|
گزارش «وطن امروز» از الگوی سیاستورزی شهید رئیسی به مناسبت چهلمین روز شهادتش
الگوی نظم مردمی
یکی از مسائلی که به لحاظ تاریخی برای ما شکل گرفته و ما - پیش از مواجهه با مسالهها در دولتها - با آن مواجه هستیم، مسالهای است که ناشی از ظرفیت و امکان و قدرتی است که الگوی اداره جامعه برای حل مسالههای ما میدهد. به هر شکل ایدههایی برای حل مساله وجود دارد اما این ایدهها غل و زنجیرهایی دارد که به این راحتی از آن عبور نخواهیم کرد. قبل از بیان مدل صورتبندی و دستگاه نظام کارشناسی، شاید ابتدا باید به این مساله پرداخت که ما میراثدار چه الگویی برای اداره جامعه هستیم؟ و ماهیت سازماندهی آن چیست؟
در گزارش پیش رو با بررسی مدلهای سازماندهی، بر این امر تاکید خواهیم داشت که در شرایط کنونی چه مدلی برای اداره جامعه راهگشا خواهد بود و مدل عمل شهید رئیسی به کدامیک از این سیستمها قرابت و نزدیکی داشته است.
***
مدل هرمی
مهمترین مدل سازماندهی دولت در وضع کنونی یک مدل هرمی است. مدل هرمی یا سلسلهمراتبی، قدرت متمرکزی در راس خود دارد و بعد با اعمال اقتدار در لایههای پایین، مسیر جریان اراده را با اعمال قدرت سخت جلو میبرد. طبیعتا این مدل ساختار هم پیدا کرده و تبدیل به ادارات و دوایر شده است. ما درباره راس این هرم قدرت، در دورهای هستیم که میخواهیم درباره آن طی انتخابات ریاستجمهوری تصمیمگیری کنیم.
سوال این است: این مدل سازماندهی که در مقابلش سازماندهیهای خودتنظیمشونده هستند، چقدر ظرفیت دارد و اگر این ظرفیت محدود است چه کارکنیم این ظرفیت افزایش یابد و ایده دولت شهید رئیسی برای حل کارآمدی دولت در این مدل چه بود؟
باید گفت این مدل سازماندهی یک ضرورت تاریخی است و ما نمیتوانیم آن را کنار بگذاریم. نکته دوم این است که آن مدل فوایدی جدی دارد که مهمترین آن ثبات سراسری و نظم فراگیر است. نهاد متمرکز قدرت، تنها جایی است که قدرت مشروع را اعمال میکند و به نظر نمیرسد بتوانیم چنین چیزی را بهراحتی کنار بگذاریم.
اما آسیبهای این مدل هرمی چیست؟ اگر برای انجام کارها سازمان هرمی درست کردیم، یکی از دمدستیترین آسیبها، گران بودن این مدل به لحاظ اقتصادی است. این گرانترین مدلی است که ما، همچنین بقیه دنیا آن را انجام میدهند. در واقع در این مدل وضع اینگونه است که شما میخواهید مسالهای را حل کنید، برای این کار کارمندانی را استخدام میکنید و زمان آنها را میخرید و بر اساس بخشنامه از آنها کار میخواهید. ساعت کار مفید کم، بهرهوری پایین و... باعث میشود مساله خود را به گرانترین شکل ممکن حل کنیم. احتمالا بخش خصوصی این کار را خیلی ارزانتر و راحتتر انجام خواهد داد. با این وصف منبع اقتصادی این مدل یا از طریق مالیات باید از خود مردم گرفته شود، یا از محل فروش منابع طبیعی کشورها و... تامین شود.
از لحاظ فرهنگی هم این مدل تقسیم کار ایجاب میکند ما عدهای را اجیر کنیم. در فرهنگ ما اجیر کردن سویه مثبتی ندارد. در این مدل، رفتاری که ما به عنوان رفتار کارمندی میشناسیم تشدید میشود و افراد کمکم از خودشان تحرکی نشان نمیدهند و تابع دستورات و بخشنامهها هستند و ظرفیت انسانی خود را در حداقلیترین شکل ممکن در خدمت قرار میدهند. این مدل به لحاظ فرهنگی کجکارکردیهایی دارد که آدمها را طلبکار میکند و کارمند با مسؤولیتپذیریهای کم و... بار میآورد.
مدل سازمان هرمی چالش دیگری دارد که بُرد اعمال اقتدار شما در آن پایین است. فرض کنید در راس هرم تصمیمی گرفته میشود، مثل آبیاریهای قدیم که در یک فرصت محدود، آب در اختیار شما قرار میگیرد و بعد قطع میشود. اگر کسی این آب را از ابتدا تا انتها دنبال نکند، احتمالا این آب به پای درخت نمیرسد و در مسیر دچار مشکل میشود. در مدل هرمی هم جریان اراده از بالا به بقیه پمپاژ میشود و بقیه منتظرند این موضوع رخ دهد. اصطلاحا برد دستورات
small guidance است، یعنی دستورات تا پشت در اتاق بیشتر جلو نمیرود. طبیعتا این مدل اگر بخواهد مساله حل کند با موانع بسیاری در این مسیر سلسلهمراتب دستور به ته خط مواجه میشود.
یکی دیگر از آسیبهای این مدل این است که چون محرک افراد برای پیگیری مساله، قانون است، افراد انگیزه زیادی برای دور زدن قانون دارند، یا انگیزه آنها در قالب تخلفات قانونی خود را نشان میدهد. چون در این مدل قانون است که حل منازعه میکند و شما قرار است همواره به قانون ارجاع دهید، لذا افراد هم راههای فرار قانونی را یاد میگیرند. دوم اینکه دور زدن قانون از طریق گزارشهای نامناسب و امثالهم دنبال میشود و فرهنگ گزارش دادن و گزارش گرفتن چالش جدی این سازمان است.
برآیند اینها این است که در راس قدرت تصمیمی گرفته میشود و ته خط معلوم نیست این تصمیم اعمال میشود یا خیر! نمیدانیم گزارش خطاست یا درست است، یا نمیدانیم خلاف قانونی رخ داده یا نه. در این مدل افراد خودشان انگیزه نداشتهاند و خودبراگیخته نبودهاند که موج تا آخر حرکت کند. این مدل سازماندهی که همه دولتهای دنیا با آن مواجه هستند انباشت مسالههای حلنشده را برای دولتها درست کرده است. دولتها در همه جای دنیا با این موضوع مواجه هستند که مردم از طرفی توقع دارند دولت خدمات بیشتری به آنها بدهد و از طرفی دولتها توان حل مساله را ندارند.
***
چگونه باید معضلات مدل هرمی را حل کرد؟
حجتالاسلام حمید ساجدیان، دانشآموخته دکترای حکمرانی مدرسه عالی شهید مطهری درباره حل مضلات مدل هرمی به «وطن امروز» میگوید: «یک پاسخ برای حل معضلات سیستم هرمی این است که در درون این هرم قدرت مساله را حل نکنیم و به سراغ نظم دیگری برویم و قواعد آن را بر مدل هرمی حاکم کنیم و آن هم نظم بازار است. یعنی قواعد نظم بازار را بر نظم هرم حاکم کنیم و به این شکل New public Management یا مدیریت دولتی نوین شکل میگیرد؛ ادبیاتی که در زبان کاندیداهای ریاستجمهوری ما فراوان دیده میشود و دولتمردان ما فراوان به آن توجه میکنند. این تلقی که ما از جای دیگری کارآمدی را به هرم قدرت بیاوریم و به آن تزریق کنیم و از اینجا مشکل را حل کنیم، یک تلقی است که شکست آن تا حد زیادی دیده شده است. مهمترین چالش این مدل این است که بازار، بازار است و هرم قدرت نیست. بازار قواعد خود را دارد و قواعد آن را نمیتوانید به هرم قدرت تزریق کنید. مشکل هرم قدرت را باید در درون خودش حل میکردید. بازار و هرم ماهیت و طبیعت سازماندهیشان با هم فرق میکند. طبیعت سازماندهی بازاری در نظام تعادل بین عرضه و تقاضا و مقرونبهصرف بودن و کالا شدن خدمات و... است. طبیعت ماهیت سازمان هرمی این است که قوانین درست جلو برود و مساله حل بشود.
ما در انقلاب اسلامی ایده سوم و دیگری برای چالش هرم داشتیم. البته از مدل بازارها هم باید استفاده کنیم، ضمن اینکه از مدل شبکهها هم استفاده میکنیم اما باید گفت ایده انقلاب اسلامی یک مدل مردمیسازی دارد که به کمک میآید اما انقلاب اسلامی در سازمان هرم و ماهیت سازماندهی هرمی، در درون خودش به پاسخ رسیده و این پاسخ در سلوک و مشی مرحوم شهید رئیسی به بلوغ خود رسیده است. این پاسخ به نصابی رسیده که میتوان از آن به عنوان فناوری حل اشکالات هرم یاد کرد. بر اساس این، به پاسخی برای اشکال و حفره هرم قدرت و سازمان سلسلهمراتبی رسیدهایم. اما آن مدل چیست؟
نکته این است که فرصت خدمت آقای رئیسی، در سازمان بازرسی، همچنین فرصت ایشان در قوه قضائیه امکان دور زدن قانون را به حداقل رسانده است. یعنی در واقع از ایشان شخصیتی ساخت که بازی نمیخورد.
آنچه مهمتر است 2 ویژگی است که در مرحوم رئیسی مشهود بود که این دو، فناوریای است که هرم را میتوانیم از چالشهایش دور کنیم. آن فناوری چیست؟ یک نکته بحث تحرک بالا و مجاهدت مرحوم رئیسی است؛ مجاهدتی که نیروی قدرتش از جای دیگری تزریق میشود. رئیسجمهور بر اساس قانون اساسی سوگند یاد میکند خودش را وقف خدمت قرار دهد. اینجا انسان وقف معنا پیدا میکند. انسان ترازی که تمام لحظات و فرصت خود را صرف جنگیدن میکند تا به شهادت میرسد. یعنی آنقدر برای این کار تلاش میکند تا این سیستم لخت و سنگینی که به این راحتی به تحرک وادار نمیشود، با تحرک فراوان خود راس هرم به حرکت میافتد. مجاهدت تا پای جان، مفهومی است که با نظریات منفعتطلبانه و امثال اینها جور درنمیآید و کاملا برخاسته از مدل انقلاب اسلامی و مجاهدتی است در جهت آخرت. از طرفی مجاهدت حرکت قدرت از بالا ایجاد میکند و الهامبخش برای نیروهاست. از پایین خط هم ارتباط با بدنه مردمی و صمیمیت و رفتار مردمی شکل گرفته است. این دوگانه باعث میشود در بیشتر مواقع خود رئیسجمهور درک کاملی پیدا کند که آنچه در راس قدرت گذشته در پایین هم تجربه میشود یا نه. به نظر میآید دوگانه صمیمیت و مجاهدت، فناوری ماست تا مشکل هرم را در درون هرم حل کنیم. در واقع آن روح ایده اسلامی است.
اما فقط کارآمد کردن هرم قدرت، مساله را حل نمیکند. نیروی دیگری غیر از بازار و فناوری باید بهکارگیری شود؛ نیروی سوم که مردم باشند. این مردم شبکههای بخش خصوصی و شبکههای مدلهای حکمرانی نیستند، بلکه آحاد مردم هستند. ما نیازمند بلوغ این قضیه هستیم تا بتوانیم مدل حکمرانی خومان را به بهترین شکل به نتیجه برسانیم».
***
3 نظمی که قابل صورتبندی است
در تکمیل گفتههای حجتالاسلام ساجدیان باید گفت ۳ نظم کلی تا به حال صورتبندی شده است. یکی صورتبندی هرمی است که ابتدای گزارش درباره آن نوشتیم. این مدل راس قدرتی دارد که بیشترین مسؤولیت و بیشترین آزادی را در اعمال اقتدار دارد و هرچه به پایین قاعده هرم نزدیک میشویم، افراد مسؤولیت کمتر و آزادی در اعمال اقتدار کمتری دارند. در این نظم شما کارها را به یکسری کار تخصصی تقسیم میکنید و هرکسی در یک لایهای از این هرم بخشی از این کار را بر عهده میگیرد. فرهنگ حاکم بر آن یک جور سازماندهی فرمانبری است. یعنی تا دستوری نباشد شما نباید کاری کنید. اگر اختلافی هم پیش بیاید با قانون رفع خصومت رخ میدهد و اینگونه سیستم را به تعادل میرسانیم. افراد در این سیستم رابطه بالا به پایین را تجربه میکنند و عمدتا اجیر سیستم میشوند و رابطه، رابطه استخدام است. در کنار این مدل از سازماندهی از الگوهای دیگری به اسم الگوهای خود تنظیمشونده از جمله مکانیسم بازار میتوان یاد کرد. بازار هم جایی است که سازماندهی و اعمال اقتدار در آن اتفاق میافتد و با آن کار انجام میشود اما قواعد هرم بر آن حاکم نیست. سازماندهی بازاری سازماندهیای است که در آن ابزار اعمال اقتدار، قیمت است و شما با بالا و پایین کردن قیمت، میتوانید اعمال اقتدار کنید. در این سیستم کسی بر دیگری برتری ندارد و با هم رابطه عرضی دارند. نقطه تعادل هم در همان قیمت اتفاق میافتد. اگر اختلافی هم رخ دهد، با چانهزنی است که میتوانید به تعادل برسید. در سازماندهی هرمی، قانون بود که میتوانست رفع خصومت کند اما اینجا با قیمت و با چانهزنی بر سر قیمت میتوانید به نقطه تعادل برسید و رفع خصومت کنید. فرهنگ حاکم بر آن هم برخلاف هرم که یک فرهنگ فرمانبری بود، یک فرهنگ رقابت است. در این مدل از سازماندهی هم بخش زیادی از کارها را میتوان انجام داد و افراد انگیزه دارند و میتوانند بخش زیادی از کارها را سازماندهی کنند و برعهده بگیرند. یعنی میتوان از مدل بازار در انجام بسیاری امور اجتماعی استفاده کرد کما اینکه در جاهای مختلف اتفاق افتاده و انجام شده است.
اما مدل سوم شبکه است. شبکهها روی تبادل منافع استوار هستند نه بر رقابت بین خریدار و فروشنده. تبادل منافع بر پایه نوعی همکاری است که افراد ظرفیت خود را به اشتراک میگذارند. فرض شبکه این است که شما همه چیز را نمیتوانید تحصیل کنید. شما مزیتهایی خواهید داشت و این مزیتها را عرضه و از مزیتهای دیگران استفاده میکنید. آنچه عامل ایجاد اقتدار است همین تبادل منافع است و ابزار اصلی در اینجا دیپلماسی و گفتوگو است که شبکهساز است. افراد در روابط اجتماعی خود خلق شبکه انجام میدهند. ابزار حل خصومت هم گفتوگو است. در شبکه، رابطه الزاما عرضی نیست و رابطه طولی هم ممکن است شکل بگیرد. در هرم اگر افراد وابستگی کامل به سیستم داشتند و در بازار اگر افراد مستقل بودند، افراد در شبکهها نسبت به آن نظم سازماندهی، به طور توأمان مستقل و وابسته هستند. یعنی از طرفی مستقل و از طرفی وابستگی دارند. با این مدل از سازماندهی که اخیرا مورد توجه بیشتری قرار گرفته میتوان کارهای بیشتری انجام داد. در این دورههای متاخر، برخی کشورها مدل حکمرانی شبکهای را مورد استفاده قرار دادهاند.
با این ۳ مدل سازماندهی، ۳ جور حکمرانی هم قابل تصور است: حکمرانی هرمی، حکمرانی بازار و حکمرانی شبکهای. ایده محوری حکمرانی شبکهای این است که از سازماندهیهای هرمی به سمت سازماندهی شبکهای کوچ کنیم اما خیلی زود مشخص شد ما ۳ الگوی سازماندهی را با هم نیاز داریم. ما در موقعیتهایی حتما باید هرمی عمل کنیم. در موقعیتهایی حتما با مدل بازار و در جاهایی هم شبکه میتواند نقش ایفا کند و رخنهپوش جاهایی باشد که بازار و هرم نتوانستهاند مسائل را پوشش دهند.
ادبیات دیگری که در این بین شکل گرفته مساله فراحکمرانی است. در فراحکمرانی نکته کلیدی و اصلی این است که نقطه تعادل بین هرم، بازار و شبکه چیست؟ نقطه تعادل بین بروکراسی هرمی، مکانیزمهای بازار و فناوریهای شبکهای چیست و هر سه را چگونه میتوان هماهنگ کرد؟ با توجه به اینکه شبکهها و بازارها سیستمهای خودسازماندهنده هستند و از هرم دستور نمیگیرد، این هماهنگی را چگونه باید سامان داد؟ در واقع سوال محوری ادبیات فراحکمرانی این است که نسبت این 3 چیست؟
***
مردمیسازی و هماهنگی میان 3 مدل هرم، بازار و شبکه
حجتالاسلام ساجدیان در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان میان مدل هرم، بازار و شبکه هماهنگی ایجاد کرد و مدل مطلوب ما در انقلاب اسلامی چیست؟ به «وطن امروز» میگوید: «نمیتوانیم با تحمیل قواعد حکمرانی شبکهای یا قواعد حکمرانی بازاری بر حکمرانی هرمی، به هرم کارآمدی بدهیم و هرکدام از اینها ماهیت نظم متفاوتی دارند. در ایده مدیریت دولتی نوین، ایده این بود که مکانیسمهای بازاری را به فرآیندهای دولتی تزریق کنیم و این امر عملا جواب نداده در شکل افرطی نتیجه این ایده این شد که هرمها را کنار بگذاریم و به بازار بچسبیم که اصلا جواب نداد. دوم اینکه قواعد بازار را بر هرم حاکم کنیم که تا حد زیادی جواب نداد و روشن هم هست که این ۲ اصلا ۲ سبک متفاوت از سازماندهی هستند.
بحث این است که هرم را در درون هرم چگونه میتوان کارآمد کرد؟ بحث این است که هرم منطقش چیست و چگونه میتوان آن را کارآمد کرد؟ به نظرم مرحوم آقای رئیسی توانستند این کار را انجام دهند. این به این معنا نیست که ایشان به بازار و مکانیسمهای بازار و به شبکهها کاری نداشتند، بلکه اتفاقا در روابط با بازار هم تجربه خوبی داشتند. آنچه به عنوان مردمیسازی یا تعاملات مردمی از ایشان میدیدیم تا حد زیادی میتواند شباهتهای زیادی به ادبیات حکمرانی شبکهای پیدا کند.
شبکهها اعمال اقتدار را از پایین به بالا را رقم میزنند. در بسیاری از مواقع شبکهها در لایه مصرفکنندهها شکل میگیرد. یعنی افراد درباره یک کالا کار ترویجی انجام میدهند یا آن را نقد و رد میکنند. در لایههای دیگر هم رفتار شبکهای قابل تصور است و اصناف در درون خودشان رفتار شبکهای دارند. شبکه در درون هرمها هم قابل تصور است. رفتاری که برخی وزارتخانهها با هم دارند رفتاری است که بر پایه گفتوگو و اشتراک گذاشتن ظرفیتهاست. بنیان روابط شبکهای مفهوم trust و اعتماد است. تا جایی که اینها میتوانند با گفتوگو خلق اعتماد کنند، میتوانند با هم کار کنند و مادامی که اعتماد از بین برود کل این توافقات از هم میپاشد و شبکه از بین میرود.
مهمترین لازمه شبکه این است که در یک شفافیت و نسبتی با همدیگر اعتماد خود را حفظ کنند. زرنگبازیها و در نظر نگرفتن طرف مقابل و رابطه برد - برد در شبکه خیلی مهم است و توجه نکردن به این قضیه شبکه را از ماهیت تهی میکند و شبکه زمین میخورد. ما در شبکهها کمتر رفتار پایدار تاریخی داریم و این خودش یک فناوری تکمیلی میخواهد که بتواند خود را پایدار کند. این تعریف نشان داد شبکه نمیتواند جای آن ۲ مدل دیگر را بگیرد و اینها باید با هم کار کنند.
برخی ایدههای مردمیسازی جمهوری اسلامی را که توسط معماران انقلاب مطرح شده را در مفهوم شبکه صورتبندی میکنند که به نظر میرسد این موضوع به همین سادگی قابل اینهمانی نیست. در ایده مردمیسازی روابط بر اساس تعادل منافع شکل نمیگیرد و روابط مردمیمان عمدتا بر پایه عشق شکل میگیرد نه اعتماد. این روابط بر پایه محبت و ایثار شکل میگیرد، لذا ما نوع چهارمی از روابط داریم که ماهیت بسیاری از رفتارهایی بوده که در انقلاب به کمک حضور مردمی رقم خورده است، یعنی در موقعیتهایی که مردم احساس مسؤولیت کردهاند و پای کار آمدهاند. مردم با مسؤولیت دینی و ملی خودشان بر پایه یک عشق، اقدامی را رقم زدهاند.
برخی اندیشمندان غربی مثل باب جسوپ این نوع از سازماندهی را صورتبندی کرده و آن را شکل چهارمی از سازماندهی میدانند. آنچه در ادبیات ما در مردمیسازی وجود درد، در یک جاهایی بازار است، در یک جاهایی شبکه و یک جاهایی این نوع چهارم از سازماندهی است. ما هر چه را غیردولتی باشد مردمیسازی میگوییم، در حالی که در مدل مردمیسازی حداقل ۳ جور مردمیسازی قابل تصور است».
ارسال به دوستان
نخستین مناظره انتخاباتی آمریکا پایان یافت بایدن و ترامپ با سخیفترین جملات به هم تاختند
انتخابات ۱۸+ آمریکا
* بایدن:ترامپ بیبند و بار است و با بازیگران فیلمهای غیر اخلاقی رابطه دارد/ * ترامپ: بایدن دروغگو است و مانند پسرش محکوم خواهد شد
گروه بینالملل: نخستین مناظره انتخاباتی بین جو بایدن و دونالد ترامپ توسط خبرگزاری سیانان برگزار شد و عملکرد بسیار بد بایدن باعث شد دموکراتها بشدت از پیروزی ترامپ نگران شوند. همچنین مناظره پنجشنبه باز هم پر از نمادهای بیاخلاقی در انتخابات آمریکا بود.
بایدن و ترامپ در نخستین دوئل انتخاباتی خود بر سر مسائلی مانند مهاجرت، اقتصاد، رابطه با چین، سقط جنین و درگیریهای داخلی در آمریکا مشاجره تندی داشتند. ترامپ در ابتدا گفت که همه اینها «میراث بایدن» است و میگوید که در دوران «کووید-۱۹» بودیم اما تلاش میکند تا هزینهها را کنترل و شغلها را احیا کند. او میگوید بایدن کار خاصی در این زمینه نکرده است.
او میگوید که ما «قویترین اقتصاد» را داریم و به دستاوردهای مثبتش اشاره میکند و میگوید که جنگی در دولت او نبود.
بایدن میگوید که چه کسی معتقد است اقتصاد در زمان ترامپ خوب بود.
او تاکید میکند: اقتصاد برای مرفهان خوب بود. در دوران ترامپ سربازان ما در افغانستان کشته شدند اما او کاری نکرد. همه فکر میکردند کشور امنی هستیم در آن دوران اما من اجازه ندادم سربازی کشته شود.
* بدهیهای آمریکا
ترامپ مجددا میگوید: حتی در زمان «کووید-۱۹» وضع ما خوب بود. استقلال انرژی داشتیم و با وضعیت واکسنی که داشتیم دوران خوبی تحویل بایدن دادم. کسانی که در دوران بایدن فوت کردند بیشتر بودند و اجباری شدن واکسنها موجب نارضایتی شد و دیگر کسی به ما احترام نمیگذارد و شبیه کشور جهان سوم شدهایم.
ترامپ به سمت «مهاجرت غیرقانونی» رفت که مجری مجددا به اقتصاد و بدهی اشاره کرد.
بایدن میگوید: با پول مالیاتها میتوانی هزینههایی را پرداخت کنی. در نهایت ما سلامت بهداشت را درست میکنیم.
ترامپ در واکنش گفت که با بایدن وضعیت تامین اجتماعی ما «نابود» شده و وضعیت کشور ما «شرمآور» است.
* مسأله سقط جنین در آمریکا
ترامپ میگوید: من با دادگاه قانون اساسی موافقم. این ایالتها هستند که باید تصمیم بگیرند. هر ایالتی برای خودش تصمیم میگیرد. من به استثناها اعتقاد دارم و برای تجاوز باید استثنا قائل شد. دموکراتها رادیکال هستند. آنها میخواهند بچه را پس از تولد بکشند.
بایدن میگوید: اکثرا از قانون «رو در برابر وید» حمایت میکردند اما این آقا (ترامپ) نگذاشت. حمایت من از سقط جنین درباره رو در برابر وید است و مشورت با پزشک را ترجیح میدهم. سیاستمدار مهم نیست، پزشک باید نظر دهد.
ترامپ میگوید: آنچه بایدن میگوید یعنی بچه را از رحم زن باید بیرون کشید و کشت.
* مهاجرت غیرقانونی
بایدن درباره «مهاجرت غیرقانونی» میگوید: ما به دنبال کنترل شرایط هستیم. اکنون ۴۰ درصد کمتر نسبت به دولت ترامپ از مرز رد میشوند.
ترامپ میگوید: نمیفهمم او چه میگوید! ما امنترین شرایط را داشتیم. او مرزها را به سمت افرادی باز کرد که از تیمارستان و زندان میآمدند. او مرز را باز گذاشته است. نیازی به قانون نداشتیم. آن زمان مرزها امنترین در زمان تاریخ بودند.
بایدن استدلال میکند نمیگویم هیچ تروریستی از مرز رد نشده اما ترامپ اغراق میکند.
ترامپ افزود: ما تبدیل به کشوری غیر متمدن شدهایم. ما باید سریعا مهاجران غیرقانونی را اخراج کنیم. آنها در هتلهای لوکس نیویورک زندگی میکنند.
بایدن هر آنچه ترامپ گفت را «دروغ» خواند و گفت: دولت ترامپ هیچ واکنشی به حمله ایران به پایگاه عینالاسد نشان نداد. ایران در کشتن نظامیان آمریکایی دست داشت.
* سیاست خارجی
ترامپ در رابطه با جنگ اوکراین میگوید: اگر ما یک رئیسجمهور واقعی داشتیم، پوتین هرگز به اوکراین حمله نمیکرد. بایدن کاری نکرد. او روسیه را تشویق کرد. آنقدر خروج از افغانستان فاجعه بود که پوتین یاد گرفت.
بایدن میگوید: همه اینها چرت و چرند است. بسیاری از شهروندان آمریکایی را از افغانستان خارج کردیم. روسیه گفت ظرف ۵ روز کییف را میگیرد اما نتوانست.
ترامپ میگوید: این جنگی است که نباید آغاز میشد. پول زیادی به اوکراین داده شد. هر بار زلنسکی به اینجا میآید، بایدن چک میکشد. این جنگ اصلا نباید شروع میشد. همه افراد به صورت احمقانه در حال کشته شدن هستند.
بایدن ادعا کرد: پوتین جنایتکار جنگی است. فکر میکنید اگر اوکراین را بگیرد همه چیز تمام میشود؟ لهستان و کشورهای عضو ناتو چه میشوند؟
* جنگ غزه
بایدن میگوید: همه کسانی که در اعضای شورای امنیت بودند از برنامه ۳ مرحلهای ما حمایت کردند. تنها کسی که به جنگ ادامه میدهد، حماس است. من از ارائه بمبهای ۲۰۰۰ پوندی به اسرائیل خودداری کردم. ما تنها مدافع اسرائیل هستیم. حماس اجازه نخواهد داشت به فعالیت خود ادامه دهد. ما حماس را تضعیف کردیم و باید نابود شود.
ترامپ مجددا به اوکراین اشاره کرد و گفت: اقیانوسی فاصله است میان ما و اروپا. چرا به اروپاییها نمیگویید بیشتر کمک کنند؟ آنها در ناتو باید سهم خود را بپردازند اما درباره اسرائیل و حماس، اسرائیل میخواهد حماس را نابود کند.
او میافزاید: بایدن به دلیل انتقاداتی که از اسرائیل دارد، شبیه به یک فلسطینی شده است. باید به اسرائیل اجازه داد تا کار را تمام کند اما بایدن نمیخواهد این کار انجام شود. او شبیه یک فلسطینی است، یک فلسطینی خیلی بد و ضعیف.
بایدن اظهارات رقیبش را «احمقانه» خواند و گفت: اگر اقیانوس جلوی ما باشد، ماده ۵ ناتو چه میشود؟ حمله به یکی از اعضا به منزله حمله به همه ما است.
بایدن در ادامه میگوید: تنها کسی که میخواهد جنگ ادامه یابد، حماس است. دولت من بزرگترین حامی اسرائیل در جهان است.
ترامپ در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا از راهحل ۲ دولتی حمایت میکند یا خیر، گفت: «باید ببینم».
* شورش در کنگره
ترامپ درباره شورش در کنگره میگوید: ششم ژانویه وضعیت مرز ما خیلی خوب بود. ما در آن دوره پایینترین سطح مالیات را داشتیم و همه به ما احترام میگذاشتند اما اکنون به ما میخندند. البته من به کسی نگفتم بروید و به کنگره هجوم بیاورید. من بر اعتراض مسالمتآمیز و وطنپرستی تاکید کردم.
بایدن میگوید: آنها تشویق کردند تا به کنگره هجوم بیاورند. ما به هر دادگاهی رفتیم، گفتند که ترامپ این افراد زندانی را تشویق کرده است.
ترامپ به محکومیت «هانتر بایدن» اشاره کرد و گفت: پسر خودش هم محکوم شد و خودش هم هر وقت کاخ سفید را ترک کند، محکوم میشود.
بایدن میگوید اینکه ترامپ ادعا میکند هیچ کاری نکرد «احمقانه» است و پرونده کیفری ترامپ را برجسته کرد.
او گفت تو با بازیگر فیلمهای غیراخلاقی «رابطه داشتی» اما ترامپ این مساله را رد کرد و گفت «نداشتم».
بایدن میگوید: هر چه بیشتر بدانیم ترامپ با کشور ما چه کرده، متوجه میشویم که او علیه دموکراسی است. پسر اولم که در عراق کشته شد اصلا نمیخواستم در انتخابات شرکت کنم.
ترامپ پاسخ میدهد: ریاست بایدن بدترین دوره تاریخ ما بوده و ما اصلا نباید بحث کنیم.
بایدن میگوید: ما دیدیم که حتی معاون خودش هم حاضر به حمایت از او نشد.
* حقوق سیاهپوستان
بایدن میگوید: تجارت سیاهپوستان در زمان ما گشایش یافت. ما تلاش کردیم هزینه مراقبت کودکان را به نصف برسانیم. قاعدتا وقتی هزینه مراقبتها کمتر میشود، رشد اقتصادی افزایش مییابد. این تورم است که به آنها لطمه میزند.
ترامپ میگوید: تورم را چه کسی ایجاد کرده است؟ دائما میگوید تورم! قیمت غذا افزایش یافته و کشوری به او تحویل دادم که عالی بود. واقعیت این است که بدترین کاری که کرده مهاجرت غیرقانونی است که شغل سیاهپوستان را میگیرد.
بایدن میگوید: تورم نبود وقتی رئیسجمهور شدم، زیرا اقتصاد ما را ترامپ نابود کرده بود. ما برای اقلیتها شغل ایجاد کردیم. من تعداد پلیسها را در خیابان افزایش دادم و او میخواهد کاهش دهد. تورم کار ترامپ بود با بیکفایتی در مساله کووید.
* تغییرات اقلیمی
ترامپ میگوید: اول جوابش را بدهم. هر گروه پلیسی از ترامپ حمایت میکند. ما اصلاحات قوهقضائیه را داشتیم و بیشترین میزان بهرهمندی را سیاهپوستان داشتند و هماکنون هم آنها بیشتر از من حمایت میکنند. من میخواهم آب و هوای ما کاملا پاک باشد. ما انواع انرژیها را استفاده میکردیم.
بایدن میگوید: من جامعترین قانون تغییرات اقلیمی را وضع کردهام. ما ۵۰ میلیون دلار به کالج سیاهپوستان اختصاص دادیم. او ادعا میکند پاکیزهترین آب را داشتیم؟! او هیچ چیز از تغییرات اقلیمی نمیداند.
ترامپ میگوید: توافق پاریس فقط از آمریکا پول میگرفت.
بایدن: توافق پاریس به ما کمک کرد و این ادعا که ترامپ میگوید «مهربانترین» است را قبول ندارم.
* مسأله مزایای سالمندان
بایدن میگوید: افراد باید به طور منصفانه مالیات بدهند. میلیونرها اکنون فقط یک درصد مالیات میدهند. مهمترین کار، شکست ترامپ است، زیرا او میخواهد تامین اجتماعی را نابود کند.
ترامپ میگوید: من تمام عمرم با سیاستمداران سر و کار داشتم و هرگز ندیدم کسی چنین دروغ بگوید. مساله پسرش، روسیه و اوکراین و همه را دروغ میگوید. کهنهسربازان و سیاهپوستان وضعیت خوبی ندارند و مهاجران غیرقانونی جای آنها را گرفتهاند.
* هزینه مراقبت از کودکان
ترامپ میگوید: من خیلی از افراد عالی رتبه را در افبیآی اخراج کردم تا وضعیت را درست کنم. بایدن تاکنون هیچ کس را اخراج نکرده است. بایدن باید همه ژنرالهایی که در خروج افغانستان شکست خوردند را اخراج میکرد. جو کشور ما نابود شده است. اصلا نیازی به مناظره نیست و بیهوده وقت تلف میکنیم. او بدترین رئیسجمهور تاریخ آمریکاست.
بایدن میگوید: ما بهترین ارتش را داریم و چیزی نیست که از عهده آن برنیاید. ۱۰۹ یا ۱۱۰ مورخ ریاستجمهوری رای دادند و گفتند ترامپ بدترین رئیسجمهور تاریخ است. او کاری درباره هزینه مراقبت از کودکان نکرد.
ترامپ پاسخ میدهد: نظرسنجیها نشان میدهد من بهترین هستم. هیچکس مثل ما مالیات را کاهش نداده و شما مجریان، مالیاتتان افزایش خواهد یافت. بایدن بدترین است و همه میدانند.
بایدن میگوید: او میگوید به طبقه متوسط کمک کرده است؛ حقیقتا او طبقه متوسط را نابود کرده است. هیچ پیشرفتی درباره چین نداشته است.
* افزایش میزان مرگ و میر به دلیل خودکشی ناشی از مواد مخدر
ترامپ میگوید: بحث قبلی را تمام کنم. چین به بایدن پول میدهد. اکنون بالاترین کسری بودجه را داریم و وضعیت بدی با چین داریم و آنها کمکم مالک ما خواهند شد. ما درباره اعتیاد خوب کار میکردیم اما کووید رخ داد. ما از تجهیزاتی استفاده کردیم و میزان مواد مخدر ورودی خیلی کم شد. میزان مواد مخدر از طریق قاچاق زنان تحت دولت بایدن به دلیل وضعیت وخیم مرزها افزایش یافت.
بایدن میگوید: فنتانیل کمتر شده بود و تجهیزاتی ارائه دادیم تا میزان آن را کاهش دهیم اما ترامپ با همکاران جمهوریخواه خود تماس گرفت و گفت همکاری نکنند تا من لطمه ببینم.
* پذیرش نتیجه انتخابات
ترامپ میگوید: نیازی نیست چنین سوالی کنید. نانسی پلوسی اذعان کرد شورش کنگره هم تقصیر او بود نه ترامپ. البته من هم دوست داشتم بایدن باکفایت میبود، چون اصلا اینجا نمیبودم. هدف این است که آمریکا را مجددا به عظمت بازگردانم. سیاستهای بایدن جنونآمیز است و او ما را وارد جنگ سوم جهانی میکند و پوتین، کیم و شی از ما نمیترسند.
بایدن میگوید: من تصور نمیکنم رهبری در جهان از کار من ناراضی باشد. اگر جنگ سوم جهانی میخواهی، برو به پوتین بگو بیاید کییف را بگیرد.
ترامپ میگوید: این جنگ هیچوقت نباید شروع میشد. سربازان اوکراینی رو به اتمام هستند و شهرهایشان رو به نابودی است. اگر انتخابات قانونی و منصفانه باشد، میپذیرم اما دوره پیش میزان تقلبها مضحک بود. دلیل اینکه من کاندیدا شدم وضعیت بد ریاست بایدن بوده است.
بایدن میگوید: اجازه دهید میزان محبوبیت شما را پس از پیروزی بسنجیم. شما همچنان به دروغگویی و تحریک ادامه میدهی. تو نمیتوانی قانون را بپذیری. بایدن در ادامه گفت: تا حالا اینقدر حرف احمقانه نشنیدهام. این مردی هست که میخواهد از ناتو خارج شود. این مرد میخواهد به پوتین اجازه دهد بر اوکراین و بعدش بر لهستان تسلط پیدا کند. من همه را همراه کردم تا جنگ به اروپا سرایت پیدا نکند.
ترامپ در ادامه به بایدن میگوید: من با سیاستمداران زیادی برخورد داشتم اما هیچ دروغگویی مثل او ندیدم. او تامین اجتماعی را نابود کرده چون میلیونها نفر آمدن به کشور ما که این خدمات اجتماعی را صاحب شدند. هیچ وقت مثل الآن خشم از مهاجران را در کشورمان ندیدم.
بایدن در پاسخ به ترامپ میگوید: ما ایالات متحده آمریکا هستیم. من بدترین رئیسجمهور تاریخم؟ بسیاری تاریخدان در حوزه ریاستجمهوری گفتند که ترامپ بدترین رئیسجمهور تاریخ است. او هیچ کاری در زمینه مراقبت از کودکان نکرد.
در ادامه این مناظره موضوع به سلامت رئیسجمهور رسید و ترامپ گفت: من هر سال تست سلامت جسم و روان انجام می دهم. من از نظر سلامت در وضعیت خوبی هستم اما بایدن نمیتواند چنین کاری کند. در یک مسابقه گلف راحت او را شکست میدهم. بایدن در ادامه به ترامپ گفت: من هر وقت بخواهی حاضرم با تو گلف بازی کنم. موافقی؟ تو اصلاً میتوانی کیف خودت را حمل کنی؟
ترامپ باز به بایدن گفت: من امیدوار بودم او رئیسجمهور خوبی باشد و من الآن یک جا ریلکس میکردم. اون رئیسجمهور بدی بوده و من میخواهم دوباره آمریکا را باشکوه کنم. سیاستهای نظامی او دیوانهوار است. او ما را به جنگ سوم جهانی میکشاند. کیم جونگ اون و شی جین پینگ و پوتین به او احترام نمیگذارند.
بعد از مناظره بایدن و ترامپ دموکراتها به تکاپو افتادند. به نوشته نیویورکتایمز، گروهی از نمایندگان دموکرات کنگره به دنبال مشاهده این عملکرد فاجعهبار بایدن اکنون مشغول بحث درباره معرفی کردن یک نامزد ریاستجمهوری جدید از جانب این حزب برای رقابت ۲۰۲۴ هستند.
«دیوید اکسلرود» مشاور ارشد اسبق «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق آمریکا گفت: «بحثهایی در داخل حزب دموکرات درباره ضرورت کنار رفتن بایدن از رقابت مطرح شده است»
همچنین «جان کینگ» گزارشگر ارشد شبکه سیانان دقایقی بعد از پایان مناظره اظهار کرد: «هماکنون که ما داریم صحبت میکنیم در حزب دموکرات یک وحشت عمیق، شدید و فراگیر به وجود آمده است».
«نیکول والاس» مجری شبکه اماسانبیسی نیز بیان داشت: «عالیترین سطوح حزب دموکرات آمریکا مشغول یک بحث فعال و جاری بر سر به جریان انداختن فرآیند معرفی نامزد ریاستجمهوری جایگزین از سوی حزب هستند».
روزنامه والاستریتژورنال هم نوشت دموکراتها به صورت مخفیانه درباره جایگزینی بایدن در حال رایزنی هستند.
3 ستوننویس سرشناس روزنامه نیویورکتایمز با نوشتن مقالههای جداگانهای از بایدن خواستند به دلیل شکستش در مناظره از رقابت ریاستجمهوری ۲۰۲۴ انصراف دهد.
«توماس فریدمن» ستوننویس کهنهکار و سرشناس نیویورکتایمز در مطلب خود با تیتر «جو بایدن مردی خوب و رئیسجمهوری خوب است؛ او باید از رقابت انصراف دهد» نوشته است: «من در هتلی در شهر لیسبون به تنهایی مناظره بایدن و ترامپ را تماشا کردم. این مناظره اشک من را درآورد. هیچ وقت در عمرم یک چنین لحظه رقتانگیزی را در سیاست مربوط به کارزارهای انتخاباتی آمریکا به یاد نمیآورم، چون دقیقا اکنون فاش شد که بایدن مردی خوب و رئیسجمهوری خوب است که هیچ برنامه درستی برای پیروزی مجدد در انتخابات ریاستجمهوری ندارد».
«نیکولاس کریستوف» ستوننویس دیگر نیویورکتایمز بود که با نگارش مقالهای مشابه با فریدمن رسما از بایدن خواست به خاطر عملکرد فاجعهبارش در مناظره و گافهایی که تاکنون داده و ظاهرا تمامی ندارند، از رقابت ریاستجمهوری انصراف دهد.
گاردین درباره عملکرد ضعیف بایدن نوشت: «رئیسجمهور آمریکا هر چند تئوریهای توطئه راستگرایانه درباره مصرف کردن داروهای تقویتی قبل از مناظره را به سخره گرفت اما عملکرد او در مناظره همراه با انرژی و لحن صدای پایین و صحبتهای آشفته و درهم بود و نتوانست نگرانی رایدهندگان حامی او درباره سن بالا و شایستگیاش برای ریاستجمهوری را کاهش دهد».
این روزنامه نوشت: «وقتی این مساله سرانجام بروز یافت بایدن به ترامپ به خاطر داشتن رابطه جنسی با استورمی دنیلز، بازیگر فیلمهای غیراخلاقی در زمانی که همسر خودش باردار بود حمله و به محاکمه ترامپ از بابت پرداخت حقالسکوت به این بازیگر بر مبنای ۲۴ فقره اتهام اشاره کرد. بایدن به ترامپ گفت: «تو فردی شدیدا بیبندوبار هستی». ترامپ اما پاسخی به او داد که هرگز در تاریخ مناظرات ریاستجمهوری آمریکا در دهههای گذشته سابقه نداشته است. او گفت: «من با یک بازیگر فیلمهای غیراخلاقی رابطه جنسی نداشتم».
ارسال به دوستان
تأمین اجتماعی: محاسبه مابهالتفاوت متناسبسازی حقوق بازنشستگان از ابتدای سال جاری انجام و اعمال میشود
خبر خوش برای بازنشستگان
گروه اجتماعی: نخستین واریزی همسانسازی حقوق بازنشستگان چهارشنبه هفته گذشته آغاز شد و ۳ میلیون تومان علیالحساب از سوی صندوق بازنشستگی کشوری به حساب بازنشستگان کشوری، لشکری و فولاد واریز شد؛ اقدامی که قرار است بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی نیز بهزودی در قالب متناسبسازی حقوق آنها از چنین مزایایی بهرهمند شوند. در همین باره مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی اعلام کرد: پرداخت مبلغ متناسبسازی بازنشستگان تامین اجتماعی بهزودی انجام میشود، همچنین معوقات فروردین مستمریبگیران نیز پرداخت شده است. میرهاشم موسوی درباره جزئیات چنین اقدامی گفت: معوقات فروردین مستمریبگیرانسازمان تامین اجتماعی با مبلغی بالغ بر ۱۳ هزار میلیارد تومان مطابق اعلام قبلی در تیرماه تا پنجشنبه هفتم ماه جاری پرداخت شد. وی ادامه داد: با توجه به ابلاغ برنامه هفتم توسعه و ماده ۲۹ الحاقی در زمینه متناسبسازی همچنین تأکید دولت بر پرداخت علیالحساب، در اسرع وقت پرداخت مبالغ متناسبسازی به بازنشستگان تأمیناجتماعی آغاز خواهد شد. موسوی تأکید کرد: محاسبه مابهالتفاوت متناسبسازی برای بازنشستگان تأمیناجتماعی، از ابتدای سال ۱۴۰۳ انجام میشود و در این زمینه جای هیچ گونه نگرانی نیست.
* پرداخت مابهالتفاوت فروردین برای تمام مستمریبگیران
سیدمرتضی حسینی، معاون برنامهریزی، مالی و پشتیبانی سازمان تأمین اجتماعی از تکمیل فرآیند پرداخت مابهالتفاوت فروردین تمام مستمریبگیران این سازمان خبر داد و گفت: پیرو اطلاع قبلی پیرامون زمان پرداخت مابهالتفاوت حقوق فروردین مستمریبگیران عزیز این سازمان، فرآیند پرداخت مابهالتفاوت فروردین، مطابق لیست اعلامی و با رقمی بالغ بر ۱۳ هزار میلیارد تومان برای بیش از ۴ میلیون نفر و به صورت کامل انجام شد. افزایش سالانه حقوق مستمریبگیران معزز این سازمان مطابق روال هر ساله، پس از تعیین و تصویب میزان افزایش سالانه از سوی هیات محترم وزیران و ابلاغ مصوبه مربوط اجرایی شده است.
پیش از این حقوق اردیبهشت و خرداد مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی، مطابق با افزایش سالانه پرداخت و مقرر شده بود مابهالتفاوت فروردین بلافاصله پس از اتمام فرآیند پرداخت حقوق خرداد به حساب مستمریبگیران معزز سازمان واریز شود که این فرآیند پنجشنبه هفتم تیر به صورت کامل انجام شد. گفتنی است بر اساس بند الحاقی یک ماده ۲۹ لایحه برنامه هفتم توسعه، به منظور عدالت در پرداخت حقوق شاغلان و بازنشستگان و متناسبسازی حقوق بازنشستگان با ۹۰ درصد حقوق و فوقالعادههای مستمر مشمول کسور شاغلان مشابه و همتراز، دولت مکلف است تا پایان سال سوم برنامه اقدام لازم را به عمل آورد. این افزایش از سال ۱۴۰۳ در سال اول معادل ۴۰ درصد و در سالهای دوم و سوم هر کدام ۳۰ درصد مابهالتفاوت تا ۹۰ درصد یادشده خواهد بود. آییننامه اجرایی این بند به تصویب هیاتوزیران میرسد.
داوود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه ۱۲ خرداد سال جاری در نشست خبری درباره همسانسازی حقوق بازنشستگان گفت: در برنامه هفتم توسعه این موضوع دیده شده که طی 3 سال اجرایی شود، به طوری که در سال اول اجرای برنامه (۱۴۰۳) ۴۰ درصد و در 2 سال بعد (۱۴۰۴ و ۱۴۰۵) هر سال ۳۰ درصد انجام شود. وی افزود: منابع همسانسازی حقوق بازنشستگان در قانون بودجه ۱۴۰۳ پیشبینی شده است. معاون رئیسجمهور بیان کرد: درباره صندوقهای بازنشستگی بخش دولتی در قانون بودجه با همکاری مجلس، منابع آن دیده شده تا این پرداختها بدون مشکل انجام شود به طوری که یک درصد مالیات ارزش افزوده به مبلغ ۵۰ هزار میلیارد تومان منابع برای آن پیشبینی شده است. منظور ادامه داد: با ابلاغ قانون بودجه در حال تنظیم احکام حقوقی بازنشستگان هستیم و مقدمات اجرای همسانسازی حقوق بازنشستگان در حال انجام است و از ابتدای اول امسال در حقوق بازنشستگان اجرایی و اعمال میشود. رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره همسانسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی هم گفت: در قانون بودجه امسال پیشبینی شده دولت ۱۳۰ هزار میلیارد تومان از بدهی خود را به تامین اجتماعی برای این موضوع پرداخت کند تا همسانسازی اجرایی شود.
بنا بر این گزارش، همسانسازی حقوق بازنشستگان شامل تعدیل میزان پاداش بازنشستگی، افزایش سطح مزایای پزشکی، تغییر در سیاستهای بازنشستگی و اعمال تغییرات در قوانین مربوط به این حقوق است. این اقدام با هدف ایجاد تعادل و عدالت بیشتر در سیستم بازنشستگی کشور انجام میشود. همسانسازی حقوق بازنشستگان معمولاً توسط دولت یا سازمانهای مربوط انجام میشود؛ به منظور حفظ تعادل و عدالت در پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگی به افراد. این اقدام به منظور بهبود شرایط بازنشستگی افراد و تضمین زندگی شایسته برای آنها انجام میشود.
ارسال به دوستان
حریفان تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جامجهانی مشخص شدند
قرعهای به زیبایی زندگی
مراسم قرعهکشی دور سوم مرحله مقدماتی جامجهانی ٢٠٢٦ در مالزی برگزار شد و تیم ملی فوتبال ایران حریفان خود را شناخت.
دور سوم مرحله مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۶ قرار است در ۳ گروه ۶ تیمی از سپتامبر ۲۰۲۴ تا ژوئن ۲۰۲۵ برگزار شود و ۲ تیم برتر از هر گروه مستقیما جواز حضور در جامجهانی را کسب خواهند کرد. تیمهای سوم و چهارم گروهها نیز دوباره در ۲ گروه ۳ تیمی بازی میکنند و تیمهای برتر گروهها به عنوان سهمیههای هفتم و هشتم آسیا راهی جامجهانی میشوند. برای نیمسهمیه باقیمانده نیز طبق روال قبل بازی پلیآف با تیمی از قاره دیگر برگزار خواهد شد
به همین منظور روز پنجشنبه ۷ تیر در سالن بزرگ هتل ماندارین اورینتال کوالالامپور مراسم قرعهکشی این مرحله برگزار شد. مهدی مهدویکیا بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال ایران در این مراسم حضور داشت.
سیدبندی بر اساس آخرین رتبه تیمها در رنکینگ فیفا بود و از آنجا که ایران به همراه ژاپن و کرهجنوبی در رتبههای اول تا سوم قاره قرار داشتند، در سید نخست این پیکارها قرار گرفت.
سیدبندی قرعهکشی دور سوم به شرح زیر است:
سید یک: ژاپن، ایران و کرهجنوبی
سید ۲: استرالیا، قطر و عراق
سید ۳: عربستان سعودی، ازبکستان و اردن
سید ۴: امارات، عمان و بحرین
سید ۵: چین، فلسطین و قرقیزستان
سید ۶: کره شمالی، اندونزی و کویت.
امیر قلعهنویی سرمربی تیم ملی و مهدی محمدنبی، نایبرئیس اول فدراسیون فوتبال در این مراسم حاضر بودند.
گروه A: ایران، قطر، ازبکستان، امارات، قرقیزستان و کرهشمالی
گروه B: کرهجنوبی، عراق، اردن، عمان، فلسطین و کویت
گروه C: ژاپن، استرالیا، عربستان، بحرین، چین و اندونزی
همچنین فدراسیون جهانی فوتبال برنامه بازیهای مقدماتی جهانی در آسیا را اعلام کرد که به شرح زیر است:
ایران - قرقیزستان: ۱۵ شهریور ۱۴۰۳
امارات - ایران: ۲۰ شهریور ۱۴۰۳
ازبکستان - ایران: ۱۹ مهر ۱۴۰۳
ایران - قطر: ۲۴ مهر ۱۴۰۳
کره شمالی - ایران: ۲۴ آبان ۱۴۰۳
قرقیزستان - ایران: ۲۹ آبان ۱۴۰۳
ایران - امارات: ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
ایران - ازبکستان: ۵ فروردین ۱۴۰۴
قطر - ایران: ۱۵ خرداد ۱۴۰۴
ایران – کرهشمالی: ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
* نگاهی به رقبای ایران در انتخابی جامجهانی
رقبای تیم ملی فوتبال ایران در مرحله سوم مسابقات انتخابی جامجهانی 2026 مشخص شدند و بر این اساس شاگردان امیر قلعهنویی در این مرحله مقابل تیمهای ملی قطر، ازبکستان، امارات، قرقیزستان و کرهشمالی صفآرایی میکنند.
قطر که قهرمان آخرین دوره جام ملتهای آسیا به شمار میرود، در جایگاه سیوپنجم ردهبندی فیفا جای دارد. عنابیها که سال 2023 با هدایت تینتین مارکسِ اسپانیایی به قله فوتبال آسیا رسیدند، سال 2022 به لطف میزبانی از جامجهانی برای نخستین بار در این رقابتها شرکت کردند و با 3 شکست حذف شدند.
ازبکستان هم یکی از تیمهایی است که تیم ملی بیشتر از هر حریفی با آن بازی کرده است. ازبکستان که تیم شصتودوم جهان به شمار میرود، در مرحله دوم انتخابی جامجهانی 2026 با ایران همگروه بود که ملیپوشان کشورمان در هر 2 مسابقه مساوی کردند و از کسب پیروزی بازماندند. ازبکها که تاکنون طعم حضور در جامجهانی را نچشیدهاند، در 14 تقابل با ایران تنها یک بار پیروز شدهاند.
تیم ملی ایران در روزهای 20 شهریور و 30 اسفند سال جاری مقابل شاگردان پائولو بنتو در تیم ملی امارات صفآرایی میکند؛ حریفی که در جام ملتهای آسیا 2023 همگروه ایران بود و با نتیجه 2 بر یک مغلوب شد. آخرین حضور امارات در جامجهانی به 34 سال پیش بازمیگردد؛ حضوری که با 3 شکست و دریافت 11 گل همراه بود. تیم پائولو بنتو در جایگاه شصتونهم ردهبندی تیمهای ملی جهان قرار دارد.
قرقیزستان که نخستین رقیب ملیپوشان ایران در راه صعود به جامجهانی خواهد بود، در ردهبندی اخیر فیفا یک پله سقوط کرد تا جایی در بین 100 تیم برتر جهان نداشته باشد و تیم صدویکم جهان لقب بگیرد. قرقیزها هم تاکنون موفق به صعود به جامجهانی نشدهاند و آخرین بار در تورنمنت کافا مقابل ایران قرار گرفتند که با هتتریک مهدی طارمی، 5 بر یک شکست خوردند.
در آخر به کره شمالی میرسیم که شاید با سایر رقبا متفاوتتر باشد. «توفان زرد» جامجهانی 1966 که تا مرحله یکچهارم نهایی آن رقابتها بالا آمد، در انتخابی جامجهانی 2010 بالاتر از ایران قرار گرفت و در مهمترین رویداد فوتبالی جهان شرکت کرد. کرهایها از حضور در انتخابی جامجهانی 2022 انصراف دادند و حالا مجدداً بخت خود را برای بازگشت به عرصه جهانی امتحان میکنند. کره شمالی تیم صدودهم جهان محسوب میشود.
***
فرار بـزرگ ایــران از گـروه مرگ
با انجام قرعهکشی مرحله سوم مقدماتی جام جهانی، ایران از حضور در گروه مرگ مسابقات فرار کرد.
قرعهکشی مرحله سوم مقدماتی جامجهانی 2026 در شرایطی صبح پنجشنبه در کوالالامپور برگزار شد که 18 تیم صعود کرده به این مرحله از پیکارها، در 3 گروه 6 تیمی تقسیم شدند و ایران در گروه نسبتا مناسبی قرار گرفت و به نوعی از گروه مرگ فرار کرد.
قرعهکشی مسابقات بدین شکل برگزار شد که ابتدا تیمهای حاضر در سید ششم از گوی خارج شدند و سپس قرعهکشی به سمت سیدهای بالاتر آمد تا تکلیف تیمهای قدرتمند قاره مشخص شود.
تیم ملی ایران که از قبل مشخص بود در سید نخست قرار دارد، تا لحظه آخر قرعهکشی منتظر خارج شدن نامش از گویها بود. این اتفاق در شرایطی رخ داد که به نوعی، گروه مرگ پیکارها از قبل مشخص شده بود.
استرالیا، عربستان، بحرین، چین و اندونزی تیمهایی بودند که در سید 3 گروه قرار داشتند و حضور 2 تیم بزرگ استرالیا و عربستان کافی بود تا این گروه به گروه مرگ مسابقات شناخته شود.
از سمت دیگر، حضور تیمهای قطر، ازبکستان، امارات، قرقیزستان و کرهشمالی در گروه نخست مسابقات و عراق، اردن، عمان، فلسطین و کویت نیز در گروه دوم مشخص شده بود و نوبت به قرعهکشی تیمهای حاضر در سید نخست رسید.
در شرایطی نوبت به قرعهکشی گلدان اول رسید که اگر نام ایران از 2 گوی نخست خارج نمیشد، ملیپوشان باید در گروه سوم و در گروه مرگ مسابقات، با تیمهای قدرتمندتری روبهرو میشدند.
با این حال در همان قرعه نخست، نام ایران از گوی اول خارج شد تا ملیپوشان در گروه اول با تیمهای ملی قطر، ازبکستان، امارات، قرقیزستان و کرهشمالی همگروه شوند و به نوعی از قرار گرفتن در گروه مرگ فرار کنند.
ارسال به دوستان
به مناسب زادروز زندهیاد همایون خرم
ساز کوک خرم
گروه فرهنگ و هنر: همایون خرم نوازنده نامدار ویلون، موسیقیدان، آهنگساز و عضو شورای عالی خانه موسیقی محسوب میشود که در میان دوستداران این هنر به جهت ساخت ملودی ترانههای «تو ای پری کجایی» و «امشب در سر شوری دارم» شناخته شده است. خرم را میتوان همچنین از پیشگامان رونق و شکوفایی رادیو در دهههای ۳۰ و ۴۰ خورشیدی دانست که تلاش وافری برای پیشرفت و پرورش نسل جدید موسیقی ایران انجام داد.
همایون خرم در واقع بخشی از حافظه تاریخی موسیقی ایران را با خلق آثاری همچون «تو ای پری کجایی»، «رسوای زمانه منم»، «امشب در سر شوری دارم»، «مینای شکسته»، «غوغای ستارگان»، «بگذر از کوی ما»، «پیک سحری» و «طاقتم ده» رقم زده است. او از جمله ملودیپردازان شاخص و ماندگار تاریخ موسیقی ایران به شمار میرود و یکی از رموز ماندگاری این آثار، غنای ملودیک و ارزش موزیکالیته و قدرت ملودیها محسوب میشود. از فعالیتهای دیگر همایون خرم میتوان به سخنرانی درباره موسیقی ایرانی در مراکز هنری و فرهنگی ایران، اروپا و آمریکا مانند دانشگاه UCLA، دانشگاه گیلان، دانشگاه پزشکی شیراز درباره ابوالحسن صبا و موسیقی ایرانی، انجمن موسیقی فارس درباره ابوالحسن صبا، دانشگاه علامه طباطبایی درباره مقامات موسیقی ایرانی، فرهنگسرای ارسباران درباره علینقی وزیری و دانشگاه صنعتی اصفهان درباره مشخصات موسیقی ایرانی اشاره کرد.
خرم از نوابغ موسیقی ایرانزمین 9 تیر ۱۳۰۹ در بوشهر متولد شد. مادرش از شیفتگان موسیقی اصیل ایرانی بود و از مقامهای موسیقی ایرانی به دستگاه همایون علاقهای وافر داشت. به همین دلیل هم نام همایون را برای فرزند خود انتخاب کرد. خرم از همان ابتدای زندگی، بسیار مورد توجه والدین قرار گرفت به طوری که وی میگوید: «من تربیت و موفقیت خود را مدیون مادرم هستم که همیشه مرا به سوی هنر هدایت کرد و پیوسته مشوق من در امر تحصیل بود. مادرم علاقه وافری به موسیقی داشت. مدتی نزد مرتضیخان نیداوود تار مشق کرده بود و برای اینکه ذوق ما را تحریک کند، هر روز با نوای موسیقی که از صفحات گرامافون شنیده میشد، ما را سر گرم میکرد».
همایون خرم 3 سال نزد صبا به فراگیری فن نواختن ویلون مشغول شد و چنان در نواختن این ساز پیشرفت کرد که بنا بر پیشنهاد ابوالحسن صبا در امتحان نوازندگی رادیو شرکت و به عنوان نوازنده ۱۴ ساله چندین بار در رادیو نوازندگی کرد. وی که در این مدت موسیقی را به طور تجربی و غیرآکادمیک فرا گرفته بود، از خط نت موسیقی اطلاعی نداشت، از این رو برای اینکه بتواند از آثار دیگران آگاهی یابد و در آینده هم خود آهنگ بسازد، ندانستن نت، نقص بزرگی برای وی به شمار میرفت، از این رو کتابهای علینقی وزیری را تهیه کرد و خود به مطالعه آنها پرداخت و بعدها ۲ جلد کتاب روحالله خالقی را خواند و سپس زمانی که به خدمت نظام مشغول بود، در دانشکده افسری با شخصی به نام سروان حسینی که از فارغالتحصیلان هنرستان عالی موسیقی بود، آشنا شد و نزد وی مبانی علم هماهنگی و کنترپوآن را فرا گرفت.
این هنرمند تحصیلات عمومی خود را در مدارس گوناگون گذراند و به هنرسرای عالی رفت و موفق به دریافت مدرک لیسانس در رشته مهندسی برق شد. وی از ۱۳۳۳ به طور رسمی به عنوان نوازنده به استخدام رادیو درآمد که ابتدا در ارکستر مرحوم علیمحمد خادممیثاق به کار پرداخت و آهنگهایی را هم برای این ارکستر ساخت و اجرا کرد تا اینکه سال ۱۳۳۵ به رهبری شماره ۲ منصوب شد. این ارکستر با 8 خواننده کار میکرد که ۴ خواننده با حبیبالله بدیعی و ۴ خواننده با همایون خرم برنامه اجرا میکردند.
کتاب «غوغای ستارگان» مهمترین اثر مکتوبی است که به بیان خاطرات همایون خرم پرداخته و از جمله آثار ارزشمند و ماندگار در حوزه ادبیات و موسیقی به شمار میرود. در مقدمه کتاب، خرم به نکتهای جالب توجه اشاره میکند، آنجا که یکی از دلایل نوشتن خاطرات را اینگونه توضیح میدهد: «موردی که مرا بیشتر به این کار ترغیب کرد، این بود که از هنرمندان و دوستان عزیز همدوره خودم که همگی از افراد شاخص و تاثیرگذار در موسیقی ایرانی بودند، نظیر مهدی خالدی (که البته مقدم بر همه ما بودند)، علی تجویدی، حبیبالله بدیعی، پرویز یاحقی، جواد معروفی، جلیل شهناز و فرهنگ شریف که عمرشان دراز باد، هیچ یک خاطرات هنری خود را منتشر نکردند که اگر نوشته بودند چه گنجینهای امروز در اختیار بود». نظر خرم از این منظر قابل اعتناست، چرا که شاید اگر به قول وی چهرههایی چون صبا و وزیری و دیگر اساتید بزرگ، خاطرات و نوشتههایی از خود باقی میگذاشتند، همانند کاری که خالقی کرد، اطلاعات و آگاهیهای ما درباره تاریخ موسیقی معاصر افزونتر از این بود که اکنون هست و این امر سبب میشد درک و دریافت دقیقتری از تحولات و برخی رخدادهای پیش آمده در موسیقی داشته باشیم.
استاد موسیقی ایرانی و خالق نغمههای ماندگار ۲۸ دی ۱۳۹۱ در 82 سالگی به علت بیماری سرطان ریه در بیمارستان دی دار فانی را وداع گفت و عرصه موسیقی را پر از غم و اندوه کرد.
ارسال به دوستان
چرا شاهد انحراف معیار خاصی در دیپلماسی دولت چهاردهم نخواهیم بود؟
سیاست خارجی ایران بر مدار ثبات
انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران علاوه بر حساسیتهای ملی، سویهای بینالمللی نیز داشته است. ایران نه تنها یک قطب مهم در خاورمیانه و جهان اسلام محسوب میشود، بلکه به دلیل رهبری معنویاش بر جبهه در حال توسعه مقاومت در مقابل سلطه غرب نیز نگاهها را از فراسوی مرزها به تحولات درونساختاری سیاسی خود معطوف داشته است. در عمده دوره نخست تقریبا یک دههای پس از انقلاب اسلامی 1357، روحیه انقلابی و ضداستکباری برآمده از انسجام اجتماعی و مطالبه اکثریتی بر دیپلماسی دولت جوان جمهوری اسلامی سایهگستر بود. پس از آن دوران اختلاف سلیقهها بر اساس اختلافات سیاسی داخلی و تحولات جهان در حال گذار از دوقطبی غربی - شرقی به تکقطبی آمریکایی و سپس افول تدریجی این نظام تکقطبی غربی بود. در 35 سالی که از رهبری حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای میگذرد، بهرغم محوریت منویات مقام معظم رهبری در امور راهبردی، دولتهای متوالی ایران گفتمان ثابتی را در سیاست خارجی خود لحاظ نکردهاند. با این حال کلیت خطوط قرمز دیپلماسی یک نظام اسلامی و انقلابی رعایت شده است، از جمله به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی، عادیسازی روابط با آمریکا و استمرار حمایت از محور مقاومت در منطقه. میتوان گفت جمهوری اسلامی در این سالها یک زبان دیپلماتیک واحد اما با گویشهای متفاوت اصولگرا و اصلاحطلب یا ترکیبی از این دو داشته است. از دوم خرداد 1376 که ایران شاهد روی کار آمدن نخستین دولت غربگرا پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود تا 28 خرداد 1400 که با پیروزی شهید سیدابراهیم رئیسی در سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری، سیاست خارجی تهران یک روند کاملا باثبات برای همکاری با شرق جدید و جنوب جهانی در چارچوب چندجانبهگرایی بینالمللی را تجربه کرد، آرای ایرانیان همواره بر روندهای بینالمللی منطقهای و فرامنطقهای تاثیرگذار بوده است. اگر بازه ریاستجمهوری ۸ ساله هاشمی رفسنجانی را که در آن در راستای گشایش اقتصادی پس از جنگ و ارتقای توسعه اقتصادی و همکاریهای منطقهای، سیاست خارجی ما سوگیری آرامی را برای بهبود روابط با برخی کشورهای غربی یا متحد آمریکا آغاز کرد، به دوران 27 ساله ۴ رئیسجمهور پس از او بیفزاییم، به سیری جالب از نوسانات دیپلماتیک در رابطه ایران با جهان برمیخوریم که گاه حتی در دوران تصدی یک رئیسجمهور خاص شاهد آنیم.
محمد خاتمی با رویکرد داخلی شبهلیبرال و با شعار «گفتوگوی تمدنها» تلاش کرد تنشهایی را که ناشی از اختلافات نرم و نه سخت و ماهیتی با اروپا و آمریکا بود، کاهش دهد. اتفاقا ساختار تحریمهای ظالمانه غرب علیه کشورمان بر همین حسننیت سادهلوحانه دوم خردادیها چیده شد. سپس محمود احمدینژاد با سیاستی که در ظاهر نقطه مقابل خاتمی بود روی کار آمد.
دولت او با اصرار بر حقوق حاکمیتی ایران از جمله در زمینه غنیسازی اورانیوم، گشودن آغوش به روی دولتهای ضداستکباری، شروع سیاست «نگاه به شرق» و افزایش حمایت از محور مقاومت، به پیشواز غرب رفت. طبیعی بود با شیطنت آمریکا، اتحادیه اروپایی و اسرائیل و به وجود آمدن زمینههایی مثل فتنه 88، تحریمهای بیشتری از جمله از سوی شورای امنیت سازمان ملل در انتظار کشورمان باشد.
به قدرت رسیدن حسن روحانی نیز به منزله بازگشت کامل به رویکرد غربگرایانه دولت خاتمی نبود. دولت نیمه کارگزار - نیمهاصلاحطلب روحانی با شعار «تعامل سازنده با غرب و تعادل در گرایش به شرق»، پروژه دیپلماسی را به تیم ظریف و حلقه نیویورکیها واسپاری کرد. نتیجه کار 2 روند متفاوت بود. پس از یک ماهعسل کوتاه با دولت اوباما که به امضای برجام در سال 94 انجامید، در دولت دوم روحانی، دونالد ترامپ شمشمیر را برای تهران از رو بست و ملت ایران عاقبت حساب کردن بیحساب روی کدخدا را با پاره شدن برجام توسط تاجر یاوهگوی نیویورکی و برقراری مجدد و تشدید تحریمهای ظالمانه آمریکا تجربه کرد. بنبستی که دولت دوم روحانی را که همه تخممرغهایش را در سبد آمریکا - و نه حتی کل مجموعه غرب - قرار داده بود، تبدیل به منفعلترین دولت پس از دولت مستعجل بنیصدر در سالهای پس از انقلاب ساخت. چالشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برآمده از این شکست دیپلماتیک بود که زمینهساز اقبال به دولت خدمت سیدابراهیم رئیسی در سال 1400 شد؛ دولتی که سیاست نگاه به شرق را همراه با استحکام روابط با چین و روسیه و عضویت موثر در پیمانها و سازمانهای راهبردی بینالمللی مثل بریکس، سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اوراسیا تثبیت کرد.
این ثبات مغتنم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، نه تنها جبهه منطقهای مقاومت را به شکل یک ائتلاف بزرگ جهانی شامل روسیه، ونزوئلا، کوبا، عراق، سوریه، یمن، لبنان، فلسطین، افغانستان و... در مقابل سلطه غرب توسعه داد، بلکه چین و دیگر قدرتهای اقتصادی نوظهور را هم در ایجاد چارچوبهای نوین چندجانبهگرایانه از جمله تجارت انرژی، بازارهای مستقل و ارزهای جایگزین دلار مصممتر ساخت.
این سیاست خارجی عزتمندانه، به کشورمان کمک کرد به رغم عدم پیشرفت در مذاکرات هستهای با رژیم ناقصالخلقه ۱+۵ (پس از خروج آمریکا) و حتی با وجود بروز تقابل نظامی مستقیم محور مقاومت با غده سرطانی صهیونیستی، جایگاه جهانی ایران کاملا ایمن مانده و حتی ارتقا یابد.
در ۳ سال اخیر، تهران موفق به معرفی رویکردهای جایگزین مقتدرانهتری در مقابل نظام تحریمی غرب در حوزههای مختلف، از پلن B هستهای گرفته تا برقراری توازن نظامی در مقابل ابرقدرت سابق، برپایی چارچوبهای جدید دور زدن تحریم و حضور در ائتلافها و بازارهای جدید شده است.
برای مثال فروش نفت ایران با وجود تشدید تحریمهای آمریکایی در مقایسه با دولت دوازدهم، در ۳ سال استقرار دولت سیزدهم افزایش یافت. هفته گذشته نیز در جریان هفدهمین نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره قطعنامه 2231 و اجرای برجام، با مقصر قلمداد شدن آمریکا در روند ناموفق احیای برجام توسط دبیرکل سازمان ملل همراه با موضع هماهنگ و مستحکم ایران، روسیه و چین در تبیین نقش کارشکنانه آمریکا و تروئیکای اروپا در برجام، جلوی هرگونه اجماع کارساز علیه کشورمان در پرونده هستهای گرفته شد. در عین حال به نظر نمیرسید در کارزارها و تبلیغات نامزدها برای این دوره از انتخابات زودرس و فوقالعاده ریاستی در کشورمان - ناشی از شهادت رئیسجمهور رئیسی - سیاست خارجی، نقطه نزاع اصلی ۳ نامزد پیشرو در نظرسنجیها یعنی محمدباقر قالیباف، مسعود پزشکیان و سعید جلیلی بوده باشد.
نهتنها قالیباف و جلیلی بر ادامه راه دولت شهید رئیسی و سکاندار دستگاه سیاست خارجیاش، شهید حسین امیرعبداللهیان تاکید دارند، بلکه پزشکیان هم بارها تاکید کرده دولت احتمالی او در چارچوب راهبردهایی که مقام معظم رهبری تعریف کردهاند، حرکت خواهد کرد. هر قدر هم دولت مفروض پزشکیان میخواست شمایل دولت سوم روحانی را یدک بکشد و هر قدر تیم دیپلماسی او به سرکردگی ظریف، برجامگرا میبود، باز هم قادر به جابهجایی آنچنانی چارچوبهای تثبیتشده سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوران ۳ ساله دولت سیزدهم نبود. شاید به همین دلیل، از یک جایی به بعد، وزیر تبلیغات کارزار انتخاباتی پزشکیان، یعنی جواد ظریف به جای ایفای نقش شناختهشدهاش در قامت یک دیپلمات یقه سفید متشخص، مثل یک بوقچی و فریادکش تمامعیار به سبک لیدرهای روی سکوها ظاهر شد و به جای برجام به پیشپاافتادهترین موضوعات اجتماعی و اقتصادی پرداخت. تغییر لحن ظریف به عنوان عقل منفصل مردی که میخواست اصلاحطلبان را از موزه تاریخ به قدرت بازگرداند، گواهی بود بر اینکه شاهد انحراف معیار خاصی در دیپلماسی دولت چهاردهم نخواهیم بود. حتی در صورتی که رئیسجمهور آینده، عزمش را در چارچوب راهبردهای کلی نظام، برای احیای توافق هستهای جزم کند، این در انحصار گروهی خاص و به منزله مجوزی برای سازش با شیطان بزرگ نخواهد بود. عبارتی مصمم که سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و رهبر معنوی خط مقدم مقاومت عربی در حساسترین وضعیت جنگی در مقابل رژیم صهیونیستی، درست شب این دوره از انتخابات ریاستجمهوری به زبان آورد، گویای این واقعیت بود. او در بیروت در مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت رئیسجمهور و همراهانش، ایران را قلعه مستحکم مقاومت در برابر ستمگران توصیف کرد و با ستایش صلابت جمهوری اسلامی گفت نظام اسلامی به عنوان یک الگو عمل میکند.
او گفت: «بحمدالله مردم ایران با حضور مستقیم و نحوه برخورد با این حادثه با آرامش و ثبات عمومی الگویی برای همه جهان شدند. دشمنانی که در کمین نشسته بودند و از آشوبهایی که اینجا و آنجا اتفاق میافتد صحبت میکردند، با چشمان خود دیدند ایران بهرغم همه شرایط سختی که بر اثر این حادثه داشت، آرام، باثبات، یکپارچه و متحد است».
قطعا از میان قالیباف و جلیلی، هر که به پاستور برود دولتی تاسیس خواهد کرد که مصداق این تعریف سید مقاومت است. سیاست خارجی هر یک از این ۲ دولت احتمالی، مبتنی بر آرمانهای انقلاب اسلامی خواهد بود و صرفا ممکن است به لحاظ تاکتیکی با سیاست خارجی دولت شهید رئیسی تفاوت داشته باشد. مواضع خارجی پزشکیان نیز حاکی از آن است که حتی اگر او زیر بار بدنامی آنچه «دولت سوم روحانی» نامیده شد برود، در چارچوب واقعگرایی چارهای جز این نخواهد داشت که در قالب سیاست خارجی تثبیتشده فعلی، تنشزدایی با غرب را صرفا به عنوان تاکتیکی برای تداوم راهبرد چندجانبهگرایی علیه سلطه آمریکا دنبال کند.
ارسال به دوستان
نگاهی به تولید فیلمهای سینمایی با محوریت انتخابات
سینما سیاست
سجاد رضایی: در سینمای جهان، سابقه فیلمهایی که مستقیما به موضوع انتخابات پرداختهاند و جایگاه جدیتری داشتهاند، به دوران جنگ سرد بازمیگردد. یکی از معروفترین این فیلمها، «کاندیدای منچوری» به کارگردانی جان فرانکنهایمر با بازی ستارگانی چون فرانک سیناترا، لارنس هاروی و جنت لی است.
این فیلم سال 2004 توسط جاناتان دمی بازسازی شد و دنزل واشنگتن در آن نقشآفرینی کرد، همچنین فیلم «بهترین مرد» به کارگردانی فرانکلین جی. شافنر سال 1964 نیز به موضوع انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اشاره داشت. این سنت در سینمای آمریکا تا امروز ادامه دارد و از آخرین نمونههای آن میتوان به فیلم «جنگ داخلی» اشاره کرد که خطر فروپاشی آمریکا در صورت اختلال در نهاد انتخابات را به تصویر میکشد.
شاید یکی از جدیترین تولیدات هم مربوط به فیلم «همه مردان رئیس جمهور» باشد. داستان این فیلم بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است؛ ماجرایی که ۱۷ ژوئن ۱۹۷۲ میلادی در دوره ریاستجمهوری ریچارد نیکسون از ستاد فرماندهی دموکراتها در واشنگتن با دستگیری 5 سارق با وسایل مدرن استراق سمع آغاز میشود و با ورود باب وودوارد (رابرت ردفورد) گزارشگر تازهکار واشنگتنپست و کارل برنستاین (داستین هافمن) گزارشگر پرانرژی و پیگیر روزنامه وارد مرحله تازهای میشود.
* سینمای ایران
ورود تصویر انتخابات به قاب سینمای ایران خیلی قدیمی نیست، طبیعتا پیش از انقلاب هیچ فیلمی در این باره ساخته نشده بود و در دهه اول پس از انقلاب نیز آثار دفاع مقدسی بیش از هر چیز دیگری مشتری داشت.
آثار سیاسی سینما در نهایت از نیمههای دهه ۷۰ پررنگ شد و سال ۷۹ رکورد بیسابقهای زد اما با شروع دهه ۸۰ تب این نوع فیلمسازی فروکش کرد و تنها میتوان از فیلم «زادبوم» نام برد که توسط ابوالحسن داوودی در سال ۱۳۸۷ کارگردانی شد. این فیلم به دلیل تفاسیر نمادین از آن، نمایشش به تعویق افتاد و در نهایت پس از ۶ سال مجوز اکران دریافت کرد. در دهه ۹۰، موضوع انتخابات مجددا وارد برخی فیلمهای سینمایی ایران شد که احتمالا پاسخی به انتخابات سال ۸۸ بود.
* آثار دهه 80
سال ۷۹ از این جهت عجیب بود که همزمان 5 فیلم با موضوع انتخابات یا در اشاره به آن ساخته شد.
«آقای رئیسجمهور» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی سال 1379 ساخته شد. این فیلم که بعد از 19 سال توقیف سال 1398 در تلویزیون پخش شد، روایتی از خبرنگاری است که مدیرمسؤول روزنامهاش کاندیدای ریاستجمهوری میشود.
این فیلم به طور مستقیم به انتخابات ریاستجمهوری ایران اشاره دارد.
«زیر پوست شهر» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد هم در همان سال ساخته شد. این فیلم داستان خانوادهای در تهران را روایت میکند که با مشکلات مالی و اجتماعی روبهرو هستند. در این میان، یکی از اعضای خانواده که کارگر است، تصمیم میگیرد در انتخابات شوراها شرکت کند. فیلم به بررسی تاثیر انتخابات بر زندگی روزمره مردم و تنشهای ناشی از آن میپردازد.
تهمینه میلانی هم «نیمه پنهان» را در همان سال ساخت،. موضوع فیلم درباره فرشته (نیکی کریمی) است که در آستانه رسیدگی همسرش خسرو (آتیلا پسیانی) در مقام نماینده ریاستجمهوری به پرونده قضایی یک زن محکوم به اعدام، دفترچه خاطراتش را به او میدهد.
«اعتراض» مسعود کیمیایی نیز حال و هوای انتخاباتی داشت و بحثهای جوانان را درباره انتخابات به تصویر میکشید.
روایت فیلم «پارتی» سامان مقدم نیز با انتخابات مجلس گره میخورد. این فیلم داستان چند جوان را روایت میکند که درگیر ماجراهای مختلفی هستند. از جایی به بعد، روایت فیلم با انتخابات مجلس گره میخورد و نشان میدهد چگونه انتخابات بر زندگی و تصمیمات این جوانان تاثیر میگذارد.
* آثار دهه 90
دهه ۹۰ با بروز اتفاقات سیاسی جدید در اواخر دهه 80، دورهای متفاوت برای تولید این نوع فیلمها رقم خورد.
سال ۹۰، ابوالقاسم طالبی «قلادههای طلا» و ابراهیم حاتمیکیا «گزارش یک جشن» را ساختند که اشارهای نمادین و غیرمستقیم به انتخابات سال 88 داشت.
«قلادههای طلا» داستان حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ است. فیلم به بررسی تلاشهای نیروهای امنیتی برای کنترل اوضاع و جلوگیری از بیثباتی در کشور میپردازد.
سال بعد، محسن امیریوسفی «آشغالهای دوستداشتنی» را ساخت که به حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ اشاره میکرد؛ روایتی خلاف واقع که مخالفان بسیاری داشت.
«گزارش یک جشن» تاکنون اکران نشده اما «آشغالهای دوستداشتنی» پس از ۶ سال به نمایش درآمد.
در همان سال، مهدی کرمپور «پل چوبی» را در واکنش به انتخابات سال ۸۸ ساخت. این فیلم داستان چند جوان را روایت میکند که درگیر مسائل سیاسی - اجتماعی مختلفی هستند. فیلم به تاثیر انتخابات بر زندگی این جوانان و تصمیماتشان اشاره دارد.
سیدمسعود اطیابی هم «ماهگرفتگی» را درباره انتخابات سال ۸۸ ساخت که هنوز اکران نشده است.
* محور، اصل انتخابات
سال ۹۳، مسعود جعفریجوزانی در «ایرانبرگر» به موضوع انتخابات شوراها در یک دهکده خیالی پرداخت که نمادی از جامعه ایران بود؛ فیلمی طنز که به کشمکشهای انتخاباتی و شور و حرارت یک اتفاق اشاره داشت.
یکی از آخرین فیلمهای سینمای ایران با موضوع انتخابات تا به امروز «مارموز» به کارگردانی کمال تبریزی است که به شکلی نمادین به این موضوع پرداخته است.
داستان فیلم درباره مردی به نام قدرت (حامد بهداد) است که طی عملی خودسرانه به قهرمان شهر تبدیل میشود. او که سودای رسیدن به قدرت و سخنرانی در مجلس را دارد، با اتفاقات گوناگونی مواجه میشود که سرنوشت او را تغییر میدهد.
* نسبت سینما و انتخابات کجاست؟
انتخابات موضوعی است که به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی روزمره مردم و دغدغههایشان، ظرفیت دراماتیک بالایی دارد و میتواند به راحتی با مخاطب عام ارتباط برقرار کند. اما فیلمهای انتخاباتی فقط برای سرگرمی ساخته نمیشوند و بسیاری اوقات هدف آنها تأثیرگذاری بر رای و تصمیم مردم است. مثلا در هندوستان، فیلمهای سینمایی قبل از انتخابات تلاش میکنند ذهن مردم را به نفع حزب بهاراتیا جاناتا و نارندرا مودی قالبدهی کنند.
در آمریکا نیز از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید، فیلمهایی علیه او تولید شدهاند تا جلوی رای آوردنش برای دوره بعد را بگیرند.
در ایران نیز فیلمهایی که به کلیت فرآیند انتخابات پرداختهاند نه انتخاب یک شخص یا جریان خاص، شامل «پارتی» و «ایرانبرگر» هستند. برخی فیلمها نیز مستقیما جناح خاصی را انتخاب کردهاند، مانند «زیر پوست شهر» و «اعتراض».
با این حال، فیلمهای ایرانی عمدتا پساانتخاباتی بودهاند و کمتر پیش آمده که پیشاپیش به استقبال این فرآیند بروند. نقش و تأثیر سینمای ایران بر انتخابات بیشتر به واکنشهای فیلمسازان یا چهرههای مشهور دیگر در شب انتخابات محدود شده است. بیشترین واکنشها به ۲ دوره انتخابات ریاستجمهوری سالهای ۷۶ و ۸۸ بوده است.
فیلمهای اعتراض، زیر پوست شهر، نیمه پنهان و آقای رئیسجمهور به انتخابات سال ۷۶ واکنش نشان دادند و آشغالهای دوستداشتنی، پل چوبی، عصبانی نیستم، قلادههای طلا و ماهگرفتگی مخاطب را به انتخابات سال ۸۸ ارجاع دادهاند.
ارسال به دوستان
چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دیروز در سراسر ایران برگزار شد
همه سلایق
رهبر انقلاب: عزت و آبروی نظام متوقف به حضور مردم است
گروه سیاسی: بالاخره پس از روزها انتظار و پیگیری رقابت نامزدهای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری اسلامی ایران، روز گذشته (هشتم تیرماه) انتخابات برگزار شد و مردم کشورمان با حضور در 59 هزار شعبه اخذ رای (58 هزار و 640 شعبه در سراسر کشور و 344 شعبه در خارج از کشور) به کاندیدای مورد نظر خود از بین 4 نفر باقیمانده رای دادند.
انتخاباتی پرشور با مشارکت اقشار مختلف مردم که طی روزهای اخیر توجه افکار عمومی جهان را به خود جلب کرده بود؛ چنانکه در روز انتخابات بیش از 500 خبرنگار از رسانههای خارجی در ایران حضور یافتند تا از نزدیک روند انتخابات را پوشش دهند. آنطور که علیرضا شیروی، مدیرکل رسانههای خارجی وزارت ارشاد گفته بود: «بیش از ۵۲۰ خبرنگار و نماینده ۱۹۰ رسانه خارجی مقیم و غیرمقیم از ۳۴ کشور جهان با حضور در کشور، چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری ایران را پوشش میدانی دادند».
وی همچنین با اشاره به استقبال بینظیر رسانههای خارجی طی چند دوره گذشته از انتخابات ریاستجمهوری ایران گفته بود: «رسانههای 34 کشور اتریش، اسپانیا، استرالیا، آمریکا، انگلستان، ایتالیا، آذربایجان، آلمان، بحرین، پاکستان، ترکیه، الجزایر، چین، دانمارک، روسیه، زیمبابوه، ژاپن، سوریه، سوئد، عراق، عربستان، عمان، فرانسه، فلسطین، قرقیزستان، قطر، کره جنوبی، کره شمالی، کلمبیا، کویت، لبنان، مصر، ونزوئلا و یمن اخبار برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری کشورمان را پوشش میدهند».
حضور این تعداد خبرنگار و نماینده رسانههای خارجی نشان از اهمیت بسیار بالای انتخابات ریاستجمهوری کشورمان دارد. هرچند انتخابات در ایران همواره مورد توجه کارشناسان، سیاستمداران و رسانههای دیگر کشورها قرار داشت اما اکنون با توجه به قدرت روزافزون ایران اسلامی در پهنه خاورمیانه و همین طور رقم خوردن وقایع تاریخی چون عملیات «وعدهصادق» که عیار و وزن ایران اسلامی را در سطح جهان بیش از پیش افزایش داد، توجه همگان به انتخابات ریاستجمهوری کشورمان بیشتر نیز شده است. کما اینکه شهادت آیتالله رئیسی و همراهانش در 30 اردیبهشت و برگزاری انتخابات کمتر از 40 روز از آن واقعه تلخ، اتفاقی کمنظیر در سطح جهان است که این موضوع نیز بازتابهایی را در رسانههای خارجی یافته بود.
در همین باره هادی طحاننظیف، سخنگوی شورای نگهبان گفته بود: انجام فرآیند انتخابات در زمانی کمتر از ۴۰ روز اتفاقی کمنظیر در بین نظامهای سیاسی جهان است. قانون اساسی برای فقدان رئیسجمهور پیشبینی لازم را دارد و ظرف حداکثر ۵۰ روز رئیسجمهور جدید باید انتخاب شود. در همین مدت افتتاح ۲ مجلس مهم، ششمین دور مجلس خبرگان و دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را نیز داشتیم.
طحاننظیف همچنین از هماهنگیهای انجامشده در بیش از 95 کشور سخن گفته بود که در آنها تمهیدات لازم برای شرکت هموطنان خارج از کشورمان صورت گرفته بود.
* قوام نظام
رهبر معظم انقلاب همچون سنوات گذشته، در دقایق اولیه آغاز رایگیری پای صندوق اخذ رای حضور یافتند و جزو نخستین نفرات رایشان را به صندوق انداختند. ایشان در همان دقایق اولیه با حضور پای صندوق سیار 110 که در حسینیه امام خمینی(ره) مستقر بود، رایشان را به صندوق انداختند و با بیان اینکه «دوام و قوام و عزت و آبروی جمهوری اسلامی در دنیا متوقف به حضور مردم است»، بار دیگر بر این مهم تاکید کردند که صرفنظر از نتیجه انتخابات، آنچه حائز اهمیت است حضور پرشور مردم پای صندوقهای رای است، چراکه «آبروی نظام اسلامی» نیز متوقف به همین حضور است.
آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای رئیس قوه قضائیه، آیتالله صادق آملیلاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بسیاری از مسؤولان و چهرههای شاخص لشکری و کشوری نیز از جمله نفراتی بودند که در ساعات اولیه آغاز روند رایگیری، با حضور در شعبههای اخذ رای به خیل عظیم مردمی پیوستند که همگی آمده بودند تا مشارکت خود را در این رویداد بزرگ سیاسی کشور به ثبت برسانند.
اما در این میان، حضور برخی چهرههای طیف اصلاحطلب که انتخابات مجلس دوازدهم را تحریم کرده بودند، جالب توجه بود. محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات که همین چند ماه پیش در بیان عدم شرکتش در انتخابات مجلس گفته بود «شرکت نکردم تا به کسی دروغ نگفته باشم» دیروز در ساعت اول آغاز روند رایگیری در حسینیه جماران حاضر شد و رای خود را به صندوق انداخت!
رفتار دوگانه خاتمی آن هم به فاصله چند ماه باعث تعجب مردم و صاحبنظران شد. چرا که وی درباره دلایل عدم شرکتش در انتخابات مجلس دوازدهم در جمع مشاورانش گفته بود: «رأی ندادن را در شرایط نامطلوب کنونی وجه دیگری از رأی دادن در وضعیت حتی نسبتاً مطلوب انتخابات میدانم، به این امید که با رأی ندادن در این شرایط اعتماد آسیبدیده مردم از حکومت و جریانهای سیاسی از جمله اصلاحطلبی (که دامنهاش گستردهتر از دایره اصلاحطلبان رسمی است) تا حدی ترمیم شود». حالا مشخص نیست در این زمان کم (3 ماه) چه چیزی تغییر کرده که باعث میشود رای دادن وی به آنچه او «اعتماد آسیبدیده مردم» نام مینهد آسیبی وارد نکند؟!
* حضور مردم
دیروز چون سنوات و دورههای گذشته شاهد حضور پرشور مردم پای صندوقهای رای بودیم. تلاش رسانههای بیگانه و معاند برای حضور نیافتن مردم پای صندوقهای رای پیشتر با مشارکت حدود 41 درصدی مردم در انتخابات مجلس دوازدهم شکست خورده بود اما حالا با حضور مجدد مردم در انتخابات ریاستجمهوری، این عده از رسانههای معاند پاسخ کوبندهتری از ملت ایران دریافت کردند.
حضور پرشور ملت ایران به گونهای بود که در برخی شعبههای اخذ رای، مردم قبل از شروع رسمی روند رایگیری در شعبه منطقه خود حضور یافته و صفهای طویلی را تشکیل داده بودند. در قزوین، زابل، مشهد و چند شهر دیگر، تصاویری از مردمی منتشر شد که شوق حضورشان در این رویداد ملی آنها را پیش از روند رایگیری مقابل شعبههای اخذ رای کشانده بود.
از دیگر جلوههای ویژه رایگیری دیروز، حضور زوجهای جوانی بود که در رخت عروس و دامادی پای صندوق رای حاضر میشدند. این حضور دیروز بیش از گذشته بود؛ چرا که با توجه به قرار داشتن در ایام عید غدیرخم، همچنین پیش رو بودن روزهای عزاداری ماه محرم، تعداد مراسم ازدواج در کشور بیشتر شده و به همین نسبت نیز عروس و دامادهایی که روز جمعه هشتم تیرماه مراسم عروسیشان با انتخابات ریاستجمهوری همزمان شده بود، پای صندوقهای رای حاضر شدند و جلوههای ویژهای را رقم زدند.
در دیگر کشورها نیز 344 شعبه اخذ رای فعال بود تا آرای هموطنان خارج از کشور را دریافت کنند. در همین باره 2 کشور کانادا و عربستان با رایگیری در کشورهایشان مخالفت کرده بودند. درباره کانادا مسؤول برگزاری انتخابات در خارج از کشور گفته بود: کانادا اجازه برگزاری انتخابات برای ایرانیان مقیم را نداد بر همین اساس با هماهنگی دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن، صندوقهای اخذ رأی در مرز بین آمریکا و کانادا قرار داده خواهد شد.
اما درباره عربستان که حدود 50 هزار زائر ایرانی برای بهجاآوردن مناسک حج تمتع در این کشور به سر میبرند، پیشتر مسؤولان این کشور از عدم صدور اجازه رایگیری خبر داده بودند اما در نهایت دیروز اعلام شد دولت عربستان با برگزاری انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری در این کشور موافقت کرده است.
* بازتاب انتخابات ریاستجمهوری در رسانههای خارجی
همزمان با برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران، رسانههای جهان به پوشش اخبار این رویداد مهم پرداختند. خبرگزاری رویترز در گزارشی با اشاره به شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی، هشتمین رئیسجمهوری اسلامی ایران در سانحه هوایی، از «آغاز فرآیند رایگیری برای انتخاب رئیسجمهور جدید» خبر داد.
رویترز همچنین به بیانات حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب پرداخت و به نقل از ایشان نوشت: «دوام، قوام، عزت و آبروی جمهوری اسلامی وابسته به حضور مردم است. مشارکت بالای مردم یک ضرورت قطعی است».
خبرگزاری آسوشیتدپرس ضمن پوشش اخبار برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران، گزارش داد این رایگیری در حالی برگزار میشود که تنشهای گستردهای، خاورمیانه را بر سر جنگ در نوار غزه فرا گرفته است.
این خبرگزاری آمریکایی در ادامه خاطرنشان کرد: «بیش از ۶۱ میلیون ایرانی بالای ۱۸ سال واجد شرایط رای دادن هستند که حدود ۱۸ میلیون نفر آنها بین ۱۸ تا ۳۰ سال دارند. قانون ایران ایجاب میکند فرد پیروز انتخابات، بیش از ۵۰ درصد کل آرا را به دست آورد».
خبرگزاری فرانسه نیز از جمله رسانههای غربی بود که روز گذشته در گزارشی از آغاز اخذ رای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ایران نوشت: شعب اخذ رای در ایران برای انتخابات ریاستجمهوری باز شد.
این رسانه همچنین با اشاره به نامزدهای این دوره انتخابات خاطرنشان کرد امیرحسین قاضیزادههاشمی و علیرضا زاکانی از حضور در چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری انصراف دادند.
خبرگزاری فرانسه افزود: آیتالله علی خامنهای رهبر عالی ایران اندکی پس از آغاز رایگیری، رای خود را به صندوق انداخت و از مردم ایران خواست رای دهند.
تارنمای شبکه «سیانبیسی» آمریکا هم با بازتاب خبر برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران و معرفی نامزدهای این دوره انتخابات، گزارش داد: «نتیجه انتخابات زودهنگام ایران پس از درگذشت غیرمنتظره ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور پیشین در سقوط بالگرد، میتواند پیامدهایی فراتر از مرزهای این کشور داشته باشد».
روزنامه گاردین نیز خبر برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران را پوشش داد و نوشت: بیش از ۶۱ میلیون ایرانی بالای ۱۸ سال فرصت دارند به رئیسجمهور جدید رای دهند. این روزنامه بریتانیایی ضمن معرفی کاندیداهای این دوره از انتخابات ایران، «تنشهای منطقهای بالا» در پی جنگ رژیم صهیونیستی در غزه را یادآور شد.
تارنمای «یورونیوز» نیز روز گذشته در گزارشی با بیان اینکه «ایرانیها رایدهی برای جایگزینی رئیسجمهور جانباخته در حادثه سقوط بالگرد را آغاز کردند»، به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی و توصیههای ایشان به ملت ایران برای شرکت در انتخابات اشاره و اعلام کرد آیتالله خامنهای یکی از نخستین آرای انتخابات را به صندوق انداخت.
اما در میان کشورهای جهان، رسانههای ترکیه توجه ویژهای را معطوف به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در همسایه شرقیشان کرده بودند. خبرگزاری آناتولی ترکیه دیروز جمعه از «آغاز فرآیند رایگیری در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری ایران» خبر داد.
این رسانه با اشاره به حضور مردم پای صندوقهای رای در تهران و دیگر شهرهای ایران، گزارش داد: «4 نامزد -محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، مسعود پزشکیان و مصطفی پورمحمدی- پس از درگذشت ابراهیم رئیسی رئیسجمهور در سانحه بالگرد، برای ریاستجمهوری رقابت میکنند».
همچنین روزنامه حریت (Hürriyet) با اشاره به حادثه پرواز اردیبهشت، به بازتاب برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران پرداخت. این روزنامه در بخشی از گزارش خود پیشبینیهایی نیز درباره فرد برنده انتخابات منتشر کرد.
سایت آ خبر (A Haber) ترکیه هم با اشاره به برگزاری انتخابات در ایران نوشت: پس از درگذشت رئیسجمهور ایران در سانحه سقوط بالگرد، چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری آغاز شد. پیشبینی میشود ۶۱ میلیون و ۴۵۲ هزار و ۳۲۱ رایدهنده در بیش از ۵۹ هزار صندوق در کشور رای دهند. رایگیری ساعت ۱۸ پایان مییابد و نتایج انتخابات روز شنبه اعلام میشود.
سایت شبکه دولتی تیآرتی (TRT) نیز درباره انتخابات دیروز ایران نوشته بود: بر اساس دادههای مرکز انتخابات وزارت کشور ایران حدود ۶۲ میلیون نفر واجد شرایط رای هستند. همچنین شهروندان ایرانی خارج از کشور میتوانند در مراکز انتخاباتی مستقر در ۹۵ کشور جهان پای صندوقهای رای بروند.
***
رهبر انقلاب: عزت و آبروی نظام متوقف به حضور مردم است
حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز همزمان با آغاز رایگیری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، رأس ساعت ۸ صبح با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) رای خود را در صندوق انداختند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی پس از انداختن رایشان در صندوق سیار ۱۱۰، روز انتخابات را برای ایرانیان روز نشاط و شادی خواندند و با اشاره به قوام جمهوری اسلامی به واسطه حضور مردم در انتخابات، تاکید کردند: مردم عزیز ایران موضوع رای دادن و حضور در این آزمون مهم سیاسی را جدی بگیرند و هیچگونه تردیدی به خود راه ندهند.
حضرت آیتالله خامنهای حضور پرشور مردم در انتخابات و کثرت رایدهندگان را یک نیاز قطعی برای جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: جمهوری اسلامی همانگونه که از نام آن مشخص است، حضور مردم در ذات آن لحاظ شده است، بنابراین عزت و آبروی جمهوری اسلامی در دنیا متوقف به حضور مردم است.
ایشان با تاکید بر اینکه هیچ وجهی برای تردید در حضور در انتخابات وجود ندارد، افزودند: حضور در انتخابات یک کار بدون زحمت و بدون وقتگیری چندان است اما فواید زیادی بر آن مترتب است، بویژه آنکه انتخاب رئیسجمهور به معنای تعیین آینده کشور برای چند سال است.
رهبر انقلاب اسلامی حضور مردم در انتخابات را برای اثبات صحت و صداقت نظام جمهوری اسلامی، اقدامی لازم و واجب خواندند و اظهار امیدواری کردند خداوند متعال بهترین و مفیدترین گزینش را برای کشور مقدر کند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان گفتند: امیدوارم به لطف خداوند، سالهای آینده سالهای خوبی برای ایران باشد و مردم از گزینش خود راضی باشند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|