرف انرژی سالهاست به مجموعههای ذیربط بخش کشاورزی ابلاغ شده و سازمانهای مربوط نیز گامهای مثبتی در این مسیر برداشتهاند اما با توجه به حساسیت در مصرف انرژی آنطور که استفاده از آن به صورت اصولی و استاندارد انجام شود، باید بیش از این مورد توجه قرار گیرد، چرا که بخش کشاورزی جزو بخشهایی است که معمولا مصرف انرژی در آن بالاست و چنانچه استانداردسازی لازم مصرف در این بخش به طور گسترده انجام نشود، در آینده نزدیک مشکلآفرین خواهد شد. شاهرخ رمضاننژاد مقوله مصرف بهینه انرژی را رویکردی ضروری و بسیار مهم توصیف کرد و اظهار داشت: وقتی کارها به صورت فنی و مهندسی انجام شود و استفاده از ماشینآلات و تجهیزات استاندارد برای استفاده از بخش کشاورزی و دامداری و... گسترده شود، همچنین نظارتها در بخشهایی که مصرف بالای انرژی دارند برای بهینهسازی مصرف بیشتر شود، طبیعی است که از مصرف غیراصولی و بالای انرژی جلوگیری خواهد شد.
وی افزود: سازمان نظام مهندسی کشاورزی نیز مبنا را بر توجه به مصرف بهینه انرژی گذاشته است و تاکید دارد فعالان بخش کشاورزی، باغداری، دامداری، طیور و... با رعایت استانداردهای اصولی مصرف سوخت و به کارگیری فنون و تجهیزاتی که منجر به مصرف بهینه انرژی میشود، فعالیتهای خود را بهروز کنند تا با مصرف درست انرژی سرمایه ملی به هدر نرود. رمضاننژاد در پایان گفت: طی سالهای گذشته با هدف رعایت اصولی مصرف انرژی، گلخانهها را مجاب به مصرف بهینه انرژی کردیم؛ همچنین مرغداریها و صنایع تبدیلی نظیر خط تولید میوه خشک از فناوریهای نوین در همه بخشهای تولید استفاده میکنند اما به دلیل گستردگی این حوزه نیاز است تمرکز بر بهینهسازی مصرف سوخت بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
* ناترازی انرژی بحران واقعی است
رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز»، توجه به مصرف بهینه انرژی بویژه در بخش صنایع و کشاورزی را موضوعی بسیار مهم و ضرورتی اجتنابناپذیر دانست و افزود: اکنون ناترازی عجیبی در تولید و مصرف انرژی کشور محسوس و مشهود است به طوری که اگر این روند ادامه یابد بیتردید با مشکل جدی کمبود شدید انرژی مواجه خواهیم شد. در چنین شرایطی باید فکری اساسی برای مصرف بهینه انرژی در تمام بخشها بویژه بخش کشاورزی و صنعت که هدررفت انرژی زیادی در این بخشها احساس میشود، کرد. فریدون حسنوند با بیان اینکه نباید نسبت به بحث هدررفت انرژی در کشور به دلیل عدم توجه به مصرف بهینه آن فرصتسوزی شود، گفت: اگر چه مجلس شورای اسلامی حاضر به تسهیل امور و ایجاد قوانین برای مصرف درست و بهینه انرژی است اما برای رسیدن به نقطه مد نظر که همانا جلوگیری از مصرف بیرویه انرژی بویژه در بخش گاز است، باید راهکارهای اصولی برگزیده شود و از مسیرهای مختلف برای مهار مصرف بالای انرژی در کشور چارهجویی شود. به گفته وی، زمینهسازی برای ورود سرمایهگذاران به این بخش با هدف افزایش میزان تولید همچنین بهرهگیری از ایدهها و توان علمی نخبگان در مراکز دانشبنیان برای ایجاد راهکارهای مناسب به طوری که کمترین مصرف با بازدهی مناسب انجام شود، در کنار توجه به آموزش و اختصاص ماشینآلات و ابزارهای نوین که با استفاده از آنها مصرف سوخت به حداقل برسد باید در همه حوزهها و صنایع مختلف در دستور کار قرار گیرد. رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در ادامه نبود یک سازمان مستقل به نام سازمان بهینهسازی مصرف انرژی را نخستین اشکال موجود در هدررفت انرژی عنوان کرد و اظهار داشت: زمانی که جای یک تشکیلات با ساختاری اصولی در قالب سازمانی مهم و مجزا و البته با فرماندهی واحد خالی باشد، نمیتوان گفت مصرف انرژی آنگونه که مد نظر است، بهینه شود. حال از آنجا که در قانون برنامه هفتم توسعه به تشکیل سازمان بهینهسازی مصرف انرژی مستقل توجه شده است، بنابراین میتوان امیدوار بود با اجرای این قانون یعنی «تشکیل سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی» مستقل به صورت فراقوهای شاهد تحولی شگرف در حوزه مصرف انرژی کشور باشیم و در مسیر اصلاح ناترازی انرژی گامهای مثبت و مناسبی برداشته شود. حسنوند با تاکید بر اینکه مصرف بهینه انرژی باید از مسیر کانونی فرادستگاهی انجام شود، چرا که اکنون مدیریت چنین موضوعی به صورت جزیرهای است، اظهار داشت: انرژی بسیار زیادی با کمترین استاندارد مصرف در بخشهای مختلف نظیر کشاورزی، صنعت، حوزه ساختمان، حملونقل و... استفاده میشود اما متاسفانه متولی خاصی ندارد تا راهکارهای اصولی درست مصرف را آنگونه که باید به این بخشها ارائه کند به همین دلیل بهینهسازی مصرف انرژی نیازمند یک اقدام فرادستگاهی است که البته با تشکیل سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی چنین مشکلی به درستی و بتدریج حل خواهد شد. وی به مصرف بهینه انرژی در صنایع بویژه در بخش کشاورزی که استانداردهای مربوط به این مهم از سال 1400 به سازمان نظام کشاورزی و وزارت جهاد کشاورزی ابلاغ شده اما همچنان آنگونه که باید شکل عملیاتی به خود نگرفته است، اشاره کرد و اظهار داشت: وزارت جهاد کشاورزی و سازمانهای ذیربط با توجه به حساسیت موضوع باید نسبت به اجرای چنین دستورالعملی، عملکرد خود را ارائه کنند تا مشخص شود چه اقداماتی در این زمینه انجام شده است و چه خلأهایی وجود دارد تا در راستای حل آن چارهجویی شود.
به گفته حسنوند، بحث بهینهسازی مصرف انرژی به معنای جلوگیری از مصرف سوخت نیست بلکه مصرف اصولی آن با استفاده از راهکارهای درست و استانداردهای لازم است، چرا که اگر مصرف انرژی به درستی انجام شود بیشترین تولید با کمترین مصرف و پایینترین هزینه عاید کشاورز خواهد شد. البته این رویکرد نیازمند آموزش لازم به کشاورزان است و باید زمینه آن نیز با ایجاد راهکارها و تامین ابزارها و تجهیزات مدرن و بهروز در بخش باغبانی، گلخانهای و... انجام شود. وی با بیان اینکه موضوع بهینهسازی مصرف سوخت باید به عنوان یک اصل در وزارت جهاد کشاورزی در دستور کار قرار گیرد، افزود: صرفهجویی انرژی با مصرف بهینه باید برای کشاورزی توجیه شود، زیرا باعث خواهد شد خود کشاورزان و باغداران به این سمت حرکت کنند، از طرفی نیز باید مصرفکنندگان بهینه انرژی مورد تشویق قرار گیرند تا انگیزه لازم برای آنها ایجاد شود. رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در ادامه به بحث چگونگی مصرف انرژی در سازمانهای مختلف، دستگاهها، ارگانها و... اشاره کرد و اظهار داشت: از نظر این کمیسیون بحث بهینهسازی مصرف سوخت با توجه به ناترازی موجود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، بنابراین در طول سال با دعوت از روسای سازمانها و نمایندگان وزارتخانه و... خواهان ارائه عملکرد در مصرف انرژی در بخشهای مختلف است، چرا که انرژی کالای یارانهای است که متعلق به تکتک افراد جامعه و حتی نسلهای آینده است، بنابراین همه سازمانها باید کارنامه مصرف انرژی خود را اعلام کنند.
حسنوند در ادامه افزود: مجلس طی چند ماه گذشته درگیر تصویب لایحه برنامه هفتم توسعه و هماکنون نیز در حال بررسی لایحه بودجه سال آینده است با این وجود طی این چند ماه نتوانسته همه سازمانها و دستگاهها چه بخش خصوصی و چه دولتی را مجاب کند که عملکرد خود را نسبت به مصرف بهینه انرژی اعلام کنند اما بیتردید با تصویب نهایی لایحه بودجه چنین موضوعی از سر گرفته میشود.
این نکته را باید در نظر داشت که منظور از اصلاح الگوی مصرف اصرار به مردم برای کاهش مصرف نیست بلکه تمام ساختارهای کشور مانند صنعت ساختمان باید به سمتی حرکت کنند که انرژی تبدیل به یک کالای ارزشمند شود و تمام رویهها به گونهای طراحی شود که شاهد مصرف بهینه باشیم. مسلما بار اصلی این مهم بر دوش مسؤولان دولتی و تصمیمسازان است و نباید انتظار جدی از مردم داشت.
***
دوسوم نیاز گازی کشور از سال 1420 قابل تأمین نیست
برآوردها از تولید و مصرف گاز نشان میدهد ایران از سال 1420 فقط توان پاسخگویی به یکسوم تقاضای گاز کشور را دارد؛ مشکلی که نشانههای آغاز آن از کسری گاز در زمستان طی سالهای گذشته نمایان شد. زمانی را تصور کنید که مردم و صنایع ایران فقط 8 ساعت در طول روز گاز و برق داشته باشند؛ طبق گزارش صندوق توسعه ملی این زمان چندان دور نیست و میتواند تا سال 1420 گریبانگیر کشور شود. طبق این گزارش، با وجود سرمایهگذاری 100 میلیارد دلاری ایران در میدان عظیم پارس جنوبی، با رشد شدید مصرف گاز طی سالهای اخیر، تولید پاسخگوی این حجم مصرف نیست و تا افق 1420 ناترازی گاز به وضعیتی میرسد که فقط میتوان به یکسوم تقاضای گاز در کشور پاسخ داد.
هر چند توسعه میدان پارس جنوبی (بزرگترین میدان گازی دنیا) موجب شد ایران از سال 1397 در تولید گاز از قطر پیشی بگیرد و با تولید روزانه 700 میلیون متر مکعب گاز در سال گذشته رکوردشکنی کند اما افت تولید از این میدان از سال 1404 به میزان سالانه معادل یک فاز (28 میلیون متر مکعب در روز) آغاز خواهد شد. طبق برآوردها حتی با فرض سرمایهگذاری 20 میلیارد دلاری ایران در پروژه فشارافزایی پارس جنوبی، تولید گاز ایران از این میدان در سال 1420 به نصف امروز خواهد رسید و این موضوع در کنار افزایش غیربهینه مصرف، بحران گاز را تشدید میکند. البته نشانههای آغاز بحران گاز در ایران از سالهای گذشته نمایان شد. طبق گزارش وزارت نفت، زمستان امسال میزان کسری گاز روزانه بین 200 تا 300 میلیون متر مکعب برآورد میشود که هزینهای حدود 15 میلیارد دلار برای کشور ایجاد میکند؛ رقمی 6 برابر محکومیت ایران در پرونده کرسنت. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز، کمبود گاز از سال گذشته از مرحله ناترازی فصلی خارج شده و حال ایران در کل روزهای سال با ناترازی روزانه حدود 123 میلیون مترمکعبی مواجه است.
ارسال به دوستان
قیمت مرغ پس از 40 روز کاهشی شد هر کیلوگرم مرغ: 78 هزار تومان
پر مرغ ریخت!
* واردات و افزایش تولید ۲ عامل اصلی بازگشت قیمت
گروه اقتصادی: قیمت مرغ پس از 45 روز نوسان و فتح رکورد قیمت 110 هزار تومانی در هفته گذشته، طی روزهای اخیر (روزهای پایانی هفته گذشته و دیروز) وارد کانال 70 هزار تومان شد.
به گزارش «وطن امروز»، از اواسط آذرماه قیمت مرغ طی یک روند فزاینده در هر کیلو به بیش از 100 هزار تومان رسید؛ اتفاقی که باعث واکنش افکار عمومی و فعالان این حوزه شد.
اغلب کارشناسان و فعالان بازار بر این باور بودند افزایش قیمت نهاده و گران شدن زنجیره ارزش مرغ باعث افزایش قیمت آن شده است. در همین باره حبیب اسداللهنژاد، کارشناس صنعت طیور، «مشکلات توزیع و گرانی نهاده» را ۲ دلیل افزایش قیمت مرغ عنوان کرد. وی در این زمینه گفت: قیمت مصوب هر کیلو سویا از ۱۶ هزار و ۳۰۰ تومان فصل تابستان به ۲۰ هزار و ۹۰۰ تومان در روزهای اخیر رسیده، با این حال با همین قیمت هم بدرستی عرضه نمیشود و مرغداران مجبورند از بازار آزاد با قیمت هر کیلو ۳۵ هزار تومان آن را خریداری کنند.
به گفته وی، با وجود آنکه قیمت مصوب جوجه یکروزه ۱۵ هزار و ۹۰۰ تومان است، مرغدار مجبور است ۲۷ هزار تومان آن را بخرد. نوسان قیمت مرغ در ماهها و سالهای گذشته وجود داشته و معمولا قیمتها رفت و برگشت دارد. آخرین بار قیمت مرغ فصل بهار نزدیک 100 هزار تومان شد و پس از مدتی با واردات بموقع نهاده به نرخ مصوب 75 هزار تومان برگشت. بنا بر این گزارش، سالانه حدود 15 میلیون تن خوراک دام که 75 درصد نیاز دام و طیور کشور است، با واردات تامین میشود، 70 درصد هزینه تولید مرغ هم قیمت نهاده است.
* مرغ کیلویی 78 هزار تومان
بررسیها نشان میدهد پروتئینیهای پایتخت در نخستین روز هفته هر کیلو مرغ کامل را 78 هزار تومان به فروش رساندند. فروشگاههای آنلاین نیز هر کیلو سینه پاک شده را حدود 140 هزار تومان و هر کیلو ران پاک شده مرغ را 100 هزار تومان میفروشند. اساسا قیمت این محصولات به دلیل قطعه قطعه شدن، پاک شدن و بستهبندی از قیمت بازار گرانتر است اما در همین فروشگاهها قیمت هر کیلو مرغ کامل 80 هزار تومان است.
* واردات مرغ
از زمان مطالبهگری افکار عمومی از وزارت جهاد کشاورزی، اخباری مبنی بر واردات مرغ مطرح شد. در حال حاضر آمار دقیقی از میزان واردات در یک ماه اخیر در دست نیست اما به میزانی بوده که تولیدکنندگان مرغ در حال انجام گفتوگوهایی با این خط هستند که دیگر احتیاجی به واردات نیست و تولید افزایش یافته است.
این نکته را باید در نظر داشت که قیمت مصوب هر کیلو مرغ 75 هزار تومان است و مسلما باید قیمت مرغ طی روزهای آینده به میزان قیمت مصوب برسد.
تولیدکنندگان و مسؤولانی که توانستند در چند روز قیمت مرغ را حدود 30 هزار تومان یا 40 درصد کاهش دهند، باید این مسیر را ادامه دهند که مرغ در روزهای پایانی سال و ماه مبارک رمضان با قیمت مصوب عرضه شود.
* مرغ ارزان میشود
مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی با اشاره به اینکه قیمت مرغ کاهشی است، گفت: با توجه به جوجهریزیهای انجام شده، میزان تولید مرغ در دی و بهمن از مرز ۲۵۰ هزار تن هم عبور خواهد کرد.
علی ابراهیمی با اشاره به افزایش میزان تولید مرغ با توجه به جوجهریزیهای انجام شده، عنوان کرد: همین امر موجب کاهشی شدن قیمت مرغ شده است اما برای جلوگیری از ضرر و زیان مرغداران، باید هر نوع توزیع مرغ منجمد و همچنین واردات متوقف شود. وی افزود: شرکت پشتیبانی امور دام نیز باید ملزم به خرید مرغ و تامین ذخایر از محل تولید داخل با قیمت حمایتی شود.
مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی همچنین در اظهارات اخیر خود در یک برنامه تلویزیونی، یکی از مشکلات صنعت طیور را اصرار بر قیمتهای مصوب و دستوری دانست و افزود: قیمت دستوری برنامهریزی برای تولید را دچار مشکل میکند، زیرا مولفههای تولید همواره ثابت نیستند که بتوانیم در درازمدت بر یک قیمت اصرار کنیم.
وی با اشاره به افزایش قیمت نهادههای مورد مصرف در این صنعت نیز گفت: سویا از ۱۶ هزار تومان تا ۲۰ هزار و ۹۰۰ تومان در بندر قیمت دارد و تا به مرغداری برسد خیلی بیشتر از این میشود. در نتیجه مرغ آماده مصرف نمیتواند قیمت ثابت داشته باشد و در واقع قیمت ۷۸ هزار تومان به تولید آسیب میزند و تولیدکننده نمیتواند دوام بیاورد.
به گفته وی، قیمت مرغ زنده در مرغداری باید حدود ۶۴ هزار تومان باشد. ابراهیمی در ادامه گفت: تا پایان سال قرار است حدود ۱۵۰ میلیون قطعه جوجهریزی انجام شود که تاکنون سابقه نداشته است. در حقیقت زمانی حدود ۱۲۰ میلیون قطعه جوجهریزی جواب نیاز کشور را میداد اما با توجه به قیمت گوشت قرمز تمایل به خرید مرغ بیشتر شده است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از انفعال سازمانهای جهانی در قبال جنایات صهیونیستها علیه فلسطینیها
غزه؛ گورستان نظم غربی
گروه بینالملل: بسیاری معتقدند جهان و تحولات آن به قبل و بعد از توفان الاقصی تقسیم میشود، یعنی نظم جهانی به یک نقطه عطف بزرگ رسیده است و به گفته نویسنده سایت فارن افرز، دیگر جهان به قبل «7اکتبر» بازنمیگردد.
وبگاه شبکه خبری الجزیره در گزارشی با اشاره به تداوم جنگ غزه و ناکارآمدی سازمانهای بینالمللی در متوقف کردن نسلکشی و جنایات تکاندهنده صهیونیستها در نوار غزه، به طور خاص به این نکته میپردازد که این جنگ، اندک آبروی قدرتهای غربی در حراست از نظام بینالملل غربگرای جهان را به باد داده و عملا جنگ غزه را باید گورستان نظام بینالملل کنونی جهان که تا حد زیادی تامینکننده منافع قدرتهای غربی و متحدان آنها نظیر رژیم اشغالگر قدس است، ارزیابی کرد.
الجزیره در گزارش خود مینویسد: «مهم نیست سرنوشت شکایت آفریقای جنوبی از رژیم اسرائیل به دیوان بینالمللی دادگستری به دلیل اقدام این رژیم در ارتکاب نسلکشی در نوار غزه چه خواهد شد، زیرا این شکایت عملا به یک لکه ننگ بزرگ برای اسرائیل در تاریخ تبدیل شد، البته اقدام دولت آفریقای جنوبی در ثبت شکایت علیه اسرائیل در نوع خود نخستین گام جهت پاسخگو کردن یک رژیم یاغی و سرکش که بارها اقدام به نقض حقوق بینالملل کرده است، تلقی میشود.
در عین حال، این اقدام حرکتی موثر در راستای تضعیف نظام ناکارآمد بینالملل غربمحور هم تلقی میشود. در نتیجه ریاکاری رهبران و دولتهای غربی، نظام بینالملل غربی جهان عملا به نقطهای بیبازگشت رسیده است؛ مسالهای که تا حد زیادی بازتاب اقدامات ریاکارانه و منافقانه رهبران و سیاستمداران غربی است. دولتهای غربگرای در بحبوحه جنگ غزه تا حد زیادی ماهیت حقیقی استانداردهای دوگانه خود را در رابطه با مسائلی نظیر حقوق بشر و حقوق بینالملل به نمایش گذاشتند. هیچ نقطه بازگشتی وجود ندارد و غرب فقط باید تکبر و تفاخرطلبی پوچ خود را به دلیل وضعیت بحرانی کنونیاش سرزنش کند.
جالب است که وضعیت به قدری برای دولتهای غربی بد شده که آنها به صورت ظاهری و متظاهرانه رو به انتقاد از اسرائیل به دلیل حملاتش به نوار غزه آوردهاند. با این حال، باید به این دسته از دولتها گفت خیلی دیر به فکر افتادید، زیرا اعتبار متصور غربیها در بحبوحه جنگ غزه به نحو برگشتناپذیری مخدوش شده است، البته ریاکاری غربیها به هیچ عنوان نکته جدیدی نیست. از نگاه آنها جهان باید به نحوی تمامعیار علیه روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین بایستد اما درباره حملات اسرائیل به نوار غزه، جهانیان باید ابراز شادمانی کنند.
از نگاه این منطق، فلسطینیها یا آن دسته از مردم جهان که به انتقاد از تجاوز و جنایات اسرائیلیها بپردازند، تروریست هستند. غرب عملا در بحبوحه جنگ غزه این نکته را آشکار ساخته که در تعهد خود به قوانین، استانداردهای دوگانه را لحاظ میکند و از قاعده «قوانین برای تو، و نَه برای من» پیروی میکند.
رویکرد غرب درباره چین هم از همین نفاق پرده برمیدارد. چین با پایگاههای نظامی آمریکا و متحدانش محاصره شده است، با این حال غربیها چین را اصلیترین تهدید جهان میخوانند و در این زمینه رسانههای غربی نیز با آنها همراه هستند. در واقع اعتراض اصلی و حقیقی آنها این است که چرا چین جایگاه خود در نظم جهانی مطلوب غرب را نمیفهمد و محدودیتهای تحمیلی غرب را نمیپذیرد؟ اکنون عدالت بینالمللی به یک لطیفه تهوعآور تبدیل شده است. اگر نهادهایی نظیر دیوان کیفری بینالمللی به درستی به وظایف خود عمل میکردند، مقامهای ارشد اسرائیلی مدتها قبل باید محاکمه و مجازات میشدند.
همین دیوان کیفری بینالمللی تنها یک هفته پس از آغاز جنگ اوکراین علیه روسیه وارد عمل شد. در کمتر از یک سال نیز این نهاد قضایی بینالمللی علیه ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه حکم داد.
این در حالی است که درباره مساله فلسطین دستکم 6 سال طول کشید تا دیوان کیفری بینالمللی روند قضایی خود را آغاز کند و البته تاکنون نیز که بیش از سه ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد، اقدام روشنی انجام نداده است.
جالب آنکه در وضعیتی که اسرائیل همچنان به جنایات خود علیه مردم غزه ادامه میدهد، «کریم خان» (تبعه انگلیس) رئیس دیوان کیفری بینالمللی از اراضی اشغالی بازدید کرده و از ضرورت تعقیب قضایی حماس سخن گفته است! این در حالی است که همین فرد اعتراض چندانی به جنایات صهیونیستها نمیکند. اساسا همین رویکرد وی بوده که سبب شده بسیاری از نهادهای مدنی خواستار اخراج وی از سمتش شوند.
اینطور به نظر میرسد که جهان غرب اصول حقوقی و مقررات بینالمللی را صرفا ابزاری در دستان سفیدپوستان به اصطلاح متمدن میداند. در این چارچوب، غرب و متحدانش میتوانند هر وحشیگریای را که میخواهند آزادانه انجام دهند. اساسا رژیم اسرائیل نیز بر پایه همین بنیانهای تبعیضآمیز ایجاد شده است. خود اسرائیل هم ادامهدهنده همین رویهها بوده و هست.
«وودرو ویلسون» رئیسجمهور سابق آمریکا پس از جنگ دوم جهانی تاکید داشت «حق تعیین سرنوشت» باید به عنوان اصل راهنمای نظام بینالملل پس از جنگ دوم جهانی ارزیابی شود. با این حال، غرب این حق را فقط برای خود در نظر گرفته و میگیرد و دیگران نظیر فلسطینیها از آن محروم هستند.
اساسا قطعنامههای متعدد حقوق بشری تاکید دارند تنها با حق تعیین سرنوشت است که دیگر حقوق انسانی معنا و مفهوم و امکان موجودیت پیدا میکنند. درگرفتن بحثهای گسترده درباره حق تعیین سرنوشت طی دهههای گذشته بسیاری از قدرتهای غربی را دچار عصبانیت و تشویش کرده است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد تاکنون بارها و بارها اشاره کرده که جنگ مسلحانه علیه حاکمیت استعماری و اشغالگرانه، کاملا مشروع است.
در عین حال، پروتکل الحاقی سال 1977 کنوانسیون ژنو درباره قوانین جنگی نیز تصریح کرده که مبارزه علیه رژیمهای استعماری و نژادپرست، کاملا مشروع و معتبر است؛ قوانینی که همگی تضمینکننده حقوق مردم فلسطین در نبرد علیه اشغالگری صهیونیستهاست. با این همه، نظام بینالملل عملا در دست اقویا است و به همین دلیل اسرائیل و آمریکا در معادله جنگ غزه هر کاری میخواهند انجام میدهند. از این رو، رژیمی نظیر اسرائیل به خود اجازه میدهد به صراحت به رویههای قضایی بینالمللی علیه خود بیاعتنایی کند و آنها را کم اهمیت بهشمار آورد.
این موضوع نقطه پایان نظم جهانی غربمحور است؛ نظمی که دههها بیعدالتی را نهادینه کرده و اکنون در آستانه فروپاشی است. شورای امنیت سازمان ملل متحد هم در برقراری نظم و صلح در جهان ناکارآمد است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد از قدرت الزامآور اجرایی برخوردار نیست، البته سازمان ملل متحد و دیوان کیفری بینالمللی و طیف متنوعی از دیگر سازمانهای بینالمللی شبیه آنها هم همواره با کمبود بودجه روبهرو هستند و این بدان معناست که دستشان جلوی برخی دولتهای ثروتمند همیشه دراز است؛ مسالهای که ضعف آنها در برابر دولتهای غربی را به همراه داشته است.
ارسال به دوستان
اگر چه تیم ملی صعودش را به مرحله بعد قطعی کرد اما عملکرد ملیپوشان همه را ترساند
جام میخواهید؟ به هوش باشید!
عبدالله دارابی: تیم ملی فوتبال کشورمان در دومین بازی خود در جام ملتهای آسیا موفق شد با تکگل مهدی قائدی از سد تیم ملی فوتبال هنگکنگ بگذرد. منهای نتیجه که حقیقتا کسی انتظار این بازی کمگل و ضعیف را نداشت، نوع بازی عجیب ملیپوشان بود که خیلیها را غافلگیر کرد. تیمی که امید قهرمانیاش میرود، شامگاه جمعه آنقدر ضعیف و دور از انتظار ظاهر شد که سرمربی تیم ملی به عنوان بزرگترین منتقد ظاهر شد. با توجه به سن و سال خیلی از ستارههای تیم ملی، احتمالا آنها آخرین جام ملتهای خود را سپری میکنند از این رو شاید این آخرین مرتبهای باشد که شانس قهرمانی در این تورنمنت را دارند. اما نمایش عجیب ملیپوشان برابر هنگکنگ خیلیها را نگران کرد. بسیاری از بازیکنان با روز خوب خود بسیار فاصله داشتند و اگر قرار باشد با این سبک و مدل آمادگی برابر تیمهای مدعی جام صفآرایی کنیم، آن وقت یک شکست و حذف دیگر انتظارمان را میکشد.
* تیم ملی و لزوم جدی گرفتن زنگ خطر
در روزی که تیم ملی عراق با یک بازی هماهنگ تیمی، نخستین شگفتی را برابر مدعی شماره یک جام رقم زد، تیم ملی ایران میرفت با یک بازی پرانتقاد در برابر هنگکنگ، اسیر دومین شگفتی جام ملتها شود! زنگ خطری که اگر به درستی شنیده و هشدارش درک نشود، شاید حذف زودهنگام ما را موجب شود!
تیم ملی هنگکنگ به رهبری بورن اندرسن، بدون ترس از نام و پیشینه ایران و بازیکنان نامیاش، به لطف شناخت و تحلیل درست کادر فنی و انگیزه و تلاش بازیکنانش، روز سختی را برای تیم ما رقم زد و اگر تجربه بیشتر و ضعفهای تکنیکی کمتری داشتند چه بسا مهمترین پیروزی خود را نیز کسب کرده بودند!
تیم ملی ایران با رگههایی از غرور ناشی از برد پرگل برابر تیم قدرتی و فیزیکی فلسطین، پا به بازی دوم گذاشت و با نوعی سادهانگاری ناشی از ذهنیت آسانپنداری شکست حریف، بازی را آغاز کرد ولی هر چه از زمان بازی گذشت بازیکنان ما دریافتند این هنگکنگ، لقمه گلوگیری است. مجموعهای از اشتباهات فردی و تیمی، حتی نزدیک بود ما را مقابل تیم درجه دوم آسیا زمینگیر کند. پیش و بیش از آنکه بازی ضعیفمان را متاثر از آشفتگی ذهنی بازیکنانمان به خاطر نتیجه دیدار عراق و ژاپن بدانیم، باید علت را ابتدا در ذهن و ساقهای بازیکنان خودمان و سپس در تفکر کادر فنی جستوجو کنیم؛ بازیکنانی که بازی ضعیفی ارائه کردند و کادر فنیای که نتوانست در طول بازی، روند را به سود تیم ایران تغییر دهد، حتی با تعویضهایش!
باید به قلعهنویی حق داد که از نمایش شاگردانش عصبانی شود و آن رفتار عجیب و غریب را کنار زمین انجام دهد. زیرا چنین نمایشی از این بازیکنان باتجربه و نامی در برابر هنگکنگ را هیچ مربیای برنمیتابد ولی او است که باید فکری برای عدم تکرار این وضعیت و بهبود کار کند، اگر نه با حذفی زودهنگام جام را ترک خواهد کرد! قلعهنویی حتما به یاد دارد در جام ملتهای ۱۹۹۲ ایران در بازی اول، مقتدرانه کرهشمالی را با ۲ گل شکست داد و در بازی دوم با نمایشی ضعیف برابر امارات متوقف شد؛ پروین- سرمربی وقت تیم ملی- چارهای لازم برای کار نیندیشید و در بازی سوم برابر ژاپن پرانتقادتر ظاهر شدیم، باختیم و در همان مرحله گروهی حذف شدیم. در بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ نیز در یک بازی ضعیف، ناباورانه ۴ بر ۲ مغلوب عمان شدیم، پس از آن بازی یکی از روزنامههای معتبر ورزشی نوشت: «همین امروز این تیم را به ایران برگردانید» اما سرمربی وقت تیم ملی- مرحوم منصور پورحیدری - با تغییر تفکر و چیدمان باعث شد همان تیم با ارائه نمایشی دلپذیر در بازیهای بعدی، با طلای بازیها به ایران بازگردد.
اشاره قلعهنویی به تفاوت چشمگیر در حمایتهای امکاناتی و لجستیکی از تیم ملی در دورههای قبل نسبت به دوره فعلی و پیرتر شدن بازیکنان کاملا درست است ولی وی به عنوان یک مربی کارکشته با ناآگاهی از این وضعیت، این سمت را نپذیرفته است، اگر چه فدراسیون فوتبال در امر پشتیبانی و تدارکات تیم ملی قصور و کوتاهیهایی داشته است ولی شخص سرمربی در دوران آمادهسازی به تمجید از زحمات همین دوستان در فدراسیون میپرداخت؛ در حالی که آن زمان باید نسبت به قصورها و عواقبش هشدار میداد. در بعد مسنتر شدن بازیکنان نیز شخص ایشان اعتقاد چندانی به جوانتر کردن تیم در این برهه نداشت و ترجیح داد با همین نفرات و تغییرات اندک جام ملتها را سپری کند! هر چند نمیتوان منکر برخی غرضورزیها در انتقاد از تیم ملی شد ولی همه نقدها به معنای نفی و تخریب نیست و سرمربی تیم ملی در این برهه حساس نباید ذهن خود را معطوف و مشغول نقدهای مغرضانه کند، زیرا باعث ایجاد مشکل روحی - روانی در مجموعه تیم میشود و تاثیر سوء بر عملکرد آنان خواهد داشت و خود سرمربی تیم ملی به مدد تجاربش از عواقب آن آگاه است. قلعهنویی اکنون باید تمام توان فنی و روحی خود، کادر و بازیکنانش را بسیج کند تا با جدیت، ایرادات کار را برای نیل به موفقیت تیم ملی برطرف سازد. او حتما میداند در صورت عدم موفقیت تیم ملی، همان مغرضان شمشیرها را عریان میسازند و حتی نقدهای منتقدان دلسوز نیز به تیزی میگراید. حتما تجربه قلعهنویی به وی گفته است که شکست، یتیم است و او است که در صورت موفق نشدن، سیبل خواهد شد، پس تا دیر نشده، باید بجنبد. اگر چه ما به هنگکنگ نباختیم و ۳ امتیاز بازی را نیز کسب کردیم و فوتبال نیز آمیخته است با چنین اتفاقاتی ولی زنگ خطری که در این بازی برایمان به صدا درآمد را باید جدی بگیریم. سرمربی پرتجربه تیم ایران نیک میداند پیروزی عراق بر تیم پرمهره و امکانات ژاپن از روی نیمکت رقم خورد.
* طارمی: مقابل هنگکنگ آن چیزی که میخواستیم نشد
مهاجم تیم ملی میگوید هنگکنگ تیم خوبی بود و آن چیزی که تیمملی میخواست نشد. مهدی طارمی پس از پیروزی یک بر صفر ایران مقابل هنگکنگ اظهار کرد: آن چیزی که میخواستیم نشد اما همین که توانستیم ببریم جای شکرش باقی است. میرویم که مقابل امارات تمام توانمان را بگذاریم. امارات تیم خیلی خوبی است و مثل هنگکنگ شرایط خوبی دارد. هنگکنگ هم خوب بازی کرد و همینطور امارات هم تیم پرمهرهای است اما میرویم تا در بازی بعد بهترین عملکردمان را ارائه دهیم. او ادامه داد: امارات تیم قدرتمندی است. شاید برخی هواداران نخواهند بازیهای اول به ورزشگاه بیایند. امیدوارم در بازیهای بعد به ورزشگاه بیایند و بتوانیم در کنار آنها به مراحل پایانی برسیم.
* فرار کرهجنوبی از شکست برابر اردن
دیدار تیمهای ملی فوتبال کرهجنوبی و اردن با نتیجه تساوی به پایان رسید. تیمهای ملی فوتبال کرهجنوبی و اردن در دور دوم مرحله گروهی جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ در ورزشگاه الثمامه رو در روی هم قرار گرفتند که این بازی با تساوی 2-2 به پایان رسید.
***
قلعهنویی: از موقعیت خراب کردنمان ناراحتم
سرمربی تیم ملی فوتبال خوشحال است که تیم ملی توانست هنگکنگ را شکست دهد اما از طرفی ناراحت است که بازیکنانش موقعیتهای زیادی را هدر دادند. امیر قلعهنویی پس از پیروزی یک بر صفر تیمش مقابل هنگکنگ اظهار کرد: خوشحالیم 3 امتیاز بازی را گرفتیم. بچهها بازی خوبی انجام دادند اما این همه خراب کردن موقعیت مربی را به سکته میاندازد. امروز خیلی موقعیت خراب کردیم و 10 دقیقه آخر امکان داشت تنبیه هم شویم. در آخر از اینکه توانستیم 3 امتیاز را بگیریم خوشحالیم. وی ادامه داد: حریف خیلی فوتبال زیبایی ارائه داد و دنبال پیروزی بود. ما باتجربهتر و حرفهایتر بودیم اما اینکه از 6 قدمی گل نزنید، کار ایراد دارد. با این حال خوشحالیم بعد از چند وقت کلینشیت کردیم. البته شانس هم آوردیم که گل نخوردیم اما در مجموع همین که صعود کردیم و 3 امتیاز را گرفتیم خوشحالم. از موقعیت خراب کردنمان ناراحت هستم. سرمربی تیم ملی درباره شکست ژاپن مقابل عراق و تغییر معادلات در این رقابتها گفت: مربیها معادلاتی را برای خودشان ترسیم میکنند اما به هر حال هر جور فکر کنید، در یک مرحله به یکی از این 2 تیم میخوردیم. پس ما فقط به دنبال بازیهای خودمان هستیم تا باکیفیت و خوب کار کنیم و به مراحل بالاتر برسیم. طبیعتا به حریفانمان و جدول فکر میکنیم اما بیشتر از آن باید به تیم خودمان فکر کنیم. او در پاسخ به سوالی درباره اشتباهات متعدد مدافعان تیم ملی در این دیدار بیان کرد: یکی از مشکلات بازیکنان ایرانی این است که کیفیتی را که در هر بازی باید داشته باشند، ندارند. من به عنوان یک مربی با این نوع بازیکنان مشکل دارم. بازیکنان معمولا کیفیت ۷۰ تا ۸۰ درصد دارند اما نمیدانم امروز چه شد. شاید تاثیر بازی ژاپن بود یا تیم هنگکنگ را دست کم گرفتیم.
ارسال به دوستان
نگاه
مقام معظم رهبری از کدام توطئه دشمن سخن گفتند؟
رها عبداللهی: حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اخیرشان با ائمه جمعه با صراحت به نقش دشمن در قضیه کاهش جمعیت ایران اشاره فرمودند. مقام معظم رهبری نزدیک 2 دهه است مدام در بیاناتشان خطاب به مردم و مسؤولان نگرانی شدیدشان از کاهش رشد جمعیت ایران را طرح کرده و مطالبه تغییر سیاستهای جمعیتی و کمک به رشد جمعیت کشور را بیان میکنند. ایشان این بار در بیاناتشان در جمع ائمه جمعه سراسر کشور طرح این نگرانی و دغدغه را با اشاره به نقش دشمنان در شروع سیاستهای کنترل جمعیت در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 مطرح کردند. ایشان در بخشی از بیاناتشان مسأله جمعیت را یکی از موضوعات موعظه اجتماعی دانستند که لازم است ائمه جمعه در تریبون نماز جمعه آن را برای مردم بگویند. رهبر معظم انقلاب مسأله جوانی جمعیت را دارای جنبه حیاتی دانستند و فرمودند: «ما در داخل جامعه خودمان مسائلی داریم که جنبه سیاسی ندارد اما برای جامعه جنبه حیاتی دارد؛ فرض کنید مساله زاد و ولد یا مساله جوانی جمعیت که یک مساله حیاتی است. افرادی از دشمنان ملت ایران نشستهاند در یک گوشهای از دنیا، برنامهریزی کردهاند که نگذارند جمعیت ایران افزایش پیدا کند؛ بالاخره یک کشوری با این همه امکانات مادی و منابع و موقعیت راهبردی جغرافیایی و مانند این حرفها، با این جمعیت بااستعدادی که کشور ما دارد، حالا مثلاً ۱۵۰ میلیون یا ۲۰۰ میلیون هم جمعیت داشته باشد! این یک خطر بزرگی است برایشان، [لذا برنامه دارند که] باید جلوی این گرفته بشود. آن نیروی انسانیِ پیشرانی که کشور را پیش میبرد کیست؟ جوانها. ما چند سال قبل از این، آمار کشور را که میدادیم، میگفتیم فلان درصد از جمعیت کشور ـ یک درصد بالایی ـ جوانند؛ امروز آن[جوری] نیست، امروز کم شده. چنانچه این کم بشود و کشور تبدیل بشود به یک کشور پیر، دیگر پیشرفتی ندارد؛ این نقشه دشمنان است. بنده یک وقتی در سخنرانی عمومی به همه ملت عرض کردم، گفتم بنده خودم جزو کسانی هستم که اشتباه کردند در دهه 70 این مساله را مطرح کردند، این را دنبال کردند. خب! شروع کار شروع خوبی بود، لکن ادامهاش غلط بود؛ این کار غلط را نباید انجام میدادیم. حالا این یک مساله اجتماعی است، باید به مردم گفته شود».
در اواخر جنگ مسؤولان احساس کردند کشور با نرخ باروری 6، در آستانه انفجار جمعیت قرار دارد و با این رشد جمعیت برنامههای توسعه قابلیت تاثیرگذاری پیدا نخواهد کرد.
به هر حال جنگ پایان یافته و دوران سازندگی آغاز شده بود و دولت قصد داشت با سیاست تعدیل اقتصادی عقبماندگیها و ویرانیها را جبران کند. طبق برنامه اول توسعه مصوب سال 68 در مجلس شورای اسلامی، بنا شد جمعیت به مرور کاهش یابد تا طی 22 سال نرخ باروری کل در سال 90 به 4 نوزاد به ازای هر مادر برسد. یعنی عدد 6 به 4 تبدیل شود و نرخ رشد جمعیت از 3.2 به 2.3 درصد برسد. این شروع برنامه کاهش جمعیت ایران بود. اما دیدیم شعار «2 بچه کافیست» تبدیل شد به ملکه ذهنی مردم ایران. برنامه 20 ساله در عرض 5 - 4 سال جواب داد، به گونهای که سال 75 ، نرخ رشد جمعیت به عدد 2 رسید. 3 دهم درصد کمتر از چیزی که بنا بود سال 90 محقق شود.
متاسفانه ماجرا به همینجا ختم نشد و ادامه یافتن سیاستهای کاهش جمعیت و تغییرات اساسی در سبک زندگی و نوع نگاه مردم، این سیر کاهش را پرشتاب ادامه داد. تا امروز که رسیدهایم به رقم نرخ رشد 6 دهم درصد و نرخ باروری یک و 2 دهم!
در حال حاضر نرخ باروری در کشور ما در رتبه 146 جهان واقع شده است. یعنی کمتر از ترکیه با رتبه 110، فرانسه با رتبه 118، آمریکا با رتبه 122 و انگلیس با رتبه 137! زنان ایرانی از زنان همه این کشورها کمتر فرزندآوری دارند.
با تداوم روند کنونی، پیشبینی میشود ظرف ۲۰ تا ۲۵ سال آینده نرخ رشد جمعیت ایران به عدد صفر درصد سقوط کند.
برنامه کاهش جمعیت مطمئنا یک نسخه غربی بود. مقام معظم رهبری فروردین 97 در سخنرانی اول سال به مسؤولان کنایهای زدند و فرمودند: «مدیران چنانکه باید و شاید به این نسخه اسلامی که «تَنَاکَحوا تَناسَلوا تَکثُروا فَاِنی اُباهی بِکُمُ الاُمَمَ یَومَ القِیامَه» عمل نمیکنند؛ به نسخه غربی عمل میکنند! این یکی از موانع پیشرفت ما است. سیاست «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، سیاست اروپایی و غربی است؛ خودشان هم عمل کردند و امروز دچار مشکلند؛ دارند جایزه میدهند که خانوادهها فرزنددار بشوند؛ میخواهند جبران کنند عقبماندگی را اما فایده هم ندارد. این سیاست را، نسخه غربی را [بعضیها] قبول کردند».
شروع برنامه کاهش جمعیت شاید کار درستی بود اما چون چشمبسته با نسخه غربی کار جلو رفت، فرهنگ را تغییر دادند. وقتی سیاستی با تغییر فرهنگ جلو میرود، یعنی یک برنامه بلندمدت یا دائمی در نظر دارد اما به تبع سیاست کاهش جمعیت اقداماتی صورت گرفت که موجب تاثیر بلندمدت یا شاید دائمی بر جامعه ایرانی شد؛ یک سری اقدامات همزمان که زندگی ایرانی را زیرورو کرد. پیشگیری دستوری از بارداری، خانههای آپارتمانی، اشتغال وسیع زنان در مشاغل نامتناسب با نقشهای خانوادگی و مادری، جریمه(!) خانوادههای پرفرزند و... .
* نسخه غربی چگونه به برنامه کنترل جمعیت راه یافت؟
برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا چند سال پیش به سیاستمداران آمریکایی گفته بود: «از فکر کردن به حمله پیشدستانه علیه تأسیسات هستهای ایران اجتناب کنید و گفتوگوها با تهران را حفظ کنید. بالاتر از همه بازی طولانیمدتی را انجام دهید؛ چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست».
اسنادی وجود دارد که نشان میدهد تصمیم کنترل جمعیت یک تصمیم داخلی صرف نبوده و صندوق جمعیت سازمان ملل هم در اتخاذ تصمیم تحدید نسل ایران سهیم بوده است. مثلا نفیس صدیق، معاون دبیر کل و رئیس وقت صندوق جمعیت سازمان ملل در سفر به ایران میگوید: «گفتوگوهایی که متعاقب سرشماری سال ۱۳۶۵ در سال ۱۹۸۸ با دولت ایران صورت گرفت، به آن منجر شد که دولت در برنامه نخست توسعه، کنترل جمعیت را در نظر بگیرد». پس علیالقاعده غیر از اراده مسؤولان دولتی وقت، ارادههای دیگری نیز بودهاند که اسباب اتخاذ این سیاست را فراهم آوردهاند. دکتر نفیس صدیق، با اصالت پاکستانی و تفکر آمریکایی، نخستین زنی بود که به معاونت دبیر کل سازمان ملل منصوب شد. این زن فمینیست که درسخوانده آمریکا بود، نقش مهمی در تحدید نسل کشورهای اسلامی ایفا کرد.
4 نهاد بینالمللی شامل صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPA)، سازمان جهانی بهداشت (WHO)، بانک جهانی (World Bank) و صندوق کودکان سازمان ملل متحد (UNICEF)، برای کنترل جمعیت در کشور ما فعال بودند. محور فعالیتهای آنها ترویج استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری به کمک وزارت بهداشت بود. برنامه آنان از طریق وامهایی که به دولت میدادند محقق میشد. این وامهای متعدد دست بیگانهای را که برای نابودی ما نقشه داشت، در مساله جمعیت کشور باز کرد.
مثلا بانک جهانی سال 72 یک وام 141 میلیون دلاری را برای اجرای برنامه کاهش جمعیت به مرور به دولت وقت ایران داد که شرط اعطای وام، اجرای برنامه به مدت 10 سال زیر نظر این بانک بود. به این صورت که یک واحدی به نام اداره تنظیم خانواده در وزارت بهداشت کشور ایجاد شد که برنامههایش را نمایندگان بانک جهانی تعیین و هماهنگی میکردند. دولت هم هر ماه باید به این بانک گزارش میداد. کارشان چه بود؟ افزایش استفاده از وسایل پیشگیری و تنوع در روشهای پیشگیری از بارداری بر اساس شاخصهای برنامه بانک جهانی. راهبردشان هم این بود که ایران باید در تولید وسایل پیشگیری خودکفا شود. همچنین زیر نظر بانک جهانی کارشناسی تحت عنوان بهورز آموزش داده و به مراکز روستایی فرستاده شد.
وام 25 میلیون دلاری صندوق جمعیت سازمان ملل نیز یکی از آن کمکها بود که شنیده شده جهت ایجاد مراکز عقیمسازی زنان و مردان اعطا شد. آموزش پزشکان ایرانی جهت این عمل، گنجاندن مباحث جمعیتی، تاسیس انجمنهای غیردولتی تنظیم خانواده توسط زنانی که در خارج از کشور برای این امر آموزش دیده بودند و... از نتایج این وام بود. این برنامهها پشت سر هم انجام میشد و به هیچ کدام نمیآمد برای اهداف کوتاهمدت طراحی و اجرا شده باشند؛ در حالی که هدف آماری کاهش جمعیت ایران همان سالهای 73 -72 محقق شده بود. شعارهای ظاهرا زیبای سلامت مادران باردار، پیشگیری از اچآیوی، بارداری ایمن، حقوق زنان و دختران، سلامتی دختران نوجوان، برابری جنسیتی و... در کنار شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» که از درون زایشگاه تا خیابان و پارک و درمانگاه و مدرسه و تبلیغات و فیلمهای تلویزیونی و سینما و حتی بسته کبریت و پفک نمکی جلوی چشم مردم بود، میخ تابوت رشد جمعیت رویایی ایران عزیز را محکم کوبید. همه اهداف کثیف نسخه غربی در قالب شعارهای قشنگ محقق شد. مثلا تحت عنوان شعار بارداری ایمن و بهداشت باروری، سن باروری را محدود به 20 تا 35 کردند که این سن در اروپا 42 سال است. افرادی که خارج از این سن یا با فاصلهای کمتر از چیزی که شبکه بهداشت اعلام میکرد باردار میشدند، با رفتار تحقیرآمیز آموزش داده شده به بهورزان در دورههای سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی روبهرو میشدند که از خاطرات بسیار تلخ آن دوران برای بسیاری از زنان و مادران کشور است.
* حکایت عذرخواهی تلخ رهبری
مقام معظم رهبری تاکنون چند بار بابت مسأله کاهش جمعیت و اجرای سیاستهای آن عذرخواهی کردهاند و فرمودهاند: «...این را (سیاست تحدید نسل) متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسؤولان کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد» (بیانات در اجتماع مردم بجنورد، سال 1391).
عذرخواهی رهبری در حالی است که شواهد متعددی نشان میدهد ایشان در همان زمان با این سیاست مخالفت و آن را توطئه دشمن دانسته بودند. یکی از شواهد این قضیه نقل قول دکتر سیدعلیرضا مرندی است که سال 93 در مصاحبه با فارس گفته بود: «در دوران ریاستجمهوری آقا موقعی که برای افتتاح انستیتو پاستور میرفتند، در ماشین ایشان نشستم و در تمام راه برایشان موضوع کنترل جمعیت را تشریح میکردم و استدلال میآوردم اما ایشان بهشدت مخالف بودند». همچنین وی در مصاحبه دیگری در سال 95 به خاطرهای از مقام معظم رهبری اشاره میکند که در دوران ریاستجمهوریشان به دکتر مرندی گفتهاند: «نگذار شعارهای زمان شاه که ۲ فرزند کافی است زنده شود». سال 68 که آیتالله خامنهای تازه به رهبری رسیده بودند، در دیدار بیعت اقشار مختلف مردم فرمودند: «ما اگر 2 برابر این هم جمعیت داشته باشیم باز هم میتوانیم بدون کمترین نیازی به کشورهای دیگر خود را به بهترین وجه اداره کنیم. این ظرفیت خوب هم در خاک پربرکت ما هم در استعدادهای انسانی ممتاز کشور و هم در دستورات و روش و قانون اساسی هم در مسؤولان ما وجود دارد». اعتقاد رهبری به مطلوب بودن افزایش جمعیت در حالی است که نخستین رد پای برنامه کاهش جمعیت، همان سال در برنامه اول توسعه توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد. در کتاب علامه تهرانی هم نقل قولی از فرزند آیتالله خرازی هست که گفته مقام معظم رهبری همان موقع در دیدار هیات دولت فرموده بودند من حدس میزنم این [برنامه کنترل جمعیت] یک نقشه خارجی باشد و با آن موافق نیستم. در تمام دوران اجرای قانون کنترل جمعیت هم هیچ نقل قولی از رهبری در تایید این کار وجود ندارد. با این وجود تنها شخصی که بعد از این همه سال از اثبات غلط بودن تداوم 3 دهه سیاست کنترل جمعیت، بزرگوارانه عذرخواهی کرده ایشان هستند. در حالی که نقششان در این قضیه در حد مسؤول جمهوری اسلامی بودن در دوران اجرای سیاست است و حتی موافقتی از ایشان در این زمینه وجود ندارد. شنیدن این عذرخواهیها برای کسانی که دلبسته ایشان هستند و از عدم تقصیر ایشان مطلعند بسیار تلخ و جانسوز است. آیا زمانی میرسد که لااقل چند نفر از دستاندرکاران مستقیم سیاست مخرب تحدید نسل حاضر شوند به خطای خود اعتراف کنند؟ بیان مسائل پشتپرده مانند اعتراف به تعهد دادن در اجلاس قاهره و کنفرانس جمعیت و توسعه مبنی بر به صفر رساندن جمعیت ایران، انتشار کتاب احکام تنظیم خانواده از طرف بانک جهانی، نقش جاسوسانی چون باقر نمازی در انجمن تنظیم خانواده... و اعترافشان به نفوذ مستقیم دشمن بماند!
ارسال به دوستان
جشنواره فیلم عمار در ایستگاه چهاردهم
مکرون و گاومیش فانوس بهدستان عمار
گروه فرهنگ و هنر: آیین اختتامیه و اهدای جوایز چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار همزمان با روز غزه عصر جمعه ۲۹ دی در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد. در ابتدای این مراسم پس از پخش مستند «آقای شورا» از «سیدحسین حسینیآزاد» قهرمان این فیلم تجلیل و نشان مردمی استقلال توسط خانواده دانشمند شهید دکتر مسعود علیمحمدی به وی اهدا شد. سیدحسین حسینیآزاد در این مراسم گفت: «در چناران به دختران و پسرانی که قصد ازدواج داشتند کمک کردم که بتوانند ازدواج کنند. من در یک روستای 500 خانواری میبینم که جوانان نمیتوانند ازدواج کنند و این مشکل در بسیاری از نقاط کشور وجود دارد و امیدوارم نمایندگان مجلس شورای اسلامی قوانینی تصویب کنند که تسهیلگر ازدواج جوانان باشد». اهدای جایزه ویژه موزاییک مرگ بر آمریکا به «علی عارضی» کارگردان فیلم مستند «رقصنده با گرگ» توسط مادر شهید «حسین اجاقی» که در جریان اغتشاشات سال گذشته به شهادت رسید نیز بخشی دیگر از این برنامه بود.
پس از این برنامه، نامزدهای دریافت جایزه به این شرح اعلام شد:
هیات داوران بخش «آرمان روحالله» متشکل از محمدصادق کوشکی، حجت احمدیزر، مهدی نقویان، روحالله رشیدی و سحر دانشور، آثار گزارش کلارنبرگ (محسن کریمیان)، محرمانه دوحه (محمدحسن یادگاری)، رقصنده با گرگ (علی عارضی)، سر به مهر (مهدی ابراهیمخانی)، فراخوان خونین (حسین پالیزدار)، مهآباد (مسعود دهنوی) و مکرون (سجاد رضازاده) را به عنوان نامزدهای کسب عنوان برگزیده جشنواره عمار معرفی کردند.
در نهایت هم هیات داوران در بخش مستند آرمان روحالله، ضمن تقدیر از اثر «مهآباد» به کارگردانی «مسعود دهنوی» لوح افتخار این بخش را به دلیل «نگرش انتقادی و تهاجمی به واقعیت حاکم بر اروپا، ابتکار و خلاقیت در بیان و فهم و به تصویر کشیدن نزاع حاکم بر آشوبهای ۱۴۰۱» به اثر «مکرون» به کارگردانی «سجاد رضازاده» اهدا کرد. همچنین هیات داوران لوح افتخار دیگر این بخش را به دلیل «حضور بهنگام مستندساز و تلاش برای پاسخگویی به شبهه» به «فراخوان خونین» به کارگردانی «حسین پالیزدار» اهدا کرد.
لوح افتخار دستاورد پژوهشی این بخش نیز به «مهدی پورصفا» برای پژوهش اثر «گزارش کلارنبرگ» اهدا شد.
هیات داوران چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در بخش«ملت قهرمان» متشکل از شهاب طلایی، قربانعلی طاهرفر، محمدمهدی سیار و امیر سعادتی، آثار سرکش (سجاد سلیمانخانی)، آن مرد (عزیز بابانژاد)، آقای شورا (علیرضا باغشنی) و داستان بارانی (حسین نژادموسی) را به عنوان نامزدهای کسب عنوان برگزیده جشنواره عمار معرفی کرد.
لوح افتخار این بخش به اثر «داستان بارانی» به کارگردانی «حسین نژادموسی» اهدا شد. هیات داوران همچنین فانوس این بخش را به دلیل «روایت واقعی و روزآمد از مسائل منطقه محروم سیستانوبلوچستان و ارائه راهحل توسط سوژه اصلی فیلم با توجه توأمان به عدالت و پیشرفت در منطقه» به اثر« سرکش» به کارگردانی سجاد سلیمانخانی اهدا کرد.
هیات داوران در بخش «تاریخ فرهنگی، اجتماعی و دفاع مقدس» متشکل از حبیب احمدزاده، گلعلی بابایی، روحالله رفیعی، سجاد صفارهرندی و جواد رمضاننژاد آثار آخرین زنگی زمانه (مهرداد خاکی)، به رنگ انار (مهدی آخوندی)، پسر خالهها (سیدمحمد محمدی سرشت)، عیدوک (امیر عسکری) و 7 سال اینجا (سیدمصطفی سیدالحسینی) را به عنوان نامزدهای کسب عنوان برگزیده جشنواره عمار معرفی کرد.
لوح افتخار این بخش به «عیدوک» به کارگردانی «امیر عسکری» و «7 سال اینجا» به کارگردانی «سیدمصطفی سیدالحسینی» اهدا شد. هیات داوران فانوس این بخش را به دلیل «انتخاب سوژه مناسب در جهت ترویج منش پهلوانی» به «آخرین زنگی زمانه» به کارگردانی «مهرداد خاکی» اهدا کرد.
همچنین جایزه مردمی تابلوی منقش به سخنان شهید آوینی به سیدمحمد جوزی پیشکسوت تاریخ شفاهی دفاعمقدس اهدا شد. نشان مردمی «استقلال» نیز به دکتر سیدمجتبی عطاردی توسط خانواده دانشمند شهید مجید شهریاری اعطا شد.
لوح افتخار بخش جنگ نرم به حسین الهام برای اثر «پیادهروی شهرت» و دیگر لوح افتخار این بخش به لقمان یداللهی برای اثر «پک آخر» اهدا شد. لوح افتخار بخش نهضت جهانی مستضعفان هم به احسان شادمانی برای کارگردانی «داستان ساحل شرقی» و دیگر لوح افتخار این بخش به علیرضا حسنی برای پژوهش اثر «میراث سمی» اهدا شد. همچنین فانوس این بخش به مهدی افضلزاده برای کارگردانی «داستانهای فوتبال؛ کازابلانکا» اهدا شد.
فانوس و جایزه ویژه خنجر یمنی برای نخستین بار با حضور اهالی یمن در ایران به حسن وزیرزاده برای «قاعده بازی» اهدا شد. در ادامه حسن وزیرزاده با نقد اینکه برخی عزیزان زندگی را با شهربازی اشتباه گرفتهاند، گفت: واقعیت این است که دنیای ما جنگل است و باید همیشه چوبتان کنارتان باشد که اگر حیوانات وحشی حمله کردند از خود دفاع کنید. سپس فانوس جشنواره مردمی فیلم عمار به «رومینا گوادالوپه پرز راموس» سفیر کشور بولیوی در ایران به دلیل مواضع ضد استکباری این کشور تعلق گرفت.
سفیر کشور بولیوی گفت: این جایزه برای من نماد مقاومت است و از یمنیها تشکر میکنم که در راستای حمایت از فلسطین تلاش میکنند. جایزهای که امروز به من داده شد متعلق به همه فلسطینیها و کسانی است که در راه آزادی فلسطین مقاومت کردند.
پخش کلیپی برای یادبود ناصر طهماسب با عنوان «ارزشش را داشت؟» بخش بعدی مراسم اختتامیه بود.
در ادامه با دعوت از هیات داوران، خانواده شهیده فائزه رحیمی دانشجو معلم و از شهدای حادثه تروریستی کرمان و پیمان سلطانینژاد همسر شهید فاطمه سلطانینژاد و پدر شهید محمدامین سلطانینژاد و شهید ریحانه سلطانینژاد ملقب به «دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی»، لوح افتخار بخش حافظه ملی به محمدصالح نیکنام برای اثر «آلترناتیو» و دیگر لوح افتخار این بخش به محمدرضا یوسفی برای «دوئل امجدیه» اهدا شد.
همچنین فانوس این بخش به سعید فضلزرندی برای اثر «جوانمرگ» و دیگر فانوس این بخش به محمدرضا میراضی برای «ایزو ۱۳۶۱» رسید. پخش کلیپی برای یادبود زندهیاد «پروانه معصومی» بخش بعدی مراسم اختتامیه بود. در ادامه با حضور مادر شهیدان شاهآبادی معروف به ننهعلی، لوح یادبودی به نیما معصومی فرزند مرحومه پروانه معصومی اهدا شد.
همچنین هیات داوران در بخش «داستانی» متشکل از مهران رجبی، محمدتقی فهیم، محمدرضا شفیعی، جلال دهقانیاشکذری و سعید مستغاثی در بخش «تیزر فرهنگی» آثار «انگشتر» محمدحسین عباسی، «لحظه» زهرا میری، «تنها گریه کن» محسن اردستانیرستمی و «پیرمرد و دریا» قاسم خسروی را به عنوان نامزدهای کسب عنوان برگزیده جشنواره عمار معرفی کرد. همچنین در بخش «داستانی کوتاه» آثار «اذان صبح به افق یزد» زهره صباغیان، «شورشی» علی سلمانی، «خوانا بنویسید» مرتضی علیزاده، «دنیا منم فوعه» مصطفی آقامحمدلو و «هانه» میثم ملکیپور به عنوان نامزدهای کسب عنوان برگزیده جشنواره عمار معرفی شدند. هیات داوران در بخش «داستانی بلند» آثار «هفت هفت» رضا دهقان، «اخت الرضا» سیدمجتبی طباطبایی، «مصلحت»حسین دارابی و «ایلیاجستوجوی قهرمان» سیدعلی موسوینژاد را به عنوان نامزدهای کسب عنوان برگزیده جشنواره عمار معرفی کرد. لازم به ذکر است هیات داوران در بخش «سریال» آثار «سوران»سروش محمدزاده و «بچه زرنگ»؛ شهید خاوری و محمدمهدی خالقی را به عنوان نامزدهای کسب عنوان برگزیده جشنواره عمار معرفی کرد.
هیات داوران در بخش سریال، لوح افتخار این بخش را به اثر «سوران» به کارگردانی «سروش محمدزاده» اهدا کرد.
همچنین فانوس دستاورد هنری این بخش به آقای «محمدرضا شجاعی» مدیر هنری سریال « سوران» اهدا شد.
هیات داوران در بخش فیلم داستانی بلند، لوح افتخارِ دستاورد هنری این بخش را به اثر «ایلیا، جستوجوی قهرمان» به کارگردانی «سیدعلی موسوینژاد» اهدا کرد.
همچنین هیات داوران فانوس کارگردانی این بخش را به دلیل «روان بودن و بازی بدون اغراق بازیگران» به اثر«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی اهدا کرد.
در ادامه داوران ضمن تقدیر از «آقای شورا» لوح افتخار بخش مستند ملت قهرمان را به حسین نژادموسی برای «داستان بارانی» اهدا کردند.
داوود سلیمانخانی از همه عوامل فیلم «سرکش» و مسؤولان بنیاد فرهنگی روایت فتح تشکر کرد.
اعطای نشان شهید سیاح طاهری به محمد جورکش نماینده ستاد اکران مردمی جشنواره عمار در استان اصفهان توسط همسر شهید سیاح طاهری، بخش پایانی آیین اختتامیه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار بود.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
ترور نیابتی سردار ایرانی
محمد لسانی: در حالی رژیم صهیونیستی ظهر روز گذشته به ساختمان مستشاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه حمله کرد که از شمال، جنوب و غرب درگیر حملات گروههای مقاومت است و کاملا در لاک دفاعی فرورفته و در صورت آتشبس و اتمام جنگ باید منتظر پسلرزه در موجودیت سیاسی حزب حاکم نیز باشد.
انگیزه و هدف حملات دیوانهوار صهیونیستها در تدارک و اجرای فهرست بلندبالای ترور چیست؟ به نظر میرسد باید انگیزه را از هدف جدا کنیم. انگیزه، بیشتر ساحت روانی و هدف، ساحت محاسباتی دارد. آنچه مشخص است بنیامین نتانیاهو سعی دارد با زنجیرهسازی از عملیاتهای پیوسته، وجههسازی کرده و برای خود اقتدارآفرینی کند. این انگیزه، بسیار سطحی و کودکانه است چرا که به هیچ عنوان، پرکننده خلأهای موجود با وجود شکافهای جاری در بدنه اجتماعی و سیاسی داخل این رژیم نیست. اما هدف رژیم صهیونیستی از ورود به چند جبهه و باز کردن آتش به جغرافیاهای مختلف، گسترده کردن میدان نبرد و به میدان آوردن قدرتهای فرامنطقهای است تا بتواند برای ستون فقرات شکسته شده و ترمیمناپذیر خود، تکیهگاهی هرچند موقت پیدا کند. ترور سردار شهید حجتالله امیدوار معروف به حاج صادق، معاون اطلاعات نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه به فاصله چند روز از اصابت موشک به مقر صهیونیستها در اربیل، شاید این شبهه را ایجاد کند که اسرائیل، جواب آن حمله را داده و موازنه را برقرار کرده است. این برداشت از اساس خطا است چرا که اگر ساختار و بافتار هر یک از این عملیاتها را بررسی کنیم درمییابیم به هیچ عنوان از یک جنس و وزن نیستند که در یک کفه قرار بگیرند.
1- جمهوری اسلامی به شبکه ارتباطی حمله کرد اما رژیم صهیونیستی به فرد موثر (حاجصادق)؛ در وزنکشی بین شبکه روابط و یک چهره قطعا شبکه انسانی اهمیت بالاتری دارد و به سختی قابلیت جایگزینسازی دارد.
2- جمهوری اسلامی، زیرساخت آموزشی و اقتصادی طرف عملیات نظامی را هدف قرار داد اما رژیم صهیونیستی عامل نظامی را. گروههای مختلف که در مقر صهیونیستها در اربیل تجمع کرده بودند بر صادرات نفت، هتلسازی، گزینش و عضوگیری موساد، آموزش چریکی و میدانی تمرکز داشتند. یعنی زیرساخت عملیات نظامی و امنیتی توسط سپاه پاسداران مورد هجوم واقع شد اما در حمله اسرائیل عملا نیروهای نظامی که آخرین حلقه هستند ترور شدند. به عبارت بهتر، جمهوری اسلامی، زنجیره تأمین آشوب را از هم پاره کرد که موفقیتی استراتژیک و طولانیمدت است.
3- عملیات ایران، افشاگرانه و بیدارکننده بود، بر خلاف عملیات مخفی و سکوت کامل رژیم صهیونیستی پس از حمله به ساختمان سوریه. در حالی که اقلیم کردستان بارها ارتباط خود با عوامل موساد را تکذیب میکرد اما عملیات ایران، عملا برجسته کردن دروغ و افشای واقعیت بود که در ملتهای منطقه نیز توانست یک موج حمایتی را زنده کند. اعلام رسمی این حمله از سوی چهرههای اصلی سپاه پاسداران مانند سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران نیز نشان از اقتدار در اجرا و اعلام داشت. این مساله برخلاف ترور بزدلانه و مخفیانه سرداران سپاه در ساختمان مستشاری سوریه توسط عوامل رژیم صهیونیستی است.
4- ایران بدون حضور میدانی و صرفا با به کارگیری مختصات جغرافیایی توانست از چندصدکیلومتر دورتر به هدف ضربه بزند اما در عملیات صهیونیستها در سوریه، نیروی هوایی این رژیم مداخله میدانی و حضوری داشت. اعمال قدرت ایران از فواصل دور یک مزیت و عامل هشدار برای ماجراجویان منطقهای و فرامنطقهای است اما رژیم صهیونیستی صرفا با بلندکردن هواپیماها و پهپادهای خود توانست ضربه میدانی وارد کند.
5- عملیات ایران در داخل خاک کشوری انجام شد که همسو با راهبردهای مقاومت است و یک دولت متخاصم به حساب نمیآید اما رژیم صهیونیستی در حالی به خاک سوریه حمله کرد که هویتا، در جنگ و نزاع سرزمینی با آن قرار دارد و این اقدام میتواند شعلهورکننده اختلافات بیشتر و گسترانیدن آتش به درون سرزمینهای اشغالی باشد.
به عبارت دقیقتر، عملیات پیشدستانه ایران با کمترین هزینه برایش بوده اما عملیات رژیم صهیونیستی میتواند جبهه مقاومت را در سوریه یا لبنان، شعلهور و ترور را به جنگ ویرانکننده علیه اسرائیل بدل کند.
6- جمهوری اسلامی در عملیات اربیل از صفر تا صد بر توانمندی اطلاعاتی و عملیاتی خود متکی بود، در حالی که رژیم صهیونیستی از پشتیبانی سیا و همراهی جاسوسی کشورهای دیگر برخوردار بود. یادمان نمیرود 7 ماه پیش نام صادق امیدزاده در واشنگتنپست مطرح شد و گرا به تیمهای ترور داده شد. نکته جالب توجه اینکه در مطلب این نشریه آمریکایی، از این شهید بزرگوار به عنوان طراح و مغز متفکر اخراج آمریکا از سوریه نام برده شده بود و چه بجاست که وی را شهید تقابل با آمریکا و شیطان بزرگ بدانیم. رژیم صهیونیستی به واقع سپر بلای آمریکا در منطقه و مجری طرحهای آن است و هویتی از خود ندارد. اینکه آمران ترور را آمریکاییها و عاملان آن را صهیونیستها بدانیم واقعیتی است که قابل کتمان نیست و بهای آن نیز فقط و فقط اخراج آمریکا از سوریه و کل منطقه است.
ارسال به دوستان
ماهواره جدید ایرانی توسط ماهوارهبر قائم ۱۰۰ نیروی هوافضای سپاه در مدار ۷۵۰ کیلومتری قرار گرفت
با ثریا تا ثریا
ماهواره ثریا با جرم تقریبی 50 کیلوگرم متعلق به پژوهشگاه فضایی ایران (وزارت ارتباطات) صبح دیروز با موفقیت به فضا پرتاب شد و در مدار ۷۵۰ کیلومتری قرار گرفت. این ماهواره با ماهوارهبر 3 مرحلهای سوخت جامد قائم ۱۰۰ نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فضا پرتاب شد. این برای نخستین بار است که ایران یک ماهواره را در مدارهای بالاتر از ۵۰۰ کیلومتر با موفقیت قرار میدهد. بر اساس دادههای دریافتی از ماهواره، عملیات تزریق در مدار به خوبی و با دقت انجام شده و هماکنون دادههای تلهمتری ماهواره در حال دریافت است. با پرتاب این ماهواره تحقیقاتی، بسیاری از زیرسیستمهای توسعهیافته توسط پژوهشگاه فضایی ایران نیز در شرایط تست مداری قرار میگیرند و راه برای توسعه سریع صنعت فضایی بومی ایران هموارتر میشود، ضمن اینکه این پرتاب گامی مهم در راستای افزایش توانمندی تزریق ماهواره در مدارهای بالاتر محسوب میشود.
این پرتاب با حضور سردار سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه، حسن سالاریه رئیس سازمان فضایی، سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه و جمعی از مقامها و مسؤولان کشوری و لشکری صورت گرفت. آزمایش پروازی این ماهوارهبر با موتور سوخت جامد مرحله اول رافع با موفقیت انجام شده و قائم ۱۰۰ نخستین ماهوارهبر سهمرحلهای سوخت جامد ساخت کشور است که توسط دانشمندان نیروی هوافضای سپاه ساخته شده است. در آزمایش موتور مرحله اول ماهوارهبر قائم ۱۰۰ که همان موتور سوخت جامد رافع است و دیماه ۱۴۰۰ آزمایش زمینی خود را با موفقیت پشت سر گذاشته بود، مورد آزمایش پروازی زیر مداری قرار گرفت. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در این باره نوشت: به فضل الهی، دهمین پرتاب فضایی در دولت مردمی انجام و رکورد جدیدی در ارتفاع پرتاب ثبت شد. وی افزود: ماهوارهبر قائم۱۰۰ با موفقیت محموله خود را در مدار ۷۵۰ کیلومتری قرار داد. وزیر ارتباطات تاکید کرد: قائم ۱۰۰ که قابلیت حمل تا 100 کیلو را دارد، در سومین پرتاب آزمایشی خود، یک محموله تحقیقاتی با جرم تقریبی ۵۰ کیلوگرم را در مدار ۷۵۰ کیلومتری دایروی قرار داد. زارعپور گفت: قائم ۱۰۰ از نوع سوخت جامد است که توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران ساخته شده است.
* بالاتر از خیام
پرتاب موفقیتآمیز ماهواره ثریا به مدار 750 کیلومتری در حالی انجام شده است که سال گذشته ایران با کمک روسیه ماهواره خیام را در مدار 500 کیلومتری قرار داده بود. ماهواره خیام که یک ماهواره سنجش از دور است به سفارش سازمان فضایی ایران توسط یک شرکت روسی ساخته شده و ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ توسط موشک روسی سایوز از پایگاه فضایی بایکونور قزاقستان در مدار 500 کیلومتری قرار گرفت. البته وزن ماهواره خیام 600 کیلوگرم بود و از این حیث یک پرتاب مهم و راهبردی در صنعت فضایی ایران به حساب میآید. ضبط و ثبت تصاویر با دقت یک متر از روی سطح زمین از ویژگیهای منحصربهفرد ماهواره خیام است. با این حال اهمیت پرتاب موفقیتآمیز ماهواره ثریا این است که در مدار 750 کیلومتری قرار گرفته و این بالاترین ارتفاعی است که ایران تاکنون توانسته ماهوارههای خود را در آن قرار دهد.
* قائم تا مدار 36 هزار کیلومتری
پروژه موشکهای ماهوارهبر قائم برای استقرار ماهوارههای حداقل 100 کیلوگرم در مدار تا 1000 کیلومتری زمین شروع به کار کرد. بر اساس این گزارش، آبان 1401 پرتاب زیرمداری ماهوارهبر قائم 100 نیروی هوافضای سپاه با موفقیت انجام شد. با این پرتاب موفقیتآمیز قائم 100 نخستین ماهوارهبر سه مرحلهای سوخت جامد ساخت کشور شد. قائم 100 اگرچه اکنون ماهواره 50 کیلوگرمی ثریا را در مدار 750 کیلومتری قرار داده است اما سال گذشته در زمان آزمایش موفق این ماهوارهبر اعلام شد قائم 100 با سه مرحله سوخت جامد قادر خواهد بود ماهوارههای با وزن 80 کیلوگرم را در مدار 500 کیلومتری از سطح زمین قرار دهد. سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در حاشیه آزمایش موفق این ماهوارهبر گفت: کشورهای مستکبر به سرکردگی رژیم پلید و تروریستی آمریکا با بسیج تمام عده و عده خود در مقابل پیشرفت ملت عظیمالشأن ایران صفآرایی کردهاند و تحمل موفقیتهای غرورانگیز جمهوری اسلامی ایران را ندارند. وی تأکید کرد: همت و تلاشهای مجاهدانه جوانان دانشمند ایران اسلامی که تحت هدایتهای مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا مدظله العالی این دستاوردهای بزرگ را در سایه سنگینترین تحریمهای تاریخ بشریت برای کشور عزیزمان به ارمغان آورده است، راهبرد ایران قوی را پیش روی خود دارد و بدون هیچ تردیدی، با قدرت و سرعت حرکت پیشرونده خود برای فتح قلههای بلند دانش و رسیدن به فناوریهای نوین و برتر را ادامه خواهیم داد.
ارسال به دوستان
بزرگترین حمله مقاومت عراق به پایگاه اشغالگران آمریکایی در این کشور با شلیک ۴۰ راکت و موشک
بالستیک در عینالاسد
* رویترز: مقامات آمریکایی میگویند برخی موشکهای شلیک شده از نوع بالستیک بوده که بر اثر آن چندین نظامی آمریکایی مجروح شدهاند/ * حمله مهم مقاومت عراق به اهدافی در بندر حیفا
گروه بینالملل: روز گذشته منابع عراقی از حمله جدید به محل استقرار نظامیان اشغالگر آمریکایی در پایگاه عینالاسد در استان الانبار در غرب این کشور خبر دادند. مقاومت اسلامی عراق در بیانیهای اعلام کرد یک حمله سنگین موشکی به پایگاه اشغالگران آمریکایی در عینالاسد در غرب عراق انجام داده است. بلافاصله پس از اعلام خبر حمله موشکی مقاومت عراق به پایگاه عینالاسد، العربیه به نقل از یک منبع امنیتی عراقی اعلام کرد عینالاسد با بیش از 20 موشک هدف قرار گرفته است. همزمان برخی منابع به المیادین اعلام کردند: پایگاه عینالاسد هدف حمله سنگین موشکی قرار گرفته است. حداقل 10 موشک به حومه و بخش استقرار نیروهای آمریکایی اصابت کرده است. برخی موشکها از سوی سامانههای پدافندی آمریکایی ساقط شده است. این اظهارنظرها اما با اعلام مقامات آمریکایی در گفتوگو با رویترز تکمیل شد. یک مسؤول آمریکایی به خبرگزاری رویترز اعلام کرد عینالاسد هدف حملات موشکی بالستیک قرار گرفته است. این مسؤول آمریکایی به زخمی شدن شماری از نظامیان آمریکایی در این پایگاه اذعان کرد. برخی منابع عراقی اعلام کردند 40 موشک به این پایگاه شلیک شده است. بامداد روز جمعه نیز هشدار آژیر خطر در شهر حیفا به صدا درآمد. این بار چندم است که این شهر بندری در سرزمینهای اشغالی فلسطین مورد اصابت موشک یا پهپاد قرار میگیرد. در چند هفته بعد از جنگ غزه این شهر آماج حملات نیروهای مقاومت از درون لبنان، سوریه و عراق بوده است که نشان میدهد حملات به بندر ایلات یا امالرشاش به ارتش یمن سپرده شده و حملات به حیفا هم توسط بخش دیگری از محور مقاومت انجام میشود.
2 شب قبل بود که رسانههای صهیونیستی از شنیده شدن صدای چند انفجار در حیفا خبر دادند. بر پایه گزارش رسانههای عبری، آژیر خطر مجددا در شمال فلسطین اشغالی در پی نفوذ یک پهپاد به آسمان بندر اشغالی حیفا به صدا درآمد.
کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در پی شنیده شدن آژیر هشدار در آسمان شهر اشغالی حیفا مدعی شد یک پهپاد با نفوذ به آسمان حیفا در مسیر هدف قرار دادن یک کارخانه نظامی رهگیری شده است. از سوی دیگر، منابع با انتشار ویدئوهایی از حمله راکتی موفق گروههای مقاومت به اهدافی در شهر اشغالی حیفا و وقوع انفجارهای مهیب خبر دادند.
برخی منابع عبری نیز ادعا کردند حمله به حیفا از خاک لبنان انجام شده است. منابع خبری هنوز درباره جزئیات و خسارات این حمله گزارشی منتشر نکردهاند. گفتنی است گروههای مقاومت بارها حملات موشکی و پهپادی ضد شرکت «رافائل» از بزرگترین شرکتهای رژیم صهیونیستی در زمینه ساخت تجهیزات جنگی پیشرفته در شهر حیفا انجام دادهاند.
اوایل عملیات توفان الاقصی و اواخر مهرماه حیفا برای نخستین بار شاهد حملات مهمی بود. نیروهای مقاومت فلسطین از غزه با موشکهای «عیاش 250» بندر حیفا را مورد اصابت قرار دادند که خسارات زیادی به بار آورد.
همچنین اواخر آبان سال جاری هم دوباره این بندر ساحلی که برای اسرائیل از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، مورد حمله موشکی قرار گرفت. در همان زمان همزمان با حملات موشکی نیروهای مقاومت فلسطینی به سرزمینهای اشغالی، رسانههای عبری از وقوع انفجاری مهیب در جنوب شهر بندری حیفا خبر داده بودند.
منابع عبری ادعا کردند یک شیء مهاجم در آسمان شهر حیفا رهگیری شده اما آژیرهای هشدار در این شهر به صدا درنیامده است. برخی منابع نیز گزارش دادند سامانههای پدافند موشکی گنبد آهنین و پاتریوت برای رهگیری هدفی در آسمان حیفا فعال شدند. دقایقی بعد رسانههای صهیونیستی ادعا کردند یک فروند پهپاد ورودی از حریم هوایی لبنان از سمت دریا به منطقه حیفا رهگیری شده است.
اوایل دی امسال هم رسانههای صهیونیستی که اخبار مربوط به انفجارها در بندر حیفا را شدیدا سانسور میکنند، اعلام کرده بودند 3 شیء مشکوک را در نزدیکی بندر حیفا شناسایی کردهاند که به گفته مقاومت این اشیا همان پهپادهای مقاومت بودند که به بخشی از بندر حیفا اصابت کردند. سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد در پی عبور پهپاد از مرز لبنان، سامانههای پدافندی در شمال حیفا فعال شدهاند. وی مدعی شد ارتش رژیم صهیونیستی پهپاد نفوذی را رهگیری کرده است. شهرکنشینان صهیونیست نیز اعلام کردند صدای چندین انفجار را در حیفا و «کریات حاییم» شنیدهاند.
اما یکی از مهمترین حملات به حیفا توسط مقاومت عراق انجام شد. اوایل دی امسال مقاومت عراق با یک موشک دوربرد الارقب (کروز پیشرفته) یک هدف حیاتی را در حیفای اشغالی مورد اصابت قرار داد.
«حسین الموسوی» سخنگوی جنبش نجبای عراق در سخنانی درباره بمباران حیفا گفت: «این پیام روشنی است که محور مقاومت از اهداف راهبردی خود در منطقه دست برنمیدارد». الموسوی گفت: «مقاومت میتواند این نبرد را برای مدت طولانی مدیریت کند، زیرا تواناییهایی دارد که آن را قادر میکند در زمان طولانی به جنگ ادامه دهد».
سخنگوی جنبش نجبا همچنین افزود: «هدف قرار دادن حیفا پیامی از سوی مقاومت است که میتواند به مناطقی فراتر از آن دست یابد. ما یک هدف روشن داریم و آن این است که نقشه آمریکا در منطقه را به هم بزنیم و تلاشهای دشمن صهیونیستی در غزه را منحرف کنیم. ما درباره یک هدف لحظهای صحبت نمیکنیم، بلکه درباره یک سیستم یکپارچه برای مقابله با آنچه آمریکا و رژیم صهیونیستی انجام میدهند صحبت میکنیم».
از سویی همین چند روز قبل هم صدا و تصویر انفجاری مهیب در حیفا شنیده و منتشر شد که بسیاری از مسؤولان صهیونیست را به تکاپو انداخت. در حالی گمانهزنیهای رسانهای از احتمال اصابت یک موشک به حیفای اشغالی خبر میدهد که مسؤولان صهیونیست ادعای دیگری درباره علت این انفجار مطرح کردهاند. «فراس یاغی» کارشناس امور رژیم صهیونیستی در گفتوگو با شبکه المیادین تاکید کرد: به نظر میرسد یک حادثه امنیتی در خلیج حیفا رخ داده و محافل اسرائیلی از اصابت یک موشک به این منطقه سخن میگویند.
در حالی محافل خبری از احتمال اصابت یک موشک به حیفای اشغالی خبر دادهاند که مسوولان آتشنشانی در رژیم صهیونیستی مدعی شدند انفجار حیفا در رآکتور «کارمل الیونز» رخ داده و برآوردهای اولیه نشان میدهد این انفجار به دلیل «فشار زیاد داخل بدنه» بوده است.
محور مقاومت در عراق، لبنان، سوریه و یمن بارها بعد از عملیات توفان الاقصی نشان داده است براحتی میتواند اسرائیل را هدف قرار دهد. هر کدام از این اضلاع به صورتی وارد این درگیری شدهاند؛ یمن با بستن دریای سرخ به روی اسرائیل و زدن بندر ایلات، عراق با حمله به جولان اشغالی و بندر حیفا و لبنان هم با درگیری و زدن پایگاههای اسرائیل در شمال سرزمینهای اشغالی این کار را انجام میدهند.
همچنین روز گذشته پایگاه آمریکایی عینالاسد واقع در غرب عراق مورد هجوم گسترده موشکی قرار گرفت. صابریننیوز به نقل از منابع ویژه خود گزارش داد این حمله از نظر تعداد موشکها بزرگترین حمله به پایگاه عینالاسد از زمان شروع حملات به پایگاههای آمریکایی بعد از هفتم اکتبر به شمار میرود. منابع خبری اعلام کردند مقاومت اسلامی عراق مسؤولیت این حمله را بر عهده گرفته است. مقاومت اسلامی عراق از زمان آغاز تجاوزهای رژیم صهیونیستی به غزه در هفتم اکتبر، همواره پایگاههای آمریکایی در عراق و سوریه را مورد هدف قرار داده است.
روز گذشته همچنین ارتش یمن کلیپی از کشتی آمریکایی توقیف شده منتشر کرد که در آن تصاویر شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس به نمایش گذاشته شده است.
ارسال به دوستان
خودزنی ناوهای انگلیسی در خلیج فارس
ظاهرا نیروی دریایی سلطنتی انگلیس در حال شکست خوردن از دشمن فرضی است و بعید به نظر میرسد آمریکاییها بتوانند روی شراکت روباه پیر برای جنگهای دریایی پیش رو در خاورمیانه حساب باز کنند. اخیرا در شبکههای اجتماعی ویدئویی از تصادف ۲ ناوچه انگلیسی در ساحل جزیره بحرین منتشر شده که باعث سوراخ شدن بدنه یکی از آنها میشود. در این سانحه که پنجشنبه گذشته رخ داده و توسط سخنگوی ارتش بریتانیا نیز تایید شده، ۲ کشتی مینروب نیروی دریایی سلطنتی در اسکلهای نامعلوم که به نظر میرسد غیرنظامی باشد با هم برخورد میکنند. سخنگوی نیروی دریایی بریتانیا در بیانیهای جمعه گذشته اعلام کرد: «ما از حادثهای درباره ۲ شکارچی مین در بحرین مطلع هستیم. این حادثه تلفات جانی نداشته است و اظهارنظر بیشتر تا زمانی که تحقیقات ادامه دارد جایز نیست».
این تصادف زمانی رخ داد که کشتی جنگی ضدمین کلاس هانت به نام چیدینگ فولد حین پهلو گرفتن در مکانی نامعلوم در ساحل جنوب خلیج فارس، به عقب حرکت میکند و در کمال تعجب، کاپیتان، ملوانان و سامانه ناوبری آن حضور یک کشتی ضد مین دیگر کلاس بنگور لنگرانداخته در کنار اسکله به نام سنداون را در فاصل چند متری خود تشخیص نمیدهند! در نهایت چیدینگ فولد به کمرکش سمت چپ سنداون برخورد میکند. یک منبع نظامی ناشناس به نقل از مجله دفاعی بریتانیا (UK Defence Journal) گفت که تیمهایی برای بررسی آسیب و ایجاد طرحی برای تعمیرات اعزام خواهند شد.
آنچه از تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی مشخص است، حفره قابل توجهی است که بر اثر این تصادف در بدنه بنگور به وجود آمده است. مینروبهای کوچکتر کلاس بنگور سال 2000 به آب انداخته شدهاند و برای کشف مینهای دریایی تا عمق 200 متری (655 فوت) استفاده میشوند.
کلاس بنگور حامل پهپادهای دریایی سیفاکس (روباه دریایی) است که برای کمک به غواصان در عملیات پاکسازی مین هنگام خنثی کردن مواد منفجره استفاده میشود. از این کشتی در سال 2011 در جریان مداخله ناتو در لیبی برای سرنگونی معمر قذافی به منظور گشتزنی در سواحل شمال آفریقا استفاده میشد. مینروب کلاس هانت نیز دهه 1980 میلادی وارد خدمت نیروی دریایی سلطنتی شد و نقش ثانویه را به عنوان کشتی گشتی فراساحلی ایفا میکند. این کشتی نظامی پس از یکسری ارتقا به امواج سونار پیشرفته و تقویت بدنهاش با پلاستیک تقویتشده با شیشه و سایر مواد غیرآهنی برای کاهش اثرات مغناطیسی، تبدیل به ناوگان ضدمین اصلی نیروی دریایی انگلیس شد.
طنز ماجرا اینجاست که کشتیهای ضدمین کلاس هانت اساسا برای ردیابی و انهدام مینهای دریایی در فواصل زیاد ساخته شدهاند اما کشتی چیدینگ فولد که با عنوان ام 37 نیز شناخته میشود، یک ناوچه را در چند متری خود تشخیص نداد!
طنز دیگر ماجرا به عنوان کشتی چیدینگ فولد بازمیگردد که از نام یک روستا در منطقه ساری در جنوب لندن اقتباس شده و به مفهوم «طویله سرزنشگر» است. حال آنکه در غائله اخیر این طویله شناور پادشاهی انگلیس نقشی کاملا قابل سرزنش داشت.
اواخر بهار 2014، کشتی چیدینگ فولد همراه با ناوچه پنزانس برای استقرار ۳ ساله به خلیج فارس منتقل شد. سال 2017 یعنی پس از آنکه انگلیسیها بار دیگر در بخشی از پایگاه دریایی قدیمی خود در شمال جزیره بحرین مستقر شدند، این کشتی 750 تنی 60 متری توسط خواهر مینروبش به نام لدباری جایگزین شد و به بریتانیا بازگشت.
اواسط سال 2020، چیدینگ فولد دوباره با همکاری پنزنس به منطقه خلیج فارس بازگشت تا به عنوان بخشی از اسکادران 9 فروندی مقابله با مین پایگاه دریایی انگلیسی جوفیر در جزیره بحرین فعالیت کند. این پایگاه در حقیقت بخشی از پایگاه ناوگان پنجم نیروی دریای آمریکا در این جزیره جنوب خلیج فارس است و بازگشت ناوگان انگلیس به آن قرار بود نشانه قدرتنمایی فرابحری مجدد استعمار پیر باشد ولی حالا خودزنی کشتیهای نظامی انگلیسی در خلیج فارس خبر بدی برای لندن و واشنگتن محسوب میشود، چون نشان میدهد آنگلوساکسونها برای یک جنگ دریایی واقعی چه در تنگه هرمز، چه در دریای سرخ آماده نیستند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|