|
ارسال به دوستان
اخبار
مجید زینالعابدین دبیر جشنواره فیلم کودک شد
رئیس سازمان سینمایی کشور در حکمی مجید زینالعابدین را به عنوان دبیر سیوششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان منصوب کرد. در متن حکم زینالعابدین، امعان نظر به محورهای «اخلاق، آگاهی و امید» به عنوان راهبرد مشترک همه جشنوارههای سازمان سینمایی، زمینهسازی جهت ارتقای کمی و کیفی تولیدات و غنای محتوایی سینمای کودک و نوجوان، حفظ و ارتقای جایگاه بینالمللی جشنواره به عنوان یکی از جشنوارههای مهم در سینمای کودک و نوجوان دنیا، بهرهگیری از همه ظرفیتهای ملی به همراه ظرفیتهای استان اصفهان جهت ارتقا و گستردگی جشنواره و با هدف ایجاد نشاط اجتماعی و مخاطبان کودک و نوجوان، مشارکت گسترده اهالی سینمای کودک و نوجوان، منتقدان و اصحاب رسانه، جوانان متعهد و متخصص این عرصه و فعالان حوزه کودک و نوجوان و توجه ویژه به ظرفیتهای استان اصفهان به لحاظ زیرساخت، منابع و میزان مشارکت و تعامل در زمینه تولید و میزبانی و مشارکت در این رویداد مهم هماهنگی، همکاری و همراهی موسسات و معاونتهای سازمان و برگزاری هر چه باشکوهتر جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان از سوی رئیس سازمان سینمایی خواسته شده است.
***
انتشار فراخوان بیستمین «جشن تصویر سال»
بیستمین دوره «جشن تصویر سال» با مرور آثار تصویری و فیلمهای ۲۰ سال گذشته، در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود. در فراخوان بیستمین دوره «جشن تصویر سال» آمده است: «... و سرانجام «تصویر سال ۲۰» مرور آثار تصویری و فیلمهای ۲۰ سال گذشته؛ به احترام و اعتبار عدد ۲۰، امسال در بیستمین دوره تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر درصددیم به جای انتشار فراخوان همیشگی سالهای گذشته، مروری داشته باشیم به آثار عکاسی، پوستر، کاریکاتور و فیلمهای ارائه شده در 20 دوره نمایشگاه تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر. مرور ویژهای که بدون شک، هم به لحاظ تاریخ هنرهای تصویری در ایران و هم به علت جذابیت و امکانات آموزشی نمایشگاهی و نیز کیفیت میزگردهای نقد و بررسی آثار منتخب، قطعا میعادگاه خاص اهالی فرهنگ و هنر خواهد بود». ویژگی اصلی بیستمین دوره، مرور آثار ارائه شده در 20 سال گذشته (منتخبی از آثار چاپی عکاسی، گرافیک و کاریکاتور در گالریها و نیز نمایش فیلمهای برنده جایزه و منتخبی از فیلمهای شاخص ارائه شده در دورههای پیشین جشنواره فیلم تصویر) است. عکسهای موبایلی با موضوع آزاد شامل آثار تولید شده در 2 سال گذشته (فروردین ۱۴۰۱ تا بیستم بهمن ۱۴۰۲) به تعداد حداکثر ۱۰ تک عکس در نظر گرفته شده است و شرط سنی برای شرکتکنندگان وجود ندارد. در بخش مسابقه عکسهای موبایلی به ۲۰ اثر برگزیده، دیپلم افتخار و جایزه نقدی اهدا میشود. لازم به ذکر است به تمام هنرمندان راه یافته به بخش نمایشگاهی عکسهای موبایلی، از سوی جشن تصویر سال گواهینامه «انتخاب اثر و شرکت در نمایشگاه» تعلق میگیرد.
***
معرفی دبیر و داوران آثار مستند جشنواره شانزدهم تجسمی فجر
دبیرکل شانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با صدور احکامی، دبیر و داوران بخش فیلمهای مستند هنرهای تجسمی این رویداد را معرفی کرد. امیر عبدالحسینی با صدور احکامی مجزا، محمد حمیدیمقدم را به عنوان دبیر و احمد الستی، سیدعلی میرفتاح و مهرداد اسکویی را به عنوان داوران بخش فیلمهای مستند هنرهای تجسمی این رویداد هنری معرفی کرد. محمد حمیدیمقدم دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر، احمد الستی پژوهشگر و مترجم شناختهشده کشور دارای مدرک دکترای تخصصی زیباییشناسی سینما از دانشگاه ایالتی تگزاس است. سیدعلی میرفتاح روزنامهنگار و طراح گرافیک نامآشنای کشور، علاوه بر سالها فعالیت مستمر و حرفهای در زمینه نویسندگی و روزنامهنگاری، تجربه نگارش چندین فیلمنامه را هم در کارنامه خود به ثبت رسانده است. مهرداد اسکویی مستندساز و عکاس مطرح کشور، دانشآموخته رشته کارگردانی سینما از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران و دارای گواهی درجه یک هنری در زمینه کارگردانی فیلم مستند از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. بخش فیلمهای مستند هنرهای تجسمی در شانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، ذیل 2 گزینه تدارک دیده شده است. گزینه نخست شامل بخش رقابتی است که به ارسال، انتخاب، نمایش و داوری فیلمهای مستند مرتبط با هنر، هنرمند و مفاهیم و مسائل عرصه هنرهای تجسمی اختصاص دارد. در کنار بخش رقابتی، در این دوره از جشنواره ۱۰ فیلم مهم تاریخ سینمای جهان که با رویکرد هنرهای تجسمی ساخته شدهاند نیز اکران و جلسات نقد و بررسی آنها برگزار میشود که هر جلسه با حضور یک سینماگر و یک هنرمند تجسمی همراه خواهد بود. شانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر به دبیرکلی امیر عبدالحسینی، بهمن امسال در موزه هنرهای معاصر تهران، مؤسسه فرهنگی هنری صبا و مراکز معتبر نمایشگاهی تهران و سایر استانها برگزار میشود.
***
برگزیدگان نخستین همایش قند پارسی معرفی شدند
برگزیدگان نخستین همایش «قند پارسی» طی مراسمی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شدند. مجید دوختهچیزاده مدیر مسؤول کانون آگهی و تبلیغاتی مبلغان برای انتشار و ترجمه کتابهای تبلیغاتی به زبان فارسی، شاهین ترکمن مدیر مسؤول کانون آگهی و تبلیغاتی سینه برای انتشار و ترجمه کتابهای تبلیغاتی به زبان فارسی، مریم شفیعی مدیر مسؤول کانون آگهی و تبلیغاتی ایران نوین برای طرحهای تبلیغاتی سکوی «با سلام»، هادی مظفری طراحی تبلیغاتی برای طرح تبلیغاتی با عنوان «پایدار نماند مال بیتجارت» از جمله برگزیدگان همایش قند پارسی بودند.
ارسال به دوستان
نگاهی به حمایت چهرههای سینمای جهان از مردم غزه
سینماگران بزرگ جهان علیه صهیونیستها
محمدرضا پارسا: جانبداری از ظالم یا مظلوم؟ این سوالی است که اگرچه همواره پیش روی همه از جمله هنرمندان و سلبریتیهای تمام دنیا قرار داشته است اما 46 سال است شکلی جدیتر از قبل به خود گرفته است؛ درست از زمانی که «ونسا ردگریو» به گفته خودش با افتخار در یک فیلم ضدجنگ بازی کرد. او این بار تصمیم گرفته بود بر اساس وجدان بیدارش جانب فلسطینیان را بگیرد.
تا آن زمان جز در ماجرای جایزه اسکار مارلون براندو و دختر سرخپوست که به نمایندگی از او روی صحنه آمد، چهرههای مطرح دنیا و بویژه هالیود جرات نداشتند آنچه را که گمان داشتند درست است، اعلام کنند. حکایت، همان حکایت قدیمی بود؛ «مارپیچ سکوت». صاحبان هالیوود و کمپانیهای بزرگ سینمایی و رسانهای دنیا اغلب صهیونیست یا گماشته آنها بودند. طبیعی هم بود که جانبداری بیچون و چرا، قانون نانوشته اما بسیار مهم آنها بود و هر چهرهای از این قانون آنها تخلف میکرد، بایکوتی سخت و طولانی در انتظارش بود. روی همین حساب هیچ هنرمندی حاضر نبود دستمال ببندد به سری که درد نمیکرد و هیچ چهره فرهنگیای جرات انتخاب مظلوم و حمایت از او را در دوراهی انتخاب ظالم یا مظلوم نداشت. تا 46 سال قبل که ونسا ردگریو صابون همه چیز را به تن مالید و بیهیچ احتیاطی بعد از بازی در فیلم جولیا با افتخار جانبداریاش را از فلسطینیها در مقابل صهیونیستها اعلام کرد؛ موضعگیری صریحی که او میدانست تبعات زیادی برایش خواهد داشت. سال 1978 همزمان با برپایی مراسم اسکار در سالن اختصاصی، تعداد اندکی از یهودیهای متعصب در خیابان دست به تظاهرات زدند و زمانی که نام ونسا ردگریو برای فیلم ضدجنگ «جولیا» به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن خوانده شد، خشم یهودیان از او را بیشتر کرد و جرقهای برای روشن شدن آتشی بزرگ بود. تظاهراتکنندگان به محض آنکه خبر انتخاب او را در اسکار شنیدند، صبر نکردند و همانجا و در خیابانهای نزدیک سالن عکسهای او را به آتش کشیدند. موضع ضداسرائیلی ونسا ردگریو و رویکردهای جنگطلبانه رژیم صهیونیستی موجب شده بود صهیونیستهای بانفوذ در حوزه هنر و رسانه که گمان نمیکردند امپراتوری آنها به خطر بیفتد، تصمیم بگیرند او را از هستی ساقط کنند. او در حمایت از مردم فلسطین صحبت کرده بود و حتی آن شب در جریان مراسم اسکار و زمان دریافت جایزهاش، باز هم به دفاع از حقانیت مردم فلسطین پرداخته بود. از نظر آنها این یک گناه نابخشودنی بود و باید مجازاتی بزرگ برایش تدارک میدیدند تا آینه عبرت هنرمندان شود و هیچ هنرمند دیگری حتی فکر ایستادن در مقابل اسرائیل هم به سرش نزند.
حالا نه تنها از جانب صهیونیستهای متنفذ حکم مجازات برای او صادر شده بود که ترکش این ابراز عقیده او دامن جین فوندا، همبازی او در این فیلم را هم گرفته بود و میخواستند مجازاتش کنند. او هم از سلبریتیهای مخالف جنگ ویتنام بود که حمایتش از ویتکنگها علیه تهاجم نظامی آمریکا به ویتنام، صدای اعتراض دست راستیهای آمریکایی را درآورده بود و حالا زمان گرفتن انتقام بود. آن سال انقلاب اسلامی ایران و چندین انقلاب دیگر اجازه نمیداد در این ماجرا ردگریو و جین فوندا در جایگاه مظلوم قرار بگیرند و رسانهها با خطدهی صهیونیستها این ۲ هنرپیشه را آماج حملاتشان قرار دادند، از سویی چون دنیا تشنه شنیدن صدای حقطلبی بود، جایگاه آنها نه تنها متزلزل نشد که محبوبیت زیادی میان مردم دنیا پیدا کردند و بعد از مدتی کوتاه دوباره با افتخار به سینما بازگشتند. بعد از این بود که تابوی حمایت از مظلومان و فلسطینیها و ایستادگی مقابل صهیونیستها شکسته شد.
از آن پس در جریان جنایتهای صهیونیستها نسبت به مردم فلسطین هر بار گروهی از هنرمندان تلاش میکردند جهان را نسبت به مظلومیت مردم فلسطین آگاه کنند. اما این بار در جریان جنایت صهیونیستهای اسرائیلی علیه مردم مظلوم غزه آنها تصمیم گرفتند به صورتی یکپارچه مدافع مظلومان غزه باشند و این حمایت به اندازهای با ابهت باشد که تمام دنیا را متعجب و ابهت پوشالی صهیونیستها را در عالم هنر و رسانه برای همیشه نابود کند. چند چهره شناختهشده پرچمدار این نقطه عطف تاریخی شدند.
جیسون استاتهام، بازیگر معروف هالیوودی پرچم فلسطین را روی کاپوت خودروی خود نصب کرد و از رانندگیاش با این پرچم فیلم گرفت و آن را در فضای مجازی منتشر کرد؛ حرکتی که عمق نفرت و انزجار او از اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین را نشان میداد.
همچنین 55 هنرمند برجسته از صنعت سرگرمی در نامهای سرگشاده به جو بایدن خواستار برقراری آتشبس در غزه و اسرائیل شدند. واکین فینیکس، کیت بلانشت، جان استوارت، کریستن استوارت، سوزان ساراندون، ماهرشالا علی، ریز احمد، رامی یوسف و جسیکا چستین از جمله بازیگرانی بودند که این نامه را امضا کردند.
جورج کلونی، بازیگر مشهور سینما هم که همسری لبنانی دارد، صدایش را برای دفاع از مردم غزه بلند کرد و هانی ابواسعد، فیلمساز تحسینشده فلسطینی مقیم هلند نیز که سالیان طولانی است رنج دوری از سرزمین مادریاش را تحمل میکند، گفت هنر بدون سیاست و محکوم کردن ظلم و ستم بیمعناست و بزرگترین آرزویش را زندگی در خاورمیانه عاری از رژیمی چون اسرائیل بیان کرد. وی گفت: «ماهیت اسرائیل موجب شرمساری یهودیهاست و اگر با این موضوع مخالفند، باید تحت هر شرایطی این مساله را تغییر دهند».
سمیه کاپلاناوغلو، کارگردان و لیلا ایپکچی، نویسنده نیز پستهایی در حمایت از فلسطین در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند.
همچنین جان کیوزاک، بازیگر آمریکایی که از همان روزهای اول حملات اسرائیل به آن واکنش نشان داد، در آخرین پست خود نوشت: «خیلی غیرعادی باز، خیلی بدون نقاب، در میان این وحشت ناگفتنی و فلجکننده... امید نهایی این است که میلیونها یهودی، مسیحی، مسلمان و بودایی دور هم جمع شوند و این را رد کنند. جهان در حال شورش است. میلیونها نفر از مردم از پذیرفتن انتخاب غیراخلاقی ارائه شده توسط رهبران سیاسی که امنیت آنها را به قیمت نابودی دیگری به خطر میاندازند، خودداری میکنند».
مارک روفالو، بازیگر و کارگردان آمریکایی هم به بیانیه نتانیاهو اشاره کرد و گفت: «نه! متاسفم. فلسطینیها «خسارت یا تلفات جانبی» نیستند، آنها افرادی هستند که در آنجا به دنیا آمدهاند و در آنجا زندگی میکنند و بسیاری از این افراد در آنجا گیر افتادهاند. مرحمت داشته باشید. آنها انسانهایی هستند که زندگی آنها را نابود کرده اید. فلسطینی هستند، جاده، اشیا و یا ساختمان نیستند. آنها انسان هستند. این افراد خسارت یا تلفات جانبی نیستند».
دلا مایلز، لورن ژورگی، ماهر زین و مدل فلسطینی - آمریکایی بلا حدید نیز حملات اسرائیل را محکوم کردند و پستهای طرفدار فلسطین را در حساب اینستاگرام خود به اشتراک گذاشتند.
نادر نهدی، بازیگر سینما هم با اشاره به اینکه روح فلسطینی کشته شدنی نیست، گفت: «چند نفر را قبل از اینکه متوجه روح فلسطین شوید، خواهید کشت؟ این روح از کشورها، قارهها، مذاهب فراتر میرود. فراتر از هر چیزی که فکرش را بکنید. ما همه جا هستیم».
خالد عبدالله، هنرپیشه بریتانیایی هم در نخستین نمایش نتفلیکس، همراه با عکسی که روی کف دستش نوشته شده بود «اکنون آتشبس»، گفت: «همه زندگیها مقدس هستند. من به قدرت قلب انسان ایمان دارم. باید روشن و باز باشیم و تمام تلاش خود را برای جهانی بهتر انجام دهیم».
اینها فقط نمونههایی از همدلی هنرمندان دنیا با مردم فلسطین بویژه غزه بود؛ هنرمندانی که تلاش دارند تابوی مخالفت با رژیم صهیونیستی را برای همیشه از بین ببرند؛ تلاش قابل ستایشی که نمونه اخیر آن یکی دو روز قبل از سوی رامیرز بود که حاضر شد از یک پروژه سینمایی و یک سریال کنار گذاشته شود اما با صراحت از مردم مظلوم غزه حمایت کند.
ارسال به دوستان
به بهانه پخش فصل 2 سریال «مستوران» از شبکه یک سیما
ققنوسی که قصه خود را دارد
گروه فرهنگ و هنر: پخش فصل دوم سریال «مستوران» مدتی است از شبکه اول سیما آغاز شده است؛ سریالی به نویسندگی محمد حنیف و کارگردانی سیدعلی هاشمی که بر اساس قصهها و افسانههای کهن ایرانی ساخته شده است. سریال در نگاه اول قرار است به ما یادآوری کوتاهی از اتفاقات فصل اول داشته باشد اما آنچه در این میان مهم است این است که چندان خود را وابسته به فصل اول نمیکند.
سریال هدف خود را بر اساس یک عاشقانه قرار داده و به شکل جدی تاکید دارد که میخواهد در بستر قصهها و روایتهای فارسی یک عاشقانه را روایت کند. داستان هم مانند بسیاری از افسانههای کهن بر اساس روابط عاشقانه بنا شده است. دختر حاکم و عطار شهر به هم دل میبندند در حالی که هر دو باید با مشکلات روابط پیشین و عشاق بسیار دست و پنجه نرم کنند. این عاشقانه اما قرار است همه چیز داشته باشد؛ از جادو و جادوگر گرفته تا همنشینی با جن و دیو و غیرآدمیزاد. حتی ققنوس نیز در این قصه رنگ خود را میپاشد.
قصه شهر مستوران و همنشینی با قوم وحشی و عاشقانهها، همه فصل دوم این سریال را به اتفاقی جذاب و قابل پیگیری تبدیل میکند؛ فضایی که همه المانهای داستانی در آن نقش خود را ایفا میکنند و فضا را برای همراهی مخاطب میسازد. در این میان اما نکاتی هم وجود دارد که باعث میشود قصه «مستوران» تا اینجا که نزدیک به میانه فصل است هنوز بخوبی جا نیفتاده باشد.
یکی از مشکلات کلیدی «مستوران» در فصل دوم ریتم روایت داستان است. ریتم سریال به گونهای نیست که مخاطب را برای توجه کامل به هر قسمت راضی کند. اتفاقات بسیار کند رخ میدهد و این باعث شده سریال از ریتم بیفتد. از سوی دیگر سیر قصه با آنکه میتوانست در کنار قصهها و افسانهها پیچیدگیهای روایی همراه شود اما این اتفاق رخ نمیدهد. روایت داستان بسیار ساده است و تاکید عجیبی هم از سوی سازندگان برای این سادگی وجود دارد. فراز و فرودها هم در «مستوران» به دلیل تاکید بر همین سادگی خوب از آب درنیامده است.
در هر صورت فصل دوم «مستوران» فرصتی مناسب برای همراهی دوباره با یک سرگشتگی عرفانی است که در فصل اول هم آن را دیده بودیم. این سرگشتگی در فصل دوم حالتی زمینیتر دارد و برای همین است که این فصل را جذابتر از فصل اول میکند.
سیدعلی هاشمی به عنوان کارگردان، از بازیگران خواسته مطابق با ویژگیهای افسانهای شخصیتها، مقابل دوربین ظاهر شوند. مثلا بهنام تشکر باز هم نقش جدی بازی کرده اما در قامت یک حاکم مستبد، به بازیاش جنسی از فانتزی بخشیده. مشاور حاکم یعنی محمدصادق ملک هم بخوبی مختصات یک انسان بدجنس را ارائه کرده است. محیا دهقانی توانسته جلوهگری و غرور دختر پادشاه را ترسیم کند و کاوه خداشناس، یادآور جوانهای نجیب و عاشقپیشه حکایتهای کهن است. رابعه اسکویی در نقش جادوگر و الهه خادمی در نقش رئیس قبیله وحشیها و نیز رویا میرعلمی در نقش جهاندخت هم تجربهای متفاوت از سر گذراندهاند. دیگران هم خوب هستند و این امتیاز مهم مستوران است.
هیچ اثری خالی از ایراد نیست و «مستوران» هم ضعفهایی دارد اما توانسته است از پس ماموریت خود یعنی تصویری کردن بخشی از قصهها و افسانههای ایرانی برآید. خود بهتر میدانید که ما صاحب میراث معنوی شفاهی و مکتوب ارزشمندی هستیم اما سریالهای تلویزیونی بهندرت سراغشان میروند. «مستوران» پرچمدار این اتفاق شده و بخشی از گذشته دلنشین نیاکان را یادآوری کرده است. سریال با استفاده از موسیقی، رنگ و لعاب و قابهای زیبا سعی کرده به هدف خود نزدیکتر شود.
«مستوران» بار دیگر ثابت کرد اگر یک کتاب خوب مبنای اقتباس یا الهام قرار گیرد و اجزای سریال درست چیده شود، مخاطب ایرانی همچنان شیفته شنیدن قصه است بویژه آنکه سریال «مستوران» خصوصیت حکایتهای ایرانی را که ترکیبی از واقعیت و خیال است در خود دارد؛ مثل دوال پا، سیمرغ، جادوگر، قبیله وحشیها و... . محمد حنیف از کتاب خود که آن هم «مستوارن» نام دارد، اقتباس کرده اما نه به طور کامل، بلکه نگاهی هم به دیگر منابع مکتوب و شفاهی که راوی افسانهها و حکایتهای کهن هستند، داشته است.
ارسال به دوستان
نگاهی به شصتوهشتمین جشنواره سینمای منطقهای سینمای جوان
جشنوارههای منطقهای؛ راهکار مهم گسترش عدالت فرهنگی
گروه فرهنگ و هنر: جشنوارههای منطقهای و استانی از جمله بسترها و ظرفیتهای مناسبی هستند که در کنار عرضه و دیده شدن آثار سینمایی کوتاه میتوانند فرصتی را برای تبادل نظر و آرای فیلمسازان و اساتید و انتقال تجربیات آنها با یکدیگر به وجود آورند اما در این میان یکی از مهمترین دستاوردهای برپایی چنین رویدادهایی توجه و نگاه ویژه و راهبردی به موضوع عدالت فرهنگی و توجه به همه نقاط کشور است، از همین رو جشنوارههای منطقهای این امکان را فراهم میکنند که استعدادهای دور از پایتخت و کلانشهرهای کشور دیده شود و ظرفیتهای آنان به منصه ظهور برسد. از طرفی این جشنوارهها فرصت توسعه زیرساختی و زیربنایی با توجه به بومیگرایی در تولیدات را فراهم کرده و اغلب آثار تولید شده برای حضور در رقابتهای منطقهای در قالب توجه به آداب، رسوم، سنن، فرهنگها و آیینهای بومی مناطق مختلف ایران ظهور و بروز پیدا میکنند. از همین رو انجمن سینمای جوانان ایران با نگاه ویژه نسبت به برپایی جشنوارههای منطقهای در نخستین گام اقدام به برگزاری این جشنواره در مشگینشهر استان اردبیل با عنوان ساوالان کرده است.
* به ژانر نگاهی نو بیندازیم
رضا سبحانی، فیلمساز و عضو هیات انتخاب و داوری شصتوهشتمین جشنواره سینمای منطقهای سینمای جوان مشگینشهر - ساوالان با ارزیابی آثار راهیافته به این رویداد بیان کرد: من فیلم کوتاه را اساسا یک سینمای مستقل میدانم به همین دلیل نه همه آثار جشنواره ساوالان که خیلی از آنها تحت تاثیر سینمای حرفهای بودند و گویی نگاهشان به سینمای بلند بود. فیلمساز سینمای کوتاه باید به جغرافیای زیستی و ویژگیهای زندگی و پیرامون خود توجه جدی داشته باشد. اگر چه باید گریزی هم به سینمای بلند بزند اما اگر صرفا سینمای بلند را درنظر بگیرد شاید تجربه لازم را کسب نکند، البته بویژه در میان فیلمسازان شهرستانها شاهد بروز و ظهور استعدادها و فیلمهای خوبی بودیم و فیلمهای شاخصی در جشنواره ساوالان دیدیم. وی افزود: تاکید بر ژانر اتفاق خوبی در انجمن سینمای جوانان ایران است و البته باید تقسیمبندی درستی در تولیدات مرتبط با ژانرهای مختلف شکل بگیرد که این توجه خود را بیشتر نشان بدهد. وی ادامه داد: سینمای کوتاه و فیلمسازان این عرصه خوب یا بد باید از دانش و تجربه و سلیقه خود بهره بگیرند، در این صورت خود را بهتر محک خواهند زد. سبحانی در این باره خاطرنشان کرد: اینکه فیلمسازان خود بدانند در چه ژانری میتوانند خلاق باشند، نیز مهم است. به نظرم آنها به ژانر هم باید به چشم تجربه نگاه کنند اما اگر بخواهیم در ژانر هم از مدیوم سینمای بلند وام بگیریم، باید عمیقتر و تجربیتر به آن نگاه کنیم. سینمای بلند در ژانر تجربههای ارزندهای داشته اما باید نگاه تازهای به ژانر در فیلم کوتاه نیز داشته باشیم تا آثاری بدیع و تازه شکل بگیرد. سبحانی با اشاره به اهمیت جذب مخاطبان عام به سینمای کوتاه عنوان کرد: سینمای کوتاه ما بیشتر دارای مخاطبانی خاص است و اگر بتوانیم سانسهای سینمایی گستردهتری را به فیلم کوتاه اختصاص بدهیم یا در پیش درآمد نمایش فیلمهای بلند در سالنها، آثار کوتاه اکران شوند، این سینما در دل مخاطبان عام هم جا باز خواهد کرد و مردم ارتباط بهتری با فیلم کوتاه برقرار میکنند. چه بسا سینمای کوتاه تنوع و رنگی را در سینمای بدنه ایجاد کند و فرمها و اشکال و قصههای مختلف این جنس سینما، شرایط اکران را به نفع خود تغییر دهد. وی که اهل اهواز است، درباره وضعیت سینمای کوتاه در جنوب ایران بیان کرد: به طور کلی جنوب ایران فیلمسازان بزرگی را به سینما تحویل داده است و جغرافیای آن هنرپرور است. در ارتباط با همه استانها و بویژه مناطق کمبرخوردار اگر امکانات گستردهتری اختصاص داده شود، شاهد درخشش ادامهدار سینماگرانی جدید خواهیم بود. در پایان باید بگویم سینمای کوتاه نیازمند برنامه و سیاستهای ویژه و بلندمدتی است و باید علاوه بر وضعیت کنونی و خوب آن، به رونق اقتصاد آن و افزایش مخاطبانش بیندیشیم و برای آن برنامهریزی کنیم.
* جشنوارههای منطقهای به سینماگران جوان اعتبار میبخشد
دنیا زندی نیز از جمله فیلمسازان جوان است که با فیلم کوتاه «حباب فروش» از سنندج در این رویداد منطقهای حضور دارد. وی پیرامون برگزاری این رویداد میگوید: برگزاری این رویدادها فواید زیادی دارد، به فیلمساز اعتبار میدهد و او را به دیگران میشناساند. من در این رویدادها با انیماتورها و کارگردانان جدید آشنا میشوم و از ویژگیهای سایر فیلمها ایده میگیرم. وجهه اعتباربخشی جشنوارهها به فیلمساز و بحث حمایتهای بعد از آن بسیار مهم است و به خود من کمک زیادی کرده است. وی همچنین درباره فیلم انیمیشن «حبابفروش» نیز بیان کرد: این انیمیشن تولید امسال است و پیش از این در جشنواره فیلم رشد شرکت کرده بود. این فیلم دارای تکنیک سهبعدی است و داستان آن تم فانتزی دارد. داستان «حباب فروش» درباره دختر جوانی است که حبابی شیشهای روی سرش دارد و ماجرای عاشقانه نافرجامی را پشت سر میگذارد و بعد از آن تصمیم میگیرد متفاوت عمل کند. حباب روی سرش هم نمادی از تظاهر است. وی درباره تجربه ساخت انیمیشن گفت: این نخستین انیمیشن من است اما قبل از «حباب فروش» یک فیلم کوتاه داستانی به نام «شیرجه آزاد» در حوزه کودک و نوجوان ساخته بودم که نخستین کار داستانیام بود و قبلتر هم تجربه ساخت یک مستند را داشتم. تجربههای مختلف به این دلیل بود که میخواستم ببینم کدامیک به روحیهام نزدیکتر است که احساس کردم فضای انیمیشن را بیشتر دوست دارم. در حال حاضر هم روی ایده جدیدی در حیطه انیمیشن کار میکنم. وی ادامه داد: با وجود اینکه رشته تحصیلیام انیمیشن نبود اما با ساخت همین اثر کسب تجربه کردم و این حوزه را آموختم. اگر چه ساخت انیمیشن به نسبت دیگر گونهها بسیار سخت و زمانبر است اما مزایایی برای کارگردانان فیلمساز بویژه زنان دارد و آن است که آنها در فضای شخصی خود نیز میتوانند روند ساخت اثر را دنبال کنند. شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر - ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|