|
بخشش لازم نیست باتومش بزنید
جـشـن گـودبـای دیکـتـاتور
برگی از خاطرات منشی دربار
۱۴ مهر ۵۷
صبح امروز به دفتر اعلیحضرت مشرف شدم. ایشان در چرت صبحگاهی به سر میبردند. هیچ نگفتم و داشتم در را میبستم که بیدار شدند. از اینکه بیدارشان کرده بودم بسیار شرمگین شدم فلذا جلوی میز ایشان زانو زده، عرض نمودم: «من را بکشید سرورم، من لیاقت پادشاه عادلی چون شما را ندارم.» ایشان نیز به من تفقد کرده، دستی بر شانهام گذاشتند و فرمودند:«باشه.» جای دست ایشان را روی لباسم دایره کشیدم و نوشتم «محل اصابت دست مبارک».
بعد اعلیحضرت کنار پنجره ایستاده و به دوردست خیره شدند. ساعتی به این منوال گذشت که فرمودند: «از خیابانها چه خبر؟» عرض کردم: «هیچی، مردم به خیابانها ریختند.» شاهنشاه مضطرب شدند فلذا عرض کردم: «البته مطلقا مردم نیستندها. مردم عاشق شما هستند. حتی افرادی اظهار عشق به ساواک هم داشتند.» شاه فرمودند: «نوچ. بنویس. از ما، شاهنشاه آریامهر اعلیحضرت محمدرضا پهلوی، به نیروی زمینی ارتش شاهنشاه آریامهر مهر....» گفتم: «اینا رو تو سربرگ نامهها داریم، اصلا مهر میزنیم.» اعلیحضرت زدند پس کلهام و فرمودند: «بنویس به ارتش، که هر که در خیابانها بود تیرباران کنند.» گفتم چشم و نوشتم. باز فرمودند: «اینجوری خیلی دست خالیه. بگو انبار اسلحه ارتش رِ بدن به سربازا.» گفتم چشم. باز فرمودند: «نوچ، کمه. چند تا بمب دستی هم بزنن.» گفتم چشم و نوشتم. باز فرمودند: «تانک هم بندازید تو خیابونا.» گفتم چشم و نوشتم. باز فرمودند: «هواپیمای جنگی هم از بالا کاورشون کنه.» گفتم: «اعلیحضرت میخواین کماندوها از جناحین نفوذ کنند؟» فرمودند سیستم جنگ را به سخره نگیرم. البته من قصد تمسخر نداشتم، قصد کمک داشتم، منتها تجربیات دوره مربیگریام خیلی به کار نمیآمد. نامه را نوشتم و ناگهان موضوعی به خاطرم رسید. گفتم: «اعلیحضرت پس دانشآموزهایمان چه؟» فرمودند: «نور از محل آنها ساطع میشود!» گفتم: «نه جدی.» تاملی کرده، فرمودند: «گناه دارند. تیر نزنند. با باتوم بزنند. فقط سفت بزنند.»
ارسال به دوستان
شکست استراتژی ایجاد تنفر از تیم ملی فوتبال نشاندهنده چه واقعیات سیاسی و فرهنگی است؟
نامیرایی روح جمعی ایران
گروه سیاسی: جنگ با امر روزمره، استراتژی ضدانقلاب در جریان آشوبهای خیابانی سال 1401 بود. رویکردی که به دنبال آن بود با هنجار شمردن امر روزمره، عملا سادهترین وجوه زندگی را به محل تنش و نزاع اجتماعی تبدیل کند. جنگ با این روزمره، از خردهترین رفتارها مثل برگزاری محافل دوستانه و خانوادگی تا پاسداشت امور ملی و آیینهای مذهبی را هدف قرار داده بود به گونهای که رسانههای فارسیزبان خارج از کشور تمام اهتمام خود را بر تحریم و تقبیح تمام برنامههای جمعی ایرانیان معطوف کردند؛ موجی که علاوه بر حمله به مراسمهای مذهبی، حتی برگزاری آیین ملی یلدا در سال 1401 را نیز مورد هجمه قرار داد! با این حال احتمالا حمله ضدانقلاب به تیمهای ورزشی ایران و ایجاد نفرت علیه آنان را میتوان آشناترین موردی دانست که جامعه ایران با آن مواجه شد. حمله به تیم ملی فوتبال ایران در جامجهانی 2022 و تشویق مردم به برگزاری جشن و پایکوبی پس از شکست ایران مقابل رقبایش، عیانترین جلوه این سیاست ضدملی بود. این سیاست هرچند در برهه جامجهانی توانست یک فشار روانی به تیم ملی وارد کند و بخشی از جامعه نیز با آن همراهی کردند اما مانند دیگر سیاستهای ضدملی ابلاغ شده از سوی ضدانقلاب، در زمان کوتاهی شکست خورد و ننگ رسوایی آن برای جبهه ویرانیطلب خارج از کشور باقی ماند.
در جدیدترین مورد از این اقدامات، مسیح علینژاد پس از پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان مقابل ژاپن و شادی عمومی ایجاد شده در حاشیه آن، با انتشار یک توئیت ضد تیم ملی ایران، تعریف جدیدی از ملیت ارائه داد و نوشت: «تیمی که اجازه بازی با اسرائیل را ندارد، تیم ملی نیست». هر چند سطح مزدوری و آویزان بودن ضدانقلاب در برابر رژیم صهیونیستی امری جدید نیست اما تاکنون چهرههایی مثل علینژاد سعی میکردند مواضع ضد ملی خود را در پوشش طرفداری از مردم ایران نشان دهند اما در این مورد عملا ملی بودن تیم ایران را مشروط به یک امر کرده و آن هم به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر است.
بخش دیگری از چهرههای ضدانقلاب هم که استراتژی تحریم و منفورسازی تیم ملی را شکستخورده یافتهاند، در روزهای اخیر تلاش کردند با تجدیدنظر در مواضع خود، از حالا موفقیت احتمالی تیم ملی را امری بیارتباط به جمهوری اسلامی بخوانند.
این اعوجاج بیشتر از هرچیز برآمده از 2 واقعیت است؛ نخست اینکه استراتژی جنگ با زیست روزمره مردم ایران و عیار واقعی نفوذ ضدانقلاب با شکست کمپینهای تحریم مراسمهای مذهبی، ملی و... شکست خورد و دوم، خوشحالی مردم از پیروزی تیم ملی تبدیل به یک مصداق حیثیتی در بیآبرو شدن سازندگان این کمپینها شده است.
* چرا ضدانقلاب از ورزش ملی هراس دارد؟
بیریشهسازی جامعه ایران و از میان برداشتن تمام مولفههای هویتی یکی از استراتژیهای جریانات معاند در سالهای گذشته بوده است؛ استراتژی سیاسیای که البته بیشتر مواقع با روکشهایی فرهنگی و روزمره پیگیری میشود و در بطن خود هدفی جز نابود کردن انسجام ملی ایرانیان ندارد. کافی است به محتوای تولیدات رسانههای فارسیزبان خارج از کشور در یک دهه گذشته نگاهی کوتاه بیندازیم تا با حجم انبوهی از برنامهها و گفتوگوهایی مواجه شویم که محور اصلی آنها ایجاد تشکیک در عناصر و ارزشهای ملی، مذهبی و خانوادگی است. خط ثابت رسانههای ضدانقلاب در طول 4 دهه گذشته تاکید بر فلاکت حتمی ایرانیان، بزرگنمایی مشکلات و در نهایت ناامیدسازی مردم بوده است. خط ثابت جریانات ضدانقلاب برای خلق این تداعی که فلاکت یک پدیده جبری در جغرافیای ایران است، به اشکال مختلف پیگیری میشود. خواهناخواه ورزش به عنوان یک میدان رقابت ملی که بیشترین جذابیت را برای مردم دارد، دقیقا به عنوان یکی از میدانهای خلق «خشنودی جمعی» و «غرور ملی» به حساب میآید؛ میدانی که پیروزیهای آن گاه تبدیل به نوستالژی جمعی مردم میشود و حتی شکستهایش نیز حس دلسوزی همزمان را میان دهها میلیون ایرانی به وجود میآورد و در نهایت کلیشه «جبر فلاکت» را با چالش مواجه میکند. همین مساله یکی از اصلیترین اهداف بدخواهان ایران برای ناکام گذاشتن ورزش ایران شناخته میشود. پیروزی یک ورزشکار ایرانی و خلق «خشنودی جمعی» و «غرور ملی» دقیقا در نقطه مقابل تمام اهداف بدخواهان قرار میگیرد و ملتی را که به واسطه رنجهای تحمیل شده متفرق شده است، در موضوعی مشترک به یک رضایت واحد میرساند. تلاش برای سرکوب این رضایت و شادی مهمترین هدفی است که از سوی این جریانات پیگیری میشود.
هویتزدایی از جامعه ایرانی و خنثی کردن تمام مؤلفههایی که یک «ما»ی ایرانی را شکل میدهد، از دیگر ملازمات فروپاشی هر کشوری به حساب میآید. حمله به زبان فارسی، تضعیف نهاد خانواده، ترویج دینگریزی، بیاهمیت جلوه دادن آینده وطن، بیاعتبار کردن تاریخ مشترک و مفاخر ملی و... در ظاهر امر مواردی بیارتباط به یکدیگر هستند اما در عمل نشان از یک پروژه واحد برای بیهویتسازی یک جامعه و از میان برداشتن تمام عوامل همبستگی و همسرنوشتی آنها دارد. گذار از انسجام ملی به عنوان سرمایه هر کشور برای دفاع از خود در مقابل تجاوز و تعدی خارجی به افتراق و از خودبیگانگی ملی، نیازمند تضعیف و خنثیسازی هر چیزی است که مردم کشوری را به فهم و ادراک مشترک میرساند. مسابقات ورزشی هر چند در ظاهر امر به عنوان یک تفنن جمعی شناخته میشود اما عملا یکی از بسترهای فهم و ادراک مشترک پیرامون حادثهای واحد در یک ملت است. زمانی که تمام مردم از پیروزی یک ورزشکار به وجد میآیند یا لحظهای که همگی با ضربه فنی شدن کشتیگیری آه و ناله سر میدهند، در حال تجربه یک حس مشترک ذیل حادثهای ملی هستند؛ حادثهای که در آن معیار خوشی و ناخوشی، نتیجهگیری نماینده یک ملت است.
* روح جمعی ایران را نمیتوان کشت
شکست سیاست ضدملی حمله به تیم و ورزشکاران ایرانی شکست خورده و بانیان آن نیز هرکدام به طریقی به دنبال خطکشی جدیدی برای فرار از این فضاحت میگردند. با این حال این شکست را میتوان نشانی از یک واقعیت کلانتر دانست.
روح جمعی ایرانیان را که ریشه در آیینها و ارزشهای مشترک زیادی دارد، با چند کمپین تبلیغ شده در خارج از کشور نمیتوان شکست داد. «وطن امروز» پیش از این به بهانه برگزاری جشن میلیونی غدیر در مطلبی با عنوان «واقعیت ایران» به این موضوع پرداخته بود. در بخشی از مطلب مذکور آمده بود: «اتمیزه کردن جامعه و شکستن روح جمعی جامعه، زمینهای برای تجزیه سرزمینی و فرهنگ هر کشور است. ضدانقلاب خارجنشین در سالهای گذشته به طور ویژه به دنبال از میان بردن هر چیزی بوده که ایرانیان را به یک روایت، درک و واکنش مشترک میرساند. در این فضا دیگر فراتر از ماهیت دینی آیین غدیر، صرف جمعی بودن این برنامه باعث عصبانیت دشمنان ایران شده است. آیینهای مذهبی به عنوان اصیلترین و وحدتبخشترین سرمایههای تاریخی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. به همین خاطر هر چه روح جمعی ایرانیان را تقویت کند، به عنوان باطلالسحر ایده تجزیه سرزمینی و فرهنگی ایران باید مورد حمایت و تحسین قرار بگیرد».
ارسال به دوستان
ارتش یمن از هدف قرار دادن 2 کشتی آمریکایی و انگلیسی در دریای سرخ خبر داد
صید پربار یمنیها
سخنگوی نیروهای مسلح یمن از هدف قرار دادن یک کشتی آمریکایی و یک کشتی انگلیس در تازهترین عملیات خود در دریای سرخ خبر داد.
سرلشکر «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن روز گذشته در این باره اعلام کرد: نیروی دریایی کشورمان 2 عملیات نظامی در دریای سرخ انجام داد که در عملیات نخست، کشتی آمریکایی «STAR NASIA» و در عملیات دوم کشتی انگلیسی «Morning Tide» هدف قرار گرفت.
طبق گزارش شبکه المسیره، سخنگوی نیروهای مسلح یمن گفت: نیروی دریایی ارتش با استفاده از موشکهای دریایی مناسب، این 2 کشتی را در دریای سرخ هدف قرار داد و به لطف خدا این حمله دقیق و مستقیم بود. یحیی سریع ادامه داد: عملیات منحصربهفرد ما علیه اهداف متخاصم آمریکایی و انگلیسی در دریاهای سرخ و عرب، در چارچوب حق مشروع پاسخ به تجاوز علیه یمن و حق ما برای دفاع از یمن و ملت آن ادامه دارد. وی همچنین خاطرنشان کرد: ما بر ادامه عملیات دریایی خود علیه کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهای عازم بنادر فلسطین اشغالی تا پایان تجاوز به غزه و رفع محاصره تاکید میکنیم.
ساعاتی بعد از اظهارات سرلشکر یحیی سریع، مرکز عملیات تجارت دریایی انگلیس مجددا از وقوع حادثهای در فاصله 50 مایل دریایی جنوب عدن خبر داد. مرکز عملیات تجارت دریایی انگلیس ظهر روز سهشنبه اعلام کرد گزارشی از وقوع یک حادثه جدید حمله به یک فروند کشتی باری در فاصله ۵۰ مایل دریایی جنوب عدن دریافت کرده است. صبح روز گذشته همچنین خبرگزاری رویترز به نقل از سازمان دریانوردی انگلیس گزارش داد اخباری درباره وقوع یک حادثه امنیتی در ۵۷ مایل دریایی غرب استان الحدیده در یمن دریافت کرده است. در این راستا، شرکت امنیت دریایی «امبری» گفت کشتی باری انگلیسی در نتیجه حملهای در غرب الحدیده در یمن «خسارات جزئی» دیده است. این شرکت امنیتی دریایی سهشنبه مدعی شد این کشتی باری متعلق به یک شرکت انگلیسی در نتیجه حمله پهپادی که آن را در دریای سرخ در نزدیکی سواحل یمن هدف قرار داد، آسیب جزئی دید. شرکت بریتانیایی «امبری» اعلام کرد این کشتی با پرچم باربادوس در این منطقه حضور داشت. گفتنی است عملیات نظامی روز گذشته ارتش یمن در دریای سرخ بعد از آن صورت گرفت که آمریکا و انگلیس بامداد سهشنبه در 3 نوبت شرق شهر صعده را بمباران کردند.
ارسال به دوستان
ابراز نگرانی بایدن درباره سلامت پادشاه انگلیس
جدی میفرمایید؟
گروه بینالملل: وضعیت جهان سیاست به قدری «دارک» شده که رئیسجمهور آمریکا که زنگ خطر درباره سلامت عقلی و جسمانی خودش به صدا درآمده است، درباره وضعیت سلامت پادشاه انگلستان ابراز نگرانی میکند: «من نگران او هستم. تازه درباره آن تشخیص شنیدم»؛ بایدن این جمله را در یک رویداد تبلیغاتی در لاسوگاس با اعضای اتحادیه آشپزی در هتل Vdara پیش از انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری ایالت نوادا در روز سهشنبه گفت.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه نسبت به وضعیت سلامت چارلز سوم، پادشاه انگلیس پس از انتشار خبر ابتلای وی به سرطان ابراز نگرانی کرد. وی در واکنش به این مساله گفت: من نگران او هستم. همین حالا خبر ابتلای او به دستم رسید. بایدن در ادامه نسبت به صحبت مجدد با پادشاه انگلیس در آینده نزدیک ابراز امیدواری کرد.
کاخ باکینگهام دوشنبهشب رسما اعلام کرد چارلز سوم، پادشاه انگلیس به نوعی سرطان دچار شده است.
این کاخ همچنین اعلام کرد روند درمان پادشاه انگلیس آغاز شده است. در بیانیه کاخ باکینگهام آمده است که دکترها به پادشاه انگلیس توصیه کردهاند در این مدت وظایفی را که باید به خاطر آنها در برابر انظار عمومی حاضر شود به تعویق بیندازد.
بایدن در روزی درباره سلامتی چارلز سوم ابراز نگرانی کرد که فیلم گاف جدید او درباره رئیسجمهور فرانسه «وایرال» شد؛ جایی که رئیسجمهور آمریکا میگوید سال گذشته «فرانسوا میتران» را ملاقات کرده است؛ رئیسجمهور فرانسه که حدود 30 سال قبل درگذشته است!
رئیسجمهور آمریکا که از مدتها قبل به خاطر ایراد برخی صحبتها و سر زدن حرکات عجیب از وی در برابر انظار عمومی، سلامت جسمی و روانیاش زیر سوال رفته است، بار دیگر گاف دیگری داده و در سخنرانیای که روز یکشنبه خطاب به جمعیتی از مستمعان در شهر لاسوگاس ایراد کرد، گفت در دوره ریاستجمهوریاش دیداری با «فرانسوا میتران» (رئیسجمهور اسبق مرده) فرانسه داشته است.
رئیسجمهور آمریکا در این سخنرانی انتخاباتی تلاش داشت ماجرای دیدارش با امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در جریان اجلاس گروه ۷ در شهر کورنوال انگلیس در سال ۲۰۲۱ را تعریف کند.
بایدن در جریان این سخنرانی اما فرانسوا میتران، رئیسجمهور اسبق فرانسه را که سال ۱۹۹۶ از دنیا رفت با مکرون اشتباه گرفت.
شاید این قسمت از پیام بایدن درباره سرطان چارلز، بهانه گزارش رسانه سلطنتی بریتانیا بود که به طعنه درباره رئیسجمهور آمریکا نوشته است: «بو» پسر آقای بایدن در 46 سالگی بر اثر سرطان مغز درگذشت و دوست دیرینه او، سناتور جمهوریخواه جان مککین نیز سال 2018 بر اثر سرطان درگذشت.
در چنین روزی حتی فرزند وزیر افراطی امنیت داخلی صهیونیستها هم رئیسجمهور آمریکا را بینصیب نگذاشت. شوبال، پسر ایتمار بن گویر با به اشتراک گذاشتن عکسی از جو بایدن در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در این لحظات سخت مهم است که درباره بیماری آلزایمر بیشتر بدانید. این بیماریای است که مغز را تحت تأثیر قرار میدهد و شایعترین دلیل زوال عقل در دوران پیری است. این بیماری خطرناکی است که عملکرد فرد را ضعیف میکند».
رسانههای آمریکایی چندی قبل نوشتند: در حالی که تولد ۸۱ سالگی بایدن بحثهای بیشتری را درباره مساله سن و زوال ذهنی او برانگیخته است، رانی جکسون، پزشک سابق کاخ سفید بر این باور است که دلایلی واقعی برای نگرانی وجود دارد. وی گفت: «زوال عقل بایدن به سرعت در حال رخ دادن است. همانطور که گفتید من از 3 رئیسجمهوری مراقبت کردهام... بنابراین من از نزدیک میدانم برای فرمانده کل قوا و رئیس کشور بودن به چه چیزی نیاز است. این یک کار طاقتفرسا از نظر فیزیکی و روانی است و این مرد نمیتواند از پس آن برآید. او هر روز به ما ثابت میکند نمیتواند این وظیفه را انجام دهد اما این وضعیت روز به روز وخیمتر میشود».
جکسون که پزشک کاخ سفید در دولتهای جورج بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ بوده، گفت: «غیرقابل باور است که بایدن تا چه اندازه از نظر روانی فقط در دوره ریاستجمهوری خود دچار زوال شده است. ما نمیتوانیم او را برای باقیمانده دوره خود و برای 4 سال بعد داشته باشیم. او همین حالا هم ما را در معرض خطر بزرگی قرار داده است».
ارسال به دوستان
مدیرعامل سازمان بیمه سلامت در گفتوگو با «وطن امروز»: ۷۰ درصد هزینه درمان بیماران سرطانی را میپردازیم
سلامت علیه سرطان
گروه اجتماعی: کاهش هزینه درمان بیماران سرطانی و به صفر رساندن آن مورد تاکید وزارت بهداشت است، به طوری که بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت دیروز در آیین افتتاح پروژههای بهداشتی - درمانی اهواز با بیان اینکه درمان سرطان باید رایگان باشد، گفت: برنامه ما این است که آنقدر امکانات پیشرفته مستقر شود تا خدمات را به صورت رایگان به این بیماران ارائه دهیم.
در این باره مدیرعامل سازمان بیمه سلامت در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: بیماران سرطانی هماکنون جزو بیماران خاص محسوب میشوند و بیمه سلامت از طریق صندوق صعبالعلاج مربوط به بیماران سرطانی تا 70 درصد هزینه درمان این بیماران را پرداخت میکند. محمدمهدی ناصحی با بیان اینکه هزینه بیماران اگرچه بالاست، از طریق این صندوق تقبل میشود، اظهار داشت: وزیر بهداشت دغدغه کاهش هزینه بیماران و حتی به صفر رساندن آن را دارد. در حال حاضر افرادی که تحت پوشش بیمه هستند، بخشی از هزینههای درمانشان از طریق بیمه پایه و مابهالتفاوت آن نیز از طریق صندوق بیماریهای صعبالعلاج پرداخت میشود.
همچنین متخصص پرتودرمانی (رادیوتراپی) نیز در این باره گفت: بیمهها باید تقویت شود تا هزینه بیماران سرطانی کاهش یابد، با توجه به اینکه دولت درصدد کاهش هزینه بیماران سرطانی است، باید فکری اساسی برای این بخش شود. دکتر منوچهر احمدی در گفتوگو با «وطن امروز»، با بیان اینکه هزینه داروهای سرطانی سرسامآور است و خیلی از افراد که به این بیماری دچار میشوند، توان تهیه آنها را ندارند، افزود: همانطور که دولت سیزدهم درصدد است هزینه بیماریهای سرطانی کاهش یابد، به نظر میرسد برای تامین بخشی از هزینههای بیماران سرطانی ردیف بودجهای در نظر گرفته شود تا از این طریق بیمهها در پرداخت هزینه بیماران تقویت شوند.
وی افزود: اکنون درمانهای اولیه بیماران سرطانی چون شیمیدرمانی انجام میشود اما برخی داروها به قدری گران است که فقط افراد متمکن میتوانند به آن دست یابند. در چنین شرایطی بیمهها همانطور که گفته شد باید داروهای درمان سرطان را در سبد تامین بگنجانند؛ داروهای جدیدی که تاثیر بسیار بالایی در درمان انواع سرطان دارند ولی گران هستند. وی خاطرنشان کرد: سازمان تامیناجتماعی با آنکه شاید شرایط مطلوبی از حیث منابع مالی نداشته باشد اما همچنان کمک شایانی به بیماران خاص و سرطانی میکند. وی با اشاره به اینکه عملا ۳ گروه بیمار در کشور وجود دارند، گفت: بیماران عام، بیماران خاص (هموفیلی، تالاسمی، دیالیزی) و بیماران صعبالعلاج (اماس و سرطانی) ۳ گروه بیماران تحت پوشش در کشور هستند که همه هزینههای دارویی بیماران خاص رایگان شده است.
طبق اعلام مسؤولان تامین اجتماعی به طور کلی بیش از 2000 قلم دارو در کشور تحت پوشش سازمانهای بیمهگر است که از این تعداد 136 قلم دارو توسط وزارت بهداشت مختص بیماران صعبالعلاج شناسایی شده و بنا بر لیست اعلام شده توسط این وزارتخانه، به گونهای متغیر و با توجه به نوع دارو، هزینه آن از 5 تا 15 درصد سهم بیمار و از 85 تا 95 درصد سهم سازمانهای بیمهگر است. از طرفی داروهای بیماران سرطانی بر اساس لیست 136 قلمی شناسایی شده توسط وزارت بهداشت برای این بیماران با ثابت نگه داشتن فرانشیز بیمار نسبت به سال 91 و تقبل مابهالتفاوت آن از محل مابهالتفاوت نرخ ارز مرجع با ارز مبادلهای و از محل منابع سازمانهای بیمهگر تهیه میشود.
* درمان سرطان باید رایگان باشد
وزیر بهداشت دیروز در حاشیه بازدید از برخی پروژههای بهداشتی - درمانی اهواز که در بیمارستان گلستان اهواز انجام شد، اظهار کرد: یکی از مسائلی که مردم درگیر آن هستند، سرطانها است و باید به کسی که درگیر این بیماری میشود، از نظر هزینهها و از کار افتادن وی توجه ویژه شود.
وی افزود: سرطان را بیماری خاص تلقی میکنیم و برنامه ما این است که آنقدر امکانات پیشرفته مستقر شود تا خدمات را به صورت رایگان به این بیماران ارائه دهیم. در این راستا، دستگاههای جدید و پیشرفتهای وارد بیمارستان گلستان اهواز کردیم و این کار ادامه خواهد داشت.
وزیر بهداشت گفت: در حال حاضر ۳ دستگاه بسیار پیشرفته برای این بیمارستان در نظر گرفته شده است؛ یکی از این دستگاهها، دستگاه سیتی سیمولاتور است که میتواند غده سرطانی را بسیار دقیق مشخص کند و نقشه آن را به دستگاه شتابدهنده بدهد و با انرژی آن، سلولهای سرطانی را از بین ببرد. دستگاه پتاسکن نیز داده شده است و تنها به فضای فیزیکی نیاز دارد که باید ساخته شود تا از دستگاه استفاده شود. زیرساختهای لازم آن نیز باید فراهم شود.
عیناللهی اظهار کرد: ۳ دستگاه پیشرفته درمان سرطان به استان خوزستان داده شده است. دستگاههای پیشرفته دیگر نیز بتدریج در نظر گرفته میشود. از ریاست دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز میخواهیم هیچ بیمار سرطانی از استان خوزستان خارج نشود و در خود استان درمان شود، زیرا این بیماران برای درمان باید چند بار مراجعه و هزینه رفت و آمد پرداخت کنند.
وی عنوان کرد: دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز یکی از دانشگاههای قدیمی است و اکنون 8 متخصص استاد و متخصص درمان رادیوانکولوژی دارد و رزیدنت نیز دارند. این دانشگاه در سطح عالی تخصص قرار داشته، بنابراین با تامین دستگاهها و با وجود این استادان، نیاز مردم برطرف میشود.
وزیر بهداشت با بیان اینکه درمان باید رایگان باشد، گفت: با وجود اینکه برنامه این است که پروژه جدیدی شروع نکنیم و برنامه ما این نیست که بیمارستان جدیدی را ایجاد کنیم بلکه پروژههای نیمهتمام را تکمیل کنیم اما با توجه به سفر رئیسجمهور به خوزستان و بازدید از بیمارستان گلستان اهواز و قدیمی بودن این بیمارستان و با توجه به حجم زیاد بیمار، چند ماه قبل پروژه بیمارستان جایگزین گلستان کلنگزنی شد و قرارگاه خاتمالانبیا به عنوان پیمانکار در حال اجرای پروژه است. امیدواریم این پروژه به سرعت پیش برود و با الحاق آن به بیمارستان گلستان، بخشی از نیازها را رفع کنیم.
وی افزود: البته پروژه بیمارستان هزار تختخوابی را به عنوان مگاهاسپیتال یا کلانبیمارستان داریم و به دنبال این هستیم که در استانهای بزرگ، کلانبیمارستانها را ایجاد کنیم. امیدواریم با افزوده شدن حدود هزار و ۵۰۰ تا هزار و ۶۰۰ تخت به اهواز بخشی از مشکلات مردم حل شود.
ارسال به دوستان
تقابل امروز تیمهای ملی فوتبال ایران و قطر برای صعود به بازی پایانی جام ملتهای آسیا
آخرین خاکریز پیش از فینال
عبدالله دارابی: تیم ملی فوتبال ایران امروز در مرحله نیمهنهایی جام ملتهای آسیا به مصاف تیم ملی فوتبال قطر - میزبان بازیها و مدافع عنوان قهرمانی - میرود؛ گذرگاهی حیاتی، مهم و سرنوشتساز که با فتح آن میتوانیم در یک قدمی کسب جام قرار گیریم.
علیالقاعده ملیپوشان ایران انگیزه لازم برای شکست میزبان و رسیدن به فینال جام ملتها را آن هم پس از شکست ژاپن دارند ولی صرف انگیزه راه را هموار نمیکند و ملزوماتی دیگر نظیر ذهنیت برنده، روحیه تیمی و همکاری بالا، مهار غرور ناشی از پیروزی بر ژاپن، هوشیاری و تلاش مضاعفتر از قبل هم لازم است تا رویای رسیدن به فینال محقق شود.
سادهانگاری است اگر حریف را آسانتر از ژاپن بدانیم. قطریها شاید قدرت ژاپن را نداشته باشند ولی یکی از تیمهای خوب این دوره - برخلاف انتظار اولیه - بودند و اکنون که به این مرحله رسیدهاند روحیه، عطش و انگیزهشان چند برابر شده است و از این جهت میتوانند رقیب خطرناکتری نسبت به ژاپن باشند. آنها در بیرون زمین نیز برای این دیدار به ترفندهای روحی - روانی مختص کشورهای عربی حوزه خلیجفارس متوسل شدهاند؛ از اختصاص دادن ۱۶۰۰ صندلی از ۴۰ هزار صندلی ورزشگاه محل بازی به تماشاگران ایرانی و تصاحب مابقی آن برای تماشاگران خودشان تا ابراز تمایل به برگزاری فینالی تماما عربی!
قطری که در این جام تحت هدایت تیتی مارکز اسپانیایی است، تیمی متمایز از قطر قبل از جام است؛ تیمی که یک مثلث هجومی هماهنگ و زهردار با حضور اکرم عفیف، حسن الهیدوس و معز علی دارد و بویژه هماهنگی عفیف و هیدوس و شناختشان از یکدیگر تا اینجای کار برای هر تیمی خطرناک بوده است. مهار این ۲ بازیکن اگر در طول بازی بهدرستی انجام شود، میتواند زهر هجومی میزبان را خنثی کند. فشار مداوم بر دفاع قطر میتواند آنها را به اشتباه بیندازد و ما را به گل برساند، دفاعی که در بازی با فلسطین و ازبکستان نشان داد زیر فشار آسیبپذیر است. تجربه حضور برخی بازیکنان ما در لیگ قطر هم میتواند به روحیه و تمرکز تیمی ما کمک شایانی کند که امید است از این مولفه استفاده بهینه کنیم. بازیکنان ما باید در این دیدار توان و تمرکز دوچندانی از خود ارائه دهند تا دچار حسرت در پایان بازی نشوند. آنها باید از این فرصت برای یک تاریخسازی ملی نهایت بهره را ببرند، ضمن اینکه تعدادی از همین بازیکنان احتمالا آخرین حضورشان در تیم ملی را سپری میکنند و باید قدر فرصت ایجادشده برای خداحافظی باشکوه از تیم ملی را در حد اعلا بدانند. آنچه مهم است اینکه باید حواس مجموعه تیم فقط و فقط معطوف به همین بازی باشد و چقدر برای تیم ما میتواند کارگشاتر باشد اگر همچون بازی قبل، قطر را نیز با تمهیدات کادر فنی غافلگیر کنیم. باز از یاد نبریم که دستکم گرفتن حریف، غرور بیجا و عدم تمرکز در این بازی برای تیم ما آفتی بزرگ است، در زمین نامها بازی نمیکنند؛ مراقب باشیم.
* قلعهنویی: بازیکنانم میخواهند ببرند
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با تاکید بر اینکه بازیکنان این تیم میخواهند برنده شوند و به فینال برسند، گفت: حساسترین بازی را در این مرحله داریم چون نتیجه زحمات 5 بازی گذشته در این بازی است. امیر قلعهنویی در نشست خبری قبل از بازی تیمهای ملی ایران و قطر در نیمه نهایی جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا، گفت: حساسترین بازی را در این مرحله داریم چون نتیجه زحمات 5 بازی گذشته در این بازی است. وی ادامه داد: پس از پایان بازی با ژاپن با بازیکنان صحبت کردم که در دورههای گذشته هم به این مرحله رسیدهاید. حالا به قطری فکر کنید که هم قهرمان دوره قبل بوده و هم میزبان است. در تمرین دیروز کاملا احساس کردم آنها با تمام وجود میخواهند ببرند. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران ادامه داد: نقدهایی به ما وارد شد که منصفانه نبود و به تیم ملی کمک نکرد چون موقعیت گل داشتیم ولی از موقعیتها استفاده نکردیم. در بازی با ژاپن هم قبل از اینکه گل بخوریم هیچ موقعیتی به حریف ندادیم. طبق برنامه توانستیم هافبکهای آنها را از کار بیندازیم و به خواستههای فنی خودمان بخوبی رسیدیم. یکسری تغییرات به خاطر فشردگی بازیها خواهیم داشت و یقین دارم آنها بهترین عملکرد خود را خواهند داشت. او درباره انتخاب داور عرب و همچنین تخصیص کمترین جایگاه برای تماشاگران فوتبال ایران، تصریح کرد: بخشی از سوال شما را باید AFC پاسخگو باشد. ما در برنامهریزی بازیها خیلی ضرر کردیم. برای بازی با ژاپن کمتر از ۷۲ ساعت استراحت داشتیم. در تصمیمات داوری هم VAR با ما مهربان نبود. در بازی با ژاپن داور میتوانست یک بار از آن استفاده کند. یقینا آنچه آسیا میخواهد عدالت است که حتما انجام خواهد شد. فوتبال شعاری به اسم بازی جوانمردانه دارد که در همه ابعادش است. امیدوارم این مهم انجام شود. امیر قلعهنویی در پاسخ به سوالی مبنی بر پیروزی 4 بر صفر ایران مقابل قطر در تورنمنت اردن و تاثیر آن روی بازی امروز، تاکید کرد: سوال شما را در 2 بخش جواب میدهم. خیلیها به همان تورنمنت انتقاد کردند و گفتند اگر ما هم به جای تیم ملی میرفتیم هم اول میشدیم اما از همان 4 تیم 3 تیم به این مرحله راه یافتند. وی ادامه داد: یک مربی بزرگی بود که میگفت بعضی بازیها برای بازیکن است نه مربی. این شرایط حساسی است که الان در آن حضور داریم. پس از پایان بازی با ژاپن بازیکنانم را جمع کردم و گفتم باید این پیروزی را فراموش کنیم. دیدار با ژاپن و آن بازی با قطر در گذشته بوده و به تاریخ پیوسته است. امیر قلعهنویی در پایان این نشست خبری گفت: من از بازیکنانم انتظار دارم مقابل قطر بهتر، دوندهتر و جنگندهتر از دیدار با ژاپن باشند. میدانیم شرایط خیلی سختی داریم اما ما به این تیم ایمان داریم و اطمینان داریم کارهای بزرگتری میتوانند انجام دهند. شما رفتار طارمی را در بازی قبلی ببینید که اتحاد ما را نشان داد؛ صداقت در رفتار آنها موج میزند.
* پاسخ مسؤولان تیم ملی به اعتراض خبرنگاران عربی درباره خلیج فارس
مسؤولان رسانهای تیم ملی فوتبال کشورمان به انتقادات خبرنگاران عرب درباره استفاده از نام خلیج فارس توسط سعید عزتاللهی واکنش نشان دادند. پس از پایان نشست خبری قبل از دیدار ایران - قطر که با حضور امیر قلعهنویی سرمربی و سعید عزتاللهی، بازیکن تیم ملی ایران برگزار شد، اتفاق عجیبی افتاد. در شرایطی که قلعهنویی و عزتاللهی خود را از محل دور کرده بودند، برخی خبرنگاران عرب حاضر در محل کنفرانس خبری به این دلیل که عزتاللهی از واژه خلیج فارس استفاده کرده انتقاداتی را به مسؤولان رسانهای تیم وارد کردند که البته آنها نیز در گفتوگو با این خبرنگاران عنوان کردند نام این خلیج، فارس است و عزتاللهی از اسمی تاریخی، اصیل و صحیح استفاده کرده است.
* واکنش سرمربی و بازیکن تیم ملی قطر به دیدار با ایران
نشست خبری سرمربی تیم ملی قطر قبل از دیدار با ایران تحت تأثیر قدرت شاگردان امیر قلعهنویی بود. مارکز لوپز در نشست خبری قبل از بازی تیمهای ملی ایران و قطر در نیمهنهایی جام ملتهای آسیا گفت: یک بازی سخت و پیچیده دیگر مقابل ایران داریم. این ششمین بازی است. به همین خاطر فشار بدنی زیادی روی بازیکنان است اما به هر حال تلاش داریم عملکرد خوبی برای تماشاگران خود رقم بزنیم. تمام فوتبال آسیا آگاه هستند که تیم ملی ایران قدرتمند است و ما هم تیمی را دستکم نمیگیریم. برای کسب پیروزی وارد زمین میشویم و برای تعیین تاکتیک بازی باید تا فردا (امروز) صبر کنید.
او درباره آخرین وضعیت مصدومان تیم ملی قطر نیز یادآور شد: تمام بازیکنان را در اختیار داریم و کسی غایب نخواهد بود. با احترام به تیم ملی ایران وارد زمین میشویم تا بدون ترس به نتیجه لازم برسیم. زمان کمی برای ریکاوری داشتیم اما تلاش خودمان را تمام و کمال انجام میدهیم. مارکز درباره قضاوت داور کویتی که به زبان عربی مسلط است، خاطرنشان کرد: تمرکز من فقط روی بازیکنان و تیم است. به این فکر نمیکنم که چه کسی داور مسابقه است. او درباره سابقه تدافعی تیمهای عربی مقابل ایران تصریح کرد: به شیوه خودمان در بازی فردا بازی میکنیم. شاید از بازیکنان تهاجمی در بازی فردا استفاده کنم یا شاید این کار را نکنم! ما فردا میخواهیم ببریم و ممکن است سبک بازیمان تهاجمی یا تدافعی باشد. سرمربی تیم ملی قطر در ادامه گفت: ما فقط 2 روز فرصت ریکاوری داشتیم. بازی فردا سختترین بازی ما خواهد بود. ما تمام توانمان را برای این بازی میگذاریم و میدانیم جایی هستیم که نامهای بزرگی مانند استرالیا نتوانستهاند به آن برسند. تیمهای قویتر هم حذف شدهاند و هر چیزی ممکن است. هر 2 تیم انگیزه زیادی برای این بازی داریم. ما در دوره قبل قهرمان شدیم و در دوره کنونی هم به نیمهنهایی راه پیدا کردهایم و این دستاورد بزرگی است. سلمان طارق، بازیکن تاًثیرگذار تیم ملی قطر نیز تصریح کرد: تیم ملی فوتبال ایران خیلی وقت است جام قهرمانی ملتهای آسیا را نگرفته است، به همین خاطر بسیار انگیزه دارد و طبیعی است که با شور و شوق زیاد و انگیزه بالا پا به این بازی میگذارد. ما هم دقیقاً چنین انگیزه و شوری را برای این بازی مهم داریم. امیدوارم بتوانیم به فینال صعود کنیم و دوباره جام قهرمانی را بالای سر ببریم. طبیعتاً بازی بسیار سختی برای 2 تیم است و هم ما و هم ایران تلاش زیادی کردهایم که به این مرحله برسیم و امیدوارم اتفاقات خوبی برای ما رقم بخورد.
ارسال به دوستان
نمره ما در روایت پیشرفت «نیاز به تلاش» است!
رها عبداللهی: پیشرفت به معنای رو به جلو بودن در علم، عدالت، صنعت، آموزش، سبک زندگی و... است که نقطه مقابل پسرفت و ارتجاع است. واژه پیشرفت توسط رهبر معظم انقلاب به جای «توسعه» به گفتمان سیاسی ما وارد شد. ایشان بارها فرمودهاند: «بنده عمدا گفتم کلمه توسعه را به کار نمیبرم؛ چون کلمه توسعه یک کلمه غربی است؛ یک مفهوم غربی دارد. من کلمه پیشرفت را به کار میبرم».
توسعه به نوعی متمدن شدن در تمام جهات اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... به مفهوم غربی است و در درون خود پذیرش فرهنگ غربی را به همراه دارد. دلیل تعمد رهبری در جایگزینی واژه پیشرفت، پرهیز از انفعال در برابر الگوهای غربی توسعه و تحمیل ابعاد گریزناپذیر فرهنگی و ارزشهای انسان غربی است.
میزان پیشرفت یک کشور از مهمترین عوامل احساس عزت، احساس رضایت، ایجاد علقه، امید و تابآوری ملت است. به شرط اینکه ادراک جامعه با پیشرفت آن همراهی کند و دچار بیخبری یا اختلال نشود.
بیخبری افکار عمومی از مظاهر پیشرفت جامعه، تحت تأثیر 2 عامل اتفاق میافتد؛ اینکه رسانه دشمن ادراک جامعه را به سمت دیگری منحرف کند و نیز دستگاه رسانه دولت در روایت پیشرفت، ضعیف و منفعل عمل کند.
«روایت پیشرفت» عبارتی است که به دنبال شناخت خلأ عمیق ناآگاهی افکار عمومی از پیشرفتهای کشور به وجود آمد و هدف خود را بیان پیشرفتهای ایران اسلامی پس از انقلاب و در سالهای اخیر قرار داد.
ضعف در روایت پیشرفت دلیل انتقاداتی است که رهبر معظم انقلاب بویژه در 2 سال اخیر بسیار آن را تکرار کردهاند و بارها به دولت سیزدهم به خاطر این ضعف تذکر دادهاند. مرتبه آخر این انتقاد چند روز پیش در دیدار فعالان اقتصادی بود که ایشان پس از بازدید از نمایشگاه توانمندیهای تولید داخلی فرمودند: «من تصور میکنم میتوانیم نمایشگاه دیروز را نمونهای از نمایش اقتدار علمی و فناوری کشور معرفی کنیم. تنها تأسفی که من دارم این است که این پیشرفتها برای مردم توضیح داده نشده و مطمئناً اکثر افراد کشورمان از این تلاشهایی که انجام گرفته و توفیقاتی که به دست آمده و ابتکاراتی که از نیروهای انسانی نخبه ما سر زده، بیاطلاعند».
حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی نیز روز دوشنبه در همایش ملی روایت پیشرفت، گفت: «روایت پیشرفتها تلاش دشمن برای القای ناامیدی و یأس را به شکست میکشاند. باید رشادتها، شجاعتها، ایستادگیها و مظاهر پیشرفت را تبدیل به امید در روح، جان و روان جامعه کرد». البته مخاطب این «باید»ها پیش از همه خود دولت است.
هفته گذشته صندوق بینالمللی پول اعلام کرد ایران پس از هند بهترین رتبه رشد اقتصادی دنیا در سال ۲۰۲۳ در میان ۳۰ اقتصاد برتر دنیا را به دست آورده است. این در حالی است که آرژانتین، عربستان، آلمان و پاکستان سال گذشته با رکود اقتصادی و رشد منفی مواجه بودهاند. این رشد اقتصادی حاصل افزایش فروش نفت، روابط تجاری پویا با کشورهای همسایه، کنترل نقدینگی، افزایش تولید با حمایت از تولید و احیای کارخانههای تعطیل شده در دولت قبل توسط دولت سیزدهم بوده است. اما گرانی و بیخبری مردم از این پیشرفتهای بیسابقه موجب شده بیشتر مردم تصور کنند اقتصاد کشور در حال سقوط است!
دیروز اعلام شد مدالآوری نخبگان ایران در المپیادهای علمی در سال گذشته رشد 2 برابر و نیم داشته و این حاصل حمایت بالای دولت و شخص رئیسجمهور از نخبگان است اما افکار عمومی فقط آمار مهاجرت و بحث قدیمی فرار مغزها را در تصور دارد و از احیای باشگاه دانشپژوهان جوان توسط آقای رئیسی پس از ۱۳ سال تعطیلی بیاطلاع است!
ایران به باشگاه فضایی دنیا پیوسته، به لبههای تکنولوژی دست یافته و هرچند مدت پرتاب یک ماهواره جدید به فضا با فناوری کاملاً داخلی اتفاق میافتد اما افکار عمومی خودروسازی و پراید را نماد صنعت میداند و بابت آن سرافکنده و ناراضی است.
از این مثالها فراوان است. دلیل گلایههای رهبری از ضعف دولت در اطلاعرسانی اقدامات بینظیرش همین است که پیشرفتی که جامعه از آن آگاه نباشد، نمیتواند منجر به تولید عزت ملی و امید و بازتولید سرمایه انسانی شود؛ چیزی که امروز بیش از همیشه کشور به آن نیاز دارد.
گرچه دولت نخستین مسؤول روایت پیشرفت است اما همه در این مسیر وظیفه دارند و باید با اهمیت و شیوه آن آشنا شوند. همانطور که رهبری فرمودند، خواص یعنی هر کسی که اثرگذاری دارد موظف به نقشآفرینی در نیازهای جامعه است.
حال که از وظیفه خواص در این مسیر گفتیم، چند کلمهای هم درباره ویژگیهای روایت پیشرفت بیان کنیم:
- روایت پیشرفت یعنی روایت فراز و نشیب؛ یعنی روایت رو به جلو بودن با وجود شکستها و زمین خوردنها. وقتی افکار عمومی، جامعه را رو به جلو بداند، زمین خوردنها و کاستیها و حتی توقفهای مقطعی را شکست و پسرفت تعبیر نمیکند و امیدش را از دست نمیدهد.
- روایت پیشرفت باید اثر هویتی داشته باشد. وقتی مخاطب از یک اتفاق مهم و یک دستاورد باخبر میشود و اهمیت آن در ارتقای سطح زندگی مردم را میفهمد، این شناخت، عزتمندی و امید را به هویت او میافزاید. اثر روایت پیشرفت بر بهبود هویت ملی جامعه قطعاً از وقایعی مثل پیروزیهای تیم ملی فوتبال در مسابقات عمیقتر و پایدارتر است.
- روایت پیشرفت امکان تکرارپذیری اتفاقات خوب را در اذهان ایجاد میکند و منحصربهفرد بودن آن را از بین میبرد و امکان رو به جلو بودن را تثبیت میکند.
- اولویت خطاب در روایت پیشرفت با کسانی است که بیشترین تأثیرگذاری را روی مردم دارند. معلمان، اساتید دانشگاه، فعالان رسانه، مبلغان و... متاسفانه بیخبری بسیاری از معلمان و اساتید دانشگاه از پیشرفتهای کشور، برخی کلاسهای درس را به مراکز تولید تحقیر و یأس تبدیل کرده است. رسانهها نیز سیاهیها و مشکلات را چند برابر پیشرفتها پوشش میدهند و ذائقه مردم را به خبرهای بد عادت دادهاند.
- نیاز نیست برای مخاطب، یک جامعه بینقص را روایت کنیم. وقتی مفهوم رو به جلو بودن جامعه جا بیفتد، پیشرفتگی با وجود کاستیها باورپذیر میشود.
-امروز وظیفه اصلی هر کسی که دلسوز این آب و خاک و انقلاب است، کمک به تولید امیدواری است. سریعترین و صادقانهترین ابزار برای تولید امید همین روایت پیشرفتهاست. گفتمان پیشرفت مطمئنا با تقابل امواج یأسآفرین، سرزنش دوستان نادان و هجمه دشمنان بدخواه مواجه میشود اما نقش آن در عزتمندی کشور آنقدر بالاست که به هیچوجه نباید انگیزه دستاندرکاران آن با این رفتارها کم شود یا برایشان از اولویت بیفتد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
یادداشت روز
چه کشورهایی انتخابات ایران را زیر سؤال میبرند؟!
دکترمحمدمهدی ایمانیپور*: طی هفتههای اخیر نظرسنجیهای معناداری در آمریکا و اتحادیه اروپایی منتشر شده که از نارضایتی گسترده و عمیق شهروندان این کشورها نسبت به جریانات سنتی و حاکم غربی در انتخابات حکایت دارد. انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پارلمان اروپا هر دو سال 2024 میلادی برگزار میشود.
نظرسنجی «یوروبارومتر» نشان داده است فقط ۱۴ درصد مردم فرانسه تاریخ برگزاری انتخابات پارلمان اروپا را میدانند و در دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپایی نیز تمایلی عمومی درباره شرکت در انتخابات وجود ندارد. همچنین نظرسنجی دانشگاه کوئینیپیاک در آمریکا نیز نشان میدهد اکثریت نسبی شهروندان این کشور با نامزدی مجدد ترامپ و بایدن در انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 مخالف هستند. با توجه به این نظرسنجیها و مستندات مشابه، نکاتی درباره رویکرد غرب در تقابل با انتخابات در ایران (چه به لحاظ ماهوی و چه ساختاری) وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت.
۱- غرب در حالی وقیحانه مشغول ترسیم حدود و ثغور دموکراسی و مردمسالاری ادعایی خود در دنیاست که شهروندان آمریکایی و اروپایی روز به روز بیشتر از لیبرال - دموکراسی وهمآلود و بحرانساز نهادهای قدرت فاصله میگیرند. وضعیت مشارکت جوانان در انتخابات پارلمانی اروپا به اندازهای وخیم است که کمیسیون اروپا پروژهای اضطراری تحت عنوان «MEET» را با هدف تشویق جوانان اروپایی به مشارکت در انتخابات پارلمانی تعریف و عملیاتی کرده است. مخالفت اکثر آمریکاییها با ساختار انتخاباتی «کالج الکترال» نیز به اندازهای عیان و آشکار است که حتی سران کاخ سفید نیز در ادوار مختلف نسبت به کاستیها و ناکارآمدی آن اذعان کردهاند. سوال اصلی این است: صاحبان چنین ساختار انتخاباتی ضدمردمی، غیرمترقی و مبهمی چگونه به خود اجازه اظهارنظر درباره برگزاری انتخابات در دیگر کشورهای جهان را میدهند؟!
۲- نکته بعد معطوف به نگرانی اصلی غرب در قبال پدیده انتخابات در ایران است. واقعیت امر این است که «جمهوری اسلامی»، یک نظام مردمسالار دینی در مواجهه با روایتسازی غرب از اصل حکمرانی و الگوی «دولت – ملت» تلقی میشود. امامین انقلاب اسلامی صراحتا و قویا بر نقش مردم در روند ایجاد و بقای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی تاکید فرموده و گذار موفقیتآمیز کشورمان از بزنگاهها و گلوگاههای مهم طی 45 سال اخیر را معلول همین آگاهی، غیرت و مسؤولیتپذیری مردم عنوان کردهاند. از این رو تحلیل رفتار مردم در آوردگاههای انتخاباتی، همواره در کانون رصد و تحلیل دیگران (دوستان و دشمنان) قرار داشته است. بنابراین حضور مردم در صحنه دفاع از ایران مقتدر، همواره برای کشور فرصتآفرین و در مقابل، پاشنه آشیل غرب در مواجهه با ملت و نظام محسوب شده و خواهد شد.
۳- رصد دقیق جنگ شناختی دشمن در برهه خاص کنونی (انتخابات مجلس شورای اسلامی) بسیار ضروری است. این جنگ شناختی و تاکتیکی، ۲ رکن اساسی دارد: یکی پنهانکاری در قبال واقعیت انتخابات در جوامع غرب و چگونگی و سطح حضور مردم در انتخابات غربی - آمریکایی و ضعف ساختاری و شکلی انتخابات در غرب و دیگری، تمرکز بر رفتار انتخاباتی مردم ایران و تشویق آنها مبنی بر عدم حضور پای صندوق رای! غرب در پیشبرد این بازی هدفمند، از روشهای متعددی از جمله «سانسور موفقیتهای شکل گرفته و ناامید کردن مردم از آینده»، «غبارآلود کردن فضای کشور و بزرگنمایی مشکلات»، «اعتبارزدایی از مقدسات و هنجارهای عمومی و اجتماعی»، «ترویج الگوهای منحرف شناختی و اخلاقی» و «ترغیب نوجوانان به فردگرایی بازدارنده» استفاده میکند.
راه مواجهه با این روند، چیزی جز «تبیین»، «امیدآفرینی» و «آگاهیبخشی» نیست. تجمیع و تبیین حقایق انتخاباتی کشورهایی که مشغول دلسرد و مأیوس کردن ملت و بویژه جوانان ما از حضور پای صندوقهای رای هستند، خود گویای همه چیز برای ملت فهیم و آگاه ما خواهد بود.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی *
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با مسعود شریف بازیگر نقش طیب حاجرضایی در فیلم «صبح اعدام»
متحیر تحول طیب
محمدجواد سعیدی: در جشنواره فیلم فجر امسال بهروز افخمی با فیلم «صبح اعدام» توجهات را به خود جلب کرده است؛ فیلمی که 24 ساعت پایانی زندگی طیب حاجرضایی را روایت میکند. در میان نقدها درباره فیلم افخمی اما تقریبا همه در یک موضوع متفقالقول هستند و آن اینکه بازیگر نقش طیب که از قضا چهره گمنامی است، بسیار درخشان ظاهر شده است.
«مسعود شریف» همان چهره گمنامی است که توانسته در نقش طیب بدرخشد. گفتوگوی «وطن امروز» با وی را در ادامه میخوانیم.
***
* آقای شریف در ابتدا از خودتان بگویید.
پیش از هرچیز از شما و روزنامه «وطن امروز» تشکر میکنم که بنده را به این مصاحبه دعوت کردید. مسعود شریف هستم، البته در شناسنامه شریفی درج شده اما اصل فامیلی بنده شریف است؛ متولد 18 خرداد 1350 در شهر گچساران.
* درباره ابتدای کار هنریتان بگویید.
در دوره تحصیلات کارهای تئاتر و فیلمسازی انجام میدادم ولی به صورت مشخص شروع خوب کارهایم پس از آشنایی با مجید افشاریان بود.
برای گذراندن خدمت سربازی در سپاه بودم که مجید افشاریان به یاسوج منتقل شد و یکسری کلاسهای بازیگری گذاشت و به همراه افشین کتانچی و داریوش تیموری در کلاسهای ایشان شرکت کردیم و در آنجا بود که برای اولینبار با یک تیم حرفهای تئاتر آشنا شدم و کار کردم و فهمیدم تنفس، تمرینات بدنی و بیان خاصی وجود دارد. همانجا با طباطبایی که به افشاریان اضافه شده بود، آشنا شدم. یک تئاتر به نام «مادینه دیو» کار کردیم که درباره غصههای مربوط به آل و اینجور چیزها بود. نقش مرد این نمایش بنده بودم و زهرا سعیدی که همسر مجید افشاریان بود، نقش زن نمایش را بازی کرد. اتفاق جالب دیگری که در یاسوج برایم افتاد، این بود که کاری با یونس آبسالان به نوشته خود ایشان به نام «آهنگ دل» را در سالن تربیت معلم که بیشتر شبیه یک انبار بود و با همکاری هم آنجا را تمیز و مهیا کردیم، اجرا کردیم. قبل از اجرا برای تبلیغ این نمایشنامه در سطح شهر پلاکاردهایی نصب کردیم. همین تبلیغ باعث شد بیشتر از ۴۰۰ نفر به دیدن نمایش بیایند. ما فکرش را هم نمیکردیم این تعداد از تئاتر ما استقبال کنند و از آن شب به بعد ۱۰ شب اجرای حرفهای داشتیم که حتی به خاطر این اجرا فرصت اینکه به جشنواره برویم را نداشتیم و فقط برای مردم اجرا کردیم که خیلی مورد توجه قرار گرفت.
بعد خدمت سربازی، مجید افشاریان با بنده تماس گرفت و پیشنهاد یک تئاتر داد که این کار را هم انجام دادیم و بعد از آن به تهران آمدم و به سفارش اردشیر صالحپور با یک تیم حرفهای شروع به کار در تئاتر کردم که در تئاترشهر هم اجرا داشتیم. از جمله برکات آن کار آشنایی بنده با رابعه اسکویی بود که مانند یک خواهر همیشه کنارم بود و هنوز هم لطف و حمایتش شامل حالم است. بعد از آن با جلیل فرجاد و محمود فرهنگ و رامین پرچمی هم آشنا شدم که آنها در تهران کار میکردند و من هم از شهرستان به آنها اضافه شده بودم. یک کار هم با علی مقدم برای جشنواره دفاعمقدس انجام دادیم که در این کار افتخار همکاری با افشین هاشمی و دوستان دیگر را هم داشتم.
* از نقشهایتان در تلویزیون و سینما بگویید.
همان زمانها به امرالله احمدجو معرفی شدم. نقش بسیار خوبی در فیلم «تفنگ سرپر» به من دادند و بنا به دلایلی نقش را عوض کردند و من هم به دلیل اینکه دوست داشتم در آن فضا حضور داشته باشم و از بازیگران بزرگی مثل خسرو شکیبایی، محمد فیلی، صدرالدین حجازی، مرحوم احمد علامه، مرحوم امیری، مرحوم انوشیروان ارجمند و خیلی از بازیگران دیگر کسب تجربه کنم، به کارهای فرعی پرداختم کارهایی مثل دستیار صحنه، دستیار تدارکات و... و خیلی چیزها هم
یاد گرفتم. جلوی دوربین اصغر فرهادی در فیلم «داستان یک شهر» رفتم و چند سکانس بازی کردم. سعید آقاخانی هم حضور داشت و به بنده گفت اصغر فرهادی از شما خوشش آمده و تعریف میکند. بعد از آن سریال «نیستان» را با آقای مختاری کار کردم. بعدها هم تلهفیلم «مزرعه آبی» را در کیش ایفای نقش کردم که افتخار همبازی شدن با فرامرز قریبیان، مهرانه مهینترابی و خیلی از بازیگران دیگر را داشتم. بعد از آن در فیلم «جوان امروز» به کارگردانی یوسف سیدمهدوی که بازیگران بسیار خوب و حرفهای مانند علی دهکردی، کامبیز دیرباز و مرحوم جمشید اسماعیلخانی در آن حضور داشتند، ایفای نقش کردم.
کارم در این فیلم تمام شده بود که جواد صفا، فیلمبردار این فیلم به بنده گفت در آینده، سینما تو را جذب خواهد کرد.
* فیلمهایی که نام بردید، در تلویزیون هم پخش شد؟
بله! همه فیلمهایی که نام بردم از تلویزیون به صورت سریال پخش شد.
سال 74 برای بازی در «روز فرشته» به بهروز افخمی معرفی شدم و اولین بار که آقای افخمی را دیدم خیلی از ایشان خوشم آمد؛ بسیار آدم خاکی و بیریایی است اما متاسفانه تیم عوض شد و جز بازیگران اصلی، تیم جدید آمد و نتوانستم در آن فیلم بازی کنم که اگر بازی میکردم شاید جزو کسانی بودم که الان بازنشسته سینما بودم.
ناگفته نماند یکی از کسانی که باعث معرفی کارهایم و پیشرفت بنده شد، دوست عزیزم محمدرضا میرزامحمدی بود که بسیار مدیون او هستم.
فیلم «عمودیها» را هم در خدمت حجت ذیجودی بودم که نقش اصلی را داشتم. «شکر تلخ» را با احمد کاوری کار کردم که نقش کوتاهی داشتم که بعد از آن، بنده را برای فیلم «قفسی برای پرواز» که نویسنده این کار هم خود ایشان بود، به یوسف سیدمهدوی معرفی کرد.
در سینما هم چند کار انجام دادم که دیده نشد. البته یک کار با مهرداد فرید انجام دادم که نقش یک نابینا را داشتم و بسیار هم کوتاه بود؛ این فیلم به جشنواره فجر راه یافت و کسانی که فیلم را دیدند، گفتند خیلی خوب در این فیلم ایفای نقش کردی ولی چون خیلی کوتاه بود هیچ توجهی به آن نشد. معمولا نقشهایی که بازی میکردم زیاد مورد توجه قرار نمیگرفت؛ البته مورد توجه رسانهها قرار نمیگرفت اما بینندهها و همکارانم راضی بودند و تعریف میکردند. این اواخر در یک کار با عباس رافعی در نقش روحانی همکاری کردم. بعد از آن به بهرنگ توفیقی معرفی شدم و «بیهمگان» را کار کردم که خیلی از نقشم تعریف کردند و مرا مورد لطف قرار دادند.
* در جشنواره فجر امسال در بخش سودای سیمرغ برای فیلم «صبح اعدام» حضور دارید؛ درباره این فیلم و ابعاد آن به صورت کلی برایمان توضیح دهید.
استاد بنده، سیداشرف طباطبایی با من تماس گرفت و گفت به دفتر بهروز افخمی بروم. رفتم و درباره فیلم «صبح اعدام» و سبک و سیاق آن صحبت کردیم. افخمی به بنده گفت چشمها و صدایت خیلی خوب است، صورتت را باید شبیه طیب حاجرضایی کنیم که با گریم شروع به کار کردیم و بعد با ارسطو (خوشرزم) شروع به تمرین کردیم. در این فیلم قرار بود بنده اسماعیل رضایی را معرفی کنم.
* از موضوع فیلم «صبح اعدام» برایمان بگویید که راجع به چیست و اصلا چطور شد این فیلم ساخته شد و بعد چه شد این نقش را پذیرفتید؟
سالها قبل بهروز افخمی گزارشی را در روزنامه کیهان میبیند که نظرش را جلب میکند و دنبال فرصتی میگردد تا فیلمی درباره این گزارش بسازد. این گزارش شرح وصیتنامه شهید اسماعیل رضایی بود. در این وصیتنامه گفته بودند بگویید آقای خمینی به شما نفری 250 تومان داده که به خیابانها بروید. بعدها متوجه شدند اینها آنقدر پول داشتند که 250 تومان حتی پولخردشان هم حساب نمیشد.
* قصه «صبح اعدام» راجع به چه موضوعی است؟
سال 1342 بعد از 15 خرداد تعداد بسیاری را دستگیر میکنند؛ از جمله طیب حاجرضایی که موجب تعجب خیلیها میشود، چون او به شاهدوستی معروف بود اما در برههای هم با اسماعیل رضایی و تعدادی از علما رفت و آمد داشت و اهل مسجد و حسینیه بود. این ۲ نفر را دستگیر میکنند. فیلم هم در مورد صبح همان روزی است که این ۲ نفر را از خواب بیدار میکنند میبرند و اعدام میکنند و در روایت متوجه میشویم این ۲ نفر را بیدلیل اعدام میکنند. فقط به خاطر اینکه به اینها گفته بودند کاری که ما میگوییم را انجام بدهید و اینها هم انجام نداده بودند.
* کوتاه، اصطلاحا دوخطی کار را برای مخاطب توضیح بدهید.
دوخطی کار این است که ساواک از این ۲ نفر میخواهد همه جا اعلام کنند و بگویند امام به شما پول داده تا امام را اعدام کنند اما اینها نمیپذیرند و میگویند ما با اولاد پیامبر درنمیافتیم و دروغ نمیگوییم و چون این کار را نمیکنند، آنها را اعدام میکنند. ضمن اینکه در آن زمان بسیاری از گندهلاتها مثل طیب را از بین میبردند.
* چه شد شما این نقش را پذیرفتید؟
واقعیت این است که به هر کسی غیر از من هم این نقش را میدادند با کمال میل قبول میکرد. اعتقاد دارم خیلی از نقشها را خداوند قسمت آدم میکند؛ کسی جای کس دیگر را در سینما نمیتواند بگیرد و هر کسی سرنوشت خودش را دارد.
* قبل از اینکه این نقش را قبول کنی، در مورد طیب حاجرضایی پژوهش و تحقیق کرده بودی؟
بله! خیلی زیاد.
* از شخصیت ایشان برایمان بگویید.
طیب حاجرضایی در محله صابونپزخانه که یکی از محلههای قدیمی تهران بود، زندگی میکرد. پدرش با فقر و بیچارگی او را بزرگ میکند. او یکی از گندهلاتهای تهران بود که در کودتای 28 مرداد شاه را بازمیگردانند و مصدق را زمین میزنند. هرچه سن و سالش بالاتر میرود، متحول میشود و کمکم به سمت و سوی حسینیهداری و مسجد رو میآورد و عشق امام حسین(ع) در وجودش شکل میگیرد. با آیتالله کاشانی و چند آیتالله دیگر هم رفت و آمدهایی داشت که به مرور مسیر زندگیاش عوض میشود و دست از لاتبازی و حاشیهسازی برمیدارد. حتی جلوی کسانی که ظالم بودند و به مظلومها و دیگران ظلم میکردند، میایستاد و حقشان را میگرفت، در صورتی که قبل از این چنین آدمی نبود. در جایی امام به ایشان لقب «حر» را میدهند. حتی به او میگویند عکسهای امام را از بین ببر اما قبول نمیکند و میگوید من با عکس اولاد پیامبر این کار را نمیکنم.
* جشنواره فیلم فجر امسال را چطور دیدید؟
تا به حال سابقه شرکت در جشنواره فیلم را نداشتم ولی چندین بار در جشنواره تئاتر و جشنواره بینالمللی تئاتر شرکت کردهام. این برای اولینبار است که در جشنواره فیلم فجر شرکت میکنم و به نظرم فیلمهای خوبی در این جشنواره شرکت کردهاند. مثلا اینکه محمودکلاری و جواد عزتی فیلم ساختهاند، برایم خوشایند است. موفق به دیدن تمام فیلمها نشدهام ولی فیلمهایی که دیدهام خیلی خوب بودند و تعریف بقیه فیلمها را هم زیاد شنیدهام ولی به هر حال این منتقدان هستند که باید نظر نهایی را درباره فیلمها بدهند.
* چقدر در نقش خودت موفق بودی؟
خیلی موفق بودم و این را بر اساس نظرات کارشناسان میگویم. خودم خیلی راضی بودم ولی معمولا یک بازیگر وقتی فیلمش را میبیند، شروع به نقد کردن خودش میکند. در مجموع از بازی خودم لذت بردم.
* همبازیهایت چه کسانی بودند؟
ارسطو خوشرزم که سابقه بازی در تئاتر و تلویزیون را دارد، محسن آوری، کاوه دارابی، مهرداد نیکنام که سابقه بازیهای فراوانی در تئاتر و سینما دارد و استاد داود فتحعلیبیگی که ایشان هم استاد همه ما هستند و زحمات زیادی در این عرصه کشیدهاند. نقشهای فرعی را هم بچههایی بازی کردند که تحصیلکرده بودند؛ یکسری هم قبلا فیلم بازی کرده و دانشآموخته دانشگاه بودند. در این فیلم همه با هم خوب بودند و کمال همکاری را داشتند و این خیلی به من کمک میکرد که با آرامش کارم را انجام دهم.
* به نظر شما بهروز افخمی چقدر در کارگردانی «صبح اعدام» موفق بود و توانست حق مطلب را ادا کند؟
ما به عنوان بازیگر نسبت به بیننده نگاه متفاوتتری داریم، ضمن اینکه این فیلم جنبههای سیاسی و اعدام هم دارد. به نظر بنده افخمی در این کار خیلی موفق بود.
* به نظر شما «صبح اعدام» در چه بخشهایی کاندیدا میشود؟
در بخشهای کارگردانی و فیلمبرداری خیلی خوب بود. بازیگران هم خیلی خوب نقششان را ایفا کردند.
* آیا مسعود شریف میتواند نظر هیات داوران را برای کاندیدا شدن سیمرغ جلب کند؟
بله! با نظرات کارشناسی که این روزها به گوشم میرسد و احساسی که نسبت به بازی خودم دارم، بله! میتوانم. نقشم بسیار زیاد قابل توجه بود. در تئاتر و تلویزیون به خودم نمره زیر ۷۰ ندادم و نسبت به شرایطی که داشتم، با انصاف در مورد خودم این را میگویم.
* آینده سینمای ایران را چطور میبینید؟
در هر صورت تحولات سیاسی روی مسائل فرهنگی تاثیرگذار است. یکسری مسائل سیاسی برایمان اتفاق افتاده که یکسری بازیگر بنا به دلایلی به مسائل سیاسی ورود کردند، حتی برخی از این بازیگران از کشور خارج شدند و برخی به هر دلیلی حذف شدند. در کل، سینمای ایران در حال پوستاندازی است. بنده 52 سال دارم و حدود 40-30 سال است بازیگران را میبینم. قبلا چند بازیگر بودند که در همه فیلمها همان چند نفر بازی میکردند ولی الان یکسری جوان آمدهاند و یکسری تحولات ایجاد کردهاند و اگر جوانها به تعهداتشان عمل کنند، با توجه به اینکه سینمای ایران آدمهای باتجربه و اساتید بزرگی دارد، تعامل اینها در آینده میتواند اتفاقات خوبی را رقم بزند. حتی کارگردانهای جوان هم به سینما ورود کردهاند و اگر در مسائل سیاسی ورود نکنند و به کار و حرفه خودشان بپردازند، آینده خوبی در سینما خواهیم داشت.
* آیا معتقدید باید به سمت کشف استعدادها برویم؟
بله! اما سالخوردهها هم باید حضور داشته باشند، زیرا وجودشان نعمت است. باید رودربایستیها را در تئاتر، تلویزیون و سینما کنار بگذاریم، بویژه بازیگری که تیر آخر یک گروه است. باید کشف و تربیت کنیم و حواسمان باشد بازیگرانی که لیاقت دارند، ورود کنند.
* آیا این اولین اثر حرفهای سینمایی شما در سطح الف است؟
بله!
* مسعود شریف را در بین آثار سودای سیمرغ و جشنواره فجر چهلودوم چگونه ارزیابی میکنید؟
پیشینه کار بنده کمتر از دوستان نیست. به اندازه خودم زحمت کشیده و کار کردهام. با وجود اساتیدی که داشتم با سختی در این حرفه رشد کردم؛ نتوانستم دانشگاه بروم، آموزشگاه بروم و ارتباطات آنچنانی داشته باشم و به نظرم همه اینها قابل ارزیابی است ولی ما باید کار بازیگر را ارزیابی کنیم نه سابقهاش را.
* برای شما آرزوی موفقیت دارم و حرف آخر... .
سالها پیش به نیت ۵ تن آل عبا یک ۵ تن برای خودم انتخاب کردم؛ پدرم، مادرم، همسرم و ۲ فرزندم. متاسفانه پدرم در قید حیات نیست اما خیلی دلم میخواست این ۵ تن زندگیام بودند و این لحظات شیرین را میدیدند. از همه دوستانی که پیامهای خوب برایم میفرستند سپاسگزارم و باید بگویم این پیامها به اندازه یک سیمرغ برایم ارزشمند است، بویژه مردم استان کهگیلویهوبویراحمد که از نزدیک با آنها زندگی کردم و سر سفرهشان نشستم و بسیار زیاد به من لطف دارند و اگر اتفاقی بیفتد و برنده سیمرغ شوم، تقدیم خانواده عزیز و مردم خوب استان کهگیلویهوبویراحمد میکنم.
همچنین چیزی که در مورد فیلم «صبح اعدام» میخواستم بگویم این است که پایه و اساس یک فیلم، متن آن است. بنده بر اساس این متن و دریافتهایی که از آن دارم، با راهنماییهای کارگردان به سمت ایفای نقشم میروم تا آن شخصیت را خلق کنم. گاهی مشکلات رفتن به سمت شخصیت، جذابیت کار را برای ما بیشتر میکند و ما متوجه میشویم اگر نظر تماشاگر را به سمت خودمان جلب کنیم، موفقیت حاصل میشود، لذا آنطور که من شنیدم بازیهای این کار خوب بوده و مورد پسند واقع شده است. بنده، ارسطو، آوری، فتحعلیبیگی، پوریا منجزی و دیگر دوستان که کنار هم کار میکردیم، یکدست بودیم و میدانستیم اتفاقی را رقم میزنیم که شاید از عهده عدهای بر نمیآید یا خارج است یا اینکه مشکل است، لذا برای خود ما هم بسیار سخت و چالشبرانگیز بود، چون ضمن اینکه متن را خوانده بودم، به شخصه سعی داشتم راجع به این موضوع تحقیق کنم تا خودم را به لحاظ ذهنی بهتر برای این نقش آماده کنم.
چیزی غیر از بحث اعتقادی برایم در این کار شاخص بود، بحث تحول بود؛ مثل طیب که آشنایی با اسماعیل رضایی و دستگاه امام حسین(ع) باعث تحولش شد و این برایم خیلی مهم بود. یکی از چیزهایی که خیلی به آن فکر میکردم، این بود که طیب متحول شده، حالا به هر دلیلی و حتی این میتواند سمبل خوبی برای جامعه باشد؛ چه برای کسانی که به دنبال آزادی و مسائل سیاسی هستند، چه کسانی که درگیر مسائل شخصی هستند؛ این میتواند نمادی برای تحول باشد. آدمی که برای خودش برو بیایی دارد و میتواند موقعیتهای عجیب و غریبی به دست بیاورد، یکدفعه متحول شود و با اینکه او را تهدید به مرگ کردند ولی باز هم نپذیرفت و گفت کارهایی را که شما میگویید انجام نمیدهم و راه خودم را پیدا کردهام و خط حضرت امام و اهل بیت را پیش گرفت؛ برای همین شخصیت طیب برایم بسیار جذاب بود. یادم میآید به آقای افخمی گفتم کاش میشد کل زندگی طیب حاجرضایی را میساختیم و به تصویر میکشیدیم، چون شخصیت جذابی داشت، آدم بزنبهادری بود و مقابل ظلم میایستاد و از حق مظلوم دفاع میکرد. به نظر بازی کردن شخصیت طیب بسیار سخت است، چون آدمی با آن همه ابهت مورد کملطفی قرار میگیرد. او را به سلول میبرند و خیلی راحت اعدامش میکنند. به قول اسماعیل رضایی حتی لحظه آخر هم اگر به امام پشت میکرد و علیه امام حرف میزد، مورد عفو قرار میگرفت اما پای حرف خود ایستاد و به امام پشت نکرد. به لحاظ سیاسی، اجتماعی و عقیدتی میتواند الگوی خوبی باشد برای کسانی که میخواهند متحول شوند. به نظرم لقب حر که امام به او دادند، برازندهاش بود. همه ما میدانیم که حر یکی از قهرمانان عاشورا بود که در لحظه آخر متحول میشود و به سمت امام حسین(ع) میرود و این خیلی جالب است که امام به طیب حاجرضایی لقب «حر» دادند. طیب تمام خانواده، پول، زندگی، زن و بچه خود را رها کرد و از امام حمایت کرد و گفت من نسبت به امام و انقلاب دروغ نمیگویم، حتی به روایتی میگویند به او گفتند به امام فحش بده که او بازهم قبول نکرد؛ حتی به قیمت زندگیاش.
نمیدانم ما در پیاده کردن این نقش چقدر موفق بودیم؛ قضاوتش با کسانی که این فیلم را میبینند. از همینجا دوباره از آقای افخمی بابت اعتماد به خودم تشکر میکنم. کار با ایشان برایم بسیار لذتبخش بود. ایشان آدم بسیار باشرف و باشخصیتی است. به بازیگران خیلی کمک میکند و پیگیر است. امیدوارم در جشنواره فجر همه کارها دیده شود. امیدوارم منتقدان عزیز درباره بازیگری هم صحبت کنند، چون کمتر دیده شده که صحبتی در مورد بازیگر شود و امیدوارم بازی بنده هم مورد پسند قرار بگیرد.
ارسال به دوستان
وزیر راه و شهرسازی: هر شرکت هواپیمایی که نخواهد سیاستها و قیمتهای مصوب را رعایت کند مقابل آن تا لغو مجوز خواهیم ایستاد
هشدار به ایرلاینها
بذرپاش: عزم وزارت راه و شهرسازی به حداقل رساندن سوداگریها و دلالی در بلیت هواپیماست
گروه اقتصادی: اوایل امسال انجمن شرکتهای هواپیمایی نرخنامه پیشنهادی خود را با ۵۰ درصد افزایش قیمت، به سازمان هواپیمایی کشوری ارسال کرد اما این سازمان با این افزایش مخالفت کرد.
در ادامه، ستاد تنظیم بازار نرخ مصوب بلیت پروازهای داخلی را با متوسط 29 درصد افزایش ابلاغ کرد که تخلف از این مصوبه با تعزیر شدید همراه میشد. دی سال جاری، شرکتهای هواپیمایی با استناد به رای دیوان عدالت اداری اقدام به افزایش قیمت بلیت هواپیما کردند، از طرفی تعیینکننده قیمت بلیت هواپیما در ماده 6 قانون هواپیمایی کشوری مشخص شده است. در پی اعتراض انجمن شرکتهای هواپیمایی به دامنه نرخ مصوبشده و شکایت به دیوان عدالت اداری، این دیوان مصوبه قیمتگذاری بلیت پروازهای داخلی را ابطال و اعلام کرد نرخگذاری در حوزه حملونقل هوایی در موضوع نرخگذاری تکلیفی دولت قرار نمیگیرد و عرضه و تقاضا نرخ خدمات را تعیین میکند. مجوزی که صادر شده مبنی بر این است که ستاد تنظیم بازار و شورای عالی هواپیمایی نقشی در تعیین قیمت بلیت پروازهای داخلی ندارند و نرخ بر اساس عرضه و تقاضا مشخص میشود؛ موضوعی که به افزایش قیمت بلیت هواپیما منجر شد. حسین مذنب، مدیرکل بازرسی وزارت راه و شهرسازی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی اعلام کرد هیچ مجوزی برای افزایش قیمت بلیت هواپیما صادر نشده است و مرجع قیمتگذاری بلیت هواپیما را شورای عالی هواپیمایی معرفی کرد. وی شرکتهای هواپیمایی را موظف به اعمال قیمت مصوب خرداد سال جاری دانست و اینکه در صورت عمل نکردن به آن، برخورد قانونی خواهد شد.
با اعلام سازمان هواپیمایی کشوری، با وجود اینکه رای دیوان عدالت اداری مصوبه ستاد تنظیم بازار برای قیمتگذاری بلیت هواپیما را باطل کرده بود اما به خواست وزارت راه و شهرسازی، اجرای این رای متوقف شده و شرکتهای هواپیمایی مجاز به افزایش نرخ بلیت هواپیما نیستند.
سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری در اینباره گفت: سازمان هواپیمایی کشوری نماینده دولت در صنعت هوانوردی غیرنظامی و متولی ایمنی پروازهاست. این سازمان خود را مکلف به تکالیف و مسؤولیتهایی که قانونگذار بر عهده آن نهاده است میداند و هر تصمیمی که در فرآیند قانونی کشور ابلاغ شود، موظف به اجرا خواهد بود.
جعفر یازرلو اضافه کرد: متعاقب رای صادره هیات عمومی دیوان عدالت اداری، وزارت راه وشهرسازی به عنوان دستگاه ذیربط درخواست اعمال ماده ۹۱ دیوان عدالت اداری را به منظور رسیدگی مجدد کرد که به استناد آن، رئیس دیوان در نامهای به وزارت راه وشهرسازی نسبت به موقوفالاجرا شدن رای مکاتبه کرد که مراتب توسط سازمان هواپیمایی جهت آگاهی و اقدام شرکتهای هواپیمایی ابلاغ شد و شرکتها مجاز به افزایش نرخ بلیت هواپیما نیستند. مرجع قیمتگذاری بلیت هواپیما شورای عالی هواپیمایی است.
به گزارش «وطن امروز»، صبح دیروز با حضور مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی در فرودگاه بینالمللی مهرآباد، ۸ پروژه به ارزش ۱۵۰ میلیارد تومان به بهرهبرداری رسید. وی در این آیین گفت: توسعه ناوگان اولویت اصلی توسعه صنعت هوایی است و ما ناگزیر از این مهم هستیم و وزارت راه و شهرسازی نیز از این موضوع کاملا حمایت میکند.
بذرپاش افزود: صنعت هوایی با همه مشکلاتی که با آن مواجه بوده و هست، همواره حرکت به جلو داشته است. این صنعت همواره در معرض دید و قضاوت مردم است که این تصویر در ذهن مردم، میتواند پیشبرنده یا بازدارنده باشد.
بذرپاش به لزوم انجام چند کار اساسی در صنعت هوایی تاکید کرد و ادامه داد: توسعه ناوگان یکی از این موارد است و ما محکوم به توسعه ناوگان هستیم.
وی اضافه کرد: امروز عرضه در صنعت هوایی کمتر از تقاضای موجود است و شاهد ناترازی در آن هستیم. نمیتوانیم مرتب از تحریم بگوییم، باید مشکلات را کاهش دهیم.
بذرپاش با تاکید بر اینکه ظرفیت و توان وزارتخانه در این راستا در خدمت شرکتهاست، گفت: از شرکتهای هواپیمایی که امکان آن را دارند درخواست میکنیم حتما در این مسیر گام بردارند و پای کار بیایند و هر مجوز، پیگیری و... که نیاز باشد انجام میدهیم.
وی خاطرنشان کرد: نهضت ساخت داخل یکی از اتفاقات خوب در این حوزه بوده است، زیرا پیش از این در بسیاری از نیازهای تعمیراتی وابستگی داشتیم اما امروز وابستگیها بسیار کاهش یافته است.
وزیر راه و شهرسازی همچنین با تاکید بر اینکه بلیت بهانه و اتصال شرکتهای هواپیمایی با مردم است، اظهار داشت: در این زمینه دولت سیاستی را دنبال میکند و هر شرکتی که نخواهد این سیاستها و قیمتها را رعایت و همراهی کند، مقابل آن تا لغو مجوزش خواهم ایستاد. اگر سیاستی گذاشتیم باید همه پای آن بایستیم. اگر کسی همراهی نکند شوخی نداریم و مجوز آن را باطل خواهیم کرد. عزم این وزارتخانه و خواسته ما از سازمان هواپیمایی کشوری، به حداقل رسیدن سوداگریها و دلالی در بلیت هواپیماها است.
وی به در اختیار گذاشتن سوخت لیتری ۶۰۰ تومانی شرکتهای هواپیمایی اشاره کرد و گفت: این قیمت حتی از نصف قیمتی که مردم برای بنزین سهمیهای میپردازند نیز کمتر است و بر این اساس انتظار داریم با سیاستهای دولت همراهی شود تا رضایت مردم را به دنبال داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: تصمیمات مناسبی در حوزه بلیت هواپیما گرفته شده که دربرگیرنده صرفه و صلاح کشور، مردم و شرکتها است و بر این اساس نظارتها باید با جزئیات آن حاکم باشد.
وزیر راه و شهرسازی همچنین با اشاره به آغاز طرح توسعه فرودگاه امام تاکید کرد: باید به پیشرفت این پروژه سرعت بدهیم تا به قطب صنعت هوایی منطقه تبدیل شود. بذرپاش بیان داشت: در 3 تا 4 سال آینده با فرودگاه بسیار متفاوتتری در این منطقه مواجه خواهیم بود.
* مصوبه دیوان عدالت موقوفالاجرا شد
وزیر راه با تاکید بر اینکه سوداگری در بلیت پروازهای داخلی قطع میشود، گفت: ۱۰۰ درصد با انجام برخی پروازهای داخلی توسط شرکتهای هواپیمایی خارجی موافق هستم. بذرپاش دیروز در جمع خبرنگاران درباره بلیت پروازهای داخلی اظهار داشت: برخی شرکتها در دیوان عدالت حاضر شده بودند و برای نرخ بلیت مصوبهای داشتند اما بعد از مدتی مصوبه موقوفالاجرا شد.
وی ادامه داد: شرکتهای هواپیمایی باید حتما قوانین را رعایت کنند، زیرا سوخت ارزان در اختیار آنها است. فرودگاههای کشور هم با ایرلاینها همکاری میکنند و در موضوع بدهی با آنها راه میآیند.
وزیر راه و شهرسازی افزود: سوداگری بلیت در صنعت هوایی باید جمع شود و به حداقل برسد، این صرف توسعه ناوگان و اصلاح حقوق و دستمزد نمیشود.
بذرپاش گفت: پلتفرمهای مجازی هم مقرر شده است در موضوع نرخ بلیت موارد را اصلاح کنند، انشاءالله تا شب عید ساماندهی میشود.
وی ادامه داد: با شرکتهای هواپیمایی جلساتی برگزار میشود. ما راضی نیستیم شرکتها از عملیات انتقال مسافر زیان کنند و زیان هم نمیکنند.
* فراخوان وزیر راه برای واردات گسترده هواپیما
بخش دیگر اظهارات روز گذشته وزیر راه و شهرسازی در رابطه با واردات و تجهیز شبکه هوایی کشور بود؛ موضوعی که در سالهای اخیر آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است و نارساییهایی در این زمینه وجود دارد.
به طور کلی میتوان گفت پس از تحریمهای دهه 90، امکان واردات هواپیما برای کشورمان از بین رفت و هواپیماهایی هم که در دوره برجام وارد کشور شد یا توان فعالیت نداشتند یا به مرور زمان از رده خارج شدند.
در کنار تحریمهای اقتصادی، عدم تامین مالی و توان از سوی بخش خصوصی هواپیمایی کشور نیز باعث تعمیق این نارسایی شده بود.
دیروز اما بذرپاش از یک ظرفیت جدید برای تامین مالی واردات هواپیما سخن گفت. اینطور که پیداست بخشی از سرمایهگذاری 2 میلیارد دلاری صندوق توسعه ملی در وزارت راه و شهرسازی میخواهد معطوف به واردات هواپیما شود.
همانطور که پیشتر در اخبار آمده بود این 2 میلیارد به صورت نفت و تهاتری در اختیار وزارت راه و شهرسازی قرار گرفته و این وزارتخانه موظف است طی 3 سال با سود 2 درصد آن را به صندوق توسعه ملی بازگرداند.
در همین باره وزیر راه و شهرسازی با دعوت از شرکتهای هواپیمایی برای واردات گسترده هواپیما گفت: برای واردات هواپیما از منابع وزارت راه و تهاتر استفاده خواهیم کرد.
بذرپاش اظهار کرد: وقتی درباره صنعت هوایی حرف میزنیم این نیست که بگوییم هواپیما آوردیم یا میآوریم. وی با تاکید بر اینکه باید مدیریت صنعت را انجام دهیم که از مدیریت فنی خیلی بالاتر است، گفت: اگر نگاه ما به صنعت ناقص باشد یک جاهایی از صنعت میلنگد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با بابک خواجهپاشا در آستانه اکران فیلم «آبی روشن» در جشنواره فیلم فجر
فیلمی درباره خانواده
بابک خواجهپاشا پس از موفقیت در چهلویکمین جشنواره فجر با فیلم «در آغوش درخت» و دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی و در حالی که به عنوان پدیده دوره گذشته جشنواره شناخته شد، امسال در چهلودومین جشنواره فیلم فجر با یک اثر دیگر در ژانر اجتماعی یا بهتر بگوییم با موضوع خانواده و تکریم شأنیت و جایگاه این رکن رکین حاضر است.
این فیلمساز دهه شصتی ارومیهای پیشتر تجربه همکاری با حمید بهمنی در فیلم «تو میمانی»، سیدرضا میرکریمی در فیلم «قصر شیرین» و مجید مجیدی در فیلم «خورشید» را داشته است.
آخرین ساخته خواجهپاشا برخلاف ساخته قبلیاش، شاهد حضور بازیگران مطرح و شناختهشدهای چون مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینیتبار، روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو و کاظم هژیرآزاد است و با توجه به سابقه این کارگردان در دریافت جوایز اصلی دوره قبل، از این کار به عنوان یکی از مدعیان فیلم فجر 42 یاد میشود. فیلمنامه این فیلم را امیر ابیلی نگارش کرده است که پیشتر نیز با سریال نجلا در قاب سیما خوش درخشیده بود. یکی از مهمترین پارامترهای موفقیت «آبی روشن» وجود یک فیلمنامه درخشان و بینقص است با این فیلمساز به گفتوگو پرداختیم.
***
* «آبی روشن» چه دغدغهای را دنبال میکند؟
دغدغه این فیلم بررسی لایههای درونی انسانها برای رسیدن به شأن والای انسانی است. ما در جایگاه یک انسان باید آگاه باشیم هر حرکت نادرست ما تاوانی دارد که روزی ممکن است به خودمان بازگردد و باید مراقب زیست خود باشیم. این فیلم همچنین درباره تفاهم بین ۲ نسل است که با گفتوگو و گفتمان میشود به آن رسید.
* فیلم قبلی شما «در آغوش درخت» درباره خانواده بود و در «آبی روشن» باز هم سراغ خانواده رفتهاید. درباره علت این انتخاب بفرمایید.
خانواده به تبع اینکه درونش پر از روابط است به نظرم مقامی تاثیرگذار بر جامعه دارد و میتواند بستری برای ایجاد یک درام پر از کنش باشد. در فیلم قبلیام «در آغوش درخت» و همچنین فیلم «آبی روشن» سعی کردم مباحثی را مطرح کنم که شاید دغدغه بسیاری از خانوادههاست و از این طریق بتوانیم بر خانوادهها تاثیر بگذاریم. خانواده یکی از مهمترین پایگاههای اجتماعی است و سینماگر باید بتواند به آن بپردازد و از این طریق فیلمش جامعه را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
* درباره انتخاب بازیگران بفرمایید. به نظر میرسد مهران احمدی شبیه همه کلیشههایی است که از نقش حاجی توقع داریم اما مهران غفوریان در نقش ایوب با اینکه شاید نقش کوتاهی دارد ولی حضورش تأثیرگذار و بازیاش درخشان است.
به نظرم برعکس، مهران احمدی شبیه کلیشههای این جنس نقشها نیست. او نقش را درست بازی کرده است و وقتی دقیق شویم در جامعه، این افراد شاید در تیپ و ظاهر دارای مشترکاتی باشند اما وقتی در «آبی روشن» با شخصیت قهرمان همراه میشویم به لایههای زیرین حاج یونس و شخصیتی وارد میشویم که درباره عاشقی و مهر صحبت میکند، لطافت طبع دارد و زیبایی را میشناسد. این کاراکتر در فیلمنامه بخوبی پرداخته شده بود و مهران احمدی نیز با بازیاش به آن جذابیت بخشیده و هماوردی کرده است. او بازیگری است که پیش از این در فضای ملودرام نیز بازی خود را جا انداخته بود. مهران غفوریان نیز در نقش ایوب بینقص بازی کرده است. در برخی لحظات فیلم هماوردی این ۲ بازیگر به نظرم بسیار خوب درآمده است.
* «آبی روشن» فیلمی معناگرا و در عین حال قصهگوست و شاید این ترکیب و جاگذاری مفاهیم در دل یک قصه همان حلقه مفقودهای است که گاهی باعث مهجور ماندن کارهای دینی میشود. نظرتان در این باره چیست؟
هنر سینما در ذات هنری پر از معناست و اساسا خارج از معنا نمیتواند شکل بگیرد. اگر از سینمای معناگرا نام میبریم منظورمان سینمایی اخلاقی و انسانی است؛ سینمایی که در دهههای گذشته در جان و کنه سینمای ما جا داشته
است.
زمانی که قصهای با محوریت انسان و روابط او داریم با معناهای والاتری رو به رو میشویم. وقتی فیلمی با باورهای ما طرف است این فیلم در جایگاهی قرار میگیرد که به دین نیز میتواند بپردازد.
* در فیلم «آبی روشن» با اینکه هر کدام از شخصیتهای قصه شاید در میزان اعتقادات دینی خود کمرنگ یا پررنگ هستند اما نمادهایی مذهبی در فیلم وجود داشت که به هر یک از اینها ربط مییافت. چقدر این هدف را در درام دنبال کرده بودید؟
هویت ایرانی با باورهایش تعریف میشود. مذهب و دین ما نیز عین هویت ما است و ایرانی با این هویت زیست میکند. تمام کاراکترهای «آبی روشن» نیز هویت ایرانی دارند و درجات مختلفی از باورمندی به دین و مذهب در تمام آنها نمود یافته است.
* همکاری با سازمان هنری - رسانهای اوج در این پروژه چه مواردی را به قصه اضافه و کم کرد. نوع نگاهتان چقدر به یکدیگر نزدیک بود؟
سازمان اوج در این پروژه تا جایی که ورود کرده و اگر نظری داشته به ما ارائه کرده، در مسیر بهبود فیلم بوده است. آنها به اندازه و درست در مسیر تولید فیلم «آبی روشن» حضور داشتند و گپ و گفتهایمان دوستانه و صمیمی و جهت ارتقای کیفی پروژه بود. اوج مشورت را قاعده کار خود در ارتباط با فیلمساز قرار داده و باید از این بابت تشکر کرد. این سازمان به سینمای انسانی و آثاری درباره سبک زندگی مردم میپردازد.
* در این سالها سینمای ایران به سمت لوکیشنهایی غیر از تهران رفته و در فیلم قبلی هم همین ماجرا نمود داشت.
این ماجرا دشواریهای خود را در تولید دارد. ضمن اینکه مناسبات کاراکترها و بعضی موارد را به قصه اضافه میکند. در این پروژه این بعد چطور رقم خورد؟
باورم این است وقتی وارد اقلیمی دیگر میشویم و با فرهنگهای دیگر برخورد میکنیم، فیلم از کلیشه خارج میشود و به جذابیتهای بصری میرسد. ایران ظرفیت این را دارد که هزاران شهرک و لوکیشن سینمایی در آن ساخته شود. وقتی وارد این مناطق میشویم، میتوانیم از بازیگران بومی کمک بگیریم و به نظرم باید بیشتر روی این ویژگی در سینما کار کرد. اگر درام بطلبد که از پایتخت دور باشیم، باید این کار را بکنیم. سختی بخشی از حرفه سینماست و اتفاقا هر چه با آن دست و پنجه نرم کنیم، خروجی کار بهتر خواهد بود.
* سخن پایانی؟
یک سنگتراش قطعا علاوه بر داشتن تیشه یا هر ابزاری که بتواند سنگ را تراش بدهد، باید دارای احساساتی باشد که به سنگ شکل دهد و از درونش بتراود. داشتن ابزار صدا، دوربین و امکانات زیاد ما را تبدیل به فیلمساز نمیکند، ما در بیشتر فیلمها و ژانرها بویژه زمانی که درگیر فناوری میشویم، از روابط جا میمانیم. زمانی یک فیلم جان دارد که به روابط و مناسبات کاراکترها توجه و فیلمنامهاش اصولی نوشته شود. حال هر قدر امکانات بهتر و پروداکشن قویتری داشته باشیم میتوانیم فیلم بهتری داشته باشیم. فیلم خوب باید ابتدا فیلمنامه صادقانهای داشته باشد، خلاق و نو باشد و نگاهی غیر از کلیشه داشته باشد. امیدوارم در سینمای ما بیشتر به فیلمنامهها و آثار درست و اصولی پرداخته شود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|