|
حسن یزدانی بعد از 8 ماه دوری از میادین در بوداپست با شکست رقیب آمریکایی قهرمان وزن 86 کیلوگرم شد
بازگشت طلایی
حسن یزدانی در فینال رقابتهای رنکینگدار مجارستان مقابل حریف آمریکایی پیروز شد و به مدال طلا رسید.
در ادامه رقابتهای رنکینگدار مجارستان در وزن ۸۶ کیلوگرم حسن یزدانی بعد از شکست ۱۳ بر ۲ اتهان راموس از پورتوریکو و ۱۲ بر ۲ هایتو ایشیگورو از ژاپن، در نیمهنهایی هم ۱۰ بر صفر عظمت دولتبیکوف قزاق را برد و فینالیست شد.
دارنده ۹ نشان المپیک و جهانی، برای کسب مدال طلای تورنمنت مجارستان با ترنت هیدلای آمریکایی مبارزه کرد که با نتیجه ۱۲ بر ۲ پیروز میدان شد و به مدال خوشرنگ طلا رسید.
یزدانی که بعد از هشت ماه دوری از میادین به دنبال انجام عمل جراحی، برای کسب آمادگی به منظور شرکت در المپیک ۲۰۲۴ در این مسابقات شرکت کرده بود، با تحقیر حریف آمریکایی و کسب مدال طلا خصوصا برای هموطن او، آرون بروکس که به تازگی در مسابقات انتخابی جایگزین دیوید تیلور شده، خط و نشان کشید.
ارسال به دوستان
پوتین: اروپا به ایران میگوید شما باید یکجانبه به تعهدات خود پایبند باشید؛ این مسخره است
باغ مسخرهبازی!
* ایران: تصمیم برای کاهش تعهدات کاملا مطابق بندهای ۲۶ و ۳۶ توافق هستهای است
گروه سیاست خارجی: ۳ کشور اروپایی معروف به تروئیکا با ارائه پیشنویسی به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای را علیه برنامه هستهای ایران به تصویب رساندند. ایران هم اعلام کرد تهران تعهدات خود را در توافق هستهای انجام داده و این طرف غربی است که با نقض تعهدات باعث انحراف در مسیر توافق شده است. به این ترتیب به نظر میرسد ایران در پاسخ به این قطعنامه کاهش دوباره تعهدات هستهای را در پیش خواهد گرفت. تروئیکای اروپا (آلمان، فرانسه و انگلیس) در ادامه اتهامزنیها به ایران، نامهای به شورای امنیت سازمان ملل نوشته و در آن مدعی نقض تعهدات ایران در توافق هستهای شدند؛ اقدامی که دیپلماتها روز پنجشنبه مدعی شدند هدف از آن فشار آوردن به ایران برای حلوفصل دیپلماتیک این مساله و پرهیز از اعمال دوباره تحریمهای سازمان ملل است. تروئیکای اروپا پیشنویس قطعنامهای را به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کرد که روز چهارشنبه با ۲۰ رای موافق، ۲ رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصویب شد. به گفته دیپلماتها، در این قطعنامه از ایران خواسته شده درباره ذرات اورانیوم کشفشده در ۲ سایت توضیح دهد، همکاری با آژانس را بهبود بخشد و از تصمیم خود برای لغو انتصاب بازرسان باتجربه آژانس بازگردد.
این در حالی است که نمایندگی ایران در سازمانهای بینالمللی اعلام کرده تهران در چارچوب موافقتنامه پادمان جامع تاکنون با آژانس همکاری کامل کرده و تمام مواد و فعالیتهای هستهای ایران به طور کامل به آژانس اعلام و توسط آژانس راستیآزمایی شده است. همچنین در قطعنامه پیشنهادی اروپاییها ادعا شده ایران تعهدات خود در زمینه پادمانهای پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را نقض کرده است. اگرچه نمایندگی ایران در اینباره اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران به طور کامل به تعهدات خود از جمله موافقتنامه پادمان جامع پایبند بوده و تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا آژانس بتواند به طور موثر فعالیتهای راستیآزمایی خود را در ایران انجام دهد. البته ایران هم پاسخی به موارد اعلام شده آژانس ارائه کرده است که نشان میدهد تهران در موضوع فنی دست پری دارد. تهران اعلام کرده است تصمیم ایران برای توقف اجرای تعهدات خود تحت برجام کاملا مطابق حقوق ذاتی کشور طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام و پاسخی به خروج غیرقانونی آمریکا از برجام، همراه با ناتوانی 3 کشور اروپایی در پایبندی به تعهدات خود بود. این واقعیت آشکار به هیچوجه نمیتواند مبنایی برای 3 کشور اروپایی برای خودداری از اجرای تعهدات خود باشد. سازمان انرژی اتمی در بیانیه خود درباره این مواضع آورده است: «از نظر حقوقی، ارزیابیهای آژانس در گزارش خود بر پایه اطلاعات غیرموثق و اسناد غیرمعتبر ارائه شده توسط رژیمی است که نه تنها دائما علیه روابط ایران با آژانس توطئه میکند، بلکه مرتکب خرابکاری، حمله و تهدید حمله به ایران، همراه با سیاست وحشیانه و نسلکشی علیه مردم بیگناه غزه میشود که اکنون دیگر برای جامعه جهانی کاملا شناخته شده است». همچنین ایران اعتقاد دارد پذیرش اجرای کد اصلاحی 3.1 از جمله اقدامات منعکس شده در بند ۱۳ مقدمه برجام و همچنین بند ۶۵ پیوست یک آن بوده است. به دنبال خروج آمریکا از برجام و عدم اجرای تعهدات اتحادیه اروپایی و 3 کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه تحت این توافق، ایران در اعمال حقوق خود وفق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، تصمیم گرفت صرفا به تعهدات خود در چارچوب موافقتنامه پادمان جامع (CSA) عمل کند. با این حال، ایران با حسن نیت و در سایه تفاهم به دست آمده با مدیرکل، قبلا اطلاعات کلیای را درباره برنامهریزی موسسات جدید (از جمله ایران هرمز و سیستانوبلوچستان) ارائه و اعلام کرده است اطلاعات پادمانی مربوط در زمان مقرر در اختیار آژانس قرار خواهد گرفت. در رابطه با بازرسان لغو انتصاب شده، آژانس باید به طور کامل به حقوق ایران بر اساس موافقتنامه پادمان جامع از جمله ماده ۹ آن احترام بگذارد. هرگونه تلاش برای به خطر انداختن حقوق حاکمیتی کشورهای عضو در مغایرت با موافقتنامه جامع پادمانی مربوط غیرقابل قبول است و نباید سابقهای ایجاد کند که حقوق کشورهای عضو را به مخاطره اندازد. در همین ارتباط خبرگزاری رویترز گزارش داد: نامه فرانسه، انگلیس و آلمان به وضوح، در بر دارنده تهدید «بازگردانی یکباره» تحریمهای سازمان ملل(سازوکار ماشه) نیست اما این کشورها در آن متذکر شدهاند تاریخ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که سند قانونی توافق هستهای است، در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ به پایان میرسد. در نامه تروئیکای اروپا که تاریخ آن ۳ ژوئن است، گزارش ماه پیش (میلادی) مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی بهانهای برای اتهامزنی به ایران در زمینه فعالیتهای هستهای آن، از جمله در زمینه افزایش ذخایر و تولیدات اورانیوم غنیشده با خلوص بالا قرار گرفته است.
در این نامه که رویترز آن را رویت کرده، این ۳ کشور بدون اشاره به تاثیر خروج یکجانبه آمریکا در روند اجرای برجام و نادیده گرفتن پایبندیهای ایران به تعهدات خود در توافق، با وجود متحمل شدن تحریمهای واشنگتن، ادعا کردهاند: گسترش فعالیتهای هستهای ایران، برجام را پوچ و بیاثر کرده و از ارزش آن در زمینه منع اشاعه تسلیحات اتمی کاسته است. این ادعا در حالی مطرح میشود که نمایندگی ایران در سازمان ملل در نامهای به شورای امنیت گفته است: تروئیکای اروپا همچنان جمهوری اسلامی ایران را به عدم پایبندی به تعهدات برجامی متهم میکند، در حالی که به عمد منشأ اصلی وضعیت کنونی را نادیده میگیرد. در نامه نمایندگی ایران آمده است: تصمیم ایران برای اتخاذ اقدامات اصلاحی کاملا مطابق با حق ذاتیاش طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام در واکنش به خروج یکجانبه آمریکا از این توافق و همچنین عدم پایبندی ۳ کشور اروپایی به تعهدات خود انجام شده است. نمایندگی ایران در این نامه خاطرنشان کرده است: هدف این تصمیم ایران که یک سال کامل پس از خروج غیرقانونی ایالات متحده و شکست ۳ کشور اروپایی در اجرای تعهدات لغو تحریمها اتخاذ شد، کاملا واضح بود؛ بازگرداندن تعادل در تعهدات متقابل و منافع تحت برجام. خبرگزاری رویترز در ادامه گزارش داد: «دیپلماتهای غربی و دیگر منابع مطلع از نامه تروئیکا گفتند هدف آن تلاش برای افزایش فشار بر ایران در شورای امنیت و زمان خریدن به منظور یافتن راهکاری دیپلماتیک پیش از به پایان رسیدن تاریخ اختیار قانونی آنها در فعال کردن بازگردانی یکباره تحریمهای سازمان ملل علیه ایران در سال آتی است». آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل ۲ بار در سال، معمولا در ژوئن و دسامبر، درباره اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ گزارش ارائه میکند. شورای امنیت قرار است ۲۴ ژوئن گزارش بعدی را بررسی کند. این در حالی است داریل کیمبال، مدیر اجرایی انجمن غیردولتی کنترل تسلیحاتی آمریکا درباره این نامه مدعی شد: اشاره تروئیکای اروپا به تاریخ اکتبر ۲۰۲۵، وقتی مهلت بازگردانی یکباره تحریمهای سازمان ملل به پایان میرسد و مکاتبه آنها با شورای امنیت بیانگر این است که آنها واقعا در تلاشند زمینه قانونی بازگردانی تحریمها علیه ایران در زمانی دیگر را فراهم کنند. از سوی دیگر ایران، روسیه و چین با همراهی 5 کشور دیگر علیه قطعنامه پیشنهادی اروپا بیانیهای صادر کردند که بسیار بیسابقه است. در این بیانیه مشترک که برای نخستینبار از سوی ۳ کشور در نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه شد، آمده است: کشورهای ما به طور مداوم هواداران قوی برجام بودهاند. ما به همراه طرفهای دیگر، زمان و تلاش خود را در مذاکراتی سرمایهگذاری کردیم که منجر به انعقاد توافق برجام در سال ۲۰۱۵ و سپس اجرای آن شد. این بیانیه که از سوی میخائیل اولیانف، سفیر و نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین ارائه شد، میافزاید: از سال ۲۰۱۸ هنگامی که آمریکا به طور غیرقانونی و یکجانبه از این توافق خارج شد و تحمیل تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران، نقطه عطفی برای این توافق شد، حمایت ما از برجام تغییر نکرده است. ایران، چین و روسیه با تاکید بر اینکه «ما از هیچ تلاشی برای بازگرداندن برجام دریغ نکردیم» یادآور شدند در نتیجه ۸ دور مذاکرات وین، آمادگی خود را برای توافق درباره از سرگیری اجرای برجام بر اساس متن آگوست ۲۰۲۲ اعلام
کردیم.
همچنین رئیسجمهور روسیه در یک نشست خبری درباره قطعنامه صادر شده علیه ایران مطالبی را عنوان کرد که برای اروپاییها و آمریکا بسیار گران تمام شده است. ولادیمیر پوتین اظهار داشت: از نظر ما ایران به تعهدات خود در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاملا پایبند است و آنها را انجام میدهد و تخطی نکرده است. وی با اشاره به اقدام آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ در خروج از برجام گفت: آمریکا به شکل یکجانبه از برجام خارج شد و از طرف دیگر، جالب است که اروپاییها به ایران میگفتند شما باید یکجانبه به تعهدات خود پایبند باشید. این «مسخره» است. پوتین ادامه داد: موضع روسیه این است که به برجام پایبند باشید و تعهدات اضافی نیز از یکدیگر نخواهید. ما از مقامهای ایران خواستیم آرامش خود را حفظ کنند و به برجام پایبند بمانند اما همواره با خود فکر میکردم چگونه میتوان برجام را پیش برد؟ وی خاطرنشان کرد: باید مکانیزمهای جدیدی پیدا کرد. اینکه یک دولت توافقی را امضا کند و دولت بعد آن را مچاله کند که توافق نیست!
چهارمین قطعنامه شورای حکام بعد از اجرای برجام در حالی به تصویب رسید که ایران طی روزهای گذشته به تروئیکای اروپا هشدارهای جدی داده و تأکید کرده بود تحرکات علیه کشورمان قطعا بدون پاسخ نخواهد ماند. علی شمخانی، مشاور سیاسی رهبر معظم انقلاب اسلامی چند روز قبل در شبکه اجتماعی ایکس به کشورهای اروپایی هشدار داد: «اگر برخی کشورهای اروپایی کجفهم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران بخواهند در نشست آتی شورای حکام آژانس، موضع خصمانهای نسبت به برنامه صلحآمیز هستهای ایران اتخاذ کنند، با واکنش جدی و موثر کشورمان روبهرو خواهند شد». محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز با یادآوری تعهدات برجامی آمریکا و اروپا اعلام کرده بود فعالیت هستهای ایران در چارچوب قانون کشورمان، پادمان و «انپیتی» است اما برخی تعهدات در برابر عدم تعهد طرف مقابل کنار گذاشته شده و در صورت بازگشت طرف غربی به تعهدات، ایران نیز به مسیر تعهدات قبلی بازمیگردد. رئیس سازمان انرژی اتمی هشدار داده بود صدور قطعنامه یا فشار سیاسی قطعا به عکسالعمل کشورمان ختم خواهد شد. در همین راستا پیش از آغاز رایگیری، کشورهای موسوم به گروه همفکر، با صدور بیانیهای مشترک، تصویب قطعنامه علیه ایران را اشتباه محاسباتی خوانده و هشدار دادند چنین اقدامی نتیجه معکوس خواهد داشت. آنها از کشورهای عضو شورای حکام خواستند در برابر تلاشها برای سیاسی کردن مسائل پادمانی مقاومت کرده و به این قطعنامه رای موافق ندهند. کشورهای گروه همفکر در بیانیه خود تصریح کردند: «ما از ادامه تعامل ایران با آژانس درباره مسائل پادمانی استقبال و از سفر مدیرکل آژانس به ایران در ماه گذشته و همچنین تحرکات مثبت برای گفتوگوها و همکاریهای بیشتر قدردانی میکنیم. در جریان سفر اخیر مدیرکل به ایران، ۲ طرف توافق کردند ارتباط خود را درباره ادامه اجرای بیانیه مشترک مارس ۲۰۲۳ حفظ کنند و آنها در شرف بحث درباره همکاری بیشتر هستند. در چنین زمانی، فرانسه، آلمان و بریتانیا به دنبال پیشبرد پیشنویس قطعنامه هستند که نتیجه معکوس خواهد داشت». همچنین وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه مصوب شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بیانیهای صادر کرد. در این بیانیه آمده است: «وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، اقدام تعدادی از کشورها در تصویب یک قطعنامه علیه ایران در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بشدت محکوم میکند. جمهوری اسلامی ایران ارائه و تصویب این قطعنامه را اقدامی سیاسی و غیرسازنده و در ادامه سیاستهای شکست خورده قبلی برخی کشورهای غربی و تلاشی برای سوءاستفاده سیاسی از سازوکارهای بینالمللی علیه کشورهای مستقل میداند. جمهوری اسلامی ایران متعهد به ادامه همکاری فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب حقوق و تکالیف بینالمللی خود بر اساس معاهده عدم اشاعه و موافقتنامه پادمان است. صدور این قطعنامه هیچ تاثیری بر اراده جمهوری اسلامی ایران برای ادامه بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای و عملیاتی کردن طرحهای توسعهای هستهای خود مطابق حقوق کشور ذیل معاهدات ذیربط بینالمللی ندارد».
اما تحلیل قطعنامه تروئیکای اروپا علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی شامل چند موضوع است:
1- اروپا و آمریکا در چند ماه اخیر دوباره نقش «پلیس خوب» و «پلیس بد» را بازی کرده و آن را بین خودشان تقسیم کردهاند. فرانسه چنین نقشی را در زمان امضای توافق انجام داده بود و در لحظههای آخر توافق، سخنگوی صهیونیستها بود. آمریکا هم در چند ماه اخیر برای اینکه روزنه مذاکره با ایران بسته نشود، دوباره درخواست مذاکرات غیرمستقیم با ایران را داشته است ولی از طرف دیگر اروپا در حال انجام کارهای غیرمسؤولانه است.
2- اروپا قصد دارد به عنوان یک طرف برجام با تصویب قطعنامههای متعدد علیه ایران فشار بر تهران برای پذیرش یک توافق بد را افزایش دهد؛ موضوعی که ایران بارها آن را رد کرده و از طرفهای غربی خواسته است به تعهدات خود درباره رفع تحریمها در توافق هستهای بازگردند.
3- اروپا و آمریکا میدانند ایران به نقطه «گریز هستهای» رسیده و برای آنها واضح است بازی خطرناک قطعنامه علیه ایران و فشار اجرای «مکانیزم ماشه» میتواند راهی بدون بازگشت پیش روی تهران قرار دهد و باعث پشیمانی طرف مقابل شود.
4- ایران در چند سال اخیر نشان داده است تحریم و قطعنامه اثری بر برنامه هستهای کشور نخواهد داشت و هر بار قطعنامهای علیه تهران به تصویب رسیده است، نمونهای جدید از دستاوردهای هستهای رونمایی میشود که باعث شگفتی طرف مقابل شده است.
5- رای اخیر روسیه و چین در شورای حکام و بیانیه مشترک آنها با تهران هم گواه این موضوع است که در دنیای چندقطبی اخیر این ۲ کشور در کنار ایران برای مقابله با تهدیدات حقوقی غرب قرار دارند. بنابراین اروپا میداند در پایان مهر 1404 اگر توافقی با تهران نداشته باشد، دیگر نمیتواند قطعنامهای جدید علیه برنامه هستهای ایران در شورای امنیت تصویب کند.
ارسال به دوستان
نظرسنجیها نشان میدهد؛ افزایش امیدواری به حل مشکلات کشور در 3 سال گذشته
وقتی امید رویید
گروه سیاسی: «رئیسجمهور در ایران اختیاراتی زینتی دارد» از جمله خطوط رسانهای بود که حدود سال 98 از سوی جریانی ناامید که توان حل مسائل را نداشت و از پس حل مشکلات کشور برنمیآمد، مطرح شد. آن روزها جامعه در حال تجربه شرایطی بود که ایده حل مشکلات کشور با استفاده از ظرفیت توافق با کشورهای غربی شکست خورده بود و دولت وقت عملا هیچ ایدهای برای مدیریت کشور نداشت. نگاه به ظرفیتهای داخلی کشور، بهرهگیری از ظرفیت کشورهای همسایه و شرق آسیا، رفع موانع تولید در کشور، مدیریت میدانی و درک شرایط استانی، دور زدن تحریمها، جذب سرمایهگذار خارجی و... همه از جمله موضوعاتی بود که دولت قبل یا نمیخواست به آن توجه داشته باشد یا توانی برای پیگیری آنها نداشت. در شرایط آن روز جامعه از گوشه و کنار جریانهای تحت حمایت دولت یعنی اصلاحطلبان نیز به دنبال القای این گزاره بودند که رئیسجمهور اختیاری ندارد! هر فردی در این کشور وزیر، معاون و مدیر باشد اگر دستگاه نظارتی در کار آن مداخله کند آن دولت ناموفق است و به جایی نمیرسد و تمام مدیران ابتکارات و خلاقیت را کنار میگذارند. اینگونه نمیشود کار کرد و ما به جایی نمیرسیم. حسن روحانی شهریور 98 در پانزدهمین جشنواره شهید رجایی گفته بود: «اینکه چه کسی رئیسجمهور باشد، در حل مشکلات داخلی و مسائل کشور تاثیر چندانی نخواهد داشت». وی همچنین در بخشی از اظهارات خود تاکید کرده بود: «قدرت و توان دولت به معنای آن است که دولت بتواند در صحنه سخت مدیریت اختیارات لازم را داشته باشد، اگرنه کسی که اختیار ندارد چه مسؤولیتی میخواهد. مسؤولیتها منطبق با اختیارات است. دولت باید صاحب قدرت و اختیار باشد». این خط القایی تا پایان دولت دوازدهم نیز ادامه داشت. هدف از آن خط تشدید خط ناامیدی در کشور بود که از سال 1395 آغاز شده بود اما شهید رئیسی برخلاف این جریان به وجود آمده، نظر دیگری داشت.
خرداد سال 1400 شهید رئیسی که آن زمان داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بود، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «به نظر شما آیا اختیارات رئیسجمهور در چارچوب قانون اساسی برای اداره کشور کافی است؟»، گفته بود: «من همیشه به نامزدهای ریاستجمهوری توصیه کردهام یک بار قانون اساسی را بخوانند؛ رئیسجمهور اختیارات مهمی دارد و این برای انجام وظیفه ریاستجمهوری کافی است. ما در کشور بین قوا همکاری بین قوا را داریم و استقلال قوا به معنای جدایی نیست؛ با وجود ولایت فقیه، در کشور بنبست نداریم. برخی اواخر دوره ریاستجمهوری میگویند اختیاراتشان کم است و من علت این را نمیدانم. اختیارات رئیسجمهور در قانون اساسی بهطور دقیق آورده شده است؛ مگر کسی دنبال کارهای دیگری باشد که بوی نوعی استبداد میآید. اختیارات رئیسجمهور برای خدمتگزاری به مردم کافی و خوب است».
نظرسنجیها در آن زمان نیز خط القایی دولت دوازدهم را تا حدودی تایید میکرد و به نوعی نشان میداد این گزاره در بین مردم نیز شکل گرفته است که با تغییر رئیسجمهور، تغییری در وضعیت مردم ایجاد نخواهد شد. منابع بسیاری با برگزاری نظرسنجیهای رسمی و افکارسنجی به دنبال اثبات این مساله بودند که برای بخشی از جامعه ایرانی فرق نمیکند چه کسی رئیسجمهور باشد، چرا که مشکلات حلشدنی نیست. جالب آنکه این نظرسنجیها تا لحظه تحلیف رئیس دولت سیزدهم نیز نوعی رشد در این وضعیت را نشان میداد و مقایسه درصدها نشان میداد بر تعداد کسانی که معتقدند مشکلات کشور با تغییر رئیسجمهور حل نمیشود، افزوده شده است.
برای نمونه بر اساس نظرسنجی ۱۶ تا ۲۰ تیرماه ۱۴۰۰ که در مقیاس ملی اجرا شد، از شهروندان سوال شد «فکر میکنید با آمدن آقای رئیسی مشکلات کشور کمتر شود، بیشتر شود یا فرقی نخواهد کرد؟» در این نظرسنجی 45.9 درصد شهروندان معتقد بودند با آمدن آقای رئیسی مشکلات کشور کمتر میشود اما 11.5 درصد گفته بودند با آمدن آقای رئیسی مشکلات کشور بیشتر هم میشود. بر اساس همین نظرسنجی، از نظر 33.8 درصد با آمدن آقای رئیسی وضعیت کشور تغییری نخواهد کرد. 8.8 درصد نیز به این سوال پاسخ ندادند. همچنین در یک نظرسنجی دیگر که فروردین ۱۴۰۰ در مقیاس ملی اجرا شد، از پاسخگویان پرسیده شد «فکر میکنید با تغییر دولت در انتخابات ریاستجمهوری 28 خرداد، وضعیت کشور چه تغییری خواهد کرد؟» 32.8 درصد پاسخگویان گفته بودند با تغییر دولت در انتخابات ریاستجمهوری، وضعیت کشور بهتر میشود. در مقابل 11.7 درصد بیان کرده بودند با تغییر دولت در انتخابات ریاستجمهوری، وضعیت کشور بدتر میشود. همچنین 33.2 درصد معتقد بودند با تغییر دولت در انتخابات ریاستجمهوری، وضعیت کشور فرقی نخواهد کرد. 22.3 درصد پاسخگویان در پاسخ به این پرسش اظهار بیاطلاعی کرده یا به آن جواب ندادند. جالب آنکه آذرماه سال 1399 بر اساس یک نظرسنجی 28.2 پاسخگویان گفته بودند پس از انتخابات تغییری در وضعیت کشور ایجاد نخواهد شد. یعنی ناامیدی جامعه در فاصله حدود یک سال 5 درصد افزایش یافته بود.
در نهایت مراسم تحلیف شهید سیدابراهیم رئیسی 14 مرداد 1400 برگزار شد و وی زمام امور را به دست گرفت. وی 1000 روز جهت رفع و حل مشکلات کشور تلاش کرد تا اینکه در سانحه سقوط بالگرد و حین خدمت به مردم به شهادت رسید. با گذشت 1000 روز خدمترسانی دولت سیزدهم امروز میتوان با استناد به نظرسنجیها مجددا این سوال را مطرح کرد که آن روند رو به رشد درباره این گزاره که «فرق نمیکند چه کسی رئیسجمهور باشد» همچنان افزایش داشته، ثابت مانده یا کاهش یافته است؟
در فاصله 2 تا 4 خردادماه سال جاری، درباره این موضوع در یک نظرسنجی ملی از جامعه مخاطب سوال شده است. این نظرسنجی از جامعه نمونه خود پرسیده است «به نظر شما فرق میکند چه کسی رئیسجمهور باشد؟» و پاسخهای جالبی را دریافت کرده است. بر اساس این نظرسنجی 66 درصد پاسخگویان گفتهاند «بله» و 28 درصد بیان کردهاند «خیر» و 6 درصد گزینه «نمیدانم» را اعلام کردهاند و یا جواب به سوال را «بیپاسخ» گذاشتهاند. بر این اساس ۶۶ درصد معتقدند فرق میکند چه کسی رئیسجمهور باشد. در مقابل ۲۸ درصد اعلام کردهاند فرقی ندارد چه کسی رئیسجمهور شود. نتایح این نظرسنجی بر حسب تصمیم مشارکت نیز بررسی شده است و برای 83.7 درصد کسانی که قصد شرکت در انتخابات پیش رو را دارند فرق میکند که چه کسی رئیسجمهور باشد. همچنین برای 65.4 درصد کسانی که هنوز تصمیم نگرفتهاند در انتخابات شرکت کنند، فرق میکند چه کسی رئیسجمهور باشد. نکته قابل توجه در این نظرسنجی این است که شاخص بیتفاوتی، دارای همبستگی قوی با عدم تمایل به شرکت در انتخابات است و برای 61.4 درصد کسانی که قصد شرکت در انتخابات را ندارند فرق نمیکند چه کسی رئیسجمهور باشد. پس از گذشت حدود ۳ سال از مدیریت شهید رئیسی به عنوان رئیسجمهور کشور، اکنون میتوان به طور ملموستر نسبت به اینکه انتخاب هوشمندانه و رای آگاهانه مردم چگونه و چه میزان در سرنوشت کشور و رفع مشکلات تاثیر دارد، اظهارنظر کرد. این موضوعی است که جامعه نیز به آن آگاه شده و در نظرسنجیها آن را تایید کرده است. در حالی که بر اساس القای مسؤولان دولت دوازدهم و آنچه از نظرسنجی تیرماه سال 1400 میدانیم، در آن زمان حدود 34 درصد جامعه معتقد بود با تغییر دولت (یعنی با رئیسجمهور شدن شهید رئیسی) وضعیت کشور تغییری نخواهد کرد اما در خردادماه سال 1403 یعنی نزدیک به 3 سال پس از آن نظرسنجی، تنها ۲۸ درصد اعلام کردهاند فرقی ندارد چه کسی رئیسجمهور شود.
این شاخص نشان میدهد سطح امید در جامعه و امید به رفع مشکلات کشور با انتخاب رئیسجمهور اصلح، 6 درصد افزایش یافته است. این مسالهای بسیار جالب توجه است که باید بدان اندیشید و آن را با جامعه در میان گذاشت. میدانیم که میزان ناامیدی در کشور از سال 1395 همواره روند افزایشی داشته است و آخرین نظرسنجیها نیز تایید میکنند که در سالهای پیش میزان ناامیدی تا حدود 67 درصد نیز افزایش یافته بود اما در سالهای اخیر مدیریت شهید رئیسی و کابینه ایشان در عرصه اجرایی کشور نشان داد میتوان با ریلگذاری صحیح در عرصه اجرایی کشور نهتنها سطح ناامیدی را در جامعه کاهش داد، بلکه نسبت به آینده کشور نیز امیدآفرینی کرد.
ارسال به دوستان
رونمایی از بزرگترین آبشیرینکن فراساحلی غرب آسیا
کام سیستان شیرین شد
گروه اقتصادی: بهرهبرداری از بزرگترین آبشیرینکن خاورمیانه در خشکی در «سیستان» در حالی تحقق وعدهای دیگر از خدمات صادقانه رئیسجمهور شهید است که اجرای این طرح بزرگ و منحصربهفرد ضمن تأمین آب نیمی از جمعیت زاهدان و منطقه سیستان، وابستگی آب آشامیدنی این مناطق به خارج از مرزها را کاهش داد.
در طول سالهای اخیر نسخههای فراوانی توسط مسؤولان و کارشناسان امر برای حل مشکلات ناشی از خشکسالی در پهناورترین استان کشور یعنی سیستانوبلوچستان پیچیده شد که برخی از آنها در همان ابتدای امر با شکست مواجه شد و برخی نظیر آبرسانی سقایی با مشکلات فراوان هنوز هم به کار خود ادامه میدهد تا حداقل نیاز برخی روستاها در هر شبانهروز رفع شود.
با سپردن سکان اداره کشور به دولت سیزدهم آیتالله شهید سیدابراهیم رئیسی رسیدگی به مشکلات مردم و ضعفها و کاستیهای برجا مانده از دولتهای قبل شتاب بیشتری گرفت بهگونهای که گامهای رئیسجمهور شهید برای پایان دادن به محدودیتهای آبی کار خود را با اجرای طرح بزرگ جهاد آبرسانی، آغاز انتقال آب از دریای عمان، ساخت آبشیرینکنها و افزایش ظرفیت شیرینسازی آب از دریا و حفر چاههای آب ژرف آغاز کرد و اینها تنها گوشهای از اقدامات دولت سیزدهم برای رفع مشکلات آبی در سیستان است.
به گزارش «وطن امروز»، پنجشنبه هفته گذشته در حالی علیاکبر محرابیان، وزیر نیرو در سفر به سیستانوبلوچستان بزرگترین آب شیرینکن خاورمیانه در خشکی را با هدف تامین آب زاهدان و سیستان وارد مدار کرد که قرار بود این طرح با حضور شهید آیتالله رئیسی در دومین سفر استانی به این منطقه افتتاح شود. با اجرای این طرح ضمن تأمین آب نیمی از جمعیت زاهدان و منطقه سیستان، وابستگی آب آشامیدنی این مناطق به خارج از مرزها کاهش مییابد.
* مروری بر تلاشهای انجام شده برای تأمین آب
تأمین آب آشامیدنی منطقه سیستان تا قبل از سال ۱۳۷۰ از رودخانه سیستان توسط کانالی به نام نهر شهر تأمین میشده و روستاهای منطقه فاقد شبکه سراسری آب آشامیدنی بودهاند.
دهه ۶۰ طرحی به نام طرح آبرسانی به ۸۲۰ روستا در سیستان اجرا و از طریق مخازن چاه نیمه و ساخت تصفیهخانه روستایی در شهرستان زهک در مجاورت چاه نیمهها آب آشامیدنی سالم به روستاهای سیستان منتقل شد و تقریبا تمام روستاهای منطقه از آب سالم و بهداشتی بهرمند شدند. در دهه ۷۰ آب شهر زابل با اجرای خط انتقال به مخازن چاه نیمه منتقل و آبرسانی به شهر زابل توسط لوله به تصفیهخانه زابل انتقال و وارد شبکه شهری شد.
سال ۱۳۸۲ با افتتاح طرح عظیم انتقال ۸۰۰ لیتر در ثانیه، آب آشامیدنی مرکز سیستانوبلوچستان از مخازن چاه نیمه سیستان با ۲۰۰ کیلومتر لولهگذاری به زاهدان منتقل شد، این در حالی است که با بروز خشکسالیها در منطقه سیستان و عدم تحقق حقابه هیرمند، تنش آبی در شمال سیستانوبلوچستان در حال تبدیل شدن به یک مسأله جدی بود.
* رویکرد بهرهبرداری از منابع آب درون مرزی در دولت سیزدهم
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، سیاستهای آبی در سیستانوبلوچستان وارد مرحله جدیدی شد. در گام نخست ابتدا مطالعه و بررسی تأمین آب آشامیدنی از منابع داخلی و ترجیحا نزدیک به منطقه سیستان با فرض حذف چاه نیمهها و اتکای به منابع داخلی در دستور کار قرار گرفت.
از طرفی این اقدام وابستگی شمال سیستانوبلوچستان به رودخانه هیرمند را که سرچشمه آن در خاک افغانستان است کم میکرد و از سویی به علت نزدیکی مکانی هزینههای انتقال را بسیار پایین میآورد.
بخشی از این طرح در منطقه حرمک، شیله و هامون هیرمند توسط آب و فاضلاب سیستانوبلوچستان و با حفر چاه و ساخت بزرگترین آب شیرینکن فراساحلی با هدف تأمین بخشی از نیاز آبی شهر زاهدان و کم کردن برداشت آب از چاه نیمهها و در نهایت به صفر رساندن انتقال آب از سیستان به زاهدان که وابسته به آب هیرمند است اجرایی شده است.
بخش دیگر این طرح که عملیات اجرایی آن توسط شرکت آب منطقهای سیستانوبلوچستان آغاز شده و با عنوان طرح جامع آبرسانی تأمین آب آشامیدنی سیستان ادامه دارد، با بررسی و حفر چاههای اکتشافی ظرفیتهای آبی منطقه را مورد بررسی علمی قرار داده و در نهایت ظرفیت آبهای زیرزمینی دشت بندان در غرب شهرستان زابل در محدوده میل نادر و منطقه پریان در شرق زابل را مورد تأیید قرار داده و عملیات اجرای آن شروع شده است.
* طرح تأمین آب اضطراری سیستانوبلوچستان یک پروژه الگو برای کشور
استاندار سیستانوبلوچستان گفت: پروژه تامین آب اضطراری منطقه سیستان و زاهدان یک طرح الگو در کشور است و نشان میدهد اگر پای کار باشیم میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم.
محمد کرمی اظهار کرد: با تلاش تمام مجموعه وزارت نیرو، شرکتها و پیمانکاران، این طرح بزرگ انجام شد و همه پای کار آمدند تا طرح حفر چاه و انتقال آب انجام شود و این در حالی انجام شد که سال گذشته این منطقه بیابان بود و بیشترین حجم توفانها را در منطقه داشتیم و شرایط کار در منطقه بسیار سخت بود.
* طرح آبشیرینکن التیامبخش نگرانیهای ۵۰ ساله مردم سیستان
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب سیستانوبلوچستان بیان کرد: آبشیرینکن طرح جامع تأمین آب سیستان و زاهدان به عنوان منحصربهفردترین طرح آبی وزارت نیرو است که با تکمیل و بهرهبرداری از این طرح، امکان شیرینسازی ۱۰۰ هزار مترمکعب آب در شبانهروز فراهم شد.
علیرضا قاسمی در گفتوگویی با اشاره به وضعیت آبی سیستان و طرحهای وزارت نیرو در این منطقه بیان کرد: رودخانه هیرمند اصلیترین نقش را برای تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی ساکنان شمال استان ایفا میکند اما ساخت سدهای متعدد روی این رودخانه توسط افغانستان از ابتدای دهه ۵۰ و عدم پایبندی این کشور به موضوع تأمین پایدار حقابه ایران، منطقه را دچار چالش جدی کرده و این اتفاق باعث ایجاد خشکسالیهای متناوبی در این دشت شده است.
وی تاکید کرد: پیرامون این موضوع از نیمه سال ۱۴۰۱ ضمن انتقال آب بین چاه نیمهها و جابهجایی آب از چاه نیمه 4۲ به چاه نیمه ۳ و یک که محل برداشت آب آشامیدنی است، طرحهای آبی جدیدی برای کاهش و قطع وابستگی آب آشامیدنی به آبهای برونمرزی آغاز شد.
قاسمی گفت: طرح تأمین آب از سفرههای آب زیرزمینی غرب سیستان به عنوان فاز اضطراری و کوتاهمدت از ابتدای زمستان ۱۴۰۱ با حفاری چاهها و ایجاد راههای دسترسی آغاز شد، در همین راستا اجرای خطوط انتقال آب و برق و سایر سازهها و تجهیزات مورد نیاز در مناطق حرمک، هامون، هیرمند، شیله و لواریاب توسط شرکت آبفای سیستانوبلوچستان و از ابتدای سال ۱۴۰۲ نیز در منطقه میل نادر تا بندان توسط آب منطقهای استان آغاز شد.
وی با اشاره به نتایج اقدامهای صورت گرفته، افزود: در مدت کمتر از ۶ ماه با افزایش برداشت آب از منطقه حرمک، ۵۰۰ لیتر در ثانیه انتقال آب از چاه نیمه به زاهدان کاهش یافت و این منبع آبی جایگزین چاه نیمه سیستان برای تأمین بخشی از کمبود آب آشامیدنی زاهدان شد.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب سیستانوبلوچستان بیان کرد: در این مناطق تاکنون ۷۳ حلقه چاه حفر و تجهیز شده و با اجرای خطوط انتقال آب و برق امکان استحصال آب به میزان ۲ هزار و ۱۵۰ لیتر در ثانیه فراهم شده است. وی با بیان اینکه به دلیل نوع آبرفتی دشت و وجود املاح متفاوت در لایههای آبرفتی اشباع از آب، آب استحصال شده از مناطق هامون، هیرمند و شیله در محدوده آبهای شور و لب شور قرار دارد، اظهار کرد: با توجه به این شرایط به منظور قابل آشامیدن کردن آب و ارتقای رفاه اجتماعی ساکنان منطقه سیستان و زاهدان، ساخت کارخانه آبشیرینکن و شیرینسازی آب با ظرفیت ۱۰۰ هزار متر مکعب در شبانه روز به عنوان منحصربهفردترین طرح آبی در نوع خود در منطقه شروع شد تا با تکمیل آن طرح تأمین آب استان قابلیت بهرهبرداری پیدا کند. قاسمی تاکید کرد: با بهرهبرداری از این طرح در ۳ فاز اجرایی با ۲ واحد ۳۵ هزار مترمکعبی و ۳۰ هزار مترمکعبی، برای نخستینبار در تاریخ سیستان، وابستگی آب آشامیدنی ساکنان این منطقه به آبهای خارج از حوزه سرزمینی ایران کاهش خواهد یافت و این موضوع التیامبخش نگرانیهای ۵۰ ساله مردم سیستان برای تأمین آب آشامیدنی خواهد بود.
ارسال به دوستان
افزایش 36 درصدی ورود گردشگران خارجی به کشور در 2 ماه نخست امسال
رونق توریسم
گروه اجتماعی: قابلیتهای فراوان و جذابیتهای کمنظیر و بعضا بینظیر توریستی ایران موجب شده است گردشگران، ایران را به عنوان کشوری امن با تنوع آب و هوایی و برخوردار از آثار کهن و بناهای تاریخی، اماکن زیارتی و تفریحی انتخاب کنند، به طوری که آمارهای رسمی حکایت از رشد 50 درصدی ورود توریست به کشور در سال گذشته نسبت به سال 1401 دارد. همچنین طی 2 ماه نخست سال جاری نیز ورود گردشگران به کشور رشد 36 درصدی را نسبت به مدت مشابه سال گذشته نشان میدهد. از طرفی تصویب لغو یکطرفه روادید با ۳۳ کشور تصمیم بزرگی در دولت سیزدهم بود که منجر به افزایش آمار ورود گردشگران به کشور و رونق صنعت گردشگری شده است. علاوه بر قابلیتهای تاریخی و طبیعی ایران، ظرفیت کشور در بعد توریسم درمانی و توریسم مذهبی در منطقه بالاست، به طوری که طبق گفته معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی نیمی از گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند، به مشهد میآیند. آنگونه که رئیس انجمن دفاتر مسافرت هواپیمایی و جهانگردی میگوید: «در حال حاضر بیش از 50 درصد گردشگران ورودی به کشور، زیارتی هستند. اخیرا نیز مدیرکل بازاریابی و توسعه گردشگری وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: فروردین و اردیبهشت سالجاری با رشد حدود ۳۶ درصدی ورود گردشگران خارجی به کشور نسبت به مدت مشابه سال گذشته روبهرو بودیم. مسلم شجاعی در جلسه کمیسیون گردشگری و کسبوکارهای وابسته اتاق بازرگانی چهارمحالوبختیاری با تاکید بر اینکه بخش گردشگری بدون بخش خصوصی راه به جایی نمیبرد، اظهار کرد: سال گذشته بالغ بر ۶ میلیون گردشگر خارجی به ایران سفر کردند که نسبت به مدت مشابه سال ۱۴۰۱ رشد ۵۰ درصدی نشان میدهد اما نسبت به سال ۹۸ با کاهش آمار گردشگران خارجی مواجه هستیم. شجاعی افزود: فروردین و اردیبهشت سالجاری با رشد حدود ۳۶ درصدی ورود گردشگران خارجی به کشور نسبت به مدت مشابه سال گذشته روبهرو بودیم. وی با تاکید بر اینکه باید اولویت در حوزه گردشگری مشخص شود، عنوان کرد: توسعه یک امر درونزاست، زمانی که گنج این استان در حوزه گردشگری مشخص شد، آنگاه باید تمام برنامهریزیها برای جذب گردشگر به آن سمت هدایت شود. اگر اولویت استان کوچ عشایر در نظر گرفته شد، باید نوک پیکان تمام فعالیتها از جمله تبلیغات و تولید محتوا به این سمت برود. شجاعی بیان کرد: ظرفیتی که برای توسعه گردشگری انتخاب میشود، باید قابل رقابت با سایر استانها یا منحصربهفرد باشد تا بتوان گردشگر خارجی را به سفر به این استان ترغیب کرد. مدیرکل بازاریابی و توسعه گردشگری وزارت میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خاطرنشان کرد: میتوان از ظرفیت آژانسهای مسافرتی بزرگ، فمتورها، خبرنگاران خارجی حاضر در ایران و خبرنگاران فعال در حوزه گردشگری برای معرفی جاذبههای گردشگری استفاده کرد. وی تاکید کرد: طراحی رویدادهای فرهنگی، هنری، ورزشی، بازیهای بومی و محلی میتواند به جذب گردشگر کمک کند اما باید به این نکته توجه کرد که نظارت بر حضور گردشگران باید با جدیت توسط ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دنبال شود، سکوت طبیعت جذاب است و نباید اجازه دهیم آلودگی صوتی آرامش محیط را بر هم زند. شجاعی گفت: دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آمادگی دارد، محتوای رسانهای تولید شده توسط استانها به زبانهای خارجی را به گردشگران ارائه دهد.
* توسعه توریسم در گرو ایجاد زیرساختها
کارشناس گردشگری در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: هر چند ایران در بخش گردشگری در دنیا صاحبنام است و سالانه چند میلیون گردشگر برای دیدن آثار تاریخی و کهن همچنین اماکن مذهبی و قابلیتهای کمنظیر طبیعی به ایران سفر میکنند اما هنوز در بحث رونقبخشی بیشتر برای توسعه این صنعت درآمدزا نیازمند برنامهریزی هستیم، چرا که با وجود استعدادهای بالقوه، برای بالفعل کردن آنها آنگونه که باید سرمایهگذاری گسترده و مشخصی انجام نشده است.
مرتضی خاکسار بر ضرورت ایجاد یک پروتکل همکاری برای تبادل توریسم مذهبی با کشورهای حوزه خلیج فارس تاکید کرد و افزود: کمتوجهی و اهمالکاری در چنین بخشی باعث شده است از ظرفیتهای فراوان موجود به دلیل نبود برنامه مدون حداکثر استفاده لازم به عمل نیاید.
کارشناس گردشگری با بیان اینکه احیای صنعت توریسم نسبت به دهههای گذشته در مسیر رونق ضروری است، گفت: از آنجا که ایران به دلیل نفوذ سیاسی در کشورهای منطقه نقش اثرگذاری دارد، بنابراین باید با تعامل با سفارتخانههای کشورهای منطقه و تعامل با آنها بتواند حداقل بیش از 50 درصد آمار ورود گردشگران را نسبت به گذشته افزایش دهد، چرا که ظرفیت قابل توجهی از ورود توریسم بویژه گردشگری مذهبی به کشور را دارد.
خاکسار اضافه کرد: رشد 36 درصدی ورود گردشگران به کشور طی 2 ماه نخست سال جاری اگر چه قابل توجه است ولی با ایجاد زیرساختها میتواند بیش از این شود.
***
بازگشت 55 اثر تاریخی از ترکیه به ایران
55 اثر تاریخی طی یک عملیات کشف و شناسایی به مقامات کنسولگری ایران در ترکیه تحویل شد تا به ایران بازگردانده شود. سایتهای خبری ترکیه اعلام کردند به تازگی مراسم رونمایی و تحویل ۵۵ اثر تاریخی ایرانی به کنسولگری ایران در ترکیه برگزار شده است. این آثار طی عملیاتی توسط ژاندارمری شهرهای ارزنجان و ارزروم ترکیه کشف شده و شامل یک شمشیر متعلق به دوره ساسانیان، مجسمههای مربوط به عصر مفرغ و آهن، یک کاسه و یک بز کوهی و یک گوزن است. طی بررسیهای انجام شده پس از این کشف، کارشناسان موزه به این نتیجه رسیدهاند این آثار به صورت غیرقانونی از ایران به ترکیه رفته است و اشیا اصالت ایرانی دارند، همچنین علاوه بر این آثار مشخص شد ۴۲ سکه اداره موزه آنتالیا و یک کوزه برنزی از اداره موزههای باستانشناسی استانبول اصالت ایرانی دارد و میتواند به ایران به عنوان کشور مبدأ برگشت داده شود. برگشت این آثار به موجب یادداشتتفاهم پیشگیری از قاچاق داراییهای فرهنگی است که بین ایران و ترکیه در چارچوب کنوانسیون ۱۹۷۰ یونسکو درباره اقدام برای جلوگیری از واردات و صادرات و انتقال غیرقانونی اموال فرهنگی بین ۲ کشور امضا شده است. پیرو این یادداشتتفاهم، وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه در تماس با مقامات ایرانی اعلام کرد این وزارتخانه آماده ارائه آثار به ایران است. با پایان مراحل قضایی، امکان برگشت این آثار به ایران فراهم شد و در مراسمی این آثار به همراه آثار دیگر در موزه باستانشناسی ارزروم به مقامات ایرانی تحویل شد.
ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم سینمایی«نوروز» که روی پرده است
نوروز در برهوت سینمای آیینی
گروه فرهنگ و هنر: سبد سینمای ایران در معرفی و اشاعه سنتها و آیینهای ایرانی و ملی طی 4 دهه گذشته را در قیاس با بیش از 7 هزار فیلم اکرانی از ابتدای دهه 60 باید بسیار نازل و کم دانست. این در حالی است که این گونه سینما همواره در مدیومهای مشابهش چون تلویزیون و حتی برنامههای ترکیبی تلویزیونی نشان داده از اقبال فراوانی برخوردار است.
درست است این گونه مهم در اغلب کشورهای صاحب سینما نیز آنچنان که باید و شاید دیده نشده اما در کشور ما با توجه به سنتها و آیینهای مختلف و متعدد میتواند محلی برای جذب و آشنایی بیش از پیش مردم با این ظرفیت موثر و مهم باشد. البته طی چند سال گذشته وزارت میراث فرهنگی با همکاری هنرمندان بویژه سینماگران صاحب سبک در این حوزه برنامههایی از جمله ساخت فیلم و سریال را در دستور کار قرار داده است که برای ثمر دادنش باید به انتظار نشست.
در این بین اکران فیلم «نوروز» با تمرکز و توجه به آیین کهن نوروز ایرانیان در جشنواره چهلودوم فیلم فجر با توجه به نقشآفرینی علی نصیریان بسیاری از توجهها را به خود جلب کرد؛ فیلمی که پس از سالها در حوزه سینما تولید شده و فی نفسه بدون در نظر گرفتن کیفیت کار باید اهتمام در تولید آن را در برهوت سینمای ایران در این ژانر به فال نیک گرفت.
«نوروز» در اکران نوروز در کمال تعجب با گذشت ۳ ماه از اکران تنها 72 هزار مخاطب را به سینماها کشاند که بسیار کم است. بدون شک یکی از علتهای این موضوع را باید در نحوه تبلیغات و اطلاعرسانی آن دانست و صد حیف که یک فیلم خوش آب و رنگ در نتیجه چنین ضعفی آنچنان که باید و شاید دیده نشد.
اما نوروز فیلمی ماجراجویانه است و طی سفری قصد آشنایی مخاطب با ریشههای آیین باستانی نوروز را دارد. داستان فیلم از این قرار است که روزهای منتهی به سال جدید، اهریمن که سالها پیش به اسارت درآمده، از بند فرار میکند و قصد از بین بردن نوروز را دارد. با ورود اهریمن به زندگی انسانها توفان به راه میافتد و سرما و یخبندان به طور ناگهانی همهجا را فرامیگیرد. با ادامه یافتن این شرایط فصل بهار که رویش و طراوت را با خود همراه دارد، از بین خواهد رفت و زمستان و سردی دائمی میشود. عمو نوروز که هر سال مامور آوردن بهار است، به دنبال یار دیرین خود حاجی فیروز میگردد تا به همراهی او بهار را حفظ کند اما در مسیر راه تصادف میکند و ماموریتش به «نامی»، یک نوجوان فارسیزبان ایرانی - ترک محول میشود. نامی خود درگیر مسائل شخصی است و ناامیدی وارد زندگیاش شده. همین مساله موجب میشود جادوی بهار با لمس گلهای دشت همیشه بهار به او منتقل شود تا ناامیدیاش از بین برود و مامور آوردن امید به زندگی انسانها شود. نامی با توصیههای عمو نوروز این سفر افسانهای را آغاز میکند؛ سفری که با گذر از سختیها و موانع طبیعی و فیزیکی همراه است و تا به خطر افتادن جانش پیش میرود اما از پا نمیافتد.
«نوروز» فیلمی در گرامیداشت یکی از آیینهای ایران باستان است و به معرفی شخصیتهای افسانهای و فولکلور ایرانی چون عمو نوروز، ننه سرما و حاجی فیروز میپردازد. فیلم قصد معرفی و یادآوری اهمیت آیین باستانی نوروز را دارد. نوروز از آیینهای ایران باستان و دربردارنده مفاهیم و نمادهایی است که تا امروز هم آن را ادامهدار کرده است. آغاز رویش دوباره، طراوت و زندگی دوباره طبیعت و تأکید بر دوستی و مهرورزی مهمترین مفاهیمی است که با آمدن بهار و آغاز نوروز گرهخورده اما این آیین مختص ایران نیست و کشورهای دیگری نیز این عید باستانی را جشن میگیرند. همین هم موجب میشود فیلم، نوروز را عاملی برای وحدت این کشورها معرفی کند. آذربایجان، ترکیه، هند، پاکستان، ازبکستان، قرقیزستان، افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقستان و عراق 11 کشوری هستند که همراه ایران این عید باستانی را جشن میگیرند. فیلم به شکل نمادین نوجوانانی را به عنوان نماینده این کشورها معرفی میکند که نامی را برای عبور از دروازه کوه قاف همراهی میکنند. آنها با زنجیر کردن نمادین دستانشان به هم که نشانهای از اتحاد است، در شکست اهریمن نقشآفرینی میکنند.
فیلم به وضوح برای تقویت صلح آمده و روی صحبتش با کودکان و نوجوانان کشورهاست و به شکل نمادین نوجوانان هر کشور را (نظیر دردانه از افغانستان و جاسم از عراق) موثر در برقراری صلح معرفی میکند؛ صلحی که عامل آن اشتراکات فرهنگی است و فیلم از میان این اشتراکات بر نوروز باستانی دست گذاشته است. در جایی از فیلم اشاره میشود که انتخاب آیینهای بهاری برای برپایی نمایشگاه، به این علت است که بیشتر آنها برای از بین بردن جنگ هستند اما فیلم ترسیمی از شرایط صلح ندارد و حتی ضدقهرمان هم شخصیتی کلیشهای پرداخت شده است. این در حالی است که وجه نمادین فیلم با چنین پرداختی پررنگ میشود و سایر شخصیتها را هم فرامیگیرد. «هاکان» پدر نامی هم در همین چارچوب تعریف میشود. نامی یک نوجوان دورگه ایرانی - ترک است که پا در کشف آیین باستان ایران و نجات مردم میگذارد و هاکان که ارتباطی با زبان فارسی و نوروز باستانی ندارد، در این مسیر به دنبال پسرش برای کمک میآید. چنین انتخابی، شخصیت پدر قهرمان را بیارتباط با کلیت داستان ترسیم کرده و در واقع به فیلم الصاق شده است! درخواست نامی از پدرش برای تنها نگذاشتن او هم در وجه نمادینش گزاره قابل دفاعی نخواهد بود.
«سهیل موفق» (کارگردان) در این اثر هم به ویژگیهای فرهنگی و بومی کشور توجه ویژهای دارد. فیلم در معرفی ورزش هم سراغ نوع باستانی و بومی آن میرود و قهرمان فیلم را یک کشتیگیر نشان میدهد.
فیلم توجه ویژهای هم به رقصهای آیینی اقوام دارد و در برگزاری نمایشگاه بینالمللی با حضور 12 کشور برگزارکننده آیین نوروزی، این رقصها را نشان میدهد. علاوه بر این برای باز شدن دروازه کوه قاف، اتحاد نمادین بچهها کافی نیست و چیزی دیگر نیاز است؛ جادوی شادی و رقص! این بار حاجی فیروز لباس سنتیاش را میپوشد و با جادوی شادی و رقص سنتی است که دروازه کوه قاف باز میشود!
فیلمنامه اثر بر اساس الگوی سفر قهرمان نوشته شده و ضعفهایی در پیرنگ و شخصیتپردازی دارد. عنصر اتفاق در فیلم پررنگ است و شخصیتپردازیها پرداخت درستی ندارد. با این وجود طرح موقعیتی برای کنشگری نوجوان، از نقاط ارزشمند فیلم است. فیلم همچنین در معرفی شخصیتهای افسانهای پا را فراتر از باورهای سنتی گذاشته و به داستانپردازی پرداخته است. برای نمونه پیوند حاجی فیروز با عمو نوروز در ایران باستان، حاصل تخیل فیلم است و در هیچ منبعی «زغال» به عنوان عنصر حیاتبخش و عامل تجدید حیات حاجی فیروز، معرفی نشده است.
ترسیم شخصیت نوجوان کنشگر از مهمترین نیازهای سینمایی هر کشوری به شمار میآید، چرا که آنها آیندهسازان کشور هستند و ساخت الگوهای متنوع و کنشگر در شکلگیری شخصیتشان تأثیر بسزایی دارد. با این نگاه، «نوروز» اگرچه دارای ضعفهای عدیدهای در قصهپردازی و تصویرسازی است اما اثری قابل اعتناست. فیلم «نوروز» نوید آن را میدهد که سینمای ایران از لحاظ فنی فاصله قابل جبرانی با سینمای کودک و نوجوان جهان دارد و همچنین ادبیات فارسی و فرهنگ بومی ما ظرفیتهای بسیاری برای قصهپردازیهای مناسب کودکان و نوجوانان دارد.
ارسال به دوستان
یادداشت
دوئل شیاطین در تلآویو
حنیف غفاری: جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا طرح آتشبس جدیدی را به حماس و رژیم اشغالگر قدس ارائه کرده که به عقیده کارشناسان، مصداق نوعی عقبنشینی از مطالبات قبلی واشنگتن (با هدف آزادی همه اسرای صهیونیست در ازای آتشبس موقت) محسوب میشود. مقامات حماس کلیت طرح را ایجابی دانسته و در مقابل مقامات رژیم اشغالگر قدس دید سلبی و بازدارندهای نسبت به این طرح دارند. با همه این اوصاف، بحث بر سر طرح جدید ارائهشده در تلآویو ادامه دارد. واقعیت امر آن است که ارائه طرح آتشبس جدید توسط بایدن، مصداق صلحدوستی یا تلاش آمریکا برای پایان دادن به یک مناقشه و نسلکشی در غرب آسیا نیست و منبعث از استیصال و سردرگمی میدانی مشترک واشنگتن و تلآویو در طول ۸ ماه منازعه است. نباید فراموش کرد آمریکا پس از عملیات غرورآفرین حماس در ۷ اکتبر 2023 میلادی، حامی مطلق اهداف سهگانه اعلامی صهیونیستها در غزه بود و نابودی حماس، اشغال کامل غزه و آزادی اسرا بدون انعقاد توافق آتشبس و حتی مذاکره با مقاومت فلسطین را دستیافتنی قلمداد میکرد. سنتکام و پنتاگون با اعزام غیررسمی هزاران تفنگدار دریایی و فرماندهان نیروی زمینی از آمریکا، در برخی مناطق، فرماندهی عملیات نسلکشی و جنایت علیه کودکان و زنان بیدفاع غزه را برعهده گرفته و علاوه بر آن، از انواع تکنیکهای مدرن (از هوش مصنوعی گرفته تا ارسال پهپادهای انفجاری مدرن) در پشتیبانی از صهیونیستها استفاده کردند. از این رو ارائه طرح اخیر بایدن را نباید به مثابه طرح یک بازیگر واسطهگر یا کشور ثالث مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. کلیت ارائه این طرح، بیانگر شکست طرف جلاد و ظالم در جنگ غزه، یعنی زوج واشنگتن - تلآویو است. رسانههای وابسته به حزب دموکرات و حتی برخی رسانههای وابسته به حزب جمهوریخواه آمریکا بهگونهای طرح ارائهشده از سوی کاخ سفید را برای مخاطبان خود توجیه میکنند که گویا بایدن، بلینکن و سالیوان کمترین دخالتی در وقوع بحران و نسلکشی اخیر در غزه نداشتهاند! همانگونه که بارها اشاره شده است، تفکیک آمریکا از رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه، یک خطای راهبردی و محاسباتی محض محسوب میشود. نکته دیگر، معطوف به بحران تمام عیاری است که در کابینه رژیم اشغالگر قدس، متعاقب ارائه طرح بایدن رخ داده است. در پی تشدید اختلافات سران رژیم صهیونیست درباره طرح پیشنهادی برقراری آتشبس در نوار غزه و تبادل اسیران، «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت قومی این رژیم، نتانیاهو و کل کابینه را تهدید به سرنگونی کرده است.
بن گویر طرح ارائهشده از سوی رئیسجمهور آمریکا را «بسیار بد» خوانده و آن را مصداق عینی پذیرش شکست در برابر مقاومت فلسطین قلمداد میکند. با این حال، اصرار نتانیاهو بر ادامه جنگ در رفح نیز منتج به بروز منازعات تمامعیاری شده که حد وسط (نقطه توافق) معینی نیز برای رضایت طرفین مدعی وجود ندارد. به عبارت بهتر، میان مقامات امنیتی و نظامی رژیم اشغالگر قدس که خواستار انعقاد هرچه سریعتر آتشبس در جنگ برای آزادی اسرا و گریز از تشدید هزینههای شکست در این آوردگاه هستند و افرادی مانند بن گویر و اسموتریچ در کابینه رژیم اشغالگر قدس، نقطه اشتراک و راهحلی برای رسیدن به تفاهم وجود ندارد. انتخاب هر یک از این ۲ گزینه (آتشبس یا ادامه جنگ) مولد بحرانهای پایدار در اراضی اشغالی خواهد بود که حلوفصل آن قطعا از عهده حکمرانان صهیونیست و حامیان آمریکایی و اروپاییشان خارج خواهد بود، بنابراین باید حیات شوم صهیونیسم را به ۲ دوران قبل و بعد توفان الاقصی تقسیم کرد. صهیونیسم در دوران پساتوفان الاقصی فرجامی جز سقوط نخواهد داشت.
نکته پایانی آنکه حتی در صورت پذیرش آتشبس، سقوط کابینه نتانیاهو و حضور افرادی مانند یائیر لاپید و بنی گانتس در راس معادلات سیاسی و اجرایی تلآویو، تضادهای آنتاگونیستی و عمیق ایجادشده در اراضی اشغالی، زیربنای ساختار قدرت در رژیم نامشروع صهیونیستی را هدف قرار خواهد داد. این تضادها در ۳ سطح «سیاسی»، «امنیتی»و «نظامی» تبلور یافته و جابهجایی قدرت در تلآویو نیز نمیتواند این معادله را تغییر دهد. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان به مناسبت سیوپنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، به تبعات و عواقب عملیات توفان الاقصی و جبرانناپذیری شکست صهیونیستها در آوردگاه جنگ غزه اشاره فرمودند. امروز مصادیق این شکست تمامعیار را صهیونیستها در ابعاد گوناگون مشاهده میکنند؛ از ناتوانی در دستیابی به اهداف میدانی و نظامی تا خیزش جهانی علیه ماهیت صهیونیسم و گفتمان سازش با دشمن. اعتراضات ضدصهیونیستی بیسابقهای که امروز در دانشگاههای آمریکا و اروپا رخ میدهد، نقطه آشکارساز گذار گفتمانی، عملیاتی و جهانی از صهیونیسم و پیشدرآمدی بر نابودی مطلق و کامل اسرائیل است؛ انشاءالله.
ارسال به دوستان
پیشنهاد بذرپاش در اجلاس وزرای حملونقل گروه بریکس
سازمان کریدور شمال - جنوب ایجاد شود
گروه اقتصادی: بریکس اتحادیهای فراقارهای است که کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی اعضای ابتدایی آن بودند. این اتحادیه از منظر اقتصادی دیدگاهی متفاوت از کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا دارد. در این ائتلاف باور بر این است که بهترین راه برای کسب منفعت، رو آوردن به چندجانبهگرایی است. با این رویکرد شرایط برای اکثریت بهتر خواهد شد. گفتنی است نام بریکس (BRICS) از ابتدای نام کشورهای اولیه عضو این اتحادیه مشتق شده است.
پس از سالها انتظار در دولت سیزدهم مقدمات عضویت ایران در این اتحادیه فراهم آمد و ۲ شهریور ۱۴۰۲ رسماً خبر اعلام عضویت ایران در گروه بریکس همزمان با سفر آیتالله شهید رئیسی به آفریقای جنوبی در رسانهها منتشر شد.
روز گذشته جلسه وزرای حملونقل عضو بریکس برگزار و ایران پیشنهاد ایجاد سازمان کریدور شمال - جنوب را در آن مطرح کرد. این کریدور میتواند کشورهای هند، روسیه و ایران را ذیل ذینفعان خود تعریف کند.
به گزارش «وطن امروز»، وزیر راه و شهرسازی کشورمان در نخستین اجلاس وزرای حملونقل کشورهای بریکس که به صورت مجازی سخنرانی میکرد، گفت: ابتدا مراتب قدردانی خود را از دعوت وزارت حملونقل فدراسیون روسیه از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در نخستین اجلاس وزرای حملونقل کشورهای عضو پیمان بریکس اعلام میکنم. مهرداد بذرپاش در ادامه اظهار کرد: بدون تردید برگزاری این جلسات موجب تقویت و همافزایی بخشهای حملونقلی و تجاری شده و فرصتهای جدیدی را در حوزههای تجارت، حملونقل بینالمللی و ترانزیت ایجاد میکند. وی در ادامه با اشاره به اینکه بریکس به عنوان نهادی پیشرو و متشکل از اقتصادهای بزرگ نوظهور توانسته است با ارائه الگوها و ابتکارات مناسب روندهای جدیدی را در جهان شکل دهد، گفت: اعضای بریکس با اقتصادهای مکمل و تنوع فرهنگی میتوانند نیازهای متقابل را تأمین کنند و تجربههای ملی و بومی توسعهای خود را جهت تقویت رفاه و صبح جهانی به اشتراک بگذارند.
* عضویت دائم ایران در بریکس پیشرفت تاریخساز و موفقیت استراتژیک بود
بذرپاش تصریح کرد: عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران سال گذشته در بریکس پیشرفتی تاریخساز و موفقیتی استراتژیک برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب شده و ایران گامی اساسی را به سوی گسترش ارتباطات در تمام حوزههای حملونقل، تجاری و اقتصادی با اعضای بریکس برداشته است. وزیر راه و شهرسازی در ادامه اظهار کرد: سیاستها و برنامههای بریکس در بیانیهها و اسناد آن انعکاس یافته که نشان میدهد این نهاد قادر است به طیف متنوعی از موضوعات مرتبط با دغدغههای جوامع در حال توسعه بپردازد. دستور کار اجلاس حاضر با محورهای دیجیتالی شدن حملونقل، ایجاد پلتفرمهای لجستیکی حملونقل بین کشورهای عضو، حملونقل پایدار، حملونقل سبز و توسعه همکاریهای فیمابین از طریق سرمایهگذاریهای مشترک، بستری مناسب برای شکلدهی به همکاریهای سازمانیافته فراهم آورده است.
* ظرفیتهای ممتاز حملونقلی ایران برای کشورهای بریکس
وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران با موقعیت جغرافیایی ممتاز و مزیتهای ترانزیتی فراوان، تقاطع کریدورهای ترانزیتی شمال - جنوب و شرق - غرب با داشتن ۱۱ بندر تجاری در حاشیه دریای خزر، خلیجفارس و دریای عمان با ظرفیت ۲۷۳ میلیون تن و شبکه ۱۵ هزار کیلومتری خطوط ریلی و بیش از ۲۵۰ هزار کیلومتر انواع راه باکیفیت و ۲۶ پایانه مرزی زمینی، این توانایی را دارد تا با حداقل زمان و هزینه شبکههای تجاری منطقهای و بینالمللی را از طریق خشکی به هم پیوند دهد و زنجیره ارزش منطقه را به بهترین شیوه کامل کند. به طوری که از طریق این شبکه سالانه به میزان ۷۰۰ میلیون تن بار جابهجا میشود. بذرپاش در ادامه گفت: همچنین ترانزیت از قلمرو ایران با رشد بیش از ۶۰ درصد در ۱۲ ماه گذشته به بیش از 17.6 میلیون تن رسیده که نشان از قابلیت اطمینان، امنیت و مقرونبهصرفه بودن مسیر ترانزیتی ایران برای کشورهای منطقه است.
وزیر راه و شهرسازی همچنین افزود: همکاری با بریکس برای ایران اهمیت ویژهای دارد و در اینجا از تصمیم دولت روسیه برای برگزاری این نشست و بحث پیرامون ابتکارات و ارائه راهکارها برای مقابله با چالشهای جهانی و بررسی روشهای تأمین مالی در بخش حملونقل حمایت میکنم. وی اظهار کرد: هماکنون زیرساختهای ترانزیتی در مسیرهای کریدورهای شمال - جنوب و شرق - غرب در حال تکمیل است و با بهرهگیری از مکانیسمهای نوین مدیریت کریدور در همکاری به سازمانهای حملونقلی منطقهای و بینالمللی فرآیندهای استاندارد انجام تشریفات بازرسی و عبور محمولههای تجاری در حال استقرار است.
* ایجاد «سازمان بینالمللی کریدور شمال - جنوب» منجر به بهبود حملونقل بینالمللی میشود
وزیر راه و شهرسازی اضافه کرد: در همین راستا کریدور شمال - جنوب به عنوان یکی از کریدورهای مهم با داشتن مزیتهای مناسب و موثر حملونقلی میتواند باعث همافزایی کشورهای عضو بریکس در حوزه حملونقل و ترانزیت شود، لذا همانگونه که در بیانیه نشست سهجانبه بین ایران، هند و روسیه در تاریخ ۴ جولای ۲۰۲۳ در تهران تصریح شده است، ارتقای ساختار کنونی مدیریت این کریدور به سطح یک سازمان بینالمللی، تحت عنوان «سازمان بینالمللی کریدور شمال - جنوب»، میتواند به بهبود ساختار سازمانی و مدیریتی این کریدور منجر و در نتیجه باعث بهبود حملونقل بینالمللی و توسعه حملونقل ترکیبی در چارچوب این کریدور شود، همچنین با ارتقای سطح هماهنگی و یکپارچگی، فعالیتهای تجاری و ترانزیتی را میان خریداران و فروشندگان با استفاده از شقوق مختلف حملونقل و به صورت ترکیبی برای بهرهمندی تمام اعضای بریکس ارتقا میبخشد.
بذرپاش اظهار کرد: اکنون فرصتی مغتنم فراهم شده تا برای دستیابی به اهداف بریکس از جمله نوآوری و دیجیتالی شدن زنجیرههای تأمین، تحرک شهری در راستای اهمیت بخشیدن به توسعه بیشتر سیستمهای حملونقل عمومی شهری، آموزش منابع انسانی شایسته در ایجاد یک سیستم حملونقل ایمن و تأمین مالی پروژههای حملونقل همفکری داشته باشیم. وی افزود: این موقعیت کمنظیر جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی میتواند ایران را به یکی از شرکای پایدار و قابل اتکا برای اتصال بریکس به گلوگاههای انرژی و حملونقل و بازارهای بزرگ جهانی تبدیل کند.
* استقبال وزیر حملونقل روسیه از پیشنهادات ایران پیرامون توسعه کریدور شمال - جنوب
در ادامه وزیر حملونقل فدراسیون روسیه که ریاست این نشست را بر عهده داشت ضمن ابراز همدردی و تسلیت حادثه دلخراش شهادت رئیسجمهوری فقید کشورمان و هیات همراه، از پیشنهادهای وزیر راه و شهرسازی درباره توسعه موارد مربوط به کریدورهای شمال - جنوب و شرق - غرب و ترانزیت کالا استقبال کرد. وی همچنین با اشاره به مزیتها و ظرفیتهای حملونقلی موجود در ایران، بر استفاده حداکثری کشورهای بریکس از این ظرفیتها تأکید کرد. خبرگزاری تاس پس از اتمام این نشست اعلام کرد شورای فدراسیون (سنای) روسیه قانون توافقنامه تجارت آزاد بین کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و ایران را تصویب کرد. این سند در ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳ در سنپترزبورگ امضا شد و انتظار میرود جایگزین توافقنامه موقت تشکیل منطقه آزاد تجاری بین طرفین در ۱۷ مه ۲۰۱۸ شود. این توافقنامه قوانین اساسی تجارت بین اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کشورهای عضو آن و ایران را به شکلی ارائه میدهد که «تا حد امکان نزدیک به قوانین سازمان تجارت جهانی (WTO) باشد. این قوانین شامل مواردی از جمله اصل «ملت بهین دوست»، استفاده از اقدامات حفاظتی و اداره گمرکی، امتناع از اعمال ممنوعیتها و محدودیتهای کمّی در واردات کالا، همچنین مقرراتی است که شامل استانداردهای اساسی WTO در زمینههای دامپزشکی، بهداشتی و بهداشت گیاهی میشود. این موافقتنامه علاوه بر قوانین استاندارد سازمان تجارت جهانی، شامل تعهدات دیگری که در اتحادیه اقتصادی اوراسیا اعمال میشوند نیز هست. این تعهدات برای اطمینان از یک دوره انتقال ۱۸۰ روزه از انتشار تا لازمالاجرا شدن مقررات فنی انجام شده است. طبق اسناد ضمیمه این قانون، این تعهدات «شفافیت... تجارت ایران را افزایش میدهد و شرایط نظارتی را با شرایط اتحادیه اقتصادی اوراسیا که در حال حاضر بر اساس همین اصول عمل میکند، مطابقت میدهد. این توافقنامه همکاری در زمینههای مختلف از جمله استخراج، فرآوری و استفاده از مواد معدنی، بهرهوری انرژی، تحقیق و نوآوری، آموزش، پزشکی، حملونقل، مخابرات، زیرساختهای حملونقل و لجستیک و کریدورهای حملونقل را پیشبینی کرده است». این سند همچنین یک رژیم تجارت ترجیحی را «برای حدود ۸۷ درصد از طیف محصولات فعالیتهای اقتصادی خارجی» ایجاد میکند. قانونگذاران بر این باورند که اجرای این توافق به صادرکنندگان روسی اجازه میدهد سالانه حدود ۳۰۰ میلیون دلار در عوارض گمرکی صرفهجویی کنند. انتظار میرود این توافق به توسعه بیشتر همکاریهای تجاری و اقتصادی با ایران کمک کند. شایان ذکر است در این نشست بیانیهای نیز با موضوع توسعه همکاریها در زمینه حملونقل قرائت شد و به تایید اعضا رسید.
ارسال به دوستان
بایستههای جبهه انقلاب در انتخابات پیش رو از انسجام گفتمانی تا رعایت اخلاق؛ این راه ادامه دارد
مرام رئیسی
از اخلاق انتخاباتی تا اخلاق عمومی
سیدابراهیم رئیسی در مسیر پیگیری گفتمان انقلاب اسلامی در مدیریت اجرایی کشور به شهادت رسید. این یک سند افتخار برای جریان انقلابی است. رئیسی در قریب ۳ سالی که رئیسجمهور بود حد نصاب جدیدی در خدمت صادقانه ثبت کرد. راه و رسم و مرام رئیسجمهور شهید مشخص و غیرقابل تحریف است. رئیسی با تمام وجود به مبانی انقلاب و اصول و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران معتقد و در دولت سیزدهم به تمام این مبانی و اصول پایبند بود. او در پیگیری حقوق مردم بر اساس مبانی انقلاب پرکار، فعال، خستگیناپذیر و مرد میدان بود. در سیاست داخلی، اهل اجماع و استفاده از همه ظرفیتهای داخلی بود و دولت او تلاش میکرد ثابت کند بدون واگذاری همه چیز به اراده قدرتهای جهانی، میتوان با تکیه بر توان داخلی به توفیقات ملموس در رفاه و معیشت و پیشرفت و توسعه رسید. او در سیاست خارجی، همه راهبردهای ایران را در راستای استراتژی ادغام ایران در نظام جدید چندقطبی پیش میبرد. هنر دستگاه دیپلماسی او در بهبود روابط با همسایگان و تعریف یک اشتراک اقتصادی ساختاری با همسایگان و کشورهای مستقل و معترض به نظام ظالمانه تکقطبی که الحق به شیوههای عالمانه از سوی شهید حسین امیرعبداللهیان پیش میرفت، یک مدل هوشمندانه و موفق در سیاست خارجی بود. به اعتقاد جامعهشناسان و مورخان، جمهوری اسلامی ایران پس از سدهها مدل توسعه از طریق تحقق امنیت درونزا را فهم کرد و به کار گرفت و الحق بیشتر سیاستگذاریهای دولت سیزدهم نیز مبتنی و منطبق بر همین کلانایده اتخاذ و پیگیری میشد. در کنار این موارد، شهید رئیسی اهتمام ویژهای به انسجام ملی و جلوگیری از تشدید گسلهای اجتماعی و فرهنگی داشت و البته این سیاست را با ایستادگی بر اعتقادات و باورهای دینی و عقیدتی دنبال میکرد. او سید محرومان و مظلومنواز بود. تاریخ شهادت میدهد این سید مظلوم در ۳ سال ریاستجمهوری خود برای حضور در همه نقاط کشور و بازدید از مناطق محروم، آرام و قرار نداشت و در نهایت اینکه سید مظلوم، شاخصهای جدیدی از حلم و صبوری را ثبت کرد. تهمت شنید و پاسخ نداد. این روزها مناظرههای انتخاباتی ۹۶ و ۱۴۰۰ را که مرور میکنیم، فریمهایی تأثربرانگیز را مشاهده میکنیم. دلها از این مظلومیت سید، خون است و البته همین مظلومیت این روزها مایه فخر و سربلندی جبهه انقلاب در پیشگاه ملت است. مردم انقلابی که در مراسم تشییع شهید رئیسی حماسه آفریدند حالا در پیشگاه ملت ایران سربلندند که رای افتخارآمیزی داشتند و هوشمندانه انتخاب میکنند. پس از شهید سلیمانی، حالا شهید رئیسی نیز در دهه پنجم انقلاب اسلامی، شاخص رئوسی از مختصات خدمت مخلصانه و انقلابی به مردم ایران است. او به تمام معنا یک رئیسجمهور جهادی بود و در نهایت جان خود را در همین مسیر فدا کرد تا سند غیرقابل انکار تقید او به این راه و رسم و مرام باشد. حالا ما ماندهایم و میراثی که از سید شهید به جا مانده است. همه در یک اصل متفقالقول هستیم و آن «ادامه راه رئیسی» است. این بار نباید روی زمین بماند و این کاروان نباید متوقف شود. راه رئیسی باید تا سرمنزل مقصود ادامه یابد. این هدف اصلی و غایی جبهه انقلاب در انتخابات پیش روست. شهید زنده است و نظارهگر همه ما. عهد ما با شهید رئیسی حراست از میراث او و پیمودن راه او و به هدف رسیدن تلاشهای خستگیناپذیر اوست. همه کاندیداهای جبهه انقلاب باید متعهد به این اصل مبنایی باشند. همه کاندیداهای جبهه انقلاب که از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت میشوند، شایستگی پرچمداری این راه و این مرام و میراث سید شهید را دارند البته باید به قواعد و راهکارهای رقابت و در نهایت مصلحت جمعی پایبند بود. ایثار و ازخودگذشتگی و اعتقاد قلبی و عملی به هر سازوکاری که منجر به تداوم راه شهید در دولت چهاردهم شود، باید میثاق همه کاندیداها باشد. درست مانند همان قاعدهای که سال ۱۴۰۰ باعث پیروزی سیدابراهیم رئیسی در انتخابات شد و افتخار دولت سیزدهم را آفرید. تجربه انتخابات ۱۴۰۰، مصداق اتم گزاره «همه برای یکی، یکی برای همه» بود. حماسه چشمگیر و غرور آفرین مردم در مراسم تشییع شهید رئیسی باید با حماسه عقلانیت کاندیداهای جبهه انقلاب در انتخابات پیش رو تکمیل شود. این انتظار مردم بویژه تودههای میلیونی معتقد به انقلاب و نظام اسلامی از کاندیداهای جریان انقلاب در انتخابات پیش روست، بویژه اینکه کاندیداهای انقلابی باید در تبیین و تشریح خدمات و تایید رویکردها و سیاستهای دولت «سید شهید» همقسم باشند. این انتخابات را باید فرصت مغتنمی برای دفاع از حقانیت و مظلومیت «رئیسجمهور مغتنم» دانست. همه کاندیداهای جبهه انقلاب باید در انتخابات پیش رو همآهنگ و همآوا تاکید کنند ادامهدهنده راه رئیسجمهوری خواهند بود که در مسیر خدمت صادقانه و صالحانه به مردم، در میان زبانههای آتش سوخت.
و اما اینکه رئیسی، مرد اخلاق بود؛ تلازم اخلاقمداری و مظلومیت، تصویری تراز از او ساخت. باید این اخلاقمداری رئیسی در انتخابات و رفتار کاندیداهای جبهه انقلاب و هواداران آنان نمود ویژه داشته باشد. هر نوع بداخلاقی از سوی کاندیداها و هواداران جبهه انقلاب، خیانت به شهید رئیسی و میراث به جا مانده از ایشان است. ما و کاندیداهایمان در این انتخابات در غم رئیسی مظلوم، جامه سیاه بر تن داریم و باید حرمت این لباس سیاه را حفظ کنیم، لذا هر نوع بداخلاقی و تخریب و توهین علیه هر کاندیدایی، چه در جبهه خودی باشد و چه در جبهه مقابل، شایسته است با محکومیت و مذمت همه کاندیداهای جبهه انقلاب مواجه شود.
در نهایت اینکه این انتخابات باید یک تجربه شیرین را در عرصه سیاستورزی اصولی و انقلابی در تاریخ انقلاب ثبت کند.
صفحات 2 و 5 را بخوانید
ارسال به دوستان
نگاه
گریز اصلاحطلبان از دیپلماسی عزتمندانه
نوید مؤمن: هر اندازه به انتخابات ریاستجمهوری نزدیک میشویم، برخی نامزدها (که هنوز صلاحیت آنها نیز احراز نشده است!) تمرکز بیشتری بر حوزه سیاست خارجی و پیشبرد رقابتهای انتخاباتی خود بر اساس آن میکنند. اصلاحطلبان و کارگزاران، با نقد سیاست خارجی دولت سیزدهم، آن هم معطوف به عدم احیای توافق هستهای، قصد دارند در این آوردگاه حضور پیدا کرده و بار دیگر، دوگانه «کدخدا/ رعیت» را در این عرصه پررنگ کنند. در این میان، طرفداران دیپلماسی غربگرا سیگنالها و القائاتی را به افکار عمومی مخابره کرده و خواهند کرد که لازم است نسبت به ماهیت و تبعات آنها آگاه باشیم.
۱- گزاره نخست القایی جریان غربگرا در عرصه سیاست خارجی، مربوط به غلبه وزن سیاست خارجی فرامنطقهای بر منطقهای و تنظیم رفتار بازیگران منطقه از فرسنگها دورتر (آمریکا و اتحادیه اروپایی) است. در این منظومه، غرب نقش متغیر مستقلی را دارد که متغیرهای وابسته از جمله تحولات منطقه غرب آسیا را طبق ذائقه و صلاحدید خود شکل میدهد و رفتار بازیگران منطقهای ما نیز به صورت خواسته یا ناخواسته، تابعی از همین چرخه و رابطه است. در چنین نگاهی دیپلماسی منطقهای، دیپلماسی همسایگان، دیپلماسی در آمریکای لاتین و آفریقا جملگی موضوعات تزئینی سیاست خارجی محسوب شده و تا زمانی که دیپلماسی فرامنطقهای (با تکیه بر آنچه اصلاح روابط با غرب خوانده میشود) تحقق تام و مطلق پیدا نکند، محلی از اعراب ندارد. ثمرات این اعوجاج و کژفهمی آشکار را در دوران پسابرجام مشاهده کردیم؛ انعقاد برجام، آن هم با نقایص پرشماری که به لحاظ حقوقی و اجرایی در آن وجود داشت نهتنها منتج به رفع واقعی تحریمهای ضدایرانی نشد، بلکه منجر به وقاحت بیشتر برخی بازیگران منطقهای در تقابل با کشورمان شد. رفتار این بازیگران طغیانگر، زمانی تعدیل شد که جمهوری اسلامی ایران توانست استراتژی مقاومت فعال و متعلقات آن را بخوبی در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی خود پیاده کند و فراتر از آن، با اولویتبخشی دیپلماسی منطقهای بر فرامنطقهای در دولت سیزدهم، تلقی متوهمانه و ایدهآلگرایانه غربگرایان وطنی از دیپلماسی و سیاست خارجی را در عمل به چالش بکشد.
۲- گزاره بعدی القایی جریان غربگرا، معطوف به فن مذاکره بر سر احیای توافق هستهای (برجام) است. اصلاحطلبان و کارگزاران مدعی هستند استراتژی رفع تحریمها در نگاه کلان دولت آیتالله شهید رئیسی موضوعیت نداشته و همین مساله، منجر به شکست مذاکرات و عدم احیای مجدد برجام شده است. در نقد این ادعا، همین بس که دولت سیزدهم استراتژی رفع تحریمها را با یک کلمه بیشتر در دستور کار قرار داد: «استراتژی رفع تحریمها از جایگاه قدرت». بهتر است بانیان سیاست خارجی التماسی نیمنگاهی به حجم و ارزش تعاملات نفتی و اقتصادی ایران در دوران ۳ ساله دولت سیزدهم بیندازند! آنچه منجر به این تغییر فاحش، آن هم به سود منافع ملی کشورمان شده، قطعا تغییر استراتژی غرب نسبت به ایران نیست. آمریکا و تروئیکای اروپا کماکان همان استراتژی فشار حداکثری را علیه تهران دنبال میکنند اما به واسطه مواجهه با استراتژی مقاومت فعال، ناچار به دادن امتیازاتی در این معادله شدهاند. درباره مذاکرات احیای برجام، باید به این نکته توجه داشت که قطعا هیچکس تمایل ندارد به دوران تاریک تعهدات یکطرفه ایران در ازای عدم رفع تحریم - و حداکثر تعلیق نیمبند و بیاثر آن - بازگردد! مذاکرات هستهای میان ایران و اعضای 1+4 در دولت سیزدهم با همین هدف دنبال شد. «تضمینمحوری» به جای «تعهدمحوری»، «لزوم ارائه تضمینهای فنی و اعتباری از سوی غرب» و «راستیآزمایی بازگشت آمریکا به برجام»، ۳ مولفه اساسی در این مذاکرات محسوب میشد و کماکان این روند ادامه دارد. قطعا فن مذاکره یک دولت برخاسته از گفتمان انقلاب، نباید مانند یک دولت غربگرا منتج به شکلگیری یا احیای یک توافق غیرعملیاتی، انتزاعی و بدون سود مشخص شود! نباید فراموش کرد آنچه امروز آمریکا را به طرف متقاضی مذاکرات هستهای با ایران تبدیل ساخته، اصرار بر استمرار غنیسازی 60 درصد در نطنز و فردو است، نه پردهبرداری از خزانه خالی، روی ویلچر نشستن وزیر خارجه هنگام مذاکرات، پر کردن قلب رآکتور اراک با سیمان و بدگویی از میدان به افتخار دیپلماسی! ین همان قدرت و صلابتی است که اتفاقا رئالیستها و نورئالیستهای غرب از آن شدیدا وحشتزده هستند و چارهای جز امتیازدهی در قبال آن ندارند. هدایت همه ظرفیتهای اقتصادی، دیپلماتیک و سیاسی به سبد «برجام»، خطای بزرگ و پرهزینهای بود که در دولت مرحوم شهید رئیسی و وزارتخانه مرحوم شهید حسین امیرعبداللهیان به آن پایان داده شد.
۳- دیپلماسی، فضای تعارف و استفاده از واژگان تزئینی نیست. آنچه منجر به تنظیم رفتار دشمنان میشود، قدرت ذاتی و اکتسابی یک کشور و تاثیر آن بر امتیازدهی اجباری غرب است، نه امتیازگیری التماسی از غرب (که آن نیز تحقق نیافت!) در ازای از دست رفتن داشتهها و ظرفیتها. در چنین فضایی، باید مراقب آدرسهای غلط و هدفمندی بود که در توجیه سیاست خارجی التماسی، بویژه در رقابتهای انتخاباتی پیش رو مخابره میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|