نه جنگ، نه صلح؛ بازی بلندمدت دمشق و کردها
سهیل فرهمند: پس از سقوط حکومت بشار اسد در 8 دسامبر سال 2024 میلادی به دست تروریستهای هیات تحریرالشام وابسته به دولت ترکیه، روابط میان اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه موسوم به روژاوا و حکومت موقت شورشیان سوریه دچار تغییر و تحولاتی شد که در نهایت مذاکرات و گفتوگوهای مختلفی را میان طرفین قامشلی و دمشق به همراه داشت.
* پیشگامی طرف کرد در حسن روابط با دمشق
روی کار آمدن حکومت جولانی در سوریه با حمایتهای مستقیم و تمامعیار دولت ترکیه منجر به تغییرات سیاسی در مناطق مختلف کشور سوریه شد؛ از جمله سقوط شهرهای تلرفعت و منبج که تحت کنترل نیروهای شبهنظامی قسد بود و تصرف کامل استان دیرالزور، فرودگاههای شمال و شمال شرق سوریه مانند فرودگاه قامشلو و تسلط بر محلات شیخ نجار، اشرفیه و شیخ مقصود حلب. پس از یک ثبات نسبی در ساختار سیاسی و امنیتی سوریه با روی کار آمدن تروریستهای سوری و خارجی به سرکردگی محمد جولانی، دستور کار حکومت تازهتاسیس سوریه، تعامل سازنده با اقلیتها و اقوام حاضر در سوریه قرار گرفت که در این راستا اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه موسوم به «روژاوا» به عنوان یک ساختار سیاسی، اداری و نظامی مستقل در خاک سوریه با در اختیار داشتن بیش از 40 درصد اراضی این کشور، برای نشان دادن حسن تعامل با تمام طرفین سوری جهت حفظ یکپارچگی ارضی این کشور، در تعامل و گفتوگو با رژیم سوریه پیشگام شد و با ارسال درخواست مذاکره با رژیم جدید سوریه، حسن روابط و تعامل خود را نشان داد و در نهایت این درخواست مسالمتآمیز به توافق دوجانبه 10 مارس میان نیروهای شبهنظامی قسد به رهبری «مظلوم عبدی» و محمد جولانی، سرکرده رژیم سوریه منجر شد.
* عدم تمرکزگرایی و رسمیت یافتن زبان کردی
در راستای توافق دوجانبه میان قامشلو و دمشق که به رهبری مظلوم عبدی، فرمانده کل شبهنظامیان قسد و محمد جولانی، رئیسجمهور خودخوانده سوریه انجام شد، در رابطه با ۲ مساله اصلی گفتوگو و تبادل نظر شد که شامل عدم تمرکز اداری، سیاسی و نظامی در سوریه فیمابین اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه و حاکمیت دمشق و رسمیت یافتن زبان کردی در کنار زبان عربی در قانون اساسی جدید سوریه بود. در رابطه با مساله عدم تمرکز حاکمیتی نیز بر اساس توافق دوجانبه میان قسد و رژیم جدید سوریه که 10 مارس به میزبانی دمشق انجام شد، بر موارد مختلفی نظیر ایجاد یک ارتش یکپارچه شامل تمام طرفین مسلح سوری حاضر در سوریه، حفظ مرزهای یکپارچه سوریه، وجود حاکمیت واحد درون تمامیت ارضی کشور سوریه، ایجاد قانون اساسی جدید بر اساس مبانی برابری و دمکراسی و حفظ کرامت تمام اقوام و مذاهب ساکن در سوریه توافق شد.
در این بین نقطه اصلی اختلاف و عدم هماهنگی و توافق میان طرفین قامشلی (هیات کردی) و رژیم جدید سوریه در رابطه با موضوع حفظ حاکمیت یکپارچه و ادغام نیروهای مسلح مستقر در شمال و شمال شرق سوریه در ارتش جدید این کشور است که طرف اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه این موضوع را قبول نمیکند و خواهان حفظ تسلط حاکمیت خود در مناطق استحفاظی خود و عدم ادغام نظامی با ارتش آینده سوریه است و در این راستا نبود قانون اساسی جامع و مبتنی بر مبانی روز دمکراسی و برابری را دلیل عدم پذیرش حذف ساختار اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه میدانند و عدم قبول ادغام با ارتش سوریه را نبود یک حاکمیت مبتنی بر آرای ملت و یک ارتش مستقل منتسب به دولت سوریه میدانند و بر این اساس اینطور میتوان ارزیابی کرد که خلع سلاح نیروهای کرد واقع در شمال و شمال شرق سوریه یا ادغام با ارتش مد نظر حکومت جدید سوریه میتواند تراژدی تلخ قتلعام را که برای علویان سوریه در غرب این سرزمین رقم خورد، این بار برای شهروندان کرد عمدتا اهل سنت و اقلیت علوی در شمال و شمال شرق این کشور پدید آورد.
* حاکمان اقلیم کردستان عراق؛ میانجی مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم میان قامشلی و آنکارا
پس از روی کار آمدن رژیم جدید سیاسی در سوریه، یکی از گمانههای منفی که در رابطه با ثبات سیاسی و امنیتی در این کشور مورد بحث و بررسی بود، این بود که با توجه به پایان حضور مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران، رزمندگان محور مقاومت و حاکمیت همسو با محور مقاومت در سوریه و وجود کینه و دشمنی قدیمی و مساله میثاق ملی میان ارتش ترکیه و نیروهای کرد وابسته به اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه، احتمال حمله تمامعیار نظامی ارتش ترکیه با استفاده از ظرفیت تروریستهای مسلح در سوریه به عنوان بازوی نیابتی خود به علیه شبهنظامیان کرد سوریه جهت حذف اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه وجود دارد که در این مسیر سقوط منبج و تلرفعت (تحت کنترل اداره خودمختار) و نبرد چند ماهه میان شبهنظامیان قسد و تروریستهای وابسته به دولت ترکیه در ۲ محور سد تشرین و پل قرهقوزاخ نشانهای از این طرح ستیزهجویانه دولت ترکیه در راستای تداوم برنامه اشغالگری خود علیه تمامیت ارضی سوریه بود که به پوچی منجر شد. از سویی، طبق گفتههای «الهام احمد» ریاست مشترک شاخه امور خارجه این خودمختاری، با میانجیگری حاکمان اقلیم کردستان عراق (بارزانی و طالبانی) روابط مستقیم و غیرمستقیم با دولت آنکارا و بعضا با سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) شکل گرفته است که این تعاملات نیز در روند عدم کشاندن منطقه به یک جنگ خونین داخلی و خارجی است.
* عشایر عرب؛ بازیگران نیابتی علیه اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه
با توجه به اختلافات سیاسی، امنیتی و ارضی میان اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه با حاکمیت ترکیه و رژیم جدید سوریه، در مسیر پیشبرد هدف حذف و نابودی کامل این خودمختاری، با توجه به دارا بودن ظرفیتهای ملیگرایی، اتحاد قومی و قبیلهای و ساختار نظامی عشیرهای میان عشایر عرب و طبق هشدارهای جدی و موثق سازمان آسایش (نهاد امنیتی و اطلاعاتی وابسته به اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه) این امکان وجود دارد که اگر توافقی مسالمتآمیز مبنی بر حذف اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه و ادغام همه نیروهای مسلح مستقر در این موقعیت جغرافیای مذکور با ارتش سوریه تحقق نیابد، با توجه به اختلافات شدید عقیدتی و سیاسی میان حاکمیت سیاسی و نظامی مستقر در قامشلو بویژه عشایر عرب سوری ساکن در دیرالزور، این عشایر به عنوان عناصر نظامی نیابتی مورد حمایت آنکارا و دمشق جهت برنامههای مدنظر این ۲ ساختار سیاسی علیه شبهنظامیان قسد مورد استفاده قرار گیرند و یک جنگ داخلی و نیابتی دیگر در خاک سوریه به وقوع بپیوندد.
* شبهنظامیان قسد؛ قطعهای از پازل کریدور داوود و زنگزور
همچنین به دنبال وقوع درگیریهای نظامی میان دروزیهای متحد رژیم صهیونیستی و دولت جدید سوریه و عشایر عرب این کشور که در نتیجه منجر به یک خودگردانی محلی تحت کنترل رژیم صهیونیستی در منطقه سویدا شد، بهرغم اینکه شاهد واکنش سختی از سوی اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه در مقابل این تجزیه ارضی سوریه نبودیم، همه رسانههای کردی سوریه و حتی برخی رسانههای کردی عراق به حمایت از دروزیها پرداختند و آن را حق طبیعی آنها عنوان کردند. اما در باطن این جریان، مساله کریدور صهیونی «داوود» وجود دارد که اکنون با تسلط بر منطقه سویدا از طریق شرق سوریه خود را به شرق رودخانه فرات تحت کنترل نیروهای قسد میرساند. این کریدور با عبور از خاک اقلیم کردستان عراق و مناطق کردنشین ترکیه و اتصال به نخجوان و از آن طریق با پیوند به دالان تورانی - ناتویی - صهیونی ناتو در قفقاز جنوبی موسوم به زنگزور میتواند حلقه فشار و تنگنای ژئوپلیتیک منطقهای علیه جمهوری اسلامی ایران را در قفقاز و غرب آسیا سختتر کند تا به اهداف ناتویی - صهیونی نظیر نظریه نیل تا فرات و توران بزرگ با نظارت ناتو منجر شود. از این رو، نقش نیروهای قسد و در مجموع اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه نقشی مهم و اثرگذار است.