|
گزارش «وطنامروز» از بانوان نهاوندی که با تولید ماسک و چادر نمودی از اقدام جهادی در روزهای سخت کرونایی شدهاند
داستان زنان عرصه جهاد
نازنین اکبرنیا: با اینکه شیوع کرونا موجب تعطیلی برنامهها و فعالیتهای زیادی شده است اما بچههای جهادگر دست از کار نکشیدهاند و برنامههای جهادی در نقاط مختلف کشور به شکلهای گوناگون در حال انجام است. در شهرستان نهاوند (استان همدان) هم زنانی که از دوران دفاع مقدس پای ثابت کارهای جهادی بودند، از نخستین روزهای شیوع کرونا دست به کار شدند و با تشکیل چندین کارگاه تولید ماسک، تلاش کردند برای مقابله با این بیماری قدم بردارند؛ تا جایی که برنامههای فعالیت این گروه جهادی به گوش مقام معظم رهبری هم رسید و ایشان در سخنان خود از زنان جهادگر نهاوند قدردانی کردند.
حالا اما برنامههای این گروه رنگ و بوی دیگری گرفته و زنان جهادگر در جبهه توسعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب مشغول فعالیت شدهاند. امامزاده محمد و علی(ع) این شهر که یکی از پایگاه اصلی فعالیتهای جهادی بانوان نهاوندی است، این روزها به کارگاه دوخت چادر تبدیل شده و از دخترهای دبیرستانی گرفته تا بانوان کارمند و خانهدار و حتی زنانی که سن و سالی از آنها گذشته در این کارگاه مشغول کارند.
در کنار کارگاه دوخت چادر، نمایشگاه مقنعه، روسری، ساق دست و دیگر لوازم حجاب نیز برپا شده و در غرفه کناری هم مواد غذایی و محصولات خانگی عرضه میشود. اجرای این برنامه علاوه بر تبلیغات در فضای مجازی و سطح شهر، با هماهنگی آموزشوپرورش از طریق شبکه شاد هم اطلاعرسانی شده و بانوان جهادگر در این کارگاه، حسابی سرشان شلوغ است.
«انسیه سیف» مسؤول بسیج جامعه زنان شهرستان نهاوند در گفتوگو با «وطن امروز»، از دغدغههای فرهنگی و جهادی بانوان شهرستان میگوید و اینکه از 4-3 سال پیش گروهی را با عنوان «ترنم دیدار» در فضای مجازی راهاندازی کردند که هر ماه با حضور در منزل ۲ خانواده شهید، ضمن سرکشی به آنان، فیلمهای جشنواره عمار را هم در کنارشان تماشا میکنند.
از همان روزهای اول شیوع کرونا بود که بانوان این گروه پای کار آمدند و 4 کارگاه برای تولید ماسک و گانهای پزشکی برپا کردند؛ در روزهای بعد هم قرارگاه بقیهالله(عج) به کمک این گروه جهادی آمد و تعداد کارگاهها بیشتر شد تا جایی که حالا حدود 70 نفر در این کارگاهها مشغول به کارند.
سیف میگوید: نخستین کارگاه ما در بقعه متبرکه امامزاده محمد و علی(ع) ایجاد شد تا اینکه گروه جهادی بقیهالله سپاه نهاوند هم پای کار آمد و تعداد کارگاهها را بیشتر کردیم. از آن به بعد آقایان برای ما، کش، نخ و پارچه برشخورده میآوردند و خانمها بعد از دوخت و اتو، ماسکها را برای استریل کردن به سپاه تحویل میدادند.
خبر فعالیت این بانوان جهادگر از طریق گروه ترنم دیدار و بچههایی که در اکران مردمی فیلمهای عمار همکاری میکردند، به بیت مقام معظم رهبری رسید و حضرت آقا در سخنانشان به مناسبت نیمه شعبان، ضمن قدردانی از ایثارگری اقشار مختلف در مقابله با شیوع کرونا، از بانوان بسیجی نهاوند یاد کرده و فرمودند: «در نهاوند عدهای از بانوان که در زمان دفاعمقدس نان میپختند و برای جبهه میفرستادند، برای مهار بیماری فعالشده و کمک میکنند». همین اشاره کافی بود تا فعالیت و برنامههای این گروه حال و هوای خاصی بگیرد. آنطور که اکرم حیدری- از بانوان جهادگر نهاوند که از سالهای دفاعمقدس در این حوزه فعال است- میگوید، حالا بخشهای دیگری در قالب جهادگران آموزش و جهادگران سلامت هم به این گروه اضافه شده و در کنار اعضای گروه ترنم دیدار برنامههای مختلفی را برگزار میکنند.
او توضیح میدهد: «گروه ترنم دیدار خانواده شهدا» زیرمجموعه اکران مردمی فیلمهای جشنواره عمار در نهاوند است؛ تا قبل از روزهای شیوع کرونا با خانوادههای شهدا قرار ملاقات میگذاشتیم و در این دیدارها هم خاطرات خانواده شهید را ثبت و ضبط میکردیم و هم اکران فیلم داشتیم. این دیدار با حضور جوانترها برگزار میشود و فضای خوبی است که هم خاطرات دوران دفاعمقدس را زنده میکنیم و هم بچههای کم سن و سال گروه با این فضا بیشتر آشنا میشوند.
حیدری میافزاید که با شیوع کرونا، اعضای گروه ترنم دیدار تلاش کردند به منویات حضرت آقا پاسخ مثبت بدهند. نظر گروه بر این شد که کارگاه تولید ماسک برپا کنند و مدتی که از فعالیت این گروه جهادی میگذشت، حضرت آقا در صحبتهایشان از این بانوان قدردانی کردند.
او میگوید: بعد از آن ما درخواست دادیم که از نزدیک با حضرت آقا دیداری داشته باشیم و از اینکه ایشان به عنوان یکی از شهرهای نمونه از بانوان جهادگر نهاوندی یاد کردند تشکر کنیم؛ با توجه به شرایط فعلی هنوز درخواست ما محقق نشده ولی قطعا یکی از بزرگترین آرزوهای بانوان جهادگر نهاوند این است که از نزدیک حضرت آقا را زیارت کنند.
مسؤول بسیج جامعه زنان شهرستان نهاوند هم در این باره میگوید: به محض اینکه صحبتهای آقا پخش شد، مثل زمان جنگ شده بود، ما در گروه دخترخانمهای 15- 14 ساله داریم تا خانمهای بالای 70 سال؛ همه گریه میکردند. ایشان عنایت داشتند و از خانمهای نهاوندی یاد کردند و همین برایمان کافی بود.
سیف میگوید: بعد از آن حسابی سرمان شلوغ شد، همه روزشماری میکردند که نوبتشان بشود و به کارگاه بیایند و در این میان بچههای نوجوان اشتیاق زیادی داشتند. یکی از کارگاهها در روستا فعال است، اهالی روستا به اندازهای حال دلشان خوب بود که حاضر بودند شبانهروزی کار کنند و کارگاه تعطیل نشود.
حالا اما با اینکه مدتی است تولید ماسک در کارگاههای بانوان جهادگر نهاوند متوقف شده، فعالیتهای جهادی آنها در بخشهای دیگر ادامه دارد. این روزها زنان نهاوندی در قالب طرحی با عنوان «چادر اولیها» در پایگاه مقاومت شاهد امامزاده محمد و علی(ع) مشغول دوخت چادر هستند.
کارگاه دوخت چادر همزمان با هفته عفاف و حجاب آغاز به کار کرده و چادر ایرانی را با کمترین قیمت تولید میکند. سیف میگوید: با اینکه دوخت ماسک در کارگاههای جهادی متوقف شده اما نمیخواستیم که جهاد تعطیل شود، از اینرو به این فکر افتادیم برای چادر اولیها دوخت رایگان داشته باشیم تا با این کار روحیه جهادی بچهها هم حفظ شود. برای همین با بچههای حوزه علمیه و خواهران طلبه قرار گذاشتیم تا با حذف واسطههای بازار، چادر با کمترین قیمت به دست مصرفکننده برسد و حالا هر چادر مشکی را با قیمت 160 هزار تومان و دوخت رایگان ارائه میکنیم.
او در توضیح اینکه چه هدفی از اجرای این برنامه داشتند، خاطرنشان میکند: در شرایط فعلی که دشمن با استفاده از فضای مجازی قصد بیهویت کردن جوانان و نوجوانان ما را دارد، چارهای نداشتیم جز اینکه مهندسی معکوس انجام دهیم. سال گذشته در هفته عفاف و حجاب مسابقه کتابخوانی «خاطرات سفیر» را که مقام معظم رهبری برای مطالعه آن تأکید ویژه دارند، در سطح شهرستان برگزار کردیم و حدود یکهزار جلد از این کتاب در سطح شهر توزیع شد؛ امسال اما به دلیل شیوع کرونا قادر به برگزاری برنامههای اینچنینی نیستیم، برای همین پویشهای مختلفی برای حجاب و عفاف در نظر گرفتیم.
ارسال به دوستان
پادشاه عربستان به دلیل التهاب کیسه صفرا به بیمارستان ملک فیصل ریاض منتقل شد
بیمارستان سعودی
گروه بینالملل: بیمارستان رفتن و عمل جراحی شاه عربستان خبر تازهای نیست. در 5 سال و چند ماهی که از پادشاهی «بیمار سعودی» میگذرد، او حتی یک روز را هم بدون مراقبتهای شدید پزشکی سر نکرده است. یک سخنرانی از او را هم در این چند سال نمیتوان یافت که سرپا ایستاده باشد یا اینکه بتواند چند جمله بدون مشکل را پشت سر هم بگوید. اینها به کنار اما این را همه دنیا میدانند که در این سالها محمد بنسلمان شاه واقعی بوده و پدر بیمارش تنها عروسک خیمهشببازیهای او است. عکسهای «شرفیابی» پسران خاشقجی، روزنامهنگار سلاخی شده با دستور محمد بنسلمان به حضور ملک سلمان برای دلجویی خود به تنهایی گویای همه داستان است که شاه بیمار سعودی، انگار از هیچ چیز خبر ندارد و موضوع برایش بیشتر از یک دیدار ساده نبود. چهره عربستان در چند سال گذشته از یک حکومت به ظاهر محاسبهگر که میراث چند شاه قبل از ملک سلمان بود به چهرهای شرور و سرکش در منطقه و دنیا تبدیل شده است. در خاورمیانه از عراق تا یمن و سوریه میتوان رد پای دلارهای نفتی سعودی را در تنشهای منطقه یافت. شاه بیمار سعودی دیروز به بیمارستان رفت و سفر نخستوزیر عراق به این کشور هم به همین بهانه لغو شد. این «بهانه» به ظاهر ساده برای پسر جاهطلب شاه سعودی مقدمهای است برای کنار زدن پدرش از حکومت و آغاز پادشاهی رسمی.
روز گذشته در پی انتشار خبر مربوط به انتقال پادشاه سعودی به بیمارستان جهت انجام آزمایشات پزشکی، بار دیگر مسأله جانشینی ملکسلمان و چالشهای آینده عربستان سعودی به موضوع اصلی رسانههای منطقه بدل شد. با توجه به اهمیت سفر نخستوزیر عراق برای سعودیها و لغو سفر وی بر اثر بیماری پادشاه سعودی، به نظر میرسد مسأله انتقال ملک سلمان به بیمارستان فراتر از آزمایشات معمول است و احتمالا در روزهای آینده اخبار مهمی درباره آینده حکومت در عربستان شنیده خواهد شد.
به گزارش «وطن امروز»، سلمان بن عبدالعزیز آلسعود، پادشاه عربستان سعودی صبح دیروز در بیمارستان بستری شد. خبرگزاری رسمی عربستان (واس) با انتشار این خبر نوشت: دیوان پادشاهی عربستان با صدور بیانیهای اعلام کرد پادشاه عربستان برای انجام آزمایشات پزشکی به دلیل التهاب کیسه صفرا، به بیمارستان تخصصی ملک فیصل ریاض منتقل شد. در این بیانیه به جزئیات بیشتری اشاره نشده است. خبر انتقال پادشاه سعودی به بیمارستان برای انجام آزمایشات پزشکی در حالی مطرح میشود که پیش از این رسانهها از ابتلای بیش از یکصدنفر از اعضای خاندان سلطنتی به «کووید-19» خبر داده بودند. در همین رابطه خبرگزاری اسپوتنیک، آوریل امسال خبر داد شاهزاده «فیصل بن بندر بن عبدالعزیز آلسعود» برادرزاده «ملک سلمان» و فرماندار ریاض، به خاطر ابتلا به کرونا ویروس تحت مراقبتهای ویژه قرار دارد. این گزارش میافزاید، دهها تن دیگر از اعضای خانواده سلطنتی نیز به کرونا مبتلا شده بودند. در همین حال پزشکان یک بیمارستان ممتاز 500 تخت را برای درمان سایر اعضای خانواده سلطنتی و افراد نزدیک به آنها آماده کردهاند. نکته جالب توجه اینکه زمستان پارسال با اعلام خبر دستگیری برادر و برادرزاده ملک سلمان از سوی محمد بنسلمان شایعات پیرامون وخامت حال شاه سعودی و احتمال به قدرت رسیدن محمد بنسلمان، ولیعهد و پسر ملک سلمان قوت گرفت. سلمان بن عبدالعزیز پادشاه 85 ساله عربستان سعودی، پسر بیستوپنجم ملک عبدالعزیز (بنیانگذار پادشاهی سعودی) و هفتمین شاه پادشاهی سعودی است. وی از سال ۲۰۱۵ پس از مرگ ملک عبدالله به پادشاهی رسید.
* آمادگی بنسلمان برای پادشاهی
همزمان با انتشار بیانیه دیوان پادشاهی آلسعود درباره انتقال ملک سلمان به بیمارستان، باز هم نام محمد بنسلمان 35 ساله، ولیعهد و فرزند ملک سلمان به عنوان پادشاه آینده عربستان سعودی به عنوان گزینه صد درصدی و نهایی احراز این جایگاه مطرح شد. این در حالی است که طی 5 سال اخیر بویژه از زمان انتصاب وی به عنوان ولیعهد دربار سعودی عملا محمد بنسلمان همهکاره و شخص اول کشور در تصمیمات کلان بوده است. قدرتنمایی ولیعهد جوان در ساختار حاکمیت عربستان به حدی است که مقامات رسمی برخی کشورها مثل روسیه و آمریکا او را به عنوان پادشاه آینده عربستان پذیرفتهاند. ولیعهد جوان پیش از آنکه سال 2017 در یک فرآیند خلاف عرف ولیعهد عربستان شود، سال 2015 به عنوان وزیر دفاع آلسعود منصوب شد و در همان سال جنگ یمن را به راه انداخت؛ نبردی که آن را با سودای پیروزی و تبدیل شدن به یک قهرمان ملی آغاز کرد ولی اکنون مبدل به بزرگترین چالش امنیتی سعودیها شده است. علاوه بر این تصمیمات بنسلمان در سالهای اخیر درباره سیاست خارجی و رابطه با کشورهای منطقه منجر به بروز بحران در روابط خارجی عربستان با ایران، قطر، ترکیه و حتی امارات شده است. اضافه شدن موضوع قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی واشنگتنپست به پرونده اشتباهات بنسلمان نیز سبب شد از ولیعهد سعودی به عنوان یکی از خشنترین شخصیتهای سیاسی و خطرناکترین مقامهای سیاسی یک کشور یاد شود.
* لغو سفر نخستوزیر عراق و از دست رفتن شانس سعودیها
در پی انتشار خبر بیماری ملک سلمان، وزارت خارجه عربستان در خبری فوری از به تأخیر افتادن سفر نخستوزیر عراق به عربستان سعودی خبر داد و به نقل از وزیر خارجه این کشور نوشت زمان سفر نخستوزیر عراق به ریاض به پس از ترخیص ملک سلمان از بیمارستان موکول میشود. «خالد بنسلمان» معاون وزیر دفاع عربستان سعودی نیز دلیل به تأخیر افتادن این سفر را انتقال شاه سعودی به بیمارستان اعلام کرد و گفت رهبران ۲ کشور روی موکول کردن زمان این سفر به زمان ترخیص ملک سلمان از بیمارستان توافق کردند تا دیدار نخستوزیر عراق در سطح عالی و شایسته برگزار شود. مصطفی الکاظمی قرار بود دیروز در رأس هیأتی از وزرای کابینه خود به ریاض سفر کند. «علی عبدالامیر علاوی» وزیر دارایی عراق و رئیس شورای هماهنگی عراقی- سعودی از روز شنبه در عربستان سعودی به سر میبرند. الکاظمی در حالی ریاض را به عنوان نخستین مقصد سفر خارجی خود از زمان نخستوزیری انتخاب کرده بود که قرار است امروز با حضور در تهران با رئیسجمهور ایران دیدار کند. با توجه به اهمیت سفر الکاظمی برای سعودیها و وضعیت کنونی سیاست و حکومت در عربستان که عمده تصمیمات کلان تحت نظر ولیعهد اتخاذ میشود، به نظر میرسد انتقال ملک سلمان به بیمارستان صرفا مربوط به آزمایشات معمولی نیست. به عبارت دیگر در شرایط عادی و معمول ملک سلمان فرصت دیدار با نخستوزیر جدید عراق در این مقطع حساس را براحتی به تعویق نمیاندازد. بر این اساس انتظار شنیدن اخباری مبنی بر وخامت حال پادشاه سعودی در آینده نزدیک چندان دور از تصور نیست.
* بیانیه دفتر نخستوزیری عراق در پی تعویق سفر الکاظمی به ریاض
دفتر اطلاعرسانی نخستوزیر عراق هم دیروز با تایید خبر وخامت حال شاه سعودی، با صدور بیانیهای اعلام کرد سفر نخستوزیر عراق به ریاض به دلیل وخامت حال پادشاه عربستان به تاخیر افتاد. در بیانیه دفتر نخستوزیر آمده است: با همبستگی و تعامل برادرانه، خبر وخامت حال سلمان بنعبدالعزیز، پادشاه عربستان و بستری شدن وی برای انجام برخی معاینات پزشکی را دریافت کردیم. با وجود زمان از پیش تعیین شده برای سفر نخستوزیر به ریاض، قرار شد این سفر تا نزدیکترین زمان ممکن که مورد توافق ۲ طرف باشد، به تعویق بیفتد. در بیانیه دفتر اطلاعرسانی مصطفی الکاظمی همچنین آمده است نخستوزیر عراق در گفتوگویی تلفنی با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان برای پادشاه سعودی آرزوی سلامتی و تندرستی کرد.
* هشدار ائتلاف دولت قانون به الکاظمی
یکی از نکات مهم در ارتباط با لغو سفر الکاظمی به عربستان، انتقاد و هشدار گروههای سیاسی عراقی به وی پیش از عزیمت به ریاض بود. در همین رابطه صبح دیروز سخنگوی ائتلاف «دولت قانون» به نخستوزیر این کشور یادآوری کرد پرونده تروریستهای سعودی زندانی در عراق خط قرمز و غیرقابل سازش است. ائتلاف «دولت قانون» از نخستوزیر عراق خواست درباره پرونده خارج شدن عناصر سعودی شرکتکننده در حملات تروریستی در عراق سازش نکند. به نوشته پایگاه خبری المعلومه، «بهاء النوری» سخنگوی ائتلاف دولت قانون در گفتوگو با این رسانه عراقی گفت: نباید روابط ما با عربستان سعودی به حساب خون شهدا باشد، ضمن اینکه تروریستهای سعودی در صدها عملیات انتحاری علیه ملت عراق شرکت داشتند. وی افزود: ۸۰ درصد تروریستهای زندانی در زندان «الحوت» سعودی هستند و پرونده زندانیان سعودی، خط قرمز است و نمیتواند طی سفر نخستوزیر عراق به عربستان مورد مناقشه قرار گیرد. النوری در ادامه گفت: سفرهای خارجی «برهم صالح» رئیسجمهور و «محمد الحلبوسی» رئیس پارلمان عراق بویژه به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، دستاوردی برای عراق نداشته است.
***
[برنده صلح نوبل 2011: عربستان سعودی مسؤول تمام جنایات «ائتلاف» در یمن است]
«توکل کرمان»، فعال یمنی ضمن اشاره به نقش امارات و سعودی در نابودی یمن، تأکید کرد ریاض به صورت رسمی مسؤول تمام جنایات ائتلاف علیه مردم یمن است. «توکل کرمان» فعال یمنی و عضو حزب «التجمع الیمنی للإصلاح» معروف به «الاصلاح» این کشور، بار دیگر از نقش عربستان سعودی و امارات عربی متحده در نابودی یمن انتقاد کرد. کرمان که برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۱۱ است، در صفحه فیسبوک خود نوشت: «عربستان رسما و عملا، فرماندهی ائتلاف [علیه ملت یمن] را بر عهده دارد... جهان این را میداند و علنی است». خبرگزاری آناتولی به نقل از این فعال یمنی گزارش داد: «به تبع همین مسأله، سعودی مسؤولیت قانونی تمام جنایات ائتلاف را بر عهده دارد و فرقی ندارد که این کشور آن را مرتکب شده یا یکی از کشورهای عضو آن». وی ضمن حمله شدید به ابوظبی نیز گفت: «امارات هم در ائتلاف، گناهکار است، زیرا از یک طرف جنایات سعودی را پاک میکند و از طرف دیگر، مشوق آن است تا به جنایات خود ادامه دهد». کرمان با بیان اینکه این اقدامات امارات هیچ سودی ندارد، خاطرنشان کرد: «عربستان را مسؤول [ویرانی یمن] بدانید و آماده شوید که هزینه آن را بپردازد...». رسانههای فرانسوی جمعه گذشته خبر دادند دادگاه این کشور، تحقیقات درباره نقش «محمد بنزاید» ولیعهد ابوظبی در شکنجه زندانیان یمنی را آغاز کرده است؛ زندانیانی که در زندانهای تحت تسلط امارات در یمن بازداشت هستند. امارات از عناصر تروریستی حاضر در «شورای انتقالی جنوب» یمن که عناصر تجزیهطلب هستند، حمایت میکند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از مهمترین گزارههای مطرح شده در واکنش رسانههای جهان به قرارداد بزرگ ایران و چین گزارش می دهد
غرب جدید آسیا
گروه سیاسی: واکنش رسانههای جهان به قرارداد همکاری 25ساله ایران و چین را فارغ از ابعاد مختلفی که هرکدام مورد پردازش قرار دادند میتوان در یک نکته مشترک دانست و آن هم عقیم ماندن پروژه ترامپ در فشار حداکثری با نیت مهار ایران است.
به گزارش «وطن امروز»، قرارداد همکاری 25 ساله میان جمهوری اسلامی ایران و چین، در هفتههای گذشته تبدیل به یکی از مهمترین سوژههای مورد بحث در فضای رسانه و محافل سیاسی داخل و خارج از کشور شد؛ قراردادی که از یک سو نبود نسخه نهایی و مکتوب آن میدان را برای شایعات مختلف باز کرد و از سوی دیگر مشخص بودن راهبرد کلی آن خبر از آغاز یک حرکت جدید در فضای معادلات جهانی و ۲ قدرت ایران و چین داشت. شاید در اختصاریترین حالت ممکن این توافق را باید آغاز یک مانور قدرت شرقی در معادلات جهانی دانست که در میانمدت و بلندمدت باعث تضعیف جایگاه و عاملیت آمریکا در شرق و غرب آسیا خواهد شد.
در این میان رسانههای بینالمللی هم در واکنشهای مختلف به رسانهای شدن مقدمات این قرارداد، به بیان نتایج نهایی آن بر روند مناسبات منطقهای ایران، آینده سیاسی آمریکا در مواجهه با ایران و نقشی که این قرارداد بر قدرتمند شدن ایران و چین خواهد داشت پرداختند؛ واکنشهایی که شاهبیت تمام آنها را میتوان عقیم ماندن سیاست فشار حداکثری آمریکا و دولت ترامپ بر ایران دانست.
* ایرانی مقتدرتر برابر اسرائیل
تاثیر مستقیم قرارداد همکاری 25ساله ایران و چین بر وضعیت اقتصادی کشور و متعاقب آن تقویت سیاستهای منطقهای ایران از جمله مهمترین گزارههایی بود که رسانههای مختلف به آن پرداختند. در همین رابطه روزنامه رای الیوم با اشاره به گمانهزنیهای منتشر شده پیرامون قرارداد همکاری 25ساله میان ایران و چین نوشت: اگر بخواهیم به میزان اهمیت توافق راهبردی ایران و چین پی ببریم باید به واکنش خشمآلود عامیر یارشالوم، کارشناس نظامی اسرائیلی نسبت به آن توجه کنیم. او در واکنش به این توافق، آن را گامی در راه تشکیل خاورمیانهای جدید دانست که میتواند محاصره ایران توسط آمریکا را در هم بشکند. این روزنامه در ادامه گزارش خود با بیان نیاز روزانه چین به 10میلیون بشکه نفت نوشت: ایران میتواند 90 درصد این نیاز را تامین کند و سطح تولید خود را به همین منظور به بیش از 8 میلیون بشکه در روز برساند. این توافق، قویترین واکنش چین به خصومتهای آمریکا و جنگ تجاری آمریکایی که پکن را هدف قرار داده است هم محسوب میشود و از همه مهمتر پایداری ایران را از طریق نجات اقتصاد، توسعه صنایع نظامی و همکاریاش با ابرقدرتی همچون چین که تجارب زیادی در این زمینه دارد، تقویت میکند.
پیش از این، روزنامه صهیونیستی «اورشلیم پست» نیز در گزارشی تفصیلی با اشاره به تاثیرات بلندمدت این قرارداد بر مناسبات منطقهای ایران نوشته بود: توافق میان ایران و چین هنوز به امضا نرسیده اما کابینه باید این تحولات را با نگرانی عمیق پیگیری کند. هرگونه منابع جدیدی که به نیروهای مسلح ایران برسد میتواند علیه اسرائیل به کار گرفته شود و سرازیر شدن وسیع پول چین به بانکهای ایران، پروژههای زیرساختی و ارتباطاتی باعث خواهد شد تا ایران بیشتر برای گروههای وابسته به خود هزینه کند. این توافق به روابط نظامی نزدیکتر میان تهران و پکن منجر میشود که شامل رزمایشهای نظامی مشترک، تحقیقات و توسعه تسلیحات و به اشتراک گذاشتن اطلاعات است.
* احیای راه ابریشم
احیای راه ابریشم از دیگر کلیدواژههایی بود که رسانههای بینالمللی به عنوان یکی از نتایج قرارداد 25 ساله ایران و چین به آن اشاره کردند. پایگاه خبری فوربس در گزارشی نوشت: برای نخستینبار از زمان جنگ دوم جهانی، نقش رهبری آمریکا در سطح جهانی در حال کوچکتر شدن است. چندین روند طی سالهای اخیر در سطح بینالمللی به گونهای تغییر کرده است که به ضرر آمریکا و به سود چین بوده است. این پایگاه خبری در ادامه گزارش خود نوشت: با عقبنشینی آمریکا از سطح جهانی، موضع چین در نظام بینالمللی مسلطتر شد. توافق 25 ساله چین با ایران باعث تقویت جایگاه این کشور در غرب آسیا خواهد شد. شرکتهای چینی بزرگترین سرمایهگذاران در قاره آفریقا هستند و بیش از 140 میلیارد دلار نیز در آمریکای لاتین سرمایهگذاری کردهاند. چین همچنین در کل آسیا و اروپا سرمایهگذاری کرده و به دنبال احیای جاده ابریشم با نام جدید «یک کمربند- یک جاده» است. این کشور همچنین در زمینه زیرساختهای مهم مثل برق، جادهها، پلها، منابع طبیعی و بنادر سرمایهگذاریهای هنگفتی کرده است. این گزارش تأکید کرد به نظر میرسد آمریکا به حاشیه رانده شده و به این دلیل از منافع اقتصادی نیز بیبهره خواهد ماند.
چندی پیش اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک نیز با اشاره به این قرارداد نوشته بود: ایران در حال نهایی کردن توافق ۲۵ ساله با چین از جمله در حوزه تضمین فروش نفت و همکاریهای تجاری است. چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است. چین و ایران در حال نهایی کردن این توافق هستند و جزئیات دقیق آن در هر ۲ کشور به طور رسمی اعلام نشده است. برای پکن، این توافقنامه بخشی از ابتکار یک کمربند- یک جاده (جاده ابریشم جدید) شیجینپینگ، رئیسجمهور چین است. او با اجرای طرح جاده ابریشم جدید به دنبال پیوند دهها کشور آسیایی با اروپا و آفریقا در یک برنامه توسعه جهانی به سرپرستی پکن است. به همین خاطر باید این موافقتنامه را نوعی معامله برد- برد دانست. در ادامه این تحلیل با اشاره به نیاز متقابل ۲ کشور به انعقاد چنین قراردادی، آمده است: چین به نفت نیاز دارد و همین حالا هم بزرگترین مشتری نفت خام تهران است، از طرف دیگر، تهران باید با رکود عمیقی که بخشی از آن توسط تحریمهای مجدد آمریکا تحمیل شده دستوپنجه نرم کند. توافقنامه پیشنهادی بین تهران و پکن نشان از ناامیدی ایران از برجام و همچنین کاهش اهمیت آمریکا در غرب آسیا به عنوان منطقهای غنی از نفت دارد. هر وقت واشنگتن و متحدان اروپاییاش عقبنشینی کنند، همانطور که درباره ایران در زمان ترامپ رخ داد، پکن آماده است جای آنها را بگیرد. پایگاه میدل ایستآی از دیگر رسانههایی بود که در گزارش تحلیلی خود با اشاره به طرح بزرگ چین به نام «یک کمربند- یک جاده» و نقش فعال ایران در این زمینه به فواید اقتصادی و صندوق اعطای وام آن اشاره کرد.
* شکست پروژه فشار حداکثری ترامپ
در میان واکنش رسانهها و محافل بینالمللی به نتایج کوتاهمدت و بلندمدت قرارداد همکاری 25 ساله میان ایران و چین، یکی از ثابتترین خطهایی که پیگیری شد، شکست پروژه سیاسی ترامپ برای فشار حداکثری به ایران با خروج از برجام بود. در همین زمینه نیویورکتایمز در گزارشی تحلیلی، برنامه جامع ۲۵ ساله همکاریهای ایران و چین را اقدامی در جهت تضعیف برنامه ضدایرانی دولت ترامپ برای انزوای ایران دانست و در ادامه آورد برنامه همکاری با سرمایهگذاری چینیها میتواند ضمن جاری کردن خون تازه در رگهای اقتصاد ایران، موجب خشم آمریکا شود. بر اساس این برنامه همکاری، ایران و چین همکاری گسترده اقتصادی و امنیتی را ترسیم کردهاند که راه را برای میلیاردها دلار سرمایهگذاری چین در بخش انرژی و سایر بخشها باز میکند و میتواند تلاشهای دولت ترامپ برای منزوی کردن دولت ایران را تحت تأثیر قرار دهد. این توافق موجب سرمایهگذاریهای چین در امور مختلف اقتصادی از جمله حوزه بنادر و ارتباطات میشود. این روزنامه آمریکایی مشارکت میان ایران و چین را ضربه بزرگی به سیاست تهاجمی ترامپ بعد از خروج از برجام دانست.
والاستریتژورنال هم با توصیف قرارداد 25 ساله ایران و چین به ضرب شستی از سوی ایران و چین نوشت: این قرارداد فشار اقتصادی آمریکا بر هر دو کشور را کاهش خواهد داد؛ همچنین ایران را از انزوای اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا خارج خواهد کرد. نیویورکپست هم درباره برنامه جامع ۲۵ ساله همکاریهای ایران و چین با اشاره به مزایای اقتصادی بسیاری که برای تهران دارد، آن را ضربه بزرگی به تلاشهای دولت ترامپ در راستای انزوای ایران دانست و نوشت: ایران و چین هر دو این همکاری را به عنوان یک مشارکت راهبردی میدانند که نه تنها در گسترش منافع ۲ طرف، بلکه در رویارویی با ایالاتمتحده نیز مؤثر است.
ارسال به دوستان
محمود موسویمجد، جاسوس سیا و موساد صبح دیروز به دار مجازات آویخته شد
برای امنیت
گروه سیاسی: قوهقضائیه از اجرای حکم اعدام محمود موسویمجد خبر داد؛ فردی که چندی پیش سخنگوی قوهقضائیه از او به عنوان «جاسوس سیا و موساد» و کسی که محل تردد و اسکان برخی فرماندهان نظامی در ادوار مختلف را به این سرویسها اعلام میکرده است نام برد.
بیستم خردادماه بود که سخنگوی قوهقضائیه در بیستوهفتمین نشست خبری خود از صدور حکم اعدام برای جاسوسی خبر داد که با وصل شدن به سرویسهای جاسوسی موساد و سیا و در قبال اخذ دلارهای آمریکایی، در حوزههای مختلف امنیتی و بویژه حوزه نیروهای مسلح از جمله سپاه قدس، اطلاعاتی را جمعآوری کرده و در اختیار سرویسهای بیگانه قرار داده بود. غلامحسین اسماعیلی نام این فرد را که حکم اعدامش از سوی شعبه ۱۹ دیوان عالی کشور تأیید شده بود، محمود موسویمجد، فرزند کاظم اعلام کرد و گفت یکی از اتهامات این فرد اعلام محل تردد و اسکان سردار شهید سلیمانی و برخی فرماندهان نظامی در ادوار مختلف به سرویسهای جاسوسی سیا و موساد بوده است. این جاسوس محکوم به اعدام به دلیل تاجر بودن پدرش به همراه خانواده در دهه 70 به سوریه میرود و در مدارس آنجا تحصیل میکند. تسلط او به زبانهای عربی و انگلیسی باعث میشود در شرکتی که با ایران در ارتباط بود به عنوان مترجم مشغول به کار شود و در زمان جنگ سوریه، او با وجود بازگشت خانواده به ایران، در سوریه میماند.
تسلط او به زبان عربی و آشنایی با جغرافیای سوریه، او را به نیروهای مستشار ایرانی نزدیک کرد و در گروههایی که در ادلب تا لاذقیه حضور داشتند، مسؤولیت گرفت. او عضو سازمانی سپاه نبود ولی با پوشش مترجم توانست به بسیاری از نقاط حساس ورود کند.
موسویمجد از طریق تماس یکی از افسران CIA در غرب آسیا به این سرویس جاسوسی وصل میشود. این تماس که تحت رصدهای امنیتی بود موجب شناسایی موسویمجد شده و از آن پس او تحت رصد نیروهای امنیتی قرار میگیرد.
رفتار مشکوک او باعث میشود بررسیها درباره وی دقیقتر و ارتباطاتش با شبکهای از افسران اطلاعاتی سیا کشف شود.
موسویمجد در ازای جاسوسی و افشای اطلاعات درباره مشخصات یگانهای مستشاری، جنگافزارها، سیستمهای مخابراتی، معرفی فرماندهان و رفتوآمد آنها حتی سردار شهید سلیمانی و موقعیتهای جغرافیای مراکز مهم و کدها و رمزها، دلارهای آمریکایی دریافت میکرد تا اینکه در همین ایام تحت اشراف اطلاعاتی ایران قرار گرفته و سطح دسترسیهایش کاهش مییابد. او پس از جاسوسی برای آمریکا، به سرویس جاسوسی موساد روی میآورد و اطلاعاتی را نیز در اختیار آنها قرار میدهد و حتی در برههای تلاش میکند به سرویس اطلاعاتی سعودی نیز وصل شود.
موسویمجد اما ۱۸ مهرماه ۹۷ به اتهام جاسوسی دستگیر میشود و شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهامات انتسابی وی رسیدگی و در تاریخ ۳ شهریور ۹۸ حکم اعدام وی را صادر میکند. این رای پس از طی فرآیندهای قانونی در دیوان عالی کشور هم تأیید میشود.
در نهایت صبح دیروز حکم موسویمجد به جرم جاسوسی اجرا شد تا پرونده خیانت او به وطن برای همیشه بسته شود.
روز گذشته همچنین مستندی از اقدامات موسویمجد در تلویزیون و فضای مجازی پخش شد. در این مستند مکالمه و مکاتبات موسویمجد با افسران سرویسهای جاسوسی بیگانه از جمله سیا و موساد به تصویر درآمد. در این مستند نحوه ارتباطگیری سرویسهای جاسوسی با موسویمجد شرح داده شده که وی برای برگزاری جلسه با افسران جاسوسی آمریکا در چندین نوبت به لبنان سفر کرده بود.
موسویمجد ماهانه 5 هزار دلار از موساد و سیا دریافت میکرد که در برههای این مبلغ به 3 هزار دلار کاهش یافت. وی همچنین برای فروش اطلاعات خود به سرویس جاسوسی موساد متصل شد و اطلاعاتی را که درباره اماکن و شخصیتهای نظامی ایران جمعآوری کرده بود به عوامل آن داد.
ارسال به دوستان
یادداشتی به بهانه اظهارات اصغر فرهادی درباره ماندگاری فیلمهای سینمایی
کینه از ایدئولوژی
احسان سالمی: روز گذشته خبری در رسانهها منتشر شد که اصغر فرهادی در مسترکلاس فیلمنامهنویسی جشنواره فیلم Punto TRT با نام «12 روز با فیلمنامه» به صورت ویدئوکال حضور پیدا کرده و از تجارب خود در این زمینه برای شرکتکنندگان این جشنواره گفته است. فرهادی در بخشی از صحبتهای خود در این جشنواره میگوید: «فیلمی که مانیفست و ایدئولوژی دارد و نیتی پشت آن است، اثر ماندگاری نمیشود، چون این آثار از ایدهها ریشه میگیرند، نه از قلب و دل کارگردانانشان. ما ضربالمثلی در فارسی داریم که آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند».
فرهادی در شرایطی سعی کرده فیلمسازی بر مبنای ایدئولوژی را زیر سوال ببرد و با زدن برچسب «اثر غیرماندگار» از ارزش آن بکاهد که اتفاقا بنا بر گواه تاریخ و سلیقه مخاطبان، بسیاری از آثاری که در سینمای ایران ماندگار شده، آثاری است که دربرگیرنده ایدئولوژی و مانیفست فیلمساز است. «آژانس شیشهای» ابراهیم حاتمیکیا که مهمترین فیلم سیاسی سینمای بعد از انقلاب و بدون شک یکی از ماندگارترین آثار تاریخ سینمای ایران است، از اساس اثری دارای ایدئولوژی است؛ اثری که اتفاقا نمایش آن در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر باعث شد علاوه بر دریافت سیمرغ بهترین فیلم جشنواره، صاحب نخستین سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شود.
«بچههای آسمان» مجید مجیدی که اتفاقا سالها قبل از آنکه فرهادی بخواهد نخستین اثر سینماییاش را بسازد به عنوان نخستین نماینده سینمای ایران به جمع نامزدهای نهایی اسکار غیرانگلیسیزبان راه پیدا کرد، اثری فاقد مانیفست بود؟! یا حتی اثری همچون «گوزنها» که به انتخاب منتقدان مجله فیلم (یعنی طیف فکری نزدیک به اصغر فرهادی) به عنوان بهترین فیلم از نظر آنها انتخاب شد، اثری فاقد ایدئولوژی و مانیفست است؟ یعنی فرهادی که اتفاقا در این جشنواره برای مخاطبان از تجربیاتش در حوزه فیلمنامهنویسی میگفته، همین بدیهیات ساده در قصه «گوزنها» که باعث توقیف این فیلم توسط ساواک شد را ندیده است؟
جالب اینکه فرهادی در شرایطی سعی کرده داشتن ایدئولوژی برای فیلمساز را امری نازل و باعث پسرفت معرفی کند که احتمالا باید با فرمول او همه آثار ساخته شده توسط فرهادی که از این نگاه دوری کرده، در سینمای ایران ماندگار شود. این در حالی است که برای مقایسه میزان ماندگاری آثاری همچون «شهر زیبا»، «رقص در غبار»، «گذشته»، «همه میدانند» و حتی «فروشنده» کافی است در میان اطرافیان خود پرسوجو کرده و به مقایسه درباره اینکه آیا اثری همچون «آژانس شیشهای» و «رنگ خدا» در ذهن آنها ماندگار شده یا آثاری که از آنها نام بردیم، بپردازید. همین یک پرس و جوی ساده کافی است تا میزان سست بودن استدلال فرهادی در این ماجرا مشخص شود. حتی نگاهی به نمونههای موجود در تاریخ سینمای جهان نیز همین گزاره را تثبیت میکند؛ آنجا که فیلم صهیونیستی«فهرست شیندلر» به عنوان یکی از ایدئولوژیکترین آثار تاریخ سینما مورد توجه قرار گرفته است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از تأثیر افزایش قیمت دلار بر سختتر شدن روند پیشگیری و درمان بیماری کرونا
چشمک دلار به کرونا
این روزها ایرانیها در جدالی سخت و نفسگیر با کرونا به سر میبرند و هر روز خبرهای تلخی از تعداد جانباختگان، رسانهای میشود. مردم نیز خود به یکدیگر هشدار میدهند مراقب باشیم و مراعات کنیم و ماسک بزنیم. اما همچنان که وزیر بهداشت در گلایههایی مبسوط گفت «در دوگانه معیشت و سلامت، وزیر بهداشت که باید به سلامت میپرداخت، باید به معیشت بیش از سلامت میپرداخت و باید به همکارانش میگفت پروتکل بنویسید تا چگونه مشاغل را بازگشایی کنیم، به جای آنکه بایستیم تا آنها را ببندیم. فکر نمیکردم قرار است این دوگانه تا این حد جدی شود که سلامت مردم به خطر بیفتد»، حتی وزیر هم فکر نمیکرد دولت روحانی تا این حد قدرت اداره بازار را نداشته باشد و در همین شرایط سخت و زمانی که حاضر به تعطیلی اقتصاد هم نشده است و بازگشاییها رخ داده، قیمت دلار تا حدی بالا رود که یکی از مهمترین مشکلات مبارزه با کرونا، تهیه و تولید ابزار و لوازم مبارزه باشد.
* با دلار 25هزار تومانی، ماسک 1300 تومانی محال است!
کاهش ابتلای کرونا در اردیبهشت ماه نتیجه محدودیتهای فروردین بود، محدودیتهایی که از اواخر اردیبهشت کاهش یافت و پس از آنکه کرونا دوباره با شیب تند رو به افزایش گذاشت، تاکیدها بر فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک نیز افزایش یافت. دولت قیمت مصوب ماسک استاندارد را 1300 تومان بیان کرده بود اما آیا با 1300 تومان میشد ماسک استاندارد سه لایه تولید کرد؟ آیا جایی ماسک 1300 تومانی یافت میشود؟ این البته در شرایطی بود که قیمت دلار با قدرت در حال افزایش بود و دولت روحانی مانند شهروندان تنها در حال تماشای شرایط بود. کافی است کمی عقبتر برویم، تقریبا ۲ ماه پیش بود که موضوع عرضه ماسک در ایستگاههای مترو مطرح شد. در آن بازه سیاست اعلامی دولت بر فروش ماسک 830 تومانی بود اما در مترو ماسکها به قیمت ۲ هزار تومان عرضه میشد.
افزایش قیمت دلار اما در یک ماه اخیر حتی تولید ماسک را هم با مشکل مواجه کرده است. تولیدکنندگان باید پارچه و مواد اولیه تولید ماسک را با قیمت بالا از بازار تهیه کنند و اگر قرار باشد ماسک را براساس استانداردهای موجود تهیه کنند نمیتوانند با نرخهای اعلامی دولت که حالا 1300 تومان بیان شده به بازار عرضه کنند. در حقیقت حالا عدم کنترل بازار و افزایش قیمت دلار فقط بر بخشهای اصلی اقتصاد اثر نگذاشته بلکه بر روند مبارزه با کرونا نیز تأثیر مستقیم داشته است. تولیدکنندهای در گفتوگو با «وطن امروز» میگوید: «وقتی من ماده اولیه را ۲ برابر قیمت قبل از بازار آزاد میخرم چگونه میتوانم به قیمت گذشته ماسک را در بازار عرضه کنم؟»
این قیمتها البته حالا داروخانهها را نیز از ماسک استاندارد محروم کرده به گونهای که دیروز صدای گلایه نایبرئیس انجمن داروسازان ایران هم درآمد. وی گفتههای مردم مبنی بر نبود ماسک استاندارد در داروخانهها را تأیید میکند و میگوید: «این مسأله باعث شده مردم برای تهیه نیاز خود به دستفروشان مراجعه و از ماسکهای غیراستاندارد و غیرایمن استفاده کنند».
شاید تنها دلیلی که مردم تا حدی به ماسک دسترسی دارند، همین گروههای جهادی است. ابتدای امسال کارخانه بزرگ تولید ماسک ستاد اجرایی فرمان امام تأسیس شد، اگر چه حالا همین تولیدکنندهها نیز با قیمت بالایی به مواد اولیه دسترسی پیدا میکنند.
* کمبود داروهای کرونا در بازار
تحریمهای ظالمانه آمریکایی از یک سو و عدم کنترل بازار ارز حالا دیگر محدود به ماسک نیست، چنانکه در این ۲ هفته اخیر یکی از اصلیترین مسالههای جامعه ایرانی که درگیر با کرونا هستند، کمبود داروهایی است که باید وارد شود؛ از سویی با این قیمت دلار دست یافتن به این داروها برای بخش وسیعی از ایرانیان طبقه متوسط و دهکهای کمتوان، بسیار سخت شده است. وقتی به داروخانهها سر میزنیم جواب چند کلمه است «دارو نداریم چون ارز نداریم. ارز نداریم چون تحریمیم». در این شرایط اما بالا رفتن نرخ ارز دیگر همان ضربالمثل معروف است که «قوز بالا قوز شده است!» IVIG یکی از داروهای اساسی برای بیماران خاص خونی است؛ دارویی که در ایام کرونا نیز مصرفش بالا رفته و حالا در بیمارستانهای دولتی هم که کمیاب شده است و در بازار آزاد هر واحد آن تا 3 میلیون تومان به فروش میرسد.
علاوه بر داروهای کرونایی باید به این نکته دقت داشت که ۱۱ درصد از جمعیت بالای ۲۵ سال در کشور به دیابت مبتلا هستند و بخش مهمی از آنها هر روز به انسولین نیاز دارند اما گزارشهای میدانی نشان میدهد انسولین در تهران کمیاب و در برخی شهرها نایاب شده است، این نکته البته حائز اهمیت است که دیابت از جمله بیماریهای زمینهای است که اگر کسی با وجود آن مبتلا به کرونا شود، خطر کرونا برای او چند برابر میشود. اما حالا نخبگان ایرانی مهمترین نقش را در مبارزه با کمبود ارز و گران شدن دلار در جنگ نابرابر کرونایی برعهده دارند. چند روز پیش رئیس ستاد اجرایی فرمان امام از دستاورد جدید محققان دارویی این ستاد در تولید و ساخت یک داروی تحریمی مخصوص بیماران کرونایی خبر داد. او اعلام کرد: نسخه ایرانی داروی Remdesivir که در بازار سیاه به 60 میلیون تومان رسیده، با قیمتی بسیار پایینتر و با قیمت مصوب وزارت بهداشت از هفته آینده وارد بازار خواهد شد. خبر ورود داروی ضدکرونای Remdesivir به بازار که توسط محققان دارویی ستاد اجرایی فرمان امام ساخته شده، در حالی مطرح شده است که این محققان ماه گذشته نیز موفق شدند از طریق روش سلولدرمانی، بیماران کرونایی بستری را در زمانی کوتاهتر از روشهای قبلی درمان کنند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ قیمت هر دلار آمریکا دیروز از ۲۵ هزار تومان به ۲۲ هزار تومان رسید
سکته ناقص دلار
* سهامداران پیروز میشوند؟/ * نرخ تورم به نرخ سود بانکی نزدیک شود
روز گذشته نرخ دلار با افت 3 هزار تومانی به 22 هزار و 650 تومان رسید. افت بیش از 10 درصدی نرخ ارز آن هم در فاصله یک روز، گمانههای مختلفی را درباره علت این اتفاق رقم زد. روند بازار ارز در روزهای آتی بویژه پس از پایان مهلت تعیین شده بانک مرکزی برای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات مشخص میکند آیا کاهش اخیر قیمت ارز ناشی از تحولات مثبت و واقعی در بازار ارز بوده است یا ناشی از ورود بانک مرکزی به بازار برای تحمیل زیان به تقاضاهای سرمایهای و مجاب کردن متقاضیان به خروج از این بازار. پس از التهابات اخیر بازار ارز و صعود نرخ هر دلار آمریکا به بالاتر از 25 هزار تومان، انتقادها از عملکرد بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز بالا گرفت. این انتقادها به حدی بود که برخی کارشناسان از عمدی بودن افزایش قیمت به منظور جبران کسری بودجه یا رها کردن بازار ارز توسط بانک مرکزی سخن گفتند. این اظهارات اما با واکنش رئیس کل بانک مرکزی مواجه شد.
* افزایش نرخ ارز تعمدی نیست
عبدالناصر همتی روز یکشنبه هفته جاری در یادداشت اینستاگرامی خود نوشت: این تصور که بانک مرکزی و دولت برای کنترل بازار ارز اقدامی نمیکنند یا اینکه تصور میشود برای تأمین کسری یا دلایل دیگر، نرخ ارز را بالا میبرند، بیاساس و یک برداشت و تصور کاملا اشتباه است.
وی در این یادداشت همچنین افزود: دستورالعمل جدید درباره نحوه برگشت ارز به چرخه اقتصاد و تأمین ارز واردات کشور، چند روزی است عملیاتی شده است. در این دستورالعمل، عملا زمینهای برای ایجاد تراکم غیرعادی تقاضا و نیز سوءاستفاده از آن باقی نمیماند. به همین دلیل متاسفانه در مقطع ۲ هفته اخیر، در کنار تعلل برخی صادرکنندگان برای عرضه ارز خود، برخی سودجویان در صدد فروش ارز به واردکنندگان به نرخهای نامتعارف بودهاند.
همتی با توصیه به واردکنندگان گفت: به واردکنندگان محترم توصیه میکنم چند روزی را تحمل کرده و از چند روز آینده، بتدریج نیاز خود را از سامانه نیما تأمین کنند.
رئیسکل بانک مرکزی خطاب به صادرکنندگان هم افزود: از صادرکنندگان محترم نیز انتظار میرود در چند روز باقیمانده از فرصت ایفای تعهد، ارزهای خود را با نرخهای منطقی در بازار عرضه کنند تا خریدار لازم را داشته باشد.
* افت بیش از 10 درصدی در یک روز
روز گذشته اما قیمت ارز به یکباره دچار افت محسوس شد. در حالی که قیمت هر دلار آمریکا یکشنبه هفته جاری از مرز 25 هزار تومان فراتر رفته و به 25 هزار و 500 تومان رسیده بود، روز گذشته با افتی حدود 3 هزار تومانی به 22 هزار و 650 تومان رسید. افت بیش از 10 درصدی نرخ ارز آن هم در فاصله یک روز، گمانههای مختلفی را درباره علت این اتفاق رقم زد. برخی اقدامات بانک مرکزی در «تدوین دستورالعمل بازگشت ارز حاصل از صادرات غیرنفتی» و برخی دیگر «اصلاحات در نحوه تامین واردات و مدیریت منابع حاصل از صادرات» را عامل کاهش محسوس نرخ ارز عنوان کردهاند. طبق اذعان این افراد، بعضی اقدامات بانک مرکزی در ماههای اخیر منجر به افزایش نرخ ارز شد. حذف برخی کالاهای وارداتی از سامانه نیما و انتقال آن به بازار آزاد، پذیرش انتقال واردات در قبال صادرات (واردات بدون انتقال ارز)، محدود کردن فعالیت صرافیهای غیربانکی در نیما، محدودیتهای بازار متشکل ارزی برای خرید و فروش ارز و ورود تقاضای برخی صادرکنندگان به بازار برای ایفای تعهدات ارزی در مهلت تعیین شده از جمله دلایل افزایش نرخ ارز در هفتههای گذشته بود و نتیجه همه آن اتفاقات، افزایش نقش بازار غیررسمی بود.
همچنین سیاست واردات بدون انتقال ارز که از اردیبهشتماه امسال به صورت رسمی اجرایی شد، باعث افزایش تقاضای ارز از بازار غیررسمی و رشد بیش از پیش قیمتها در بازار ارز شد. با این حال روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه بانک مرکزی همه کالاهای مشمول واردات (به غیر از کالاهای مشمول ارز 4200 تومان) را به سامانه نیما منتقل کرده است. با این دو اقدام تقاضا از بازار غیررسمی به بازار رسمی منتقل شده و نقش بازار غیررسمی در تحولات بازار ارز کمرنگ شده است.
* عرضه 300 میلیون دلار در سامانه نیما
روابط عمومی بانک مرکزی روز گذشته اعلام کرد بر اساس گزارشهای دریافتی از سامانه نیما، در ۲ روز ابتدایی هفته جاری حدود 300 میلیون دلار در این سامانه عرضه شده است. طبق اعلام بانک مرکزی، میانگین نرخ دلار بر اساس معاملات انجام شده در این ۲ روز حدود 18 هزار و ۳۰۰ تومان بوده است. همچنین روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه میزان عرضه ارز در بازار متشکل ارزی نسبت به روزهای قبل بهبود یافته و سطح خرید و فروش ارز در حالت تعادل نسبی قرار دارد.
روند بازار ارز در روزهای آتی بویژه پس از پایان مهلت تعیینشده بانک مرکزی برای بازگرداندن ارز صادرات، مشخص میکند آیا کاهش اخیر قیمت ارز ناشی از تحولات مثبت و واقعی در بازار ارز بوده است یا ناشی از ورود بانک مرکزی به بازار برای تحمیل زیان به تقاضاهای سرمایهای و مجاب کردن آنان به خروج از این بازار.
******
سهامداران پیروز میشوند؟
حمید کمار*: وضعیت نابسامان فعلی کارگزاریهای بورس و بیمسؤولیتی این شرکتها نسبت به میلیونها نفر از مشتریان خود، ریشه در قوانینی دارد که سالها پیش توسط مدیران بورس برای دریافت مجوز کارگزاری و صلاحیتسنجی آنان وضع شد. بازخوانی دستورالعمل فعلی صدور مجوز کارگزاری بورس، سرچشمههای قانونی انحصار کنونی را نشان میدهد. «وطن امروز» در گزارش حاضر، ریشههای قانونی انحصار کنونی در بازار کارگزاریهای بورس را بررسی کرد.
رشد شاخص بورس در ماههای اخیر آن هم در شرایطی که کشور از وضعیت تورمی شدید رنج میبرد، باعث ایجاد انگیزه در مردم برای حفظ ارزش سرمایه خود و بازیابی قدرت اقتصادی از طریق سرمایهگذاری در این بازار شد. مسؤولان کشور هم البته با استفاده از این شرایط، مردم را به حضور هر چه بیشتر در بازار سرمایه دعوت کردند. استقبال مردم از بازار سرمایه و شکلگیری جریان ورود مردم به این بازار در حالی بود که مسؤولان هیچ اقدامی برای حضور هر چه بهتر مردم در این بازار نکردند. از جمله تدابیر فراموش شده برای حضور میلیونها نفر از مردم در بازار سرمایه، ارائه خدمات کامل به سهامداران و احترام به حقوق آنان است. بیتوجهی مسؤولان دولتی بویژه مدیران سازمان بورس نسبت به صیانت از حقوق مردم، زمینه را برای پایمال شدن حق سهامداران فراهم کرد. از جمله مصادیق پایمال شدن حقوق عامه در حوزه بورس، مسأله خدمات نامناسب کارگزاریها به سهامداران است. اختلالات متعدد سامانههای برخط کارگزاریها از جمله پرتکرارترین گلایههای مردم از کارگزاریهاست، با این حال سوء استفاده آنها از بیتوجهی مسؤولان نسبت به احقاق حقوق سهامداران از یک سو و مواجهه با این موضوع از سر شکمسیری به دلیل درآمد هنگفت از سوی دیگر باعث شد مدیران این کارگزاریها علاوه بر بیاعتنایی نسبت به ارتقای سطح خدمات خود، نیازی به پاسخگویی به مردم و عذرخواهی از مشتریان بابت این مشکلات نبینند. مصداق بارز این موضوع را میتوان در اختلال ایجاد شده در سامانه معاملات کارگزاری آگاه و وارد شدن خسارت میلیاردی به صدها هزار نفر از مشتریان این شرکت دید. چهارشنبه 4 تیرماه سال جاری سامانه این شرکت به دلایلی از دسترس مشتریانش خارج شد و تا چندین روز پس از آن هم مشتریان این کارگزاری قادر به استفاده کامل از امکانات سامانه مذکور نبودند. با این حال مدیرعامل این شرکت بدون توجه به خسارت وارد شده به مشتریان، اقدام خاصی برای جبران خسارت مشتریان نکرد و حتی در بحبوحه عدم دسترسی مشتریان به سامانه معاملاتی این شرکت، از حل شدن مشکل سخن گفت. این شرایط که ریشه در انحصار در بازار کارگزاریهای بورس دارد، باعث شکلگیری موج مطالبهای برای رفع انحصار از بازار کارگزاریهای بورس شده است. یکشنبه همین هفته بود که رئیس مرکز ملی مطالعات پایش و بهبود محیط کسبوکار وزارت اقتصاد از لغو انحصار مجوز تاسیس کارگزاری بورسی در مصوبات هیأت مقرراتزدایی خبر داد. علی فیروزی با اشاره به مصوبات سیونهمین جلسه هیأت مقرراتزدایی و تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار که یکشنبه 29 تیرماه برگزار شد، اظهار داشت: در این جلسه درباره احداث مجتمع خدماتی و رفاهی بینراهی، مجوز تاسیس کارگزاری بورس و نیز توسعه پنجره واحد فیزیکی شروع کسبوکار تصمیماتی اتخاذ شد.
فیروزی درباره مجوز تأسیس کارگزاری بورس به بررسیهای انجام شده توسط هیأت مقرراتزدایی و تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار اشاره کرد و بیان داشت: سازمان بورس و اوراق بهادار مکلف است تا تاریخ 31/5/1399 دستورالعمل جدیدی درباره مجوز تأسیس و فعالیت کارگزاری در بورس را با رعایت مواد ۲ و ۳ قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار به نحوی تنظیم کند که در آن تمام شرایط تخصصی و حرفهای مربوط به کسبوکار تأسیس کارگزاری در بورس، حتی محدودیتهای زیرساختی، فنی و نظارتی موجود لحاظ شود. این مقام مسؤول در وزارت اقتصاد تصریح کرد: باید برای همه متقاضیانی که دارای شرایط و اهلیت لازم هستند، مطابق دستورالعمل مذکور امکان صدور مجوز فراهم شود. در صورت عدم تنظیم و تصویب دستورالعمل جدید، دستورالعمل صدور مجوز تأسیس و فعالیت کارگزاری در بورس به شماره ۱۲۱/۲۰۱۳۰ مصوب 31/6/86 هیأتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار ملغیالاثر میشود.
* ریشههای قانونی انحصار کنونی
تنظیم و تصویب دستورالعمل جدید برای صدور مجوز تاسیس و فعالیت کارگزاری در بورس و ملغی شدن دستورالعمل فعلی، میتواند گره کنونی در بازار کارگزاریها را گشوده و میلیونها سهامدار را به ارائه خدمات بهتر و پاسخگویی بیشتر این شرکتها امیدوار کند. وضعیت نابسامان فعلی کارگزاریهای بورس و جو سنگین بیمسؤولیتی این شرکتها نسبت به میلیونها نفر از مشتریان خود، ریشه در قوانینی دارد که سالها پیش توسط مدیران بورس برای دریافت مجوز کارگزاری و صلاحیتسنجی آنها وضع شده است. بازخوانی دستورالعمل فعلی صدور مجوز کارگزاری بورس، سرچشمههای قانونی انحصار کنونی را نشان میدهد.
مطابق ماده یک دستورالعمل کنونی صدور مجوز تاسیس و فعالیت کارگزاری در بورس، «سازمان بورس و اوراق بهادار (سبا) تعداد مجوزهای قابل صدور برای تاسیس کارگزاری یا فعالیت را تعیین میکند». تعیین تعداد کارگزاری از سوی سازمان بورس نخستین سرچشمه انحصار در بازار کارگزاریهای بورس است. تعیین محدودیت برای تعداد کارگزاریهای بورس و ایجاد انحصار از این محل در حالی است که «رقابت» یکی از اصول اساسی بازار سرمایه است. همچنین در ماده 3 همین دستورالعمل، مهلتی چند ماهه برای تاسیس کارگزاری تعیین شده است به طوری که برای اشخاص حقیقی 2 ماه و برای اشخاص حقوقی 4 ماه تعیین شده است. این یعنی از سال 86 به این سو هیچ شخص حقیقی یا حقوقی امکان تأسیس کارگزاری بورس را نداشته است. این مهلت البته به معنای پذیرش تمام درخواستهای تأسیس کارگزاری تا پایان مهلت مذکور نبوده است، بلکه درخواستهای ثبت شده تا مهلت مقرر هم اولویتبندی شده و تنها برخی از این درخواستها مجوز تأسیس دریافت کردند. این مسأله، یکی از ریشههای آشکار شکلگیری انحصار در بازار کارگزاریهای بورس در 13 سال گذشته است. نکته عجیب دیگر در دستورالعمل کنونی صدور مجوز تأسیس و فعالیت کارگزاری در بورس، نحوه امتیازدهی و اولویتبندی شرکتهای متقاضی دریافت مجوز تاسیس است. صرفنظر از کلیت شیوه تعیین شده برای امتیازدهی، سازوکار امتیازدهی به مؤسسان شرکت کارگزاری حکایت از رانت ویژهای دارد که این دستورالعمل به آن رسمیت داده است. طبق دستورالعمل فعلی، فرمول مشخصی که حاصل ضرب چند ضریب در امتیازهای مشخص شده بر اساس این دستورالعمل است، امتیاز شرکت را تعیین میکند. طبق این دستورالعمل، متقاضیان تاسیس کارگزاری به ۲ دسته حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند. فرمول تعیین شده برای تعیین امتیاز اشخاص حقوقی حاصل ضرب ضرایب «نوع شخصیت حقوقی» و «سهامداری» در «امتیاز موضوع فعالیت» است. در موضوع تعیین «امتیاز موضوع فعالیت» امتیاز بانکها، بیمهها و نهادهای مالی معادل 12، امتیاز موسسات مالی برابر 8 و سایر اشخاص حقوقی (شامل شرکتهای تولیدی، بازرگانی و...) برابر 5 در نظر گرفته شده است. گذشته از امتیاز ویژه تعیین شده برای بانکها در تأسیس کارگزاری، رسمیتبخشی به ورود بانکها به بنگاهداری در بازار سرمایه خود از مسائلی است که در این دستورالعمل وجود دارد. این در حالی است که سالهاست مسؤولان کشور در قوای مختلف از لزوم پرهیز بانکها و همچنین ایجاد ممانعت برای بانکها از ورود به بنگاهداری سخن گفتهاند. در موضوع تعیین امتیاز متقاضیان حقیقی هم همین دست مسائل دیده میشود. ضرایب و امتیازات تعیین شده در این دستورالعمل به نحوی تعیین شده که فرصت ویژهای برای مقامات سازمان بورس و کارگزاریهای کنونی ایجاد میکند. در فرمول محاسبه امتیاز متقاضیان حقیقی، امتیازی تحت عنوان «سوابق تجربی» دیده میشود. این امتیاز با ۲ معیار موضوع «فعالیت متقاضی» و «سمت متقاضی» مطابق یک جدول تعیین شده مشخص میشود. جدول پیش رو شیوه تعیین ضرایب «موضوع فعالیت متقاضی» و «سمت متقاضی» را مشخص میکند. شاخص «موضوع فعالیت» در واقع نوع فعالیت متقاضی تأسیس کارگزاری را مشخص میکند و ضریب مربوط بر اساس موضوع فعالیت متقاضی مشخص میشود. به طور مثال اگر فردی در سازمان بورس فعالیت کند، ضریب «موضوع فعالیت» وی معادل یک (100 درصد) در نظر گرفته میشود. در مقابل اگر فرد متقاضی در یک شرکت حسابرسی فعالیت کند، ضریب «موضوع فعالیت» وی معادل 8/0 (80 درصد) تعیین میشود. نکته جالب آنکه طبق این جدول، تنها به افراد فعال در کارگزاریها و بورسها و سازمانهای وضعکننده مقررات در بازار سرمایه، ضریب یک تعلق میگیرد. طبیعی است که در نظر گرفتن چنین امتیازی برای این افراد مصداق بارزی از رانت به شمار میرود. گره زدن منافع شخصی نهادهای تنظیمگر بورس به این مسائل، زمینه تاثیرگذاری منفعتهای شخصی در تصمیمگیریهای مرتبط با این حوزه را تقویت میکند. به بیان دیگر یک مسؤول مربوط به حوزه بورس در کشور با آگاهی از امتیاز ویژه تعیین شده در این دستورالعمل، انگیزهای برای اصلاح این قانون و عادلانه کردن آن ندارد. مسأله ناظر بر امتیازدهی به متقاضیان حقیقی کارگزاریهای بورس اما به اینجا ختم نمیشود. در بخش دیگری از این جدول، ضریب سمت دیده میشود که به سمت فرد متقاضی مربوط میشود. در این بخش به بالاترین مقام، بیشترین ضریب تعلق میگیرد و هر چه سمت شخص متقاضی پایینتر باشد، ضریب سمت کاهش مییابد. این در حالی است که بسیاری از مدیران کشور بدون هیچ صلاحیت حرفهای به عضویت سازمانها و نهادها منصوب شده و میشوند. در چنین شرایطی یک کارمند با چندین سال سابقه فعالیت و حتی با داشتن بالاترین تخصص مرتبط، ضریب به مراتب کمتری از یک مدیر رده بالای غیرمتخصص دارد. این مسأله ضمن از بین بردن عدالت در تعیین صلاحیت متقاضیان، زمینه را برای ورود افراد صاحب نفوذ به بازار پر سود کارگزاری بورس فراهم کرده است. با توجه به قطعی شدن تنظیم و تصویب دستورالعمل جدید برای صدور مجوز تأسیس کارگزاری بورس، لازم است وزارت اقتصاد از آسیبهای فعلی و همچنین تجربههای جهانی برای برطرف کردن همیشگی انحصار در این حوزه بهره جوید.
* روزنامهنگار اقتصادی
******
نرخ تورم به نرخ سود بانکی نزدیک شود
ساحل عباسی: عضو هیأت علمی اقتصاد دانشگاه تهران در واکنش به مصوبه شورای پول و اعتبار در افزایش اندک نرخ سود سپردههای بانکی گفت: کاهش اندک نرخ سود بانکی تاثیر چندانی بر هدایت نقدینگی به سمت بانکها با این تورم ندارد، شاید در کوتاهمدت مثلا ظرف یک هفته یا 3-2 روز اثر کند اما این تغییر عملا آنقدر ناچیز است که نمیتواند تغییر خاصی در این روند به وجود آورد. به گزارش «وطن امروز»، کاهش نرخ بهره بانکی در فروردینماه و افزایش آن در روزهای اخیر، مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی قرار گرفته است. تغییر مکرر نرخ بهره و افزایش ناچیز آن ۲ محور انتقاد کارشناسان در این موضوع است. از همین رو «وطن امروز» در مصاحبهای با «آلبرت بغزیان» کارشناس اقتصاد و عضو هیأت علمی اقتصاد دانشگاه تهران، نظرات وی را درباره این تصمیم بانک مرکزی و آثار اقتصادی آن جویا شده است.
* * *
* نرخ سود بانکی 1 تا 2 درصد بسته به میزان زمان سپردهگذاری افزایش یافته است؛ آیا سیاست افزایش سود بانکی میتواند در بازگرداندن نقدینگی از دیگر بازارها به سمت بانکها موثر باشد؟
کاهش نرخ سود بانکی در اوایل سال جاری به ١۵ درصد توسط بانک مرکزی و مدیران بانکی که با هدفگذاری قبلی دولت برای هدایت سرمایهها به بازار سرمایه بود، با افزایش غیرمعمول شاخصهای بورس، باعث سهمخواهی سایر بازارها در سود بیشتر شد و بازارهای دیگر نیز به تبع افزایش نرخ سود در بازار سرمایه شتاب قابل توجهی پیدا کردند. از سوی دیگر با توجه به اینکه بسیاری از مردمی که با ارزش کاهش پول ملی به طور سنتی تمایلی برای سرمایهگذاری در بورس ندارند یا ریسکگریز هستند، همچنان برای حفظ قدرت خرید خود بازارهای طلا و سکه را انتخاب میکنند، از این رو با کاهش نرخ سود بانکی به یک باره سرمایهها به سمت بازارهای دلالی سوق پیدا کرد، چرا که رویارویی و مصاف تورم با نرخ سود بانکی اصلا یکسان و منصفانه و در یک شرایط برابر نبود. به هر حال نمیتوان گفت افزایش ١ یا ٢ درصدی نرخ سود بانکی هدف جذب نقدینگی از بازارهای دلالی را توجیه میکند، چرا که با رقم فعلی تورم مسلما افزایش یکی دو درصدی نرخ بهره بانکی به قدری نیست که جذابیتی را برای انتقال منابع مالی از طرف سرمایهگذاران به سمت بانکها ایجاد کند.
* افزایش نرخ سود بانکی بر بهره تسهیلاتی که به تولید داده شده به چه شکل اثر میگذارد؟
بخش دیگری از تاثیر افزایش سود بانکی، ناظر بر افزایش سود تسهیلات بانکی است که قطعا بر روند تولید اثرات سوئی به جا میگذارد. با افزایش سود تسهیلات بانکی، تولیدکننده تحت فشار قرار میگیرد. در واقع او باید سود بیشتری بدهد، پس قیمت کالای ساخته شده هم به تبع آن افزایش مییابد. ماجرای افزایش یا کاهش نرخ سود بانکی عجیب شده؛ از یک طرف بانکها از کاهش نرخ سودی که به سپردهگذاران میدهند خوشحال میشوند، از طرف دیگر از افزایش سودی که بر تسهیلات میکشند باز هم خوشحال میشوند، البته افزایش نرخ سود سپردهها بانکها را نگران میکند! به هر حال دولت باید به این موضوع توجه کند که منابع بانکی هر چقدر گرانتر به دست تولیدکننده برسد، عواقب منفی آن در اقتصاد و معیشت مردم خود را نشان میدهد و این موضوع اصلا در مسیر کمک به تولید نیست، لذا کاهش و افزایش بدون فکر و کارشناسی سود بانکی، به هیچوجه درست نیست و سیستم بانکی را از اعتبار میاندازد. در هیچ جای دنیا و در هیچ نظام بانکی نرخ بهره به صورت هفتگی تغییر نمیکند، نرخ بهره در کشورهای توسعهیافته بسیار پایین و در حد تورم آن کشورهاست. اگر دولتهای کشورهای توسعهیافته تمایلی به کاهش نرخ بهره داشته باشند، آن را در نرخ بهره بین بانکی یا نرخ روی اوراق لحاظ میکنند نه اینکه با هر تکانه بازار یا به مناسبات مختلف اقتصادی هر طور که دلشان بخواهد، نرخ سود بانکی را کاهش یا افزایش دهند!
* بنابراین نمیتوانیم منتظر تاثیر خاصی در بازار و به تبع آن اقتصاد کشور در پی افزایش سود بانکی باشیم؟
مسلما این تصمیم تاثیر چندانی بر هدایت نقدینگی به سمت بانک با این تورم ندارد، شاید در کوتاهمدت مثلا ظرف یک هفته یا 3-2 روز اثر کند اما این تغییر عملا آنقدر ناچیز است که نمیتواند تغییر خاصی در این روند به وجود آورد، لذا توصیه میشود بانک مرکزی از بازی کاهش و افزایش نرخ سود بانکی در اقتصاد متزلزل امروز کشور دست بردارد، چرا که همین بازیها اقتصاد را وارد تکانههایی میکند که منجر به افزایش التهاب بازار و سودآوری دلالان از وضعیت التهابی اقتصاد میشود.
* آیا افزایش نرخ سود بانکی میتواند روند رو به رشد سرمایهگذاری در بازارهای دلالی را کاهش دهد؟
میتواند اما نه با یکی دو درصد افزایش سود بانکی! این عدد نمیتواند جذابیتی برای جذب سرمایهها داشته باشد یا تغییر خاصی در روال شکلگرفته در این بازارها یا نرخ تورم ایجاد کند. مگر با افزایش یکی دو درصدی نرخ سود بانکی چقدر پول از بازارهای دلالی جابهجا و وارد بانک میشود؟ هنگامی بانک برای مردم جذاب میشود که نرخ سود به اندازه تورم باشد؛ در این زمان است که پول از یک بازار خارج و وارد عرصه دیگری مثل بانک میشود و میتواند اثرگذار باشد اما وقتی این روند هیچ تغییری نکرده، پس پولی هم جابهجا نمیشود، لذا تا زمانی که بازارهای دیگر مثل ارز و طلا متلاطم و سودآور هستند و بانک به عنوان بازار رقیب، نرخ سود قابل توجهی ندارد، با این نرخها نمیتوان اقدام موثری در کاهش التهاب بازارهای دلالی داشت. مثلا بانک مرکزی اعلام کرده تورم را ۲۲ درصد هدفگذاری کرده است. اگر تورم به این نرخ برسد، آن زمان نرخ سود بانکی ١٨ درصدی برای مردم جذاب است و اینگونه سرمایهها به سمت بانک میرود و اگر نظام بانکی هم اصلاح شده باشد و هدف بانک ارتقای تولید باشد، برابری سود بانکی و نرخ تورم به تولید کمک شایان توجهی میکند.
* به نظر میرسد در ماههای اخیر سهم سپردههای کوتاهمدت از کل سپردههای بانکی افزایش یافته است؛ آیا کاهش سپردههای بلندمدت در اقتصاد و در تولید تاثیر منفی میگذارد؟
شاید سپردههای بلندمدت برای بانک مفید باشد اما برای تولید چندان تفاوتی ندارد، چرا که تا زمانی که نظام بانکی در جهت حمایت از تولید هدفگذاری نشود و روند اصلاحی به خود نگیرد، پولهایی که وارد حساب جاری بانک میشود به درد تولید نمیخورد و تغییری در روند افزایشی تولید نخواهد داشت. به هر حال کاهش یا افزایش نرخ سود بانکی و این دست تصمیمگیریها نشانه تزلزل تصمیمگیری نظام بانکی کشور است، لذا نمیتوان یکی دو درصد افزایش نرخ سود بانکی را به نفع اقتصاد کنونی دانست یا گفت که با این میزان افزایش سود بانکی، اتفاق خاصی در اقتصاد رخ میدهد.
* یعنی شما معتقدید سود بانکی باید همان ۱۵ درصد یا ٢٠ درصد قبلی باقی میماند؟
بنده معتقدم بازی کردن با نرخ سود بانکی در شرایط تورمی کنونی کمکی به اقتصاد نمیکند، مگر اینکه خیلی جذاب باشد. مردم در همان ۲۰ درصد هم با مشاهده روند صعودی تورم نگران کاهش ارزش پول خود بودند چه رسد به ١۵ درصد! البته آن زمان باز هم تا حدودی تورم به سود بانکی نزدیک بود و گذاشتن پول در بانک توجیه داشت اما الان به دلیل فاصله زیاد نرخ تورم و سود بانکی این فاصله اصلا توجیهی ندارد.
* به نظر شما نرخ سود بانکی باید به نرخ تورم نزدیک شود یا بالعکس؟
متاسفانه اشتباه استراتژیک کارشناسان و دولتمردان در همین نکته ظریف است که معتقدند نرخ سود بانکی باید به تورم نزدیک شود، در حالی که نرخ تورم باید به نرخ سود بانکی نزدیک شود. به عبارت دیگر تمام سیاستگذاریهای اقتصادی دولت باید بر کاهش تورم قرار بگیرد، اگر تورم کاهش یابد، آن زمان تولید فعال میشود، تولید ارزان میشود و میتواند با کیفیت و قیمت مناسب در بازارهای منطقهای و بینالمللی رقابت کند، آن زمان است که تولید رونق و جهش مییابد، لذا همه هم و غم خود را باید صرف رونق تولید کنیم و همه بازارها و نهادها و سیستمهای پولی و مالی را وقف حمایت از تولید کرده و در راه جهش تولید هدفگذاری کنیم.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با سالار عقیلی در آستانه برپایی کنسرت آنلاین
به عشق وطنم
عباس اسماعیلگل: یکی از نکات قابل توجه برپایی کنسرتهای آنلاین توسط هنرمندان مختلف، تنوع ژانرهای موسیقایی این هنرمندان است اما همگی، کنسرتهای آنلاین خود را در این شرایط سخت کرونایی به خاطر حفظ روحیه مخاطبانشان برگزار کردند. البته ناگفته نماند با اوجگیری مجدد شیوع ویروس کرونا، دیگر خبری از برگزاری کنسرت آنلاین نبود تا اینکه سالار عقیلی، حاضر شد در این شرایط سخت به عنوان سردمدار موج جدید برگزاری کنسرتهای آنلاین، پیشقدم شود و جمعه سوم مردادماه کنسرت آنلاین خود را از طریق اپلیکیشنهای رسمی کشور برگزار میکند.
***
تعطیلی کنسرتها ۲ پیامد منفی برای اهالی موسیقی داشته است؛ یکی بیکاری بسیاری از نوازندهها و عوامل فنی کنسرتها در این ایام است که امیدواریم وعدههای وزارت ارشاد درباره بهبود وضعیت معیشتی هنرمندان بیکار شده بزودی محقق شود و دیگری بعد روانی قضیه است، چراکه برپایی کنسرتها موجب نشاط علاقهمندان به موسیقی میشود. در این باره بسیاری از خوانندههای مطرح بیکار ننشسته و تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کردند و با هدف تزریق نشاط به جامعه از همان اواخر اسفندماه در صفحههای شخصیشان در فضای مجازی بهتنهایی برای مخاطبانشان برنامه اجرا کردند که بشدت هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، زیرا این عده از خوانندگان کاملا دلی و در ارتباطی صمیمی و بیواسطه با مخاطبانشان آهنگهای درخواستی آنها را برایشان اجرا کردند تا تحمل قرنطینههای خانگی و این اوضاع سخت کرونایی را برای مردم سادهتر کنند. البته این اتفاق در سایر کشورهای دنیا هم اتفاق افتاد و بسیاری از خوانندگان و نوازندگان تصمیم گرفتند به صورت خودجوش برای مخاطبان خود در فضای مجازی برنامه اجرا کنند. سالار عقیلی خواننده مطرح موسیقی قرار است جدیدترین کنسرت آنلاین کشور را برگزار کند. در ادامه گفتوگوی «وطنامروز» با این هنرمند از نظرتان میگذرد.
***
* سالار عقیلی این روزها در دوران سخت کرونا چه حال و هوایی دارد؟
مسلما بنده هم همانند همه مردم نازنین کشورم، روزهای سختی را سپری میکنم، به هر حال دوران سخت کرونا که به خانهنشینی و قرنطینه خانگی بسیاری از اهالی موسیقی انجامیده است، موضوع خوشایندی محسوب نمیشود اما به نظرم باید در هر شرایط بهترین بهره را براساس امکانات ببریم.
* اگر اشتباه نکنم چیزی حدود 7 ماهی میشود که شما در تهران کنسرتی برگزار نکردهاید.
بله، تقریبا 7 ماه میشود که در تهران روی استیج نرفتهام که البته بخش عمدهای از آن به اوضاع کرونایی کشور مرتبط است.
* از آنجا که شما از آن دست هنرمندانی هستید که همیشه ارتباط خوبی با مردم برقرار کردهاید، به طور حتم این 7 ماه خیلی به شما سخت گذشته است.
دقیقا همینطور است، البته هنرمندان واقعی بدون همراهی مردم کارشان سخت خواهد بود و چه بسا عزلت و خانهنشینی طولانیمدت بسیاری از هنرمندان را به لحاظ روحی پژمرده میکند، زیرا هنرمند به عشق مردمش نفس میکشد و آثار هنری را خلق میکند.
* شما به همین دلایل در این مدت به رغم خانهنشینی ارتباط خود با مردم را قطع نکردهاید.
بنده طی این مدت سعی کردهام از طریق صفحه شخصی خود و با اجرای زنده چند قطعه آهنگ خاطرهانگیز، ارتباطی بیواسطه با مردم داشته باشم، زیرا معتقدم در این روزهای نفسگیر کرونایی که شرایط سختی را سپری میکنیم، همدلی و وحدت مهمترین نیاز جامعه است و کوچکترین وظیفه هنرمند این است که در این روزها با تکیه بر هنرش در کنار مردمش باشد تا بتواند در افزایش روحیه مردم در این اوضاع نقش بسزایی ایفا کند.
* آقای عقیلی! همانطور که اشاره کردید، این روزها حس همدلی مهمترین نیاز اقشار مختلف جامعه است و از آنجا که شما به عنوان هنرمندی که بیشترین آثار ملی و میهنی را در تاریخ موسیقی کشور برای مردم خلق کردهاید و اغلب آنان به آثاری خاطرهانگیز برای مردم بدل شده است، به نظر میرسد شنیدن این آثار این روزها بیش از همیشه حال مردم را خوب کند.
به هر حال مردم همیشه با لطف و محبتشان بنده را شرمنده کردهاند و من هم همیشه سعی کردهام هر اثری که میخوانم با جان و دل بخوانم و تولید آثار ملی- میهنی هم از این قاعده مستثنا نبوده است. در مجموع همیشه تمام تلاش خود را کردهام که این آثار را با حس عمیق عشق به وطن و مردم کشورم بخوانم تا بیشتر این تاثیر را بر هر ایرانی بگذارد که با لطف خدا و عنایت مردم همه آثار ملیام، لحظات غرورآفرین و امیدبخشی را برای ملت رقم زده است.
* درباره «کنسرت آنلاین» که آخر همین هفته در تالار وحدت برگزار میکنید، توضیح میدهید؟
در راستای همان دغدغههایی که به اهمیت تزریق روحیه و امید به مردم در این شرایط کرونایی مرتبط میشود، تصمیم گرفتم جمعه همین هفته کنسرت آنلاینی را برگزار کنم تا برای میلیونها ایرانی قطعات خاطرهانگیزی را اجرا کنم.
در این کنسرت، تا آنجا که زمان و شرایط فراهم باشد قطعات مختلفی را که مردم دوست دارند برایشان اجرا میکنم و امیدوارم مردم با شنیدن این قطعات تا حدودی حال و احوالشان مساعد شود و با روحیه بالا این روزهای سخت را پشت سر بگذارند.
* با توجه به اینکه طی روزهای اخیر وضعیت شیوع کرونا خطرناکتر شده است، تصمیمگیری برای اینکه کنسرت آنلاین برگزار کنید سخت نبود؟
به جرأت میتوان گفت مردم در شرایط سخت چشم امیدشان به هنرمندان سرزمینشان دوخته میشود، به همین دلیل به همراه عوامل برپایی این کنسرت تصمیم گرفتم در این شرایط خاص با رعایت همه نکات بهداشتی به عشق وطنم و با آرزوی سلامتی و شادی مردم روی صحنه بروم.
* شما در ایام کرونا یک اثر مشترک هم منتشر کردید که این قطعه مورد توجه خیلیها قرار گرفت.
قطعه «همدم» با همکاری پرویز پرستویی و فاضل جمشیدی عزیز در راستای پویش «مشاهنر» و برای همدلی و همراهی با مردمی که این روزها در قرنطینه خانگی به سر میبرند، منتشر شد.
این اثر با شعری از علیرضا بهرامی، ملودی از فاضل جمشیدی و با تنظیم ارکستر محسن غلامی، از موسیقیدانهای مقیم مازندران ساخته شد. همچنین نوازندگانی همچون علیرضا احمدی، حسین رودگر، رویا باقرزاده و ارکستر زهی در تولید این قطعه همکاری داشتهاند. درباره این اثر مشترک باید بگویم ابتدای این قطعه با شعرخوانی و دکلمه زیبا و تأثیرگذار جناب پرویز پرستویی همراه است که روی بیتهایی از اشعار مولانا، حکایت امید، صبر، وحدت و شادی را روایت میکند.
* و سخن پایانی...
به هموطنان عزیزم میخواهم بگویم مطمئن باشید با رعایت نکات بهداشتی و حفظ همدلی از پس این روزهای کرونایی برخواهیم آمد و دوباره در کنار هم و به عشق ایران عزیزمان، «وطنم...» را در کنسرتها همخوانی میکنیم. همچنین اجرای پیش رو را به طور ویژه و با تمام وجود به جهادگران کادر درمانی کشور تقدیم میکنم و برای همه هموطنانم آرزوی سلامتی میکنم.
ارسال به دوستان
درس بزرگ امام جواد علیهالسلام
حجتالاسلام سیدرضا فاطمینیا*: روز شهادت ابنالرضا حضرت جوادالائمه است. سخن گفتن از زندگی این امام معصوم و پرداختن به تمام زوایای سیره حضرت، کاری دشوار و تقریبا غیرممکن است ولی «آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید»، لذا سعی میکنیم در اینجا به گوشهای از زندگی ظاهری حضرت بپردازیم. امام جواد علیهالسلام حدود 8سال محضر پدرش امام رضا علیهالسلام بود و ایشان را درک کرد. ایشان ۱۷ سال امامت کرد و در ۲۵ سالگی به شهادت رسید و در میان امامان معصوم، جوانترین امام به هنگام شهادت بوده است. امام رضا علیهالسلام حضرت جواد را «بابرکتترین مولود شیعه» عنوان کردند که نشان عظمت ایشان است.
نهمین پیشواى ما را به خاطر دست بخشنده و گستردگی جود و کرم، «جواد» مىخوانند. امام جواد علیهالسلام وقتی خبر بیماری کسی را میشنید، به عیادتش میشتافت و از او دلجویی میکرد. غذای امام جواد علیهالسلام همانند جد بزرگوارش امیرمؤمنان علیهالسلام خیلی ساده و به دور از تشریفات بود.
حضرت امام جواد علیهالسلام اگر چه عمر شریفش همچون نوگل بهاران، زودگذر و کوتاه بود ولی در این دوره کوتاه هم اقدامات اساسی برای نشر و ترویج اسلام ناب انجام دادند. ایشان در دورهای زندگی میکردند که دانشمندان بزرگی وجود داشتند و حضرت جواد با سن کم خود وارد بحثهای سنگین علمی با آنها میشدند و همه این عالمان پیر را شکست میدادند که داستان مناظره حضرت جواد علیهالسلام با یحییبناکثم در بحث احکام حج یکی از آن مناظراتی است که عظمت علمی امام در آن به وضوح آشکار است.
رهبر حکیم انقلاب در وصف دوران امام جواد علیهالسلام میگویند: «امام جواد مانند دیگر ائمه معصومین برای ما اسوه، مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بنده شایسته خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیرقابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطور که ائمه دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پرافتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشه مهمی از جهاد همهجانبه اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت.
آن درس بزرگ این است که هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله با این قدرتها برانگیزیم.
اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همه دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابله رویاروی با مردم عاجز شدند، دست به حیله، ریاکاری و نفاق بزنند. مبتکر بحث آزاد اجتماعی امام جواد صلواتاللهعلیه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زیاد میشد اما اینکه حالا بنشینند جمعا صحبت کنند امام جواد اول بار این کار را کردند».
روایتهای مختلفی از حضرت جوادالائمه علیهالسلام در موضوعات اخلاقی و اجتماعی به دست ما رسیده است که توجه به آنها میتواند قطعا در زندگی فردی و اجتماعی ما راهگشا باشد. امام جواد علیهالسلام در یک روایتی میفرمایند: ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّهُ: الاْنْصافُ فِی الْمُعاشَرَهِ وَ الْمُواساهُ فِی الشِّدِّهِ وَالاْنْطِواعُ وَالرُّجُوعُ إلی قَلْب سَلیم (کشف الغمّه، ج ۲، ص ۳۴۹)
یعنی 3 خصلت جلب محبت میکند: ١- انصاف در معاشرت با مردم ٢- همدردی در مشکلات آنها ٣- همراه و همدم شدن با معنویات.
در همین قضیه انتشار ویروس منحوس کرونا اگر مردم به این ۳ خصلت که حضرت جوادالائمه علیهالسلام اشاره فرمودهاند توجه کنند، بسیاری از مشکلات ناشی از این ویروس کم خواهد شد. اول انصاف در معاشرت با مردم که نمونه آن گران نکردن اجناس اساسی و احتکار نکردن وسایل ضروری مردم است و نمونه دیگر آن همین ماسک زدن در اماکن عمومی است که زنجیره انتقال این ویروس را تا حد زیادی قطع میکند. دوم همدردی با فقرا و افرادی که به واسطه این ویروس دچار ضرر و مشکل شدهاند و بسیار هم مهم است که رهبر انقلاب در این باره بر رزمایش همدلی و مواسات تاکید فرمودند که شاهد بودیم در همه جای کشور به امر مهم مواسات و همدلی پرداخته شد. سوم دعا و درخواست از خدای متعال با قلب سلیم جهت نابودی و رفع این بلیه از کشور و تمام جهان که خدای متعال به قلب پاک جوانان و افراد صالح مینگرد. اما شهادت مظلومانه حضرت امام جواد علیهالسلام اینطور شکل گرفت؛ معتصم عباسی که از رشک بیش از حد و کم علاقه شدن ام فضل دختر مامون به امام جواد علیهالسلام آگاه بود، با همکارى جعفر پسر مامون و برادر ام فضل و از راه حیله و نیرنگ زمینهاى فراهم کرد که ام فضل را تحریک و به قتل امام جواد وادار کند. لذا سم مهلکی را در انگور رازقى تزریق کردند و براى ام فضل فرستادند و او نیز آن را در کاسهاى گذاشت و جلوی همسر جوانش حضرت جواد علیهالسلام نهاد و به امام اصرار کرد از انگور بخورد. زمانی که حضرت جواد علیهالسلام از آن انگور میل فرمودند، طولى نکشید که آن عزیز آثار زهر را احساس فرمودند و کمکم درد شدیدی بر ایشان عارض شد و بهسختى ایشان را رنجور ساخت. در آن حال آن زن نابکار پشیمان شده و گریه مىکرد. حضرت جواد علیهالسلام فرمودند: اکنون که مرا کشتى این گریهات دیگر براى چیست؟ به خدا سوگند به چنان فقر و تنگدستى گرفتار مىشوى که قابل جبران نباشد و به دردى مبتلا مىشوى که درمان ندارد و به بلایى گرفتار مىشوى که پوشیده نماند.
امام جواد را پس از شهادتشان در مقبره قریش بغداد پشت قبر مطهر پدربزرگ مظلوم و مطهرش حضرت موسىبنجعفر علیهمالسلام به خاک سپردند.
* استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم
ارسال به دوستان
نکاتی درباره طرح تشکیل کمیسیون جمعیت
دکتر امیرحسین بانکیپور*: مسأله کاهش جمعیت جوان یکی از مهمترین مسائل این سالهای کشور ماست. بسیاری از مردم مسأله کاهش جمعیت جوان را تابعی از وضعیت اقتصادی ناپایدار و بیثبات میدانند. بعضی دیگر از مردم قوانین را متناسب با سیاستهای جمعیتی نمیدانند. به طور نمونه وقتی یارانه بنزین برای خانواده ۵ نفره و بالاتر، تفاوتی قایل نیست، در واقع به مردم این پیام را میدهد که خانواده ۵ نفره، به مقدار کافی بزرگ است؛ اشتباهی که قانونگذار و مجری، هر دو در آن دخیل هستند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی، مسأله جمعیت را به عنوان کارویژه مجلس یازدهم شورای اسلامی معرفی کرده و فرمودند: «... به مسائل کلیدی توجه کنید، اولویت را به مسائل کلیدی بدهید. ... مسأله فرزندآوری و مسأله نسل بسیار مهم است؛ این موضوعی است که بنده بارها در چند سال اخیر تکیه کردهام و تأکید کردهام، [ولی] متأسفانه حالا که انسان نتایج را نگاه میکند، معلوم میشود خیلی این تأکیدها تأثیر زیادی نداشته. اینها احتیاج دارد به قانون، احتیاج دارد به دنبالگیری جدی دستگاههای اجرایی و باید بهجد مسأله فرزندآوری را مهم دانست و از پیری جمعیت ترسید. حالا خارجیها را کار نداریم؛ دشمن، دشمن است اما بعضی کجسلیقگیها را متأسفانه آدم در داخل مشاهده میکند- یک جایی خواندم- که میگویند «آقا! پیری جمعیت اشکالی ندارد»! چطور اشکالی ندارد؟ یکی از پرفایدهترین ثروتهای یک کشور، جمعیت جوان در یک کشور است که ما بحمدالله از اوایل انقلاب تا امروز برخوردار بودهایم و اگر بنا باشد بعدا برخوردار نباشیم، یقینا عقب خواهیم ماند.... توجه کنید دچار حاشیهها نشوید، دچار مسائل فرعی و بیاولویت نشوید».
آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی، در چنین موارد استثنایی و فوقالعادهای، تشکیل کمیسیون ویژه را پیشبینی کرده است. ماده ۴۰ آییننامه بیان میکند «در مسائل مهم و استثنایى که براى کشور پیش مىآید و در این باره تشکیل کمیسیون ویژه براى رسیدگى و تهیه گزارش ضرورت پیدا مىکند، به پیشنهاد حداقل 15 نفر از نمایندگان و تصویب مجلس، این کمیسیون تشکیل مىشود...».
مسأله جمعیت به دلایل مختلف یک مسأله استثنایی است که دلایل آن در ادامه آمده است.
1- غیرقابل علاج بودن
رهبر انقلاب در بیانات خود در سالگرد ارتحال حضرت امام در سال جاری بر این نکته تاکید کرده و فرمودند: «امروز خبرها و گزارشهای متقن به ما میگوید که کشور ما بهسرعت به سمت پیری دارد پیش میرود؛ این خیلی خبر دهشتناکی است، خبر بدی است؛ از جمله چیزهایی است که آثار آن در وقتی ظاهر خواهد شد که هیچگونه علاجی برایش متصور نیست».
2- تکرار نارضایتی رهبری از روند حل این مسأله
متاسفانه اقدامات تاثیرگذار اساسی تاکنون انجام نشده و دلیل آن استمرار نگرانی رهبری از این مسأله و تأکیدات اخیر ایشان در این زمینه است: «متأسفانه حالا که انسان نتایج را نگاه میکند، معلوم میشود که خیلی این تأکیدها تأثیر زیادی نداشته. اینها احتیاج دارد به قانون، احتیاج دارد به دنبالگیری جدی دستگاههای اجرایی و باید به جد مسأله فرزندآوری را مهم دانست».
3- چندوجهی بودن مسأله جمعیت و نبود کمیسیون تخصصی در این زمینه
مسأله جمعیت و خانواده، مسألهای فوقالعاده و چندوجهی است و در روندهای جاری مجلس قابل اجرا و تحقق نیست؛ جمعیت و خانواده نه مسألهای صرفا فرهنگی است، نه مسألهای صرفا حقوقی و قضایی، نه صرفا مسألهای امنیتی تلقی میشود و نه صرفا مسألهای اجتماعی و نه صرفا مسألهای بهداشتی. علاوه بر این اهمیت راهبردی و امنیتی مسأله جمعیت، به قدری است که در برخی کشورهای اروپایی در حوزه امنیت مورد بررسی و پیگیری قرار میگیرد.
علاوه بر این تعدد لوایح و طرحهای متنوع در سایر کمیسیونها اجازه بررسی مستوفی را به این مسأله بحرانی که خود دارای مسائل و قوانین متعدد است، نمیدهد. در حال حاضر مسأله خانواده- و نه جمعیت- در کنار ۳ موضوع دیگر به عنوان یکی از کمیتههای کمیسیون فرهنگی تعیین شده است؛ کمیتهای با عنوان «زنان، جوانان، تربیت بدنی و خانواده». پرسش اساسی این است: «این کمیته به تنهایی چگونه میتواند به دغدغه رهبری در زمینه جمعیت و خانواده در کنار ۳ موضوع دیگر به طور جدی رسیدگی کند و اقدامی موثر در قانونگذاری و نظارت در این زمینه انجام دهد؟»
به همین دلیل تنها راهحل پیش روی مجلس در راستای اقدام موثر در این زمینه استفاده تمام و کمال از ظرفیت قانونی ماده ۴۰ یعنی تشکیل هر چه سریعتر کمیسیون ویژه است. به نحوی که اعضای آن از کمیسیونهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، بهداشت و مانند آن به طور جدی به پیگیری مسأله بپردازند.
4- تاکید اسناد مختلف بالادستی بر مسأله جمعیت و خانواده
مهمترین سند بالادستی در مسأله جمعیت، سیاستهای کلی «جمعیت»، ابلاغی رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۳۰/۲/۹۹ است. علاوه بر این مسأله جمعیت، منوط به تشکیل خانواده و هماهنگی قوانین با آن است؛ اصل ۱۰ و اصل ۳۱ قانون اساسی بر خانواده و ملزومات آن تاکید دارد. سند چشمانداز ۱۴۰۴ نیز تصریح دارد ایران در سال ۱۴۰۴ «کشوری برخوردار از نهاد مستحکم خانواده است».
5- نبود گزارش نظارتی صحیح درباره مسأله جمعیت
مجلس محترم، به گزارش نظارتی صحیحی درباره عملکرد نهادهای متولی جمعیت و خانواده در سالهای گذشته نیاز دارد تا موضوعات ماده ۲۳۴ آییننامه داخلی پیرامون تخلف، استنکاف یا اجرای ناقص قوانین را بررسی کند.
به استناد همین دلایل، 100 نفر از نمایندگان محترم مجلس، طرحی را به مجلس ارائه دادهاند که کمیسیون ویژه «جمعیت و خانواده» در نخستین فرصت شکل بگیرد. در شرح وظایف این کمیسیون ۲ وظیفه تصریح شده که عبارت است از:
1- کمیسیون ویژه جمعیت و خانواده موظف است در نخستین فرصت، گزارش نظارتی عملکرد نهادهای متولی جمعیت و خانواده در سالهای گذشته را جهت بررسی موضوعات ماده ۲۳۴ آییننامه داخلی پیرامون تخلف، استنکاف یا اجرای ناقص قوانین به صحن محترم ارائه کند.
2- کمیسیون ویژه جمعیت و خانواده موظف است قوانین جدید در حوزه فرزندآوری و جمعیت را طراحی کرده و پیشنهاد اصلاح قوانین مانع افزایش جمعیت را به صحن محترم مجلس ارائه کند.
گفته میشود مجلس شورای اسلامی این طرح را در هفته جاری به رای خواهد گذاشت و در صورت موافقت دوسوم نمایندگان، به تصویب خواهد رسید. تشکیل این کمیسیون و انجام وظایف آن، از مصادیق نیت خالصانه نمایندگان است؛ کاری که برای خدا، به نفع مردم و در پاسخ به دغدغه رهبر معظم انقلاب انجام خواهد شد. به این امید که این کمیسیون ویژه بتواند کمی از دردهای مردم در زمینه اقتصاد خانواده و جمعیت را تسکین دهد و زمینهساز ازدواج و فرزندآوری سریعتر جوانان شود.
* نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|