|
اخبار
«ژنرال» حمید نیلی در تالار وحدت روی صحنه خواهد رفت
نمایش «ژنرال» به تهیهکنندگی حمید نیلی و کارگردانی احمد سلیمانی، بزودی در تالار وحدت روی صحنه خواهد رفت. احمد سلیمانی، بازیگر و کارگردان تئاتر است که پیش از این سابقه کارگردانی در آثاری چون «پیراهن هزار یوسف»، «شام آخر»، «چهلچراغ» و... را برعهده داشته است. در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «یکی از شبهنظامیان جنگهای خاورمیانه، گذشتهاش را از یاد برده و در بیمارستانی به هوش میآید. گذشته او، کلیدی است برای گشایش سرنوشت جنگی که اکنون برپاست و او باید هر طور که شده، گذشته فراموششدهاش را به یاد بیاورد». محمد موحدنیا، لوگوتایپ نمایش «ژنرال» را طراحی کرده است.
***
آریا عظیمینژاد تعزیه حضرت عباس(ع) را در پاریس اجرا کرد
گروه موسیقی «بوم و بر» با طراحی، آهنگسازی و کارگردانی آریا عظیمینژاد در سالن اودیتوریوم پاریس با کنسرت - تعزیه «Le Protecteur» (به معنای حمایتکننده) راوی مجلس تعزیه حضرت عباس(ع) شد. گروه موسیقی بخش اصلی این کنسرت - تعزیه را تشکیل میدهد. در این شیوه اجرا، شبیهخوانان به همان شیوه مرسوم نمایشی روی صحنه حضور دارند و قطعات ساخته شده و متناسب با صحنهها در قامت یک موسیقی متن دراماتیک و باشکوه از پیش از اجرا آغاز و در تمام طول مدت نمایش در فضاسازی نمایش همراه است. بر این اساس، مخاطبان به نوعی شنونده یک کنسرت موسیقی یکساعته در 7 پرده هستند که هر پرده روایتگر بخشی از داستان حضرت عباس علیهالسلام در کربلاست. پیش از شروع هر پرده، خلاصهای از ترجمه آن به زبان فرانسوی در معرض دید تماشاگران قرار گرفته است.
***
فراخوان رویداد استارتاپی فیلمنامهنویسی منتشر شد
فراخوان رویداد استارتاپی فیلمنامهنویسی در گونههای سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال، توسط پارک ملی علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی منتشر شد. این رویداد استارتاپی با هدف کمک به ارتقای کمی و کیفی فیلمنامهنویسی، شناسایی و معرفی ایدههای خلاقانه در فیلمنامهنویسی، معرفی استعدادهای فیلمنامهنویسی در سطح کشور و زمینهسازی برای حضور و تبادل دانش و تجربه نیروهای خلاق و مستعد کشور دهه اول اسفند 1402 در تهران برگزار خواهد شد، همچنین عدم محدودیت موضوعی و قالبهای مدنظر آن شامل «ایده» یا «خلاصه طرح» در گونههای سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال از شرایط این فراخوان است. بر اساس این گزارش، فرآیند کلی و نحوه برگزاری رویداد بدین صورت است که از میان ایدههای ارسالی، حدود 100 ایده انتخاب و از صاحبان ایدهها برای حضور در رویداد دعوت میشود. این افراد در یک بازه زمانی ۳ روزه گرد هم هم آمده و زیر نظر استادان صاحبنام سینما و فیلمنامهنویسی، ایدههای خود را مطرح و بیان میکنند، سپس در قالب کارگاههای آموزشی تخصصی، ایده خود را به طرح و سیناپس تبدیل و ضمن رقابت با سایر ایدههای برتر، نسبت به جذب سرمایهگذار و ساخت اثر خود اقدام میکنند. این رویداد در هر یک از بخشهای سهگانه سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال، 3 جایزه نقدی و غیرنقدی اهدا میکند، همچنین سازمانها و سرمایهگذاران حقوقی و حقیقی حاضر در رویداد نیز آثار برگزیده خود را در بخشهای سهگانه، برای حمایت از تولید انتخاب و اعلام میکنند. علاقهمندان به شرکت در این رویداد تا 10 بهمن 1402مهلت دارند با مراجعه به سایت رویداد به آدرس www.iccip.ir، در آن ثبتنام کرده و آثار خود را مطابق مقررات رویداد، برای دبیرخانه ارسال کنند و یا در صورت نیاز با شماره تلفن ۴۴۲۳۸۱۷۱ داخلی 631 در پارک ملی علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی تماس بگیرند.
***
کنسرت «سِحر سَحر» تمدید شد
کنسرت گروه «تنبورنوازان طرز» به خوانندگی وحید تاج و آهنگسازی فرشید کاکاوند که آذرماه امسال در فرهنگسرای ارسباران اجرا شد، بار دیگر تمدید شد. «تنبورنوازان طرز» این بار ۱۸ دی در سالن فرهنگسرای ارسباران روی صحنه میرود. این کنسرت در ۲ بخش به صحنه میرود که در بخش اول نوازندگان تنبور، سهتار، تنبک و عود به همراه خواننده روی صحنه میآیند و در بخش دوم با اضافه شدن تنبورنوازان، ترکیب گروه کامل میشود. اشعار این کنسرت از سرودههای مولانا، حمید عابدیها و ابوسعید ابوالخیر انتخاب شده است. گروه تنبورنوازان طرز از سال ۱۳۸۱ شکل گرفته و تاکنون کنسرتهای متعددی در شهرهای مختلف ایران روی صحنه برده و در جشنوارهها و رویدادهای بسیاری هم شرکت کرده است. کنسرت «سِحر سَحر» اجرای بخشی از قطعات آلبومی به همین نام و البته چند قطعه تازه دیگر است. کنسرت سِحر سَحر به آهنگسازی فرشید کاکاوند و خوانندگی وحید تاج، ۱۸ دی ۱۴۰۲ به تهیهکنندگی یاسر یگانه در سالن فرهنگسرای ارسباران روی صحنه میرود. فروش بلیت این کنسرت از طریق سایت ایران کنسرت انجام میشود.
***
ژاله صامتی در «گمشده» ثقفی
تدوین فیلم سینمایی «گمشده» به تهیهکنندگی علیاکبر ثقفی وکارگردانی مریم برزگر به پایان رسید. ستاره ثقفی به عنوان تدوینگر و مهرآفرین طوسی نیز موسیقی کار را آغاز کرده است. در این فیلم ژاله صامتی، بهنام تشکر و شکیب شجره به عنوان بازیگران اصلی ایفای نقش میکنند. سایر عوامل این فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: حسن اصلانی، جانشین تولید: علی نوابی، دستیار اول فیلمبردار: رضا نیاقی، مدیر صدابرداری: جلال سعادت، طراح چهرهپردازی: نعیم میرالی، طراح صحنه: علی ساسانینژاد، طراح لباس: ریحان شکری، تدوینگر: ستاره ثقفی، موسیقی: مهرآفرین طوسی، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: سجاد دینپرست، عکاس: فرجام نیکفرجام، مدیر تدارکات: اصغر بازگشا، مجری طرح: کانون فرهنگی آبگون، سرمایهگذار: فرهاد پارسیان و تهیهکننده: علیاکبر ثقفی.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نگاهی به جایگاه و نقش زنده یاد استاد ناصر طهماسب در دوبله ایران
این صداست که میماند
گروه فرهنگ و هنر: 24 تیر 1401 به بهانه درگذشت حسین عرفانی گزارشی منتشر شد که اگرچه تلخ بود اما خواندنش عجیب میچسبید. ته حرف هم این بود که اگرچه حسین عرفانی با آن لحن و صدای عجیب و خاص رفته است اما هنوز 7 دوبلور شاخص در جمعمان هستند، دوبلورهایی بزرگتر از اندازههای جهانی که البته شرایط برای فعالیت حرفهایشان مساعد نیست و باید تلاش کنیم شرایط آنها بهتر شود.
بعد هم اسم آن 7 نفر را آورده بود. یک بار با هم این اسمها را مرور کنیم:
1- منوچهر اسماعیلی صدای پرطنین و عجیبی که قیصر را قیصر کرد و به شخصیتهای خانمظفر (عزتالله انتظامی)، رضا تفنگچی (جمشید مشایخی) و شعبان جعفری (محمدعلی کشاورز) در «هزاردستان» جانی دیگر بخشید. صدای اکبر عبدی و جمشید هاشمپور در مادر و صدای داریوش ارجمند در امام علی و ناخدا خورشید.
2- جلال مقامی که همچنان یاد و خاطره صدای زلالش در «دیدنیها» فراموش نمیشود. درست مثل فیلمهایی که در آن به جای فرامرز قریبیان حرف میزد.
3- خسرو خسروشاهی، صدای جوان اولهای سینمای ایران و هند از ابوالفضل پورعرب و بیژن امکانیان تا آمیتاباچان.
4- منوچهر والیزاده، صدای رئیسعلی دلواری و کلی شخصیت در فیلمها و انیمیشنهای خارجی.
5- ابوالحسن تهامینژاد که به بسیاری چهرهها از اکبر زنجانپور تا چنگیز وثوقی جانی دیگر داد.
6- ناصر ممدوح، صدای راوی مارکوپولو
7- استاد ناصر طهماسب که بینظیر بود و این اواخر و زمانی که خیلی از همدورهایها و دوستانش نبودند، جور آنها را هم میکشید؛ صدای هارولد لوید، جک نیکلسون، فرمانده کسلر در سریال ارتش سری و ابوالفتح با بازی علی نصیریان در سریال هزاردستان.
حالا که یک سال و نیم از آن زمان گذشته، بد نیست دوباره نگاهی به آن لیست بیندازیم و ببینیم از آن نسل طلایی چند نفر دیگر باقی ماندهاند.
منوچهر اسماعیلی 2 ماه بعد از نوشتن این گزارش از دنیا رفت و جایش برای همیشه در دوبله خالی ماند. جلال مقامی 4 ماه بعد در آبان همان سال سینما و دوبله ایران را تنها گذاشت و رفت. خسروشاهی حال و روز جسمی چندان مساعدی ندارد. منوچهر والیزاده که از پرکارترین و پرانرژیترین دوبلورهای ایران است، یک سال بعد به علت عارضه قلبی در بیمارستان بستری شد و حالا هم به دلیل عوارض بیماری کمکار شده است. ناصر ممدوح و ابوالحسن تهامینژاد اگرچه از وضعیت دوبله و مواجهه با این هنرمندان ناراحتند اما همچنان تلاش میکنند نسل درخشان دوبله ایران ادامه یابد.
و در انتها استاد ناصر طهماسب، مردی که 3 روز قبل به رحمت خدا رفت و در سکوت خبری به خاک سپرده شد.
میبینید؟ به همین سرعت و در یک و نیم سال از آن 7 نفر فقط 3 نفر باقی ماندهاند؛ ۳ نفری که حالا باقیماندههای نسل بزرگ دوبله هستند؛ 3 نفری که دیگر کوتاهی در قبال آنها هیچ توجیهی ندارد.
اگرچه بعضی حمایتها و کارها مثل اعطای مدرک دکترای افتخاری به این بزرگان را میشود به فال نیک گرفت اما کیست که نداند اگر هر کدام از این بزرگان را هر کشوری میداشت، مجسمه طلایشان را میساخت و وسط میدانهای بزرگ شهرها نصب میکرد.
اصلا مگر چند نفر مثل ناصر طهماسب داشتهایم؟ یا اینکه اصلا ممکن است یک نفر دیگر با شاخصههایی شبیه او در آینده بیاید و تاریخ دوبله را درخشانتر از همیشه کند؟
شاید شما هم اگر تجربه صاحب این قلم را داشتید، میدانستید چرا او یگانه و دردانه صدای ایران بود.
چند سال قبل قرار شد به بهانهای - گمانم بازی و اجرای او در یک سریال بود - با او گفتوگو بگیریم. روزی که از خبرگزاری اصولگرا با او تماس گرفتیم و دعوتش کردیم، باورمان نمیشد تا این اندازه نگاه روشنی داشته باشد. انگار ویرمان گرفته باشد منصرفش کنیم، پرسیدیم: برایتان مهم نیست که ما اصولگرا هستیم و ممکن است مصاحبه شما با این رسانه برایتان دردسر شود؟
با همان خنده کوتاهی که گاهی نمونهاش را در هارولد شنیده بودیم، گفت: پسرم! ارزش رسانه برای من بسیار بیشتر از این دستهبندیهاست. رسانه کارکردی بسیار بالاتر و والاتر از این حرفها دارد. عمری از من گذشته و میدانم که چپ و راست هرکدام محاسن و معایبی دارند و وظیفه ما اصلاح معایب و گفتن محاسن است.
باورکردنی نبود؛ نگاهی تا این اندازه باز و اصولی از یک پیشکسوت دوبله. روز مصاحبه هم کمی زودتر آمد. ساده و بیآلایش اما مرتب و اتوکشیده و با لبخندی که از همان اول پیام دوستی و رفاقت میداد.
ناصر طهماسب از نظر ظاهر و اخلاق و شخصیت، شباهت زیادی با استاد غلامحسین بنان داشت. بسیار منظم و با دقت بود و برای کاری که میخواست انجامش دهد کلی تحقیق میکرد و همه چیز را میسنجید و بعد مینشست پای میز دوبله. اینها چیزهایی بود که برایش مهم بود و دربارهشان حرف میزد.
ناصر طهماسب از بیان نظراتش نمیترسید. اگر بنان در چند سال قبل از انقلاب در اعتراض به ابتذال موسیقی از رادیو کناره گرفت و نترسید از اینکه دستگاه رسانهای پهلوی او را پیش مردم تخریب کند و هزار و یک انگ به او بزند، مرحوم ناصر طهماسب هم بدون هیچ ترسی مینشست و تلاش میکرد تحلیلی منطقی از شرایط داشته باشد. او که 8 دهه از زندگی را گذرانده بود، بدون ترس از درد دلهای مردم میگفت و اینکه شرایط مالی آنها باید بهتر باشد اما این نگاه باعث نمیشد او خوبیها را نبیند و انگیزه جوانها را برای پیشرفت فراموش کند. مرحوم طهماسب حتی بسیار بیشتر از بعضی مدیران از کارکرد «مارپیچ سکوت» مطلع بود و تلاش میکرد اسیر این حربه پرقدرت نشود.
یکبار گفتوگو با او کافی بود تا بدانی دلیل انجام کارها و گرفتن تصمیمهایش چیست؛ اینکه به یکباره از کار دوبله فیلم و سریال کم کرد و رفت سراغ گفتن نریشن فیلمهای سیاسی، تاریخی و... اینکه چرا جوانهای معتقد و مذهبی برایش مهم بودند و تلاش میکرد کمکشان کند.
بعضیها این اواخر وقتی میدیدند مرحوم طهماسب نریشن مستندها و فیلمهای سیاسی و تاریخی را میگوید و به جوانها بویژه جوانهای متعهد کمک میکند تا چیزی به فیلم آنها اضافه کند، چند بار به او هشدار داده بودند؛ اول با احترام و لبخند، بعد با تندی و بعد هم با عصبیت و حمله به شخصیت او.
بعضیها گمان میکردند شاید طهماسب به دلایل مالی حاضر میشود صدای بعضی فیلمها را بگوید بعضی دیگر هم دلیل و مدرک را کنار گذاشته بودند و بیهیچ منطقی شروع کرده بودند به حمله و زدن انواع و اقسام انگها به او اما برای من و دوستانی که او را میشناختند، مثل روز روشن بود نگاه او بیشک نگاهی است مبتنی بر کمک به جوانها و کمک به حفظ ثبات کشور. نگاهی که در آن تلاش میکند با تحلیل درست، فریبکاری دشمنان کشور و فرصتطلبی آنها را خنثی کند و کنار بگذارد و اجازه ندهد هیچ اندیشه پلیدی به فکر آسیب رساندن به کشور باشد.
حالا ناصر طهماسب از میان ما رفته است. بعضیها عوض آنکه برای این گوهر نایاب هنر مرثیه بسرایند، دارند در کمال وقاحت به او حمله میکنند و از مهم نبودنش میگویند اما حرفهای او هنوز توی گوشم زنگ میخورد: ادای روشنفکری این جماعت را باور نمیکنم. آنها به محض اینکه بفهمند نظرت مخالف آنهاست، تا جایی که بتوانند به تو حمله میکنند. من یاد گرفتهام فریب نقاب شیک و محترمانه آنها را نخورم.
ارسال به دوستان
ناصر ممدوح از مرحوم طهماسب میگوید
نامش در تاریخ دوبله خواهد ماند
* اگر ممکن است درباره استاد طهماسب و نقش ایشان در دوبله بفرمایید.
آقای طهماسب از بزرگان دوبله ایران بودند که نامشان همیشه به عنوان یکی از بزرگان در تاریخ دوبله ایران باقی خواهد ماند. ایشان کارهای بسیار درخشانی دارند. ۳ دهه فعال بودند اما رفته رفته دور شدند. در منزل نشستند و دستگاه ضبط گرفتند و شروع کردند به انجام کارهای انفرادی.
* ایشان نسبت به نسل جوان و آینده دوبله ایران چقدر نقش و سهم داشتند.
دوبله ایران که البته دیگر مرده است. دوبله برای وقتی بود که فیلمهای درخشان وجود داشت و نه فیلمهای کیلویی که ارزشی ندارد. دوبله برای وقتی بود که فیلمهای درخشان ساخته میشد. حالا اما بعضی جوانترها چون ممکن است کار دیگری نداشته باشند، جلو میآیند و به دوبله میپردازند. سودی هم البته نمیبرند و واسطهها و دلالها هستند که سود میبرند.
* چه کنیم که دوبله به دوران طلایی بازگردد؛ و دورانی که شما هم از بزرگانش هستید؟
جوانها اغلب تحصیلکرده هستند اما متاسفانه کاری که میکنند دلی نیست. قبلا تست گرفتن و آموزش آنچنانی نبود. جوانها میآمدند و در حین کار که بسیار سخت بود یا میتوانستند بمانند یا کلا کار را میبوسیدند و کنار میگذاشتند و میرفتند پی یک کار دیگر. البته ممکن است بعضیها با پارتی به جایی برسند اما همین جوانها حتی یک ماشین ساده نمیتوانند داشته باشند. یک کامپیوتر میآورند و کارهای دمدستی انجام میدهند. در عوض استفاده از این تکنولوژی بسیار بسیار خوب، از آن به عنوان یک ابزار دمدستی استفاده میکنند که دوبله را کوچک و کوچکتر کرده است. گمان نمیکنم دیگر دوبله دوبله شود.
* اگر بخواهید نسل طلایی دوبله را بگویید به کدام دوره اشاره میکنید؟
دهه 40 دوران طلایی دوبله بود و در رأسشان جناب اسماعیلی. حالا بزرگان ما دیگر رفتهاند و انگشتشمارهایی که ماندهاند بسیار کم و به ندرت کار میکنند.
* شما تلاش کردید به سمت تئاتر بیایید.
الان در تئاتر اتللو نمایشنامهخوانی میکنم که البته با نمایشنامههای گذشته فرق میکند و کار ارزشمندی است.
این کار البته قبلا در رودکی هم اجرا شد و مورد استقبال قرار گرفت.
* با توجه به اینکه تعداد اندکی از بزرگان دوبله ما باقی ماندهاند، چه کارهایی میشود برای استفاده درست و صحیح از وجود آنها و بزرگداشتشان کرد؟ مدیران فرهنگی ما چه وظیفهای دارند؟
تنها انجمنی که در ارشاد و خانه سینماست انجمن ما است. از سویی وقتی آن بزرگان نیستند، طبیعتا آثار هم درخشان نیست. با این همه این نکته را هم لازم است بگویم که استاد ناصر طهماسب از آن بزرگانی بودند که فقدانشان و رفتن یکبارهشان بسیار آزاردهنده بود و همه ما را ناراحت کرد.
ارسال به دوستان
گفتوگو با سعید شیخ زاده درباره نقش ناصر طهماسب در دوبله
کاشف دوبلورهای نسل جدید
* لطفا کمی درباره آقای طهماسب به عنوان یکی از هنرمندان مطرح و سرشناس هنر دوبله ایران بفرمایید؟
بدون شک آقای طهماسب یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان دوبله بودند و من میتوانم بگویم نه تنها در دوبله، بلکه در سینما و تلویزیون نیز حضور ایشان بشدت تاثیرگذار بود. در فیلمهای بسیار مهم سینما و تلویزیون ایران مانند «هزاردستان» و «مادر»، استاد طهماسب نقش مدیر دوبلاژ را داشتند و دیالوگهای ماندگاری که از این آثار وجود دارد، جزو شاهکارهای آقای طهماسب است.
حضور ایشان برای حرفه و نسل ما بسیار چشمگیر بود، چرا که ما همه شاگردان آقای طهماسب هستیم و نسلی که الان در حال کار هستند، همگی در کنار ایشان کار کرد. ایشان اهل مطالعه و فلسفه بودند و بشدت میتوانستند روی سایر عزیزان تاثیرگذار باشند. همیشه دست نسل جدید گویندگان را باز میگذاشتند تا بتوانند پیشرفت کنند. خودم به شخصه از آن دست کسانی هستم که استاد طهماسب در روند شغلیام بسیار تاثیر گذاشتند.
* نقش و سهم استاد ناصر طهماسب در پرورش نسل جدید دوبله با توجه به اینکه خودشان از نسل طلایی این حرفه بودند چیست و آیا میتوان امیدوار بود دوبله فعلی ایران نیز رنگ و بوی نسل طلایی را داشته باشد؟
قطعا حضور افرادی مانند استاد طهماسب و سایر عزیزان قدیمی و پیشکسوت باعث خوشبختی نسل بعد دوبله است که کنار این عزیزان آموزش دیدند و کار کردند. افراد نابی مانند استاد طهماسب آنقدر کارشان را بلد بودند که انتقال تجربه کردند و تعداد بسیاری از نسل جدید دوبله را پرورش دادند. به هر حال این راه مانند بازیگری، موسیقی و سینما ادامه خواهد داشت و خدا را شکر ما دنبالهرو همان تفکر هستیم و سعی میکنیم با وقت گذاشتن و تمرین زیاد دوبله کشور را سرزنده نگه داریم.
* اگر بخواهید یکی از ویژگیهای بارز و مشخص آقای طهماسب را برشمرید، به چه موردی اشاره میکنید؟
آقای طهماسب خیلی اهل سخنوری نبودند اما با آرامشی که داشتند همواره تاثیر بسزایی داشتند و میتوانستند کشف کنند یک نفر استعداد خوبی برای نقشگویی دارد یا خیر. نفرات بسیار زیادی را کشف کردند. ایشان خیلی عمیق میتوانستند این استعدادها را کشف کنند و کاشف بسیار خوبی در جایگاه مدیر دوبلاژ بودند. ایشان در نقش گوینده جای هر شخصیتی که صحبت میکردند، اصلا احساس نمیکردید شخصیت دوبله شده و استاد طهماسب همیشه یک قدم جلوتر از بازیگری بود که جای او حرف میزد. میتوانم بگویم صدای اصیل و فهم اصیلشان بسیار تاثیرگذار بود.
ارسال به دوستان
مدیرعامل خانه کتاب در نشست خبری شانزدهمین جایزه جلال عنوان کرد
افزایش ۲ برابری جایزه جلال با ارسال 3 هزار اثر
گروه فرهنگ و هنر: نشست خبری شانزدهمین جایزه جلال آلاحمد روز گذشته در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. این نشست با حضور علی رمضانی مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، گلعلی بابایی دبیر علمی شانزدهمین جایزه جلال آلاحمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات برگزار شد.
علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در ابتدای این نشست با تشکر از دستاندرکاران برگزاری شانزدهمین دوره جایزه جلال گفت: آنچه در این رویداد مورد نظر ما بوده رونق ادبیات داستانی در کشور است. این رویداد در کنار آموزش و کمک به تولید میتواند باعث این اتفاق هم شود. امسال توجه بیشتری به ظرفیتهای استانی شد که جای قدردانی دارد.
وی افزود: در آیینه آمار در کشور، ادبیات پرعنوانترین و پرشمارترین، پرفروشترین و پرمخاطبترین ردهها در مجموعه ردههای موضوعی منتشر شده در کشور در ۲ حوزه تألیف و ترجمه است. امسال این رویداد برابر شد با یکصدمین سالگرد تولد جلال آلاحمد که برنامههای ویژهای هم برای این همزمانی داشته و داریم. ما ۱۱ آذر در زادگاه جلال آلاحمد در طالقان نشستی داشتیم که در نوع خود جالب توجه بود. رویدادهای دیگری هم برگزار میشود، مثل اجتماع برگزیدگان، سال گذشته هفتادمین سال انتشار اثر «غربزدگی» بود و امسال هم دبیرخانه این رویداد تصمیم گرفت به کتاب دیگری از جلال توجه بیشتری کند. وی ادامه داد: کتاب «سفر به ولایت عزراییل» که درباره سفر جلال به اسرائیل است ۱۵ سال پس از شکلگیری مفهوم جعلی رژیم صهیونیستی بوده است. چرا جلال آلاحمد به اسرائیل سفر کرد؟ او به دعوت اسرائیلیها به آنجا رفت. او بحثی در این کتاب دارد که در همان سال اول به آپارتایدی که در آنجا رخ داده اعتراض میکند. او در مساله فلسطین و اسرائیل برای امروز ما هم حرف دارد، حتی در دورهای که شرایط با امروز متفاوت بود. رمضانی در ادامه افزود: ما برای تأمین جایزه این رویدادها هیچ مشکلی نداشته و نداریم. در دوره گذشته برگزیده جایزه جلال ۲۵۰ میلیون دریافت میکرد که امسال این مبلغ به ۴۰۰ میلیون افزایش یافته است همچنین شایستگان تقدیر این رویداد نیز در سالهای گذشته مبلغ ۵۰ میلیون را به عنوان جایزه دریافت میکردند که در این دوره این مبلغ به ۱۰۰ میلیون تغییر کرده است.
گلعلی بابایی، دبیر علمی شانزدهمین دوره جایزه جلال آلاحمد هم در ادامه این نشست گفت: وقتی پیشنهاد این جایگاه به من ارائه شد، ابتدا راغب نبودم چون میدانستم کار سختی است و حقالناس بر گردن انسان است. تمام آثار ارسالی متعلق به افرادی است که باید برای همه آنها حقی در نظر گرفت. ضمن اینکه روند جایزه جلال را میدانید که دبیر علمی فقط یک رای در انتخاب داوران دارد و این کار را سختتر میکند. در این دوره همه داوران خوب و معتقد و به دنبال حفظ حقالناس بودند. وی افزود: بار اصلی بر دوش دبیرخانه بود که نزدیک به ۳ هزار اثر را دستهبندی کردیم. ما از ۱۶ آبان کار را با آثار حوزه نقد ادبی شروع کردیم و در 4-3 جلسه تمام شد. پرزحمتترین بخشها هم داستان کوتاه، رمان و مستندنگاری بودند که ساعتهای زیادی برای هر اثر وقت گذاشتند. در بخش رمان از ۱۴۰۰ به ۵۰ رمان، بعد به ۲۰ رمان، بعد ۵ رمان و در نهایت به نامزدهای نهایی رسیدیم. تمام همّ و غم ما این بود که در آذرماه که تولد جلال در آن ماه است این رویداد به سرانجام برسد که متأسفانه با توجه به حجم آثار این اتفاق میسر نبود. بابایی گفت: در برخی رشتهها رقابت خیلی نزدیک و تصمیمگیری واقعا مشکل بود. ما تلاش کردیم حق کسی ضایع نشود و امیدوارم آنچه حاصل شد مقبول درگاه حق باشد و حق به حقدار برسد. دبیر علمی شانزدهمین جایزه جلال آلاحمد در پاسخ به سوالی مبنی بر اضافه شدن بخشهای ویژه به این رویداد، افزود: در بخش ویژه این رویداد با توجه به اتفاقات رخ داده شده در منطقه، بخش آرمان فلسطین با رویکرد به موضوع فلسطین شکل گرفت و امروز جلسه داوری این آثار است. همچنین بخش جنبی ویراستاری نیز به عنوان یکی از اهداف جلال که احترام به زبان فارسی بوده به این رویداد اضافه شده است. بابایی در پاسخ به سوالی درباره کیفیت و کمیت آثار شانزدهمین دوره جایزه جلال آلاحمد گفت: به لحاظ کمی آثار قابل توجهی داشتیم و به لحاظ کیفی نیز به هر حال ما در بخش رمان با نقص روبهرو هستیم. به هر حال ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد اما همه داوران با دقت آثار را بررسی کردند و ما اثر برگزیده نیز خواهیم داشت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|