|
عدم توافق با ایران، موجب هستهای شدن خاورمیانه خواهد شد
گری سیک: برای حفظ امنیت ملی، همواره باید درباره تمایلات و خواستههای خود محتاط بود. سیاستهایی که در کوتاهمدت جذاب هستند، اغلب پیامدهای ناخوشایند درازمدت به همراه دارند. شاید این دقیقاً همان چیزی باشد که همزمان با مخالفت سیاستمداران کنگره با توافق هستهای ایران، در کنگره در حال وقوع است. در حال حاضر، افراد زیادی هستند که خود را برای رد توافق هستهای با ایران آماده کردهاند. استدلال این افراد این است که اعمال فشار و منزوی کردن ایران موجب تضمین برچیدن کل توانمندی هستهای ایران خواهد شد و احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای را تا آیندهای نامحدود به صفر خواهد رساند. این رویکرد مشابه موضع بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل است که در سخنرانی 2 هفته پیش خود در کنگره مطرح کرد. به طور قطع، چرخش موضع و برچیدن همه جنبههای دانش هستهای ایران مطلوب و خوشایند است اما حتی طرفداران سیاست اعمال فشار نیز باید بدانند اگر به خواستهشان دست یابند، ممکن است تهدید امنیتی بسیار بزرگتر از تهدید محدودی ایجاد کنند که در حال حاضر تلاش میکنند از آن جلوگیری کنند. پیشبینی نتیجه چنین سیاستی چندان دشوار نیست. ما بیش از 3 دهه تجربه داریم و براساس سیاستهای 8 رئیسجمهور در آمریکا و 4 رئیسجمهور در ایران میتوانیم نتیجه اتخاذ چنین سیاستی را پیشبینی کنیم. در طول این سه دهه، ایران در معرض طیف گسترده تحریمها و فشارها قرار گرفته است. در ابتدا، بیشتر این تحریمها، فشارهای یکجانبه از سوی آمریکا بود اما در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، تحریم جنبه بینالمللیتر و وسیعتری پیدا کرد و با تحریم صادرات نفت ایران و ممانعت از دسترسی این کشور به بازارهای مالی بینالمللی و بانکها، به اوج خود رسید. ایران 2 بار پای میز مذاکرات حاضر شده است؛ بار نخست از سال 2003 تا 2005. در آن زمان حسن روحانی و محمدجواد ظریف- که در آن زمان رئیسجمهور و وزیر امور خارجه ایران نبودند - پیشنهادی برای کاهش تعداد سانتریفیوژهای ایران تا حدود 3 هزار سانتریفیوژ مطرح کردند. در این مذاکرات که با حضور چند کشور اروپایی برگزار میشد، آمریکا به طور مستقیم شرکت نداشت اما این باور وجود دارد دولت جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا به همان دلایل مخالفان مذاکرات فعلی، با مذاکرات مخالفت کرد. آنها بر این باور بودند خطر اجازه دادن به ایران برای فعال کردن چند هزار سانتریفیوژ بسیار زیاد است. علاوه بر این، آمریکا و جامعه بینالمللی همه فشارهایی را که میتوانستند علیه ایران اعمال کنند، مورد استفاده قرار نداده بودند و تحریمها واقعاً هنوز تاثیر خود را نگذاشته بود. همگی ما میدانیم چه اتفاقی رخ داد. همزمان با افزایش تقریباً روزانه تحریمها و تهدیدهای فزاینده اسرائیل برای حمله یکجانبه به ایران (که شاید آمریکا و کشورهای دیگر را نیز درگیر خواهد کرد)، ایران به طور پیوسته دامنه برنامه هستهای خود را گسترش داد. تا سال 2013 که روحانی و ظریف- این بار به عنوان رئیسجمهور و وزیر امور خارجه ایران- بار دیگر به میدان بازگشتند، ایران حدود 20 هزار سانتریفیوژ در 2 تاسیسات بزرگ خود نصب کرده بود- که یکی از آنها در اعماق زمین واقع است- و به ذخایر عمده اورانیوم غنیشده دست یافته بود. مقداری از ذخایر تا حدود 20 درصد غنیسازی شده بود که نزدیک به سطح غنیشده برای تولید بمب اتم است. این وضعیت به قدری هشداردهنده بود که نتانیاهو در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل تصویری از بمب را که با اورانیوم غنیشده 20 درصدی پر شده بود، نشان داد. وی پیشبینی کرد ایران بزودی به خط قرمز - یعنی تولید اورانیوم غنیشده کافی برای ساخت یک بمب اتم - خواهد رسید. بسیاری از ناظران اسرائیل معتقد بودند حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران قریبالوقوع است. نتانیاهو دستکم از سال 1992 بارها درباره دستیابی قریبالوقوع ایران به سلاح هستهای هشدار داده است. وی در سال 1992 در پارلمان اسرائیل(کنیست) گفت: «ایران ظرف 3 تا 5 سال آینده بمب اتم خواهد ساخت. وی و دیگران در اسرائیل و دیگر نقاط جهان در 2 دهه اخیر تقریباً هر سال چنین پیشبینیهایی درباره دستیابی احتمالی ایران به بمب اتم کردهاند. به راحتی میتوان این پیشبینیها را به عنوان عامل ایجاد ترس و وحشت درباره چیزی که هرگز رخ نداده است، رد کرد اما باید دانست این سخنان بیاساس هم نیست. در طول کل این دوره، ایران به طور پیوسته توانمندی خود را در زمینه تولید سلاح هستهای افزایش داده است. واقعیت جالبتر این است که این کشور هرگز برای ساخت بمب اتم تلاش نکرده است. هر طور حساب کنیم، ایران توانمندی تولید یک سلاح هستهای ظرف دست کم یک دهه را داشته است. پیشبینیها، نه درباره توانایی ایران، بلکه درباره تمایل این کشور به استفاده از این توانمندی برای تولید یک سلاح نادرست است. کل جامعه اطلاعاتی آمریکا و بیشتر متحدانش - از جمله اسرائیل- با اطمینان کامل به این نتیجه رسیدهاند که ایران تصمیم ندارد بمب اتم بسازد. دور دوم مذاکرات چندجانبه با ایران به پایان خود نزدیک میشود. جزئیات این مذاکرات اعلام نشده است اما ظاهراً رئوس کلی توافقنامه مشخص است. بمبی که نتانیاهو - برای نشان دادن اوج نزدیکی ایران به ساخت سلاح هستهای - تصویرش را در اجلاس سازمان ملل نشان داد، حال دیگر فاقد اورانیوم 20 درصد است و همه نشانهها حاکی از این واقعیت است که ذخایر اورانیوم غنیشده ایران تا آینده نزدیک بشدت محدود خواهد بود. ایران بیش از همه کشورهای جهان تحت نظر و بازرسی است. ظاهراً ایران با بازرسیهای سرزده و دائم بینالمللی در ازای توافقنامهای که موجب لغو تحریمهای اقتصادی اعمالشده علیه این کشور شود، موافقت کرده است. ایران توسعه کارخانه آب سنگین اراک را - که برای تولید پلوتونیوم (نزدیکترین راه برای تولید مواد شکافتپذیر مورد نیاز برای ساخت سلاح) در دست احداث بود- متوقف کرده است و برای همیشه تغییراتی در این تاسیسات ایجاد خواهد کرد. همچنین براساس گزارشها، ایران اعمال شدیدترین محدودیتهایی که تاکنون بر یک کشور اعمال شده است، به مدت یک دهه یا بیشتر را خواهد پذیرفت و پس از این دوره، ایران به تدریج به عنوان یکی از اعضای «عادی» پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای(انپیتی) - که این کشور را از دستیابی به سلاح هستهای منع میکند- قلمداد خواهد شد. از سوی دیگر، اگر این توافقنامه - همانطور که نتانیاهو و بسیاری از اعضای کنگره میخواهند - حاصل نشود، ما به روزهای نخست سال 2013 بازخواهیم گشت که این ویژگیها را دارد: اعمال تحریمهای شدید علیه ایران، افزایش سریع دامنه برنامه هستهای ایران و احتمال بروز جنگ. به طور قطع این وضعیتی نیست که هیچ دولتمرد یا سیاستمداری خواهان آن باشد. پایگاه اینترنتی پلیتیکو ارسال به دوستان
پیشروی ایران در جنوب سوریه
نیکولاس بلنفورد: بلندیهای جولان ـ یکی از آرامترین سرحدهای اسرائیل ـ به تدریج در حال تبدیل شدن به یک جبهه فعال است که میتواند بزودی نیروهای ایران و اسرائیل 2 دشمن خونی را برای اولین بار در مقابل هم قرار دهد. حدود 2 ماه پیش، سازمان شبهنظامی حزبالله لبنان و دیگر نیروهای شیعی به فرماندهی ایران راه خود را به سمت جنوب سوریه در پیش گرفتند. هدف آنها از این کار مبارزه با نیروهایی بود که با رژیم بشار اسد، رئیسجمهور سوریه و یکی از مهمترین همپیمانان ایران در حال جنگ بودند. اگر این تهاجم موفق میشد، ایران و دیگر متحدان شیعه آن میتوانستند کنترل جولان و این منطقه از سوریه را به دست بگیرند. از این رو تهران میتوانست یک ابزار بیشتر برای بازدارندگی علیه اسرائیل در ماههای باقیمانده قبل از ضربالاجل سیام ژوئن برای مذاکره بر سر برنامه هستهای ایران به دست آورد. «فیلیپ اسمیت» محقق دانشگاه مریلند و نویسنده کتابی درباره حزبالله که در آن بر نظامیگری شیعی در خاورمیانه تمرکز دارد، میگوید: «ایرانیها از طریق حزبالله هر کاری میکنند تا شمال اسرائیل را در محاصره خود قرار دهند و آنها در حال حاضر به جولان دست یافتهاند. من فکر میکنم این یک اقدام استراتژیک کلیدی برای آنهاست». اسرائیل با نگرانی اقدامات ایرانیها در جولان را رصد میکند، منطقهای که از سال 1967 و در جنگ میان اعراب و اسرائیل، از سوی اسرائیل اشغال شده است. این وضعیت ممکن است اسرائیل را به اشتباه بیندازد که باید به تحریکات ایران واکنش نشان دهد و در نهایت یک جنگ منطقهای وسیع درگیرد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ماه گذشته ایران را متهم کرد به دنبال گشودن جبهه سوم علیه اسرائیل است. هجدهم ژانویه/28 دی، 2 پهپاد اسرائیلی به چندین خودرو در نزدیکی شهر قنیطره در جولان حمله کردند که بر اثر آن 6 نفر از اعضای حزبالله از جمله 2 فرمانده ارشد آن و یک ژنرال ایرانی کشته شدند. حزبالله 10 روز بعد با پرتاب یک موشک ضدتانک به یک کاروان ارتش اسرائیل که در نزدیکی مرز جنوب لبنان در حال حرکت بود، حمله کرد که بر اثر آن 2 سرباز کشته و 7 نفر مجروح شدند. اسرائیل مسؤولیت حمله با پهپاد در قنیطره را بر عهده نگرفت اما در اقدامی غیرمعمول به ایران و حزبالله هشدار داد از منطقه جولان دور بمانند. اما تنها 10 روز بعد از آن در شرق جولان یک عملیات انجام شد که نام آن «شهدای قنیطره» بود که به نوعی تلافی کشته شدن نیروهای حزبالله و یک ژنرال ایرانی در قنیطره بود. «ابوعلی» یکی از نیروهای مبارز حزبالله که چندین سفر به سوریه نیز داشته است، در این باره میگوید: «ما این منطقه را وجب به وجب میگیریم تا زمانی که به مرز فلسطین [اسرائیل] برسیم». او تایید کرد که فرماندهی این عملیات را ایران بر عهده دارد و اینکه نیروهای ایرانی نیز در این منطقه حضور دارند. ابوعلی تاکید کرد: «ایران به اسرائیل بسیار نزدیک شده است و دیگر نیازی به موشکهای دوربرد برای پرتاب به اسرائیل ندارد». براساس گزارشها، هزاران مبارز شیعی از حزبالله، ایران، عراق، پاکستان و افغانستان در حال حاضر در کنار نیروهای دفاع ملی طرفدار بشار اسد و ارتش منظم سوریه در جنوب این کشور میجنگند. اواخر ماه فوریه تعداد زیادی روستا و تپههای کلیدی در جنوب سوریه به دست نیروهای تحت فرماندهی ایران افتاد. اگر این موفقیتها ادامه داشته باشد، مناطقی که شورشیان از ماه آگوست تا اکتبر به دست آوردند، در بهار از دست خواهد رفت و در نهایت دولت سوریه پیروز این میدان خواهد بود. پیروزی دولت دمشق میتواند راههای کمکرسانی به شورشیان از سمت اردن را بشدت دشوار کند. مهمترین دستاورد ایران در تسلط بر جولان، امتیازی است که میتواند از آن در مذاکرات هستهای بهره گیرد. اگر در چارچوب این توافق، قرار شود ایران برنامههای تسلیحات اتمی خود را کنار بگذارد، حضور نظامی ایران در جولان میتواند یک بازدارندگی استراتژیک علیه اسرائیل باشد. این فرضیه در صورت شکست مذاکرات و احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران نیز میتواند صادق باشد. کریستین ساینسمانیتور ارسال به دوستان
جمهوریخواهان و پروژه تحقیر اوباما
مقامات بلندپایه دولت آمریکا ضمن محکوم کردن نامه سرگشاده سناتورهای جمهوریخواه آمریکا معتقدند این نامه که مضمون آن به نوعی درس قانون اساسی آمریکاست، از 2 قرن سابقه ریاستجمهوری آمریکا چشمپوشی کرده است و تهدیدی برای از بین رفتن تواناییهای آینده روسایجمهوری آمریکا- خواه دموکرات، خواه جمهوریخواه- در گفتوگو با سایر کشورهای جهان بهشمار میآید. تحلیلگران سیاسی در آمریکا معتقدند جمهوریخواهان آمریکا که تلاش اوباما رئیسجمهور این کشور را برای توافق با ایران و پایان دادن به بحران هستهای تهران دوست ندارند، اکنون سعی دارند از تاکتیک جدیدی استفاده کنند. ارسال نامه سرگشاده سناتورهای جمهوریخواه به مقامات ایران درباره اینکه آنها بعد از پایان دوران ریاستجمهوری اوباما به توافق حاصلشده با ایران احترام نخواهند گذاشت شیوه جدید جمهوریخواهان است.
اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا با بیان اینکه به مذاکرات هستهای با ایران ادامه خواهد داد و روند گفتوگوها را دنبال خواهد کرد بهطور طعنهآمیزی میگوید مشاهده اینکه برخی اعضای کنگره آمریکا میخواهند با تندروهای ایران آرمان مشترکی داشته باشند جالب است، زیرا این یک ائتلاف غیرمعمول است. در نامه ارسالی پایگاه اینترنتی رادیو ملی آمریکا (NPR) ارسال به دوستان
توافق هستهای و مسأله PMD
ویلیام جی برود و دیوید سینجر: در طول 10 سال گذشته، از زمانی که بازرسان هستهای سازمان ملل بررسی دقیق برنامه هستهای ایران را آغاز کردند، صدها بازرسی نتوانسته است دنیای مخفی آزمایشگاهها و کار خانههایی را که برخی از آنها محصور در سیم خاردار و سامانههای ضدهوایی هستند و برخی استتار یا در اعماق زمین بنا شدهاند، برملا کند. با وجود برخی پیشرفتها، ایران تاکنون توانسته از پاسخگویی به این پرسش اساسی که آیا به دانش لازم برای ساخت بمب اتم دست یافته است یا نه، طفره رود. در حالی که مذاکرات هستهای 6 قدرت جهان با ایران برای دستیابی به توافقی که آینده برنامه هستهای ایران را مشخص میکند، به ضربالاجل تعیینشده نزدیک میشود، بسیاری از بحثهای عمومی روی محدود کردن فعالیت تاسیسات غنیسازی اورانیوم و پلوتونیوم این کشور متمرکز شده است، مسیری که ایران را به تولید سوخت اتمی میرساند. البته آمریکا و متحدانش به طور مخفی درباره این موضوع هم بحث میکنند که توافق نهایی چگونه میتواند تهران را وادار کند عمق دانش هستهای خود را برملا سازد. به گفته یک مقام اروپایی این بحث داخلی درباره این است که آیا باید ایران را مجبور کرد درباره فعالیتهای خود در گذشته توضیح دهد یا اینکه باید بر آینده تمرکز کرد. هرگاه این پرسش مطرح میشود که ایران تا چه حد درباره مسائلی که سالها از پاسخگویی به ناظران سازمان ملل درباره آنها طفره رفته است، توضیح خواهد داد، مقامات آمریکایی از اظهارنظر صریح خودداری میکنند. تا امروز ایران به جز یک پرسش آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ارائه توضیح درباره بقیه مسائلی که در زمینه طراحی بمب اتم در این کشور مطرح شده، خودداری کرده است. «اولی هاینونن»، بازرس سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی که اکنون در هاروارد به سر میبرد، اخیرا مهمترین نکته درباره فعالیتهای هستهای ایران را این مساله عنوان کرد: «تهران همچنان تمایلی به رفع نگرانیهایی که در زمینه ابعاد نظامی برنامه هستهای این کشور در گذشته و احتمالا حال وجود دارد، از خود نشان نمیدهد». بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی با استناد به منابع اطلاعاتی کشورهای عضو و همچنین براساس تحقیقات خود مجموعهای از گزارشها، مکاتبات، نمودارها، فیلمها و نقشهها را گردآوری کردهاند که هدف آنها نشان دادن توانایی ایران در زمینه طراحی کلاهک است. بازرسان هستهای به مدارکی استناد میکنند مبنی بر اینکه ایران 12 گام مخفی در راستای ساخت بمب اتم برداشته است. ایران این ادعا را رد و از ارائه توضیحات فنی درباره این موارد مطرحشده به جز در یک زمینه خودداری میکند. ایران سال گذشته درباره اینکه چگونه از چاشنیهای انفجاری برای مقاصد غیرنظامی استفاده میکند، توضیحاتی ارائه کرد اما درباره ابهامات مطرحشده دیگر از جمله لنزهای انفجاری، محاسبات و شبیهسازیهای رایانهای، آغازگرهای نوترونی، تولید اورانیوم 235 و مطالعه آزمایش زیرزمینی بمب اتم هنوز پاسخی نداده است. ایران این مجموعه را بیاساس میخواند و مدعی است این گزارشها براساس مدارک جعلی موساد تهیه شده است. البته «یوکیا آمانو»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تابستان گذشته در مصاحبهای این ادعای ایران را رد کرد و گفت: «بازرسان آژانس صحت این مدارک را تایید کردهاند». مشکل اینجاست که این اسناد ـ اگر صحت آنها تایید شود ـ نشان میدهد ادعای ایران درباره صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای این کشور بیاساس است. اوایل سال 2003 که بازرسان تحقیقات خود را آغاز کردند، تمرکز آنها اساسا روی این مساله بود که آیا ایران در حال ساخت کارخانههایی است که قادر به تولید سوخت برای سلاحهای هستهای باشند. این مساله معقول بود، زیرا تولید سوخت دشوارترین بخش در روند ساخت بمباتم است. علاوه بر آن رصد کارخانههای بزرگی که ایران در حال ساخت آنها بود مانند رآکتور پلوتونیوم اراک و تاسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز که سالنهای آن تقریبا نصف پنتاگون است، نسبتا برای بازرسان آسان بود. امروز هم 6 قدرت جهانی که در حال مذاکره با ایران هستند، همچنان بر مساله تولید سوخت هستهای متمرکز هستند. آنها از تهران میخواهند از تعداد سانتریفیوژهای فعال خود بکاهد. آنها خواستار طراحی مجدد رآکتور اراک که هنوز در دست ساخت است، هستند؛ به گونهای که پلوتونیوم کمتری تولید کند. این مسائل اهمیت دارد اما راههای دیگری هم برای دستیابی به سوخت مورد نیاز برای تولید سلاح هستهای مانند خرید از کرهشمالی یا بازار سیاه وجود دارد. ایران اکنون دانش لازم برای ساخت یک بمب اتم ابتدایی را دارد همانگونه که تروریستها و دانشجویان از این دانش برخوردارند. نکته مهم این است که آیا ایران میتواند یک سلاح را به حدی کوچک سازد که بتوان آن را روی یک موشک نصب کرد یا اینکه آیا میتواند بمبهایی بسازد که مخربتر از بمبی باشند که هیروشیما را به خاکستر تبدیل کرد. بازرسان آژانس امیدوار بودند اواسط سال 2007 به پاسخ این پرسشها دست یابند اما ایران هنوز هم مانع دستیابی بازرسان آژانس به پاسخ پرسشهای خود در زمینه ابعاد نظامی برنامه هستهای خود میشود. نیویورکتایمز ارسال به دوستان
خشم لیبرالها از نامه سناتورهای جمهوریخواه به ایران
جاناتان برنستین: لیبرالها از نامه سرگشاده 47 سناتور جمهوریخواه آمریکایی به مقامات ایران به خشم آمدهاند. هدف از ارسال چنین نامهای، مانعتراشی در مذاکرات درباره بلندپروازیهای هستهای ایران، مبتنی بر این ادعاست که هر گونه توافقنامه احتمالی تا پایان دوره ریاستجمهوری اوباما بیشتر دوام نخواهد داشت. من در این باره 2 نظر دارم. من اقدام سناتورها را درست نمیدانم. با وجود این، همچنان از حامیان شدید تلاشهای کنگره برای ایفای نقش در سیاستگذاریها، از جمله در زمینه سیاست خارجی هستم. در واقع خواسته اوباما زمانی که تصمیم گرفت جهت دستیابی به توافقی با ایران گام بردارد که مستلزم تصویب در کنگره نباشد، زیاده از حد بود. اوباما با این اقدام خود تلاش کرد کنگره را دور بزند و طبیعتاً آنها به این تلاش واکنش نشان دادند. چنین «نامه سرگشاده»ای اگر لحن دیگری داشت - حاوی واژههای تحریککننده کمتری بود که محدودیتهای قانونی چنین توافقنامههایی را که نیاز به تایید کنگره ندارد، به عنوان بخشی از استدلال برای اتخاذ رویکردی دیگر عنوان میکرد- شاید بجا هم بود. اما رویکرد سناتورها در این نامه حاکی از آن است که طرح دیگری (جز حمله تمامعیار به ایران که ناشی از منطق جمهوریخواهان است اما حتی بیشتر مخالفان راهبرد اوباما هم از آن حمایت نمیکنند) ندارند. همانطور که «دان درزنر»، استاد روابط بینالملل تصریح کرد، بیشتر احتمال میرود این نامه به ایرانیها انگیزه بیشتری برای امضای توافق با اوباما بدهد؛ توافقی که قطع حمایت از آن برای رئیسجمهور بعدی آمریکا دشوار خواهد بود، حتی اگر نخست او موافق این توافقنامه نباشد. واقعیت این است که جمهوریخواهان سنا آرای کافی برای تاثیرگذاری بر تصمیم اوباما ندارند. حتی اگر هم آرای کافی در اختیار داشتند، رویکرد سختگیرانه آنها، حاکی از تواناییشان در مدیریت این موضوع نیست. تقسیم قدرت در نهادهای مجزا به این معناست که کنگره فرصت و مسؤولیت مشارکت در مسائل مربوط به سیاست خارجی را دارد و اهمیتی ندارد خواسته رئیسجمهور چیست. باید امیدوار بود جمهوریخواهان روش محافظهکارانهتری برای پیشبرد اهدافشان در پیش گیرند. پایگاه اینترنتی بلومبرگ ارسال به دوستان
جوک سال!
شیطان خوب شیطان بد!
سیدعلی هدایتینسب : آقای هاشمیرفسنجانی که چندی پیش منتقدان حسن روحانی را به همنوایی با نتانیاهو متهم کرد؛ در تازهترین اظهارنظر خود، این بار منتقدان عملکرد هستهای دولت حسن روحانی را «همزبان و همراستا» با سناتورهای آمریکایی دانست و گفت: «مطمئناً این همزبانی قراردادی نیست ولی نگاه مشترک آنها در دوری از مذاکره و دامن زدن به جنگهای لفظی، آنان را در یک مسیر قرار داده است». خب! بهرغم انتقاداتی که نسبت به این ادبیات مطرح شده بود اما آقای هاشمی نشان داد این رفتار را ادامه میدهد. حالا پس از همنوایی با نتانیاهو، منتقدان داخلی متهم به همزبانی با سناتورهای جمهوریخواه هم میشوند! همان 47 سناتوری که طی نامهای به مقامات ایرانی، اعلام کردند ارزشی برای توافق هستهای احتمالی اوباما با حسن روحانی قائل نیستند، چراکه خارج از سیستم قانونگذاری آمریکا صورت میگیرد! آقای هاشمی مثلا میخواهد بگوید چون این سناتورها مانع بزرگی بر سر راه توافق اوباما با دولت مورد تایید او هستند و از آنجا که منتقدان داخلی عملکرد ضعیف دولت در مذاکرات هستهای را بارها اعلام کرده و نشان دادهاند تیم جواد ظریف توانایی یک بده بستان خوب و سودمند را نداشته و ندارد، پس باید این منتقدان را همزبان با آن سناتورها دانست! بگذارید در اینباره 2 نکته را با آقای هاشمی در جریان بگذاریم. 1ـ سیاست تخریب، تخطئه و توهین به منتقدان یک برچسب همیشگی همراه آقای هاشمی و جریان اوست! دوران تنگ و تاریک آزادی بیان در دولتهای آقای هاشمی را همه، حتی اصلاحطلبانی که این روزها ملازمان هاشمی هستند، به یاد دارند و همه میدانند آقای هاشمی برخی منتقدان – که لزوما مورد تایید هم نیستند- را چگونه به زندان میافکند و وقتی اعتراض اطرافیان را میشنید؛ میگفت: «رویش زیاد شده بود!» و مگر میتوان فراموش کرد شعار مجیزگویان وقت را که منتقدان هاشمی را «دشمن پیغمبر» میخواندند! سرنوشت نقدپذیری در دولت آقای هاشمی یک درام غمانگیز است که تا سالهای سال در خاطره این مردم باقی خواهد ماند. اکنون که دولت وابسته به آقای هاشمی بر سر کار آمده نیز چه انتظار از او که تغییر رویه داده و با منتقدان با نرمی سخن بگوید! تهمت همنوایی با نتانیاهو یا همزبانی با سناتورهای آمریکایی نشان میدهد هاشمی هنوز نسبت به مقوله آزادی بیان تغییر دیدگاه نداده است! در گذشته منتقدان خود و سیاستهایش را دشمن پیامبر میخواند و اکنون همنوا با نتانیاهو و همزبان با شیطان! بنابراین اساسا هاشمی همین است! گذشت زمان نیز نشان داده است او قابل تغییر نیست! 2ـ اگر قرار باشد در ایران نزدیکترین افراد و جریانها به آمریکا و اسرائیل معرفی شوند قطعا و بدون تردید افراد و جریانهایی معرفی خواهند شد که یا همنوا و همزبان با هاشمی رفسنجانی هستند یا از مریدان و ملازمان او! اینکه دیگر برای همه روشن است! نیازی به اثبات ندارد! در گذشته منافع یکسان تعریف میشد اما اکنون ادبیات هم منطبق شده است! در همین فقره اخیر، هاشمی دقیقا موضع اوباما را در قبال نامه سناتورها تکرار کرد. اوباما در اولین واکنش به نامه سناتورها گفت: «این سناتورها با تندروها در ایران همدست شدهاند.» و آقای هاشمی هم در ایران بلافاصله میگوید تندروهای ایران با سناتورها همزبان و همهدف شدهاند! آقای هاشمی با این اظهارنظر که در واقع تایید اظهارنظر اوباماست مثلا میخواهد بگوید او و دولت مطبوعش به همراه اوباما موضع مشترک دارند! این اعتراف صریح هاشمی به همنوایی با اوباما و کاخ سفید است! اعتراف از این آشکارتر؟! البته از آنجا که آقای هاشمی همواره نگاهی ماکیاولیستی به سیاست دارند؛ معتقد به آمریکای خوب و آمریکای بد شدهاند. براساس این استدلال آقای هاشمی، او و دولت مطبوعش با آمریکای خوب و منتقدان نیز با آمریکای بد همنوا هستند! یا به عبارت دقیقتر، عدهای با شیطان خوب و عدهای با شیطان بد! به هر حال در کنار این 2 نکته، یک واقعیت تلخ را باید مورد اشاره قرار داد و آن ورود کهنسالان به بازیهای کودکانه در فضای سیاسی است! اینکه از جایگاههای رسمی حکومتی بخشی از مردم و در واقع متدینترین مردم متهم به همراهی با شیطان و سگ نحس نجس او در منطقه شوند، حقیقتا یک جفنگ است! که متاسفانه رسانههای حامی دولت به آن دامن میزنند و شوربختانه نخستین بار نیز وزیر امور خارجه یعنی جواد ظریف آن را مطرح کرد! اگرچه این یک جوک سخیف است اما در کنار خود یک پیام خطرناک هم میدهد. پیامی که میگوید منادیان این ادبیات و مواضع به دنبال متشنج کردن فضای روانی جامعه نسبت به مذاکرات هستهای هستند تا از این طریق تنزل دادن سطح بینش مردم نسبت به واقعیات مذاکرات هستهای را دنبال کنند! این مدل عملیات روانی دقیقا همانی است که در فتنه 88 انجام شد و با کشاندن جامعه حامی به ورطه ناآگاهی سیاسی، عملیات فریب را با اسم رمز تقلب آغاز کردند! نشانههای این مدل کاملا در رفتار آقایان مشخص است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|