|
راههای دورزدن ممنوعیت سگچرانی
سگ را نجنبان
اصلاً نگران ممنوعیت سگگردانی در پارکها نباشید. هر قانونی را میشود دور زد و ما راهکارهای دورزدن این یکی قانون را هم خدمتتان عرض میکنیم؛ فقط ممکن است سگتان کمی اذیت شود که آن هم اشکال ندارد، بالأخره شما صلاحش را میخواهید.
1. سادهترین راه این است که سگتان را مخفی کنید. مثلا بچپانیدش زیر کاپشن؛ البته این مورد فقط برای سگهای کوچولو است؛ یکوقت از آن سگهای باسکرویل نیندازید توی کاپشنتان که عواقبش جبرانناپذیر است. گونی، کیف، جعبه، چمدان و... از دیگر ابزارهای پیشنهادی است.
2. میتوانید به خودتان یک قلّاده ببندید و سرش را بدهید به دهان سگ تا اگر کسی گیر داد، بگویید سگ شما را میگرداند و انسانگردانی که ممنوع نیست.
3. میتوانید نقش بازی کنید و توی پارک بدوید و فریاد بزنید و سگتان هم دنبالتان بدود تا همه فکر کنند سگ با شما نسبتی نداشته و صرفاً دنبالتان کرده است. البته همیشه مراقب نهادهای مسؤول باشید که قصد نجات شما را نداشته باشند؛ که اگر سگ را بگیرند و بفهمند همهاش فیلم بوده، خودتان را هم با سگ به مراکز نگهداری از حیوانات میفرستند.
4. از ظرفیت ساقیهای پارک استفاده کنید. این قشر جاسازهایی دارند که فقط سگهای موادیاب میتوانند کشفش کنند و پیداکردنش از عهده آدمیزاد خارج است. پنجاه تومن بگذارید کف دست یک ساقی، دوساعته جوری سگتان را بدون دردسر در پارک میگرداند که ممکن است خودتان بعداً هوس کنید شما را هم در پارک بگرداند. البته تحقیق کنید سگتان قبلاً موادیاب نبوده باشد که یک پارک بیساقی خواهد شد.
5. اگر همه این راهها جواب نداد، خودتان بهیاد سگتان بروید در پارک و بیخودی پاچه مردم را بگیرید، بچههای مردم را بترسانید، ملّت را گاز بگیرید و خلاصه! هرکاری که سگتان در پارک انجام میداده را به یادش انجام دهید تا پارکها را از خاطرات سگتان پر کنید و ملّت بفهمند که چقدر جای سگتان خالی است.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
تکههای ناز
تکههای ناز
با سگ توی پارکها کمی دوست شوید
همبازی او شوید و باشید مفید
عه! کودک تو شدهست شش تکه؟! چه ناز!
خب شیوه بازی سگم هست جدید
پریدنش
سرمایه سر خریدنش بگذارید
خود را جهت دریدنش بگذارید
تا توله سگ افسرده نگردد، مردم!
یک پارک برای پریدنش بگذارید
سگشاه
دوش رفتم پارک، دیدم با هراس و دلهره
بولداگی* روی تاب و ژرمنی* بر سرسره
ظاهراً فرمانروایان زمین سگها شدند
جای ما دیگر نباشد هیچ جای این کُره
*: نام دو نژاد سگ وحشی و شکاری
ارسال به دوستان
چند پیشنهاد به پلیس
ممنوعیت سگگردانی در پارک قانون ظالمانهای است که اگر در برابر آن کوتاه بیاییم لابد فردا سگهایمان را به رستوران و سینما و کنسرت هم نمیتوانیم ببریم، لذا پیشنهاداتی را در این زمینه به مقامات ارائه میدهیم:
۱. همانطور که علیآقا کریمی نیز در توئیت خود خاطرنشان کردند: «سگهای خانگیِ امروز، زندهیابان فردا هستند» به جای ممنوعیت ورود سگ به پارک و پاک کردن صورت مسأله، میتوان مجوز ساخت بناهای غیراستاندارد را در اطراف پارکها صادر نموده و از ظرفیت این حیوانات استفاده کرد.
۲. نقش سگها در کمک به پلیس بر کسی پوشیده نیست. چیزی هم که در پارکها فراوان است ساقی و خلافکار. پلیس به جای وضع قوانین محدودکننده سگ، میتواند برای سگهای خانگی کارت همیار پلیس صادر کند. در نتیجه این حیوانات ملوس (اگر خودشان را کسی ندزدد) میتوانند در دستگیری دزدها و خلافکاران موثر باشند.
۳. همه میدانند که سگهای معصوم هرگز کسی را قضاوت نمیکنند و دل کسی را نمیشکنند در صورتی که آدمیزاد هر دوی این موارد را انجام میدهد و عین خیالش هم نیست. لذا با ورود سگ به پارک، آمار قضاوت و دل شکستن به نحو معناداری پایین میآید و حتی اگر سگها احیانا چهار نفر را تکهپاره هم بکنند ارزشش را دارد، زیرا از قدیم گفتهاند زخم تن خوب میشود ولی زخم زبان خوب نمیشود.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
سگِ باز
شبی یاد دارم که بختم شکفت
چنین شد رفیقم سگی خوب و مفت
به هم با محبت سگک می زدیم
و گاهی سگانه کتک میزدیم
به روز رفاقت دو تا توله سگ
به هنگام نَخوَت دوتا توله سگ
نشد روز ما غیر بازی و واق
پس از شام شب هم پریدن به طاق
سرکوچه پارکی به نام «اَمان»
که میدادم آنجا«جکی» را نشان
به سگهای خوشخصلت دمدراز
پدرهای سگباز و سگهای باز
یکی آمد از سمت میدان شوش
به من گفت ای مرد بیمغز و هوش
فرو مانده در صنع پروردگار!
سگت را ببر خانه خود را بیار
غرورم بهم خورد و قلبم گریخت
دهان جکی کج شد و آب ریخت
دوتایی به وی درس آموختیم
دماغ و دهانش بهم دوختیم
بفهمد در این شهر و این روزگار
نیاید دگر غیر سگها به کار
به کودک چه این بازی و سرسره
نباشد سگ من لولو خورخوره
کسی با سگم حرف ناجور زد
من او را بکوبم به دیوار بد
ارسال به دوستان
پیامی از اسی سگدست به هممحلیها
خدمت همه شما آبجیا و داداشای گلم عرض کنم که خاطرتون کلا واس ما عزیزه و خوش نداریم چنگول و دندون هیچ جونبندهای به زیر گولوی خودتون یا بچتون بخوره... مدیونید اگه فک کنید منظورم از اون جونبندهه، سگ طبقه بالاییمون باشهها... یعنی من که غلومتونم ولی سر جدتون هر کی رو که بخواید، عکس میگیرمو و جنازه تحویل میدم. یعنی مثله آب خوردن باهاش کل میندازمو همین که دهن باز کنم یارو غلاف میکنه و ننهباباش میان جلو چشاش. ولی ارواح عمتون ما رو با ژولی جون در نندازید! لاکردار اون چشمون سیاهش سگ داره و آدم از دیدنش میگرخه و خودش را در برابر آن موجود، ضعیف میپندارد! شوما که غریبه نیستید ولی من و باقی همساتهها، از وختی که پلیسهای زحمتکشمون نزاشتن ژولی جون بره پارک، دربست تو خونههامون کز کردیم و حتی جرأت نداریم به همساته بالاییمون فوش بدیم، بس که ژولی جون آنقدر هار و نکبت و وحشی و گولاخه (اینارو تو دلمون گفتیم) آخه یکی نیست بگه این سگمصب چیکارشون داره که نمیزارن بیاد پارک. حالا دهپونزده بار بچهها را گاز گرفته و سرسره را واس خودش پاتوق کرده و نهایتا نمیزاره بچهمچهها برن سمت تاب... خب بعضیها خلقتشون همینه، وگرنه این همساته بالاییه کلی پول داد تا حنجره ژولی جون را عمل کنه و صداش مامانی بشه، چشمونش را عمل کرد که خاک بر سر (توی دلمون گفتیم) گوگولیتر بشه. البته خوبیش اینه که عقیم شده و تو این وانفسا نسلی از خودش نمیزاره... حالا بگذریم و یادتون نره آبجیا و داداشای خودم هر وخ از جونبندهای ترسیدید، داشتون را صدا کنید تا واستون ریدیفش کنم، با ایزتون منظورم از جونبنده هم پشه و سوسک بالدار و ایناس...
رخصت.
ارسال به دوستان
سگ و صحرانشین
«سگی پای ِ صحرانشینی گزید»
همانکس که در پارک خوابیده است
شب از درد بیچاره خوابش نبرد
ز سگهای شهرم چه ترسیده است
شنیدم که در جنگ با قوم سگ
چو برگ درختان بلرزیده است
از آن پس به اوج درختی بخفت
که با تجربیات گردیده است
دو شاخ تعجب به روی سرش
که انسان به سگها چه بالیده است
لباس سگان را چو زرگونه دید
به پشمینهاش زار نالیده است
پس از بررسیها نمایان شده
که از پارکها رخت برچیده است
اگر در بیابان سگ او را خورد
از آن به که در شهر ما دیده است
ارسال به دوستان
سگستان
در بیابان و در خیابان سگ
بیشتر از شمار انسان سگ
نیستی سعدیا ببینی که
توی هر بوستان، گلستان سگ....
پر شده آنچنان که کم آید
وصف سگ در هزار دیوان سگ
رفته بودم به پارک، دیدم نیست
آدمی بین این هزاران سگ
هر طرف انفرادی و جمعی
میدهد بیخیال جولان سگ
این طرف روی سفرهای مخصوص
میخورد دیس مرغ بریان سگ
آن طرف نرد عشق میبازند
یک پدرسگ کنار مامان سگ
سگ ریز و درشت و سرخ و سفید
مجلسیپوش و لخت و عریان سگ
بدتر از سگ جناب سگدار است
هست سگتر ز هرچه سگسان سگ
هر که در پارک جُست آرامش
کرد او را چو سگ پشیمان سگ
مرد خوششانس در عبور از پارک
فقط از وی دریده تنبان سگ
مرد بدشانس مثل من......... وللش
میبرم شعر را به پایان..... سگ
ارسال به دوستان
پارشون رو پس بدین
با انتشار خبر ممنوعیت سگگردانی در پارکهای تهران، تجمع اعتراضآمیزی در مقابل سازمان ملل برگزار شد.
یکی از افراد حاضر در جمع گفت: چه خبرشووونه؟! یعنی بعد یه روز کامل تو قفس بودن، یه دور دور تو این پارک حق چینوی من، این حیوون بیآزار نبود؟
شاید باورتون نشه ولی همین دو ماه پیش بود همسایهمون که ماه ۷ بارداریش هم بود از هزینههای بالای زایمان مینالید. عصرش که تو پارک چینوجان پرید جلوش این دغدغهش هم از بین رفت. زایمان وسط چمن طبیعی، زیر درخت بید مجنون نصیب هر کسی نمیشه خب. کاهش طول دوران سخت بارداری که بماند.
یا همین یک ماه پیش بود که یه بچه سرتق مامانش رو کلافه کرده بود از بس حرف میزد، قلاده چینو جان رو ول کردم. یک ماهی هست مامانش یه نفسی میکشه که ورور جادوش ساکت شده.
فرد حاضر در ادامه با گفتن: «نمیذارن حیوون زبون بسته آرامش داشته باشه»، با بالابردن پلاکاردی با نوشته: «سگ فحش نیست»، به جمعیت معترض پیوست.
ارسال به دوستان
کاسب سگ
در سوژه ناب و عجیب و جالب سگ
راجع به را من مینویسم راجب سگ:
حیوان که درک و قدرت فهمی ندارد
من انتقادی میکنم بر صاحب سگ
این صاحب سگ بوده که دزدیده سگ را
از زیستگاه و زندگی در قالب سگ
برداشته آورده آن را منزل و پارک
آواره کرده بیزبان را طالب سگ
تو طالبش هستی برو همراه او باش
پشت سر گله بدو در جانب سگ
فرزند آوردن برای او مباح است
آن کس که میگوید: «برایم واجبه سگ»
خانه برایش ساخته عالی! پدرسگ
هال و پذیرایی و سقف کاذب سگ
از دم برایش میخرد هر چه نیاز است
هرچه سفارش میکند هر شب وب سگ
بازار تجهیزات سگ داریم در شهر
باید بگویم راحت و بیشائبه سگ...
دعوا به راه انداخته در بین بازار
آدمفروشی میکند آن کاسب سگ
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|