|
دولت مردمی و مأموریت انقلابی اعتمادبخشی و امیدآفرینی
مهدی امامقلی: حسن روحانی 4 مهر 98 زمانی که برای سخنرانی در سازمان ملل به ایالات متحده رفته بود، در یک نشست خبری در نیویورک به انتقاد از رئیسجمهور وقت آمریکا پرداخت و گفت: «آقای ترامپ پای تمام شعارهای انتخاباتیاش مانده و آنها را ادامه داده در حالی که معمولا بعد از انتخابات این بحثها هم تمام میشود!»
اگرچه در همان مقطع، فیلم و متن اظهارات روحانی در اغلب رسانههای داخلی سانسور شد اما یادآوری این بخش از اظهارات وی قابل تأمل به نظر میرسد. نارضایتی عمیق اجتماعی از عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم کار را به آنجا رساند که تا چند ماه پیش، «امید» حلقه مفقوده جامعه ایران بود. حتی بخشی از مردم به دلیل کارنامه خالی روحانی و عدم تحقق وعدههای او با صندوقهای رأی قهر کردند. روحانی طی 8 سال گذشته کاری کرد که شعار «تدبیر و امید» دولتش به عکس خودش یعنی «سوءتدبیر» دولت و «ناامیدی» اجتماعی تبدیل شد. تورمهای چندصد درصدی در بخشهای مسکن، خودرو و ارز، افزایش بیکاری، جهش نقدینگی، بدهی دولت و سایر آمارهای بد اقتصادی که ماحصل عملکرد روحانی بود، همه و همه در خاموشی چراغ امید در جامعه مؤثر بود.
بیتردید در جامعهای که سطح فساد عینی و ادراکی آن بالا باشد، سطح اعتماد عمومی به مسؤولان به پایینترین حد خود میل میکند. وقتی در جامعهای دولتمردان جرائمی را مرتکب شوند یا قوانین و مقررات را دور بزنند، آنگاه افکار عمومی ارزشهای درجه اول جامعه مانند «عدالت» را در مسلخ میبینند و اعتماد خود به دولت را از دست داده و حتی ارزشهای دیگر اجتماعی را ضد ارزش تلقی میکنند.
اعتماد عمومی به دولت، خمیرمایه و پیششرط اقتدار و عزت و پیشبرنده برنامههای دولت است و میتواند برای رئیسجمهور یک کشور، یک ذخیره اخلاقی و معنوی قلمداد شود. این در حالی است که در دولتهای یازدهم و دوازدهم بروز و ظهور پروندههایی چون حقوقهای نجومی، فساد در خصوصیسازی و واگذاریها (هفتتپه، دشت مغان و...)، رانت و دزدی در ارز ۴۲۰۰ تومانی و پروندههای فساد در مجتمع گوشت اردبیل، نگین غرب، ایرانخودرو، صندوق ذخیره فرهنگیان، بانک سرمایه و... آسیبهای جدی به سرمایه اجتماعی دولت وارد کرد.
مضاف بر آنکه افکار عمومی در این 8 سال هر از گاهی با شنیدن خبر بازداشت یا محاکمه اطرافیان برخی دولتمردان (برادر روحانی، برادر جهانگیری، دختر نعمتزاده، پسر آخوندی، داماد شریعتمداری، خواهرزن آذریجهرمی، دختر دانشآشتیانی و ...) در بهت و حیرت فرو رفته، کاسه صبرش لبریز و امیدش ناامید شد.
علاوه بر حجم وسیع فسادها، خلف وعدههای دولتهای تدبیر و امید نیز یکی دیگر از نکات قابل تأملی است که بر زخم افکار عمومی نمک پاشید و اعتماد مردم به دولت را مخدوش کرد.
وعده رونق اقتصادی، وعدههای دلاری روحانی، وعده رونق بورس، وعده گشایشهای اقتصادی، مهار و کنترل تورم، رفع تحریمها و مشکلات بانکی، تنها بخشی از وعدههای روحانی طی 8 سال گذشته بود که به هیچیک از آنها عمل نشد.
همین وعده دادن و عمل نکردن و حاشیههای ریز و درشت برخی مواضع و اظهارات رئیسجمهور بر شکاف بین مردم و دولت مستقر دامن زد. به طور نمونه میتوان به نظرسنجی ماشینی رئیسجمهور اشاره کرد یا به بخشی از اظهارات او و هوادارانش که اگر ما نبودیم جنگ میشد، دلار 50 هزار تومان میشد و...!
آری! دولت روحانی طی این سالها در مسلک و قامت دولت تدبیر و امید ظاهر شد اما تصویری از «دولت وعدهها»، «دولت حرف» و «دولت بیعمل» را به نمایش گذاشت.
اکنون دولت حجتالاسلام و المسلمین رئیسی آمده و حضورش امید را به جامعه تزریق کرده است؛ امیدی که هم ستایش منتقدان را برانگیخته و هم صحبت درباره احیای اعتماد را پیش کشیده است.
اقدامات انقلابی همراه با عقلانیت دولت رئیسی باید ورق را برگرداند و اعتماد آسیبدیده مردم را ترمیم و جوانههای امید را در دلها دوباره بارور کند.
رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیات دولت سیزدهم به این مأموریت مهم دولت اشاره کردند و گفتند: «مساله احیای اعتماد مردم و امید مردم بسیار چیز مهمی است، چون اعتماد مردم بزرگترین سرمایه دولت است. مردم وقتی به شما اعتماد کردند و امید به شما داشتند، با شما راه میآیند و کمکتان میکنند؛ این بزرگترین سرمایه است برای دولت که بتواند اعتماد مردم را جلب کند که البته این متأسفانه یک مقداری آسیب دیده و باید این را ترمیم کنید و راهکارش هم این است که حرف و عمل مسؤولان یکی باشد. وعدهای اگر به مردم دادید، طبق آن وعده اگر عمل کردید، مردم به شما اعتماد پیدا میکنند. اگر شما وعده کردید و عمل نشد یا گفتید فلان کار شده، مردم در واقعیت دیدند نشده، اعتماد مردم سلب میشود؛ واقعا باید خیلی به جد مراعات کنید این معنا را».
ارسال به دوستان
درباره سریال«زخم کاری» و حواشیاش طمع، میراثی که زندگی را به آتش میکشد
هی زخم میزنی!
مصطفی پورکیانی: «زخم کاری» یکی از حاشیهبرانگیزترین سریالهای نمایش خانگی است که به کارگردانی محمدحسین مهدویان تولید شده است.
این سریال، برگرفته از رمان «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد است که سال ۹۵ و پس از مدتها توانست فرصت چاپ پیدا کند و بلافاصله به واسطه این سریال به اثری پرفروش در بازار نشر ایران تبدیل شود. حسینیزاد نویسنده کتاب، چند مجموعه داستان کوتاه و نمایشنامه هم دارد اما «بیست زخم کاری» تنها رمان او به حساب میآید. وی پیش از انتشار این سریال گفته بود: «من این کتاب را سال ۸۰ نوشتم و مدتی طول کشید تا اینکه برای دریافت مجوز به ارشاد فرستادم؛ پس از ارسال نیز ۱۰ سال به من اجازه انتشار اثرم را ندادند و در نهایت داستان سال ۹۴ موفق به اخذ مجوز از سوی ارشاد و چاپ در نشر چشمه شد».
از سویی محمدحسین مهدویان که کار خود را به عنوان یک مستندساز آغاز کرد، در نخستین اثر خود «ایستاده در غبار» توانست نظر مثبت مردم و منتقدان را به خود جلب کند و پس از آن با دوگانه «ماجرای نیمروز» توانست جایگاه خود را در بین اهالی سینما به عنوان کارگردانی با استعداد تثبیت کند؛ او با «درخت گردو» توجه برخی را به سمت خود جلب کرد، هرچند در ادامه «شیشلیک» او مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و منتقدان سینما قرار گرفت.
حالا مهدویان با «زخم کاری» که نخستین تجربه او در قالب سریال در شبکه نمایش خانگی به شمار میرود، این روزها در کانون حرف و حدیثهاست. زخم کاری در صدر سریالهای پربازدید شبکه نمایش خانگی قرار گرفته است به طوری که قسمت دوازدهم این سریال ترند شبکههای اجتماعی میشود. با پخش قسمت دوازدهم این سریال، تعداد زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی درباره قسمت دوازدهم به گفتوگو پرداختهاند و این برای نخستینبار است که یک سریال ایرانی ترند توئیتر فارسی شده است. بخش مهمی از این استقبال به خاطر نقشی بود که جواد هاشمی ایفا کرده بود.
یکی از حواشی دیگر «زخم کاری» شکایت ارشاد از این سریال به ساترا در میانه پخش آن بود. علی سعد، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا در واکنش به خبر شکایت سازمان سینمایی از «ساترا» بابت محتوای «زخم کاری» در صفحه خود نوشته بود: «ساترا تمایلی به مطرح کردن سنگاندازیها در مسیر حمایتی خود از رسانههای صوت و تصویر ندارد ولی لازم است شفاف اعلام کنم در روزهای گذشته وزارت ارشاد نسبت به پخش سریال زخم کاری به دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت کرده. دوستان درصورتی که با مردم صادقاند، با تکذیبیه رسمی افکار عمومی را آگاه کنند! کاش دوستان وزارت ارشاد در آخرین روزهای مسؤولیت خود با مردم صادق بودند». در یادداشتهای زیر به فراز و فرودها و کارکردهای مثبت و منفی زخم کاری نگاهی داشتهایم.
***
درباره «زخم کاری» که به بهانه نقد رذایل اخلاقی، در دام حاشیهها افتاده است
ترمز بریدن کاری!
احسان سالمی: «زخم کاری» اثری صریح و بدون تعارف در نقد زندگی طبقه نوکیسه به شمار میآید که سعی دارد عمق فساد و تباهی این سبک زندگی را به نمایش بگذارد و این بزرگترین امتیاز و وجه مثبت اثر است. این را در همین ابتدای متن نوشتم تا مخاطب یادداشت بداند نگارنده اتفاقا از موافقان نقد طبقه نوکیسه و روشنفکری در آثار نمایشی است و آن را وسیلهای مناسب برای ترسیم پوچ بودن این سبک زندگی میداند.
اما اختلاف موافقان «زخم کاری» با مخالفان آن - که نگارنده این یادداشت یکی از آنهاست- نه در اصل موضوع بلکه در شیوه روایت آن است. مشکل اصلی «زخم کاری» آن است که برای به تصویر کشیدن تباهی این سبک زندگی، از همه مرزها اخلاقی عبور میکند و به اصطلاح «ترمز بریده است».
نکته اصلی اینجاست که نمایش این میزان از تباهی و پوچی، هر چند در لایه ابتدایی باعث دلزدگی و نفرت مخاطب از این سبک زندگی میشود ولی آنچه در بلندمدت در ذهن مخاطب تهنشین میشود، تلخی شدید اثر است؛ موضوعی که میتواند پیامدهای دیگری نیز در پی داشته باشد. به عنوان مثال نمایش مکرر صحنههای جرم و جنایت و آدمکشی در سریال که نقطه اوج آن را میشد در سکانس به آتش کشیدن جنازه «کریم» توسط «مالک» مشاهده کرد، تنها بخشی از این تلخی بیاندازه «زخم کاری» است که البته خواه ناخواه بر روان مخاطبان نیز اثرگذار خواهد بود. این خشونت عریان و افسارگسیخته را به نمایش مکرر روابط غیراخلاقی در سریال اضافه کنید که بخشی از آن شامل رابطه صمیمی و خارج از عرف «حاجعمو» با «سمیرا» به عنوان یک زن متاهل میشود و بخش دیگری از آن شامل ماجرای پهن کردن دام جنسی برای «اخوان» از سوی «مالک» و «مظفری» و گرفتن فیلم از این رابطه و همچنین ارتباط آشکار و غیراخلاقی «مالک» با «کیمیا» منشی دفتر «مظفری» میشود؛ تا دقیقا متوجه شوید منظور از ترمز بریدن «زخم کاری» در نقد سبک زندگی طبقه نوکیسه چیست.
سریال به بهانه نقد سبک زندگی طبقه نوکیسه، انتقاداتی نیز به برخی ساختارهای اجتماعی و سیاسی داخل ایران میکند. اشارات مکرر سریال به زدوبند صاحبان ثروت با صاحبان قدرت یکی از خطوط اصلی سریال در اغلب قسمتهاست؛ موضوعی که تصور فساد سیستماتیک و زدوبند صاحبان قدرت (حکومت) با صاحبان ثروت (طبقه نوکیسه و اشراف) را بیش از پیش در ذهن مخاطب تثبیت میکند. برای مثال در جریان لو رفتن فساد «ناصر» که در حوزه قاچاق مواد مخدر کار میکرده، ارتباط «مالک» با «مصطفوی» که نماینده حکومت به شمار میآید، بیش از هر چیز نمایانگر تبانی صاحبان ثروت با قدرت است. «مالک» در این ماجرا در شرایطی اسناد فساد «ناصر» در قاچاق مواد مخدر را در اختیار یک مامور حکومتی قرار میدهد که هدف اصلیاش نابودی رقیب است. از سوی دیگر مامور حکومتی نیز در شرایطی این اسناد را میپذیرد که صرفا به دنبال رشد و ترقی خود است. در واقع این بده بستان نه به نیت نابودی فساد، بلکه به دلیل سود بیشتر صاحبان ثروت و قدرت انجام میشود. نمونههای بسیاری در جریان قصه سریال وجود دارد که از تبانی خانوادههای «ریزآبادی» به عنوان نماینده طبقه اشراف در قصه و «مالکی»، «مظفری» و «اخوان» به عنوان نمایندگان طبقه نوکیسه با صاحبان قدرت حکایت میکند.
نکته مغفول در این میان که در بسیاری از نقدهای منتشرشده بر این سریال دیده نشده بود، فضاسازی ایجادشده در قصه برای نشان دادن خانواده «ریزآبادی» به عنوان یک خانواده در ظاهر متشرع است؛ خانوادهای که در آن پدر با لفظ «حاج عمو» و مادر خانواده با عنوان «حاج خانم» خوانده میشوند اما همان «حاج عمو» حتی بعد از ازدواج «سمیرا» با «مالک» همچنان به او چشم طمع دارد و از هر فرصتی برای همنشینی و شوخی و خنده با «سمیرا» استفاده میکند؛ در نهایت نیز در شبی که «سمیرا» با خوراندن «مشروب» به «حاج عمو» در یک خلوت ۲ نفره! او را از حالت طبیعی خارج کرده، کشته میشود. جالب اینکه ریزآبادیهای در ظاهر متشرع، برای حفظ آبروی پدرشان به دنبال عدم درج موضوع فوت به دلیل زیادهروی در مصرف مشروبات الکلی در پرونده فوت «حاج عمو» هستند!
البته «زخم کاری» که در اصل قصهای در نقد حرص و طمع انسانهاست، در کنار روایت قصه اصلی، نگاهی هم به گذشته شخصیتها دارد و ریشه بسیاری از زیادهخواهی امروز افراد را در عقدههای دوره کودکی و تو سری خوردنهای دوره جوانی جستوجو میکند. این موضوع را میتوان بر تمرکز قصه بر نمایش زندگی مالک در دوران کودکی، ارتباط او با فرزندان حاج عمو و روابط عاشقانه «مالک» و «منصوره» در دوران جوانی که در نهایت منجر به شکلگیری شخصیت عقدهای مالک میشود مشاهده کرد، هر چند در نهایت برآیند فیلم به دلیل قرار گرفتن اغلب کاراکترها در طیف شخصیتهای خاکستری، به نوعی هر دو طرف این ماجرا را («مالک» به عنوان نماینده طبقه توسری خورده و «ریزآبادیها» به عنوان نمایندگان طبقه اشراف) در شکلگیری جدال نهایی میان این ۲ گروه مقصر قلمداد میکند.
اما نقطه اوج تلخیهای «زخم کاری» را میتوان در قسمت اخیر آن مشاهده کرد؛ جایی که در آن خودکشی شخصیت «مائده» به تصویر کشیده شد.
خودکشی تلخترین نسخه برای پایان زندگی شخصیت «مائده» بود؛ نسخهای که راهحلی غیرقابل دفاع برای برونرفت از وضعیت بحرانی به سایر نوجوانانی میدهد که مخاطب این سریال هستند. این در حالی است که به طور منطقی باید از نمایش و ترویج خودکشی به هر شکلی پرهیز کرد، آن هم در شرایط فعلی جامعه ایرانی که چالشها و آسیبهای اجتماعی بویژه در حوزه نوجوانان و جوانان به پیچیدهترین حالت خود رسیده است. این موضوع البته در چند قسمت قبل نیز در جریان تلاش «مائده» برای کشتن خودش و «میثم» از طریق خوردن قرص به تصویر کشیده شده بود اما پایان این قسمت که با مرگ «مائده» به خاتمه میرسد، تیر خلاصی بر همه این تلاشها بود. در واقع تلاش «مائده» برای خودکشی به واسطه کشمکشها میان پدرش با «مالک»، تصویری از جامعهای است که در آن فضای دوقطبی شکل گرفته میان طبقات مختلف اقتصادی (طبقه اشراف با طبقه متوسط نوکیسه) پیامدی جز نابودی نسل آینده را در پی نخواهد داشت.
همه این تلخیها را باید به سعی سازندگان «زخم کاری» برای نزدیک شدن به خطوط قرمز مرسوم سریالسازی در شبکه نمایش خانگی اضافه کرد؛ اتفاقاتی از جنس حواشی نمایش بدن عریان «سیدجواد هاشمی» در محیط استخر در قسمت دوازدهم سریال که شاید در نگاه اول حاشیهای بیاهمیت به نظر برسد اما انتخاب زیرکانه این بازیگر برای چنین نقش کوتاهی را میتوان در راستای تخریب تصویر ساختهشده از او در ذهن مخاطبان دانست؛ جنجالهایی که ساختن آنها گاهی تبدیل به یک بازی دوسر برد برای سازندگان میشود تا هم جریانسازی خبری و تبلیغاتی حول سریال را افزایش دهد و هم ذهن منتقدان را از ایرادات اصلی سریال منحرف کند. حکایت «زخم کاری» و شیوه نقدش به «طمع انسانها» و «سبک زندگی طبقه نوکیسه»، حکایت رستورانی مجلل است که بهترین غذاها را در ظروفی بدشکل و کثیف سرو میکند! نمیتوان انتظار داشت که مشتریان از دیدن این غذای لذیذ در ظرفی کثیف احساس تهوع نکنند و خودشان را صرفا به طعم غذا دلخوش نگه دارند. این حقیقتی است که باید در ساخت سایر محصولات نمایشی بویژه برای شبکه نمایش خانگی که مخاطبی به مراتب بیشتر از سینما دارد، مورد توجه قرار داد.
«زخم کاری» به بهانه نقد «طمع» و «نوکسیگان»، بیش از هر چیز در جهت تثبیت گزاره فساد سیستماتیک حرکت کرده است؛ فسادی که پیامدهایی چون سرشاخ شدن طبقه نوکیسه با اشراف را برای رسیدن به قدرت بیشتر در پی داشته است و تنها یکی از پیامدهای آن تباهی نسل بعد خواهد بود. و البته یکی دیگر از مهمترین پیامدهای آن به وجود آمدن طبقهای است که برای گرفتن حقی که تصور میکند به او تعلق دارد، دست به هر کاری میزند؛ «مالک» و «سمیرا» اصلیترین نمادهای این طبقه در قصه «زخم کاری» به شمار میآیند که برای رسیدن به هدفشان آدم میکشند، دروغ میگویند، حاضر به خیانت به یکدیگر میشوند و هر آنچه در جامعه به عنوان مرزهای اخلاق شناخته میشود را زیر پا میگذارند.
***
هیولای درون چگونه در «زخم کاری» تمثیل مییابد
ذهن ابلیس
محسن جندقی: سریال «زخم کاری» در دورانی ساخته شده و منتشر میشود که جامعه درگیر چالشها و گرفتاریهای متعدد است؛ مشکلات اقتصادی و معیشتی از یک طرف و بحران جهانی کرونا از طرف دیگر، جسم و روح و روان مردم را درگیر کرده و چه چیزی بهتر از یک سریال که محصول حرص و طمع و آز و وسوسه و ثروت و فقر و گناه و شر را نشانمان دهد؟
«زخم کاری» را میتوان در گروه آثاری قرار داد که محتوا بر فرم چیره شده و ذهن مخاطب را وارد یک «فضای وهمآلود آشنا» میکند. هیولای درون، ابلیس خویشتن، دیو خود، نفس اماره یا هر چیزی که بشود نام آن را گذاشت در «زخم کاری» نقش اول زن و مرد را دارد و او است که فرمان میدهد نقشها، شخصیتها و تیپها به کدام سمت و سو بروند. استقبال کمسابقه از «زخمکاری» به غیر از بازیهای درخشان و کارگردانی خوب و محتوای حرفهای، به خاطر وجود آن هیولا و ابلیس و دیو و نفسی است که برای همه مخاطبان و کلا برای همه انسانها آشناست؛ اینکه در چنین اوضاعی این ابلیس بزککرده درون، فعالتر از سابق شده و خود خویشتن را نشانه گرفته و برای به تباهی کشاندن خود مستعد تباهی، زنده میشود.
مالک با بازی خوب جواد عزتی آینه تمامعیار انسانی است که یکی از شاخصهای مهم انسان بودن یعنی «اختیار» و «کنترل» در آن دچار خدشه شده است؛ چیزی که کارگردان در همان سکانسهای ابتدایی سریال به آن تاکید میکند. او مجری اوامر ابلیسی غیر از ابلیس خود هم هست: سمیرا با بازی تحسینبرانگیز رعنا آزادیور. حتی دختربچه ذهن مالک - که در سایر سریالها معمولا یک تیپ هشداردهنده و نفس لوامه محسوب میشود- یک ابلیس دعوتکننده به اجرای اوامر سمیراست. در قسمت اول میبینیم همین دختربچه به او توصیه میکند هر چه همسرش - سمیرا- گفت انجام دهد. شاید در ابتدا ارتکاب به قتل همین «مالک اختیار از کفداده» برای مخاطب عجیب و شگفتانگیز است اما در ادامه از تبهکاریهای بعدی وی تعجب نمیکند و فقط به مذمت کردن آن بسنده میکند.
پیچیدهترین نقش «زخم کاری» را سمیرا دارد؛ «رعنا آزادیور» بخوبی توانسته شخصیت یک زن پیچیده، درونگرا، مغرور با آمال و آرزوهای بزرگ - بسیار بزرگ- و در عین حال نگران خارج شدن مالک از مسیر تعیینشده را بخوبی ایفا کند. رعنا آزادیور بهترین گزینه برای ایفای این نقش بود، چرا که مخاطبان حرفهای، وی را همواره در قامت نقش یک زن درونگرا، مظلوم و معمولی دیده بودند و حالا در «زخم کاری» این «انسان همیشه معمولی نشان داده شده» تبدیل به یک ابلیس میشود، ابلیسی آشنا در درون همه ما. کارگردان در قسمت دهم سریال گوشهای از درون پیچیده سمیرا را نشانمان میدهد؛ چیزی که برای جوان و نوجوان امروزی غریبه نیست. در سکانس داخل ماشین، زمانی که سمیرا میخواهد کیمیا کارمند هولدینگ مالک را همراه خود کند به او میگوید: «من آدم کینهای هستم... از آدمهایی که نمیترسند خوشم میاد... من و مالک هیچ وقت عاشق هم نبودیم ولی زندگی خوب و آرومی داشتیم چون هدفهامون مشترک بود؛ اهداف مشترک بیشتر از عشق آدمها رو به هم نزدیک میکنه. عشق کمرنگ میشه اما هدفهای مشترک هر روز پررنگتر میشه... من بچه اون محلهایام که تو ازش اومدی؛ دخترای باهوشی که شبها تو خونه معمولی میخوابند و خواب پنتهاوس و بیامو مشکی میبینند».
این جملات در میانه سریال بر زبان سمیرا جاری میشود اما آزادیور آنقدر نقش خود را خوب بازی کرده بود که برای مخاطب آشنا بود و قبل از آن به این نتیجه رسیده بود که با زنی کینهای، با سیاست و درونی ترسناک مواجه است که هر کاری از دستش برمیآید، حتی تباه کردن خود خویشتن!
نویسنده سریال برای اینکه سمیرا و اهدافش وحشتناکتر به نظر آید حاضر است همه چیز و همه کس را قربانی کند حتی حسادت زنانهای که میتواند محور یک درام یا فضای نوآر سینمایی باشد. در همان سکانس سمیرا به کیمیا میگوید: «اگر عاشق (شوهرم) شدی که کاری باهات ندارم اما اگر اومدی صاحب چیزایی که مال من هست بشی بدجوری من رو عصبانی میکنی!»
«زخم کاری» قصه آرزوهای بزرگ و زیبا اما مسیری وحشتناک و خطرناک است که به براحتی هدف، وسیله را توجیه میکند و انسان را به ناکجاآباد و در نهایت تباهی میبرد. البته برای اینکه بتوانیم درباره محتوای سریال نظر نهایی بدهیم باید سریال را تا انتها دید، چراکه این امکان وجود دارد کارگردان نتواند پایانی «خوب و قوی» برای سریالی «خوب و قوی» بسازد.
فضای داستان و آمال تیپها و شخصیتهایی که در سریال آمده در کنار فضای جامعه واقعی امروزی که در ابتدای این نوشته به آن اشاره شد، موجب شده «زخم کاری» بشدت مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. شاید در برخی صحنهها خشونت بیش از حد معمول سینمای ایران مخاطب را پس بزند اما در مجموع سازندگان سریال - شاید با توفیق اجباری و به کمک نظارت- موفق میشوند فضای نوآر بدون صحنههای تهوعآور خشونت به مخاطب ارائه دهند. جهات تکنیکی سریال نیز به راحتی موفق میشود مخاطب را راضی کند؛ کارگردانی خوب، تصویربرداری حرفهای، بازیهای درخشان، تدوین عالی و موسیقی مناسب و بجای «زخم کاری» چشمنواز و گوشنواز است و تعجبی ندارد که رکورد تعداد مخاطب را بشکند. البته بازی بازیگران و نابازیگرانی مثل مرتضی امینیتبار در نقش میثم، پسر مالک و سارا حاتمی در نقش مائده، دختر ناصر، کمی توی ذوق میزد و میزند و مشخص است که انرژی زیادی از محمدحسین مهدویان گرفته شده اما سریال آنقدر خوب است که کمبودهای آن دیده نشود.
* * *
ابلیس درون که در دین ما به آن «نفس اماره» گفته میشود میتواند آنقدر بزرگ شود که اشرف مخلوقات را به تباهی بکشد، زندگیهای زیادی را نابود کند و به یک اژدهای هفت سر تبدیل شود؛ اژدهایی بسیار بزرگتر از ذهن ابلیس زخم کاری. مَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًاً - شیطان آنان را بسیار وعده دهد و آرزومند و امیدوار کند ولی آنان را چیزی جز غرور و فریب وعده نمیدهد. (آیه 120، سوره نسا)
ارسال به دوستان
تحلیل هوشمندانه سیدحسن نصرالله از حضور داعش در افغانستان
مهدی گرگانی: علامه سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود به مناسبت چهارمین سالروز آزادی شرق لبنان، سخنان بسیار مهم و هوشمندانهای درباره حضور داعش در لبنان و جنگ حزبالله با تروریستها و همچنین حمایت آمریکا از این گروه تروریستی در افغانستان بیان کرد که بسیار قابل تامل است.
دبیرکل حزبالله گفت: «آمریکاییها با بالگرد و هواپیما برخی سران داعش را از سوریه و عراق به افغانستان منتقل کردند و این کار را دقیقا زمانی انجام دادند که متوجه شدند افغانستان ماندنی نیست و سقوط خواهد کرد». در باب حمایت آمریکا از تروریستهای داعش دلایل و نشانههای زیادی وجود دارد، از جمله اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری و پس از آن صراحتا اعلام کرد باراک اوباما و هیلاری کلینتون، بینانگذاران داعش بودند. این اظهارات اصلا بیراه نیست. در واقع زمانی که دولت وقت آمریکا از مخالفان میانهرو بشار اسد برای ساقط کردن حکومت سوریه ناامید شد با تاسیس دولت موسوم به اسلامی عراق و شام به جنگ دمشق و بغداد رفت؛ هرچند در اهداف خود در سوریه و عراق ناکام ماند اما حمایت آمریکا از داعش تا امروز ادامه یافته تا بتواند از این اهرم در هر جایی که به آن نیاز است استفاده کند.
* چرا آمریکا داعش را به افغانستان برد؟
حضور داعش در افغانستان که از دیرباز محل فعالیت گروههای افراطی بوده است، چندان عجیب نیست و به سالها قبل بازمیگردد. گرفتاری آمریکا در باتلاق افغانستان و چشمانداز شکست این کشور و زمزمههای خروج آمریکا از افغانستان، اهمیت فعالیتهای داعش در افغانستان را بیش از پیش آشکار میکند و پاسخی است به دلایل حمایت واشنگتن از این گروهک در افغانستان.
آمریکا که در دستیابی به اهداف خود در افغانستان با شکست کامل و آبروریزی بینالمللی مواجه است به دنبال آن است با بیثباتسازی افغانستان- بعد از خروج خود و ناتو از این کشور- ثابت کند حضور نظامیاش در افغانستان بیتاثیر نبوده است و وقوع ناآرامی و بیثباتی در افغانستان، ناشی از خلأ حضور نظامی آمریکا در این کشور است. با این حال این فقط یکی از اهداف کوتاهمدت واشنگتن است و اهداف درازمدتی نیز وجود دارد. ایالات متحده با تقویت داعش در افغانستان به دنبال رقیبسازی برای طالبان، تداوم خشونت و درگیری و حفظ فضای رادیکال در این کشور است، بویژه اینکه طالبان ظاهراً ایدئولوژی و راهبرد خود را تغییر داده و نه به دنبال خشونت و افراطیگری که به دنبال حکومت بر افغانستان است. بعد از سقوط دولت مورد حمایت غرب که 20 سال برای آن تلاش شده بود، تشکیل حکومتی معقول و موفق در کابل که بتواند نیازهای مردم این کشور را مرتفع کند به هیچ وجه مورد پذیرش آمریکا نیست و ضربه مهلک دیگری به حیثیت و وجهه جهانی رو به افول ایالات متحده بعد از خروج مفتضحانه از افغانستان است.
علاوه بر این، آمریکاییها میدانند با خروج این کشور از افغانستان حکومت جایگزین در کابل بدون شک به سمت کشورهایی مثل چین، روسیه و ایران که همگی همسایگان و کشورهای پیرامونی افغانستان هستند تمایل پیدا خواهد کرد و برای پیشبرد اهداف خود و بازسازی افغانستان تلاش خواهد کرد با آنها روابط مستحکم و حسنهای داشته باشد. حضور تروریستهای داعش در افغانستان علاوه بر تهدیدهایی که برای طالبان ایجاد خواهد کرد باعث نگرانی تهران، پکن و مسکو نیز خواهد شد. افغانستان با ایران و چین مرزهای مشترک طولانی دارد و با کشورهای خارجِ نزدیک روسیه در آسیای مرکزی نیز دارای مرزهای مشترک و اشتراکات فرهنگی است. وجود یک افغانستان بیثبات، ناآرام و جنگزده با حضور عناصر تروریستی داعش جز برای حکومت کابل، یک چالش بزرگ و نگرانی فزاینده برای ایران، چین و روسیه نیز خواهد بود. ایجاد یک دردسر امنیتی جدید برای «ولادیمیر پوتین» و «شی جین پینگ» رهبران روسیه و چین یک امتیاز بزرگ برای آمریکا است که قصد دارد از غرب آسیا خلاص شود و با آرامش به استراتژی تازه خود در «ایندو/ پاسیفیک» و «آسیا/ پاسیفیک» بپردازد. اگر به حضور عناصری از سین کیانگ در غرب چین و همچنین حضور تروریستها از کشورهای آسیای مرکزی بویژه چچن در میان داعش نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد حضور داعش در افغانستان چه خطر بزرگی برای کشورهای فوقالذکر خواهد بود. علامه سیدحسن نصرالله با نگاهی ظریف، موشکافانه و بدرستی در سخنرانی خود به نقشهها و توطئههای آمریکا در افغانستان اشاره کرده و به کشورهای منطقه درباره عواقب آن هشدار داد.
ارسال به دوستان
فرجام ملتسازی ناتو در افغانستان
نوید مؤمن: حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار رئیسجمهور و اعضای دولت جدید کشورمان با اشاره به اوضاع بشدت متأثرکننده افغانستان فرمودند: «ما طرفدار ملت افغانستان هستیم، چرا که دولتها همچون گذشته میآیند و میروند اما ملت افغانستان است که باقی میماند. جمهوری اسلامی در همه احوال طرفدار ملت مظلوم و مسلمان افغانستان است و روابط ما با دولتها، به روابط و رفتار آنها با ایران بستگی دارد. این مشکلات و سختیها کار آمریکاییها است که 20 سال کشور [افغانستان] را اشغال و انواع ظلم را به مردم آن تحمیل کردند».
اشغالگری 20 ساله آمریکا و ناتو در افغانستان، مصدر بحرانهای کنونی و آتی در این کشور است. اگرچه رسانههای غربی در روزهای اخیر به سانسور مصدر بحران (اشغالگری ناتو) و برجستهسازی مؤلفههای درجه دوم و سوم مانند منازعه دولت وابسته اشرف غنی و طالبان میپردازند اما این حقیقت قابل کتمان نیست. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در شرایطی که سیاستمداران و رسانههای غربی در صدد مخابره نشانههای هدفمند و گمراهکننده درباره بحران اخیر افغانستان هستند، روی ۲ گزاره مهم تاکید ویژهای فرمودهاند؛ یکی «خواستههای ملت افغانستان» و دیگر «هزینههای 20 سال اشغالگری آمریکا». در صورتی که این ۲ مؤلفه با یکدیگر تجمیع شود، تصویر روشنی از وضعیت امروز افغانستان حاصل میشود.
واشنگتن سال 2001 میلادی پس از وقوع حادثه خودساخته 11 سپتامبر و انهدام برجهای دوقلو، لشکرکشی به افغانستان را آغاز کرد. مبارزه با تروریسم و ملتسازی، ۲ هدف اعلامی دولت جورج واکر بوش و نومحافظهکاران کاخ سفید درباره اشغال افغانستان بود. سوال اصلی این است: امروز ملت افغانستان پس از 20 سال اشغالگری ناتو در چه وضعیتی قرار دارد؟ واقعیت امر این است که آنچه آمریکا و اتحادیه اروپایی از آن به عنوان ملتسازی در افغانستان یاد میکردند، مترادف با هدایت مستقیم و غیرمستقیم مردم این کشور به سوی هنجارشکنی، گذار از فرهنگ اصیل بومی و اسلامی، وابستگی مطلق به غرب و هضم اشغالگری و تجاوز بود. قرار بود محصول و خروجی نهایی این پروسه، تحمیل دموکراسی خونین و بحرانساز آمریکایی به شهروندان افغان باشد. اکنون در سال 2021 میلادی، دموکراسی آمریکایی تبدیل به یک ضدارزش مطلق در میان شهروندان افغان شده است. افزایش مهاجرت جوانان افغان، تشدید بحرانهای امنیتی، نهادینه شدن بحرانهای اجتماعی و هویتی و خرید و فروش گسترده مواد مخدر، محصول این دموکراسی دروغین بوده است. پیامآوران این دموکراسی شرمآور، حتی به شبکه محلی خود در افغانستان نیز وفادار نماندند و پایگاه بگرام و فرودگاه کابل را در میان صدای شیون و زاری مهرههای خود در کابل ترک کردند! جمهوری اسلامی ایران نهتنها ملتسازی در افغانستان و تحمیل ارزشهای دروغین غرب به کالبد آن و هر جامعه و کشور دیگری را مورد انتقاد قرار میدهد، بلکه معتقد است ملت افغانستان متغیری وابسته به مطامع و بازیهای آمریکا و اعضای ناتو نیست. اصالت و عزت مردم افغانستان به گونهای است که واشنگتن و متحدانش نمیتوانند آن را قربانی بازیهای نهان و آشکار سیاسی و منطقهای خود کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان، این عزت و اصالت را به شهروندان افغان یادآور شدند؛ اصالت عزتی که آمریکا 20 سال سعی کرد به عناوین مختلف آن را تحقیر یا تحدید کند! متاسفانه برخی سیاستمداران وابسته به غرب در دولت افغانستان و ولسی جرگه (پارلمان افغانستان) نیز به این روند دامن زدند اما در نهایت قربانی بازی حامیان خود در کاخ سفید شدند!
مطابق تعاریف رایج در جامعهشناسی و علوم سیاسی، ملتسازی فرآیند ساختن یک هویت ملی با استفاده از قدرت حکومت است. هدف از این فرآیند، نزدیکسازی مردم در ذیل یک حکومت است تا از نظر سیاسی در بلندمدت پایدار و قابل دوام بماند. برای ملتسازی ممکن است از مؤلفههای گوناگون از جمله توسعه گسترده زیرساختی در حوزههای اجتماعی و اقتصادی استفاده شود. سران 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا و متحدان آنها در ناتو، در تحمیل ملتسازی مدنظر خود به جامعه افغانستان، امنیت و اصالت و غرور ملی افغانها را بر باد داده و این کشور را به آزمایشگاهی خطرناک برای تزریق دموکراسی بیپایه و اساس خود تبدیل کردند. بدیهی است ما امروز با ملت اصیل و رنجکشیدهای در افغانستان مواجه هستیم که سهمگینترین ضربات ممکن را در طول ۲ دهه اشغالگری آمریکا و ناتو دریافت کرده است. در آن سوی آتلانتیک، ما با قاتلان روح و کالبد ملت افغانستان روبهرو هستیم. امروز زمان پاسخگویی مقامات آمریکایی و اروپایی در قبال 20 سال جنایت، ترور، خشونت و انهدام زیرساختهای امنیتی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان فرارسیده است. کیفرخواست اعضای ناتو در افغانستان به اندازهای سنگین است که شاید تدوین آن به تنهایی ماهها به طول انجامد. آری! اکنون زمان پاسخگویی غرب است.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 106482 نفر
581
طی 24 ساعت 581 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
آمار جانباختگان بیماری «کووید-19» چند روز است کاهشی است اما همچنان آمار مبتلایان این بیماری بالای 30 هزار نفر در یک شبانهروز است. وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته (ظهر شنبه تا ظهر یکشنبه) ۵۸۱ بیمار «کووید-۱۹» در کشور جان خود را به دلیل این بیماری از دست دادند. همچنین ۳۱۵۱۶ بیمار جدید نیز طی شبانهروز گذشته شناسایی شدند. بر این اساس از ظهر دیروز تا ۷ شهریور ۱۴۰۰ بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۳۱ هزار و ۵۱۶ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۳ هزار و ۶۱۴ نفر از آنها بستری شدند. بر این اساس مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۴ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۹۶۴ نفر رسید. متاسفانه در طول این مدت، ۵۸۱ بیمار «کووید-۱۹» هم جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری در کشور به ۱۰۶ هزار و ۴۸۲ نفر برسد. همچنین خوشبختانه تاکنون ۴ میلیون و ۱۴۶ هزار و ۷۴۲ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. ۷ هزار و ۸۷۷ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» هم در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۳۰۶ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۱۰ شهر در وضعیت نارنجی و ۳۲ شهر در وضعیت زرد بیماری کرونا قرار دارند. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۱۸ میلیون و ۲۶۱ هزار و ۲۴۵ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۷ میلیون و ۹۱۴ هزار و ۸۸۱ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۲۶ میلیون و ۱۷۶ هزار و ۱۲۶ دوز رسید. افراد واجد شرایط برای تزریق واکسن حتما در سامانه salamat.gov.ir ثبتنام کنند.
* واردات ۱۰۰ میلیون دوز واکسن کرونا تا دیماه
واردات واکسن کرونا به کشور همچنان ادامه دارد. رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو گفت: بر اساس قراردادهای منعقدشده با شرکتهای تولیدکننده واکسن کرونا، تا نیمه دیماه همزمان با پایان سال ۲۰۲۱ میلادی، ۱۰۰ میلیون دوز از این دارو باید به کشور وارد شود. «ناصر ریاحی» با اشاره به شرایط دریافت واکسن کرونا از طریق بسته کوواکس، خاطرنشان کرد: این برنامه به منظور توزیع عادلانه در دستور کار قرار گرفت و سهمیه ایران برای ۲۵ درصد جمعیت کشور افزون بر ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دوز برآورد شد. وی اضافه کرد: قراردادهایی برای دریافت این دارو امضا شد که شامل ۳۰ تا ۵۰ میلیون دوز از روسیه میشد اما بدقولیهایی در این زمینه شد. همچنین مقرر شد تا ۵۰ میلیون دوز واکسن سینوفارم از چین دریافت شود که تاکنون نیمی از آن وارد شده و روند واردات واکسن از کرهجنوبی و چین نیز ادامه دارد. رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو در ادامه بیان داشت: بخشی از خریدها هم مربوط به واکسن بهارات هند بود که به دلیل برخی مشکلات مغفول ماند و همچنین واردات آسترازنکا از کشورهای مختلف تولیدکننده این نوع واکسن ادامه دارد. وی با تاکید بر اینکه در مجموع با این قراردادها واردات ۱۰۰ میلیون دوز واکسن کرونا تا دیماه امسال در دستور کار قرار دارد، تصریح کرد: اکنون از برنامههای وارداتی عقب هستیم که البته شاهد این روند در کشورهای دیگر نیز بودیم. ریاحی با اشاره به کوتاه بودن تاریخ مصرف واکسنهای تولیدی به دلیل تولید اضطراری آنها اظهار داشت: تولیدکنندگان میتوانند به طور مستقیم یا به صورت واسطه واکسنهایی را که دولتها نتوانستهاند اقدام به دریافت آن کنند به فروش برسانند که این فرصتی برای بخش خصوصی بود تا اقدام به خرید این داروها کند. وی با اشاره به سهمیه ایران از سبد کوواکس تصریح کرد: به دلیل مشکلات بانکی ایران، پرداخت هزینه خرید واکسن به شرکتهای فایزر، جانسون و مدرنا از طریق سازمان بهداشت جهانی انجام میشود، به این صورت که ایران مبلغ واکسن را به این سازمان پرداخت میکند و سپس به حساب شرکتهای مورد نظر واریز میشود تا بتوانیم سهم خود را دریافت کنیم.
رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو گفت: تاکنون محمولههایی کمتر از یک میلیون دوز وارد کشور میشد اما با سرعت گرفتن واکسیناسیون در کشور، در حال حاضر شاهد ورود محمولههای 5/1 تا ۲ میلیون دوز هستیم.
وی افزود: تاکنون ۲ میلیون واکسن آسترازنکا از سوی بخش خصوصی وارد شده است اما بیش از این ظرفیت، مبادله انجام نشده زیرا شرایط نگهداری و حملونقل آن فراهم نیست. رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو گفت: از وزیر جدید درخواست دارم با سرعت بخشیدن به نحوه پرداخت پول بتوانیم واکسنهایی را که آماده فروش هستند خریداری و وارد کشور کنیم. تاکنون با ورود ۴۱ محموله یعنی ۲۸ میلیون و ۸۸۲ هزار و ۶۱۰ دوز واکسن، بخشی از گروههای پرخطر واکسینه شدهاند و این روند با اضافه شدن واکسن برکت از تولیدات داخلی به ادامه دارد.
ارسال به دوستان
بازی با مرگ
63 درصد مردم پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند
از همهگیری کرونا در ایران حدود 18 ماه میگذرد. در این بازه زمانی طبق آمار ارائه شده از سوی وزارت بهداشت، تاکنون 4 میلیون و 926 هزار و 964 فرد مبتلا به کرونا در کشور شناسایی و از این تعداد حدود 106 هزار و 482 نفر جان باختهاند. این در حالی است که با ورود کشور به پیک پنجم و همهگیری دلتا کرونا، روزانه بیش از 30 هزار بیمار جدید شناسایی میشوند.
آمار جانباختهها طی ۲ هفته گذشته چندان مناسب نیست و تعداد آن به رقم بیسابقهای بین 600 تا 700 فوتی در روز رسید، این در حالی است که بر اساس گفته ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی به 37 درصد تقلیل یافته است. در همین ارتباط، رهبر انقلاب در دیدار با اعضای هیأت دولت با اشاره به موضوعات مربوط به درمان، پیشگیری، مراقبت و غربالگری و واکسیناسیون عمومی، این امر را بسیار مهم برشمردند و گفتند: «یکی از موارد ضروری، قرنطینه هوشمند و مراقبت جدی در بخش مربوط به مرزها و جلوگیری از ورود گونههای جدید بیماری است». ایشان به وظایف مردم برای مقابله با بیماری کرونا نیز اشاره و خاطرنشان کردند: «مردم باید 4 مسؤولیت یعنی «ماسک زدن»، «رعایت فاصله»، «اهمیت به تهویه و گردش هوا» و «شستوشوی دستها با صابون» را قبول کنند و قطعا رعایت این موارد در کاهش تلفات سنگین کنونی مؤثر خواهد بود». تاکید مقام معظم رهبری نسبت به مسؤولیتپذیری اجتماعی برای مقابه با کرونا در حالی است که بر اساس آمار رسمی وزارت بهداشت تاکنون حدود 26 میلیون و 176 هزار و 126 دوز واکسن کرونا در ایران تزریق شده و بر این اساس 18 میلیون و 261 هزار و 245 نفر دوز اول واکسن کرونا را دریافت کرده و حدود 7 میلیون و 914 هزار و 881 نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند اما با این وجود به دلیل سرایتپذیری بالای دلتا کرونا حتی افرادی که دوز دوم واکسن کرونا را دریافت کردهاند نسبت به این بیماری مصون نبوده و همچنان باید رعایت دستورالعملهای بهداشتی از جمله زدن ماسک، شستوشوی مدام دست و فاصلهگذاری اجتماعی را مورد توجه قرار دهند. کارشناسان بر این باورند که واکسیناسیون و رعایت پروتکلهای بهداشتی به میزان 90 درصد در سطح جامعه تنها راه مقابله با گونه دلتا است اما رعایت پروتکلها با سقوط چشمگیری روبهرو شده که نمونه این موضوع را میتوان در آماری دید که از سوی پلیس راهور اعلام شده است. در این زمینه سردار هادیانفر، رئیس پلیس راهور ناجا گفت: «در طول اجرای طرح ممنوعیتهای تردد ۱۲ روزه، یک میلیون و ۱۰۰ هزار خودرو اعمال قانون شدند».
این رقم حکایت از آن دارد میزان همراهی مردم با طرحهای مقابلهای کرونا کاهش یافته و میزان رعایت دستورالعملها با سقوط آزاد روبهرو شده است. در حالی این عادیانگاری در برابر بیماری کرونا در کشور ایجاد شده که حتی کشورهای موفق در واکسیناسیون که چندی پیش جشن برداشتن ماسک را برگزار کرده بودند، یک بار دیگر به رعایت پروتکلهای بهداشتی بازگشتهاند. حال سوال اینجاست: چگونه با رعایت 37درصدی پروتکلهای بهداشتی میتوان توقع داشت بر بیماری فائق آمد، در شرایطی که درصد رعایت پروتکلهای بهداشتی باید بین 90 تا 100درصد باشد؟
* رعایت پروتکلهای بهداشتی؛ کاربردیترین راه مقابله با کرونا
نتیجهبخشترین راهحل برای مقابله با کرونا خودمراقبتی و رعایت پروتکلهای اجتماعی است. این موضوع ثابت کرده است چنانچه واکسیناسیون هم انجام شود اما نسبت به پروتکلهای بهداشتی بیتوجهی شود بیماری دوباره عود میکند. یک جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی در این باره گفت: عادیانگاری و بیتوجهی به رعایت پروتکلهای بهداشتی استقبال از مرگ است، چرا که بیماری «کووید-19» در کمین افرادی است که خواسته یا ناخواسته دستورالعملهای بهداشتی را جدی نمیگیرند.
علیرضا شریفییزدی در گفتوگو با «وطنامروز» درباره علل کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی با وجود اینکه کرونا روزانه میانگین 600 مبتلای به این بیماری را در کشور به کام مرگ میبرد، گفت: بیش از 18 ماه از ورود ویروس کرونا به کشور میگذرد، حال با توجه به وضعیت پایدار و طولانی شدن بیماری و از طرفی جهش ویروس به اشکال مختلف و بروز سویه جدید، همچنین نامعلوم بودن ریشهکنی آن، متاسفانه خیلیها نسبت به خودمراقبتی و رعایت پروتکلها بیتوجه شدهاند که این موضوع باعث شیوع و ماندگاری بیماری میشود. وی افزود: با طولانی شدن هر پدیدهای به مرور زمان آن پدیده برای مردم تا حدودی عادی میشود به همین دلیل واکنشهایی که در ماههای اول شیوع کرونا در کشور وجود داشت، اکنون کمتر به چشم میخورد و خیلیها پروتکلها بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی را رعایت نمیکنند.
شریفییزدی دلیل دوم کاهش میزان پروتکلهای اجتماعی را خستگی، سرخوردگی و احساس ناامیدی خیلیها نسبت به زدوده نشدن این بیماری در جوامع عنوان کرد و اظهار داشت: مردم ابتدا فکر میکردند کرونا طی چند ماه جمع میشود اما با مواجه شدن با پیکهای پیدرپی و موجهای جدید بیماری به این نتیجه رسیدند که همچنان باید با این بیماری کنار بیایند، این عامل نیز بر کاهش رعایت دستورالعملهای بهداشتی تاثیرگذار شده است.
وی با اشاره به وضعیت واکسیناسیون افزود: راهحل این است که در شرایط فعلی برای مردم توضیح داده شود و شرایط اقتصادی کشور را بازگو و به صراحت اعلام کنند بهترین راهحل برای کاهش آسیبهای کرونا، رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی است. این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: کارآمدترین، اثرگذارترین و امکانپذیرترین راه مقابله با کرونا مساله خودمراقبتی است و وقتی با مردم در این زمینه با صراحت و صادقانه صحبت شود، مردم نیز نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی حساس میشوند.
* برای رفع عادیانگاری باید با مردم صادقانه گفتوگو کنیم
اصلیترین مدل مقابله با بیماری «کووید-19» خودمراقبتی و رعایت پروتکلهای بهداشتی است. رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در این باره با اشاره به شیوع گسترده کرونا در کشور گفت: به منظور افزایش رعایت ضوابط بهداشتی و کاهش و رفع عادیانگاری اجتماعی کرونا، باید با مردم صادقانه گفتوگو کرد و اطلاعات واکسیناسیون و آمار و ارقام مربوط به این واقعه صریح به جامعه انتقال داده شود. محمد حاتمی افزود: یکی از علل اصلی شیوع کرونا، عادیانگاری اجتماعی این بحران است. برای کاهش و رفع این آسیب در حال حاضر میتوان از راهکارهای برخی مدلهای موفق همچون کرهجنوبی، چین و بعضی کشورهای اروپایی استفاده کرد. وی ادامه داد: در برخی کشورها تبعیت همگانی از شیوهنامههای بهداشتی قابل توجه بوده و این امر یکی از علل اصلی مدیریت «کووید-19» در این کشورها بوده است.
ارسال به دوستان
پیگیری محورهای اقتصادی بیانات رهبر انقلاب در ستاد هماهنگی اقتصادی دولت
عدالتورزی در دستور کار دولت
گروه اقتصادی: نخستین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روز یکشنبه با حضور اعضای جدید به ریاست حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی برگزار شد. در این جلسه راهکارهای فوری و موثر جهت اجرایی کردن رهنمودهای مقام معظم رهبری در دیدار اعضای دولت سیزدهم به منظور فائق آمدن بر مشکلات و ایجاد ثبات پایدار اقتصادی در کشور مورد بررسی و تصمیمگیری قرار گرفت. حجتالاسلام رئیسی در این جلسه ضمن قدردانی از عنایات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب تاکید کرد: محورهای اقتصادی این فرمایشات باید از طریق دبیرخانه ستاد و هر یک از اعضای تیم اقتصادی دولت، به طور دقیق و مستمر پیگیری و اجرایی شود. رئیسجمهور با اشاره به ۱۰ محور مهم اقتصادی مطرح شده در رهنمودهای مقام معظم رهبری تصریح کرد: پیوند نزدن مشکلات اقتصادی به مذاکرات هستهای و نتایج آن باید همواره مورد توجه همه اعضای دولت بویژه ستاد هماهنگی اقتصادی قرار بگیرد و باید محور اصلی در تصمیمگیریها ظرفیتهای داخلی و تکیه بر نیروهای فعال و جوان و آماده به کار باشد. حجتالاسلام رئیسی توجه لازم و دقیق به اصل مهم عدالتورزی در تمام تصمیمات دولت و بخشنامههای اجرایی را ضروری دانست و گفت: همه تصمیمات دولت باید پیوست عدالتورزی داشته باشد و بر این مبنا پیگیری و با اقتدار اجرایی شود. رئیسی با اشاره به ضرورت شناخت زوایای پیدا و پنهان یارانهها و اهمیت اشراف دولت بر این موضوع اظهار داشت: برای توزیع عادلانه و بهرهمندی عموم مردم بویژه دهکهای پایین جامعه از یارانه، برنامهریزیها و سازماندهی لازم انجام شود. رئیسجمهور در این نشست همچنین بهبود فضای کسبوکار و اصلاح و تقویت نظام بانکی را از وظایف و دستور کار ستاد هماهنگی اقتصادی برشمرد و با اشاره به لزوم اجرای دقیق سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی و برطرف کردن اشکالات و موانع خصوصیسازی گفت: این ستاد بررسیهای لازم را در این زمینه انجام داده و راهکارهای دقیق و در عین حال سریع اجرای آن را ارائه کند. رئیسی همچنین به تیم اقتصادی دولت مأموریت داد با استفاده از تجربهها و دیدگاههای نخبگان هر چه سریعتر بودجه دولت و راهکارهای تقویت ارزش پولی را بررسی و ارائه کند. انسجام در تصمیمگیری و عملکرد تیم اقتصادی دولت، فعال کردن سامانههای مورد نیاز برای برقراری نظام ارتباطی مستمر و شفاف بین بخشهای اقتصادی و روانسازی امور در این زمینه از جمله دیگر محورهای مورد تاکید رئیسجمهور در این نشست بود. در این جلسه همچنین تیم اقتصادی دولت مکلف شد درباره کنترل بازار ارز و نرخ تورم، اقدامات فوری و سازمانیافته انجام دهد؛ به نحوی که مردم اثرات آن را در زندگی خود احساس کنند و اطمینان یابند دولت در این زمینه اهتمام لازم را دارد. ارسال به دوستان
نرخ تورم در مرداد به 2/45 درصد رسید و نرخ اجارهبها نسبت به پارسال 2/ 41 درصد افزایش یافت
تورم روی گرانی
بانک مرکزی و مرکز آمار ایران در تازهترین گزارشهای خود، به بررسی تحولات مسکن و تورم در مردادماه گذشته پرداختند. مرکز آمار نرخ تورم مردادماه را حدود 45 درصد و بانک مرکزی نیز متوسط افزایش قیمت یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی را نسبت به تیرماه 1/3 درصد و نسبت به ماه مشابه سال قبل 34 درصد اعلام کرده است. هر ۲ گزارش نشاندهنده آن است که روند افزایشی تورم، همچنان مانند ماههای گذشته ادامه پیدا کرده است. به نظر میرسد کنترل هر چه سریعتر تورم، باید از اصلیترین برنامههای دولت در ماههای آتی باشد.
* نرخ تورم کل کشور در مردادماه به 2/45 درصد رسید
مرکز آمار ایران در تازهترین گزارش خود، نرخ تورم کل کشور در مردادماه 1400 را 2/45 درصد اعلام کرد در دهکهای مختلف هزینهای در بازه 6/44 درصد برای دهک ششم تا 50 درصد برای دهک دهم نوسان دارد. محدوده تغییرات تورم 12ماهه در گروه عمده خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات بین 8/54 درصد برای دهک دهم تا 3/59 درصد برای دهک دوم است، همچنین اطلاع مذکور درباره گروه عمده کالاهای غیرخوراکی و خدمات بین 3/33 درصد برای دهک اول تا 8/48 درصد برای دهک دهم است. بر اساس اعداد مربوط به تورم میان دهکهای مختلف هزینهای، فاصله تورمی دهکها در این ماه به 4/5 درصد رسید که نسبت به ماه قبل (2/6 درصد) 8/0 واحد درصد کاهش داشته است. فاصله تورمی در گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» نسبت به ماه قبل 5/0 واحد درصد کاهش داشت و گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» نیز نسبت به ماه قبل یک واحد درصد کاهش را نشان میدهد.
* افزایش 2/41 درصدی اجارهبها نسبت به سال گذشته
گزارش تحولات بازار مسکن شهر تهران در مردادماه سال 1400 که برگرفته از آمارهای خام سامانه ثبت معاملات املاک و مستغلات کشور است، توسط اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی تهیه و منتشر شده است. بر اساس این گزارش، در مردادماه سال 1400 تعداد معاملات آپارتمانهای مسکونی شهر تهران به حدود 5/5 هزار واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل 4/8 درصد افزایش و نسبت به ماه مشابه سال قبل 4/39 درصد کاهش نشان میدهد. در ماه مورد گزارش، متوسط قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معاملهشده از طریق بنگاههای معاملات ملکی شهر تهران 7/309 میلیون ریال بود که نسبت به ماه قبل 1/3 درصد افزایش نشان میدهد. در مردادماه سال 1400 متوسط قیمت یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی شهر تهران 7/309 میلیون ریال بود که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب معادل 1/3 و 34/0 درصد افزایش نشان میدهد. در میان مناطق بیستودوگانه شهرداری تهران، بیشترین متوسط قیمت یک مترمربع زیربنای مسکونی معامله شده معادل 6/645 میلیون ریال به منطقه یک و کمترین آن با 1/144 میلیون ریال به منطقه 18 تعلق داشته است. ارقام مزبور نسبت به ماه مشابه سال 1399 به ترتیب 2/22 و 8/47 درصد افزایش نشان میدهد. توزیع فراوانی تعداد واحدهای مسکونی معامله شده بر حسب قیمت یک مترمربع بنا در مردادماه سال 1400 حاکی از آن است که واحدهای مسکونی در دامنه قیمتی 150 تا 200 میلیون ریال به ازای هر مترمربع بنا با سهم 2/17 درصد، بیشترین سهم از تعداد معاملات شهر تهران را به خود اختصاص داده است و دامنههای قیمتی 200 تا 250 و 250 تا 300 میلیون ریال به ترتیب با سهمهای 9/15 و 7/12 درصد در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. در این ماه، توزیع حجم معاملات به گونهای بوده است که 4/59 درصد واحدهای مسکونی با قیمتی کمتر از متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی شهر تهران (7/309 میلیون ریال) معامله شدهاند.
بررسی توزیع تعداد واحدهای مسکونی معاملهشده در مردادماه سال جاری در شهر تهران به تفکیک عمر بنا حاکی از آن است که واحدهای تا 5 سال ساخت با سهم 2/33 درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین در ماه مورد بررسی، شاخص کرایه مسکن اجاری در شهر تهران و در کل مناطق شهری نسبت به ماه مشابه سال قبل به ترتیب معادل 8/37 و 2/41 درصد رشد نشان میدهد.
ارسال به دوستان
عملکرد درخشان ورزشکاران ایران در پنجمین روز پاراالمپیک توکیو با ۲ طلا و ۲ نقره
بر مدار افتخار
ورزشکاران ایرانی در پنجمین روز بازیهای پاراالمپیک توکیو در 5 رشته ورزشی رقابت کردند و موفق به کسب 2 مدال طلا و 2 مدال نقره شدند. در پنجمین روز بازیهای پاراالمپیک توکیو ورزشکاران ایران در رشتههای تیروکمان، دوومیدانی، جودو و وزنهبرداری مسابقه دادند که وحید نوری و محمدرضا خیراللهزاده در جودو موفق به کسب مدال طلا و علیرضا مختاری در دوومیدانی و حامد صلحیپور در وزنهبرداری موفق به کسب مدال نقره شدند. در روزهای گذشته روحالله رستمی در وزنهبرداری به مدال طلا، امانالله پاپی در دوومیدانی به مدال نقره و امیر جعفری در وزنهبرداری به مدال نقره رسیده بودند. اکنون ایران با ۳ مدال طلا و ۴ مدال نقره در رده شانزدهم جدول توزیع مدالها قرار دارد.
*تیروکمان
فرزانه عسگری در مرحله یکشانزدهم نهایی مسابقات کامپوند بازیهای پاراالمپیک ۲۰۲۰ توکیو به مصاف کارمن روبیو از اسپانیا رفت و با نتیجه ۱۴۰ بر ۱۳۴ به برتری رسید. تیم میکس کامپوند ایران متشکل از فرزانه عسگری و رمضان بیابانی نیز در مرحله یکچهارم نهایی مسابقات تیروکمان بازیهای پاراالمپیک توکیو به مصاف تیم بریتانیا متشکل از ناتان مککویین و جسیکا استرتون رفت. ملیپوشان ایران با نتیجه ۱۵۳ بر ۱۵۱ مقابل حریفان بریتانیایی پیروز شدند و جواز صعود به مرحله نیمهنهایی را به دست آوردند. تیم میکس کامپوند ایران در مرحله نیمهنهایی به مصاف تیم چین رفت و با نتیجه ۱۴۶ بر ۱۵۰ شکست خورد و شانس دستیابی به مدال طلا را از دست داد. این تیم با این نتیجه راهی دیدار ردهبندی برای مدال برنز شد که در این مسابقه هم با نتیجه 15۳ بر 151 به روسیه باخت و چهارم شد.
* بسکتبال با ویلچر
تیم ملی بسکتبال با ویلچر ایران در چهارمین مسابقه خود به مصاف انگلیس، یکی از سختترین رقبای خود رفت و با نتیجه ۶۹ بر ۵۷ شکست خورد. این سومین شکست تیم ملی بسکتبال با ویلچر در بازیهای پاراالمپیک توکیو بود. بسکتبالیستهای ایرانی پیش از این مقابل استرالیا و آمریکا شکست خورده و برابر الجزایر به برتری رسیده بودند.
* دوومیدانی
علیرضا مختاری در ماده پرتاب وزنه کلاس F53 با 8 حریف از کشورهای دیگر رقابت کرد و با بهترین پرتابش به طول ۸ متر و ۴۸ سانتیمتر صاحب مدال نقره شد. مختاری در حرکت نخست خود وزنه را ۷ متر و ۸۶ سانتیمتر پرتاب کرد و پرتاب دومش خطا شد. این ورزشکار در پرتاب سوم خود دست به کار بزرگی زد و وزنه را به طول ۸ متر و ۴۸ سانتیمتر انداخت. پرتاب چهارم مختاری ۸ متر و ۳۶ سانتیمتر و پرتاب پنجمش ۶ متر و ۸۶ سانتیمتر بود.
همچنین وحیدعلی نجیمی در مسابقات دوی ۱۰۰ متر بازیهای پاراالمپیک توکیو در مرحله گروهی با زمان ۱۱ ثانیه و ۱۸ صدم ثانیه از خط پایان عبور کرد ولی نتوانست جواز حضور در مرحله نهایی را کسب کند.
* جودو
وحید نوری، دارنده طلای قهرمانی جهان در دسته منهای ۹۰ کیلوگرم در دور نخست با قرعه استراحت روبهرو بود. او در نخستین مبارزه خود به مصاف سیلوا از برزیل رفت و توانست با امتیاز ایپون حریف را ضربه فنی کند. نوری در مرحله نیمهنهایی برابر لات چومانایا از فرانسه قرار گرفت و در این مبارزه سخت در 4 دقیقه قانونی نتوانست امتیازی کسب کند و کار به امتیاز طلایی رسید ولی نوری در نهایت توانست با امتیاز طلایی از سد حریفش عبور کند و به فینال برسد. او در فینال وزن منهای ۹۰ کیلوگرم به مصاف استیوارت الیوت از انگلیس رفت که در این رقابت کار راحتی پیش رو نداشت اما در نهایت توانست حریف خود را با امتیاز ایپون شکست داده و مدال طلای پاراالمپیک را به افتخارات خود اضافه کند.
همچنین محمدرضا خیراللهزاده، نماینده ایران در وزن۱۰۰+ کیلوگرم جودوی پاراالمپیک توکیو و دارنده مدال طلای جهانی، با پیروزی مقابل تئودور سوبا از جامائیکا به نیمهنهایی این رقابتها صعود کرد. او در مبارزهای هوشیارانه موفق شد در کمتر از ۲ دقیقه با ضربه فنی (ایپون) بر حریف خود غلبه کند. او در دومین مبارزه خود در مرحله نیمهنهایی به مصاف جانگجون چوئی از کرهجنوبی رفت و موفق شد حریف خود را با ایپون شکست دهد و به فینال راه یابد. او در دیدار فینال این وزن با غلبه بر چیکویدزه، حریف سرسخت گرجستانی با ایپون در کمتر از ۳ دقیقه به برتری رسید و مدال خوشرنگ طلا را بر گردن آویخت.
* وزنهبرداری
سیدحامد صلحیپور در مسابقات دسته ۹۷- کیلوگرم وزنهبرداری در کنار ۷ ورزشکار دیگر روی تخته رفت. او برای حرکت اول خود وزنه ۲۲۱ کیلوگرم را انتخاب کرد که در لیفت آن ناکام بود. صلحیپور که برای حرکت دومش یک کیلوگرم هم وزنه خود را افزایش داده بود باز هم در ثبت آن ناکام بود تا ۲۲۲ کیلوگرم را هم نتواند به نام خودش ثبت کند. کار برای صلحیپور سخت شده بود اما توانست در حرکت آخر خود وزنه ۲۲۲ کیلوگرم را ثبت کند و به مدال نقره پاراالمپیک توکیو برسد. پیش از این برای پاراوزنهبرداری روحالله رستمی مدال طلا و امیر جعفری مدال نقره کسب کرده بودند.
ارسال به دوستان
شاهدان عینی حمله اخیر فرودگاه کابل میگویند نظامیان آمریکایی مردم را به گلوله بستهاند
آمریکا و داعش ۲ اهریمن
گروه بینالملل: شاهدان عینی حوادث پنجشنبه گذشته فرودگاه بینالمللی کابل، از جنایت نیروهای آمریکایی علیه شهروندان افغان پرده برداشتند. یک تلویزیون اینترنتی افغانستان با افشای جزئیات این حادثه اعلام کرد بیشتر مردمی که تصور میشد در انفجارهای ورودیهای دوگانه فرودگاه مزبور جان باختهاند در واقع هدف شلیک مستقیم نظامیان آمریکایی قرار گرفتهاند. در حالی که وزارت بهداشت افغانستان از کشتهشدن 180 تن در بمبگذاریهای پنجشنبه کابل خبر داده است، حال به نظر میرسد به جز 13 نظامی آمریکایی که در انفجار انتحاری عامل داعش کشته شدهاند، باید درباره علت مرگ مردمی که در محل حاضر بودند بازنگری کرد. فاکس نیوز به نقل از سرلشکر هنک تیلور، معاون عملیات منطقهای ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا خبر داده که بر اساس اطلاعات تکمیلی رسیده به دست پنتاگون، تنها یک بمبگذار انتحاری در انفجار فرودگاه کابل نقش داشته است. بنا بر این حتی ماهیت یکی از ۲ انفجار اولیه اطراف فرودگاه مشخص نیست.
از طرف دیگر یکی از شاهدان عینی که پس از انفجار دروازه فرودگاه در انتقال پیکر قربانیان کمک میکرد به این رسانه گفت: «برخی میگویند داعش این افراد را از پشت سر هدف قرار داده است اما وقتی اجساد را بررسی میکردم دیدم هر چه گلوله به مردم اصابت کرده از طرف بالا آمده و به سر، گردن و سینه مردم خورده بود و از این پایینتر گلولهای اصابت نکرده بود. این نشان میدهد مردم در هم فشرده بودند و دیگر جایی برای گلوله خوردن نبود و تمام شلیکها توسط آمریکاییها از بالا صورت گرفته است».
محمد یک راننده تاکسی نیز به شبکه بیبیسی گفته است برادرش پس از سالها خدمت برای نظامیان آمریکایی، در این حادثه کشته شده اما نه توسط داعش یا ترکش انفجار بلکه بر اثر گلولهای که از بالا یعنی از سمت پست دیدهبانی آمریکاییها به سرش اصابت کرده است. پیش از این نیز شبکه بیبیسی گزارش داده بود بسیاری از اجساد قربانیان این حمله به کانال فاضلاب شهری که در کنار محل انفجار بود انداخته شده است. در کنار حملات به اصطلاح انتقامجویانه مرموزی که سنتکام- فرماندهی نیروهای تروریست آمریکا در خاورمیانه، شمال آفریقا و آسیای صغیر- طی ۲ روز اخیر به فرمان جو بایدن به آنچه مواضع داعش خوانده شده داشته است، افشای جنایت آمریکاییها در فرودگاه کابل میتواند تصویر واضحتری از اهداف همدستی کاخ سفید با داعش در روزهای اخیر به دست دهد.
نیروهای آمریکایی به بهانه کشته شدن 13 آمریکایی در انفجار کابل و مبارزه علیه داعش دیروز نقاطی از ولایت ننگرهار را با پهپاد هدف قرار دادند، حال آنکه منابع طالبان حضور تروریستهای داعشی در این نقاط را تکذیب کردهاند. کارشناسان نظامی معتقدند این حملات ایذایی با ۲ هدف انهدام تجهیزات به جا مانده از نظامیان آمریکا و ارتش افغانستان و همچنین موج جدید بحرانآفرینی در این کشور انجام شده است؛ پایگاهها، تجهیزات، مهمات و حتی اسنادی به دلیل خروج فوری نظامیان آمریکایی و انگلیسی از افغانستان و سرعت بالای سقوط ولایتها به دست طالبان افتاده است. جان کربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا نیز گفته است نیروهای آمریکایی به انجام انفجارهای کنترل شده برای نابودی سلاحها و تجهیزات نظامی که نمیتوان آنها را در چارچوب عملیات تخلیه از افغانستان خارج کرد، ادامه خواهند داد. همچنین شاهدان عینی گفتهاند پس از شامگاه خونین چهارم شهریور کابل، صدای 7 انفجار دیگر به غیر از ۲ انفجار اولیه در اطراف فرودگاه شنیده شده است. مقامات آمریکایی فقط مسؤولیت یکی از این انفجارها را قبول کرده و گفتهاند مربوط به انهدام ساختمان یک انبار مهمات و تجهیزات بوده تا به دست طالبان نیفتد. به نظر میرسد 6 انفجار دیگر نیز دلایلی مشابه داشتهاند. منابع نظامی و دیپلماتیک روس و بسیاری از تحلیلگران مستقل بارها آمریکا را همدست داعش توصیف کردهاند و به نظر میرسد یک بار دیگر داعش برای نجات آمریکاییها از شکستی دیگر در افغانستان، وارد عمل شده است. در همین رابطه، لئون پانهتا، وزیر دفاع دولت اوباما در مصاحبهای با شبکه سیانان فاش کرد بعد از انفجارهای مرگبار در کابل، ارتش آمریکا احتمالا بار دیگر به بهانه مقابله با تهدیدهای تروریستی به افغانستان بازمیگردد.
پانهتا که رئیس سیا هم بود و بر عملیات ادعایی آمریکا تحت عنوان ترور اسامه بنلادن نظارت داشت، انفجارهای مرگبار کابل را «بدترین کابوس بایدن» توصیف کرد اما در عین حال آن را فرصتی دانست برای ارتش آمریکا تا به آنچه میدان جنگ علیه تروریسم خوانده بازگردد. او گفت: «ما برای گرفتن داعش باید بازگردیم. احتمالا وقتی القاعده با وجود طالبان دوباره احیا میشود، مجبور میشویم به آنجا بازگردیم. آنها قبلا پناهگاهی امن به القاعده داده بودند، احتمالا دوباره این کار را خواهند کرد».
پانهتا که یکی از دموکراتهای عضو حلقه جنگطلب فراحزبی «بازهای شکاری» در عرصه سیاست آمریکاست همچنین با تروریست خواندن گروه طالبان، تلویحا توافق دولت آمریکا با این گروه را زیر سوال برده و رژیم واشنگتن را حامی تروریسم معرفی کرده است. او در ادامه حرفهایش به شبکه سیانان گفته است: «من درک میکنم ما در تلاش هستیم نیروهای خود را از آنجا خارج کنیم اما مهمترین مساله این است که ما میتوانیم یک میدان جنگ را ترک کنیم اما نمیتوانیم جنگ علیه تروریسم را ترک کنیم که هنوز تهدیدی برای امنیت ما است. طالبان به رغم ادعای صلح و دوران جدید رهبری، تروریست و مطمئنا حامی تروریستهاست و ایستهای بازرسی را برای تروریستها اداره میکند. فکر میکنم شانس بسیار خوبی وجود دارد که بتوانیم مشخص کنیم چه کسی در این حمله دست داشته است و هنگامی که توانستیم جای آنها را پیدا کنیم، باید به دنبالشان برویم. مهمترین مساله این است که کار ما تمام نشده است. ما باید به دنبال داعش برویم. خوشحالم که رئیسجمهور گفت ما قصد داریم آنها را پیدا کنیم تا بهای کارشان را بپردازند. ما باید این کار را بکنیم».
* تجاوز به خاک افغانستان
در همین حال سخنگوی طالبان که حالا سمت سرپرست اطلاعات و فرهنگ حکومت این گروه در افغانستان را نیز برعهده گرفته، حمله پهپادی آمریکاییها در ولایت ننگرهار به بهانه مقابله با داعش را محکوم کرد و اظهار داشت آمریکاییها درباره هر عملیاتی در خاک این کشور باید با طالبان هماهنگ کنند. ذبیحالله مجاهد با بیان اینکه سخنانش توسط خبرگزاری انگلیسی رویترز تحریف شده، تصریح کرد حملات هوایی آمریکا به ننگرهار، تجاوز به خاک افغانستان محسوب میشود.
* ۲ اهریمن جنایتکار؛ آمریکا و داعش
یک رسانه افغان، آمریکا و داعش را به ۲ نیروی اهریمنی تشبیه کرد که اولی طی ۲ دهه گذشته دهها هزار تن از مردم افغانستان را به خاک و خون کشیده و دیگری برنامه دارد طی سالهای بعد این پروژه خونین را ادامه دهد. خبرگزاری آوا یا صدای افغان در یادداشتی با عنوان «کشتار کابل؛ آخرین جنایت تروریسم آمریکایی؟» آورده: با این روند نه تنها ناامنی و جنگ و خشونت از افغانستان ریشهکن نخواهد شد، بلکه در آینده باید منتظر فجایع مشابه میدان هوایی کابل در ابعاد گستردهتر بود و این امر یقینا چشمانداز حاکمیت پایدار طالبان در افغانستان را نیز تهدید خواهد کرد. این یادداشت تایید میکند علاوه بر انفجار انتحاری، تیراندازیهای مرگبار نظامیان آمریکایی در کشتار عصر پنجشنبه گذشته در فرودگاه بینالمللی کابل نقش داشته است. آوا به این موضوع اشاره کرده که شماری از نخبگان و تحصیلکردگان افغان در این جنایت به کام مرگ کشیده شدهاند، از جمله علیرضا و مجتبی احمدی، ۲ برادر شهیدی که جزو خبرنگاران خبره این کشور بودهاند. خبرگزاری افغانستانی، هشدارهای مشابه آمریکاییها و انگلیسیها درباره احتمال وقوع چنین حملهای در فرودگاه کابل پیش از وقوع این جنایت هولناک را دلیلی برمیشمارد که این ۲ دولت اشغالگر از آنچه در پیش بوده اطلاع داشته و از این منظر، متهمان ردیف اول کشتار دهها نفر از مردم بیگناه افغانستان و مجروحیت صدها تن دیگر هستند. همچنین در این یادداشت، به طالبان هشدار داده شده باید «با تمام اقمار و ایادی تروریستی آمریکا در افغانستان مبارزه کند و اجازه ندهد کشور ما زیر نام داعش و دیگر نسخههای تروریسم تکفیری که از سوی آمریکا تامین و حمایت میشوند، ناامن و بیثبات شود و شهروندان بیدفاع کشور بیرحمانه قربانی جولانهای مرگبار تروریستهای خونآشام دستپرورده آمریکا قرار بگیرند». همچنین حجتالاسلام سیدعیسی حسینیمزاری، رئیس مرکز تبیان افغانستان با صدور بیانیهای درباره حملات مرگبار کابل، آمریکاییها را در این جنایتها دخیل دانست و آنها را متهم کرد در حال ماهی گرفتن از آب گلآلود هستند.
***
انفجار مجدد حوالی فرودگاه کابل
بعد از ظهر دیروز یک بار دیگر منطقه عمومی میدان هوایی حامد کرزی در شمال کابل شاهد یک انفجار بود. به گزارش فارس، برخورد یک راکت به یک باب منزل مسکونی در نزدیکی فرودگاه بینالمللی کابل باعث انفجاری مهیب شد که صدای آن در تمام شهر به گوش رسید. تصاویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شد نشان میداد ستون دود برخاسته از این انفجار به آسمان بلند شده است. وزارت بهداشت افغانستان وقوع این انفجار را تایید کرد اما از تلفات آن جزییاتی ارائه نداد ولی شبکه قطری الجزیره از کشته شدن یک کودک و مجروح شدن 3 تن دیگر خبر داد. این حمله در حالی رخ داد که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا روز شنبه گفته بود از ستاد مشترک ارتش این کشور به او اطلاع دادهاند احتمال حمله در 24 تا 36 ساعت آینده در افغانستان بسیار بالا خواهد بود.
***
انتصاب مسؤولان بانک مرکزی و ورزش توسط طالبان
گروه طالبان ۲ گزینه خود برای ریاست بانک مرکزی و فدراسیون تربیت بدنی افغانستان را معرفی کرد. در سابقه حاجمحمد ادریس که توسط طالبان به ریاست بانک مرکزی افغانستان منصوب شده آمده است او سواد خواندن و نوشتن به زبان بومی پشتون را میداند. ارتباط ادریس با مسائل مالی مربوط به زمانی است که او امین مالی خلیفه قبلی طالبان یعنی «ملا اختر منصور» برای مخفی کردن پولهای وی بوده است. طالبان همچنین بشیر احمد رستمزی(تصویر مقابل) را به عنوان سرپرست فدراسیون تربیت بدنی افغانستان منصوب کرد. در خبر این انتصاب آمده که او از متخصصان حوزه ورزش است هر چند در سوابق رستمزی سابقه اتهام طراحی حمله انتحاری علیه ورزشکاران کمیته ملی المپیک افغانستان آمده است و او به همین خاطر زندانی شده بود.
ارسال به دوستان
کارشناسان حوزه مسکن در گفتوگو با «وطنامروز» هدف ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال را دشوار اما شدنی دانستند
یک میلیون مسکن در سال هفت خان رستم
گروه اقتصادی: «ساخت یک میلیون واحد مسکونی به طور سالانه» با تشکیل دولت سیزدهم تبدیل به هدف مشترک قوای مجریه و مقننه شده است. از یک سو نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب طرح جهش تولید مسکن که اخیرا هادی طحاننظیف، سخنگوی شورای نگهبان هم خبر از تایید آن در این شورا داده، این مهم را دنبال کردند و از سوی دیگر این موضوع جزو برنامههای دولت سیزدهم و رستم قاسمی، وزیر راهوشهرسازی آن است؛ مهمی که احتیاج به عزمی راسخ و برنامهریزی دقیق دارد. به گزارش «وطنامروز»، رئیسجمهور پیش از این و در جریان تبلیغات انتخاباتی خود وعده ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی را داده و گفته بود مشکل کمبود مسکن و انباشت تقاضا در کشور قابل حل است و در صورتی که سالانه یک میلیون واحد مسکونی در کشور ساخته شود، عقبماندگی بخش مسکن جبران خواهد شد. وی سازوکار تحقق این هدف را نیز استفاده از زمینهای اطراف شهرها و ارائه تسهیلات دانست و تاکید کرد از روز اول آغاز به کار دولت سیزدهم، مساله مسکن کلید خواهد خورد.
* عزم راسخ؛ پشتوانه تحقق وعده دولت
هدفگذاری برای ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی در کشور در حالی قرار است محقق شود که برخی مخالفان طرحهای انبوهسازی مسکن، آن را غیرممکن میدانند و معتقدند با شرایط حال حاضر کشور این هدف در کوتاهمدت و چه بسا بلندمدت نیز محقق نخواهد شد اما از سوی دیگر فعالان صنعت ساختوساز و کارشناسان حوزه مسکن، با اشاره به عزم راسخ دولت سیزدهم در راستای حل معضل مسکن در کشور بر این باورند حتی در شرایط کنونی نیز امکان ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی در کشور وجود دارد و دولت میتواند به وعده خود جامه عمل بپوشاند، چرا که مهمترین موضوع، یعنی عزم و اراده برای تحقق این هدف در دولت سیزدهم مشهود است و لذا این امیدواری وجود دارد که طی ۴ سال دولت سیزدهم بسیاری از متقاضیان مسکن خانهدار شوند.
* ظرفیتهای لازم برای ساخت یک میلیون واحد مسکونی وجود دارد
محمود فاطمیعقدا، رئیس اسبق مرکز تحقیقات مسکن وزارت راهوشهرسازی در گفتوگو با «وطنامروز» با تاکید بر عملی شدن وعده مجلس در صورت عملکرد درست دولت میگوید: در حال حاضر در کشور از نظر وجود ظرفیتهای فنی و اجرایی توان انجام چنین پروژه بزرگی وجود دارد. به عبارت دیگر پتانسیلهایی که در کشور وجود دارد، امکان ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی را فراهم میکند.
وی میافزاید: لازمه تحقق این هدف بزرگ، وجود زمین و ارائه تسهیلات و مدیریت درست منابع مالی است. در واقع اگر این ۲ مؤلفه مهم وجود داشته باشد -که در کشور وجود دارد- دولت در دستیابی به هدف خود نیمی از راه را طی کرده است.
عقدا معتقد است در حال حاضر و بر خلاف نظر برخی کارشناسان، تولید مصالح ساختمانی در کشور با هیچ چالشی روبهرو نیست و مصالح ساختمانی به میزان کافی و مورد نیاز در کشور تولید میشود. هر چند در سالهای گذشته به دلیل رکود ساختوساز بسیاری از تولیدکنندگان به ناچار و برای فروش تولیدات خود مجبور به صادرات شدند و مازاد تولید مصالحی مانند فولاد، سیمان، کاشی و سرامیک به کشورهای دیگر صادر شد اما بیتردید اگر تولیدکنندگان ابتدا ملزم به تامین نیاز داخل کشور شوند، بیتردید بخش ساخت و ساز با هیچگونه کمبودی مواجه نخواهد شد. وی با اشاره به راهاندازی و افزایش تعداد واحدهای تولیدی مصالح ساختمانی در دولتهای نهم و دهم میافزاید: پروژه مسکن مهر موجب شد برای تأمین مصالح ساختمانی مورد نیاز این پروژه، واحدهای جدیدی راهاندازی شود اما متاسفانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم این واحدها به دلیل رکود بخش مسکن، یا ورشکسته شدند یا تولیدات خود را متوقف کردند یا اقدام به صادرات محصولات خود کردند. بنابراین ظرفیتهای تولیدی در کشور به میزان کافی وجود دارد، تنها باید چرخ صنعت ساختوساز به حرکت درآید.
* طرح جهش مسکن؛ کارآمدترین طرح در حوزه مسکن
فاطمیعقدا با بیان اینکه در بخش تامین منابع نیز مهمترین اصل، مدیریت منابع است، ادامه میدهد: بخش عظیمی از این منابع باید از محل بازگشت تسهیلات مسکن مهر که در حال حاضر به عنوان بانک اختصاصی مسکن است، تأمین شود. متاسفانه در دولت دوازدهم این منابع در جایی غیر از حوزه مسکن هزینه شد. وی طرح جهش تولید مسکن را یکی از طرحهای بسیار کارآمد در حوزه مسکن میداند و میگوید: این طرح که توسط مجلس طراحی و تصویب شده و دولت را ملزم به اجرای آن کرده است، تحول چشمگیری در حوزه مسکن ایجاد خواهد کرد و اگر منابع مالی این طرح بدرستی مدیریت و طبق قانون در بخشهایی که پیشبینی شده هزینه شود، قطعا به تحقق ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی کمک شایانی خواهد کرد.
رئیس اسبق مرکز تحقیقات مسکن وزارت راهوشهرسازی به موضوع زمین مورد نیاز در بخش مسکن اشاره میکند و میافزاید: بیشک موضوع اصلی در بخش مسکن - بویژه مسکن ارزانقیمت - زمین است و با توجه به اینکه قیمت زمین در کلانشهرهای کشور بسیار زیاد است، لذا موضوع بارگذاریهای جدید جمعیتی در شهرهای جدید یا ایجاد شهرهای جدید چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. معتقدم شناسایی روستاهای نزدیک به شهرها به منظور شکلگیری سکونتگاههای جدید یا احیای بافت فرسوده باید از سوی دولت به صورت جدی پیگیری شود. بهترین زمان برای تعیینتکلیف چندین هزار هکتار بافت فرسوده در کشور اکنون است. علاوه بر این دولت میتواند از منابع طبیعی در صورتی که مغایر با سیاستهای شورای عالی معماری و شهرسازی کشور نباشد، در جهت ساخت مسکن استفاده کند.
* ضرورت استفاده از ظرفیت سواحل
فاطمیعقدا با اشاره به وجود سواحل گسترده و طولانی در کشور، این مناطق را نیز از بهترین ظرفیتهای قابل استفاده میداند و میگوید: طی سالهای گذشته از ظرفیت عظیمی که در سواحل و استانهای ساحلی کشور وجود داشته، غافل شدهایم و هیچگونه سرمایهگذاریای در سواحل کشور نشده است در حالی که دریا ایدهآلترین و بهترین بستر برای اشتغال است، لذا با ایجاد سکونتگاه در مناطق ساحلی میتوان ۲ مقوله صنعت و مسکن را به طور همزمان پیگیری کرد.
به گفته وی، آنچه مسلم است دولت سیزدهم اعلام کرده یک دولت جهادی است و قرار است اقدامات کارساز و جدی را در حوزه مسکن به سرانجام برساند. بنابراین اکنون که چنین عزم و ارادهای وجود دارد، میتوان از آن در جهت توسعه بخش مسکن که یک صنعت جذاب و سودده است، استفاده کرد.
وی در پایان ابراز امیدواری میکند با استفاده از فناوریهای نوین و صنعتیسازی ساختمان در تولید انبوه مسکن و همچنین با احیای الگوی شهرسازی ایرانی - اسلامی بتوانیم از این فرصت ایجاد شده به نحو احسن و در جهت تحقق اهداف رئیسجمهور در حوزه مسکن بهرهبرداری کنیم.
* سود ساخت مسکن؛ انگیزه بخش خصوصی برای ساختوساز
جعفر خزاعی، عضو سابق هیاتمدیره انبوهسازان مسکن استان تهران و عضو هیاتمدیره شرکتهای ساختمانی و تاسیساتی استان تهران نیز در گفتوگو با «وطنامروز» وعده ساخت سالانه یک میلیون مسکن را محققشدنی میداند و میگوید: دولت و وزارت راهوشهرسازی برای تحقق هدف خود باید از چند ابزار مهم استفاده کنند. ساخت سالانه یک میلیون مسکن به صورت انبوه بیشک نیازمند تجهیزات و ابزارهای لازم است. به گفته وی، در وهله نخست دولت باید انبوهسازی را به بخش خصوصی بسپارد اما طبیعتا در این زمینه نیز برای آنکه بخش خصوصی بتواند عملکرد مثبتی داشته باشد، باید چند مورد مدنظر قرار گیرد؛ نخست آنکه زمین کافی در اختیار بخش خصوصی قرار داشته باشد. علاوه بر این و با توجه به تورم موجود در کشور، ساخت مسکن برای بخش خصوصی حداقل باید ۳۰ الی ۴۰ درصد سوددهی داشته باشد. در واقع ساخت مسکن باید برای بخش خصوصی جذابیت داشته باشد، در غیر این صورت انبوهسازان تمایلی به ورود به بخش مسکن ندارند.
وی به نکته حائز اهمیتی در بخش ساختوساز مسکن اشاره میکند و میافزاید: ساخت مسکن نیازمند تجهیزات ویژهای است که شاید از نظر بسیاری از کارشناسان چندان اهمیتی ندارد اما وجود همین تجهیزات، روند ساختوساز را بشدت تسهیل میکند. برای مثال تعداد پمپ بتن که دستگاهی برای پمپاژ بتن به طبقات بالای یک واحد مسکونی با اسکلت بتنی است و یکی از تجهیزات مهم در بخش انبوهسازی به شمار میرود، بسیار کم است و همان تعداد اندک نیز فرسوده شده و کارایی آن از بین رفته است. بتنریزی با چنین دستگاههای فرسودهای نیز امکان یک بتنریزی اصولی را فراهم نمیکند و در نتیجه ساختمان از پایداری لازم برخوردار نیست.
* تجهیزات لازم برای انبوهسازی کم است
به گفته خزاعی، طی سالهای گذشته صاحبان بسیاری از کامیونهای میکسر (مخلوطکن) که بتن مورد نیاز بتنریزی را آماده میکردند، به دلیل رکود در بخش ساختوساز و عدم کارایی کامیونهای میکسر، مجبور به برداشتن مخزن میکسر و جایگزینی مخزن باربری شدهاند، لذا در حال حاضر تعداد کامیونهای میکسر بسیار کم است و طبیعتا برای شروع جریان مسکنسازی در کشور باید تجهیزات و ملزومات ساخت مسکن بهروزرسانی شود. عضو هیاتمدیره شرکتهای ساختمانی و تاسیساتی استان تهران ادامه میدهد: یکی دیگر از موضوعات مهم در کنار حل چالشهای موجود در بخش تجهیزات ساختوساز، توجه به فرهنگ مردمان و اقلیم مناطقی است که قرار است ساختوساز در آنجا انجام شود. جالب است بدانید در طرح مسکن مهر، نقشه ساختمانی که در مناطقی شمالی کشور ساخته شد، عینا در مناطق جنوبی نیز پیاده شد، در حالی که ساخت مسکن بدون مطالعه و در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و جغرافیایی و همچنین فرهنگ بومی مناطق نتیجهای همانند مسکن مهر خواهد داشت.
معتقدم گذشته، چراغ راه آینده است. من و بسیاری از کارشناسان حوزه مسکن و انبوهسازی بارها این نکات را به دولت قبل و مسؤولان حوزه مسکن یادآوری کردیم اما مثمرثمر نبود، با این حال اکنون که دولت عزم جدی خود را برای حل معضل مسکن جزم کرده است، بهترین راه برای تحقق اهداف دولت، استفاده از تجربیات گذشته است.
خزاعی استفاده از ظرفیتهای علمی و فناروی در کشور و بهرهگیری از توان شرکتهای دانشبنیان برای ورود به بخش ساخت تجهیزات مورد نیاز صنعت ساختوساز را ضروری میداند و میگوید: ساخت ماشینآلات مورد نیاز در بخش انبوهسازی چندان دشوار نیست که از عهده متخصصان ایرانی خارج باشد. بنابراین ضروری است دولت از توانایی این بخش برای تامین مایحتاج صنعت ساختوساز استفاده کند.
***
قانون جهش تولید و تأمین مسکن چیست؟
بر اساس قانون جهش تولید و تأمین مسکن، دولت موظف است به نحوی برنامهریزی و اقدام کند که در ۴ سال نخست اجرای این قانون، سالانه به طور متوسط حداقل یک میلیون واحد مسکونی در کشور تولید و عرضه شود. تشکیل «صندوق ملی مسکن» به منظور تخصیص بهینه منابع مالی بخش مسکن برای اجرای سیاستهای حمایتی، از دیگر بخشهای قانون جهش تولید مسکن است. طبق این قانون همچنین بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی مکلفند حداقل ۴۰ درصد از تغییرات مانده تسهیلات پرداختی در هر سال مالی را با نرخ سود مصوب شورای پول و اعتبار به بخش مسکن اختصاص دهند. در بخش دیگری از قانون جهش تولید مسکن به تامین زمین و زیرساختهای لازم برای ساخت واحدهای مسکونی هم اشاره شده است. همچنین وزارت راهوشهرسازی مکلف به تهیه دستورالعمل طراحی و ساخت پروژههای مسکن حمایتی متناسب با معماری ایرانی- اسلامی و همچنین مطابقت با استانداردهای زیستمحیطی شده است. راهاندازی و بهرهبرداری از سامانه ثبت معاملات املاک و مستغلات کشور با هدف نظارت بر بازار مسکن یکی از مهمترین بخشهای قانون مجلس بود. دولت وقت البته در قانون مصوب سال 94 هم مکلف به راهاندازی این سامانه شده بود اما این اقدام هم همچون بسیاری از اقدامات اصلاحی دیگر با بیتوجهی عباس آخوندی، وزیر پیشین راهوشهرسازی مواجه شد و به جایی نرسید. در نهایت مجلس یازدهم با جدیت بیشتر، پیگیر راهاندازی سامانه مذکور شد و در نهایت این سامانه اکنون در مرحله بهرهبرداری قرار گرفته است. ضمانت اجرایی این قانون تشکیل شورای عالی مسکن به ریاست شخص رئیسجمهور است و در این راستا اگر وزارتخانهای وظایف خود را در تأمین مسکن اجرایی نکند ادارات ثبت اسناد و املاک موظفند به درخواست وزارت راه و شهرسازی ظرف یک ماه مالکیت جدید را صادر کنند.
ارسال به دوستان
چرت رئیسجمهور سالخورده آمریکا در دیدار نخستوزیر رژیم صهیونیستی
خوشخواب
گندهگویی در واشنگتن
جو بایدن با چرت زدن در مقابل دوربینهای خبری حین دیدار رسمی با نفتالی بنت در کاخ سفید، عملا آرزوی دونالد ترامپ و حامیان جمهوریخواه را بر آورده کرد. رئیسجمهور سالخورده آمریکا جمعه گذشته در حالی که میزبان نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود، در اوج بحث با او درست مقابل چشم هیات اسرائیلی و خبرنگاران به خواب رفت.
در فیلمی که به طور گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر و به سوژه اصلی فضای مجازی آمریکا بدل شده، جو بایدن حین حرف زدن نفتالی بنت، به مدت بیش از 20 ثانیه چشمان خود را بسته و سر در گریبان میبرد. برخی رسانهها گفتهاند در بریده فیلمهای دیگر، رئیسجمهور 79 ساله دموکرات دستکم یک دقیقه حین این دیدار 25 دقیقهای در این وضعیت قرار داشته است به طوری که میهمان اسرائیلیاش مجبور میشود روی از بایدن بگرداند و با دیگر حاضران در اتاق صحبت کند.
رسانههای جمهوریخواه با عاریت گرفتن کنایه همیشگی دونالد ترامپ به بایدن که این رقیب انتخاباتیاش را «جوی خوابالو» میخواند، این صحنه را با تیتر «چرت زدن بایدن» منتشر کردهاند. در مقابل رسانههای حامی دموکراتها سعی در توجیه رفتار بایدن دارند و میگویند او در حین بستن چشمهایش انگشتان خود را که روی شکمش به هم گره کرده بود تکان میداده و خواب نبوده است. البته در فیلم مزبور حرکت انگشتان شست بایدن غیرارادی و فقط برای چند ثانیه بوده و در بقیه زمان چرت زدن او کاملا بیحرکت به نظر میرسد. جمهوریخواهان اما معتقدند حتی اگر بایدن واقعا چرت نزده باشد، حرکت او نشانه بیتوجهی به نخستوزیر رژیم صهیونیستی بوده است که در آن لحظه صحبتهایش در نهایت حرارت در حال قدردانی از حمایتهای آمریکا از اسرائیل بود.
برخی نیز با تاکید بر چرت زدن بایدن در این دیدار آن را به حمله خواب یا همان چرت زدنهای دانشآموزی سر کلاس هنگام خستگی و موقع شنیدن نطق معلم تشبیه کردهاند که هر چند عمیق نیست و به از دست دادن کامل حس شنیداری منتهی نمیشود اما برای لحظاتی از میزان هوشیاری مستمع میکاهد و او را تا آستانه خوابیدن میبرد اما به ناگاه با خم شدن سر یا با شنیدن یک صدا و حرکت در کلاس، دانشآموز حالت هوشیاری خود را بازمییابد و بدن خود را تکان میدهد.
در مقابل منتقدان پر شمار بایدن بویژه جمهوریخواهانی که خواهان برکناری او به خاطر پیشرفت بیماری زوال عقل- نوعی بیماری نسیان یا آلزایمز- هستند، میگویند عدم هوشیاری رئیسجمهور 79 ساله در یک ملاقات رسمی، مشکل جدیدی نیست و او بارها در ماههایی که وارد کاخ سفید شده، گافهایی مشابه داده است. در حال حاضر چندین نماینده و سناتور آمریکایی خواستار برکناری بایدن به خاطر فقدان سلامتی و هوشیاری لازم برای پست ریاست قوه مجریه شدهاند که در این صورت «کاملا هریس» معاون او به نخستین رئیسجمهور مونث ایالات متحده بدل خواهد شد.
******
نفتالی بنت در ملاقات با بایدن،راهبرد خود را ضربه به ایران از طریق اقدامات کوچک متعدد اعلام کرده است
گندهگویی در واشنگتن
گروه سیاسی: با وجود تهدیدات آشکار ضد ایرانی رژیم صهیونیستی، مقامات این رژیم در حال تنزل از خط و نشان کشیدنهای خود هستند.
به گزارش «وطنامروز»، طی روزهای گذشته در جریان سفر نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا پایگاه خبری آمریکایی آکسیوس با اشاره به دیدار نخستوزیر رژیم صهیونیست و رئیسجمهور آمریکا گزارش داد بنت در این ملاقات راهبرد ادعایی خود علیه ایران را ارائه داده که به دنبال ضربه به ایران از طریق اقدامات کوچک متعدد است.
پایگاه خبری آکسیوس در این زمینه گزارش داده نخستوزیر رژیم صهیونیستی در جریان دیدار با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا راهبرد جدید علیه ایران را که مقامات صهیونیست آن را «مرگ با هزاران جراحت» مینامند، ارائه داد. بنا بر این گزارش، بنت در این ملاقات تلاش کرده است حس فوریت خود را درباره پیشرفت چشمگیری که برنامه هستهای ایران داشته و بازبینی سیاست اسرائیل در قبال ایران مطرح کند.
آکسیوس در ادامه به نقل از مقامات صهیونیست گزارش داد: این راهبرد شامل مقابله با ایران از طریق ترکیب اقدامات کوچک بیشمار در جبهههای متعدد، از جمله نظامی و دیپلماتیک به جای یک حمله بزرگ و شدید است.
این در حالی است که ماه گذشته و پس از هدف قرار گرفتن کشتی «مرسر استریت» در دریای عمان، سران رژیم صهیونیستی به تهدید مستقیم و آشکار رو آورده بودند. بر این اساس نفتالی بنت ادعا کرده بود حق پاسخ جداگانه به ایران در پی حمله به نفتکش «مرسر استریت» را برای خود محفوظ میدارد.
بنت با اشاره به همکاری نزدیک رژیم صهیونیستی با کشورهای جهان برای پاسخ مناسب به ایران، گفت اسرائیل میداند چگونه به تنهایی واکنش نشان بدهد. وی افزود: «جمهوری اسلامی باید بفهمد دیگر دوران به آتش کشیدن خاورمیانه از تهران، در حالی که آنجا با آرامش نشستهاند، تمام شده است».
بنی گانتس، وزیر جنگ این رژیم هم پس از حمله به این کشتی مدعی شده بود اسرائیل آماده اقدام نظامی علیه ایران است. در چنین فضایی مقامات صهیونیست اکنون از اقدامات کوچک صحبت به میان میآورند که این ادعا هم به نظر میرسد بیشتر برای حفظ وجهه صهیونیستها مطرح شده است.
بنی گانتس همچنین چندی قبل با اشاره به اینکه ایران تهدیدی برای کل خاورمیانه و دنیا است، تاکید کرد اسرائیل آماده هجوم به ایران است. گانتس پنجشنبه 14 مرداد در گفتوگو با یدیعوت آحارانوت گفت: «ما باید تواناییهایمان را برای مقابله با تهدیدهای همزمان در جبهههای متعدد ارتقا بدهیم، چرا که در آینده با چنین چالشهایی روبهرو هستیم». او همچنین اظهار داشت دنیا باید از نیروی نظامی برای متوقف کردن تهدید ایران استفاده کند.
به گزارش آکسیوس، بنت به بایدن گفته است آمریکا و اسرائیل باید فعالیتهای منطقهای ایران را علاوه بر برنامه هستهای این کشور محدود کنند و در همین راستا نیز از بایدن خواسته است نیروهای آمریکا را از عراق و سوریه خارج نکند. اعضای هیات اسرائیلی هم درباره رویکرد بایدن در این زمینه ابراز خوشبینی کردهاند.
این پایگاه خبری همچنین گزارش داد: بنت علاوه بر این، مخالفت خود را با بازگشت واشنگتن به توافق هستهای ٢٠١٥ اعلام و تاکید کرده است تاثیر این توافق به دلیل وجود «بندهای غروب» و پیشرفتهای برنامه هستهای ایران کم شده است. به گفته این مقامات، جو بایدن نسبت به چشمانداز بازگشت ایران به پایبندی به توافق هستهای چندان خوشبین نیست. آکسیوس در ادامه گزارش داد بنت به گروه رسانهای همراه خود گفته دیدارش با بایدن فوقالعاده بوده است و از دیدگاه او مبنی بر اینکه ایران هرگز نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند، کاملا رضایت دارد.
* همکاری بیشتر در اضطرار فعلی
شرایط فعلی برنامه هستهای ایران، هر چه زمان به جلو میرود، طرف آمریکایی و صهیونیست را در اضطرار بیشتری قرار میدهد. از طرفی بایدن برای احیای برجام ناگزیر به دادن امتیاز بزرگ به ایران است و شاید مجبور شود خواستههای تلآویو را در این باره نادیده بگیرد و از سوی دیگر تلآویو هم با درک این مطلب تلاش میکند با گوشه و کنایه این نکته را به واشنگتن یادآوری کند و البته قول بدهد اقدامات علیه ایران را با طرف آمریکایی هماهنگ کند.
بر اساس گزارش آکسیوس، بنت در دیدار با بایدن و دیگر مقامهای ارشد آمریکایی توضیح داد وی خواستار مدیریت روابط آمریکا واسرائیل است همانطور که وی روابط داخل کابینه انتخابیاش را با وجود دیدگاههای متفاوت زیاد مدیریت کرده و به دنبال حل اختلافات در مذاکرات خصوصی مستقیم و نه رسانههاست.
به گفته این منبع، بنت در دیدار با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گفته فلسفه وی برای تشکیل کابینه این است زمانی که کسی وی را عصبانی میکند، به رسانهها رجوع نمیکند، بلکه تلفن را برمیدارد و به او زنگ میزند. بنت گفت: «این روشی است که من میخواهم تا با هم کار کنیم. اگر شما موضوعی درباره چیزی دارید با ما تماس بگیرید و به رسانهها رجوع نکنید».
۲ منبع آمریکایی که در نشست بایدن و بنت حضور داشتهاند، به پایگاه خبری آکسیوس گفتند: «بنت به بایدن در دیدار روز جمعه در کاخ سفید گفت اگرچه وی مخالف بازگشت آمریکا به توافق هستهای 2015 با ایران است اما قصد ندارد همانند نتانیاهو، آشکارا به مبارزه علیه آن بپردازد». این ۲ منبع به آکسیوس گفتند بنت این موضوع را در دیدارهای روز چهارشنبه خود با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز تکرار کرده است.
آنها افزودند بنت گفته معتقد است گفتوگو میان آمریکا و اسرائیل نتایج بهتری را به همراه خواهد داشت. یک مقام صهیونیست نیز که در این نشست حضور داشته، خبر داد بنت به رئیسجمهور آمریکا گفته صرفنظر از اختلافات سیاسی، وی خواستار کار بر اساس رویکرد صداقت و احترام است.
۲ نفر که با آکسیوس در تماس بودهاند، گفتند کاخ سفید از این پیام بنت راضی بوده است. «باربارا لیف» از مشاوران ارشد بایدن در خاورمیانه نیز در تماس تلفنی با نمایندگان سازمانهای یهودی بر این موضوع تاکید کرده است. لیف در این تماس کنفرانسی گفته وی 5 ساعت را با بنت در دیدارهای مختلف بوده که یکی از این دیدارها با رئیسجمهور بوده است. وی گفت صرفنظر از اختلافات، روابط آغاز خوبی داشته است.
مشاور ارشد رئیسجمهور آمریکا اضافه کرد بایدن همچنین خواستار برقراری ارتباط مستقیم است. لیف تاکید کرد بایدن در صورت نیاز صریح و سخت خواهد بود اما این موضوع تنها به صورت خصوصی و نه در رسانهها اتفاق خواهد افتاد. در بیانیه کاخ سفید درباره دیدار بایدن و بنت به یکی از مهمترین اختلافات میان آمریکا و اسرائیل اشاره شده که طی آن رئیسجمهور آمریکا به نخستوزیر اسرائیل درباره اهمیت خودداری از اقداماتی گفته است که میتواند به تشدید تنشها و تضعیف تلاشها برای ایجاد اعتماد منجر شود.
* برای توقف ایران توافق کردیم!
نخستوزیر رژیم صهیونیستی قبل از ترک واشنگتن به مقصد تلآویو اعلام کرد او و رئیسجمهور آمریکا بر سر اقدامات مشترک برای توقف برنامه هستهای ایران توافق کردند.
بنت در پایان سفر به آمریکا ضمن اتهامزنی دوباره علیه برنامه هستهای صلحآمیز ایران، دیدار خود با بایدن را «گرم» توصیف کرد.
به گزارش روزنامه یدیعوت آحارانوت، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس اعلام کرد دیدار او با رئیسجمهور آمریکا یک دیدار «گرم» و «تاثیرگذار» بود. به گفته نفتالی بنت، او و بایدن دارای یک «رابطه نزدیک و شخصی مبتنی بر اعتماد» به همدیگر هستند. این مقام صهیونیست در ادامه به اتهامزنی علیه برنامه هستهای ایران پرداخت و از توافق با بایدن در این باره خبر داد.
بنت گفت: «ما به همه اهدافی که برای خود تعیین کرده بودیم، دست یافتیم. ما بر سر کار استراتژیک مشترک برای توقف مسابقه ایران برای حرکت به سمت سلاح اتمی توافق کردیم».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|