|
اخبار
دیدار فرمانده کل سپاه با خانواده سردار شهید موسوی
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دیدار با خانواده سردارشهید سیدمهدی موسوی گفت: او از شخصیتهای ممتاز، درخشان و برجسته سپاه بود.
سرلشکر حسین سلامی به همراه هیاتی با حضور در منزل پدر سردار سرتیپ پاسدار شهید سیدمهدی موسوی، از همراهان رئیسجمهور شهید و فرمانده یگان حفاظت ریاستجمهوری با اعضای خانواده و نزدیکان وی دیدار و گفتوگو کرد.
سرلشکر سلامی در این دیدار با تجلیل از شخصیت و نقشآفرینیهای مجاهدانه و فداکارانه سردار شهید موسوی اظهار کرد: حداقل ۱۵ سال ایشان را از نزدیک میشناختم و با وی ارتباطات بسیار نزدیکی داشتم. شهید موسوی در واقع یکی از شخصیتهای ممتاز، درخشان و برجسته سپاه بود. وی شهید موسوی را در وفای به عهد و مسؤولیتی که عهدهدار بود بسیار جدی دانست و افزود: در عین حال او با همکاران خود بسیار متواضع، صمیمی و مهربان بود و شخصیت ایشان ترکیبی از احساس مسؤولیت فوق بالا، پذیرش ماموریتهای سنگین، حس وفاداری، روح فداکاری و نگاه جهادی به مسؤولیت و نترسیدن از کارهای سخت بود.
سرلشکر سلامی با بیان اینکه چون رئیسجمهور شهید یک شخصیت بسیار مردمی و در میان مردم بود و این روحیه ماموریت حفاظت از ایشان را سخت میکرد، گفت: این واقعیت وضعیتی را ایجاد میکرد که جسم، جان و روح گروه حفاظت را درگیر میکرد اما شهید موسوی ماموریت حفاظت از رئیسجمهور شهید آیتالله رئیسی را به گونهای شایسته انجام میداد و مردم به راحتی و سهولت با رئیسجمهور خود ارتباط برقرار میکردند. فرمانده کل سپاه تاکید کرد: هیچ چیز شهادت پاسخگوی تلاشهای بیوقفه و خالصانه شهید موسوی نبود.
***
مخبر در جلسه هیأت دولت:
آیتالله رئیسی نقش موثری در «احیای روابط خارجی ایران» داشت
سرپرست ریاستجمهوری از سرپرست وزارت امور خارجه خواست اقدامات حمایتی جمهوری اسلامی ایران از حقوق مردم فلسطین بویژه اهالی غزه را دنبال کند.
محمد مخبر صبح دیروز در جلسه هیات دولت با محکومیت شدید تداوم جنایات رژیم صهیونیستی به غزه، بویژه حمله به محل اسکان پناهندگان در رفح، از سرپرست وزارت امور خارجه خواست به طور جدی اقدامات حمایتی جمهوری اسلامی ایران از حقوق مردم فلسطین بویژه اهالی غزه را با همان همت و تلاش شهید امیرعبداللهیان دنبال کند. سرپرست ریاستجمهوری حمایت و پیگیری حقوق مردم فلسطین بویژه غزه را یکی از حقوق رئیسجمهور شهید بر گردن دولت دانست.
مخبر در بخش دیگری از سخنانش تمجید از مهارت و توانمندیهای شخصی شهید رئیسی در احیای ارتباطات بینالمللی کشورمان را یکی از نکات مشترک در سخنان سران و مقامات خارجی که در روزهای پس از شهادت آیتالله رئیسی با آنان دیدار یا گفتوگو داشته، عنوان کرد و اظهار داشت: تقریبا همه این مقامات تصریح داشتند که رئیسجمهور شهید، نقش مؤثری در احیا و ارتقای سطح روابط خارجی کشورمان داشته است.
***
باقری: جریانهای مقاومت وابسته به ایران نیستند
سرپرست وزارت امور خارجه کشورمان گفت غربیها میخواهند اینطور القا کنند که جریانهای مقاومت وابسته به ایران هستند، در حالی که در واقعیت اینطور نیست. علی باقری دیروز در مراسم گرامیداشت سالگرد رحلت امام خمینی(ره) با عنوان «فلسطین و مقاومت در منظومه فکری امام راحل»، ضمن تسلیت شهادت شهدای خدمت اظهار کرد: ما کارکنان و اعضای دستگاه سیاست خارجی، امیر دیپلماسی ایران و سردار دیپلماسی مقاومت یعنی شهید امیرعبداللهیان را از دست دادیم. وی ادامه داد: انقلاب ما همواره با خونهای پاک، بارورتر شده و دشمنان هیچگاه نتوانستند از رهگذر این صدمات چیزی را عاید خود کنند؛ هر چند از دست دادن این عزیزان برای ما خسارت است.
سرپرست وزارت امور خارجه کشورمان گفت: ما سربازان حضرت آیتالله خامنهای، همچنان سربازان امام خمینی(ره) هستیم و باقی خواهیم ماند. امام(ره) در مسیر حرکت انقلاب اسلامی نوآوری ایجاد کردند. وی گفت: در عرصه سیاست خارجی نخستین شخصیتی که توانست سیاست خارجی مبتنی بر تفکر دینی را اجرایی کند، امام راحل بود. سرپرست وزارت خارجه گفت: همواره تهدیدها توسط ملت ما به فرصتهای بزرگ تبدیل شده است؛ امتداد انقلاب اسلامی، جریان مقاومت است و این جریان الهام گرفته از انقلاب اسلامی است اما غربیها میخواهند اینطور القا کنند که جریانهای مقاومت وابسته به ایران هستند در حالی که در واقعیت اینطور نیست. وی ادامه داد: جریانهای مقاومت به بلوغ رسیدهاند و خودشان تصمیم میگیرند.
***
پیام سرلشکر رشید به سیدحسن نصرالله
فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتمالانبیا(ص) درگذشت والده رهبر حزبالله لبنان را تسلیت گفت. متن پیام تسلیت فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتمالانبیا(ص) به این شرح است:
درگذشت والده مکرمه حضرت عالی را به محضر شریفتان صمیمانه تسلیت عرض میکنم. زهی سعادت چنان مادری که مجاهدی فیسبیلالله چون شما سید مقاومت را در دامن پاک و پرمهر خود برای جهان اسلام پروراند. از محضر حضرت باری تعالی، رضوان بیپایان الهی و تنعم در محفل انس مقربان و اولیای الهی را برای آن مرحومه مکرمه و صبر و اجر و عزت و پیروزی روزافزون برای حضرت مستطاب عالی و جبهه بزرگ و پرافتخار جهاد و مقاومت را مسألت دارم.
ارسال به دوستان
وزیر کشور عراق با سرلشکر باقری دیدار کرد
وزیر کشور عراق با رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دیدار و گفتوگو کرد. «عبدالامیر الشمری» وزیر کشور عراق با حضور در دانشگاه دفاع ملی در تهران، با سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دیدار کرد. در این دیدار موضوعاتی همچون اربعین حسینی، آموزش و همکاریهای مرزی مورد گفتوگو قرار گرفت.
ارسال به دوستان
جایگاه ارزنده ایران در ابعاد بینالمللی به رغم تهدیدها و تحریمها شکل گرفته است
«ایران» خیمهگاه ثبات و امنیت
گروه سیاسی: یازدهم سپتامبر 2001، زمانی که برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک فروریخت، تا چند روز خبری از «دیک چنی» معاون رئیسجمهور وقت، «جورج بوش» نبود. گفته میشد او را در جای امنی مخفی کردهاند تا اگر بوش ترور شد، حداقل معاونی باقی مانده باشد که بتواند کشور را اداره کند! هر چند بعدها عنوان شد مخفی کردن دیک چنی بخشی از بازی رسانهای و ساختگی دولت بوش برای تزریق وحشت در میان مردم آمریکا بود اما این حربه از واقعیاتی نشأت میگرفت که ریشه در اذهان مردم این کشور داشت.
روایت آمریکای بعد از یازدهم سپتامبر نشان میدهد حفظ ثبات و آرامش در یک کشور پس از وقایع بزرگ، دغدغهای است که همواره مردم آن کشور را درگیر خود میکند. این وقایع چه طبیعی باشد چه غیرطبیعی، بسته به شرایط و ثبات آن کشورها در زمان وقوع حادثه، تاثیرات خاص خود را میگذارد.
شامگاه 30 اردیبهشت 1403، در شب بیمها و امیدها و زمانی که هنوز جستوجوها برای یافتن بالگرد رئیسجمهور شهید ادامه داشت، رهبر انقلاب در دیدار خانواده جمعی از پاسدارها گفتند: «مردم ایران نگران نباشند. هیچ اختلالی در کشور به وجود نمیآید». جمله اطمینانبخش رهبری همان شب شنیده و پذیرفته شد، چرا که هم گوینده این سخن و هم کشوری که ایشان راهبریاش میکنند، در شرایطی قرار دارد که باعث میشود تاب آوری جامعه ایران حتی در برابر خبر شوکهکننده شهادت رئیسجمهور نیز به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
«تابآوری جوامع در برابر رخدادها» بحث مهمی در علوم سیاسی و اجتماعی است. از سوی دیگر واکنش دیگران یا به تعبیر دیگر برخورد خارجیها با وقایعی که در داخل یک کشور رخ میدهد، بُعد دیگر این مساله را شامل میشود.
در تاریخ معاصر ایران میبینیم که وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، همسایه غربی ما فرصت را برای حمله به ایران مغتنم دانست. طبق گفته صلاح عمر علی، نماینده وقت عراق در سازمان ملل، صدام پیش از حمله به ایران گفته بود: تغییر نظام در ایران یک فرصت تاریخی است که شاید تا 100 سال دیگر نصیب ما نشود. باید از این فرصت استفاده کنیم!
زمانی که صدام این حرف را میزد، هنوز نهادهای انقلابی فرصت استقرار کامل در ایران را نیافته بودند. 8 سال جنگ تحمیل شده به ایران، ناشی از واکنشی بود که یک کشور خارجی به تحولات داخلی کشورمان داشت اما ایران امروز به چنان ثبات و جایگاهی در منطقه و جهان رسیده است که در پی شهادت رئیسجمهور نهتنها هیچ کشوری حتی فکر سوء استفاده از این موقعیت را به ذهنش خطور نمیدهد، بلکه بیش از 60 هیات بلندپایه از کشورهای مختلف جهان برای شرکت در مراسم تشییع رئیسی و همراهانش حضور مییابند و ایران اسلامی دریافتکننده 330 پیام تسلیت از سوی کشورها و مقامات مختلف جهان میشود.
ایران امروز را میتوان قویترین ایران سدههای اخیر دانست؛ کشوری که کمتر از نیم قرن قبل شاهد انقلابی بزرگ بود، در تاریخ معاصرش فراز و فرودها و وقایع بسیاری را شاهد بوده که اگر برای دیگر کشورها رخ میداد، شاید اکنون حتی نامی از آن کشورها باقی نمیماند!
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تا یک دهه ایران درگیر اغتشاشات داخلی و همچنین جنگ 8 ساله تحمیلی بود. با پایان جنگ هرچند به تعبیر امام، این جنگ و ایستادگی ملت در برابر جهان حامی صدام، کشورمان را تا سالها از چشم طمع بیگانگان بیمه کرد اما به هر حال ایران در حالی از یک جنگ تمامعیار خارج شده بود که حمله عراق به کویت، بهانه حضور بیش از پیش آمریکا را در منطقه پدید آورد. در واقع لشکرکشی آمریکا و متحدانش به عراق، اعلام نظم نوین جهانی بود که باید در چنین جهانی، حرف اول و آخر را آمریکا میزد. اندکی بعد شوروی طبق پیشبینی حضرت امام فروپاشید و عرصه جهانی به کلی برای ترکتازی آمریکا و غرب خالی ماند.
یک دهه بعد، ماجرای 11 سپتامبر 2001 پیش آمد. همان سال آمریکا افغانستان و 2 سال بعد عراق را به اشغال درآورد. چپ و راست ایران به اشغال متفقین درآمد و ماکت کوچکی از ناتو در شرق و غرب کشورمان مستقر شد. در آن زمان کمی بیش از 2 دهه از عمر انقلاب میگذشت و کسی فکرش را نمیکرد که تنها 2 دهه بعد همه چیز کاملا تغییر کند، به طوری که در 40 سالگی انقلاب، دیگر صحبت از حمله مستقیم نظامی به ایران، به یک شوخی یا حربه تبلیغاتی شباهت داشته باشد تا واقعیت.
در 40 سالگی نظام اسلامی جنس خطراتی که کشور را تهدید میکرد، با سالهای اول پیروزی انقلاب تفاوت بسیاری کرده بود. همان طور که رهبری در بیانیه معروف به گام دوم بیان داشتند: «ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبهرو است اما با تفاوتی کاملا معنیدار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه جاسوسی بود، امروز چالش بر سر حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته حزبالله و مقاومت در سراسر این منطقه است».
غرب آسیا یعنی همسایگی اروپا و جایی که اسرائیل در گوشهای از آنجا حضور دارد اما همین منطقه حساس به رغم توجه خاص آمریکا به آن و 2 لشکرکشی بزرگ به این منطقه، طی 2 دهه شاهد تحولی اساسی بود. در این 2 دهه، ایران اسلامی ذیل راهبری هوشمندانه رهبر انقلاب، رفته رفته از محاصره ناتو خارج شد و با گسترش تفکر مقاومت، خود را به مرزهای جغرافیایی اسرائیل نزدیک کرد و آرایش هجومی به خود گرفت.
پیشرفتهای شگرف نظامی در کنار تابآوری مردم ایران در برابر شدیدترین تحریمها، هوشمندی در تعیین سیاستهای منطقهای و پیگیری صبورانه این سیاستها در کنار مسائلی چون حفظ وحدت ملی و... باعث شد طی 2 دهه ایران به چنان بالندگی و قدرتی برسد که حمله مستقیم به پایگاه نظامی عینالاسد آمریکا نیز نتوانست خطر جنگ نظامی را برای کشورمان ایجاد کند.
وقتی در پی شهادت حاجقاسم سلیمانی، ایران پایگاه عینالاسد آمریکا در عراق را موشکباران کرد، نگاهها به سوی واشنگتن بود که ترامپ چه واکنشی به این حمله نشان خواهد داد اما او در فردای وحشت در عینالاسد، از اتاقی که از پنجرههایش به شکل عجیبی نور ساطع میشد، خارج شد و در حالی که به دوربینها زل زده بود، گفت: «ایالات متحده آماده است تا آغوش خود را به سمت صلح و کسانی که به دنبال صلح هستند باز کند».
رئیسجمهور وقت آمریکا از صلح سخن گفت نه به خاطر اینکه فرد صلحطلبی بود، به خاطر اینکه میدانست در پس موشکهایی که عینالاسد را هدف قرار دادند، چه قدرتی وجود دارد؛ قدرتی فراتر از کلاهکهای نیمتنی این موشکها، قدرتی که از ثبات و وحدت داخلی ایرانیها ذیل راهبری هوشمندانه نشأت میگیرد. همین ثبات و رهبری حکیمانه است که از ایران محاصره شده در اوایل قرن بیستویکم، یک چهره کاملا برتر در غرب آسیا ساخته است.
حمله به عینالاسد قدمی بزرگ برای اثبات قدرت منطقهای ایران بود. در آن آزمون بزرگ، گذشته از رهبری هوشمندانه و همینطور محک موفق قدرت نظامی کشورمان، ظرفیت ملت ایران نیز به بوته آزمایش گذاشته شد و افزایش یافت. ایرانیان بیش از پیش به بزرگی خود پی بردند و چشم به آیندهای دوختند که در آن، عملیات تاریخی «وعده صادق» رخ داد و ورای تهدیدهای پوچ دشمن زخم خورده و تحقیر شده، آب از آب در داخل ایران تکان نخورد.
امروز در نقطهای که ایستادهایم، کشورمان پس از گذشت 46 سال از استقرار نظام اسلامی به چنان ثباتی در داخل رسیده است که حوادثی چون شهادت رئیسجمهور اگرچه غمبار و تاسفبرانگیز است اما نمیتواند تشویشی در بین مردم ایجاد کند. در خارج از مرزها نیز وقایعی چون حمله به عینالاسد و بویژه عملیات تاریخی «وعده صادق» جایگاه جهانی ایران را به قدری افزایش داده است که فیالواقع باید «وعده صادق» را اعلام ظهور ابرقدرت اسلامی ایران به جهانیان بدانیم.
بدیهی است در کسب جایگاه کنونی ایران، سکانداری رهبر انقلاب نقش بیبدیلی داشته و دارد. چنانکه در حادثه شهادت رئیسجمهور دیدیم، وجود و حضور ایشان، تکیهگاه محکمی برای ایرانیان است. 35 سال است همه ما طعم شیرین تکیه دادن به خیمهگاه ولایت و رهبریاش را در آوردگاهها و حوادث سخت و گوناگون چشیدهایم. هوشمندی رهبری در ماجرای شهادت رئیسجمهور و همراهانش یک بار دیگر خود را نشان داد. گذشته از جمله اطمینانبخش ایشان در شامگاه 30 اردیبهشت که باعث شد هرگونه تشویش و نگرانی در میان ملت ایران به آرامش تبدیل شود، ایشان در دیدار رهبران سیاسیای که برای شرکت در مراسم تشییع شهید رئیسی به ایران آمده بودند، این اطمینان را به همگان دادند که ایران اسلامی به رغم از دست دادن یکی از خادمان صدیق خود، با قدرت به راهش ادامه میدهد و نسبت به تعهداتی که به کشورهای دیگر داده است، متعهدانه عمل میکند.
جایی که ما ایستادهایم، ایرانی که امروز در آن زندگی میکنیم، موقعیتی که اکنون در منطقه و جهان داریم، شاید حتی 2 دهه قبل برای خودمان هم قابل باور نبود. ایران امروز قویترین ایران سدههای اخیر است و این ثبات، آرامش و جایگاه ارزشمند بینالمللی، داشتههای ملت و کشوری را شامل میشود که از دل جنگ و تحریم و انواع فشارها سربرآورده و اکنون خود را به عنوان تکیهگاه و لنگرگاه ثبات و امنیت غرب آسیا معرفی میکند.
ارسال به دوستان
طحاننظیف درباره شرایط داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری:
مصوبه شورای نگهبان مبنای کار است
گروه سیاسی: سخنگوی شورای نگهبان گفت: در انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری مصوبه سال ۱۴۰۰ شورای نگهبان درباره شرایط داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری با عنوان «تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاستجمهوری» مبنای کار وزارت کشور و شورای نگهبان است.
هادی طحاننظیف، عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان ظهر دیروز (چهارشنبه ۹ خرداد) در گفتوگویی تلویزیونی با تسلیت شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور به ارائه توضیحاتی درباره وظایف اعضای هیات اجرایی 3 نفره پرداخت وگفت: قانون اساسی ما قانون اساسی جامعالاطرافی است و شرایط مختلفی را پیشبینی کرده است؛ اصل ۱۳۱ پیشبینی کرده که معاون اول عهدهدار یکسری مسؤولیتها است و شورای ۳ نفره متشکل از روسای قوای قضائیه و مقننه و معاون اول رئیسجمهور مکلفند ظرف مدت زمانی تعیینشده انتخابات را برگزار کنند.
وی افزود: بر اساس قانون اساسی شورا باید هماهنگیهای کلان را انجام دهد؛ کشور ساختارهای خودش را دارد و درباره انتخابات، ما وزارت کشور را به عنوان مجری انتخابات داریم. شورای نگهبان نیز در کنار وزارت کشور نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد؛ در واقع نسبت این شورای ۳ نفره با مقوله انتخابات مانند نسبت رئیسجمهور با انتخابات است؛ رئیسجمهور گروه ریاست دولت را بر عهده دارد اما خودش مستقیم درگیر برگزاری انتخابات نخواهد بود و نشانه آن نیز این است که رئیسجمهور دور اول برای دور دوم ثبتنام میکند. این شورا شرایط کشور، هماهنگیهای لازم و تمهیدات کلی را انجام میدهد ولی انتخابات توسط وزارت کشور و با نظارت شورای نگهبان انجام میشود.
سخنگوی شورای نگهبان عنوان کرد: ۳ ساعت بعد از اعلام خبر شهادت رئیسجمهور، جلسهای با وزارت کشور داشتیم تا درباره انتخابات هماهنگیهای لازم را انجام دهیم و پیشنهادات این وزارتخانه را دریافت کردیم و بعدازظهر همان روز شورای نگهبان در جلسه خود پیشنهاد وزارت کشور را بررسی و با تاریخ پیشنهادی موافقت کرد. البته این تلقی ایجاد شده بود که شورای ۳ نفره تقویم انتخابات را تصویب کردند این در حالی است که شورای نگهبان با پیشنهاد وزارت کشور موافقت کرد و آن شورای ۳ نفره فقط زمانبندی را اعلام کرد.
طحاننظیف تاکید کرد: بعدازظهر دیروز در جلسهای با وزارت کشور آخرین هماهنگیها را داشتیم تا فردا (امروز) که ثبتنام آغاز میشود همه چیز روان باشد و با مشکلی مواجه نشویم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره شرایط ثبتنام از داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری گفت: درباره ریاستجمهوری به لحاظ اهمیت، قانون اساسی در اصل ۱۱۵ شرایط را ذکر کرده است؛ در سالهای قبل ابلاغ سیاستهای کلی انتخابات را داشتیم که رهبری این سیاستها را ابلاغ فرمودند؛ در یکی از بندهای این سیاستها رهبری تعاریف برخی معیارهای قابل تفسیر را بر عهده شورای نگهبان قرار دادند و شورای نگهبان نیز سال ۱۳۹۶ مصوبهای در این زمینه داشت. شورای نگهبان سال ۱۴۰۰ با اصلاحاتی، این مصوبه را ابلاغ کرد و امروز این مصوبه هم در ثبتنام از داوطلبان در وزارت کشور و هم در شورای نگهبان برای بررسی صلاحیتها مبنای کار است.
عضو شورای نگهبان در تشریح شرایط دوازدهگانه داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری بر اساس مصوبه شورای نگهبان گفت: از این ۱۲ مورد ۴ مورد نیاز به مدارک مثبته دارد و کسانی که برای ثبتنام مراجعه میکنند باید مدارک مربوط را ارائه دهند و اگر ارائه ندهند اساسا از آنها ثبتنامی به عمل نمیآید؛ یکی از این موارد سن است که باید حداقل ۴۰ سال و حداکثر ۷۵ سال تمام شمسی سن داشته باشند. مورد بعدی مدرک تحصیلی است که حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن عنوان شده است.
ارسال به دوستان
نگاه
دولت خدمت؛ دیپلماسی عزت
محمدحسین مهدویزادگان: بدون شک تحولات عرصه سیاست خارجی حوزه روابط بینالملل در خلأ و ذهن شکل نمیگیرد! ایدهآلگرایی نسبت به دشمنان و توهم تبدیل آنها به دوست، دقیقا زمانی اتفاق میافتد که واقعیات جاری در حوزه روابط بینالملل، قربانی انگارههای معکوس و غیرواقعی در ذهن و عملکرد سیاستمداران شود. این قاعده کلان و مهم، مبنایی منطقی برای قضاوت افکار عمومی درباره سیاست خارجی دولت آقای روحانی و دولت سیزدهم (دولت آیتالله شهید رئیسی) محسوب میشود.
1- در قاموس سیاست خارجی و دیپلماسی دولتهای یازدهم و دوازدهم، سیاست خارجی تابعی از بازی قدرتهای بزرگ و فضایی بود که در بطن بازی آنها ایجاد میشد. بر همین مبنا، دیپلماسی همسایگان و دیپلماسی منطقهای، محاط در دیپلماسی فرامنطقهای بود و ارزش اکتسابی (و نه ذاتی) آنها تابعی از اراده قدرتهای بیرونی (بویژه قدرتهای غربی) است. این نگاه در مذاکرات هستهای بین سالهای 1392 تا 1394 که منتهی به توافق هستهای میان ایران و اعضای 1+5 شد، نمود خاصی پیدا کرد؛ جایی که قرار بود آمریکا تبدیل به تضمینکننده منافع اقتصادی ایران در برجام و تنظیمکننده روابط تهران و دیگر کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا شود اما ماجرا دقیقا به صورتی وارونه تعبیر شد: روابط تهران و بازیگران منطقهای در سکون و پسرفت قرار گرفت و واشنگتن با یک حرکت ساده از برجام خارج شد اما در نگاه دولت سیزدهم، سیاست خارجی منطقهای دارای موضوعیت و اصالت بود و این نگاه وجود داشت که این «قدرت منطقهای» ایران در عرصه بازدارندگی و تعامل موثر و واقعبینانه با سایر بازیگران این حوزه است که عیار و وزن چانهزنی ما در مناسبات فرامنطقهای را تعیین میکند. به عبارت بهتر، دولت سیزدهم دیپلماسی منطقهای را محیط بر دیپلماسی فرامنطقهای دانست و قدرت درونزا را به مثابه مقدمهای برای تحقق قدرت فرامرزی تعبیر کرد.
۲- در نگاه کلان آقایان روحانی و ظریف، استراتژی «تبدیل دشمن به دوست» باید جایگزین استراتژی «تقابل دائمی با آمریکا» شود تا از این طریق، تهران بتواند مناسبات پایدار اقتصادی و برونمرزی خود را در نظام بینالملل تضمین کند. با این حال دولت سیزدهم نه تنها استراتژی «تبدیل دشمن به دوست» را با توجه به ماهیت آمریکا و اتحادیه اروپایی خطرناک و غیرقابل تحقق دانست، بلکه به استراتژی «مدیریت رفتار دشمن» معتقد بود. مدیریت رفتار دشمن، به این معناست که اساسا دشمنان قسمخورده نظام جمهوری اسلامی هرگز قابلیت تبدیل شدن به دوست (حتی به صورت بالقوه) را نداشته و از این رو باید هرگونه تاکتیک و رفتاری در قبال آنها را با در نظر گرفتن ماهیت تغییرناپذیرشان صورت داد.
دولت سیزدهم مذاکرات هستهای را ادامه داد اما خطوط قرمز حقوقی، فنی و اعتباری و از همه مهمتر، راهبردی کشور را فدای یک استراتژی خیالپردازانه نکرد. دولت سیزدهم به سران کاخ سفید پیام آشکاری درباره «ممانعت از احیای برجام کاغذی» و «لزوم ارائه تضمینهای عملیاتی برای رفع واقعی تحریمها» داد تا بر دموکراتهای ریاکار کاخ سفید مسجل شود دولت سیزدهم، دولت یازدهم و دوازدهم نیست!
۳- نکته آخر، معطوف به دوگانه دیپلماسی - میدان در نگاه آقایان ظریف و روحانی و مقایسه این نگاه سلبی، با نگاه پویای دولت سیزدهم درباره نسبت دیپلماسی و میدان است. در نگاه دولتمردان سابق کشورمان، میدان نه تنها مکمل دیپلماسی نیست، بلکه ابزاری برای تخریب دیپلماسی محسوب میشود. این نگاه، منبعث از همان تمرکز بر استراتژی تبدیل دشمن به دوست و سوءتفسیر رفتار دشمنان بدون توجه به زمینهها و باورهای فرامتنی آنهاست. با این حال دولت سیزدهم، موفقیت در میدان و بسط جبهه مقاومت را شرط لازم و حتی کافی در مواجهه با توطئههای منطقهای بیپایان دشمنان تلقی کرد. به عبارتی گویاتر، دولت سیزدهم قویا بر این باور بود که «از بین بردن توطئه دشمنان» به دلیل نوع نگاه آنها نسبت به موجودیت و ماهیت اسلام سیاسی تشیعمحور و اندیشههایی که مولد انقلاب اسلامی ما بودند عملا امکانناپذیر است و هرگونه تصوری درباره امکان تغییر نگاه ماهوی دشمن نسبت به ایران اسلامی، برگرفته از نوعی ایدهآلگرایی خطرناک و بازدارنده است. محصول این ایدهآلگرایی انفعال است و عقبگرد! دقیقا مانند اتفاقی که در طول سالهای 1392 تا 1400 رخ داد و فرجام آن، از بین رفتن بسیاری از فرصتهای همگرایی با همسایگان و متعاقبا سوءاستفاده آمریکا و اتحادیه اروپایی از این ضعف منطقهای (در عرصه دیپلماسی) بود. با این حال دولت سیزدهم در سایه نگاه آگاهانه و متعهدانه شهدای خدمت، بویژه آیتالله شهید رئیسی و شهید دکتر امیرعبداللهیان توانست نسبت دیپلماسی و میدان را به درستی تفسیر و به صورتی جامع، عملیاتی کند. این دستاورد بزرگی است که لحظهای نباید از حفظ و ارتقای آن غافل شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|