|
ورود رسمی ارتش مردمی یمن به مقابله با رژیم صهیونیستی
توفان انصارالله
ارتش یمن با موشک و پهپاد اراضی اشغالی را هدف قرار داد
بیستوپنجمین روز جنگ غزه با غافلگیری برای رژیم صهیونیستی همراه بود. ارتش رژیم صهیونیستی روز گذشته برای بیستوپنجمین روز به بمباران شدید نوار غزه ادامه داد، از آن طرف، ایلات هدف حمله یک پهپاد قرار گرفت و رسانههای عبری مدعی شدند این پهپاد را بر فراز دریای سرخ ساقط کردند و آژیرهای خطر در بسیاری از شهرهای اشغالی به صدا درآمد. رسانههای صهیونیستی همچنین ادعا کردند مبدأ این حمله پهپادی، به احتمال زیاد یمن بوده است. این ادعا در حالی است که صدای آژیر در تمام بندر ایلات و شهرکهای صهیونیستنشین اطراف آن به صدا درآمد و شنیده شدن صدای انفجار نیز در این مناطق تایید شد. منابع صهیونیست همچنین از شنیده شدن حداقل ۳ انفجار در منطقه ایلات گزارش دادند.
در همین حال سخنگوی نیروهای مسلح یمن روز گذشته اعلام کرد با موشک بالستیک و پهپاد اراضی اشغالی فلسطین را هدف قرار دادهاند. سرتیپ یحیی سریع گفت: بنا به درخواست مردم یمن، نیروهای مسلح یمن عملیات گسترده موشکی و پهپادی به اراضی اشغالی انجام داده است. وی افزود: نیروهای مسلح یمن این آمادگی را دارد که دست به عملیات بیشتری علیه اشغالگران در فلسطین اشغالی بزند. سرتیپ یحیی سریع تاکید کرد: در مقابل آنچه مردم فلسطین در نوار غزه در معرض تجاوزات وحشیانه آمریکا و اسرائیل قرار گرفتهاند، باید با توکل به خدا و پیروزی بر ظلم و ستمی که بر مردم عزیز فلسطین روا داشته شده، به وظیفه خود عمل میکردیم. وی افزود: تعداد زیادی موشک بالستیک و کروز و تعداد زیادی پهپاد را به سمت اهداف مختلف دشمن صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطین پرتاب کردیم. سخنگوی ارتش یمن گفت: تایید میکنیم این عملیات سومین عملیات در حمایت از برادران مظلوممان در فلسطین است.
وی اظهار کرد: تا توقف تجاوز رژیم اسرائیل به حملات دقیقتر خود با راکت و پهپاد ادامه خواهیم داد. یحیی سریع گفت: موضع مردم یمن در قبال آرمان فلسطین ثابت و اصولی است و مردم فلسطین حق کامل دفاع از خود و استفاده از حقوق کامل خود را دارند. وی تصریح کرد: آنچه منطقه را بیثبات میکند و دایره درگیری را گسترش میدهد، ادامه جنایات و کشتارهای رژیم اسرائیل علیه مردم نوار غزه و سراسر فلسطین است. آنچه منطقه را بیثبات میکند و دایره درگیری را گسترش میدهد، تعهد مستمر دشمن به انجام جنایت و قتلعام مردم نوار غزه و تمام فلسطین است.
نخستوزیر دولت صنعا نیز گفت بهرغم دوری جغرافیایی اما هیچ مانعی برای نقشآفرینی یمن در نبرد با رژیم صهیونیستی وجود ندارد. «عبدالعزیز بن حبتور» در مصاحبهای بار دیگر تأکید کرد یمن جزئی از محور مقاومت به شمار میرود. وی به شبکه المیادین گفت: «حماس بخش جداییناپذیر مردم فلسطین است و آنها و مقاومت را نمیتوان ریشهکن کرد، بازگرداندن فلسطین به عنوان سرزمین ربودهشده به مردمش جز با مقاومت با تمام ابزارها، میسر نیست». بن حبتور همچنین گفت یمنیها در همبستگی مطلق با مردم غزه و تمام فلسطین، جنوب لبنان، جولان اشغالی و تمام سرزمینهای عربی هستند. نخستوزیر دولت صنعا تاکید کرد به رغم بعد مسافت اما هیچ مانعی در برابر یمن برای نقشآفرینی در نبرد با رژیم اسرائیل وجود ندارد.
گفتنی است در حال حاضر نیروهای مقاومت با نیروهای زمینی اشغالگران در مرزهای شمالی غزه مقابله میکنند. از سوی دیگر یمنیها روز گذشته در پاسخ به جنایات صهیونیستها چندین موشک به تلآویو شلیک کردند. حجم خرابی موشکهای شلیک شده نشانگر آن است که این موشکها احتمالا همان موشکهای پرتاب شده انصارالله به سمت تلآویو است. شبکه ۱۴ رژیم صهیونیستی هم خبر داد بر اثر اصابت راکت به یک منزل در شهرک «نتیفوت» ۳ شهرکنشین به هلاکت رسیدند. رادیو ارتش اسرائیل هم اذعان کرد سامانه گنبد آهنین نتوانسته است چند موشک را که به سمت تلآویو شلیک شد، رهگیری کند.
«مهدی المشاط» رئیس شورای عالی سیاسی یمن شامگاه یکشنبه (۲۹ اکتبر) ضمن اعلام حمایت از مردم مظلوم فلسطین گفته بود: «عملیات توفان الاقصی تمام چیزهایی را از بین خواهد برد که اسرائیل و امپریالیسم جهانی ایجاد کرده بودند، لذا دیگر در جهان عرب، چیزی به نام اسرائیل وجود نخواهد داشت. اتاق عملیاتهای مشترکی وجود دارد که برای مقابله با هر گونه حماقت رژیم صهیونیستی درباره یورش [زمینی] به غزه، فعالیت میکند». این مقام یمنی با تأکید بر اینکه تهدیدهای آمریکا برای این است که ملت یمن به وظیفه خود در قبال ملت فلسطین عمل نکند، تصریح کرد: «به برادران فلسطینی میگویم همه با شما هستند، از ملتها گرفته تا جنبشهای مقاومت تا اینکه این حمله وحشیانه شکست بخورد».
حملات اسرائیل به نوار غزه وارد مرحله جدیدی شده است. بعد از انتشار فیلم 3 اسیر زن اسرائیلی توسط مقاومت فلسطین (حماس)، پسلرزه بزرگی در درون سرزمینهای اشغالی رخ داد. در این فیلم یک اسیر زن صهیونیست از نتانیاهو با خشم زیاد خواستار آزادی اسرا و توافق با حماس شد. از سوی دیگر درگیریهای زمینی محدود بین نیروهای اسرائیلی و حماس و جهاد اسلامی در اطراف غزه و برخی مناطق شهری ادامه دارد. سهشنبه در پاسخ به جنایات اشغالگران در غزه، گردانهای القسام، کیبوتص نیریم، العین الثالثه و سایت نظامی مارس را با گلولههای خمپاره هدف قرار داد. این گردانها همچنین صحنههایی از مبارزه نیروهای خود با نیروهای زمینی اشغالگر در غرب ایرز در روز یکشنبه را منتشر کرد. از سوی دیگر حمله از سمت یمن به بندر ایلات در جنوب سرزمینهای اشغالی سر و صدای زیادی به پا کرد. از طرف دیگر اسرائیل بسیار تلاش میکند از سمت شمال غزه وارد این باریکه شود اما تاکنون با شکست روبهرو شده است.
* مقاومت مانع حمله زمینی اسرائیل به غزه شد
به گزارش خبرنگار العربی الجدید، ارتش رژیم صهیونیستی تلاش میکند بیشتر به مناطق مرزی شمال غزه نفوذ کند و این مناطق از صبح دیروز شاهد شدیدترین درگیریهای مسلحانه بین مقاومت و ارتش اشغالگر بوده است. درگیریها و انفجارهای ناشی از گلولههای خمپاره شرق القراره در خان یونس را دربرگرفت. گردانهای القسام، شاخه نظامی حماس اعلام کرد: نیروهای پیاده رژیم صهیونیستی را در نزدیکی گذرگاه کرم ابوسالم با گلولههای خمپاره هدف قرار دادیم. القسام همچنین گفت: مبارزان القسام از یک کمین مستحکم به سمت نیروهای اشغالگر که به شمال غزه نفوذ کردند، آتش گشودند و آنها را با گلولههای خمپاره یاسین ۱۰۵ هدف قرار دادند. القسام در بیانیه دیگری افزود: مبارزان القسام یک خودروی صهیونیستها در شرق ایرز را با یک بمب و ۲ گلوله خمپاره یاسین ۱۰۵ منهدم کردند. القسام پیش از این در بیانیهای در تلگرام خود نوشت: مبارزان القسام با مسلسل با نیروهای دشمن در حال نفوذ به محور جنوب غزه، درگیر شدند و ۴ خودرو را با گلولههای سلاح زرهکوب یاسین ۱۰۵ و تلههای انفجاری هدف قرار دادند. در این بیانیه آمده است: گردانهای القسام ۲ تانک و بولدوزر رژیم صهیونیستی را در شمال غرب محور غزه با ۲ فروند گلوله سلاح یاسین ۱۰۵ هدف قرار دادند. گردانهای القسام همچنین اعلام کرد مبارزان آن در حال مقابله با نیروهای ارتش اشغالگر در حال نفوذ به جنوب نوار غزه و درگیری با آنها با مسلسل و موشک هستند. گردانهای القدس، شاخه نظامی جهاد اسلامی هم دیروز گفت مقر و اطراف کرم ابوسالم را با موشک و حملات خمپارهای هدف قرار داده است. این گردانها همچنین از بمباران «کیسوفیم» و «سایت نظامی میقن» با گلولههای موشکی خبر داد.
ارتش اشغالگر هم اعلام کرد آژیر خطر در کیبوتص نیریم در جنوب اراضی اشغالی به صدا درآمد. درگیریها در طول شب بین گروههای مقاومت و نیروهای اشغالگر در مناطق شرق جبالیا و شمال غرب بیت لاهیا متوقف نشد و ادامه داشت. رسانههای عبری در این باره اعلام کردند در طول شب شدیدترین درگیری بین مقاومت فلسطین و ارتش اشغالگر در شمال و شرق غزه رخ داد.
* منبعی در مقاومت: در حال مقابله با تلاشهای دشمن برای پیشروی به سمت شمال هستیم
یک منبع در مقاومت فلسطین به العربی الجدید گفت: عناصر مقاومت در حال مقابله با نیروهای دشمن هستند که در حال تلاش برای پیشروی در مناطق شمالی نوار غزه، شمال غرب بیت لاهیا، شرق و شمال بیت حانون و شرق جبالیا هستند. وی خاطرنشان کرد: ارتش اشغالگر در تلاش برای پیشروی خود از پوشش آتش سنگین از هوا و زمین استفاده میکند. این منبع با اشاره به اینکه ارتش اشغالگر خودروهای نظامی خود را در مناطق مرزی تقویت کرده است، گفت: در مناطقی که دشمن قصد نفوذ دارد با آنها میجنگیم. وی افزود: «از تسلیحات ضدزره و خمپاره برای حمایت از نیروهایمان که مستقیما با نیروهای اشغالگر درگیر هستند، استفاده میکنیم».
* اندازه بمب اتم هیروشیما بر سر غزه بمب ریخته شد!
تاکنون به گفته مسؤولان اطلاعرسانی دولتی در نوار غزه بیش از 10 هزار انسان بیگناه در حملات بیوقفه جنگندههای رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی نوار غزه، شهید و مفقود شدهاند و البته هر لحظه احتمال افزایش این آمار وجود دارد. به گفته مسؤولان فلسطینی در نوار غزه و یونیسف، بیشتر قربانیان این حملات را زنان و کودکان تشکیل میدهند. دفتر اطلاعرسانی دولت فلسطین در نوار غزه اعلام کرد: رژیم صهیونیستی از ابتدای تجاوزات به نوار غزه بیش از 18 هزار تن مواد منفجره بر سر مردم غزه فروریخته است که به اندازه وزن بمب اتم ریخته شده توسط آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی است.
نتانیاهو هم در اظهاراتی مدعی شد جنگ با مردم غزه وارد مرحله سوم خود شده است. او که به شدت تحت فشار افکار عمومی داخلی است، روز گذشته در پیامی از آزادی یک اسیر سرباز زن اسرائیلی خبر داد. البته روزنامه اسرائیل هیوم در خبری از منبع آگاه در حماس اعلام کرد این زن در لیست اسرای حماس نبوده است(!) خبرگزاری الجزیره هم با بررسی لیست اسرا در هاآرتص دریافت نامی از وی در لیست قدیمی منتشر شده نیست و بعد از آزادی نامش اضافه شده است که این شواهد نشاندهنده آن است که بعد از انتشار کلیپ 3 اسیر زن اسرائیلی نتانیاهو به شدت تحت فشار است و قصد دارد در جنگ رسانهای بازنده نشود.
روز گذشته ارتش اسرائیل در بیانیهای اهداف حمله به غزه را اعلام کرد؛ نابود کردن حماس، فاصله انداختن و حذف تمام تهدیدات از نوار غزه و آزادی اسرای اسرائیلی.
فایننشالتایمز به نقل از منابع آگاه گزارش کرد «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی تلاش کرده رهبران کشورهای اروپایی را متقاعد کند به مصر فشار بیاورند تا پناهجویان از نوار غزه را بپذیرد.
در این گزارش آمده است: نتانیاهو در دیدار هفته گذشته خود با رهبران اروپایی چنین درخواستی را مطرح کرده است و شماری از سران کشورهای اروپایی از جمله چک و اتریش از این درخواست حمایت کردهاند. با اینحال آنطور که در این گزارش آمده است، شماری از کشورهای کلیدی همچون فرانسه، آلمان و انگلیس با ایده نتانیاهو مخالفت کرده و آن را «واهی» خواندهاند. بنا به گفته این منابع، نتانیاهو در دیدارهای خود با رهبران اروپایی نقش مصر در تحولات غزه را مورد بحث قرار داده است و ظاهراً رهبران کشورهای اروپایی در نهایت موافقت کردهاند مصر باید نقش کلیدی در ارائه کمکهای انساندوستانه به غزه ایفا کند اما نمیتوان به این کشور برای پذیرش فلسطینیان نوار غزه فشار آورد. یک دیپلمات از کشورهای غربی که نامی از وی برده نشده است، در این باره گفت: «نتانیاهو به شدت اصرار داشت راه حل این است که مصریها مردم غزه را حداقل برای دوران درگیریهای فعلی بپذیرند اما ما این قضیه را جدی نگرفتیم، زیرا موضع مصر همواره بسیار روشن و صریح بوده است و آنها چنین کاری نمیکنند». طبق گزارش فایننشالتایمز، 2 منبع آگاه دیگر تصریح کردند مذاکرات جداگانهای درباره انتقال زخمیهای نوار غزه به مصر در جریان است اما هنوز به طور قطعی مشخص نیست که در این زمینه توافق حاصل شود. پیشتر فایننشال تایمز گزارش کرده بود که مصر در واکنش به فشار غرب به قاهره برای پذیرش یک میلیون پناهجو از نوار غزه، تهدید کرده بود این پناهجویان را به کشورهای اتحادیه اروپایی خواهد فرستاد. بنا بر این گزارش، مصر قصد دارد به نوار غزه امدادرسانی کند اما به شدت با ورود شمار زیادی از پناهجویان فلسطینی به این کشور مخالف است. پیش از این، سندی به بیرون درز کرد که نشان میداد وزارت اطلاعات رژیم اسرائیل خواستار کوچ اجباری و دائم 2.3 میلیون ساکن نوار غزه به صحرای سینا شده است.
* جنایت فاجعهبار صهیونیستها در جبالیا
رژیم صهیونیستی در تازهترین جنایت دیوانهوار خود اردوگاه جبالیا در شمال نوار غزه را بمباران کرد. طبق تصاویر منتشر شده از این جنایت صهیونیستها، عمق فاجعه حمله به جبالیا وحشتناک است. وزارت بهداشت فلسطین خبر داد در جریان بمباران اردوگاه جبالیای غزه، تا لحظات اولیه بیش از ۱۰۰ نفر شهید و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شده بودند.
ارسال به دوستان
روایتی از «سلیمان منصور» مشهورترین نقاش فلسطینی
فلسطین را به دوش میکشد
گروه فرهنگ و هنر: سلیمان منصور را نه تنها در فلسطین، بلکه در دنیا با نقاشی معروف «جمل المحامل» میشناسند؛ پیرمردی که فلسطین را به دوش میکشد و آوارگی طولانیمدت مردم فلسطین را در درون خود استعاره دارد. سلیمان منصور هنوز ۲۶ سال بیشتر نداشت که آن اثر را خلق کرد اما آن نقاشی چنان معروف شد که به گفته خودش، گاهی مردم بدون اینکه تصویری از او داشته باشند، نقاشی او را بر دیوار خانههای خود نصب میکنند. این نقاشی و شخصیت اصلی آن، گویی خود نقاش است؛ سلیمان منصور وقتی سال ۱۹۴۷ در فلسطین به دنیا آمد، هنوز وطنش به غارت نرفته بود.
سالهای جوانی او همزمان بود با شروع انتفاضه و انتفاضه، شروع مبارزه او و دوستانش با رژیم اسرائیل بود. آنها نقاشی را به عنوان سلاح خود برگزیدند تا آن رسالت تاریخی خود را انجام دهند و مردم دنیا و نسلهای آینده را از این ظلم و غارتگری مطلع کنند: «وقتی وجودت را انکار میکنند. پس هنر یعنی ما وجود داریم. ما ریشههای دیرینهای در اینجا داریم. هنر به آوارگان، وطن میبخشد».
وقتی نقاشیهای او را نگاه میکنیم، سادگی خانهها و حالت سنتی شهر بدون برجها و خانههای بلند را میبینیم. باغهای زیتون و پرتقال و زنانی با لباسهای محلی و کبوترهای آزاد در حال پرواز را میبینیم که همه این تصویرها به نوعی یادآور فلسطین آزاد و دوران کودکی نقاش است.
اگر تمام آثار سلیمان را مرور کنیم، میفهمیم او عمر خود را وقف فلسطین کرده است. با اینکه مادرش برای او اقامت آمریکا را گرفته بود ولی او وطن خویش را با همه سختیهایش رها نکرد و هنوز هم که هنوز است در فلسطین زندگی میکند؛ مگر آدم میتواند از مادر خویش دل بکند؟!
«سلیمان منصور» متولد یک از روستاهای رامالله در فلسطین اشغالی است. او البته زمانی به دنیا آمد که کشورش هنوز به دست صهیونیستها اشغال نشده بود. منصور که اکنون 75 سال دارد، یکی از مشهورترین هنرمندان فلسطینی پایبند به آرمان فلسطین است، به همین دلیل او را با عنوان «هنرمند انتفاضه» میشناسند.
منصور در ۴ سالگی پدر خود را از دست داد و با مادرش راهی قدس شد. پس از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ او وارد آکادمی هنر و صنایع دستی «بتسلئیل» شد اما در ۱۹ سالگی به دلیل اینکه از سوی اسرائیلیها متهم به آتش زدن کتابخانه بود - و بعدا مشخص شد اتصالی برق بوده است - از آکادمی انصراف داد. خودش میگوید در آنجا تجربهای کسب نکرد و با تلاش و پشتکار توانست به دنیای هنر پا گذارد.
او در حالی که فقط ۲۶ سال داشت، تابلوی «جمل المحامل» را ترسیم کرد که به سرعت مشهور شد. این تابلو که به «باربر فلسطینی» هم شهرت دارد، کنایه از خانه به دوشی فلسطینیهاست. تابلوی منصور، یک پیرمرد فلسطینی را نشان میداد که قدس را با طناب به پشت خودش بسته بود.
این نقاشی سال ۱۹۷۵ توسط سازمان آزادیبخش فلسطین به صورت پوستر چاپ شد و به خانهها و مکانهای عمومی کرانه باختری و نوار غزه راه یافت. البته نسخه اصلی این نقاشی احتمالا در حمله آمریکاییها به لیبی در سال ۱۹۸۶ نابود شد، چون سفیر وقت لیبی در لندن آن را سال ۱۹۷۶ از نمایشگاهی در لندن خریداری کرده بود.
منصور ۲ دفعه دیگر هم این نقاشی را تجدید کرد، یک بار سال ۲۰۰۵ به دلایل مالی آن را کشید و یک بار دیگر هم سال ۲۰۱۴ که دوباره آن را با اندکی جزئیات متفاوت نقاشی کرد. به عنوان مثال، در نسخه جدید «کلیسای مقبره مقدس» هم دیده میشود اما اصل حرف همان است: فلسطینیان هر جا میروند، سرزمین مادری را با خود حمل میکنند.
احتمالا نامگذاری این تابلو هم از یک ضربالمثل عربی نشأت گرفته است: «هو لیس من جمل المحامل». جمل المحامل، شتری است که پشت خودش کجاوه حمل میکند و کنایه از شخصی است که قدرت بسیاری دارد و براحتی از پا درنمیآید.
منصور گفته است وقتی «جمل المحامل» را ترسیم کرده، انتظار نداشته است به سمبل مبارزه فلسطین تبدیل شود. وی میگوید از این دستاورد خوشحال است و در عین حال تا حدودی او را وحشتزده میکند، چون وظیفه سنگینی را برایش به همراه داشته است.
البته این وضعیت مدت زیادی طول نکشید، چون برپایی نمایشگاههای متعدد محلی که در آن زمان بخشی مهم از جنبش سیاسی فلسطین محسوب میشد، به سرعت منصور را از این وضعیت خارج کرد و نقاشیهای بعدیاش هم سهم خود را از جلب توجه عمومی - حداقل در سرزمینهای اشغالی - کسب کرد.
او تأکید میکند نقاشی «جمل المحامل» را از نظر فنی بهترین کار خود نمیداند، با این حال اهمیت آن را دستکم نمیگیرد: این نقاشی با بقیه کارهای من متفاوت است، نه به این دلیل که محبت بیشتری از دیگران دریافت کرده یا من آن را بهتر از کارهای دیگرم میبینم، بلکه مساله در شهرت و توجه است؛ احساس میکنم از تملک من درآمده و دیگر بخشی از من نیست و من هم آن را پذیرفتهام. سال ۱۹۸۰ من یک نقاشی بیحرکت و ساده کشیدم، شامل ۲ نان طابون، ۲ گوجه فرنگی، یک پیاز و اندکی زیتون که این نقاشی هم بسیار محبوب بود، شاید بیشتر از «جملالمحامل».
سلیمان منصور معتقد است فلسطینیانی که پس از تأسیس اسرائیل در سرزمین خود باقی ماندند، به دلیل فشارهای اقتصادی و نفوذ زیاد هنر در سرزمینهای اشغالی و تأثیر آن بر آنها، با مشکل هویتی روبهرو هستند. او میگوید: ما میزبان آنها بودیم، نمایشگاههای آنها را میزبانی کردیم، نمایشگاههایی با آنها برگزار کردیم و در همه سطوح با آنها ارتباط داشتیم. مشکل ما با صهیونیسم است، نه با یهود به عنوان یک دین.
او درباره تفاوت هنر معاصر فلسطین با دیگر هنرها میگوید: «انسانیت» هنر فلسطین و پیام شریف آن را که خواهان عدالت و آزادی است، حفظ کرد. آنچه هنر فلسطین را متمایز میکند، فاصله تاریخی آن از هنر تزئینی است، چون هنرمند تحت تأثیر محیطی است که در آن زندگی میکند.
منصور پیرامون نقش هنر در اتحاد مردم فلسطین میافزاید: هنر به معنای جامع آن، مانند ادبیات، موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی، نقش مهمی در اتحاد مردم دارد، بویژه یک هنر وقتی صادقانه است که فرهنگ مردم و نگرانیهای آنها را منعکس کند.
در دهههای ۷۰ و ۸۰ قرن گذشته، هنر فلسطین در سرزمینهای اشغالی به دنبال ابزاری برای بیان هویت ملی بود و این تلاش از ۴ منبع اصلی حاصل شد: میراث، هنر اسلامی، هنر کنعانی و هنر بینالمللی با نگاهی به مفهوم آزادی. منصور میگوید: تقریبا هر هنرمندی از این منابع استفاده کرده و مواردی را که برای او مناسب است انتخاب کرده، از جمله من اما تمرکز من بر میراث، بویژه لباسهای محبوب و گلدوزی فلسطینی بود که یکی از غنیترین صنایع هنری در زمینه خود در جهان محسوب میشود.
او البته همه این موضوعات را دستمایه آثار انتقادی خود قرار داده؛ چرا که معتقد است تا وقتی در دنیای هنر زندگی میکند، نگرانی سیاسی دارد و نمیتوان از سیاست و این میزان بیعدالتی که در دنیا وجود دارد، فرار کرد.
منصور با وجود اینکه حدود نیم قرن را مشغول مبارزه هنری با رژیم اشغالگر قدس بوده است، با این حال از عملکردش رضایت کامل ندارد: نمیگویم آنچه را باید انجام میدادم انجام ندادم اما صد درصد راضی نیستم. تصور میکنم میتوانستم چیزهایی فراتر از آن تولید کنم اما زندگی، مردم را با مسائل اقتصادی و خانوادگی خود دوره و حواس آنها را پرت میکند و گاهی اوقات فرد احساس میکند میخواهد استراحت کند.
این هنرمند مشهور فلسطینی معتقد است اسرائیل از غفلت جهان عرب برای سرعت بخشیدن به شهرکسازی، یهودیسازی قدس و قتلعام مردم فلسطین بهره میبرد.
ارسال به دوستان
رامین مهمانپرست در گفتوگو با «وطن امروز» با اشاره به ادامه اعتراضات جهانی در دفاع از مردم فلسطین:
غزه وجدان جهان را بیدار کرده است
گروه سیاسی: در هفتههای گذشته رژیم اشغالگر قدس صحنههای بیسابقهای را در قساوت و جنایت علیه بشریت رونمایی کرد. ممانعت از رسیدن آب، سوخت و دارو به مردم محاصره شده غزه در کنار حملات جنونآمیز به مناطق مسکونی باعث شد بیش از 3000 کودک و 2000 زن بیدفاع به شهادت برسند. صحنههای این جنایت اما 2 واکنش متفاوت را با خود به همراه داشت. از سویی دولتهای غربی به حمایت خود از رژیم صهیونیستی ادامه دادند و از سوی دیگر خیابانهای اروپا و آمریکا به صحنه پرشور حضور و همبستگی مردم با مظلومان فلسطین تبدیل شد. در همین زمینه با «رامین مهمانپرست» سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه به گفتوگو نشستیم.
***
* نزدیک به یک ماه از جنایات اسرائیل علیه مردم غزه میگذرد. برخی دولتها و بسیاری از مردم آزادیخواه جهان نسبت به این جنایات، واکنش نشان دادند و آن را بشدت محکوم کردند. در این بین اما برخی دولتهای غربی وحتی مجامع حقوق بشری نسبت به این جنایات سکوت و بعضا حتی از رژیم صهیونیستی حمایت کردند. این مساله را چگونه میتوان در کنار ادعای حقوق بشری این مجامع و دولتها تحلیل کرد؟
جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه به حدی وحشیانه و غیرانسانی بود که به گوش همه دنیا رسید و خشم و ناراحتی جهانی نسبت به آن ایجاد شد. رژیم صهیونیستی به دنبال بهانهای بود تا مردم غزه را مجبور به کوچ اجباری کند و در نهایت هم زمینهای آنها را بهتصرف درآورد. صهیونیستها طبق فرضیاتی که داشتند میخواستند طبق این نقشه به نتیجه دلخواه خودشان برسند اما ضربهای که در عملیات توفان الاقصی متحمل شدند باعث شد حیثیت و اقتدارشان زیر سوال برود و تمام طرحها و برنامههای قبلی هم با شکست مواجه شود. آنها پس از این عملیات نشان دادند از بعد اطلاعاتی بسیار ضعیف هستند و مدعاهای قبلیشان در حیطه مباحث امنیتی نیز زیر سوال رفت، چراکه نتوانستند امنیت خودشان را تامین کنند و مجاهدان حماس با ضربه سختی که به آنها وارد کردند، حفرهها و ضعفهای پرشمار امنیتیشان را برملا کردند. همچنین مشاهده کردیم عدم کارکرد سیستمهای دفاعی آنها نظیر گنبد آهنین هم در همین حیطه برایشان مشکلساز شد.
در این میان نکتهای که باید محور توجه قرار بگیرد، این است که چرا بعضی کشورها نسبت به جنایات غیرانسانی رژیم صهیونیستی سکوت میکنند یا موضعی را که لازم است اتخاذ نمیکنند؟ کشورهای غربی در این مساله تکلیفشان روشن است، چرا که آنها از مصادیقی چون حقوق بشر به عنوان یک ابزار و اهرم سیاسی استفاده میکنند و مواجههشان نسبت به مساله اخیر فلسطین هم تنها با همین عینک سیاسی است.
* با توجه به مواجهه سلبی دولتها و نهادهای غربی نسبت به مساله اوکراین و محکوم کردن روسیه، چنین سکوتی نسبت به جنایاتی که در غزه در حال رخ دادن است ناشی از چیست؟ اساسا چنین موضع دوگانهای را چطور میشود تحلیل کرد؟
آنها از مباحث مختلف تعریف دوگانه دارند؛ از مباحثی مثل تروریسم، سلاحهای کشتار جمعی و همچنین اجبار کشورها به داشتن دموکراسی تعاریف متضادی ارائه میدهند. نسبت به گروههای تروریستی که خودشان به وجود میآورند، واکنش خاصی ندارند و آنها و جنایاتشان را به حال خود رها میکنند. برعکس به گروههایی که در حال دفاع از سرزمینشان هستند اما وقعی به اربابان غربی نمینهند، برچسب تروریست میزنند. خودشان سلاحهای کشتار جمعی دارند و در عین حال مشغول تولید و فروش این تسلیحات کشتار جمعیاند اما کشورهایی را که برای دفاع از خودشان نیاز به سلاح متعارف دارند تحت فشار قرار میدهند. در بحث دموکراسی هم همینطور است. بسیاری از کشورها که اصلا انتخابات در ساختار سیاسی آنها معنایی ندارد، متحد غربیها هستند و شکل و وجود دموکراسی در این کشورها از نظر اینها حل شده است اما برعکس کشورهایی که مستقل هستند و انتخابات متعددی در آنها برگزار میشود، برای فشار سیاسی و به مثابه اهرمی برای فشار بیشتر هم که شده، در انتخابات آنها تشکیک کرده و از نبود دموکراسی سخن میگویند. این استاندارد دوگانه را شما میتوانید در تنش میان روسیه و اوکراین و ایضا حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به مردم فلسطین به عنوان ۲ نمونه متفاوت مشاهده کنید. زمانی که منافع آنها حکم میکرد، از مردم اوکراین دفاع میکردند، نسبت به کشتهشدن غیرنظامیان هشدار میدادند و همه وسایل و ابزارهای رسانهای را برای انتشار چنین چیزی بسیج میکردند. اکنون که رژیم صهیونیستی مردم بیگناه فلسطین، اعم از زنان و کودکان را به شهادت میرساند، موضع دیگری اتخاذ و آن را به مثابه شرایط غیرقابل اجتناب جنگی ترسیم میکنند. اینجاست که بحث مسائل انسانی از دید آنها فراموش میشود.
بدون شک دنیای غرب، دنیایی نامتوازن و تنها براساس منافع شخصی دولتهاست؛ دنیایی که براساس قوانین غیرانسانی طراحی شده و در راستای منافع موردنظری که این کشورها دارند، تجاوز به حقوق دیگر انسانها نیز طبیعی جلوه میکند. عرصه بینالمللی با این نظام بینالملل نامتوازن باید دچار تغییرات جدی شود، چرا که ساختارها و سازوکارهای آن تنها برای تامین حقوق قدرتهای بزرگ است و دیگر کشورها و مردم سایر مناطق نادیده انگاشته میشوند اما انتظار از مناطق دیگر غیر از کشورهای غربی بویژه کشورهای اسلامی نیز بسیار زیاد است. انتظار از این کشورها این است که یکپارچه و متحد عمل کنند و اجازه ندهند یک رژیم اشغالگر، دست به نسلکشی مردم فلسطین بزند و بر آنها شرایط اسفبار غیرانسانی تحمیل کند. انتظار این است که آنها هم به سیل حامیان مردمی بپیوندند و همانطور که مردم مسلمان و غیرمسلمان در کشورهای مختلف از فلسطینیها دفاع کردند، کشورهای اسلامی و حاکمانشان هم موضع محکمتری اتخاذ کنند.
* نسبت به سیل حمایتهای جهانی از مردم فلسطین صحبت کردید. این حجم گسترده اعتراضاتی که در کشورهای مختلف، اعم ازآمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و... ایجاد شده، چطور قابل تحلیل است و اساسا تجمعات مختلفی که برگزار شد، این امکان را دارد تا نسبت به مواضع دولتها، تغییر ایجاد کرده و آنها را نسبت به حمایت از اسرائیل منصرف کند؟
همیشه نقش مردم تعیینکننده است و افکار عمومی میتواند مسیر سیاست نظامهای حکمرانی را تغییر دهد. مطمئنا در دنیای غرب که حداقل ظاهرش بر این اساس است که مردم دخالت مستقیم در تصمیمگیریها دارند، یا حداقل ادعا میکنند براساس رای مردم و نظرات آنها سیاستهایشان را اعمال میکنند، فشار افکار عمومی و این جریان حرکت مردمی باید موضع آنها را تغییر دهد. آنها در این راستا یا باید مردم و نظرات آنها را کنار بگذارند که برایشان یک رسوایی بزرگ است، یا تحت فشاری که مردم وارد میکنند، حمایت خود را از رژیمی که با جنایات غیرانسانی مردم غزه را تحت فشار قرار میدهد، سلب کرده و در سیاستهایشان تجدیدنظر کنند. در شرایطی که وجدان جمعی مردم در جهان غرب همچنان بیدار است و نتوانست نسبت به چنین اعمالی سکوت کند، حکام این دنیای نامتوازن از اتخاذ تصمیمی انسانی در جهت خواستههای مردمشان، خودداری کردند و از وجدان بیداری که در بطن جامعه در حال خروش است نیز فاصله گرفتند.
* در دهههای اخیر، ایران همواره نسبت به حمایت از مردم فلسطین و پرچمداری آرمان قدس، پیش رو بوده است. به نظر شما نقش جمهوری اسلامی ایران در اجماع جهانی مردم علیه اسرائیل و موجی که در حمایت از مردم فلسطین به راه افتاد، چه بوده است؟
دنیای اسلام بعد از انقلاب اسلامی دچار یک بیداری و تحرک جدی شد و تحولی بزرگ در آن شکل گرفت. بویژه در سالهای اخیر به این دلیل که پایههای اصلی جبهه مقاومت، حداقل به لحاظ فکری در کشور ما ایجاد شد، این مساله قابل تحلیل است. به علاوه آنکه تنها کشوری که به شکل واقعی و عملی از حرکت مردم فلسطین حمایت کرد، جمهوری اسلامی ایران بود. پس از این بود که سایر کشورها به سبب موجی که ایجاد شد به حرکت درآمدند. بسیاری از کشورهای اسلامی در شرایطی که امکان اتخاذ موضع دیگری برایشان وجود نداشت، مجبور به همراهی و حمایت از آرمان فلسطین شدند. در واقع نقش اصلی برای این بیداری اسلامی، بر مبنای وقوع انقلاب اسلامی در کشور ما بوده است، همچنین شهیدی چون حاجقاسم سلیمانی که اسطوره مقاومت و قهرمان مبارزه با تروریسم بود نیز با دادن ایدههای بسیج مردمی و سامان دادن جوانها برای دفاع از حقوق و سرزمینشان، جبهه مقاومت را قوت بخشید. مشخصا طبق همین الگو نقش جمهوری اسلامی ایران تعیینکننده خواهد بود و بدون تامین نظر ایران، هیچ کشوری نمیتواند طرحی را در منطقه اجرا کند. بدون شک تامین نظر ایران حیاتی خواهد بود، چرا که هر تصمیمی گرفته شده و در آن نقطهنظر ایران رعایت نشود، بینتیجه بوده و با شکست مواجه خواهد شد. مثلا در اجلاس اخیر قاهره وقتی برخی کشورها دور هم جمع میشوند و از ایران دعوت به عمل نمیآورند، در واقع موثرترین عنصری را که در این مقاومت مردم فلسطین در برابر جنایات رژیم صهیونیستی نقش تعیینکننده داشته است، کنار گذاشتهاند. همین امر هم باعث بینتیجه ماندن و شکست چنین نشستها و اجلاسی شد. چنین نشستهایی تنها یک شوی سیاسی است و برای مردم فلسطین هیچ دستاوردی نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
تعهد تمام عیار یمنیها نسبت به فلسطین
دکتر سعدالله زارعی: در عملیات توفان الاقصی فلسطینیها ابتکار عمل به خرج دادند و برای نخستین بار به منطقه عملیاتی دشمن نفوذ و به دشمن صهیونیست ضربات مهلکی وارد کردند. حماس در این عملیات موفق شد برای نخستین بار مناطقی از محیط تحت اشغال دشمن را به تصرف درآورد و جمع قابل توجهی از نظامیان خط مقدم رژیم را از بین ببرد و تعداد زیادی را اسیر بگیرد. این عملیات موازنه قدرت را با طرف اسرائیلی تغییر داد و هیچ حادثهای هم نمیتواند این موفقیت بزرگ را تحتالشعاع قرار دهد.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی اعلام کرد تا ریشهکن کردن کامل حماس و مقاومت فلسطین، جنگ را ادامه میدهیم و به هر اقدامی دست میزنیم تا به این نتیجه راهبردی برسیم. در طول ۲۵ روز گذشته، همه منتظر بودند ببینند اسرائیل در عملی کردن وعدهای که داده است میخواهد چه کار کند. پس از بررسی اوضاع و مشورتگیری از دولتهای پشتیبان این رژیم در غرب شامل آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان، اینها راهبرد عملیات زمینی و همزمان تبدیل منطقه غزه به زمین سوخته را در دستور کار قرار دادند لذا منطقه پرجمعیت غزه را بمباران وسیع و وحشیانهای کردند و هیچ ملاحظهای در این زمینه نکردند.
اما هر چه جلوتر آمدند، اقدام آنها با واکنشهای بسیار زیادی در سطح جهان بویژه در جهان اسلام مواجه شد. از طرف دیگر جریانات مقاومت در سطح منطقه هم تا حدود زیادی پای کار آمدند. حزبالله در بخش شمالی اقداماتی را انجام داد که این اقدامات سبب شد اسرائیل ناگزیر شود حجم عظیمی از نیروهای نظامی خود را به سمت شمال گسیل و در عین حال منطقهای در شعاع 30 کیلومتر را از سکنه خالی کند و آنها را به پناهگاهها ببرد. اقدامات مقاومت در عراق و سوریه هم سبب فشار شدید روی نیروهای نظامی آمریکا در منطقه و فشار روی دولت آمریکا شد. مقاومت یمن هم با شلیک موشک و ارسال پهپاد و نفوذ در منطقه جنوب رژیم صهیونیستی یعنی منطقه ایلات این منطقه را در معرض تهدید جدی قرار داد.
بنابراین سیاست ایجاد زمین سوخته با شکستهایی، هم در سطح افکار عمومی در جهان و هم در سطح عملیاتی نیروهای مقاومت مواجه شد. رژیم صهیونیستی البته به کشتارها ادامه میدهد اما هیچ چشماندازی از این کشتارها برای بهبود وضعیت اسرائیل مشاهده نمیشود. هزاران اظهارنظر و صدها مقاله درباره بینتیجه بودن بمبارانهای کور اسرائیل علیه مردم غزه وجود دارد.
در راهبرد دوم که نفوذ زمینی به منطقه غزه بود، رژیم صهیونیستی بعد از روزها وعده و برگزاری مانور و ژست نظامی گرفتن و تشکیل جلسه کابینه اضطراری، طی چند روز گذشته یعنی از روز جمعه تلاش کرد به این نفوذ زمینی جامه عمل بپوشاند اما بهرغم گذشت چند روز از این اقدام، دستاورد قابل توجهی در عملیات زمینی پیدا نکرد و صدها کشته در این صحنه داد و دهها تانک و نفربر اسرائیل هم در عملیات نفوذ به غزه از دست رفت. در نهایت مساله نفوذ به غزه هم افقی پیدا نکرد و انتقادات نسبت به اسرائیل شروع شد و دائماً این انتقادات در حال گسترش است کما اینکه در داخل اسرائیل هم آنهایی که روی عملیات زمینی توافق داشتند، شروع به انتقاد از عملکرد ارتش در حوزه زمینی کردند. در سطح افکار عمومی نیز بنا بر نظرسنجیهایی که غربیها از ساکنان غاصب اسرائیلی انجام دادند، 49 درصد ساکنان غاصب اسرائیلی گفتند عملیات زمینی بینتیجه است و ارتش موفق نخواهد شد از طریق عملیات زمینی بر حماس و نیروهای مقاومت غلبه کند و تنها 29 درصد از این حملات حمایت کردند؛ این در حالی است که یک هفته قبل از این، عدد حامیان عملیات زمینی در بین شهروندان صهیونیست 65 درصد بود که ظرف یک هفته، 65 درصد به 29 درصد تقلیل یافت و اینها همه نشاندهنده راه دشواری است که رژیم صهیونیستی برای تحقق وعده تسلط بر غزه از طریق عملیات زمینی پیش رو دارد.
جریانات مقاومت در سطح منطقه اعم از یمنیها، عراقیها، سوریها، لبنانیها و جمهوری اسلامی ایران تعهد خود را نسبت به موضوع فلسطین نشان میدهند. چون مساله فلسطین فراتر از مساله حماس و مسائل اخیر است و از قدیم مساله فلسطین به عنوان یک موضوع مشترک اسلامی بویژه موضوع مشترک در بین جریانات مقاومت مطرح بوده بنابراین آنها با توجه به تعهدی که نسبت به موضوع فلسطین دارند به موازات تشدید اقدامات اسرائیل علیه فلسطینیها، اقداماتی را برای حمایت انجام دادند که البته تاکنون بیشتر جنبه نمادین داشته است؛ به این معنا که این گروهها به صورت بسیار محدود به این جنگ ورود کردند. گروههای مقاومت نشان دادند اگر به طور جدی درباره فلسطین و مقاومت فلسطین احساس خطر کنند، میتوانند به نفع فلسطین و فلسطینیها به صورت تمامعیار وارد نبرد شوند.
ارسال به دوستان
نتانیاهو در مخمصه
مهدی بختیاری: ابعاد شکست بزرگ صهیونیستها در نبرد «توفان الاقصی» از گروههای مقاومت اسلامی فلسطین بویژه حماس، حتی پیش از پایان جنگ گریبان مقامات این رژیم بویژه بنیامین نتانیاهو نخستوزیر را گرفته است.
نتانیاهو در پستی در فضای مجازی نوشت هیچ کدام از دستگاههای امنیتی اسرائیل پیش از شروع جنگ به من هشدار نداده بودند.
او تقصیر این غافلگیری را گردن دستگاههایی نظیر شاباک (سازمان امنیت عمومی) و آمان (اطلاعات ارتش) انداخت ولی این اظهارات بلافاصله با انتقادات سنگین و تند مخالفان روبهرو شد و او را مجبور کرد هم حرف خودش را پس بگیرد، هم پستش را حذف کند و هم عذرخواهی کند!
مهمترین مخالفت با این اظهارات را «بنی گانتس» کرد که طی روزهای اخیر، نتانیاهو مجبور به ائتلاف با وی برای تشکیل کابینه جنگ شد.
گانتس رهبری حزب اپوزیسیون «آبی و سفید» را برعهده دارد که در حال حاضر با توجه به وضعیت بیثبات نتانیاهو و دولت مستقرش، بیشترین اقبال را برای به زیر کشیدن وی و نشستن بر کرسی نخستوزیری دارد.
گانتس در اظهارات صریح و تندی از نتانیاهو خواست سخنانش را پس بگیرد و مسؤولیتپذیر باشد.
«یائیر لاپید» از دیگر سران اپوزیسیون دولت (که حتی حاضر به حضور در کابینه جنگ هم نشد) و «گابی اشکنازی» از مقامات عالیرتبه سابق نظامی نیز از دیگر افراد سرشناسی بودند که به اظهارات نتانیاهو تاختند.
این در حالی است که بسیاری از سران اصلی رژیم نظیر «رونن بار» رئیس شاباک و «هرتصی هالوی» رئیس ستاد ارتش به شکست اطلاعاتی و امنیتی رژیم در توفان الاقصی بویژه در آغاز این جنگ اعتراف کردند اما نتانیاهو تاکنون در برابر پذیرش این اشتباه مقاومت کرده و در عین حال به دنبال راهی برای فرار از مسؤولیت این شکست است.
نتانیاهو بهتر از هر کس دیگری میداند تبعات این شکست حتی میتواند مهر پایان بر عمر سیاسی او بزند، چه آنکه سرنوشت مشابه برای سران سابق این رژیم نظیر «موشه دایان» و «گلدا مایر» در دهه 70 میلادی نیز پیش چشم او قرار دارد.
موشه دایان، وزیر اسبق جنگ که به واسطه پیروزی در جنگ 6 روزه سال 1967 به یکی از محبوبترین سران این رژیم تبدیل شد، 6 سال بعد به واسطه شکست اطلاعاتی در آغاز جنگ یوم کیپور آنچنان منفور شد که حتی در میانه جنگ 2 بار استعفا کرد و پس از پایان جنگ نیز به همراه گلدا مایر، نخستوزیر مجبور شدند استعفا کنند و دولتشان نیز سقوط کرد.
مخمصهای که نتانیاهو در آن گیر کرده، تنها محدود به این مساله نیست. بحران 239 اسیر اسرائیلی در دستان حماس (بنا بر آماری که سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرده) یکی دیگر از چالشهای بزرگ دولت فعلی است.
تجمع روزانه خانوادههای اسرا در مقابل دفتر نخستوزیری و فشار به دولت برای آزادی این اسرا - که یک رقم بیسابقه در نبرد با گروههای مبارز فلسطینی است - روز به روز بیشتر میشود و حتی برخی مقامات اسبق نظیر «شائول موفاز» وزیر اسبق جنگ نیز پیشنهاد دادهاند همه 6 هزار اسیر فلسطینی در قبال این تعداد اسرای اسرائیل آزاد شوند.
حملات پی در پی ارتش اسرائیل برای ورود به غزه با هدف آزادی اسرایشان نه تنها با شکست مواجه شده بلکه حتی اقدام اخیر این رژیم (حمله ۵ شب قبل به غزه) ظاهراً حماس را از پیشنهاد تبادل مشروط اسرا منصرف کرده و نتانیاهو باید فعلاً قید آزادی اسرا را بزند.
انتقادات گروههای اپوزیسیون علیه نتانیاهو نیز روز به روز بیشتر شده و همه آنها منتظر پایان جنگ برای حمله به نخستوزیر فعلی هستند.
این در حالی است که طبق نظرسنجیهای مختلف، حزب لیکود به رهبری نتانیاهو با کاهش شدید محبوبیت روبهرو شده به طوری که تعداد کرسیهای آنها در کنست از 28 کرسی در 6 اکتبر (یک روز قبل از شروع جنگ) به 18 کرسی در میانه نبرد توفان الاقصی رسیده است.
نگاه به میدان جنگ نیز نشان میدهد نتانیاهو و دیگر سران این رژیم نظیر «یوآو گالانت» وزیر جنگ، بهرغم اظهارات تند و پر سر و صدایشان مبنی بر اشغال غزه و نابودی حماس، نه تنها توان این اقدام را پس از 3 هفته از آغاز جنگ ندارند، بلکه میدانند حتی ورود محدود به غزه نیز تلفات زیادی روی دستشان خواهد گذاشت و وضعیتشان را از این هم وخیمتر خواهد کرد.
ارسال به دوستان
فرانسویها بسیار دیر به خود میآیند
نوید مؤمن: طی هفتههای اخیر، صدها نفر از حامیان حماس و مخالفان رژیم اشغالگر قدس در فرانسه، به اتهام حمایت از تروریسم و عدم پیروی از خطوط قرمز قضایی - امنیتی تعیین شده در این کشور اروپایی دستگیر یا احضار شدهاند. طی سالهای اخیر، فرانسویها ابراز هر گونه مخالفتی با ماهیت رژیم تروریست صهیونیستی، جنایات اسرائیل یا حتی انتقاد(!) از رویکرد سیاستمداران این رژیم را مصداق یهودستیزی قلمداد کرده و متعاقبا دست به جرمانگاری و تعیین مجازات (بر اساس نوع انتقاد و اعتراض وارده علیه رژیم صهیونیستی) زدهاند. برگزاری راهپیماییهای خودجوش فرانسویها در حمایت از کودکان غزه در همین فضای خفقان و دیکتاتوری شکل میگیرد. کاخ الیزه، تبدیل به کانون سرکوب احساسات فطری و انسانی کسانی شده که نسبت به جنایات بیحد و حصر یک رژیم اشغالگر و کودککش در نوار غزه به ستوه آمدهاند!
امانوئل مکرون به نماد تروریسم فرانسوی تمامعیاری تبدیل شده که ابراز مخالفت با کودککشی را نیز جرم تلقی میکند تا مبادا کمترین دغدغهای ذهن جلادان غزه را نسبت به خود مشغول کند! وجه اشتراک سیاستمدارانی مانند مکرون، اولاند، سارکوزی، شیراک، میتران، دوویلپن و دیگران، تاثیرپذیری مستقیم از ۲ لابی سوسیالیستی - صهیونیستی و محافظهکار - صهیونیستی بوده است. حتی نقش لابیهای صهیونیستی را میتوان در برخی بزنگاههای تعیینکننده در حوزه سیاست خارجی پاریس مشاهده کرد.
طی هفتههای اخیر، ۲ اتفاق قابل توجه در فرانسه رخ داده است که منجر به تشدید صهیونیسمستیزی و توقف ناخودآگاه روند صیانت از صهیونیسم توسط کاخ الیزه شده است. یکی از این موارد، مربوط به دیالوگ تند و منازعهای است که میان کریم بنزما فوتبالیست مسلمان فرانسوی و ژرالد درمنن وزیر کشور دولت مکرون رخ داده است. ماجرا از جایی آغاز شد که بنزما در پستی در فضای مجازی به شرح زیر کشتار و نسلکشی کودکان و زنان بیدفاع غزه را محکوم کرد: «دعاهای ما برای ساکنان غزه که یک بار دیگر قربانی بمبارانی [از سوی صهیونیستها] شدهاند که در آن به زنان و کودکان هم رحم نمیکنند».
همین کافی بود تا بنزما از سوی وزیر کشور فرانسه متهم به ارتباط تشکیلاتی با اخوانالمسلمین شود. حتی یکی از سناتورهای فرانسوی خواستار پس گرفتن توپ طلا از وی و ابطال تابعیت فرانسوی او شده و با لحنی حقیرانه از صهیونیستها بابت مواضع ضدصهیونیستی بنزما عذرخواهی کرده است. هر چند بنزما بر عقاید خود در دفاع از غزه ایستاده است اما فشار لابیهای صهیونیستی در فرانسه علیه این فوتبالیست همچنان تشدید میشود.
مورد بعدی، به مواضع قابل تحسین ژان لوک ملانشون، رهبر جریان چپگرایان (خالص) فرانسه در عدم حمایت از رژیم اشغالگر قدس بازمیگردد. در حالی که احزاب سوسیالیست (چپ میانه)، حزب جمهوری به پیش (وابسته به مکرون) و حزب جمهوریخواه (وابسته به جریان راست میانه و محافظهکار) جملگی در حمایت از کودککشی صهیونیستها سنگتمام گذاشتهاند، ملانشون صرفا به دلیل امتناع از تروریستی خواندن حماس و مقاومتی تحسینبرانگیز در برابر فشارهای وارده از سوی دیگر گروههای سیاسی فرانسه، اکنون از سوی صاحبان مهد آزادی(!) و دموکراسی(!) درباره توقف فعالیتهای قانونی و حزبی خود تهدید شده است.
ملانشون و بنزما امروز ۲ مصداق روایتگری از فرانسه واقعی محسوب میشوند. این فرانسه، نه از سوی فرانس 24 و رادیو فرانسه قابل بزک شدن است و نه فرانکوفیلهای ساکن کشورهای مسلمان میتوانند سخن از عمق فرهنگ و هنجارهای اجتماعی و زیرساختی آن به میان آورند. این همان فرانسهای است که کشورهای الجزایر، نیجر، بورکینافاسو، مالی و گابن آن را یکی پس از دیگری پس زدهاند و استعمارگری نوین این کشور در آفریقا را به چالش کشیدهاند. مکرون که همواره از تمسخر عقاید اسلامی و مقدسات دینی ۲ میلیارد انسان در جهان در نشریه شارلی ابدو به بهانه آزادی بیان حمایت میکند، اکنون انتقاد بنزما و ملانشون از جنایات صهیونیستها در غزه را برنمیتابد. شاید در میان کلکسیون انواع شکستهایی که مکرون در حوزه سیاست داخلی و خارجی پذیرفته است، تنها فایده حضور این سیاستمدار در کاخ الیزه، اثبات عینی حماقت قرن بیستویکمی فرانسویها بر سر حمایت از موجودیت نامشروع صهیونیسم باشد. صاحبان پنهان و آشکار قدرت در پاریس زمانی به خود خواهند آمد که فرصتی برای جبران ضررهای ناشی از این قمار دوسر باخت وجود نداشته باشد.
ارسال به دوستان
اعتراض به سخنرانی بلینکن در سنا با دستهای خونین
فعالان ضد جنگ آمریکایی هنگام حضور وزیر خارجه آمریکا در جلسه استماع سنا، دستهای آغشته به خون خود را بالا برده و اعتراض خود را از حمایت همهجانبه آمریکا از رژیم صهیونیستی در جنگ علیه غزه ابراز داشتند.
معترضان به سیاستهای آمریکا در حمایت از جنایات اسرائیل در نوار غزه در جلسه استماع کنگره علیه مقامات این کشور بویژه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه و لوید آستین، وزیر دفاع شعار دادند.
به گزارش دیلیمیل، دهها نفر از شهروندان آمریکایی روز سهشنبه همزمان با حضور آنتونی بلینکن در جلسه کنگره آمریکا به حمایت کشورشان از نسلکشی مردم فلسطین در نوار غزه اعتراض کردند. معترضان در حالی که دستان خود را به رنگ قرمز به نشانه خون فلسطینیها آغشته کرده بودند، آنتونی بلینکن را «قاتل» خطاب و بارها سخنرانی او را قطع کردند. لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا نیز با اعتراض شدید حاضران در جلسه کنگره روبهرو شد.
در بیرون از ساختمان کنگره نیز صدها نفر از معترضان ضد جنگ با شعارهایی علیه اقدامات و سیاستهای آمریکا حمایت از صهیونیستها را محکوم کردند. بلینکن در سخنرانی خود در حالی که هنوز صدای معترضان بلند بود گفت آمریکا به حفاظت از زندگی غیرنظامیان متعهد است. در همین حال نمایندگان جمهوریخواه کنگره از ارسال کمک ۱۴ میلیارد دلاری به اسرائیل خبر دادند.
معترضان در خارج از کنگره فریاد میزدند: قتلعام وحشیانه در غزه را متوقف کنید و به سمت آتشبس حرکت کنید. آنها همچنین تابلوهایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: همه دیوارها باید از بین برود تا غزه آزاد شود.
از سویی در ادامه تظاهرات گسترده حمایت از فلسطین در سراسر آمریکا، صدها طرفدار فلسطین بعد از ظهر سهشنبه به وقت تهران، شهردار «اوهایو» را به حمایت از نسلکشی در غزه توسط رژیم صهیونیستی متهم کردند. در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، معترضان در اتاق شورای شهر، شعار «فلسطین آزاد» سر میدهند و شهردار را به نسلکشی متهم میکنند. در روزهای گذشته نیز هزاران نفر در حمایت از مردم غزه در «نیویورک» دست به تحصن زده و خواستار برقراری آتشبس در غزه شده بودند. همزمان مسلمانان آمریکایی و برخی فعالان حزب دموکرات میگویند برای بسیج میلیونها رایدهنده مسلمان ایالات متحده تلاش خواهند کرد تا از کمکهای مالی و رای آنها به انتخاب مجدد بایدن در انتخابات سال ۲۰۲۴ ممانعت کنند؛ مگر اینکه او گامهای فوری برای تضمین آتشبس غزه بردارد.
ارسال به دوستان
100 شهید و بیش از ۳۰۰ زخمی در حمله دیوانهوار رژیم صهیونیستی به غزه
جنایت جبالیا
* مقاومت جانانه نیروهای مقاومت فلسطینی در مقابل حمله زمینی ارتش اشغالگر/ * هاآرتص: اسرائیل از شکست آمریکا
در فلوجه عراق درس بگیرد
یک محقق نظامی صهیونیست از رهبران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی خواست قبل از شروع عملیات زمینی در نوار غزه، از نبردی که ارتش آمریکا در سال ۲۰۰۴ در شهر فلوجه عراق آغاز کرد، درس عبرت بگیرند.
«یجیل لیوی» محقق امور نظامی رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد نخستین درسی که این رژیم باید قبل از شروع عملیات زمینی در نوار غزه از نبرد فلوجه بگیرد، این است که باید از کشته شدن تعداد زیادی از غیرنظامیان فلسطینی در عملیات زمینی ممانعت کند، چرا که در غیر این صورت این امر باعث میشود تلآویو مشروعیت بینالمللی لازم برای حمله زمینی به غزه را از دست بدهد.
پژوهشگر صهیونیست در تحلیلی که در روزنامه هاآرتص منتشر شد، نوشت: آمریکاییها هنگام تلاش برای اشغال فلوجه برای نخستین بار به دلیل تعداد زیاد کشتهها در میان غیرنظامیان مشروعیت بینالمللی خود را از دست دادند.
وی ادامه داد: آنچه باعث پیچیده شدن موضوع میشود، این است که به رغم فشارهایی که ارتش رژیم اشغالگر بر شهروندان فلسطینی در غزه و شمال نوار غزه اعمال میکند تا منازل خود را ترک کنند، اما بسیاری از خانوادههای فلسطینی در همان جا باقی ماندند. لیوی تصریح کرد: آمریکا آن زمان میتوانست واکنشهای بینالمللی را نادیده بگیرد اما رژیم صهیونیستی اکنون نمیتواند این کار را انجام دهد و با افزایش تعداد شهدای غیرنظامی فلسطینی در حملات، اعتراضات در سراسر جهان نیز افزایش مییابد. محقق صهیونیست همچنین گفت: درس دوم این است که اگر عملیات زمینی در نوار غزه منجر به «دستاورد واضح و قاطع» نشود، یک جنبش اعتراضی ضدجنگ را به دنبال خواهد داشت، همان طور که در آمریکا پس از نبرد فلوجه رخ داد.
وی همچنین اظهار کرد: نخبگان سیاسی حاکم بر اراضی اشغالی به واکنش شهروندان صهیونیست نسبت به تعداد سربازان کشته شده در نبردها و درگیریهای نظامی حساسیت زیادی نشان میدهند.
طبق گفته این محقق اسرائیلی، سومین درس از نبرد فلوجه این است که «پیروزی نظامی منجر به دستاورد سیاسی نمیشود، بلکه کاملا برعکس است»، میزان آسیبهای شدید وارده به شهروندان عراقی و زیرساختها باعث ایجاد تنفر مردم عراق نسبت به آمریکاییها شد و زمینه را برای تشکیل گروههای مسلح مخالف حضور آمریکاییها فراهم کرد و از آنها حمایت مردمی شد.
وی همچنین تاکید کرد: شکست آمریکا در فلوجه به شکست در شکلگیری یک نظام سیاسی باثبات در عراق کمک کرد که بر توانایی واشنگتن برای خروج نیروهایش از عراق تأثیر منفی گذاشت. وی افزود: این واقعیت آمریکاییها را به این سمت سوق داد تا تاکتیکهای خود را تغییر دهند، به گونهای که با نشان دادن کنترل زیاد بر عملیاتهای نظامی، حتی در سایه خطرات احتمالی، به سمت تأثیرگذاری بر «دلها و عقلها»ی عراقیها حرکت کردند. توانایی ایالات متحده برای دستیابی به اهداف خود در عراق، به کاهش تعداد غیرنظامیان عراقی که در عملیات ارتش آمریکا کشته شدند، بستگی داشت.
لیوی ادامه داد: نگرانی آمریکا نسبت به پیامدهای عملیات زمینی رژیم صهیونیستی در نوار غزه، دولت جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا را به سمتی سوق داد تا ژنرالهای آمریکایی را که در نبرد فلوجه در مقابل مقاومت عراق، همچنین در نبرد موصل علیه گروه تروریستی داعش ایفای نقش کرده بودند، به منطقه اعزام کند.
وی در پایان گفت: با استناد به درسهای قبلی، آمریکاییها توصیه میکنند رژیم صهیونیستی از انجام عملیات زمینی و حتی عملیات زمینی محدود خودداری کند اما این در حالی است که ذهنیت این رژیم بویژه در این شرایط، عبرت گرفتن از این تجربه را دشوار میکند.
ارسال به دوستان
امیرعبداللهیان در قطر: گروههای مقاومت در مقابل صهیونیستها منتظر توصیه نمیمانند
واکنش مقاومت شروع شد
وزیر امور خارجه کشورمان روز گذشته با شیخ تمیم بن حمد آلثانی، امیر قطر دیدار و گفتوگو کرد. حسین امیرعبداللهیان با ابلاغ سلام رئیسجمهور کشورمان و اشاره به گفتوگوی تلفنی اخیر رئیسی با امیر قطر و تبادل نظر انجام شده درباره تحولات فلسطین، از اهتمام و نقش حمایتی قطر از ملت مظلوم فلسطین تشکر و قدردانی کرد. رایزنی و تبادل نظر با مقامات قطری پیرامون تحولات فلسطین و پایان بخشیدن به حملات جنونآمیز و جنایات جنگی و نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین در رأس محورهای گفتوگو و تبادل نظر 2 طرف قرار داشت. وزیر امور خارجه ضمن تاکید بر قدرت مقاومت در ایستادگی و مبارزه مقتدرانه علیه ارتش رژیم صهیونیستی و ناتوانی رژیم در رویارویی با نیروهای مقاومت فلسطین، وضعیت انسانی در نوار غزه را به دلیل حملات وحشیانه صهیونیستها علیه شهروندان مظلوم غزه اسفناک دانست و نسبت به پیامدهای غیرقابل پیشبینی جنایات جنگی صهیونیستها که با حمایت دولت آمریکا و برخی دولتهای اروپایی انجام میشود، هشدار داد. وزیر امور خارجه انعکاس پیام قوی از سوی جهان اسلام به رژیم صهیونیستی و حامیان آن را مهم دانست و افزود: لازم است موضع مشترک و منسجم کشورهای اسلامی در حمایت از ملت فلسطین، در حوزه عملی و اجرایی نیز به طور مؤثر به فعلیت رسیده و کشورهای اسلامی از تمام توان خود برای پایان دادن جنایت جنگی و نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین و رفع محاصره انسانی نوار غزه استفاده کنند. وزیر امور خارجه کشورمان افزود: در نتیجه استمرار جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع و محاصره کامل غزه، بتدریج شاهد افزایش عکسالعملها و تشدید و توسعه دامنه درگیریها در منطقه هستیم و طبیعی است گروهها و جریانهای مقاومت در مقابل این همه جنایت و نیز حمایت تمامعیار آمریکا از رژیم صهیونیستی ساکت نخواهند ماند و آنها منتظر توصیه کسی نمیمانند، لذا لازم است از آخرین فرصتهای سیاسی برای توقف جنگ استفاده کنیم و چنانچه اوضاع از کنترل خارج شود، هیچ طرفی از پیامدهای آن در امان نخواهد بود. شیخ تمیم بن حمد آلثانی، امیر قطر نیز ضمن ابلاغ سلام خود به رهبری و رئیسجمهور کشورمان، به گفتوگوهای خوب و مهم اخیر خود با آقای رئیسی درباره تحولات فلسطین اشاره کرد و ضمن اظهار خرسندی از این دیدار، مشورتها میان 2 کشور ایران و قطر را مهم دانست و افزود: این مشورتها در چارچوب منافع 2 کشور و مصالح کشورها و ملتهای منطقه از جمله در حمایت از ملت مظلوم فلسطین ادامه خواهد یافت. امیر قطر جنایات جاری رژیم صهیونیستی علیه شهروندان فلسطینی در غزه را از منظر همه ملتهای جهان غیرقابل قبول و غیرقابل تحمل دانست و تظاهرات ضداسرائیلی گسترده مردمی در کشورهای مختلف جهان از جمله در آمریکا را نشانه انزجار جهانی از این جنایات دانست. وی افزود: قطر به تلاشهای خود به منظور پایان بخشیدن به حملات جاری رژیم اسرائیل علیه غزه و پایان بخشیدن به جنگ ادامه خواهد داد. همچنین وزیر امور خارجه کشورمان با شیخ محمد بن عبدالرحمن آلثانی، نخستوزیر و وزیر امور خارجه قطر نیز دیدار و گفتوگو کرد. در این دیدار آخرین تحولات جاری در فلسطین و بحران در غزه مورد گفتوگو و تبادل نظر قرار گرفت. طرفین اوضاع منطقه در نتیجه تداوم بحران جاری در غزه را انفجارآمیز دانسته و بر ضرورت تداوم تلاشهای مشترک به منظور توقف حملات نظامی وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع غزه و پایان بخشیدن به جنایات جنگی صهیونیستها و نیز شکستن محاصره ضدانسانی علیه غزه و ارسال فوری کمکهای انساندوستانه تاکید کرده و درباره راههای تحقق این اهداف مشورت و تبادل نظر کردند. 2 طرف همچنین نسبت به تداوم تلاشهای مشترک در این زمینه و استفاده از ظرفیتهای مشترک کشورهای اسلامی و سازمان همکاری اسلامی در حمایت از ملت مظلوم فلسطین و متوقف کردن حملات وحشیانه صهیونیستها علیه غزه اتفاق نظر داشتند و قرار شد به مشورتها و تلاشهای مشترک خود ادامه دهند. حسین امیرعبداللهیان که در رأس هیأتی سیاسی و به منظور دیدار و گفتوگو با مقامات قطری دیروز وارد دوحه شد، پس از دیدار و گفتوگو با «شیخ تمیم بن حمد آلثانی» امیر قطر و «شیخ محمد بن عبدالرحمن آلثانی» نخستوزیر و وزیر خارجه این کشور با «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) نیز دیدار و گفتوگو کرد. ارسال به دوستان
مجاهدان فلسطینی از انتفاضه تا توفان الاقصی چه مسیری را طی کردند؟
قدرت فزاینده مقاومت
محمد سلحشور: تحلیل هر واقعه در بیرون از متنی که محل رخداد آن بوده است ناظران را به شک و گمراهی میکشاند، تا جایی که اختلاف نظر مورخان درباره بسیاری از وقایع بیش از آنکه معطوف به اصل ماجرا باشد، برآمده از تفاوت نگاهی است که آنها به متن حادثه دارند. عملیات تاریخی توفان الاقصی به عنوان کاریترین ضربه امنیتیای که رژیم صهیونیستی از جریان مقاومت دریافت کرده است را هم باید در این چارچوب فهم کرد. از این منظر آیا مقایسه تلفاتی که صهیونیستها در جریان این عملیات داشتند با تعداد شهدای غزه که عمدتا زنان و کودکان بیدفاع بودند برابری میکند؟ پاسخ در دنیای اعداد منفی است. آنچنان که برخی جریانهای غربگرا نیز با قیاس این 2 کفه، اصل عملیات را مورد حمله قرار داده و حتی آن را به ضرر فلسطینیها دانستهاند. در این خوانش عمدتا ماجرای فلسطین از 7 اکتبر 2023 آغاز شده و حتی فلسطینیها به عنوان آغازکننده جنگ شناخته میشوند و لاجرم نیز باید آنان را شکست خورده دانست اما اگر نگاه به توفان الاقصی در متنی گستردهتر و تاریخیتر باشد، نه توفان الاقصی را به عنوان مبدا داستان فلسطین میپذیریم و نه جنایتهایی همچون حمله به بیمارستان، پناهگاه، نانوایی و... را دال بر پیروزی صهیونیستها میگیریم. انداختن نگاهی به تاریخ مبارزات فلسطینیها علیه اشغالگران گویای چند واقعیت پایه است.
1- صهیونیستها همواره با فاصله زیادی استیلای نظامی داشتهاند. آنچنان که تصاویر تقابل جوانان سنگ در دست با تانکهای مرکاوا در انتفاضه اول و دوم گویای نابرابر بودن قدرت 2 طرف بوده است.
2- اشغالگران جز در موارد محدود و از سر ناچاری همواره در حال پیشروی در خاک اشغالشده بودند. بخشی از پرستیژ امنیتی صهیونیستها نیز در همین فضا شکل گرفت که برای آنان هیچ ناممکنی وجود نداشت. پرستیژی که رد آن در باور به «شکستناپذیر بودن» ارتش اسرائیل تثبیت شد.
3- ابتکار عمل در طول تاریخ همواره با اشغالگران بوده است. این ابتکار عمل نه صرفا یک فرآیند ذهنی و استراتژیک؛ که برآمده از واقعیتهای روی زمین بود. آنچنان که جنایت مسدود کردن مسیر آب به روی فلسطینیها یکی از ابتکارات بالقوهای بوده که صهیونیستها به آن دسترسی داشتند و در هفتههای گذشته در دستور کار قرار دادند.
از این 3 منظر توفان الاقصی برای نخستینبار هر 3 واقعیت را به چالش کشید. گذار از انتفاضه «سنگ به دستها» به دورهای که گنبد آهنین صهیونیستها در مقابل راکتهای دستساز فلسطین نیز تضمین چندانی ندارد، تردید جدی نسبت به اینکه آیا توان موفقیت در زمین غزه وجود دارد یا خیر و در نهایت شوک ذهنی اینکه در ادامه این جنگ مقاومت چه ابتکار عملهایی همچون عملیات بیبدیل توفان الاقصی را در آستین خود خواهد داشت، نشانههایی است که این عملیات را اتفاقا در متن تاریخی خود تبدیل به یک نقطه عطف میکند.
پروپاگاندای صهیونیستی با تمسک به جنایات انسانی و پوشیدن جامه جنایتپیشگی به دنبال ترمیم وجهه از دست رفته ارتش اسرائیل است. با این حال «ترمیمناپذیر» بودن این شکست در سایه قدرت فزاینده مقاومت (کافی است گزینههای 2 سوی جنگ را با 2 دهه پیش مقایسه کنیم تا پی به حجم فزاینده این قدرت ببریم) این هراس را برای صهیونیستها به وجود آورده که ضربات بعدی به مراتب کاریتر خواهد بود. در این فضا جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین منبع الهامبخش جریانهای مقاومت قدرت تنظیمگری بیشتری را در سامانبخشی به جغرافیا و اقتضائات سیاسی منطقه خواهد داشت؛ آنچنان که در این هفتهها نیز شاهد تغییر لحن دشمنان در مواجهه با کشورمان بودیم. نتانیاهویی که چند هفته قبل از سیلی توفان الاقصی ایران را به حمله اتمی تهدید میکرد، اکنون در تلاش است روایتی از ماجرا ارائه دهد که در آن مجبور به جنگ با ایران نباشد. البته موضع زبانی صهیونیستها راهبرد آنها را لزوما تغییر نخواهد داد اما همین عقبنشینی آشکار نشان از آن دارد که قدرت موضع ایران در چند هفته گذشته با عیان شدن قدرت فزاینده مقاومت تا چه حد افزایش یافته است.
ارسال به دوستان
آیا سعید معروف برای هدایت تیم ملی والیبال ایران مناسب است؟
جذاب اما پرخطر
انتخاب سرمربی خارجی برای تیم ملی والیبال به مراحل پایانی رسیده و در این میان مطرح شدن نام «سعید معروف» ستاره والیبال ایران به عنوان مربی در کنار مربیان خارجی، امیدواری بیشتری را برای موفقیت ایجاد کرده است. پس از سقوط والیبال ایران در رنکینگ جهانی و عملکرد ضعیف در مسابقات انتخابی المپیک، رئیس فدراسیون والیبال وعده جذب مربی تراز اول خارجی را داد. تیم ملی والیبال برای رسیدن به المپیک راه سختی پیش رو دارد و مسؤولان فدراسیون هم عزمشان را جزم کردهاند تا شرایط تیم ملی را سر و سامان دهند. برای انتخاب سرمربی خارجی تیم ملی، 2 جلسه کمیته فنی تشکیل شد که رئیس فدراسیون در جلسه اول اعلام کرد به دنبال جذب سرمربی خارجی است و در این میان نام گزینههای خارجی زیادی هم برای هدایت تیم ملی مطرح شد. در دومین جلسه اما شرایط کمی تغییر کرد؛ داورزنی که مدام تأکید بر جذب مربی خارجی داشت، از جذب مربی ایرانی صحبت کرد و گفت: «بحث ایرانی یا خارجی بودن سرمربی را نبستیم. با ۱۴ سرمربی صحبت شده است که برخی مشکلی برای آمدن به ایران ندارند و برخی قرارداد باشگاهی دارند و در آینده شاید بتوانند هدایت تیم ملی را به عهده بگیرند». در نهایت خروجی دومین جلسه اعضای کمیته فنی به این سمت و سو رفت که داورزنی از «جان لورنزو بلنجینی»، «ویتال هاینن»، «روبرتو پیاتزا»، «ولادیمیر آلکنو»، پیمان اکبری و سعید معروف برنامه اختصاصی دریافت کند و خواستار لیست کادر فنی پیشنهادی شود. البته در مذاکراتی که داورزنی با مربیان خارجی داشته، برخی از مربیان بلندآوازه والیبال جهان مانند «لورن تیله»، «فلیپ بلین»، «مارسلو مندز»، «آندرا آناستازی»، «آنجلو لورنزتی» و «خاویر وبر» عدم تمایل خود را برای کار در ایران اعلام کردهاند. از بین گزینههای خارجی مطرح شده برای هدایت تیم ملی همچنان «روبرتو پیازا» و «لورنزو بلنجینی» از بیشترین شانس برای هدایت تیم ملی والیبال ایران برخوردارند، البته حضور این 2 مربی در سری آ و اتمام این رقابتها در خرداد سال آینده کار را برای فدراسیون والیبال سخت کرده است، چرا که مسابقات لیگ ملتها خرداد سال آینده برگزار میشود و اولویت فدراسیون والیبال این است که سرمربی تیم ملی بزودی به ایران بیاید و کار را شروع کند.
* مثلث توتولو، آلکنو و معروف در راه ایران
اصلیترین محور جلسه برگزار شده، حضور سعید معروف روی نیمکت تیم ملی بود. او در فصل جدید رقابتهای باشگاهی هیچ تیمی را برای ادامه والیبال خود انتخاب نکرده و همین موضوع احتمال حضور او را در کسوت مربیگری افزایش داده است. ضمن اینکه معروف بارها از علاقهاش به مربیگری صحبت کرده و حالا باید دید کاپیتان سابق تیم ملی تا چه اندازه شانس نشستن روی نیمکت تیم ملی را دارد. البته برخی اهالی والیبال معتقدند با توجه به اینکه معروف تجربه مربیگری ندارد، اکنون زمان مناسبی برای حضور او در تیم ملی نیست، چرا که ممکن است با این کار سرمایهسوزی اتفاق بیفتد و برخی دیگر هم معتقدند با هوش و ذکاوتی که این پاسور چیرهدست والیبال ایران دارد، از همین حالا میتواند یک مربی بزرگ برای والیبال ایران باشد.
نکته قابل توجه اینکه در حاشیه بحثها از آمادگی «توماس توتولو» هم سخن به میان آمد و بعید نیست در کادرفنی تیم ملی مثلث معروف، توتولو و آلکنو را مشاهده کنیم. «توتولو» در دنیای والیبال یک مربی تمامعیار شناخته میشود، او مدتی در کنار بهروز عطایی در تیم ملی حضور داشت که البته با نظر عطایی، از کادرفنی تیم ملی کنار رفت. در حال حاضر او مربی و دستیار آلکسی وربوف در تیم زنیت کازان روسیه است. حالا قرار است فدراسیون والیبال مذاکرات خود با مربیان خارجی و همچنین سعید معروف را در روزهای آینده به شکل جدیتری پیگیری کند و باید دید آیا بهترین پاسور تاریخ والیبال ایران راضی میشود به عنوان مربی و دستیار پیشنهاد فدراسیون والیبال را قبول کند؟ حضور او در کنار تیم ملی به عنوان مربی و دستیار در کنار یک مربی خارجی مطرح میتواند مسیر قابل قبولی برای والیبال باشد.
* معروف؛ آری یا خیر؟
کاپیتان سابق تیم ملی والیبال ایران و به اذعان بسیاری از هواداران این رشته ورزشی بهترین بازیکن تاریخ والیبال ما حالا گزینه جدی حضور روی نیمکت تیم ملی شده است؛ معروفی که به نظر میرسد دیگر قصد ندارد به عنوان بازیکن به تیم ملی بازگردد و فقط حاضر است در قامت سرمربی ایفای نقش کند. روز دوشنبه اعلام شد سعید معروف گزینه جدی محمدرضا داورزنی برای هدایت تیم ملی والیبال است و قرار شده مذاکرات جزئیتر با او در هفتههای آتی انجام شود. بعد از اعلام این خبر موجی از موافقتها و مخالفتها با حضور سعید معروف به عنوان سرمربی در تیم ملی به وجود آمد. اینجا قصد داریم به سیاه و سفیدهای بازگشت این اسطوره به عنوان سرمربی تیم ملی اشاره کنیم.
* چرا معروف نباید بیاید؟
مخالفان حضور سعید معروف در تیم ملی والیبال ایران معتقدند در مقطع کنونی باید یک سرمربی خارجی آورده شود. آنها اعتقاد دارند در این شرایط یک مربی ایرانی نمیتواند والیبال ایران را از این همه مشکل نجات دهد. همین دسته از مخالفان حضور سعید معروف روی نیمکت تیم ملی قویا معتقدند او در صورت قبول این سمت سوزانده خواهد شد و هرگز نباید این کار را انجام دهد.
* چرا باید به معروف اعتماد کنیم؟
اما در این بخش موارد زیادی قابل ذکر است که به واسطه آنها میتوان سعید معروف را گزینه مناسبی برای هدایت تیم ملی دانست. اول باید بحث گزینههای خارجی را مورد بررسی قرار داد. با توجه به حضور لورنزو بلنجینی و روبرتو پیازا در سری آ و طول کشیدن این مسابقات تا خرداد ماه سال آینده انتخاب آنها به این معناست که ما فقط حدود 2 هفته مانده به لیگ ملتهای سال آینده میتوانیم آنها را در تمرینات تیم ملی داشته باشیم. از طرف دیگر با توجه به فشردگی مسابقات باشگاهی آنها اصلاً قادر نخواهند بود شرایط لیگ ایران و البته لژیونرهای ما را به شکل دقیق بررسی کنند. ولادیمیر آلکنو و ویتال هاینن دیگر گزینههای هدایت تیم ملی والیبال ایران هستند. در این میان مرد روس بارها اعلام کرده حاضر نیست به عنوان نفر اول کادر فنی به ایران بیاید و به عنوان مشاور حاضر است به ما کمک کند. نام خارجی دیگر مطرح شده ویتال هاینن است که او هم به خاطر برخی حواشی همیشگی گزینه مطلوب فدراسیون نیست. این 4 گزینه خارجی را که کنار بگذاریم به سعید معروف و پیمان اکبری میرسیم. در مقطع کنونی که علاقهمندان به والیبال بشدت با سرمربی داخلی مخالف هستند، شاید پیمان اکبری نتواند مقابل این فشارها کار خود را بخوبی انجام دهد. درباره سعید معروف اما اوضاع کمی فرق میکند. او مدت زیادی از والیبال خود را خارج از کشور گذرانده و با یک کاریزمای متفاوت میتواند این ریسک بزرگ را به جان بخرد و روی نیمکت تیم ملی بنشیند. یکی از نکات مهم دیگری که باید درباره سرمربی بعدی تیم ملی لحاظ شود، به شخصیت او مربوط است. سرمربی جدید تیم ملی والیبال ایران باید نامی باشد که بازیکنان برای او احترام قائل هستند و خودمانی بگوییم، از وی حساب ببرند که قطعا معروف از این ویژگی برخوردار است. رابطه خوب او با بازیکنان و البته قدرت رهبری بالایش میتواند یک فاکتور مهم درباره او تلقی شود. همچنین سعید معروف میتواند از همین فردا بیاید و به شکل دقیق لیگ برتر و وضعیت لژیونرها را زیر ذرهبین قرار دهد. موضوع قابل ذکر دیگر درباره سعید معروف به اعتبار او بازمیگردد. او آنقدر در والیبال دنیا معتبر است که مربیان بزرگ بیایند و در کنارش به عنوان عضو کادرفنی کار کنند. همین ولادیمیر آلکنو اخیراً ابراز تمایل کرده بود بیاید و به عنوان مشاور کنار سعید معروف بایستد. همچنین توتولو، مربی بزرگ ایتالیایی نیز دیگر نامی محسوب میشود که تمایل زیادی به همکاری با کاپیتان سابق تیم ملی دارد، بنابراین میتوان با یک پکیج جذاب کادر فنی سعید معروف را تصور کرد. هرچه هست انتخاب احتمالی سعید معروف به عنوان سرمربی جدید تیم ملی والیبال ایران موافقان و مخالفان زیادی خواهد داشت اما روی هم رفته حداقل در مقطع کنونی مزایای هدایت تیم ملی توسط او خیلی بیشتر از نگرانیها در این باره است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از بازگشت اعتماد به چک با قانون جدید؛ کاهش بیش از 90 درصدی چکهای بیمحل و زندانیان چک
چک با محل شد!
گروه اقتصادی: آمارها نشان میدهد اجرای قانون جدید چک با اثرات مثبتی از جمله کاهش نسبت تعداد و ارزش چکهای برگشتی به چکهای مبادلهشده و کاهش زندانیان ناشی از چک همراه شده است؛ امروز میزان زندانیان چک به یکسیام قبل از اجرای این قانون رسیده و از سوی دیگر میزان چکهای برگشتی یکدهم کل چکهای صادرشده است.
به گزارش «وطن امروز»، بر اساس آخرین گزارش آماری ارائه شده از سوی بانک مرکزی، در مرداد سال جاری 8 میلیون فقره چک به ارزش بیش از ۴۹۵ هزار میلیارد تومان در کل کشور مبادله شده و آمار چکهای برگشتی ۷۲۷ هزار فقره معادل 9.1 درصد بوده است.
* 495 همت چک مردادماه رد و بدل شد
گزارش بانک مرکزی حاکی از آن است مرداد ۱۴۰۲ در مجموع ۸ میلیون فقره چک مبادله شده که ارزش آنها به بیش از ۴۹۵ هزار میلیارد تومان میرسد. به این ترتیب استفاده از چک در این ماه، از نظر مبلغ 2.6 درصد و از نظر تعداد، 2.8 درصد نسبت به ماه بیش از آن افزایش یافته است.
این افزایش تمایل به استفاده از چکهای بانکی در مبادلات در حالی رخ داده که میزان استفاده از چک در تیر سال جاری نسبت به خردادماه کاهشی شده بود.
* داستان با محل شدن چک
قانون جدید چک سال ۱۳۹۷ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و به مرور تا سال ۱۴۰۰ آماده اجرا شد. تا پیش از آن ابزار چک در معاملات اعتبار خود را از دست داده بود. حجم بالای چکهای برگشتی، ریسک بالای معامله با چک، نااطمینانی بازار و شوکها و تلاطمات کلان اقتصادی، همگی از دلایلی بود که معاملات مدتدار با چک را چه برای مردم و چه برای حاکمیت با چالش مواجه کرده بود.
در همین رابطه مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی که تحت عنوان «پایش محیط کسبوکار ایران» در زمستان ۱۳۹۵منتشر کرد، یک ارزیابی از ۲۳۲ تشکل اقتصادی سراسر کشور به روش دلفی انجام داد. طبق این گزارش و از جانب این تشکلهای اقتصادی، مساله چک برگشتی از بین ۲۳ مورد، در رتبه پنجم موانع کسبوکار معرفی شد. این در حالی بود که مساله چکهای برگشتی به زعم این تشکلها مهمتر از سایر عوامل، از جمله عرضه کالای قاچاق، بیثباتی قیمت مواد اولیه، بیثباتی قوانین و مقررات مربوط به تولید و سرمایهگذاری و حتی اعمال تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان شناخته شد.
از طرف دیگر، آمارها حاکی است در سال ۱۳۹۶ به لحاظ ارزشی، بیش از ۲۰ درصد کل چکهای مبادله شده در بازار برگشت میخورد. همچنین در این سال، به لحاظ تعداد نیز بیش از ۱۵ درصد کل چکهایی که مبادله میشد، برگشت میخورد.
برای روشن شدن بیشتر ابعاد این ماجرا باید گفت سال ۹۶ از بین ۱۱۲ میلیون فقره چک صادرشده به ارزش ۷۴۹ هزار میلیارد تومان، ۱۷ میلیون فقره چک به ارزش ۱۶۱ هزار میلیارد تومان برگشت خورد! این اعداد حاکی از آن است که در این سال، مقادیر زیادی از چکها به قصد پاس نشدن صادر میشد! این گزاره را میتوان از آمار چکها بعد از رواج و الزامی شدن ثبت و تایید چکهای جدید صیادی تبیین کرد.
سال ۱۴۰۰ پس از الزامی شدن ثبت و تایید چکهای جدید بنفش در سامانه صیاد بانک مرکزی، کل چکهای مبادلهشده در این سال به عدد ۸۲ میلیون فقره و به ارزش ۲۷۵۴ هزار میلیارد تومان رسید؛ این در حالی بود که کل چکهای برگشتی 7.5 میلیون فقره و به ارزش ۳۲۹ هزار میلیار تومان بود. بنابراین نسبت تعداد و ارزش چکهای برگشتی به مبادلهشده در این سال به ترتیب برابر با ۱۲ و ۹ درصد شد.
از سویی طی این سالها تا زمانی که قانون جدید چک اجرایی شود، ۱۱۲ میلیون فقره چک صادرشده به ۸۲ میلیون فقره کاهش یافت که 9.5 میلیون از این کاهش ۳۰ میلیون فقرهای، تنها به علت کاهش چکهای برگشتی از ۱۷ میلیون فقره به 7.5 میلیون فقره بود. مابقی این کاهش در چکهای مبادلهشده نیز میتواند به سختگیریهای این قانون در برخورد با چکهای برگشتی و حتی به عدم امکان صدور چک برای دارندگان چکهای برگشتی رفع سوءاثر نشده و همچنین افراد معسر و ورشکسته ارتباط داشته باشد.
البته نباید این نکته را نیز نادیده گرفت که طی این سالها تا اجرای کامل قانون جدید چک، به علت تحریمهای مجددی که بر کشور وضع و ریسکهایی که به کسبوکارها وارد شد و از طرفی به علت وقوع بیماری همهگیر کرونا و رکود بازار و کسبوکار، این چکهای برگشتی میتوانست خیلی بیشتر از این مقادیر باشد اما قانون جدید چک را میتوان به عنوان مانعی دانست که اجازه نداد مانند روند قبل از اصلاح قانون چک، این ریسک از طریق زنجیره انتقال به وسیله ابزار پرداخت پرریسک چک، به سایران منتقل شود.
* آغاز به کار سامانه چکهای در راه
یکی از بندهای مهم و حیاتی قانون جدید چک، فراهم شدن امکان استعلام میزان چکهای صادرشده برای فرد پذیرنده چک بود؛ امکانی که از یکشنبه هفته جاری فراهم شده است. بر این اساس فرد پیش از پذیرفتن چک میتواند تمام چکهایی که از طرف صادرکننده چک، صادر شده را مشاهده کند و با ارزیابی آنها نسبت به پذیرش یا عدم پذیرش چک اقدام کند.
* اعتبارسنجی، مرحله بعدی قانون چک
رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی که تاثیر بسزایی در اجرایی شدن قانون چک طی چند سال اخیر داشته است، در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: موضوع چک یکی از اساسیترین بحرانهای اقتصاد ایران بود و در مقطعی به حدی میزان تعداد چک بلامحل زیاد شده بود که این ابزار مالی اعتبار خود را از دست داده بود و اکثر فعالان اقتصادی صرفا تقاضای وجه نقد یا تسویه نقدی میکردند.
حجتالاسلام والمسلمین نصرالله پژمانفر افزود: چک فارغ از این موضوع که باعث گرفتاریهایی در حوزه اقتصاد شده بود، تبدیل به نخستین مساله دستگاه قضا و دعاوی حقوقی شده بود.
وی ادامه داد: با درک این موضوع که چک قابل حذف شدن در اقتصاد نیست، از نیمه دهه 90 پیگیر اجرایی شدن قانون چک شدیم و توانستیم در نهایت سال 1400 دولت وقت را متقاعد کنیم به مر قانون جامه عمل بپوشاند.
پژمانفر گفت: کمیسیون اصل 90 بند بند قانون را پیگیری کرد و امروز میتوانیم بگوییم تنها یک بند قانون چک در حال تنظیم آییننامه است و دیگر بندها اجرایی شده است.
وی افزود: دیگر واژه چک بیمحل منسوخ شده است، بنا بر آماری که از مراجع قضایی دریافت کردهایم، تعداد زندانیان چک به یکسیام زندانیان چک پیش از اجرای قانون چک رسیده است.
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس گفت: در روزهای اخیر با پیگیریهای انجام شده، سامانه چکهای در راه نیز آماده کار شده و بنا بر اطلاعیه بانک مرکزی از یکشنبه هفته جاری امکان استعلام میزان چکهای صادرشده افراد فراهم شده است.
پژمانفر گفت: تنها بند باقیمانده از قانون چک برای اجرایی شدن، موضوع اعتبارسنجی است. بنا بر این بند هر دسته چک بنا بر میزان ظرفیت و امتیاز حسابی که فرد دارد، صادر میشود و امکان درج رقمهایی خارج از توان صادرکننده چک وجود نخواهد داشت.
وی ادامه داد: در حال حاضر در حال تهیه آییننامه این بند از قانون هستیم و امیدواریم بتوانیم آن را با همکاری بانک مرکزی پیش از اتمام این دوره مجلس شورای اسلامی نهایی کنیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|