|
امیرحسین زارع به عنوان بهترین آزادکار جهان در سال 2023 انتخاب شد
هرکول شهر آمل بر قله جهان
اگرچه همه نگاهها به حسن یزدانی در کشتی آزاد بود اما سال 2023 را باید تمام و کمال به امیرحسین زارع اختصاص داد. پدیده کشتی آزاد ایران در سنگین وزن حالا به عنوان بهترین کشتیگیر جهان شناخته میشود. دیروز شنبه اتحادیه جهانی کشتی امیرحسین زارع را بهترین آزادکار جهان از لحاظ داشتن «عملکرد مقتدرانه» در سال 2023 دانست. اتحادیه جهانی کشتی با تمجید از عملکرد امیرحسین زارع سنگین وزن کشتی آزاد ایران و دارنده مدالهای طلای جهان و برنز المپیک، وی را دارای بهترین عملکرد مقتدرانه در میان آزادکاران جهان در سال ۲۰۲۳ میداند، زارع سال ۲۰۲۳ به مدالهای طلای جهان و بازیهای آسیایی دست یافت، همچنین آکژول محموداف دارنده یک نقره المپیک و ۲ طلای جهان از قرقیزستان از این حیث برترین فرنگیکار جهان نام گرفت.
* بدون توقف
در روزهای پایانی سال 2023 میلادی، اتحادیه جهانی کشتی اقدام به معرفی شاخصترین چهرههای سال کشتی جهان کرده که در این میان رکورد امیرحسین زارع، قهرمان سنگین وزن کشتی آزاد جهان قابل توجه بوده است. امیرحسین زارع، ملیپوش سنگین وزن کشتی آزاد ایران که در رقابتهای جهانی، بازیهای آسیایی هانگژو چین و مسابقات رنکینگ قزاقستان با 13 پیروزی 3 مدال طلا را از آن خود کرده، هیچ شکستی را در سال 2023 در کارنامه نداشته است. هرکول آملی کشتی ایران در مسابقات خود 115 امتیاز کسب کرده و فقط 8 امتیاز به رقبا داده است که رکوردی فوقالعاده به حساب میآید. زارع با این رکورد در سال ۲۰۲۳ برای کسب مدال طلای المپیک پاریس و شکست تمام رقبای صاحب نام خود خیز برداشته است. پسر طلایی کشتی آزاد ایران که جزو نامزدهای برتر آزادکار سال ۲۰۲۳ هم بود، در مسابقات جهانی صربستان موفق به شکست طاها آکگل و گنو پتریاشویلی سختترین رقبای خود با فاصله امتیازی قابل توجه شد و مقتدرانه بر سکوی قهرمانی ایستاد.
* تقدیر ویژه رهبر انقلاب از سنگینوزن طلایی کشتی
چندی قبل رهبر انقلاب پس از دیدار ورزشکاران و قهرمانان با ایشان از امیرحسین زارع به واسطه کسب قهرمانی و مدالهای طلا تقدیر و تشکر کردند. اوائل آذرماه حسینیه امام خمینی میزبان ورزشکاران و قهرمانان ورزش بود. مسؤولان و ورزشکاران و قهرمانان بازیهای آسیایی و پارآسیایی هانگژو به دیدار مقام معظم رهبری رفتند. پس از این مراسم برخی ورزشکاران با رهبر انقلاب دیدار داشتند. در این میان امیرحسین زارع یکی از طلاییهای کشتی آزاد کشورمان بود که با مقام معظم رهبری دیدار داشت. رهبر انقلاب در این دیدار از کشتیگیر کشورمان تشکر و قدردانی کردند. ایشان فرمودند: «الحمدلله شنیدم در یک سال اخیر مرتب پیروز بودید و طلا بهدست آوردید، انشاءالله خدا حفظتان کند». امیرحسین زارع در مسابقات جهانی بلگراد در وزن ۱۲۵ کیلوگرم طلا به دست آورد و در بازیهای آسیایی هم با اقتدار طلا کسب کرد.
ارسال به دوستان
اعتصاب صنف طلا در مخالفت با شفافیت و مقاومت در برابر ثبت معاملات در سامانه مؤدیان
زر و زور!
* شفافیت معاملات طلافروشان ضمن اینکه مانع فرار مالیاتی میشود، گامی در راستای کاهش تقلب در خرید و فروش مصنوعات طلاست
گروه اقتصادی: طلافروشان در حالی در مقابل پرداخت مالیات و شفافیت معاملاتشان مقاومت میکنند که سالهای سال است در یک فضای غیرشفاف ضمن کسب سودهای غیرمتعارف تنها به اندازه نصف یک کارمند بخش دولتی و خصوصی مالیات پرداخت کردهاند و حالا میخواهند با اقدامات ضدامنیتی این شرایط را حفظ کنند.
به گزارش «وطن امروز»، از ابتدای دیماه اخباری مبنی بر اعتصاب و تعطیلی خودخواسته گروهی از فعالان صنف طلای بازار بزرگ تهران مطرح شد. بنا بر گزارشات، در دیگر شهرها نیز مراکز اصلی خرید و فروش طلا تعطیل کردهاند. بهانه اصلی این تصمیم، الزام تمام اصناف و فعالان اقتصادی بر ثبت اطلاعات خرید و فروش در سامانه جامع مؤدیان مالیاتی است؛ موضوعی که صنف طلا و جواهر را هم دربرمیگیرد.
در حالی که کارمندان و کارگران سالی متوسط 15 میلیون تومان مالیات میدهند، مالیات پرداختی صنف طلا و جواهر در 3 سال اخیر متوسط سالی 7 میلیون تومان بوده است(!) حال با اجرای سامانه مؤدیان از اول دی، طلافروشان به عنوان اصناف پردرآمد، در اعتراض به این شفافسازی مالی در برخی شهرها تعطیل کردهاند و میگویند مالیات نمیدهیم.
طبق اعلام سازمان امور مالیاتی، هر کارمند در سال 15 میلیون تومان مالیات میپردازد، این در حالی است که صنف طلافروش در سال به صورت متوسط 7 میلیون تومان یعنی نصف کارمندان مالیات پرداخت میکند.
بررسیها نشان میدهد طلافروشان در سال ۱۳۹۹ به طور متوسط ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، در سال ۱۴۰۰ به طور متوسط ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و در سال گذشته ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان مالیات پرداخت کردهاند. یعنی مالیات پرداختی صنف طلافروشان و جواهرفروشان در ۳ سال اخیر به طور متوسط سالی ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و در هر ماه ۵۵۸ هزار تومان بوده است.
* هیچگونه نرخ جدید یا پایه جدید مالیاتی برای طلافروشان وجود ندارد
تعطیلی این روزهای برخی طلافروشان در حالی است که سخنگوی سازمان امور مالیاتی میگوید: «هیچگونه نرخ جدید یا پایه جدید مالیاتی برای طلافروشان وجود ندارد».
سازمان امور مالیاتی با الزام همه شرکتهای حقوقی و افراد حقیقی که در 6 ماه ابتدایی سال بیش از 18 میلیارد تومان درآمد داشتهاند، به ثبت فروش خود در سامانه مؤدیان، به دنبال افزایش شفافیت مالی در کشور است اما برخی صنوف مانند طلافروشان که اساسا با شفافیت مشکل دارند، به این قانون اعتراض دارند.
* مقاومت طلافروشان در برابر شفافیت
طلافروشان در سالهای گذشته نیز هرجا دولت در پی افزایش شفافیت مالی بوده است، دست به اعتراض زدهاند. بستن بازار در سال 1389 در پی اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده یکی از مواردی است که نشان میدهد این صنف ظاهرا به مالیات ولی در اصل به «شفافیت» معترضند. آن زمان تعطیلی بازار طلا به گفته فعالان این بازار با هدف فشار به دولت برای جلوگیری از اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده بود.
سازمان امور مالیاتی از اول دی ۱۴۰۲ همه مشاغل را موظف به اتصال به سامانه مؤدیان کرده است تا بر اساس این سامانه هرگونه خرید و فروش ثبت و با ایجاد شفافیت، مالیاتستانی عادلانه انجام شود. با وجود اینکه بر پایه قانون، از سال۱۴۰۰ مالیات طلا تنها ۹ درصد از اجرت فروش آن بوده و اصل کالای طلا، جواهر و پلاتین معاف از مالیات است، باز هم طلافروشان به بهانه شایعه افزایش مالیات طلا و الزامی بودن ثبت کد ملی خریداران طلا، دست به تعطیلی بازار زدند تا سرچشمه اختلاف آنها با سازمان امور مالیاتی یعنی مقاومت آنان برای پیوستن به سامانه مؤدیان آشکار نشود.
راهاندازی سامانه مؤدیان نخستین گام مهم و موثر در راستای اصلاح ساختار نظام مالیاتگیری کشور است؛ این سامانه میتواند از طریق ایجاد شفافیت مالی و اقتصادی به مشکلاتی همچون بیعدالتی در مالیاتگیری، فرار مالیاتی، عدم وجود شفافیت در حوزه جریان کالا و پایین بودن درآمدهای مالیاتی کشور نسبت به تولید ناخالص ملی پایان دهد.
* سامانه نباشد مالیات سود را مردم باید بپردازند
محمد صادقی، کارشناس اقتصاد در گفتوگو با فارس، درباره شایعه دریافت مالیات از افرادی که طلا میخرند، میگوید: «طلافروشان به دنبال انتقال بار مالیاتی حاصل از واقعی شدن مالیات خود به مصرفکنندگان هستند».
وی میگوید در غیاب نظارتهای جدی، برخی اصناف و مشاغل خاص و پردرآمد فرار مالیاتی دارند، طلافروشان به شیوههای مختلف تلاش میکنند از دادن مالیات طفره بروند، با الزام این صنف به پیوستن به سامانه مؤدیان، با وجود اینکه هیچ مالیات جدیدی در کار نیست، با حاشیهسازی به دنبال شانه خالی کردن از پرداخت مالیات و شفافیت هستند.
کارشناسان اقتصاد میگویند دولت نباید در برابر فرافکنی و حاشیهسازی برخی صنوف عقبنشینی کند و ایجاد شفافیت و کاهش فرار مالیاتی طلافروشان که درآمد بالا و فرار مالیاتی زیادی دارند، باید ادامه یابد، قطعا شفافسازی مالیاتی به رشد درآمدهای اداره دولت و کاهش تکیه به درآمدهای نفتی و خامفروشی میانجامد.
* هیچ تغییری در نرخ مالیات بر ارزش افزوده طلا روی نداده است
رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: قانون مالیات بر ارزش افزوده که درباره خرید و فروش طلا در سال 1400 تصویب شد، هیچ تغییر جدیدی نکرده است.
داوود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه در فضای مجازی نوشت: قانون مالیات بر ارزش افزوده درباره خرید و فروش طلا سال 1400 آخرین ویرایش آن انجام شد و بعد از آن هم هیچ تغییری نکرده و نرخ مالیات بر ارزش افزوده طلا افزایش نیافته است. به گفته رئیس سازمان برنامه و بودجه، مالیات بر ارزش افزوده مشمول خود جنس طلا نمیشود و این مالیات فقط از اجرت ساخت و حقالعمل طلا گرفته میشود و نرخ مالیات بر ارزش افزوده طلا هم هیچ تغییری نکرده است.
با افزایش چند ۱۰ برابری قیمت طلا در ۲ دهه اخیر، ثروت طلافروشان هم چند برابر شده است. با این حال تازمانی که اخذ مالیات از طلافروشان به صورت سنتی و کاغذی و با مراجعه مامور مالیاتی انجام میگرفت، این صنف به راحتی از پرداخت مالیات فرار میکرد. مردم عادی هم همیشه نسبت به این موضوع اعتراض داشتند اما به علت نبود ابزاری که بتوان فرار مالیاتی را اثبات کرد، این روند ادامه داشت.
اما در سالهای اخیر با گسترش سامانههای دیجیتالی، امکان رصد تراکنشهای بانکی و میزان واقعی فروش طلافروشان به دست آمده و برای سازمان مالیاتی مشخص شده که این صنف، رقم بسیار ناچیزی نسبت به سود شغل خود مالیات میدهد؛ رقمی که حتی از مالیات پرداختی قشر کارگر و کارمند هم کمتر است.
* شایعهسازی برای فرار از مالیات
هفته گذشته خبری درباره دریافت مالیات ۲۵ درصدی از فروش طلا در شبکههای اجتماعی در میان مردم دست به دست شد، در حالی که این موضوع صرفا یک شایعه بود. در واقع این شایعهسازی در فضای مجازی همزمان شد با الزام اتصال مشاغل مختلف به سامانه مؤدیان که به نظر میرسد این عملیات روانی برخی فراریان مالیاتی در راستای اجتناب از ثبت معاملات و شفافیت درآمدهای خود بوده است.
سازمان امور مالیاتی از اول دی ۱۴۰۲ همه مشاغل را موظف به اتصال به سامانه مؤدیان کرده است. همزمان با این گام تحولی در راستای افزایش عدالت در نظام مالیاتی، عدهای با شایعهسازی موضوع تعیین ۲۵ درصدی نرخ مالیات طلا را عنوان و در این زمینه عملیات روانی گستردهای را در فضای مجازی و فضای خبری کشور اجرا کردند.
پمپاژ این شایعه توسط فراریان مالیاتی، بیش از پیش نشان داد که مسیر حرکت دولت سیزدهم در تحول نظام مالیاتی فراریان مالیاتی را نقرهداغ میکند. با توجه به پیوست عدالت در حوزه مالیاتی، افرادی که دارای مشاغل خاص با درآمدهای هنگفت هستند امکان اجتناب از پرداخت مالیات نخواهند داشت و به عبارت دیگر مانند سالهای گذشته بار مالیاتی روی دوش مشاغل عادی و کارمندان نخواهد بود، بلکه با اخذ مالیات از فراریان مالیاتی و مشاغل خاص، به سمت نظام مالیاتی عادلانه حرکت خواهیم کرد.
همین امر صدای برخی مشاغل خاص و فراریان مالیاتی را بلند کرده است و به دلیل اینکه نمیتوانند بهصورت علنی اظهار کنند که قصد پرداخت مالیات را ندارند، سعی میکنند با عملیات روانی و شایعهسازیهای گسترده در موضوعات مرتبط با نظام مالیاتی، مانع ادامه پیشروی حرکت دولت سیزدهم به سمت مالیاتستانی عادلانه شوند.
* پیوست عدالت با تمرکز نظام مالیاتستانی بر مشاغل خاص
در راستای تحقق مالیاتستانی عادلانه، برخورد سازمان امور مالیاتی با مشاغل خاص و دانهدرشتها در دولت سیزدهم بهطور قابل ملاحظهای جدیتر شده است. با این وجود فقدان اطلاعات و نبود سامانههای مبتنی بر اتصال حساب افراد به سازمان امور مالیاتی برای شناسایی دقیق درآمدزایی هر فرد، همچنین اعطای معافیتهای گوناگون و بدون هدف در نظام مالیاتی فعلی سبب شده نظام مالیاتی کشور با مشکلات زیادی روبهرو شود (مالیات به میزان پایینی در اقتصاد ایران اخذ میشود) و شاهد فرار مالیاتی بالا در اقتصاد ایران در دهه ۹۰ باشیم.
برای حل این نارسایی سازمان امور مالیاتی اقدام به تکمیل اجرای سامانه مؤدیان کرد تا فرار مالیاتی مشاغل خاص را پایان دهد.
صاحبان مشاغل از اول دی ۱۴۰۲ ملزم به صدور صورتحساب الکترونیک نوع یک یا ۲ از طریق سامانه مؤدیان برای فروش کالا و خدمات مطابق دستورالعمل صدور صورتحساب الکترونیکی حسب مورد هستند.
تمکین به پرداخت مالیاتهای مستقیم در بخش مشاغل خاص با درآمدهای بسیار بالا و شفاف شدن درآمدها و اتصال مشاغل به سامانه مؤدیان، اجازه فرار مالیاتی مشاغل خاص را نخواهد داد.
ارسال به دوستان
«بیبدن» تنها فیلم ژانر جنایی جشنواره فجر ۴۲
«آرمان و غزاله» روی پرده سینما
گروه فرهنگ و هنر: ژانر جنایی یکی از هیجانانگیزترین، سرگرمکنندهترین و پرشورترین ژانرهای اصلی سینماست. برخی فیلمهای جنایی ضدقهرمانهای تخیلی را به تصویر میکشند، برخی سراغ داستانهای واقعی میروند و آنها را به شکل فیلمهای سینمایی هیجانانگیزی ارائه میدهند و برخی هم به داستانهای جدی تاریک و تلخی میپردازند که هدفشان به چالش کشیدن مخاطبان و به تعمق واداشتن آنهاست از همین رو هر زمان فیلمی با محتوا و تم جنایی ساخته شد، مخاطبان بسیاری را به همراه داشت. پیرامون میزان اهمیت آثار جنایی در سینما همین بس که طی چند دهه اخیر و در نظرسنجیهای انجام شده در مجله سایت اند ساوند - به عنوان معتبرترین مجله سینمایی در اعلام فهرست آثار برتر طی دهههای مختلف - اغلب شاهد پیشتازی فیلمهای ژانر جنایی در این فهرست هستیم؛ فیلمهایی چون «زودیاک» به کارگردانی دیوید فینچر که به موضوع یکی از بدنامترین قاتلان تاریخ با ۵ قتل منتسب که تا به امروز حل نشده مانده پرداخته است؛ «شهر خدا» به کارگردانی فرناندو میرلس که از آن نهتنها به عنوان یکی از بهترین فیلمهای جنایی قرن 21 نام میبرند، بلکه آن را یکی از بهترین فیلمهای برزیلی تمام دوران نیز مینامند، «محرمانه لسآنجلس» به کارگردانی کرتیس هنسن که روایتی از ۳ کارآگاه در دهه ۵۰ را به تصویر میکشد؛ کارگاهانی که در تلاش برای حل معمای یکسری قتلهای وحشیانه هستند؛ «مخمصه» به کارگردانی مایکل مان که در آن تقابل ۲ غول بزرگ بازیگری دنیا «آل پاچینو» و «رابرت دنیرو» در قامت کارگاه و جنایتکار را با کاوشی استادانه در دنیای تبهکاران و جنایتکاران به تصویر کشانده است؛ «مظنونان همیشگی» به کارگردانی برایان سینگر که در آن داستان گروهی جنایتکار را به تصویر میکشد که برای یک سرقت گرد هم میآیند اما خود را درگیر شبکهای از دروغ و فریب میبینند که همه آنها را تهدید به نابودی میکند و «داستان عامهپسند» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو که به یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای جنایی دهه ۹۰ بدل شد؛ فیلمی که حول محور ۳ داستان به هم پیوسته میچرخد، یکی درباره 2 آدمکش که برای رئیسشان کار میکنند، دیگری درباره یک بوکسور حرفهای افول کرده و عواقب حضورش در یک مسابقه بوکس از پیش تعیینشده و سومی درباره سرقت از یک غذاخوری است. البته فهرست فیلمهای جنایی در تاریخ سینمای دنیا بسیار زیاد است؛ فیلمهایی چون سهگانه «پدر خوانده»، «محله چینیها»، «بعدازظهر سگی» و بسیاری دیگر.
اما این ژانر مهیج و مخاطبپسند در سینمای ایران بسیار کمفروغ است، صدالبته اگر موضوعاتی چون قاچاق مواد مخدر را در زمره آثار جنایی بنامیم، سینمای دهه 60 با فیلمهایی چون «تیغ و ابریشم»، «سرب»، «قافله» و تعدادی دیگر دست پری دارد اما اگر صرفا به پروندههای جنایی چون قتل و از این دست اشاره داشته باشیم، جز چند اثر آن هم در تکدورههایی چون اوایل دهه 70 و این اواخر با فیلمهایی چون «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» به کارگردانی پوران درخشنده، «عنکبوت» به کارگردانی ابراهیم ایرجزاد، «پرونده باز است» مرحوم پوراحمد و «کت چرمی» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، اثر دندانگیری نصیبمان نخواهد شد. این در حالی است که با مروری بر پروندههای موجود در دادسراهای جنایی موارد جنجالی که دارای بار دراماتیک و قابل تاملی باشند دیده خواهد شد که از آن جمله میتوان به ماجرای معروف به قتل خیابان گاندی در دهه 70 که به نام سمیه و شاهرخ معروف شد اشاره کرد اما در این رهگذر خبر تولید فیلم «بی بدن» به نویسندگی کاظم دانشی و کارگردانی مرتضی علیزاده و تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی با اشاره به یکی از جنجالیترین پروندههای جنایی میتوان امیدوار بود که امسال در جشنواره فیلم فجر 42 شاهد یکی از مهیجترین آثار باشیم؛ فیلمی که به موضوع آرمان، غزاله و جسدی که هرگز پیدا نشد اما مطابق بررسیهای انجام شده در صحنه جرم کاملا مشخص بود قتل توسط آرمان به وقوع پیوسته، میپردازد.
البته باید منتظر ماند و دید مرتضی علیزاده در نخستین فیلم سینمایی خود این موضوع جنجالی را چگونه به تصویر میکشد؛ فیلمی که تاکنون 20 جلسه از فیلمبرداری آن گذشته و همزمان در حال تدوین است و به احتمال زیاد در ساعات پایانی مهلت مقرر دریافت آثار آماده و به دبیرخانه فجر تحویل شود.
الناز شاکردوست به عنوان بازیگر نقش اول فیلم به ایفای نقش میپردازد و کاظم دانشی به عنوان نویسنده در «بی بدن» همکاری دارد و میتوان پیشبینی کرد با توجه به موضوع جنایی شاهد اقبال و استقبال منتقدان در ایام فجر به این فیلم باشیم.
ارسال به دوستان
با حضور مردم تهران در میدان امام حسین(ع) برگزار شد
پاسداشت حماسه 9 دی
رئیسجمهور: حضور مردم فتنه 88 را پایان داد
اجتماع مردم تهران به مناسبت یومالله ۹ دی، عصر روز گذشته در میدان آیینی امام حسین(ع) تهران با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد. تجمعکنندگان در این مراسم با در دست داشتن دستنوشتهها و پلاکاردهایی ضمن گرامیداشت حماسه ۹ دی، بر محکومیت خباثتها و دشمنیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی با مردم ایران تاکید کردند.
شهردار تهران که سخنران این مراسم بود، در جمع مردم پایتخت گفت: امروز روز ۹ دی روز بصیرت و میثاق امت با ولایت است. ۱۴ سال پیش در چنین روزی طومار فتنهگران در ایران اسلامی با حضور مردم پیچیده شد. علیرضا زاکانی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی و پیام جهانی انقلاب مبنی بر آزادی ملتها و آزادی همه انسانها از دست استکبار و استبداد با احیای دین و معنویت گفت: این خیزش عمومی از همان ابتدا مورد کینه دشمنان انقلاب اسلامی قرار گرفت. دشمنان انقلاب اسلامی یک لحظه از مقابله با این انقلاب، یک ذره و یک ثانیه از جنایت علیه این انقلاب دست نکشیدهاند. زاکانی تصریح کرد: ملت رشید ایران ایستاد و با همه وجود خود در مقابل شعارهای رنگارنگ غرب و شرق سیاسی آن روز و در مقابل آمریکای جنایتکار به عنوان رأس فتنه و در مقابل باطل و در مقابل سیاهکاریهای آنها که از هیچ منطق درستی برخوردار نبودند، ایستاد و در برابر دوگانگی آنها اعتراض کرد.
در قطعنامه پایانی این اجتماعی مردمی با تاکید بر اهمیت میدان انتخابات آمده است: «انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، آزمون و صحنه دیگری از درخشش بصیرت و هوشیاری ملت بزرگ ایران است. بیتردید مشارکت قوی و پرشور، زمینهساز تحول و عامل اصلی گرهگشایی مشکلات، تأمین نیازها و پشتوانه محکمی برای گامهای رو به جلو و تصمیمگیری نظام در عرصههای مهم کشور و در نگاه راهبردی امامین انقلاب، انتخابات «فریضه تعطیلناپذیر» و «قداستی خدشهناپذیر» است». این مراسم علاوه بر تهران در دیگر شهرهای کشورمان نیز برگزار شد و مردم یومالله 9 دی را گرامی داشتند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ امسال تنها ۳,۵ درصد هدفگذاری مولدسازی محقق شده است
مولدسازی نیازمند مولدسازی
از ۱۰۹ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده برای مولدسازی ذیل بودجه در سال ۱۴۰۲ تنها ۴ هزار میلیارد تومان عملیاتی شده است
مرضیه کوثری: در همه دولتها، اموالی هستند که یا سالها نیمهکاره رها شدهاند، یا پروژه آنها به اتمام رسیده اما مورد استفاده قرار نمیگیرند. دایره این اموال بسیار بزرگ است اما بخش قابل توجه آنها مربوط به ساختمان و زمین است. در راستای استفاده از این ظرفیت، ادبیات مولدسازی شکل گرفت؛ فروش، تهاتر یا تفویض مدیریت انواع و اقسام مولدسازی است. استفاده از عواید حاصل از مولدسازی اموال مازاد دولتی، یکی از راههای رفع نیازهای دستگاهها و برنامههای توسعهای محسوب میشود، زیرا در مقاطعی ممکن است یک دستگاه برای پیشبرد برنامههای خود با کمبود منابع روبهرو باشد، در حالی که ثروتی راکد دارد که میتواند با به حرکت درآوردن آن، کسب درآمد کند؛ بنابراین در این زمینه نیاز به قوانین و مقرراتی بود که خلأهای موجود را تا حد ممکن کاهش دهد؛ هدف مولدسازی نیز بر همین اساس بود.
* موضوع مولدسازی از چه زمانی مطرح شد؟
قوانین مربوط به فروش داراییهای بلااستفاده دولت، تا پیش از سال 1396 اغلب به موجب احکامی غیر از تبصرههای بودجه صورت میپذیرفت اما از سال 96 و با شروع دولت دوازدهم، موضوع فروش و واگذاری اموال مازاد دولتی به طور رسمی در بودجه درج و به یک تبصره دائمی تبدیل شد. کلمه «مولدسازی» اما از سال 98 در بودجه پدید آمد و نظر مخالفان و موافقان را در این باره بیشتر به خود جلب کرد.
* مولدسازی؛ تکرار یک تجربه تلخ
تجربه تلخی که از خصوصیسازی و مسائل هفتتپه در سال 1399 به وجود آمد، باعث این تفکر شد که مولدسازی قرار است همان تجارب را عینا تکرار کند؛ تجربهای که منجر به اعتراض و اخراج صدها کارگر و عقب افتادن چند ماهه دستمزد آنها شد. کارگران نیز صراحتا دلیل اعتراضات و مشکلات خود را از زمانی میدانستند که مالکیت هفتتپه به بخش خصوصی واگذار شد. مولدسازی اما از این جهت با خصوصیسازی متفاوت است. مساله اصلی در مولدسازی نگه داشتن اصل دارایی و صرفا استفاده از ظرفیتهای تجاری آن است، به شکلی که بتوان بهرهوری دارایی را افزایش داد. حتی اگر در مواقعی بخشی از یک دارایی به فروش برسد، هدف واگذاری کل مالکیت نیست و به این خاطر است که الزامات گزارشهای شفافسازی به دست بیاید.
این بار اما صحبتها بر سر بایدها و نبایدهای اجرای طرح مولدسازی، فارغ از شباهت آن به خصوصیسازی بود. اواخر سال گذشته موضوع مولدسازی پررنگتر شد؛ هنگامی که در سال 1401 موضوع مولدسازی داراییهای دولت در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا به تصویب رسید و بر این اساس تشکیل هیات عالی مولدسازی داراییهای دولت شکل گرفت؛ هیاتی که به منظور شناسایی و تعیینتکلیف اموال غیرمنقول مازاد دولتی تشکیل شد و متشکل از 7 نفر بود؛ معاون اول رئیسجمهور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر کشور، وزیر راه و شهرسازی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، یک نماینده از طرف رئیس مجلس و یک نماینده از طرف رئیس قوه قضائیه. این هیات 7 نفره، در طول ۲ سال اعتبار مصوبه شورای سران قوا، اختیار کامل دارد و از شناسایی و تعیینتکلیف طرحها گرفته تا قیمتگذاری و فروش را عهدهدار است. نکته قابل ذکر این است که قوانین و مقررات مغایر با این مصوبه، به مدت ۲ سال موقوفالاجرا خواهد شد.
از زمان شکلگیری این هیات 7 نفره، موضوعاتی مبنی بر اینکه تمام تصمیمات درباره فروش و واگذاری داراییهای دولت در اتاقی دربسته و بدون کوچکترین نظارتی گرفته میشود، مطرح شد. سیداحسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و دارایی 10 بهمن سال گذشته درباره حواشی و علت مصونیت قضایی هیات 7 نفره گفته بود: «طبق تجارب گذشته، زمانی که دولت با بخش غیردولتی وارد تعامل میشود باید کار کارشناسی و شفافیت شکل بگیرد که فساد شکل نگیرد. باید پیمانکار از این مطمئن باشد که پروژهای که روی آن کار میکند به راحتی قابل برگشت نیست و قرار نیست از او گرفته شود. این فرآیند به فعالان اقتصادی اطمینانخاطر میدهد. بر این اساس ۸۵ میلیون نفر ناظر همه مصوبات هستند».
حسین قربانزاده، رئیس وقت سازمان خصوصیسازی نیز بر این تاکید داشت که مولدسازی به طور کاملا شفاف اجرایی میشود: «هیچ شخصی در هیچ جایگاهی مصون از تخلف و زد و بند و تبانی و... نیست، بلکه مصونیت در اجرای آن چیزی است که مصوبه با تایید سران قوا بر عهده هیات گذاشته تا به سرانجام برسد و متزلزل نباشد. الگوی مدیریت دولتی با ماهیت حقوقی شرکتی که نفع و سود در اولویت اول است، تعارض و تناقض دارد که جز با واگذاری حل نمیشود. در مسیر مولدسازی، سامانه هوشمندی در نظر گرفته شده که 22 بهمن رونمایی شده و هیچ جابهجایی بدون ثبت در این سامانه و به دور از نگاه آحاد مردم انجام نمیشود».
موضوع دیگری که بعد از هیات 7 نفره محل ابهام جدی بود، میزان تعیین شده جهت مولدسازی در سال 1402 در قانون بودجه بود. این مساله از همان ابتدا تردیدهایی را درباره عدم توانایی دولت در اجراییکردن این عدد به همراه داشت. علت این ابهامات، تفاوت بالای میزان مصوب و محقق مولدسازی در سالهای گذشته بود. اعدادی که هر ساله برای مولد کردن اموال راکد توسط دولت پیشنهاد و سپس توسط مجلس تصویب میشد، از روند خاصی پیروی نمیکرد و دارای نوسان بود. از سال 96 تا 98، این اعداد بین 1.6 تا 4.5 هزار میلیارد تومان بود ولی در سال 99، با جهش زیادی میزان تصویب شده مولدسازی به رقم 47 هزار میلیارد تومان افزایش یافت اما در سالهای 1400 و 1401 این اعداد به ترتیب به 45 و 26 هزار میلیارد تومان تقلیل یافت. با وجود افزایش منابعی که از سال 99 اتفاق افتاده اما درصد تحقق بسیار پایین بوده که در سالهای اخیر تشدید نیز شده است به طوری که در همه این سالها مقدار محقق شده مولدسازی بیش از 25 درصد نبوده است؛ بهعلاوه، با در نظر گرفتن اینکه مولدسازی از سال 98 به طور رسمی در قانون بودجه درج شده است، درصد تحقق آن به 18 واحد کاهش مییابد.
سال 1402 اما از جهت مقدار پیشنهادی مولدسازی پرفرازتر از سالهای گذشته و از جهت مقدار محقق شده، پرنشیبتر از همیشه بوده است. با وجود اینکه مجموع میزان مولدشده داراییهای دولت در 6 سال اخیر کمتر از 11 هزار میلیارد تومان، یعنی حدود 9 درصد از کل منابع بود اما 109 هزار میلیارد تومان، رقمی بود که دولت و مجلس، هر دو بر سر آن اتفاق نظر داشتند و در نهایت این رقم با جهش بیش از 4 برابری از عدد سال پیش خود در بودجه سال 1402 ثبت شد.
مرکز پژوهشهای مجلس در اسفندماه 1401 و پیش از تصویب لایحه بودجه 1402، در گزارشی گفته بود: «درباره منابع پیشبینی شده برای فروش و مولدسازی داراییهای دولت (109 هزار میلیارد تومان) مساله بیشبرآوردی بسیار جدی است. در 6 سال اخیر جمعاً حدود 11 هزار میلیارد تومان منابع عمومی از محل فروش و واگذاری اموال دولت تحقق یافته است. لذا بهرغم اثر تورم بر ارزش اموال، باز هم پیشبینی تحقق 109 هزار میلیارد تومان منابع از این بخش در سال آینده محل تردید است».
* مولدسازی، مولدسازی میخواهد!
با وجود اینکه تجارب سالهای گذشته در دسترس بود و پیشبینی تحقق یافتن تنها بخش کمی از 109 هزار میلیارد تومان امکانپذیر بود اما این عدد در بودجه درج شد و مسؤولیت سنگینی را برعهده دولت گذاشت. احتمال شکست این طرح از زمانی قطعی شد که در 5 ماه نخست سال جاری، یعنی از ابتدای سال تا پایان مرداد، تنها ۳ هزار و ۵۸۷ میلیارد تومان مولدسازی اتفاق افتاد. با این حال و با وجود حرکت کند طرح مولدسازی، سیداحسان خاندوزی در نشست خبری ۲۱ شهریورماه اعلام کرد میزان محقق شده این طرح در 5 ماه نخست سال ۱۴۰۲ نسبت به سال گذشته رشد ۴۳۰ درصدی داشته است. نکته حائز اهمیت اینجا بود که در حالی میزان اموال مولدشده دولت نسبت به سال پیش رشد حدودا ۴ برابری داشت که رقم مصوب در قانون بودجه سال جاری نیز ۴ برابر سال گذشته تعیین شده بود! بنابراین نمیتوان بدون در نظر گرفتن هر دوی این اعداد رشد خاصی را برای میزان اموال مولدشده در نظر گرفت.
با گذشت بیش از 9 ماه سال، آخرین آمار و ارقام از سمت رئیس کل سازمان خصوصیسازی اعلام شد: «مجموع فروش اموال غیردولتی از سال ۱۳۹۸ تا پایان سال ۱۴۰۱ برابر با 4.9 همت و در سال ۱۴۰۲ حدود ۴ همت در راستای سیاست مولدسازی بوده است». به عبارت دیگر عملکرد دولت تنها 3.5 درصد از رقم مصوب در قانون بودجه بوده است. قابل ذکر است که بهطور کلی از سال 1396 تا 9 ماه ابتدای سال جاری، صرفا 6 درصد از میزان مصوب مولدسازی به تحقق رسیده است. به نظر میرسد آسیبشناسیهایی که انجام شد یا دقیق نبوده یا موانع موجود در راه، سختتر از آن است که بتوان در مدت کمتر از یک سال آنها را برطرف کرد.
یکی از موانعی که در مسیر مولدسازی وجود داشت و وزیر اقتصاد به آن اشاره کرد، وابستگی مدیران به املاک و داراییهای خود بود. سیداحسان خاندوزی ۱۲ بهمن سال گذشته در جلسه هیات دولت به این موضوع اشاره کرد که مدیران دستگاههای دولتی سالها مقاومت میکردند تا زمینها و ساختمانهای متروک خود را از دست ندهند. وی در ادامه توضیح میدهد که برای رفع این موضوع هیچ راهی جز این نبود که از طریق یک اختیار ویژه و البته در کمال شفافیت و با پایبندی کامل به کارشناسی رسمی دادگستری، در قیمتگذاری و امثال آن عمل شود. با وجود اختیار ویژهای که وزیر اقتصاد از آن صحبت کرد اما باز هم اتفاقی که برای مولدسازی در سالهای قبل افتاده بود، امسال نیز تکرار شد، حتی وزیر اقتصاد در گفتوگویی اعلام کرد: «مدیران دولتی مثل آدمهای نادان و بیعرضه هکتار هکتار اراضی دولتی را بیاستفاده نگه داشته بودند. دولت با مولدسازی دست روی منفعت بروکراتهای دولتی گذاشت».
برداشتهای حاصل از صحبتهای رئیسجمهور اما نشان میدهد دولت معتقد است مولدسازی به بهترین نحو درحال اجراست: «مولدسازی الزام قانونی اجرا نشده از دوره دولتهای قبل بود که دولت مردمی به منظور کمک به رشد اقتصادی و افزایش بهرهوری اموال مازاد دولت آییننامهای برای تسهیل و تسریع اجرای آن تدوین کرد. طرح برخی اتهامات ناروا در ارتباط با آییننامه اجرایی و تلاشهای دولت برای عملیاتی کردن قانون مولدسازی غیرمنصفانه است که احتمالا با انگیزههای خاصی بیان میشود».
* تالار خاموش مولدسازی
از جمله تلاشهای دولت درباره تسریع در اجرای این طرح، رونمایی از تالار مولدسازی دولت بود. شفافیت فرآیند مولدسازی داراییهای دولت از شناسایی تا ارزشافزایی، قیمتگذاری و عرضه از مهمترین ویژگیهای این تالار بود. در ماههای ابتدایی رونمایی تالار مولدسازی، سایت این تالار قابل دسترسی بود و املاک جهت فروش در آن مشخص شده بود اما در حال حاضر چند هفته است که هنگام ورود به تالار، عبارت «سایت در حال بهروزرسانی میباشد» نوشته شده است و شخص را به 2 صفحه دیگر هدایت میکند که در اینجا مشخصا موجودیت تالار مولدسازی زیر سوال میرود.
از جمله مصائب اجرایی نشدن طرح مولدسازی مربوط به کسری بودجهای است که دولت با آن روبهرو شده و در نهایت منجر به تورم میشود. هنگام مطرح شدن موضوع مولدسازی این بحث مورد توجه بود که دولت برای خروج از کسری بودجه و جبران درآمدهای محقق نشده، به فروش و واگذاری اموال دولت رو آورده است. رئیس سازمان خصوصیسازی در این باره گفته بود: «اگر دولت در قله ثروت هم بود، باز هم طرح مولدسازی اجرا میشد، زیرا داراییها باید مولد شود». اما در حال حاضر نهتنها این شبهه مطرح نیست، بلکه خود مولدسازی نیز باعث ایجاد کسری بودجه 105 هزار میلیارد تومانی شده است؛ به عبارت دیگر حتی اگر مولدسازی برای جبران هزینهها مورد توجه دولت قرار گرفت، حالا دیگر عملا کارکرد خود را از دست داده و خود، عاملی اضافه برای کسری بودجه دولت شده است.
رقم مولدسازی برای سال آینده، در لایحه بودجه ۱۴۰۳، 60 هزار میلیارد تومان پیشنهاد شده است. با اینکه رقم مذکور با تقلیل حدود 50 هزار میلیاردی از امسال بوده اما طبق بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس، مجددا با بیشبرآوردی همراه است و احتمالا مانند سالهای گذشته به نتیجه مطلوبی نمیرسد.
ارسال به دوستان
توفان الاقصی؛ فوران خشم فلسطین
مهدی بختیاری: عملیات «توفان الاقصی» روز 7 اکتبر با برنامهریزی گروههای مبارز فلسطینی بویژه جنبش حماس و پس از چند ماه تمرین و رزمایش، با یک زمانسنجی دقیق در آخرین روز تعطیلات عید کیپور یهودی آغاز شد.
این عملیات همانطور که از سوی حماس اعلام شد، پاسخی سخت به هتک حرمتهای متعدد صهیونیستها به مسجدالاقصی و تحت فشار قرار دادن مردم فلسطین بویژه در نوار غزه بود. صهیونیستهای افراطی با سرمداری تندروهای حاضر در کابینه نتانیاهو نظیر «ایتامار بن گویر»، در طول ماههای گذشته بهرغم همه حساسیتها، معاهدات و قراردادهای گذشته، به دنبال تصرف مسجدالاقصی و ایجاد مزاحمت برای مسلمانان بودند که این اقدام بارها مورد اعتراض شدید فلسطینیان قرار گرفت. حساسیت روی مسجدالاقصی به قدری بالاست که سال 2000 نیز ورود «آریل شارون» با همراهی نظامیان صهیونیست به صحن این مسجد، یکی از خیزشهای بزرگ تاریخ فلسطین یعنی انتفاضه دوم را که به «انتفاضه الاقصی» مشهور شد، رقم زد. این رفتار توهینآمیز صهیونیستها، با روی کار آمدن تندروترین کابینه تاریخ رژیم صهیونیستی در ماههای گذشته نیز بیشتر شد که در نهایت به خروش فلسطینیان در قالب عملیات «توفان الاقصی» انجامید. با این حال از همان روزهای اول این عملیات که صهیونیستها با ضربات سخت، غافلگیرکننده و تاریخی فلسطینیان روبهرو شدند، سعی کردند با انحراف افکار عمومی، این عملیات را یک برنامهریزی از سوی ایران نشان دهند و ایران را به عنوان پشت پرده این اقدام معرفی کنند. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در همان نخستین روزهای عملیات توفان الاقصی، در یک سخنرانی عمومی با رد این اکاذیب، توفان الاقصی را یک عملیات «کاملا فلسطینی» خواندند اما اعلام کردند ایران مثل همیشه بزرگترین پشتیبان جبهه مقاومت خواهد بود. سردار حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران نیز طی روزهای گذشته، بار دیگر اعلام کرد این عملیات یک ابتکار و افتخار بزرگ برای خود فلسطینیان بود و ایران نقشی در طراحی و اجرای آن نداشت. سردار سلامی همچنین اعلام کرد مساله انتقام خون مطهر سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی، مسالهای متفاوت از این موضوع است و ایران انتقام خون فرمانده خود را در زمان مقتصی از بانیان اصلی آن ترور خواهد گرفت.
سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس به عنوان بزرگترین سازمان نظامی حامی مقاومت نیز با تاکید بر این رویکرد، اقدام بزرگ حماس و گروههای مقاومت در عملیات توفان الاقصی را ستود و آن را یک عملیات کاملا فلسطینی خواند.
با این حال، رژیم صهیونیستی که در نزدیک به ۳ ماه از آغاز این عملیات همچنان نتوانسته اهداف اعلامی خود در نابودی حماس و آزادی اسرایش را محقق کند، برای ایجاد انحراف در روند این اتفاقات، دست به ترور یکی دیگر از فرماندهان ایرانی در سوریه زد.
سردار شهید «سیدرضی موسوی» یکی از قدیمیترین و موثرترین فرماندهان در پشتیبانی از جبهه مقاومت بود که وضعیت امروز این جبهه به لحاظ تسلیحاتی - از حزبالله لبنان گرفته تا یمن و فلسطین - مدیون مجاهدتها و تلاشهای او است.
گروههای مقاومت فلسطینی با گذشت ۸۶ روز از آغاز عملیات، مثل روز اول میجنگند و اعلام کردهاند توان ادامه نبرد برای چند ماه آینده را هم دارند و این یعنی انبارهای گروههای فلسطینی مملو از سلاح است.
ترور شهید سیدرضی موسوی البته به گفته فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح، بدون انتقام نخواهد ماند و حالا سایه ترس از اقدام حتمی ایران در تقاص خون این شهید بزرگوار، وضعیت را برای صهیونیستها که میروند در باتلاق غزه گرفتارتر شوند، بدتر خواهد کرد.
ارسال به دوستان
لغو بازی سوپرجام لیگ ترکیه در ریاض عربستان مانع نمایش تصاویر آتاتورک شد فنرباغچه و گالاتاسرای در زمین حاضر نشدند
سوپر گاف
بعد از قتل جمال خاشقچی سعودی در خاک ترکیه و تیره شدن روابط ۲ کشور، کمتر کسی تصور میکرد فوتبال بهانهای شود برای خراب شدن مجدد روابط دیپلماتیک ۲ کشور. سعودیها که در چند سال اخیر میزبانی بازیهای بزرگ فوتبال جهان را قبول میکنند، طبق توافقات اخیر، میزبان بازی سوپرکاپ ترکیه شدند اما پروتکلهای خاص و عجیب سعودی باعث شد ۲ تیم فنرباغچه و گالاتاسرای در زمین حاضر نشوند. ترکها به مناسبت صدمین سالگرد تاسیس جمهوری در کشورشان (اکتبر 1923) قصد داشتند با بنرهایی که جمله معروف آتاتورک (صلح در خانه، صلح در جهان) روی آن نقش شده بود و همچنین بر تن کردن پیراهنهایی با چهره او وارد زمین شوند اما مسؤولان سعودی مانع این کار شدند تا ۲ تیم در زمین حاضر نشوند. این اتفاق در حالی رخ داد که آتاتورک در ترکیه بسیار مورد احترام ملیگراها است و مشخص نیست چرا سعودیها تا این حد به چهرههای ملی دیگر کشورها حساس هستند؟ اگرچه آنها به مناسبت کمکهای مالی به کنفدراسیون فوتبال آسیا همیشه دست بالا را در مناقشات فوتبال این قاره دارند و در اکثر مواقع، برنده این دست اتفاقات هستند اما به واسطه حضور ترکیه در فوتبال اروپا بعید است این بار بشود آنها را برنده جنجال دانست. از زمان حضور محمد بنسلمان به عنوان ولیعهد – در حقیقت زمامدار اصلی امور این کشور - سعودیها بشدت روی بعضی مسائل حساسیت نشان دادهاند اما انتظار میرفت بعد از داستان خاشقچی، فاجعه رخ داده و بیآبرویی بزرگی که برای محمد بنسلمان به عنوان مجری طرح پدید آمد، آنها دست کم در رابطه با ترکها، نرمش نشان دهند اما جمعه شب بار دیگر شاهد بودیم سعودیها باز هم منشأ یک چالش دیگر شوند و این دست از پروتکلهای عجیبشان در بلندمدت، آنها را از اهداف اصلی دور میکند.
* ۲ باشگاه زیر بار حرف سعودیها نرفتند
سیاست توسعه گردشگری در پادشاهی سعودی با ایده میزبانی از مسابقات نهایی و فینال جامهای مهم کشورهای اروپایی، کار دست دربار و محمد بنسلمان ولیعهد بلندپرواز عربستان داد و برگزاری سوپرکاپ ترکیه به دلایل سیاسی و بعد از چند ساعت درگیری لفظی بین مقامات ورزشی و دولتی ۲ طرف، در ریاض لغو شد. تیمهای پرطرفدار گالاتاسرای و فنرباغچه هر دو از شهر استانبول قرار بود جمعه شب دیدار سوپرکاپ ترکیه را - که بین قهرمان لیگ و جام حذفی این کشور برگزار میشود - به میزبانی استادیوم «اول پارک» شهر ریاض عربستان انجام دهند اما این بازی قبل از سوت شروع لغو شد. اعضای گالاتاسرای و فنرباغچه و همچنین هواداران آنها قصد داشتند با پرچمها و بنرهای مربوط به آتاتورک وارد استادیوم شوند که مسؤولان عربستانی اجازه چنین کاری را ندادند تا ۲ تیم هم حاضر به انجام بازی نشوند و به حالت قهر، در هتلهای خود بمانند. همچنین گفته میشود مسؤولان برگزاری این مسابقات اجازه پخش شدن سرود ملی ترکیه معروف به «مارش استقلال» در ورزشگاه را ندادند و آوردن پرچمهای ترکیه توسط هواداران را نیزممنوع اعلام کرده بودند. ۲ باشگاه گالاتاسرای و فنرباغچه بابت حضور در عربستان برای انجام بازی سوپرجام ترکیه قرار بود هر کدام 800 هزار یورو بگیرند. همچنین قرار بود تیم برنده پاداش 2 میلیون یورویی و تیم بازنده پاداش 1.4 میلیون یورویی دریافت کند.
* شعار ترکها در خیابانهای ریاض
پس از اعلام رسمی خبر لغو دیدار سوپرکاپ ترکیه بین ۲ تیم گالاتاسرای و فنرباغچه، هواداران ترکزبان حاضر در استادیوم «اول پارک» شهر ریاض که هزینه هنگفتی را برای تهیه بلیت هواپیما، رزرو هتل و خرید بلیت مسابقه متحمل شده بودند، هنگام ترک ورزشگاه شعار «ما سربازان آتاتورک هستیم» سر دادند که سعودیها بلافاصله واکنش نشان داده و صدای موسیقی را بالا بردند که با سوت و اعتراض هواداران حاضر روبهرو شد. این اتفاقات میتواند میزبانی عربستان در جامجهانی فوتبال را نیز با چالش روبهرو کند.
* بیانیه عجیب ترکها
در پی این اتفاقات، فدراسیون فوتبال ترکیه و ۲ باشگاه مذکور بیانیهای صادر کردند. نکته مهم بیانیه مشترک فدراسیون فوتبال ترکیه و ۲ باشگاه گالاتاسرای و فنرباغچه این است که هیچ اثری از کلمه «عربستان» در متن بیانیه دیده نمیشود! در متن این بیانیه کوتاه هیچ اشارهای به دلیل لغو بازی هم نشده است: «هدف این بود که صدمین سالگرد جمهوریتمان را در خارج از کشور هم جشن بگیریم و ارزش برند فوتبال ترکیه را بالا ببریم و به باشگاههای بزرگ کشور کمک کنیم. در همین راستا مقرر بود بازی سوپرجام ترکیه برگزار شود ولی به دلیل برخی مشکلات و ایرادها در برگزاری بازی، تصمیم مشترکی با ۲ باشگاه اتخاذ شد و بازی به تاریخ دیگری موکول شد. از فدراسیون فوتبال کشور میزبان و تمام نهادها و اشخاصی که برای برگزاری بازی سوپرجام ترکیه تلاش کردند، تشکر میکنیم».
همچنین براساس خبری تایید نشده، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در پی این اتفاق با تصمیمی بحثبرانگیز که میتواند دخالت دولت تلقی و منجر به تعلیق شود، از «مهمت بویوککشی» رئیس فدراسیون فوتبال ترکیه خواسته فورا از سمت خود استعفا کند. سرمربی گالاتاسرای هم پیش از این اعلام کرده بود: در صورتی که در عربستان اجازه ندهند پرچم آتاتورک را بالا ببریم، مسابقه نخواهیم داد. در این ارتباط نشریه الشرق الاوسط عربستان گزارش داد بعد از اقدام باشگاههای ترکیه در ریاض و لغو این دیدار، یک شبکه ورزشی مشهور ترکیه تصمیم به حمایت از باشگاههای کشورش گرفته و تا اطلاع ثانوی پخش زنده مسابقات لیگ برتر عربستان را قطع کرده است.
* بازتاب لغو دیدار در رسانههای جهان
لغو دیدار سوپرجام ترکیه در کشور عربستان بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت. این اتفاق به سرعت به تیتر یک اخبار جهان تبدیل شد. روزنامه اسپانیایی مارکا درباره این اتفاق نوشت: فنرباغچه و گالاتاسرای که با محدودیتهایی مواجه شدهاند، میخواستند پیراهنهایی منقش به عکس آتاتورک را بر تن کنند اما مقامات عربستانی اجازه چنین کاری را ندادند و این مسابقه به دلیل محدودیتهای اعمال شده برای هر ۲ باشگاه لغو شد. فنرباغچه و گالاتاسرای به دنبال این اتفاق مانع آمدن بازیکنان خود به زمین شدند و بلافاصله به ترکیه بازگشتند و تایید کردند این بازی برگزار نمیشود. اختلافات زمانی شروع شد که مقامات عربستان سعودی مانع پخش سرود ملی ترکیه قبل از بازی در ورزشگاه «اول پارک» شدند و همین مساله باعث ناراحتی ترکیهایها شد. ضمن اینکه هواداران هر ۲ تیم قصد داشتند بنرهایی از مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار ترکیه جدید را در ورزشگاه به نمایش بگذارند اما به آنها چنین اجازهای داده نشد. آخرین مساله هم این بود که باشگاهها میخواستند با عکس آتاتورک روی پیراهن خود به میدان بروند اما این مساله از سوی مقامات عربستان سعودی رد شد و در نتیجه هر ۲ تیم گالاتاسرای و فنرباغچه از برگزاری بازی امتناع کردند تا این مسابقه لغو شود. روزنامه گاردین در این باره نوشت: «جنجال تیشرت» باعث به تعویق افتادن فینال سوپرجام ترکیه در عربستان شد. این حادثه زمانی رخ داد که روابط ترکیه و عربستان سعودی اخیرا رو به بهبودی رفته بود. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه ماه ژوئیه به عنوان بخشی از تلاشها برای ترمیم روابط تیره دیپلماتیک پس از قتل جمال خاشقچی، روزنامهنگار سعودی در استانبول در سال ۲۰۱۸ از عربستان سعودی بازدید
کرد.
«بلومبرگ» هم نوشت: تیمهای فوتبال ترکیه به دلیل جنجال بر سر تیشرت از حضور در زمین بازی در کشور عربستان سعودی خودداری کردند. خبرگزاری بلومبرگ مستقر در ایالات متحده خاطرنشان کرد این اتفاق میتواند به تنشهای موجود بین ۲ کشور دامن بزند. روزنامه فیگارو چاپ فرانسه هم به تلاش عربستان برای افزایش سلطه خود بر ورزش جهان اشاره کرد و نوشت: عربستان سعودی به لطف سرمایهگذاریهای خود در فرمول یک، گلف، سوارکاری، بوکس و فوتبال و برگزاری مسابقاتی چون جام باشگاههای جهان و سوپرجام ایتالیا و اسپانیا تلاش میکند خود را به عنوان ابرقدرت ورزش جهان معرفی کند.
ارسال به دوستان
پاتک مردم به فتنه شوم 88
محمدکاظم انبارلویی: فتنه سال 88 دومین جنگ شناختی و روانی آمریکا و ۳ کشور شرور اروپایی به کارگردانی صهیونیسم بینالملل برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود. آنها از اینکه یک انتخابات با مشارکت 85 درصدی مردم شکل گرفته بود و میتوانست پایه اصلی امنیت ملی و رفاه ملی قرار گیرد، میترسیدند، لذا از پیش توطئه خطرناکی را طراحی و عملیاتی کردند تا نگذارند ملت ایران طعم شیرین مردمسالاری دینی با آن مشارکت تاریخی را بچشد.
۱- رمز اصلی این آشوب طرح مساله تقلب بود. لذا قبل از شمارش آرا، یکی از نامزدها در حالی که مردم هنوز پای صندوقهای رای بودند، اعلام کرد او برنده نتایج شمارش آرا شده(!) و صبح آن روز هم همسر آقای رفسنجانی وقتی رای میداد زمانی که خبرنگار پرسید اگر موسوی رای نیاورد چه میکند، گفت: مردم باید بریزند توی خیابانها و بیبیسی این فرمان شورش را چند بار در اخبار سیاسی خود منعکس کرد.
۲- نفوذیهای غرب و تدارکچیهای فتنه در ارتش رسانهای امپریالیسم خبری از قبل گفته بودند آنچه در ایران شاهد خواهیم بود یک انتخابات نخواهد بود، یک انقلاب خواهد بود. آنها دلخوش بودند یک انقلاب رنگی را تدارک دیدهاند و رنگ سبز انتخابی از سوی یکی از نامزدها حکایت از یک انقلاب رنگی داشت.
۳- کافی است نگاهی به ۲ شعار کلیدی اجتماعات اعتراضآمیز 88 بیندازیم. پیادهنظام سرویسهای موساد و سیا در تهران فریاد میزدند:
- انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است
- مرگ بر اصل ولایت فقیه
۲ نامزد اصلی بازنده یعنی موسوی و کروبی با عدم موضعگیری در برابر این ۲ شعار ضدانقلابی و ضداسلامی عملا مشروعیت خود را مبنی بر التزام عملی به نظام، اسلام و ولایت فقیه از دست دادند و در صف ضدانقلاب و ضدنظام اسلامی قرار گرفتند.
۴- نظام 8 ماه با این پدیده ضدانقلابی مدارا کرد. کسانی که در خیابانها با تعرض به مردم و حمله به کسب و کار مردم و نهادهای دولتی تا مرز «محاربه» و «بغی» پیش رفتند به صورت عریان نشان دادند نسبتی با انقلاب و مردم ندارند و انتخابات را سکویی برای براندازی درآوردهاند. راهپیمایی عظیم و تاریخی 9 دی 88 یک قیام خودجوش مردمی بود که مثل سیل در خیابانهای تهران و ایران راه افتاد و مثل توفان هر آنچه دشمن تدارک دیده بود را به زبالهدان تاریخ ریخت.
۵- کیستی جریان ضدانقلاب که زیر پوست یک جناح سیاسی در تدارک سرنگونی نظام بودند و چیستی هویت آنها مهم است و میتواند در شناخت تحرکات بعدی آنها موثر باشد.
الف- جریان ضدانقلاب ذلتپذیری در برابر آمریکا و غرب را ترویج میکند.
ب- دینگریزی، ولنگاری فرهنگی، خودباختگی در برابر غرب و کدخداپرستی را تبلیغ میکند.
پ- به اسم اصلاحات با اصول انقلاب، حضرت امام و اسلام و مبانی جمهوری اسلامی مخالفت میکند.
ت- ضدانقلاب کمر به هدم جمهوریت و اسلامیت نظام بسته است.
آنها در مواجهه با نظام ۲ دسته میشوند. یک دسته در انتخابات رای نمیدهند و پای صندوق رای نمیآیند تا بگویند نظام مشروعیت مردمی ندارد و حاکمان نماینده اقلیت هستند نه اکثریت. یک عده شرکت میکنند و اگر رای بیاورند از همان روز اول آهنگ «خروج از نظام» ساز میکنند؛ مثل فتنه 78 و اگر رای نیاورند میگویند تقلب شده است و این بار آهنگ «خروج بر نظام» را مینوازند؛ مانند فتنه 88. جریان ضدانقلاب در داخل نفرتآفرینی میکند و با پدیداری شکافهای سیاسی ـ اجتماعی زیست انگلی خود را در درون این شکافها تدارک میبیند.جریان ضدانقلاب در راه پیشرفت و توسعه همهجانبه کشور در حوزههای گوناگون بویژه حوزه اقتصاد اخلال و زیر پرچم «اصلاحات» استقلال کشور و آزادی ملت را تهدید میکند.
۶- در آستانه چهارمین سالروز شهادت انسان الهی، سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی قرار داریم. خداوند رحمت کند حاجقاسم را. ایشان در وصیتنامه سیاسی ـ الهیشان با درک چنین خطری یک فرمول مشخص برای مقابله با جنگ شناختی دشمن ارائه فرمود:
- جمهوری اسلامی حرم و قرارگاه حضرت حسین بن علی در عصر ما است. اگر این حرم بماند، دیگر حرمها باقی خواهند ماند.
- هدف دشمن از دشمنی با جمهوری اسلامی ویران کردن خیمه ولایت فقیه است. مردم به دور از هر اختلاف خیمه ولایت فقیه را رها نکنند.
- ایرانیان از اصول انقلاب مراقبت کنند. اصلیترین اصل انقلاب «ولایت فقیه» است. والله اگر این خیمه آسیب ببیند، همه حرمها و قرآن آسیب میبینند.
- عزیزان من! در اصول اختلاف نکنید. برای چینش سازه نظام به کسانی رای دهید که اعتقاد حقیقی به ولایت فقیه داشته و به مبانی جمهوری اسلامی دلبسته باشند. پاکدست و به دور از تجملات به مردم خدمت کنند.
رضوانالله تعالی علیه...
ارسال به دوستان
87 هنرمند ایتالیایی برای اعلام حمایت از فلسطین شخصیتهای کارتونی خود را مانند کاریکاتور «ناجی العلی» به تصویر کشیدند
ما همه حنظلهایم
گروه بینالملل: 87 هنرمند ایتالیایی در همبستگی با مردم غزه، کاریکاتوری نقاشی کردند که همه مردم جهان را به یاد کاریکاتور معروف «ناجی العلی» میاندازد که شخصیتی به نام «حنظله» را به تصویر کشید که تبدیل به نماد آزادگی مردم فلسطین در مقابل اسرائیل شد. 36 سال پیش ناجی العلی، کاریکاتوریست فلسطینی شخصیتی به نام «حنظله» خلق کرد که در جهان مانند بمب منفجر شد. ناجی علی در باره حنظله میگوید: «حنظله امضای من است. هر کجا میروم یا در هر ملاقاتم همه از او میپرسند. من در یک گرداب این کودک را متولد و بعد به مردم تقدیمش کردم. اسم او حنظله است و به مردم قول داده جز حقیقت نبیند و نگوید. من او را به شکل کودک نازیبایی رسم کردم، موهایش شبیه جوجهتیغی است. حنظله چاق نیست، شاد نیست، آرام نیست و هرگز شبیه کودکان نازپرورده هم نیست. او پابرهنه است، مانند تمام کودکان مهاجر اردوگاهها. او برای من یک نشانه است که مرا از ارتکاب هر اشتباهی بازمیدارد. دستان او در پشتش به هم جفت شدهاند که شاید نشانی از عدم پذیرش باشد در زمانی که راهحلها به شیوه آمریکایی آماده و در اختیار ما هستند».
اکنون بعد از نزدیک به چهار دهه، جمعی از نویسندگان و هنرمندان ایتالیایی برای مقابله با جنایتهای اسرائیل در غزه یاد و خاطره حنظله را مجدد زنده کردهاند. در روزهای اخیر با هدایت و ایده طراح فرانچسکا گرماندی، با همکاری ایوان مانوپلی هوریکان، جورجیو فرانزارولی و ماتیلد ادیزیونی تصاویری منتشر شده است که شبیه همان کاریکاتور العلی درباره شخصیت حنظله است. او یک کودک ۱۰ ساله فلسطینی است که نخستین بار سال ۱۹۶۹ در روزنامه کویتی السیاسه به تصویر کشیده شد. ناجی علی از سال ۱۹۷۳ به این سو حنظله را همواره پشت به بیننده و با دستان قلابشده در پشت ترسیم کرده است. 10 سالگی سنی است که او مجبور به ترک فلسطین شد و 10 ساله ماندنش ناشی از آن است که جز در سرزمین خودش نمیتواند رشد کند. حنظله همیشه با پیراهن ژنده و پای برهنه است و در کاریکاتورهای تازهتر گاه در حال سنگپرانی یا شعارنویسی است. اردوگاه «عین الحلوه» برای فلسطینیان نام آشنایی است؛ جایی که اغلب آوارگان فلسطینی طعم غربت را در آنجا تجربه کردهاند. مهاجرانی که از سرزمین مادریشان رانده شدند تا کسانی دیگر زیر درخت زیتون باغ پدریشان روزگار خوش کنند. در سال ۱۹۴۸ کودک آواره فلسطینی به نام ناجی العلی به اجبار اسرائیل به همراه خانواده به این اردوگاه مهاجرت کرد تا کودکی خود را در بیابانهای جنوب لبنان سپری کند.
ناجی العلی بعد از مرگ پدرش به عربستان و سپس به بیروت مهاجرت کرد اما هجرت هم نتوانست روح ناآرام او را تسکین دهد. غم آوارگی و درد و رنج مردم فلسطین او را به سمت مطبوعات کشاند تا بلندگوی مظلومیت مردم سرزمینش باشد اما بیتفاوتی جامعه جهانی نسبت به مردم فلسطین سبب شد شخصیت حنظله را خلق کند. حنظله به معنای سیب تلخ است؛ نام پسر شخصیتی کاریکاتوری که سرنوشت تلخ و اندوهبار آوارگان فلسطینی را به تصویر میکشید. این شخصیت پسربچه پابرهنه ۱۰ ساله فلسطینی است که ایستاده و دستهای خود را از پشت روی هم گذاشته و نظارهگر تمام جنایات صهیونیستها و مظلومیت مردم فلسطین است و به صورت نمادین مقاومت فلسطینیها را نشان میدهد. از سال ۱۹۷۳ حنظله همیشه پشت به بیننده و با دستان قلاب شده در پشت ترسیم شده است. شاید این تلمیحی باشد از دیده نشدن سیمای واقعی فلسطینیان در رسانهها. تصویرحنظلهای که دشمن را با سنگ نشانه میرفت خیلی زود در ابعاد بینالملل مورد توجه قرار گرفت. طرحهای ناجی العلی در دهها نمایشگاه در جهان عرب و کشورهای جهان به نمایش درآمده و ۳ کتاب از گزیده طرحهایش طی سالهای ۱۹۷۶، ۱۹۸۳ و ۱۹۸۵ منتشر شده است. ناجی آماده انتشار چاپ کتاب چهارم بود که ترور شد و مهلت نیافت. وی در زندگیاش بیش از ۴۰ هزار کاریکاتور منتشر کرد و ۲ سال پیاپی (۱۹۷۹ و ۱۹۸۰) برنده جایزه نخست نمایشگاه هنرمندان عرب شد. روزنامه «آساهی» ژاپن، وی را از میان ۱۰ کاریکاتوریست برجسته جهان به عنوان نفر اول برگزید. محور آثار ناجی بر پایداری فلسطین بنا شد و سعی بر آن داشت تا با شخصیتپردازی و روایت بیرنگ، مظلومیت فلسطین را به تصویر بکشد.
ترکیب لباسهای پاره و کهنه حنظله با تم سیاه و سفید، ظلم اسرائیل و مظلومیت کودکان فلسطینی را به تصویر میکشد. تم سیاه و سفید از این رو که این ۲ رنگ متضاد به شمار میآیند و به دلیل بار معنایی آنها فضای روایتی غمآلود یا شاد و روشن خلق میکند. رنگ سیاه در طرحهایش بر رنگ سفید میچربد و این اندوه دائمی همیشه با او است. حنظله آرزو داشت بار دیگر به سرزمین مادریاش بازگردد؛ امیدی که بعد 36 سال از شهادتش نهتنها شعلههای آن خاموش نشد، بلکه این روزها با توفان الاقصی شدت و حرارت بیشتری پیدا کرده است. این هنرمند شجاع با خلق آثار جاودانهاش روحیه شجاعت و مبارزه را تا امروز در دل فلسطینیان زنده نگه داشته است. جایی که ناجی العلی نیست ولی حنظلهای هست که پروژههای یهودیسازی و عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس را به سخره میگیرد و امروز فربهتر از دیروز قد بلند کرده است. حنظله در داستان کاریکاتورهای ناجی العلی شخصیت محوری است و مرکزیت موضوعی دارد. او با بهکارگیری خیابان و گورستان به عنوان مکانهایی روایی و دلالت بر مکان خالی، داستان خود را روایت میکند. فضای روایی کاریکاتورهای ناجی العلی با غلبه یکی از ۲ رنگ سیاه و سفید پر میشود و درکنار آن عناصر نوشتاری و تکنیکهای نقاب، بینامتنیت به او در خلق روایتش در ساختار بصری کمک میکند تا روایتی در ساختار کاریکاتور بیافریند. او در مصاحبهای گفته بود: «اگر انگشتان دستانم را قطع کنند، با انگشتان پاهایم طراحی خواهم کرد. در این زمان احساس کردم کاریکاتور بهترین وسیله برای بیان نظراتم است. کاریکاتور تنها یک اعلامیه نیست، بلکه وظیفه دارد تشویق کند و بشارت بدهد. بشارت بدهد از آینده و آرزوها را بیان کند. تنها خط قرمز در برابر طراحی من، تسلیم در برابر اسرائیل بوده و «حنظله» نماد تلخیهای آغاز راه است». ناجی العلی، حنظله را کودکی خودش تعبیر کرده و گفته بود: ««من در کاراکتر حنظله بچگیهای خودم را نشان دادهام. او همان سنی را دارد که من وقتی فلسطین را ترک کردم داشتم و همان حسی را که من داشتم. با اینکه ۳۵ سال از آن تاریخ میگذرد، من همه جزئیات آن روز را دقیقا به خاطر دارم. کاراکتر حنظله شکل و شمایل مقدسی دارد که از روح من، وقتی کسل میشوم یا وظیفهام را از یاد میبرم، محافظت میکند. این بچه به من یادآوری میکند که از کجا آمدهام و نمیگذارد اشتباه کنم».
ارسال به دوستان
اکثریت جهانی در انتخابات سال آینده برای دگرگونی در نظم جهانی رای میدهد
2024 سال خانه تکانی لیبرالها در غرب
فیودور لوکیانف*: سال 2023 با تداوم یک رویارویی شدید نظامی – در اوکراین- با ابعاد جهانی آغاز شد و با 2 رویارویی پایان یافت، در حالی که هیچ تضمینی وجود ندارد که این جنگها تا پایان سال 2024 ادامه نیابند. زنجیره نزاعهای در ظاهر سرزمینی اما اساسا وجودی - حداقل از نظر طرفهای درگیری - ممکن است بسیار طولانی باشد. جهان قرن بیستم - با جنگها، انقلابها، ممالک استعماری و آزادسازیهای ملیاش – به طور عجیب و غریب و غیرمنطقی برش خورده بود. تقابل نظامی - ایدئولوژیک نیمه دوم قرن گذشته میلادی به تدریج به یک چارچوب جهانی تبدیل شد. بر مبنای آن، به لحاظ نظری، تمام برخوردها باید حل و فصل شده باشند اما میبینیم نشدهاند. برعکس، به محض اینکه پایههای نظم قرن بیستمی شروع به لرزیدن کرد، با قدرتی دوباره عود کردند. گسترش کنونی جنگها نشانهای از تضعیف ساختار قدرت بینالمللی مدرن است. این در قالب «نظم جهانی لیبرال» به وقوع پیوسته که «نظم مبتنی بر قوانین» نامیده میشود. اساس آن اعتماد گروهی از کشورها به حقانیت و حقیقت ایدئولوژیک معدود کشورهایی بود که از طریق پیروزی در جنگ سرد غالب شده بودند. لیبرال - دموکراسی و اقتصاد بازار، رژیم شوروی و اقتصاد برنامهریزی شده آن را شکست داد اما خیلی زود دموکراسی به عنوان قدرت اکثریت، با در نظر گرفتن نظر اقلیت، به طرحی لیبرال تبدیل شد که در آن به اقلیتهای خاص، حقوق اخلاقی و سیاسی بیشتری نسبت به اکثریت اعطا میشود. نمونه موردی: تقریبا در همه کشورهای گروه 7، رتبه احزاب یا ائتلافهای حاکم فعلی بسیار پایین است، یعنی دولتها منافع بخش کوچکتری از جمعیت را نمایندگی میکنند. نیروهای جایگزینی که دولتهای کنونی را به چالش میکشند به عنوان پوپولیست معرفی میشوند. این اصطلاح - که اتفاقاً از کلمه یونانی پوپولوس به معنی مردم میآید - تقریبا به یک واژه دشنامآمیز تبدیل شده و به جریان اصلی سیاسی دستور داده شده است با کسانی که توسط این قلمها لایت میشوند مبارزه کنند. ایده این است که نخبگان فعلی نیازی به تغییر ندارند. در نتیجه، تشکیلات کنونی حکومتی تقریباً هر نظر دیگری را به عنوان چالشی برای دموکراسی معرفی میکند. تلاش میشود این مفهوم جا بیفتد که دموکراسی یعنی پیروزی نیروهایی که تداوم صحیح را حفظ میکنند. بر این اساس، کسانی که خواهان تغییر مسیر هستند، حتی اگر اکثریت را در کنار خود داشته باشند، دشمن دموکراسی اعلام میشوند. مفهوم «اکثریت جهانی» که به مفهوم کشورهای خارج از جامعه غربی اطلاق میشود - و امسال وارد فرهنگ واژگان سیاسی روسیه شد – با مرزبندی بین فرآیندها در کشورهای جداگانه و در سطح جهانی مطابقت دارد. غرب خودش دارد نقش تشکیلات جهانی را بازی میکند. هیچ نیروی پوپولیست واحدی هم نیست که مخالف آن باشد. اما اجماع عظیمی وجود دارد در قالب همان «اکثریت جهانی» که معتقد است اقلیت غربی از قدرت خود سوءاستفاده میکند. آنچه در حال ظهور است یک اپوزیسیون سفت و سخت نیست بلکه یک مقاومت تشکل یافته – هرچند در حال رشد – است که کارآیی سیاستهای آمریکا و متحدانش را کاهش میدهد. در خود جامعه غربی، ما شاهد افزایش تقاضا از سوی پوپولیستها برای کاهش دخالت در امور جهانی هستیم، زیرا هزینههای آن بیشتر از منافعش شدهاند. این نه اثر مستقیم و فوری بلکه یک اثر غیرمستقیم پایدار دارد. با این وجود همانطور که تاریخ سریعتر و سریعتر پیش میرود، معنای «ماندنی» تغییر میکند. سال 2022 نقطه عطف بود، زیرا برای نخستین بار اقلیت سلطه مستقیما به چالش کشیده شد. البته نه بر اساس اکثریت جهانی، زیرا روسیه در یک نوع موقعیت «نه اینجا و نه آنجا» قرار داشته است اما سابقهای ایجاد شد و سال 2023 زمان عادت کردن به این واقعیت بود که محدودیتهای قدیمی یا همان به اصطلاح قوانین که نظم جهانی بر آن استوار بود در حال از بین رفتن است و عرصه احتمالات برای همه در حال گسترش است. 2024 سال تصمیمهای بزرگ خواهد بود. به معنای واقعی کلمه، اکثریت جهانی رای خواهند داد. فقط جمعیت هند، ایالات متحده، پاکستان، بنگلادش، آفریقای جنوبی، اندونزی، روسیه، مصر و اتحادیه اروپایی - که شاهد انتخابات پارلمان اروپایی خواهد بود – را جمع بزنید. در کشورهای پیشرو غرب نبردی جدی بین «پوپولیستها» و نظام سلطه در جریان است که البته عرصه اصلی این نزاع خود آمریکاست. در این میان اکثریت جهانی و اکثریت کشورهای اقلیت میتوانند نقاط مشترکی پیدا کنند. اینجاست که انگیزه قدرتمندی برای دگرگونی هر چه بیشتر فضای جهانی پدید
خواهد آمد.
رئیس پیشین هیات رئیسه اسواپ (شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه) و مدیر بخش علمی باشگاه بینالمللی والدای *
منبع: Profile.ru
ارسال به دوستان
سردار قاآنی خطاب به صهیونیستها: شهید رضی موسوی را ترور میکنید زیرا نتوانستید در میدان جنگ غزه چیزی به دست آورید؛ ایران به نقشههای شما کشیده نمیشود
انتقام هوشمندانه
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ رژیم صهیونیستی با ترور شهید موسوی کدام نقشهها را پیگیری میکند؟
گروه سیاسی: برنامه ایران برای گرفتن انتقام ترور شهید سیدرضی موسوی توسط رژیم صهیونیستی چیست؟ این مهمترین سوالی است که پس از شهادت شهید موسوی هم در محافل سیاسی و هم رسانهها و افکار عمومی مطرح میشود. مقامات ایران با اشاره به قوانین و مبانی حقوق بینالملل، گرفتن انتقام خون مطهر شهید موسوی را حق قانونی خود میدانند و این را اعلام نیز کردهاند. گرفتن انتقام خون شهید موسوی، حق قانونی و پذیرفتهشده ایران است و به نظر نمیرسد کسی در دنیا نسبت به این موضوع تردید داشته باشد اما سوال اساسی این است: ایران چگونه و در چه سطحی اقدام به گرفتن انتقام از رژیم صهیونیستی میکند؟
به گزارش «وطن امروز»، یک روز پس از ترور شهید موسوی توسط رژیم صهیونیستی، سردار طلایینیک، سخنگوی وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران با برگزاری یک نشست خبری درباره انتقام ایران مطالبی را گفت که میتوان بخشی از محاسبات ایران برای گرفتن انتقام از رژیم صهیونیستی را دریافت. سردار طلایینیک گفت که جمهوری اسلامی ایران به طور قطع پاسخ ترور سردار سیدرضی موسوی را خواهد داد و این کار در زمان و مکان مناسب صورت خواهد گرفت. او افزود: پاسخ ما به شهادت سیدرضی موسوی قاطعانه، فعالانه، مؤثر و هوشمند خواهد بود.
اظهارات سردار طلایینیک نشان داد ایران 3 عنصر را در گرفتن انتقام شهید موسوی اعمال خواهد کرد: انتقام فعالانه، موثر و هوشمند. این یعنی ایران در حال انجام محاسبات مربوط به گرفتن انتقام از رژیم صهیونیستی است، بویژه اینکه اشاره طلایینیک به اثرگذاری و هوشمندی در انتقام، حاکی از این است که عنصر هیجان و احساسات در محاسبات ایران برای انتقام تاثیری ندارد.
این نکته مهم در سخنرانی اخیر سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نیز به شکل واضحتر و دقیقتری مورد اشاره قرار گرفت.
سردار اسماعیل قاآنی شامگاه جمعه در آیین بزرگداشت سردار شهید «حسین پورجعفری» با بیان اینکه امروز گروههای مقاومت در سراسر منطقه هرکدام ساختار مستقل و مناسب خود را دارند، اظهار داشت: گروههای مقاومت مرحله به مرحله رشد کردند و امروز تمام ارکان جبهه مقاومت در سطح منطقه خودشان صاحب تصمیم و تشخیص هستند. سردار قاآنی ادامه داد: در همین دوره مقاومت فلسطین با تدبیر خودش و برنامهای که تنظیم کرده بود کار را شروع کرد و برای نخستین بار در این مقطع به دلیل جنایات گستردهای که رژیم صهیونیستی علیه مردم مسلمان فلسطین انجام داد خودشان تدبیر کردند و مرحله به مرحله همه کارهایی که خودشان کردند با برنامه و تدبیر و چقدر زیبا انجام دادند. فرمانده نیروی قدس سپاه خطاب به سردمداران رژیم صهیونیستی تأکید کرد: شما شهید سیدرضی موسوی را ترور میکنید زیرا نتوانستید در میدان جنگ غزه چیزی به دست آورید و ایران به نقشههای شما کشیده نمیشود. رژیم صهیونیستی و آمریکا از ابتدای جنگ تاکنون چه دستاوردهایی داشتند؟ هنر آنها فقط کشتن زنان و کودکان بیگناه است. وی خطاب به آمریکاییها گفت: اگر به رفتارهای غیرمنطقی خود در عراق ادامه دهید، مقاومت عراق ملاحظات خود را کنار گذاشته و به شما پاسخ دیگری خواهد داد.
* نقشه اسرائیل چیست؟
سردار قاآنی درباره ترور شهید موسوی توسط رژیم صهیونیستی تاکید کرد ایران به نقشه آنها کشیده نخواهد شد. این بخش از اظهارات سردار قاآنی حاکی از این است که ایران در محاسبات خود برای گرفتن انتقام شهید سیدرضی موسوی، بر اساس یک معادله منطقهای اقدام خواهد کرد؛ معادلهای که نقطه مقابل نقشه اسرائیل از طراحی ترور شهید موسوی است. اما نقشه اسرائیل از طراحی ترور شهید موسوی چه بود؟ اسرائیل با ترور شهید موسوی چه اهدافی را دنبال میکند؟
برای پاسخ به این سوال، باید ابتدا وضعیت اسرائیل در جبهه جنگ با مقاومت فلسطین و سایر اضلاع جبهه مقاومت ترسیم شود. ارتش رژیم صهیونیستی نزدیک به 3 ماه است بمباران غزه را آغاز کرده است. از زمان ورود زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به غزه نیز 2 ماه میگذرد. در این مدت هنوز دستاورد نظامی قابل اعتنایی از سوی رژیم صهیونیستی اعلام نشده است. حماس هنوز هم از شهر غزه به سمت مناطق شمالی خود راکت شلیک میکند! در هفتههای اخیر نیز تلفات نظامیان رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف غزه باعث بروز اعتراضاتی در سرزمینهای اشغالی شد. بحران اسیرهای صهیونیست نیز در حال تبدیل شدن به یک گره کور برای ارتش و دستگاههای امنیتی رژیم است. تصاویر و فیلمهای حماس از به هلاکت رساندن نظامیان اسرائیلی نیز همچنان به صورت روزانه منتشر میشود. حماس همچنان میجنگد و بر اساس اظهارات اسماعیل هنیه، هیچ نگرانیای درباره گردانهای قسام وجود ندارد. در کنار این واقعیت، حجم جنایات رژیم صهیونیستی در غزه باعث شده این رژیم در افکار عمومی ملتهای جهان منفورتر از همیشه شود. حمایتهای سیاسی غرب از اسرائیل نیز بهواسطه اعتراضات جهانی علیه این رژیم بسیار شکننده شده است. در آمریکا نیز نگرانیها به خاطر افزایش هزینه حمایت از رژیم صهیونیستی فزونی یافته است. صهیونیستها در حالی در غزه و روی زمین، همچنان در یافتن یک پیروزی ناکام هستند که افکار عمومی دنیا را باختهاند. در جبهه شمالی، حملات حزبالله به رژیم صهیونیستی هم به لحاظ دامنه و هم به لحاظ کیفیت، افزایش داشته است. همه شهرکهای صهیونیستی در مرز با لبنان خالی از سکنه شدهاند و برخی گزارشها شمار شهرکنشینان فراری را تا 600 هزار نفر تخمین زدهاند. همزمان با شکست ارتش صهیونیستی در غزه، آنها شاهد تشدید حملات از سوی حزبالله هستند. این اقدام حزبالله باعث شده بخش زیادی از توان نظامی رژیم صهیونیستی در جبهه شمالی متمرکز بماند. در جبهه سوریه نیز حملات به مناطق جولان اشغالی افزایش چشمگیری داشته است. حملات خمپارهای، پهپادی و موشکی به پادگانهای نظامیان صهیونیست در مناطق جولان اشغالی فزونی یافته است. استیصال اسرائیل در مقابل مقاومت عراق اما داستان جالب و تامل برانگیزی است و مقاومت عراق که همزمان با حمله نظامیان صهیونیست به غزه، تحرکات خود را علیه رژیم صهیونیستی آغاز کرد، طی این مدت بر اساس یک زمانبندی مشخص، حملات مهم و بسیار تاثیرگذاری را علیه صهیونیستها انجام داده است. حمله به مراکز نظامی رژیم در جولان، حملات موشکی و پهپادی به ایلات و همینطور حمله اخیر مقاومت عراق به میدان نفتی کاریش در نزدیکی حیفا از لحاظ نظامی بسیار مهم و تعیینکننده است. جالب اینکه رژیم صهیونیستی در مقابل این حملات دقیق مقاومت عراق، واکنشی نشان نداده است. مهمترین دلیل عدم واکنش رژیم صهیونیستی به حملات انتقامجویانه مقاومت عراق، ناتوانی آنهاست. عراق یکی از پدیدههای مقاومت در جبهه جدید ضد صهیونیستی است. و اما یمن! یمن ستاره جنگ جدید رژیم صهیونیستی با جبهه مقاومت است. ارتش ملی یمن در روزهای نخست، حملات موشکی و پهپادی علیه برخی اهداف خود در بندر ایلات انجام داد.
یمنیها در مرحله بعد با هدف قرار دادن کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهایی که در حال تجارت با رژیم صهیونیستی بودند، یکتنه توانستند بندر ایلات را به یک متروکه تبدیل کنند. ماجرای ناکامی آمریکا در ایجاد ائتلاف علیه ارتش یمن نمودی از ناتوانی آنها در مقابل راهبرد یمن در جبهه مقاومت است.
این موارد، نکاتی کوتاه برای ترسیم آرایش فعلی جبهه مقاومت در برابر رژیم غاصب صهیونیستی است. صهیونیستها در غزه ناکام ماندهاند و غزه در حال تبدیل به باتلاقی برای صهیونیستها است. از سوی دیگر، جبهه مقاومت در لبنان، عراق، سوریه و یمن نیز هر کدام در سطحی تعریف و معینشده در حال مقابله با رژیم صهیونیستی هستند تا توان این رژیم را در غزه کاهش دهند. هدف اصلی جبهه مقاومت از این آرایش و تحمیل این معادله به رژیم صهیونیستی نیز مشخص است: «پایان دادن به کشتار مردم در غزه و حفاظت از پیروزی توفانالاقصی». این وضعیت برای اسرائیل قابل تحمل نیست، چرا که بیانگر شکست حتمی و قطعی آنهاست. در چنین وضعیتی، رژیم صهیونیستی اقدام به ترور یکی از فرماندهان ایرانی جبهه مقاومت در سوریه کرد. مشخص است هدف اسرائیل از این ترور، تغییر معادله برای باز کردن یک جبهه گسترده جنگ است تا از فرصت درگیر کردن کل منطقه به جنگ، برای قتلعام فلسطینیها در غزه و اشغال آن باریکه استفاده کند. در واقع ترور شهید موسوی، نقشهای است که صهیونیستها برای پیروزی در غزه کشیدهاند. در مقابل این معادله، اینکه سردار قاآنی میگوید ما به نقشه شما کشیده نمیشویم به معنای این است که ایران از این طراحی پشتپرده اسرائیل باخبر است؛ دلایل این طراحی را هم میداند.
* انتقام چگونه باید باشد؟
ایران صراحتا اعلام کرده است انتقام سردار شهید خود را از رژیم صهیونیستی خواهد گرفت. ایران البته تاکید کرده است «زمان و مکان» این انتقام را خود تعیین میکند. ایران همچنین گفته است این انتقام هوشمندانه گرفته خواهد شد به گونهای که تاثیرگذار باشد. ضمن اینکه براساس اظهارات فرمانده نیروی قدس، این انتقام به گونهای است که ایران وارد نقشه رژیم صهیونیستی نیز نخواهد شد. خب! اکنون سؤال این است: انتقام خون شهید سیدرضی موسوی باید به چه شکلی باشد؟ به نظر میرسد مهمترین نکته درباره گرفتن انتقام خون سیدرضی موسوی، شکل انتقام نیست بلکه اهداف و تاثیرات این انتقام است، بنابراین باید درباره این انتقام هدفگذاری شود. قطعا یکی از اهداف این انتقام، ایجاد بازدارندگی و جلوگیری از تکرار این قبیل ترورها از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران است. البته در این مورد خاص مهمترین هدفگذاری انتقام شهید سیدرضی موسوی باید تقویت همان وضعیتی باشد که اسرائیل تلاش میکند خود را از آن خارج کند. یعنی انتقام خون شهید سیدرضی موسوی باید به گونهای باشد که نه تنها نقشه صهیونیستها در راستای فرصتیابی برای قتلعام مردم غزه و اشغال این باریکه محقق نشود بلکه این انتقام باید معادله فعلی را که مستاصل کردن رژیم صهیونیستی، افزایش هزینههای جنگ برای این رژیم و افزایش هزینهها برای حامیان این رژیم است تقویت کند. انتقام خون پاک شهید سیدرضی موسوی به هر شکلی باید به گونهای باشد که دست مقاومت را برای پیروزی در غزه و به شکست کشاندن رژیم صهیونیستی بازتر کند. این همان عنصر هوشمندی و اثربخشی در محاسبات مربوط به معادله انتقام است. رژیم صهیونیستی به دنبال فرار از مخمصهای است که مقاومت برای آن طراحی کرده است، بنابراین آنگونه که اسرائیل انتظار دارد و آنگونه که مطلوب اسرائیل است، واکنش نشان نمیدهد. یعنی انتقام ایران، انتقامی نیست که اسرائیل منتظر آن است. انتقام ایران یک انتقام فعالانه است. یعنی عنصر غافلگیری در این انتقام حتما در نظر گرفته خواهد شد. زمان و مکان آن را نیز ایران انتخاب خواهد کرد بنابراین ایران زمانی این انتقام را میگیرد و در جایی اقدام منتقمانهاش را انجام خواهد داد که اسرائیل منتظر آن نیست.
* هشدار مهم به آمریکا
سردار قآانی در اظهارات جمعه شب خود هشداری مهم خطاب آمریکا مطرح کرد. فرمانده نیروی قدس سپاه آمریکاییها هشدار داد در صورت ادامه رفتارهای غیرمنطقی، مقاومت عراق ملاحظات را کنار میگذارد و پاسخ جدیدی به آمریکا خواهد داد. این بخش از اظهارات سردار قاآنی نشان میدهد مقاومت عراق نسبت به تداوم رفتار اشغالگران آمریکایی هم در این کشور و هم در قبال مردم مظلوم غزه، برنامههای مهمی را تدارک دیده است. آمریکا اصلیترین حامی رژیم صهیونیستی است. واشنگتن در جنایات صهیونیستها در غزه شریک است و به تعبیری، جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، با مدیریت و هماهنگی آمریکا انجام میشود. این هشدار سردار قاآنی به معنای این است که مقاومت در عراق هیچ سقفی برای مقابله با اشغالگری آمریکا و اقدامات این کشور در حمایت و تجهیز اشغالگران صهیونیست و ادامه جنایات آنها در غزه، قائل نیست. در واشنگتن، معنای این جمله سردار قاآنی را بخوبی میدانند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|