|
نگاهی به آثار جشنواره سی و چهارم تئاتر فجر
در پی دستی از آن خود
مرتضی اسماعیلدوست: جشنواره تئاتر فجر به روز پایانی رسید و رویه ابتدایی خود را مبنی بر تاخیر در اجرای نمایشها تا پایان حفظ کرد. انگار مفهوم زمان در برنامهریزی برگزارکنندگان جشنواره هیچ جایگاهی نداشت و مدیریت منسجمی برای پیگیری اتلاف وقت مخاطبان و تذکر به عوامل هماهنگ کننده سالن یا گروه اجرایی بابت بیتوجهی در اجرای منظم برنامهها دیده نشد. ارسال به دوستان
نگاهی به نمایش «شرم و دغدغه» به نویسندگی و کارگردانی سیدجواد اشکذری
به زبان صحنه
در تئاتر و سینما استفاده از حوادث و سوژههای مستند بسیار رایج و نشانگر ابتکار ذهنی نویسنده است و به طور همزمان مسؤولیت انسانی او را هم نشان میدهد. به گزارش هنرآنلاین، این رویکرد و اقدام هنرمندانه شرایط و الزاماتی را طلب میکند که تعریف مستندگونگی تئاتری یا سینمایی را «تعریفی خاص» جلوه میدهد؛ این به آن دلیل است که اساسا این دو مدیوم هنری نوع کارکردها و کاربردها و الزامات هنری و مدیومی خود را نیز در چگونگی نشان دادن موضوع، حوادث و موقعیتهای مستند دخالت میدهند اگرنه روایت یا نشان دادن چیزی که اتفاق افتاده برای تئاتر و سینما وجاهت زیباییشناختی هنری ندارد و روزنامهها و دیگر رسانهها چنین موضوعاتی را به شکل مطلوب خود مینویسند و به توصیف درمیآورند. در نمایش «شرم و دغدغه» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی سیدجواد اشکذری که روز هفتم بهمنماه در سالن مولوی اجرا شد، نویسنده یا همان کارگردان، موضوعش را براساس یک رویداد مستند و واقعی انتخاب کرده و در قالب یک متن اجرایی برای نمایشدهی روی صحنه طراحی کرده است. در اجرای این نمایش، اولین چیزی که جلب توجه میکند طراحی نمایشی و شسته و رفته صحنه است که ثابت میکند کارگردان همه تأکیداتش را به انعکاسدهی موضوع اختصاص داده و از دکور و شلوغی زیاد اجتناب ورزیده است. در این صحنه نسبتا خلوت فقط یک میز هست که قابلیت تقسیم به میزهای کوچکتری را دارد؛ در نتیجه، انعطاف لازم برای کاربردی و کارکردی شدن طرح نمایشی اجرا و ضمنا فضای لازم برای بازی و مانور بازیگران فراهم شده است. اما انعکاسدهی تصاویر «ویدئو پروجکشن» روی سطح افقی میز، آن را به شکل یک تلویزیون روشن، واژگون و روبه سقف سالن درآورده است. به همین دلیل تصاویرش کاربری دراماتیک ندارند و عملا چیزهایی را از محتوای نمایش کم و حذف کرده است. محتوای نمایش «شرم و دغدغه» صرفا «گزارهای» کردن حادثه و اطلاعرسانی به زبان صحنه است و سیدجواد اشکذری به شروط الزامی که قبلا به آن اشاره شد، توجه نکرده است؛ یعنی اجرای مورد نظر تحلیلی یا تأویلی نیست. در نمایش برای کشتن تعدادی از افراد خانواده توسط یکی از پسران، علتهای قانعکننده و باورپذیری ارائه نشده و تماشاگر فقط از واقعه و فاجعه با خبر میشود اما واقعیت آن است که سیدجواد اشکذری در زمینه دیالوگنویسی و طراحی بیرونی موضوع تاحدی موفق است: «یه دردهایی هست که همیشه رو دلت سنگینی میکنه، این دردها را نمیشه به هیچکس گفت»، «میخوام این قدر بخوابم که وقتی بیدار شم، ببینم همه چیز تغییر کرده»، «میخوام تا آخر عمرم منتظر بمونم»، «حالا میفهمم فاصله خوشبختی و بدبختی چه قدر کمه»، «اگه تو کمی شرم داشتی، من این قدر دغدغه نداشتم»، «دوری و دوستی، دوری و دشمنی» و... در نمایش «شرم و دغدغه» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی سیدجواد اشکذری موضوع با بیان یک راوی گزارشگر فصلبندی و بخشبندی شده و این نکته اجرا را آسانتر کرده و جلوههای نمایشی صحنه عملا موجز و طراحیشده از کار درآمدهاند. اشکذری در رابطه با اجرا و مخصوصا در طراحی صحنه و میزانسندهی بازیگران موفق است. بازیگران هم بازیهای خوبی ارائه میدهند. فقط یک ضعف اساسی در اجرا برجسته شده است؛ بازیگران بسیار آهسته حرف میزنند و بزرگی سالن و فاصله خود با تماشاگران را در عمل از یاد میبرند؛ در نتیجه، اکثر تماشاگران دیالوگها را خوب نمیشنوند و کاملا درنمییابند و نمایش برایشان گنگ و بیسرانجام به نظر میرسد. برای رفع این عارضه باید سالن کوچکتری انتخاب میشد یا بازیگران از قواعدی که در تئاتر برای این کار وجود دارد استفاده میکردند؛ در نمایش، اگر منظور از آهسته حرف زدن ذهنیت و ترفندی صرفا صوری، ظاهری و رفتاری نباشد، حتما باید تماشاگر آنچه را که بر زبان بازیگران جاری میشود بشنود، زیرا جزو دراماتورژی اجراست. سیدجواد اشکذری در انتخاب متن و موضوع، رویکردی هنرمندانه داشته است اما متن به دلیل تحلیلی نشدنش ضعفهایی دارد. در عوض، اجرای نمایش در رابطه با میزانسندهی، کارگردانی و طراحی نسبتا خوب و قابل تأمل و حتی در جاهایی که بازیگران با هم حرف میزنند ولی رو به سوی دیگری دارند، تأویلآمیز هم است. بازی بازیگران زیباست و متناسب با اقتضائات اجرا، مقبولیت نمایشی پیدا کرده و کاربری نورها، نور موضعی و نیز همراهی موسیقی با اجرا، جملگی حسابشده و هماهنگ از کار درآمده است. ارسال به دوستان
نمایش چهرهای از آلسعود در کتاب «خائنالحرمین»
کتاب «خائنالحرمین» به بررسی علل و عوامل فاجعه منا و دیدگاه اندیشمندان شیعه و اهل سنت در این رابطه پرداخته است. به گزارش فارس، کتاب «خائنالحرمین» با واکاوی تحلیلی پیشینه اندیشه و عملکرد آلسعود اثر حجتالاسلام حبیب عباسی به بازار کتاب عرضه شد. این کتاب اولین اثر علمی پس از فاجعه منا است که به بررسی علل و عوامل و دیدگاه اندیشمندان شیعه و اهل سنت در این رابطه پرداخته است. کتاب «خائنالحرمین» با هدف به تصویر کشیدن چهره واقعی آلسعود به رشته تحریر در آمده است، زیرا با اندک تأملی در اوضاع و احوال کنونی دنیای اسلام و حوادث کشورهای اسلامی، به روشنی مشخص است که یکی از مصیبتهای اصلی دوران ما، وجود فرقهای غارتگر، ویرانگر و انسانکش به نام «وهابیت» است، گروهی که خون، مال و ناموس مسلمانان را مباح کرده و بیهیچ ترس و واهمهای خون انسانها و مسلمانان جهان را بر زمین میریزند. کتاب «خائنالحرمین» دارای 8 بخش است که بخش اول آن به طرح گزیدهای از تاریخ وهابیت پرداخته است که در آن، به صورت خلاصه به تاریخ وهابیت از زمان ابن تیمیه حرانی بنیانگذار فکری این فرقه تا محمد بن عبدالوهاب به عنوان مؤسس جریان نوین تکفیری و همچنین تاریخ حکومت آلسعود پرداخته است. نقش استعمار در شکلگیری و قدرت یافتن وهابیت در بخش دوم بیان شده که اسناد مهمی از کتابهای غربی و وهابی درباره پیوند محکم و حمایت همهجانبه استعمار از تأسیس و استمرار این فرقه ارائه شده است. در بخش سوم با بررسی اسناد و منابع معتبر، آن روی چهره پلید این گروه بررسی و فساد در وهابیت، دوری پیروانش از موازین عقلی و شرعی در موارد متعدد و اشخاص گوناگون و نهادینه شدن انواع فساد حتی در میان علمای این فرقه مطرح شده است. در بخش چهارم با نام ریشههای یهودی آلسعود به بررسی روابط محکم و عمیق رژیم جنایتکار صهیونیستی با وهابیت و آلسعود و همچنین بررسی نسب آلسعود نگاه شده که در نهایت در این بخش ثابت شده که نسب این خاندان به یهود میرسد. وهابیت، خوارج آخرالزمان عنوان بخش پنجم را به خود اختصاص داده است، در این بخش به بررسی روایات پیشگویی پیامبر اسلام(ص) درباره آشکار شدن شاخ شیطان از شهر نجد و تطبیق آن بر وهابیت و همچنین دیدگاه علمای بزرگ اهل سنت که وهابیها را خوارج دوران معرفی کردهاند، پرداخته شده است. در بخش ششم جنایات وهابیت در حجاز که برخی از آنها مهم یا کمتر بیان شده، به رشته تحریر در آمده است، وهابیت و لیاقت کلیدداری خانه خدا هم عنوان بخش هفتم است که در این قسمت با توجه به حوادث پیش آمده در حج در طول سالهای گذشته و بویژه حوادث سال 1394 شمسی همچون سقوط جرثقیل بر سر حجاج حاضر در مسجدالحرام و فاجعه منا، صلاحیت آلسعود برای کلیدداری این مکان مقدس، بررسی شده است. در بخش هشتم با توجه به اهمیت فاجعه منا و کشتار هزاران حاجی بیگناه و مظلوم از کشورهای گوناگون اسلامی و همچنین واکنشها و زوایای فراوان و پنهان این جنایت، به بررسی ویژه فاجعه منا پرداخته شده است. ارسال به دوستان
اخبار
سیمرغهای سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر به پرواز درآمدند ارسال به دوستان
رویدادها
«فداییان خمینی» به کتابفروشیها میآید ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|