|
همه آنچه باید درباره استعفای نکونام و مخالفت هیأتمدیره استقلال بدانید
سرگیجه محض
مهدی طاهرخانی: جواد نکونام و هیاتمدیره استقلال، از همان ابتدای کار، ۲ خط موازی بودند که قرار نبود هرگز با یکدیگر به نقطه تفاهم برسند. هیاتمدیره به مدیریت احمد شهریاری، از همان ابتدا به دنبال تعییر کادر فنی بود؛ آنها ابتدا توپ را به زمین مسائل غیرفوتبالی انداختند و مترصد این بهانه بودند که قرار نیست مجوز فعالیت جواد نکونام و سیدحسین حسینی از سوی نهادهای نظارتی تایید شود.
از همین رو از همان تابستان با فراغ بال ۲ خرید انجام دادند، ۲ بازیکن بوسنیایی؛ یک گلر و یک وینگر با نامهای ناشناخته، نه کسی فنی آنها را دید و اصلا معلوم نشد چه کسی هستند.
کانالهای مربوط به دلالها در اخباری مشابه هم افشا کردند این ۲ خرید از سوی فرد رسانهای نزدیک به شهریاری به باشگاه استقلال لینک شدهاند؛ خبری که هرگز تکذیب نشد.
نکونام مجوز کار گرفت، حسینی هم همچنین و این وسط استقلال با فسخ قرارداد آن ۲ بوسنیایی غائله را خاتمه داد. حالا این وسط چه پولی به ایجنتها رسید بماند برای نهادهای نظارتی.
نکونام بازگشت اما مشخص بود سمیعی و شهریاری به دنبال گزینه خود برای کادر فنی هستند. نشان به آن نشان که پس از پایان هفته سوم و شکست برابر همنام اهوازی، زمزمه اخراج جواد با شدت و حدت جان گرفت. البته باید اصلاحش کرد، فراتر از جان، بلکه لباس حقیقت را یکبار پرو کرد.
فرهاد مجیدی گزینه اول بود اما ترجیح میداد به واسطه فسخ یکطرفه قرارداد از سوی تیم قبلی در دوبی پا روی پا بیندازد و قرارداد فصل پیشینش را از باشگاه اماراتی بگیرد؛ پولی که قطعا با حضور در استقلال وصولش خود به خود قطع میشد. جریانشناسی رفتار مجیدی نشانگر این واقعیت است که او همیشه حاضر است جانشین مربی اخراجی یا مستعفی استقلال شود؛ نه یک بار و ۲ بار، بلکه او چند بار این برنامه را عملی کرد. اما این بار پای پول در میان بود و رقم پیشنهادی استقلال که به یک میلیون یورو نمیرسید، فرهاد را مجاب به آمدن نکرد، دست کم تا امروز.
نشان به آن نشان که فرزاد برادر او چهره یک جنتلمن را به خود گرفت و در متنی گنگ این پیام را مخابره کرد؛ نمیخواهند به نکونام خیانت کنند. اما مشخص نیست چرا در گذشته فرهاد و برادرش به این اصول اخلاقی زیبا پایبند نبودند!
اگر به داستان ما شک دارید از محمود فکری بپرسید.
بازگردیم به داستان جواد و استقلال.
او با برد الغرافه مجوز ماندن را گرفت، برابر نساجی از شکست گریخت و چیزی نمانده بود از پرسپولیس مساوی بگیرد اما شانس همیشه در خانه رانندههای اتوبوس را نمیزند، یکی دو بار پیچ را رد کردی اما سرانجام دره حقیقت در انتظار تو است!
نکونام داربی را باخت، تکرار میکنیم داربی را باخت. نهتنها نتیجه بازی را، بلکه آمار کلی نبرد را به کلی واگذار کرد؛ موقعیت گل، مالکیت، پاس صحیح و هرچه مربوط به آمار بود را در یک پکیج کامل شسته و رفته کادوپیچ کرد و به پرسپولیس هدیه داد.
کار دنیا عوض شد، 4 مهرماه تولد استقلال بود و پرسپولیس به آنها یک گل توسط حسین کنعانی هدیه داد!
یادشان نبود پای دفاع اتوبوسی به میان بیاید، کنعانی با کیت اصلی حاضر میشود. کیت اصلی هم که میدانید چیست؛ همان لباس معروف پادشاه.
نکونام در رختکن با ادبیات دوپهلو به گونهای صحبت کرد که گویی قرار نیست در ادامه لیگ هدایت آبیها را بر عهده داشته باشد. او سرانجام عصر پنجشنبه استعفای رسمی داد و در میانه جلسه هیاتمدیره استقلال در نامهای سرگشاده گفت من میروم و خداحافظ. اما مطابق انتظار، شهریاری و اعضای دیگر هیاتمدیره با این استعفا مخالفت کردند. استقلال یک بازی حساس برابر السد در لیگ نخبگان آسیا پیش رو دارد، جواد برود چه کسی باید مربیگری آبیها را بر عهده بگیرد؟
قصه همان مردنهایی که از بیکفنی است!
هیچ گزینهای وجود ندارد؛ منصوریان، عنایتی، فکری! اوه چه کسی جرات میکند به اینها تیم بدهد، هوادار تاب شنیدش را هم ندارد.
قرار بود یک سرمربی بلغار بیاید اما دوستان رسانهای جواد نکونام فیلم کتک خوردن او را پخش کردند و چنان جوی به راه انداختند تا هلدینگ و فرد مورد اعتمادش بیخیال جذب این مربی شدند!
جواد نکونام باید کلاهش را تا طبقه هفتم آسمان به بالا بیندازد به احترام رفتار عجیب ساپینتو که اگر آن رفتار و واکنش عجیبش، شب داربی فینال حذفی نبود، احتمال داشت او جانشین فوری جواد شود!
اعضای هیاتمدیره آبیها هرچه همفکری کردند به گزینهای نرسیدند، شاید هم زمان خریدند پس از بازی با السد! هرچه بود به استعفای جواد نه گفتند.
نمیدانیم پاسخ نکونام چیست؟ نمیدانیم روی استعفایش پافشاری میکند و سری از روی رضایت تکان میدهد و میگوید چه کنم که متعهد هستم به استقلال عزیز!
نمیدانیم حرکت بعدی شطرنجباز چیست اما شواهد و قرائن حاکی از آن است که نکونام مجدد هدایت استقلال را برعهده میگیرد، مگر اینکه روی رفتن مصر باشد و نخواهد بیش از این روی خراب کردن کارنامهاش قمار کند.
دستکم تا لحظه نوشتن این گزارش، ما هم از تصمیم جواد بیخبریم اما میدانیم ماه حقیقت از پس ابرهای خاکستری بیرون میآید.
***
نکونام به تمرین برگشت
پس از اینکه جواد نکونام از سرمربیگری تیم فوتبال استقلال کنارهگیری کرد، هیاتمدیره این باشگاه تشکیل جلسه داد تا درباره این استعفا تصمیمگیری کند. باشگاه استقلال در بیانیه شبانه خود اعلام کرد به دلیل در پیش بودن بازی حساس استقلال برابر السد قطر در لیگ نخبگان آسیا، با استعفای نکونام مخالفت میکند. در این بیانیه اشاره شده بود که تصمیمگیری پس از بازی با السد انجام میشود. در این بین و پس از کشوقوس فراوان، جواد نکونام به مسؤولان باشگاه استقلال اعلام کرد که در تمرینات حاضر میشود.
***
اطلاعیه استقلال: بعد از تشکیل جلسه هیأتمدیره به این نتیجه رسیدیم نکونام باقی بماند
به گزارش رسمی رسانه باشگاه استقلال، به اطلاع هواداران محترم و رسانهها میرساند، با عنایت به استعفای سرمربی محترم تیم فوتبال استقلال، آقای جواد نکونام در مورخ ۵ مهر ۱۴۰۳ از سرمربیگری تیم فوتبال بزرگسالان، پس از تشکیل جلسه هیاتمدیره و بررسیهای لازم، اعضای هیاتمدیره استقلال به این جمعبندی رسیدند که با توجه به زمان باقیمانده تا بازی برابر السد قطر در رقابتهای لیگ نخبگان آسیا و حساسیت موجود، سرمربی تیم و اعضای کادر فنی کمافیالسابق بر مفاد قرارداد حرفهای با باشگاه استقلال پایبند باشند و با انگیزه و قدرت به فعالیت خود ادامه دهد.
قطعا این دیدار برای استقلال و هوادارانش از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، لذا کنار رفتن سرمربی تیم در این مقطع در راستای منفعت تیم و باشگاه نیست. هیاتمدیره استقلال تا پایان بازی با السد بررسیهای لازم و دقیقتری درباره استعفای آقای نکونام را انجام خواهد داد تا تصمیمات لازم اخذ شود. هواداران محترم نیز در جریان باشند با توجه به زمان اندک و کوتاه تا پرواز کاروان استقلال به سمت قطر، امکان پذیرش استعفای سرمربی وجود ندارد و انتخاب سرمربی پروسهای زمانبر است. به همین دلیل انتظار میرود هواداران محترم با درک صحیح شرایط موجود، همچنان مثل همیشه در کنار باشگاه حضور داشته باشند تا اتفاقات مطلوب در آرامش کامل برای باشگاه استقلال رقم بخورد. این تصمیم با هدف حفظ تمرکز تیم و کسب بهترین نتیجه ممکن در بازی آتی اتخاذ شده است. هیاتمدیره باشگاه ضمن قدردانی از زحمات و تلاشهای آقای نکونام، تصمیم نهایی درباره استعفای ایشان را پس از پایان این مسابقه و در زمان مناسب اعلام خواهد کرد.
از تمام هواداران عزیز و پرشور استقلال تقاضا میشود تا با حمایت بیدریغ از تیم، بازیکنان و کادر فنی، ما را در این مسیر یاری کنند.
ارسال به دوستان
لزوم استفاده از ظرفیت اقتصادی سازمانهای بینالمللی غیرهمسو با غرب
زمین بازی غیرغربی
سهیل فضلی*: با عضویت ایران در سازمانهای بینالمللی در سالهای اخیر این سوالها مطرح است: این سازمانها چه فرصتی را در برابر کشورمان قرار میدهند؟ آیا صرفا ماهیتی سیاسی دارند؟ نکته مهم در قبال این سازمانها کارویژههایی اقتصادی است که آنها برای خود در نظر گرفتهاند و آن را دنبال میکنند.
* دست غرب کوتاه
اهداف این سازمانها نه صرفا سیاسی بلکه اقتصادی نیز است. از سویی بازیگران اصلی این سازمانها را نه آمریکا و نه شرکای این کشور در اروپا یا در جنوب شرق آسیا تشکیل نمیدهند و کشورهایی همچون هند، برزیل، روسیه و چین بازیگران اصلی آنها هستند؛ بازیگرانی که سعی میکنند استقلال خود را در قبال سیاستهای آمریکا حفظ کنند.
به این ترتیب سازمانهای مذکور سعی دارند با استفاده از ظرفیت کشورهای عضو سازوکارهای اقتصادی مستقلی را شکل دهند. هرچند آنها به طور آشکار اعلام نمیکنند که قصد دارند ساختارهای غیر غربی را شکل دهند اما در عمل این ساختارها و نظامهای پولی، مالی، قیمتگذاری و از این قبیل از دسترس غرب خارج است.
با توجه به اینکه اعمال تحریمها بدون استفاده از دادههای تجاری و مالی ممکن نیست، همکاری اقتصادی با این سازمانها میتواند روزنهای برای همکاریهای اقتصادی با دیگر کشورها باشد، همکاریهایی که از دسترس نظام تحریمی غرب خارج است.
* طرحهایی برای تجارت آزاد
یکی از نکات مهم در رابطه با این سازمانها حرکت آنها به سمت افزایش تجارت بین اعضا و ایجاد سازوکارهایی است که سعی دارند تجارت بین اعضا را افزایش دهند. برای مثال سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع با حذف تعرفهها، تجارت آزاد بین اعضا را دنبال میکند تا به این ترتیب کشورهای عضو تجارت بیشتری را بین خود شاهد باشند. در نمونهای دیگر ابتکار بریکس برای ایجاد بورس غلات است، چرا که اعضای سازمان با استناد به اینکه بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان غلات در جهان هستند سعی دارند قیمتگذاری غلات در جهان را به طور مستقلانهای انجام دهند درحالی که امروزه قیمتگذاری غلات در جهان توسط بورسهای آمریکایی انجام میشود.
همچنین سازمان شانگهای با ایجاد کنسرسیوم بینبانکی سازمان همکاری شانگهای SCO سعی کرده ساختاری را برای سرمایهگذاری در پروژههای توسعهمحور در کشورهای عضو ایجاد کند. از این رو ایران میتواند با استفاده از این فرصت در پروژههای کلان زیرساختی خود سرمایهگذاری کند. از دیگر نهادهای پولی و بانکی میتوان به بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا اشاره کرد. با این وجود همچنان هیچ بانکی از سوی ایران به عضویت این کنسرسیوم بانکی در نیامده است و این موضوع باید در دستور کار مسؤولان بانک مرکزی قرار گیرد.
همچنین اتحادیه اقتصادی اوراسیا شامل کشورهایی همچون روسیه و قزاقستان نیز نمونه دیگری است. پیوستن ایران به توافقنامه تجارت آزاد بین کشورهای عضو این سازمان فرصتهای اقتصادی مهمی را برای ایران فراهم کرده، تجارتی که در بستر غیرغربی اتفاق میافتد و تحت نظارت کشورهای تحریمکننده نیست. تکمیل و توسعه ساختارهای پولی و بانکی همچون «میر» روسیه که مشابه سیستم «شهاب» ایران است، میتواند در این رابطه موثر باشد.
در همین راستا طرح نظام پرداختهای بریکس نیز توسط کشورهای عضو ایجاد شده است؛ سیستمی که میتواند جایگزین سوئیفت شود. به این ترتیب عضویت ایران در بریکس فرصت خوبی را برای مشارکت ایران در این طرح داده است. ایران میتواند با مشارکت فعالانه در این پروژه، بخش قابل توجهی از معضلات تجارت خارجی خود را برطرف کند. با این حال راهاندازی این طرح بزرگ نیازمند پیگیریهای مجدانه طرفین است. در همین راستا طرح ارز مشترک بریکس نیز میتواند پشتوانه خوبی برای تجارت خارجی ایران باشد.
به این ترتیب طرحهای متفاوتی که در سازمانهای مذکور در جریان است میتواند یکی از راهکارهای ایران برای رهایی از ساختارهای تجاری و بانکی تحت نفوذ و تجارت غرب باشد. به این ترتیب به هر میزان که ایران بتواند در ایجاد تنوع در بازارهای مبدا و مقصد خود موفق باشد، تحریمپذیری ایران نیز کاهش خواهد یافت. این سیستمها از نظارت و دسترسی کشورهای حامی و موافق با تحریمهای غرب دور است، در نتیجه تنوع عضویت در سازمانهای غیرغربی تحریمناپذیری کشور را افزایش خواهد داد.
پژوهشگر روابط بینالملل *
ارسال به دوستان
رسانههای صهیونیستی میگویند هدف حمله جنایتآمیز به جنوب بیروت که با دستور نتانیاهو انجام شد؛ ترور سیدحسن نصرالله بوده است
فرمان ترور از نیویورک
رژیمصهیونیستی با انداختن دهها بمب سنگرشکن روی مناطقی از بیروت جنایتی بزرگ را رقم زد
عصر جمعه به وقت لبنان ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد مقر مرکزی حزبالله را در حومه جنوبی بیروت بمباران کرده است. این حمله که از آن به عنوان سنگینترین حمله دوران معاصر به یک مقر مقاومت در لبنان یاد میشود، چندمین حمله تروریستی پیاپی اسرائیل به این منطقه محسوب میشود که به شهادت شماری از نیروهای حزبالله و همچنین شهروندان لبنانی انجامیده است. گفته میشود در این جنایت بزرگ،10 ساختمان اداری و مسکونی مجاور هم فرو ریختهاند. الجزیره این واقعه را یک قتلعام بزرگ خوانده است. ساعتی بعد از این حمله هوایی بیسابقه که به گفته ارتش صهیونیستی توسط جنگنده «اف 35» و با چندین بمب سنگرشکن آمریکایی 2 هزار پوندی انجام گرفته، رسانههای عبری گمانهزنی کردند هدف، شخص دبیرکل حزبالله بوده است. البته دانیال هاگاری، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اگرچه تایید کرد نیروی هوایی رژیم به مقر اصلی رهبری حزبالله حمله کرده ولی به ترور سیدحسن نصرالله اشارهای نکرد.
با این حال اعتراف رژیم صهیونیستی به اینکه به مقر یک حزب سیاسی رسمی لبنان حمله برده که رای مردم را پشت سر خود داشته و در ساختار پارلمان و دولت این کشور نمایندگانی دارد، به منزله عبور از تمام خط قرمزها و موازین بینالمللی است.
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز در واکنش به این حمله تروریستی وحشیانه که با بمبهای اهدایی رژیم آمریکا به رژیم یاغی و سرکش صهیونیستی انجام شده، آن را «نقض فاحش قوانین و مقررات حقوق بینالملل و نیز حاکمیت و تمامیت سرزمینی و امنیت ملی لبنان» و به «یک جنایت جنگی آشکار و غیرقابل کتمان» برشمرد که «بدون شک رژیم آمریکا نیز در کنار رژیم صهیونیستی شریک جرم بوده و باید پاسخگو باشد».
ناصر کنعانی همچنین تداوم جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و لبنان را نشانه روشنی دانست که دعوت به برقراری آتشبس از سوی آمریکا و برخی کشورهای غربی، یک فریب آشکار با هدف خرید زمان برای تداوم جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین و لبنان است. سفارت ایران در لبنان نیز در واکنش به این ترور اعلام کرد: «جنایت محکوم اسرائیل در بمباران ضاحیه جنوبی بیروت، تشدید خطرناکی است که قواعد بازی را تغییر میدهد». از طرف دیگر رسانههای عبری با انتشار گزارشهایی درباره تصویب طرح این عملیات تروریستی در تلآویو، اعلام کردند کابینه نتانیاهو پس از ۲ بار رای منفی به هدف قرار دادن نصرالله، سرانجام رای مثبت خود را در این زمینه صادر کرده بود. منابع ارشد اطلاعاتی اسرائیل در این مورد به المانیتور گفتند حمله جمعه، سومین طرح نظامی برای هدف قرار دادن سیدحسن نصرالله پس از آغاز جنگ غزه بوده است. بر اساس این گزارش تلآویو از قبل دولت آمریکا را در جریان این حمله قرار داده بود. برخی رسانههای عبری نیز گزارش دادند نتانیاهو، مقر سازمان ملل در نیویورک را به اتاق فرمان ترور تبدیل کرده و از همان جا دستور انجام عملیات را صادر کرده است؛ جایی که قبل از وقوع حمله به مقر حزبالله برای انجام سخنرانی در صحن سازمان ملل در آن به سر میبرد؛ اقدامی که به منزله تبدیل مرکز برقراری نظم و صلح در جهان به مرکز تروریسم بینالمللی است. او دیروز وقتی در نشست روسای سازمانهای یهودی در نیویورک بود، توسط خبرنگاران درباره نتیجه عملیات ترور سیدحسن نصرالله مورد سوال قرار گرفت که بدون تکذیب اینکه دستور ترور را صادر کرده، فقط گفت: «صبر کنید». شامگاه جمعه، چند رسانه بینالمللی از جمله خبرگزاریهای رویترز و فرانسپرس و شبکه الجزیره به نقل از منابع موثق اعلام کردند سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان در حمله سنگین دیروز رژیم صهیونیستی آسیبی ندیده و در سلامت به سر میبرد. برخی از این رسانهها بویژه الجزیره، خبرگزاری تسنیم و همینطور مدیر شبکه المیادین، ساعتی پس از وقوع این حمله تروریستی آوردند که سیدحسن نصرالله در زمان حمله به مقر حزبالله در جای دیگری بوده است. شبکه اسکای نیوز با رد خبر روزنامه نیویورکتایمز درباره حضور نصرالله در محل بمبارانشده اعلام کرد نصرالله در جای دیگری در سلامت کامل به سر میبرد.
همچنین رویترز به نقل از یک مقام حزبالله نوشت سیدهاشم صفیالدین، رئیس شورای اجرایی حزبالله نیز سلامت است. با این حال اما تا ساعات پایانی روز جمعه دفتر حزبالله درباره سلامت سید حسننصرالله بیانیهای رسمی منتشر نکرد.
ارسال به دوستان
درباره عملیات روانی شبکه صهیونیستی در جریان سفر رئیسجمهور به نیویورک و درسی که پزشکیان باید بگیرد
وفاق با اینترنشنال؟
امیرعباس نوری: با مرور اخبار رسانه صهیونیستی اینترنشنال در روزهای اخیر میبینیم که این رسانه همانند سفرهای شهید رئیسی برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، در این دوره تمرکز خود را بر حاشیهسازی علیه رئیسجمهور، تیم همراه وی و دیدارهای رئیسجمهور قرار داده است. این رسانه صهیونیستی در روزهای اخیر و همزمان با سفر آقای پزشکیان به نیویورک تلاش کرد حواشی مختلفی درباره این سفر ایجاد کند. برای مثال، این رسانه صهیونیستی در یک نوبت درباره دیدار پزشکیان و اردوغان، یک گاف بزرگ داد و مدعی شد همسر رئیسجمهوری اسلامی ایران نیز در این دیدار حاضر بوده است. این در حالی است که تقریبا همه افکار عمومی در ایران میدانند همسر آقای پزشکیان طی یک سانحه تصادف، در سال ۱۳۷۳ فوت شده و پس از درگذشت وی، آقای پزشکیان دیگر ازدواج نکرده است اما مرور اقدامهای این رسانه صهیونیستی نشان میدهد آنان در ۲ نوبت تلاش کردند حاشیههایی را درباره مواضع پزشکیان و دیدارهای وی که مرتبط با رژیم صهیونیستی است ایجاد کنند. در نخستین مورد پس از آنکه عباس عراقچی خبر خبرگزاری بلومبرگ درباره پیشنهاد پزشکیان مبنی بر خلع سلاح متقابل ایران و رژیم صهیونیستی را تکذیب کرد، اینترنشنال بلافاصله فایل صوتی این بخش از صحبتهای پزشکیان را منتشر کرد. در مورد دوم نیز پس از دیدار پزشکیان با تعدادی از فعالان حوزه ادیان در آمریکا، این رسانه صهیونیستی مدعی شد یکی از مدعوین این دیدار یک شهروند اسرائیلی و طرفدار رژیم صهیونیستی بوده است.
اینترنشنال در روزهای اخیر در کنار انتشار این ۲ خبر، برنامههای ویژهای نیز در تحلیل این ۲ خبر تهیه و منتشر کرد. بخوبی مشخص است هدف اینترنشنال از این حاشیهسازیها، راهاندازی یک عملیات روانی درباره مواضع رئیسجمهور جدید ایران در قبال رژیم صهیونیستی، آن هم در اوج جنایات صهیونیستها در غزه و لبنان بوده است. هدف این رسانه صهیونیستی که مستقیما از تلآویو تامین میشود، ایجاد یک حس بدبینی نسبت به دیدگاههای پزشکیان نسبت به رژیم صهیونیستی در داخل ایران، بویژه نزد قشر انقلابی بوده است. اینترنشنال به وضوح این خط خبری و تحلیلی را دنبال کرد تا جمع کثیری در ایران این ذهنیت را پیدا کنند که در اوج جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان، رئیسجمهوری اسلامی ایران مواضعی انفعالی در قبال این رژیم اتخاذ کرده است.
هدف دیگر این رسانه، تأثیرگذاری بر افکار عمومی منطقه، بویژه مردم مظلوم فلسطین و لبنان بوده است تا آنها نیز احساس کنند جمهوری اسلامی ایران در بحبوحه جنگ، پشت آنها را خالی کرده و موضع همیشگی خود برای پشتیبانی همهجانبه از آنان در این جنگ را تغییر داده است.
این در حالی است که مرور دقیق مواضع آقای پزشکیان و وزیر امور خارجه ایران در نیویورک، نشان میدهد مواضع آنها دقیقا مبتنی بر مواضع رسمی و همیشگی جمهوری اسلامی ایران، یعنی دفاع تمام قد از مقاومت و مردم فلسطین و لبنان و همینطور تقبیح جنایات رژیم صهیونیستی و ضرورت حمایت از مردم این ۲ کشور در مقابل رژیم سفاک صهیونیستی بوده است. البته تردیدی نیست که ضعف رئیسجمهور در استخدام واژگان مناسب و نیز ادبیات خاص وی در برخی مواضع، باعث شد زمینه سوءاستفاده شبکه صهیونیستی اینترنشنال از این ادبیات برای القای اهداف ناصواب، فراهم شود.
درباره این موضوع ۳ نکته بسیار مهم قابل ذکر است:
۱- ماهیت و محتوای مواضع آقای رئیسجمهور و وزیر امور خارجه در سازمان ملل و دیدارهای جانبی آنها درباره ماهیت رژیم صهیونیستی و جنایات این رژیم در منطقه، مبتنی بر سیاستها و مواضع جمهوری اسلامی ایران و در مجموع قابل قبول بوده است، البته ذکر این نکته نیز ضروری است که مواضع دولت سابق و شخص شهید رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل، در مقایسه با مواضع دولت مستقر و شخص آقای پزشکیان، به وضوح انقلابیتر و باصلابتتر و مبتنی بر نگاه واقعبینانه به تحولات جهانی بویژه منافع ملی بوده است. با این حال و با در نظر گرفتن سیاستهای متفاوت دولت چهاردهم به نسبت دولت سابق، بویژه در حوزه سیاست خارجی، میتوان مواضع آقایان پزشکیان و عراقچی در سفر نیویورک را نیز در مجموع قابل قبول دانست.
2- ماهیت صهیونیستی شبکه تلویزیونی اینترنشنال بر کسی پوشیده نیست. در جریان فتنه پاییز ۱۴۰۱ و اتفاقات پس از آن، کاملا مشخص شد بودجه این شبکه توسط وزارت اطلاعات رژیم صهیونیستی تامین و سیاستهای ضد ایرانی این شبکه نیز توسط افسران اطلاعاتی رژیم صهیونیستی تهیه میشود. بنابراین این واقعیت روشن است که اینترنشنال شبکه تلویزیونی فارسیزبان اسرائیل است، لذا جریانهای داخلی بویژه رسانههای جبهه انقلاب باید مراقب سیاستها، ترفندها، شیطنتها و اختلافافکنیهای این رسانه صهیونیستی باشند.
بویژه در شرایط فعلی و در اوج جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان و در حالی که جبهه مقاومت با تمام ظرفیت خود در مقابل جنایات ضد بشری این رژیم ایستاده است، نباید تحت تاثیر عملیات روانی شبکه فارسیزبان اسرائیل قرار گرفت و اصطلاحا نباید پشت دست این شبکه صهیونیستی بازی کرد. البته مرور عملکرد رسانههای جبهه انقلاب در جریان سفر آقای پزشکیان به نیویورک نشان میدهد تقریبا اکثریت قریب به اتفاق رسانههای جبهه انقلاب، مرزبندی مشخصی نسبت به شیطنتهای این رسانه صهیونیستی اعمال کردند و با وجود داشتن انتقادهایی نسبت به برخی مواضع آقای رئیسجمهور، در دام عملیات روانی این شبکه صهیونیستی نیفتادند.
۳- این واقعیت قابل کتمان نیست که در سالهای اخیر همکاریها و همافزاییهایی میان این شبکه صهیونیستی و برخی عناصر فعال و رسانههای جریان اصلاحات رخ داد. حتی در جریان نشست خبری رئیسجمهور و هماهنگیهای قبلی برای طرح سوالهای حاشیهای با تم فتنه ۱۴۰۱، یک پاسکاری واضح میان برخی عوامل نشست خبری با اینترنشنال مشاهده شد، ضمن اینکه برخی افراد موثر در تهیه خوراک خبری برای اینترنشنال در جریان فتنه پاییز ۱۴۰۱، در دولت آقای پزشکیان و در مناصب حساس و کلیدی بهکارگیری شده و اکنون جزو مدیران دولت وی هستند. با این حال اما در جریان سفر آقای پزشکیان به نیویورک، همه دیدند که این رسانه صهیونیستی تلاش خود را بر تخریب این سفر، مواضع رئیسجمهور و حاشیهسازی علیه آقای پزشکیان متمرکز کرد. این عملکرد اینترنشنال، این واقعیت را عیان کرد که این رسانه صهیونیستی در راستای سیاستهای تلآویو و تخریب مقامات ایران، تمایزی میان پزشکیان و تیم وی با مقامات دولت سابق قائل نیست. آیا این رفتار شبکه صهیونیستی باعث میشود برخی همراهان رسانهای اینترنشنال که اکنون در دولت پزشکیان در مناصب مهم بهکارگیری شدهاند، متنبه شده و در دیدگاهها و عملکرد خود جدیدنظر کنند؟
در این باره یک نکته نیز متوجه شخص آقای رئیسجمهور است. آقای پزشکیان در جریان سفر به نیویورک، بیشتر از هر کسی، طعم شیطنتهای اینترنشنال و سیاستهای ضدایرانی این شبکه صهیونیستی را چشید. به همین خاطر شاید اکنون بیشتر از قبل، انتقادهای و توصیههای رسانههای دلسوز انقلابی نسبت به بهکارگیری افراد مسألهدار و فعال در جریان فتنه پاییز ۱۴۰۱ را که خوراک خبری برای اینترنشنال - که آتشبیار اصلی آن فتنه بود - تهیه میکردند درک کند. وقتی گفته میشود همکاران رسانهای دشمن در دولت به کارگیری نشوند یا کسانی که در جریان فتنه پاییز ۱۴۰۱، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم همراه شبکههای دشمن بودهاند، در مناصب دولتی و در وزارتخانهها به کارگیری نشوند؛ این توصیهها به عنوان یک رفتار جناحی تلقی نشود. آقای پزشکیان شاید اکنون متوجه شده باشد که این توصیهها یا بعضا انتقادها، توصیهها و انتقادهایی مبتنی بر رعایت منافع و امنیت ملی است و قطعا در وهله اول، از سر دلسوزی برای خود وی و سپس محافظت از دولت وی در مقابل حاشیهسازیها و تخریبها است.
ارسال به دوستان
جستاری درباره مفهوم غیرت دینی و کارکردهای اجتماعی آن - ۱
غیرت به مثابه نهاد اجتماعی
طی سالهای اخیر چنین القا شده که حفظ غیرت دینی خلاف مدارای اجتماعی بوده و این 2 مفهوم در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند. این تصور غلط برخلاف واقعیتهای میدانی بوده و در زندگی روزانه مردم عکس آن جریان دارد.
تعمیم این تصور و فرض غلط، منجر به اشتباهات تحلیلی در افکار بخشی از فعالان رسانهای و مسؤولان نهادهای فرهنگی شده است. حال آنکه واقعیت صحنه در تجربه تاریخی جامعه مومنان نشان داده غیرتمندان دینی، مراقبان اصلی مدارای جمعی و حافظان واقعی انسجام اجتماعیاند.
ذهنیت غلطی که علیه واقعیت صحنه شکل گرفته 2 شاخه دارد. در شاخه اول مدارای اجتماعی مساوی با سستی و انفعال، فرض شده و مبتنی بر این فرض صحنه اجتماعی در حال خوانش و روایت است. این روایت منجر به فرصت تلقی شدن واقعیت (برساخته شده) نزد جریان عرفی و تهدید تلقی شدن واقعیت (برساخته شده) نزد جریان غیرعرفی شده است.
در شاخه دوم غیرت دینی، هممعنا با جوش و خروش بیمنطق، حرکت بیرویه و عصبی و خشونت شده است. با این ذهنیت، غیرت دینی نزد جریان عرفی خلاف مسیر رشد اجتماعی و نزد جریان غیرعرفی لازمه قاطعیت و مقتضای اصلاح سریع و سخت در میدان دانسته شده است.
برخلاف این 2 روایت غلط، عقلانیت انقلابی اقتضای آن را دارد که خوانشی مطابق با واقع از صحنه ارائه داده و معلوم سازد که در حقیقت قصه این 2 مفهوم از سازواری و سازگاری برخوردار است. برای این منظور در این پرونده تلاش شده اولا بازتعریفی از این رابطه صورت گرفته و ثانیا مبتنی بر این دیدگاه، به مضامین ذیل بپردازد؛ مضامینی که تنها با خوانش عقلانی از صحنه قابل دستیابی و فهم است. در بخش اول این پرونده به مضامین مرتبط با غیرت دینی پرداختهایم. بخش دوم این پرونده را میتوانید در روزهای آینده در همین صفحه بخوانید.
***
غیرت، فداکاری و ایثار است تا غیریت و رقابت
محسن سلگی، دانشآموخته علوم سیاسی: واژه «غیرت» مبتنی بر فداکاری برای «غیر» یا دیگری است. غیرت ضامن حیا (شرم) و احترام در جامعه و جمع است؛ غیرت مهمترین تجلی شجاعت است.
در عین حال، مفهوم غیرت بیش از مفاهیمی چون شجاعت و بسیار بیش از مفاهیمی مانند شرم یا حیا (هر چند حیا وسیعتر از شرم است) دچار ابهام و کثرت تلقی است.
برداشت عمومی از غیرت، آن را چون عنصری عاطفی و غریزی در نظر میگیرد که به منزله واکنشی غیرارادی از فرد سر میزند. در این میان، برخی آن را معادل تعصب و حتی حسادت دانسته و برخی هم هستند که با آن مخالفت میکنند اما اکثریت افراد، غیرت را در حد تعادل، ستودنی میدانند.
در زبان انگلیسی شاهدیم که واژه jealous همزمان معنای غیرتی و حسود میدهد اما حسادت در اینجا تا حدی معنایی مثبت دارد که عمدتا به زنان نسبت داده میشود (واژه envy نیز همزمان معنای حسادت، غبطه و غیرت میدهد اما در نهایت نمیتوان ترجمهای برای واژه غربی در زبان انگلیسی یافت).
در فرهنگ دینی اما غیرت، حسادت نیست، بلکه ضدحسادت و رذایل اخلاقی است. در این فرهنگ، غیرت همچون شجاعت و بخشش از ملکات و فضلیتهای اخلاقی به شمار میرود. قابل اشاره است در تاریخ نظریههای اخلاقی در غرب، سردرگمی در باب خصلتهایی چون حیا یا شرم و غیرت وجود داشته است.
برای نمونه، ارسطو آیدوس (شرم) را که همزمان به تواضع، احترام و عفت نیز ترجمه شده و به این وسیله و طی تجمیع همه این ترجمانها به مفهوم حیا نزدیک میشود، در اخلاق نیکوماخوس، اخلاق ائودیموسی و خطابه، جزو فضایل میداند اما در فرازی از اخلاق نیکوماخوس، شرم را ذیل فضایل قرار نمیدهد و آن را امری عاطفی و حتی مختص جوانان میداند، چرا که به نظر او از سالمندان توقع کار شرمآور نمیرود.
اولا او در تقلیل شرم به امری عاطفی خطا کرده است، ثانیا و با فرض اینکه شرم صرفا امری عاطفی است نمیتوان آن را از فضایل یا آریته بودن بیرون نهاد، ثالثا و مهمتر از همه، حلقه مفقوده ارسطو برای درک نکردن شرم ذیل قانون اعتدال طلایی، مفهوم غیرت است؛ غیرت است که شرم را با احترام، حفظ حدود و پاکدامنی و حتی شجاعت - به عنوان فضیلت مورد تحسین ارسطو - متصل و یکپارچه میکند.
غیرت است که شجاعت را معطوف به دفاع از دیگری و فداکاری کرده و شجاعت را به منزل و معنای اصلی و اصیلش میرساند. غیرت است که مانع خودخواهی و تنهایی شده و رشتههای جمع و جامعه را استوار میکند. اگر حدوث و تولد جامعه محصول نیاز متقابل باشد، بقای آن منوط و وابسته به غیرت و دیگرگزینی است. روی این ملاحظات، غیرت، همزمان امری عاطفی و عقلی است. همچنین غیرت از خویشان و خانواده فراتر میرود؛ این فراروی و برکشیده شدن به معنای اصیل، بیش از هر جا در نگاه دینی و مشخصا اسلامی تحقق مییابد، چرا که غیرت را معطوف به حفظ دین، حفظ دینداران و حفظ میهن و فراتر از این، حفظ انسان مظلوم با هر دین و مرامی میکند.
باری! غیرت، شجاعت ملی و انسانی (جهانی) است. غیرت اوج شجاعت، دلسوزی و غمخواری برای انسان و طبیعت و ماوراءطبیعت است. بدون غیرت حتی شجاعترین افراد، درد مشترک انسانی و جهانی و درد خدا را چندان که باید درک نخواهند کرد.
همچنین غیرت حفظکننده و امنیتبخش و نیز رهاییبخش است نه سلطهگر. غیرت، با انواع سلطهگری در تقابل است.
***
غیرت دینی؛ درباره یک نهاد دینی با کارکردهای اجتماعی مغفول مانده
حمید ملکزاده، پژوهشگر اندیشه سیاسی: مفاهیمی هستند که گاه تحتتأثیر سادهانگاری یا امتناع از برخورد اندیشمندانه با آنها، تحتتأثیر روایتهایی نادرست به چیزهایی ضد خود تبدیل میشوند. روایتهای نادرستی که به سادگی معنایی قلبشده را به یک مفهوم خاص نسبت میدهند و بعد از آن معنای اصیل مفهوم موردنظر را به دست فراموشی میسپارند. مفهوم غیرت دینی در همین دسته از مفاهیم قرار میگیرد. درست مثل مضامین دیگری با وصف دینی که بعضا به خاطر دانش کم مؤمنان یا کاربرد نادرست آنها در ادبیات مرسوم از معنای دینی خود تهی شده و بیشتر به نامی تهی تبدیل شدهاند که آنها را برای نامیدن طیف متنوعی از آنچه به سنتهای قومی، محلی یا ملکههای رفتاری ناشی از شخصیت خاص برخی دینداران مربوط است به کار میبرند. من در این یادداشت کوتاه تلاش میکنم مفهوم غیرت دینی را به عنوان نهادی اجتماعی در زندگی جمعی مؤمنان مورد استفاده قرار دهم. در روایتی که از این مفهوم دارم همچنین به حالات ویژهای که در استقرار دولت اسلامی میشود برای آن متصور بود خواهم پرداخت.
* غیرت دینی؛ تعریفی مقدماتی
آنطور که در تعریف آوردهاند، غیرت به معنای رشک ورزیدن، حسادت کردن، حمیت و جوانمردی از خود نشان دادن است. این همان کاربرد مرسوم از کلمه غیرت در میان مردم است. کاربردی که در ادبیات فارسی و متون کهنی که به فارسی نوشته شدهاند به وفور میتوان پیدا کرد. با این وجود غیرت در معنای اصطلاحی متضمن نوعی «مراقبت کردن از»، «حساسیت داشتن نسبت به» و در مجموع مستلزم یکجور «متوجه بودن» است. غیرت یا رشک ورزیدن معمولا متعلقی دارد. چه وقتی در معنای حسادت ورزیدن باشد که در آن کسی بر چیزی رشک میبرد که در دیگری وجود دارد و چه وقتی به عنوان حساسیت داشتن نسبت به چیزی یا کسی مورد استفاده قرار میگیرد. در هر 2 مورد غیرت متعلقی دارد که به طور همزمان متوجه دیگری، یعنی متوجه فردی دیگر و یکجور نظام ارزشگذارانه است که در آن یا چیزی به عنوان امری مطلوب که میشود به آن رشک برد، تعریف شده یا صحبت از غیرت داشتن نسبت به کسی یا چیزی است که در یک نظام ارزشگذارانه بیرون از طرفین رابطه به عنوان چیزی/ کسی مطلوب معرفی شده است. پس بحث درباره غیرت بحث درباره رابطهای است که حداقل 3 طرف دارد: الف - شخصی که غیرت میکشد، ب - موضوعی که نسبت به آن غیرت نشان میدهند/ رشک میبرند، ج - نظامی از ارزشها که طرف دوم را از ارزشی برخوردار کرده است که اصلا میتوان نسبت به آن رشک برد، یا توجهی غیورانه به آن نشان داد.
وقتی از ترکیب غیرت دینی استفاده میکنیم، بحث ما متوجه نوعی از رشک بردن، یا توجه غیورانه است که به اعتبار دین، یعنی به اعتبار آنچه در نظام ارزشی دین محترم و معتبر شناخته شده است اتفاق میافتد. از این جهت غیرت دینی معنایی ندارد جز رشک بردن به، یا نشاندهنده توجهی غیورانه نسبت به آنچه در دین به عنوان ارزش یا هنجار در نظر گرفته شده است.
* غیرت دینی و کارکردهای اجتماعی آن در جامعه اسلامی
اگر آنچه در تعریف غیرت دینی آوردم را از من پذیرفته باشید، آنگاه تصدیق خواهید کرد که مفهوم غیرت دینی به خودی خود از کارکردهای اجتماعی روشنی برخوردار است؛ کارکردهایی اجتماعی که باعث میشود بتوانیم بیآنکه بیمی از خطا باشد ادعا کنیم غیرت دینی را به سطح یک نهاد اجتماعی مؤثر در زندگی اجتماعی مؤمنان ارتقا میدهد. از این جهت که ترتیبات و صورتهای خاصی از سلوک اجتماعی، در ارتباط با دیگران، چه از گروه مؤمنان باشند و چه نه را به شکلی مادی و در صورتهای معینی ایجاب میکند، چرا که افراد بشر یا در دین با هم برادرند یا در خلقت با هم شریک. از این جهت غیرت، هم میتواند رشک بردن به سجایای اخلاقی مؤمنان باشد و هم میتواند توجه انسانی نسبت به سرنوشت افرادی که در پیرامون ما زندگی میکنند؛ چه مورد ظلم مستقیم مستکبر قرار گرفته باشند و چه به خاطر ناملایمات زندگی با فقر یا مشکلاتی از این دست، دست به گریبان باشند و در این زمینه هیچ فرقی نمیکند که صحبت از رشک بردن به یا توجه غیورانه به وضعیت مؤمنان در میان باشد یا غیر مؤمنان. از این جهت غیرت دینی متضمن نوعی مراقبت از دیگران است، به این خاطر که یا برادران دینی ما هستند یا مخلوقات خداوندی که به آن مؤمن هستیم، از این جهت که وظایفی را که شرع مقدس در قبال دیگران برای ما تکلیف کرده است در قبال آنها انجام دهیم. مراقبتی که به شکلگیری نوعی سازمان دوستانه اجتماعی ذیل نهادهای رسمی دولت در یک جامعه سیاسی سازمانیافته منتهی میشود. همانطور که میتوان انتظار داشت، در این صورت غیرت دینی را میتوان به عاملی مؤثر در تقویت وفاق اجتماعی، افزایش بهرهوری و بهزیستی عمومی مردم، همچنین بهعنوان عاملی مؤثر در تابآوری اجتماعی در نظر گرفت. چرا که ذیل چنین فهمی از این مفهوم هر بار تحتتأثیری امری که از کنترل شخص خارج است، زندگی او با بحرانهایی بنیادین مواجه شد، میتواند انتظار داشته باشد که برادرانی غیور هستند که به اعتبار ارزشهای دینی، یعنی ارزشهای مقدسی که به منفعتسنجی و حسابگری انسان جدید تن نمیدهند، او را مورد حمایت قرار میدهند. حمایتی که در نهایت به شکلگیری انسجام اجتماعی، یعنی انسجام دوستانی که برادرانه به یکدیگر متوجه هستند، منتهی میشود.
***
غیرت دینی؛ پایه مدارای اجتماعی
محمدرضا بابایی، پژوهشگر: غیرت محبوب انسانها بوده و نزد همگان ارزشمند است، ارباب لغت درباره این واژه مینویسند: غیرت، نفرت طبیعی است که ناشی از بخل انسان از شرکت دیگری در امر محبوبش است. بیشترین حب انسان مسلمان به خداست و به دنبال آن معشوق برتر او نیز خدا باید باشد. به تصریح قرآن کریم؛ مومنان بیشترین محبت را به خداوند سبحان دارند و قلبشان مملو از عشق حق است.
از این رو هر آنچه منسوب به ربالعالمین باشد (اعم از کتاب و سنت و اولیای الهی) متعلق به محبت عمیق مومنان است. بنابراین دین، بالاترین محبوب مومن است. پس غیرت دینی یعنی مدافع حریم محبوب قدسی بودن و اجازه تجاوز به حریم دین را به هیچ کس ندادن. به عبارت دیگر غیرت دینی، تلاش بیوقفه و خستگیناپذیر در راه نشر معارف دین و حاکمیت ارزشها و خشم مقدس در برابر متجاوزان به مرزهای دین و حفظ روحی دفاع از دین و آمادگی برای فدا کردن همه هستی در راه دین است.
در شرع مقدس، از این روحیه به عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» تعبیر شده است. هر حرکت اصلاحی و اقدام مثبتی که تحت عنوان «امر به معروف» برای گسترش و تقویت مظاهر دینی انجام شود و همچنین هر گونه تلاش که در راه از بین بردن فساد و تباهی و لاابالیگری و بیدینی و بیعدالتی و زدودن زنگارها از چهره مبارک دین و مقدسات و تحت عنوان «نهی از منکر» انجام شود، دقیقا مبین «غیرت دینی» و حساسیت به والاترین محبوب یعنی دین و شریعت است.
اگر غیرت دینی را پایه جامعه معرفی کنیم باید بدانیم برای اجتماع انسانی مانند سایر خواص روحی انسان و آنچه مربوط به او است، از روز آغاز پیدایش به صورت کامل نبوده است تا کسی خیال نکند اجتماع نمو و تکامل نمیپذیرد، اجتماعیشدن انسان هم مانند سایر امور روحی و ادراکش دوش به دوش آنها تکامل پذیرفته و هر چه کمالات مادی و معنویش بیشتر شده، اجتماعش نیز سامان بیشتری به خود گرفته است. یعنی اجتماع امروزی انسانها با اجتماع روز اول خلقت کاملا متفاوت بوده و تکامل یافتهتر است.
علامه طباطبایی نخستین اجتماع و گردهمایی بشر را ازدواج بیان میکنند، اگر خانواده را بنیان جامعه در نظر بگیریم، آنچه در خانواده مهم است تقوای دینی است که سفارش شده در صدر معیارهای ازدواج قرار گیرد. بنابراین برای جامعه مترقی و متعالی آنچه بیشتر از همه میتواند مهم و حیاتبخش باشد تقوا در همه آحاد جامعه است؛ تقوا یعنی خودکنترلی در راستای قرب الیالله و این یعنی با غیرت دینی که یکی از شعباتش امر به معروف و نهی از منکر است کمک کنیم جامعه متقی شود، چرا که متقین سبب ارتقای جایگاه جوامع میشوند و این خود در رشد فردی افراد آن جامعه هم موثر است.
با این حساب فرد غیور مومن برای رشد خود نیازمند رشد جامعه است، بنابراین ضمن اینکه این جامعه را پس نمیزند، از آن جدا نمیشود و دوری نمیگزیند، بلکه در متن آن با زره تقوا مشغول خدمترسانی به آحاد جامعه است تا بتواند مستمسکی برای ارتقای نفسانی و روحانی خود پیدا کند. به این جهت، اگر در جامعه غیرت دینی از بین برود به مثابه شکستن سد در مقابل سیلاب است که همه جا را ویران میکند.
پس نوع نگاه به مفهوم غیرت دینی سبب برداشت ما از آن خواهد شد و به دنبال آن نوع عمل ما را به دنبال خواهد داشت. یعنی اگر مفهوم غیرت دینی را با بنیه اصالت جامعه قبول کردیم طبیعتا در جامعه مشغول خدمترسانی خواهیم بود و ابعاد غیرتمندی ما نیز خوشجلوه خواهد کرد و سبب تقویت ارتباطات اجتماعی آحاد آن جامعه خواهد شد. مثل امام خمینی(ره) که حسب غیرتمندی نسبت به لایحه کاپیتولاسیون و نهی از آن، همراهی و اتحاد مردم را ایجاد کرد.
***
غیرت دینی؛ مقوم تابآوری جمعی
یوسف پورجم، پژوهشگر: غیرت دینی و تابآوری جمعی از جمله مفاهیم بنیادین در جوامع دینی هستند که نهتنها به حفظ هویت فرهنگی و دینی کمک میکنند، بلکه در مواجهه با چالشها و بحرانها نیز نقش بسزایی دارند. غیرت دینی به معنای تعهد و حساسیت به اصول و ارزشهای دینی است، در حالی که تابآوری جمعی به توانایی جامعه در مقابله با مشکلات و بحرانها اشاره دارد. این 2 مفهوم با هم ارتباط نزدیکی دارند و میتوانند به تقویت یکدیگر کمک کنند. در این یادداشت، به بررسی رابطه میان غیرت دینی و تابآوری جمعی خواهیم پرداخت و به استناد آیات قرآن نشان خواهیم داد که چگونه این 2 مفهوم میتوانند به ایجاد جامعهای پایدار و مستحکم کمک کنند.
* مفهوم غیرت دینی
غیرت دینی به معنای تعهد عمیق به اصول و ارزشهای دینی است. فردی که دارای غیرت دینی است، نسبت به هویت دینی و اعتقادات خود حساس است و در برابر هر تهدیدی به این اصول، موضعگیری میکند. قرآن کریم در آیات مختلف به اهمیت غیرت دینی اشاره کرده است. به عنوان مثال، در آیه ۸۵ سوره آلعمران، خداوند میفرماید: « وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخَاسِرِینَ» که نشاندهنده ضرورت اعتقاد به خداوند و وفاداری به اصول دینی است.
غیرت دینی میتواند به عنوان عاملی برای ایجاد همبستگی اجتماعی عمل کند. افرادی که با هم بر مبنای ارزشهای مشترک دینی و اخلاقی گرد هم میآیند، به طور طبیعی حس تعلق و پیوند بیشتری با یکدیگر خواهند داشت. این پیوند میتواند به تقویت تابآوری جمعی در برابر چالشها و بحرانها کمک کند.
* مفهوم تابآوری جمعی
تابآوری جمعی به معنای توانایی یک جامعه برای مقابله با بحرانها و تغییرات است. جوامع تابآور، توانایی بازسازی و بهبود خود را دارند و میتوانند در مواجهه با مشکلات، بهسرعت به حالت عادی بازگردند. تابآوری جمعی به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله انسجام اجتماعی، اعتماد به نفس اجتماعی و ارزشهای مشترک.
قرآن نیز به اهمیت همکاری و حمایت متقابل در جامعه اشاره دارد. در آیه 2 سوره مائده، خداوند میفرماید: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى»؛ «و بر نیکی و تقوا همکاری کنید». این آیه نشان میدهد که برای ایجاد تابآوری و موفقیت اجتماعی، افراد باید با هم همکاری و از یکدیگر حمایت کنند.
* رابطه غیرت دینی و تابآوری جمعی
1- تقویت هویت جمعی
غیرت دینی با ایجاد حس تعلق و هویت جمعی، میتواند به تابآوری جمعی کمک کند. زمانی که افراد احساس کنند بخشی از یک جامعه بزرگتر هستند که ارزشها و اهداف مشترکی دارند، تمایل بیشتری به همکاری و حمایت از یکدیگر خواهند داشت. آیه 10 سوره حجرات به این موضوع اشاره میکند: «إنما المؤمنون إخوة»، که یعنی «مؤمنان برادر یکدیگرند». این آیه نشان میدهد مؤمنان به واسطه ایمان و اصول دینی، با یکدیگر پیوندی عمیق دارند.
2- تشکیل شبکههای حمایتی
غیرت دینی میتواند به ایجاد شبکههای اجتماعی و حمایتی کمک کند. افرادی که از ارزشهای دینی مشترک پیروی میکنند، معمولاً در مواقع بحران به یکدیگر کمک و از یکدیگر حمایت میکنند. در آیه ۱۳۹ سوره آلعمران، خداوند میفرماید: «لَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ»؛ «کوتاهی نکنید و غمگین نشوید و شما برتری دارید». همچنین در آیه ۳ سوره عصر فرموده است:«إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»؛ مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه کردهاند.
این آیات مبارک به مؤمنان توصیه میکند در مواجهه با چالشها و سختیها، با همدیگر ایستادگی و از یکدیگر حمایت کنند.
3- تقویت روحیه همیاری و همکاری
در شرایط سخت، غیرت دینی میتواند باعث ایجاد روحیه همیاری و همکاری میان افراد جامعه شود. این روحیه میتواند به عنوان عاملی برای تقویت تابآوری جمعی عمل کند و افراد را به کار مشترک جهت مقابله با چالشها تشویق کند. آیه ۱۰۵ سوره آلعمران به ما یادآوری میکند که مؤمنان باید در راه خداوند با همدیگر همکاری کنند: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا»؛ و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ (آن هم) پس از آنکه نشانههای روشن (پروردگار) به آنان رسید و آنها عذاب عظیمی دارند.
4- مقابله با بحرانها
جوامع با غیرت دینی بالا معمولا در برابر چالشها و بحرانها تابآورتر هستند. این جوامع با پیوندهای مستحکم و حس مسؤولیت جمعی، میتوانند بهسرعت در برابر مشکلات واکنش نشان دهند و راهحلهایی برای مقابله با آنها پیدا کنند. قرآن در آیه ۲۴ سوره اعراف تأکید میکند «وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ»، یعنی «و برای شما در زمین جایی است که میتوانید سکونت گزینید». این آیه به انسانها یادآوری میکند که با همکاری و یکپارچگی میتوانند بر مشکلات غلبه کنند.
تاریخ نشان داده است جوامع با غیرت دینی بالا، در مواجهه با بحرانها و چالشها، تابآوری بیشتری داشتهاند. به عنوان مثال، در تاریخ اسلام، وقتی مسلمانان با مشکلات و چالشهای جدی مواجه شدند، غیرت دینی و همبستگی آنان باعث شد بتوانند بهسرعت به وضعیت عادی بازگردند. در واقعه غزوه احد، این اتحاد و غیرت دینی به حفظ هویت و قدرت مسلمانان کمک کرد. آیه 152 سوره آلعمران نیز به این موضوع اشاره میکند: «وَلَقَدْ صَدَقَکُمُالله وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَعَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاکُمْ مَا تُحِبُّونَ»، که نشاندهنده لزوم ایستادگی در برابر چالشها است.
در آخر، غیرت دینی و تابآوری جمعی 2 مفهوم مرتبط و ضروری برای ایجاد جامعهای پایدار و مستحکم هستند. غیرت دینی میتواند به تقویت حس تعلق، همبستگی و همکاری در جامعه کمک کند، که در نهایت منجر به افزایش تابآوری جمعی در برابر چالشها و بحرانها خواهد شد. با توجه به آیات قرآن و تجربیات تاریخی، روشن است که وحدت و همبستگی بر اساس غیرت دینی و تقوا، میتواند جامعه را در برابر خطرات و چالشها مقاومتر کند. بنابراین ضروری است جوامع به تقویت غیرت دینی و ایجاد فضایی برای همیاری و همکاری بپردازند تا بتوانند در برابر مشکلات و چالشهای آینده تابآورتر باشند.
ارسال به دوستان
یحیی سریع، سخنگوی ارتش یمن: تلآویو را با موشک بالستیک «فلسطین2» مورد حمله قرار دادیم
تلآویو سیبل مقاومت
* اصابت نخستین موشک حزبالله به حیفا
گروه بینالملل: ساکنان شهرکهای صهیونیستنشین در تمام نقاط سرزمینهای اشغالی پنجشنبهشب گذشته را با صدای آژیر خطر و فرار به سوی پناهگاهها سپری کردند؛ وضعیتی که پس از آغاز حمله به جنوب لبنان و تلاش برای آغاز یک جنگ منطقهای از سوی رژیم صهیونیستی برای آنها رقم خورده است.
انصارالله یمن در ادامه حمایتهای خود از مقاومت اسلامی فلسطین و حزبالله لبنان برای دومین بار قلب تلآویو را با موشک بالستیک فلسطین 2 هدف قرار داد؛ حملهای که طبق گزارشها حدود 2 میلیون نفر را در تلآویو و شهرکهای اطراف آن راهی پناهگاهها کرد. سرلشکر یحیی سریع، سخنگوی ارتش یمن نیز پس از این عملیات در بیانیهای به حملات هفته گذشته نیروهای مسلح یمن به رژیم صهیونیستی اشاره کرد. یحیی سریع با اشاره به حملات پهپادی یمن به ایلات و عسقلان در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: در یک عملیات نظامی، یک هدف نظامی رژیم اسرائیل را در یافای اشغالی (تلآویو) با موشک بالستیک «فلسطین2» مورد حمله قرار دادیم. یحیی سریع در ادامه افزود: نیروهای مسلح یمن اهداف مدنظر خود را با موفقیت محقق کردهاند.
سخنگوی نیروهای مسلح یمن در پایان بیانیه خود اظهار داشت که عملیات نظامی بیشتری را علیه رژیم صهیونیستی برای یاری برادرانمان در فلسطین و لبنان انجام خواهیم داد. در حمله موشکی انصارالله یمن به تلآویو برای بار دوم از موشک بالستیک مافوق صوت فلسطین 2 استفاده شد که قابلیت بالایی در مانور و هدف قرار دادن اهداف در فاصله دور دارد. ارتش رژیم صهیونیستی اما با تایید حملات موشکی یمن به تلآویو مدعی رهگیری این موشکها توسط سامانه پدافند هوایی ضد بالستیک پیکان شد اما در تصاویر منتشر شده در فضای مجازی شاهد فرود این موشک یا بقایای آن روی تلآویو هستیم که ادعای ارتش رژیم صهیونیستی درباره رهگیری موفقیتآمیز موشکهای یمن را زیر سوال میبرد. حملات بالستیکی یمنیها پس از حمله پهپادی موفق به بندر ایلات در چهارشنبه هفته گذشته و حمله بالستیکی حزبالله لبنان به قلب تلآویو رخ داد که نشان از هماهنگی حداکثری محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی دارد. در این حملات به سرزمینهای اشغالی طی هفته گذشته آژیر خطر در سرتاسر شهرکهای صهیونیستنشین در شمال، مرکز و جنوب فلسطین اشغالی به صدا درآمده است و شرایطی سخت را برای صهیونیستها، بویژه مقامات دولت راستگرای رژیم اسرائیل رقم زده است.
* تحقق وعده سیدحسن نصرالله
سیدحسن نصرالله طی آخرین سخنرانی خود با اشاره به هدف دشمن صهیونیستی از حمله به لبنان اعلام کرده بود که اجازه بازگشت آوارگان صهیونیست شمال سرزمینهای اشغالی را نخواهد داد. وی همچنین با اشاره به تلاش صهیونیستها برای ایجاد سپر امنیتی در جنوب لبنان اعلام کرد که شدت و برد حملات افزایش خواهد یافت و بر تعداد آوارگان جبهه شمال افزوده خواهد شد؛ ادعایی که پس از حملات موشکی بیسابقه محور مقاومت به شمال، جنوب و مرکز سرزمینهای اشغالی هماکنون محقق شده است. رژیم صهیونیستی که تا پیش از این تنها در فاصله 5 تا 20 کیلومتری مرز با لبنان درگیر جنگ بود هماکنون شاهد حملات مداوم و ترکیبی از سوی محور مقاومت، بویژه حزبالله لبنان به عمق راهبردی خود است. حملات موشکی و پهپادی به حیفا و تلآویو که تا پیش از این دور از ذهن بود از هفته گذشته به صورت مداوم رخ داده و میلیونها شهرکنشین را راهی پناهگاه کرده است. شهردار حیفا اخیرا طی سخنانی به شکست راهبرد رژیم صهیونیستی در بازگرداندن ساکنین اعتراف و اعلام کرد که رژیم صهیونیستی برای به دستگیری مجدد کنترل نواحی شمالی فلسطین اشغالی راهی جز آتشبس ندارد. این اعتراف شهردار حیفا در حالی رخ داده است که تمام سرزمین اشغالی تحت حملات مقاومت قرار دارد. پس از حملات یمنیها به تلآویو، عسقلان و ایلات، مقاومت اسلامی عراق نیز جولان اشغالی را با پهپاد هدف قرار داد و صبح روز جمعه نیز حزبالله لبنان حیفا را با 10 فروند موشک هدف گرفت؛ حملاتی که با اصابتهای متعددی همراه بوده و آژیر خطر را در سراسر شهرکهای رژیم به صدا درآورده و میلیونها شهرکنشین را تبدیل به ساکن دائمی پناهگاههای رژیم صهیونیستی کرده است. وضعیت رژیم و هدف قرار گرفتن مداوم تلآویو، حیفا، ایلات و جولان اشغالی تحقق وعده سیدحسن نصرالله درباره گسترش ناامنی و آوارگی صهیونیستها است.
عادیسازی حملات موشکی و پهپادی به تلآویو در حالی رخ داده است که رژیم صهیونیستی مدعی ضربه سنگین به استحکامات و تجهیزات حزبالله لبنان در جنوب این کشور شده است. هفته گذشته نیز سیر ترورهای ارتش رژیم صهیونیستی ادامه داشت و محمدحسین سرور، فرمانده پهپادی و نیروی هوایی حزبالله لبنان هدف حمله تروریستی قرار گرفت اما هیچکدام از حملات تروریستی 2 هفته گذشته صهیونیستها توان رزم حزبالله لبنان را کاهش نداده است؛ حملاتی که در موج جدید آسیب و تخریب قابل توجهی را به شهرکهای شمالی وارد کرده و تلآویو و حیفا را به ناامنی کشانده است. همین رویکرد نیز منجر به تحت فشار قرار گرفتن مقامات اسرائیل و کاهش چشمگیر اقدامات وحشیانه آنها در هدف قرار دادن غیرنظامیان شده است. به نحوی که آمار شهدای لبنان در روزهای اخیر بشدت کاهش یافته است و اسرائیل خود را در باتلاقی جدید میبیند.
* بنبست سیاسی جنگ لبنان
بنیامین نتانیاهو پس از کشاندن دامنه جنگ غزه به جنوب لبنان، دنبال جداسازی جبهه شمال و غزه از یکدیگر و دستیابی به توافقی جداگانه با حزبالله لبنان به منظور بازگرداندن آوارگان برای کاهش فشار سیاسی به کابینه افراطی و راستگرای خود بود؛ هدفی که هماکنون عکس آن اتفاق افتاده است و نتانیاهو در حال حاضر با فشار روزافزون اعتراضات و تهدید استعفای اعضای افراطی کابینه خود مواجه شده است.
نتانیاهو پیش از سفر خود به نیویورک و حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با طرح آتشبس بین اسرائیل و لبنان مخالفت کرد و این در حالی اتفاق افتاد که پیش از این با آن موافقت شده بود اما پس از فشار اعضای افراطی کابینه اسرائیل مانند ایتامار بن گویر از تصمیم خود منصرف شد و بر ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی به لبنان تاکید کرد؛ مواضعی که پس از آن نیز توسط وزیر خارجه رژیم تکرار شد تا طرح آتشبس با شکست مواجه شود. پس از آن نیز حزبالله لبنان با تاکید بر ادامه حمایت از غزه اعلام کرد بدون آتشبس در نوار غزه و خروج ارتش رژیم از این باریکه آتشبس در جبهه شمال عملی نخواهد شد؛موضعی که ارتش رژیم صهیونیستی را برای ورود زمینی به جنوب لبنان تحت فشار قرار خواهد داد؛ ورودی که ترس و وحشت بسیاری از مقامات ارتش رژیم و تحلیلگران نظامی را به همراه دارد.
آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان به صورت زمینی برای آنها تلفات بسیاری به همراه خواهد داشت و با توجه به هدف قرار گرفتن مناطق مرکزی و حتی جنوبی سرزمینهای اشغالی، فشار بر کابینه نتانیاهو افزایش خواهد یافت.
ارسال به دوستان
موضعگیری رئیسجمهور درباره رابطه با آمریکا:
برجام را آمریکا پاره کرد
گروه سیاسی: «تنها راه، قوی شدن است»؛ این جمله بخشی از صحبتهای مسعود پزشکیان در جمع ایرانیان خارج از کشور پیرامون نحوه و چگونگی تعامل با غرب بود که در سفر اخیر او به نیویورک انجام شد. رئیسجمهور که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفته بود، شامگاه پنجشنبه به تهران بازگشت. او در این سفر 3 روزه دیدارها، سخنرانیها و مصاحبههای متعددی داشت که مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
به گزارش «وطن امروز» نخستین سفر رئیسجمهور برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل زمانی انجام شد که منطقه غرب آسیا در آستانه تحولات بزرگی قرار دارد. صفآرایی تانکهای رژیم صهیونیستی در مرزهای لبنان و بمباران وحشیانه مناطق مختلف این کشور که با پاسخهای درخور حزبالله روبهرو شده است، نگاهها را به موضعگیریهای رئیسجمهوری معطوف کرده بود که با شعار بازگشت به برجام و مذاکره با کشورهای غربی پیرامون این مساله گام به رقابتهای انتخاباتی گذاشته بود. هر چند نمیتوان موضعگیریهای پزشکیان در سفرش به نیویورک را در یک خط مشخص نگاه و تحلیل کرد.
* لزوم تقویت قدرت نظامی
پزشکیان در یکی از آخرین برنامههای سفر به نیویورک، عصر چهارشنبه به وقت محلی، در دیدار جمعی از ایرانیان مقیم آمریکا درباره تحولات منطقه غرب آسیا سخنرانی کرد. او در این نشست از معیارهای دوگانهای سخن گفت که درباره وقایع تلخ و تاسفبار غزه رخ میدهد و از مصادیق بارز دروغگویی رسانههای جریان حاکم در غرب محسوب میشود. پزشکیان گفت: رسانههای غربی که هر اتفاقی در ایران میافتد را با ادعای نقض حقوق بشر بزرگنمایی میکنند، چگونه درباره جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان و کشتار دهها هزار زن و کودک سکوت کردهاند؟
پزشکیان با بیان اینکه همه تلاش خود را برای وفاق در داخل کشور و تعامل با همسایگان و دیگر کشورهای دنیا به کار گرفتهایم، تصریح کرد: اگر ما با هم باشیم، رژیم صهیونیستی دیگر جرات نخواهد داشت اینگونه علیه فلسطینیان و مردم لبنان جنایت کند. وقتی در کشوری مثل ایران حق یک نفر تضییع میشود، مدعیان دروغین حقوق بشر همه جهان را علیه ما بسیج میکنند اما وقتی در فلسطین و لبنان هزاران انسان به خاک و خون کشیده میشوند، مدعیان دروغین حقوق بشر سکوت میکنند.
وی همچنین گفت: 45 هزار نفر را تاکنون در غزه کشتهاند. بالای صد هزار نفر را مجروح کردهاند، کل آنجا را با خاک یکسان کردهاند و ککشان هم نمیگزد. آب و دارو را به روی آنها بستهاند. شما باید بروید با رزمنده بجنگید نه با مردم عادی. چرا با زن و بچه میجنگید؟ آن وقت ادعای حقوق بشر و جایزه صلح نوبل و... هم دارند. همهاش دروغ است.
رئیسجمهور خاطرنشان کرد: ما اگر الان داریم تسلیحات نظامی و موشک درست میکنیم برای جنگیدن نیست. برای دفاع از خودمان است. اگر قدرتمند نباشیم همان بمبهایی که بر سر فلسطینیان ریخته میشود، مطمئن باشید بر سر ما میریزند.
* برای مذاکره منت نمیکشیم
بعد از سخنرانی رئیسجمهور در جلسه غیر رسمی او با ایرانیهای خارج از کشور، برخی حاضران سوالات و مسائلی را با پزشکیان مطرح کردند که گفتوگوهای رد و بدل شده در این جلسه غیررسمی، مورد توجه فعالان رسانهای قرار گرفته است. طبق تصاویری که منتشر شده، یکی از حضار رو به پزشکیان میگوید: تلفن بزنید و بگویید ما میخواهیم مشکلاتمان (ایران و آمریکا) را حل کنیم. چند دهه است که ۲ طرف با هم درگیر هستند.
پزشکیان پاسخ داد: ما برجام را امضا کردیم اما آنها زیرش زدند. مگر ما چه کار کرده بودیم؟ من در مجلس مدافع برجام بودم. یکسری مخالف آن بودند ولی ما دفاع کردیم و تا آخر هم (در برجام) ماندیم اما آمریکا تا همه چیز را از ما نگیرد دست از ما نمیکشد. ما به چارچوبها پایبند هستیم، آنها هم باید باشند.
رئیسجمهور همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا برخی کشورها که قبلا با آمریکا مشکلاتی داشتند حالا با این کشور رابطه دارند، گفت: ما اعلام آمادگی کردیم برای گفتوگو ولی منت نمیکشیم. ما تحقیر را قبول نمیکنیم. آنها اول باید ما را بپذیرند (قدرت ما را به رسمیت بشناسند) بعد گفتوگو کنیم.
* حمایت از مواضع قاطعانه رئیسجمهور
روی هم رفته مواضعی که پزشکیان در سفرش به نیویورک اتخاذ کرد، صرفنظر از آنچه با عنوان «سهو لسان» از آن یاد میشود، از سوی برخی چهرهها و کارشناسان مسائل سیاسی حمایت شده است. غلامعلی حدادعادل، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام مواضع پزشکیان را در مجمع عمومی سازمان ملل درست و اصولی توصیف کرد و از نطق او با عنوان «انقلابی» یاد کرد. حدادعادل گفت: «مواضع رئیسجمهور، مواضع انقلاب اسلامی و ادامه راهی است که با امام(ره) آغاز شد و مقام معظم رهبری هم پرچمدار آن هستند».
احمد نادری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم در این رابطه گفت: «مواضع اصولی آقای رئیسجمهور در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل و زیر سؤال بردن ژست طلبکاری آمریکا در این سخنرانی مورد حمایت مجلس است». عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس اظهار داشت: «مواضع و صحبتهای آقای رئیسجمهور چه در بحث زیر سوال بردن تحریمهای آمریکا، چه در محکوم کردن حملات رژیم صهیونیستی به مردم غزه مواضعی اصولی و قابل حمایت است».
اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی هم با اشاره به بخشی از موضعگیریهای رئیسجمهور مبنی بر اینکه به تجربه آموختهایم تنها میتوانیم به مردم و توانمندیهای بومی خود متکی باشیم و ما مصمم به تامین و تضمین امنیت خود هستیم نه ایجاد ناامنی برای دیگران، سخن رئیسجمهور در این ارتباط را صحیح توصیف کرد و گفت: ما طی سالهای بعد از انقلاب اسلامی همیشه به اتکای ملت بزرگمان، آگاهی مسؤولان خود، تدابیر رهبر معظم انقلاب و عنایات خداوند و ائمه معصومین و مساله حقمحوری و اینکه حق همواره پیروز است، پیروزیهای فراوانی به دست آوردیم.
* در آمریکا صداقت نمیبینیم
رئیسجمهور همچنین در گفتوگو با شبکه الجزیره انگلیسی درباره مذاکره با آمریکا گفت: ما مشکلی با گفتوگو نداریم ولی این گفتوگویی که اینها کردند پایبند آن نبودند. از زمانی که آنها در منطقه ما دخالت کردند، سعی داشتند برای ما مشکل ایجاد کنند. هر وقت اعتراضی در کشور ما ایجاد میشود، سعی میکنند برای ما مشکل ایجاد کنند. میآیند پشت معترضان میایستند تا نظام اسلامی را از بین ببرند.
پزشکیان افزود: هر وقت بخواهند درست و بر اساس صداقت با ما حرف بزنند، مشکلی نخواهیم داشت ولی الان ما این صداقت و درستی را نمیبینیم. در جای دیگر هم همین است. ما برجام را امضا کردیم، آنها پاره کردند. ما داشتیم عمل میکردیم، اینها هر روز میآمدند ما را در شدیدترین حالت نظارت میکردند. ما مانع نبودیم. اگر میخواستیم غیر آن عمل کنیم که جلوی آن نظارتها را میگرفتیم.
وی با اشاره به اینکه آمریکا به صورت یکطرفه از برجام خارج شد، گفت: آمریکا آن (برجام) را پاره کرد. فردا ما چطور باور کنیم پیمانهای دیگری که بستیم را پاره نکنند. ما غیر از حقوق خود که چیزی را نمیخواهیم. اگر آنها بر اساس آن عمل کنند، ما مشکلی با کسی نداریم. چیز خاصی نمیخواهیم، طلب خاصی نداریم. آنها آمدند تحریمهایی را طراحی کردند که ما را زمین بزنند و ساقط کنند. از نظر قوانین بینالملل آمریکا نمیتوانست این کار را بکند ولی زورش را داشت و این کار را کرد.
پزشکیان تصریح کرد: آمریکا کشورهای دیگر را هم با زور وادار کرد با ما معامله نکنند. آنها هم میترسند و این کار را نمیکنند. این چیزی است که در دنیا شاهد هستیم. آنها تصور کردند با اعمال تحریمها میتوانند ما را ساقط کنند ولی اگر میشد، تا حالا کرده بودند.
ارسال به دوستان
رهبر انصارالله: حزبالله قدرتمندتر از جنگ ۳۳ روزه است
حمله یمن به 3کشتیآمریکایی
انصارالله یمن با انتشار بیانیهای اعلام کرد در یک عملیات نظامی منحصربهفرد 3 فروند ناوشکن جنگی آمریکا را که در دریای سرخ با هدف حمایت و پشتیبانی از دشمن اسرائیلی در حال تحرک بودند، هدف حمله قرار داده است. در این بیانیه اعلام شد: این عملیات مشترک با همکاری نیروهای دریایی و یگان موشکی و پهپادی یمن به اجرا درآمد و طی آن ۲۳ فروند موشک بالستیک و بالدار و یک فروند پهپاد به سمت اهداف مورد نظر شلیک و پرتاب شد و با استعانت از خداوند منجر به ضربه زدن به 3 ناوشکن آمریکایی شد. طبق این بیانیه عملیات دریایی یمن بزرگترین عملیات در چارچوب نبرد فتح موعود و جهاد مقدس در حمایت از عملیات توفان الاقصی و در پاسخ به تجاوزات آمریکایی- انگلیسی به یمن انجام شده است.
انصارالله یمن اعلام کرد: این عملیات همزمان با عملیات هدف قرار دادن عمق رژیم صهیونیستی در یافا و عسقلان انجام شده است. انصارالله همچنین افزود: ما بر آمادگی خود به منظور انجام عملیات نظامی بیشتر و باکیفیتتر در حمایت از مردم فلسطین و مقاومت اسلامی در لبنان تاکید میکنیم. انصارالله یمن در پایان اعلام کرد: عملیات ما تنها در صورتی متوقف خواهد شد که تجاوزات و محاصره تحمیلی مردم فلسطین در نوار غزه برداشته شود. انصارالله یمن از ابتدای جنگ غزه بارها در حمایت از ملت فلسطین و مقاومت اسلامی به کشتیهای عبوری از تنگه بابالمندب به مقصد رژیم صهیونیستی طی عملیاتهای متعدد حمله کرده و اسکورت دریایی غربی متشکل از نیروی دریایی آمریکا، انگلیس و فرانسه را هدف حملات دریایی و هوایی خود قرار داده است. نیروهای مسلح یمن همچنین بارها از سوی ائتلاف نظامی غرب مورد تهاجم تجاوزکارانه قرار گرفته است اما این حملات تاثیری بر عملیاتهای مجاهدان یمنی در حمایت از فلسطین نگذاشته است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از موضوع کمفروشی و گرانفروشی خبازان با وجود افزایش قیمت نان گزارش میدهد
نان در تنور گرانی
گروه اقتصادی: نان یکی از مهمترین مواد غذایی در سبد خانوار ایرانی است و نقش بسیار مهمی در امنیت غذایی کشور دارد و رسیدن ارزان آن به سفره مردم میتواند تأثیر قابل توجهی بر اعتماد به حاکمیت داشته باشد. حال آنکه با وجود افزایش قیمت نان در هفتههای اخیر نهتنها تخلفات خبازان کم نشده، بلکه این روزها گرانفروشی و کمفروشی نان دوباره به صدر اخبار برگشته است. قاچاق آرد، فروش نان به دامداریها و صنعتیپزان و شیرینیفروشان، گرانفروشی و کمفروشی از جمله تخلفاتی است که طی سالهای اخیر همواره موجب شده نانواییها در صدر نارضایتی و شکایات بسیاری از مردم و مسؤولان باشند. حتی طرح تجهیز نانواییها به کارتخوان هوشمند که قرار بود این تخلفات را پایان دهد، اجرا شد ولی تخلفات در این حوزه به صفر نرسید. مشاهدات میدانی نشان از این دارد که تقریبا بیشتر این تخلفات در سایه عدم نظارت مستمر با وجود افزایش قیمت هنوز در بسیاری از نانواییها اتفاق میافتد. لذا توجه به نان به عنوان یک ماده غذایی اساسی و تلاش برای بهبود کیفیت و افزایش بهرهوری آن، میتواند نقش مهمی در تأمین امنیت غذایی و سلامت جامعه ایفا کند.
***
اهمیت نان در سبد خانوار
نان به عنوان یکی از اصلیترین منابع تأمین انرژی، پروتئین، ویتامینها و مواد معدنی مورد نیاز بدن، جایگاه ویژهای در تغذیه مردم ایران دارد. بر اساس آمار، در ۴۳ درصد خانوارهای شهری و ۵۶ درصد خانوارهای روستایی نان منبع غذایی اول خانوارها را تشکیل میدهد، زیرا این ماده غذایی به دلیل قیمت مناسب و دسترسی آسان، بخش عمدهای از کالری روزانه افراد را تأمین میکند.
* نقش نان در امنیت غذایی
امنیت غذایی به معنای دسترسی همه افراد به غذای کافی، سالم و مغذی برای داشتن زندگی فعال و سالم است. نان به عنوان یک ماده غذایی اساسی، نقش مهمی در تأمین امنیت غذایی ایفا میکند. تولید نان باکیفیت و بهبود روشهای تولید آن میتواند به کاهش ضایعات و افزایش بهرهوری کمک کند. همچنین توجه به کیفیت نان و استفاده از آرد مناسب میتواند به بهبود سلامت عمومی جامعه کمک کند.
***
موضوع نان و بحث اعتماد به حاکمیت
رسیدن نان ارزان به سفره مردم میتواند تأثیر قابل توجهی بر اعتماد به حاکمیت و دولت داشته باشد.
۱- تأمین نیازهای اساسی
نان به عنوان یکی از نیازهای اساسی مردم، نقش مهمی در تأمین امنیت غذایی دارد. وقتی دولت بتواند نان را با قیمت مناسب و کیفیت بالا در اختیار مردم قرار دهد، نشاندهنده توجه و تلاش حاکمیت برای تأمین نیازهای اولیه جامعه است.
۲- کاهش فشار اقتصادی
در شرایط اقتصادی دشوار، دسترسی به نان ارزان میتواند به کاهش فشار اقتصادی بر خانوارها کمک کند. این امر میتواند باعث افزایش رضایت عمومی و اعتماد به سیاستهای اقتصادی دولت شود.
۳- عرضه نان باکیفیت و ارزان نشاندهنده کارآمدی و عدالت اجتماعی در حاکمیت است
توزیع عادلانه نان و دسترسی همه اقشار جامعه به این ماده غذایی اساسی، نشاندهنده کارآمدی و عدالت اجتماعی در حاکمیت است. این موضوع میتواند به افزایش اعتماد عمومی به دولت و نهادهای حکومتی منجر شود.
۴- پاسخ به نیازهای فوری و اضطراری
در مواقع بحران و شرایط اضطراری، تأمین نان ارزان و دسترسی آسان به آن میتواند نشاندهنده توانایی دولت در مدیریت بحرانها و پاسخ به نیازهای فوری مردم باشد.
۵- تقویت همبستگی اجتماعی
وقتی مردم احساس کنند که دولت به نیازهای اساسی آنها توجه دارد و در تلاش است زندگی بهتری برای آنها فراهم کند، این امر میتواند به تقویت وفاق در کشور و تلاش بیشتر مردم برای توسعه کشور منجر شود. بیشترین شکایات مردم ایران از نان به چند موضوع اصلی بازمیگردد:
۱- صف نانواییها با وجود افزایش تعداد خبازیها در سالهای اخیر نسبت به قبل طولانیتر و شلوغتر شده است.
۲- اغلب نانواییها وزن چانههای نان را در سایه نظارت ضعیف نهادهای نظارتی سبکتر کردهاند.
۳- برخی نانواییها به اندازه نیاز به مردم نان نمیدهند.
به عنوان مثال افرادی به تعداد خیلی بالا مثلا ۲۰۰ عدد بربری یا ۱۰۰۰ عدد تافتون میگیرند و میگویند این برای کارکنان فلان شرکت یا فلان بیمارستان است، در حالی که به مشتریان عادی در صف گفته میشود نان کم است و مثلا ۵ تا بیشتر نمیدهیم.
۴- گاهی مشاهده شده نانوایان در برابر تعداد زیادی کارت که بابت نان میکشند به مشتری آرد میدهند، یعنی مثلا در نانوایی بربری به اندازه ۱۰ نان کارت در کارتخوان هوشمند میکشند ولی آرد به مشتری تحویل میدهند و پول آرد را در قالب نان از مردم میگیرند.
۵- در بسیاری از شهرستانها بویژه در شمال کشور نانوایان به خریدارانی که نمیشناسند نان نمیفروشند و میگویند آرد کم است و نان فقط برای محلیهاست و مسافران یا نمیتوانند نان تهیه کنند یا ناچارند گرانتر از حالت عادی مبلغ را بپردازند که این به دور از عدالت است.
۶- در بسیاری موارد هم دیده شده نانوا بیش از تعدادی که مشتری نان میخواهد کارت میکشد و بهجای نان پول مازاد را به شخص بازمیگرداند، تا در بازه بعدی سهمیه آرد بیشتری را دریافت کند یا آرد مازاد را به فروش برساند.
۷- برخی نانواییها هم اقدام به فروش اجباری نان کنجدی یا کرهای میکنند و میگویند پخت نان ساده ندارند و در حالی که فقط چند عدد کنجد روی نان میپاشند، مبلغ بیشتری از مردم دریافت میکنند. تفاوت فاحش و بسیار زیاد نرخ نان معمولی با کنجدی مردم را میآزارد آن هم در حالی که بسادگی میتوان تعداد کنجدهای روی نان را شمرد. نانوایان در برابر این ارزشافزوده تقریبا صفر، ۲ برابر از مردم وجه دریافت میکنند و مشاهدات میدانی نشان داده با وجود اینکه قیمت نان بربری به عنوان نمونه 2500 تومان است، نانوا نان ساده را ۵ هزار تومان و نان با کمی کنجد را ۱۰ هزار تومان میفروشد.
۸- دلبخواهی بودن زمان پخت هم مشکل دیگری است که مردم را میآزارد و بسیاری از نانوایان هر زمان که اراده میکنند به بهانه تمام شدن آرد و خمیر، نانوایی را تعطیل میکنند.
۹- کیفیت پخت هم یکی دیگر از مشکلات است که هر بار مردم اعتراض میکنند، نانوایان در پاسخ میگویند کیفیت آرد پایین است.
۱۰- مورد دیگری که بسیاری از مردم به آن اشاره دارند، فروش تعداد بسیار بالای نان به دامداران است.
۱۱- شکایت دیگر این است که سامانههای دولتی بدرستی عمل نمیکنند و سامانه ۱۲۴ پاسخگوی مردم نیست و پس از مدتها پیگیری، توپ را به زمین کمکاری بازرسان وزارت جهاد کشاورزی میاندازد. همه این تخلفات در حالی اتفاق میافتد که خبازان و نانوایان وقتی میبینند سایر قیمتها افزایش مییابد، قبل از اینکه قیمتهای مصوب جدید اعلام شود، خود نسبت به افزایش قیمت این کالای اساسی اقدام میکنند و متأسفانه معمولا یا شکایتی از آنها صورت نمیگیرد یا مبادی ذیربط همچون اصناف پیگیری جدیای را با توجه به اوضاع تأسفبار اقتصادی کشور انجام نمیدهند. این موضوع در روزهای اخیر و پیش از اعلام قیمت نان هم تکرار شد و نانوایان چند روز پیش از اعلام قیمت نان، این کالا را گرانتر از قیمت مصوب میفروختند.
***
ادامه تخلف خبازان با وجود ثبت شکایت در سایه عدم بررسی مؤثر
بازدید میدانی خبرنگار «وطن امروز» از محلات گوناگون تهران نشان میدهد نانواییها مثلا در محله شهرک رضویه و مشیریه قانون را رعایت نمیکنند و گزارش این تخلف هم به ۱۲۴ داده شد ولی هنوز همان تخلفات جاری است و در سایر محلات هم کمفروشی و سبکی چانه نان در برخی نانواییها ادامه دارد و نانوایی که باید چانه نان ۶۰۰ گرمی بگیرد و نان ۴۵۰ گرمی را به مشتری بدهد، نان پخته شده ۳۵۰ گرمی را به دست مشتری میدهد و در جواب شکایت مشتری از سبکی نان و سوختگی آن میگوید: ایراد از آرد است.
***
عدم رسیدگی به تخلفات نانوایان به بازرسان وزارت کشاورزی بازمیگردد
در برخی موارد دیده شده با وجود چند بار شکایت، تخلف نانوایان همچنان ادامه دارد و پیگیری شکایتکننده از ۱۲۴ به این نتیجه ختم میشود که ۱۲۴ فقط انتقالدهنده شکایت است و کمکاری را گردن بازرسان وزارت جهاد کشاورزی میاندازند و هیچ درگاهی هم برای پیگیری شکایتها از وزارت جهاد کشاورزی وجود ندارد.
برای نمونه کد پیگیری ۱۲۴۸۱۳۲۴۷۱ که هفته گذشته از گرانفروشی، کمفروشی و... یک نانوایی شکایت ثبت کرده هنوز نه بررسی شده و نه اطلاعرسانی در این زمینه اتفاق افتاده و نانوای متخلف هنوز به تخلف خود ادامه میدهد.
البته به گفته مسؤولان، نان در اولویت بازرسیها قرار دارد و در حال حاضر بازرسان دائماً به نانواییهای سطح کشور مراجعه و نانواییهای متخلف را به سازمان تعزیرات حکومتی معرفی میکنند ولی جرایم بازدارنده نیست و پرداخت جریمه، جزء کوچکی از سود یک روز یک نانوای متخلف است.
همچنان برخی نانواییها نان را فراتر از نرخ درجشده در کارتخوانهای هوشمند ویژه فروش نان عرضه میکنند.
در سیاستگذاریهای اقتصادی بنا بر این بود که با اجرایی شدن گام اول مرحله دوم طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان، تخلفات کاهش یابد ولی همچنان برخی نانواییها نان را فراتر از نرخ درجشده در کارتخوانهای ویژه فروش نان عرضه میکنند، این در حالی است که دولت سالانه حدود ۱۲۰ هزار میلیارد تومان یارانه آرد پرداخت میکند تا نان با قیمت مصوب عرضه شود ولی هنوز این اتفاق در نانواییها نمیافتد و به نوعی با وجود اینکه از بیتالمال و دارایی همه مردم کشور یارانه نان پرداخت میشود اما سود آن به جیب برخی خبازان سودجو میرود.
مشاهدات میدانی حکایت از آن دارد که نان با نرخ مصوب کمتر به دست مردم میرسد. به طور مثال سنگک کنجدی ۲ رو ۹ هزار و ۵۰۰ تومان و نان ساده سنگک ۵ هزار تومان است ولی متأسفانه در برخی نانواییها علاوه بر گرانفروشی، کمفروشی هم میشود و نان ساده را ۸ هزار تومان و نان کنجدی را تا ۱۵ هزار تومان میفروشند.
***
نان فقط برای محلیها پخت میشود
این موضوع در برخی استانها نمود بیشتری دارد و یکی از شکایات مردم این است که در شهرستانها بویژه در روستاها و شهرهای کوچک شمال کشور از جمله گیلان نانوایان به کسانی که نمیشناسند نان ارائه نمیکنند و میگویند نان فقط برای محلیها پخت میشود و آرد تخصیصی به ما کم است و فقط بهاندازه محلیها نان پخت میکنیم! ادامه این روند خارج از عرف و انصاف و عدل انسانی و اسلامی است.
سؤالی که برای مردم پیش میآید این است: مسافری که به قسمتی از کشور سفر کرده حق تهیه نان ندارد؟ این شکایت را یکی از مخاطبان «وطن امروز» با خبرنگار روزنامه مطرح کرد و گفت در سفر به یکی از شهرهای استان سمنان این اتفاق برایش رخ داده است و دیگر مخاطبان هم از تکرار این عدم عرضه نان در دیگر شهرها شکایت داشتند و درخواست کردند این موضوع مطرح و از سوی مسؤولان پیگیری شود.
مشکل این است که در نهایت مسافران مجبور به تهیه نانهای حجیم و آزادپز به قیمت بالاتر میشوند و این در شرایطی اتفاق میافتد که نانوایان در روستاها بارها دیده شده به مسافری که ساعتها در صف ایستاده به جای ۵ قرص نان با منت ۳ قرص نان ارائه میکنند ولی شخصی به اسم مدرسه، کارخانه و... صدها نان را یکجا دریافت میکند و بعد مشخص میشود نامبرده دامدار است و این نان را به واسطه اینکه از علوفه ارزانتر تمام میشود به دامهای خود میدهد.
***
جایگاه گمشده نهادهای ناظر
سؤال این است: جایگاه نهادهای نظارتی در روند نظارت چگونه تدوین شده که هنوز پس از چند سال و اعمال چند سیاست اقتصادی باز هم این تخلفات، پرتکرارترین تخلفات سطح جامعه است و چرا باید یک نانوا از تخلف خود و با ظلم به اکثر مردم، روزانه ۳ تا ۵ میلیون تومان سود نادرست به جیب بزند؟ و تازه این بهجز آردی است که پنهانی به شیرینیفروشیها و آزادپزان میفروشد.
کاربر سامانه ۱۲۴ در پاسخ به پیگیری «وطن امروز» از علت عدم پیگیری و زمانبر شدن رسیدگی به شکایات مردمی اظهار کرد: سامانه ۱۲۴ در زمینه تخلفاتی که مربوط به وزارت جهاد کشاورزی است فقط ارسالکننده شکایت است و وزارت جهاد کشاورزی هم مثل وزارت صمت بازرسان حرفهای دورهدیده و باتجربه ندارد و از نیروهای افتخاری با یک آموزش چند هفتهای برای رسیدگی به این شکایات استفاده میکند ولی این موضوع در دولت چهاردهم دوباره مطرح شده و ممکن است در هفتههای آینده دوباره موضوع بررسی شکایت از نانواییها به وزارت صمت بازگردد.
در نهایت باید گفت هنوز برخی نانواییها با وجود اینکه به کارتخوان هوشمند مجهز شدهاند، در برابر استفاده از این کارتخوانها مقاومت میکنند و در برخی مواقع بویژه ساعات آخر کار و شب که تعداد ناظران کمتر است اقدام به دریافت وجه از مردم توسط کارتخوانهای سیار یا دریافت هزینه نایلون به جای هزینه نان را مرتکب میشوند که این موضوع موجب نارضایتی شهروندان از دریافت خدمات شده است.
امروز جلوگیری از این تخلفات به عنوان یک مطالبه عمومی مطرح است و شهروندان از سامانه ۱۳۵ سازمان تعزیرات حکومتی یا سامانه ١٢۴ سازمان صنعت، معدن و تجارت انتظار دارند با فوریت با این افراد برخورد کنند و ادامه راه با این روند بهنوعی غیرممکن است و پیامد آن چیزی جز ظلم به بیتالمال و بدتر شدن شرایط و عدم رسیدن به شعار کاهش تورم و افزایش تولید نیست.
***
فروش کیلویی نان، راهکاری برای کنترل تخلفات
به عقیده بسیاری از کارشناسان، هر بار با افزایش قیمت نان متأسفانه کیفیت نان در خبازیها بالا نرفته و کمفروشی حتی در برخی واحدها بیشتر میشود.
در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ دولت در طرحی فروش کیلویی نان به جای فروش عددی را به عنوان پیشنهادی برای مقابله با کمفروشی و بهبود کیفیت نان مطرح کرد و این طرح در ۴ استان کشور با رضایت شهروندان اجرا شد و نتایج خوبی هم از آن در این استانها گرفته شد.
اگر چه طرح نان کیلویی سالهاست در نانواییهای صنعتی اجرا میشود و مردم نسبت به این موضوع رضایت دارند، کارشناسان معتقدند امکان اجرای این طرح در نانواییهای سنتی هم ممکن است و جلوی کمفروشی را میگیرد.
شکی نیست با فروش کیلویی نان علاوه بر اینکه جلوی کمفروشیها گرفته میشود. این کار حتی در کنار هوشمندسازی خدمات نانواییها جلوی فروش آرد یارانهای را که حق مردم است نیز خواهد گرفت.
اگر چه ممکن است برخی نانواییها با پخت خام برخی نانها مثل سنگک و نان بربری به نوعی نان را با وزن سنگینتری بفروشند اما ضرورت پایش از سوی متولیان باید افزایش یافته و به طور حتم مشتری یک بار فریب خورده و دیگر طالب نان خام و خمیر نخواهد بود.
ارسال به دوستان
نگاه
بازی خطرناک، بازیگران آماتور
محمدحسین مهدویزادگان: جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و کییر استارمر، نخستوزیر انگلیس اخیرا رایزنیهایی را با هدف تعیین حدود و ثغور کمی و کیفی ارسال موشکهای دوربرد به کییف صورت دادهاند. نتیجه این رایزنیها کماکان مبهم است، هر چند واشنگتن و لندن هر دو نسبت به واکنش روسیه در صورت تجهیز اوکراین به موشکهای جدید بیمناک هستند. بایدن و استارمر مدعی شدهاند کییف به جای درخواست موشکهای دوربرد باید بر توقف پیشروی روسیه در شرق اوکراین تمرکز کند. فراتر از آنچه در ابعاد میدانی جنگ اوکراین میگذرد، ملاحظاتی فرامتنی و راهبردی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت. نخستین و مهمترین این ملاحظات، معطوف به احتمال تغییر ماهیت نبرد است. تاکنون مناقشه نظامی میان روسها و اوکراینیها تحت عنوان «جنگ اوکراین» مورد توجه افکار عمومی دنیا قرار گرفته اما ممکن است عمق، دامنه و دربرگیری این جنگ به واسطه اقدامات تحریکآمیز 2 سوی آتلانتیک تغییر کند. به عبارت بهتر، ممکن است جنگ اوکراین به جای یک پدیده و متغیر مستقل، تبدیل به متغیری وابسته به «جنگ روسیه – ناتو» شود. نباید فراموش کرد اوکراین در حال حاضر عضو پیمان آتلانتیک شمالی نیست، با این حال نقطه کانونی جنگ محسوب میشود. این نقطه کانونی در آینده نزدیک میتواند محو شود یا به مرکز یک چندضلعی خونین و خطرناک بدل شود. بسیاری از استراتژیستها و تحلیلگران حوزه امنیت بینالملل به بایدن هشدار دادهاند ارائه موشکهای دوربرد از سوی واشنگتن به کییف، خطر جنگ مستقیم میان روسیه و ناتو را در پی خواهد داشت. در این صورت آتلانتیکیها که هنوز بر سر تاکتیکهای جنگی در اوکراین با یکدیگر اختلاف نظر دارند، با پرونده پیچیدهتر و جنگی مستقیم مواجه میشوند. بیدلیل نیست که برخی اعضای ناتو به صورت آشکار و پنهان نارضایتی خود را درباره ورود ناتو به مناقشه موشکی روسیه و اوکراین ابراز کردهاند. 29 عضو پیمان آتلانتیک شمالی از ابتدا رویکرد واحدی در قبال مدیریت بحران ناشی از جنگ اوکراین نداشتهاند. برخی کشورهای عضو این پیمان معتقد به پایان جنگ، برخی معتقد به حفظ توأمان میدان جنگ و مذاکره و برخی دیگر، قائل به تبدیل جنگ به یک منازعه دائم و پیوسته در محیط پیرامونی روسیه هستند. در این میان نگرانی دیگری نیز از سوی آمریکا وجود دارد که معطوف به مختصات نبرد در منطقه «دونباس» است. روسها در حال تسلط بر شهر راهبردی پروفسک بوده و حتی بخشی از مناطق جنوب اوکراین را نیز هدف حملات خود قرار دادهاند.
قبلا نیز روسها در جریان تصرف شهرهای باخموت و آودیوکا نشان دادهاند بازپسگیری مناطق مذکور از آنها ناممکن یا شدیدا هزینهبر است. روسیه تمرکز میدانی خود را بر شرق اوکراین گذاشته است، زیرا گسترش دامنه تصرفات روسها در این مناطق منجر به امتیازگیری بیشتر آنها از کییف در هرگونه پیمان آتشبس یا صلح احتمالی خواهد شد. از این رو استفاده اوکراین از موشکهای دوربرد ساخت آمریکا، انگلیس و فرانسه در جنگ اوکراین منجر به تحمیل ۳ هزینه همزمان به غرب خواهد شد:
نخست تغییری در مختصات میدان نبرد در شرق اوکراین اعمال نکرده و روسها را نسبت به تصرف مناطق جدیدی از دونباس منصرف نخواهد کرد. همان نکتهای که بایدن و بلینکن نیز درباره آن دغدغه دارند.
دوم منجر به پاسخ متقابل روسها به اوکراین با استفاده از سلاحها و موشکهای متعارف یا حتی نامتعارف خواهد شد. به عبارت بهتر، هرگونه کنش اوکراینیها در این آوردگاه طبیعتا واکنشی در پی خواهد داشت!
سوم منجر به گسترش عمق جغرافیایی و استراتژیک جنگ اوکراین و به قول ولادیمیر پوتین، تغییر ماهیت این نبرد خواهد شد. این بدترین سناریوی ممکن برای اعضای پیمان آتلانتیک شمالی محسوب میشود، زیرا برخی اعضای ناتو را در گام نخست و برخی دیگر را در مراحل بعد درگیر نبرد مستقیم خواهد کرد.
همانگونه که مشاهده میشود، با ترکیب یک بازی خطرناک و بازیگرانی آماتور در غرب مواجه هستیم. بایدن و استارمر در آستانه خلق مناقشهای هستند که قدرت تحلیل تبعات آن را ندارند، چه رسد به آنکه بخواهند با عواقب و تبعات این آتشافروزی جدید مقابله کنند. آژیر خطری که امروز در ناتو به صدا درآمده، بیش از آنکه معطوف به ساختار فرسوده و مناسبات نامتوازن امنیتی در این مجموعه باشد، معلول خودبزرگ پنداری دولتهای آماتور و درک نازل آنها از فرصتها و تهدیدات گذشته، جاری و آتی در حوزه روابط بینالملل است. هزینههای بازی آتلانتیکیها با آتش را باید ملتهایی در آمریکا و اروپا تحمل کنند که طی سالهای اخیر روز به روز از سیاستمداران خود دورتر شدهاند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|