|
اخبار
کامبیز دیرباز به «شغال» پیوست
کامبیز دیرباز جدیدترین هنرمندی است که به جمع بازیگران سریال نمایش خانگی «شغال» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیهکنندگی علی طلوعی اضافه شده است. پیش از این مهدی سلطانی، امیرحسین فتحی و شبنم مقدمی به عنوان بازیگران این سریال معرفی شده بودند و سایر بازیگران سریال که همگی از چهرههای شناختهشده هستند، بهزودی معرفی میشوند. دیرباز در بیستوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «به نام پدر» ساخته ابراهیم حاتمیکیا و در بیستوهفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «عیار ۱۴» ساخته پرویز شهبازی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. «شغال» محصول نبراس پیکچرز است و از پلتفرم «نبراس» پخش خواهد شد.
***
«بچههای دشت» به «هنر و تجربه» میآیند
فیلم سینمایی «بچههای دشت» به کارگردانی اسماعیل مسعودی و تهیهکنندگی عباس مسعودی (برادران اقلیدی) با حضور بازیگرانی همچون متین آراسته، بابک زرنویسزاده، شمسالآفاق شفیعی و پریسا درافشان ساخته شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «پسربچهای که از انتقال پدر معلمش به روستا ناراحت است قصد دارد با خرابکاری و اقدامات هنجارشکن داخل روستا و مدرسه، پدر و خانواده را تحت فشار قرار دهد که به شهر برگردند اما در این مسیر اتفاقاتی میافتد که مانع از اهداف او میشود و در پایان متنبه میشود که پا به پای پدرش به تلاش و فعالیت ادامه دهد و راه درست را در پیش بگیرد». مراسم رونمایی و اکران افتتاحیه این فیلم امروز دوشنبه ۱۱ تیر در پردیس سینمایی گلستان شیراز با حضور سازندگان اثر، هنرمندان سینما و تئاتر، مدیران و شخصیتهای فرهنگی برگزار میشود. اکران آنلاین این فیلم هم چهارشنبه ۱۳ تیر از طریق سایت هاشور آغاز میشود. فیلم «بچههای دشت» در پنجاهودومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم رشد برگزیده و حائز دریافت دیپلم افتخار فیلم شده است.
***
رسول کاهانی سراغ «شکستن خط فرضی» رفت
رسول کاهانی، کارگردان، طراح و نویسنده سینما و تئاتر بعد از نمایش «محیط زیست» با ۸۵۰۰ مخاطب در یک دوره اجرایی در تماشاخانه ملک، قصد دارد نمایش جدید خود را با عنوان «شکستن خط فرضی» روی صحنه ببرد. «زبان اصلی»، «اسکورسیزی»، «فرق.اَ.وسط»، «تحت تاثیر» و «محیط زیست» از جمله آثاری هستند که کاهانی پیش از این روی صحنه برده است. در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «امشب، شب مهمیه ...». سیدعماد عامری به عنوان تهیهکننده، امیرسپهر تقیلو به عنوان مجری طرح و محمدصادق زرجویان به عنوان طراح و گرافیست، رسول کاهانی را در نمایش «شکستن خط فرضی» همراهی میکنند.
***
رونمایی از آلبومی با آثاری از صبا، خالقی و محجوبی
آیین رونمایی از آلبوم «غزالانه» پنجشنبه ۱۴ تیر ساعت ۱۹ در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود. این آلبوم شامل اجرای آثاری از استادان موسیقی ایران یعنی ابوالحسن صبا، روحالله خالقی، مرتضی محجوبی، پرویز مشکاتیان و جلال ذوالفنون است که با پیانوی غزال ناظرفصیحی اجرا شده است. غزال ناظرفصیحی (زاده آذرماه ۱۳۵۳) آهنگساز و نوازنده پیانو، موسیقی را نزد استادانی همچون فخری ملکپور آموخت. وی در رشتههای حقوق، موسیقی و پژوهش هنر تحصیل کرده است و پیانو را به شیوه ایرانی مینوازد. ناظرفصیحی تاکنون به عنوان تکنواز و همنواز در آثار فراوانی همچون «تومرو»، «صدای سبز باران»، «راه بینشان»، «غزالان رمیده» و... حضور داشته است.
***
هوش مصنوعی صدای «مورگان فریمن» را درآورد
«مورگان فریمن» بازیگر و صداپیشه آمریکایی استفاده غیرمجاز از هوش مصنوعی برای تقلید صدایش را محکوم کرد. این بازیگر در یادداشتی از طرفدارانش تشکر کرد و از تلاشهای کاربران برای محکوم کردن تقلید غیرمجاز هوش مصنوعی از صدای قابل تشخیص این بازیگر تشکر کرد. بازیگر سرشناس ۸۷ ساله به خاطر گویندگی در فیلمهایی مانند «رژه پنگوئنها»، «رستگاری در شاوشنگ» و «عزیز میلیوندلاری» شناخته شده است. شهرت فوقالعاده صدای فریمن، او را به یک هدف خاص برای تقلید صدای تولید شده توسط هوش مصنوعی تبدیل و اخیرا کاربری در فضای مجازی که خود را به عنوان خواهرزاده بازیگر معرفی کرده، از صدای ساخته شده فریمن با هوش مصنوعی بهره برده است. اظهارات فریمن در حالی مطرح شده است که تقلیدهای هوش مصنوعی در صنعت سرگرمی مورد بررسی قرار گرفته است. تیم حقوقی «اسکارلت یوهانسون» بازیگر هالیوود نیز اخیراً از کمپانی هوش مصنوعی «OpenAI» خواسته است تا نحوه ایجاد دستیار صوتی شخصی هوش مصنوعی خود به نام «Sky» را فاش کند و چتبات را به دلیل شباهت بسیار زیاد به صدای این بازیگر غیرفعال کند.
***
عرضه «یک روایت معتبر درباره گوادلوپ» در کتابفروشیها
کتاب «یک روایت معتبر درباره گوادلوپ؛ آخرین تلاش در جهت حفظ منافع» نوشته ابوالقاسم شهریاری بهتازگی توسط انتشارات بهنشر (آستان قدس رضوی) منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب از مجموعه یک روایت معتبر با موضوع ادبیات پایداری و مقاومت است. مجموعه یک روایت معتبر با محور قرار دادن تاریخ انقلاب اسلامی در این جلد به نویسندگی ابوالقاسم شهریاری، نوشتاری مستند با اشاره به اوضاع سیاسی در سال ۱۳۵۷ و حضور امام خمینی(ره) در کشور فرانسه است و به بیان واقعه گوادلوپ همزمان با اوجگیری مبارزات ملت ایران علیه نظام ستمشاهی میپردازد. این کتاب با ۸۰ صفحه، قطع رقعی، شمارگان 1000 نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان عرضه شده است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از استقبال مخاطبان در یکصد روز نخست سال از همه فیلمهای اکران شده در سینما
یکصد روز با سینما
گروه فرهنگ و هنر: در حالی که کشور در تبوتاب انتخابات قرار دارد و هیجانات به اوج رسیده و عملا همه بحثها و توجهها حول نامزدها و صحبتهای سیاسی و انتخابات پایان هفته خلاصه شده است سینمای ایران در جذب مخاطب روزهای بسیار درخشانی را سپری میکند. اثبات این حرف را میتوان با مراجعه به مرجع انتشار آمار سینمایی سمفا به وضوح دید. جذب بیش از 10 میلیون مخاطب با گذشت 100 روز از سال را باید یک اتفاق ویژه و منحصربهفرد دانست؛ عددی که با توجه به سیر صعودیاش میتواند در پایان تابستان به نزدیک 20 میلیون برسد و با توجه به برآیند آن میتوان انتظار داشت سینمای ایران در پایان 1403 رکورد 40 میلیون مخاطب را رد کند.
این در حالی است که در زمان مشابه سال گذشته سینما میزبان 6 میلیون و سال 1401 پذیرای 4 میلیون مخاطب بود. امسال این عدد به 10 میلیون رسیده که نشان میدهد امسال همانند 2 سال گذشته رشد مخاطب ادامه دارد.
سالنهای سینمای ایران از ابتدای سال میزبان 18 فیلم بودهاند که این نیز در نوع خود کمنظیر بوده است، زیرا آمار و ارقام جذب مخاطب در 2 سال گذشته با تعداد بیشتری فیلم به 4 و 6 میلیون مخاطب رسیده بود.
یکی از مولفههای مهم دولت سیزدهم در حوزه سینما در کنار فعال شدن سالنها و افزایش آنها از 500 به نزدیک 1000 سالن، رشد مضاعف و شگفتانگیز مخاطبان، آن هم بعد از زمینگیر شدن این هنر پس از شیوع کرونا بود، به گونهای که در مدت 3 سال هر سال شاهد رشد 2 برابری مخاطبان و اقبال مردم به سالنهای سینما بودیم اما شاید نکتهای که منتقدان و کارشناسان سال گذشته نیز بارها درباره رکورد جذب مخاطب بیان کرده بودند، اقبال اغلب مخاطبان به یک فیلم بوده است. صد البته که کارشناسان به موضوع درستی اشاره کرده بودند اما نباید فراموش کرد که این ضعف تنها برای سال گذشته نبوده و در اغلب سالها گریبان سینما را گرفته است. تنها کافی است به سالنامه آماری سینما در هر سال مراجعه کنید تا به وضوح ببینید اساسا بار مخاطب در هر سال بر دوش یک تا 2 فیلم است که متاسفانه این رویه غلط بیش از 2 دهه میشود که به بخشی از ضعفهای سینما بدل شده است. اما امسال همان طور که بیان شد در حالی طی 100 روز نخست بیش از 10 میلیون بلیت خریداری شده است که با نگاهی به جزئیات مخاطبان 18 فیلم اکران شده از فروردین سال جاری، مشخص میشود این عدد خلاصه در یک فیلم نبوده و این خود میتواند سرآغازی بر اصلاح ضعف یادشده باشد.
برای نمونه فیلم «سال گربه» با یک میلیون مخاطب، «مست عشق» با 2 میلیون مخاطب، «تمساح خونی» با 2 میلیون و 500 هزار مخاطب و «تگزاس 3» با 2 میلیون مخاطب را باید 4 فیلم باشگاه «مخاطبان میلیونی» دانست و این در حالی است که فیلم «خجالت نکش» با 700 هزار مخاطب در 3 هفته اکران و پیشتر فیلم «بیبدن» با 800 هزار مخاطب در کنار فیلمهای ذکر شده، جزو آثار پرمخاطب به شمار میروند. به دیگر سخن سینمای ایران در سال جاری و تا 100 روز نخست درصد بیشتری از 10 میلیون مخاطبش را نه از یک یا 2 فیلم، بلکه در مجموع از حداقل 6 فیلم به دست آورده است و این یک اتفاق ویژه در اکران سالانه به شمار میرود.
همان طور که پیشتر نیز اشاره شد، همواره درصد بالایی از مخاطبان یک سال سینما حول یکیدو فیلم به وجود میآمد اما رسیدن 4 فیلم به باشگاه میلیونیها و 2 فیلم دیگر که عدد قابل قبولی را در جذب مخاطب داشتند - آن هم در شرایطی که همچنان در 100 روز نخست سال هستیم و زمان زیادی تا پایان سال باقی مانده است - میتواند نویدبخش آن باشد که ریلگذاری سینمای ایران امسال پس از جهش در صنعت سالنسازی و پس از آن رکورد مخاطب اکنون به حل مسالهای مهم که بیش از 2 دهه است گریبان سینمای ایران را گرفته، پرداخته و شاهد توزیع مخاطبان در فیلمهای اکرانی است.
توجه داشته باشیم که سال 90 سه فیلم «اخراجیها 3»، «ورود آقایان ممنوع» و «جدایی نادر از سیمین»، در سال 91 «کلاه قرمزی و بچه ننه»، 92 «رسوایی»، 93 «شهر موشهای 2»، 94 «محمد رسوالالله» و «نهنگ عنبر»، 95 «من سالوادور نیستم»، «فروشنده»، «سلام بمبئی» و «50 کیلو آلبالو»، 96 «نهنگ عنبر2»، «آینه بغل» و «گشت 2»، 97 «هزارپا»، «تگزاس»، «لاتاری» و «به وقت شام» و 98 «مطرب»، «تگزاس 2»، «متری شیش و نیم» و «رحمان 1400» آثاری بودند که بیشترین درصد مخاطب آن سال را از آن خود کرده بودند.
در واقع با بررسی دهه 90 سینمای ایران به عنوان یک نمونه میتوان به وضوح دید هر سال درصد بالایی از مخاطبان حول چند فیلم به وجود آمده بودند و امسال با سپری شدن نزدیک به 4 ماه 6 فیلم در صدر قرار گرفتهاند.
اما نباید فراموش کرد با وجود روند صعودی سینما طی 3 سال گذشته، همچنان با دوران اوج سینما فاصله بسیاری داریم؛ سینمایی که دهه 60 بویژه سال 69 با 81 میلیون مخاطب رکورددار شد اما با فاصله گرفتن از آن دهه، سینما در حوزه مخاطب سال به سال با افت قابل ملاحظه روبهرو شد تا اینکه از سال 1400 سیاستگذاران سینما در اصلاح این روند سیاستهای قابل تحسینی را اتخاذ کردند. از همین رو با توجه به تغییرات در بدنه دولت طی چند هفته آینده، باید به وزرا و نامزدهای تصدی پست وزارت ارشاد و سازمان سینمایی این نکته را گوشزد کرد که این حرکت رو به رشد نباید متوقف شود و اکنون که شاهد استقبال مخاطبان از اغلب فیلمها هستیم، ضرورت دارد این سیاست همچنان با قوت و قدرت ادامه یابد.
ارسال به دوستان
در نشست نقد و بررسی فیلم «روبان سفید» در خانه هنرمندان مطرح شد
انباشت ایدههای فیلمساز
گروه فرهنگ و هنر: پانصدوهشتادوششمین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، به نمایش فیلم «روبان سفید» به کارگردانی فیلمساز اتریشی میشائل هانکه اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور رامین اعلایی (نویسنده و مترجم) برگزار شد. شهرام اشرفابیانه اجرای این برنامه را برعهده داشت.
رامین اعلایی در ابتدای این نشست، درباره انتخاب این فیلم برای نمایش در سینماتک خانه هنرمندان ایران گفت: اکنون شاهد این هستیم که نیروهای ناهمسانی در حال قدرت گرفتن در اروپا هستند و این ترس در رسانههای آنها دیده میشود، به طوری که شاهدیم رسانههای چپ، اتفاقات را اینطور توصیف میکنند که فاشیسم یا راست افراطی در حال قدرت گرفتن است. از این رو این فیلم با اتفاقاتی که در اروپا رخ میدهد همسان شده است. بنابراین فیلم «روبان سفید» گزینه خوبی برای نمایش در این روزها بود، زیرا مساله فیلم همین موضوع بوده و درباره نیروهای همسان و فاشیسم حرف میزند. فیلم در سالهای ۱۹۱4-۱۹۱3 و شروع جنگ اول جهانی، اتفاق میافتد.
اشرفابیانه در ادامه گفت: این فیلم نخل طلای جشنواره کن را برده است. به نظر میرسد هانکه در این فیلم از فیلمهای برگمان تاثیر گرفته است. به عنوان مثال رابطه بین دکتر و قابله مانند «نور زمستانی» است. چه دلیلی دارد که هانکه به این صورت به سینمای برگمان نزدیک شده است؟
اعلایی در پاسخ بیان کرد: این تصور درستی است، زیرا برگمان هم به چنین مسالهای فکر میکند. برگمان هم همیشه به جهان بعد از بمب اتم فکر میکند. جالب اینکه در جایگاه یک ملحد و کسی که شکاک است، اینطور فکر میکند. در فیلم «نور زمستانی» درباره این حرف میزند که چرا کار به اینجا رسیده است. هانکه و برگمان هر ۲ سینمای مدرن محسوب میشوند اما پاسخهای متفاوتی به این مساله دارند. برگمان درباره این موضوع صحبت میکند که چرا خدا سکوت کرده است؟!
او افزود: هانکه در حال ساخت فیلم درباره ظهور فاشیسم است. او میپرسد: چرا این اتفاق افتاده است و میخواهد به عنوان یک متفکر و نه فیلمساز، این موضوع را توضیح دهد. اکنون فاشیسم تبدیل به یک انگ شده است، بنابراین برای مخاطب جالب است بداند مصداقهای آن چیست. هانکه بسیار درگیر این موضوع بوده و به آن فکر کرده است. شخصا فکر میکنم همان نیروهای ناهمسان را مد نظر داشته است. البته این عنصر ناهمسان در طول تاریخ شکلهای مختلفی به خود گرفته است. هانکه درباره جهانی فیلم میسازد که اتفاقا عنصر ناهمسان آن درون جوامع انسانی است. او در تمام سینمایش به این نگاه روانکاوانه یا روانشناسی اجتماع میپردازد و مسائلش این است. او بدون اینکه هیتلر را نشان دهد، درباره ظهور هیتلر حرف میزند. همین ماجرا را پیچیدهتر میکند.
اشرفابیانه در ادامه بیان کرد: فیلم سیاه و سفید است. اگر موافق باشید سراغ نشانههای بصری فیلم برویم و آن را ریشهیابی کنیم، همچنین اتفاقات عجیبی که پشت هم رخ میدهد. علاوه بر این با راویای مواجه هستیم که یکی از شخصیتهای فیلم است. این موارد چه ارتباطی میتواند با هم داشته باشند؟!
اعلایی در پاسخ گفت: بحث راوی خیلی جالب است. ما با پیرمردی مواجهیم که در حال به یاد آوردن است. فیلسوف و متفکر نیز همیشه به یاد میآورد. انباشت ایدههایی که در ذهنش وجود دارد و از جاهای مختلف گرفته است، به او کمک میکند تا حرف بزند و چیزهایی را تحلیل کند. در این فیلم نیز چنین اتفاقی رخ میدهد؛ پیرمردی که بازمیگردد و در حال واکاوی این بوده که چه اتفاقی رخ داده است. برایش عجیب بوده است. او وقتی وقایعی را در آینده کشورش دیده، به چیزهایی فکر کرده است. به این فکر کرده که نکند همه چیز از آنجا شروع شد و درست فکر میکند.
اشرفابیانه در ادامه گفت: واژه فاشیسم برچسب نیست؛ یک پدیده اروپایی است. یعنی بعد از ظهور نازی و فاشیستهای ایتالیا و اسپانیا و اتفاقاتی که در پی آن رخ داد، این واژه از دل اروپا به وجود آمد. به همین دلیل وقتی خارج از اروپا استفاده میشود، ممکن است برداشت برچسب از آن شود. این فیلم در حال صحبت از زنگ خطری است که به قدرت گرفتن فاشیسم اشاره میکند. هر بار ممکن است این اتفاق بیفتد، همانطور که امروز در اروپا شاهد آن هستیم.
اعلایی در ادامه عنوان کرد: البته شخصا این را بد نمیدانم و فکر میکنم باید آن را تحلیل کرد. چون شما نمیتوانید بگویید نیرنگ و فریبی در کار بوده است؟! به آنها در یک فرآیند دموکراسی رای داده شده، بنابراین این دموکراسی است.
منتقد سینما در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: قابهای فیلم زیبا هستند اما همچنان اسیر یک خمودگی، رخوت و فرسودگی هستند. شاید سیاه و سفید ساختن فیلم، این موضوع را تشدید کرده است. این قابهای نقاشانه که در زیبایی محض تصویر شدهاند، به نوعی تکرار یا همان رخوت و فرسودگی را هم نشان میدهند. در واقع هانکه این قابهای زیبا را در خدمت بیان همین ایده قرار میدهد. او صرفا یک فیلمساز نبوده و یک متفکر است، زیرا نمیشود فقط درباره همین قابها حرف زد. باید این قابها را به ایدهای که این آدم دارد ربط بدهید. اگر مصاحبههای او را ببینید، از پاسخهای او متوجه میشوید که یک متفکر است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از اردوی جهادی فرهنگی در قالب کاروان دانایی
عدالت فرهنگی در نقطه مرزی
محمد هاشمزاده: در دل مناطق کمتر برخوردار و عشایری، جایی که کودکان و نوجوانان به سختی به کتاب دسترسی دارند، کاروان دانایی، دانش و فرهنگ را به مناطقی میبرد که کتابخانهای در آن نیست. چیزی که با عنوان «عدالت فرهنگی» دغدغه رئیسجمهور شهید سیدابراهیم رئیسی بود. این اردوهای جهادی، با هدف آشنا کردن ساکنان مناطق عشایری و کمتر برخوردار با دنیای بیکران کتابها برگزار میشود. ما در این سفرهای ترویج کتابخوانی، شاهد تأثیر شگرف کتابها در زندگی مردم هستیم تا به آنها بگوییم چگونه کتابخوانی میتواند پنجره جدیدی به دنیای پیرامونشان باز کند. در همین راستا هممسیر شدیم با اهالی باصفای روستای مرزی سرقلعه که در دل کوههای سر به فلک کشیده شهرستان لردگان، در پس پیچ و خمهای کوهستانی قرار دارد.
حوالی گرگ و میش صبح بود که با تعدادی از همکاران که از اهل ادب، شعر و داستان هستند، با ماشینی که در اختیارمان بود راهی سرقلعه شدیم تا به دیگر افرادی که روز پیش از آن برای فراهم آوردن وسایل و برپایی اردوگاه رفته بودند، بپیوندیم.
مسیر سنگلاخی و صعبالعبور، درههای عمیق و راههای باریک، درختان بلوط و.... همه برایم یادآور حدیثی از حضرت رسول(ص) بود که فرمودند: «دنبال آموختن علم بروید اگرچه تا چین باشد، زیرا آموختن علم بر هر مسلمانى واجب است».
کمکم صدای بازی بچهها و خانههای روستایی از پس پیچهای تند جاده مشخص شد و اهالی روستا بویژه بچههای روستا به استقبالمان آمدند و در ادامه مسیر با آنها تا نزدیکیهای رودخانه «اردوگاه» همراه شدیم؛ جایی که بچهها مشغول بازی، نقاشی، خواندن یا گوش دادن به قصه از زبان کتابداران بودند.
«وارگه دانایی» فقط مختص کتاب و کتابخوانی نیست، درواقع به مثابه کاروان شادی برای بچههاست؛ اردو یا دورهمی صمیمانهای که با محوریت «عدالت فرهنگی»، شعار دولت سیزدهم در عرصه فرهنگ و هنر در تمام نقاط کشور حتی دورافتادهترین مناطق جریان پیدا کرده است. مردم و بیشتر خود بچهها رغبتی دوچندان به این اردوهای جهادی فرهنگی دارند، این را از شوق و ذوقشان در اجرای نمایشنامه «گل حسرتی» میشد دید، چرا که برای هیچکدامشان درجه حرارت بیش از 40 درجه معنا نداشت و چیزی از لبخند و شادیشان کم نکرده بود.
الهام احمدی، مسؤول کتابخانه امیرکبیر شهرکرد که در اردوهای جهادی کتابخوانی و چندین کاروان دانایی چهارمحالوبختیاری فعال بوده است، از حضور پرشور کودکان و نوجوانان در این اردوها میگوید: «در اردوهای جهادی کتابخوانی، بچهها به دنیای بزرگتری از دانایی قدم میگذارند و بزرگسالان با کمی خجالت اما با کنجکاوی، در کنار فرزندانشان به دنبال دانستن و یادگیری هستند. یادم میآید در یکی از این برنامهها، در روستای خیرآباد شهرستان فرخشهر، قصهای قدیمی و دلنشین را برای کودکان بازگو کردم؛ قصهای که نه تنها کودکان، بلکه بزرگسالان نیز با شوق به آن گوش میدادند».
خاطراتی که خانم احمدی از برگزاری «وارگه دانایی» یا «کاروان دانایی» میگوید، نه تنها برای من، بلکه برای همه ما که در این مسیر قدم برمیداریم، یادآور اهمیت و ارزش کاری است که انجام میدهیم.
روز کمکم به پایان میرسید و کار ما هم به آخرین ساعات خودش رسیده بود اما محبت و مهربانی اهالی روستا ما را به حسینیه قدیمی روستای سرقلعه کشاند؛ جایی که روستاییان میگفتند خانمی به اسم «خاله نازگلی» آن را به نیت دخترش وقف روستا کرده است. روستاییان با هر آنچه داشتند پذیرای ما شدند و خاله رویا - از کتابدارهای شهرکرد - هم شروع کرد به قصهگویی و شعرخوانی برای بچهها و به آنها کتاب و لوازمتحریر به یادگار هدیه داد. روز به یادماندنی ما در سرقلعه، روستای مرزی بین چهارمحالوبختیاری و کهگیلویهوبویراحمد لحظات آخر خودش را سپری میکرد و لاجرم باید اثاث و وسایل را جمع میکردیم و با تمام خاطرات خوب به شهر بازمیگشتیم. هر چند عمر اردوی جهادی «وارگه دانایی» کوتاه بود اما دلخوش به این هستیم که در دولت سیزدهم که شهید جمهور خادم مردم بود، چه در این روستا و دیگر روستاهای منطقه طرح «عدالت فرهنگی» را رواج دادیم و یک روز خوش را برای کودکان و نوجوانان سرقلعه رقم زدیم. سمیه حسینی، از کتابدارهای کتابخانه مولوی شهرکرد که همراه ما در اردوهای جهادی کتابخوانی بود، درباره حضورش در این برنامه میگوید: «استان ما، با مناطق شهری، روستایی و عشایریاش، محیطی متنوع و غنی از فرهنگها و سنتهاست. ما به عنوان کتابداران، ماموریت داریم جرقه عشق به کتاب و دانایی را در دلهای همه اقشار جامعه روشن کنیم».
حسینی افزود: «کتابخانههای عمومی در شهرها خدماتشان را بسیار گسترده کردهاند و حتی برای افرادی که امکان حضور فیزیکی در کتابخانه را ندارند در قالب پیک کتاب، کتابهایشان را به در منازل میرسانند و در روستاها نیز به همت نهاد کتابخانههای عمومی کشور، مردم بسیاری از روستاها از نعمت کتابخانه برخوردار شدهاند اما در مناطق عشایری که مردمانش همچون گوهرهایی پنهان در دل کوهها و دشتها زندگی میکنند، دسترسی به کتاب و خدمات کتابخانهای، چالشی بزرگ است و ما کتابداران تلاش میکنیم با ایجاد فضایی شاد و متفاوت در قالب اردوهای جهادی، نور دانایی را به این مناطق نیز برسانیم». کتابدار کتابخانه مولوی شهرکرد افزود: «کودکان و نوجوانان عشایری، با هوش و استعدادی که دارند، گنجینههایی هستند که باید شناختهشده و پرورش یابند و ما در اردوهای جهادی کتابخوانی تلاش میکنیم با برگزاری مسابقات کتابخوانی، سرودهای گروهی، نمایشنامهخوانی و جمعخوانی کتاب، جذابیت کتابخوانی را دوچندان و استعدادهای آنها را شکوفا کنیم». آری! کتابداران چهارمحالوبختیاری با عشق و تعهدی که به کتاب و کتابخوانی دارند، هر روز در حال نوشتن فصلی نو در کتاب زندگی مردمان این خطه هستند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|