|
«محمدعلی بهمنی» غزلسرا و ترانهسرای سرشناس در 82 سالگی چشم از جهان فروبست
وداع با غزل
گروه فرهنگ و هنر: پیرمرد جنوبی و خونگرم ادبیات و شعر ایران شامگاه جمعه نهم شهریور درگذشت. شاعر و غزلسرایی که عشق مضمون اصلی اشعارش بود و بیش از هرچیز وامدار نیما یوشیج در سرایش فرمی شعر بود. بهمنی درباره این قرابت با نیما گفته بود: «جسمم غزل است اما روحم همه نیمایی است / در آیینه، تلفیق این چهره تماشایی است». نخستین شعر بهمنی سال ۱۳۳۰ یعنی زمانی که او تنها ۹ سال داشت به چاپ رسید. این سرایش شعر در کودکی، حاصل آشنایی با فریدون مشیری که آن روزها مسؤول صفحه شعر و ادب هفتتار چنگ مجله روشنفکر بود، حاصل شد و بعدها مسیر زندگی حرفهای بهمنی را تغییر داد.
با وجود اهلیت جنوبی، بهمنی خود را تهرانی میدانست و تنها زادگاه خود را دزفول عنوان میکرد. او درباره تولد خود چنین گفته بود: «2 ماه به زمان تولدم مانده بود که برادرم در دزفول بیمار میشود. خانواده هم از این فرصت استفاده میکنند تا به عیادتش بروند. این است که در قطار بهدنیا آمدم و در شناسنامهام درج شد «متولد دزفول». چون دایی من در ثبت احوال آن منطقه بود، شناسنامهام را همان زمان میگیرد. البته زیاد آنجا نبودم، همان زمان ۱۰ روز یا یک ماه را در آنجا سپری کردیم، در اصل تهرانی هستیم. پدرم برای ده ونک و مادرم برای اوین است. در اصل ساکن خود بندرعباس بودیم. دوران کودکی را تهران، بخش شمیرانات، شهر ری، کرج و... به صورت پراکنده بودیم. چون پدرم شاغل در راهآهن بود، مأموریتهای ایستگاهی داشت. از سال ۱۳۵۳ به بندرعباس رفتم».
خوانندههای زیادی ترانههای محمدعلی بهمنی را خوانده و موزیسینهای مختلفی روی این ترانهها آهنگ ساختهاند اما مرحوم ناصر عبداللهی از پرکارترین خوانندههایی بود که با او همکاری میکرد. بهمنی در این باره گفته بود: «من دائم به تهران میآمدم و برمیگشتم بندرعباس. صدای ناصر این ظرفیت را داشت که با آهنگسازی و تنظیم خوب به سرعت شنیده شود. در همان ابتدا با چند کار که شعرهای من بود و چند قطعه دیگر که با لهجه بندری از شعرهای خودش یا ابراهیم منصفی بود، نامش بر سر زبانها افتاد. واقعا حق ناصر بود. ناصر یک شیرینزبانی همیشگی در کلامش داشت. اگر از چیزی خوشش میآمد یا نمیآمد خیلی راحت و بدون رودربایستی میگفت؛ این ویژگی رفتاری در ناصر بود، با این حال دوستداشتنی بود، حتی اگر نیشی در کلامش داشت».
همایون شجریان و علیرضا قربانی از دیگر خوانندههای صاحب نامی بودند که در ترانههای «چه آتشها» و «پردهنشین» با مرحوم بهمنی همکاری داشتند.
علاوه بر مضمون عشق که مضمون پرتکرار ترانههای بهمنی بود، غزل متداولترین و مورد علاقهترین قالبی بود که بهمنی در آن شعر میسرود، به نحوی که حتی به دلیل این عرق و علاقه، او را وکیل مدافع غزل مینامیدند. او در این ارتباط گفته بود: «واقعاً چرا بعضی شرایط ما را باید به جایی بکشاند که بنشینیم و از غزل دفاع کنیم؟! خود این دفاع کردن شاید نوعی بیمهری به شعری است که قرار است مدافع آن باشیم. خود تاریخ از غزل دفاع میکند؛ ما که هستیم که بخواهیم به هر شکلی از غزل دفاع کنیم. نمیدانم کسی که با کلمه زندگی میکند، چگونه دلش میآید بگوید دوران غزل تمام شده است. اصلا چطور میتوانیم چنین حقی به خودمان بدهیم که چنین حرفی بزنیم؟ به باور من امروز جوانانی که نیما را بدرستی درک کردهاند، غزلهایی ارائه میدهند که ضرورت دفاع کردن را از بین بردهاند. هر کسی باید کار خود را انجام دهد. چه کار داریم دیگری چه کار میکند و در چه قالبی شعر میسراید! آتشی بزرگ غزل هم میگفت ولی نه برای اینکه ما دلخوش شویم، بلکه دلتنگیهایش را در غزل میریخت».
آشنایی با مشیری در سال 1330 همچنان که گفته شد، پای بهمنی را به ادبیات و شعر باز کرد. او از سال ۱۳۴۵ همکاری خود را با رادیو آغاز کرد و برنامه صفحه شعر را با همکاری شبکه استانی خلیج فارس ارائه داد. بهمنی سال ۱۳۷۴ همکاری خود را با هفتهنامه ندای هرمزگان آغاز کرد و صفحهای تحت عنوان تنفس در هوای شعر را هر هفته در پیشگاه مشتاقان خود قرار میداد. وی از سال ۱۳۵۳ ساکن بندرعباس شد، پس از پیروزی انقلاب به تهران آمد و مجددا سال ۱۳۶۳ به بندرعباس عزیمت کرد و در آنجا ساکن شد. بهمنی مسؤول چاپخانه دنیای چاپ بندرعباس و مدیر انتشارات چیچیکا (در گویش بندرعباسی به معنی قصه) در بندرعباس است.
درباره سبک شعری بهمنی تحلیلهای مختلفی وجود دارد، چرا که او از یک سو طرفدار قالب کلاسیک غزل بود و از طرف دیگر، به شعر نیمایی بشدت علاقهمند بود و رویکرد مدرن را نمایندگی میکرد. برای نمونه حمیدرضا شکارسری، شاعر و منتقد ادبی، بهمنی را از شاعرانی میخواند که به صورت تدریجی در غزل تغییر ایجاد کرد اما بهرغم نوگراییاش هرگز با پیشنهادهای رادیکال غزلسرایان جوان منطبق نشد: «چهرههایی مانند حسین منزوی، مرحوم نیستانی و جناب پرنگ، مرحوم قیصر امینپور و شاعر بزرگی که امروز از دست دادیم یعنی محمدعلی بهمنی، از چهرههایی هستند که زبان غزل را به سمت زبان امروزی سوق دادند و بتدریج دایره واژگانی مرسوم و مألوف را در غزل تغییر داده و به سمت دایره واژگانی روزگار خودمان سوق دادند. اینها کسانی هستند که فضای غزل را از فضاهای تغزلی و عرفانی به سمت فضای تغزلی و اجتماعی هدایت کردند. البته این تغییرات بتدریج و طی چند دهه اتفاق افتاد. محمدعلی بهمنی به اتفاق کسانی که از آنها یاد شد، در جریان تغییر غزل سنتی به سمت غزل پیشرو، نقش داشتند. ناگفته نماند غزل بهمنی بهرغم نوگرایی با پیشنهادهای رادیکال غزلسرایان جوان دهه ۱۳۷۰ به بعد منطبق نشد و همچنان در فضای نوقدمایی و نوکلاسیک باقی ماند و از این منظر میتوان غزل جناب بهمنی را غزلی زیبا و دلنشین در حوزه غزل نوقدمایی دانست».
بهمنی برگزیده نخستین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش شعر کلاسیک بود. 2 مجموعه «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» و «شاعر شنیدنی است» از آثار بسیار مشهور در کارنامه بهمنی به چاپ دهم نیز رسید. بهمنی سال ۱۳۷۸ غزلسرای نمونه کشور شد و سال ۱۳۸۵ در نخستین دوره جشنواره شعر فجر به اتفاق حسین منزوی برگزیده بخش شعر کلاسیک شد و در فهرست چهرههای ماندگار شعر قرار گرفت. در بین آثار بهمنی «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» در رشد غزل معاصر، مجموعهای تأثیرگذار است.
بهمنی ۳ ماه پیش اخیر دچار سکته مغزی شد و با وجود ترخیص از بیمارستان همچنان درگیر عارضههای ایست مغزی بود. به طور دقیقتر ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ بود که وی دچار سکته مغزی شد و بعد از چندی با بهبود وضعیتش از بیمارستان مرخص شد. بهمنی بار دیگر ۳۱ مرداد در پی سکته مغزی مجدد و خونریزی مغزی شدید در بیمارستان تندیس تهران بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. او سطح هوشیاری مناسبی نداشت و وضعیتش به وخامت گرایید.
سرانجام این شاعر گرانقدر ساعت ۲۳ جمعه ۹ شهریور ۱۴۰۳ در ۸۲ سالگی پس از ناموفق بودن عملیات احیای قلب درگذشت.
آیین بدرقه زندهیاد بهمنی امروز ۱۱ شهریور ساعت ۹ صبح از مقابل تالار وحدت (پهنه رودکی) برگزار میشود. مراسم تشییع و بزرگداشت این شاعر فقید نیز سهشنبه ۱۳ شهریور در محل فرهنگسرای آوینی بندرعباس برگزار میشود و محل خاکسپاری او نیز در ضلع جنوبی تالار آوینی در نظر گرفته شده است.
علیرضا قزوه، نویسنده، شاعر و رئیس مرکز دفتر شعر، موسیقی و سرود صداوسیما به مناسبت درگذشت این شاعر فقید، شعری را با عنوان «غزل پارسی امروز یتیم است یتیم...» سرود:
کرد هجران تو یکباره دلم را به دو نیم
غزل پارسی امروز یتیم است یتیم
بهمنی رفت و شدم گرم تماشای غمش
که تماشای غم یار عذابی ست الیم
نه شهریور در جان و دلم زلزله شد
نه فقط زلزله افتاد به جان تقویم
مهربان! خوب من! اینها مشتی خاطرهاند
پرم از خاطره شیرین ز آن یار قدیم».
ارسال به دوستان
اخبار
«افسانه خورشید و ماه» روی آنتن تلویزیون
مجموعه تلویزیونی «افسانه خورشید و ماه» با رای مخاطبان روی آنتن شبکه تماشا میرود. مطابق گزارش روابط عمومی سازمان صداوسیما و با توجه به نظرسنجی انجام شده برای انتخاب جایگزین سریالهای شرقی، از میان مجموعههای تلویزیونی اعلام شده، سریال «افسانه خورشید و ماه» با اخذ ۲۶ هزار رای حائز ۴۹ درصد آرا و رتبه اول نظرسنجی شد. مجموعه تلویزیونی «افسانه خورشید و ماه» از شب گذشته ۹ شهریورماه ساعت ۲۰:۳۰ جایگزین «سالهای دور از خانه» شد. سریال «افسانه خورشید و ماه» ساخت کرهجنوبی به کارگردانی «کیم دو هون» و «لی سونگ جون» است که کیم سو هوآن، هان گا این، جونگ وو، کیم مین سئو و کیم یو جونگ در آن نقشآفرینی میکنند. این مجموعه در ژانر خانوادگی – تاریخی، داستان یک پادشاه و خانوادهاش را دربرمیگیرد که برای حفظ امپراتوری تلاش میکنند و مضمون آن هم به احقاق حق و عدم تغییر سرنوشت ازلی انسانها بازمیگردد. «افسانه خورشید و ماه» هر شب ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه تماشا پخش میشود و ساعات ۳۰ دقیقه بامداد، 6:30 و 12:30 روز بعد بازپخش میشود. همچنین سریال «داستان زندگی» با اخذ ۲۰ هزار رای، حائز ۳۸ درصد آرا شد و در رتبه دوم نظرسنجی قرار گرفت که پس از مجموعه تلویزیونی «افسانه خورشید و ماه» پخش خواهد شد.
رضا عطاران با «قیف» میآید
فیلم کمدی «قیف» با هنرنمایی رضا عطاران، فریده سپاهمنصور، گیتی معینی، رضا نیکخواه، صدف اسپهبدی، ویدا جوان، تورج نصر، محمود نظرعلیان، علی باباجانی، شبنم گودرزی، حسین عابدینی، حمیدرضا دشتی و عباس جمشیدیفر به سینماها میآید. «قیف» به سرگروهی پردیس چارسو از صبح پنجشنبه ۱۵ شهریور توسط موسسه پخش خانه فیلم اکران میشود. عوامل این فیلم عبارتند از: نویسندگان: رضا عطاران، محسن امیریوسفی، با پویا سعیدی، مشاور کارگردان: احمد بخشی، مجری طرح: کیومرث عباسینوده، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، تدوین: میثم مولایی، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین قاسمی، مدیر صدابرداری: عباس رستگارپور، آهنگساز: مسعود سخاوتدوست، طراح چهرهپردازی: مسعود علمداری و آرزو کیقبادی و سرمایهگذاران: نماوا، علی طاهریان.
پخش سریالی درباره پولشویی از شبکه ۲ سیما
سریال «بارانداز» درباره پلیس امنیت اقتصادی است که به مساله قاچاق کالا و پولشویی میپردازد و با به تصویر کشیدن این مسائل از جنبههای مختلف، سعی میکند مخاطب را با چالشهای اجتماعی و اقتصادی این نوع قاچاق در جامعه آشنا کند. بازیگرانی همچون سام قریبیان، پندار اکبری، شبنم قلیخانی، مونا کرمی، محمد نادری، علی مسلمی، محمدرضا رهبری، وحید شیخزاده، اتابک نادری و... در این مجموعه حضور دارند. سریال پلیسی «بارانداز» به کارگردانی و تهیهکنندگی علی یاور و به سفارش موسسه فرهنگی - هنری ناجی هنر تولیده شده است که از یکشنبه ۱۱ شهریور حوالی ساعت ۲۱:۳۰، شنبه تا چهارشنبه، میزبان مخاطبان شبکه 2 سیما خواهد بود.
حضور علی نصیریان در اجرای «نبرد رستم و سهراب»
علی نصیریان شامگاه جمعه ۹ شهریور به تماشای نمایش «نبرد رستم و سهراب» به کارگردانی حسین پارسایی نشست. این هنرمند پیشکسوت سینما و تئاتر ضمن تجلیل از طراحیهای نوین و استفاده از تکنولوژی روز برای خلق این نمایش، «نبرد رستم و سهراب» را سرشار از مفاهیم ناب و جلوههای بصری و برای هر نسل ضروری و تاثیرگذار دانست. استاد نصیریان در جمع عوامل و هنرمندان ضمن ابراز خشنودی از تماشای این نمایش گفت: وظیفه خودم میدانستم این نمایش را ببینم و به همه شما خدا قوت میگویم. این هنرمند پیشکسوت سینما و تئاتر ضمن تجلیل از طراحیهای نوین و استفاده از تکنولوژی روز برای خلق این نمایش، «نبرد رستم و سهراب» را سرشار از مفاهیم ناب و جلوههای بصری دانست که برای هر نسل ضروری و تاثیرگذار است و گفت: «جوهره تراژیک «نبرد رستم و سهراب» ستودنی است».
برگزاری نشست ادبی «سه اندوه بزرگ» با حضور جمعی از شاعران
نشست ادبی «سه اندوه بزرگ» در آستانه فرارسیدن رحلت حضرت محمد مصطفی(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام رضا(ع)، با حضور جمعی از اهالی ادب و اندیشه کشورهای حوزه ایران فرهنگی، با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سیدمسعود علویتبار به میزبانی گروه بینالمللی هندیران برگزار شد.
در ابتدای این سوگواره ادبی علویتبار، شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی اظهار داشت: دهه سوم ماه صفر که با اربعین حسینی آغاز میشود و با شهادت امام رضا(ع) به پایان میرسد، رحلت نبیمکرم اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) را در بیستوهشتمین روز، در خود جای داده است.
«لاکپشت و حلزون» به سوییس میرود
فیلم سینمایی «لاکپشت و حلزون» ساخته رضا حماسی در ادامه حضور بینالمللی خود در جشنواره فیلمهای اول کلاستر سوییس به نمایش گذاشته میشود.
جشنواره کلاستر سوییس با هدف ایجاد زمینهای مناسب برای نمایش فیلمهای اول از سینمای جهان و تعامل فرهنگی راهاندازی شد. این جشنواره به منظور گردهمایی و به اشتراکگذاری تجربیات فیلمسازان نوظهور و فیلم اولی در شهر کلاستر سوییس برگزار میشود.
ارسال به دوستان
برگزاری نشست تخصصی تأثیر فناوریهای نوین بر هنر با نگاهی به نمایشگاه نقاشی «هوش مصنوعی» با حضور جمعی از استادان و کارشناسان هنری
چرا نباید از هوش مصنوعی ترسید
گروه فرهنگ و هنر: نشست تخصصی تاثیر فناوریهای نوین بر هنر با نگاهی به نمایشگاه نقاشی «هوش مصنوعی» اثر محمد تیتکانلو، با سخنرانی مرتضی گودرزیدیباج، فرزاد زادمحسن، محمود نورایی و محمدعلی سعیدی با حضور جمعی از استادان و کارشناسان هنری در گالری ماهر برگزار شد.
محمدعلی سعیدی، هنرمند و مدیر گالری لاله درباره آثار محمد محمدزاده تیتکانلو در رابطه با هنر و هوش مصنوعی، عنوان کرد: کودکی تیتکانلو در خانوادهای سپری شد که همه آرتیست بودند. اصولا افرادی که از ابتدا با سینما و هنرهای نمایشی آشنا میشوند، فضای کافی برای ایدهیابی و خلق آثار هنری دارند و به بانک عاطفی خوبی دست پیدا میکنند. این بانک عاطفی به آنها کمک میکند در دورههای مختلف بتوانند مجموعههای خوبی را شکل دهند. تنوع موضوعی و بافت خاصی که در آثار هنری تیتکانلو دیده میشود، آنها را منحصربهفرد میکند. عقبه دیگری از این هنرمند در حوزههای عکاسی، سینما، مجسمهسازی و سایر دغدغهها در ناخودآگاه این هنرمند قابل مشاهده است که مخاطب را به فضای مابعدالطبیعه، فرازمینیها، آینده و سینمای سوررئالیستی میبرد.
وی اضافه کرد: رنگها در آثار استاد تیتکانلو بخوبی پخته شده و میتوان گفت دستخط استاد در این پختگی به وضوح قابل مشاهده است. برخی موجهای تکنولوژیک در ذهنیت هنرمند شکل میگیرد و نمود پیشبینیهای او را در آثارش میبینیم. البته این ویژگی شامل حال همه نمیشود و برخی یک خط را تا پایان عمر ادامه میدهند اما هنرمندی که از او صحبت میکنیم اینطور نیست و میتوان گفت هر سال زمینه کاری و شیوه اجرای آثار هنری خود را تغییر میدهد.
به دهکده جهانی هنر اعتقاد دارم
محمد تیتکانلو، هنرمند عکاس، نقاش و محقق تاریخ هنر در ادامه با بیان اینکه هنر بازتاب تمدن نوین است، گفت: اگر هنرمند بخواهد گذشته را تکرار کند اتفاقی نمیافتد و اگر از نشانها و المانهای گذشته بهره میبرد به این دلیل است که آنها از منظر عمومی شناخته شدهاند. هنرمند پدیدهای ساکن نیست و حرکتش با تکنولوژی امروزی شتابان پیش میرود. برخی مانند من به دهکده جهانی هنر اعتقاد دارند. ما نمیتوانیم از عناوینی که در هنرهای جهان گذاشته فرار کنیم و اینجاست که باید چارهاندیشی کنیم و ببینیم بر هنر تسلط داریم؟
وی عنوان کرد: درباره هنر و هوش مصنوعی اگر افراد جمع شوند بحثهایی شکل میگیرد و میتوانیم با جلوههای بصری مناسب در این مواجهه آشنا شویم. امروز هر کسی راه خودش را میرود و هنوز به جمعبندی در این موضوع نرسیدهایم. ما هنرمندان جهانی شناختهشده داریم اما کافی نیست. حیطه زیباییشناسی وارد بعد جدیدی شده و تعریف هنر نیز متحول شده است. مساله هنر و و زیباییشناسی هم دیگر امروز از هم جدا شده است. این جدایی یک باید است و ضرورت دنیای امروز است.
تیتکانلو در ادامه توضیح داد: من هنرم را بر پایه همین ایدهها بنا میکنم و ترکیب علم و هنر از گذشته مورد توجه من بوده است. امپرسیونیستها و حتی پیکاسو نیز تحت تاثیر علم و دوربین عکاسی بودند و حالا ما با یک تکنولوژی جدید هوش مصنوعی مواجه هستیم و میتواند مشابه تجربه امپرسیونیستها با دوربین عکاسی باشد. فرهنگ تخیل علمی در ایران یک کمبود است. جوانان و دانشمندان ما با تخیل علمی خارجی مواجه هستند و حس میکنند ما نمیتوانیم در حالی که اینطور نیست.
هوش مصنوعی میتواند دستیار هنرمند باشد
در ادامه نشست مرتضی گودرزیدیباج، استاد دانشگاه، نقاش، منتقد و پژوهشگر هنری با اشاره به روح هنر در جهان هستی، با بیان اینکه خداوند در قرآن که مانیفست خودش را ارائه داده ابتدا سراغ پستترین در عالم یعنی گلی بیارزش میرود، گفت: در واقع کار هنر خدا شرف بخشیدن به ماده است. بعد مهندسی پیکره انسان را پی میگیرد؛ این درحالی است که سراغ محتوا و موضوع و روح ما نمیرود. در واقع به ما میآموزد ابتدا ساختار و کالبد ما برای اینکار باید زیبا و محکم آفریده شود و این اصل در کار هنری هم جواب میدهد. وقتی خدا کالبد را به بهترین شکل آفرید به انسان روح میدهد و در واقع موضوع و مفهوم بشری را به او میدمد و به خودش هم تبریک میگوید. هنر خدا میآموزد که باید کار هنری را مهندسی کرد.
وی با اشاره به پیشگوییهای انجام شده درباره آینده هنر و تکنولوژیهایی مانند هوش مصنوعی افزود: هوش مصنوعی دادههایی را که وجود دارد بر اساس آنچه انسان میگوید جمعآوری میکند و خلقی انجام میشود. پس باز هم در این کار یک طرف قضیه انسان است. انسان نسبت به تعهدات اجتماعی مسؤول است، چه هنرمند باشد چه نباشد. البته این مسؤولیت هم حوزه دارد. اگر صرفا روایتگر وقایع باشد خبرنگار است و خبر اول را داده است و در مرحله بعد باید بگوید در قبال وقایع چه باید کرد و مسؤولیتها چیست؟
گودرزیدیباج در ادامه گفت: مسؤولیت اجتماعی ما در عالم هنر مطرح میشود، پس نقد میکنیم هرچند ما نقد هنر نداریم و همه میترسند نقد کنند، بنابراین مسؤولیت اجتماعی در عالم هنر نیاز به بازتعریف دارد و برای این هدف باید روی هنر، کار علمی کرد.
وی در پایان با بیان اینکه هوش مصنوعی امروز ما را میترساند و هنرمندان هم فکر میکنند این تکنولوژی جای آنها را خواهد گرفت، گفت: این در حالی است که هوش مصنوعی میتواند دستیار هنرمند باشد و فعلا جای هنرمند را نخواهد گرفت. بسیاری از هنرمندان در شرایط جدید نگرانی اقتصادی دارند اما نباید نگران بود، چراکه همچنان هنر اصیل مهم است. هوش مصنوعی فقط یک بستر است و هیچ سبکی هنری محسوب نمیشود؛ به جای نگرانی از رقیب شدن هوش مصنوعی بیشتر باید نگران افزایش تنبلی و بیسوادی در عالم هنر بود.
ارسال به دوستان
در گفتوگوی «وطن امروز» با نیوشا کرمی، برگزیده هفتمین دوره المپیاد فیلمسازی نوجوانان مطرح شد
فضایی رقابتی و پرهیجان برای نوجوانان
گروه فرهنگ و هنر: نخستین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران در سال ۹۴ همزمان با بیستونهمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در همدان برگزار شد. ایده برگزاری المپیاد توسط بنیاد سینمایی فارابی و انجمن سینمای جوانان ایران شکل گرفت و ۳ تا ۸ مهرماه سال ۹۴ به دبیری علیرضا شجاعنوری میزبان نوجوانان علاقهمند به سینما در کلاسهای فیلمسازی بود و در این دوره حدود ۱۰۰۰ نفر متقاضی حضور در این رویداد بودند که در نهایت ۹۰ فیلم به مسابقه راه یافتند. حضور و استقبال هزار نوجوان نشان داد این رویداد میتواند به یکی از ماندگارترین رویدادهای سینمایی در حوزه کشف و استعدادهای نو در سینمای ایران تبدیل شود.
اما امسال در حالی آماده برگزاری هشتمین دوره است که طی 7 دوره برپایی المپیاد شاهد درخواست بیش از هزاران ایده برای تولید آن هم توسط کودکان و نوجوان علاقهمند به حوزه سینماست. در این بین و در دوره هفتم یکی از بهترین ایدهها مطرح شده. ایده «کلید» به طراحی نیوشا کرمی بود، ایدهای که سال گذشته به عنوان ایده برتر انتخاب شد، از همین رو در حالی که کمتر از 10 روز دیگر تا برپایی دوره هشتم زمان باقی مانده است، گفتوگویی با نیوشا کرمی، برگزیده دوره هفتم انجام دادیم.
این فیلمساز نوجوان که در دوره هفتم با ایده «کلید» در هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان موفق به کسب عنوان برگزیده شد، ابتدا با اشاره به ایده ارائهشده در این دوره گفت: داستان کلید درباره پیرزنی است که هر وقت از خانه خارج میشود کلید منزلش را به همسایه میسپارد و میگوید وقتی پسرم آمد کلید را به او بده، همسایه که به کار پیرزن عادت دارد به او میگوید کلید را در راهروی خانه و روی میخ آویزان کن؛ این کلید همیشه آنجاست تا وقتی که قاب عکسی گره داستان را باز میکند و مشخص میشود پسر پیرزن سالهاست مفقودالاثر است.
وی درباره حضور در المپیاد و تجربیاتی که در حوزه فیلمسازی کسب کرده است، گفت: حضور در این رویداد بزرگ برای من سراسر تجربه بود. از جمله پیدا کردن دوستان جدید که در این عرصه فعالیت دارند و البته مهمتر از آن ساخت فیلم در کنار خانم ترکمانی که یکی از کارگردانان بزرگ و با اخلاق است. در مدتزمان برگزاری المپیاد، کنار ایشان تجربیاتی بسیار عالی کسب کردم و درسهای زیادی آموختم.
این نوجوان فیلمساز مشهدی بیان کرد: المپیاد فیلمسازی نوجوانان یک فضای رقابتی پرهیجان و خاطرهانگیز بود که حضور در آن برای من بسیار به یادماندنی شد.
کرمی بزرگترین درس المپیاد را استفاده از فرصتهای زندگی دانست و ادامه داد: بزرگترین درس من از فضای رقابتی المپیاد این بود که یاد بگیرم از فرصتهایی که در زندگی دارم به نحو احسن استفاده کنم.
وی خاطرنشان کرد: در المپیاد با کسانی که تا به حال آنها را نمیشناختیم یک گروه تشکیل دادیم و در زمانی کم، یک ایده خام را نوشته و مراحل تبدیل آن به یک فیلم کامل را پیش بردیم. این کار طی چند روز، به صورت فشرده اما با تلاش و کوشش همه اعضای گروه انجام شد که خوشبختانه این تلاشها به نتیجه رسید و موفق به کسب مدال طلای المپیاد شدیم.
برگزیده هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان گفت: علاقهمند به فعالیت در این حوزه هستم، البته این نکته را هم بگویم که بعد از المپیاد فیلمسازی ۲ فیلم دیگر نیز ساختم که با آنها در جشنوارههای دانشآموزی موفق به کسب عناوین برتر شدم.
مرحله نهایی هشتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران از 24 تا 29 شهریورماه امسال در شهر اصفهان با مدیریت وحید ملتجی توسط بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان برگزار میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|