پس از وعده صادق ۲ توسط جمهوری اسلامی ایران شاهد واکنش‌های در فضای مجازی بودیم که به ذکر چند مورد خواهیم پرداخت: 

گنبد آهنین: اصنم درد نداشت، همه رو جا‌خالی دادم. 

فلاخن داوود: شیطون جا‌خالی می‌دادی رو نمی‌کردی... 

موشک هایپرسونیک: گنبد آهنینی که ازش می‌گفتند کجا بود پس؟! نکنه رفته آشغال رو بذاره دم در؟ 

رژیم اشغالگر قدس: تف توی دنیایی که عمر من قد یک شامپوی ایرانی هم نمی‌رسه. 

وعده صادق یک: وعده صادق ۲

coming soon

داعش: آقا بذارید من گردن بگیرم، خیلی وقت چیزی گردن نگرفتم. 

ستاره داوود: بنیامین نظریه نوین به حق دیوار ندبه بخوره به کمرت. 

ربع پهلوی: من قول می‌دهم دیگه دور برتون آفتابی نشم و فقط پول توی‌جیبی‌ام رو از ننه‌ام بگیرم. 

بنیامین نتانیاهو: این دفعه کارگر از سر چهارراه نیارید، اگه آوردید اول باهاش ببنید خاک‌ها رو چند متر دورتر بریزه حداقل توی عکس نیفته.

بی‌بی‌سی: موشک‌های ایران به زمین برخورد کردند. 

وزرات بهداشت رژیم اشغالگر قدس: خدا رو شکر تلافی نداشتیم، فقط چند تا اسهال، دل‌درد ساده و خودادراری که سرپایی بود و با یک پوشک حل شد.

اینترنشنال: بذارید حداقل یک سال زیر چتر این صاحب جدیدمون باشیم و تیغش بزنیم.

چیه همش فلسطین فلسطین؟ شما همین واژه فلسطین رو ببینید، نوشته میشه: Palestine... من از شما می‌پرسم. آیا اعراب اصلا P رو می‌تونن تلفظ کنن؟ نه می‌تونن؟ پس فلسطین اصلا مال اعراب نبوده! 

یا مثلا میگن اسرائیلی‌ها جوون‌های فلسطینی رو می‌کشن! چقدر ساده‌ایم ما... اصلا اسرائیلیا زبون‌شون عِبریه... عبری اصلا «ج» نداره! اینا چطوری می‌خوان جوون که با  «ج» شروع می‌شه رو بکشن؟ حالا باز بگید بچه می‌کشن یه حرفی... ولی جوون اصلا نمی‌شه! (راستی اینا ج ندارن نمی‌تونن یعنی نمی‌تونن جوج بزنن با نوشابه؟ می‌رن پیک‌نیک چیکار می‌کنن پس؟ وسط متن یهو یادم افتاد اعصابم خرد شد).

البته تقصیر خودشون نیست زبونشونه دیگه... خود ما هم خیلی حرفا‌ها رو نمی‌تونیم تلفظ کنیم! مثلا ما تو فارسی اصلا بعضی حروف چینی رو نداریم، غذا هم مارمولک با سس سویا نمی‌خوریم... خب اصلا همون بهتر که نداریم! اه اه عکس غذاشو دیدم حالم بد شد! 

برگردیم به بحث خودمون. حالا شما هی بزن گنبد آهنی اینا رو پاره کن! عربا که «پ» ندارن میگن «باره»! جهانیان هی فکر می‌کنن بار رو دوش‌شون گذاشتی. اسرائیلی‌ها هم هی میگن «فر» خوردیم مردم دنیا فکر می‌کنن شما با اینا سر شوخی رو باز کردی!

خلاصه که ول کنید این فلسطینو... اینا زبون‌شون فقط یه دونه ر داره 76 ساله می‌گن تا قدسو پس نگیریم آروم نمی‌نشینیم!

به نام خدا بسم رب النتانیاهو و یهودا 

ما جمعی از پاره‌شدگان در این سرزمین اشغال‌شده، خستگان و درماندگان در کشوری که به زور گرفته‌ایم، اکنون نمی‌دانیم کجا باید برویم. به سمت راست می‌رویم یک نفر می‌زند. به سمت چپ می‌رویم یک نفر می‌زند. از یک طرف در خیابان‌های وحشت‌زده رژیم  هم ما را می‌زنند. در سمت دیگر که خود حماس ما را می‌زند. ما خودمان کسی را نمی‌زنیم به جان عمه‌ نداشته‌مان. ما فقط ترسیده‌ایم و هر کس نزدیک‌مان می‌شود با کلاشینکف از خودمان دفاع می‌کنیم. نه شنا بلدیم که به دریا بزنیم، نه پر پرواز داریم که پرواز کنیم. اینقدر گفتیم ایران را آزاد می‌کنیم، آزاد می‌کنیم و هیچ غلطی نتوانستیم بکنیم که الان خود ایران دارد ما را آزاد می‌کند. آه! چرا هر چی نتانیاهو می‌گوید برعکس می‌شود، نمی‌دانم. تا دیروز می‌گفت همه جای ایران برای ما در دسترس است. الان برعکس شده و آنها  دست قدرت‌شان را بر سرمان کشیده‌اند. از بزرگان می‌خواهیم یک جوری قضیه را فیصله بدهند. کاش خودمان بیاییم خودمان را بترکانیم و از این زندگی پوشکی راحت شویم. همیشه فکر می‌کردم یک روزی مثل ژاپنی‌ها خودکشی کنم خیلی هم  نایس و باکلاس  است که مثل یک  سامورایی  هاراگیری کنیم. آنقدر اوضاع خراب شده که زیاد نیاز به کار خاصی هم نیست،  ایران و لبنان و یمن که دارند ما را  می‌زنند یک کوچولو موچولو آستین بالا بزنند نابودمان کرده‌اند. در این صورت هم خودمان از دست خودمان راحت می‌شویم هم کل دنیا. 

پس ای مردم  خسته!  خواهش می‌کنیم وقتی ایران حمله کرد و همه مجبور شدیم به پناهگاه‌ها برویم  بیایید یک نوع مرگ آرام را برای خودمان انتخاب کنیم مثلا  گاز سمی که درد هم  نداشته باشد منتشر کنیم و خلاص ‌شویم. اصلا مگرخودتان نمی‌گویید در کتاب‌مان آمده ایران ما را نابود می‌کند. وقتی مرده باشیم دیگر چه فرقی می‌کند به دست ایران تکه‌تکه شده باشیم یا بر اثر استنشاق گاز؟

 شاید فکر کنید این کار فایده‌ای ندارد که باید بگویم خیلی هم خوب است چون هم  فلسطینی‌ها می‌آیند به عنوان مسکن مهر از شهرک‌ها استفاده می‌کنند و برای‌مان دعا می‌کنند و هم ما زودتر از این زندگی سگی خلاص می‌شویم. 

خستگان درصدد نابودی صهیونیسم

 

- سلام دکتر

+ سلام جانم 

- اومدم ازتون تشکر کنم. 

+ برای چی، جانم؟

- من هفته قبل خدمت‌تون وقت تراپی داشتم، شما استرسم رو کامل درمان کردید.

+ شما همونی هستی که گفتی شب‌ها از ترس حمله موشکی حزب‌الله خوابت نمی‌بره؟

- بله. شما بهم توصیه کردید شب‌ها سرم رو بکنم زیر پتو.

+ آها آره یادم اومد... خب نتیجه داد؟

- عالی بود، وقتی میرم زیر پتو دیگه از هیچی نمی‌ترسم. احساس می‌کنم دست هیچکس بهم نمی‌رسه. بعد از مدت‌ها یه خواب راحت داشتم.

+ خواهش می‌کنم جانم. خب این طبیعیه. آخرین تحقیقات روانشناسی ثابت کرده که پتو کلا از نظر روانی یه حصار امن برای فرد ایجاد می‌کنه. 

- واقعا همین‌طوره. وقتی میرم زیر پتو نه از جن می‌ترسم، نه از لولوخورخوره، نه از موشک‌های حزب‌الله. احساس می‌کنم هیچ کدوم نمی‌تونن پیدام کنن.

+ البته باید دقت کنی که حتی نوک موهاتم از زیر پتو پیدا نباشه. 

- بله حواسم هست. به همه خانواده و فامیلامونم اینو توصیه کردم. الان تا آژیر قرمز می‌زنن هممون می‌ریم زیر پتو. 

فقط یه سوال، فرقی نمی‌کنه چه نوع پتویی باشه؟

+ فکر نمی‌کنم... چطور مگه؟

- آخه اخیرا ترس از حمله موشکی یمن هم پیدا کردم، گفتم نکنه نوع پتوم خوب نیست.

+ نه نگران نباش، احتمالا نوک انگشتات از پتو زده بوده بیرون. اگه خوب زیر پتو گلوله بشی اتفاقی نمی‌افته.

- ممنونم. برای موشک‌های ایران هم همین کافیه؟

+ برای اون بهتره از این لحاف‌کرسی‌های ضخیم استفاده کنی. اگه نبود دوتا پتو روی همدیگه هم جواب میده‌. 

- مطمئنین؟ نکنه یهو از پتو رد بشه!

+ نشد دیگه... ببین! تو خودت نمی‌خوای درمان بشی. اینا همه‌اش فریب ذهن ناخودآگاه خودته.

- آخه دکتر اخیرا یه موشک جدید رونمایی کردن!

+ تو فقط چشماتو ببند و با خودت بگو «تا وقتی زیر این پتو هستم هیچ چیزی به من آسیب نمی‌رسونه». متوجه شدی؟ 

- بله دکتر.

+ پس چی شد؟

- میرم زیر پتو و میگم هیچی نمی‌تونه به من آسیب برسونه. 

+ آفرین! حالا شد. بازم اگر خیلی استرس داشتی، یه تشک لاستیکی هم زیرت بنداز. بیشتر از این دیگه نمی‌تونم کمکی بهت بکنم. 

- ممنونم دکتر. از وقتی باهاتون صحبت کردم، احساس می‌کنم خیلی آروم‌ترم. 

+ خواهش می‌کنم جانم. خوشحالم که آروم شدی.

- دکتر این پتویی که خودتون زیرش قایم شدین هم خیلی جنسش خوبه، از کجا خریدین؟

+ اینو ما نخریدیم، زمان ازدواجمون واسمون کادوی پاتختی آوردن. 

- به نظر سبک و راحت میاد.

+ آره، بعضی مدل‌ها خیلی سنگینن، ولی این مخصوصا تو کوچه و خیابون موقع رفت‌وآمد اصلا اذیت نمی‌کنه. 

- یادم باشه از اینا بخرم... خب دکتر فعلا با اجازه. 

+ خدانگهدار جانم... بپا پتوت لای در گیر نکنه.

 

جمهوری اسلامی ایران پس از قاق تصور‌کردن دیده‌بان حقوق بشر سازمان ملل، اعلام کرده که عملیات شبانه پرتاب سیصد چهارصد موشک به سمت اسرائیل مشروع بوده و بر اساس ماده 51 منشور سازمان ملل متحد انجام شده است. به نظر می‌رسد پس از ابراز نگرانی‌های نامنظم  غافلگیرکننده سازمان ملل علیه اسرائیل، ایران نیز قصد غافلگیری این سازمان را دارد. در گزارش زیر سعی می‌کنیم عمده تخلف‌های ایران از تخلفات بین‌المللی را به دقت بررسی کنیم.

 

1. سرعت غیر مجاز

با توجه به رسیدن سرعت موشک‌های ایران به ۷ الی ۹ ماخ، این موشک‌ها محدودیت حداکثر سرعت مجاز برابر ۶۰ کیلومتر بر ساعت را زیرپا گذاشته‌اند.

 

2. سبقت غیر مجاز

همانطور که در فیلم‌ها به صورت واضح و غیر قابل کتمانی دیده شد، موشک‌های فتاح ترافیک موشکی را با سبقت مجاز پشت سر گذاشته‌اند که این تخلف بسیار مشخصی است.

 

3. انحراف به چپ

متاسفانه تمام موشک‌های ایران به سمت غرب که سمت چپ حساب می‌شود شلیک شدند! در حالی که در آیین‌نامه صراحتا قید شده تنها شلیک موشک به سمت شرق که سمت راست محسوب می‌شود مجاز است.

 

4. عدم توجه به محل عبور حیوانات وحشی

موشک‌های ایران بدون توجه به هشدار محل عبور حیوانات وحشی، باعث آسیب به تعداد زیادی کفتار، شغال و سگ هار شده‌اند.

 

5. پرتاب زباله به بیرون از خودرو

موشک‌های ایران با جداسازی بوستر و پرتاب آن به بیرون این قانون را نیز مانند سایر قوانین زیر پا می‌گذارند.

 

6. حرکت مارپیچ

متاسفانه سر جنگی موشک‌های ایران در زمان اصابت موشک‌های پدافندی گنبد آهنین و پیکان با انجام حرکات مارپیچ، قانون‌شکنی کرده و مانع رهگیری خود توسط سامانه‌های یاد شده می‌شوند.

 

7. حمل بار بیش از ظرفیت مجاز

هر کدام از موشک‌ها با انجام چالش نه به وانت، حدود ۵۰۰ تن مواد منفجره حمل کردند که به وضوح مستوجب اعمال قانون و انتقال به پارکینگ است.

 

8. نداشتن پلاک جلو و عقب

پس از بررسی دقیق کلیه دوربین‌های راهور، متوجه شدیم که کلیه موشک‌ها فاقد پلاک شهربانی بوده و تنها به درج عباراتی نظیر «اسرائیل باید از روی نقشه پاک شود» و «قطعا سننتصر» و... بسنده کردند.

 

9. نداشتن آج مناسب در سطح اتکای لاستیک

آج مناسب لاستیک یکی از الزاماتی است که متاسفانه توسط بسیاری از وسایل نقلیه نادیده گرفته می‌شود. موشک‌های ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و هیچ‌گونه آج لاستیکی نداشتند.

 

10. دودزایی

عدم انجام تنظیم و تعمیرات به‌موقع باعث شده بود که دود قرمز رنگی از موشک‌ها به چشم بیاید. دودی که آسمان شب تل‌آویو را مثل روز روشن کرده بود.

 

11. عدم پرداخت عوارض آزادراهی

موشک‌های ایران از آزادراه‌های زیادی نظیر تبریز - زنجان، کرج - قزوین، شیراز - اصفهان، بروجرد - خرم آباد و... عبور کردند و متاسفانه هزینه عوارض این بزرگراه‌ها تا این لحظه وصول نشده است.

 

این سازمان ضمن محکوم‌کردن تخلفات بی‌شمار ایران از آن سازمان خواستار برقراری اشد مجازات و ارسال پوشک‌های بشردوستانه برای شهروندان اسرائیل است.

 

چند نفر به یه نفر؟

ما سربازان غیور اسرائیل بعد از تحمل طنزهای ساخته شده در خصوص پوشک و ادوات پیشگیری از ضربه ملایم مغزی، نفخ، قولنج و قس علی‌هذاالامراض، بیانیه خود را به شرح زیر اعلام می‌داریم:

رژیم ایران بر خلاف رویه قبلی که از چند روز قبل حمله خود را اطلاع‌رسانی می‌نمود تا آبروی ما را ببرد، این بار بد عهدی کرده و ما را با خاک یکسان نمود. از خدا پنهان نیست، ما با اعتماد به این اخلاق پهلوانی بچه‌های پادگان را بدون پوشک خوابانده بودیم که بیدار شدن ناگهانی، اوضاع را خیط کرد. این حمله آنقدر ناجوانمردانه بود که حتی پتو و چادری که دور پای بچه‌ها پیچیده بودیم افاقه نکرد. ما ضمن حفظ پرستیژ جدی خود اعلام می‌کنیم خدا آن روز را برای دشمنش هم نیاورد. ما فرماندهان، شب گذشته ضمن جمع‌کردن کار‌خرابی‌ سربازان که همه جا را به نجس نکشند، از یک طرف میهمان ناخوانده داشتیم، از طرفی هم نور موشک‌ها عین چی همه جا را روشن کرده بود و توی معذوریت بودیم. 

ما مقتدرانه همه طنزهای ساخته شده در خصوص گنبد آهنین را رد می‌کنیم. این روزها گنبد کمی کسالت داشت و دانه درشت‌ها را رد می‌کرد که مال تعمیرات چند روز اخیر است. روی‌مان به دیوار، سوراخ‌هایش مثل سیفون کثیف شده بود که با لوله 9 متری بازشان کردیم. ای‌کاش می‌گذاشتیم جرم‌ها بماند و به صورت طبیعی یک خاصیتی داشته باشد. 

ما ارتش قدرتمند اسرائیل با انتشار این بیانیه، ضمن گله‌گذاری از آمریکا که ظاهرا خوابش از ما سنگین‌تر است، از ایران و یمن و لبنان و عراق می‌پرسیم چند نفر به یک نفر داداش؟ تعداد موشک‌ها آنقدر زیاد بود که نمی‌دانستیم کی به کی است. در نهایت، ارتش با یک حرکت خلاقانه به اسم مخففی دست پیدا کرد که شد «لعیا.» همیشه می‌گویند در محدودیت آدم رشد می‌کند. ما با صدای رسا و بلند اعلام می‌کنیم حاضریم این اسم را با قیمت مناسب به مقاومت بفروشیم.

در پایان، اگر این نتانیاهو یک روز بگذارد ما کپه مرگ‌مان را راحت روی زمین بگذاریم، فکرمان هم کار می‌کند و تلافی می‌کنیم. اصلا اگر خواستید این کودن را هم معامله می‌کنیم. خبر از شما.

ارتش غیور نیروهای سر تا پا ایربگ اسرائیل

 

آغلی با نام اسرائیل را من می‌زنم

مختصاتش را گرفتم، موشک نقطه‌زنم

 

نیم قرنی هست پی‌درپی شکوفا می‌شوم 

فجر و زلزال و فلق، از میوه‌های بهمنم

 

کم‌کَمک من پا گرفتم، قد کشیدم این هوا

کارِ دستان سپاه و ارتش این میهنم 

 

راه افتادم از ایران سمت تو با اقتدار

تا تمام هیبت توخالیت را بشکنم

 

واقعا عالیست این بالا شکوه شهرها

شاهد شادی هر لحظه به کوی و برزنم 

 

شادی مردم به وجد آورده من را توی جَو

من هم این جا شادم این هم تق‌وتق بشکنم

 

گنبدت را می‌کنم سرویس از شصتاد جا

کاغذی گنبد ببین که موشک روئین‌تنم 

 

دست‌های هرچه شیطان گرچه اینجا پشت توست

ریشه‌ات را پیچک بی‌‌بته شخصا می‌کنم

• همه‌چیز را می‌خواهم بخورم؛ حتی واژه «همه‌چیز» را!

هیولا «لویاتان»

• اواه خااااک عالم! بکوش نگاهت به عظمت تله‌‌تنشِ لویاتان باشد، نه به آن اسمش‌را نَبَرها!

«آندره ژید» خطاب به «دکارت» هنگامی که دارد موشک‌هایش را برق می‌اندازد.

• موشک افیون توده‌هاست! بگذارش زمین ای معتاد متجاهر!

«مارکس» خطاب به «دکارت» هنگامی که می‌خواهد کُرک‌و‌پشم لویاتان را به باد بدهد تا با رفیق‌هایش دورهم بخندند.

• یافتم! یافتم! ببین چه جیز است!

«ارشمیدس» هنگامی که دارد بسته‌ای را که «آندره ژید» به او داده ‌است، به «دکارت» نشان می‌دهد.

• ماست‌خوری ملامینی که من را نکُشد... ماست‌خوری ملامین آخه؟! این ترس دارد جوجو؟!

«نیچه» خطاب به «ارشمیدس»

• سخت است با بغض بسته‌بندی کنی، با خنده بندازش در مستراح!

«چارلی چاپلین» خطاب به «ارشمیدس»

• ببین! موشک می‌زنم، پس هستم! اُفتاااااااد؟

«دکارت» خطاب به «آندره ژید»

 

صد باد صبا اینجا با سلسله می‌رقصند

با خوردن هر موشک بر دشمن صهیونی

 

 

دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد

شاید به جنگ صهیون فرهاد رفته باشد

 

 

بر قلب صهیونیست بزن موشک ای سپاه

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

 

 

 به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

چو نیست گنبد سالم تکان دهم تن لش را

 

 

 

چند روزی قفسی ساخته‌ام از بدنم

موشکی آمد و جر داده تمام دهنم

 

 

ای عاشقان ای عاشقان دل را چراغانی کنید

حیفا و اسرائیل را با بمب نورانی کنید

 

 

آن دود که از سوزِ جگر بر سر ما رفت

افسوس ندانست که فتاح کجا رفت

 

 

پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش

موشک قائم و فتاح بزن بر سرشان!

 

***

ضرب المثل خواهد شد این رگبارِ موشک 

در نسل امروز و پس از اینها بلاشک

 

از گربه ایران به موش صهیونیستی

شیر آمده  نعره‌کشان، دارید پوشک؟

 

***