|
نگاهی به ابعاد برجسته هنرهای تجسمی
تجسم روح هنر در تن اخلاص
مرتضی اسماعیلدوست: هنرهای تجسمی یا هنرهای بصری، تجلی بخشی از هنرکده خلاقانه هنرمند بوده که حس بینایی مخاطب را هدف نگاه خود قرار میدهد. از نقاشی و عکاسی تا معماری و طراحی کارتونیستها و از هنرهایی چون نگارگری و خوشنویسی که دل در گرو معرفتی ایرانی دارد، مرزهایی فراخ از عشق و ایمان به جا مانده که تداعیگر حس و حال و شوری است نشسته در باغچه کمال که به مشام بیننده رسوخ میکند تا حس طنین دلهرهای بحرانزا شده یا طعم معطری از بهار آرزوها باشد. از هنرهای زیبا که به واسطه زیباشناسی به کرسی جان مینشیند تا هنرهای کاربردی که از جهان روزمره آدمی سر برمیآورد و گرافیک ذهنی درگیر با اتفاقات را گره در طرحهایی همساز با زمانه میسازد، میتوان بسیار نوشت و نشان داد که قافله بصیرت را چگونه همراه با جهانی آشنا خواهد کرد. فضایی برآمده از رویایی دور اما نزدیک که نسیم بیداری در آن با وجود همه غبارهای نشسته در جهان متمدن نواخته شده و احساس را بر صفحه خلاقیت جاری میکند. ذائقه هنری زمانی که به کام تبلور برسد توان این را دارد که از تراش چوب و سنگ جانی دوباره به اشیای بیجان بخشد و هنری خلق کند که سالها در کنار قاب احساسِ نگاه به یادگار باقی باشد. در صفحه هنرهای تجسمی تنها میتوان از ترکیب شور و شعور به جهانی آن سوتر از آنچه هست رجوع کرد و این آغازی است در راه رسیدن و کامیابی. ارسال به دوستان
گزارشی از به یغما رفتن آثار هنرهای تجسمی
تعلیق به سبک آثار هیچکاک!
چندی پیش بود که خروج 27 اثر از آثار هنرمندان شاخص از دفتر هنرهای تجسمی و فروش تعدادی از آنها خبرساز شد. این آثار شامل 2 اثر از بهمن محصص، 2 اثر از رضا مافی، 3 اثر از فریده لاشایی، 2 اثر از حسین زندهرودی، 10 اثر از اردشیر محصص، 2 اثر از پروانه اعتمادی، یک اثر از مهدی ویشکایی و علیرضا اسپهبد و 4 اثر از میرعبدالرضا دریابیگی بوده است. در این بین ابهامی اساسی باقی است که چگونه آثاری چند ده میلیاردی به این راحتی به یغما میرود؟ و چطور یک امین اموال بدون امضای مدیر مرکز هنرهای تجسمی ارشاد میتواند این تعداد کثیر آثار هنری را از مجموعه خارج کند؟ سوالاتی که هنوز پاسخی روشن به آن داده نشده است و حالا بعد از آن ماجرای سر به مهر، حکایتی دیگر از فروش آثار خطاطی به گوش میرسد. 12 اثری که بهزور به پیمانکارانی که قصد همکاری با وزارت ارشاد را داشتهاند، فروخته شده است! به گزارش «وطن امروز»، ماجرا از این قرار بوده که«م-م» با چند پیمانکار و مدیر دفتر هنرهای تجسمی، قرارداد تعمیراتی امضا میکند. «م-م» با همکاری «ع-الف» که یکی از کارشناسان این دفتر است، در مقطعی که با دفتر هنرهای تجسمی ارشاد همکاری میکنند، 12 تابلوی خطاطی را به شرکتها و پیمانکارانی که با این دفتر قرارداد بستهبودند، به اجبار میفروشند. این دفتر به پیمانکاران و شرکتهایی که با ارشاد همکاری میکردهاند، اعلام میکند که هرکس میخواهد قرارداد تازهای امضا کند، باید یک تابلوی خطاطی خریداری کند و این جزو یکی از بندهای قرارداد نانوشته دفتر طرحهای عمرانی با پیمانکاران بوده است. دفتر طرحهای عمرانی وزارت ارشاد با همکاری «الف-ک» این 12 تابلو را میفروشد. اما برخی از این شرکتها از جمله «ت-ب-ک» و «ف-ش» اقدام به شکایت میکنند و شکایتشان را به سازمان بازرسی کل کشور میبرند که این پروندهها هماکنون در جریان است. اما همکاری دفتر طرحهای عمرانی وزارت ارشاد با دفتر امور هنرهای تجسمی به همین جا ختم نمیشود. هنگامی که تعمیرات بخش نور موزه هنرهای معاصر در جریان بوده، شخص «م-م» به عنوان پیمانکار وارد میشود و با ارتباطی که مدیر دفتر هنرهای تجسمی دارد، این تعمیرات به او واگذار میشود. از طرفی این 2 مدیر با همکاری یکدیگر و با ارتباطاتی که خارج از چارچوب اداری شکل میگیرد، به پیمانکارانی خاص تاییدیه انجام تعمیرات میدادند. «م-م» در ادامه پیمانکاری تعمیر و مرمت مجموعه تئاتر شهر را هم میگیرد. دفتر طرحهای عمرانی این کار را با زدوبند و ارتباطاتی خاص و بدون برگزاری مناقصه به شرکت «چ-ط-ن» واگذار میکند. این شرکت سندهای غیرواقعی در پروژه مذکور ارائه میدهد و مجددا «م-م» را برای خرید صندلیهای آمفی تئاتر در تاریخ 23/4/94 به کشور چین میبرند. مدیرعامل شرکتی که پیمانکاری تئاتر شهر را بر عهده دارد با حمایت مستقیم دفتر طرحهای عمرانی ارشاد، تعمیرات مجتمع فرهنگی - هنری کرمان را هم برعهده میگیرد. در واقع «م-م» با ارتباطبا پیمانکارانی که خودش جایگاهشان را تثبیت میکند و با همکاری دفتر هنرهای تجسمی کارهایش را پیش میبرد. همچنین اتفاقاتی مشابه در مناقصه موزههای هنرهای معاصر مشهد و کرمان هم میافتد و اعتبارات مصوب این مراکز دستکاری میشود. اما در ادامه این ماجرا سازمان بازرسی کل کشور بهخاطر تبانیهای صورت گرفته در موزه هنرهای معاصر و فروش اجباری تابلوها ورود میکند و پرونده شخص «م-م» هماکنون در سازمان بازرسی باز است. البته براساس خبرهای حاصله یکی از معاونان وزیر با نام مستعار «ا –ک» هماکنون در تلاش است تا با نامهنگاریها و استفاده از برخی روابط شخصی، ماجرا را فیصله دهد. ارسال به دوستان
معنای آفرینش از دریچه عکاسی
کشف کلام تصویر
عکاسی، هنر برخورد پدیدهها از فیلتر نگاه آدمی است و هر آنچه از تفکر به قاب تماشا درمیآید. برای تحلیل عکسهای هنری باید دریچههایی مختلفی از فلسفه تا روانشناسی را دنبال کرد. در این میان مجموعه عکسهای صمد قربانزاده، پیشگویی یک حقیقت است با بیان تصویر. عکسهایی که یکی از مهمترین دغدغههای فلسفی انسان روی زمین را برای بیننده تجسم میبخشد؛ آگاهی به سرانجام بشر و چگونگی پایان جهان. در بخشی از متن نوشته شده برای کاتالوگ نمایشگاه عکسهای صمد قربانزاده با عنوان «موقعیت منجمد» به قلم علیرضا میرزایی آمده است: «عنصری که نقش وحدتدهنده آخرین مجموعه صمد قربانزاده را به دوش میکشد دودی است که در دوردستهای قاب عکاس خودنمایی میکند. دودی از آتشی برافروخته که به مثابه مازاد و تهمانده یک فاجعه رخ داده عمل میکند. فاجعهای در حال رخ دادن است اما در دوردستها. ما از ابعاد، شدت، میزان وچرایی آن بیاطلاعیم. عکاس ترجیح داده است برای کم کردن شدت هراسِ آن، خودِ رخداد را از چشم بینندگان و اشخاص درون عکس پنهان کند. آنچه مانده است پسماند فاجعه است که در نقش مازادی تهدیدکننده هم خود فاجعه را گوشزد میکند و هم نظم نمادینِ سست و لرزانی را که هر لحظه در حال فروریختن است». در عکسهای صمد قربانزاده پارهای از نشانههای وقوع آخرالزمان از دیدگاه کلام خدا تصویرسازی شده است. دود سیاهی که در آسمان عکسهای او دیده میشود همان «دخان مبین» است که در آستانه رستاخیز بر اثر انفجاری سهمگین فضا را فراخواهد گرفت. همچنین تصویر آدمهایی حیران از اتفاق مهیبی که در اطرافشان رخ داده است و نگران و بیهدف به نقطهای خیره شدهاند. در عکس دیگری کودکی تنها و فراموششده در میان کپههای آتش در مکانی غریب سرگردان است. در جهان عکسهای قربانزاده، نوعی معرفت شاعرانه در سَریان است. انگار خودِ حقیقت، عکاس را برای نمایش حضورش انتخاب کرده و آنچه را برای ابراز وجودش نیاز داشته، در عکسهای او به ظهور رسانده است. اما انسان به امید زنده است. در عکسی که آدمها از شکافی به بیرون از کادر تصویر نگاه میکنند یا عکسی که چند نفر رو به آسمان دارند، بعید است کورسوی امیدی در دلشان روشن نباشد برای ادامه حیات و بهبود شرایط پیشآمده، یا در عکسی که کودکی بادکنکی در دست دارد و خیره به بیننده، انگار به ادامه بازیاش امید دارد؛ در میان خرابهها و انفجارهای هولناک هنوز بادکنک او نترکیده است. در قرآن آمده است: «در آن روز (قیامت) همه چیز پس از ویرانی نو میشود و انسان با شرایط تازه در عالمی نو گام مینهد. عالمی که همه چیزش با این عالم متفاوت است». ارسال به دوستان
جنایت به روش سعودی از نگاه طراحان هنرمند ایرانی
هنرمندان کشورمان به واسطه نگاهی متعهدانه و روحی سرشار از انسانیت نسبت به فجایع دولت سعودی در برخورد با حجاج کشورهای مختلف و مسافران ایرانی خانه خدا واکنش نشان دادند. در این میان هنرمندان تجسمی و طراحان و کاریکاتوریستهای هنرمند انقلابی، آثاری در محکومیت جنایت آلسعود خلق کردند که نمونههایی از این کاریکاتور و طرحها منتشر میشود. طرحهایی که یادآور شعری است که محمدتقی عزیزیان، شاعر جوان در واکنش به جنایات آل سعود سرود: «مطمئن باش که از دست شما میگیرند/ قبله را شیعه به تدبیر سلیمانیها». ارسال به دوستان
اخبار
واکنش هنرمندان تجسمی در محکومیت دولت آلسعود ارسال به دوستان
رویدادها
عوامل فیلم محمدرسولالله(ص) در همدان تجلیل شدند ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|