|
«وطن امروز» از شیوه کار کلاهبرداران در فضای مجازی گزارش میدهد
بازی پانزی
روشهای شناسایی طرحهای پانزی در دنیای ارزهای دیجیتال
گروه اقتصادی: طرحهای پانزی، نوعی سرمایهگذاری فریبکارانه هستند که در آن افراد سودجو با استفاده از ترفندهای خاص، به سرمایهگذاران خود وعده سودهای غیرعادی و بالاتر نسبت به سایر طرحهای اقتصادی میدهند. این سودها معمولا از پول سرمایهگذاران جدید یا حتی از سرمایه خود سرمایهگذاران تأمین میشود و هیچگونه فعالیت اقتصادی واقعی پشت آن نیست.
* ویژگیها و نحوه عملکرد پانزیها
در واقع، این روش یک نوع کلاهبرداری سرمایهگذاری است که عایدیها را از پولهای سرمایهگذاری شده یا پولهایی که از سوی سرمایهگذاران بعدی وارد میشود، تأمین میکند. به جای اینکه سودها از فعالیتهای اقتصادی واقعی حاصل شود، این طرحها معمولا از سیستمهای جذب سرمایهگذاری چندسطحی مانند سایتهای هایپ، شرطبندی و سیستمهای هرمی که وعدههای سودهای نجومی میدهند، بهره میبرند. در نهایت، سرمایهگذاران در این نوع طرحها جز زیان چیزی به دست نمیآورند.
این نوع طرحها که پیشتر به نام ماتریسی یا هرمی شناخته میشدند، امروز تغییر چهره دادهاند و از طریق فضای مجازی مخاطب جذب میکنند. نکته مهمی که باید درباره این نوع طرحها بدانیم، این است سودهایی که در این طرحها تبلیغ میشود، تنها به دلیل وجود یک جریان مداوم و رو به افزایش پول از سوی سرمایهگذاران جدید، بهصورت موقت پایدار است و خیلی زود این پروژهها به سمت نابودی میروند و هیچگونه راه فراری از زیان در آنها وجود ندارد و تنها افرادی که در ابتدای چرخه قرار دارند و این کلاهبرداری را به وجود آوردهاند، از این سودها منتفع میشوند.
پس با روند موجود، طرحهای پانزی نهتنها به سرمایهگذاران آسیب میزنند، بلکه موجب ایجاد بیاعتمادی در بازارهای مالی نیز میشوند. آگاهی از این نوع کلاهبرداریها و شناخت نشانههای آنها میتواند به افراد کمک کند تا از سرمایهگذاری در این طرحهای فریبکارانه جلوگیری شود.
* گول تبلیغات پانزیها در کانالهای پرطرفدار را نخورید
مهم است بدانید که سرنوشت این سیستمها فروپاشی است. سودهای واقعی این طرحها (اگر اصلا سودی در کار باشد) کمتر از مقدار پرداختی سرمایهگذاران است. این سیستمها معمولا قبل از اینکه دچار فروپاشی شوند، بهوسیله مراجع قانونی متوقف میشوند، زیرا مشکوک به فعالیتهای غیرقانونی هستند و ممکن است اسناد اعتباری ثبتنشدهای را به فروش برسانند که این موضوع سرمایهگذاران بیشتری را درگیر میکند. در نتیجه، توجه مراجع قانونی به این طرحها جلب میشود و در نهایت در بیشتر طرحهای پانزی پیش از پایان اهداف این افراد، طرح آنها به سوی نابودی زودهنگام خواهد رفت.
* نمونههای داخلی کلاهبرداریهای پانزی
از جمله شرکتهایی که در ایران برای نخستین بار اقدام به کلاهبرداری کردند، میتوان به گلدکوئیست و گلدماین و در دهه اخیر به سوئیسکش و یونیفاندز اشاره کرد و هنوز کسانی هستند که به یاد میآورند در سال ۱۳۸۶، تقریبا ۱۶۰ نفر از عوامل اصلی و فعالان این شرکتها در تهران دستگیر و به رد مال محکوم شدند.
* روشهای شناسایی طرحهای پانزی در دنیای ارزهای دیجیتال
پلیس فتا بارها اعلام کرده با وجود پتانسیلهای مثبت ارزهای دیجیتال، این فضا میتواند به ابزاری برای کلاهبرداران تبدیل شود تا با ترفندهای پانزی، سودهای کلانی به جیب بزنند. در زمینه ارزهای دیجیتال نیازی به باز کردن حساب بانکی نیست و تنها با یک شمارهحساب الکترونیکی میتوان پول را از هر نقطهای جذب کرد. همچنین رهگیری تراکنشهای دیجیتال نسبت به تراکنشهای سنتی دشوارتر است و هویت طراحان این طرحها معمولا ناشناس باقی میماند که این امر ریسک سرمایهگذاری دیجیتال را افزایش میدهد.
* آیا ارزهای دیجیتال طرح پانزی هستند؟
ارزهای دیجیتال معروف مانند بیتکوین، اتریوم، لایتکوین و دوجکوین به خودی خود طرح پانزی نیستند اما برخی افراد سودجو از این فضا سوءاستفاده کرده و طرحهای پانزی خود را در قالب ارزهای دیجیتال به سرمایهگذاران ارائه میدهند و آنها را در دام میاندازند.
متأسفانه با گسترش شبکههای مجازی، روشهای کلاهبرداری و طرحهای پانزی روزبهروز قویتر و گستردهتر میشوند. حتی برخی اساتید دانشگاه و افراد فرهیخته نیز ممکن است با وجود تحقیقهای اولیه، در دام وسوسههای سودهای کلان بیفتند.
بنابراین لازم است مردم همواره احتیاط کنند و دقت نظر ویژهای در سرمایهگذاری داشته باشند تا از آسیبهای کلاهبرداران دور بمانند. مدیریت هوشمندانه سرمایه و آگاهی از خطرات موجود میتواند به حفظ سرمایه و جلوگیری از زیانهای مالی کمک کند.
* نکته مهم در سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
سرمایهگذاری در هر پلتفرم، بویژه در صنعت ارزهای دیجیتال، نیازمند دقت و احتیاط است. در این حوزه ریسکهای متعددی وجود دارد که یکی از آنها کلاهبرداری است. برخی شرکتها و وبسایتها به نام ارائه خدمات مرتبط با ارزهای دیجیتال، ممکن است اهداف کلاهبردارانه داشته باشند، بنابراین اگر قصد سرمایهگذاری یا همکاری با شرکتهایی نظیر اوربیت نتورک یا سایر شرکتهای با پسوند نتورک را دارید، حتما باید با دقت و مطالعه کافی از اعتبار و صحت آنها اطمینان حاصل کنید.
* اوربیت نتورک؛ طرحی پانزی که موجب زیان برخی سرمایهگذاران ایرانی شد
به عنوان مثال، برای پانزیها میتوان گفت اوربیت نتورک برای طرح پانزی خود در ایران به راهحلهای نرمافزاری برای مبادله و پردازش پرداخت و همچنین برای رسیدن به اهداف خود خرید ارزهای دیجیتال را به سرمایهگذاران ارائه کرد. این معاملات بر بستر داراییهای دیجیتال انجام میشد. اما سوال این است: آیا این شرکت واقعا معتبر و قانونی بود؟
یک پروژه معتبر باید دارای نقشه راه دقیق، تیم توسعه قوی و حامیان معتبر باشد اما اوربیتنتورک فاقد این ویژگیها بود. عملکرد مشخصی از این شرکت وجود نداشت و توضیحات موجود در وبسایت آن پر از ابهام بود. به یاد داشته باشید سرمایهپذیری که اطلاعات کمی از خود به اشتراک گذاشته و هیچ مبنای قانونی و معتبری نداشته باشد، زنگ خطر بزرگی برای سرمایهگذاری است.
* عدم وجود مجوز و نمایندگی شرکتهای پانزی در کشور
با توجه به اینکه این شرکت هیچ دارایی، نمایندگی یا مجوزی در کشور ما نداشت، سرمایهگذاران باید توجه میکردند و تمام جوانب را میسنجیدند. این شرکت با هدف فریب سرمایهگذاران فعالیت خود را در ایران آغاز کرد و سپس به طور ناگهانی ناپدید شد که منجر به از دست رفتن سرمایه بسیاری از ایرانیان در سالهای اخیر شد. بنابراین اگر قصد سرمایهگذاری در اوربیت نتورک یا نتورکهای مشابه را دارید، حتما همه جوانب را با دقت بررسی کنید. با در نظر گرفتن موارد گفته شده، باز هم اگر به هر دلیلی بر سرمایهگذاری در این پلتفرم اصرار دارید، حداقل مقدار کمی از سرمایه خود را در این نوع شرکتها سرمایهگذاری کنید. این کار میتواند از خسارت جدی به سرمایه شما در صورت کلاهبرداری اینگونه نتورکها جلوگیری کند.
* لکسون؛ نمونهای دیگر از شرکتهای پانزی
شرکت لکسون نتورک نیز از دسته پلتفرمهای پانزی بود که با وجود شواهدی که احتمال اسکم بودن سایت را تأیید میکرد، از جمله ناشناس بودن افراد پشت پرده این سایت و اینکه مدیرعامل یا سایر اعضای تیم این پلتفرم شناختهشده نبودند، سرمایههای برخی ایرانیان را نابود کرد.
* هشدار درباره تبلیغات شرکتهای پانزی
مبلغان شرکتهای پانزی معمولا شامل بازیگران، اینفلوئنسرها، بلاگرها یا ورزشکاران سطح پایینی هستند که برای خواندن متون جلوی دوربین مبلغی ناچیز دریافت میکنند. با نگاهی به نحوه تبلیغات این شرکتها، متوجه میشویم که در بسیاری از ویدئوها و تبلیغات، افرادی حضور دارند که کاربران را به سرمایهگذاری تشویق میکنند. این افراد به وضوح همان بازیگران و دوبلورهایی هستند که برای خواندن هر متن در مقابل دوربین حاضر میشوند.
* نشانههای کلاهبرداری
شواهد گفته شده نشاندهنده وجود نقاط تاریک و نامشخص درباره این پروژههاست. بنابراین قبل از هرگونه سرمایهگذاری، توصیه میشود تحقیقات دقیقی انجام دهید و از صحت و اعتبار هر پروژه و شرکتی که قصد همکاری با آن را دارید، اطمینان حاصل کنید. به عنوان نمونه دیگر، سال گذشته شرکتی به نام لکسون (یا لاکسون) پروژهای بود که با وجود اینکه تمام نشانههای گفته شده را داشت ولی باز هم برخی هموطنان به این شرکت اعتماد کردند و بخشی از اموال خود را از دست دادند، در حالی که مسؤولان این سایت هم ادعای قانونی بودن و داشتن شماره ثبت برای آن را مطرح میکنند. حتی اگر شماره ثبت صحیح باشد، این موضوع به معنای تأیید اعتبار پروژه نیست و تنها نشاندهنده وجود ثبت آن در سیستم ثبتی است. همچنین زمینههای فعالیتی که برای این شرکت به ثبت رسیده بود، با نوع فعالیتی که در ثبت این پلتفرم سرمایهگذاری ادعا میشد، مطابقت نداشت. این موضوع میتوانست نکتهای برای عدم اعتماد باشد.
* عکس مجوز ثبت
به گواهی ثبتشده در سایت توجه داشته باشید که این سایت وابسته به وزارت خارجه آمریکا نیست و مجوز آپلود شده در سایت، مربوط به واحد دولتی تجارت ایالت نیویورک، آن هم بخش شرکتها است. به طور کلی، پیش از هرگونه سرمایهگذاری در این پروژهها، توصیه میشود تحقیقات و بررسیهای دقیقی انجام دهید و فقط به اطلاعات غیررسمی و نامعتبر سایت اکتفا نکنید. در صورت وجود کوچکترین مشکلی، بهتر است از سرمایهگذاری در آنها خودداری کنید، چرا که برای بازپسگیری سرمایه شما در کشور ما هیچ ابزار قانونی وجود ندارد.
* نمونههایی از کلاهبرداریهای پانزی در تهران
فروشگاههایی نظیر کوروش کمپانی و موبایل موسوی که به نام موبایل استقلال نیز شناخته میشد، مثالهایی از پانزیهاست که در محیطهای واقعی با ترفندهایی ابتدا اعتماد مردم را جلب کردند و سپس اموال آنها را ربودند. به عنوان مثال فروشگاه موسوی که حامی باشگاه استقلال تهران بود در سالهای اخیر گوشیهای آیفون را با قیمتهای غیرقابل باور و تقریبا نصف قیمت واقعی به فروش گذاشت. این فروشگاه با وعده عرضه آیفون ۱۳ با قیمت پایینتر از بازار و تبلیغات گسترده از جمله با حضور بازیگران سینما، خوانندگان و ورزشکاران، به جذب مشتریان پرداخت.
* شباهت با سناریوی کوروش کمپانی
تبلیغات این فروشگاه بهسرعت توجهها را جلب کرد، بویژه اینکه زمان زیادی از جنجال کوروش کمپانی نمیگذشت. این شرکت با پیشفروش آیفونهای ۲۰ میلیون تومانی، موجب خسارتهای مالی زیادی به مردم شد. فروشگاه موبایل موسوی هیچگونه مجوزی برای واردات گوشی موبایل نداشت و شواهد نشان میدهد ادعاهای مدیر این کسبوکار درباره واردات مستقیم آیفون به کشور کاملا کذب بود.
* هشدار انجمن واردکنندگان موبایل
از بهمن ۱۴۰۲ زنگ خطر فعالیت فروشگاههای موسوی به صدا درآمد و انجمن واردکنندگان موبایل به باشگاه استقلال هشدار داد. آنها اعلام کردند اسپانسر باشگاه استقلال در شهرستان آمل (آقای موسوی) همان رویه پیشفروش و فروش گوشی زیر قیمت بازار را در پیش گرفته است. این هشدار به منظور جلوگیری از لطمه به اعتبار باشگاه استقلال داده شد.
* مسدود شدن صفحه اینستاگرام و پیگیری قانونی
در ۱۰ اسفند ۱۴۰۲، صفحه اینستاگرام این فروشگاه که تعداد زیادی دنبالکننده داشت، بهطور ناگهانی از دسترس خارج شد؛ این اتفاق مشابه آنچه برای کوروش کمپانی پس از فرار مدیر آن از کشور رخ داد، بود و فروش آنلاین کالا برای فروشگاه موبایل موسوی نیز عملا غیرممکن شد.
این حادثه نشاندهنده اهمیت آگاهی و دقت در سرمایهگذاری و خرید از فروشگاههای آنلاین است. با توجه به تجربیات تلخ قبلی، ضروری است مردم از هرگونه شرکت و فروشگاهی که شواهد کلاهبرداری در آنها وجود دارد، فاصله بگیرند و پیش از هرگونه اقدام مالی، تحقیقات دقیقی انجام دهند.
* نکات مهم برای جلوگیری از افتادن در دام طرحهای پانزی
1- تحقیق و بررسی دقیق
قبل از سرمایهگذاری، درباره اعتبار و سابقه شرکت یا پلتفرم مورد نظر تحقیق کنید. به اطلاعات موجود در وبسایت رسمی و نظرات کاربران توجه کنید.
2- بررسی مجوزها و مدارک قانونی
اطمینان حاصل کنید شرکت مورد نظر دارای مجوزهای لازم از مراجع قانونی است. از صحت شماره ثبت و مجوزها آگاه شوید.
3- مراقب وعدههای سود غیرواقعی باشید
اگر شرکتی وعده سودهای بالاتر از حد معمول و بدون ریسک را میدهد، این میتواند نشانهای از کلاهبرداری باشد. به یاد داشته باشید هیچ سرمایهگذاریای بدون ریسک نیست.
4- به شفافیت اطلاعات توجه کنید
یک شرکت معتبر باید اطلاعات واضحی درباره تیم مدیریتی، ساختار و نحوه عملکرد خود ارائه دهد. اگر اطلاعات مبهم یا ناقص باشد، باید محتاط باشید.
5- احساساتتان را کنترل کنید
کلاهبرداران معمولا از احساسات برای جذب سرمایهگذاران استفاده میکنند. اگر تحت فشار یا هیجان قرار گرفتید، قبل از تصمیمگیری به آرامش فکر کنید.
6- بررسی نظرات و تجربیات دیگران
نظرات و تجربیات دیگر سرمایهگذاران را مطالعه کنید. اگر افراد زیادی از یک پلتفرم شکایت کردهاند، بهتر است از سرمایهگذاری در آن خودداری کنید.
7- مراقب تبلیغات فریبنده باشید
تبلیغاتی که بهطور غیرمعمول جذاب و وسوسهکننده هستند، معمولا باید مورد شک و تردید قرار گیرند. به سلبریتیها و افراد مشهور به عنوان تأییدکنندههای مشروعیت یک پروژه اطمینان نکنید.
8- پایش فعالیتهای مالی
هرگونه فعالیت مالی و جریانهای ورودی و خروجی پول خود را به دقت زیر نظر داشته باشید. اگر متوجه شدید اطلاعات مالی شفاف نیست، باید نگرانی خود را افزایش دهید.
9- گزارشدهی به مراجع قانونی
اگر مشکوک به یک طرح پانزی هستید، حتما آن را به مراجع قانونی گزارش دهید. این کار میتواند به جلوگیری از کلاهبرداریهای بیشتر کمک کند.
10- آموزش و آگاهی
با مطالعه و یادگیری درباره روشهای متداول کلاهبرداری و طرحهای پانزی، آگاهی خود را افزایش دهید و توانایی شناسایی آنها را در خود تقویت کنید.
با رعایت این نکات و احتیاطهای لازم، میتوانید از افتادن در دام طرحهای پانزی در فضای مجازی جلوگیری کنید و سرمایه خود را در امنیت نگه دارید.
***
الگوی کلاهبرداری پامپ و دامپ در بازار ارزهای دیجیتال
کلاهبرداری پامپ و دامپ یکی از رایجترین شیوههای کلاهبرداری در بازار ارزهای دیجیتال است. بهطور ساده، پامپ و دامپ به افزایش و کاهش قیمت یک ارز دیجیتال بهوسیله یک گروه از افراد گفته میشود که با خرید یا فروش مقادیر بالایی از آن ارز، قیمت را دستکاری میکنند. این الگوی غیرقانونی و تقلبی در فضای ارزهای دیجیتال رایج است و نبود قوانین و مقررات نظارتی موثر، به کلاهبرداران این امکان را میدهد که به راحتی از این روش برای سودجویی استفاده کنند.
پامپ و دامپ نهتنها به سرمایهگذاران آسیب میزند، بلکه به اعتبار کل بازار ارزهای دیجیتال نیز لطمه میزند. آگاهی از این نوع کلاهبرداریها و شناخت نشانههای آنها میتواند به افراد کمک کند تا از سرمایهگذاری در طرحهای فریبکارانه جلوگیری و امنیت مالی خود را حفظ کنند.
* خطرات الگوی کلاهبرداری پامپ و دامپ
فضای دیجیتال برای سرمایهگذاری و معاملهگری، محیطی مناسب برای فعالیت کلاهبرداران فراهم کرده است. بازار ارزهای دیجیتال به عنوان یکی از مستعدترین فضاها برای کلاهبرداری، بویژه با استفاده از الگوی پامپ و دامپ، شناخته میشود.
این الگوی کلاهبرداری شامل دستکاری و تحریف بازار با هدف کسب سود توسط یک گروه خاص است. مراحل این فرآیند بهطور کلی شامل خرید یک دارایی، تبلیغ پتانسیلهای تکنیکال آن برای جذب سرمایهگذاران بیشتر و در نهایت فروش دارایی با قیمت بالاتر است.
افرادی که توانایی تحریف نظرات گروهی را دارند و شرافت ندارند، میتوانند به راحتی این کلاهبرداری را انجام دهند. در برخی موارد، حتی صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ نیز از این الگوی کلاهبرداری در مقیاس وسیع استفاده میکنند. آنها با تبلیغات گسترده از طریق رسانههای تحت کنترل خود، به تحرک در بازار و ایجاد شورت و لانگ روی آینده کشور میپردازند.
* چگونه پامپ و دامپرها را شناسایی کنیم؟
شناسایی طرحهای پامپ و دامپ نیازمند دقت و توجه خاصی است، بویژه درباره پروژهها و ارزهای دیجیتالی که توسط افراد ناشناس یا حتی سلبریتیهای دارای میلیونها فالوئر در شبکههای اجتماعی معرفی میشوند. در اینجا چند نکته کلیدی برای شناسایی پامپ و دامپرها ارائه میشود:
۱- تحقیق درباره پروژهها
قبل از سرمایهگذاری، تحقیقات جامعتری درباره رمزارز تبلیغشده انجام دهید. از منابع معتبر و کارشناسان حوزه ارزهای دیجیتال استفاده کنید تا اطلاعات دقیقتری درباره اعتبار و پتانسیل پروژه به دست آورید.
۲- بررسی رزومه تیم پشت پروژه
هر زمان با تبلیغاتی جذاب روبهرو شدید، وعدههای فریبنده آنها را کنار گذاشته و به بررسی رزومه و سابقه تیم توسعهدهنده بپردازید. یک تیم معتبر باید دارای تجربه و سوابق مثبت در صنعت ارزهای دیجیتال باشد.
۳- تحلیل فنی پروژه
گام بعدی در شناسایی پامپ و دامپ، بررسی جنبههای فنی پروژه است. با استفاده از روشهای تحلیل فاندامنتال، ارزش واقعی پروژه را ارزیابی کنید و از شاخصهای اقتصادی معتبر برای تخمین ارزش پروژه در آینده بهرهبرداری کنید.
۴- بررسی حجم معاملات
حجم معاملات یکی از معیارهای کلیدی برای شناسایی پامپ و دامپ است. این شاخص به شما کمک میکند تا روندهای قیمتی و فعالیتهای غیرعادی در بازار را شناسایی کنید. در کنار دیگر عوامل، حجم معاملات را بهدقت زیر نظر داشته باشید.
* قوانین ضد پامپ و دامپ در بازارهای مالی
در بازارهای سهام سنتی، فعالیتهای پامپ و دامپ تحت نظارت قرار دارند و به شدت ممنوع هستند. این رفتارها معمولا مشمول جریمههای مالی و حتی مجازات زندان میشوند. به عنوان مثال، در اسپانیا، کمیسیون ملی بورس و اوراق بهادار (CNMV) آن به دقت بر این نوع فعالیتها نظارت میکند. با این حال، قوانین موجود بهطور خاص برای بازارهای سنتی طراحی شدهاند و ارزهای دیجیتال هنوز از این چارچوب خارج هستند. به دلیل ذات پویا و غیرقابل پیشبینی رمزارزها، این قوانین بهراحتی نمیتوانند بر آنها اعمال شوند.
* تفاوت بین پامپ و دامپ و طرحهای پانزی
طرحهای پانزی معمولا وعدههای بازدهی بسیار خاص و جذاب را ارائه میدهند و ممکن است شامل سوابق جعلی باشند که نشاندهنده بازدهی ثابت و منسجم هستند. در مقابل، طرحهای واقعی معمولا بازدهی متغیر و غیرقابل پیشبینی دارند و با خطرات زیادی همراه هستند. بنابراین برای شناسایی یک پامپ و دامپ، بررسی دقیق بازدهی و عملکرد پروژه ضروری است. در صورت وجود شواهدی از فعالیتهای پامپ و دامپ، به این پروژهها اعتماد نکنید و به جای آن در پروژههایی باسابقه و عملکرد معتبر سرمایهگذاری کنید.
* هشدار درباره خطرات پامپ و دامپ
به عنوان یک روزنامه، هدف ما معرفی افرادی است که از این ترفندها برای سودجویی استفاده میکنند. معامله با این روشها ریسک بالایی دارد و ممکن است منجر به از دست رفتن کامل سرمایه شود.
اگر با وجود آگاهی از غیرقانونی بودن یک پیشنهاد سرمایهگذاری، به فعالیت در آن ادامه دهید، مسؤولیت عواقب آن بر عهده شماست. آگاهی و احتیاط در سرمایهگذاری، کلید حفظ سرمایه و موفقیت در بازارهای مالی است.
ارسال به دوستان
درباره اندرو گارفیلد، بازیگر مشهور هالیوود و حمایتش از مردم غزه
قلبها برای فلسطین
گروه فرهنگ و هنر: اندرو گارفیلد، بازیگر نقش مرد عنکبوتی، در جریان حضورش در یک برنامه در نیویورک، از مردم خواست قلبها و انرژی خود را صرف حمایت از مردم فلسطین در غزه کنند. این بازیگر هالیوودی که اخیرا زمزمههایی از همکاری او با مارتین اسکورسیزی در فیلم «زندگی عیسی» شنیده شده و در کنار فلورنس پیو، فیلم عاشقانه «ما در زمان زندگی میکنیم» به کارگردانی جان کرولی را آماده اکران دارد، در جریان ضبط پادکست «شاد غمگین گیج» به میزبان خود جاش هوروویتز گفت «باید قلبها و انرژیمان را برای فلسطینیهای غزه بگذاریم». گارفیلد ۴۱ ساله که نامزدی جایزه امی برای سریال «زیر پرچم بهشت» را در کارنامه دارد، با بازی در ۳ فیلم ابرقهرمانی «مرد عنکبوتی: شگفتانگیز1» (۲۰۱۲)، «مرد عنکبوتی: شگفتانگیز ۲» (۲۰۱۴) و «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (۲۰۲۱) به شهرت دست یافت و توانست توجهات جهانی را به سوی خود جلب کند.
اظهارات این بازیگر برنده گلدنگلوب درباره غزه با تشویق گسترده حضار برنامه مواجه شد و ویدئوی این بخش از این پادکست در فضای مجازی بهطور گسترده انتشار یافت. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس، هفتم اکتبر ٢٠٢٣ در پاسخ به 8 دهه اشغال فلسطین و ۲ دهه محاصره غزه و زندان و شکنجه هزاران فلسطینی، عملیات نظامی «توفان الاقصی» را علیه رژیم اسرائیل آغاز کرد.
این اظهارات در حالی است که این بازیگر مطرح و مشهور سینمای هالیوود پیش از این در فیلم بسیار مشهور «شبکه اجتماعی» بازی کرده بود. گارفیلد کاریزماتیک و خوشتیپ بود و میدانست چگونه جلوی دوربین رفتار کند. با این حال، وی هرگز در قید و بند نقشهای اصلی و مردان معمولی قرار نگرفت. علایقش او را مانند کالین فارل یا جود لاو، از کانون توجه اصلی هالیوود دور کرد و سعی او این بود که محدودیتهای خود را زیر پا بگذارد. گارفیلد سال ۲۰۲۱ در ۳ فیلم «جریان اصلی»، «چشمان تامی فی» و «تیک تیک بوم» در نقش اصلی بازی کرد که آخرین مورد توجههای زیادی را به خود جلب کرد و احتمالا جوایز زیادی را برای اجرایش در نقش آهنگسازی به نام جاناتان لارسون برای او به ارمغان آورد.
گارفیلد اساسا از آن دست بازیگرانی است که در انتخاب نقشهایش ریسکپذیر است و با دل و جرأت دست به انتخاب آثارش میزند؛ رفتاری که با موضعش پیرامون جنایاتی که در فلسطین و غزه رخ میدهد، ثابت کرد این مدل رفتاری محدود به رفتارهای حرفهای و کاری نیست و اساسا در زندگیاش نیز بدون محاسبه و منفعتطلبی دست به انتخاب میزند. او بهتر از هر هنرمندی دیگر میداند شاید این اظهارنظرها برای وی و آینده کاریاش از سوی باندها و جریانهای مرتبط با رژیم صهیونیستی در سینمای هالیوود مشکل ایجاد کند اما همانند انتخاب نقشهایش عافیتطلبی نمیکند و همانند هر انسان آزادهای از جنایات انجامشده در غزه اظهار تاسف میکند.
او از انتخابهای بزرگ و غیرعادی خجالت نمیکشد، انتخابهایی که بسیاری از مخاطبان ممکن است آنها را عجیب و غریب یا نامرتبط بدانند. برخی ممکن است روش و سبک وی را دوست نداشته باشند اما به هر حال، هیچ کس هرگز نمیتواند کار او را بر این اساس مورد انتقاد قرار دهد و او به هیچ وجه در هر پروژهای که به او پیشنهاد شود بازی نمیکند. این تعهد شدید اغلب نتیجه کاملا ویژهای رقم میزند و حالا زمان آن رسیده است که برای دلیل بینظیر بودن اندرو گارفیلد، مروری داشته باشیم به چند اثر ماندگارش.
«سکوت» را باید یکی از مهمترین آثار این بازیگر دانست؛ فیلمی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی که 25 سال در تلاش بود از رمان «سکوت» نویسنده ژاپنی، شوساکو اندو فیلمی بسازد، تا اینکه تلاشهای او سرانجام سال ۲۰۱۶ به ثمر نشست. بازیگرانی مانند دنیل دیلوئیس و بنیسیو دل تورو نیز به این پروژه لینک شده بودند اما در نهایت، گارفیلد ردای پدر سباستیائو رودریگز، کشیشی پرتغالی را در ماموریتی در ژاپن بر تن کرد تا مسیحیت را به کشوری بیاورد که این دین را غیرقانونی اعلام کرده بود. «سکوت» پس از اکران، به نوعی با سکوت روبهرو شد و چندان مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت و فقط یک نامزدی اسکار برای فیلمبرداری رودریگو پریتو به همراه داشت و تنها نیمی از بودجه تولید ۴۶ میلیون دلاری خود را در گیشه جهانی به دست آورد.
«سکوت» یکی از بهترین فیلمهای اسکورسیزی، نهتنها در دوره اخیر، بلکه در کل دوران حرفهای او به شمار میرود و به طرز ماهرانهای با تناقضات اشرافیت و خودپرستی، اشکال کماهمیت استعمار و آشتی دادن افراد با ایمان، دست و پنجه نرم میکند که همگی موضوعات مورد علاقه اسکورسیزی هستند. گارفیلد در طول فیلم وزن زیادی را بر شانههای ضعیف خود (از نظر فیزیکی) حمل میکند و به زیبایی، مبارزات و اقدامات پدر رودریگز (بویژه در رویارویی او با بازپرس مصممی که قصد دارد او را وادار به انکار ایمانش کند) را به تصویر میکشد. «سکوت» قطعا با گذشت زمان بهتر و قویتر میشود. در آینده، این فیلم که توسط یک فیلمساز چیرهدست ساخته شده است و بازیگری با مهارت در آن بازی میکند، به درستی مورد تحسین قرار خواهد گرفت.
این بازیگر در پاییز ۲۰۱۰ توجهات بسیاری را برای بازی در «شبکه اجتماعی» به خود جلب کرد اما علاوه بر آن، او در همان سال در کنار کری مولیگان و کیرا نایتلی در درامی علمی - تخیلی و واقعا زیبا به کارگردانی مارک رومانک (که به طرز عجیبی بعد از این اثر، دیگر فیلمی نساخت)، «هرگز رهایم نکن» نیز بازی کرد. این داستان که توسط الکس گارلند از رمان کازوئو ایشیگورو اقتباس شده، درباره گروهی از کلونهاست که با هدف صریح پیوند اعضا در آینده رشد یافتهاند و فیلمی دلخراش به حساب میآید که به شکلی علمی - تخیلی و احساسی به پرسش کلاسیک سینما درباره معنای انسان بودن میپردازد.
تامی با بازی گارفیلد، هنرمندی مستعد حملات عصبی است و بیشتر وزن عاطفی فیلم را به دوش میکشد و تنها کسی است که واقعا هر چیزی را که احساس میکند بر زبان میآورد. او، مولیگان و نایتلی مانند ۳ بازیگر کودکی که در دوران مدرسه نقش آنها را بازی میکنند، رابطهای فوقالعاده با یکدیگر برقرار میکنند. «هرگز رهایم نکن» آنطور که باید، دیده نشده است، در حالی که یکی از بهترین فیلمهای دهه گذشته محسوب میشود.
«شبکه اجتماعی» از دیگر آثاری است که مسیر را برای اندرو گارفیلد هموار کرد. او در این اثر نقش بهترین دوست بنیانگذار فیسبوک، مارک زاکربرگ (جسی آیزنبرگ) را بازی کرد که تبدیل به رقیب و دشمن او میشود. دیوید فینچر و نویسنده فیلم، آرون سورکین فیلمی ساختند که پس از 11 سال به دلیل تکامل فیسبوک (یا بهطور دقیقتر، واگذاری اختیارات آن) داستانی تسخیرکننده محسوب میشود. گارفیلد با قدرت، دیالوگهای سورکین را ادا میکند و در هر لحظه پا به پای آیزنبرگ پیش میرود. او در آن سال، نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نشد که یکی از عجیبترین تصمیمات اخیر آکادمی است. «شبکه اجتماعی» قطعا یکی از بهترین فیلمهای دهه گذشته است که گارفیلد را در زمره بازیگران درجه یک قرار داد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
حزبالله و فاز جدید دفاع
مهدی گرگانی: حزبالله لبنان نه فقط در حرف بلکه در عمل در حال اثبات تواناییهای نظامی و سازمانی خود در میدان نبرد است. استراتژی حزبالله در روزهای پس از شهادت سیدالشهدای مقاومت، آیتالله «سیدحسن نصرالله» در وهله اول حفاظت از ساختار، انسجام داخلی و زنجیره فرماندهی خود و در مرحله بعد حفظ اهداف خود در نبرد با دشمن صهیونیست بود. حزبالله طی دو هفته گذشته نشان داد هیچ خللی در اهدافش به وجود نیامده و انگاره تضعیف حزبالله با روشهایی مثل ترور «سید» و فرماندهان میدانی خیالی باطل است؛ همانطور که سال 1992 در زمان شهادت «سیدعباس موسوی» نیز چنین توهماتی مطرح بود.
1- با وجود ترور آیتالله شهید نصرالله، تضعیف ساختارهای ارتباطی میان نیروهای حزبالله و شهادت تعدادی از فرماندهان میدانی، ناظران و تحلیلگران معتقدند به لحاظ سازمانی حزبالله توان مداومت در ساختار سازمانی خود را داراست. مشروعیت این گروه در لبنان که ناشی از مقاومت در برابر دشمن صهیونیست است دستنخورده مانده و نفوذ حزبالله در ساختار سیاسی لبنان، همچنین به عنوان یک بازیگر منطقهای تداوم خواهد داشت.
2- حزبالله دارای زرادخانه وسیعی از موشکها، راکتها و پهپادهای پیشرفته است که قادر به وارد آوردن ضربات کاری به رژیم صهیونیستی است. اقدام شامگاه یکشنبه یگان پهپادی حزبالله در هدف قرار دادن سگهای صهیونیست تیپ جنایتپیشه گولانی و هلاکت و جراحت ۸۰ نفر از این حیوانات شرور اوج اقدامات حزبالله در روزهای اخیر بود. همچنین در پی شهادت مظلومانه سید، برای نخستین بار از شروع جنگ در 7 اکتبر 2023، حزبالله از موشکهای میانبرد «فادی» برای حمله به سایتهای نظامی اسرائیل در مناطق مختلف مثل حیفا و تلآویو استفاده و خساراتی به رژیم وارد کرد که در مخیله صهیونیستها نمیگنجید. علاوه بر این ارتش صهیونیستی در عملیاتهای خود در نفوذ به خاک لبنان توفیقی به دست نیاورده و رزمندگان حزبالله شمار زیادی از تانکهای مرکاوا را منهدم و تلفات زیادی را به ارتش صهیونیستی وارد کردهاند. هلاکت دستکم 20 نفر و مجروح شدن صدها نظامی صهیونیست چیزی نبود که صهیونیستها در روزهای اول نبرد زمینی با حزبالله انتظار آن را داشته باشند. البته این را هم باید در نظر داشت که رژیم صهیونیستی در اعلام شمار تلفاتش در میدان نبرد کم بلوف نمیزند و رسانههای این رژیم تحت اوامر ارتش مجبور به سانسور گسترده اخبار هستند. چیزی که خبرنگار بیبیسی اخیرا به صراحت به آن اذعان و تاکید کرد رسانهها و خبرنگاران تحت سانسور شدید ارتش اسرائیل قرار دارند.
3- نبرد جانانه رزمندگان مقاومت در برابر لشکر انبوهی که رژیم صهیونیستی در مرزهای شمال سرزمینهای اشغالی بسیج کرده، حیرت و تعجب بسیاری را برانگیخته است. شبکه سیانان در گزارشی نوشت: میزان مقاومت حزبالله بسیاری از ناظران را غافلگیر کرده است. این گزارش با بیان اینکه اسرائیل در مناطق شمالی خود انبوهی از سامانههای پدافندی مستقر کرده، افزود: با این وجود اغلب موشکها و راکتهای حزبالله از سد پدافند عبور میکنند و حملات به قلب حیفا و کشته شدن ۲ نفر بر اثر اصابت یک موشک به کریات شمونه نشاندهنده همین موضوع است. منابع بیمارستانی و درمانی رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی نیز از حجم مجروحانی که از خط مقدم نبرد به مراکز درمانی آورده میشوند غافلگیر شدهاند. «سلمن زارکا» مدیر بیمارستان زیو گفته ما در آمادهباش کامل هستیم و مجبور شدیم تمام عملهای جراحی غیرضروری را لغو کنیم. سیانان از قول برخی افسران ارتش اسرائیل که از غزه به مرزهای لبنان اعزام شدهاند، میگوید: «جنگ در مرز شمالی بسیار متفاوت از چیزی است که آنها در غزه شاهد بودهاند».
4- اهداف رژیم صهیونیستی از جنگ با حماس و حزبالله یکی پس از دیگری پرپر میشود. در حالی که جز قتل عام غیرنظامیان و رسوایی صهیونیستها در افکار عمومی بینالمللی چیز دیگری نصیب رژیم صهیونیستی در غزه نشده حالا اسرائیل در هدف اعلامی خود از نبرد با حزبالله (که امنسازی شهرکهای نزدیک مرز لبنان و بازگرداندن شهرکنشینان است) نیز شکست خورده است. پایگاه خبری نشنال اینترست با بیان اینکه نتانیاهو با این هدف به لبنان حمله کرد که ۱۰0 هزار شهرکنشین آواره را به خانههای (غصبی)شان در نزدیکی مرز لبنان بازگرداند مینویسد: با گسترش دامنه جنگ در مناطق شمال فلسطین اشغالی ممکن است دهها هزار نفر دیگر مجبور به تخلیه شهرکها شوند.
5- با تمام اینها، باید گفت حزبالله هنوز هم بخش بزرگی از ظرفیت نظامی خود را استفاده نکرده و اگر رژیم صهیونیستی به دنبال تشدید دامنه جغرافیایی جنگ در برابر حزبالله باشد باید منتظر غافلگیریهای بیشتری نیز باشیم.
ارسال به دوستان
حمله دقیق پهپادی مقاومت لبنان به یگان کماندویی گولانی در جنوب حیفا اعلام ورود حزبالله به فاز جدید مقابله با رژیم صهیونیستی است
یواش یواش، محکم
گروه بینالملل: یکشنبهشب حزبالله لبنان طی حملهای پهپادی به سالن غذاخوری سربازان تیپ گولانی ارتش رژیم صهیونیستی توانست چند نفر از آنها را به هلاکت برساند و 75 سرباز کودککش دیگر را زخمی کند. عملیات پهپادی حزبالله سالن غذاخوری پایگاه تیپ گولانی در منطقه بنیامینا در جنوب حیفا را درست زمانی هدف قرار داد که تکاوران غاصب و جنایتکار تیپ گولانی مشغول صرف وعده شام بودند و به همین دلیل اصابت این پهپاد تلفات زیادی روی دست صهیونیستها گذاشت. ارتش صهیونیستی در ساعات ابتدایی این عملیات پیچیده و موفق حزبالله لبنان در شوک فرو رفت و بارها آمار و اطلاعات ضد و نقیضی را مطرح کرد. ابتدا آنها تلاش در سانسور ابعاد حادثه داشتند اما پس از اینکه تصاویر صف طولانی آمبولانسها در مقابل پادگان تیپ گولانی منتشر شد، دیگر برای پوشاندن حقیقت دیر شده بود و ارتش رژیم به شیوه مرسوم خود و به صورت قطرهچکانی تعداد تلفات این عملیات را منتشر کرد.
* ابعاد عملیات
حمله به پایگاه تیپ گولانی در ساعت 19:15 دقیقه رخ داد و پیش از آن نیز شهرکنشینان مناطق نزدیک این پایگاه شنیده شدن صدای پهپادها را به پلیس رژیم صهیونیستی گزارش کرده بودند اما با این وجود این گزارشها جدی گرفته نشد و پیش از اصابت پهپادها به پایگاه نیز هیچ آژیر خطری به صدا درنیامد! پیش از رسیدن پهپادها به هدف نیز 2 پهپاد از سمت دریای مدیترانه وارد سرزمینهای اشغالی شده بودند که یک فروند از آنها توانست از پدافند صهیونیستها عبور کند و درست زمانی که دهها نظامی صهیونیست مشغول خوردن شام بودند به پایگاه تیپ گولانی برخورد کند.
این عملیات بار دیگر نشان داد که نفوذناپذیری سامانههای پدافندی رژیم، افسانهای بیش نیست و درست در روزی که ایالات متحده سامانههای پدافند هوایی تاد را به سرزمینهای اشغالی فرستاد این عملیات رخ داد؛ عملیاتی که در آینده نزدیک ممکن است علیه سامانههای پدافندی آمریکایی و اسرائیلی نیز اجرا شود. پس از این حمله که به هلاکت 4 سرباز رژیم صهیونیستی تاکنون و زخمی شدن 75 سرباز اشغالگر دیگر منجر شد، فرماندهان ارتش و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در محل حادثه حاضر شدند. مقامات و رسانههای رژیم صهیونیستی این عملیات را بزرگترین ضربه و حادثه امنیتی از آغاز تجاوز رژیم به خاک لبنان نامیدند.
گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی پس از حضور در محل عملیات گفت: این یک حادثه دشوار با نتایج دردناک است. ما باید آن را بررسی کنیم، جزئیات را مطالعه کنیم و درسها را به شیوهای سریع و حرفهای جذب کنیم. دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش رژیم نیز با انتشار ویدئویی از خود خواستار سکوت درباره ابعاد حمله و عدم انتشار اطلاعات از تلفات عملیات حزبالله شد. این حمله سنگینترین ضربه حزبالله لبنان به رژیم صهیونیستی به حساب میآید. حزبالله لبنان روز یکشنبه 38 عملیات علیه ارتش صهیونیستی و مواضع آن در شهرکهای شمال انجام داد که از نظر تعداد عملیاتها نشان از افزایش آتش نیروهای حزبالله دارد.
* ساختار منسجم حزبالله
عملیات شامگاه یکشنبه حزبالله لبنان نشان داد این نیرو پس از سلسله عملیاتهای تروریستی رژیم و شهادت فرماندهان و دبیرکل محبوب این حزب همچنان توان عملیاتی خود را در حوزه نظامی حفظ کرده است و توان بالایی نیز در حوزه تصمیمگیری دارد. نیروهای حزبالله حتی در روز ترور آیتالله شهید «سیدحسن نصرالله» نیز عملیاتهای خود را متوقف نکردند و پس از آن با آغاز سلسله عملیاتهای خیبر با رمز «لبیک یا نصرالله» حملات کوبنده خود را شدت بخشیدند؛ حملاتی که تنها در روز یکشنبه 80 نظامی صهیونیست را از خدمت به ارتش کودککش به صورت دائم یا موقت معاف کرد! حزبالله طی عملیاتهای روز گذشته بار دیگر به شهرکنشینان صهیونیست هشدار داد از نزدیک شدن به مواضع نظامی رژیم اجتناب کنند. اقدامی که نشان از تداوم عملیاتهای پهپادی و موشکی حزبالله لبنان علیه مواضع رژیم در عمق سرزمینهای اشغالی مستعمرهنشین دارد. نیروهای حزبالله لبنان پس از ترور و شهادت فرماندهان ردهبالای خود با عملیاتهای متعدد و حفظ فشار بر سرزمینهای اشغالی در نواحی شمالی و مرکزی و همچنین جلوگیری از نفوذ نیروهای اشغالگر به خاک لبنان بخوبی توانستند قدرت شکستناپذیر خود را به رخ صهیونیستها بکشند؛ قدرتی که حتی با ترور فرماندهان سطح بالا نابود نمیشود. حزبالله لبنان همچنین با هدف قرار دادن پایگاه آموزشی نیروهای تیپ گولانی در زمان و مکان مناسب توانست قدرت اطلاعاتی بالای خود را نیز به نمایش بگذارد؛ قدرتی که پس از اقدامات تروریستی صهیونیستها نمایش آن بسیار جالب توجه و نشاندهنده این حقیقت است که نیروهای حزبالله لبنان نیز در مقابل سازمانهای متعدد و مدعی امنیتی - جاسوسی رژیم و حامیانش دستبسته نیستند و توانایی لازم برای آسیب رساندن به زیرساختها و مراکز مهم امنیتی، نظامی، اقتصادی و حتی نیروگاهی رژیم را دارند. حزبالله لبنان بخشی از توانایی نظامی و تسلیحاتی خود را در حمله شامگاه یکشنبه به نمایش گذاشت؛ تواناییهایی که بارها درباره آن سخن گفته شده است و طبق صحبتهای فرماندهان و رهبران حزبالله در موقعیت مناسب از آنها استفاده خواهد شد.
* پیام جدید حزبالله
حمله به پایگاه تیپ گولانی پاسخی به تجاوزات ارتش صهیونیستی به شهرهای لبنان بویژه منطقه ضاحیه بیروت است. حزبالله لبنان عملیات مرگبار شامگاه یکشنبه را پاسخی به حملات صهیونیستها به مناطق مختلف بیروت بویژه محلههای النویری و البسطه اعلام و معادله جدیدی را در پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی مطرح کرد. همچنین بیانیهای که حزبالله درباره این عملیات صادر کرد، متفاوت از سایر بیانیهها بود و در آن تاکید کرد: «مقاومت اسلامی حاضر و آماده دفاع از کشور و مردم سرافراز و مظلوم لبنان بوده و از هیچ گونه فداکاری در انجام وظیفه خود برای پاسخ به دشمن و توقف تجاوزات آن دریغ نخواهد کرد». پیام دیگر حزبالله لبنان در عملیات روز یکشنبه هدف قرار دادن جنوب حیفا و مابعد حیفا بود که توانایی حزبالله در هدف قرار دادن دقیق ناحیه محافظتشده نظامی در جنوب حیفا را اثبات کرد؛ اقدامی که تهدیدی جدی برای شهر پرجمعیت حیفا و خلیج عکا به حساب میآید. حزبالله لبنان پیش از این در پاسخ به گسترش تجاوزات ارتش صهیونیستی اعلام کرده بود حیفا را به کریات شمونه دوم تبدیل خواهد کرد؛ اقدامی که نقشه مقامات صهیونیست بویژه نتانیاهو را برای بازگرداندن شهرکنشیشنان غاصب مناطق شمال نقش بر آب میکند و حتی بر تعداد آوارگان صهیونیست میافزاید. حزبالله لبنان تاکنون توانسته است با حفظ حجم آتش خود بر شهرکهای شمالی و گسترش آتش جنگ مناطق مرکزی وضعیت جبهه شمال را برای صهیونیستها به جنگ فرسایشی تبدیل کند و با افزایش عملیاتهایی مانند ضربه یکشنبهشب، صهیونیستها را بیشتر از قبل تحت فشار قرار خواهد داد.
***
حملات پرقدرت حزبالله در جبهه شمال
حزبالله لبنان روز دوشنبه از ساعات ابتدایی تجمع صهیونیستها در منطقه اللبونه را هدف حملات موشکی خود قرار داد، سپس تجمع دشمن را در منطقه خللت ورده و دقایقی بعد دوباره این منطقه را هدف حملات راکتی خود قرار داد. پس از آن در ساعت 3:15 دقیقه بامداد تلاش نیروهای دشمن برای ورود به خاک لبنان از ناحیه شهرک مرکبه را با کمین و مقاومت و رگبار آتش ناکام گذاشت. همچنین تحرکات دشمن در منطقه اللبونه مقابله و آنها را به عقبنشینی مجبور کرد. در نوبت بعدی حملات در ساعت 7:30 دوشنبه پادگان زبدین در مزارع اشغالی شبعا هدف حملات راکتی نیروهای حزبالله لبنان قرار گرفت. حزبالله لبنان همچنین در ساعت 9:30 با رمز «لبیک یا نصرالله» موشکی را به سمت پایگاه ستیلا ماریس در شمال غرب حیفا پرتاب کرد. مجاهدان حزبالله همچنین پس از این عملیات موشکی تجمع نظامیان متجاوز صهیونیست در جنوب مارون الراس را هدف حملات توپخانهای خود قرار دادند. مجاهدان حزبالله پس از آن در ساعت 10:30 پیشروی ارتش اشغالگر به سمت شهرک عیتا الشعب را با کمین ناکام گذاشتند و آنها را مجبور به فرار کردند. حزبالله لبنان همچنین برای بار دوم با رمز «لبیک یا نصرالله» با شلیک یک تیر موشک به پادگان بیت لید در شرق نتانیا به مواضع رژیم در عمق سرزمینهای اشغالی حمله کرد. حزبالله همچنین شهرکهای کریات شمونه، راموت نفتالی، رویسات العالم، کرمئیل و تسفعون را هدف حملات موشکی و راکتی خود قرار داد که منجر به اصابتهای متعدد و هدف قرار گرفتن یک خودرو در شهرکهای صهیونیستنشین شد.
ارسال به دوستان
دیدگاه
شوک به ترور
محمدعلی حسننیا: در میان سیل اظهارات رهبران ارتش اسرائیل مبنی بر اینکه حزبالله پس از ترور سیدحسن نصرالله، دبیرکل آن و نخستین ردیف فرماندهان نظامی خود به سازمانی بیسر تبدیل شده است و توان خود را از دست داده است، بخش بزرگی از موشکهای میانبرد و کوتاهبرد حزبالله پس از ترور فرمانده خود، محمدحسین سرور، در سپتامبر گذشته به اراضی اشغالی فلسطین شلیک شد تا همه در شوک فرو روند.
موفقیت حمله به پایگاه تیپ گولانی و توانایی دور زدن پدافند هوایی با لایههای متعدد آن، کمتر از یک ماه پس از حملات شدید و ناگهانی اسرائیل به حزبالله است که منجر به شهادت برجستهترین رهبران آن شد. هدف اصلی اسرائیل در حمله و ترور چه بود؟ مهمترین راهبرد آنها نابودی حزبالله و خلع سلاح آن و عدم حمله موشکی و پهپادی به اراضی اشغالی بود. این موضوع محقق نشد هیچ، بلکه نتیجه عکس داشت و حزبالله با توان بیشتری شلیک میکند.
علاوه بر اطلاعات دقیق جغرافیایی درباره محل پایگاه مورد نظر، شکل حمله نشان میدهد حزبالله از برنامه حرکت سربازان ارتش اسرائیل در آن پایگاه و غذا خوردن آنها در آن زمان مطلع بوده است. این مورد نشان میدهد حزبالله علاوه بر ماشین آتش مستحکم، هنوز دستگاه اطلاعاتی قویای دارد که ساعت صرف غذای سربازان اسرائیلی را هم میداند. این همان موضوعی بود که الجزیره قطر هم به آن اشاره کرد.
این حمله به عنوان بخشی از مجموعهای از حملات روزانه انجام شد که توانایی حزبالله را برای ادامه مدیریت نبرد در جنوب بهرغم حملات اسرائیل، گلولهباران توپخانهای و تلاش برای پیشروی زمینی شامل 4 لشکر اسرائیلی، اثبات میکند. حزبالله همچنان روزانه بین 100 تا 200 موشک به سمت سایتها، پایگاهها و شهرکهای نظامی شلیک میکند که این خود یک نتیجه بزرگ دارد که حزبالله تمامشدنی نیست!
از سوی دیگر، مبارزان حزبالله این ادعاها را به چالش میکشند و بیانیههای رسمی حزب همچنان نشان میدهد آنها تعداد بیشتری از شهرکنشینان را از شمال اسرائیل آواره خواهند کرد و بازگشت آنها تنها در صورت آتشبس در لبنان و غزه امکانپذیر است. این موضوع نشان میدهد معادله ترور نتوانسته معادله نظامی و امنیتی را تغییر دهد.
این حمله را به دلایل زیر میتوان مهمترین عملیات حزبالله در این جنگ نامید و در روند تحولات جنگ بویژه در صورت تکرار و عبور دوباره از سامانه پدافندی حائز اهمیت و تاثیر است؛ از لحاظ تعداد بالای زخمی و کشته در یک عملیات؛ به نحوی که این اتفاق در یک حمله در طول ۳ هفته این جنگ بیسابقه بود و اینکه به گفته برخی رسانههای عبری و الجزیره، برای نخستین بار از یک پهپاد پیشرفته استفاده شد. در این میان، هنوز نوع پهپاد به کار رفته مشخص نیست تا بتوان درباره آن قضاوت کرد.
این حمله دارای ۲ بعد مهم بود؛ ابتدا اینکه حزبالله را از شوک ترورها خارج کرد و دوم اینکه اسرائیل را در شوک حمله فرو برد. تلآویو که غرق در غرور عملیاتهای ترور خود بویژه ترور شهید نصرالله بود در ۲ مرحله وارد شوک شد. ابتدا در حمله زمینی به لبنان که با مشکل روبهرو شد و به دلیل موانع کوهستانی در جنوب در چند مرحله نتوانست به اهدافش برسد و در شوک فرو رفت. دومین مرحله شوک عملیات پهپادی حزبالله بود که باعث بهت اسرائیلیها شد. این عملیات بیشتر از بار نظامی بار روانی برای اسرائیلیها داشت و آرزوهای بلندبالای آنها برای اشغال جنوب لبنان را بر باد داد.
ارسال به دوستان
یادداشت
قدمهای ما با شما حرف میزند!
کبری آسوپار: ما از لبنان دست نمیکشیم؛ جمهوری اسلامی برای رساندن این پیام نیازی ندید حرف بزند، بلکه رئیس مجلسش، آنجا روی ویرانههای جنایات اسرائیل در بیروت و ذیل پرواز پهپادهای رژیم قدم زد. حرفهای دیپلماتیک را گاهی باید با حضور در میدان زد. چنانکه هفته پیش از آن هم، در برابر تهدید اسرائیل مبنی بر هدف قرار دادن هر پروازی از ایران در فرودگاه بیروت، ایران وزیر خارجهاش را به بیروت فرستاد و او بیهیچ مشکلی در فرودگاه بیروت قدم به زمین گذاشت؛ قدمهایی دیپلماتیک در میدان.
رد قدمهای ایران در لبنان در طول تاریخ مانده است و همیشه پیوندهایی فراتر از مرزهای جغرافیایی این ۲ منطقه را بههم آمیخته است. تاثیر لبنان بر ایران هم غیر قابل انکار است. دورانی از جبل عامل در جنوب لبنان به ایران آمدند و ایران را برای پرچمداری شیعه سیاسی و حکومت شیعی در عصر صفوی یاری کردند و دورانی هم از ایران به لبنان رفتند و شیعیان تحت ظلم جنوب را برای خودباوری و مقاومت و دفاع کمک کردند که نماد آن امام موسی صدر است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57، نفوذ ایران در لبنان بیش از گذشته شد و موضوع از «رد قدم» فراتر رفت؛ نفوذی که تا آن زمان اغلب از مسیر فرهنگ مذهبی طی شده بود، پس از تشکیل جمهوری اسلامی و در امتداد مجاهدتهای امثال مصطفی چمران، حول موضوع ظاهراً سیاسی «مبارزه با صهیونیسم» پیش رفت و چون اشغالگری اسرائیل برای مردم لبنان محسوستر از مداخلات فرانسه و آمریکا یا عقبماندگیها از فرهنگ شیعی بود، لبنانیهای بیشتری با آن همراه شدند. اینگونه مقاومت مردم لبنان، این بار متشکل و سازمانیافته ذیل نام «حزبالله» توسعه یافت. شیعیان لبنان حالا یک تکیهگاه دولتی و مردمی یافته بودند؛ جمهوری اسلامی ایران.
در همه 4 دهه گذشته که نفوذ قدم به قدم ایران در لبنان و قوت گرفتن مقاومت مردمی باعث خروج پله پله نظامیان فرانسوی و آمریکایی و در نهایت اشغالگران صهیونیست از این کشور شد، سازمانهای اطلاعاتی غربی و صهیونیستی بیکار ننشستند و تلاش کردند حیاط خلوت غرب در لبنان را با بیرون راندن ایران احیا کنند اما ایران خیلی بیشتر از آنکه به شکل فیزیکی در خاک لبنان حضور داشته باشد، در قلب لبنانیها حاضر بود، هم از این رو، عملیاتهای روانی متعدد غربی - صهیونیستی علیه ایران با موضوع لبنان به راه انداختند تا ذهنها را تغییر دهند.
برای ایرانیها «نه غزه، نه لبنان» ساختند، برای لبنانیها «ایران برو بیرون، بیروت آزاد است»؛ اینسو صدایشان از بیبیسی بیرون میآمد، آنسو از العربیه. اینجا آشوب میشد، میگفتند از لبنان نیرو برای سرکوب آوردهاند، آنسو نخستوزیر ترور میشد، میگفتند ایران زده است. حجم تلاشهای صهیونیستها و غربیها برای بر هم زدن آمیختگی ایران و لبنان فراتر از آن است که در خطوط میانی یک یادداشت مجمل بگنجد و خود مجالی دیگر و تفصیلی میطلبد. تلاشهایی که در یک سال اخیر و پس از توفان الاقصی شدت گرفته تا پیوند ایران و محور مقاومت را به وهم خویش ببرد و حتی به اتهام کمکاری ایران در دفاع از مقاومت یا قصهسازی درباره جاسوسی سرداران ایران و حتیتر دروغ کثیفی چون فروختن حزبالله و سید مقاومت هم رسید. پیام قدمهای مسؤولان ایرانی روی خاک لبنان، چه فرودگاه بیروت و چه ویرانههای عملیاتهای تروریستی صهیونیستها، هم برای تودههای مردمی لبنان بود که بدانند این تکیهگاه دولتی مبتنی بر جمهوریت (مردم) و اسلامیت (دین) همچنان و همیشه همراه آنان است و هم به اقلیتی از جوانان انقلابی پرشور ایرانی بود که در دفاع از محور مقاومت، خود را جلوتر از نظام ندانند و به مردان جمهوری اسلامی اتهام تعلل و ترس و سازش نزنند.
اما شاید مهمترین پیام به غربیها و نگهبان هاری که در منطقه برای منافع خود ایجاد کردهاند بود که ما از لبنان دست نمیکشیم. پیام به آنهایی بود که دنبال فراهم آوردن یک فرصت هستند تا حیاط خلوت خود در لبنان را که به لطف شهادتطلبی مجاهدان لبنانی، از بین رفت، روی ویرانههای بیروت تجدید بنا کنند. ما در لبنان هستیم و قدم قدم مقامات ما روی خاک لبنان با شما حرف میزنند، حتی اگر تهدید کنید هر پروازی از ایران را هدف قرار میدهید. این حرفها رجز نیست؛ آنچنان که قدم قدم سرداران ما در لبنان بیآنکه تصویری از آن باشد، از احمد متوسلیان تا عباس نیلفروشان با شما حرف زد و شما حتما آن را شنیدید و روزی که مجبور به ترک خاک لبنان شدید، با همه وجود درک کردید که آن حرفها رجز نبود.
ارسال به دوستان
اپوزیسیون جمهوری اسلامی میخواهد از همکاری با دشمن برای حمله به ایران قبحزدایی کند
خیانت مبتذل
گروه سیاسی: به نظر میرسد اکنون ماموریتی که رژیم صهیونیستی بر عهده برخی چهرهها و گروههای اپوزیسیون وابسته به خود گذاشته است، قبحزدایی از پذیرش حمله نظامی به ایران و همین طور توجیه خیانت صورتگرفته در این زمینه است. همین چند روز پیش بود که «جاناتان کانریکس» یکی از عوامل موساد در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سیانان به صراحت اعتراف کرد: «با کمک کارشناسانی چون بهنام طالبلو، سعید قاسمینژاد (مشاوران و دستیاران ربع پهلوی) و چند خارجی دیگر حمله به اهدافی در ایران را آنالیز و تحلیل کردهایم».
مهدی نصیری، روزنامهنگار سابق و از چهرههای تندروی اپوزیسیون که به شکل علنی خود را برانداز معرفی میکند، در گفتوگو با بیبیسی فارسی نه تنها از حمایت بخشی از اپوزیسیون از حمله اسرائیل به ایران دفاع کرد، بلکه سعی کرد آن را موضوعی طبیعی جلوه دهد!
وی در پاسخ به این پرسش که «الان بحث بزرگتری از زاویه ناسیونالیسم مطرح میشود که ایران مهم است و اگر اولویت ایران باشد، آیا میشود با توجه به تهدید خارجی با جمهوری اسلامی کنار آمد؟» در پاسخ گفت: «من فکر میکنم مهمترین خطر وجودی برای ایران، جمهوری اسلامی و نوع حاکمیتش در این 45 سال است. هیچ خطری بالاتر از این نیست!».
نصیری ادامه داد: «اینکه عدهای بخشی از اپوزیسیون را متهم میکنند که شما خلاف ملیگرایی دارید عمل میکنید یا از حمله خارجی دفاع، استقبال و تشویق میکنید، ادعایی دروغ است. مقصر جمهوری اسلامی است نه اپوزیسیون».
وی تاکید میکند: « نکته دیگری را من بگویم. آیا از خارجی میتوان کمک گرفت یا نه؟ همه اینها تابع منافع ملی یک ملت است (در اینجا مجری پرسید: شما گفتید مهمترین خطر وجودی جمهوری اسلامی است. آیا از نظر شما که خطر وجودی برای ایران را جمهوری اسلامی میدانید، میشود برای کنار رفتن این نظام به هر وسیلهای متوسل شد، حتی حمله خارجی؟) پاسخ میدهد: «همانطور که اپوزیسیون عراق از آمریکاییها خواستند به عراق حمله کنند ما هم باید از اسرائیل و آمریکا بخواهیم به ایران حمله کنند! امیدوارم رضا پهلوی بتواند خلأ قدرت را پر کند».
نصیری به همین صراحت از قلب تهران، با جریان اپوزیسیون وطنفروش خواهان حمله بیگانه به ایران، همراهی میکند و سعی دارد استقبال از حمله یک قدرت خارجی به کشور را توجیه کند. دو روز پیش نیز رضا تقیزاده، رئیس دفتر فرح دیبا در اظهاراتی وطنفروشانه در قالب یک گفتوگوی تصویری با بیژن فرهودی، مجری سابق صدای آمریکا، بیان کرد: «میگویند تاسیسات نفتی ایران را نزنید، تاسیسات هستهای را هم نزنید، پس کجا را بزنند؟» فرهودی در پاسخ میگوید: «من هم در این رابطه داشتم با یکی از دوستان شوخی میکردم که حتما در جنوب ابرقو یک پل، آن هم یک پل باریک را باید بزنند».
در ادامه تقیزاده این سوال را مطرح کرد: «شما اگر جای نتانیاهو بودید، اول سراغ منبع درآمد ایران نمیرفتید (که به آن حمله کنید) طبیعتا درآمد جمهوری اسلامی از نفت است، بنابراین میرفتید به سمت خارک تا جمهوری اسلامی را دستکم برای یک سال از درآمدش دور کنید. یا برای ضمانت بیشتر آیا سراغ تاسیسات اتمیاش نمیرفتید؟
رئیس دفتر فرح دیبا، رسما و علنا اعلام میکند اگر اسرائیل میخواهد ایران را حداقل یک سال از درآمدش محروم کند باید به خارک حمله کند! اگر هم میخواهد مصونیت بیشتری برای خودش درست کند باید به تاسیسات هستهای کشورمان ضربه بزند. این اظهارات دقیقا در تایید سخنان جاناتان کانریکس، عامل موساد است که میگوید با بهنام طالبلو و سعید قاسمینژاد (مشاوران و دستیاران ربع پهلوی) نشسته و همراه یکدیگر حمله به اهدافی در ایران را آنالیز و تحلیل کردهاند».
جالب اینجاست که سعید قاسمینژاد که از او به عنوان دست راست ربع پهلوی یاد میشود، اخیرا در یک مصاحبه تایید کرد که با موساد برای طراحی حمله به ایران همکاری کرده است. او در پاسخ به این سوال که شما را متهم به همکاری با اسرائیل برای حمله به ایران میکنند، گفت: «از من خواستند تحلیل شما چی هست اگر اسرائیل بخواهد به ایران حمله کند. چه اهدافی را مدنظر داشته باشد و چرا؟ و تحلیل ما در بنیاد دفاع از دموکراسی این بود که این اهداف وجود دارد. هر کسی، هر کارشناسی در واقع میتواند تحلیل خود را ارائه دهد که این اهداف هستند و اگر به آنها حمله شود، چنین بازخوردی خواهد داشت».
به نظر میرسد این بخش از اپوزیسیون اکنون نه تنها در شوق حمله نظامی اسرائیل به ایران لحظهشماری میکند، بلکه قصد دارد به آرامی و رفته رفته همکاری با دشمن برای این حمله را با کمک امثال مهدی نصیری و اظهارنظرهای جسته و گریخته عادیسازی کند. آنها حتی برای فردای حمله و کنار رفتن نظام اسلامی نیز فکر کردهاند و اطمینان میدهند که خلأ قدرت در ایران به وجود نخواهد آمد! چرا که چند روز پیش رضا پهلوی در صفحه ایکس خود نوشته بود او حاضر است این خلأ قدرت را پر کند!
اما در ورای تلاشهای خائنانه این عده از گروههای اپوزیسیون، برخی چهرههای علمی و کارشناسان ایرانی خارج از کشور به صراحت با حمله نیروی بیگانه به ایران مخالفت میکنند. سینا عضدی، پژوهشگر شورای آتلانتیک و استاد امور بینالملل در مدرسه الیوت دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا، درباره قبحزدایی برخی اپوزیسیون از حمله یک نیروی خارجی به ایران میگوید: «تا 20 سال پیش قبحی درباره تحریم اقتصادی ایران وجود داشت ولی این گروهها آهسته آهسته و به تدریج این قبح را از بین بردند. الان نیز در تلاش هستند بازی با کلمات بگویند «جمهوری اسلامی» با «ایران» فرق دارد و حمله به جمهوری اسلامی، حمله به ایران نیست».
عضدی میافزاید: «این گروهها سعی دارند قبح جنگ را نیز از بین ببرند. همین که برخی ایرانیان در خارج از کشور این مباحث را مطرح میکنند به معنای این است در جایی خطرناک از تاریخ ایران قرار داریم. این افراد ادعای ایرانی بودن دارند ولی منافع آنها با منافع کشورهای خارجی عجین شده و تصور میکنند با حمله خارجی و با سرباز خارجی میتوانند نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهند. وی تاکید میکند: «این دیدگاه کاملا غلط است. این افراد میگویند اگر اسرائیل به پالایشگاهی در ایران حمله کند به منافع جمهوری اسلامی صدمه زده است، نه منافع مردم ایران. این استدلالها، بازی با کلمات است و فریبی بیش نیست. اگر حملهای بخواهد به ایران صورت گیرد این حکومت است که باید پاسخ بدهد. موشکی که به ایران شلیک شود بین طرفدار نظام جمهوری اسلامی و مخالف آن تفاوتی قائل نمیشود و ممکن است به غیرنظامیان صدمه بزند. مسلما این افراد دارند در کشتی کشورهای خارجی پارو میزنند.
ارسال به دوستان
جنایت رژیم صهیونیستی در کنار بیمارستان شهدای الاقصی
هیتلر کم آورد!
* رژیم صهیونیستی به دنبال پیادهسازی نقشه ژنرالها در شمال غزه است
طی روزهای گذشته نگرانیها درباره وضعیت فلسطینیان شمال غزه افزایش یافته است. جنبش حماس در واکنش به جنایات بیپایان صهیونیستها در شمال نوار غزه و کشتار غیرنظامیان خواستار برخورد و مقابله جامعه جهانی با طرح رژیم صهیونیستی در این منطقه شد. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) روز یکشنبه با صدور بیانیهای از جامعه بینالملل و کشورهای عربی و اسلامی خواست از ابزارهای فشار خود علیه رژیم صهیونیستی استفاده کنند و جلوی جنایتهای بیوقفه این رژیم در شمال نوار غزه را بگیرند. در این بیانیه آمده است: «تداوم حملات نظامی جنایتکارانه علیه شمال نوار غزه، محاصره این منطقه و جداسازی آن از شهر غزه با توسل به زور و حملات نظامی و نیز تشدید بمباران و ارتکاب جنایت علیه غیرنظامیان بیپناه یک عملیات نسلکشی تمامعیار و به تمام معنای کلمه بود که دولت فاشیست صهیونیستی بدون توجه به قوانین یا تعهدات و به پشتوانه حمایتهای جنایتکارانه آمریکا مرتکب میشود». حماس افزود: «ارتش صهیونیستی با کمک خودروهای نظامی و با پوشش پهپادهای خود شمال نوار غزه را از شهر غزه جدا کرده است و وضعیت انسانی این منطقه به شدت وخیم است. شاهدان عینی از شمال نوار غزه هم گزارش دادهاند ارتش صهیونیستی خاکریزهایی در خیابانهای اصلی میان شهر غزه و شمال نوار غزه ایجاد کرده است و دهها باب منزل را در اردوگاه جبالیا با رباتهای انفجاری منهدم کرده است». حماس در ادامه بیانیه خود آورده است: «محاصره شمال نوار غزه در حالی صورت میگیرد که وضعیت انسانی این منطقه شدت گرفته است و از واردات مواد غذایی و کمکهای بشردوستانه جلوگیری میشود و ارتش صهیونیستی سعی در تخلیه بیمارستانها و خارج کردن آنها از دایره خدمترسانی دارد».
بیانیه حماس در واکنش به تلاش رژیم صهیونیستی برای محاصره شمال نوار غزه و کشتار اهالی این ناحیه به وسیله ایجاد قحطی و گرسنگی صادر شده است. بنا بر گزارشها شرایط نواحی شمال نوار غزه که با جداسازی آن از جنوب این باریکه ساحلی به وسیله محور نتساریم در محاصره قرار گرفته است، بسیار وخیم است. روزنامه «القدس العربی» در گزارشی به تشریح وضعیت شمال غزه پرداخت. در این گزارش آمده است: شمال این باریکه کاملا تحت محاصره قرار گرفته به طوری که این منطقه شهر غزه به صورت کامل جدا شده است. نظامیان صهیونیست زیرساختهای جبالیا را کاملاً تخریب کرده و 3 بیمارستان اندونزی، کمال عدوان و العوده را تحت محاصره درآوردهاند. دستکم ۴۰۰ هزار نفر در این منطقه محاصره شدهاند و بشدت هدف حملات اشغالگران قرار میگیرند. تمام این گزارهها بیانگر آن است که رژیم صهیونیستی در حال اجرای «نقشه ژنرالها» است؛ نقشهای که از سوی افسران سابق ارتش این رژیم برای تبدیل کردن شمال غزه به منطقه بسته نظامی و از بین بردن افرادی که در این منطقه میمانند بر اثر گرسنگی و قحطی ارائه شده است. نقشه ژنرالها طی 10 روز گذشته توسط ارتش رژیم صهیونیستی در حال اجراست. این نقشه به دنبال محاصره شمال نوار غزه و ایجاد قحطی و گرسنگی و بمباران وحشیانه و مداوم است تا ساکنان این ناحیه را مجبور به کوچ اجباری به مناطق مرکزی و جنوبی نوار غزه کند؛ اقدامی که پس از اجرا، شمال نوار غزه را به منطقه بسته نظامی تبدیل کرده و صهیونیستها این ناحیه را به طور کامل اشغال میکنند. در قدم بعد نیز قصد دارند این طرح را برای نواحی مرکزی و شمال نوار غزه اجرا کرده و مردم این باریکه را به سمت مصر فراری دهند؛ اقدامی که پیش از این با مخالفت مصر و اردن مواجه شده است. به نظر میرسد ارتش اسرائیل قصد دارد از فرصت افزایش تنش در مرز لبنان استفاده کرده و طرح وحشیانه و غیرانسانی ژنرالها را در نوار غزه پیاده کند؛ اقدامی که جامعه جهانی باید نسبت به آن واکنش نشان دهد.
***
جنایت رژیم صهیونیستی در کنار بیمارستان شهدای الاقصی
ارتش اشغالگر روز یکشنبه با بمباران چادرهای آوارگان در بیمارستان شهدای الاقصی قتلعام جدیدی مرتکب شد. بر اثر این بمباران آتشسوزی گستردهای در اردوگاه آوارگان و مراکز بیمارستان رخ داد و در آماری که هنوز نهایی نیست، ۴ فلسطینی شهید و حدود ۴۰ فلسطینی دیگر زخمی شدند. در همین راستا کمیتههای مقاومت فلسطین اعلام کرد جنایات اشغالگران در سراسر مناطق غزه بیانگر عجز واضح و روشن آن چیزی است که جامعه جهانی نامیده میشود. این کمیتهها اعلام کرد دشمن به لحاظ نظامی، سیاسی و رسانهای تحت حمایت آمریکاست و نسلکشی را در جبالیا و تمام مناطق غزه تشدید کرده است اما این جنایات هرگز پایداری و صبر و ثبات مردم فلسطین را نمیشکند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» بررسی میکند
«بلایند دیت» یا ملاقات کورکورانه!
حامد سرلکی*: یک دیوار در میان دختر و پسری که قرار است همدیگر را از چند جمله سطحی یا اروتیک انتخاب کنند؛ تصویری که امروز در بستر فضای مجازی مانند یک اپیدمی مزمن در حال پخش است و با شروع این رویه از سال گذشته، شاهد ظهور برنامههای زنجیرهای آشنایی دختران و پسران بودهایم؛ ویروسی که مدل اسلامی(!) آن نیز مشاهده شده و مشخص نیست سازندگان این قسم برنامهها از ترویج این دست روابط چه هدفی را در سر میپرورانند؟ منظور ما همان برنامههای «بلایند دیت» است!
در دوران معاصر، ظهور پدیدههای نوین و فناوریهای پیشرفته، نقشی بسزا در تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایفا کرده است. یکی از برجستهترین این پدیدهها، برنامههای بلایند دیت است که در کشور ما نیز رواج یافته و به خاطر سهولت استفاده و دسترسی آسان، به محبوبیت چشمگیری نائل آمده است. «بلایند دیت» یا (Blind date) نوعی برنامه تلویزیونی (اینترنتی) است که در آن 2 زوج بدون شناخت قبلی توافق کردهاند که آیا رابطه آنان پس از برنامه تداوم داشته باشد یا خیر؟ رشد سریع و به ظاهر بیچون و چرا، آسیبهای جدی و زنگ خطری را به همراه دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. بیشک نمیتوان از تأثیرات مثبت این برنامهها بر زندگی روزمره چشمپوشی کرد اما چهرهای تاریک و آسیبزا نیز در دل این تحولات نهفته است.
بلایند دیت به عنوان یک مفهوم، در دهههای اخیر با گسترش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، به یکی از موضوعات مهم فرهنگی تبدیل شده است. این واژه به طور خاص در زمینههای مختلفی مانند مد، موسیقی، هنر و حتی روابط اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع، بلایند دیت به اذعان طراحان غربی آن «نمادی از جهانیشدن و تأثیر متقابل فرهنگها بر یکدیگر» است؛ موضوعی که اما رفتهرفته به یکی از عوامل بروز فحشا و ارتباطات نامشروع در غرب تبدیل شد و امروز نسخه ایرانی آن نیز در حال پردهبرداری است. ادعای مطرحشده توسط ما البته گزارههای مشخصی هم دارد؛ طبق گزارشی از مؤسسه ملی بهداشت روان (NIMH)، حدود ۴۰ درصد جوانان آمریکایی بین ۱۸ تا ۲۴ سال، حداقل یک بار در طول زندگی خود رابطهای غیررسمی داشتهاند.1 این آمار نشاندهنده شیوع بالای روابط غیررسمی در میان نسل جوان است. در همین باره محققان دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، دریافتهاند استفاده از رسانههای اجتماعی با افزایش روابط نامشروع ارتباط مستقیم دارد. طبق این تحقیق، حدود ۳۰درصد کاربران رسانههای اجتماعی اعلام کردهاند از طریق این پلتفرمها با شخصی ارتباط برقرار کردهاند که در نهایت به یک رابطه نامشروع منجر شده است.2 حال باید دید نتیجه این روند شکلگرفته در فضای مجازی غرب، این بار در کشور ما به کدام سو خواهد میرود؟
یکی از این تأثیرات منفی برنامههای بلایند دیت بر هویتهای فردی و اجتماعی است که میتواند منجر به بحران هویت در جوانان شود. به نوعی جوان ایرانی با مشاهده نوع پوشش، رفتار و گفتار میهمانان این نوع از برنامههای اینترنتی دچار یأس خودکمتربینی و مهمتر از همه درگیر یک سازوکار تغییر اولویتهای زندگی خواهد شد. مخاطبان این برنامهها با مشاهده فراگیر شدن نوعی خاص از سبک زندگی به ناگاه درمییابند رویه آنان در قبال تشکیل خانواده غلط و بر اساس معیارهای عرفی جامعه نیست.
این تغییر رویهها بر اساس رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای ویدیویی مانند یوتیوب که به یک ابزار قدرتمند برای ایجاد ارتباطات اجتماعی تبدیل شده انجام خواهد شد. این پلتفرمها بویژه در زمینه آشنایی دختران و پسران رشد سریعی را تجربه کردهاند. با این حال جذابیت بصری محتواهای تولیدشده در این پلتفرمها باعث جذب کاربران به سمت آنها شده است. این جذابیت میتواند منجر به تشکیل تصورات نادرست درباره روابط انسانی شود. دسترسی آسان به این پلتفرمها، جوانان را ترغیب میکند بدون هیچ گونه محدودیتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این امر میتواند به شکلگیری روابط سطحی و بیپایه منجر شود. باید اعتراف کرد که برخی جریانهای فرهنگی سعی دارند با ترویج سبک زندگی بیبندوبار، ارزشهای انسانی را تنزل دهند. این جریانها با استفاده از محتواهای تحریکآمیز سعی در تغییر نگرش جوانان دارند. این جریانهای فرهنگی با هدف کنترل رفتار جوانان، سعی در ترویج بیبندوباری دارند. این تلاشها میتواند شامل تبلیغاتی باشد که روابط سطحی و بیمعنا را ترویج میکند.
رشد سریع برنامههای یوتیوبی و مجازی پیرامون آشنایی دختران و پسران، چالشهای جدی به همراه دارد. تلاش برخی جریانهای فرهنگی برای ایجاد بیبندوباری و تنزل جایگاه انسانی جوانان باید مورد توجه قرار گیرد. در ادامه، نکتهای که باید به آن توجه ویژهای داشت، مساله حریم خصوصی و امنیت اطلاعات است. با توجه به اینکه بسیاری از کاربران، اطلاعات شخصی و مالی خود را در این برنامهها به ثبت میرسانند، آسیبپذیری در برابر هکرها و سوءاستفادههای احتمالی به یک تهدید جدی تبدیل میشود. بسیاری از اپلیکیشنها، فارغ از پشتیبانی مناسب، به دلیل نقصهای امنیتی و عدم رعایت اصول حفاظت از اطلاعات، کاربران را در معرض خطرات جدی قرار میدهند. برای مثال ممکن است به دلیل سهلانگاری در مدیریت اطلاعات (توسط افراد حاضر در برنامههای بلایند دیت)، زمینهساز مشکلات امنیتی برای کاربران شوند.
لذا جوانان باید با آگاهی از تأثیرات منفی این روندها، تلاش کنند هویت واقعی خود را حفظ و روابط معناداری را برقرار کنند. در نهایت، نیاز است جامعه با ارتقای آگاهی عمومی و ارائه آموزشهای مناسب، جوانان را در مواجهه با چالشهای فرهنگی یاری کند. همچنین بررسی و تحلیل مستمر وضعیت برنامههای بلایند دیت و تأثیرات آنها بر جامعه، باید به یک رویکرد پایدار و راهبردی بدل شود تا بتوانیم از این پدیده به عنوان ابزاری برای پیشرفت و توسعه بهرهبرداری کنیم و در عین حال به حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی جامعهمان نیز توجه داشته باشیم. در نهایت، فراموش نکنیم که رشد تکنولوژی و پیشرفت، اگرچه میتواند به ما کمک کند اما تنها در سایهسار آگاهی، مسؤولیتپذیری و نظارت صحیح میسر خواهد بود.
----------------------
منابع
1-National Institute of Mental Health (NIMH). (2020). “Young Adults and Mental Health.”
2-Berkeley Study. (2021). “Social Media and Relationship Dynamics.”
تحلیلگر *
ارسال به دوستان
امشب مصاف تیم ملی فوتبال ایران با قطر در دوبی
وقت انتقام
تیم ملی فوتبال کشورمان در چهارمین دیدار خود در مرحله نهایی انتخابی جامجهانی باید به مصاف قطر برود. در چارچوب هفته چهارم انتخابی نهایی جامجهانی در منطقه آسیا از گروه A، تیم ملی ایران در شهر دوبی امارات میزبان تیم ملی قطر است. این مسابقه که قرار بود به میزبانی ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد برگزار شود، با توجه به نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا در ورزشگاه راشد شهر دوبی برگزار خواهد شد تا شاگردان امیر قلعهنویی در کشوری سوم از رقیب قطری پذیرایی کنند. تیم ملی از ۳ بازی قبلی خود موفق به کسب ۲ برد اقتصادی برابر قرقیزستان و امارات و یک تساوی بدون گل برابر ازبکستان شده و شاید نکته مثبت اصلی این ۳ دیدار، گل نخوردن شاگردان قلعهنویی در مرحله نهایی انتخابی جامجهانی است. با این وجود، ملیپوشان با توجه به گل زده کمتر و با 7 امتیاز پس از ازبکستان در رده دوم جدول قرار گرفتهاند. در سمت مقابل تیم ملی قطر به عنوان قهرمان آسیا حضور دارد. عنابیپوشان پس از باخت غیرمنتظرهای که در هفته اول برابر امارات در خانه خود داشتند و بازی دوم را هم مقابل کرهشمالی مساوی کردند، در بازی قبلی با برد برابر قرقیزستان دوباره به جدول بازگشتهاند و با ۳ امتیاز اختلاف نسبت به ازبکستان و ایران در رده سوم جا دارند و در صورت کسب برد در این بازی میتوانند به برابری امتیاز با تیم ملی برسند. آخرین رویارویی ۲ تیم به جام ملتهای آسیا بازمیگردد که تیم ملی در دیدار نیمهنهایی مغلوب عنابیپوشان قطری شد تا رویای رسیدن به فینال جام ملتهای آسیا همچنان بر دل فوتبالدوستان ایرانی بماند؛ مسابقهای که با نتیجه ۳ بر ۲ به پایان رسید تا چهارمین شکست یوزهای ایرانی برابر این تیم حاشیه خلیجفارس رقم بخورد. به همین دلیل، امیر و شاگردانش انگیزه زیادی برای کسب نتیجه در بازی امشب دارند تا انتقام آن شکست تلخ در جام ملتها را از حریفشان بگیرند. در این میان برتری آماری تاریخ رویاروییهای ۲ تیم به نفع تیم ملی است و یوزهای ایرانی موفق شدهاند ۱۵ بار مقابل عنابیپوشان پیروز باشند، ۴ مسابقه با نتیجه تساوی به پایان رسیده و ۴ بازی هم با برد قطر همراه بوده است. حال باید دید نتیجه بازی امشب چه خواهد شد.
* عزتاللهی: بازی با قطر یک جنگ است
هافبک تیم ملی فوتبال ایران میگوید همه بازیکنان منتظر بازی با قطر هستند. سعید عزتاللهی قبل از شروع تمرین تیم ملی ایران در دوبی امارات برای آمادگی هرچه بیشتر برای بازی مقابل قطر گفت: فکر میکنم شرایط تیمی خوب است. بازی سختی مقابل تیم ازبکستان داشتیم. از قبل هم پیشبینی میکردیم با توجه به پیشرفتی که این تیم در سالهای اخیر داشته، کار برای ما سخت میشود. عزتاللهی درباره دیدگاه مهدی طارمی مبنی بر عملکرد خطحمله تیم ملی که چندان باب میل نبوده است، تصریح کرد: خط حمله تیم ملی ما بازیکنان نامدار آسیا هستند و طبیعی است که در هر بازی روی آنها تمرکز زیادی از سوی حریفان باشد. بازی با ازبکستان را هم آنالیز کردیم و امیدوارم کارشناسان هم دوباره دقت کنند تا تا ببینند 5 دفاع آخر آنها در زمین خودشان بودند. وقتی ۱۰ نفره بودیم هم این ترس در وجودشان بود و کار مقابل چنین تیمهایی که اینقدر روی مهاجمان ما تمرکز و دفاعی بازی میکنند، ساده نیست. بازیکن تیم ملی ایران تاکید کرد: تمام توانمان را به کار میگیریم تا روزنهای به دروازه حریفان پیدا کنیم. به هر حال سخت است ولی آنچه مسلم است بازی به بازی سعی میکنیم نقطه ضعفهای خود را برطرف کنیم. تمام تیمها نقاط ضعف و قوت دارند و ما هم آنالیز میکنیم تا بهتر شویم. عزتاللهی درباره عدم برگزاری بازی در ایران و میزبانی در امارات هم گفت: قطعا این موضوع تأثیرگذار است. دوست داشتیم در کشور خودمان میزبانی کنیم و کنار مردم خودمان باشیم اما آگاهی داریم ایرانیان مقیم دوبی هم ما را تنها نمیگذارند و خواهند آمد تا به آنها هم نشان دهیم باخت در نیمهنهایی جام ملتها یک اتفاق بوده است و تیم ملی ایران به مراتب بالاتر از آن میتواند باشد. وی درباره انگیزه برای پیروزی مقابل قطر با توجه به شکست در نیمهنهایی جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا گفت: تکتک بازیکنان حاضر در همان تورنمنت و حتی هواداران منتظر این لحظه بودند تا بار دیگر بازی کنیم. در این ۲ روز تمام تمرکز خودمان را روی این بازی گذاشتیم تا با 100 درصد قوا آماده این بازی شویم، چون این یک جنگ است و مطمئن باشید با تمام وجود بازی میکنیم تا پیروز شویم. عزتاللهی در پایان درباره نبود سامان قدوس به عنوان زوج او در میانه میدان هم خاطرنشان کرد: به هر حال فکر میکنم در بحث ملی این موضوعات مطرح نیست. تکتک بازیکنانی که در تیم ملی هستند بهترینهای پست خودشان هستند. روز بازی هم مطمئن هستم هر کس که سرمربی صلاح بداند میآید و عملکرد خوبی خواهد داشت.
***
تغییرات ایران نسبت به بازی آخر مقابل قطر
تیم ملی فوتبال ایران نسبت به بازی آخر خود مقابل قطر تغییرات محسوسی داشته است.
تیم ملی فوتبال ایران چهارمین بازی خود در مرحله سوم انتخابی جامجهانی ۲۰۲۶ را مقابل قطر برگزار میکند. از نکات قابل توجه نسبت به دیدار اخیر ۲ تیم در جام ملتهای آسیا که با برتری ۳ بر ۲ عنابیها پایان یافت، کاهش میانگین سنی تیم ملی است. در جام ملتهای اخیر ایران با میانگین سنی ۲۹ سال، دومین تیم مسن جام لقب گرفت اما پس از پایان تورنمنت نفرات جوان و جدیدی به جمع شاگردان امیر قلعهنویی دعوت شدند تا این میانگین برای اردوی فعلی یک سال و نیم نسبت به جام ملتهای قطر کمتر شود. امید ابراهیمی 36 ساله پس از پایان آن تورنمنت از تیم ملی خداحافظی کرد و احسان حاج صفی 33 ساله هم دیگر به تیم ملی دعوت نشد. رامین رضاییان، دفاع راست 34 ساله هم در اردوهای اخیر حضور نداشته است. دعوت نشدن این 3 نفر که در ترکیب اصلی دیدار با قطر حضور داشتند و کریم انصاریفرد 33 ساله از مهمترین دلایل کاهش میانگین سنی تیم ایران است. در حال حاضر امین حزباوی، محمدمهدی زارع، محمد قربانی، محمدجواد حسیننژاد و امیرحسین حسینزاده بازیکنان ۲۳ و زیر ۲۳ سالی هستند که برخلاف جام ملتها در اردوی تیم ملی حضور دارند تا در این اردو میانگین سنی تیم ملی به 27.4 سال برسد.
ارسال به دوستان
درباره «امینالله رشیدی» خواننده، شاعر و آهنگساز که در 99 سالگی درگذشت
شیدای موسیقی
گروه فرهنگ و هنر: «الان فضای هنری دارای آشفتگیهای فراوان است. موسیقی ما زیر و رو شده است. آشفتهبازاری است در موسیقی»؛ این جملات را نه یک منتقد یا خبرنگار، بلکه یکی از قدیمیترین آهنگسازان، نتنویسان و خوانندگان کشور یعنی امینالله رشیدی در گفتوگویی در اواسط دهه 90 بیان کرده است؛ هنرمندی که شامگاه جمعه 20 مهر پس از حدود یک قرن زندگی دار فانی را وداع گفت.
مرحوم امینالله رشیدی را باید تنها یادگار ماندگار نسلی دانست که موسیقی ایرانی را به معنای واقعی کلمه به اوج خود رساندند، هنرمندی که در وجودش امید و عشق به زندگی موج میزد، چرا که حتی وقتی به ۹۱سالگی رسید، گفت: «قبول نمیکنم امروز ۹۱ ساله شدهام اما در شناسنامهام اینگونه نوشتهاند. شما هم مثل من با طفل درونتان بسازید و با او درخور باشید. او بیریا، صاف و بیشیلهپیله است».
مرحوم رشیدی همواره نسبت به موسیقیای که در این سالها شنیده میشد اعتراض داشت؛ اعتراضی که ریشهاش به دهه 30 و 40 باز میگشت و بسیار طبیعی بود. وقتی در دوران طلایی موسیقی زیسته باشی، دیدن و شنیدن موسیقیهای بیریشه این سالها را نمیتوانی تحمل کنی و هر چقدر آرام و متین باشی باز هم لب به انتقاد و اعتراض میگشایی.
او اما همواره در گفتوگوهایش میگفت: «در این زمانه که موسیقی بیسر و سامان و آشفته است و شما دیگر آهنگی را که به دلتان بنشیند، نمیشنوید، بیایید آثاری را که دست من باقی مانده، بگیرید تا جوانان از آن استفاده کنند. من تنها بازمانده هنرمندان دهه ۳۰ و ۴۰ هستم که دستم پر است از آهنگهایی که عطر آن سالها را دارند. جوانهایی هستند که صدایی خوب دارند و میتوانند این کارها را بخوانند. اصلا یک ارکستر بدهند تا خودم انجام دهم».
با این حال، تا زمانی که این هنرمند هنوز به بستر بیماری نیفتاده بود، خواستههایش برآورده نشد، در صورتی که همان طور که خود او میگفت، تنها بازمانده نسل طلایی موسیقی بود و توجه به خواستهاش واجب بود. در حقیقت رشیدی به عنوان یکی از میراثداران موسیقی ایرانی، تاریخ شفاهی موسیقی کشور بود که میشد با کمک او به دل آن دوران رفت و مستندهایی با گفتهها و خاطراتاش ضبط کرد.
رشیدی ۴۰ سال از عرصه اجرا به دور ماند اما با این حال سال ۹۳ ، 2 کنسرت موسیقی را در اصفهان و تهران اجرا کرد. وی در مصاحبهای درباره سالهایی که از فضای موسیقی دور مانده بود، گفته است: «من از دوره جوانی تا امروز از خودم مراقبت کردهام و احساس یک جوان ۳۵ ساله را دارم. دوست دارم تا ۱۰۰ سالگی برای مردم بخوانم اما مافیای موسیقی امثال مرا پس میزند. دستهای پشتپرده هر روز یک خواننده جدید معرفی میکنند اما صدای آنها در ذهن مردم نمیماند. کجاست آن تصنیفهایی که در سالهای دور ساخته میشد و هر شنوندهای را به خدا نزدیک میکرد».
رشیدی کار در رادیو را سال 1327 آغاز کرد و خود درباره این موضوع اینگونه بیان کرده است: «کارم را به عنوان خواننده در رادیو در سال ۱۳۲۷ آغاز کردم که آن زمان هنوز ضبط صوت به ایران نیامده بود و من به مدت 5 سال زنده در رادیو اجرا کردم. نخستین بار که صدای خودم را از رادیو شنیدم حالتی عجیب و یک دگرگونی به من دست داد. نخستین آهنگی که در رادیو ایران که آن زمان رادیو تهران نام داشت، خواندم، اثری از استاد تار و نتخوانیام، آقای موسیخان معروفی بود. شعر این اثر هم از آقای دکتر محمدعلی مشایخ است و ترانه هم «رنج جدایی» نام دارد. نخستین بار که آقای موسی معروفی مرا به رئیس یکی از ارکسترهای رادیو آوا معرفی کردند، علیمحمد خادممیثاق، فارغالتحصیل دوره دوم هنرستان موسیقی تهران، مدیریت ارکستر را برعهده داشت که خود ایشان پیانو مینواخت. همچنین آقای مصطفیالله سپهری ویلن و عباس زندی تار و سهتار، ولیالله البرز کلارینت و حسین همدانیان ضرب مینواختند که ما این ترانه را به صورت زنده و مستقیم اجرا کردیم و از رادیو پخش شد».
وی همچنین درباره علت ماندگاری آثار موسیقی آن زمان گفته است: «2 دهه ۳۰ و ۴۰ که اوج شکوفایی موسیقی و ادبیات ایران بود، خوانندگان رادیو و تلویزیون هر کدام کلاس و صدای خاصی داشتند. مثل الان نبود که صدها صدا مشابه یکدیگر هستند. در آن زمان نوع صدای خوانندگان و سبک خواندن آنها در ذهن مردم جاری و ماندگار میشد. از دهه ۵۰ افول آغاز شد و آنقدر خوانندگان زیادی روی کار آمدند که هیچکدام هم به یاد نمیمانند. زمانی که سیاست در کار هنر دخالت کرد، موسیقی و ادبیات ما به اینجایی رسید که میبینیم. به هر حال دیگران میآیند و ما میرویم ولی آنچه از آدمی باقی میماند، تنها صدا است».
امینالله رشیدی در شاعری، نویسندگی و نقد نیز دستی داشت و مقالاتی از او در مطبوعات به چاپ رسیده که آخرین آنها نقدی است بر کتاب شعر نو، از آغاز تا امروز، تألیف محمد حقوقی از انتشارات مؤسسه فرانکلین که در شماره ۱۰ سال ۵۲ مجله وحید چاپ شده است.
سفرنامهای هم به نام از کاشان تا کاناری در سال ۱۳۷۲ از ایشان چاپ شده است. سال ۱۳۸۱ کتاب عطر گیسو (خاطرهها و نغمهها) را توسط انتشارات عطایی تهران منتشر کرد و سومین کتاب وی به نام ایران در رهگذر زمان در سال 1390 به چاپ رسید.
این هنرمند پیشکسوت شامگاه 20 مهر در 99 سالگی دار فانی را وداع گفت.
ارسال به دوستان
نگاه
عملیات رسانهای علیه زنجیره حیات مقاومت
محمد لسانی*: وجهه و توان رژیم صهیونیستی را میتوان در ۲ میدان «رزم نظامی» و «رزم رسانهای» سنجید. صهیونیستها در حوزه اول یعنی جنگ سخت و نظامی به هیچ عنوان خوداتکا نیستند و صرفا با توان لجستیکی و جنگافزارهای آمریکا و بلوک غرب است که توانستهاند در این یک سال دوام بیاورند و از هم نپاشند. روی دیگر ماجرا اما قدرت این رژیم در افسونگری رسانهای و متکی به تبلیغات پرطمطراق و حتی واسطهگرانه است تا چهره واقعی خود را پشت افراد حقیقی و هویتهای حقوقی پنهان کند. دلیل اصلی این پنهانسازی نیز چیزی جز ترس از واکنشهای اجتماعی به علت منفور بودن نزد افکار عمومی کشورهای منطقه و جهان نیست. یک نمونه ملموس برای این هویتزدایی و پنهانسازی، شبکه «اینترنشنال» است که سعی دارد از مالک و سرمایهگذار خود چیزی به زبان نیاورد اما حضور خبرنگاران این شبکه در مراکز فرماندهی، پادگانها و خطوط مقدم نظامی صهیونیستها، فریاد میزند یگان تبلیغات و عملیات روانی ارتش اسرائیل صحنهپرداز این شبکه است. اصولا افسون و فریب از تکنیکهایی است که رژیم صهیونیستی هم در میدان نظامی و هم رسانهای بهکار میبرد. جوخههای ترور «عربنماها» با هویتهای کاملا مردمی و خودی! به محله و ساختمان اهداف نفوذ و در یک لحظه اقدام به حذف فیزیکی یا ربایش سوژهها میکنند. دقیقا در میدان رسانهای نیز «ایرانینماها» را برای اینترنشنال انتخاب کرده و «عربنماها» را در صفحات شبکههای اجتماعی به کار میگیرند تا بتوانند پیام خود را از زبان افراد همزبان و همفرهنگ با مخاطب در ذهن و دل او جای دهند. در هفتههای اخیر اما پروژه اصلی رسانهای افسونگرانه رژیم صهیونیستی بر «عقبهزدایی و قطع زنجیره حیات مقاومت» همراستا با عملیات نظامی متمرکز است. بر این اساس، رسانهها و «انسان - رسانه»های صهیونی باید در ۲ حوزه به ایجاد و تشدید جدایی و انفکاک اقدام کنند: اول بین جبهه فعال با جبهه پشتیبان (ایران) و دوم بین جبهه فعال با عقبه اجتماعی خود. برای مثال تولید شایعات بیاساس و روایتهای مخرب در میان جامعه لبنان از انفعال و حتی معامله(!) ایران در قبال شهید سیدحسن نصرالله و حزبالله از اصلیترین ترفندهای صهیونی است که برای ایجاد دودستگی در محور مقاومت برنامهریزی شده است. از سوی دیگر، چهرههای رسانهای «عربنما» و پیامهای تولیدی که از واحدهای محتواسازی صهیونیستها به کف شبکه اجتماعی میریزد با برجستهسازی و تأکید بر نقش حزبالله در آوردن جنگ به داخل خاک لبنان سعی دارد مردم لبنان را نسبت به حزبالله بدبین کند و پایگاه اجتماعی این تشکیلات را هدف گیرد.
در برابر استراتژی عقبهزدایی و قطع زنجیره حیات مقاومت باید در داخل محور مقاومت به استراتژی همگرایی و تشدید انسجام جبههای اقدام کرد. این همگرایی در ۲ لایه نیاز است؛ اول، داخلی بین هواداران و حامیان با جبهه کنشگر و دوم بین جبهه عملکننده با جبهه ایران. این طراحی باید جدا از تشریفات و تعارفهای معمول باشد و بتواند بخوبی نشاندهنده واقعیت روابط موجود باشد. برای مثال اقدام ملموس، عینی و شجاعانه رئیس مجلس در هدایت هواپیما و فرود در میانه دود و آتش فرودگاه بیروت را میتوان یک نمونه از اقدامات همگراکننده و انسجامبخش نام برد. باور به اهمیت هر عضو پیکره مقاومت برای دیگران، یک عقیده جمعی است و سیاست وحدت ساحات [وحدت میدانها] به همین علت است که بر آرایش فراملی و منطقهای مقاومت تأکید دارد.
پژوهشگر و کنشگر رسانه *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|