03/آذر/1404
|
22:39
نشانه‌های آشکار جدایی تدریجی در تیم‌ ملی بین تاج و قلعه‌نویی

پرسه بین تردید و تغییر

بهراد رشوند: تیم ملی فوتبال ایران این روزها در میانه بحرانی ایستاده که هر لحظه ابعاد تازه‌تری پیدا می‌کند. آنچه پیش چشم فوتبال‌دوستان ایرانی جریان دارد، فقط یک افت فنی یا چند نتیجه کم‌جان نیست؛ یک فرسایش آرام و پیوسته است که رابطه میان تیم‌ ملی و جامعه را دستخوش دگرگونی کرده. در چنین فضایی، هر جمله‌ای از زبان مدیران بالادستی فوتبال وزنی دوچندان پیدا می‌کند و همین‌جاست که سخنان اخیر مهدی تاج، نه‌تنها آرام‌بخش نبود، بلکه انگار آتش افروخت.
ایران در آستانه حضور در جام‌جهانی ۲۰۲۶ باید چهره‌ای مطمئن، جذاب و رو به رشد نشان دهد اما تصویری که از بازی‌های ملی بیرون می‌آید، چیزی جز سایه‌های تردید نیست. تیمی که قرار بود پس از یک دوره طولانی حاشیه و افت روحی دوباره روی پا بایستد، حالا میان ۲ لبه قیچی گرفتار شده: منتقدانی که از عملکرد تیم سرخورده‌اند و کادر فنی‌ای که تلاش می‌کند از میان آمارهای ظاهراً امیدوارکننده، تصاویر خوش‌رنگ بسازد.
* شکاف عمیق‌تر از آنچه دیده می‌شود
هرچه زمان می‌گذرد، اختلاف میان کادر فنی و فضای عمومی فوتبال بیشتر به چشم می‌آید. بازی‌های اخیر برابر کیپ‌ورد و ازبکستان، نه‌تنها شوقی در هواداران برنینگیخت، بلکه نشانه‌ای دیگر بود از اینکه تیم‌ ملی در یک دور باطل گیر افتاده. فوتبال بی‌رمق، بی‌ریتم و بدون خلق موقعیت‌های مؤثر و مشتی بازیکن سیر، مسن، اشباع‌شده و بی‌انگیزه باعث شد در پایان ۲ مسابقه، نه‌تنها نتیجه مطلوب نباشد، بلکه احساس مردم نسبت به تیم‌ ملی هم فروتر برود. البته غیبت سردار آزمون و‌ افت عجیب طارمی در بازی‌های ملی نقش بسزایی در این بحران دارد. این ۲ جورکش همه کمبودها در چند سال اخیر بودند. 
اما مساله فقط زمین چمن نیست. رفته‌رفته ادبیات برخی افراد نزدیک به تیم سمت‌وسویی پیدا کرده که عملاً مردم را از جایگاه اصلی‌شان بیرون می‌گذارد. واژه‌هایی که گاه از زبان اطرافیان تیم‌ ملی شنیده می‌شود - تحقیر هواداران، نسبت دادن نقدها به دشمنی شخصی یا زیر سوال بردن فهم عمومی - زخم‌هایی است که درمانش به راحتی‌ ممکن نیست. تیم‌ ملی همیشه میراث مشترک همه بوده اما حالا روایت رسمی بعضی‌ها، مردم را در جایگاه «مزاحم» یا «بی‌اطلاع» می‌نشاند؛ خطایی که بزرگ‌تر از یک اشتباه فنی است.
* چرخش ناگهانی تاج؛ تغییر موضع یا تاکتیک؟
در این آشوب، ناگهان صدای کسی بیرون آمد که انتظار نمی‌رفت در صف منتقدان باشد: مهدی تاج. رئیس فدراسیون که هفته‌ها به‌خاطر سکوت و همراهی‌اش با کادر فنی زیر ذره‌بین بود، این بار لحنی متفاوت داشت؛ لحنی که برای بسیاری مثل یک پیام رمزگذاری‌شده به نظر رسید. وقتی تاج گفت: «هیچ‌کس حق ندارد از نقد مردم فرار کند»، در ظاهر دفاع از مردم بود اما در باطن نشانه‌ای بود از اینکه در ساختمان فدراسیون هم آرامش به پایان رسیده.
او به نرمی اما صریح یادآوری کرد «حمایت عمومی، بدون شفافیت و احترام به هوادار ممکن نیست». این جمله‌ها ساده‌اند اما در متن این روزها، معنای بزرگی دارند: گویی بازگشت تیم‌ ملی به آغوش مردم، نیازمند تغییراتی است که تاج حالا مجبور شده به آن اشاره کند؛ حتی اگر این اشاره، ناخودآگاه، تیری باشد که به سمت سرمربی رها شده.
این نخستین‌ بار نیست که میان رئیس فدراسیون و سرمربی تیم‌ ملی شکافی پنهان باشد؛ تاریخ فوتبال ایران پر است از چنین گسل‌هایی اما این بار تفاوت در زمان‌بندی است؛ درست در آستانه حساس‌ترین تورنمنت دهه اخیر، درست وقتی فشار افکار عمومی بی‌سابقه شده و درست وقتی تیم‌ ملی بیش از هر چیز به آرامش فکری نیاز دارد.
* کدام مسیر در انتظار تیم‌ ملی است؟
حالا پرسش اصلی این است: آیا انتقادهای تاج فقط یک حرکت تاکتیکی برای فاصله‌ گرفتن از موج نارضایتی است یا آغاز یک تغییر واقعی در ساختار تصمیم‌گیری تیم ملی؟ پاسخ این سوال فعلاً مبهم است اما اگر روند فعلی ادامه یابد، نمی‌توان انکار کرد نیمکت امیر قلعه‌نویی بیش از هر زمان دیگری لرزان شده است.
واقعیت این است که تیم‌ ملی تنها با پیروزی‌های پرگل یا نتایج خوب احیا نمی‌شود. بحران امروز، یک بحران عاطفی و ذهنی است؛ شکافی که با بازی زیبا ترمیم می‌شود، با رفتار درست عمیق‌تر نمی‌شود و با احترام به افکار عمومی جان تازه می‌گیرد. هوادار ایرانی پیچیده نیست؛ او تنها می‌خواهد دیده شود، شنیده شود و در مقام شریک اصلی تیم‌ ملی به رسمیت شناخته شود.
این روزها اما تیم‌ ملی در قاب دیگری دیده می‌شود: گروهی منزوی، کم‌حوصله و شاید بیش از حد حساس به نقد. این تصویر، برخلاف آنچه اطرافیان تیم‌ ملی تلاش دارند نشان دهند، از نگاه مردم پنهان نمی‌ماند. فوتبال برای مردم ایران فقط یک بازی نیست؛ یک خاطره جمعی است، بخشی از هویت روزمره، چیزی که با شادی‌اش خیابان‌ها جان می‌گیرد و با غمش سکوتی سنگین بر شهر می‌نشیند.
* تاج در آزمون خودش
اینجا همان نقطه‌ای است که باید به پرسش آخر متن رسید: آیا تاج فقط توصیه می‌کند یا خودش هم آماده شنیدن نقد است؟ آیا او که از کادر فنی می‌خواهد پاسخگو باشد، خودش نیز به مردم پاسخ خواهد داد؟ آیا صدای اعتراض جامعه را یک اخطار واقعی می‌بیند یا آن را صرفاً یک موج گذرا می‌پندارد؟
پاسخ هر چه باشد، زمان زیادی برای تعارف باقی نمانده. جام‌جهانی نزدیک است، فشارها بالاست و نگاه‌ها دقیق‌تر از همیشه. اگر امروز تصمیم‌ها شفاف نباشد، فردا فرصت جبران نخواهد بود.
در نهایت، داستان امروز تیم‌ ملی فقط قصه یک سرمربی یا یک رئیس فدراسیون نیست؛ روایتی است از فاصله تدریجی میان یک تیم و ملتی که سال‌ها پشتش ایستاده بودند. بازگشت به مسیر اعتماد، شجاعت می‌خواهد؛ چیزی که حالا باید در بالاترین سطح مدیریت فوتبال ایران جست‌وجو کرد.

قرعه‌ کابوس‌وار در انتظار تیم ملی؟

تیم‌های پلی‌آف اروپا در سید ۴ قرار می‌گیرند و این موضوع ممکن است باعث دردسر جدی برای تیم ملی در جام‌جهانی شود.
امید ایران برای قرار گرفتن در گروه آسان‌ در جام‌جهانی ۲۰۲۶ به این بستگی دارد که آیا فیفا تصمیم می‌گیرد تنها چند روز قبل از قرعه‌کشی، تغییر عجیبی در قانون ایجاد کند یا خیر؟
تاکنون ۴۲ تیم رسماً به مسابقات ۴۸ تیمی راه یافته‌اند و تنها پلی‌آف اروپا و پلی‌آف بین کنفدراسیون‌ها باقی مانده که فروردین ۱۴۰۵ برگزار خواهد شد اما قبل از آن، قرعه‌کشی رسمی کمتر از ۲ هفته دیگر در واشنگتن برگزار می‌شود.
۱۲ گروه مسابقات متشکل از ۴ تیم، بر اساس رتبه‌بندی رسمی فیفا، از ۴ گلدان انتخاب می‌شوند و با این حال فیفا قرار است همچون دوره قبل تیم‌هایی که از پلی‌آف صعود می‌کنند را در سید چهار قرار دهد. 
برای مثال، یکی از تیم‌های ایتالیا، ولز، بوسنی و هرزگوین و ایرلند شمالی به جام‌جهانی راه پیدا می‌کند.
دیل جانسون، خبرنگار انگلیسی در رسانه‌های اجتماعی نوشت تغییر قانون اعمال نخواهد شد و تیم‌های صعودکننده از راه پلی‌آف در سید ۴ قرار خواهند گرفت. 
این موضوع برای ایران بسیار مهم است که قرار است در سید دوم قرار بگیرد. 
از آنجا که حضور ۲ تیم اروپایی در یک گروه امکان‌پذیر است، ممکن است تیم‌های آسیایی و آفریقایی با دردسر روبه‌رو شوند و در گروه دشواری قرار گیرند. بدترین گروه ممکن که ایران می‌تواند در آن قرار گیرد، گروهی شبیه این است: آرژانتین، ایران، نروژ، ایتالیا (پلی‌آف اروپا)
گلدان‌های جام‌جهانی (اگر تیم‌ها به طور معمول سیدبندی شوند)
گلدان یک: آمریکا (میزبان)، مکزیک (میزبان)، کانادا (میزبان)، اسپانیا، آرژانتین، فرانسه، انگلیس، برزیل، پرتغال، هلند، بلژیک، آلمان
گلدان ۲: کرواسی، مراکش، کلمبیا، اروگوئه، سوییس، ژاپن، سنگال، ایران، کره‌جنوبی، اکوادور، اتریش، استرالیا
گلدان ۳: نروژ، پاناما، مصر، الجزایر، اسکاتلند، پاراگوئه، تونس، ساحل عاج، ازبکستان*، قطر*، عربستان*، آفریقای جنوبی
گلدان ۴: اردن*، کیپ‌ورد، غنا، کوراسائو، هائیتی، نیوزیلند، تیم یک پلی‌آف یوفا (ایتالیا، ولز، بوسنی و هرزگوین یا ایرلند شمالی)، تیم ۲ پلی‌آف یوفا (دانمارک، چک، ایرلند یا مقدونیه شمالی)، تیم ۳ پلی‌آف یوفا (ترکیه، اسلواکی، کوزوو یا رومانی)، تیم ۴ پلی‌آف یوفا (اوکراین، لهستان، آلبانی یا سوئد)، تیم یک پلی‌آف بین قاره‌ای (جمهوری دموکراتیک کنگو، نیوکالدونیا یا جامائیکا)، تیم دوم پلی‌آف بین قاره‌ای (عراق، بولیوی یا سورینام)
* به دلیل محدودیت‌های قرعه‌کشی، ایران نمی‌تواند در قرعه‌کشی مقابل این تیم‌ها قرار گیرد.

ارسال نظر