|
ارسال به دوستان
«آزادی خرمشهر» کتابی است کوچک و جمعوجورکه اطلاعات مهمی درباره این واقعه به مخاطب میدهد
صیاد خرمشهر
طاهره راهی: نمیدانم شما زمان ترور امیر شهید صیاد شیرازی چند ساله بودید، من اما سال 1378 تازه وارد دبیرستان شده بودم و عید همان سال با همکلاسیها از سوی مدرسه به اردوی راهیان نور رفته بودیم. آن عید نخستینبار بود به مناطق جنگی میرفتم و خب! همراه ما راویها نیز بودند. از طلائیه و شلمچه تا فاو و اروند و دهلاویه، فکه و مسجد خرمشهر میبردندمان و راویها، همان رزمندگان دوران جنگ، خاطرههای ناب و بهیادماندنی برایمان روایت میکردند. در مسجد خرمشهر یکی از رزمندگان از عملیات آزادسازی شهر گفت و تعداد اسرا و تجهیزاتی که از عراق در شهر مانده بود و البته از همکاری سپاه و ارتش در آن عملیات. گمانم آنجا بود که برای نخستینبار نام صیاد شیرازی به گوشم خورد... دوست داشتم بیشتر بشناسمش و از نقش او در آزادسازی خرمشهر بعد از 576 روز اشغال بدانم اما نمیدانستم تنها چند روز بعد، او دیگر نخواهد بود و در یک عملیات، ترور و شهید خواهد شد. من او را نشناخته از دست داده بودم و بعد از آن همیشه به دنبالش بودم. برای همین با چاپ هر کتابی که نامی از او بود، سر از پا نمیشناختم. مانند کتاب «ناگفتههای جنگ» نوشتهای از ناگفتههایی که توسط شهید صیاد شیرازی روایت شده بود. اما آنچه من را برآن داشت تا برایتان از خاطرات آن روزها بنویسم این کتاب نیست، بلکه بخشی از آن است که از آزادسازی خرمشهر میگوید و به صورت کتابی کوچک و کمحجم با عنوان «آزادی خرمشهر» در انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است؛ روایتی از شهید صیاد شیرازی از مراحل آزادسازی خونینشهر و همکاری سپاه و ارتش در آن عملیات که یکی از بزرگترین عملیاتهای دوران جنگ بود.
شهید در این روایت کوتاه، ناگفتههایی نظامی از عملیات بیتالمقدس را بیان کرده و خواننده را با مناطقی که در آنها پیشروی صورتگرفته آشنا میکند، حتی اگر به خوزستان هم نرفته باشد: «قرارگاه عملیاتی مشترک ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، منطقه وسیعی را برای عملیات بعدی - عملیات کربلای ۳ که بیتالمقدس نامگذاری شد- طراحی کردند. این منطقه، از شمال، از حاشیه هورالعظیم، امتداد روخانه نیسان، رودخانه کرخه نور تا جاده اهواز به طرف خرمشهر و بعد رودخانه کارون ادامه پیدا میکرد». شاید بسیاری ندانند در ابتدای عملیات امکان شکست نیروهای ایرانی بوده، آن هم زمانی که نیروهای سپاهی و ارتشی هر کدام جداگانه و بدون طرحی مشترک عمل کردهاند: «پرسیدیم چه شده؟ گفت: بچهها رفتهاند و عمل کردهاند. اولش بد نبود ولی الان گیر کردهاند و هر کاری که میکنیم، کارشان پیش نمیرود». اما آنچه در ادامه و اصل عملیات بیتالمقدس باعث پیروزی و آزادسازی شهر شد، متحد و همراه شدن ۲ نیروی نظامی کشور، سپاه و ارتش بود، همانگونه که در خاطرات امیر آمده است: «عملیات متوقف شد. فرماندهان را توی قرارگاه قائم جمع کردیم و به آنها تذکر محکم دادیم که خدا را شکر که هیچکدام موفق نشدید. اگر هرکدام موفق شده بودید، برای ما موفقیت نبود. موفقیت فقط در گرفتن زمین و اسیر و این چیزها نیست، موفقیت در این است که همه برای خدا، با هم باشیم. یا با هم پیروز میشویم یا شکست میخوریم. هم پیروزی معنیاش بیشتر است، هم شکستش قابل تحمل است. بالاتر از همه اینها، خدا راضی میشود، وقتی دستورش را درست اجرا کنیم».
«آزادی خرمشهر» یک کتاب کوچک و کمحجم است که در آن انسانی بزرگ از کاری بزرگ حرف میزند. در اصل میتوان گفت این کتاب برشی از واقعیت بزرگی است که سپهبد شهید صیاد شیرازی در کتاب «ناگفتههای جنگ» بیان کرده است. هر چند در بخشی از این کتاب 40 صفحهای به حمله اسرائیل به لبنان و رفتن و بازگشت نیروهای ایرانی اشاره شده اما اصل موضوع کتاب به مراحل مختلف عملیات بیتالمقدس میپردازد و بیان میکند که چگونه با این عملیات، قدرت ایران به دیگر کشورها نشان داده شد، به گونهای که صحنه سیاست به نفع جمهوری اسلامی ایران برگشت؛ نکته ظریفی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردهاند: «تا موقعی که خرمشهر را آزاد نکرده بودیم، تصور دشمنان ما و جهان غیراسلام و مخالفین جمهوری اسلامی غیر از این بود. همه میگفتند که اینها توان و قدرت آن را ندارند که بتوانند عراقیها را دفع کنند. وقنی خرمشهر آزاد شد، اصلا ورق برگشت. صدام هم کاملا تغییر موضع داد. صدامی که دم از قادسیه و پیروزی میزد، یکدفعه دم از پایان قادسیه زد و به خودش 10 روز مهلت برای برگشتن به عقب داد!» شهید صیاد شیرازی در انتهای خاطراتش، دلیل پیروزی نیروهای ایرانی در عملیاتهای مختلف و دیدن صحنههای معجزهگونه را جنگ و جهاد در راه خدا میداند: «در جنگ در راه خدا، پیروزی کاملا میسر است. کلیدش هم آیه شریفه «وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ» است. کلید پیروزی همین است؛ اخلاص در رزمندگان، وحدت، یکپارچگی، استقامت و اطاعت از ولایت. توکل هم به خدا باشد».
زمانی که این کتاب کمحجم و کوچک را خواندم، حسرت بیشتری خوردم که چرا اینقدر دیر او را شناختهام، اویی که زندگیاش با انقلاب از همان ابتدای دهه 50 گره خورده بود و در جنگ شجاعتهای زیادی از خود نشان داده است. اویی که نهتنها فرماندهای با درایت در مبارزه و جنگ، که صیاد دلها و خرمشهر بود.
ارسال به دوستان
روایتهایی از خاطرهانگیزترین سرودهای دهه 60
کتاب «مادر برام قصه بگو»؛ خاطرات شفاهی گروه سرود آباده شیراز به قلم بهنام باقری توسط انتشارات «راه یار» منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش «وطنامروز»، مصاحبههای این کتاب که نزدیک به یک میلیون کلمه شده است و ششمین عنوان کتابهای رده سرودها و ترانههای انقلاب ناشر است، برعهده محمدمهدی رحیمی بوده و تدوین آن توسط بهنام باقری انجام شده است.
«مادر برام قصه بگو» در 392 صفحه، شمارگان هزار جلد و با قیمت 80 هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» به چاپ رسیده و علاقهمندان علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر اقدام به تهیه کتاب کنند.
در مقدمه این کتاب آمده است: «بیستوششم اسفند ۱۳۶۶، روزی که بچههای گروه سرود آباده در ساختمان پاستور نهاد ریاستجمهوری محضر رئیسجمهور وقت، آقای خامنهای سرود اجرا کردند، من ۲۶ روز بیشتر سن نداشتم و بالطبع هیچ درکی از عشق و شور و نشاط دهه چهلیها و دهه پنجاهیها از سرودهای این گروه در دهه 60 نداشتم اما بعدها که بزرگ و بزرگتر شدم، هم سرودها را شنیدم و صفاکردم، هم از عشق و صفای بزرگترهای دهه 60 به سرودهای این گروه مطلع شدم؛ عشق و صفایی که معمولا از آن با عنوان «نوستالژی دهه شصتیها» یاد میکردند و میکنند؛ نمونهاش همین نظرهایی که نوجوانها و جوانهای آن دوران زیر پست اینستاگرامی اجرای گروه سرود آباده در حضور حضرت آیتالله خامنهای در دوران ریاستجمهوری» گذاشتهاند... .
کار هنریای که آنچنان در بین مردم محبوبیت داشته که بعد از گذشت حدود 30 سال هنوز مردم از آن به نیکی یاد میکنند، حتما ارزش تاریخنگاری و خاطرهنگاری دارد؛ هم به عنوان ثبت بخشی از تاریخ فرهنگی انقلاب اسلامی ایران و هم به عنوان تجربهنگاری برای استفاده در حال و آینده... .
آنچه باعث شهرت احمد توکلی، مربی گروه سرود و به تبع آن گروهش شد، چند سرود در اواسط دهه 60 بود که معروفترینشان، سرود «مادر» یا «قصه بابا» بود که در اواخر سال ۱۳۶۶ ساخته شد. این سرود به همراه سرودهای «آلاله»، «دلیران تنگستان» و «یل شیردل»، محبوبیت ویژهای بین مردم ایران پیدا کرد؛ محبوبیتی که نام «گروه سرود آباده» را بر سر زبانها انداخت... .
سرودهایی که به صورت رسمی اجرا شده و در متن کتاب به آن اشاره شده و همچنین بخشهایی از سرودها که اعضای گروه در جلسات مصاحبه خواندهاند، در قالب QR Code به صورت صوتی یا تصویری در کنار متن گنجانده شده است».
ارسال به دوستان
اخبار
یک سریال امنیتی دیگر کلید خورد
سریال امنیتی «ضد» به کارگردانی ابراهیم شیبانی و تهیهکنندگی علیرضا جلالی مدتی است کلید خورده است. به گزارش مهر، سریال «ضد» را ابراهیم شیبانی کارگردانی میکند و بازیگران مختلفی از جمله حسام منظور، بهاره کیانافشار، سعید چنگیزیان، مرتضی اسماعیلکاشی و... در آن بازی میکنند. در این سریال تلاش شده ازجانگذشتگی و تلاش نیروهای امنیتی در جهت حفظ امنیت و آرامش جامعه تصویر شود. تهیهکنندگی این مجموعه به علیرضا جلالی که پیشتر به همراه زندهیاد حمید آخوندی تهیه سریال «دولت مخفی» و فیلمهای «ماهورا» و «روز سوم» را عهدهدار بوده، سپرده شده است. این سریال در فضایی امنیتی ساخته شده و از جمله سریالهایی است که این روزها سیمافیلم برای به تصویر کشیدن تلاشهای ماموران امنیتی کشور به تولید میرساند.
سریال «سرجوخه» به کارگردانی احمد معظمی، نویسندگی سیدحسین امیرجهانی و تهیهکنندگی ابوالفضل صفری دیگر سریال امنیتی- اجتماعی تلویزیون است که از شبکه ۳ سیما پخش میشود. ابراهیم شیبانی پیش از این سریال تلویزیونی «نجوا» را کارگردانی کرده بود.
***
«رؤیای ساحل» فرم حضور در فجر چهلم را پر کرد
فیلم سینمایی «رویای ساحل» به کارگردانی آرش سجادیحسینی برای حضور در چهلمین جشنواره فیلم فجر آماده میشود. به گزارش «وطنامروز»، فیلم سینمایی «رویای ساحل» به کارگردانی آرش سجادیحسینی و تهیهکنندگی سارا احمدی برای حضور در چهلمین جشنواره فیلم فجر آماده میشود. این فیلم سینمایی که در دوران کرونا مقابل دوربین رفت، با پشت سر گذاشتن مراحل فنی و آماده شدن برای نمایش، فرم حضور در این دوره جشنواره فیلم فجر را پر کرده است. لادن مستوفی، ابراهیم کوخایی، ماهان نصیری، امید فضلعلی و مبین رستگار در این فیلم نقشآفرینی کردهاند.
***
الناز شاکردوست با «کابل پلاک ۱۰» در راه جشنواره فیلم فجر
فیلم سینمایی «کابل پلاک ۱۰» به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی نوید محمودی که فیلمبرداری آن اواخر مهرماه به پایان رسید، خود را برای حضور در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر آماده میکند. به گزارش «وطنامروز»، فیلمبرداری فیلم سینمایی «کابل پلاک ۱۰» به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی نوید محمودی که در سکوت خبری آغاز شده بود اواخر مهرماه به پایان رسید. فیلم «کابل پلاک ۱۰» هماکنون در مرحله فنی و پستولید قرار دارد و سازندگان آن فرم شرکت در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر را تکمیل کردهاند و تلاش دارند تا این فیلم را برای نمایش در جشنواره آماده کنند. «کابل پلاک ۱۰» مضمونی متفاوت نسبت به سایر فیلمهای نوید محمودی دارد و در خلاصه فیلم آمده است: ثریا: لیلی جان چی رو نگاه میکنی؟ آدم که مردن خودشو تماشا نمیکنه».
***
مستندهای کمیاب را در خانه هنرمندان ببینید
چهارصدوهشتادوچهارمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش آثار مستندهایی کمیاب اختصاص دارد. به گزارش «وطنامروز»، در تازهترین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران، مجموعهای از آثار با عنوان «مستندهای کمیاب» به نمایش در میآید. «خندق» ساخته پرویز کیمیاوی، «بازار مسگرها» اثر ژیلا مهرجویی، «دراویش خاکسار» ساخته جواد گنجیزاده، «گنجینههای گوهر» اثر ابراهیم گلستان و «لحظاتی چند با دراویش قادری» ساخته منوچهر طبری آثار این مجموعه هستند که به نمایش در خواهند آمد. پس از نمایش این مجموعه نیز نشست نقد و بررسی آن با حضور سامان بیات، نویسنده و منتقد سینما برگزار میشود. «مستندهای کمیاب» دوشنبه هشتم آذرماه ساعت ۱۷:۳۰ در سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درمیآید. این برنامه ویژه اعضای سینماتک خانه هنرمندان ایران است.
***
«بوی باران» در ارسباران
نمایشگاه گروهی نقاشی آبرنگ با عنوان «بوی باران» جمعه 5 آذر در نگارخانه هنر فرهنگسرای ارسباران گشایش یافت. به گزارش «وطنامروز»، «بوی باران» عنوان نمایشگاه نقاشی آبرنگ است که در آن ۵۰ اثر از ۲۵ هنرمند به سرپرستی استاد احمد مقدسی گردآوری شده که معتقد هستند از زیادهگویی و جزئیات در خلق یک اثر نقاشی باید فاصله گرفت و با حداقل لکهها به روح و بنیاد طبیعت یا جهان هستی رسید. به عبارت دیگر از عینیتگرایی در جهان هستی باید فاصله گرفت و به هویت آن اشاره کرد. در آثار خلقشده توسط این هنرمندان، هویت همان روح طبیعت است که با ضربههای قلم و آبرنگ روی کاغذ نقش میبندد. در این آثار علاوه بر تلاش برای خلق اثر با ابزارهایی چون آبرنگ، هنرمندان سعی دارند با ترکیب مواد متفاوت به این حداقلی و خلاصگی بیشتر کمک کنند. این نمایشگاه 5 تا 15 آذر 1400 از ساعت 10 تا 18 در نگارخانه هنر فرهنگسرای ارسباران برپاست. نگارخانه هنر در تهران، خیابان شریعتی، خیابان ارسباران(جلفا)، نبش کوچه عقاب، فرهنگسرای ارسباران واقع شده است.
ارسال به دوستان
بهروز افخمی در برنامه هفت:
با افول سینما، فقط کمدیها خوب میفروشند
بهروز افخمی، کارگردان سینما گفت: سینما در حال افول است و فقط کمدیها میفروشند. سازمان سینمایی باید فیلمهای فاخر و بزرگ طراحی کند که فقط در سینما قابل مشاهده باشد. من خود در حال نگارش فیلمی از شاهنامه هستم.
به گزارش «وطنامروز»، قسمت اول فصل جدید برنامه سینمایی «هفت» روی آنتن شبکه ۳ سیما رفت. در بخشی از این برنامه، بهروز افخمی و سیدجمال ساداتیان به بررسی عملکرد دولت قبل در حوزه سینما پرداختند. افخمی در این برنامه گفت: چندان در جریان امور صنفی نیستم. ضمن اینکه به دلیل شیوع ویروس کرونا نمیتوانیم قضاوت درستی داشته باشیم ولی در آن ۶ سال اول دولت قبل، بیعملی حاکم بود. در سالهای اول ریاست آقای ایوبی، ایشان با این حوزه چندان آشنا نبود و منفعل شد. آقای انتظامی در تمام مدت آمده بود هیچ کاری نکند چون معتقد بود هنرمندان خطرناک هستند. کارگردان سینما گفت: من چشم دیدن آن دولت را نداشتم ولی درباره این مساله سینما نمیتوان زیاد دولت را مقصر دانست. فکر میکنم مساله افسردگی سینما در دولتهای قبل هم وجود داشت، چون در این سالهای اخیر تقریبا سینما انگیزه خود را جز در مواردی از دست داده بود. کل تماشاچیهای سینما در حال نزول بود که با شیوع کرونا یک سقوط آزاد اتفاق افتاد. با وجود اینکه از نظر سیاسی هیچ سنخیتی با دولت روحانی ندارم ولی هر برنامهای که قرار بود در ۴ سال دوم طراحی و اجرا شود با این موج کرونا نابود شد، چون مصرفکننده سینما را به سمت فضای مجازی برد.
افخمی با اشاره به تغییر ذائقه مخاطب در شیوه فیلم دیدن ادامه داد: در حال حاضر کمدیها فقط در حال فروش هستند. سازمان سینمایی باید فیلمهایی طراحی کند که فقط در سینما قابل مشاهده باشد. من خودم در حال نگارش فیلمی از شاهنامه هستم. سینما در حال افول است، پس باید یکسری بیایند و فیلمهای فاخر و بزرگ بسازند.
ارسال به دوستان
تهیهکننده «نیلگون» :
اکران آنلاین جواب هزینههای فیلم را نمیدهد
ایرج محمدی، تهیهکننده فیلم سینمایی «نیلگون» بیان کرد با توجه به شرایط اکران، این فیلم امسال به نمایش درنمیآید. به گزارش «وطنامروز»، تهیهکننده فیلم سینمایی «نیلگون» به کارگردانی حسین سهیلیزاده درباره سرانجام اکران این فیلم سینمایی توضیح داد: در حال حاضر تعداد فیلمهایی که در صف اکران ماندهاند، زیاد است. ما هم در تلاش هستیم و به دنبال فصل مناسبی میگردیم که بتوانیم فیلم را اکران کنیم. فیلمهای کمدی شاید در هر شرایطی با اقبال مواجه شوند و فروش خوبی داشته باشند اما فیلمهای اجتماعی و ملودرام، اندکی در گیشه با مشکل مواجه هستند و هنوز استقبال چندانی از آنها نمیشود.
وی ادامه داد: امیدواریم حالا که شرایط فراگیری کرونا در کشور بهبود یافته است و تمام استانها در آستانه وضعیت آبی قرار دارند، سینماها بتوانند با ظرفیت صددرصدی میزبان علاقهمندان باشند. مسؤولان شورای نمایش باید در این شرایط برنامهریزی مناسبی داشته باشند تا فیلمها بتوانند بخوبی اکران شوند. ما هم منتظر چنین شرایطی هستیم. این تهیهکننده در ادامه درباره احتمال اکران آنلاین «نیلگون» هم توضیح داد: اکران آنلاین جواب هزینههای فیلم را نمیدهد، صحبتهایی هم در این زمین داشتهایم اما واقعیت این است که وضعیت اکران آنلاین پاسخگوی هزینههای تولید یک فیلم نیست.
محمدی در ادامه تأکید کرد: بعید است تا پایان امسال فرصت اکران فیلم را داشته باشیم. با توجه به تعداد فیلمهایی که برای اکران امسال نوبت گرفتهاند، به علاوه فیلمهای جشنواره فجر و بعد از آن هم اکران نوروز دیگر فرصتی برای اکران «نیلگون» نیست و سینماداران در این بازه ترجیح میدهند بیشتر فیلمهای کمدی را اکران کنند؛ اگر هم بخواهیم در این شرایط فیلم را روانه پرده کنیم، در عمل فیلم میسوزد و به همین دلیل ترجیح میدهیم منتظر سال آینده و شرایط بهتر بمانیم.
ارسال به دوستان
ناگفتههای آهنگران از حاجقاسم
ناگفتههای آهنگران از حاجقاسم همزمان با گرامیداشت هفته بسیج، یادواره «سازهای خاکی» با حضور اهالی هنر و تعدادی از مدیران فرهنگی- هنری در تالار وحدت برگزار شد.
به گزارش «وطنامروز»، حاج صادق آهنگران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دفاعمقدس، بویژه شهید سردار سپهبد حاجقاسم سلیمانی گفت: ما هر چه تاکنون داشتیم و داریم از نفس امام راحل و شهدای انقلاب اسلامی و دفاعمقدس است. ما خودمان هیچ نداریم و هر چه داریم از این شهیدان عزیز است. این مداح و خواننده آثار آیینی و انقلابی ادامه داد: اگر بخواهیم همه خصوصیات و رفتارهای شایسته بسیجیان عزیز را با هم در یک جا جمع کنیم بدون تردید یکی از این کانونهای تجمیع، حاجقاسم سلیمانی است. او از جمله سرداران سرافراز اسلام بود که همواره شوق شهادت داشت. حاجقاسم همواره برای شهادت بیقرار بود و این بیقراری هم بعد از شهادت شهید احمد کاظمی بیشتر و بیشتر شد. او ویژگیهای زیادی داشت و میتوان گفت آنچه خوبان همه داشتند، او تنها داشت. شهید سلیمانی شجاعت، فروتنی، هوش، ارادت به اهلبیت و انقلاب اسلامی، دلسوزی و ارادت به مردم را همیشه داشت او یک ویژگی مهم داشت و آن اینکه همواره طالب وصل بود و این وصل را با اشک میخواست؛ اشکی که ویژگی بارز حاجقاسم بود.
وی با بیان خاطراتی از همراهیهایی که با شهید سلیمانی در دوران دفاعمقدس و بعد از آن داشت، توضیح داد: من همیشه میدیدم هر بار که دوستان حاجقاسم یک به یک شهید میشدند، این بیتابی و شوق به وصل در او بیشتر میشد. من بخوبی خاطرم هست وقتی برای یادواره شهدا همراه ایشان به شهر همدان سفر کرده بودیم و وقتی بر سر مزار شهید همدانی دور هم گرد آمدیم و حال خوبی هم برقرار شد، حاجقاسم باز هم به من گفت: «برای من هم آرزوی شهادت کن». حتی در زمانی دیگر که به تهران بازمیگشتیم، یکی از سرداران عزیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول ارائه گزارشی بود و من میدیدم که حاجقاسم اگر چه مشغول شنیدن گزارش بود اما هر از چند گاهی هم به من نگاه تیزی میکرد و بعد دوباره به آن عزیز نگاه میکرد. تا اینکه به من دوباره نگاه کرد و گفت: «صادق اگر شهید شدم برای من سنگتمام بگذار».
آهنگران با اشاره به آخرین دیداری که با حاجقاسم داشت اظهار کرد: آخرین دیداری که با حاجقاسم داشتم، مربوط به شب بیستویکم ماه رمضان در جوار حرم ملکوتی حضرت رقیه(س) بود. ما در آنجا به همین مناسبت برنامهای داشتیم که خوشبختانه برنامه خوبی هم شد. در این زمان بود که به من اطلاع دادند حاجقاسم هم در حرم حضور دارد. این توضیح را هم بدهم که در آن زمان درهای حرم را ساعت ۱۰ شب میبستند اما آن شب به مناسبت شب 21 ماه رمضان قرار شد تا ساعت ۱۲ درها باز باشد و ساعت ۱۲ درها بسته شد و من هم برای صرف سحری به مکانی که در آن خدام حرم حضور داشتند رفتم تا اینکه به من گفتند حاجقاسم از ابتدای برنامه شما تا الان در اتاق هست اما به جهت مسائل امنیتی نتوانسته در برنامه حضور داشته باشد. جالب اینکه هیچکس هم در حرم نبود و من بعد از اینکه با این شهید بزرگوار احوالپرسی کردم به من گفت: «صادق امشب به من نچسبید»، گفتم: «چرا؟ من احساس کردم حال خوبی در برنامه حاکم بود». به هر حال بعد از چند دقیقه بود که به من گفت: «اگر خسته نیستی میتوانی ۱۰ دقیقه بخوانی؟» من هم با کمال میل پذیرفتم و هر دو به پای ضریح رفتیم، در همین حین شهید پورجعفری هم همراه ما بود و از این لحظات فیلم میگرفت.
ذاکر اهلبیت در بخش پایانی صحبتهای خود که با اجرای قطعاتی از نوحههای دوران دفاعمقدس همراه بود، توضیح داد: آن شب حاجقاسم سرش را روی ضریح گذاشته بود و من به مدت زمان ۴۰ دقیقه علاوه بر قرائت زیارت عاشورا و مراسم مربوط به شب قدر در خدمت حاجقاسم بودم اما حتی بعد از پایان برنامه هم میدیدیم که حاجقاسم همچنان گریه میکند تا اینکه بعد از مدتی آرام شد. گویی برای من خاطرات مربوط به سفر ملایر دوباره تداعی شده بود و من همچنان شور شهادت را در حاجقاسم میدیدم. بنابراین چنین خصلتی تا این حد در حاجقاسم بالا بود، چنان که به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی همین اشکها حاجتش را برآورد کرد و او را پیش دوستان شهیدش برد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|