اصل ولایت برخاست
جعفر علیاننژادی: در میانه جنگ تحمیلی، کمی سخت بود تشخیص داد دشمن به دنبال زدن اصل ولایت است. در آن کارزار روانی و عصبی که دشمن علیه رهبر انقلاب اسلامی انداخته بود، نمیشد و بسیار سخت بود لایه عمیقتر عداوت او را پیش چشم آورد و برای حفاظت از آن فکری کرد. همه توجهات و نگرانیها معطوف به شخص رهبر انقلاب بود، حال آنکه ایشان به شخصه در حال دفاع و صیانت از نهاد رهبری بودند. همه نگران جان رهبری بودند، در حالی که ایشان در اندیشه تقویت و صیانت از راه امامت بودند.
سنگینی عملیات روانی دشمن، روی این مبنا سوار بود تا طوری دلهره و ترس ایجاد کند که گمان کنیم با غیبت رهبر معظم انقلاب، رهبری و هدایت نظام اسلامی نیز به حال خود واگذاشته شده و قدرت تصمیمگیری از آن سلب شده است. انگارههای منفی و غلطی ایجاد شد که خط ارتباطی بین رهبر معظم انقلاب و مسؤولان قطع شده و کمکم مملکت در مسیری غیر از حرکت کلی انقلاب اسلامی قرار میگیرد. تهدیدات دشمن نیز مزید بر علت میشد و مدام با خاطره شهادت سیدحسن نصرالله و جانشین ایشان شیخ صفیالدین، تلاش داشت روح و روان ما را آزار بدهد. همه نگرانتر شده و برای حفظ جان رهبر انقلاب متحدتر میشدیم. رهبر انقلاب اما با آرامش و سکینه، مشغول هدایت این جنگ ترکیبی و رهبری امت بودند. لحظات گفتارهای تلویزیونی ایشان، در واقع گزارش تبیینی رهبری جنگ بود که دلها را آرام و میل به انسجام ملی را صدچندان میکرد. مردم در هنگامه نمایش رژیم سفاک، توصیههای رهبری را با جان و دل خریدار بودند و بیشتر از قبل عامل به آن توصیهها بودند. نقل قول از بیانات را وسیلهای برای اصلاح ترک فعلهای خود قرار میدادند. تغییر روند و روال جنگ را ملموستر از قبل، حاصل رهبری ولیفقیه دانسته و ارزش انسجام حول یک محور را به غایت حس کردند. هدف دشمن در وهله اول ترور این انسجام بود؛ انسجامی که حاصل تجربه موفق مردم در عبور از بحرانهای پیاپی و فتنههای رنگارنگ به رهبری ولایت فقیه بود. دشمن به دنبال ترور همبستگی و همجوشی یا ولایت افقی مردم بود. حال آنکه ولی فقیه حافظ همین ولایت و همبستگی جمعی و در طول سالهای پس از انقلاب حافظ حرکت کلی نظام با ایمان به چنین مردمی بودند. در واقع دشمن اصل ولایت را نشانه گرفته بود اما محاسبه اشتباهی از نگرانی مردم داشت. به خیال باطل او این نگرانی به ناامیدی از امکان پیروزی تبدیل شده و این ناامیدی مولد هرج و مرج خواهد شد.
رهبری اما دست دشمن را از مدتها قبل خوانده و هشدار داده بودند در دام چنین اشتباهی نیفتد که ایران ضعیف شده و اکنون وقت ضربهزدن است اما چه ایشان و چه مردم در طول این سالها بارها معادله پیروزی و تحمیل شکست بر او را تمرین کردهاند؛ معادلهای که یکسر آن ایمان رهبر انقلاب به مردم و سر دیگر آن ایمان مردم به رهبری نظام اسلامی است؛ ایمانی که دوسر آن ریشه در باور به حاکمیت مطلق الله بر ساحت هستی دارد.
ایمان رهبر معظم انقلاب به مردم، همان ولایت جمعی موجود در جامعه باایمان ایران است که منجر به استقرار و تثبیت باور ما میتوانیم شده است. ایمان مردم به رهبر انقلاب، همان باور به ولایت فقیه عادل، شجاع، متقی، زمانشناس، ایرانشناس، مردمشناس و عزتمدار ایران اسلامی است. دشمن، اصل ولایت را نشانه گرفت اما بدتر از هر زمان دیگری له شد. مردم نشان دادند جانشان به جان ولیفقیه بسته است. ولیفقیه هم نشان دادند در حفاظت از مردم و ایران و نظام، مرز نمیشناسند و اقتدار و عقلانیت و معنویت را به نحو شگفتآوری در میان تمام آحاد ملت بازتوزیع کردند.
رهبر انقلاب از عقلانیت، معنویت وقتشناسی و شجاعت مردم علیه رژیم احمق صهیونیستی در پیام دوم تلویزیونیشان تمجید کردند، مردم نیز شب عاشورا در حسینیه امام خمینی(ره)، تبلور شجاعت وقتشناسی، عقلانیت و معنویت ولیفقیه را در وجود رهبر معظم انقلاب به نظاره نشستند. این یک لحظه خاص از قدرت اندیشه ولایت و امامت بود که طرحواره شکست پیاپی و تکراری استکبار را برای بار دیگر تثبیت کرد و نشان داد. حالا همه بلندگوهای بیگانه در حال مخابره این صحنه هستند و از این بهجت قلبی عمومی در سراسر ایران اسلامی عصبی شدهاند، بویژه آنکه تیر خلاص نوحه «ای ایران» حسینیه بشدت در حال پژواک است.