14/شهريور/1404
|
21:53
با گسترده‌تر شدن استفاده از یوتیوب، ضرورت‌های جدیدی در برنامه‌ریزی تولیدات تلویزیونی احساس می‌شود

یوتیوب؛ رقیب تلویزیون یا مکمل آن؟

آراز مطلب‌زاده: در یک دهه گذشته، رسانه‌های ایران شاهد تحولی عمیق و بی‌سابقه بوده‌اند که نه‌تنها ساختار تولید و مصرف محتوا را تغییر داده، بلکه بخشی از مرجعیت رسانه‌ای را از نهادهایی مانند صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور به پلتفرم‌های دیجیتال، بویژه یوتیوب، منتقل کرده است. این روند که از اوایل دهه 90 با موفقیت سریال‌هایی مانند «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی آغاز شد، اکنون در سال 1404 به نقطه اوج خود رسیده و نشان‌دهنده تغییر پارادایم در نحوه تعامل مخاطبان با رسانه است. برنامه‌های گفت‌وگومحور که زمانی تحت سیطره صداوسیما و شبکه‌های ماهواره‌ای بودند، حالا در یوتیوب، با تنوع و امکان‌های جدیدی، مخاطبان قابل توجهی را جذب کرده‌اند. در این نوشتار در پی آن هستیم تا به بررسی این تحول، عوامل شکل‌گیری آن، دلایل موفقیت یوتیوب، چالش‌ها و فرصت‌های پیش‌رو و پیامدهای آن برای آینده رسانه در ایران بپردازیم و در پایان به این پرسش پاسخ دهیم که آیا این روند لزوماً به زوال کامل تلویزیون منجر خواهد شد؟

۱- داستان از کجا آغاز شد؟!
صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برای دهه‌ها تنها مرجع رسمی تولید و پخش برنامه‌های تلویزیونی در کشور بود. برنامه‌های گفت‌وگومحور این نهاد، از گفت‌وگوهای «بعد از خبر» در دهه 70 تا برنامه‌هایی مانند «هفت» و «نود»، زمانی مخاطبان گسترده‌ای داشتند. با این‌ حال، از اواسط دهه 90، عواملی که کاهش کیفیت برنامه‌سازی و ناتوانی در پاسخ به نیازهای مخاطبان امروزی تنها بعضی از موارد آن بود، به‌تدریج  کمیت مخاطبان این نهاد را تضعیف کرد. البته به یک معنا این تنها مشکل صداوسیما نبود، بلکه فضای رسانه‌ای کشور، به تبع از فضای رسانه‌ای جهان داشت تغییر می‌کرد و به طور کل رسانه‌ای به نام تلویزیون در موقعیت چالش قرار گرفته بود. 
گواه این موضوع آن است که حتی شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی هم بین مخالفان و معاندان جمهوری اسلامی مرجعیت خود را از دست دادند. این موضوع با افزایش دسترسی به اینترنت و گسترش شبکه‌های اجتماعی تشدید شد، زیرا مخاطبان به دنبال منابع جایگزینی برای دریافت اطلاعات و سرگرمی بودند. همزمان با تقویت این احساس که تلویزیون ایران دیگر می‌تواند بی‌رقیب نباشد، شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور مانند «بی‌بی‌سی فارسی»، «منو تو» و «ایران اینترنشنال» تلاش کردند تا خلأهای صداوسیما را پر کنند. این شبکه‌ها با ارائه برنامه‌های گفت‌وگومحور که گاه به موضوعات حساس سیاسی و اجتماعی می‌پرداختند، در ابتدا توانستند بخشی از مخاطبان ایرانی را جذب کنند. با این‌ حال، این شبکه‌ها نیز به دلایلی مانند اغراضِ سیاسی ضدملی، وابستگی به دولت‌های خارجی و عدم شفافیت در منابع مالی، نتوانستند اعتماد پایدار مخاطبان را جلب کنند. چنانکه بیانیه‌ای که در سال 1404 توسط بیش از 450 فعال رسانه‌ای، اجتماعی و سیاسی منتشر شد، از روزنامه‌نگاران خواست همکاری با شبکه‌هایی مانند ایران اینترنشنال را متوقف کنند، زیرا این شبکه‌ها واضحا درحال «ایران‌ستیزی» هستند. این انتقادات، همراه با محدودیت‌های دسترسی به شبکه‌های ماهواره‌ای در برخی مناطق، باعث شد مخاطبان به پلتفرم‌های دیجیتال روی آورند. در این میان، یوتیوب به‌ عنوان یک پلتفرم جهانی و قابل‌دسترس، به گزینه‌ای ایده‌آل برای تولیدکنندگان محتوای ایرانی تبدیل شد. خاصیت این پلتفرم ‌تنها این نبود که امکان تولید محتوا را بدون ملاحظات صداوسیما فراهم می‌کرد، بلکه با قابلیت‌های تعاملی مانند نظرات، لایک‌ها و اشتراک‌گذاری، ارتباط مستقیمی بین تولیدکنندگان و مخاطبان ایجاد نمود. یوتیوب با فراهم ساختن فضایی پویا و دوسویه که در آن مخاطبان نه‌تنها مصرف‌کننده، بلکه بخشی از فرآیند تولید محتوا هستند واجد جذابیت‌هایی است که مخاطب به سادگی آن را رها نمی‌کند.

۲- ناگهان یوتیوب
از اواخر دهه 90، چهره‌های شناخته‌شده‌ای که پیش‌تر در صداوسیما یا شبکه‌های ماهواره‌ای فعالیت داشتند، به یوتیوب مهاجرت و برنامه‌های گفت‌وگومحور خود را در این پلتفرم راه‌اندازی کردند. این امر به برنامه‌سازان سابق تلویزیون یا شخصیت‌های سیاسی و علمی فعال در رسانه محدود نماند و حضور کانال یوتیوبی روزنامه همشهری، «SNN» و «رسانه تصویری آن» نشان‌دهنده این روند هستند که حتی رسانه‌های سنتی نیز به اهمیت یوتیوب پی برده‌اند و در تلاشند تا با این پلتفرم همگام شوند. بخشی از برنامه‌سازان تلویزیون هم به انتشار محتوای خودشان در یوتیوب روی آورده‌اند که البته چنین اتفاقی معمولاً بنا به ذوق و سلیقه و اراده شخصی آن برنامه‌سازان صورت می‌گرفت و یک برنامه منسجم از سمت خود صداوسیما برای انجام چنین کارهایی وجود نداشت. شبکه‌های ماهواره‌ای معاند که در خارج از کشور مستقر هستند، برای حضور در فضای یوتیوب برنامه‌ریزی و تلاش بیشتری از خود نشان داده‌اند و حتی نوع برنامه‌سازی‌ها طوری است که بعضاً مشخص می‌شود از ابتدا برای اینکه غیر از آنتن ماهواره، در یوتیوب هم پخش شوند، برنامه‌ای در دستور کار قرار گرفته بود.

۳- یوتیوب چگونه به وضعیت فعلی رسید؟
یوتیوب به دلایل متعددی توانسته بخش قابل توجهی از مرجعیت برنامه‌های گفت‌وگومحور را از صداوسیما و شبکه‌های ماهواره‌ای به خود اختصاص دهد. دسترسی‌پذیری آسان از طریق گوشی‌های هوشمند و اینترنت، بویژه در میان نسل جوان که بخش بزرگی از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند، یوتیوب را به رسانه‌ای فراگیر تبدیل کرده است. برخلاف تلویزیون که تماشای آن نیاز به تجهیزات خاصی دارد، یوتیوب با یک کلیک در دسترس همه قرار می‌گیرد و حتی لازم نیست که آن تماشاگر خودش را به خانه‌اش یا هر جایی که آنتن تلویزیون وصل است، برساند. این پلتفرم با قابلیت‌های تعاملی مانند امکان درج نظر، لایک و اشتراک‌گذاری، حس مشارکت را در مخاطبان تقویت می‌کند و به تولیدکنندگان محتوا اجازه می‌دهد بازخوردهای لحظه‌ای دریافت کنند و محتوای خود را بهبود بخشند. تنوع محتوایی در یوتیوب نیز بی‌نظیر است؛ از گفت‌وگوهای سیاسی و اجتماعی گرفته تا برنامه‌های سرگرمی‌محور و ورزشی، این پلتفرم توانسته سلایق مختلف را پوشش دهد و مخاطبان را از گروه‌های سنی و اجتماعی گوناگون جذب کند. استقلال مالی و محتوایی نیز عامل کلیدی دیگری است؛ بسیاری از یوتیوبرهای ایرانی با استفاده از قابلیت‌های درآمدزایی یوتیوب، مانند تبلیغات، سوپرچت و حمایت‌های مالی مستقیم از مخاطبان، توانسته‌اند مستقل از نهادهای دولتی یا خارجی فعالیت کنند. این استقلال به آنها امکان داده تا بدون ترس از محدودیت‌ها، محتوای مورد نظر خود را تولید کنند. فناوری‌های هوش مصنوعی مانند نرم‌افزارهای تبدیل گفتار به متن (مانند فارس‌آوا) و تبدیل متن به گفتار (مانند آواشو) نیز تولید محتوا را آسان‌تر کرده‌اند. این ابزارها بویژه برای تولید زیرنویس، پادکست‌های صوتی و محتوای چندزبانه که در برنامه‌های گفت‌وگومحور بسیار پرکاربردند، نقش مهمی ایفا می‌کنند. در مجموع، ترکیبی از دسترسی‌پذیری، تعامل، تنوع، استقلال و فناوری‌های نوین، یوتیوب را به بستری بسیار مناسب برای برنامه‌های گفت‌وگومحور تبدیل کرده است.

۴- چالش‌ها و فرصت‌ها
با وجود موفقیت‌های قابل توجه، انتقال مرجعیت به یوتیوب با چالش‌هایی نیز همراه است. تحریم‌های بین‌المللی و مشکلات مربوط به نقد کردن درآمد یوتیوب در ایران، تولیدکنندگان محتوا را به استفاده از واسطه‌ها یا حساب‌های بانکی خارجی مجبور کرده است. این موضوع هزینه‌ها و پیچیدگی‌های مالی را افزایش می‌دهد و می‌تواند مانعی برای تولیدکنندگان نوپا باشد. همچنین رقابت فزاینده در یوتیوب نیازمند تولید محتوای باکیفیت و جذب مخاطبان بین‌المللی است تا درآمدزایی پایدار باشد. برخی تولیدکنندگان، همان‌طور که در منابع ذکر شده، مجبورند لوکیشن کانال خود را به کشورهای پردرآمد تبلیغاتی مانند آمریکا تغییر دهند تا درآمد بیشتری کسب کنند، که این خود نیازمند دانش فنی و مدیریت پیچیده است. از سوی دیگر، این روند فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را نیز ایجاد کرده است. یوتیوب به‌ عنوان یک پلتفرم جهانی، به تولیدکنندگان ایرانی امکان داده صدای خود را به مخاطبان بین‌المللی برسانند و در صحنه جهانی رقابت کنند. این امر بویژه برای برنامه‌های گفت‌وگومحور که به موضوعات جهانی مانند سیاست، فرهنگ و ورزش می‌پردازند، فرصتی استثنایی است. علاوه بر این، ابزارهای هوش مصنوعی و فناوری‌های جدید، مانند نرم‌افزارهای ویرایش ویدئو و تولید محتوای خودکار، هزینه‌های تولید را کاهش داده و امکان رقابت با تولیدکنندگان حرفه‌ای را فراهم کرده‌اند. همچنین یوتیوب به‌ عنوان بستری برای نوآوری، به تولیدکنندگان اجازه داده تا قالب‌های جدیدی از برنامه‌سازی را آزمایش کنند، از جمله گفت‌وگوهای زنده، پادکست‌های ویدئویی و محتوای تعاملی که در رسانه‌های سنتی کمتر دیده می‌شود.

۵- آیا یوتیوب آینده را خریده است؟
انتقال مرجعیت برنامه‌های گفت‌وگومحور به یوتیوب، نشانه‌ای از تغییر عمیق در الگوهای مصرف رسانه‌ای در ایران است. در آینده، انتظار می‌رود این روند با گسترش دسترسی به اینترنت پرسرعت و ظهور فناوری‌های جدید شتاب بیشتری هم بگیرد. افزایش پهنای باند اینترنت در ایران، بویژه با توسعه شبکه‌های 5G، دسترسی به یوتیوب را آسان‌تر خواهد کرد و مخاطبان بیشتری را به این پلتفرم جذب می‌کند. با این‌ حال، برای حفظ این مرجعیت، تولیدکنندگان محتوا باید به کیفیت، اصالت و تعامل با مخاطب توجه بیشتری داشته باشند. 
رقابت در یوتیوب روزبه‌روز سخت‌تر می‌شود و تنها کانال‌هایی موفق خواهند بود که بتوانند محتوای منحصربه‌فرد و جذاب ارائه دهند. یک نکته قابل توجه دیگر این است که حتی در فضایی مثل یوتیوب هم با اینکه هر شهروند معمولی می‌تواند یک کانال تاسیس کند و سراغ جذب مخاطبان برود، همچنان سیطره رسانه‌های بزرگ می‌تواند محسوس باشد. رسانه‌های بزرگ می‌توانند تیم‌های حرفه‌ای را با صرف هزینه‌های متناسب برای تولید محتوا در این پلتفرم گرد هم بیاورند و در چنین فضایی هم حرف غالب و اصلی را بزنند. از این رو بایسته به نظر می‌رسد رسانه‌های داخل کشور هم ضمن حفظ جایگاه کلاسیک خودشان در حوزه‌هایی که از پیش در آن فعالیت می‌کردند، به تولید محتوا در این بستر هم توجه داشته باشند.

۶- آیا تلویزیون پایان‌پذیر است؟
با وجود تحولات چشمگیر در حوزه رسانه‌های دیجیتال، نمی‌توان ادعا کرد که این روند به زوال کامل تلویزیون منجر خواهد شد. تلویزیون، بویژه صداوسیما، همچنان در برخی مناطق ایران، بویژه در شهرهای کوچک و روستاها که دسترسی به اینترنت محدود است، مخاطبان خود را حفظ کرده است. همچنین تلویزیون به دلیل قدمت و نفوذ فرهنگی، همچنان برای گروه‌های سنی بالاتر و افرادی که به رسانه‌های سنتی عادت دارند، جذابیت دارد. برنامه‌های زنده مانند اخبار، رویدادهای ورزشی و مراسم‌های ملی که نیاز به پخش همزمان دارند، همچنان از نقاط قوت تلویزیون است. با این‌ حال صداوسیما برای رقابت با یوتیوب و حفظ مخاطبان خود، نیازمند بازنگری اساسی در سیاست‌های محتوایی و بهبود کیفیت برنامه‌سازی است. اگر صداوسیما بتواند با بهره‌گیری از فناوری‌های جدید و تولید محتوای متنوع و جذاب، خود را با نیازهای مخاطبان امروزی هماهنگ کند، می‌تواند مخاطبان خود را بازگرداند، در غیر این صورت با گسترش دسترسی به اینترنت و افزایش نفوذ پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب، تلویزیون به‌تدریج به رسانه‌ای حاشیه‌ای تبدیل خواهد شد. از سوی دیگر، شبکه‌های ماهواره‌ای نیز برای بقا باید به سمت تولید محتوای بی‌طرفانه‌تر و شفاف‌تر حرکت می‌کردند که به نظر می‌رسد هرگز به این سمت نخواهند رفت. البته در هرحال رقابت با یوتیوب برای آنها دشوارتر است. در نهایت، آینده رسانه در ایران به تعادل بین رسانه‌های سنتی و دیجیتال بستگی دارد اما در حال حاضر، یوتیوب با سرعت بیشتری در حال تسخیر فضای رسانه‌ای است. انتقال مرجعیت برنامه‌های گفت‌وگومحور به یوتیوب نتیجه طبیعی تحولات فناوری، تغییر نیازهای مخاطبان است که رسانه‌های سنتی نمی‌توانند پاسخگوی تمام آنها باشند. برنامه‌هایی یوتیوبی نه‌تنها خلأهای رسانه‌ای ایران را پر کرده‌اند، بلکه با ایجاد فضایی متنوع و تعاملی، الگوی جدیدی از ارتباط رسانه‌ای را معرفی کرده‌اند. این تحول، هم چالشی برای صداوسیما و شبکه‌های ماهواره‌ای است و هم فرصتی برای تولیدکنندگان محتوای خلاق تا در صحنه جهانی بدرخشند. با این‌ حال، زوال کامل تلویزیون هیچ‌گاه رخ نخواهد داد؛ چنانکه هرگز رادیو و روزنامه به پایان نرسیدند و اگر انعطاف لازم برای انطباق با تغییرات در مدیریت رسانه باشد، آینده‌ای پویا و رقابتی را می‌توان برای آینده رسانه‌های متنوع پیش‌بینی کرد.

ارسال نظر