|
نگاه
چشمهای بسته منتقدان بیانصاف شهید رئیسی
میثم مهرپور: پس از شهادت رئیسجمهور و پایان اجباری و زودهنگام دولت سیزدهم، صحبتها و مطالبی راجع به عملکرد دولت شهید رئیسی در عمر ۳ ساله آن منتشر شده است، به نحوی که برخی مخالفان و منتقدان دولت سیزدهم با خروج از دایره انصاف و منطق، عملکرد ۳ ساله این دولت را با عباراتی چون فاجعه، عقبگرد و... ترسیم کردند. قبل از پرداختن به این موضوع باید یادآور شد اصولا بررسی عملکرد و اقدامات دولتها بویژه در حوزه اقتصاد از آنجا که کمی، دارای شاخص و قابل سنجه است موضوعی راحت و قابل اثبات است. ضمن اینکه در داوری و قضاوت عملکرد دولتها حتما باید به این نکته توجه داشت که عملکرد دولت موضوعی مقایسهای و نه مطلق است. یعنی ممکن است منطق و انصاف عملکردی را در قیاس با گذشته، ستایش کند در حالی که آن شاخص همچنان به لحاظ علمی و نگاه قدر مطلق از وضعیت مناسبی برخوردار نباشد. با علم به این نکات، به نظر میرسد بررسی وضعیت چند شاخص کلیدی در طول عمر ۳ ساله دولت سیزدهم و مقایسه آن با دولت سابق خالی از لطف نباشد.
* تورم تولیدکننده
نرخ تورم تولیدکننده به عنوان یک شاخص پیشنگر، از اهمیت بالایی برخوردار است.
در واقع هر افزایش یا کاهش قیمت در شاخص بهای تولیدکننده با یک وقفه زمانی خودش را در شاخص بهای مصرفکننده نشان میدهد، برای مثال افزایش PPI در فروردینماه یک سال به ما میگوید اوضاع CPI در اسفندماه همان سال وخیم خواهد بود! با علم به این توضیحات، جالب است بدانیم تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در اردیبهشتماه 1400 یعنی آخرین ماههای حضور دولت دوازدهم به عدد عجیب 103 درصد رسید؛ عددی که میتوان آن را آیینه یا نمادی از عملکرد 8 ساله دولتهای یازدهم و دوازدهم دانست؛ شاخصی که نشان میداد (با توجه به پیشنگر بودن این شاخص) عملکرد دولت دوازدهم به گونهای بوده که سایه تورمهای بالا حالاحالاها بر سر اقتصاد ایران سنگینی خواهد کرد. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، مسیر اصلاحی پیش گرفته شده باعث شد تورم تولیدکننده روند کاهشی خود را آغاز و نرخ تورم سالانه این شاخص بعد از گذشت چند ماه به کانال 20 درصد (29 درصد) و تورم نقطه به نقطه آن در فروردینماه 1403 به کمتر از 24 درصد برسد. سوال این است: آیا منتقدان دولت سیزدهم از این اعداد اطلاعی دارند؟ کاهش تورم تولیدکننده از 103 درصد به 24 درصد را در راستای اصلاح و موفقیتی عظیم نمیدانند؟
* کنترل رشد نقدینگی
موضوع نقدینگی چه به لحاظ حجم و چه به لحاظ نرخ رشد در دولت روحانی طی سالهای 92 تا 1400 ماجرای عجیبی دارد. مسیر طی شده این شاخص در این سالها رکوردهای عجیبی را ثبت کرده است. حجم نقدینگی که سال 92 و زمان تحویل دولت دهم به حسن روحانی 500 همت بود، شهریور سال 1400 به 4000 همت رسید. یعنی حسن روحانی طی 8 سال نقدینگی ایران را 8 برابر کرد! علاوه بر حجم نقدینگی، نرخ رشد نقدینگی نیز با ثبت عدد 42.8 درصد، رکورد جدیدی را در تاریخ اقتصاد ایران به جا گذاشت. این نرخ رشد بالا در حالی بود که میانگین رشد اقتصادی کشور طی سالهای 92 تا 1400 به رغم رکورد رشد نقدینگی، حدود یک درصد بوده است. به بیان ساده عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم در حوزه نقدینگی و رشد اقتصادی را میتوان بیشترین رشد نقدینگی و کمترین رشد اقتصادی دانست. با روی کار آمدن دولت سیزدهم این شاخص نیز به سمت اصلاح و بهبود حرکت کرد. رشد 42 درصدی نقدینگی براساس آخرین آمارها به 23 درصد کاهش یافت و میانگین رشد اقتصادی که در سالهای حضور دولت روحانی حدود یک درصد بود در ۳ سال دولت سیزدهم به بیش از 4 درصد رسید.
* ثبات نرخ ارز
یکی از انتقادات از دولت شهید رئیسی افزایش نرخ ارز در ۳ سال ابتدایی دولت سیزدهم و قیاس آن با ۳ سال اول دولت یازدهم است. این در حالی است که شرایط اقتصادی ۳ سال پایانی دولت دوازدهم و ۳ سال ابتدایی دولت سیزدهم به لحاظ شرایط داخلی و بینالمللی از جمله خروج ترامپ از برجام، وضعیت FATF و... سالهایی همانند و شبیه یکدیگر بوده و مقایسه درست این است که وضعیت سالهای 97 تا 1400 با شرایط 1400 تا 1403 مقایسه شود. قیاس صرف ۳ سال ابتدایی دولتها نوعی خلطمبحث به شمار میرود، چرا که اصولا در اقتصاد تمام شاخصها از جمله تورم، نقدینگی، بیکاری، رشد اقتصادی و... نسبت به سال گذشته بررسی و قیاس میشود، لذا نمیتوان در حوزه ارزی مدعی شد دولت یازدهم در ۳ سال ابتدایی خود چنین عملکردی و دولت سیزدهم چنان عملکردی داشته است. به هرحال دولتها میراثدار عملکرد گذشتگان خود هستند. علاوه بر این موضوع عملکرد دولت سیزدهم در حوزه ارزی از این حیث قابل دفاع است که علاوه بر تداوم تحریمها به رغم مسائل نظامی و امنیتی پیشآمده در منطقه از جمله درگیری پیش آمده با پاکستان، رژیم صهیونیستی، حمله به سفارت ایران در سوریه و در نهایت شهادت رئیسجمهور و هیات همراه که هر کدام میتوانست به بحرانی در اقتصادهای معمول دنیا تبدیل شود، حوزه ارز در دولت سیزدهم با مدیریتی ستودنی و بدون کمترین چالش و حاشیه به مسیر خود ادامه داد.
علاوه بر این موارد، میتوان به موضوعاتی چون کاهش نرخ بیکاری و افزایش تعداد شاغلان، افزایش میزان فروش نفت ایران بدون هیچ تغییری در تحریمها یا موضوعاتی چونFATF، افزایش سرمایهگذاری خارجی و... اشاره کرد که بیان آنها در این گزیده نمیگنجد. در خاتمه به نظر میرسد ذکر ۲ جمله از رهبر معظم انقلاب راجع به دولت سیزدهم به درک بهتر مساله کمک کند. جمله اول، شهریور سال گذشته و در دیدار اعضای هیات دولت با معظمله بود که ایشان خطاب به دولتمردان فرمودند: «این دولت فردا را قربانی امروز نکرد». عبارتی که نشاندهنده انجام اقدامات زیرساختی و بنیادی در دولت سیزدهم بود. جمله دوم رهبر حکیم انقلاب نیز، مربوط به روزهای پس از شهادت رئیسجمهور بود: «اگر دولت سیزدهم ادامه پیدا میکرد، احتمال زیاد میدهم بسیاری از مشکلات کشور حل میشد».
ارسال به دوستان
شدت یافتن مطالبه اخراج ورزشکاران رژیم اشغالگر از المپیک همزمان با بیعملی کمیته بینالمللی
IOC در CCU
اخراج ورزشکاران رژیم اشغالگر از دهکده بازیهای المپیک ترند جدیدی در آستانه افتتاح بازیهای پاریس 2024 بود. با اینکه در سالهای اخیر موضوع جنگ روسیه و اوکراین در سطح ورزش جهان هم کاملا نمود پیدا کرده و در جدیترین تصمیم بسیاری از ورزشکاران روس از المپیک 2024 پاریس محروم شدهاند اما کمیته بینالمللی المپیک به نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه هیچ واکنشی نشان نداده و ورزشکاران آن هم اکنون در دهکده ورزشکاران پاریس حضور دارند. کمیته المپیک فلسطین در نامهای به رئیس کمیته بینالمللی المپیک خواستار حذف رژیم صهیونیستی از بازیهای المپیک پاریس شده است. در نامه کمیته المپیک فلسطین به توماس باخ تاکید شده ورزشکاران فلسطینی، بویژه آنهایی که در غزه هستند از عبور و مرور امن محروم هستند و به دلیل درگیریهای مداوم آسیب زیادی دیدهاند. تقریبا ۴۰۰ ورزشکار فلسطینی به شهادت رسیدهاند و تخریب اماکن ورزشی وضعیت اسفناک ورزشکارانی را که در حال حاضر تحت محدودیتهای شدید قرار دارند، تشدید میکند. تیم فوتبال اسرائیل دیروز چهارشنبه نخستین بازی المپیک خود را مقابل مالی در ورزشگاه پارک دو پرنس پاریس برگزار کرد اما مخالفتها با حضور ورزشکاران رژیم صهیونیستی در فرانسه به اوج خود رسیده است. یک نماینده مجلس ملی فرانسه در راهپیمایی روز شنبه اعلام کرد ورزشکاران اسرائیلی در المپیک پاریس به دلیل جنگ علیه حماس در غزه استقبال نمیشوند: «من اینجا هستم تا بگویم نه! هیات اسرائیلی در پاریس مورد استقبال قرار نمیگیرد. از ورزشکاران اسرائیلی در بازیهای المپیک پاریس استقبال نمیشود». اما توماس باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک در واکنش به فشارهای جدی و درخواستهای متعدد مبنی بر اخراج اسرائیل از المپیک اینگونه کوتاه و خنثی پاسخ داد: «موضع کمیته بینالمللی المپیک بسیار روشن است. برای ما ۲ طرف ۲ کمیته المپیک مختلف هستند و این تفاوت ورزش با سیاست است». با این حال «60 هزار امضا» در کمپین حقوق بشری حامی فلسطین برای تحریم اسرائیل در مسابقات المپیک پاریس جمعآوری شد. ربکا اوکیف، یکی از اعضای ورزش ایرلند میگوید اسرائیل از المپیک به عنوان فرصتی برای «شستوشوی ورزشی» نسلکشی مردم غزه که مرتکب شده، استفاده خواهد کرد. سوال مهم این است: در شرایطی که ورزشکاران روس به خاطر اقدام نظامی پوتین علیه اوکراین فرصت بزرگ حضور در المپیک را از دست دادهاند، چطور ورزشکاران رژیم اشغالگر در دهکده بازیها حاضرند. جالب است بدانید به گفته مقامات فلسطینی، 8 ورزشکار فلسطینی نیز در بازیهای المپیک پاریس که از 26 ژوئیه (5 مرداد) آغاز میشود، شرکت خواهند کرد. این هشتمین حضور فلسطین در المپیک محسوب میشود، آنها در المپیک توکیو 5 ورزشکار داشتند. ورزشکاران فلسطین در رشتههای دوومیدانی، بوکس، جودو، تیراندازی، شنا و تکواندو رقابت خواهند کرد. از این تعداد 2 ورزشکار زن و 6 ورزشکار مرد هستند.
* وحشت در دل ورزشکاران المپیکی اسرائیل افتاد
خط و نشان حامیان مردم فلسطین ترس را به جان ورزشکاران صهیونیست در المپیک انداخت.
«15 ورزشکار المپیکی اسرائیل تهدید به مرگ شدند»، این گزارش نشریه تایمز آو اسرائیل از ترس صهیونیستها از حامیان فلسطین برای حضور در مسابقات المپیک پاریس است. اسرائیل از زمان جنگ علیه غزه بیش از 39 هزار فلسطینی را به شهادت رسانده که بیش از 25 هزار نفر از قربانیان کودکان و زنان بیدفاع هستند. پیش از این کمپینهای متعددی در اروپا، آمریکا و کشورهای اسلامی ایجاد شد که خواهان محرومیت ورزشکاران اسرائیل از المپیک به خاطر کشتار و جنایت در غزه شدند اما کمیته بینالمللی المپیک با توجه به حامیان یهودی خود منشور مسابقات را زیرپا گذاشت و حاضر به تحریم ورزشکاران رژیم صهیونیستی نشد. رسانه اسرائیلی مینویسد: وحشت در کاروان اعزامی اسرائیل به خاطر تهدیدهای گروههای حامی فلسطین در پاریس موج میزند. بر اساس گزارش رسانه عبریزبان، مسؤولان کمیته المپیک اسرائیل از مسؤولان برگزاری مسابقات خواهان حفاظت با تعداد بیشتری از نیروهای امنیتی از کاروان خود شدند.
ارسال به دوستان
معاون نامزد جمهوریخواهان در انتخابات آمریکا توسط تیم سیلیکونولی معرفی شده است
پشت ماسک ترامپ !
ترامپ توانست بعد از 4 سال و شکست در مقابل بایدن دوباره حزب جمهوریخواه آمریکا را راضی کند تا وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری 2024 شود اما یک نکته اصلی درباره شرکت ترامپ در انتخابات وجود دارد و آن این است که وی این بار با صفی از سرمایهداران پرنفوذ وارد عرصه شده است تا حدی که معاون وی را آنها معرفی کردند. دونالد ترامپ هفته گذشته جیدیونس، سناتور ایالت اوهایو را به عنوان معاون و شریک انتحاباتی خود معرفی کرد اما چه شد که وی دشمن درجه یک خود در حزب جمهوریخواه یعنی ونس را که روزی ترامپ را «هیتلر» و «هروبین فرهنگی» مینامید به عنوان معاون خود معرفی کرد. پشت پرده اصلی آن است که رسانههایی مانند آکسیویس و نیویورکتایمز منتشر کردند.
ترامپ بعد از هزینههای سنگینی که برای آرای دادگاه خود و همچنین داشتن وکیل خرج کرد اکنون برای مبارزات انتخاباتی رو به سرمایهداران نوین آورده است. ایلان ماسک و پیتر تیل در معرفی ونس به ترامپ بسیار اثرگذار بودهاند. ونس قبل از اینکه سناتور اوهایو شود، یکی از فعالان عرصه اقتصادی و بازار کسبوکار فناوری و استارتآپها بود و رابطه نزدیکی با سیلیکون ولی (Silicon Valley) دارد. نیویورکتایمز تحلیل اخیر درباره نقش ونچر کاپیتالیستها (بهطور خاص پیتر تیل) در برآمدن ونس در نقش معاونت ترامپ را تایید کرد. اکنون میدان اقتصاد از سیلیکون ولی (بویژه رگولاتوری حوزه کریپتو و AI) تا سیاستهای فدرال رزرو، مالیات و تعرفه، به میدان جنگ دموکراتها و ترامپ مبدل شده است. نیویورکتایمز به استناد اخبار به حلقه مفقودهای که در تحلیل خود به آن پرداختیم، میپردازد: دیوید ساکس، پیتر تیل و ایلان ماسک نهتنها نقشی محوری در متقاعد کردن ترامپ برای پذیرش ونس داشتهاند، بلکه تیل سال ۲۰۲۱ نقشی مهم در حمایت ترامپ از سناتوری ونس از اوهایو ایفا کرده است.
بعد از اعلام حمایت این افراد میتوان گفت شاهد یک «لشکرکشی» در سیلیکون ولی به نفع ترامپ هستیم. از یک طرف چهرههایی میانهرو و دموکرات چون مارک آندرسن و بن هورووتیز به جمع راستگرایان پیوستند و از طرف دیگر ماسک اعلام کرد محل فعالیت شرکتهای خود (شامل Space X و شبکه اجتماعی X) را از ایالت کالیفرنیا به تگزاس منتقل خواهد کرد؛ این امر اگر چه به بهانه مسائل مربوط به سیاستهای آموزشی چپگرا در کالیفرنیا انجام شد اما مشخص است هدف آن ضربه به اقتصاد ایالت دموکرات کالیفرنیا و کمک به اقتصاد ایالت جمهوریخواه تگزاس است. همچنین خبر کمک افسانهای ۴۵ میلیون دلار در ماه به کمپین ترامپ که صدای برنی سندرز را هم درآورده، نشاندهنده این است که انتصاب ونس و قولهای ترامپ به شرکتهای سیلیکون ولی چه تغییر بزرگی را ایجاد کرده است.
اکنون ایلان ماسک به تبلیغاتچی درجه اول ترامپ تبدیل شده است و مالک جدید ایکس که نام توئیتر را تغییر داده به صورت منظم و پی در پی ترامپ را تبلیغ و دموکراتها را به سخره میگیرد که در تاریخ آمریکا این حد دخالت یک سرمایهدار به صورت مستقیم در سیاست بیسابقه است.
از طرف دیگر ترامپ در مصاحبه مهم خود با بلومبرگ درباره سیاستهای اقتصادی (و البته ژئوپلیتیک) خود نکاتی را بیان کرد که بخوبی مرزهای میان دموکراتها و ترامپ را روشن میکند. شاید یکی از مهمترینهای آن، اشاره ترامپ به سیاستهای فدرال رزرو بود. وی در سخنانی که صراحتاً در تعارض با استقلال فدرال رزرو بود، نه تنها درباره باقی ماندن پاول در سمت خود اظهارنظر کرد، (تهدید تلویحی) بلکه هشدار داد فد نباید تا قبل از انتخابات نوامبر نرخ بهره را کاهش دهد. اما چرا ترامپ چنین عریان برای فد (فدرال رزرو) و جروم پاول خط و نشان
میکشد؟
در حال حاضر به لطف انقلاب AI و کنترل تورم آمریکا، بسیاری از شاخصهای اقتصادی از جمله شاخصهای بورس وال استریت در بهترین وضعیت خود هستند و از منظر بسیاری سناریوی soft landing و کنترل تورم بدون ایجاد رکود محتملتر از گذشته است (فیها بحث). اکنون با اعلام نرخ تورم ماه ژوئن به میزان ۳ درصد، فد و شخص پاول سیگنالهایی دادهاند که ممکن است برای کاهش نرخ بهره تا زمان رسیدن تورم به عدد هدفگذاری شده 2 درصد صبر نکنند. این مساله به معنی این است که حداقل تا پیش از انتخابات بازارهای مالی همچنان امیدوارند. در مجموع این انتخاب توسط ترامپ نشان میدهد معاون ترامپ مهره ایلان ماسک و پیتر تیل
است.
انتخاب ونس توسط ترامپ که به گفته خودش «بعد از تامل فراوان انجام شد» ماحصل تقرب دوباره ونچر کاپیتالیستهای راستگرای سیلیکون ولی (در راس آنها ساکس، ماسک و تیل) و جریان ترامپی GOP به هم است.
***
سیانان: انتخاب ونس تسلط ترامپ را بر حزب جمهوریخواه مستحکم میکند
شبکه خبری سیانان در گزارشی به دلیل انتخاب ونس پرداخت. این شبکه مینویسد حزب جمهوریخواه در دوران ترامپ کمی از مواضع اینترناسیونالیسم(Internationalism) بینالمللگرایی فاصله گرفته بود ولی ونس 3شاخص ستیزهجویانه، حمایتگرانه و ضدمهاجرتی این موضوع را دارد. انتخاب ونس از سوی ترامپ یکی از بارزترین فشارسنجهای تسلط رئیسجمهور سابق بر حزب جمهوریخواه است. سال 2016، ترامپ احساس کرد مجبور است مایک پنس را به عنوان معاون خود انتخاب کند، کسی که پلی را برای مجموعهای از حوزههای انتخابیه که در آن مقطع به مدیر اجرایی تجاری نیویورک مشکوک بودند، ایجاد کرد. محافظهکاران مسیحی، جامعه تجاری، سناتورهای کنگره و سیاستمداران سنتی جمهوریخواه بخشی از این افراد هستند. همین موارد نشان میدهد انتخاب ونس باعث تسلط ترامپ بر حزب جمهوریخواه خواهد شد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
کنگره با دستهای خونآلود
[ مهدی بختیاری ]
سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیــر رژیـم صهیونیستی به آمریکا به منظور دیدار با جو بایدن، رئیسجمهور این کشور، بار دیگر این اصل خدشهناپذیر را یادآوری کرد که آمریکا هیچگاه نه میخواهد و نه اساسا میتواند - به رغم موضعگیریهای ظاهری آن هم در موارد معدود- دست از حمایت از این رژیم بردارد.
ایالات متحده آمریکا از دهه 70 میلادی به اصلیترین حامی رژیم صهیونیستی تبدیل شد و از آن تاریخ (بویژه بعد از جنگ یوم کیپور) این آمریکا بود که چه به لحاظ اقتصادی، چه نظامی و تجهیزاتی و چه سیاستی و دیپلماتیک، از این رژیم در برابر همه خطراتی که او را تهدید میکرد، حمایت کرده است.
دلایل این حمایت همهجانبه – به رغم هزینههایی که برای آمریکا دارد - شامل موارد متعددی میشود از جمله اینکه حمایت از اسرائیل جزئی از هویت سیاست خارجی آمریکاست و اساسا دولتمردان آمریکا امکان و اجازه این را که دست از حمایت از این رژیم بردارند ندارند.
برای همین است که اگرچه این کشور در مواردی سعی کرده جلوی تندرویهای دولتمردان اسرائیلی را در موارد مختلف (نظیر حمله به ایران) بگیرد اما بارها نشان داده شده حتی در صورت نافرمانی صهیونیستها از توصیههای آمریکاییها، باز هم ایالات متحده هر آنچه در توان داشته باشد برای حفاظت از این رژیم نامشروع بهکار خواهد گرفت که آخرین مورد آن، همین جنگ غزه است که اکنون حدود ۱۰ ماه از آغاز آن میگذرد.
آمریکاییها بارها در خلال همین جنگ با برخی تصمیمات رژیم صهیونیستی مخالفت کردند اما هیچگاه پل هوایی میان آمریکا و این رژیم برای انتقال هزاران تن تسلیحات و بمبهای سنگین برای از بین بردن زیرساختهای نوار غزه را قطع نکردند.
دولت فعلی آمریکا روابط صددرصد مطلوبی با دولت نتانیاهو ندارد و حتی حاضر نیست در آستانه انتخابات پیش رو هزینهای گزاف در حمایت از اسرائیل - بویژه در این مقطع که با اعتراض جهانی درباره عملکرد آنها در غزه روبهرو است - بدهد.
در حقیقت برخی دولتمردان در ایالات متحده متوجه این مساله هستند که حمایت بیچون و چرا و صریح از رژیم اسرائیل در مقطعی که آنها مشغول رقم زدن یکی از بیسابقهترین جنایتها در حق بشریت هستند، میتواند تبعات زیادی برای ایالات متحده داشته باشد؛ جنایتهایی که حتی در تاریخ این رژیم جنایتکار هم بیسابقه است.
تاکنون فقط طبق آمار رسمی، 40 هزار نفر در غزه به شهادت رسیدهاند که ۲۵ هزار نفر آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند و در همه این جنایات، آمریکا شریک جرم قطعی اسرائیل است.
این حجم از جنایات و حمایتهای آمریکا از اسرائیل البته موجب شد بیسابقهترین تظاهراتهای ضداسرائیلی در کشورهای غربی و حتی در خود آمریکا و در مهمترین دانشگاههای این کشور رخ دهد.
اقشار مختلف حتی در محل کنگره آمریکا دست به اعتراض زدند و خواستار قطع حمایتهای دولتشان از این رژیم کودککش شدند.
در پی همین سفر نتانیاهو به واشنگتن، برخی مقامات آمریکایی نیز دست به اعتراض زدند که از جمله آنها «برنی سندرز» سناتور مطرح و صاحبنام آمریکایی است که این سفر را دعوت از یک جنایتکار جنگی و مایه شرمساری و تاسف دانست.
سندرز - که خود یهودی است - گفت: «این کاملا غیرمسؤولانه است که ما به یکی از بدترین فجایع ضدانسانی در تاریخ مدرن بیاهمیت باشیم، بویژه زمانی که آن فاجعه توسط دلارهای مالیاتدهندگان و تسلیحات آمریکایی کمک و حمایت شده باشد. از زمان آغاز این جنگ از جمعیت ۲ میلیون نفری حداقل ۴۰ هزار فلسطینی کشته شدهاند اما تعداد کشتهشدگان بسیار بیشتر از این رقم است، زیرا هزاران نفر زیر کوهی از آوار مدفون شدهاند و اجساد آنها هنوز پیدا نشده
است».
این کاملا واضح و روشن است که موج ضداسرائیلی در سراسر جهان - حتی در کشورهای غربی - یک موج بیسابقه است که روز به روز هم بر گستردگی آن افزوده میشود - هرچند صهیونیستها سعی دارند آن را به دروغ، موج ضدیهودی نشان دهند - و در این وضعیت، آنکه در افکار عمومی درست در کنار اسرائیل قرار گرفته، رژیم تروریست ایالات متحده آمریکاست که دستش به خون زنان و کودکان مظلوم فلسطینی آلوده است و حالا این دولت میزبان یکی از خونریزترین و منفورترین شخصیتهای سیاسی دنیا یعنی نخستوزیر اسرائیل است که قرار است با دستهایی که هنوز خون کودکان فلسطینی از آن میچکد، در کنگره این کشور بایستد و سخنرانی
کند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از تعامل احزاب و چهرههای جبهه انقلاب با رئیسجمهور منتخب
نگاه اصولی ملی
گروه سیاسی: اعلام آمادگی برای همکاری با دولت چهاردهم که این روزها از سوی چهرهها و جریانهای جبهه انقلاب بیان میشود، چیزی فراتر از اخلاقمداری در عالم سیاست است. این رفتارها را باید بخشی از گفتمان جبهه انقلاب بدانیم که اصل را بر پیشبرد اهداف نظام اسلامی و کمک در جهت رفع مشکلات کشور گذاشته است. هر چند در این مسیر با ناملایماتی روبهرو میشود اما بنا را بر اصل همکاری گذاشته و سعی میکند در شرایط کنونی کشور، حتیالمقدور از انتشار افکار و اخبار منفی جلوگیری کند.
پیامهای دلگرمکننده جبهه انقلاب برای همکاری با دولت جدید در حالی مخابره میشود که اکنون بر همگان مشخص شده شورای راهبری تعیین دولت چهاردهم با اعضایی که دارد میخواهد چه مسیری را طی کند و به چه اهدافی میاندیشد! حالا هر آنچه قرار بود از شورای راهبری بدانیم، واضح و روشن مقابل چشم همگان قرار گرفته است. نیازی هم به کتمان نیست. ظریف (به عنوان نماینده یک جریان سیاسی) در طول رقابتهای انتخاباتی قدم به راهی گذاشت که رفتارهای نمایشی بخشی از آن بود. کتش را درآورد و عرق ریخت و با پیش کشیدن بحثهایی چون برجام و ارتباط با دنیا و... به دوقطبیسازی فضای جامعه و انتخابات دامن زد و در نهایت بعد از پیروزی دکتر پزشکیان، این رفتارهای نمایشی در قالب شورای راهبری همچنان ادامه دارد. نمایشی که با توجه به انتقادهای متعدد به عملکرد شورای راهبری، پرده از آن برداشته شده و واقعیات موجود بر همگان نمایان شده است.
این شورا که قرار است نامزدهای کابینه و مدیران دولتی را به رئیسجمهور منتخب معرفی کند، همه اعضایش یا از اصلاحطلبها هستند یا از دولت روحانی. تعارف که نداریم! بعید به نظر میرسد شورای راهبری تعیین دولت چهاردهم بتواند به آنچه رئیسجمهور منتخب از آن به عنوان «کابینه وفاق ملی» یاد میکند، دست یابد. مثال همان ضربالمثلی که «سالی که نکوست از بهارش پیداست». گویی خود پزشکیان هم امید چندانی به خروجی این شورا ندارد که گفته است: «انتخاب مسؤولان برای من معضل شده است، به هر کس میگویم آدم معرفی کنید، همه افراد خودشان را معرفی میکنند. شعاری سر دادیم که مملکت با یک دسته و جناح اداره نمیشود، خودمان هم باید به آن پایبند باشیم».
اما فراتر از رفتارهای نمایشی افراد حاضر در شورای راهبری، انتقادهای وارده به آن و اینکه چقدر حس ما میتواند درباره خروجی شورای راهبری درست باشد، در این سوی ماجرا، چهرهها و احزاب جبهه انقلاب به همان کاری میپردازند که آن را وظیفه خود میدانند؛ کمک به دولت برای پیشبرد اهداف نظام اسلامی و در نهایت پیروزی همگانی.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر نمایندگان مجلس دوازدهم همین طور رئیسجمهور منتخب، همه را به همین مساله دعوت کردند: «باید همه به رئیسجمهور منتخب در ادای وظایف کمک کنیم و از بُن دندان باور کنیم که موفقیت ایشان، پیروزی همه ما است». ایشان همچنین با اشاره به ضرورت شنیده شدن صدای واحد در مسائل مهم از همه ارکان کشور افزودند: «برخی در دنیا گوش تیز کردهاند تا نشانههای اختلاف را در حرفهای مسؤولان پیدا کنند؛ ارکان نظام با صدای واحد آنها را مأیوس کنند».
کلام رهبری فصلالخطابی است برای آنها که خود را در جبهه انقلاب میدانند و رفتارهای خود را در جهتی تنظیم میکنند که به این هدف والا کمک کند، لذا چنانکه پیشتر اشاره کردیم، اعلام همکاری و همراهی با دولت از سوی جریان انقلاب، چیزی بیش از اخلاقمداری است که اتفاقا همین اخلاقمداری نیز جزئی از مرام جبهه انقلاب محسوب میشود.
پیشتر در «وطن امروز» گزارش داده بودیم که بعد از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری، نوع مواجهه جریان انقلاب با انتخاب وی حائز اهمیت بود. آن هم پس از ماراتنی 25 روزه که در کوران رقابتهای انتخاباتی سپری و طی این مدت حرف و حدیثهای بسیاری بین طرفین رد و بدل شد که گاه به سمت جدل پیش رفت. اوج این کشمکشها در ۲ مناظره کاندیداهای باقیمانده در مرحله دوم پدیدار شد و بحثهایی پیش آمد که بخشی از آن به جامعه و بین هواداران ۲ طرف نیز کشیده شد.
مسعود پزشکیان از ابتدای ورود به رقابتهای انتخاباتی نامزد طیف اصلاحطلب بود و این را خودش هم قبول داشت. سپس بحث حضور اعضای دولت روحانی در ستاد انتخاباتی وی پیش آمد که جدلها از همینجا ضریب خورد و رفتهرفته شدت گرفت. در نهایت پس از فراز و فرودهایی به روز انتخابات رسیدیم و پزشکیان به عنوان منتخب مردم، نهمین رئیسجمهور ایران شد.
اما پس از پایان رقابتها، همانطور که از جبهه انقلاب انتظار میرفت و مسبوق به سابقه بود، اکثر چهرههای اصولگرا به پزشکیان تبریک گفتند و اعلام آمادگی کردند او را در مسیری که پیش رو دارد یاری دهند. حتی رقبای پزشکیان در 2 دور انتخابات نیز به دیدار وی رفتند و ضمن تبریک پیروزی او، اعلام کردند میتوانند تجربیاتشان را در اختیار رئیسجمهور منتخب قرار دهند.
اکنون که زمان تبریکها به پایان رسیده و به مراسم تنفیذ و تحلیف رئیسجمهور منتخب و شروع رسمی کار او به عنوان رئیس قوه مجریه نزدیک میشویم، زمان همکاری فرارسیده است. اخلاقمداری یک سوی قضیه است و تکلیفمداری سوی دیگر آن. بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره همکاری و همراهی مجلس با دولت و ایضا دیگر مسؤولان با دولت نیز در همین راستا است.
در زمان رقابتهای انتخاباتی، نیروها و انرژیهای بسیاری بسیج شده بودند تا هر کدام نامزد خود را پیروز انتخابات کنند اما بعد از به پایان رسیدن رقابتهای انتخاباتی، همه افراد و گروههای سیاسی کشور باید نیروی بسیجشده در این رقابتها را به سمت «منافع همگانی» هدایت کنند. منافع همگانی یعنی منافع کشوری که در آن زندگی میکنیم، نظامی که تحت لوای آن به استقلال و آزادی رسیدیم و مردمی که سالها برای عزت، آزادی، استقلال و سربلندی این کشور گوش به فرمان ولی فقیه ایستادگی کردند و چه در دوران دفاع مقدس و دیگر آوردگاههای حساس، از هیچ فداکاریای دریغ نداشتند.
رقابتهای انتخاباتی هرچه بود اکنون به پایان رسیده و رئیسجمهور منتخب از هر جناحی که بود، اکنون رئیسجمهور همه مردم ایران است. او قرار است سکان قوه مجریه را به دست گیرد و تصمیمات و عملکردش برای سرنوشت همگانی و منافع عمومی ما تاثیرگذار است لذا اکنون باید انرژی موجود در رقابتهای انتخاباتی صرف کمک به او شود. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، پیروزی رئیسجمهور منتخب پیروزی همگی ما است و میتواند دشمنان را از خیالاتی که در ذهن دارند ناامید کند.
حالا که بحث انتخابات و لزوم هدایت انگیزه و انرژی انباشته شده در آن جهت منافع مشترک و همگانی پیش آمد، میتوانیم این موضوع را از زاویه دیگری نگاه کنیم. انتخابات ریاستجمهوری اخیر به عنوان یک رویداد بزرگ سیاسی آنقدر حائز اهمیت بود که دشمنان و رسانههای معاند تمام تلاش خود را مصروف پایین آوردن مشارکت مردم کردند. هر چند چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری به دنبال یک حادثه تاسفبرانگیز و پیشبینینشده (شهادت رئیسی و همراهانش) برگزار شد اما فراموش نکردهایم که چطور رسانههای فارسیزبان فرامرزی و همین طور دستگاه تبلیغاتی غرب حداقل یکسال قبل برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی دست به کار شده و بزرگترین کمپین تحریم انتخابات را راه انداخته بودند.
پس از مشارکت قابل قبول مردم در انتخابات مجلس، موضوع شهادت شهید رئیسی پیش آمد و طبق قانون باید ظرف 50 روز تکلیف فردی که باید مسؤولیت خطیر ریاستجمهوری را برعهده میگرفت، روشن میشد لذا دشمنان سعی کردند از زیرساختها و پتانسیلی که در کمپین تحریم انتخابات مجلس به وجود آورده بودند برای جلوگیری از مشارکت مردم ایران در انتخابات ریاستجمهوری بهره ببرند اما حضور 50 درصدی مردم پای صندوقهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، پروژه پرخرج آنها را به شکست کشاند.
حالا که از فضای رقابتهای انتخاباتی فاصله گرفتهایم، ما نیز باید از پتانسیل موجود در این رقابتها بهره ببریم و انرژی خود را مصروف پیروزی دولت جدید کنیم. با چنین دیدگاهی است که جبهه انقلاب و چهرههای شاخص حاضر در آن، به تأسی از رهبر انقلاب سعی در ایجاد فضای همدلی، اتحاد و در نهایت همکاری با دولت جدید دارند. در ابتدای این مطلب اشارهای به حواشیای شد که پیرامون شورای راهبری دولت چهاردهم وجود دارد. اشاره به این مساله به این دلیل بود که جریانها و احزاب حاضر در جبهه انقلاب بخوبی واقف به سهمخواهی برخی از جریانها و اعمال فشار آنها به رئیسجمهور منتخب هستند اما همانطور که اشاره شد، کمک به پیروزی دولت جدید را وظیفهای برای خود میدانند که در نهایت میتواند به پیروزی همه مردم ایران منجر شود.
***
بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس: صدا باید شنیده شود
بدیهی است بخشهای مختلف نظام باید در کنار هم یک «کل» را تشکیل بدهند، یک «مجموعه واحد» را تشکیل بدهند، یعنی قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضائیه، نیروهای مسلح ـ که به یک صورت جزو قوه مجریه هستند ـ باید مجموعا یک کل را به وجود بیاورند. اگر لازم باشد که یک کل از اینها به وجود بیاید، پس باید با هم تعامل داشته باشند، باید با هم کار کنند، باید به هم کمک کنند، یک جاهایی باید نسبت به هم اغماض کنند، یک جاهایی باید به همدیگر تذکر بدهند، کمک کنند به یکدیگر... من توصیه مؤکدی که اینجا یادداشت کردهام، تعامل سازنده با دولت جدید است. همه کمک کنند رئیسجمهور منتخب بتواند وظایفی را که در قبال کشور دارد، انجام بدهد. اگر ما توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیسجمهور موفق بشود، این موفقیت همه ما است. اگر او در اداره کشور، در پیشبرد اقتصاد کشور، در مسائل بینالمللی کشور، در مسائل فرهنگی کشور به موفقیت دست پیدا کند، همه ما به موفقیت دست پیدا کردهایم؛ پیروزی او پیروزی همه ما است؛ این را باید واقعا از بن دندان باور کنیم. در مسائل مهم کشور هم باید صدای واحدی از کشور شنیده بشود. در مسائل مهمی که البته تشخیصش با شما است، یک جاهایی هست که باید دولت و مجلس و مسؤولان گوناگون، یک حرف بزنند تا آن کسانی که در دنیا گوش تیز کردهاند که نشانههای اختلاف و دوگانگی را پیدا کنند، مأیوس بشوند؛ یک صدا باید شنیده بشود.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از اقدامات دولت سیزدهم برای بهبود معیشت جامعه گزارش میدهد
عقبنشینی فقر
نرخ فقر از 29.3 درصد به 21.9 درصد کاهش یافته است و 6.5 میلیون ایرانی از زیر خط فقر خارج شدهاند
گروه اقتصادی: در 3 سال دولت سیزدهم علاوه بر اینکه توزیع یارانه نقدی افزایش یافت، در زمینه اشتغالزایی نیز اقدامات زیادی همچون پرداخت تسهیلات ارزانقیمت به کسبوکارها انجام شد. خروجی این برنامهها این شد که بانک جهانی در آخرین گزارش خود از وضعیت فقر در ایران اعلام کرد نرخ فقر بر اساس معیارهای 3.65 دلار و 6.85 دلار در روز، طی 3 سال اخیر کاهش یافته که نشانه بهبود توزیع درآمد ناشی از رشد فراگیر و پرداخت یارانه است.
مطابق نمودار ۱، در سالهای 1400-1399 و 1402-1401، نرخ فقر بر اساس معیار 6.85 دلار آمریکا در روز، از 29.3 درصد به 21.9 درصد کاهش یافته است و 6.5 میلیون ایرانی از زیر خط فقر خارج شدهاند. این در حالی است که در 3 سال پایانی دولت دوازدهم، دقیقا روند معکوس در این زمینه طی شده بود و نرخ فقر از 21.6 درصد به 29.1 درصد رسیده بود.
درباره نحوه توزیع درآمد بین دهکهای مختلف نیز عموما از شاخص ضریب جینی استفاده میشود. ضریب جینی عددی بین صفر تا یک است. اگر ضریب جینی برابر با صفر باشد، به این معناست که توزیع درآمد یا ثروت کاملا مساوی است (همه افراد درآمد یا ثروت یکسانی دارند). در صورتی که ضریب جینی به یک نزدیکتر باشد، نشانگر نابرابری بیشتر است. روند ضریب جینی مطابق آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد در سالهای 1400 و 1401، نابرابری در کشور کاهش یافته و به کمترین میزان سالهای اخیر خود یعنی 0.3877 رسیده است.
در نمودار ۲، آمار بانک مرکزی درباره ضریب جینی نشان میدهد، ضریب جینی به دلیل تفاوت در روش آمارگیری و محاسبات، همواره بالاتر از مرکز آمار بوده است اما با این وجود روند کاهنده ضریب جینی در دولت سیزدهم، در آمارهای بانک مرکزی نیز مشاهده میشود. نکته بسیار مهم و جالب توجه آنکه بر اساس آمارهای مقدماتی بانک مرکزی برای سال 1402، ضریب جینی به رقم 0.36 رسیده است که کف تاریخی این شاخص محسوب میشود. به بیان دیگر، مجموعه سیاستهای اتخاذ شده در دولت سیزدهم موجب شده است نابرابری درآمدی در کشور به حداقل تاریخی خود برسد.
طی 3 سال دولت سیزدهم به گزارش بانک جهانی، خانوارهای 4 دهک پایین رشد مصرف بالاتری نسبت به 6 دهک بالا تجربه کردند و این امر موجب کاهش نابرابری شد. طی این مدت، ترکیبی از سیاستهای افزایش دستمزد، افزایش درآمدهای ناشی از خوداشتغالی و افزایش یارانه نقدی به رشد مصرف و کاهش فقر کمک کرده است. نکته حائز اهمیت آنکه نه تنها عملکرد 3 ساله اخیر در کاهش فقر و بهبود توزیع درآمد کاملا مثبت بوده، بلکه پیشبینی بانک جهانی از روند نرخ فقر در ایران نیز کاهشی است به گونهای که پیشبینی شده نرخ فقر در 3 سال آینده حدود 3 واحد درصد کاهش یابد، لذا دولت سیزدهم، اقتصادی را تحویل دولت آتی میدهد که دارای چشمانداز رشد اقتصاد مثبت (مطابق نمودار ۳) و چشمانداز کاهش نرخ فقر به سطوحی کمتر از کل دهه اخیر است.
* کنترل تورم با مدیریت بازار ارز
نرخ ارز یکی از مهمترین متغیرهای اقتصاد کلان محسوب میشود که بر بسیاری از متغیرهای دیگر اقتصادی تاثیرگذار است. با تشدید تحریمهای بینالمللی و محدودیت در نقل و انتقال منابع ارزی، مدیریت بازار ارز اهمیت مضاعفی یافته است. اقدامات مهمی که طی 3 سال اخیر در زمینه بهبود صادرات و افزایش دسترسی به درآمدهای ارزی انجام شد و نیز اصلاحات نهادی در مدیریت بازار ارز از جمله ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا و اصلاح سامانه نیما که همچنان در حال تکمیل است، منجر به افزایش ثبات در حوزه ارزی شده است. بر اساس نمودار ۴، بررسی آمارهای نرخ ارز غیررسمی نشان میدهد از روز شروع به فعالیت دولت سیزدهم تا 28 تیر 1403، رشد قیمت دلار در بازار غیررسمی 123 درصد بوده (از 25750 در تاریخ 12 مرداد 1400 تا 57320 در تاریخ 28 تیر 1403) که این رقم در مدت مشابه برای دولت دوازدهم 468 درصد بوده است (از 3820 در تاریخ 12 مرداد 1396 تا 23100 در تاریخ 28 تیر 1399).
میانگین نرخ فروش دلار در بازار رسمی (حواله) در سال 1402 معادل 38 هزار و 220 تومان بود که نسبت به سال 1401 (26827) و سال 1400 (23056) به ترتیب 42.4 و 65.7 درصد افزایش یافت. میانگین نرخ دلار در بازار رسمی (حواله) در 3 ماه ابتدایی سال 1403 به 41 هزار و 466 تومان رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل 9.3 درصد افزایش را نشان میدهد. طی 3 سال گذشته، نرخ دلار در بازار رسمی ارز (حواله) در محدوده 20326 تومان تا 40552 تومان نوسان داشته است. بیشترین نوسان نرخ دلار در بازار رسمی حواله مربوط به سال1401 است. میانگین نرخ فروش دلار در بازار رسمی (اسکناس) در سال 1402 معادل 41 هزار و 886 تومان بود که نسبت به سال 1401 (29051) و سال 1400 (25170) به ترتیب 44.1 و 66.4 درصد افزایش یافت.یکی از مهمترین شاخصهای بهبود بازار ارز و تسهیل تجارت، میزان تأمین ارز انجامشده است. مطابق نمودار ۵، تأمین ارز صورت گرفته برای واردات (اعم از ارز ترجیحی، نیما و اشخاص) که سال 1399 کمتر از 40 میلیارد دلار بود، به حدود 70 میلیارد دلار در سال 1402 افزایش یافت. توضیح آنکه ارز ترجیحی طی سالهای 1397 تا 1400 با نرخ 4200 تومان و از اواخر سال 1401 با نرخ 28500 تومان تأمین شده است. سال ۱۴۰۱ صرفا حدود 7.0 میلیارد دلار با نرخ 4200 تومان از محل سهمیه سال ۱۴۰۰ فروش ارز انجام شده است و مابقی آن مربوط به تأمین ارز کالای اساسی با نرخ ارز 28500 تومان در اواخر سال مزبور بوده است.
مجموع ارزش جذب و تجهیز منابع مالی از بازار سرمایه در جدول 6 ارائه شده است. مجموع تأمین مالی سرمایهای (اعم از تأسیس شرکت، افزایش سرمایه و عرضه اولیه) در سال 1402 نسبت به 1400 بیش از 2 برابر شده است. همچنین مجموع تأمین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی (اعم از شرکت، دولت و شهرداریها) نیز در سال 1402 نسبت به 1400 حدود 50 درصد افزایش یافته است
از جمله مهمترین اقدامات دولت شهید رئیسی در حمایت از بازار سرمایه میتوان به ارائه مصوبه 10بندی سال 1400 (شامل مواردی از قبیل کاهش مالیات شرکتهای تولیدی، استفاده از مالیات نقل و انتقال سهام برای تقویت و تثبیت بازار سهام، اختصاص مبالغی به منظور افزایش سرمایه صندوق تثبیت بازار سرمایه، مداخله بانک مرکزی در بازار بینبانکی و بازار ثانویه و تعیین سقف نرخ سود بینبانکی در سطح ۲۰ درصد)، آمادهسازی زیرساختهای وثیقهگذاری سهام بازار سرمایه، تعیین تکلیف پرداخت سودهای رسوب شده، پرداخت سود نقدی از طریق سامانه سجام، کاهش ۸۰ درصدی مالیات بر نقل و انتقال سهام، اجرایی کردن بسته جامع حمایتی از بازار سرمایه و فراخوان شرکتهای بزرگ و هلدینگها برای تجدید ارزیابی در سال 1402 اشاره کرد.
* اصلاح ناترازی بانکها با افزایش سرمایه
یکی از اقدامات چشمگیر دولت سیزدهم، بهبود وضعیت سرمایه بانکهای دولتی و خصوصی شده بود. مجموع افزایش سرمایه در بانکهای تحت مدیریت دولت طی 8 سال دولتهای یازدهم و دوازدهم، 201 هزار میلیارد تومان بود و 94 درصد از این مبلغ، از محل تجدید ارزیابی داراییها انجام شد1. طبق نمودار ۷، دولت سیزدهم طی حدود 3 سال، رقمی معادل 275 هزار میلیارد تومان افزایش سرمایه در بانکهای دولتی و خصوصی شده انجام داد که تنها حدود 15 درصد از این مبلغ (معادل 42.5 هزار میلیارد تومان)، از محل تجدید ارزیابی داراییها بوده است.
نمودار 8 نشانگر افزایش سهم خانوار از کل تسهیلات پرداختی بانکها است که به معنی بهبود تأمین مالی خرد تلقی میشود. با اقدامات انجام شده در زمینه مدیریت تسهیلات قرضالحسنه ازدواج و اشتغال بانکها و همچنین توسعه بانکداری قرضالحسنه در دولت سیزدهم، سهم مصرفکننده نهایی خانوار از کل تسهیلات پرداختی طی روند افزایشی از 13.3 درصد در سال 1400 به 18.3 درصد در سال 1402 رسید.
* دولت سیزدهم درآمد بودجه را پایدار کرد
در سالهای اخیر درآمدهای عمومی (مشتمل بر انواع مالیات، درآمدهای گمرکی، سود سهام و...) به عنوان درآمدهای پایدار دولت، نسبت به انواع دیگر منابع تامین مالی دولت یعنی واگذاری داراییهای سرمایهای و مالی از سهم بیشتری برخوردار شده است. به طور خاص، کاهش محسوس وابستگی بودجه عمومی به انتشار اوراق (استقراض) در کنار افزایش درآمدهای مالیاتی از طریق افزایش شفافیت و کاهش فرارهای مالیاتی، همچنین بهبود صادرات نفت و اصلاح نرخ ارز مبنای تسعیر درآمدهای ارزی حاصل از نفت، موجب شد اتکای تأمین مالی دولت به منابع پایدار به نحو محسوسی ارتقا یابد.
دولت سیزدهم در حوزه نظام مالیاتی، یکی از درخشانترین عملکردها را داشته است. میزان تأمین مالی دولت از محل درآمدهای پایدار مالیاتی را میتوان با استناد به تعدادی از شاخصها ارزیابی کرد. از جمله این شاخصها، نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی، نسبت درآمدهای مالیاتی به منابع بودجه عمومی و نسبت درآمدهای مالیاتی به هزینههای جاری است که در نمودار 9 ارائه شده است.
بهبود سهم درآمدهای مالیاتی در کل منابع بودجه، از سال 1400 با ارتقای شفافیت مالیاتی از طریق اجرای کامل قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان (صدور صورت حساب الکترونیکی، اتصال پروندههای مالیاتی به پایانههای فروشگاهی، ایجاد ارتباط میان تراکنشهای بانکی و فعالیتهای اقتصادی) آغاز شد. این اقدامات موجب شد تعداد مؤدیان مالیاتی بیش از ۲ برابر افزایش یابد، همچنین تلاش دولت برای کاهش فرار مالیاتی از طریق تفکیک حسابهای تجاری از حسابهای غیرتجاری و حرکت به سمت دادهمحوری و الکترونیکی کردن فرآیندهای شناسایی و وصول مالیات، به افزایش سهم تأمین مالی دولت از محل درآمدهای مالیاتی منجر شد.
* حذف کسری تراز عملیاتی بودجه
کسری تراز عملیاتی میزان ناترازی بین درآمدهای عمومی و هزینههای جاری را نشان میدهد و نسبت آن به هزینههای جاری بیانگر آن است که چه میزان از اعتبارات جاری با کسری منابع مواجه است. به عبارت دیگر هر چقدر این نسبت کمتر باشد به این مفهوم است که دولت اهتمام بیشتری در تامین هزینههای جاری از محل درآمدهای پایدار مالیاتی داشته و فشار کمتری برای تامین کسری و ناترازی بودجه بر منابع تورمی از جمله فشار بر منابع بانکها یا استقراض از منابع صندوق توسعه ملی و ... وارد کرده است.
چنانکه در نمودار 10 مشاهده میشود در سالهای 96 تا 99 یعنی در کل دولت دوازدهم، به طور پیوسته، نسبت کسری تراز عملیاتی به هزینههای جاری افزایش یافته است که نشاندهنده عدم اهتمام دولت به برنامهریزی مالی و مدیریت پایدار بودجه است. با روی کار آمدن دولت سیزدهم و بهرغم تداوم تحریمها اما با اتکا بر درونزایی نظام تامین مالی بویژه با تاکید بر درآمدهای مالیاتی و اجرای اصلاحات ساختاری بودجه از منظر پیشبرد نظام حساب واحد خزانه و پرداخت به ذینفع نهایی، این نسبت به 35 درصد در سال 1402 کاهش یافت که بیانکننده اهتمام دولت در ارتقای انضباط مالی و بودجهای و اتکا به منابع پایدار غیرتورمی در تامین مالی هزینههای جاری است. یکی از روشهای تأمین مالی ناپایدار دولتها، انتشار اوراق مالی (استقراض) است. هرچند اصل استقراض دولت، دارای کارکرد اقتصاد کلان مفید است اما رعایت حدود و ضوابط مالی در این موضوع ضروری است. بررسی عملکرد تامین مالی بودجه از محل انتشار اوراق مالی اسلامی دولتی حاکی از آن است که نسبت فروش اوراق به کل منابع بودجه عمومی، در سالهای پایانی دولت دوازدهم از 12 درصد در سال 1397 با یک سیر صعودی شدید، به 35 درصد در سال 1399 افزایش یافته است. این موضوع که نشاندهنده بیمبالاتی در حفظ پایداری بدهیهای دولت است، بالطبع نظام بودجهریزی دولت در سالهای بعد را از منظر بازپرداخت اصل و فرع این اوراق با فشار جدی مواجه میکرد. در سالهای دولت سیزدهم (140۲-140۰) با توجه به اهتمام دولت بر تامین مالی از محل درآمدهای پایدار، در عین ضرورت استفاده از انتشار اوراق مالی، سهم انتشار اوراق مالی از منابع بودجه، از 35 درصد سال 1399 به طور متوسط حدود 15 درصد در طول دوره تصدی دولت سیزدهم کاهش داده شد.
* افزایش درآمد حاصل از صادرات نفت
هرچند به موجب قوانین و اسناد بالادستی، روند منابع حاصل از صادرات نفت خام و میعانات گازی در بودجه عمومی باید کاهشی باشد اما این موضوع به مفهوم به صفر رساندن صادرات نفتی کشور و به دنبال آن مقروض کردن دولت نبوده و با توجه به مجوزها و تکالیف تعیینشده در قوانین بودجه سنواتی، تأمین بخشی از اعتبارات عمومی از محل منابع نفتی اجتنابناپذیر است. از سوی دیگر برجای ماندن طرحهای عمرانی دولت و ایجاد رکود اقتصادی از دیگر معضلات کاهش صادرات نفت خام و میعانات گازی است که این موضوع به وضوح در سال 1399 اقتصاد کشور را با چالش جدی مواجه کرد. بر اساس نمودار ۱۱ و در راستای ایجاد رونق اقتصادی طی ۳ سال اخیر تلاش شد با اتخاذ دیپلماسی انرژی فعال در منطقه و هماهنگی وزارت خارجه و وزارت نفت در این باره و تبدیل تهدیدها به فرصت، شرایط صادرات نفتی کشور تغییر یابد. علاوه بر این افزایش روند صادرات نفتی کشور موجب شد معوقات و تعهدات برجای مانده سنوات گذشته نیروهای مسلح و موارد مربوط به تقویت بنیه دفاعی کشور نیز به نحو مطلوبی پرداخت شود.
* عملکرد مثبت دولت سیزدهم در حوزه تجارت خارجی
عملکرد دولت سیزدهم در حوزه تجارت خارجی، هم در زمینه صادرات غیرنفتی، هم صادرات نفت و هم مدیریت واردات، نشاندهنده تحول ملموس نسبت به سالهای پایانی دولت دوازدهم است. چنانکه در نمودار ۱۲ مشاهده میشود، مجموع ارزش تجارت خارجی غیرنفتی کشور در ۳ سال پایانی دولت دوازدهم، با نزول پیوسته، از حدود 88 میلیارد دلار به کمتر از 74 میلیارد دلار کاهش یافت. این نزول در حوزه صادرات شدیدتر بود به گونهای که صادرات غیرنفتی کشور از حدود 45 میلیارد دلار در سال 97 به حدود 35 میلیارد دلار در سال 99 کاهش یافت. با اهتمام دولت سیزدهم به توسعه دیپلماسی فعال اقتصادی، مجموع ارزش تجارت خارجی کشور (بدون احتساب صادرات خدمات، صادرات برق و صادرات اقلام دفاعی) با جهش قابل توجه در سال 1400 به حدود 101 میلیارد دلار افزایش یافت و این روند افزایشی تا پایان دولت و رسیدن به مجموع تجارت 115 میلیارد دلاری ادامه داشت.
درباره ارقام صادرات غیرنفتی کشور در سالهای 1401 و 1402 برخی نکات شایان ذکر است. نخست آنکه ارزش صادرات خدمات، صادرات برق و صادرات اقلام دفاعی، در ارقام منعکس شده در نمودار ۱۲ لحاظ نشده است. مجموع این اقلام، رقم قابل توجهی را تشکیل میدهد که سایر گزارشهای رسمی ارائه شده است. نکته دوم آنکه بخشی از افزایش ارزش صادرات سال 1401 پیرو افزایش قیمت در بازار فرآوردههای نفتی پس از شروع جنگ روسیه و اوکراین رخ داد و به تبع عبور بازارهای مذکور از شوک حاصل از آن جنگ، اقتصاد ایران با مقداری کاهش ارزش صادرات روبهرو شد. همچنین باید توجه داشت که حدود 2 میلیارد دلار از رقم مربوط به واردات سال 1402 مربوط به واردات شمش طلا (در ازای رفع تعهد ارزی صادرکنندگان) بوده است که در واقع نوعی ورود پول به کشور است و نباید آن را در محاسبه تراز تجاری در نظر گرفت. بر اساس نکات فوقالذکر، رقم کسری تجاری غیرنفتی در سال 1402 در واقع امر، به مراتب کمتر از حاصل تفریق صادرات غیرنفتی و واردات در نمودار بالاست. نکته مهم درباره مدیریت واردات در دولت سیزدهم آن است که بهرغم افزایش واردات (ناشی از بهبود صادرات نفتی و غیرنفتی)، ترکیب واردات به گونهای مدیریت شد که عمدتا واردات کالاهای واسطهای، مواد اولیه و کالاهای سرمایهای که مورد نیاز و محرک تولید هستند انجام شود و واردات اقلام مصرفی سهم کمتر و کاهندهای در مجموع واردات داشته باشند.
________________
پینوشت
1- از 101.7 همت سال 1399 حدود 100 همت مازاد تجدید ارزیابی داراییها بوده است. از 20.8 همت سال 1398 حدود 13 همت مازاد تجدید ارزیابی بوده است. سال 1397 همه 29.6 همت مازاد تجدید ارزیابی دارایی بوده است. از 26.7 سال 1395 حدود 24 همت مازاد خالص تجدید ارزیابی داراییهای بانک مرکزی و 1.3 همت تجدید ارزیابی بانکها بوده است.
ارسال به دوستان
شدت گرما روزهای شنبه و یکشنبه به اوج میرسد بانکها امروز تعطیلند
تب دما
هشدار وزارت بهداشت: افراد مسن، زنان باردار، نوزادان، کودکان و کسانی که از داروهای خاص استفاده میکنند در خانه بمانند
گروه اجتماعی: با ورود توده هوای بسیار گرم به کشور اغلب استانها طی چند روز آینده با هوای گرم فراتر از نرمال مواجه خواهند شد. طبق پیشبینی هواشناسی، اوج این گرما در روزهای شنبه و یکشنبه خواهد بود که کارشناسان بهداشت هشدارهای لازم را برای جلوگیری از گرمازدگی دادهاند، همچنین مسؤولان استانی در برخی مناطق برای مدیریت مصرف انرژی اقدام به تعطیلی ادارات یا کاهش ساعات کاری کردهاند، به طوری که تمام بانکها امروز تعطیل اعلام شد.
* دمای هوا در شرایط اضطرار
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: هر چند طی چند روز اخیر دمای هوا در اغلب استانها فراتر از نرمال و بسیار گرم بوده است ولی طی روزهای شنبه و یکشنبه دمای هوا به شکل عجیبی افزایش خواهد یافت به طوری که در طول روز از ساعت 11 تا 4 بعدازظهر پیشبینی میشود تابش فرابنفش که مضرات زیادی در پی دارد اتفاق بیفتد، بنابراین توصیه میشود مردم طی این ساعات از خانه خارج نشوند و حتیالامکان در خارج از منزل از لباسهای بلند و کلاه و عینک و دستکش استفاده کنند. صادق ضیائیان با بیان اینکه طی اوایل هفته آینده دمای هوا به بیش از 40 درجه میرسد، افزود: البته از روز دوشنبه افت هوا پیشبینی میشود و دمای هوا 3 تا 4 درجه در اکثر مناطق کشور کاهش مییابد. وی افزود: نقشههای هواشناسی تا یکشنبه اوج گرمای تابستانی را در اکثر نقاط ایران نشان میدهد.
ضیائیان گفت: شنبه و یکشنبه هفته آینده میزان دمای هوا برای سلامت مردم به حد هشدار میرسد، بنابراین با توجه به تابش اشعه خطرناک فرابنفش، وضعیت هوا در شرایط نابهنجار گرما قرار میگیرد. پدیدهای که سلامت مردم را تهدید میکند. پیشبینی پایگاه داده هواشناسی MSN از تابش فرابنفش روز شنبه یک اعلام خطر جدی برای سلامت ایرانیان است. کارشناسان تاکید دارند به دلیل مضرات این پدیده جوی مردم نباید در معرض این تابش قرار گیرند. تابش فرابنفش روزهای شنبه و یکشنبه در حدی خطرناک است که مردم برای حفظ سلامت بهتر است در خانه بمانند، چرا که اشعه فرابنفش مهمترین عامل ابتلا به سرطان پوست است. این در حالی است که طی چند روز اخیر مناطقی از جنوب شرق ایران دچار ناهنجاری شدید دمایی بودهاند، به شکلی که رکورد دمای ۳۰ ساله خود را شکستهاند.
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی گفت: طی 5 روز آینده در بیشتر مناطق کشور جز استانهای ساحلی دریای خزر روند تدریجی افزایش دما پیشبینی میشود.
همچنین رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت نیز با هشدار نسبت به افزایش تصاعدی مرگهای ناشی از گرما در دنیا، ضمن تاکید بر لزوم اجتناب از حضور در فضای باز در ساعات اوج گرما، گفت: هنگامی که سازمان هواشناسی برای افزایش دما هشدار صادر میکند با انجام برخی مداخلات میتوان از بستری شدن در بیمارستان به دلیل گرمازدگی جلوگیری کرد. دکتر عباس شاهسونی با بیان اینکه آسیبپذیری در برابر گرما تحت تاثر عوامل متعددی است، اظهار کرد: فاکتورهایی مانند سن، وضعیت سلامت، شغل، شرایط اقتصادی و شرایط اجتماعی میتواند بر آسیبپذیری افراد از گرما اثرگذار باشد همچنین افراد و کارگرانی که در فضای باز و دمای بسیار زیاد فعالیت میکنند، افرادی که از منظر اقتصادی وضعیت مناسبی ندارند و ورزشکاران، حضورشان در تجمعات فضای باز سبب میشود در معرض گرمازدگی قرار گیرند. به طور کلی میتوان گفت افزایش دما یک خطر محیطی است و میتواند برای شاغلان نیز خطرناک باشد. وی ادامه داد: زنان باردار، نوزدان، کودکان و افرادی که از داروهای خاص استفاده میکنند نسبت به گرما بسیار حساس هستند. وی با بیان اینکه گرمازدگی یک فوریت پزشکی است و گاهی سبب مرگ افراد میشود، اظهار کرد: نتایج مطالعاتی که طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ انجام شده بیانگر آن است که ۴۸۹ هزار نفر در دنیا به دلیل گرما در هر سال جان خود را از دست میدهند که ۴۵ درصد این موارد در کشورهای آسیایی و ۳۶ درصد در کشورهای اروپایی اتفاق میافتد.
همچنین بنا بر اعلام سازمان جهانی بهداشت، میزان مرگ و میر افراد بالای ۶۰ سال به دلیل افزایش دما، طی سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ نسبت به بازه زمانی ۴ ساله یعنی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ حدود ۸۵ درصد افزایش یافته است. شاهسونی درباره گرمازدگی به ایسنا گفت: عدم کنترل بدن برای تنظیم دمای داخلی سبب گرمازدگی و افزایش فشار بر بدن، قلبوعروق و کلیهها میشود. باز هم تاکید میکنم گرمازدگی میتواند بیماریهای قلبیعروقی، دیابت و آسم را تشدید کند. وی با اشاره به افزایش دمای هوا بیان کرد: هنگامی که سازمان هواشناسی برای افزایش دما هشدار صادر میکند با انجام برخی مداخلات میتوان از بستری شدن در بیمارستان به دلیل گرمازدگی جلوگیری کرد. اجتناب از حضور در فضای باز بویژه در ساعات اوج گرما توصیه میشود. اوج گرما از ساعت ۱۲ آغاز میشود و ساعت ۱۶ به پایان میرسد. اگر چه ساعات اوج گرما به محل سکونت افراد بستگی دارد و میتواند مدت زمان گرما افزایش یا کاهش یابد اما به طور کلی میتوان گفت ساعات اوج گرما از ساعت ۱۲ تا ۱۶ است.
وی درباره چگونگی پوشش در روزهای گرم نیز گفت: پوشیدن لباسهای سبک و اجتناب از لباسهای تنگ توصیه میشود. همچنین دوش آب سرد، نوشیدن حداقل ۲ تا ۳ لیتر آب نیز جزو مواردی است که طی روزهای گرم توصیه
میشود.
ارسال به دوستان
نگاهی به ظرفیت انیمیشن در کشور و لزوم اتخاذ سیاستهای واحد
دیدن ظرفیت ندیده
گروه فرهنگ و هنر: دیماه سال گذشته با ابلاغ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد ملی پویانمایی تاسیس شد؛ بنیادی که وظیفه ذاتی و ماموریت اصلی آن یعنی راهبری و سیاستگذاری در حوزه انیمیشن یا پویانمایی میتوانست به آشفتگی یکی از مهمترین ظرفیتهای حوزه هنر سر و سامان ببخشد و هنرمندان پراکندهشده این هنر/ صنعت پرمخاطب قرن جدید را ذیل یک مجموعه و در یک خط ریل سیاستگذاری شده به حرکت درآورد.
شاید در نگاه نخست این سوال پیش آید: اساسا آشفتگی و پراکندگی حوزه سیاستگذاری و نیروی انسانی یا همان هنرمندان انیمیشن در کشور چه اهمیت و تبعاتی میتواند داشته باشد که نیاز بود چنین دستگاهی تاسیس شود؟ در پاسخ باید ابتدا نیمنگاهی به ظرفیت مهم انیمیشن در سطح جهان و کشور انداخت. امروز پویانمایی غیر از آنکه در اشکال فردی نوعی فعالیت هنری و به نوعی غیرانتفاعی است، از جنبه تولید انبوه برای مصرف همگان در قالبهای سریال و سینمایی و مانند آنها و برای مصارف سرگرمی، تبلیغاتی و آموزشی، بخش مهمی از صنایع خلاق و فرهنگی را تشکیل میدهد که خود سبب پدید آمدن اشکال جدیدی از روابط اقتصادی مبتنی بر فناوریهای دیجیتال شده است اما نکته بسیار مهمی که نقش پویانمایی را در این فضا بسیار پررنگ میکند، برجستگی و وزن جایگاه سینما و هنرهای تصویری در سهم بسیار بزرگتر از درآمدها در این اقتصاد پویا و رو به رشد است که در آن هنرهای تصویری به تنهایی از نظر تعداد افراد شاغل بزرگترین صنعت محسوب میشوند. مهم این است که بدانیم امروز بخش اعظم رسانههای فراگیر جهانی با محتوای تصویری بویژه پویانمایی در کاربردهای متفاوت پر میشوند که تلفیقی از هنر و صنایع خلاق تصویری است.
مطابق دادههای وبسایت تحقیقاتی و آماری precedenceresearch.com ابعاد جهانی بازار پویانمایی در سال 2021 حدود 372.44 میلیارد دلار تخمین زده شده که پیشبینی میشود این رقم با رشد سالانه حدود 2.5 درصد، به 578.1 میلیارد دلار در سال 2030 برسد.
اما از عوامل مهم رشد این بازار میتوان به «پیشرفت و توسعه بخشهای مختلف مرتبط با اطلاعات و فناوری»، «گسترش و رشد صنایع سرگرمی» و «رسوخ هرچه بیشتر اینترنت به مناطق مختلف جهان» اشاره کرد. نکته مهم پیرامون این بازار که بخش اعظم آن در دست ایالات متحده و سپس اروپاست و سهم کل کشورهای خاورمیانه در آن بسیار ناچیز است، حضور روزافزون و پررنگ جنبههای بسیار پیشرفته تکنولوژیهای تصویری مانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و هوش مصنوعی به عنوان بازیگران مهم سالهای آینده این صنعت و بازار و فراهم آوردن فرصتهای شغلی جدید است که به طور مشخص در شناخت جایگاه ایران در این فضا کمک میکند. بخش دیگر این گزارش به اهمیت محوری جلوههای تصویری دیجیتال یا ویژوال افکت توجه میکند که چه در تولید خود پویانمایی و چه در تلفیق با سینما بسیار پرکاربرد است. در حقیقت در همه آمارهای مرتبط با پویانمایی، صنعت پویانمایی را در کنار جلوههای بصری ذکر میکنند و رشد این بخش را سریع و فزاینده میبینند.
همانطور که ابتدا بدان اشاره شد ایالات متحده همچنان به عنوان بزرگترین بازار در این هنر/ صنعت است و پس از آن کشورهای شرق آسیا مانند چین و کرهجنوبی بیشترین رشد را در سالهای اخیر داشتهاند. این در حالی است که ایران با وجود داشتن ظرفیتهای بسیار عملا هیچ سهمی در این بازار ندارد. این کشورها و اقتصاد در حال رشدشان توجه ویژهای به صنایع خلاق و پویانمایی نشان دادهاند؛ چه در نقش سنتیشان به مثابه شرکای پیمانکار شرکتهای عظیم آمریکایی در فراهم آوردن خدمات و چه در حرکتهای جدیدی که به عنوان تولیدکنندگان جدید محتواهای اصیل با حفظ مالکیت اثر داشتهاند.
این در حالی است که در کشور ما جز اخبار پراکنده از درخشش پویانماییهای کوتاه و هنری ایرانی در وبسایتهای مهم خبری پویانمایی جهان مانند Brew Cartoon یا AWN و اخیرا اخباری درباره استودیوهای معدود حرفهای ایران مانند مهوا یا درباره تولیدات بلند یا سریال مشترک، ردپای پویانمایی ایرانی در فضای حرفهای بویژه در روابط اقتصادی و رسانههای خارج از کشور به ندرت یافت میشود و در چنین شرایطی کشور ما عملا از قطار پیشرفت در این حوزه عقب افتاده است.
زمانی این نکته قابل تامل و البته قابل تاسف میشود که بدانیم با توجه به شرایط بیان شده امروز بسیاری از فعالان انیمیشن ایرانی با توجه به شرایط اقتصادی موجود در حال همکاری با کمپانیهای خارجی بویژه کمپانیهای آمریکایی و اروپایی هستند، به گونهای که بسیاری از جوانان حقالزحمههای دریافتیشان جز موارد معدود به صورت دلاری بوده و کمتر هنرمند ایرانی را در این حوزه پیدا میکنید که تماما برای شرکتهای ایرانی فعالیت کند. از همین رو است که فضای انیمیشن کشور به گونهای رها و دچار یک پراکندگی در حوزه سیاستگذاری و حمایتی شده است. از همین رو خلأ وجود یک دستگاه و نهاد واحد در حوزه سیاستگذاری پویانمایی بیش از پیش خودنمایی میکرد و ضرورت داشت که با تاسیس یک مجموعه به سر و سامان برسد و ظرفیتهای مهم کشور در این حوزه را از آشفتگی خارج کند.
آنچه مشخص است اینکه اساسا طی ۲ دهه اخیر یکی از نقاط ضعف موجود، پراکندگی مجموعههای حاضر در این حوزه بوده است؛ از صداوسیما گرفته تا حتی سازمان سینمایی که در نهایت مشخص نبود وظیفه هر کدام در مقابل این حوزه چیست؟ به عنوان نمونه مرکز صبا در سازمان صداوسیما و مرکز گسترش مستند و پویانمایی در سازمان سینمایی، هر کدام با سیاستگذاری مجزا و متفاوت و حتی متناقض، در پدید آوردن شرایط ذکر شده نقش و سهم مهمی ایفا کردند.
همانطور که ابتدا بدان اشاره شد با ابلاغ تاسیس بنیاد ملی پویانمایی در دیماه سال گذشته، این امیدواری ایجاد شد که این وضعیت نابسامان سر و شکلی پیدا کند اما آنچه از شواهد پیداست همچنان نهادها و دستگاهها بر طبل جزیره بودن میکوبند. به عنوان نمونه در آخرین مورد، مدیر مرکز گسترش مستند و پویانمایی بهرغم دستورالعملهای دورنسازمانی در سازمان سینمایی و ابلاغیه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به صراحت اعلام کرده است «پویانمایی نباید از مرکز گسترش جدا شود». زمانی این موضعگیری مدیر سازمان سینمایی قابلتاملتر میشود که در نظر بگیریم این موضوع که عملا و علنا بر خلاف سیاست وزارت ارشاد است، در روزهای پایانی دولت مطرح شده؛ چرا این مدیر در همان دی ماه و جلسات پیرامونی چنین مواضعی نداشت؟
در پایان آنچه مشخص است اینکه تجمیع و یکدست شدن سیاستهای حوزه انیمیشن امری بسیار مثبت و مفید خواهد بود؛ امری که هر چند بسیار دیر رخ داد اما میتوان امیدوار بود این تصمیم میتواند ظرفیت مهم و عقبماندگی حوزه پویانمایی در وضعیت بیان شده در سطح جهانی و بینالمللی را جبران کند، البته بیتردید یکی از الزامات این امر پرهیز از جزیرهای شدن دستگاهها و نهادهایی است که سالیان سال است وضع و شرایط موجود را به این نقطه رساندهاند.
ارسال به دوستان
خنجر یمنی
روزنامههه روزنامههه، پهپاد یافا اسرائیل را سولاخ کرد...
پوشک چنده؟
بعد از اینکه پهپاد یافا در کمال آرامش و بدون عجله آدرس خیابان «شالوم علیخم» در تلآویو را توی جیبش گذاشته و 10 ساعت بعد در این خیابان منفجر شد، روزنامههای اسرائیل اطلاعیههای خود را به این شرح منتشر کردند.
* هماکنون نیازمندتان هستیم
وزیر جنگ اسرائیل از اسرائیلیها خواست هرگونه شیء خارجی در آسمان تلآویو را گزارش دهند. او در ادامه از شهرکنشینان تقاضا کرد گزارش خود را به سامانه گنبد آهنین اطلاع دهند و از سایر سایتهای نامعتبر استفاده نکنند. وی افزود با توجه به کسالت گنبد آهنین، در صورت هر گونه عدم پاسخگویی یا بیمحلی، با رادارهای فوق پیشرفته ایالات متحده تماس بگیرند و در صورتی که از این طریق نیز به راهی نرسیدند، همین دزدگیر ماشین را هم روشن کنند، رژیم را مدیون خود کردهاند. این مقام دولتی قول داد به کسانی که تمام مدت چشمشان به آسمان تلآویو باشد و یک پهپاد شناسایی کنند، یک باب منزل مسکونی دو نبش در خیابان شالوم علیخم اهدا خواهد شد. او اطمینان داد این جایزه از محل اصابت پهپاد یافا صد قدم فاصله دارد و جای هیچ نگرانی نیست و از بنگاهی سر خیابان هم میتوانند استعلام بگیرند. در اطلاعیه این وزارت آمده است برای احتیاط، کسانی که مشغول رصد هستند دهان خود را باز نگذارند؛ چرا که این روزها پرندهها هم آدم حماس و حزبالله هستند.
* نرسیدن به آمریکا بهتر از مردن است
شرکت هواپیمایی ایرباد اسرائیل در اطلاعیهای از مسؤولان تلآویو خواست بیایند بلیتشان را پس بگیرند. این شرکت اذعان کرد بعد از این، پروازها یک طرفه خواهد بود و مسؤولین آمریکایی به اسرائیل میآیند تا یمن را غافلگیر کنند. همچنین کمکهای نقدی و غیر نقدی ایالات متحده در چمدان به صورت پوشش وارد تلآویو خواهد شد و تا اطلاع ثانوی این موضوع محرمانه خواهد ماند. در اطلاعیه این شرکت آمده است جهت اطمینان اسرائیلیها، هزینه لغو پروازها بهعهده کشور پدر و یار غار اسرائیل؛ ایالات متحده خواهد بود و قبلا حساب شده است.
* در مصرف آب صرفهجویی کنید
یک عضو نیروی تا بن دندان پوشک رژیم صهیونیستی اعلام کرد با توجه به تقاضای زیاد پوشک از طرف شهروندان تلآویو و منفجر شدن کشتیهای حامل پوشک، قیمت این کالای ضروری بالا رفته و احتمال افزایش قیمت وجود دارد. وی از سربازان اسرائیلی خواست تا حتیالامکان تا چند ماه آینده از خوردن مایعات خودداری نمایند و در صورت بروز مشکلات گوارشی، به تونلهای حماس فکر کنند تا مشکل بدون درد و خونریزی حل شود. وی در پیامی بسیار انساندوستانه از سربازان تقاضا کرد سوسول بازی را کنار بگذارند و نیروهای حماس را نصبالعین خود قرار دهند که با شلوار سهخطی عازم میدان جنگ شده و هزینه پوشک هم روی دست حماس نمیگذارند. وی برای نشان دادن حسننیت خود پوشک پسر خود را که بهعنوان یادگاری نگه داشته بود، دور انداخت و گفت: «آخییییش خفهمون کرده بود..».
* التماس دعا داریم
یک خاخام عضو کنست اسرائیل از شهروندان اسرائیل خواست برای جلوگیری از اصابت پهپادهای یافا و امثالهم شصت روز دعا بخوانند و در آسمان فوت کنند. این عضو خیلی مومن کنست معتقد است دعا بیشتر از سامانه گنبد آهنین کاربرد دارد و سوراخ هم نمیشود. وی در ادامه، یک نمونه خوانده و در آسمان فوت کرد. گفته شده بعد از این اقدام، یک کشتی آمریکا مورد اصابت موشکهای یمنی قرار گرفت و یحیی سریع خیلی سریع اعلام کرد با حمله به اهداف حیاتی در سرزمینهای اشغالی تلآویو را نا امن میکنیم. این خاخام ادعا کرد: «بعضی وقتها اشتباه جبران ناپذیره و اگر یک ثانیه زودتر اقدام میکردم، شاید خدا به دل یحیی رحم میانداخت».
ارسال به دوستان
سخنرانی قصاب تلآویو در صحن کنگره آمریکا پردهای دیگر از حمایت هیأت حاکمه ایالات متحده از جنایات رژیم صهیونیستی علیه بشریت و نسلکشی دهها هزار فلسطینی است
کنگره جنایت
* رویترز: پلیس آمریکا معترضان به سخنرانی نتانیاهو را دستگیر کرد
گروه بینالملل: دعوت از نخستوزیر جنایتکار رژیم تلآویو برای سخنرانی در کنگره، جدیدترین حمایت واشنگتن از جنایتکاران صهیونیست است. حالا پس از ارسال کمکهای گسترده و اعطای وامهای میلیارد دلاری بلاعوض، واشنگتن با دعوت از نتانیاهو چشم بر همه ادعاهای حقوق بشری بسته است. حضور نتانیاهو در کنگره آمریکا البته با اعتراضات گسترده در ایالات متحده مواجه شد. «جنایتکار جنگی را از کنگره بیرون کنید»؛ این خلاصه انتقاد شدید مخالفان حضور نخستوزیر اسرائیل در کنگره آمریکا بود. بنیامین نتانیاهو در بدترین شرایط سیاسی تاریخ اسرائیل و در میانه جنگ غزه که باعث شهادت 40 هزار فلسطینی و آوارگی یک میلیون و 800 هزار نفر شده است، به واشنگتن سفر و در کنگره این کشور سخنرانی کرد.
روز گذشته قبل از سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا، 500 یهودی در ساختمان کنگره آمریکا علیه هیتلر اسرائیل شعار دادند. آنها گفتند: «بگذارید غزه زنده بماند، فلسطین آزاد به نام ما نیست، نسلکشی را متوقف کنید». تحریم تسلیحاتی اسرائیل، آتشبس فوری در غزه و پایان دادن به کمکهای نظامی به اسرائیل توسط آمریکا مهمترین خواستههای این معترضان بود. اما این تمام اعتراضها به حضور نخستوزیر رژیم صهیونیستی در آمریکا نبود. نزدیک 100 نماینده و سناتور آمریکایی هم سخنرانی نتانیاهو را تحریم کردند. نکته جالبتوجهتر این بود که کاملا هریس، معاون فعلی رئیسجمهور آمریکا که رئیس مجلس سنای آمریکا هم محسوب میشود، در این سخنرانی شرکت نکرد و سناتور بن کاردین، رئیس کمیته روابط خارجی سنا ریاست جلسه مشترک را در کنگره آمریکا بر عهده گرفت. آکسیوس به نقل از منابع خود در دفتر معاون کاخ سفید اعلام کرد دلیل اصلی حضور نیافتن هریس ضدیت با اسرائیل نیست، بلکه قصد دارد در کمپین انتخاباتی خود باقی بماند اما به نظر میرسد این موضوع بیشتر بهانهای است برای عدم حضور نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری در سخنرانی نتانیاهو. هریس میداند برای شکست دادن ترامپ نیاز به رای ترقیخواهان، سیاهپوستان و مسلمانان دارد و موضعگیریهای بایدن در قبال جنگ غزه به مذاق این طیف خوش نیامده است و انتقادهای سختی از رئیسجمهور آمریکا دارند.
پایگاه آکسیوس نوشت: برخی قانونگذاران دموکرات بر این باورند تحولات اخیر از جمله انصراف جو بایدن از دومین نامزدی خود برای انتخابات ریاستجمهوری، از اهمیت سخنرانی بنیامین نتانیاهو در داخل حزب کاسته و همچنین «مایک جانسون» رئیس جمهوریخواه کنونی مجلس نمایندگان آمریکا نمیتواند با استناد به این سخنرانی روی اختلافات درونحزبی دموکراتها بر سر مساله حمایت از اسرائیل مانور دهد. روز قبل از سخنرانی نتانیاهو هم انتقادهای صریحی توسط دموکراتها بیان شد. «ترزا لجر فرناندز» نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا اظهار کرد: «این سخنرانی هماکنون آن اهمیتی را که قبلا به نظر میآمد داشته باشد، ندارد و برخی از ما حالا میگوییم دیگر آن را برجسته نخواهیم کرد و این کار به ما کمک خواهد کرد. من صادقانه فکر میکنم حتی برخی نمایندگان دموکرات، برنامه سخنرانی نتانیاهو یادشان رفته است». موضوع سخنرانی نتانیاهو در کنگره از زمان مطرح شدن در ماه مارس گذشته، برای دموکراتهایی که دچار اختلافات شدیدی بر سر حمایت از رژیم صهیونیستی بویژه بعد از عملیات توفان الاقصی شدهاند، مناقشه جدیدی را پدید آورده است. دموکراتهای آمریکا در ۳ هفته گذشته شدیدا درگیر دست و پنجه نرم کردن با تبعات عملکرد فاجعهبار جو بایدن ۸2 ساله در نخستین مناظره ریاستجمهوری با دونالد ترامپ جمهوریخواه و زیر سوال رفتن شدید کفایت او بعد از این مناظره بودهاند.
به گزارش آکسیوس، بیش از ۱۲ نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا که مواضع متفاوتی در قبال تلآویو داشتهاند، اذعان کردهاند حزب دموکرات در مقطع کنونی اهمیت چندانی به سخنرانی نتانیاهو نسبت به اهمیتی که در ماههای گذشته برای آن قائل بود، نمیدهد.
«مارک پوکان» نماینده دموکرات کنگره آمریکا از ایالت ویسکانسین گفت: «در نظر بگیرید که نتانیاهو وقتی در وسط این همه موضوع مهم به اینجا میآید، دیگر کسی اهمیتی برای او قائل نمیشود. در این شکی نیست». «جارد موسکوویتز» دیگر نماینده دموکرات گفت حزب وی بعد از مناظره اول ریاستجمهوری «پشت سر هم در وضعیت اضطراری بوده است». «ورونیکا اسکوبار» دیگر نماینده دموکرات نیز گفت: «بعد از تحولات هفته گذشته که به اندازه یک دهه خبرساز شد، دیگر هیچکس مثل قبل درباره سخنرانی او (نتانیاهو) حرف نمیزند».
«الکساندریا اوکازیو کورتز» نماینده دموکرات از نیویورک گفت: «فکر میکنم رخ دادن یکی از دراماتیکترین تحولات سیاست مدرن آمریکا در چند روز گذشته انرژی روانی زیادی را از افراد ما گرفته است». از چند روز قبل برخی قانونگذاران گفته بودند نگران وضعیت امنیتی هستند و همزمان گروههای حامی فلسطین اعلام کرده بودند قصد دارند در محل کنگره آمریکا دهها هزار معترض را برای تظاهرات بسیج کنند و در نتیجه این فراخوان تدابیر امنیتی پلیس تقویت شد. «اوکاسیو کورتز» نماینده ترقیخواه دموکرات هم چند روز قبل گفته بود در سخنرانی نتانیاهو حاضر نمیشود و تیم او در حال ارزیابی تهدیدات بودند تا ببینند به او باید اجازه حضور در ساختمان کنگره در روز چهارشنبه را بدهند یا نه. همچنین پلیس کنگره و نیروهای امنیتی سرویس مخفی آمریکا فعالیتهای تفتیش و حفاظت حین حضور نتانیاهو در واشنگتن را تشدید کرده بودند. خبرگزاری رویترز نیز گزارش داد: «پلیس کنگره آمریکا تظاهراتکنندگانی را که برای اعتراض به سخنرانی نتانیاهو و درخواست پایان جنگ غزه وارد ساختمان کنگره شده بودند، دستگیر کرد».
***
نتانیاهو بازداشت شود
الکساندریا اوکازیو کورتز، نماینده دموکرات از نیویورک مدعی است هریس در سخنرانی نتانیاهو حاضر نشد فقط به این دلیل ساده که فکر میکند نتانیاهو یک «جنایتکار جنگی» است. رشیده طلیب، نماینده دموکرات میشیگان و تنها عضو آمریکایی فلسطینیتبار کنگره آمریکا نیز به دلیل مشابهی در سخنرانی نتانیاهو حاضر نشد. وی در بیانیهای گفت: شرمآور است که رهبران ۲ حزب از او برای سخنرانی در کنگره دعوت کردهاند. نتانیاهو باید بازداشت و به دیوان بینالمللی کیفری فرستاده شود. ایلهان عمر، نماینده مینهسوتا و دیگر عضو ترقیخواه دموکرات نیز نحوه مدیریت جنگ غزه توسط نتانیاهو را محکوم کرده و گفته بلیت خود برای شرکت در این نشست را به اعضای خانوادههای اسرا خواهد داد. وی از منتقدان دیرینه رژیم اسرائیل است. گروهی از مشاوران کارکنان کنگره نیز روز سهشنبه اعلامیهای را پخش کردند که بیان میکرد کارکنان میگویند «جنایتکار جنگی را از کنگره بیرون کنید».
***
ترامپ روز جمعه در مارالاگو با نتانیاهو دیدار میکند
سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا جهت دیدار با مقامات و سخنرانی در کنگره تا این لحظه جنجالهایی را به دنبال داشته است. از جمله روز سهشنبه جمعی از یهودیان داخل ساختمان کنگره تظاهرات کرده و خواهان آزادی فلسطین، توقف جنگ غزه و عدم ارسال تسلیحات به رژیم صهیونیستی شدند. در این میان روزنامه نیویورکپست با اشاره به پست دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در شبکه اجتماعی خود تحت عنوان «تروث سوشال» نوشت: «مشتاقانه منتظر استقبال از بیبی نتانیاهو در عمارت مارالاگو در پالم بیچ فلوریدا هستم». این روزنامه آمریکایی میگوید ترامپ و نتانیاهو روز جمعه با یکدیگر دیدار خواهند کرد.
***
سندرز: نتانیاهو جنایتکار جنگی است
«برنی سندرز» سناتور برجسته آمریکایی در مصاحبه با شبکه خبری «اماسانبیسی» اظهار کرد در سخنرانی نخستوزیر رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا حضور نخواهد یافت. سندرز گفت: نتانیاهو یک جنایتکار جنگی است و اساسا نباید از او دعوت میشد. این مشکل واقعی است که دولت جو بایدن با آن روبهرو است اما دونالد ترامپ موضعگیری بدتری نسبت به آن خواهد داشت. سناتور آمریکایی افزود: آنچه اسرائیل اکنون در عملیات نظامیاش به رهبری کابینه راست افراطی نتانیاهو انجام میدهد، یک فاجعه است. وی در ادامه از آمریکا خواست تمام تلاش خود را برای متوقف کردن این جنگ و تامین کمکهای بشردوستانه برای غزه که این روزها با یک فاجعه انسانی هولناک مواجه است، در پیش گیرد.
ارسال به دوستان
شواهد همدستی بیبیسی با راهبردهای تبلیغاتی اسرائیل
جنایات بیحد و مرز رژیم صهیونیستی طی 10 ماه تجاوز وحشیانه به نوار غزه، بسیاری از نرمهای بینالمللی بویژه در زمینه کنوانسیونهای جنگی، امدادرسانی، حقوق بشر و خبررسانی را نابود کرد. شواهد مختلفی وجود دارد که نشان میدهد رسانههای شرکتی غربی نیز در اعمال روشهای مخوف سانسور و تحریف حقایق از همان روز آغاز این درگیری در هفتم اکتبر 2023/ 15 مهر 1402 همدست اسرائیل بودهاند. جدلیه، یکی از رسانههای عربی پیشرو در اطلاعرسانی جبهه مقاومت هفته گذشته دست به افشاگری درباره اختلافات درون تحریریه بیبیسی درباره پوشش اخبار فلسطین زد.
این تارنمای مستقر در بیروت اقدام به انتشار ایمیلهای حاکی از نارضایتی کارکنان بیبیسی از سیاستهای همسو با اسرائیل بنگاه خبرپراکنی بریتانیا در پوشش نسلکشی مردم غزه کرد. بر اساس این گزارش، پس از حوادث 7 اکتبر، مجریان شبکه تلویزیونی بیبیسی هیچ تلاشی برای راستیآزمایی ادعاهای تاییدنشدهای که مقامات و شخصیتهای اسرائیلی در مصاحبه با آنها روی آنتن خبر بیان میکردند به خرج نمیدادند. برای مثال رامی روحیم، خبرنگار بیبیسی در بیروت، در ایمیل افشاشده مربوط به اول ماه مه (خرداد)، خطاب به تیم دیوی، مدیرکل پخش و چند بخش دیگر از کارکنان بخش خبر این شبکه درباره جزئیات «شواهد فروپاشی اصول بهکارگیری استانداردها و هنجارهای اولیه روزنامهنگاری همسو با راهبردهای تبلیغاتی اسرائیل» توضیحاتی میدهد.
او تأکید میکند کارکنان شبکه انگلیسی هیچ پاسخی به انبوهی از نقدهای او و تحریریه مبتنی بر شواهد پوشش وقایع ۷ اکتبر و روزهای پس از آن به نفع رژیم صهیونیستی ندادهاند. روحیم مینویسد: «به نظر میرسد به جای گردآوری مکانیسمهایی برای بررسی کامل خروجیها[خبری] و بحثهای فراگیر، محترمانه و حرفهای با هدایت استانداردها و ارزشها [بیبیسی]، مدیریت تصمیم بر ادامه مسیری در تحریریه گرفته که بیبیسی از اکتبر[2023] در پیش گرفته بود».
به گزارش تارنمای جدلیه، این خبرنگار لبنانی در 2 بخش، ابتدا محتوای مصاحبه شبکه بیبیسی با میهمانان اسرائیلی در فاصله 10 تا 25 اکتبر را تحلیل کرده و سپس به تحلیل محتوای بیبیسی مربوط به عملیات توفان الاقصی توسط حماس میپردازد. تحقیقات رامی روحیم نشان میدهد بیبیسی تا چه حد در به کارگیری استانداردهای روزنامهنگاری برای رسیدگی به ادعاهای طرفهای مختلف درباره وقایع هر روز در جنگ غزه اشتباه کرده یا آنها را زیر پا گذاشته است. او در پیوست ایمیل یادشده مینویسد: «من یک فروپاشی پایدار در برخی از اساسیترین معیارها و ارزشها [ارائه اخبار] یافتهام که به نظر میرسد مکمل اهداف و راهبردهای تبلیغاتی اسرائیل است».
به نوشته او شبکهای جهانی در سطح بیبیسی باید از همان ابتدا که اخباری را در ابعاد وسیع درباره اقدامات تهاجمی حماس در اطراف دیوار غزه، بویژه با موضوع کشتار غیرنظامیان و تجاوز روی آنتن میفرستاد درباره صحت و سقم این اخبار اقدامات اساسی انجام میداد ولی چنین کاری نکرد. روحیم با ذکر نمونههایی از ادعاهای مطرحشده توسط مصاحبهکنندگان اسرائیلی مثلا درباره تیراندازی مبارزان حماس به نوزادان، تجاوز به دختران، سر بریدن یا زندهزنده سوزاندن صهیونیستها تاکید میکند در تمام این موارد اتاق خبر بیبیسی بدون پرسیدن سوالی درباره این ادعاها یا توضیح و استنباطی از مصاحبهکنندگان، به مخاطب چنین القا میکرد که اخبار مزبور را تایید میکند. حتی زمانی که برخی رسانههای مستقل عبری و انگلیسیزبان اقدام به انتشار گفتههای شاهدان وقایع هفتم اکتبر درباره کشتار شهرکنشینان به دست خود ارتش صهیونیستی کردند، شبکههایی مثل بیبیسی هیچ توجهی به این مستندات نشان ندادند. سرانجام روزنامه عبری هاآرتص از جناح مخالف نتانیاهو، حدود 3 هفته پیش تایید کرد ارتش اسرائیل به نیروهایش دستور داده بود بر اساس دستورالعمل هانیبال، مناطق مرزی با غزه را «منطقه نابودی» در نظر گرفته و همه نظامیان و غیرنظامیان خودی را به گلوله ببندند. هاآرتص همچنین در نخستین روزهای سال 2024 فاش کرد پلیس رژیم صهیونیستی هیچ شواهدی از صحت ادعاهای تجاوزهای دستهجمعی توسط مبارزان فلسطینی که به طور وسیع از شبکههای شرکتی غرب مثل بیبیسی پخش شدهاند، به دست نیاورده است.
ارسال به دوستان
مراسم عزای سیدالشهدا چگونه به بازسازی نهاد خانواده میانجامد؟
مناسک، محبت و حیات جمعی
دکتر ابوالفضــل اقبالی*: مناسک جمعی علاوه بر تضمین انسجام اجتماعی و تقویت پیوندهای هویتی، همواره محمل مناسبی برای پویایی حیات خانواده در ایران نیز بوده است. برخلاف روندهای اجتماعی پرقدرت در دنیای مدرن که افراد جامعه را به «فردیت» معطوف میکنند و آنات و لحظات مشترک اعضای خانواده را تا حد زیادی کاهش میدهند، آیینهای مذهبی در ایران، سویههای جمعی و خانوادگی پررنگ و محسوسی دارند. قوام و برپایی آیینهای مذهبی در جامعه ایران غالبا «خانوادهپایه» هستند. به این معنا که بار اقامه مراسمهای عزا و شادی اهلبیت بیش از همه بر دوش نهاد خانواده است. روضههای خانگی، سفرههای نذر خانوادگی و فامیلی، حضور خانوادگی در هیئات، مساجد و... نشانههای بارز این مدعا هستند؛ از سوی دیگر، نقش آیینهای مذهبی و مناسک جمعی در تقویت پیوندهای خانوادگی غیرقابل انکار است. خانواده ایرانی در فرآیند انجام مناسک جمعی و اقامه شعائر دینی از جمله مراسمهای سوگواری و اعیاد و جشنهای مذهبی، خود را بازسازی کرده و روابط و پیوندهای خود را تقویت میکند. این اتفاق هم از رهگذر همافزایی نهاد خانواده و نهاد دین و هم به بهانه محبت اهلبیت(ع) در نزدیک کردن قلوب مومنین نسبت به یکدیگر اتفاق میافتد. لذا از این منظر واکاوی نسبت میان مناسک جمعی و حیات خانواده ضرورت مییابد.
خدمات متقابل خانواده و هیات از چند مسیر اتفاق میافتد که در اینجا به ۲ مورد از مهمترین آنها اشاره میکنم.
1- عنصر ولا و محبت اهلبیت(ع) نخستین و مهمترین مسیر برای برقراری مناسبات خانواده و هیات است. خانواده با درونی کردن این عنصر و ارزشهای ناظر بر آن در فرآیند جامعهپذیری و تربیت فرزندان به تداوم و بازتولید این عنصر در دل تاریخ کمک میکند و در مقابل، محبت اهلبیت(ع) به عنوان یک عنصر وجودی مشترک در میان اعضای خانواده و بالاخص زوجین، بهانه نزدیک شدن دلهای اعضای خانواده و تقویت پیوندهای عاطفی میان آنها میشود. اعضای خانواده صرفنظر از هرگونه اختلاف و شباهت، بر سر محبت این خاندان با یکدیگر تفاهم و همراهی دارند. اشک و عزاداری مشترک اعضای خانواده بویژه زوجین برای اهلبیت(ع) و شادی و سرور مشترک برای اعیاد و جشنهای مذهبی بیش از هر چیز به تثبیت محبت متقابل اعضای خانواده و زن و شوهر منجر میشود. لذا در سنت فرهنگی جامعه ایران، ایام شادی اهلبیت(ع) نقطه آغاز بسیاری از پیوندهای عاشقانه و شکلگیری خانواده است. همچنین بسیاری از آشتیها در خانوادههای متزلزل به بهانه اعیاد و مناسبتهای مذهبی است که با واسطهگری بزرگان طایفه و محله اتفاق میافتد. این امر به وضوح نشاندهنده نقش موثر ولا و محبت اهلبیت(ع) در تثبیت و تقویت پیوندهای زوجین است.
2- هیات بهمثابه بستر مشارکت مذهبی و کنش جمعی، مسیر دیگری برای برقراری نسبت با خانواده است. تکثیر لحظات مشترک و با هم بودن اعضای خانواده همواره یکی از بسترهای تعالی و تقویت بنیاد آن به شمار میرود. برخلاف دنیای مدرن که با پیشرفتهای تکنولوژیک و تغییر در برخی ارزشها، زمان و لحظات مشترک اعضای خانواده در کنار یکدیگر کمتر از قبل شده و فرآیند اتمیزه شدن خانواده را تسریع بخشیده است، در نگاه دینی، لحظات مشترک و در کنار هم بودن اعضای خانواده فینفسه دارای موضوعیت بوده و کارکرد تقویت پیوندهای عاطفی اعضا را دارد. در فرهنگ سنتی جامعه ایران نیز اعضای خانواده و فامیل به بهانههای مختلف دور یکدیگر جمع شده و لحظات با هم بودن را تجربه میکردند و این اتفاق میزان رضایت از زندگی را افزایش میداد. آیینهای مذهبی عزاداری و سرور در جامعه ایران نیز از آن جهت که بستر مشارکت جمعی و لحظات مشترک اعضای خانواده را فراهم میسازد به نوبه خود سهم غیرقابلانکاری را در تقویت نهاد خانواده ایفا میکند.
دهه اول محرم در کشور ما همه ساله تصویری از همنشینی خانواده و ارزشهای اسلامی و شیعی را بازنمایی میکند که امسال نیز این تصویر باشکوهتر از گذشته خلق شد. اولین عنصر این تصویر، عزاداری خانوادگی بهمثابه یک رفتار جمعی بود. در این مراسم همه اعضای خانواده به صورت همافزا و هماهنگ در مسیر تحققِ یک کنش جمعی ناظر به مشارکت مذهبی حاضر بودند. آنها از همان بدو خروج از منزل و عزم حضور در این مراسمها یک نیت شبیه به هم داشتند و آن هم رقم زدن یک تجربه معنوی مشترک بود. در این میان اما هر یک از اعضای خانواده برای تحقق این تجربه، کارویژه خود را داشتند و در مجموع به تحقق تجربه «لذت حضور» در مراسم عزای اباعبدالله کمک میکردند. لحظات مشترک همراه با ولا و محبت اهلبیت(ع) مهمترین ویژگی این تجربه خانوادگی بود. عنصر دوم این تصویر اما ناظر به ابعاد هویتی خانواده ایرانی بود. هویت خانواده ایرانی پیوندی وثیق و دیرین با مذهب داشته و هنجارها و رفتارهای او متأثر و آمیخته با ارزشهای مذهب در ایران است. این مراسمها نوعی میثاق دوباره با مولفههای هویتی خانواده از جمله عفاف است. عفاف و حجاب همواره در زمره مهمترین مؤلفههای هویتی خانواده در ایران بوده و هست. در سالهای اخیر یکی از چالشهای اصلی پیش روی بانوان محجبه، برساخت تصویری منفعل و اقلیت از آنان و در مقابل، ایجاد یک خطای محاسباتی ناظر به کثرت بانوان بیحجاب در جامعه بوده است. این هژمونیِ رسانهای چنین قلمداد میکند که بانوان محجبه کمتر از 5 درصد کل بانوان جامعه را تشکیل میدهند و زنان بیحجاب اکثریت مطلق هستند، در حالی که پژوهشهای میدانی در سطح ملی چنین تصویری را با خدشه مواجه میکند. در هر حال در مراسم عزای سیدالشهدا، میهمانی 10 کیلومتری غدیر و آیینهای جمعی مشابه آن، حضور خانوادههای مذهبی در کنار یکدیگر با محوریت بانوانی که اشتراکات زیادی در ظاهر داشتند، تصویر یکپارچه، منسجم و همرنگی را خلق کرده بود که باعث تثبیت مرزهای هویت دینی بویژه تقویت هویت محجبهها شد.
آیینهای جمعی و مناسک مذهبی علاوه بر تاثیرات فرهنگی مهم در فضای اجتماعی، یک کارکرد واقعی و عینی هم دارند و آن تقویت پیوندهای خانوادگی و کمک به بهبود روابط مشترک و افزایش صمیمیت در میان اعضای خانواده بویژه زوجین است.
* پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|