|
صعود تیم ملی فوتبال بانوان ایران در رنکینگ فیفا
شاگردان مریم ایراندوست در ردهبندی جهانی تیمهای ملی فوتبال بانوان ۲ پله صعود کردند. تیم ملی فوتبال بانوان کشورمان در جدیدترین رنکینگ اعلامشده از سوی فدراسیون جهانی فوتبال، با 63/1364 امتیاز ضمن صعود ۲ پلهای در رده 70 جهان قرار گرفت.
ارسال به دوستان
چرا پرسپولیس نزدیک بود مقابل هوادار ببازد؟
داور اشتباه کرد یحیی بیشتر
مهدی طاهرخانی: وقتی داور مسابقه پرسپولیس و هوادار برای آخرین بار به علامت پایان این رقابت در سوتش دمید، حقیقتا این انگاره رنگ حقیقت به خود گرفت که یک عده کاسبان خاموش وضعیت کرونایی هستند. آنهایی که بدون حضور هوادار در ورزشگاه، خیالشان از هو شدن توسط سکوهای خودی راحت است؛ حسین بادامکی و اسماعیل حلالی میدانند درباره چه چیزی حرف میزنیم. این مقدمه را داشته باشید تا در انتها یادی از بعضیها کنیم.
پرسش نخست این است: چرا پرسپولیس برخلاف تصورات، موفق به شکست هوادار نشد؟ پرسپولیس بازی را خوب آغاز کرد، بعد از مدتها مهدی ترابی را در حد و اندازههای سابقش دید، یک فشار هوادارپسند تقریبا در حال خم کردن کمر هوادار بود که ناگهان روی سلسله اشتباهات عجیب، دروازهاش را باز شده دید.
اگرچه قرمزها در ادامه سریعا روی کرنر جبران کردند اما در نیمه دوم پرسپولیس به چند علت همانی نبود که انتظارش را میکشیدم. از بدشانسی محض گرفته (که گل سرسبد آن مصدومیت ترابی بود) تا 2 تعویض بسیار غلط گلمحمدی که عملا تیمش را 10 و شاید هم 9 نفره کرد.
* ترفند قرن بیستمی در عصر وار
بله! تیم داوری اشتباه مهلکی را انجام داد. در عصر VAR، در دورهای که مشتاقان فوتبال در ایران، چهارشنبهشب دیدند چگونه داور با تکنولوژی چشم عقاب، گل بایرن را از روی ویبره ساعتش زودتر از زننده آن متوجه شد، هنوز در لیگ ما ترفند 36 سال قبل مارادونا در جامجهانی 1986 جواب میدهد! بازیکن هوادار با دست گل زد و خوشبختانه آنقدر شجاعت داشت که عوض دست انداختن دیگران با شهامت بگوید؛ بله! با دست زدم.
* داور اشتباه کرد اما شما چطور؟
تنها مشکل قرمزها همان یک اشتباه داور و آن گل بود؟ برای تیمی که بخواهد در لیگ برتر بماند یا در بهترین حالت سهمیه آسیا را بگیرد، بله همان یک اشتباه برای نابود کردن آرزوها کفایت میکند اما برای تیمی که قرار است برای ششمین بار متوالی قهرمان لیگ شود، هرگز. تیم قهرمان باید آنقدر قوی و خوب باشد که اگر داور چنین اشتباهی هم کرد قادر به جبرانش با ۲ گل یا بیشتر باشد.
در اینکه حالا کمکداور ویدئویی از نان شب هم برای فوتبال ما واجبتر است، هیچ بحثی نیست و اگر لازم باشد هر هفته آن را به فدراسیون فوتبال، به سازمان لیگ (که چشم طمع به حق مالی باشگاهها در بحث تبلیغات محیطی بسته و با چنگ و دندان با داغ و درفش ول کن این ماجرا نیست) و حتی به وزارت ورزش یادآوری میکنیم اما در این فوتبال، قهرمان آن تیمی است که از بهانههایش قویتر باشد؛ نهتنها در حرف زدن که در عمل.
* چه شد که عوض برد نزدیک بود ببازند؟
حالا کمی بحث را فنیتر میکنیم که بفهمیم چرا پرسپولیس در شبی که طبق استانداردهای خودش باید یک برد شیک و پر گل به دست میآورد با خوششانسی از باخت خانگی در دقایق آخر فرار کرد؟ شانس بسیار مهم است اما مهمتر از آن، بستری است که شما برای صیدش مهیا میکنید. حمید مطهری به عنوان دستیار اول یحیی گلمحمدی، مرتب اصرار به گفتمان فنی دارد و از او سوال میکنیم: آیا تنبیه رفتاری و به گونهای یک «لجاجت خاص» پیرامون مهدی عبدی وجود دارد یا نه؟
اگر پاسخ منفی میدهد - که فرض میکنیم اینچنین است- اینک از او میپرسیم: چرا عبدی جوان تنها فردی است که بلافاصله بعد از چند موقعیتسوزی، با برخورد چکشی کادر فنی و تعویض و نیمکتنشینی مواجه میشود؟ از مهدی ترابی گرفته تا عیسی آلکثیر و حتی عالیشاه، موقعیت از دست میدهند و توپهای متوالی را خراب میکنند، تو گویی یک مصونیت نانوشته دارند که قرار نیست بلافاصله با اخم کادر فنی روبهرو شوند. با علم به همه تواناییهای یحیی که شخصا او را در این مقطع بهترین مربی حال حاضر لیگ برتر میدانم و عقیده دارم میان سایر گزینههای داخلی دستکم تا چند سال حقش نشستن روی نیمکت پرسپولیس است اما متاسفانه او یک پنجره مخفی دارد که هر از گاهی یحیای دوستداشتنی و همیشه صبور را آن حفره سیاه میبلعد.
* داستان کیا تکرار میشود؟
10 سال قبل آن داستان باورنکردنی را در آخرین روزهای فوتبال مهدویکیا خلق کرد و باعث جاری شدن اشک مهدی و سپس خودش شد. حالا «گویا» ناباورانه مهدی عبدی 22 ساله که مهمترین و بااستعدادترین سرمایه فعلی قرمزهاست، جای مهدویکیا در آن برهه تلخ را گرفته است. عبدی جوان است و محتاج حمایت خاص سرمربی تا بعد از خراب کردن ولو چند موقعیت در یک مسابقه باز هم به او اعتماد شود. تا کمکم همانی شود که باید. این اعتماد درباره شهریار مغانلو در ابتدای سال 1400 انجام شد و در آسیا و مرحله گروهی، پرسپولیس میوهاش را چید اما عبدی که مشخص است بسیار از حیث روحی حالت شکنندهای دارد، دستکم حالا قادر به جمع و جور کردن خویشتن پس از یک نیمکتنشینی نیست. درست یا غلط، او انتظار داشت روز داربی ثابت باشد. پیرو همان شوک داربی، مقابل هوادار چند موقعیت خوب را خراب کرد، البته باید توجه کرد او خودش با جاگیری و هوشش، موفق به خلق آن موقعیتها شد. پرسپولیس گل دوم را خورد و حالا بهترین فرصت بود که یحیی به او اعتماد کند و با حضور 90 دقیقهای این هدیه را به او بدهد. شبیه یک تولد دوباره اما اتفاقی کاملا عکس رخ داد.
* تعویضهایی برای خودویرانگری
گلمحمدی که مقصر اصلی را عبدی میدانست (به خاطر از دست دادن آن چند موقعیت) با بیرحمی تمام او را به همراه کامیابینیا بیرون کشید و عملا تیمش را اول 10 نفره و سپس 9 نفره کرد.
به عملکرد اسدی و حامد پاکدل بعد از تعویض و حضور در میدان خوب توجه کنید. به صورت باور نکردنی، هول و سردرگم بودند. اسدی یک اشتباه بد در خط دفاعی انجام داد و پاکدل نهتنها نتوانست هیچ موقعیتی را برای خودش بسازد که در چند صحنه عملا حملات تیم را با سکته مواجه کرد. حمید مطهری اگر مشاوره درباره آن ۲ تعویض از بیخ و بن غلط نداده باشد باید از خودش بپرسد چرا مقابل این تصمیم اشتباه یحیی که برای چندمین بار است تکرار میشود، سکوت کرد؟ باخت اراک یادتان است؟
* قصه این ۲ بازیکن
درباره اسدی آنچه باید همه بدانند را دیگر فهمیدهاند. چند فصل قبل دنیزلی در تراکتور او را یک مدافع خوب و مسلط دید اما رضا اسدی خودش را یک هافبک میداند. اما با توجه به سرعت کم و تکنیک نازلش، به هیچ عنوان قادر به درخشش در ترکیب پرسپولیس نیست. شاید در سپاهان و استقلال او نقش محوری را همانند ریگی ایفا کند اما داستان پرسپولیس متفاوت است. آنها بازیکنی هموزن نوراللهی برای آن پست میخواهند.
اما برسیم به پاکدل؛ مهاجم 30 ساله که یک دهه فرصت داشت بدرخشد اما همیشه در تیمهای میانه و پایین جدول بود و حالا در 30سالگی ناباورانه آمده تا چه چیزی را ثابت کند؟ داستان او و عیسی کاملا متفاوت است، چرا که آلکثیر همیشه یک تمامکننده خوب بود که از شانس بدش، یک دهه در انتخاب تیمهایش دچار اشتباه شد اما درباره حامد پاکدل نمیشود چنین ادعایی کرد. خرید او درست شبیه جذب مهدی مهدیخانی بود. متاسفانه کسی فصل قبل از یحیی درباره آن خرید بیحاصل سوال نکرد و حالا یک پاکدل شبیه مهدیخانی به تیم اضافه شده است. با احترام تمام به این بازیکن باید گفت در این سن، او عصای دست قرمزها نخواهد بود، همانطور که آرمان رمضانی نشد، همانگونه که مهدیخانی نشد. و کفران نعمت اینکه عبدی 22 ساله و جواهر صیقل نخورده پرسپولیس، عوض هدایت درست و تبدیل شدن به یک مهاجم قاتل، گاه و بیگاه مورد غضب یحیی قرار میگیرد و... . تردید نکنید اگر گلمحمدی از روی عصبانیت آمیخته به لجاجت، در 30 دقیقه باقیمانده نیمه دوم عبدی و کمال را بیرون نمیکشید، شاهد نتیجه دیگری میبودیم یا دستکم حملات این تیم و موقعیتهایشان کیفیتی بهمراتب بهتر و زیباتر داشت.
* و کاسبان سکوت این روزهای سکوها
اول متن خاطرتان است؟ آنهایی که باید متشکر خالی بودن ورزشگاهها باشند. اگر بازی با هوادار 60 هزار هوادار در ورزشگاه بود، حقیقتا شیری، آقایی، پاکدل و اسدی و در مقاطعی عالیشاه، میتوانستند با خیال آسوده آنگونه ناامیدکننده ظاهر شوند؟ هفته نهم لیگ است. کسی در آذرماه و این هفته درباره قهرمان و این دست مسائل حرف نمیزند. جدول هم حقیقتا معنایی به آن صورت ندارد اما چشم بینا، رگههای موفقیت یا شکست احتمالی در آینده را همین حالا میبیند، پس باید الان هشدار داد.
مدیریت تیم پاسخ شفافی نمیدهد که چرا پول کالدرون یک ماه است به حساب او ننشسته است و مرتب برگشت میخورد و به همین دلیل ۲ خرید تاجیک قرمزها عملا حکم توریست را پیدا کردهاند، آن هم در روزهایی که شیری و عالیشاه، کاسه صبر هواداران را لبریز کردهاند. شاید صدری راضی است از این وضعیت چون عملا مانده و جایی نمیرود. وزیر محترم ورزش هم میگوید هیچ عجلهای نداریم و شاید انتخاب هیاتمدیره و مدیرعامل شوخی شوخی به سال 1401 بکشد. به کاسبان خالی بودن سکوها این افراد را هم اضافه کنید، یک یکشان را.
ارسال به دوستان
بغض استقلال با 3 گل مقابل پیکان ترکید
آتشبازی در اکباتان
علی کلهری: استقلال و پیکان در ورزشگاه دستگردی به مصاف هم رفتند که این بازی با نتیجه 3 بر صفر به سود استقلال به پایان رسید. آبیها در این دیدار پس از ۲ بازی، از ابتدا با سیستم سهدفاعه به میدان رفتند، البته این تغییر در میانه بازی با پرسپولیس لحاظ شد، جایی که فرهاد مجیدی حین بازی داربی یامگا را عقب کشید و سیستم سهدفاعه تیم باز هم شکل گرفت. ترکیب استقلال در دیدار برابر پیکان به شرح زیر بود: سیدحسین حسینی، سیاوش یزدانی، محمد دانشگر، عارف آقاسی، جعفر سلمانی، کوین یامگا، زبیر نیکنفس، مهدی مهدیپور، امیرحسین حسینزاده، سبحان خاقانی و رودی ژستد.
استقلال در این دیدار از لحاظ ساخت بازی و ایجاد موقعیت نسبت به ۲ دیدار قبل خود پیشرفت خوبی داشت. آنها پلنهای خوبی برای ایجاد موقعیت روی دروازه پیکان داشتند و روی همین پلنها هم توانستند به موقعیتهای خوبی دست یابند اما همچنان شاهد تصمیمگیریهای نادرست از سوی مهرههای هجومی این تیم برای زدن ضربات آخر در این بازی بودیم. در ابتدای بازی یکی از برنامههای اصلی استقلال برای موقعیتسازی انجام کارهای ترکیبی روی نیمفضا و کناره راست بود، جایی که در آن ناحیه بازیکنانی مثل امیرحسین حسینزاده و یامگا حضور داشتند و با انجام کارهای ترکیبی توپ را وارد فضای مناسبی میکردند و استقلالیها با سانترهای یامگا به دنبال ایجاد موقعیت بودند. لاین دفاعی استقلال هم خیلی جلو بازی میکرد و همین موضوع برتری خوبی به آنها در حملات میداد. کوین یامگا هم به دلیل غیبت وریا غفوری از دروازه حریف کمی دورتر و به حاشیه رانده شده بود اما نسبت به بازیهای گذشتهای که جای وریا غفوری در ترکیب بازی میکرد، عملکرد بهتری از لحاظ هجومی داشت. البته نوع بازی پیکان هم طوری بود که خیلی فشار زیادی در نیمه اول روی دروازه استقلال ایجاد نشد تا یامگا خیلی درگیر وظایف دفاعیاش نشود. همین عقب کشیدن یامگا هم باعث حضور خاقانی در ترکیب شده بود. در این دیدار نیز مثل همیشه نقطه قوت اصلی تیم استقلال ۳ مدافع میانی این تیم بودند، جایی که سیاوش یزدانی، محمد دانشگر و عارف آقاسی در ترکیب تیم حضور داشتند. سیاوش یزدانی علاوه بر گلی که به ثمر رساند با دادن پاسهای بلند و موثری که داشت بخوبی استقلال را رو به جلو حرکت میداد و محمد دانشگر هم علاوه بر گلی که به ثمر رساند، با حضور در صحنههایی که استقلال در حمله حضور داشت به این تیم برتری عددی خوبی در زمین حریف میداد. این ۲ مدافع همچنین روی ضربات شروع مجدد بویژه کرنرها و ضربات شروع مجدد جاگیری بسیار خوبی داشتند و گل اول و دوم استقلال هم روی همین حرکت به ثمر رسید. اگر گل ارسلان مطهری را فاکتور بگیریم، یکی از بزرگترین مشکلات استقلال که همچنان پابرجاست، زدن ضربات آخر است. به جز صحنه گل مطهری، مهاجمان این تیم تمام موقعیتهایی را که در اختیار داشتند با ضربات نهچندان خوبشان از دست دادند و این قضیه شمایی کلی از وضعیت استقلال به ما میدهد. آبیهای تهران از لحاظ دفاعی بهترین تیم لیگ هستند ولی نسبت به سایر مدعیان دارای خط حمله بسیار ضعیفی هستند و مدافعان این تیم در این بازی علاوه بر حفظ کیفیت دفاعیشان، جور مهاجمان این تیم را هم کشیدند و با ۲ گلی که به ثمر رساندند فشار را از روی تیم برداشتند تا آبیها براحتی گل سوم را هم به ثمر برسانند. شاید ارسلان مطهری به عنوان مهاجم گل سوم تیمش را به ثمر رسانده باشد اما استقلال نیاز دارد گلهای تعیینکنندهاش از سوی مهاجمان به ثمر برسد.
یکی از نقاط قوت استقلال در این فصل استفاده از ضربات شروع مجدد و کرنرهاست. با توجه به اینکه آبیها روی گلزنی در جریان بازی مشکل دارند، این ضربات فرصت خوبی است تا این تیم با حضور مدافعانش به نتیجه برسد. آنها در بازی با تراکتور هم روی همین موقعیتها یک گل ۳ امتیازی زدند و مقابل فجر به یک پنالتی دست پیدا کردند. استقلال بدونشک دارای بهترین خط دفاع لیگ است و همین فاکتور هم این تیم را بالای جدول نگه داشته است، چرا که با توجه به اوضاع نهچندان خوب مهاجمان این تیم اگر مدافعان تیم آمار تنها 2 گل خورده در 9 بازی را به ثبت نمیرساندند، معلوم نبود استقلال در چه جایگاهی قرار میگرفت.
آبیهای تهران حالا باید در ادامه همین سبک بازی خود روی مشکلاتی همچون زدن ضربات آخر و تصمیمگیری در محوطه جریمه حریف کار کنند تا امتیازات بیشتری را از دست ندهند.
ارسال به دوستان
اخبار
خارج شدن وزنهبرداری و بوکس از لیست رشتههای اصلی المپیک ۲۰۲۸
کمیته بینالمللی المپیک ۳ رشته را از لیست رشتههای ورزشی تضمین شده برای بازیهای المپیک ۲۰۲۸ لسآنجلس خارج کرد. هیات اجرایی کمیته بینالمللی المپیک در جلسهای که تشکیل داد، ۳ رشته را به لیست رشتههای تضمین شده در بازیهای المپیک ۲۰۲۸ لسآنجلس وارد و ۳ رشته را از این لیست خارج کرد. رشتههای اسکیتبورد، موجسواری و ورزشهای صعودی قرار است به برنامه اصلی المپیک ۲۰۲۸ لسآنجلس اضافه شوند اما بوکس، وزنهبرداری و پنجگانه مدرن از لیست ورزشهای تضمین شده برای بازیها حذف شدهاند. به فدراسیونهای بینالمللی مربوط تا سال ۲۰۲۳ فرصت داده شده معیارهای لازم را برای تضمین جایگاه خود در این المپیک فراهم کنند. کمیته بینالمللی المپیک گفت: مسیری برای حضور بوکس، وزنهبرداری و پنجگانه مدرن وجود خواهد داشت تا بخشی از بازیهای لسآنجلس باشند، مشروط به اینکه نگرانیهای مطرح شده را برطرف کنند. فوتبال جایگاه خود را در این برنامه حفظ کرده است اما کمیته بینالمللی المپیک (IOC) اعلام کرد پیگیر طرح بحثبرانگیز فیفا برای برگزاری جامجهانی مردان در هر ۲ سال یک بار به جای ۴ سال یک بار است. کمیته برگزاری بازیهای المپیک لسآنجلس ۲۰۲۸ همچنین میتواند ورزشهای اضافی را در سال ۲۰۲۳ پیشنهاد دهد. لیست رشتههای تضمین شده بازیهای المپیک ۲۰۲۸ در لسآنجلس به شرح زیر است: دوومیدانی، بدمینتون، قایقرانی روئینگ، بسکتبال، قایقرانی آبهای آرام، شمشیربازی، سوارکاری، فوتبال، گلف، ژیمناستیک، هندبال، هاکی، جودو، کشتی، شنا، راگبی، تکواندو، تنیس روی میز، تنیس، تیراندازی، تیروکمان، سهگانه، بادبانی، والیبال، موجسواری، اسکیت، ورزشهای صعودی و دوچرخهسواری.
***
چرا یزدانی در لیگ کشتی نگرفت؟
مدیرعامل باشگاه فولادین ذوب آمل درباره عدم مبارزه حسن یزدانی در لیگ کشتی آزاد صحبتهایی مطرح کرد.
بابک بهمنی درباره عدم حضور حسن یزدانی در لیگ عنوان کرد: یزدانی به عنوان یک قهرمان ملی و برای روحیه بچهها کنار تیم ما بود. قراردادی با او نبستیم و او گفت اگر من خوب شدم کشتی میگیرم.
مدیرعامل فولادین ذوب آمل درباره امضای قرارداد یزدانی با این تیم یادآور شد: او گفت سفید امضا میکنم اما در کنار تیم بود و در تمرینات حضور داشت و نکات فنی لازم را به کشتیگیران میگفت. از او تشکر میکنم که به عنوان یک وزنه کنار تیم بود.
بهمنی یادآور شد: از حسن یزدانی سپاسگزارم که جوانمردی کرد، کوچکترین مبلغی نگرفت و گفت اگر آسیبدیدگی من خوب شد کشتی میگیرم. همین الان این روحیه بچهها را مدیون یزدانی هستیم.
***
ژاوی در رختکن از خجالت بازیکنان بارسلونا درآمد
سرمربی تیم فوتبال بارسلونا که از عملکرد شاگردانش در بازی با بایرنمونیخ ناراضی بود، از خجالت آنها درآمد.
تیم فوتبال بارسلونا چهارشنبهشب در آخرین بازیاش در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا، دیداری که محکوم به برد بود، در خانه بایرنمونیخ با نتیجه 3 بر صفر شکست را پذیرا شد تا از دور این رقابتها حذف و راهی لیگ اروپا شود. این برای نخستینبار در 21 سال اخیر بود که کاتالانها از صعود به مرحله حذفی لیگ قهرمانان بازمیماندند و همین مساله باعث عصبانیت سرمربی 41 ساله بارسا شد.
بر اساس ادعای نشریه «اسپورت» چاپ کاتالونیا، ژاوی که از عملکرد شاگردانش در بازی راضی نبود، بین ۲ نیمه در حالی که بارسا 2 بر صفر عقب بود، در رختکن شاگردان خود را به باد انتقاد گرفت؛ اتفاقی که در پایان بازی هم افتاد. طبق این گزارش، سرمربی بارسلونا که خود دوران بازیگری پرفروغی داشته است، اواخر نیمه اول در صحنهای هم بر سر بازیکنانش فریاد کشید و به آنها گفت «برخی از شما درک نمیکنید بازی کردن برای بارسلونا چه معنا و مفهومی دارد». ژاوی پس از شکست تیمش مقابل بایرن در بخشی از صحبتهایش گفته بود: ما باید مطالبه بیشتری از خود داشته باشیم، چون ما بارسلونا هستیم. این وضعیتی است که در آن قرار داریم. من عصبانی هستم. این واقعیت باشگاه است و همین من را عصبانی میکند. ما باید رو در رو با آن مقابله کنیم و راه دیگری هم وجود ندارد. عصر جدید باشگاه بارسلونا از امروز شروع میشود. ما از صفر شروع میکنیم. باید شروع کنیم تا بارسا را به جایگاهی که به آن تعلق دارد، که آن جایگاه لیگ اروپا نیست، بازگردانیم. ما سخت کار خواهیم کرد تا بارسا را به جایگاه واقعیاش بازگردانیم و البته که باید تغییرات زیادی داشته باشیم. گفته میشود مدیران بارسلونا در فکر ایجاد تغییراتی در تیم تحت هدایت ژاوی در پنجره زمستانی پیشرو هستند و بازیکنانی همچون مارک آندره تراشتگن، فرانکی دییونگ و سرجینیو دِست در لیست فروش قرار خواهند گرفت و در مقابل احتمال پیوستن فران تورس، بال راست منچسترسیتی به جمع کاتالانها وجود دارد.
بارسلونا حالا باید خود را آماده بازی یکشنبهشب با اوساسونا در لالیگای اسپانیا کند و سپس راهی عربستان شود تا در دیداری دوستانه که برای یادبود دیگو مارادونا خواهد بود، به مصاف بوکاجونیورز برود.
ارسال به دوستان
نبرد 666 روزه
مهدی جابری: دومین روز پرستار در دوران کرونا را پشت سر گذاشتیم. بیش از 660 روز از ورود کرونا به ایران میگذرد و همه این روزها به نوعی روز پرستار بوده است.
تا همین امروز 150 پرستار در جبهه سلامت عمومی و مقابله با کرونا به شهادت رسیدهاند؛ یعنی به طور متوسط هر چهارونیم روز، یک پرستار شهید شده است. همین امروز که درباره پرستاران مینویسیم و در این روزهایی که به آنها تبریک میگوییم، شاید کمتر پرستاری فرصت داشته باشد حتی جواب تبریکمان را بدهد. آنها نه فرصت «سر خاراندن» دارند و نه شرایطش را!
اما حقیقت تلخ این است که بسیاری از ما مردم، آنطور که باید و شاید، توجهی به رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی نداشتیم. کرونا را آنقدر شوخی گرفتیم که یک لحظه مبتلا شدیم و خنده از لبهایمان رفت. راهی مراکز درمانی شدیم. از پرستاران و کادر درمان انتظار لبخند داشتیم! انتقاد کردیم. گلایه کردیم. گفتیم اینها چرا به ما لبخند نمیزنند؟!
یک روز من، یک روز شما، یک روز آن دیگری؛ مبتلا شدیم و متاسفانه عزیزانی هم از بین ما رفتند. در این 666 روز بیش از 6 میلیون نفرمان به کرونا مبتلا شدیم و هزاران پرستار را هم ناخواسته مبتلا کردیم.
قطعا تقصیر همه ما نیست. خیلی از ما خودمان قربانی هستیم. اما آنهایی که مقصرند، خودشان میدانند چه کردهاند! آنها وقتی رعایت نکردند و مبتلا شدند، دست چند نفر دیگر را هم گرفتند و با خودشان پایین کشیدند.
اغلب مردم دنیا و همه ایرانیها پرستاران را افرادی مهربان، خوشقلب و دلسوز میدانند. پرستارها حتی اگر لبخندی بر لب نداشته باشند، باز هم مهربانند. حتی اخمهای آنها نیز از روی مهربانی و دلسوزی است. اما باید بپذیریم برخی از ما مردم در همه جای دنیا و حتی ایران، از این مهربانی پرستاران سوءاستفاده کردیم. تصورمان این بود که مبتلا میشویم و با رسیدگی پرستارها خوب میشویم.
بله! خیلی از ما کرونا گرفتیم و خوب شدیم! اما چقدر اطمینان داریم که هیچ پرستاری را در روزهای پرستاری پروانهوارش مبتلا نکردهایم یا حتی باعث مرگش نشدهایم؟
666 روز است 6 میلیون و 150هزار نفرمان مبتلا شدهایم و برای زنده ماندن با کرونا جنگیدهایم. 6 میلیون نفرمان در این جنگ پیروز شدهایم اما آیا ما خودمان جنگیدهایم؟ اصلا توان جنگیدن داشتهایم؟ خیر! آن کسی که در خط اول مبارزه بود، ما نبودیم. ما فقط نقش پیروزها را بازی کردیم و مدعی شدیم کرونای وجودمان را شکست دادهایم!
آن کسی که واقعا به جنگ کرونا رفته بود و هنوز هم با کرونا در جدال تن به تن است، ما نیستیم. ما در بهترین تعبیر فقط «مبتلا» هستیم و مجموعمان میشود «لشکر مبتلایان». جنگجوی واقعی در بیمارستان و مرکز درمانی، لابهلای میلیاردها ذره ویروسی، برای زنده ماندن من و شما میجنگد و البته از خودش و خانوادهاش محافظت میکند.
پرستاری این روزها بیش از هر زمان دیگری معنای مهربانی و عاشق بودن میدهد اما واقعیت این است که پرستارها این روزها نمیخندند. در میدان جنگ با دشمن نامرئی به این سادگی نمیشود لبخند بر لب داشت. اگر هم لبخندی هست، از روی فداکاری است.
شاید این حرف خیلی تکراری باشد اما لطفا بیایید به هر طریقی، زنجیره انتقال کرونا را قطع کنیم. این هم خیلی تکراری است: به خاطر پرستاران و کادر درمان، لطفا کاری کنید که زنجیره انتقال قطع شود. توجه نداشتن به این حرفهای تکراری، مرگهای تکراری را به دنبال خواهد داشت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|