|
وضعیت آثار داستانی معاصر پیرامون شخصیت امام علی(ع) در گفتوگو با فیروز زنوزیجلالی و ابراهیم حسنبیگی
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
گروه فرهنگ و هنر: شخصیتهایی که رتبه والای انسانی دارند و اساسا حتی در تراز مقایسه با دیگران قرار نمیگیرند، غیرقابل توصیفند. میشود ماهها، سالها و قرنها از آنان سخن گفت اما چگونه میشود آنان را توصیف کرد؟ امام علی علیهالسلام در روزگاری در 1400سال پیش زیستنش و اندیشهاش به پویایی همه حیات بشری و به گونهای است که تا امروز هر که به ادراک معرفتی از او رسیده، نتوانسته ساکت بنشیند. نه اینکه توانسته باشد توصیفش کند، نه! اما نتوانسته از آنکه در همه تاریخ بشر بینظیر است، ننویسد. نتوانسته و از علی(ع) که انسان کامل همه روزگاران است، نوشته است. در میان همه گفتوگوهای کمنظیر سریال به یادماندنی «امام علی(ع)» که داوود میرباقری به تصویر کشیده، کلامی پردرد در گفتوگوی میان مالک اشتر و عمار یاسر هست، آنجا که مالک، رنجور از بیوفایی مردمان عصر امیرالمومنین(ع) به عمار میگوید: «ای کاش قادر بودم علی(ع) را به روزگاری ببرم که مردمش قدر هم چون او را میدانستند.» و چه پاسخ عالمانهای است از عمار که: «میرود مالک، میرود.» علی علیهالسلام آمده است و روزگاری نیست که با علی همدوره نبوده باشد. نویسندگان و گویندگان هر عصری، آنجا که میخواهند حق بنویسند و حق بگویند، نمیتوانند از شخصیت امام علی(ع) نامی نیاورند. مسیحی و مسلمان، شیعه و اهل سنت هم فرق نمیکند. آنجا که از حق مینویسند، علی هم هست و آنجا که علی است، حق است. مرحوم شریعتی در جایی میگوید: امام علی را باید از دولاشاپلی پرسید که 12 سال است شب و روز درباره او میاندیشد و نهجالبلاغهاش را به زبان خود تدوین کرده و افکار، حالات، زندگی، رنجها، دردها و گرفتاریهایش را در این کوفه پلید پردشمن پست میداند و میداند که این «خونریز خشمگین صحنه پیکار» چه شد که «سوخته خاموش خلوت محراب» شد؟ این شیر خدا در این نخلستان خاموش چرا تنها مینالد؟ چرا سر در حلقوم چاه برده است؟ و سوالهایی که از این شخصیت ناشناخته، هنوز در اذهان وجود دارد. در این میان رمان و داستان، شاید کمتر به این حوزه پرداختهاند. البته تصویرسازیها و نوشتن قصههایی از دل 1400سال پیش کار آسانی نیست، تولید اثری که علی در تمام روح آن جریان داشته باشد. در سالهای اخیر اما این اتفاق افتاده است و نویسندگانی هرچند انگشتشمار با تدوین و تهیه رمانهایی که علی(ع)، شخصیت محوری آن و روح حاکم بر آن است، از وجوه والای حضرت علی بهره بردهاند. گفتارهایی از فیروز زنوزیجلالی، نویسنده رمان «برج 110» که در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی شد و ابراهیم حسنبیگی، نویسنده رمان قدیس را درباره آثارشان و وضعیت فعلی فضای ادبیات داستانی در زیر میخوانیم. ارسال به دوستان
اخبار
اعلام ویژهبرنامههای شبهای قدر تلویزیون ارسال به دوستان
قله انسانیت در «برج110»
فیروز زنوزیجلالی: از مدتها پیش این دغدغه را درباره موضوعات دینی داشتم و به دنبال فرصتی برای نگارش رمانی در این باره بودم و از آنجا که سوژهها را با حساسیت بالایی انتخاب میکنم، به دنبال زاویه متفاوتی برای نگارش اثرم بودم. به نظرم پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ظرفیت ادبیات دینی اضافه شد، منتها این ادبیات خیلی به تکرار رسید و در این آثار نویسندگان به مواردی پرداختند که مخاطب از آن آگاه بوده و به مسیر تازهای برای تفکر مخاطب منتهی میشود. البته بخشی از آثار ارزشهایی هم دارند اما برخی تبدیل به نوحهخوانی ادبی میشوند! براین اساس به دنبال نگارش کاری متفاوت بودم و با سختگیریهایی که در آثارم دارم، به دنبال نگارش اثری ارزشمند و متمایز رفتم و به دلیل ارادتی که به امام علی(ع) داشتم، سعی کردم به سمت داستانی بروم که برای مخاطب مفید باشد تا اینکه طرح نگارش رمان «برج 110» را ریختم. این رمان حجیم که در حدود 4 سال طول کشید، سعی دارد از طریق جهانی تخیلی به واقعهای بپردازد که در نهایت منجر به تحولی در شخصیت میشود. این رمان تجربهای محض است که نامی از این امام بزرگوار در آن آورده نمیشود اما روح و نگاه ایشان در اثر جاری است و من سعی کردم شخصیت این امام را طی نمادهایی سمبلیک نمایان کنم. برآیند کلی این رمان به امام علی(ع) میپردازد و مخاطب این امام را در فرآیندی که طی کردم، احساس میکند. جهان این رمان چند لایه است و میتوان به وجوه مختلف آن اشاره کرد. جامعه بشری در رمان «برج 110» منعکس شده و در پایان اثر شخصیت به برجی میرسد که نقطه تکامل وی خواهد بود. در طبقات مختلف برجها انسانها زندگی میکنند و در هر طبقه یک گروه از آدمیان با ویژگیهای زمینی زندگی میکنند. یکسری دنبال علم هستند و برخی به دنبال زر و زور و این انسانهای مختلف از طریق 7 طبقه به نقطههای مختلف تقسیم میشوند و انسانهایی با رفتارهای مختلف از سلاطین تا کاسبان در این برج زندگی میکنند؛ برجی که نماد بشریت است و جهانی کوچک شده از جهان ما است که در نهایت به طبقه مرموز 110 میرسیم که بالاترین نقطه رسیدن است. اتفاقات مختلف این برج در نهایت به حضرت علی(ع) منتهی میشود که ما به شکلی ظریف آن را نمایان میکنیم. من از طریق این داستان سمبلیک به دنبال بیان نگاهی مبتنی بر دین بودم و به دلیل حساسیتهایی که نسبت به انتخاب سوژهها و نوع پرداخت داستانهایم دارم، در رمان «برج 110» به دنبال زاویه متفاوتی رفتم، چرا که به نظرم یکی از معضلات ادبیات ما انتخاب موضوعات تکراری است و در سینما هم چنین سوژههای تکراری وجود دارد که یک ایدهای پس از اقبال عمومی بارها تکرار میشود و این تکرارها مخاطب را پس میزند. در رمان هم این اتفاق رخ داده و باید برای دور شدن از این فضا به دنبال جهان متفاوتی در پردازش بود من هم تلاش خودم را در این رمان به کار بردم تا این اثر متفاوت از کارهای دیگر درآید. من سالها چنین ایدهای را در ذهن خود پرورش دادم و بعد از سالها درگیر شدن با موضوع این رمان را منتشر کردم؛ انتخاب تخیلی برای همراهی مخاطب امروزی با موضوعی دینی بود و البته انتخاب نام رمان خودش یک پارادوکس است که برج به عنوان فضایی مدرن و امروزی در کنار عدد «110» که ابجد نام حضرت علی(ع) است، قرار میگیرد. از این نظر جهان امروزی خود را متصل به جهان دینی حضرت علی(ع) میکنیم. از طرفی «برج 110»، رمانی چند وجهی است و نوع مواجهه مخاطب با این رمان از جنبههای مختلف میتواند باشد و یک مخاطب از جنبه سرگرمی و دیگری از جانب اندیشه به این رمان توجه کند. ما تعدد ماجراها در این رمان داریم و کشمکشهای شخصیتها در این رمان میتواند به جذب مخاطب کمک کند. من نگارش این رمان را به دلیل ارادتی که به حضرت علی(ع) داشتم، نوشتم و زبانم قاصر از بیان وجوه مختلف این شخصیت گرامی است. یا علی گفتن از زمانی که خودم را شناختم، تکیه کلامم و نوشتن درباره ایشان دغدغهام بوده است. من سالها درباره ادبیات دینی مطالعه داشتم و همیشه نگران تکراری شدن ادبیات مذهبی بودم و همیشه در فکر این بودم که چگونه میتوان از وجهی متمایز به نگارش داستان در این باره پرداخت. من با رمان «برج 110» به جامعه بشری از طریق حضرت علی(ع) پرداختم و ایشان را در قله انسانیت دیدم و این برج مقایسهای است میان انسان تکامل یافته و انسانهایی که در تلاش برای تکامل هستند که در نهایت به طبقه 110 برسند که همان رسیدن به حضرت علی(ع) است. ارسال به دوستان
نهجالبلاغه بهترین منبع برای «قدیس»
ابراهیم حسنبیگی: من پیش از نگارش رمان «قدیس» درباره امام علی(ع)، رمان «محمد(ص)» را نوشته بودم و همیشه دغدغه نگارش آثار دینی را داشته ام، از این جهت حتی در آثاری که برای کودک و نوجوان هم که نوشتهام، وجه مذهبی وجود دارد. درباره رمان «قدیس» هم فکر کردم که جای شخصیت بزرگواری مانند امام علی(ع) در ادبیات داستانی ما خالی است و کمتر کار شده است و از این جهت تلاش کردم در این رمان به بخشی از وجوه این حضرت بپردازم. در رمان «قدیس» بیشتر به وجه حکومتی ایشان پرداختم و با توجه به اینکه در این باره کمتر کار شده است، سعی کردم به بخشی از شرایط پیچیده حکومت ایشان بپردازم و شیوهای که آن حضرت در حکومتداری در پیش گرفتند. آنچه مهم است دوران حکومت حضرت علی(ع) همراه با بروز انواع توطئهها، فتنهها و بروز مواردی از نفاق خواص و ضدانقلاب بوده است که مهمترین دوران بروز اینگونه افراد بود. در این باره مناسب دیدم تا دیدگاههای آن حضرت را درباره مسائل پیرامون در کتاب خود بیاورم، چرا که به نظرم آن دوران 5 ساله شرایط عجیبی رخ داد که در تاریخ اسلام کمتر نظیر آن رخ داده است، دورانی که نزدیکترین افراد به پیامبر(ص) در مقابل امام علی(ع) که خلیفه برگزیده خودشان بود، ایستادند و ایشان را به چالش کشیدند. اینها میتوانست از دل تاریخ دربیاید و در دل رمان برجسته شود و رمان «قدیس» هم همین هدف را دنبال کرده است تا تفکر و اقتدار حضرت علی(ع) درباره مسائل سیاسی و اجتماعی بخوبی نشان داده شود. منبع اصلی نگارش این رمان هم براساس کتاب «نهجالبلاغه» بوده است و البته کتابها و منابع بسیاری مانند کتاب «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» نوشته جورج جرداق و مجموعهای 10 جلدی درباره امام علی(ع) نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود را مورد مطالعه قرار دادم اما مهمترین و بهترین منبع موجود را «نهجالبلاغه» یافتم که براساس افکار و اندیشههای امام علی(ع) بوده که متاسفانه همچنان نزد مردم مهجور مانده و کمتر کسی سراغ این کتاب رفته است. در رمان «قدیس» سعی کردم به بخشی از وجوه والای امام علی(ع) بپردازم اما شخصیت اصلی و راوی داستان یک کشیش مسیحی روس است و داستان هم اغلب در مسکو و لبنان اتفاق میافتد. این داستان در قالب تخیل میگذرد و در بستر آن رجوعی هم به تاریخ اسلام و دوران حکومت امام علی(ع) خواهد شد. ارسال به دوستان
در بزرگداشت پدر شعر انقلاب عنوان شد
رونمایی از دیوان و آلبوم سرودهای حمید سبزواری
رئیس سازمان بسیج مستضعفین از رونمایی از ۱۶۰ قطعه سرود و مجموعه تمام اشعار مرحوم حمید سبزواری در روز شعر و ادب فارسی خبر داد. به گزارش مهر، سازمان بسیج هنرمندان با همکاری حوزه هنری، سهشنبهشب در مراسمی با عنوان «همپای جلودار» و با حضور جمع کثیری از شعرای کشور به تجلیل از مقام ادبی حمید سبزواری پرداخت. در این نشست که در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، غلامرضا منتظری، رئیس سازمان بسیج هنرمندان کشور در سخنانی عنوان داشت: هر از گاهی در آسمان ادب ایران ستارهای میدرخشد که چراغ راه همگان میشود و آنگاه که این چراغ به خموشی مینشیند، آثار و میراثش برای ما و در سکوتش به سادگی سخن میگوید که چه باید بود و چطور باید رفت. در این نشست، حسین اسرافیلی، شاعر پیشکسوت در سخنانی عنوان کرد: در اوایل انقلاب اسلامی عزیزانی مانند مرحوم حمید و مشفق و اوستا باشعرشان با قرآن و انقلاب و امام تجدید بیعت کردند و این برای ما شاعران که در آن زمان جوانتر بودیم پناهگاهی شد تا بتوانیم در کنارش دنبالهرو آنها باشیم. در واقع وجودشان سنگ محکی بود که ما راهمان را گم نکنیم. در ادامه این مراسم سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین نیز در سخنانی عنوان کرد: مرحوم سبزواری قدم به قدم و لحظه به لحظه انقلاب اسلامی را سرود و ما امیدواریم راه او در ادامه توسط شعرای جوان ادامه پیدا کند تا به مقصد نهایی که دیار قدس است برسیم. وی افزود: مسیری که استاد سبزواری در پی حرکت در آن بود، مسیری است آرمانی و وی برای طی طریق در آن سختیهای زیادی کشید و خطرات بسیاری را به جان خرید. به باور من بهترین نکته در وصف ایشان همان چیزی است که رهبر انقلاب اسلامی از آن با عنوان ثبات قلم یاد کردهاند. نقدی در ادامه با اشاره به تصمیم سازمان بسیج هنرمندان برای انتشار آثار مرحوم سبزواری گفت: آلبومهایی از سرودهای وی که از سازمان صداوسیما پخش شده است در قالب ۱۶۰ قطعه جمعآوری شده و دیوان اشعار وی نیز در حال گردآوری است. تلاش ما این است که در روز ۲۶ شهریور و مصادف با روز شعر و ادب فارسی از این مجموعهها رونمایی کنیم. محمد گلریز دیگر سخنران حاضر در این نشست در سخنانی پیش از اجرای قطعهای موسیقایی اظهار داشت: از مرحوم سبزواری باید با عنوان شهید یاد کرد. شعرهای او به نوعی راوی تاریخ انقلاب اسلامی است و به باور من باید آنها و سرگذشت سرایش آنها را در قالب فیلم و کلیپ ساخت. هر یک از شعرهای او یک داستان بزرگ از انقلاب اسلامی ماست و جا دارد سالها برای ارائه آن به قالبهای دیگر تلاش شود. در این مراسم سازمان بسیج هنرمندان از خانواده و همسر مرحوم سبزواری با اهدای هدایایی تجلیل کرد. ارسال به دوستان
رویدادها
میلاد عرفانپور: ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|