17/ارديبهشت/1404
|
03:25
۲۳:۰۶
۱۴۰۴/۰۲/۱۶
نگاهی به مجموعه ‌شعر «پر از مهر خوبان» اثر محمد سامانی

بار سنگین معنا روی دوش لفظ

وارش گیلانی: مجموعه‌ شعر «پر از مهر خوبان» از محمد سامانی را نشر سوره مهر در 204 صفحه و در تیراژ 1250 نسخه چاپ و منتشر کرده است. 
محمد سامانی متولد 1278 هجری شمسی بود که سال ۱۳۶۱ در 85 سالگی درگذشت. او علاوه بر شاعری، قاری قرآن و مدرس قرآن هم بود و شاگردان بسیاری را در این راه تربیت کرد.
از آنجا که شاعر این دفتر، شاعر اهل بیت است و اشعار اهل بیت(ع) نیز در قدیم و دوره‌های گذشته بیشتر در قالب‌های خاصی سروده می‌شد؛ مثلا در قالب‌های مثنوی، قصیده، ترجیح‌بند، ترکیب‌بند، مسمط و نوحه و نظایر آن، او نیز اشعار خود را در این قالب‌ها سروده و در دفتر شعر «پر از مهر خوبان» ارائه داده است. زبان و شیوه کلی و نوع بیان اشعار مجموعه «پر از مهر خوبان» نیز همان سبک و سیاق قدیم را دنبال کرده است. از این رو، اشعار این دفتر بیشتر به کار خواندن مداحان اهل بیت و واعظان دینی در مساجد و تکیه‌های می‌آید و در واقع در هماهنگی و یکرنگی با صدای آنان است که می‌تواند جلوه‌ای بگیرد و تاثیرگذار باشد: 
«سوی خیمه آمد از میدان شه دنیا و دین
بر سرِ دستش یکی قنداقه‌ طفلی حزین
می‌چکید از حنجرش، خون بر لبان و آستین
گویی از آن قومِ بی‌رحم و گروه مشرکان
بر گلوی نازکش زد حرمله پیکان کین
از خدنگ ظلمِ آن، برگشته بخت تیره‌جان
شد در آغوش پدر، آن طفل زار بی‌زبان
همچو مرغ نیم‌بسمل، پای‌بسته پرزنان
شد سرش مایل به پشت سر، ز بالا آنچنان
کز سر و دوش پدر، آویز شد سوی زمین
می‌گرفت از خون حلقش با کف و ثَوب و ردا
گاه، بر عمامه می‌پاشید و گاهی در هوا
همچنان آورد او را تا به پشت خیمه‌ها
زد صدا آهسته بر زینب، بیا! زینب بیا!...»
شعرهای مجموعه‌ «پر از مهر خوبان» یکسره مذهبی و دینی و به قول امروزی‌ها آیینی است؛ که در ۲ بخش آمده‌اند؛ بخش اول شامل ثنای ‌باری‌تعالی و مدح و منقبت ائمه‌ اطهار و معصومین و بزرگان دین(ع) است و بخش دوم شامل مراثی و مصیبت و نوحه است درباره‌ عاشورا و ائمهی اطهار و معصومان و بزرگان دین و مذهب تشیع(ع). البته بیشتر اشعار مجموعه‌ شعر «پر از مهر خوبان» درباره‌ حضرت رسول اکرم(ص)، حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و عاشورا و اربعین و دیگر بزرگان روز عاشورا، از جمله حضرت زینب(س)، حضرت علی‌اکبر(ع)، حضرت عباس(ع)، حضرت رقیه(س)، حضرت علی‌اصغر(ع) و نیز حضرت مسلم و حضرت حر است و دیگر اشعار مذهبی.
تقریبا 60 درصد از آثار مجموعه‌ «پر از مهر خوبان» نظم است؛ نظم به معنای متداولش، نه نظم تکامل‌یافته‌ ادبی؛ از این رو نظم‌هایی از این دست صرفا معناگرایند و دنبال مفهومند و توجهی به زبان و جلوه‌های شعری ندارند:
«شُکر لِله مسلمانم، چه غم دارم دگر؟
تابع احکام قرآنم، چه غم دارم دگر؟
طالب حق همچو سلمانم، چه غم دارم دگر؟
چون علی را وجه حق دانم، چه غم دارم دگر؟
پس پر از توحید و ایمانم، چه غم دارم دگر؟...»
یا:
«زینب‌مِهین، خیرالنّسا، بانوی اسلام
با آل‌احمد از جفای قوم بدنام
چون شد اسیر کوفیان و لشکر شام
شد طاقتش از جا برون از جسمش آرام...»
البته نظم به معنای واقعی در ادبیات فارسی ارزش والایی دارد و به لحاظ ساختار و بافت و قدرت کلامی و فصاحت و بلاغت و شیوایی و موسیقی کلام به شعر پهلو می‌زند اما کلام معمولی و حرف‌های سطحی یا حرف دیگران را با زبان همان‌ها بازگو کردن، می‌شود حرف‌هایی که صرفا در وزن بیان شده‌اند و هیچ ارزش ادبی ندارند. اغلب آثار مجموعه‌ شعر «پر از مهر خوبان» چنین هستند؛ علاوه بر این زبان قدیمی و مستعمل و نگاه و بیان تکراری، شعرها - بدون در نظر گرفتن بلندی‌ و روایی بودن‌شان - مطولند و گفتارشان به اندازه و به قاعده نیست؛ بدتر از آن، دچار کلمات اضافی و دچار حشو زایدند:
«ای قادر ما یشاء مطلق!
وی عالم ما اَخیر و اَسبق...
ای ذات مقدس یگانه!
وی بر تو هر آن نشان، نشانه!
در کون وجود، هر چه باشد
زین خلقت ژرف بیکرانه...»
«این همه» و «آن» و «هر چه باشد» به ترتیب در ۳ بیت آخر، اضافی و حشو و زایدند و اینگونه موارد در این دفتر بسیارند. غلط‌های دستوری هم در این دفتر وجود دارد؛ مثلا باید به اول مصراع آخر بالا «هم» اضافه کند تا بیت آخر معنی بدهد.
غلط‌های مفهومی هم که به ضعف تالیف مشهورند نیز در این دفتر کم نیست؛ مثلا وقتی ایمان داشته باشیم به اینکه حضرت ختمی مرتبت(ص) نورش قبل از خلقت در لوح وجود محفوظ بوده، دیگر مصراع‌هایی از این دست بی‌معنی است: «تا رسیدم در صف آزادگان، آدم شدم»؛ زیرا شاعر، کمالِ حضرت را «به آدم شدن» دانسته است»؛ در صورتی که او پیش از به وجود آمدن آدمِ جایزالخطا، انسان کاملی بوده است:
«من به نفس خویش سلطان بوده‌ام تا بوده‌ام
غرقه اندر بحر امکان بوده‌ام تا بوده‌ام
مورد اکرام و احسان بوده‌ام تا بوده‌ام
با نشاط از پرتو جان بوده‌ام تا بوده‌ام
پس ز اول، پر ز ایمان بوده‌ام تا بوده‌ام
چون سوار عقل گشتم، با ملک همدم شدم
خواستم بال شوم، بالاتر از آن، هم شدم
تا رسیدم در صف آزادگان، آدم شدم
چون ز اول وارد این قله‌ محکم شدم
دور از اتباع شیطان بوده‌ام تا بوده‌ام...»
در مقدمه‌ کتاب «پر از مهر خوبان» آمده است که سامانی در سرودن اشعار این کتاب، کتاب‌های تاریخی مذهبی و کتاب‌های اخلاقی دینی و سخنان بزرگان را مطالعه کرده و از آنها بهره برده است؛ حتی درباره‌ نارواهایی که در بعضی ادیان به پیامبران بزرگ داده شده، در رد آن نارواها اشعاری سروده است؛ مثلا درباره‌ تهمت زنایی که به حضرت داوود(ع) نسبت داده‌اند، یا شراب ساختن حضرت عیسی(ع) و...
در هر حال، بهتر بود برای پیشگیری از اشتباهات و اغلاط و نادرستی‌ها و لغزش‌های ادبی و مذهبی، پیش از چاپ مجموعه‌ شعر «پر از مهر خوبان»، آن را به یکی از شاعران و ادیبان و صاحب‌نظران می‌سپردند، تا هم اصلاح می‌شد و هم انتخاب بهتری از آثار مرحوم محمد سامانی انجام می‌شد.
اما ما در شعر معاصر شاعرانی داریم که در عین کلاسیک بودن و پیروی‌شان از شعر و زبان دیروز، شعرهای‌شان کم‌وبیش از تازگی‌ها و ویژگی‌هایی برخوردارند که آنان را از دیگر شاعران متمایز می‌کند؛ مثل عماد خراسانی، رعدی آذرخشی یا پژمان بختیاری و مهرداد اوستا و دیگر شاعران. ۲ تا ۲ بیت از ۲ غزل عماد خراسانی را برگزیدم تا تفاوت او با شاعران امروزی که همچنان وفادار به زبان شعر دیروزند مشخص شود:
«پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکـی‌ست
حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکی‌ست
این همه جنگ و جدل حاصل کوته‌نظری‌ست
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکی‌ست...»
اما منهای حرف‌های موزون شده در دفتر شعر «پر از مهر خوبان» که شرحش در بالا  رفت و گفته آمد، آن درصد از آثار کتاب محمد سامانی هم که از نظم دورند، دچار تعابیر کهنه و تکراری و مستعمل هستند؛ تعابیری که همه برگرفته از تعابیر شعر دیروز است و در نتیجه تکراری و مستعمل؛ تعابیری چون: «پرتو آفتاب»، «زرین نقاب»:
«ز مشرق آمد برون چو پرتو آفتاب
فکنده بر چهر شب، ز جلوه، زرین آفتاب
یا تعابیری چون: «چو گلشن رو»، «اردو زدن گُلبُن»، «صف بستن گل و لاله» و... در ابیات زیر:
«با لطف و دلارامی بگشوده چو گلشن رو
در دامن زیبایش، گلبن‌زده خوش اردو
صف بسته گل و لاله در صحن و سرای او
به‌به! که جهان شد پر از گل و پر از بو...»
بزرگ‌ترین اشکالی که می‌توان بر مجموعه‌ شعر «پر از مهر خوبان» وارد کرد، بار معنایی ابیاتش است که روی دوش لفظ و لحن زبانش سنگینی می‌کند، در صورتی که این توازن و تعادل است که در شعر سبب زیبایی و ظرافت و موجب بلاغت و فصاحت و شیوایی کلام می‌شود. 
با این همه، وجود ابیات زیبایی که شاعرانه‌اند و دارای جوهره‌ شعر، در مجموعه‌ شعر «پر از مهر خوبان» نیز دیده می‌شود اما آنقدر نیستند که جلوه به لحاظ شعری به این مجموعه بدهند؛ ابیاتی در همان زبان و نوع بیان شعر دیروز نظیر:
«شوقم‌زده بر جان و فروغم‌زده بر سر
وجدم شده هم‌دوش و نشاطم شده رهبر...»
یا ابیات زیر که در عین حال، تا حد قابل قبولی خالی از بلاغت نیست:
«یاران چه نشاطی‌ست که از فرط تجمل
پر گشته جهان سربه‌سر از رایحه‌ی گل؟
آفاق بگردیده پر از مشک و ز عنبر
گیتی شده انبار گل و لاله و سنبل
بیرون شده از باغ جهان زاغ سیه‌پر
در گلشن جان چهچه‌زن، آمده بلبل
طاووس ز مستی بدهد جلوه، پر خویش
با غمزه دهد جلوه پیاپی دم و کاکل
مانند ادیبان غزل‌ساز سخنور
طوطی مترنم شده گویی به تغزل
از سبزه بگردیده در و دشت چو مینو
بگرفته هوا، همچو جنان حد تعادل
گویا به جهان گشته عیان نیمه‌ شعبان
کافتاده در عالم ز شعف یکسره غلغل...».

ارسال نظر
پربیننده