ایمان درستکار: شکایت یک خانم از پژمان جمشیدی و اتهامات سنگینی که او به این سوپراستار سینمای ایران وارد کرده، به یکی از مسائل مهم افکار عمومی تبدیل شده است. اتهاماتی که این خانم جوان به جمشیدی وارد کرده، بسیار سنگین و تکاندهنده است، به گونهای که باعث شده یک شوک سنگین به افکار عمومی وارد شود. یکی از مهمترین دلایل این شوک، قضاوت و ذهنیتی است که مردم نسبت به پژمان جمشیدی داشتند. جمشیدی زمانی که در عرصه ورزش فعالیت میکرد، جزو فوتبالیستهای کمحاشیه بود. به واسطه ذکاوت و خلاقیت، ورود او به عرصه هنر و بازیگری نیز در همان ابتدا مورد توجه قرار گرفت، به گونهای که بسیاری معتقدند رشد سریع پژمان جمشیدی در سینما و تلویزیون، به خاطر استعداد و ذکاوت او در این عرصه بود. جمشیدی در یک دهه اخیر به مرور به یکی از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون ایران تبدیل شد و حالا او دیگر یکی از سوپراستارهای سینمای ایران شده است. در همه این سالها، اگرچه بعضا برخی اخبار غیررسمی و غیرموثق درباره زندگی خصوصی جمشیدی مطرح شد اما در مجموع او جزو سلبریتیهای کمحاشیه سینمای ایران شناخته میشد. در کنار این موضوع، شخصیت خاص پژمان جمشیدی باعث شده بود مخاطب عمومی در ایران او را یک بازیگر محترم بداند، به همین خاطر به محض انتشار خبر دستگیری وی و طرح اتهامات واردشده از سوی شاکی، افکار عمومی شوکه شود. در روزهای اخیر، واکنشهای متناقضی نسبت به این ماجرا شکل گرفته است؛ عدهای او را بیگناه دانسته و ماجرا را یک پاپوش یا اخاذی قلمداد کردهاند و عدهای دیگر نیز با فرض صحت اتهامات وارده و ادعاهای شاکی، خواستار برخورد صریح قضایی و مجازات سنگین جمشیدی شدهاند.
درباره این واکنشها چند نکته قابل طرح است.
1- بر اساس آنچه تاکنون اعلام و در رسانهها نوشته شده، یک خانم جوان که کارآموز حرفه بازیگری است، مدعی شده جمشیدی به بهانه حمایت، او را به زور به آپارتمان خود کشانده، در آپارتمان را قفل کرده، دست و پای خانم شاکی را بسته و به او تجاوز کرده است. ماجرا البته فعلا در حد اتهام است و دادگاه و محکمه هنوز رای نهایی را صادر نکرده؛ به عبارتی هنوز ماهیت ادعاها و اتهامات سنگینی که به پژمان جمشیدی وارد شده، مشخص نشده است.
بنابراین در وضعیت فعلی، اقدام درست و توصیه اخلاقی و منطقی این است که هیچکس نباید درباره این اتهامات قضاوت قطعی کند.
اکنون به همه توصیه میشود تا مشخص شدن اصل ماجرا و روشن شدن همه جوانب اتهامات و صدور رای دادگاه، موضع قطعی له یا علیه پژمان جمشیدی و خانم شاکی نگیرند.
2- درباره اتهام واردشده به پژمان جمشیدی، تاکنون عمدتا ۲ واکنش مشخص و متناقض دیده شده است؛ دسته اول از جمشیدی حمایت کرده و در حالی که هنوز واقعیت کشف نشده، جمشیدی را تبرئه و خانم شاکی را محکوم کردهاند. بعضی حامیان پژمان جمشیدی حتی گفتهاند این اتهامات و پرونده، یک پاپوش یا یک اخاذی است. حتی یکی از سلبریتیهای ورزشی که سابقه دوستی دیرینه با جمشیدی دارد، مدعی شده این پرونده پاپوشی است که برخی به خاطر حسادت به جمشیدی و پیشرفت او در حوزه سینما برای او دوختهاند.
در مقابل حامیان جمشیدی، گروه دیگری قرار گرفتهاند که اتهامات را قطعی و واقعی قلمداد میکنند. این دسته هم در حالی که هنوز اتهام ثابت نشده، به شیوههای مختلف، جمشیدی را سرکوب میکنند و اتهامات را قطعی میدانند. در مواضع این دسته نیز بعضا رگههای فمینیستی مشاهده میشود. این گروه به بهانه حمایت از حقوق زنان و ایستادگی برابر سوءاستفاده جنسی از زنان در سینما، خواستار مجازات سنگین جمشیدی هستند. این عده هم در جانبداری از شاکی، به گونهای موضع میگیرند که گویی همه اتهامات درست است و جمشیدی مرتکب آدمربایی و تجاوز شده است.
رفتار هر ۲ گروه نشان میدهد مواضع آنها عمدتا ناشی از احساسات و هیجانات است. با این حال، تا زمانی که دادگاه واقعیت را کشف نکرده و محکمه رای قطعی صادر نکرده، این قبیل موضعگیریهای قطعی، غیرمنطقی و اشتباه است.
3- واکنشهای شکل گرفته نسبت به اتهامات پژمان جمشیدی، یک بار دیگر ضرورت رعایت اخلاق و حراست از آبروی افراد را گوشزد میکند. در حالی که هنوز واقعیت و زوایای پرونده و اتهامات مطرحشده کشف نشده، متاسفانه واکنشها عمدتا از سر احساسات و هیجانات است و نسبت به رعایت ملاحظات اخلاقی و منطقی اعتنایی نمیشود. در این پرونده، هر ۲ گروه با پیشداوری و قضاوت عجولانه، اتهاماتی را علیه طرف مقابل مطرح میکنند و در این میان اعتبار و آبروی هر ۲ طرف، یعنی شاکی و متهم، ذبح میشود.
نکته تاسفآور، نقش سلبریتیها و افراد مشهور در این ناهنجاری اخلاقی است. در حالی که انتظار میرفت این افراد مشهور، جامعه را به خویشتنداری در قضاوت توصیه و قضاوت نهایی درباره اتهامات مطرحشده در پرونده پژمان جمشیدی را به پس از صدور رای دادگاه موکول کنند اما متاسفانه خودشان اهرم محرک در پیشداوری جامعه شدهاند. در حالی که زوایای پرونده و اتهامات هنوز روشن نشده، هر ۲ گروه پیشداوری کرده و اتهاماتی را علیه طرف مقابل مطرح کردهاند.
در واقع در این میان، این آبرو و اعتبار هر ۲ نفر است که زیر پای این قبیل پیشداوریهای عجولانه لگدمال میشود. به واسطه رشد سریع شبکههای اجتماعی و گرایش عمومی به فضای مجازی، این قبیل موارد به دفعات مطرح میشود و متاسفانه پرونده جمشیدی نشان داد جامعه ـ یا بهتر بگوییم گروههای مرجع ـ در مواجهه با این قبیل موضوعات، یک رفتار منطقی و اخلاقی اتخاذ نمیکند و اسیر هیجانات و احساسات میشود.
نکته تاسفآور این است که این پیشداوریها و قضاوتهای هیجانی و عجولانه باعث میشود واقعیت ماجرا به حاشیه برود. به عبارتی این ذهنیت ایجاد میشود که هر ۲ گروه در پی کشف واقعیت نیستند و هر کدام به دنبال به کرسی نشاندن قضاوت و مطالبه خود از این ماجرا هستند.
4- یک انتقاد قابل تامل هم متوجه کسانی است که شتابزده از پژمان جمشیدی حمایت میکنند. چطور در حالی که هنوز هیچ چیز مشخص نیست، بعضی سلبریتیهای ورزشی و هنری اینقدر صریح و قاطع جمشیدی را تبرئه میکنند و انواع اتهامات را به خانم شاکی منتسب میکنند؟ بویژه بعضی از این افراد پیشتر در مواردی که پروندهای مربوط به زنان مطرح شده بود، ژستهای حمایت از زنان و حقوق زن میگرفتند. حمایتهای شتابزده از پژمان جمشیدی و متهم کردن خانم شاکی، در تضاد با ژستها و ادعاهای پیشین این افراد مبنی بر دفاع از بانوان و حمایت از حقوق زنان است.
کافی است به جای پژمان جمشیدی، این اتهام به یک نفر دیگر، مثلاً یک فرد عادی زده میشد؛ آیا حامیان جمشیدی باز هم همینطور از متهم دفاع و به شاکی حمله میکردند؟
نکته قابل تامل این است که در بین حامیان جمشیدی و کسانی که در روزهای اخیر از وی حمایت و اتهاماتی علیه شاکی مطرح کردند، برخی خانمها هم حضور دارند؛ یعنی در حالی که یک خانم مدعی شده پژمان جمشیدی او را ربوده، دست و پایش را بسته و به او تجاوز کرده، این خانمهای بازیگر براحتی و بدون اینکه ماهیت این اتهامات سنگین مشخص شده باشد، از جمشیدی حمایت و اتهامات را رد میکنند!
جدا از اصل ماجرا، این رفتار و قضاوت شتابزده، در تضاد با ادعاهای پیشین این خانمها مبنی بر حمایت از حقوق زنان است. از این رو تا اینجای کار، یعنی در حالی که هنوز واقعیت این اتهامات مشخص و ثابت نشده، حمایتها از پژمان جمشیدی و متهم کردن شاکی، در تضاد با ادعاهای این قبیل افراد مبنی بر حمایت از حقوق زنان است.
۵- نکته پایانی اینکه فرهنگسازی در مواجهه با چنین موضوعاتی بسیار ضروریتر از قبل است. یک کارآموز بازیگری، اتهاماتی سنگین علیه یک سوپراستار سینمای ایران مطرح کرده است. اتهاماتی که تا اینجا، ضربه سنگینی به آبرو و اعتبار آقای جمشیدی زده است.
در مواجهه با این اتهامات، حقیقتا باید جانب عقل و اخلاق و انصاف را گرفت. نه میتوان براحتی این اتهامات را پذیرفت و حاصل سالها زحمات یک بازیگر موفق را بر باد داد و زمینه حذف او از دنیای بازیگری را فراهم کرد و نه اینکه براحتی این اتهامات را رد کرد و خدای ناکرده بستر اجحاف ناروا نسبت به یک خانم جوان را فراهم آورد.
بدیهی است در مواجهه با این پرونده و مواردی از این دست، باید صبور بود و قضاوت را به محکمه سپرد. قضاوت نهایی درباره این اتهامات سنگین، بر عهده دادگاه است.
فرهنگسازی این اصل بدیهی، در راستای حراست از امنیت روانی جامعه الزامی است. ضمن اینکه رفتار موقر، عاقلانه و اخلاقی در قبال چنین اتهاماتی، حتما میتواند زمینههای تکرار چنین موضوعاتی را از بین ببرد.
در راستای این فرهنگسازی، حتما باید پیشداوریهای عجولانه، احساسی و هیجانی به نقد کشیده شود.
اگر همه یا بخشی از این اتهامات اثبات شود، آنگاه حامیان سینهچاک پژمان جمشیدی، ناخواسته در حق شاکی پرونده مرتکب اجحاف شده و از آن بدتر، زمینه تکرار این قبیل سوءاستفادههای جنسی از زنان و علاقهمندان به بازیگری را فراهم کردهاند.
اگر هم دادگاه تشخیص دهد اتهامات واردشده صحت ندارد، آنگاه حامیان دوآتشه شاکی، با آبرو و اعتبار بازیگری که سالها با زحمت برای خود آبرو و اعتبار جمع کرده بازی ناجوانمردانهای کردهاند و همانند دسته اول، شرایط را برای تکرار این قبیل سوءاستفادهها از افراد مشهور فراهم کردهاند.
عقل و اخلاق و انصاف حکم میکند اکنون همه ساکت باشند و دیگران را نیز به سکوت تشویق و دعوت کنند.
نقد واکنشهای شتابزده نسبت به پرونده اتهامی پژمان جمشیدی
بازیگران بیعدالتی
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها