توسعه جهانی انرژی هستهای
گروه بینالملل: فزایش گرمای هوا، تغییرات اقلیمی، جنگ اوکراین و به موازات تمام این مسائل، افزایش مصرف برق در سرتاسر جهان، از جمله بحرانهایی است که در حال حاضر اکثر کشورهای جهان را با نگرانیهایی درباره تامین برق مورد نیاز شهرها و صنایع مواجه کرده است. به دنبال این نگرانیها طی روزهای گذشته خبر دستور رئیسجمهور ایالات متحده برای گسترش تولید انرژی هستهای در آمریکا توسط رسانههای این کشور مخابره شد.
دونالد ترامپ 23 مه، دستور اجرایی برای گسترش تولید انرژی هستهای و غنیسازی اورانیوم در خاک این کشور را امضا کرد؛ دستوری که هدف اصلی آن تسریع ساخت رآکتورهای هستهای و کاهش مقررات نظارتی در این حوزه است؛ مقرراتی که پیش از این برای محدود کردن انرژی هستهای و اجبار دولتها و بخش خصوصی برای حرکت به سوی انرژی تجدیدپذیر وضع شده بود اما اکنون نهتنها آمریکا بلکه بسیاری از کشورهای غربی در حال بازگشت از این مسیر هستند و انرژی هستهای را به عنوان جایگزینی مناسبتر برای تولید برق مورد نیاز شهروندان خود انتخاب کردهاند. نکته قابل توجه دستور ترامپ - که رسانهها نیز به آن پرداختند - همزمانی آن با تاکید وی بر ممنوعیت غنیسازی درون ایران بود؛ ممنوعیتی که هدف اصلی آمریکاییها از آن محروم کردن ایران از خدمات صلحآمیز صنعت هستهای و تکنولوژی اصلی تامین برق در آینده است؛ مسالهای که در چند دور اخیر مذاکرات هستهای غیرمستقیم میان 2 کشور به گره اصلی تبدیل شده است.
* دستور تسریعکننده ترامپ برای صنعت هستهای آمریکا
طبق دستور ترامپ، کمیسیون نظارت بر انرژی هستهای آمریکا (NRC) موظف شده ظرف ۱۸ ماه به درخواستهای مجوز ساخت رآکتورها پاسخ دهد. در حالی که این فرآیند پیشتر تا ۱۰ سال طول میکشید و مانعی جدی بر سر راه شرکتهای خصوصی و حتی دولت آمریکا برای راهاندازی رآکتورهای هستهای برای تولید برق بود. طبق گزارش رسانههای آمریکایی، این دستور به منظور تأمین انرژی مورد نیاز مراکز دفاعی حیاتی و دیتاسنترهای هوش مصنوعی صادر شده است؛ مراکزی که با توجه به پیشرفتهای حوزه هوش مصنوعی و رقابتهای شدیدی که بر سر آن رخ داده است، افزایش مصرف برق بسیاری را بر شبکه برق سراسری آمریکا تحمیل کردهاند و این نیاز در آینده نزدیک بیش از پیش نیز خواهد شد. همچنین طبق گزارشات، برنامههای جدید شامل توسعه استخراج اورانیوم داخلی و افزایش ظرفیت غنیسازی در آمریکا میشود. وزیر کشور آمریکا این اقدامات را «بازگشت به پیش از مقررات دست و پاگیر» توصیف کرده است؛ مقرراتی که با فشار نهادهای حامی محیط زیست و سبزها در سالهای گذشته وضع شده بود و منجر به تعطیلی چندین نیروگاه هستهای در آمریکا، اروپا و حتی شرق آسیا شد. این فعالان، خطرات زیستمحیطی، همچنین خطراتی مانند تکرار فجایع هستهای چرنوبیل و فوکوشیما را علت فشار خود برای تعطیلی صنایع هستهای عنوان کرده بودند اما اکنون پس از چند سال فعالیت نیروگاههای تجدیدپذیر و شکست آنها در تامین برق مورد نیاز کشورها، سیاستمدارانی مانند ترامپ رویکرد خود را نسبت به صنعت هستهای تغییر دادهاند.
* شکست تجربه تجدیدپذیر برای جایگزینی با سوخت فسیلی
در چند دهه اخیر استفاده از سوختهای فسیلی برای تولید انرژی مورد نیاز صنایع و منازل کشورهای جهان بویژه کشورهای صنعتی غربی معضلات متعددی را به وجود آورده است که در بسیاری موارد منجر به آسیبهای جدی به جوامع بشری و محیط زیست شده است. از سوی دیگر افزایش بیش از پیش جمعیت جهان، همچنین کاهش ذخایر سوختهای فسیلی و تهدیداتی مانند جنگ اوکراین یا جنگهای خاورمیانه بسیاری از رهبران کشورهای جهان را به فکر گزینههای جایگزین برای تولید برق مورد نیاز انداخته است. پیش از این نیز انرژی هستهای یکی از گزینههای اصلی جایگزینی سوختهای فسیلی به حساب میآمد اما تبلیغات گسترده برای انرژی خورشیدی و بادی در کنار انرژی برقابی و سایر نیروگاههای تجدیدپذیر و تاکید بسیار و تبلیغات منفی درباره نیروگاههای خورشیدی، سیاستمداران و ملتهای جهان را به سوی انرژیهای تجدیدپذیر سوق داد؛ حرکتی که در بسیاری موارد هزینهبر بوده و به بازدهی مورد نظر نرسید. انرژیهای تجدیدپذیر به دلیل محدودیتهای فراوان و هزینه بالا اکثرا زیانده هستند و سودی را که برای بقای فعالیت یک نیروگاه مورد نیاز است تامین نمیکنند. این چالش نیز تحت تاثیر عوامل متعددی رخ میدهد. برای مثال نیروگاههای برقابی در فصل خشکسالی توان تولید منظم برق را ندارند و شبکه سراسری برق را دچار مشکل میکنند یا نیروگاههای بادی راندمان بالایی نداشته و مانند برقابیها فصلی هستند.
در سوی دیگر ماجرا نیروگاههای خورشیدی وجود دارند که آنها نیز با چالش شلختگی تولید برق و هزینه بالای احداث و نگهداری در کنار راندمان نسبتا پایین روبهرو هستند. مراقبت و نگهداری از این نیروگاهها نیز هزینه بالایی دارد. برای مثال توفان یا تگرگ میتواند به نیروگاههای خورشیدی آسیب زیادی وارد و آنها را کاملا از مدار خارج کند. در این بین علاوه بر نبود صرفه اقتصادی، چالش شلختگی تامین برق در شرایط جوی متفاوت و فصول مختلف، اصلیترین مشکل نیروگاههای تجدیدپذیر برای جایگزینی با نیروگاههای سوخت فسیلی است؛ چالشی که در نیروگاههای هستهای وجود ندارد و با تامین سوخت غنیشده رآکتورهای هستهای این نیروگاهها میتوانند به صورت منظم و قابل اعتماد و با راندمان بالا برق مورد نیاز صنایع و شهرها را تامین کنند؛ امتیازی که به صنعت برق هستهای در مقابل تجدیدپذیرها برتری میدهد و منجر به تغییر رویکرد دولتها در قبال نیروگاههای هستهای شده است.
البته تنها آمریکا در این مسیر قرار نگرفته است و پیش از دولت ترامپ، اروپاییها نیز در این مسیر حرکت کردهاند. آلمانها که بزرگترین متضرر اقتصادی جنگ اوکراین به حساب میآیند، پس از قطع مسیرهای دریافت نفت و گاز از روسیه در پی جنگ اوکراین رو به بازنگری در سیاستهای حوزه انرژی آورده و دست به اقداماتی نظیر اعطای یارانه انرژی به صنایع و ساخت نیروگاههای گازسوز زدهاند اما این اقدامات کافی نبوده و کسری تولید انرژی این کشور صنعتی را پوشش نمیدهد.
همین مساله نیز منجر به درخواستهای متعدد برای حرکت به سوی انرژی هستهای در این کشور سرسبز اروپا شده است. تمایل و اراده آلمانیها برای بازگشت به صنعت هستهای و استفاده از انرژی هستهای در حالی است که این کشور پیش از این و درسالهای 2011 و2012 در راستای حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر، 3 نیروگاه هستهای خود را از بین برد.
ژاپن نیز یکی دیگر از کشورهایی است که پس از فاجعه نیروگاه هستهای فوکوشیما در این کشور دست به تعطیلی نیروگاههای هستهای خود زده اما پس از جنگ اوکراین و افزایش قیمت سوخت فسیلی، ژاپنیها اقدام به بازگشایی نیروگاههای هستهای خود کردند. ژاپنیها نیز هدف خود از بازگشایی نیروگاههای هستهای را تامین برق مورد نیاز برای فعالیت در حوزه هوش مصنوعی اعلام کردهاند. دولت ژاپن اعلام کرده است قصد دارد تا سال 2030 حدود 20 تا 22 درصد برق مورد نیاز خود را از سوخت هستهای تامین کند. در همین راستا نیز ممنوعیت فعالیت نیروگاه هستهای کاشیوازاکی کاریوا در دسامبر ۲۰۲۳ برداشته شد.
* استاندارد دوگانه در قبال ایران
در حالی که بسیاری از کشورهای متحد ایالات متحده و خود آن کشور در حال حرکت به سوی انرژیهای هستهای برای تامین کسری تولید برق خود در آینده نزدیک هستند، دولت آمریکا در مذاکرات هستهای تلاش دارد جمهوری اسلامی ایران را از غنیسازی و انرژی هستهای محروم کند. پیش از این ترامپ در پاسخ به سوالی درباره اختلاف نظرها پیرامون حق غنیسازی ایران اعلام کرده بود ایران منابع سوخت فسیلی بسیاری دارد و نیازی به استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای ندارد.
در مقابل اما با استانداردی دوگانه، قوانین و مقررات دست و پاگیر بخش انرژی هستهای در خود آمریکا را برداشته و فعالیت در این بخش را تشویق میکند. در حالی که آمریکا علاوه بر منابع نفت و گاز گسترده، به منابع نفت و گاز بسیاری از کشورهای جهان دسترسی دارد و برای تامین سوخت فسیلی مانعی بر سر راه خود نمیبیند اما مقامات آمریکایی برای گسترش فعالیت و ایجاد انحصار بر تکنولوژیهای جدید بویژه هوش مصنوعی، نیروگاههای هستهای را انتخاب کردهاند؛ مسالهای که نشاندهنده اهمیت این نیروگاهها در آینده انرژی جهان است.
جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل نیاز به استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و گسترش سبد انرژی و تامین امنیت آن، نیاز به غنیسازی دارد و بارها نیز تاکید کرده است علاقهای به ساخت سلاح هستهای ندارد اما با وجود پایبندی به مقررات، آمریکاییها بر استانداردهای دوگانه خود اصرار دارند؛ استانداردهایی که هرگز بر رژیم صهیونیستی که علاوه بر عدم عضویت در NPT سلاح هستهای نیز در اختیار دارد، اعمال نمیشود.