ناامید با امید؟!
عبدالله دارابی: المپیک، محشر ورزش دنیاست ولی نیم قرن است فوتبال ما از صعود به این رقابتها بازمانده است و متاسفانه هیچ رگهای از امید و اراده برای شکستن این طلسم نزد متولیان امر مشاهده نمیشود! سالهاست زمان و نحوه انتخاب سرمربی و تدارک تیم فوتبال امید ایران، نشان از کممحلی به سرنوشت آن دارد.
فوتبال ما ۴ بار جواز صعود به رقابتهای المپیک را دریافت کرد. آخرین صعود ما هم به سال ۱۹۸۰ (المپیک مسکو) باز میگردد که به دلیل حمله نظامی شوروی سابق به افغانستان و تحریم رقابتها از سوی ایران، در المپیک مسکو حاضر نشدیم و پس از آن دیگر فوتبال ما رنگ صعود به المپیک را ندید.
روزگاری فوتبال المپیک و تیم امید نزد مسؤولان اهمیت ویژهای داشت و این در نحوه تدارک و انتخاب سرمربی آن مشهود بود. مربیان بزرگ و توانمندی چون حسن حبیبی که با او جواز صعود به المپیک مسکو را گرفتیم و مرحوم پرویز دهداری را در راس این تیم میگذاشتیم ولی چند دوره است مربیانی سکان این تیم که پشتوانه اصلی تیم ملی فوتبال محسوب میشود را عهدهدار میشوند که از تجربه و کارایی لازم برخوردار نیستند و نحوه تدارک تیم نیز در حد کافی صورت نمیگیرد؛ نتایج تیم امید در این سالها نیز خود گواه و گویای این مدعاست.
اینک نیز انتخاب تعجببرانگیز دیگری را در راس امور فنی این تیم شاهدیم؛ امیدرضا روانخواه. مربیای که هیچ استدلال فنی و عقلایی متقن در برگزیدن وی به این سمت نمییابیم، حتی عضو هیاترئیسه فدراسیون فوتبال (محمدرحمان سالاری) به نوع و نحوه این انتخاب اعتراض کرد و خود انتخابکنندگان را ملزم به پاسخگویی به تبعات آن
دانست.
موضوع اصلی اما این است که امیدرضا روانخواه بر اساس کدام رزومه، توان فنی و دلیل محکمهپسند، سکاندار تیمی میشود که عملا حکم تیم ملی (ب) ایران را دارد؟ مربیای که غیر از دوران فعالیتش در باشگاه پیکان، در سایر تیمهایی که مربیگری کرده است، تعداد باختهایش از پیروزیهایش بیشتر بوده و عملکردی ضعیف از خود به جا نهاده است که آخرینش تیم سقوط کرده هوادار است. آیا در جمع مربیان داخلی، گزینه جامعتر و مناسبتر از روانخواه یافت نمیشد؟ چرا این فرصت را به امثال سیدمجتبی حسینی، سعید دقیقی و سعید اخباری که با بازیکنان جوان و بینام و نشان نیز توانایی خود را نشان دادهاند، ندادیم؟ هر ۳ مربی مذکور که کارنامهای به مراتب درخشانتر از سرمربی فعلی تیم امید دارند؟! جای آن نیست وزیر ورزش که در قبال اعتراضات تیم فوتبال شهرش نسبت به داوری فینال جام حذفی، شخصا وارد گود شد و خواستار رسیدگی فوری به اعتراض همشهریانش و ارائه گزارش نتیجه آن شد، چنین حساسیتی را در قبال تیم ملی فوتبال امید کشورش و نحوه انتخاب سرمربی آن نشان دهد؟ حداقل تحقیق و بررسی کن آیا سرنوشت تیم امید ایران، وجهالمعامله یا مصالحه برخی قرار گرفته است؟ آیا سرنوشت تیم فوتبال امید ایران به اندازه یک تیم فوتبال باشگاهی حائز اهمیت نیست؟
اگر حضور در رقابتهای المپیک برایمان مهم باشد و واقعا تیم امید را پشتوانه اصلی تیم ملی فوتبال که با مشکل پا به سن گذاشتن بازیکنانش مواجهیم بدانیم، سرنوشت آن را چنین سرسری نمیگیریم. روزگاری که عنایت کافی به تیم امید داشتیم، استعدادهایی چون خداداد عزیزی، رضا شاهرودی، کریم باقری، مهدی پاشازاده، مرحوم مهرداد میناوند، مهدی مهدویکیا، نیما نکیسا و... از این تیم تبدیل به بازیکنان مطرح و موثر تیم ملی ایران شدند.
واقعبینانه باید گفت با این انتخاب غیرمنتظره بر حسرت راهیابیمان به المپیک افزوده خواهد شد مگر اینکه معجزهای دستمان را بگیرد!