|
اخبار
شهرام ناظری و ابوالفضل پورعرب از بیمارستان مرخص شدند
شهرام ناظری، خواننده موسیقی ایرانی که در پی کسالت قلبی در بیمارستان بستری شده بود، از بیمارستان مرخص شد. به گزارش ایسنا، شهرام صارمی، نوازنده کمانچه خبر داد این هنرمند پس از انجام آنژیوگرافی از بیمارستان مرخص شد. شهرام ناظری در پی کسالت قلبی در بخش مراقبهای ویژه بیمارستان بستری شده بود.
همچنین ابوالفضل پورعرب پس از گذشت حدود یک ماه از بیمارستان ترخیص شده است. این بازیگر قدیمی سینما از یک ماه قبل به دلیل عفونتی که در بدنش ایجاد شده بود، در بیمارستان بستری شد، اگر چه در این مدت یک روز به منزل رفت اما با بد شدن حالش دوباره به بیمارستان بازگشت. آنطور که پورعرب پیشتر گفته بود، پای او هنگام فیلمبرداری یک مستند داستانی به نام «سگ» دچار حادثه و زخمی شد و همین زخم منجر به عفونت و جهت درمان در بیمارستان بستری شده بود. حالا پس از گذشت حدود یک ماه، علی تقیپور، تهیهکننده این مستند گفت: حال آقای پورعرب خوب است و با درمانهای انجامشده، عفونت تحت کنترل درآمده است. پزشک معالج ایشان هم صبح سهشنبه ۲۲ آذرماه اجازه ترخیص از بیمارستان را داد.
***
عبدالرضا در ایرانشهر
نمایش «عبدالرضا» به نویسندگی مهدی همتی و کارگردانی هومن رهنمون در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میرود.
به گزارش روابط عمومی تماشاخانه ایرانشهر، نمایش «عبدالرضا» به کارگردانی هومن رهنمون با بازی افشین زارعی، سیروس کهورینژاد، محمداقبال رجبی، آرزو صرافرضایی، علی یارلو، احمد مطوری، مسعود احمدی و بهرنگ رهنمون از روز پنجشنبه ۲۴ آذر ساعت ۲۰ در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر اجراهای خود را آغاز میکند.
***
برگزاری سومین دوره فیلمسازی «ایده تا تولید»
انجمن سینمای جوانان ایران به میزبانی دفتر اردبیل، سومین دوره فیلمسازی «ایده تا تولید» را به مدت یک هفته برگزار میکند. به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، دوره سوم اردوی فیلمسازی «ایده تا تولید» با دعوت از ۱۵ فیلمساز ویژه از دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران در منطقه شمال غرب کشور، به میزبانی انجمن سینمای جوانان اردبیل و در شهر پارسآباد دشت مغان، به مدت یک هفته از تاریخ ۲۸ آذر تا ۵ دی ۱۴۰۱ برگزار میشود.
اردوی تخصصی فیلمسازی فیلم کوتاه با محوریت ۳ ژانر «معمایی، پلیسی»، «کمدی» و «ملودرام» برگزار میشود و قصد دارد فیلمسازان شرکتکننده را به شکل کارگاهی با حضور ۳ مربی هدایت کند تا ایدهها و طرحهای این ۱۵ فیلمساز مورد بررسی و کار تخصصی قرار گرفته و به فیلمنامه کوتاه تبدیل شوند. در پایان این اردو، فیلمسازان در گروههای ۵ نفره که هر گروه زیر نظر یک مربی و با محوریت یک ژانر فعالیت میکند، اقدام به ساخت ۳ فیلم کوتاه به صورت گروهی میکنند.
انجمن سینمای جوانان ایران از تولید این ۳ فیلم کوتاه تا سقف ۳۰ میلیون تومان برای هر فیلم، حمایت مالی میکند. این اردو با حضور ۶ استان اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان، قزوین و گیلان برپا خواهد شد و ۱۵ فیلمساز شرکتکننده در این اردو از انجمن سینمای جوانان شهرهای اردبیل، ارومیه، انزلی، تالش، تبریز، رشت، رودبار، زنجان، قزوین، لاهیجان، مراغه، مشکینشهر و مهاباد دعوت میشوند.
***
خواننده «بیتیاس» به سربازی رفت
«جین» یکی از اعضای گروه معروف کرهای «بیتیاس» (BTS) خدمت سربازی اجباری کرهجنوبی را آغاز میکند. به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، «کیم سوک جین» که با نام هنری «جین» شناخته میشود، به عنوان نخستین و بزرگترین عضو گروه «BTS» دوره ۱۸ ماهه سربازی اجباری را از سهشنبه آغاز میکند. گروه «BTS» در ماه اکتبر اعلام کردند برای سربازی اجباری نامنویسی خواهند کرد و «جین» نخستین عضو از این گروه خواهد بود که دوره سربازی را آغاز میکند.
اعضای این گروه قصد دارند پروژههای انفرادی را در پیش بگیرند و سال ۲۰۲۵ پس از اتمام دوره خدمت، هر ۷ عضو به همدیگر ملحق شوند. «جین» که چهارم دسامبر ۳۰ ساله شد، خدمت سربازی را بیش از زمان مجاز به تعویق انداخته بود. این خواننده پس از سپری کردن دوره 5 ماهه آموزشی در پادگان به یگانی که هنوز مشخص نیست اعزام خواهد شد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
«مثلث غم» تصویر شفافی از پلیدی سرمایهداری، کمونیسم و سلبریتیسم ارائه کرده است
گند، بد، زشت
گروه فرهنگ و هنر: «مثلث غم» (Triangle of Sadness)، برنده نخل طلای کن که احتمال دارد در اسکار نیز مورد توجه قرار بگیرد، فیلم مهمی است، البته نه به این دلیل که منتقدان هم پس از نمایش این فیلم در کن، نقدهای نسبتا مثبتی بر آن نوشتهاند. موقعیت مهم «مثلث غم»، تاثیری است که بر نقد «سرمایهداری» در سینما میگذارد. این کمدی سیاه نمایانگر وضعیتی قابل تامل از «رقبای سنتی اداره جهان» است. مدعیانی که هر کدام با همه متعلقاتشان نقد میشوند؛ سرمایهداری با سلبریتیسم و فمنیسم و کمونیسم با شعارهای پوچش. در نهایت، استبداد و قدرت فردی با صفات غیراخلاقی و بدویتی که در دل خود دارد، نقد میشود. یک زوج که فعالیت عمدهشان پدیده «مد» و ارتزاق از شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسری است، به کشتی تفریحی 250میلیون دلاری دعوت میشوند، نخستین سرمایهداری که میبیند در کار فضولات است و سرمایهدار بعدی جنگافزار میسازد. این تصویرسازی کریه از ثروت و نظم سرمایهداری البته به اینجا ختم نمیشود و بسیار مفصلتر از این است. اهالی کشتی تازه به دورانرسیدههایی به نظر میرسند که سرمایهداری فقط به آنها تشخص ظاهری داده است؛ جماعتی که «زود بالا میآورند» و به همه اطرافشان گند میزنند. کنترل کشتی تفریحی در میانه بالا آوردنها، در اختیار «رقبای سنتی اداره جهان» قرار میگیرد. سرمایهدار مست و کمونیست مست، راستترین حرفهای عمرشان را درباره آنچه به آن باور دارند میزنند. آن دو حالا با هم به کشتی گند میزنند. در نتیجه اداره آنها، کشتی غرق میشود. حالا دزدان دریایی هم از راه رسیدهاند. غرق شدن کشتی، خروج از نظم سرمایهسالارانه و ادا و اطوارهای حال بهمزن ثروتمندانی است که از راههای نامشروع، ثروتمند شدهاند. کارل و یایا، سلبریتیهایی هستند که چند صباحی انگل این نظم میشوند تا به واسطه تحمیقی که سرمایهداری در تودهها به وجود آورده، ارتزاق کنند. آنها میهمان و انگل نظم بعدی هم هستند و حتی روابط عاشقانهشان بر اساس منافعی که به آنها اختصاص پیدا میکند، تعریف میشود. البته این انگلها، تازه شریفترین شخصیتهای نظم سرمایهداری نمایش داده شده در «مثلث غم» هستند. در پرده سوم، پس از اینکه کشتی غرق شده و تعدادی از اهالی کشتی نجات یافتند، نظم تازه شکل میگیرد. نجاتیافتگان ابتدا متوجه شرایطی که نظم تازه برای آنها ایجاد خواهد کرد، نیستند. کنایهای که سرمایهدار به یکی از سیاهپوستان میزند، یا برخوردهای ابتدایی که با ابیگل، خدمه تحقیرشده و فرودست و شرقی کشتی 250 میلیون دلاری صورت میگیرد، نشان میدهد سرمایهداران متوجه نظم جدید نشدهاند. نظم جدید به مرور برای آنها معنادار میشود. نخستین نمود این تغییر زمان تقسیم غذا توسط ابیگل است. ابیگل معتقد است چون او هشتپا را شکار کرده و چون او آتش روشن کرده و هشتپا را پخته است، او نیز باید تعیین کند به هرکسی چقدر گوشت میرسد. جنگ نظم چپ و سرمایهداری در کشتی به وضعیتی بدوی رسیده است. عنصر شرقی تحقیرشده، حالا با قدرت همان کاری را میکند که صاحبان سرمایه پیش از این با او میکردند. او هم استثمار میکند، استبداد میکند و حتی جوان خوش بر و روی فیلم را به بردگی جنسی میبرد. زندگی خفتبار و تحقیرآمیز در جزیره سرگردانی، نقطه پایانی جدال نظمهای نو و کهنه است. ابیگل در وضعیت استبداد خود است و مستبد، به دنبال نجات عمومی نیست، بلکه به کامیابی خود میاندیشد. جنایت محصول این روند است. خشونت نتیجه طبیعی این فرآیند است و در این ساختار، انسان علیه انسان است؛ همان گزاره هابز، انسان گرگ انسان است.
نقد صریح ساختارهای غالب دنیای مدرن البته تنها کاری نیست که «مثلث غم» میکند. مثلث غم بداعتی هم در تعریف کمدی سیاه دارد که اتفاقا تصویر دقیقتری از این عبارت میدهد. لحظات خندهدار یا همراه با طنز که برای عامه قابل فهم باشد، کم یا بسیار کم هستند اما وضعیت بهراستی کمدی است. شاید همان معنا از کمدی که مارکس هم گفته بود. تکرار تاریخ، یک بار تراژدی و یک بار کمدی. تراژدیهای فراوانی پیشتر درباره نظم سرمایهداری ساخته شده است و احتمالا مثلث غم قرار نبوده یکی از آن تراژدیها باشد، بلکه میخواسته بیشتر، تکراری کمدی باشد.
***
غم پایانبندی
«روبن اوستلوند» کارگردان فیلم در پاسخ به سوالی درباره پایانبندی مبهم فیلم میگوید: «مردم از من میپرسند در نمای پایانی چه اتفاقی رخ داد اما من تصمیم نگرفتهام. واقعا نمیدانم. در حقیقت، در ذهن خودم علاقهای ندارم جواب را بدانم. چیزی که علاقه دارم، احتمال انجام این کار [توسط ابیگل] است که همه ما میتوانیم آن را درک کنیم». در سوی مقابل، «دالی دی لئون» که نقش ابیگل را بازی میکند، دیدگاه مشخصی دارد. او در جریان جشنواره کن جواب این سوال را داد: «بیشک ابیگل، یایا را میکشد، بیشک» اما مثلث غم در لحظه تصمیمگیری ابیگل به پایان نمیرسد بلکه اوستلوند یک نمای کوتاه از کارل را به نمایش میگذارد که سراسیمه در حال دویدن در جنگل است و ظاهرا میخواهد سریعا به ابیگل و یایا برسد. اوستلوند میگوید: «برای این نما، به هریس [دیکینسون] گفتم تو در کمپ ساحلی کنار دیگران بودهای و دستفروش ساحل از راه رسیده است. و شاید دستفروش ساحل به تو گفته است همان سمتی که یایا و ابیگل رفتهاند، یک هتل وجود دارد و آنگاه کارل متوجه میشود که برای یایا و ابیگل، این موقعیت میتواند خطرناک باشد. او احساس میکند ممکن است اتفاق بدی رخ دهد، به همین دلیل شتابزده در حال دویدن است». فیلمساز میگوید از همین نما هم برداشتهای متفاوتی شده است: «یکی از تماشاگران به من گفت کارل سخت در حال دویدن است تا هویت مردانهاش را پس بگیرد. او با انتظارات جنسیتی در کشمکش است و نمای پایانی، استعارهای برای هویت مردانه گمشده اوست که دیگر پیدا نمیشود. من این برداشت را دوست دارم».
ارسال به دوستان
گزارشی از مراسم نکوداشت نادر طالبزاده در جشنواره فیلم «سینماحقیقت»
پاسداشت شهروند تاریخ مقدس
مراسم نکوداشت زندهیاد نادر طالبزاده، کارگردان سینمای مستند در جشنواره فیلم «سینماحقیقت» برگزار شد. به گزارش «وطنامروز»، مراسم نکوداشت نادر طالبزاده، مجری تلویزیون، کارگردان، مستندساز و تهیهکننده شامگاه دوشنبه ۲۱ آذر همزمان با دومین روز برگزاری شانزدهمین جشنواره فیلم «سینماحقیقت» در پردیس سینمایی ملت برگزار شد. محمد حمیدیمقدم، دبیر این رویداد در ابتدای این مراسم گفت: مفتخرم به عنوان دبیر این جشنواره که این نکوداشت را برگزار میکنیم. این ایده و فکر کوچکترین کاری بود که میتوانستیم انجام بدهیم. وی با اشاره به آشناییاش با نادر طالبزاده بیان کرد: نخستین چیزی که درباره او گفته میشود سیمای جذاب اوست؛ دهه ۷۰ وقتی دانشجو بودم این چهره من را به خود جذب کرد، بعد فهمیدم چقدر مطلع و آگاه به سینمای جهان است. یادم است نخستین پیوند ما با سهگانه کاتسی بود، در واقع «گادفری ریجو» به دعوت حاج نادر شیفته شهید آوینی شد. این بهروز بودن ویژگی کارهای ایشان بود. حمیدیمقدم ادامه داد: زمانی که در بخش بینالملل فارابی بود و زمانی که به تلویزیون آمد، این مورد باز هم در وجود او مشهود بود اما با مدیریت میانهای نداشت و سر پرشوری داشت، هیچوقت ترسی از قضاوت شدن نداشت و همیشه صادق بود. این صداقت او را برای همه فکرها قابل احترام میکرد. یادم است در دوره درخشش برنامه «سینما یک» در خدمت دکتر شاهحسینی بودیم که به سهگانه استون در حوزه جنگ ویتنام رسیدیم. نمیدانید چه لحظهای بود وقتی آقای طالبزاده را انتخاب کردیم؛ او بسیار شاد شد. زمانی که «اولیور استون» به ایران آمد اصلا نمیخواست با کسی صحبت کند و میگفت فقط میخواهم با نادر طالبزاده صحبت کنم؛ این موضوع سطح نگرش او را میرساند و آن گفتوگو از نقاط درخشان سینمای ما شد.
در ادامه این مراسم محسن اسلامزاده، کارگردان سینمای مستند پشت تریبون قرار گرفت و گفت: زمانی که هیچ کسی ما را راه نمیداد و به عنوان فیلمساز قبول نمیکرد، نادر طالبزاده بود که ما را میپذیرفت؛ همان زمانی که به من میگفتند تو اصلا به دنبال چه چیزی هستی، حاج نادر ما را پذیرفت. یادم است ما فیلمی درباره سیستانوبلوچستان ساخته بودیم، آنقدر بیپول بودیم که پول تاکسی هم نداشتیم؛ آن زمان هارد و فلش نبود پس کیس کامپیوتر را با خودم به دفتر حاج نادر بردم، به او گفتم دوست دارم فیلم بسازم.
وی در ادامه گفت: یک خاطره دیگر دارم؛ یادم است جلسه فیلمسازان با رهبرانقلاب بود. در آن جلسه وقتی حاج نادر صحبت میکرد، آقا مدام یادداشت میکردند؛ حاج نادر نکاتی از سینمای مستند و ضرورت توجه به این موضوع مطرح میکرد، بعد از آن هم شبکه مستند راه افتاد. حالا جای حاج نادر خالی است، جای او خالی است که برای ما پدری کند. هر کسی حرفهای میشد او را رها میکرد و باز سراغ تازهکارها میرفت.
در ادامه مراسم نکوداشت عماد حمدونی، استاد دانشگاه تونسی از کشور فرانسه پشت تریبون قرار گرفت و گفت: نخستین بار که آقای طالبزاده را شناختم با بهار عربی همزمان بود. طی 10 سالی که ما با هم ارتباط داشتیم بارها به کنفرانسهای مختلفی از جمله افق نو دعوت شدم؛ شخصیت آقای طالبزاده را شخصیتی باورمند، انقلابی و کاریزماتیک دریافتم. او را یک معلم و استاد تمام در حوزه سیاسی و ارتباطات و البته حوزه مقاومت میدانم. حاجنادر افراد تأثیرگذار و متفکرانی از نقاط مختلف از جمله آمریکای شمالی، روسیه و... را گرد هم آورد تا درباره تفکر صهیونیسم صحبت و درباره منفیگرایی و سلطه جهانی نکاتی را مطرح کنیم.
سپس مجید شاهحسینی، مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی روی صحنه رفت و گفت: حاج نادر شهروند تاریخ مقدس بود، ما فکر میکردیم توفیق جنگ همان 20 سالی بود که امام (ره) میگفت. سالهای دفاعمقدس یک بهار بود که ارزشهای اخلاقی مفهوم پیدا میکرد. تاریخ مقدس، تاریخی است که خداوند راوی آن است و این تاریخ بهدور از تحریفات بشری است، راوی آن هم تا قیامت این تاریخ را روایت میکند. شاهحسینی افزود: حاج نادر در تمام زندگیاش اینگونه بود؛ او شهیدی بود که شهادتش به تأخیر افتاده بود. او تجربه پیش از انقلاب را داشت، در آمریکا تحصیل کرده بود و همه چیز داشت. همه آنچه برای برخی در این زمان رویاست برای او خاطره بود اما آمد و به رود انقلاب پیوست. حاج نادر آنچه را باور داشت با شهامت میزیست و این همه تجربه، ذرهای از تواضع او نکاست. او شاگردان خود را مینواخت و از معلمی یک روز هم غافل نشد. نادر طالبزاده خیلی درسها برای ما و شما دارد، نکند فقط او را یک مستندساز بدانیم.
در ادامه مراسم مریم طالبزاده، دختر زندهیاد نادر طالبزاده روی صحنه رفت و گفت: از پدرم تشکر میکنم به خاطر چشماندازی که از زندگی به من نشان داد، او هیچگاه به من دیکته نکرد که چه کنم، به من اجازه انتقاد کردن میداد؛ گاهی با گفتوگو و گاهی با سکوت. هیچوقت کاری نکرد که قصد خاموش کردن من را داشته باشد. هر وقت ناامید میشدم میگفت تو فقط راه را گم کردی. او میگفت حتی گاهی لازم است به دل ظلمات بروی و نور را پیدا کنی. پدرم واقعاً آدم حسابی بود؛ بیشتر اوقات به جای مدرسه رفتن، ترجیح میداد تاریخ و انگلیسی و... را کنار او یاد بگیرم. به همه شاگردان او میگویم لطفاً بذرهایی را که او کاشت با دقت نگهداری کنید تا به سمت علف هرز شدن نرود.
رضا گرجی از مستندسازان هم در این مراسم بیان کرد: من 5-6 فیلم با نادر ساختم. نادر یک ویژگی داشت؛ او دوست داشت ظرافتهای هنر ایرانی را به دیگران نشان بدهیم. اخلاص و ایمان او، نادر را از دیگران متمایز میکرد. همیشه به دنبال این بود که فرهنگ ایرانی را در جاهای مختلف دنیا جستوجو کنیم. نادر را جایی در همین کشور تکفیر کردند، میگفتند پدر او کیست اما خدا به او عزت داد. خدا این عزت را به کسانی میدهد که در راه او جهاد کرده باشند.
ارسال به دوستان
ریدلی اسکات 85 ساله بزودی پشت دوربین میرود
«گلادیاتور2» در مراکش
«گلادیاتور ۲» در مرحله پیشتولید است تا بزودی فیلمبرداری آن در مراکش آغاز شود. به گزارش مهر به نقل از ورلد آف ریل، ریدلی اسکات پس از ۲ دهه ادامه «گلادیاتور» را در مراکش میسازد.
گزارشهای جدید حاکی از آن است ریدلی اسکات اکنون در حال بررسی و انتخاب لوکیشنهای مورد نظر برای ساخته شدن «گلادیاتور ۲» در مراکش است. اسکات ۸۵ ساله در شهر «ورززات» مراکش که به عنوان «هالیوود مراکشی» شناخته میشود به جستوجوی مکانهای مورد نظر میپردازد.
بنا بر گزارش شبکه خبری مراکشی «le360» تیم تولید «گلادیاتور ۲» مذاکره خود را با استودیوی اطلس این شهر برای همکاری آغاز کرده است. ساخت این پروژه سال ۲۰۱۸ اعلام شد، اگر چه برخی آن را باور نکردند اما از همان زمان این کارگردان برنده اسکار در صدد ادامه دادن فیلم برنده اسکار سال ۲۰۰۱ بود. داستان ادامه «گلادیاتور» درباره لوسیوس، پسر لوسیلا و خواهرزاده کومودوس است که خواکین فینیکس نقش وی را بازی کرد. ماکسیموس در «گلادیاتور» وی را از دست داییاش نجات داده بود.
سال ۲۰۱۹ والتر اف پارکز و لوری مکدونالد، تهیهکنندگان فیلم تایید کردند که دنباله فیلم ۲۵ سال پس از فیلم اول ساخته میشود. گفته شده پیتر کریگ نویسنده «تاج» و «هانگر گیمز: زاغ مقلد» قرار است فیلمنامه را برای اسکات بنویسد.
اسکات پیشتر گفته بود ایدهاش برای دنباله این فیلم این است که ماکسیموس از «دروازه جنگجویان در حال مرگ» استفاده میکند تا از دنیای مردگان بازگردد. سال پیش وی از نوشته شدن فیلمنامه قسمت دوم آن خبر داد و همان زمان گفت پس از پایان فیلم «بناپارت» سراغ دنباله «گلادیاتور» میرود.
ارسال به دوستان
رئیس سازمان سینمایی:
در وزارت ارشاد قانون ممنوعالفعالیت نداریم
رئیس سازمان سینمایی بیان کرد صدور حکم ممنوع بودن فعالیت برای هیچ هنرمندی در اختیار این سازمان نیست و در نهایت باید به احکامی که قوه قضائیه صادر کرده است، عمل کند.
به گزارش «وطنامروز»، محمد خزاعی در حاشیه برگزاری شانزدهمین جشنواره فیلم «سینماحقیقت» درباره آخرین وضعیت پیگیری سینماگران بازداشتی در حوادث اخیر گفت: در جلسه مشترکی که با حضور نماینده سازمان سینمایی، نماینده دادستان و نماینده خانه سینما تشکیل شد، در پی آن بودیم مشکلاتی که برای تعدادی از سینماگران در حوادث اخیر به وجود آمده است، مرتفع شود. با پیگیری این کمیته مشترک، بخشی از این مشکلات به صورت موقت و با آزادی افراد مرتفع شده اما بخشی از تصمیمات مربوط به حوزه قضایی است که مشخصا به حیطه اختیارات قوه قضائیه مربوط میشود و از حوزه اختیارات ما خارج است.
رئیس سازمان سینمایی درباره تاثیر مواضع برخی هنرمندان در حوادث اخیر بر وضعیت حضورشان در پروژههای سینمایی و سرنوشت آثاری که در آنها ایفای نقش داشتهاند هم گفت: واقعیت این است که این موضوع به قوه قضائیه مربوط میشود. ما در سازمان سینمایی و حتی بالاتر از آن در وزارت ارشاد قانونی مبنی بر ممنوع بودن فعالیت کسی را نداریم و از این منظر صدور حکم ممنوع بودن فعالیت هم، دست ما نیست و در نهایت باید به حکمی که قوه قضائیه صادر کرده است، عمل کنیم.
وی تاکید کرد: تصمیمگیری درباره وضعیت فعالیت این هنرمندان در شرایط فعلی امکانپذیر نیست و باید منتظر بمانیم. برخی دوستان ممکن است مشکل خاصی نداشته باشند و خیلی زود مشکلشان مرتفع شود اما برخی شاید مشکلات عمیقتری داشته باشند. من در جریان پرونده این گروه نیستم و قطعا قوه قضائیه درباره آنها تصمیمگیری خواهد کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|