|
رگ خواب / 1395
«رگ خواب» حمید نعمتالله را باید یکی از بهترین و تمیزترین تلاشهای سینمای ایران در زمینه نمایش خیانت عاطفی و تاثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی افراد دانست؛ تلاشی که سعی کرده در قالب نمایش معضل اجتماعی «همباشی سیاه» یا به تعبیری «ازدواج سفید»، به نقد این معضل و تاثیرات ناشی از آن بپردازد؛ تلاشی که بدرستی توانسته فلش انتقادش را به سمت جامعه روشنفکر نشانه بگیرد. داستان «رگ خواب» با جدایی مینا (لیلا حاتمی) از همسرش آغاز میشود؛ جدایی که سرآغاز مشکلات شخصیت اصلی داستان است. مینا بهخاطر مشکلات مالیاش مجبور میشود در رستورانی کار کند که آنچنان محیط سازگاری ندارد. در همین محیط ناسازگار است که ناگهان کاراکتر جدیدی به نام کامران پیدا میشود که مینا را از میان باتلاق خودساختهاش نجات میدهد؛ باتلاقی که با نریشنگذاری درست فیلمساز حاصل فرار از نصیحتهای پدرانه است. هنر نعمتالله در بازی گرفتن از بازیگرانش یک بار دیگر خود را در رگ خواب نشان داد تا کورش تهامی در یکی از بهترین و متفاوتترین نقشهای کارنامه کاریاش در قامت یک بدمن بشدت باورپذیر حس انزجار و تنفر مخاطب را نسبت به رفتارهایش به اوج خود برساند. مخاطب در ابتدا او را به عنوان یک مرد خانواده و انسان شریف باور میکند ولی در ادامه با نمایش چهره واقعی خود، مخاطب را از این میزان از رذالت خود شوکه میکند. بازی لیلا حاتمی هم با وجود آنکه به سیاق اغلب نقشهای قبلی او است ولی با این همه از جمله نقاط درخشان این فیلم است که البته در نهایت هم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر را نصیب او کرد. زنانهنویسی هنری است که فقط از یک زن برمیآید و «رگ خواب» نعمتالله به مدد فیلمنامه معصومه بیات همسر او، توانسته بخوبی به فضای زنانه شخصیت اصلی خود نزدیک شود، موضوعی که تبدیل به یکی دیگر از ویژگیهای منحصر به فرد این فیلم شده است. ارسال به دوستان
وضعیت سفید / 1390
«وضعیت سفید» تنها تجربه سریالسازی حمید نعمتالله است که با وجود کمتجربگی او در این حوزه، تبدیل به یکی از درخشانترین آثار نمایشی تاریخ تلویزیون شد. اثری در حال و هوای سالهای جنگ و تهران زیر موشکباران دهه 60 که تصویری بشدت واقعی و باورپذیر را از آن دوران به نمایش میگذارد؛ نکتهای که تبدیل به بزرگترین برگ برنده سریال نعمتالله شد تا در روزگاری که بسیاری از مخاطبان سریالهای تلویزیونی نسبت به تصویر غیرواقعی ارائه شده از سالهایی که خود تجربه زیست در آن را داشتهاند گلهمند بودند، بالاخره اثری تولید شود که یک تصویر واقعی از آن سالهای سخت و شرایط ویژه آن ارائه کند، بویژه برای کسانی که آن روزها را تجربه نکردهاند و حسی نوستالژیک برای کسانی که آن شرایط را از نزدیک لمس کردهاند. تصویری واقعی از یکی از مهمترین مقاطع زمانی این سرزمین که همراه شده با داستانی پرکشش و پرگره و شخصیتهایی باورپذیر که بسختی میتوان قصه آنها را فراموش کرد. علاوه بر باورپذیری بازیها، جزئیات صحنهها و طبیعی بودن دیالوگها 2 نکته مهمی بود که بر کیفیت این سریال افزود. داستان این سریال هنگام شروع موشکباران تهران از زمستان ۱۳۶۶ آغاز میشود؛ جایی که اعضای خانوادهای پرجمعیت که تقریباً همه با هم قهر هستند و اختلاف دارند، برای دوری از حملات دشمن در باغ مادرشان در روستایی واقع در حومه تهران ساکن میشوند. روستایی که مدرسه اصلی آن تبدیل به محل اسکان بخشی از اهالی جنگزده شده است. استقرار این خانواده در باغ و همجواری آنها با مردم روستا که در اوج همدلی به سر میبرند، حوادث گوناگونی را برای خانواده رقم میزند که باعث درک آنها از مشکلات یکدیگر و ریشههای بیاهمیت اختلافاتشان میشود. آنها طی این ماجراها درمییابند که استعداد کمک و یاری به یکدیگر را دارند و... و اینکه امیر عاشق شیرین شده و در پی جلب توجه وی کارهایی را میکند که موجب نارضایتی شیرین میشود. ارسال به دوستان
بوتیک / 1382
«بوتیک» نخستین تجربه مستقل کارگردانی حمید نعمتالله است که نمایش آن در بیستودومین جشنواره فیلم فجر، نعمتالله را به اولین سیمرغ بلورینش در جشنواره فیلم فجر رساند. کمتر کارگردانهایی هستند که برای نخستین تجربه خود در سینما سراغ موضوعات ملتهب بروند ولی نعمتالله این ریسک را انجام داد. بوتیک یکی از معدود فیلمهای موفق سینمای ایران در به تصویر کشیدن زندگیهای مجردی و گروهی جوانان دانشجو است. تصویری بشدت واقعی که از نمایی نزدیک به نمایش واقعیتهای زندگی دانشجویی و مناسبات حاکم بر این مدل از زندگی پرداخته است. داستان «بوتیک» در ظاهر از همان الگوی همیشگی قصههای عاشقانه ایرانی پیروی میکند ولی در بطن خود نگاهی دقیق و موشکافانه به معضلات و آسیبهای اجتماعی موجود در جامعه ایرانی بویژه در سالهای ابتدایی دهه 80 دارد. نگاهی که نشاندهنده تیزبینی نعمتالله و درک بالای او از برخی از این معضلات منحصربهفرد از جمله زندگی در خانههای مجردی و دانشجویی است. قصهای که پایانبندی آن شبیه پایانبندی آثار مسعود کیمیایی است و بدون شک نمیتوان تاثیر حضور حمید نعمتالله را به عنوان دستیار چند اثر کیمیایی در این موضوع نادیده گرفت. «بوتیک» علاوه بر این توانست عرصهای برای حضور بازیگران جوانی باشد که بعدها به چهرههای اصلی سینما بدل شدند؛ از یکسو حامد بهداد رسما با بازی در فیلم سینمایی «بوتیک» به عنوان یک بازیگر حرفهای به سینمای ایران معرفی شد و از سوی دیگر محمدرضا گلزار با بازی در این فیلم توانست فرصتی را برای نمایش استعدادهای خود در عرصه بازیگری بهدست آورد؛ بازیگری که تا پیش از بوتیک، بیشتر به عنوان یک جوان خوشچهره در میان اهالی سینما شناخته میشد و بسیاری با دیدن کاراکتر متفاوت او در این فیلم متعجب شده بودند. ارسال به دوستان
بیپولی/ 1387
نعمتالله ۵ سال پس از «بوتیک»، با همان دید اجتماعی سراغ «بیپولی» رفت، البته اینبار نگاهی کاملا متفاوت به معضلات اجتماعی داشت تا روایت او از مسأله بیپولی و فقر، همراه با چاشنی طنز شود. فیلم درباره زن و شوهری است که روند زندگی آنها را دچار بیپولی میکند؛ معضلی که باعث ایجاد موقعیتهایی متعدد برای ارجاعهای فرامتنی فیلمساز به آسیبها و معضلات اجتماعی و واکاوی برخی از آنها میشود. فقر، بیکاری، محرومیت و تضادهای طبقاتی از یک سو و فشارهای ناشی از جلوهفروشی و چشموهمچشمی از سوی دیگر، 2 طرف قصهای را تشکیل میدهد که حمید نعمتالله برای زوج بیپول شده فیلم خود در نظر گرفته است. احتمالا موفقیت نعمتالله در نمایش برخی موقعیتها مثل زندگی مجردی در «بوتیک»، او را ترغیب کرد تا در دومین ساخته مستقل سینمایی خود نیز سراغ نمایش این موقعیتها برود؛ موضوعی که اتفاقا اینبار هم به یاری فیلم نعمتالله آمد تا تلخی ماجرای «بیپول شدن» این زوج جوان با طنز ناشی از مناسبات حاکم بر روابط میان کاراکترهای حاضر در این خانه مجردی، کمی شیرین شود. نعمتالله در «بیپولی» یک بار دیگر ثابت کرد استاد گرفتن بازیهای متفاوت از بازیگرانی است که عموما با نقشهایی ثابت و مشابه در ذهن مخاطبان ماندگار میشوند. تجربهای که نخستینبار با گرفتن یک بازی متفاوت از محمدرضا گلزار در «بوتیک» نمایان شد و با بهرام رادان و لیلا حاتمی در «بیپولی» تکرار شد. «لیلا حاتمی» در این فیلم در نقش دختری ساده و درسخوان و در عین حال ظاهربین و دلداده و بهرام رادان در نقش جوانی مغرور و البته مقروض ایفای نقش میکنند که هر کدام به نوعی یکی از بهترین بازیهای دوران بازیگری خود را به نمایش میگذارند. بازیهای خوب و روانی که علاوه بر مخاطبان عام به چشم منتقدان نیز آمد تا در کنار سیمرغ بلورین فیلم برگزیده تماشاگران بیستوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین نقش اول زن این دوره از جشنواره نیز به لیلا حاتمی برای بازی در این فیلم برسد. ارسال به دوستان
درباره یکی از معدود زوجهای هنری موفق سینمای ایران
نعمتالله و مقدمدوست همدیگر را کامل کردند!
میکائیل دیانی: به تعداد انسانهای روی زمین، نگاههای متفاوت به جهان پیرامونی وجود دارد و پیچیدگی عرصه هنر خود را دقیقا در این نقطه نمایان میکند! هر کس از منظری به پیرامونش نگاه میکند و اثری را خلق میکند و هیچ 2 نفری پیدا نمیشوند که به یک پدیده به یک شکل نگاه کنند. همین مساله باعث میشود کمتر تالیفات هنری را سراغ داشته باشیم که محصول تفکر 2 نفر باشد اما اگر 2 نفر بتوانند در کنار هم با نگاهی مکمل محصولی خلق کنند، آن اثر ماندگار میشود. در سینما و تلویزیون ایران کمتر از انگشتان یک دست زوج کاری موفق را میتوان برشمرد. در سالهای دورتر «مهران مدیری» و «برادران قاسمخانی» بودند که «پاورچین»، «نقطه چین»، «شبهای برره»، «باغ مظفر» و «مرد هزار چهره» طنزهای پرطرفداری بود که محصول همکاری آنها بود، در سالهای نزدیک «محمدحسین مهدویان» و «ابراهیم امینی» 2 زوجی بودند که در کنار هم «آخرین روزهای زمستان»، «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز» و «لاتاری» را خلق کردند و در همه 2 دهه اخیر یک زوج هنری موفق که چندین اثر سینمایی و تلویزیونی ماندگار خلق کرده و هیچگاه از یکدیگر جدا نشدهاند؛ «حمید نعمتالله» و «هادی مقدمدوست» بودهاند. ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با تهیهکننده فیلم سینمایی «شعلهور» درباره حمید نعمتالله
به ارزشهای اجتماع وفادار است
محمدرضا شفیعی، یکی از تهیهکنندگان جوان اما فعال سینما و تلویزیون است که به عنوان تهیهکننده در بخش مهمی از آثار حمید نعمتالله حضور داشته است. آثاری چون «وضعیت سفید»، «سر به مهر» و چندین فیلم تلویزیونی از جمله مهمترین همکاریهای نعمتالله و شفیعی است. تیمی که «شعلهور» حاصل تازهترین همکاری آنهاست و این روزها در حال اکران در سینماهای کشور است. همکاری طولانیمدت و پرتکرار نعمتالله و شفیعی بهانهای شد تا سراغ او برویم و در گفتوگویی کوتاه به بررسی بخشی از ویژگیهای آثار نعمتالله بپردازیم.
به عنوان کسی که همکاریهای متعددی را در سینما و تلویزیون با حمید نعمتالله داشته، فکر میکنید دلیل علاقه او به موضوعات اجتماعی و اخلاقی چیست؟ ارسال به دوستان
پرونده «وطنامروز» درباره نعمتالله به بهانه اکران تازهترین اثرش«شعلهور»
سینمای حمید
گروه فرهنگ و هنر: از «بوتیک» تا «بیپولی»، از «رگ خواب» تا «آرایش غلیظ» همه در زمره آثاری در سینمای ایران بودند که عمده منتقدان آنها را هم دغدغهمند و هم سینما میدانستند. فرزندانی که همه از پدر خود یعنی حمید نعمتالله این ویژگیها را به ارث بردند؛ دغدغهمند و سینمابلد. کارگردانی که کمتر منتقدی فرم آثار او را زیر سوال برده و هیچ تحلیلگری محتوای آن را شعارزده، سیاهنمایی یا غیرواقعی نخوانده است. حمید نعمتالله این روزها «شعلهور» را روی پردههای سینما آورده است؛ اثری اجتماعی و دردمند با موضوع حسادت که در فضای سخت سیستانوبلوچستان جلوی دوربین رفته است و این روزها در قیاس با کمدیهای نازل گیشهای حال و روز خوبی ندارد. این پرونده به بهانه اکران شعلهور بنا دارد حمید نعمتالله را از زاویهای دیگر ببیند. کارگردانی که ویژگیهای منحصر به فرد آثارش از جمله بومی بودن و نگاه درست و دقیقش به مسائل اجتماعی او را از سایرین متمایز کرده است. ویژگیهایی که این روزها نزد گیشهپسندان آن چنان مورد توجه نیست و تنفسش در فضای سینما میتواند علاجی باشد بر وضعیت فعلی این هنر - صنعت تا بتوان آن را از شر پرفروشهای بیبها و رئالیسم سیاه نجات داد. ارسال به دوستان
برای فیلمسازی که راه خودش را رفت و موجسواری نکرد
تحلیل پیچیده تصمیمهای ساده
محمدرضا کردلو: «بیپولی»؛ سکانس محاجه «ایرج» و «شکوه» بر سر انداختن پول پیدا شده در صندوق، از نظر من، خلاصه همه تفاوتهای حمید نعمتالله با دیگر فیلمسازان ایرانی است. نمایش کنشهای درونی پی در پی شخصیتها و تامل در پیچیدگی رفتارها و تصمیماتی که همیشه ساده دیدهایمشان. اگرچه نعمتالله پیش از «بوتیک» با نام و بینام آثار فراوانی را ساخته و پرداخته بود اما با بوتیک بود که به سینمای ایران فیلمساز مولفی را شناساند که بیهراس از آنچه در موجسواری سینما در جریان است، کار خودش را میکند. نعمتالله در بوتیک ظهور و بروز نگاهی متفاوت از کارگردانان پیشین را نوید داد، نگاهی که جدیتر از دیگر کارگردانان هم عصرش به کنشهای درونی شخصیت میپرداخت. با تحلیلی روانشناختی و پیچیده، منشأ سادهترین رفتارها و روزمرهترین تصمیمها را میگوید. در دیالوگهایی که مینویسد و کارگردانی میکند به شکل قابل درکی نشانههایی از این تحلیل روانشناختی هست. ارسال به دوستان
حمید نعمت الله در گفتوگوی «وطنامروز» با منتقدان
حمید نعمتالله از آن دسته کارگردانهایی است که همیشه آثارش در میان منتقدان محبوب بوده است؛ کارگردانی گزیدهکار که در کنار محبوبیت در میان منتقدان و مخاطبان خاص سینما، در گیشه سینما و در میان مخاطبان عام هم طرفداران پروپاقرص خود را دارد. پرونده کارنامه کاری حمید نعمتالله بهانهای شد تا با «جواد طوسی» و «سعید قطبیزاده» 2 نفر از منتقدان شناخته شده سینمای ایران به گفتوگو بنشینیم و نظر آنها را درباره سینمای نعمتالله و آثار او جویا شویم.
جواد طوسی: نعمتالله تکنیک را بخوبی در خدمت محتوا قرار میدهد ارسال به دوستان
آرایش غلیظ
شعلهور
سر به مهر ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|