خسارات پنهان جنگ با ایران
با فروکش کردن آتش جنگ تحمیلی رژيم صهیونیستی علیه ایران که در نهایت با پاسخهای کوبنده ایران مواجه شد و اسرائیل را مجبور به پذیرش توقف جنگ کرد، حالا اطلاعات جدیدی درباره خسارات وارده در حملات موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی، بتدریج از پرده سانسور خارج شده و ابعاد جدیدی از شکستهای دفاعی اسرائیل را آشکار کرده است.
با وجود تلاشهای گسترده مقامات رژیم صهیونیستی برای سانسور سازمانیافته و پنهانسازی میزان خسارات، گزارشهای رسانههای معتبر بینالمللی، بویژه روزنامههای بریتانیایی تلگراف و گاردین و البته تحلیلهای جامعه دانشگاهی آمریکا، تصویری روشنتر از تأثیرات حملات موشکی ایران ارائه دادهاند.
در همین رابطه روزنامه تلگراف در گزارشی مفصل، با استناد به دادههای راداری جمعآوریشده توسط متخصصان دانشگاه ایالتی اورگان، از اصابت مستقیم ۶ موشک ایرانی به ۵ تأسیسات نظامی کلیدی اسرائیل خبر داده است. این تأسیسات شامل یک پایگاه هوایی بزرگ، یک مرکز جمعآوری اطلاعات و یک پایگاه لجستیک در مناطق شمالی، جنوبی و مرکزی سرزمینهای اشغالی بودهاند.
اهمیت این تأسیسات در حفظ توان عملیاتی ارتش اسرائیل غیرقابل انکار و اصابت دقیق موشکهای ایرانی به آنها نشاندهنده ضعف غیرمنتظرهای در سیستمهای دفاعی این رژیم است. این حملات، که پیشتر توسط مقامات اسرائیلی گزارش نشده بودند، به دلیل قوانین سختگیرانه سانسور نظامی از دید عموم پنهان مانده بودند. این سانسور، که بخشی از استراتژی رژیم صهیونیستی برای حفظ وجهه قدرت نظامی و جلوگیری از تضعیف روحیه عمومی است، نتوانسته مانع افشای اطلاعات توسط منابع خارجی شود. دادههای راداری، که با دقت بالا توسط متخصصان آمریکایی تحلیل شدهاند، نهتنها اصابت موشکها به اهداف نظامی را تأیید میکنند، بلکه نشاندهنده سطح بالایی از دقت و کارایی موشکهای ایرانی هستند که توانستهاند از لایههای متعدد و چندگانه پدافند هوایی اسرائیل عبور کنند.
علاوه بر خسارات وارده به تأسیسات نظامی، گزارش تلگراف حاکی از آن است که ۳۶ حمله موشکی دیگر نیز موفق به عبور از سامانههای پدافند هوایی پیشرفته اسرائیل شده و خسارات قابل توجهی به زیرساختهای صنعتی وارد کردهاند؛ امری که مشخصا نشاندهنده توانایی ایران در نفوذ به یکی از پیچیدهترین سیستمهای دفاع هوایی جهان است که با حمایت گسترده ایالات متحده و کشورهای غربی تقویت شده است.
به گزارش تلگراف، ارتش اسرائیل از پاسخگویی به سوالات درباره میزان خسارات وارده خودداری کرده و تنها به این جمله اکتفا کرده است که «همه واحدهای مربوط در طول عملیات، تداوم عملیاتی خود را حفظ کردند». این پاسخ مبهم، که به نظر میرسد با هدف کماهمیت جلوه دادن تأثیر حملات طراحی شده، در تضاد با شواهد ارائهشده توسط منابع مستقل قرار دارد که از خسارات قابل توجه حکایت میکنند.
همزمان با تلگراف، روزنامه گاردین نیز در گزارشی تأیید کرده است با وجود رهگیری موشکهای ایرانی توسط سامانههای پدافندی اسرائیل، درصد موفقیت موشکهایی که به اهداف خود رسیدهاند در ۸ روز نخست جنگ ۱۲ روزه روند افزایشی داشته است. این افزایش موفقیت، که کارشناسان را به تحلیل عوامل احتمالی آن واداشته، به چندین دلیل کلیدی نسبت داده شده است. نخست، احتمال جیرهبندی ذخایر محدود موشکهای رهگیر اسرائیل مطرح است. سامانههای پدافند هوایی مانند گنبد آهنین و سامانههای پیشرفتهتر از جمله پیکان و فلاخن، برای رهگیری تعداد زیادی از موشکها و پهپادها طراحی شدهاند اما در برابر حملات گسترده و مداوم، ممکن است با کمبود ذخایر مواجه شوند. دوم، بهبود تاکتیکهای شلیک ایران نقش مهمی ایفا کرده است. گزارشها نشان میدهند ایران از استراتژی ترکیبی استفاده از موشکها و پهپادها بهره برده تا سیستمهای راداری و دفاعی اسرائیل را اشباع و مختل کند. این تاکتیک که شامل شلیک همزمان تعداد زیادی پرتابه با الگوهای پروازی پیچیده است، توانایی سامانههای دفاعی را در شناسایی و رهگیری کاهش داده است. سوم، احتمال استفاده ایران از موشکهای پیشرفتهتر نیز مورد توجه قرار گرفته است. پیشرفتها در فناوری موشکی ایران، از جمله افزایش دقت و توانایی نفوذ به سیستمهای دفاعی، احتمالا در موفقیت این حملات نقش داشته است.
از سوی دیگر، روزنامه عبریزبان «ممون» نیز برای نخستینبار اعتراف کرد ساختمان اصلی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی، موسوم به «الکریاه» در تلآویو، در جریان حمله موشکی اخیر ایران، به صورت مستقیم مورد اصابت قرار گرفته است. در چنین شرایطی، حمایت گسترده ایالات متحده از اسرائیل در جنگ اخیر نیز نتوانسته مانع نفوذ موشکهای ایرانی شود. گزارش تلگراف نشان میدهد آمریکا حداقل ۳۶ موشک رهگیر THAAD با هزینهای بالغ بر ۱۲ میلیون دلار برای هر موشک شلیک کرده است. این هزینه، که در مجموع به بیش از ۴۳۰ میلیون دلار میرسد، بار مالی سنگینی را بر دوش آمریکا و اسرائیل تحمیل کرده است. با این حال، موفقیت موشکهای ایرانی در عبور از این لایههای دفاعی، که با حمایت مستقیم آمریکا تقویت شده بودند، نشاندهنده ناکامی نهتنها اسرائیل، بلکه کل ائتلاف غربی در مهار توان موشکی ایران است. ایران با استفاده از موشکها و پهپادهایی با هزینه کمتر، توانسته خسارتهای قابل توجهی بر زیرساختهای اسرائیل وارد کند.
شکست اسرائیل در این درگیری تنها به حوزه نظامی محدود نمیشود. از منظر سیاسی، افشای خسارات وارده توسط رسانههای بینالمللی و تحلیلگران مستقل، وجهه اسرائیل به عنوان یک قدرت نظامی شکستناپذیر را بشدت خدشهدار کرده است. سانسور گسترده اطلاعات توسط مقامات اسرائیلی، که با هدف حفظ روحیه عمومی و جلوگیری از وحشت عمومی اعمال شده، نتیجه معکوس داده و به بیاعتمادی داخلی و بینالمللی دامن زده است.
پاسخ مبهم ارتش اسرائیل، که صرفاً به حفظ «تداوم عملیاتی» اشاره کرده، نتوانسته افکار عمومی را قانع کند و در عوض، شایعات و گمانهزنیها درباره عمق خسارات را تقویت کرده است. این عدم شفافیت، همراه با افشاگریهای تدریجی رسانههای غربی، تصویری از یک رژیم آسیبپذیر ارائه داده که با روایت رسمی مقامات اسرائیلی در تضاد است. اکنون شفافتر از هر زمان دیگری میتوان به نظاره لختی ارتش اسرائیل نشست.