|
رهبر انقلاب در دیدار رئیسجمهور سوریه و هیأت همراه تأکید کردند
مقاومت، هویت ممتاز سوریه
حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار آقای «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه و هیأت همراه، مقاومت را هویت ممتاز سوریه دانستند و گفتند: جایگاه ویژه سوریه در منطقه نیز به دلیل همین هویت ممتاز است و این ویژگی مهم باید محفوظ بماند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با تشکر از حضور آقای بشار اسد در تهران بهمنظور ابراز تسلیت به ملت ایران، به نقش بارز آقای رئیسی در تقویت روابط ایران و سوریه اشاره کردند و افزودند: آقای امیرعبداللهیان نیز در این زمینه یک توجه ویژه داشت. حضرت آیتالله خامنهای، تقویت ارتباطات ایران و سوریه را از لحاظ اینکه 2 کشور از ارکان محور مقاومت هستند، مهم ارزیابی کردند و گفتند: هویت ممتاز سوریه که همان مقاومت است از دوران مرحوم حافظ اسد و با پایهگذاری «جبهه مقاومت و ایستادگی» شکل گرفت و این هویت همواره به وحدت ملی سوریه نیز کمک کرده است. ایشان با تاکید بر لزوم محفوظ ماندن این هویت خاطرنشان کردند: غربیها و دنبالههای آنها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوههای دیگر از جمله وعدههایی که هیچگاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از ایستادگی محکم آقای بشار اسد، تاکید کردند: همه باید امتیاز ویژه دولت سوریه یعنی مقاومت را در مقابل چشم خود مشاهده کنند.
حضرت آیتالله خامنهای به فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا و اروپا به ایران و سوریه اشاره کردند و گفتند: باید با افزایش همکاریها و منظم کردن آن، از این شرایط عبور کنیم. ایشان با اشاره به آماده به کار بودن آقای رئیسی فقید و عزیز برای افزایش همکاریهای ایران و سوریه در زمینههای مختلف، خاطرنشان کردند: اکنون نیز آقای مخبر با دارا بودن اختیارات رئیسجمهور، همان رویکرد را ادامه میدهد و امیدواریم همه امور به بهترین وجه پیش برود. رهبر انقلاب اسلامی همچنین با انتقاد از مواضع و بیعملی برخی کشورهای منطقه در قبال موضوع غزه، به نشست اخیر سران عرب در منامه اشاره کردند و افزودند: در این نشست کوتاهیهای زیادی در قبال فلسطین و غزه شد اما برخی کشورها نیز خوب عمل کردند.
حضرت آیتالله خامنهای با تاکید بر اینکه نگاه جمهوری اسلامی به آینده، مثبت و روشن است، گفتند: امیدواریم همه ما بتوانیم به وظیفه خود عمل کنیم و به این آینده روشن برسیم. در این دیدار آقای بشار اسد، رئیسجمهور سوریه با ابراز تسلیت به رهبر انقلاب و دولت و ملت ایران، خطاب به حضرت آیتالله خامنهای گفت: روابط ایران و سوریه یک روابط راهبردی است که تحت هدایتهای جنابعالی پیش میرود و در رأس اجرای این هدایتها، آقای رئیسی و آقای امیرعبداللهیان بودند. رئیسجمهور سوریه با اشاره به شخصیت متواضع، حکیم و اخلاقمدار آقای رئیسی، وی را مصداق بارز مواضع و شعارهای انقلاب اسلامی خواند و افزود: آقای رئیسی در 3 سال گذشته تاثیر مهمی در نقشآفرینی جمهوری اسلامی در قضایای منطقه و موضوع فلسطین و همچنین تعمیق روابط ایران و سوریه داشت. آقای بشار اسد همچنین با اشاره به موضوع مقاومت در منطقه گفت: بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال، خط مقاومت در منطقه پیشرفت کرده و اکنون به یک رویکرد اعتقادی و سیاسی تبدیل شده است. رئیسجمهور سوریه با تاکید بر اینکه موضع ما همواره این بوده که هرگونه عقبنشینی در مقابل غرب موجب پیشروی آنها خواهد شد، تاکید کرد: من چند سال پیش اعلام کردم هزینه مقاومت کمتر از هزینه سازش است و این موضوع اکنون برای مردم سوریه بسیار واضح و روشن است و قضایای اخیر غزه و پیروزیهای مقاومت نیز این موضوع را برای مردم منطقه اثبات کرد و نشان داد مقاومت یک اصل است. آقای بشار اسد از رهبر انقلاب به دلیل نقش بارز و مهم در حمایت از مقاومت در منطقه و همچنین به دلیل حمایت از سوریه در همه زمینهها، تشکر و قدردانی کرد. بعد از سخنان آقای بشار اسد، رهبر انقلاب اسلامی گفتند: سخنان شما نکات مهمی داشت اما یک نکته برای من مهمتر بود و آن موضوعی است که تاکید کردید و گفتید «ما هرچه عقب بنشینیم طرف مقابل جلو میآید»، در این موضوع هیچ تردیدی وجود ندارد و این، شعار و اعتقاد ما در طول بیش از ۴۰ سال گذشته بوده است.
ارسال به دوستان
هفته سیام لیگ برتر و رقابت استقلال و پرسپولیس با پیکان و مس برای تعیین قهرمان
از مس طلا بگیر
امروز از ساعت 19رقابتهای هفته پایانی لیگ برتر فوتبال به شکل همزمان آغاز میشود و یکی از 2 تیم استقلال و پرسپولیس قهرمان بیستوسومین دوره لیگ برتر خواهد شد. امشب لیگ برتر به خط پایان میرسد و قهرمانش مشخص خواهد شد و دومین تیم سقوطکننده نیز از بین تیمهای استقلال خوزستان، فولاد و پیکان تهران خواهد بود. صنعت نفت هفته پیش سقوطش قطعی شد. در ادامه نگاهی به مهمترین بازیهای امروز میاندازیم.
* جشن قهرمانی یا بقا؟
پیکان تهران – استقلال تهران: حساسترین رقابت تاریخ 2 تیم امشب برگزار میشود؛ مسابقهای که یک تیم برای قهرمانی و تیم دیگر برای سقوط نکردن میجنگد؛ مسابقهای که حداقل از یک ماه قبل بر سر محل برگزاری آن بحث و جدل وجود داشته و خبرنگاران هر زمانی که رضا عنایتی را میدیدند از او درباره ورزشگاه محل برگزاری این دیدار سوال میکردند. حالا وضعیت به گونهای رقم خورده که پیکان برای ماندن بی اما و اگر در لیگ برتر حداقل نباید بازنده شود و استقلال هم برای قهرمانی باید 3 امتیاز را از پیکان بگیرد و امیدوار باشد پرسپولیس مقابل مس رفسنجان امتیاز از دست بدهد تا قهرمان شود. روی کاغذ شاید همه استقلال را برنده این مسابقه بدانند ولی در فوتبال هیچ چیز قابل پیشبینی نیست؛ اگر عنایتی از استقلال امتیاز بگیرد، اول تیم خودش را از سقوط نجات میدهد و به این ترتیب دست استقلال را هم از قهرمانی کوتاه میکند. بازی رفت را استقلال 2 بر یک برد. پیکان در4 سال اخیر نتوانسته استقلال را شکست دهد. در این دیدار ایمان سلیمی مدافع استقلال به دلیل 4 اخطاره شدن محروم است.
* سرخپوشان در انتظار جشن قهرمانی
پرسپولیس – مسن رفسنجان: پرسپولیس برای قهرمانی بیحرف و حدیث باید تیم مس رفسنجان را شکست دهد ولی در صورت مساوی و حتی شکست مقابل مس هم ممکن است با کمک پیکان قهرمان شود. یعنی اگر پیکان 3 امتیاز از استقلال بگیرد، در آن صورت پرسپولیس با وجود باخت هم قهرمان خواهد شد. از سویی اگر 2 تیم استقلال و پرسپولیس همامتیاز شوند هم در آن صورت به دلیل تفاضل گل بهتر پرسپولیس قهرمان میشود. بنابراین بازی با مس رفسنجان ثانیه به ثانیهاش برای هواداران پرسپولیس و استقلال اهمیت دارد. پرسپولیس با 4 برد متوالی در هفته بیستوهشتم لیگ برتر از استقلال سبقت گرفت و به صدر جدول رسید و اکنون 65 امتیازی و صدرنشین است و برای قهرمانی در این فصل کافی است مس را شکست دهد. در بازی رفت سرخپوشان تهرانی مقابل این تیم متوقف شدند و به هیچ عنوان بازی سادهای ندارند. مس رفسنجان اکنون با 35 امتیاز در رده دهم جدول است و در صورت پیروزی در بازی امشب ممکن است 2 پله در جدول لیگ صعود کند، هرچند برای مس و محرم نویدکیا شاید بازی نیمهنهایی با آلومینیوم اراک در جام حذفی اهمیتش بسیار بیشتر از آخرین بازی لیگ باشد. مس با حضور نویدکیا تیمی تاکتیکی و منسجم شده که فوتبال بازی میکند و به دنبال ضد فوتبال و بازی تدافعی صرف نیست، همین میتواند بازی با پرسپولیس را جذابتر کند. قطعا در این مسابقه تمام سکوهای ورزشگاه آزادی پر از تماشاگر خواهد شد و هواداران پرسپولیس برای جشن قهرمانی به آزادی میآیند؛ همان تماشاگرانی که توانستند کامبک طلایی مقابل استقلال خوزستان را از روی سکوها رقم بزنند و باعث شدند شاگردان اوسمار باخت 3 بر صفر را با برد 4 بر 3 عوض کنند. محرم نویدکیا سرمربی مس البته گفته برایش شرایط تیمی خودش مهم است، نه اینکه از بین پرسپولیس و استقلال کدامیک قهرمان شوند!
* بقا با کمک برادر بزرگتر؟!
استقلال اهواز – هوادار: استقلال خوزستان تیمی شگفتانگیز شده؛ تیمی که در یک نیمه 3 گل به پرسپولیس مدعی قهرمانی میزند اما در پایان 4 بر 3 بازنده میشود. آبیپوشان البته مقابل مس رفسنجان هم از حریف پیش افتادند و شاید تجربه بازی با پرسپولیس به دادشان رسید و پیروز شدند. با این حال آبیپوشان اهوازی برای بقا باز هم نیاز به پیروزی دارند و امیدوار به اینکه برادر بزرگتر آنها استقلال تیم پیکان را شکست بدهد تا هم شاید خودش قهرمان شود و هم آبیپوشان اهوازی را در لیگ برتر نگه دارد. هوادار هم با 3 باخت متوالی روی امتیاز 29 باقی ماند و خیالش راحت است که سقوط نمیکند اما فعلا 3 باخت متوالی داشته و بعید است در این دیدار هم به دنبال برد باشد. تیمی که در خانه خود از نساجی 5 گل میخورد تقریبا لیگ برایش تمام شده تلقی میشود! بنابراین استقلال خوزستان باانگیزه کار زیاد سختی مقابل این تیم بیتفاوت نخواهد داشت. بازی رفت را تیم هوادار برد اما این مرتبه انگیزه زیادی برای برد وجود ندارد!
* ببر و بمان!
نساجی مازندران - فولاد خوزستان: جدال قرمزپوشان نیز برای تمام تیمهای قعرنشین اهمیت دارد. نساجی هفته گذشته با 5 گل از سد هوادار گذشت و در لیگ برتر ماندگار شد و حالا باید به مصاف فولادی برود که برای ماندگار شدن بدون اما و اگر باید در قائمشهر پیروز شود. تساوی یا باخت هم شاید فولاد را در لیگ برتر نگه دارد، به شرطی که استقلال خوزستان پیروز نشود! نساجی و ساکت الهامی میخواهند در خانه برای خود اختتامیه باشکوهی بگیرند و برای برد بازی میکنند. اگر نساجی فولاد را شکست دهد، شاید این تیم خوب و پرامکانات به دسته اول سقوط کند. شاگردان ویسی اما سرنوشتشان دست خودشان است. بازی رفت را فولاد یک بر صفر برد و اگر این نتیجه تکرار شود، قرمزپوشان اهوازی شادمان از شمال به خانه بازخواهند گشت.
ارسال به دوستان
هیأت منصفه دادگاه نیویورک ترامپ را در پرونده جرائم مالی مربوط به یک پورناستار مجرم شناخت
زندان یا کاخسفید؟
* برای نخستینبار یک رئیسجمهور آمریکا در دادگاه این کشور مجرم شناخته شد
رئیسجمهور پیشین ایالات متحده سرانجام با رای هیات منصفه دادگاهی در نیویورک مجرم شناخته شد تا آمریکاییها در فاصله کمتر از ۶ ماه تا انتخابات ریاستجمهوری 5 نوامبر (15 آبان) درگیر یک بحران سیاسی شوند. آنها باید از بین ۲ گزینه اصلی دموکرات و جمهوریخواه یکی را برگزینند: یک پیرمرد آلزایمری فرتوت یا یک مجرم غیرسیاستمدار ضدساختار!
هر ۲ مورد، یعنی از کار افتاده بودن و مجرم بودن نامزدهای ریاستجمهوری، پدیدههایی جدید در تاریخ 236 ساله انتخابات در ینگه دنیا هستند. با این حال به نظر میرسد در بحبوحه نارضایتیهای عمومی بیسابقه سیاسی و اجتماعی از دولت دموکرات فعلی و شخص بایدن، بویژه به خاطر فقدان آمادگی روانی و جسمی برای تصدی مهمترین پست اجرایی آمریکا و همچنین حمایت بیشرمانه وی و دولتش از جنایتهای آشکار رژیم صهیونیستی در غزه، محکومیت قضایی اخیر بیش از آنکه به ضرر ترامپ باشد، به نفع او است. عصر پنجشنبه گذشته هیات منصفه 12 نفره دادگاه منهتن پس از ۲ روز شور در محاکمه مربوط به پرداخت حقالسکوت به یک بازیگر فیلمهای مستهجن، دونالد ترامپ را در هر ۳۴ فقره اتهام گناهکار شناخت. عمده اتهامات انتسابی به ترامپ مرتبط به جعل اسناد برای پنهان کردن پرداخت حقالسکوت به بازیگری به نام استورمی دانیلز بود. بدین ترتیب نه تنها برای نخستینبار یک رئیسجمهور ایالات متحده در یک دادگاه کیفری مجرم شناخته شد، بلکه این شخص قرار است نامزد یکی از ۲ حزب اصلی این کشور در انتخابات ریاستجمهوری 2024 هم باشد.
محکومیت دونالد ترامپ میتواند از یک جریمه نقدی ساده تا حداکثر ۴ سال زندان باشد و این ابهامات درباره شرکت او در انتخابات آتی را حتی به عنوان رایدهنده بیشتر میکند. تیم وکلای ترامپ بعد از اعلام رای نهایی 30 روز فرصت دارند به آن اعتراض کنند و روند برگزاری دادگاه تجدیدنظر میتواند چندین ماه به طول بینجامد.
قرار است رای نهایی قاضی پرونده، «خوان مرچان» در روز 11 جولای (21 تیر ماه) اعلام شود، یعنی درست ۴ روز پیش از آغاز کنوانسیون ملی حزب جمهوریخواه در میلواکی که قرار است در آن بر اساس آرای انتخابات درونحزبی در ایالات پنجاهگانه، نامزد نهایی جمهوریخواهان برای انتخابات ریاستجمهوری 5 نوامبر معرفی شود. کمتر کسی تردید دارد که این فرد دونالد ترامپ نباشد، با این حال اگر حکم قاضی مرچان سختگیرانه باشد و رئیسجمهور پیشین را روانه زندان کند، در این صورت معادلات سیاسی بسیار پیچیده خواهد شد. اتهام دستکاری اسناد تجاری از لحاظ تخصصی جزو جرائم طبقه E در نیویورک شناخته میشود که ردهپایینترین جرم در این ایالت به شمار میرود. این دسته از جرمها با حبس تا 4 سال قابل محاکمه هستند. در شرایط عادی محکومان به چنین جرمهایی معمولا با مجازاتهایی از قبیل زندانهای کوتاهمدت، جریمه نقدی یا حبسهای تعلیقی مواجه میشوند. با این حال در نهایت همه چیز به عهده قاضی خواهد بود و اگر واقعا این دادگاه یک تله سیاسی برای جمهوریخواهان از سوی دموکراتهای حاکم باشد، هیچ تضمینی وجود ندارد که همراه با راهاندازی یک کارزار سنگین رسانهای و اجتماعی، قاضی مرچان، ترامپ را روانه زندان نکند. پیچیدگی موضوع از همین جا آغاز میشود. در صورت صدور حکم حبس برای رئیسجمهور سابق که قرار است یک بار دیگر نامزد انتخابات شود، یک بحران سیاسی بیسابقه در آمریکا روی خواهد داد.
این احتمال وجود دارد که قاضی تا زمانی که مهلت درخواست فرجام وکلای ترامپ باقی است، هیچ مجازاتی برای او در نظر نگیرد که در این صورت با استمهال حکم، او میتواند بدون دردسر در انتخابات آبان شرکت کند. با این حال حتی اگر او در انتخابات پیروز شود، مجرم بودن یک رئیسجمهور به لحاظ کیفری یا حتی صدور حکم زندان برای او، دموکراسی آمریکایی را درگیر بحران مشروعیت خواهد کرد. جالب اینکه شبکه سیانان، متمایل به لیبرالهای حاکم و تیم بایدن، چنین جمعبندی کرده که حکم مجرمیت اخیر مانعی برای حضور ترامپ در انتخابات ایجاد نخواهد کرد.
از نظر قانون اساسی ایالات متحده تنها ۳ شرط برای نامزدهای ریاستجمهوری تعیین شده که همگی مربوط به وضعیت شهروندی و سن نامزدهاست. البته یک نکته وجود دارد و آن، این معیار است که در اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی آمده است: «هیچ فردی که قبلا سوگند یاد کرده و دست به شورش (تخطی از قانون) زده باشد، نمیتواند مامور ایالات متحده باشد». علاوه بر اینکه این معیار نیاز به تفسیر قانون اساسی دارد، دادگاه عالی آمریکا نیز که اکثریت قضات آن را محافظهکاران حامی حزب جمهوریخواه و صاحب دین به ترامپ تشکیل میدهند، اوایل سال جاری میلادی حکم داده بود کنگره باید قانون خاصی را برای استناد به این ممنوعیت تصویب کند. به عبارت دیگر این اصلاحیه تا قبل از اجماع دموکراتها و جمهوریخواهان در مجلسین خانه نمایندگان و سنا، به عنوان معیار رسمی برای تعیین صلاحیت ترامپ در نظر گرفته نخواهد شد. محکوم شدن ترامپ مانع از ادامه فعالیتهای تبلیغاتی او یا رسیدن به سمت ریاستجمهوری نمیشود و چنانچه در ایالت نیویورک در زندان نباشد، میتواند در فلوریدا که ایالت محل سکونتش است به خودش رای بدهد. به فرض هم که قاضی با صدور یک حکم بینابینی ترامپ را به حصر خانگی محکوم کند، مشکلی برای حضورش در انتخابات به وجود نمیآید. «لارا ترامپ» عروس او که یکی از مشاوران انتخاباتیاش نیز محسوب میشود، در مصاحبهای با فاکسنیوز گفت چنانکه پدرشوهرش محکوم شود هم فعالیتهای انتخاباتی خود را به صورت مجازی انجام خواهد داد. نکته اینجاست که ترامپ ۳ پرونده مفتوح دیگر هم دارد که آنها هم میتوانند مثل یک بمب ساعتی در کارزار انتخاباتی جمهوریخواهان و کل روند انتخابات ریاستجمهوری 2024 ایالات متحده عمل کنند. در مقابل باید گفت چه درباره پرونده استورمی دانیلز و چه ۳ پرونده دیگر، وکلای بانفوذ ترامپ و دادستان همچنان میتوانند درباره حکم نهایی یعنی درباره مجازات و نحوه اجرای آن مصالحه کنند. همچنین در ساختار قضایی آمریکا، رویه زمان خریدن از طریق درخواست تجدیدنظر بسیار مرسوم است و به این ترتیب تیم ترامپ میتواند اجرای حکم قاضی را چند ماه به تعویق اندازد. در آمریکای درگیر تفرقه و شکاف اجتماعی، دستکم در کوتاهمدت نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه محاکمه ترامپ به متحد کردن جناحهای مختلف حزب جمهوریخواه کمک میکند. اینکه حساب ترامپ در شبکه اجتماعی شخصی او (تروث سوشیال ) بلافاصله پس از صدور حکم مزبور، فراخوان عمومی برای جمعآوری کمک مالی را آغاز کرده، نشان میدهد تیم مشاوران او به این وضعیت به چشم یک فرصت برای بسیج حامیان نگاه میکند. در حالی که کاخ سفید از اظهار نظر درباره رای هیات منصفه دادگاه نیویورک خودداری کرده اما مایک جانسون، رئیس جمهوریخواه خانه نمایندگان کنگره طی بیانیهای ضمن محکوم کردن این رای گفت: «امروز یک روز شرمآور در تاریخ ایالات متحده است». فرماندار جمهوریخواه تگزاس نیز در حمایت از ترامپ، دادگاه منهتن را دادگاه کانگورو خوانده است. گرگ ابوت گفته است حکم صادره علیه یک نامزد ریاستجمهوری رقیب، مشخصا اقدامی است سیاسی از سوی دولت جو بایدن برای تخریب کارزار انتخاباتی جمهوریخواهان. واقعیت این است که جامعه یانکیها در دوران معاصر هرگز تا این حد آنتیاتوریته (ضدحاکمیت) نبوده و حکم اخیر به ترامپ دستاویزی برای مظلومنمایی برای جلب هر چه بیشتر آرا خواهد داد. نمود آن مخالفتهای فزاینده حامیان حزب دموکرات با ریاستجمهوری بایدن و کابینه فعلی کاخ سفید است. شاید به همین خاطر تارنمای آکسیوس، ترامپ را برنده وضعیت فعلی میداند و مینویسد: «این حکم در انتخابات بشدت به نفع ترامپ است، چون خود را قربانی سیستم سیاسی آمریکا نشان میدهد».
***
فراخوان دوباره ترامپ برای شورش؟
به نظر میرسد ترامپ، یک بار دیگر پس از غائله 6 ژانویه که به اشغال ساختمان کنگره ایالاتمتحده در واشنگتن توسط هواداران حزب جمهوریخواه انجامید، در حال فراخوان حامیان افراطیاش برای شورش علیه حاکمیت باشد. او در نخستین اظهار پس از مجرم شناخته شدن توسط هیات منصفه دادگاه نیویورک، گفت: «مردم نظر نهایی را خواهند داد. این یک پرونده دروغین است. من یک مرد بیگناه هستم. آنچه اتفاق میافتد شرمآور است. من تا آخر مبارزه خواهم کرد. من برای مردم آمریکا مبارزه خواهم کرد. حکم واقعی در روز انتخابات آینده خواهد بود. این نبرد تمام نشده است». وی همچنین پیش از دادگاه پنجشنبه بارها مدعی شده بود قاضی پرونده، رفیق باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین و جورج سوروس، سرمایهدار یهودی مشهور به اقدام برای براندازی و انقلابهای رنگی در کشورهای مختلف است. بعد از آنکه هیات منصفه دادگاه منهتن نیویورک دونالد ترامپ را مجرم شناخت، طرفداران او با راهاندازی کارزارهای تهاجمی در فضای مجازی، خواستار انقلاب و شورش مسلحانه و مجازات خشن عوامل دادگاه شدند. گزارش رویترز از نظرات ارائه شده در 3 تارنمای همسو با ترامپ شامل پلتفرم شخصی او سوشال تروث، حاکی از آن است که برخی حامیان نامزد جمهوریخواهان خواستار حمله به هیأتمنصفه دادگاه، اعدام قاضی یا جنگ داخلی آشکار و شورش مسلحانه شدهاند. برخی حامیان ترامپ در پستهای خود در واکنش به اظهارات او، خواستار حضور افراد مسلح در واشنگتن و اعدام همه شدهاند! در پستهای دیگر به طور خاص تاکید شده دموکراتها باید هدف قرار بگیرند. تهدید به خشونت پس از شکست ترامپ در انتخابات 2020 که او ادعای سرقت انتخابات را مطرح کرده بود افزایش یافت که حمله مرگبار به کنگره را در پی داشت. ترامپ این بار هم محاکمه را جعلی خوانده و گفته این اقدام از سوی دولت جو بایدن، رقیب دموکرات او در انتخابات آتی انجام میشود تا کارزار انتخاباتیاش برای حضور دوباره در کاخ سفید را خراب کنند.
ارسال به دوستان
گزارشی درباره ثبتنام داوطلبان چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 2 روز نخست
ثبتنام چهرهها
گروه سیاسی: راهروهای وزارت کشور در روز دوم شلوغتر از روز نخست بود. با وجود آنکه زیاد بودند کسانی که خود را داوطلب دارای صلاحیت برای کسب کرسی ریاستجمهوری چهاردهم تلقی میکردند اما در همان مرحله نخست به دلیل عدم برخورداری از شرایط کافی و لازم نتوانستند ثبتنام کنند و ادامه مسیر دهند. بر همین اساس وزارت کشور در اطلاعیههای بعدی بر اطلاعیه شماره یک خود تاکید کرده و گفته است داوطلبان پیش از مراجعه وضعیت خود را با شرایط ثبتنام انطباق دهند. محسن اسلامی، سخنگوی ستاد انتخابات کشور در گفتوگوی تلویزیونی با اعلام اینکه ساعت 8 صبح روز پنجشنبه (۱۰ خرداد) طبق قانون و زمانبندی ابلاغشده ثبتنام از داوطلبان در محل وزارت کشور آغاز شد، گفت: برخی موارد لازم برای ثبتنام پیش از این در اطلاعیه شماره یک به طور رسمی اعلام شده است، به همین جهت یک شرط اصلی در این دوره و متفاوت با ادوار گذشته حتما ثبتنام قطعی ویژه کسانی است که وضعیت آنان با شرایط ثبتنام انطباق داشته باشد.
وی تصریح کرد: براساس قانون پیشبینیشده است اگر کسی به هر دلیل نمیتواند شخصا مراجعه حضوری داشته باشد، میتواند نمایندهاش را به صورت کتبی به وزارت کشور معرفی کند.
* چه کسانی آمدند؟
حالا لیست اسامی ثبتنامکننده کمکم در حال تکمیل است. با وجود اینکه ثبتنام 9 نفر قطعی شده است اما فقط شاهد حضور 3 نفر از گزینههایی هستیم که پیش از این احتمال حضور آنها در رسانهها داده میشد. میتوان گفت در روز اول و دوم ثبتنام انتخابات، فضا آنگونه که باید جدی پیش نرفت. شاید همه نگاهها به ثبتنامهای روزهای آینده دوخته شده باشد. براساس آنچه میدانیم «محمدرضا صباغیان»، «مصطفی کواکبیان»، «عباس مقتدایی»، «قدرتعلی حشمتیان»، «سعید جلیلی»، «علی لاریجانی»، «محمد خوشچهره»، «محمود احمدیبیغش» و «عبدالناصر همتی» ثبتنام خود را قطعی کردهاند.
معمول است نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در جریان ثبتنام، شعارها و برنامههایشان را به صورت مختصر اعلام کنند تا در صورت تایید صلاحیت در تبلیغات انتخاباتی به صورت مفصل این شعارها و برنامهها را تشریح کنند. نخستین چهره سیاسی که به تشریح برنامههای خود پرداخت سعید جلیلی بود. علی لاریجانی نیز که فردای ثبتنام سعید جلیلی وارد وزارت کشور شد، برنامههای خود را ارائه کرد. شوخی با علی لاریجانی پیش از ثبتنام در انتخابات نیز از موضوعات جالب توجه بود. او که در یک توئیت در شبکه اجتماعی ایکس مسیر رفتن به وزارت کشور و خیابان پاستور (محل استقرار ریاست جمهوری) را روی نقشه مشخص کرده بود در پاسخ به این سوال خبرنگاران که «آقای لاریجانی با اسنپ آمدید یا تپسی؟» گفت: چیزهای مهمتری در آن توئیت بود(!)
سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در تشریح برنامههای خود گفت: به دولتی نیاز داریم که با همه وجود، عزم، اراده و برنامه داشته باشد. به حداقلها راضی نشود، اداره روزمره کشور را کافی نداند و به قلهها نگاه کند. ما در 10 سال گذشته در گفتمانی به اسم دولتِ سایه به این مساله اندیشیدهایم و با شبکهای گسترده از نخبگان و اساتید حوزههای مختلف پیرامون این بحث کارشناسیهایی را انجام دادیم. در یک فرصت تاریخی هستیم، اگر ملت از فرصتهای تاریخی غفلت کند، از مسیر پیشرفت عقب میماند و این پیشرفت با عدالت به دست میآید. حق مردم ایران است که برای جهش کشور نقش ایفا کنند و این وظیفه دولت است که برای آن برنامه داشته باشد، انحصارها شکسته و خطکشیهای نادرست برداشته شود.
علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس نیز در تشریح برنامههای خود گفت: در دولت مدنظر من، هر کاربَلَد و توانایی، با هر سلیقه سیاسی به کار گرفته میشود. دولت باشگاه یک حزب و یک جناح نیست. به جای نگاه تمرکزگرا و از بالا به پایین زمام امور مناطق ایران عزیز در اختیار نخبگان استانی قرار میگیرد. دیپلماسی کشور باید پیشرفت ایران را مساله اصلی تعاملات خود قرار دهد، راهبرد ایران به عنوان قدرت مهم منطقه این است که کل منطقه امن و قدرتمند باشد. در مقوله اقتصاد علاوه بر محوریت تولید و اشتغال، مبارزه با علل فساد مهمتر از برخورد با معلولهاست. اگر دولت جایگزین ملت شود، شفافیت بیشتر شود و مقررات زائد تقلیل یابد، زمینه فساد از بین میرود.
وی حدود 4 ساعت بعد در توئیتی شعار«ملت قوی، دولت زمینهساز» منتشر کرد.
* بازار داغ نظرسنجیها
یکی از موضوعات داغ که همواره پیش از انتخابات شاهد آن هستیم، «نظرسنجی» و اطلاع از آخرین وضعیت مشارکت و اقبال عمومی به سمت برخی گزینهها است. حتی برخی داوطلبان تصمیم خود را با همین نظرسنجیها تنظیم میکنند تا بدانند در صورت ورود به عرصه انتخابات پذیرشی از سوی جامعه خواهند داشت یا خیر. در کنار گمانهزنیها درباره احتمال کاندیداتوری برخی چهرهها، شاید یکی از علل تعویق زمان ثبتنام از سوی برخی چهرههای سیاسی، بررسی نظرسنجیها و میزان اقبال مردم به حضور آنهاست تا در صورت اطمینان از اقبال مردم، نسبت به ثبتنام اقدام کنند، البته برخی افراد که در نظرسنجیها وضعیت مناسبی هم نداشتند ثبتنام یا اعلام حضور کردند و نمیتوان کاندیداتوری را صرفاً منوط به نظرسنجیها کرد.
* رعایت اصل بیطرفی از آرای مردم
محمدحسن صادقیمقدم، عضو حقوقدان و معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان در نخستین جلسه ارتباط تصویری سراسری و مشترک سال جاری با رؤسای دفاتر استانی و شهرستانی و تمام کارکنان دفاتر استانی شورای نگهبان تاکید کرد: شورای نگهبان بر اساس قانون به بررسی صلاحیتها میپردازد. فرآیند بررسی صلاحیتها نیز پس از پایان ثبتنام آغاز خواهد شد که مهلت شورا در این باره، 2بازه زمانی ۵ روزه است که امیدواریم بتوانیم در کمتر از ۱۰ روز اعلام نظر نهایی را داشته باشیم تا کاندیداها فرصت بیشتری برای تبلیغات داشته باشند.
معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان در پایان ناظران انتخابات را «مدافعان حریم مردمسالاری دینی» دانست و تاکید کرد: آرای مردم امانت است و باید تلاش کرد همچون همیشه با احساس مسؤولیت و رعایت اصل بیطرفی از آرای مردم به عنوان امانت الهی به طور کامل صیانت و پاسداری شود.
آیتالله سیدمحمدرضا مدرسییزدی، عضو فقهای شورای نگهبان و رئیس هیات مرکزی نظارت بر انتخابات نیز در نشست سراسری و مشترک سال جاری با رؤسای دفاتر استانی و شهرستانی شورای نگهبان گفت: آرای مردم امانت است. همه آن چیزی هم که در اختیار ناظران است، امانت است. به خوبی بدانید که چگونه باید نظارت کنید. همه اینها امانت در دست شماست. «انالله یأمرکم ان تأدوا الامانات الی اهلها» شما باید امانت را به اهلش برسانید. ما پیمان بستهایم بر اساس قانون اساسی و قوانین دیگر عمل کنیم. عهد و پیمان پشت سرش مسؤولیت دارد. باید پایبند به قانون باشیم هرچند خلاف میلمان باشد.
* زمان ثبتنام داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری تمدید نخواهد شد
سیدمحمدتقی شاهچراغی، رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور و معاون سیاسی وزیر کشور، درباره آخرین وضعیت ثبتنامها برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در حضور خبرنگاران گفت: روز دوم ثبتنام ریاستجمهوری است و برابر قانون ۵ روز از ساعت ۸ تا ۶ بعد از ظهر مشخص شده است و آخرین روز ثبت نامها روز چهاردهم خرداد همزمان با سالگرد ارتحال امام راحل است.
وی افزود: با توجه به اینکه در زمان ۵۰ روز باید رئیسجمهور انتخاب شود، آخرین زمان ثبت نامها ساعت ۶ بعدازظهر چهاردهم خرداد است و قابل تمدید نیست.
وی اظهار کرد: آنچه قابل ذکر است اینکه درخواست و تقاضای ما از داوطلبان این است که به واسطه اینکه بخشی از ثبتنام زمانبر است و ما پلاک آنها را باید به شورای نگهبان هم ارسال کنیم، لذا درخواست داریم ثبتنام خود را به روز پایانی موکول نکنند.
ارسال به دوستان
نیروهای مسلح یمن ناو هواپیمابر آمریکا را در دریای سرخ هدف قرار داد
ضرب شست به آیزنهاور
گروه بینالملل: نیروهای مسلح یمن با صدور بیانیهای اعلام کرد ناو هواپیمابر «آیزنهاور» آمریکا را در دریای سرخ در جریان عملیات مشترک یگانهای موشکی و نیروی دریایی این کشور هدف قرار داده است.
به گزارش «وطن امروز»، نیروهای مسلح یمن با صدور بیانیهای اعلام کرد یگان موشکی و نیروی دریایی ارتش یمن در عملیات نظامی مشترک در پاسخ به حملات نیروهای آمریکایی و انگلیسی به مناطقی از استان الحدیده و بندر الصلیف و در ادامه حمایت از مردم مظلوم فلسطین، ناو هواپیمابر آمریکایی «آیزنهاور» را در دریای سرخ هدف قرار داد.
به گزارش شبکه المسیره، نیروهای مسلح یمن اعلام کرد این حمله با تعدادی موشک کروز و بالستیک انجام شده که به یاری خدا این موشکها به طور مستقیم به هدف اصابت کرد.
نیروهای مسلح یمن در بیانیه خود تاکید کرد نیروهای مسلح یمن در پاسخ دادن مستقیم و فوری به هر تجاوز جدید به خاک این کشور با هدف قرار دادن همه منابع تهدید و همه اهداف آمریکا و انگلیس در دریای سرخ و دریای عرب تردید نخواهد کرد.
بر اساس گزارشها، جنگندههای آمریکا و انگلیس پنجشنبه شب صنعا، پایتخت یمن را بمباران کردند. در جریان این حملات، منطقه «النهدین» در شهر «السبعین» در جنوب صنعا و همچنین اطراف فرودگاه بینالمللی این شهر در شمال، هدف حمله جنگندههای آمریکا و انگلیس قرار گرفت.
نیروهای مسلح یمن همچنین تاکید کرد: جنایات تجاوزکارانه آمریکا و انگلیس مانع انجام وظیفه دینی، اخلاقی و انسانی ما در قبال مردم فلسطین نخواهد شد و عملیات نیروهای مسلح یمن تا پایان تجاوز و برطرف شدن محاصره مردم مظلوم فلسطین در نوار غزه ادامه خواهد یافت.
ارتش یمن در ماههای گذشته در حمایت از مقاومت ملت فلسطین در نوار غزه چند کشتی آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی یا کشتیهای عازم سرزمینهای اشغالی را در دریای سرخ و تنگه بابالمندب هدف قرار داده است.
به گفته اداره دریانوردی ایالات متحده، حوثیها در مجموع بیش از 50 حمله به کشتیها انجام دادهاند که در نتیجه آن ۳ ملوان را کشته شدهاند، یک کشتی توقیف و یک کشتی دیگر غرق شده است.
اقدامات ارتش ملی یمن در حمایت از مردم غزه، شرکتهای کشتیرانی را مجبور کرده است از مسیر دریای سرخ که 12 درصد تجارت جهانی را حمل میکند، اجتناب کرده و به مسیرهای طولانیتر و گرانتر در جنوب آفریقا رو آورند.
نیروهای ارتش یمن متعهد شدهاند تا زمانی که رژیم اسرائیل حملات خود به غزه را متوقف نکند، کشتیهای این رژیم یا کشتیهای عازم سرزمینهای اشغالی را در دریای سرخ هدف قرار دهند.
ارسال به دوستان
با حضور وزیر راه و شهرسازی 25 هزار و 841 واحد مسکونی و ۲۶ هزار و ۴۹۵ قطعه زمین تقدیم متقاضیان نهضت ملی سیستا ن و بلوچستان شد
۵۲ هزار صاحبخانه جدید
* 182 کیلومتر راه با اعتبار 3172 میلیارد تومان به بهرهبرداری رسید
گروه اقتصادی: افتتاح ۱۸۲ کیلومتر باند دوم و راه اصلی با اعتبار ۳۱۷۲ میلیارد تومان، آغاز عملیات اجرایی ۱۳۳ کیلومتر باند دوم با اعتبار ۳۵۷۸ میلیارد تومان در حوزه راه و افتتاح ۲۵ هزار و ۸۴۱ واحد طرح نهضت ملی مسکن شهری و روستایی، واگذاری زمین برای ساخت ۲۶ هزار و ۴۹۵ واحد یک طبقه حیاطدار و آغاز عملیات آمادهسازی ۷۵۵۳ هکتار از اراضی طرح نهضت ملی مسکن برای ساخت ۱۱۲ هزار و ۴۸۸ واحد مسکونی از پروژههای حوزه مسکن و شهرسازی است که با حضور وزیر راه و شهرسازی در استان سیستانوبلوچستان انجام شد. به گزارش «وطن امروز»، مهرداد بذرپاش در ادامه سفرهای استانی خود، صبح دیروز جمعه ۱۱ خردادماه به منظور افتتاح و آغاز عملیات اجرایی پروژههای نهضت ملی مسکن، همچنین پروژههای حوزه راه استان سیستانوبلوچستان وارد زاهدان شد. این سفرها مکمل سفرهای استانیای بود که آیتالله شهید رئیسی بار دیگر در دولت سیزدهم آن را احیا کرد. در این سفرها ضمن پیگیری کلانپروژه نهضت ملی مسکن، واحدهای آمادهشده تحویل متقاضیان میشود. در ابتدای این سفر ۱۸۲ کیلومتر بزرگراه و راه اصلی در محدوده شهرهای تحت پوشش شمال استان سیستانوبلوچستان به بهرهبرداری رسید.
۶۲ کیلومتر بزرگراه در محور زاهدان - زابل، ۵۳ کیلومتر باند دوم در محور زاهدان - بم، ۴۴ کیلومتر بزرگراه در محور زاهدان - بیرجند، ۷ کیلومتر بزرگراه در محور زاهدان - خاش، ۱۱ کیلومتر راه اصلی در محور زابل - زهک و ۵ کیلومتر راه اصلی در محور گوهرکوه - بزمان به همراه پل بزرگ شیله از طرحهای قابل افتتاح در استان بود که برای راهاندازی آنها ۳۱۷۲ میلیارد تومان اعتبار هزینه شده است.
* آغاز عملیات اجرایی 133 کیلومتر بزرگراه
همچنین عملیات اجرایی ۱۳۳ کیلومتر بزرگراه در سیستانوبلوچستان روز گذشته همزمان با سفر وزیر راه به این استان آغاز شد. این طرحها شامل قطعه ۴ محور زاهدان - خاش به طول ۳۸ کیلومتر، قطعه ۴ محور زاهدان - بم به طول ۳۲ کیلومتر، قطعه ۲ محور زابل - زاهدان به طول ۲۳ کیلومتر، قطعه یک محور خاش - سراوان به طول ۲۰ کیلومتر و قطعه ۴ محور زاهدان - بیرجند به طول ۲۰ کیلومتر است. هزینه ساخت هر یک کیلومتر بزرگراه حدود ۴۰ میلیارد تومان برآورد شده است. برآورد اولیه اجرای طرحهای مذکور ۳ هزار و ۵۷۸ میلیارد تومان است که اداره کل راه و شهرسازی و متولیان امر مصمم هستند با اجرای کامل و تکمیل هرچه سریعتر این طرحهای مهم و توسعهمحور، ضمن فراهم کردن آسایش بهتر شهروندان و هموطنانی که از مسیرهای ارتباطی استان عبور میکنند به کاهش تصادفهای جادهای در این خطه کمک کنند.
* احداث بیش از ۳۴۰ کیلومتر بزرگراه و ۱۰۰۰ کیلومتر راه روستایی در سیستانوبلوچستان
مهرداد بذرپاش در جریان سفر به استان سیستانوبلوچستان در جمع خبرنگاران اظهار کرد: آیتالله رئیسی رئیسجمهوری شهید هر روز پیگیر پروژههای استان سیستانوبلوچستان بود و سفر استانی خود را به تعویق انداخت تا پروژهها آماده افتتاح و بهرهبرداری شوند و با دست پر میهمان مردم سیستانوبلوچستان شود که آن اتفاق، سوگ و اندوه را برای همه ما رقم زد. وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه از ابتدای دولت سیزدهم تا امروز بیش از ۳۴۰ کیلومتر عملیات بزرگراهی و ۱۰۰۰ کیلومتر راه روستایی در استان سیستانوبلوچستان اجرا شده، گفت: در سفر امروز ۳۵۶۰ میلیارد تومان پروژه راهداری و حملونقل جادهای به بهرهبرداری میرسد. وزیر راه و شهرسازی تاکید کرد: در تلاش هستیم خسارتهای وارده به بخش جنوبی استان سیستانوبلوچستان به خاطر وقوع سیل ترمیم شود و در این راستا عملیات اجرایی ترمیم و بهسازی راهها و ساخت مجدد پلها در اسرع وقت آغاز شده است.
* افتتاح ۲۵ هزار و ۸۴۱ واحد مسکونی
دیروز همچنین ۲۵ هزار و ۸۴۱ واحد مسکونی طرح نهضت ملی مسکن در استان سیستانوبلوچستان توسط وزیر راه و شهرسازی افتتاح شد. استان سیستانوبلوچستان جزو استانهای پیشرو در اجرای طرح نهضت ملی مسکن در سطح کشور است و رئیسجمهور شهید بارها در طول فعالیت دولت سیزدهم، مسکن را اولویت این دولت بیان کرد و نهضت ملی مسکن را ابرپروژه دولت برای رفع نیاز مردم میدانست. برنامه ابلاغی ۴ ساله طرح نهضت ملی مسکن به سیستانوبلوچستان حدود ۱۴۲ هزار واحد مسکونی است که تاکنون برای ساخت ۴۹ هزار و ۸۶۹ واحد شهری و روستایی پروانه ساختمانی صادر شده است. اجرای موفق طرح نهضت ملی مسکن در این استان علاوه بر رونق واحدهای تولیدی فعال و راکد، اشتغال برای ۵۲ هزار و ۸۷ نفر از افراد جویای کار را به همراه داشته است.
بذرپاش اظهار کرد: این منطقه کریدور ریلی شمال - جنوبی محسوب میشود که یکی از محورهای مهم آن در قطعه چابهار به زاهدان قرار دارد، البته قطعه زاهدان به خاش حدود 1.5 سال گذشته در دولت سیزدهم به بهرهبرداری رسیده است.
وی ادامه داد: محور بعدی ۴۵۰ کیلومتر از چابهار تا محدوده خاش است که تاکنون منابع خوبی به این پروژه تزریق شده و به زودی نیز منابع جدیدی به آن تعلق میگیرد تا کار با سرعت بیشتری انجام شود. وزیر راه و شهرسازی عنوان کرد: رئیسجمهور شهید نیز تأکید داشتند تا پایان سال ۱۴۰۳ این محور راهبردی به بهرهبرداری برسد. در همین راستا قطعات شمالی از زاهدان تا میلک از یک طرف، زاهدان تا خراسان جنوبی از سوی دیگر کار این پروژه به سمت خراسان مرکزی و منطقه سرخس در ۱۶ جبهه کاری در حال انجام است. وی با اشاره به اینکه بیش از ۱۵ پیمانکار در جبهههای مختلف قطعات شمالی در حال کار هستند، بیان کرد: این یکی از اصلیترین پروژهها و بزرگترین پروژه ریلی کشور خواهد بود و همینطور به غیر از اهمیت حوزه ریلی، اهمیت راهبردی و منطقهای قابل توجهی دارد. بذرپاش گفت: در کنار قراردادی که اخیرا با کشور هند در بندر شهید بهشتی چابهار منعقد شد و با توجه به توسعه فرودگاهی که در منطقه چابهار انجام میشود، چابهار تبدیل به قطب بسیار مهم میشود و نگین راهبردی - ترانزیتی در منطقه خواهد بود و سیستانوبلوچستان اصلیترین تأثیر مستقیم اقتصادی در حوزه عملیات گسترده ترانزیتی را خواهد دید. وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: این اقدام سیستانوبلوچستان را به یکی از شاهراههای اصلی تردد کالاهای ترانزیتی در منطقه تبدیل خواهد کرد.
* واگذاری زمین برای ساخت واحدهای یک طبقه حیاطدار
اولویت وزارت راه و شهرسازی در طرح نهضت ملی مسکن، واگذاری زمین به خود مردم است. بر این اساس زمین در قالب ساخت 26 هزار و 495 واحد مسکونی یک طبقه حیاطدار طرح نهضت ملی مسکن در سراسر استان سیستانوبلوچستان واگذار شد. در پروژههای ساخت واحدهای یک طبقه حیاطدار ضمن مطابق بودن با فرهنگ مردم استان به دلیل اینکه پروژهها به صورت موازی شروع میشوند، ساخت هیچیک از واحدها وابسته به واحدهای دیگر نیست و به صورت مستقل شروع به کار میکنند و اگر متقاضی به هر دلیلی نتواند آورده خود را تکمیل کند ساخت بقیه واحدها متوقف نخواهد شد. همچنین ساخت خانههای یک طبقه حیاطدار، توسعه افقی شهرها را ممکن و تقاضای بالا به مسکن روی یک زمین محدود را پخش میکند، همچنین کاهش قیمت مسکن نیز در پی آن رخ میدهد و در واقع عرضه بیشتر اراضی باعث کاهش قیمت زمین و به تبع آن کاهش هزینه ساخت خواهد شد.
* توسعه اشتغال در سیستانوبلوچستان
وزیر راه و شهرسازی در حاشیه افتتاح واحدهای نهضت ملی مسکن در استان سیستانوبلوچستان اظهار کرد: رئیسجمهوری شهید علاقه داشت شخصا در افتتاح پروژههای مسکن استان شرکت کند. وی با بیان اینکه برای ۱۵۰ هزار نفر در استان سیستانوبلوچستان زمین تامین شده است، گفت: عملیات ساخت بیش از ۵۰ هزار واحد آغاز و بخشی از این واحدها تحویل متقاضیان شده است. بذرپاش گفت: امروز بیش از ۲۵ هزار و ۸۴۱ واحد نهضت ملی مسکن در قالبهای حمایتی، بافت فرسوده، شهری و روستایی تقدیم هموطنان در استان سیستانوبلوچستان شده است، همچنین به بهانه سفر امروز عملیات اجرایی آمادهسازی و ساخت بیش از ۲۶هزار واحد نهضت ملی مسکن نیز شروع شد. وی خاطرنشان کرد: افتتاحهای جدید اثر مستقیم بر توسعه اشتغال، کاهش نرخ بیکاری و رشد اقتصادی استان سیستانوبلوچستان دارد.
***
622 هزار متر مکعب خاکبرداری انجام شد
عطاءالله اکبری، مدیرکل راه و شهرسازی استان سیستانوبلوچستان در گفتوگو با «وطن امروز» اظهار کرد: برای ساخت پروژههای راه استان در مجموع حجم سنگینی از عملیات اجرایی شامل ۶۲۲ هزار و ۲۷۸ مترمکعب خاکبرداری، ۴ میلیون و ۴۳۸ هزار و ۶۸۶ مترمکعب خاکریزی، ۶۲۵ هزار و ۴۳۱ مترمکعب زیر اساس و ۵۴۸ هزار و ۳۷۶ تن آسفالت انجام شده است.
وی افزود: همچنین ۷ دستگاه پل بزرگ، ۵۳۹ دستگاه آبرو، ۴۲ هزار و ۳۳۲ تن سیمان، ۳۰۸۰ تن میلگرد و ۵۵ هزار مترمکعب بتن از دیگر عملیات اجرایی در این حجم از عملیات راهسازی در استان بوده است.
اکبری افزود: برای ایفای نقش این استان در حوزه حملونقل و ترانزیت با توجه به موقعیت راهبردی آن نیاز به توسعه زیرساختها در حوزه راه است که با نگاه ویژه دولت سیزدهم به توسعه زیرساختها اکنون متوسط سالانه ساخت بزرگراه در این استان به بیش از ۵۴ کیلومتر رسیده که نویدبخش رونق و آبادانی بیش از پیش است.
وی با بیان اینکه توسعه شبکه بزرگراهی یکی از اولویتهای مهم و اصلی سیستانوبلوچستان است و طرحهای این بخش بدون وقفه در حال اجراست، گفت: این اداره کل به تعهدی که به مردم داده است پایبند بوده و با همه توان و تلاش سعی دارد عقبماندگی تاریخی استان را در حوزه بزرگراهها جبران کند.
ارسال به دوستان
نگاه
امیر دیپلماسی
نوید مؤمن: فقدان شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان، دیپلمات متعهد کشورمان هنوز در باور اکثر مخاطبان حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نمیگنجد. اگرچه خطوط کلان و راهبردی کشور در حوزه روابط بینالملل، منبعث از گفتمان انقلاب اسلامی و دغدغههای کلان کشور در عرصه فرامرزی تعریف شده و تاویل مییابد اما قطعا باورها، استراتژیها، تاکتیکها، رفتارها و حتی گفتارهایی که در ذهن و ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه رئیس دستگاه دیپلماسی (وزیر امور خارجه) به گردش درمیآید، نقش بسیار مهمی در تثبیت ریلگذاری کلان نظام یا خدای ناکرده انحراف از آن ایفا میکند. کسانی که با شهید امیرعبداللهیان مراودات کاری داشتهاند، شهادت میدهند امیر دیپلماسی دغدغهای جز تثبیت و تقویت این ریلگذاری در عرصه منطقهای و فرامنطقهای نداشته و باید میراث این شهید و رئیسجمهور بزرگوار کشورمان را در طول ۳ سال سپری شده از عمر دولت سیزدهم پاس داشت. مرور شاخصههای مهمی که در تحلیل نگاه شهید امیرعبداللهیان به عرصه سیاست خارجی و روابط بینالملل وجود داشت، به ما امکان میدهد با ذهنیت و عملکرد وزیر شهید خارجه کشورمان بیشتر آشنا شویم. «استراتژی مقاومت فعال»، «نگاه منظومهمحور نسبت به جریان مقاومت»، «مرجح دانستن دیپلماسی منطقهای »، «تعریف عملیاتی از سیاست خارجی متوازن» و در نهایت، «اعتقاد راسخ به اصالت میدان و تاثیرپذیری دیپلماسی از آن» مهمترین این شاخصههاست. استراتژی مقاومت فعال، به معنای قدرت پیشبینی، عکسالعمل و پاسخگویی به هرگونه اقدام دشمنان و پرهیز از نگاه ایدهآلگرایانه نسبت به آنهاست. پس از پایان دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، دموکراتها با فرض اینکه همچنان نگاه دولتهای یازدهم و دوازدهم یعنی استراتژی تبدیل دشمن به دوست! به مبنای عملکرد کشور در احیای برجام تبدیل میشود، در صدد تحمیل یکطرفه تعهدات برجامی به کشورمان در ازای رفع غیرواقعی تحریمها برآمدند. با این حال یکی از موثرترین افرادی که بر استراتژی مقاومت فعال در برابر استراتژی فشار حداکثری آمریکا تاکید داشت، شخص وزیر شهید امور خارجه کشورمان بود. شهید دکتر امیرعبداللهیان معتقد بود استراتژی فشار حداکثری ترامپ را نباید در دوران بایدن تمام شده تلقی کرد، بلکه باید مراقب تغییر پوسته و حفظ هسته و شالوده آن بود. حفظ گارد بسته جمهوری اسلامی ایران در برابر زیادهخواهیها و کژتابیهای غرب در مذاکرات احیای برجام، ریشه در همین نگاه تحسینبرانگیز و کاربردی دارد.
نگاه منظومهمحور شهید امیرعبداللهیان به جریان مقاومت، شاخصه دیگری بود که سیاست خارجی دولت سیزدهم را میتوان بر مبنای آن توصیف و تحلیل کرد. ایشان معتقد بود تحولات گذشته و جاری در منطقه اقتضا میکند روند تبدیل «محور مقاومت» به «منظومه مقاومت» و گسترش اضلاع و ارتقای همافزایی بازیگران گذشته و جدید آن با سرعت طی شود. شهید امیرعبداللهیان از مناسبات و تجربیات قبلی خود در حوزه عربی - آفریقایی وزارت امور خارجه بخوبی در این مسیر بهره گرفت. آیا امروز کسی میتواند منکر تسریع شکلگیری منظومه مقاومت در ابعاد ساختاری و عملیاتی طی 3 سال اخیر شود؟
دیپلماسی منطقهای وزارت امور خارجه در دوران حضور شهید امیرعبداللهیان نیز مبتنی بر حفظ همین ثوابت و ساختارهای ذکر شده بود. عادیسازی روابط با کشورهای عربستان، امارات، سودان و روابط در حال احیا با مصر مبتنی بر اثبات قدرت ساختارسازی منطقهای جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، نه از موضع ضعف و امتیازدهی به آنها. در باور دولت سیزدهم، قدرت منطقهای یک کشور در مواجهه با تهدیدات، خلق فرصتها و اقناع بازیگران منجر به تنظیم رفتار بازیگران فرامنطقهای خواهد شد. تاکید بر سیاست خارجی متوازن از سوی شهید امیرعبداللهیان نیز در همین چارچوب باید مورد بررسی قرار گیرد. در نگاه وزیر شهید خارجه کشورمان، سیاست خارجی متوازن به معنای قائل شدن وزن همسان برای همه بازیگران غربی و غیرغربی در عرصه دیپلماسی نیست، بلکه آنچه موضوعیت و اصالت دارد، محاسبه وزن دقیق بازیگران در عرصه روابط بینالملل با توجه به تامین منافع ملی ایران است. به عبارت بهتر، آنچه وزن بازیگران بینالمللی را مشخص میسازد، قدرت ذاتی آنها نیست، بلکه نسبت سلبی یا ایجابی آنها با منافع ملی کشورمان است. دولت سیزدهم، تلقی فانتزی و تزیینی نسبت به سیاست خارجی متوازن را از بین برد.
و اما آخرین و شاید مهمترین شاخصه یک سیاست خارجی موفق و واقعبینانه در نگاه شهید امیرعبداللهیان، اصالتبخشی به قدرت سخت و تبدیل آن به پشتوانهای برای دیپلماسی و قدرت نرم کشور بود. بر اساس این نگاه، نمیتوان در منطقه و دنیایی که رویکرد تهدیدمحور دشمنان نسبت به جوهره و متعلقات انقلاب اسلامی ایران همواره در آن جاری و بارز است، قدرت نرم را محیط بر قدرت سخت تصور کرد. بدون شک اگر دشمن قدرت غلبه میدانی بر ایران و اضلاع جبهه مقاومت را داشته باشد، اساسا سخنی از مذاکره و دیپلماسی با کشورمان به میان نمیآورد. این همان قاعده واقعی و مهمی بود که وزیر خارجه شهیدمان آن را درک و در عرصه دیپلماسی منطقهای و فرامنطقهای کشورمان پیادهسازی و اجرا کرد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
۳ نامه برای یک جبهه
محمد لسانی*: چندین مرتبه انتشار کاریکاتورهای هتاکانه و موهن باعث نفرت عمومی در جهان اسلام از نشریه شارلی ابدو شده بود. قطار توهین و تخریب علیه چهره پیامبر گرامی اسلام سرعت گرفته بود و بدتر اینکه با لشکرکشی چهرههای ضددین و افراطی، مطالبههایی شکل گرفته بود که شارلی ابدو باید تقویت و تشدید شود اما یک اتفاق باعث شوکه شدن همگان شد. 17 دیماه 1393، ۲ نفر به دفتر شارلی ابدو حمله کردند و 12 نفر را کشتند. در بین کشتهها، ۵ نفر از کاریکاتوریستها و یک سهامدار شارلی ابدو هم بود. تحت تأثیر این رویداد ۲ جهان متفاوت از احساسات شکل گرفت. جهان غرب که ارزشهای لیبرال و ادعای آزادی بیان خودش را در خطر میدید و جهان اسلام که از سوی غرب، مسؤول و زمینهساز این رویداد، ترسیم میشد. دیوار قطوری بین ۲ جهان شکل گرفته بود. حتی برخی سران کشورهای اسلامی هم سریعا به بلوک غرب پیوستند و در «راهپیمایی سراسری همبستگی» که در میدان جمهوری پاریس برگزار شد، شرکت کردند تا مبادا انگشت اتهامی به سوی آنان نشانه رود. حضور رهبران نزدیک به ۴۰ کشور جهان باعث شد سکوت سنگینی علیه اندیشه اسلامی در فضای بینالمللی شکل بگیرد. دایرهالمعارف ویکی پدیا که در دسترس کاربران اینترنت است هنوز که هنوز است، انگیزه اجرای عملیات را «تروریسم اسلامی» نام نهاده و اندیشه اسلامی را در پیدایش آن سهیم دانسته است. در این میان اما ابتکار آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی در نگارش نامه به جوانان اروپا و آمریکای شمالی یک روزنه بین ۲ جهان غرب و اسلام بود که سعی داشت دیوار قطور نفرت و عدم تفاهم را حداقل برای جوانان غربی، کمتر و کوتاهتر کند و یک پل برای دیدن واقعیتها باشد. رهبر انقلاب در ۳ نامهای که در این یک دهه برای جوانان غربی نوشتهاند، مجموعا ۴ دلیل برای همکلامی با آنان ذکر کردهاند که نشان میدهد مخاطبشناسی ایشان برای به ثمر رسیدن مطالبه و خواستشان، کاملا آگاهانه است. ۴ دلیل اصلی برای انتخاب جوانان غربی که در این ۳ نامه ذکر شده است؛ عبارتند از:
1- زندهتر بودن حس حقیقتجویی در قلب جوانان
2- آیندهساز بودن آنان
3- توانایی خاص جوانان برای یافتن راههای نو برای ساخت آینده
4- وجدان بیدار آنها در دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزه
* نگاهی کوتاه به نامه اول
مخاطب: جوانان
هدف نگارش: دفاعی/ دفاع از اسلام و معارف دین الهی
رویکرد: تقابل با سیاهنمایی از اسلام در رسانهها و سیاستهای غرب
راهکار: لزوم شناخت مستقیم، بیواسطه و بدون پیشداوری از اسلام
نامه دوم؛ تعمیق ارتباط با جوانان غرب
انعکاس این نامه بین جوانان غرب با فعالیتهای داوطلبانهای که هم در فضای میدانی و هم رسانههای اجتماعی انجام شد، فراتر از تصور بود. نیاز بود برای تعمیق این ارتباط، متنی تبیینی و روان برای ذهنهای پرسشگر و جستوجوگر فراهم شود. نامه دوم، 10 ماه بعد نشان داد خط ارتباط با جوانان غربی هم مستمر و هم اقناعی و استدلالی است.
* نگاهی کوتاه به نامه دوم
مخاطب: جوانان
هدف نگارش: تبیینی/ تبیین ریشه خشونت در سیاست و اندیشه غرب
رویکرد: یکسان دانستن تروریسم در فرانسه و تروریسم در عراق، لبنان، سوریه و فلسطین به عنوان درد مشترک
راهکار: لزوم تعامل صحیح و شرافتمندانه با جهان اسلام
نامه سوم؛ نمای یک جبهه نوظهور از جوانان غربی
حضور هزاران استاد و دانشجو در کف دانشگاهها و پردیسهای دانشگاهی آمریکا و اروپا برای دفاع از فلسطین و ضدیت علیه صهیونیسم نشان داد آیندهسازان و حقیقتطلبان به واقع از میان نسل نورس و جدید هستند و انتخاب این مخاطب از سوی رهبر ایران، کاملا آگاهانه و با شناخت بوده است. رویکرد رهبری در نامه سوم برخلاف ۲ نامه قبلی کاملا هجومی و فاتحانه است.
* نگاهی کوتاه به نامه سوم
مخاطب: جوانان
هدف نگارش: هجومی/ اعلام تشکیل جبهه جدید مقاومت از دانشجویان آمریکایی
رویکرد: اعلام همدلی و همبستگی با جنبش اجتماعی دانشجویان آمریکا
پیشنهاد: آشنایی با قرآن
آنچه مشخص است اینکه امید و انگیزهای که رهبر انقلاب در نامه سوم به خوانندگان و مخاطبان این نامه میدهد با توجه به افزایش قدرت و توان جبهه مقاومت، بیدار شدن وجدانهای آگاه و تغییر آرایش و وضعیت منطقه غرب آسیا به طرز قابل توجهی بالا است به نحوی که نوید ورق خوردن برگ جدیدی از تاریخ را میدهد.
پژوهشگر و کنشگر فرهنگ و ارتباطات *
ارسال به دوستان
پرونده «وطن امروز» درباره ابعاد نامه مهم رهبر انقلاب به دانشجویان حامی فلسطین در دانشگاههای آمریکا
فصل جدید تاریخ
سناتور جمهوریخواه: بسیاری از دانشجویان ما به نظرات رهبر ایران افتخار میکنند
محمد لسانی*: چندین مرتبه انتشار کاریکاتورهای هتاکانه و موهن باعث نفرت عمومی در جهان اسلام از نشریه شارلی ابدو شده بود. قطار توهین و تخریب علیه چهره پیامبر گرامی اسلام سرعت گرفته بود و بدتر اینکه با لشکرکشی چهرههای ضددین و افراطی، مطالبههایی شکل گرفته بود که شارلی ابدو باید تقویت و تشدید شود اما یک اتفاق باعث شوکه شدن همگان شد. 17 دیماه 1393، ۲ نفر به دفتر شارلی ابدو حمله کردند و 12 نفر را کشتند. در بین کشتهها، ۵ نفر از کاریکاتوریستها و یک سهامدار شارلی ابدو هم بود. تحت تأثیر این رویداد ۲ جهان متفاوت از احساسات شکل گرفت. جهان غرب که ارزشهای لیبرال و ادعای آزادی بیان خودش را در خطر میدید و جهان اسلام که از سوی غرب، مسؤول و زمینهساز این رویداد، ترسیم میشد. دیوار قطوری بین ۲ جهان شکل گرفته بود. حتی برخی سران کشورهای اسلامی هم سریعا به بلوک غرب پیوستند و در «راهپیمایی سراسری همبستگی» که در میدان جمهوری پاریس برگزار شد، شرکت کردند تا مبادا انگشت اتهامی به سوی آنان نشانه رود. حضور رهبران نزدیک به ۴۰ کشور جهان باعث شد سکوت سنگینی علیه اندیشه اسلامی در فضای بینالمللی شکل بگیرد. دایرهالمعارف ویکی پدیا که در دسترس کاربران اینترنت است هنوز که هنوز است، انگیزه اجرای عملیات را «تروریسم اسلامی» نام نهاده و اندیشه اسلامی را در پیدایش آن سهیم دانسته است. در این میان اما ابتکار آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی در نگارش نامه به جوانان اروپا و آمریکای شمالی یک روزنه بین ۲ جهان غرب و اسلام بود که سعی داشت دیوار قطور نفرت و عدم تفاهم را حداقل برای جوانان غربی، کمتر و کوتاهتر کند و یک پل برای دیدن واقعیتها باشد. رهبر انقلاب در ۳ نامهای که در این یک دهه برای جوانان غربی نوشتهاند، مجموعا ۴ دلیل برای همکلامی با آنان ذکر کردهاند که نشان میدهد مخاطبشناسی ایشان برای به ثمر رسیدن مطالبه و خواستشان، کاملا آگاهانه است. ۴ دلیل اصلی برای انتخاب جوانان غربی که در این ۳ نامه ذکر شده است؛ عبارتند از:
1- زندهتر بودن حس حقیقتجویی در قلب جوانان
2- آیندهساز بودن آنان
3- توانایی خاص جوانان برای یافتن راههای نو برای ساخت آینده
4- وجدان بیدار آنها در دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزه
* نگاهی کوتاه به نامه اول
مخاطب: جوانان
هدف نگارش: دفاعی/ دفاع از اسلام و معارف دین الهی
رویکرد: تقابل با سیاهنمایی از اسلام در رسانهها و سیاستهای غرب
راهکار: لزوم شناخت مستقیم، بیواسطه و بدون پیشداوری از اسلام
نامه دوم؛ تعمیق ارتباط با جوانان غرب
انعکاس این نامه بین جوانان غرب با فعالیتهای داوطلبانهای که هم در فضای میدانی و هم رسانههای اجتماعی انجام شد، فراتر از تصور بود. نیاز بود برای تعمیق این ارتباط، متنی تبیینی و روان برای ذهنهای پرسشگر و جستوجوگر فراهم شود. نامه دوم، 10 ماه بعد نشان داد خط ارتباط با جوانان غربی هم مستمر و هم اقناعی و استدلالی است.
* نگاهی کوتاه به نامه دوم
مخاطب: جوانان
هدف نگارش: تبیینی/ تبیین ریشه خشونت در سیاست و اندیشه غرب
رویکرد: یکسان دانستن تروریسم در فرانسه و تروریسم در عراق، لبنان، سوریه و فلسطین به عنوان درد مشترک
راهکار: لزوم تعامل صحیح و شرافتمندانه با جهان اسلام
نامه سوم؛ نمای یک جبهه نوظهور از جوانان غربی
حضور هزاران استاد و دانشجو در کف دانشگاهها و پردیسهای دانشگاهی آمریکا و اروپا برای دفاع از فلسطین و ضدیت علیه صهیونیسم نشان داد آیندهسازان و حقیقتطلبان به واقع از میان نسل نورس و جدید هستند و انتخاب این مخاطب از سوی رهبر ایران، کاملا آگاهانه و با شناخت بوده است. رویکرد رهبری در نامه سوم برخلاف ۲ نامه قبلی کاملا هجومی و فاتحانه است.
* نگاهی کوتاه به نامه سوم
مخاطب: جوانان
هدف نگارش: هجومی/ اعلام تشکیل جبهه جدید مقاومت از دانشجویان آمریکایی
رویکرد: اعلام همدلی و همبستگی با جنبش اجتماعی دانشجویان آمریکا
پیشنهاد: آشنایی با قرآن
آنچه مشخص است اینکه امید و انگیزهای که رهبر انقلاب در نامه سوم به خوانندگان و مخاطبان این نامه میدهد با توجه به افزایش قدرت و توان جبهه مقاومت، بیدار شدن وجدانهای آگاه و تغییر آرایش و وضعیت منطقه غرب آسیا به طرز قابل توجهی بالا است به نحوی که نوید ورق خوردن برگ جدیدی از تاریخ را میدهد.
پژوهشگر و کنشگر فرهنگ و ارتباطات *
******
رهبر انقلاب در نامهای خطاب به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای آمریکا:
اکنون در طرف درست تاریخ ایستادهاید
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در نامهای به دانشجویان آمریکایی حامی مردم فلسطین تاکید کردند: شما اکنون در طرف درست تاریخ ایستادهاید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، در ابتدای این نامه خطاب به جوانان آمریکایی حامی فلسطین آمده است: شما اکنون بخشی از جبهه مقاومت را تشکیل دادهاید و در زیر فشار بیرحمانه دولتتان - که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست دفاع میکند - مبارزهای شرافتمندانه را آغاز کردهاید.
رهبر انقلاب اسلامی در این نامه با اشاره به علل و عوامل شکلگیری جبهه بزرگ مقاومت و دلایل مبارزه آن با رژیم اشغالگر صهیونیستی تاکید کردند: رژیم صهیونیست از روز اول، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بیدفاع فلسطین به کار گرفت و بیاعتنا به همه ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روز به روز بر بیرحمی و ترور و سرکوبگری افزود و دولت آمریکا و شرکایش، حتی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند.
حضرت آیتالله خامنهای با تاکید بر اینکه «جبهه مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأسآلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد، افزودند: آیا ملتی که در سرزمین متعلق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟
رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان آمریکایی حامی فلسطین خاطرنشان کردند: من میخواهم به شما اطمینان دهم امروز وضعیت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقه حساس غرب آسیا است. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبهه مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد و تاریخ هم در حال ورق خوردن است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تظاهرات حمایت از مردم فلسطین در کشورهای دیگر، همچنین همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از دانشجویان و در مقابل، شدت عمل پلیسی، گفتند: من با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم.
رهبر انقلاب اسلامی با توصیه به آشنایی با قرآن، نامه به دانشجویان آمریکایی حامی فلسطین را اینگونه پایان دادند: درس قرآن به ما مسلمانان و به همه مردم جهان، ایستادگی در راه حق است و درس قرآن درباره ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید. جبهه مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله.
متن نامه حضرت آیتالله خامنهای به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزه برانگیخته است.
جوانان عزیز دانشجو در ایالات متحده آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شماست. شما اکنون در طرف درست تاریخ - که در حال ورق خوردن است - ایستادهاید.
شما اکنون بخشی از جبهه مقاومت را تشکیل دادهاید و در زیر فشار بیرحمانه دولتتان - که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست دفاع میکند - مبارزهای شرافتمندانه را آغاز کردهاید.
جبهه بزرگ مقاومت در نقطهای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالهاست مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقف ظلم آشکاری است که یک شبکه تروریست و بیرحم به نام «صهیونیستها»، از سالها پیش بر ملت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرف کشورشان، آنها را زیر سختترین فشارها و شکنجهها گذاشته است. نسلکشی امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامه رفتار بشدت ظالمانه در دهها سال گذشته است.
فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملتی متشکل از مسلمان و مسیحی و یهودی و با سابقه تاریخی طولانی. سرمایهداران شبکه صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ دهها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانهها و بازارها و مزرعهها را از دست آنان بیرون کشیدند و در سرزمین غصبشده فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند.
بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متحده آمریکاست که پشتیبانیهای سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتی با بیاحتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هستهای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است.
رژیم صهیونیست از روز اول، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بیدفاع فلسطین به کار گرفت و بیاعتنا به همه ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روزبهروز بر بیرحمی و ترور و سرکوبگری افزود. دولت آمریکا و شرکایش، حتی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متحده در قبال جنایت هولناک غزه بیش از آنچه واقعی باشد، ریاکارانه است.
«جبهه مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأسآلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد.
سردمداران صهیونیسم بینالمللی که بیشترین بنگاههای رسانهای در آمریکا و اروپا متعلق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوه آنهاست، این مقاومت انسانی و شجاعانه را تروریسم معرفی کردند! آیا ملتی که در سرزمین متعلق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟
سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی، حتی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بیرحم اسرائیل را دفاعکننده از خود وانمود میکنند و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیت و حق تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، «تروریست» مینامند!
من میخواهم به شما اطمینان دهم امروز وضعیت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقه حساس غرب آسیاست. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبهه مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. تاریخ هم در حال ورق خوردن است.
به جز شما دانشجویان دهها دانشگاه در ایالات متحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاهها و مردم به پا خاستهاند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثه مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدت عمل پلیسی دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازهای آرامشبخش باشد. من نیز با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم.
درس قرآن به ما مسلمانان و به همه مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت و درس قرآن درباره ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون جبهه مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله.
توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید.
سیدعلی خامنهای
1403/3/5
******
گفتوگوی «وطن امروز» با عبدالکریم خیامی درباره نامه رهبر انقلاب به دانشجویان دانشگاههای آمریکا
پیام به فطرت انسانی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامهای به دانشجویان باوجدان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای آمریکا، ضمن ابراز همدلی و همبستگی با اعتراضات ضدصهیونیستی این دانشجویان، آنان را بخشی از جبهه مقاومت دانستند و بر تغییر وضعیت و سرنوشت منطقه حساس غرب آسیا تأکید کردند. برای بررسی بیشتر این نامه با عبدالکریم خیامی، عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) به گفتوگو نشستیم.
* یکی از وجوه مورد بحث و تحلیل اعتراضات دانشجویان و اساتید دانشگاههای آمریکا و اروپا درباره بحران غزه و همراهی مردم با آنهاست. پیش از این، این مدل از سرکوب و خشونت نسبت به دانشجویان را کمتر شاهد بودیم، چرا چنین سرکوبی در آمریکا و کشورهای اروپایی علیه دانشجویان صورت گرفته است؟
ما با تمدنی مواجه هستیم که اگرچه کماکان تمدن مسلط بر تمدن امروزی است اما مدتها و سالهاست از بنبستهای معرفتی، فکری و فلسفی رنج میبرد و آن که زودتر از دیگران این را متوجه شد که این تمدن دچار خلأها و شکافهایی است، نهاد علم آن تمدن بود. جامعهشناسان و فیلسوفان و اساتید رشتههای مختلف علوم انسانی و علوم اجتماعی مدرن این مباحث و این بنبستها و خلأها یا این تعارضها و پارادوکسها را متوجه شده بودند و فراوان هم آن را تذکر دادند و تلاش کردند راههای جایگزین را ارائه کنند.
از همان موقع که این تعارضات در قرون 19 و 20 به اوج میرسد، حاکمیتهای این تمدن به سرکردگی آمریکا تلاش میکردند از طریق تعامل نهاد سیاست با نهاد علم و ایجاد برخی اصلاحات ساختاری و تقنینی، اینها را درمان کنند. بویژه در اوج معارضهای که بین 2 بخش تمدن غرب یعنی بلوک مارکسیستی با بلوک کاپیتالیستی یا سرمایهداری رخ داد، این بده بستانها بیشتر بود.
هرچه جلوتر آمدیم، این خلأهای فلسفی و معرفتی به خلأهای اخلاقی - عاطفی منجر شد و برخی نیازهای جدید جامعه بشری را نتوانست جواب بدهد. از جایی به بعد شاهد هستیم بیش از آنکه تعامل نهاد علم با نهاد سیاست به اصلاحات سیاسی یا فرآیندی یا ساختارهای سیاسی منجر شود، بیشتر به افزودن بر جنبههای هنری یا رسانهای و لاپوشانی این خلأها و نقصها از سوی حاکمیت منجر شده است. یعنی در دهههای اخیر این شکافهای معرفتی به جای اینکه منجر به اصلاحات به صورت واقعی شوند، پوشیده و پنهان میشدند.
از نظر من 3 عنصر قدرتمند، نمای ساختمانی را که درون آن پوسیدگیهای متعدد دارد، پوشانده است و نمای زیبا و فریبایی را درست کرده است که عبارت است از: ۱- هنر اومانیستی ۲- تکنولوژی و فناوری ۳-رسانه.
این 3 با هم تعامل دارند و با این 3 عنصر نمایی فریبا ساخته میشد تا آن درزها و سوراخهای خالی این تمدن مسلط، خیلی بروز داده نشود.
جنگهایی که آمریکا در چند دهه اخیر در منطقه غرب آسیا راه انداخت، آرام آرام برخی از این فریبایی رسانهای، هنری و فناورانه این تمدن را تا حدی نشان داد و این پوسیدگیها بیرون زد و این دالهای خالی و این پارادوکسها قدری بیرون زد و به نمایش درآمد.
به صورت طبیعی عموم مردم این عبور از مرزهای اخلاق و احساس را زودتر درک میکنند اما به اصطلاح وقتی به عرصه دانشگاه و نهاد علم میرسد و حاکمیت آمریکا نگاه میکند میبیند نهاد علم به جای اینکه در کنار او باشد و کماکان با طراحی پروژههایی بتواند این مدیریت را انجام دهد، خود او به فطرت پیوسته است. لذا خیلی برای او سنگینتر میآید و سیاستمداران بیشتری واکنش نشان میدهند و پیوستگی دانشگاههای کشورهای آمریکایی و اروپایی نیز باعث میشود این لرزه و لرزش خیلی سریعتر طنین بیندازد و سرایت کند.
چون عموم دانشگاههایی که از علم مدرن غربی استفاده میکنند سرچشمه و سرمنشأ آن دانشگاههای آمریکا هستند و وقتی آن دانشگاهها به تنش منجر میشود و کارشان به این منازعه علم و سیاست میرسد، بلافاصله دانشگاههایی که آبشخورشان آنجاست نیز تحت تاثیر قرار میگیرند و این افشای عبور از مرزهای اخلاق و عاطفه و فطرت همه را در بر میگیرد.
* تا اینجا اشاره کردید که نهاد علم وقتی به تعارضی پی میبرد و آن را در لایه سیاست نمیبیند طبیعتا واکنش نشان میدهد. ما در کشور خودمان گاهی اوقات شاهد هستیم برخی از این نوع تحلیلها و نگاهها خیلی عقبتر هستند. در صورتی که ادبیات غربی در کشور جاری و ساری است اما به روز بودن واکنشها مورد انتقاد است. برای مثال خود مساله فلسطین و انسان حاضر در فلسطین را شاید نتوانستیم برای جامعه خودمان از طریق دانشگاهها یا مراکز علمی بازنشر کنیم و در تشییع شهید رئیسی این انتقاد قدری برجستهتر شد که این جمعیت مشارکتکننده در تشییع را چگونه میخواهید بشناسید و چرا این پدیدهها را برای جامعه ترسیم نمیکنید؟ این اتفاقی که در کشور خودمان به وجود میآید از چه بابت است و چطور باید آن را تحلیل کرد؟
به نظر بنده دو سه عامل و خاستگاه دارد؛ یک عامل این است که برخی روشنفکران یا برخی فعالان دانشگاهی ما عادت به ترجمه و محو شدن در ترجمهها و عادت به دست دوم بودن یا شهروند درجه چندم بودن در مباحث علوم انسانی دارند و به رغم اینکه دانشگاهیاند قدرت عبور از این سطح یا از این سبک یا از این نمای فریبا و پی بردن به خلأها، بنبستها، تعارضها و تناقضهای دستگاه فلسفی اخلاقی حاکم بر تمدن غرب را ندارند. بسیاری از رشتههای علوم اجتماعی سروکارشان با نوشتهها، کتابها و مقالات و اندیشمندانی است که میوههای آن دستگاه فلسفی هستند و خودشان به اصطلاح ریشه و ساقه این دستگاه نیستند. ممکن است ما نظریههای جامعهشناسی و روانشناسی و نظریههای ارتباطات و امثالهم را بخوانیم اما متوجه پارادایمهایی که در پستوی این نظریهها و مکاتب هست نشویم.
عامل دوم واقعا عقبماندگی زمانی است. یعنی برخی اساتید ما ممکن است با تحولات اخیری که در خود دانشگاههای علوم انسانی غرب رخ داده آشنا نباشند و کماکان در بخشی از ترجمههای 100 سال پیش مانده باشند. اگرچه دانستن آنها بسیار مهم است اما ماندن در آنها درست نیست و جبهههای جدیدی که برخی منتقدان مهم غربی که در دانشگاه یا در نهاد علم هستند را متوجه نشدهاند.
یک خاستگاه یا عامل سومی هم وجود دارد و آن اینکه اینجا در کشور ما حاکمیت و نهاد سیاست بسیار پررنگ به مساله فلسطین و غزه میپردازد. رسانههای رسمی حاکمیت نیز بسیار بسیار پررنگ و همه روزه و گاهی همه ساعته در حال توجه دادن و برجستهسازی موضوع فلسطین و غزه هستند و این چند دهه است که به این شکل است. این حجم پرداخت رسانهها و سیاستمداران کشورمان به موضوع غزه و فلسطین ممکن است در برخی از بدنه دانشگاهی ما این ذهنیت را ایجاد کرده باشد که موضوع فراوان درحال گفتن است، به عبارتی او وقتی حرفی درباره غزه میزند و میخواهد از مظلومیت مردم غزه بگوید احساس میکند چون فراوان بهصورت شب تا صبح گفته میشود، احساس نمیکند او هم باید نقشآفرینی کند. حال آنکه نهاد دانشگاه باید بتواند تئوریهای این را بیان کند و وارد گفتوگوهای علمی با نهادهای علمی جهان شود. این کاری است که باید در دانشگاها و حوزههای ما صورت بگیرد. این بحث فقط ویژه دانشگاهیان ما نیست، بلکه حوزویهای ما نیز مشاهده میکنید که آن واکنش جدی ندارند.
عامل چهارمی نیز وجود دارد؛ برخی که به جمهوری اسلامی انتقاد دارند و مایلند همیشه فاصلهگذاری کنند و در جبهه منتقدان و - نه الزاما اپوزیسیونها و معاندان - باشند ولی فاصله بگیرند، حس میکنند در همه مقولات حتی مقولاتی که آشکاری آن در این حد است، با جمهوری اسلامی همراهی نکنند. یعنی کل دنیا از اساتید و دانشجویان گرفته تا مردم عادی به صحنه آمدهاند اما اینها از غزه حمایت نمیکنند تا مبادا دفاع آنها از غزه در سبد جمهوری اسلامی ریخته شود(!) این هم یک سادهانگاری و سطحیسازی و پا گذاشتن روی مسائل فطری و انسانی است که باید بخشی از این دانشگاهیهای ما به این توجه کنند و از این حالت خارج شوند. البته در عین حال بسیاری از اساتید و دانشجویان و حوزویان ما در دل هزاران پایاننامه، رساله، مقاله، پژوهش، سخنرانی، نشست و همایش بسیار بسیار فراوان به این موضوع پرداختهاند و این بخش بسیار بزرگی است که حس میکنم برخی اوقات صاحبان قلم و صاحبان تریبون و صاحبان رسانه در حق دانشگاه کملطفی میکنند.
* به ۳ مقوله هنر، رسانه و تکنولوژی اشاره کردید که غرب از آن بهره میبرد تا آن بدنه فرسوده خود را پنهان کند و نگذارد به این سادگی آشکار شود. ما در لایه رسانه با یک وضعی روبهرو هستیم که شاید بتوانیم اینطور ادعا کنیم غرب در هر چیزی افول کرده در این لایه رسانه با قدرت در حال تصویرسازی است. سوالی شاید بین جامعه مطرح باشد که اگر فضا اینقدر قوی است، دانشجویان و اساتید از چه طریق متوجه مساله فلسطین میشوند و این چطور واکنش آنها را برمیانگیزد. اگر ممکن است در این زمینه توضیح دهید. رهبر معظم انقلاب در نامهای که به دانشجویان معترض آمریکا ارسال کردند به آنها خطاب کردند شما عضوی از این جبهه مقاومت هستید و طرف درست تاریخ ایستادید. آیا شاهد تغییر تاریخی نیز هستیم و این مساله آغاز شده است؟
در بحث رسانه عبارتی پرکاربرد داریم که آن «رسانههای مسلط» یا «رسانههای غالب» است. این رسانهها ممکن است سینما باشند، ممکن است شبکههای اجتماعی باشند یا رادیوها، تلویزیونها، شبکههای ماهوارهای و مطبوعات. همه اینها یا حتی رمانها و کتابها، رسانه هستند. ما در دنیا شاهد کثرت بسیار عجیب و شگفتآوری از رسانهها هستیم. یعنی در ظاهر امر ما با رسانههای بسیار بسیار متکثر و فراوان و رنگارنگ مواجه هستیم اما صاحبنظران فراوانی با تحقیقات بسیار دقیق نشان دادند این ظاهر بسیار متکثر در داخل خودش مالکان و صاحبان بسیار محدود و معدودی دارد. یعنی اگر ریشه اینها پی گرفته شود دیده میشود شاید بالای ۸۰-۷۰ درصد این رسانهها به چند شرکت یا چند کمپانی معدود در دنیا میرسد.
خب! این موضوعی بود که چند دهه قبل کسانی مانند هربرت شیلر یا نوآم چامسکی و امثال آنها به آن دقت کرده و در آثارشان بخوبی نشان داده بودند چگونه قدرتهای بزرگ در این سایهها و پشت صحنهها اجازه نمیدهند رسانههای خرد و کوچک مستقل، رشد کنند و میبینید خودشان انواع و اقسام رسانهها را تولید میکنند.
اتفاقا این شرکتهای بسیار بزرگ که اندک هستند و سالانه و ماهانه با همدیگر جلسه برگزار و تبادل نظر میکنند، یهودیهای صهیونیست هستند که در پیوند با نظام اقتصادی سرمایهداری کار میکنند و کارکردشان بقا و استمرار نظام اقتصادی است و البته هم به دلیل منافع اقتصادیشان و هم اعتقادات صهیونیستیای که دارند، یکی از وظایف مسلم خود را بقای رژیم صهیونیستی میدانند.
عموم مردمان جهان و ماهایی که مصرفکننده رسانهها در دنیا هستیم با این کثرت ظاهرا مستقل و رنگارنگ رسانهای مواجه هستیم اما دانشمندان عرصه اقتصاد سیاسی رسانه دهها سال است که این را تذکر میدهند.
فکر میکنم علت اینکه دانشجویان و بویژه اساتید بسیاری از این دانشگاهها در چند ایالت آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی به این اعتراض پیوستند، چند چیز است.
نکته اول شدت فاجعه است. این فاجعه در ۸۰-۷۰ سال اخیر عمر این رژیم صهیونیستی بیسابقه است و این حجم از کشتار ناشی از عصبانیت مالیخولیایی است. فاجعه اینقدر بزرگ بود که به رغم تلاش رسانههای غالب برای تعدیل و کمرنگ کردن آن، موفق نشدند آن را کوچک کنند.
نکته دوم، ما با صحنههای خارج از رسانههای مسلط مواجه بودیم که این هشدار و پیام را میرساند. انسانها و شخصیتهایی که خودشان رسانه شدند و موضع گرفتند و شبکه ارتباطات انسانی خارج از رسانههای مسلط، این را منتقل کردند. حضور میدانی و رخدادهایی که در میدانها رخ داد و اعتراضاتی که در پارلمانها اتفاق افتاد و نوشتههایی که بر دست افراد در برخی نشستهای علمی و جهانی اتفاق افتاد و در برخی از مجامع رسمی جهانی صحبتهایی مطرح و نوشتههایی نشان داده شد و اظهارنظرهایی صورت گرفت و... توانست پس از مدتی بر رسانههای اصلی حاکم بر جهان آمریکایی و اروپایی غلبه کند.
نکته سوم؛ رسانههای اجتماعی و برخی شبکههای اجتماعی است که زمینهای شد و توانستند برخی پیامها را منتقل کنند. بویژه در چند ماه اول حمله رژیم صهیونیستی به غزه فقط چند نفر فلسطینی داریم که با تلفنهای همراهشان تصاویری را مخابره و بعد رسانههای وابسته به جبهه مقاومت آنها را بازنشر میکنند و در نهایت تعدادی اندک از اینها از فیلترها عبور میکند و در رسانههای غالب نشان داده میشود اما مصرفکنندگان و کاربران فضای مجازی آرام آرام توانستند با محصولات همین تعداد اندکی که با تلفنهای همراه معمولیشان تولید محتوا میکردند، آشنا و کمکم آگاه شوند.
نکته و دلیل چهارمی که به نظرم اساتید دانشگاه و دانشجویان وارد این مساله شدند این است که با جانسختی حاکمیت آمریکا مواجه شدند. به عبارتی نهاد علم نتوانست از سازوکارهای متعارف پیشین خود در گفتوگو با نهاد حاکمیت به نتیجه برسد و احساس کرد پایبندی حاکمیت ایالات متحده آمریکا به اسرائیل، دیگر به طرز فجیعی ابتدائیات اخلاق و فطرت را هم زیر پا گذاشته است و به عبارتی بنبست جدید عاطفی هم رخ داد. بنبستهای معرفتی را که داشتیم الان تعارضها و پارادوکسهای عاطفی و اخلاقی هم بیرون زد و نهاد علم احساس کرد باید در صحنه دیگری اعتراض خود را نشان دهد.
فکر میکنم حوادث اخیر دانشگاههای آمریکایی و اروپایی را باید غلبه فطرت بر فناوری نامید؛ باید غلبه رسانه محفلی بر رسانههای غالب دید. از نظر اسلامی به نظرم زمانش بود که بر اساس آیات قرآن به کلمه سواء یا کلمه السواء که در آیات قرآن است، وارد گفتوگو با سایر ادیان یا حتی انسانها به صورت کلی شویم و این اتفاق رخ داد و قطعا پیام اخیر رهبر معظم انقلاب به این قبیل دانشجویان و اساتید را ذیل گفتوگو بر اساس کلمه و مفاهیمی که همه قبول داریم و میتوانیم برای آن بایستیم میتوان فهمید و امیدوارم که انشاءالله به نتایج شکوهمندتری برسیم.
* پیام رهبر انقلاب را شاید بشود در ۴ محور دستهبندی کرد؛ دانشجویان معترض را جذب کرد، یعنی دعوت کرد و به عنوان اعضای جدید جبهه مقاومت پذیرفت؛ کسانی که در طرف درست تاریخ ایستادند. محور بعدی اینکه آمریکا و انگلیس مسببان و حامیان اصلی رژیم صهیونیستی هستند. محور بعدی به راهبرد رسانهای که یا در خدمت غرب هستند یا رشوهبگیر آنها هستند نقد وارد کرد و محور بعدی قرآن و تعبیر تاریخ غرب آسیاست که حتمی است و به سمت جدیدی خواهد رفت. نکات شما درباره این صورتبندی که ارائه کردم چیست؟
این نامهها را نیابد در مقطع ۱۴۰۳ فهمید و تحلیل کرد. این یک پیوستار تاریخی چهل و چند ساله یا حتی بیش از آن دارد. شاید بتوانیم از دهه ۳۰ و ۴۰ به یاد آوریم تعدادی از علمای ما، شخص حضرت امام(ره)، شهید مطهری و دیگرانی علیه رژیم تازه شکلگرفته آن موقع اعتراض میکردند و بر منبرها سخن میگفتند. این چشمهای بوده که شاید ۶۰ سال قبل آغاز شده و روز قدسی که بزرگان انقلاب پیشنهاد دادند و حضرت امام آن را تایید و تصویب کردند، از این نمونه است. این چشمه حرکت کرده و اگرچه این میان گل و لای و خاک گرفته اما به نظر میرسد آرام آرام توانسته به تدریج به رغم اینکه عده و عده و فناوریهای رسانهای و ارتباطی چندانی نداشته اما چون بر اساس فطرت انسانی بوده، به عمق دستگاه تئوریپرداز و تمدن غرب رسیده است.
زمانی حضرت امام به گورباچف رهبر شوروی نامه مینویسند. نامههای پیشین رهبر انقلاب به جوانان اروپا، گفتوگوهای فراوانی که دانشمندان ما در محافل آکادمیک تلاش کردند تبیین کنند و از طرفی برخی از خود دانشمندان محقق و منصف آمریکایی و اروپایی و برخی از چهرههای مستندساز و رسانهای آمریکایی و اروپایی که وجهه انتقادی را آغاز کردند، همه اینها عقبه این کار است.
من احساس میکنم این چشمه از آن زمان آغاز شده و آرام آرام آمده و الان توانسته در قلب دستگاه تئوریپرداز در تمدن غربی برسد و آنجا را به صحنه کشمکش اینچنینی تبدیل کند. من این نامه را در ادامه این راستا میدانم اما الان رسیده و بخش اجتماعی جامعه آمریکایی با نهاد علمیاش تا حدی هماهنگ شده و توانسته است این لرزه را وسعت ببخشد.
شما واکنش سران آمریکا به نامههای پیشین رهبر انقلاب با این نامه اخیر را مقایسه کنید؛ هنوز چند ساعت از انتشار این نامه نگذشته بود که رئیس مجلس نمایندگان آمریکا و سخنگوی او واکنش نشان میدهد و کاملا در این واکنش نگرانی آنها را میبینیم. اگر این موثر نبود تلاش میکردند مانند دفعات قبل سکوت کنند. چون استراتژی آنها در دفعات قبل این بود که با سکوت اجازه دهند این منتشر شود اما این بار، چون این انتشار از همان ابتدا قدرت دریافت پیام داشت و یک جمع بزرگی آمادگی ارتباط گرفتن با این را داشتند، مشاهده میکنید که چند نفر از سیاسیون آمریکا به این نامه واکنش نشان میدهند و اظهار نگرانی میکنند. البته برخی دیگر نیز مواضع دیگری میگیرند. این تازگی واکنشها نسبت به پیامهای قبلی نشاندهنده این است که استعداد و ظرفیت تازهای در میان دانشجویان و اساتید به وجود آمده است که ما میتوانیم آنها را متصل به جبهه بزرگ مقاومت بدانیم.
* به عنوان سوال پایانی، اگر بخواهیم با دستگاه محاسباتی دوره جنگهای جهانی مقایسه کنیم یک بمباران گسترده در یک وسعت زیاد باعث میشد مردم علیه آن دولت و جریان مستقر شورش و سعی کنند آن را براندازند و از آن عبور کنند. شاید ما در غزه عکس این قضیه را شاهد بودیم و اگر دوباره انتخاباتی در غزه برگزار شود حماس رای بالایی خواهد داشت. از سمت دیگر باید انتظار داشته باشیم با این جنایتهای وحشتناکی که رژیم صهیونیستی انجام میدهد شاهد فرار مردم به سمت رفح و از آن طرف به سمت مصر باشیم اما هیچ تصویری از این مساله گزارش نشده و هیچکس اعتراضی علیه حماس ندارد. یعنی فراتر از اینکه حماس در حال مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن است، مردم هم مقاومت میکنند. ما با چه انسانی در غزه مواجهیم که اینگونه ایستادگی میکند و پیش میرود؟
ما در درون ایران نیز این تجربه را داریم و برای ما تازگی ندارد. من اهل دزفول هستم و شهر دزفول زیر بمبارانها و موشکبارانهای بسیار فراوانی بود. شهر کوچک با خانههایی که چندان نیز استحکام نداشتند و مرتب موشکها و بمبارانها و راکتهای گوناگونی بر سر این مردم، اعم از زن و کودک فرود میآمد و صحنههای بسیار بسیار دلخراشی بود. شما نه تنها جمعیتهای اعتراضی در این شهر و امثال دزفول نمیدیدید، بلکه مردم معمولا بر همان خرابههای ناشی از موشکباران صدام، اجتماع میکردند و شعارهایی علیه آمریکا و در حمایت از مقاومت و رزمندگان اسلام سرمیدادند. این تجربه درونی ماست که الان پس از سالها در کشور دیگر چه در غزه و فلسطین در یک سو و چه در یمن به شکل دیگر و برخی کشورهای دیگر میتوانیم این را مشاهده کنیم.
نکته اول اینکه حماس جزو مردم و از مردم و با مردم فلسطین است. این یک شعار نیست و بسیاری از خانوادههایی که در غزه هستند یک نفر یا ۲ نفر از اعضای خانوادهشان در حال جنگ و مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی هستند. یعنی ما با جامعهای جدا از مبارزه و شهادت مواجه نیستیم. دیپلماتترین آدم حماس که فردی به نام اسماعیل هنیه است، خانواده خودش وسط میدان در حال شهید دادن هستند یعنی هیچ فاصلهای میان حاکمیت (حماس) و مردم نیست یا حتی فاصلهای بین بخش سیاسی حماس با صحنه شهادت و جانبازی و جانفدایی وجود ندارد.
آنها بر این باورند ما با دیگری مواجه نیستیم بلکه امر واحدی هستیم که همزمان در تونلهای زیرمینی غزه در حال مقاومت با این دستگاه بزرگ نظامی اسرائیل هستیم و همزمان مذاکره کنیم. یعنی این ما هستیم و دویی وجود ندارد.
نکته بعد اینکه مردمان غزه با تجربه چند دههای مواجه هستند. اینها مردمانی نیستند که 2 ساله، 10 ساله و 20 ساله تحت این ستم باشند. این مردم وعدههای آمریکایی و اروپایی را دیدند و تهی بودن آن را تجربه کردند. وعدههای برخی حاکمان خودشان را که وابستگی کامل به آمریکا داشتند و روی وعدههای آمریکایی حساب باز کرده بودند دیدند. اینها همه نوع تجربههای مسیرهای جایگزین یا جانشین مقاومت را تجربه کردند. کار از سخن و تبیین گفتاری گذشته است. چیزی که بتواند به جای مقاومت برای آنها فریبا و جذاب باشد ندارند که سراغ آن بروند. همه نوع مذاکره و تفاهمنامه و همه نوع قرارداد و مصالحه و اتکا به همه نوع کشور خارج از فلسطین از این جمله است که جذابیتی برای آنها ندارد. همه اینها تجربه پیوستار تجربی این مردم است. آنها بهتر از ما میدانند تنها مسیر همین مسیر مقاومت است. اگر تا پیش از این بخشی از جامعه فلسطین و غزه فکر میکرد میشود مسیرهای دیگر را طی کرد اما امروز همه بر مقاومت متفقند، چون مسیرها طی شده و به بنبست رسیده است و از نزدیک نتایج آن را هم میبینند.
یعنی این رخداد جهانی در طول این چند دهه سابقه نداشته است و هیچ مسیری در مواجهه با رژیم صهیونیستی به اندازه این ۹-۸ ماه اخیر طرفدار جهانی برای فلسطین پیدا نکرده است. اینقدر موج اجتماعی و سیاسی و اخیرا علمی و حتی «به رسمیت شناختن کشور فلسطین» وجود نداشته است. یعنی نه تنها جهان اسلام بلکه الان در قلب ایالات متحده آمریکا و لندن و پاریس، تورنتو و واشنگتن محل راهپیمایی است و الان به دستگاه توجیهگر و آکادمیک تمدن غربی نیز رسیده است و احساس میکند این رژیم صهیونیستی به تمام آنچه هدفش اعلام کرده بود نرسیده است. به نظرم در وسط سختیها و دشواریهای غیرقابل وصف، این مردم مظلوم، آرام آرام طعم شیرین پیروزیها و فتحهای جدید را خواهند چشید.
******
نامه رهبر انقلاب خطاب به جوانان و دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا به سرعت با بازتاب های بینالمللی وسیع روبهرو شد
نقشه راه پیروزی
سناتور جمهوریخواه: بسیاری از دانشجویان ما به نظرات [رهبر ایران] افتخار میکنند
گروه بینالملل: نامه رهبر انقلاب خطاب به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا بازتابهای وسیعی در فضای بینالملل داشته است.
به گزارش «وطن امروز»، مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا با بازنشر متن نامه رهبر انقلاب به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «اگر آیتالله را راضی کردهاید، آمریکا را از دست دادهاید».
«برایان ماست» نماینده مجلس نمایندگان آمریکا نیز با بازنشر پیام رهبر انقلاب به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا در شبکه اجتماعی ایکس، دانشجویان آمریکایی را سرزنش کرد و خطاب به آنها نوشت: «اگر آیتالله شما را تحسین میکند، قطعا در سمت اشتباه تاریخ هستید!»
اما دب فیشر، سناتور جمهوریخواه در واکنش به پیام رهبر ایران به دانشجویان آمریکایی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بسیاری از دانشجویان ما به این نظرات (رهبر ایران) افتخار میکنند. دانشگاههایی که در آن تحصیل میکنند، یک درس تاریخ را به آنها مدیون هستند».
وبسایت شبکه «فاکسنیوز» متن کامل نامه رهبر انقلاب به دانشجویان آمریکا را با تیتر «رهبر ایران از دانشجویان آمریکا به علت ایستادن در سمت درست تاریخ قدردانی کرد» منتشر کرد.
نیویورکپست آمریکا هم این بخش از نامه رهبری خطاب به دانشجویان آمریکایی را که «شما اکنون در طرف درست تاریخ ایستادهاید... و شما اکنون بخشی از جبهه مقاومت را تشکیل دادهاید» و نیز این قسمت را که «سردمداران صهیونیسم بینالملل... این مقاومت انسانی و شجاعانه (محور مقاومت) را تروریسم معرفی کردند» برجسته کرده است.
روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» هم در گزارشی به نامه رهبر انقلاب خطاب به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا پرداخت و نوشت: «خامنهای از دانشجویان آمریکایی خواست به مبارزه با سیاستهای «نسلکشی» اسرائیل ادامه دهند».
در گزارش جروزالمپست آمده است: محور نامه رهبر ایران آیتالله علی خامنهای خطاب به دانشجویان آمریکایی که در آن «دفاع از مردم فلسطین» را تمجید کرد، «ظلم نکنید و مظلوم واقع نشوید» بود. این نامه که روز پنجشنبه منتشر شد، در میان موج شکلگرفته در سراسر دانشگاههای آمریکا در حمایت از فلسطین منتشر شد که منجر به تشدید تنشها و نگرانیهای امنیتی برای دانشجویان یهودی شده است.
به نوشته این روزنامه «رهبر ایران با تأکید بر اینکه صفحه تاریخ ورق میخورد، شما در سمت درست آن ایستادهاید، حمایت دولت آمریکا از اسرائیل را محکوم کرده و اقدامات دانشجویان را بخشی از جبهه مقاومت گستردهتر علیه ظلم صهیونیستها معرفی کرده است».
در ادامه گزارش جروزالمپست آمده است: رهبر ایران رفتار اسرائیل با فلسطینیان را ادامه دههها نسلکشی و آپارتاید دانست و تصریح کرد نسلکشی رژیم آپارتاید صهیونیست امروز ادامه رفتارهای ظالمانه شدیدی است که دهههاست ادامه دارد. رهبر ایران در ادامه این نامه دانشجویان آمریکایی را به ادامه مبارزه شرافتمندانه علیه رژیم سفاک صهیونیست فراخوانده و تأکید کرده است جبهه مقاومت قویتر شده و به همین منوال ادامه خواهد داد.
کاربران انگلیسیزبان شبکه اجتماعی ایکس نیز با انتشار بخشهایی از نامه مهم رهبر انقلاب به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا یا بیان نظرات خود، از این نامه استقبال کردند.
* واکنش رسانههای عربی
رسانههای عربی نیز ضمن بازتاب گسترده نامه رهبر انقلاب به دانشجویان آمریکا، اعلام همبستگی ایشان با این دانشجویان و قدردانی از موضع شرافتمندانه آنها را برجسته کردند.
روزنامه فرامنطقهای الشرق الاوسط، تریبون رسمی حاکمیت سعودی، نامه رهبر انقلاب اسلامی به دانشجویان آمریکایی را به نقل از خبرگزاری فرانسه پوشش داد و تاکید کرد رهبر ایران از اعتراضات دانشجویان آمریکا ضد جنگ در غزه حمایت میکند. الشرق الاوسط به بخش مهمی از این نامه استناد کرد که ایشان خطاب به دانشجویان آمریکایی نوشتند شما الان در سمت درست تاریخ قرار گرفتهاید. وبگاه خبری مصراوی نیز که از رسانههای خبری و برخط مطرح در جهان عرب است، با انتشار خبر مربوط به نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به دانشجویان آمریکایی نوشت: رهبر ایران از تظاهرات حمایت از غزه در دانشگاههای آمریکا حمایت کرد. این گزارش تصریح کرد: در نامه رهبر انقلاب اسلامی ایران که در وبگاه رسمی ایشان منتشر شده، خطاب به دانشجویان آمریکایی اعلام شده است: شما الان بخشی از جبهه مقاومت هستید و مبارزه شرافتمندانهای را با وجود فشارهای دولتهای مستبد خود آغاز کردهاید؛ دولتهایی که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست حمایت میکنند.
شبکه المیادین هم سرتیتر مقاله خود را به این نامه اختصاص داد. وبسایت النشره لبنان نیز متن کامل نامه مقام معظم رهبری برای دانشجویان آمریکا را منتشر کرد. شبکه المنار هم اعلام کرد امام خامنهای نامه خود برای دانشجویان آمریکا را پیام همدلی توصیف کردند. وبسایت عراقی شفقنیوز نیز با انتشار متن نامه رهبر معظم انقلاب برای دانشجویان آمریکایی اعلام کرد رهبر انقلاب اسلامی ایران جوانان و دانشجویان آمریکایی حامی فلسطین را بخشی از جبهه مقاومت دانست. وبسایت العهد لبنان هم در همین زمینه آن بخش از نامه مقام معظم رهبری را که مربوط به همدردی و همبستگی با دانشجویان آمریکا و قدردانی از موضع شرافتمندانه آنها در حمایت از مردم فلسطین بود، برجسته کرد.
* بازتاب نامه رهبری در روسیا الیوم
پایگاه اینترنتی شبکه روسیا الیوم هم نوشت آیتالله علی خامنهای رهبر ایران به جوانان و دانشجویان دانشگاههای آمریکا که در دفاع از کودکان و زنان غزه به میدان آمدهاند، پیام ارسال کرد. این پایگاه در ادامه متن کامل نامه مقام معظم رهبری به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا را منتشر کرد.
* واکنش رسانه هندی
وبسایت شبکه هندیزبان «نیوز ۱۸» با بازتاب نامه حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا نوشت: رهبر ایران در این نامه از دانشجویان معترض ضداسرائیلی در دانشگاههای آمریکا خواست با قرآن آشنا شوند. این رسانه هندی به شرایط پیرامونی قبل از انتشار این نامه نیز اشاره و تاکید کرد این نامه در شرایطی منتشر میشود که حمله زمینی رژیم صهیونیستی به رفح طی هفتههای اخیر منجر به شهادت دهها نفر در این منطقه شده و کمپین «همه چشمها به رفح» در شبکههای اجتماعی ترند شده است.
دانشگاههای آمریکا از اوایل اردیبهشت به نشانه اعتراض به نسلکشی رژیم صهیونیستی در نوار غزه، شاهد اعتراضهایی است که از نگاه ناظران، نمونه آن در دهه ۱۹۶۰ میلادی و اعتراضهای دانشگاههای این کشور به جنگ ویتنام دیده شده بود. اعتراضها در بیش از ۵۰ دانشگاه آمریکا به نسلکشی صهیونیستها تا جایی پیش رفت که دامنه آن به برخی دیگر از کشورهای غربی، چون استرالیا (دانشگاههای ملبورن و سیدنی)، کانادا (دانشگاههای مکگیل و کنکوردیا)، فرانسه (موسسه مطالعات سیاسی پاریس و دانشگاه سوربن)، ایتالیا (دانشگاه ساپینزا)، انگلیس (دانشگاههای لیدز، کالج لندن و دانشگاه وارویک) و... نیز کشیده شد.
ارسال به دوستان
گفتاری از علیرضا پیروزمند درباره نامه رهبر انقلاب به دانشجویان آمریکا؛ آیتالله خامنهای حرکت جوانان آمریکایی را به عمل جبهه مقاومت ملحق کردند
جبهه جهانی مقاومت درحال شکلگیری است
نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به دانشجویان آمریکا حائز نکات مهمی پیرامون تحولات منطقه و عرصه جهان بود که تحلیل آن را ضروری میسازد. اطمینانبخشی از وقوع یک تحول تاریخی، برقراری پیوند میان جبهه مقاومت و اعتراضات دانشجویی و خصوصا بحث وجود ادراک مشترک جاری در این 2 صحنه از جمله مواردی بود که ذهنهای زیادی را مشغول کرد و به بحث واداشت. از همین رو دکتر علیرضا پیروزمند به دعوت «وطن امروز» گفتاری را در تحلیل این نامه تاریخی ارائه داد که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
***
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ الله النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ».1 به نظر میرسد واکنش رهبر معظم انقلاب به آنچه در طیف جوانان تحصیلکرده آمریکا در حال اتفاق است به این جهت بود که برآورد ایشان چنین است که با این حرکت در پی سفاکی رژیم صهیونیستی در قبال مردم فلسطین، گام بلندی به سمت امت واحده با گسترش جبهه مقاومت در حال شکلگیری است و از این منظر باید حرکت جوانان آمریکایی را مبارک دانست و همچنین منتظر ورق خوردن تاریخ بود. به همین جهت من گمان میکنم نامه حکیمانه رهبری بسیار مهم بوده و آن را میشود در چند لایه و به کیفیتی که عرض میکنم مورد تحلیل قرار داد.
در لایه نخست ایشان مواجهه فلسطین و رژیم صهیونیستی را برای جوانان اروپا و آمریکا به تصویر میکشند و به این منظور تصویری از چگونگی شکلگیری رژیم صهیونیستی و همچنین نوع رفتاری که از این رژیم در طول این ایام شاهد بودیم و به چشم جهانیان نیز آمد به تصویر میکشند؛ اینکه با حمایت انگلیس و بعد آمریکا صهیونیستها بر مردم فلسطین مسلط شده و بعد از آن سرزمین آنان را تصرف کرده، سپس با حمایتهای همهجانبه سیاسی، اقتصادی، تسلیحاتی و حتی اتمی که از نظر معاهدات جهانی ممنوع است، رژیم صهیونیستی را تجهیز کرده و این رژیم نیز با این حمایتی که شد و با پشتوانه ثروتی که به دست آورد، قدرت و نفوذ خود را در بنگاههای رسانهای آمریکا و اروپا گسترش داده و از این جهت هم استفاده کرده برای آنکه بتواند سفاکی خود را به عنوان دفاع مشروع و مردم فلسطین را به عنوان تروریست جلوه دهد، حال آنکه بیاعتنا به ارزشهای وجدانی، انسانی و دینی دنیا رفتار میکند. در نقطه مقابل مردم فلسطین سرزمین مستقلی دارند و تنوع مذاهب در آنها به طور سنتی وجود داشته. علاوه بر مسلمانها، مسیحیان و یهودیها نیز در آنجا زندگی میکردند اما با تصرف قهرآمیز کشور، آنها مظلوم واقع شدند و با نسلکشی و شکنجهای که الان به اوج رسیده است، مورد تعدی واقع شدهاند اما با صبوری خود توانستهاند مقاومت خود را گسترش داده و نوید پیروزی آنها را در آینده میشود داد. در لایه اول که رهبر انقلاب مواجهه فلسطین با رژیم صهیونیستی را با این کیفیت به تصویر کشیدند. اما به گمانم در یک لایه بالاتر که این مواجهه مردم فلسطین و رژیم صهیونیستی در درون آن قرار میگیرد، رهبر معظم انقلاب در صدد تصویر یک واقعه بزرگتر هستند. آن واقعه بزرگتر مواجهه بین جبهه مقاومت که فلسطین نیز در درون آن قرار دارد با سردمداران سلطه جهانی شکل گرفته که رژیم صهیونیستی نیز در درون این سلطه قهرآمیز نقشی را ایفا میکند. به همین جهت برآوردی از جبهه مقاومت، در گذشته، حال و آینده و یک برآوردی را از رفتار سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی بیان کردهاند و پیشبینیای را نسبت به آینده دارند؛ اینکه مقاومت فلسطین تا قبل از نظام اسلامی شکل گرفته و در یک فضای تاریک و یأسآلود مقاومت مردم فلسطین آغاز شده است ولی با ظهور انقلاب اسلامی هر چه رو به جلو آمده، هم مقاومت مردم فلسطین تقویت شده و از مقاومت مردم ایران الهامگیری کرده و هم گسترش و توانایی جبهه مقاومت افزایش یافته و اتفاقا با تعدیگریای که همان سردمداران جبهه قهرآمیز در غرب آسیا نسبت به افغانستان، عراق، یمن، سوریه و... داشتند به رغم خواست آنها که میخواستند سیطره خود را حتی به شکل قهرآمیز مسلط کنند اما با واکنش جبهه مقاومت نتیجه عکس گرفته و گسترش جبهه مقاومت حاصل سرمایهگذاری آنان شده است. درباره برآورد جبهه مقاومت در آینده نیز، وضعیت معادلات قدرت در غرب آسیا در حال تغییر بوده و حقیقت در حال آشکار شدن است. نیرومند شدن جبهه مقاومت و پیروزی آن وعدهای است که سنت الهی بر آن صحه گذاشته و امید به این مساله وجود دارد. در نقطه مقابل جبهه مقاومت، سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی، رژیم صهیونیستی را ایجاد کرده و بعد حمایت همهجانبه را نسبت به او محقق ساختند. اکنون نیز سکوت مرگباری را در قبال حرکت تروریستی و بیرحمانه آن شاهد هستیم. نکته جالبتری که رهبر معظم انقلاب به آن توجه میدهند و خوب است مورد توجه نخبگان جامعه قرار گیرد، تعبیر «بیرحمی به مفاهیم بشری» است. ایشان جوانان اروپا و آمریکا را مورد خطاب قرار داده و توجه آنها را به این جلب میکنند که مفاهیم دفاع از خود و تروریسم به نحو معکوس مورد استعمال قرار گرفته و مردم فلسطین که از سرزمین خود و هویت خویش دفاع میکنند تروریست معرفی شده و اسرائیل را که مشغول نسلکشی است و همه قوانین انسانی و جهانی را لگدمال کرده به عنوان مدافع خود معرفی میکنند.
بنابراین آنچه در وضعیت جدید بویژه بعد از توفان الاقصی شاهد هستیم این است که جبهه مقاومت در یک مقیاس جهانی در حال شکلگیری است. در این پرده نیز اتفاقا همانند پردههای قبل که به تقویت جبهه مقاومت انجامید، محاسبه سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی غلط است. محاسبه آنها این بود که با حمله به افغانستان، عراق و سپس با حمله نیابتی به سوریه و یمن، میتوانند جبهه مقاومت را محدود و منکوب کرده و حضور خود را به نحو حداکثری در این منطقه تضمین کنند اما عکس این قضیه رخ داد. در پرده اخیر نیز قرار بود با مواجهه قهرآمیز شدید زهر چشمی از جبهه مقاومت گرفته و مردم را در این جغرافیای محدود، با منابع محدود تحت فشار و ظلم شدید قرار داده؛ خصوصا با منع کردن آنان از امکانات اولیه زندگی، یا از غزه رانده یا آنان را علیه حماس و مقاومت بشورانند تا این قضیه نیز درس عبرتی برای باقی جبهه مقاومت شود اما با این برآورد غلط همه چهره خشن و کریه خود را به نمایش گذاشتند و آنچه در عمل رخ داد بیدار شدن بیش از پیش وجدانهای عمومی مردم دنیا بود و این نتیجه بیداری و واکنشی است که در قبال مظلومیت مردم فلسطین و زنآزاری رژیم رخ داد. این جنایت باعث شد مقیاس جدیدی از بیداری جهانی و همچنین مقیاس جدیدی در جبهه مقاومت و قلمرو جدیدی برای آن باز شود به گونهای که خود غربیها نیز تصورش را نمیکردند. امروز وقتی جوانهای آمریکا و اروپا برای دفاع از مظلومیت مردم فلسطین حاضرند کتک بخورند، محرومیت تحصیلی را دریافت کنند و به دنبال آن از امکانات و موقعیتهای شغلی برتر چشمپوشی کنند، نشاندهنده این است که جبهه حق گام دیگری را به سمت تضعیف سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی و همچنین ایجاد امت واحده برداشته است.
این آیه شریفه که در ابتدای بحث ذکر شد یعنی «کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَالله النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»، خداوند در این آیه تعبیر ناس میکند نه مومنان یا مسلمانها. خدای متعال یک گزاره تاریخی بیان میکند که همه انبیای الهی که در طول تاریخ آمدهاند برای بشارت و تحذیر ناس بوده است تا مردم و جهانیان را به امت واحده تبدیل کنند و البته این امت واحده به قرینه ذیل آیه وقتی رخ میدهد که مردم رو به سمت بشارت و انذار الهی که توسط انبیای الهی رخ داده بیاورند. بنابراین لایه دوم آنچه در تحلیل رهبری مشاهده میکنید ترسیم مواجهه جبهه مقاومت است که با حرکت مردم فلسطین وارد عرصه جدیدی با سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی شده است که به دلیل حمایت بیشائبه از رژیم صهیونیستی از یک طرف و بیرحمتی و سفاکی رژیم و بیاعتنایی او به ارزشهای انسانی، دینی و جهانی باعث شده آنها در منجلابی فروروند که از آن رهایی پیدا نمیکنند. برخی این واکنش دانشجویان آمریکا را به نحو عادی تفسیر کرده و معتقدند این واکنش همچون واکنش آنان به حمله روسیه به اوکراین یا موارد مشابه است و لذا تفسیر این پدیده به این شکل که گویی جبهه جدیدی برای مقاومت باز شده را غلط میپندارند. چنین مقایسهای از اساس اشتباه است. نخست اینکه باید بدانیم آن پردهای که رژیم صهیونیستی به اجرا گذاشته و جنایتی که در حال رخ دادن است، در دوره معاصر ما بیسابقه و بینظیر است. همین امر چه از نظر شکل عمل، چه از نظر گستردگی عمل و چه از نظر ماهیت مقاومتی که در حال رخ دادن است، یک استثنا بوده و در جهان نظیر ندارد. یعنی در موارد دیگر نزاع، شائبه این وجود دارد که تقصیر متوجه هر 2 طرف درگیر بوده یا شاید نشود حق را به صورت قاطع به جانب یک طرف داد و اینکه مواجههای که در عموم نزاعهای دیگر رخ میدهد، معمولا متوجه دولتها با یکدیگر بوده و نیروهای رسمی کشورها در مقابل هم صفآرایی میکنند اما در صحنهای که در 8 ماه اخیر رخ داده، رژیم با کف جامعه، کودک و زن آن جامعه نبرد را شکل داده و این نیز به دلیل استیصال و عدم دسترسی آنان به نیروهای رزمنده فلسطین است که قدرت و بمبهای مخرب خود را بر سر کودک و زن فرود میآورد. چنین چیزی طبیعتا مطلبی است که وجدان عمومی آزادیخواهان جهان را جریحهدار کرده و این نوع واکنشها را در پی دارد.
مرتبه بعد آنکه این موضوع فرق میکند که تعداد محدودی در راستای حمایت از سیاستهای دولت خود به میدان بیایند یا آنکه چنین وجدانهای بیداری علیه سیاستهایی که دولت آمریکا سالها از طریق رسانه در گوش جوانان فروکرده بود بشورند و در این راه آنها از بسیاری از خدمات و جایگاههای اجتماعی محروم شوند. لازمه چنین حرکتی وجدان بیدار پیرامون عدالت و درک ظلمی است که صورت گرفته است. به همین دلیل است که ما معتقدیم ماهیت این حرکات دانشجویان آمریکایی با دیگر نقاط دنیا متفاوت است. به طور خلاصه، کیفیت جنایات اسرائیل منجر به خلق آگاهی عمیقی شده است. عمق این آگاهی نیز از اینجا جلوه میکند که دانشجویان، داغ محرومیتها را به جان خریده و علیه سیاستهای دولت خود میشورند.
نسبت به بحث جبهه مقاومت و این جمله رهبر معظم انقلاب که فرمودند شما با همان ادراکی این اعتراض را انجام دادهاید که ما در جبهه مقاومت داریم، باید بگویم ایشان با هوشمندی، حرکتی را که در فلسطین رخ داده است به حرکت بزرگتر جبهه مقاومت ملحق کرده و حرکت جوانان اروپا و آمریکا را هم به ماهیت عمل در جبهه مقاومت ملحق میکنند، آن هم با کمک برخی مضامین جهانی قرآنی که عبارت است از اینکه وجدان عمومی بشر نسبت به ظلم اکراه دارد و وجدان عمومی بشر از اینکه کسی مورد ظلم واقع شود، ناراحت شده و به طور طبیعی علاقهمند است مظلوم را کمک کرده و یاری دهد.
سپس پیوند دادن ظلمی که به مردم فلسطین رفته و ایشان در نامه خود شرح دادند که حق حاکمیت و حق حیات که از مردم فلسطین گرفته شده و در معرض نسلکشی قرار گرفتهاند، این رخدادی است که حرکت جوانان آمریکا را موجه کرده و قابل دفاع میکند. به این ترتیب طبیعتا کلمه توقف ظلم و دفاع از مظلوم و لزوم استقامت به عنوان یک راهبرد معقول، امری است که حرکت جوانان آمریکا را با جبهه مقاومت و حرکتی که مردم فلسطین میکنند، با یکدیگر پیوند میدهد. رهبر انقلاب با هوشمندی تمام بنیانهای جبهه مقاومت را به گونهای تعریف میکنند که در راستای حرکت جوانان آمریکا قرار بگیرد.
بر اساس این دستهبندی که عرض کردم، لایه تحلیلی سوم بحث میشود خطاب مستقیمی که ایشان به دانشجویان دارند و یک برآوردی نسبت به آینده بر اساس ترسیم وضعیتی که درباره مواجهه مردم فلسطین با رژیم صهیونیستی در گام نخست و سپس مواجهه محور مقاومت با سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی در گام دوم به تصویر کشیدند و آن آینده نیز چنین است که ایشان توجه دادند حرکتی که توسط دانشجویان رخ داد، نشاندهنده بیداری وجدان آنان و نشاندهنده حقطلبی و مبارزه آنان با ظلم و دفاع از مظلوم است. به همین دلیل ایشان این حرکت را پیوند دادند با مفاهیم قرآنی همچون حرمت ظلم و در عین حال ظلمپذیری و اینکه استقامت کنید و افزودند شما دانشجویان آمریکایی نیز گویی به همین پیام جهانی قرآن عمل کرده و از همین رو کار شما قابل ارج است. ایشان تأکید کردند گمان نکنید این حرکت در فاصله دوری از جهان رخ میدهد و تأثیر ندارد، بلکه یک حادثه مهم و اثر گذار است که استمرار آن میتواند هزینههای سنگینتری را برای سردمداران سلطه جهانی به ارمغان بیاورد. در مرحله بعد برآورد امیدآفرینی را به این دانشجویان داده و میگویند تاریخ در حال ورق خوردن بوده و در منطقه غرب آسیا اتفاقات جدیدی در حال شکلگیری است و بهرغم میل مستکبران برای بسط سلطه خود، اما پیروزی جبهه مقاومت حداقل در غرب آسیا بیش از پیش متصور است. به همین دلیل نوعی تشویق نسبت به استمرار حرکت داشتند.
رهبر معظم انقلاب در فراز پایانی این نامه به برخی آیات قرآن ارجاع دادهاند، همچنین دانشجویان آمریکایی را دعوت کردند دهها پیام از این قبیل را که در قرآن وجود دارد و باید با آنها آشنا شوید بخوانید. حالا میخواهم چند نمونه محدود از این موارد را که مناسب است عرض شود ذکر کنم. یکی از این آیات، آیه ۳۲ سوره مائده است و ما باید این مضمون را برای جهانیان و به ویژه مخاطبان نامه مطرح کنیم که: «مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» این نشاندهنده نگاه جهانی قرآن و کرامتی است که خدای متعال برای فرهنگ توحیدی و کرامت انسان قائل است. خداوند میفرماید ما به بنی اسرائیل نوشتیم کسی که انسانی را بدون علت به قتل برساند مانند آن است که همه مردم را کشته است. این فرهنگ انسانی است، این فرهنگ قرآنی است که قتل بیوجه یک نفر، به واسطه احترام فراوان خداوند برای انسان به گونهای است که گویی همه انسانها را کشتهاید. در نقطه مقابل اگر از کشته شدن یک نفر که به ظلم مورد تعدی قرار گرفته پیشگیری کنید، گویی کل جهانیان را احیا کردهاید و جوانان آمریکا و اروپا باید بدانند بر اساس این فرهنگ قرآنی باید نسبت به انسان نگاه و از قضیه فلسطین دفاع کنند.
همچنین درباره راهبردهایی که خداوند متعال برای دفاع از مظلوم در کتاب خود بیان کرده نیز نمونههای کوتاهی را مورد توجه قرار میدهم. خداوند میفرماید: «إِنَّالله لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ».۲ جوانان آمریکا باید بدانند اگر میخواهند تغییری در وضعیت ستموار جهانی شکل دهند باید ارادههای خود را مصمم و متحد کنند و بدانند طبق بیان خدای متعال سرنوشت قومی تغییر نمیکند مگر آنکه خود آن قوم بخواهند و حرکتی که رخ داده طبیعتا نشاندهنده این موضوع است که خواست و ارادهای از سوی ملت آمریکا برای تغییر شکل گرفته است.
خداوند متعال میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِالله جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا».۳ یکی از راهبردهای اثربخش برای مقابله با ظلم اتحاد و انسجام است که البته محور اتحاد و انسجام کلمه توحید خواهد بود.
راهبرد دیگر عدالتخواهی است. به تعبیر قرآن کریم
« إِنَّالله یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ». ۴
برافراشتن پرچم عدالتخواهی یکی از رموز پیروزی و تفوق جبهه مقاومت است. عدالتخواهی نه از نوع سوسیالیستی، بلکه عدالتخواهی بر محور کلمه توحید یکی دیگر از راهبردها برای مقابله با سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی است که میتواند موثر باشد. نمونههای کوچک و محدودی از پیامهای قرآن را که قابل فهم و تطبیق برای همه آزادیخواهان عالم بود من عرض کردم و مناسب است فرهیختگان جامعه بیش از این مضامین قرآن را در اختیار همه جوانان قرار دهند تا به این ترتیب حرکتی که در جبهه مقاومت و مرز جدیدی که برای جبهه مقاومت باز شده بتواند توانمند پیش برود و همچون گذشته مناسبات سردمداران سلطه جهانی اشتباه از آب دربیاید.
موضوع دیگری که ممکن است برای مخاطبان مسلمان این نامه سوال شود، گذاری است که از مفاهیمی همچون کفر و ایمان به عدل و ظلم انجام شده است. در تحلیل این مساله باید گفت همانطور که خود جبهه مقاومت چند لایه است، مفاهیم، مضامین و به تبع انگیزهای که برای حضور در جبهه مقاومت نیز وجود دارد، چندلایه خواهد بود. لذا طبیعی است آن مفاهیم و به تبع آن انگیزهای که برای یک جوان شیعه اهل بیتی در مقابله با مثلا داعش وجود دارد، انتظار نیست آن جوان مسیحی آمریکایی نیز با همان ادراک وارد صحنه شود و مقاومت را شکل دهد اما از سوی دیگر این تفاوت در اعتقادها و باورها مانع نکته مهمی که رهبری بر آن تأکید کردند و به این ترتیب متصل میکنند رفتارها، فرهنگها و باورهای مختلف را به هم و از این طریق متصل میکنند به جبهه مقاومت، نیست. ایشان بر همین اساس میفرمایند آنچه همه بشر، یعنی بشری که دارای آگاهی وجدانی است، دارای آزادیخواهی است، بر اساس فطرت خود عمل میکند یک ادراک مشترک و یک مفهوم پیونددهنده با یکدیگر میتوانند داشته باشند و آن هم دفاع از عدل و مقابله با ظلم است. دفاع از مظلوم است، آن هم در مصادیقی که بدون شک و شبهه همه جهانیان با هر فرهنگ و معیاری تصدیق میکنند که در فلسطین ظلم رخ داده است. بنابراین به دلیل آنکه رژیم احساس خطر هویتی میکند و همه پردهها را کنار زده است، سردمداران سلطه جهانی نیز برای منفعتی که بقای اسرائیل برای آنها دارد، با تمام قوا پشت اسرائیل ایستادهاند، همین موضوع باعث شده است به عبارتی واکنش مردم آزاده جهان بیش از همه موارد دیگر باشد. این عمل رژیم صهیونیستی بیحرمتی به کرامت انسانی است. عرض من آن است که این واقعه باعث شده مفهوم مشترک و صحیحی همچون عدالت باعث پیوند ارادهها و عزمها با یکدیگر شود. به این ترتیب آن شکلی که رژیم و حامیان آن عمل کردهاند باعث شده مفاهیمی که خود غربیها سعی بر وارونه معنا کردن و وارونه مصداق معین کردن برای او داشتهاند با همه سیطره رسانهای که داشتند طور دیگری معنا شود و آنها نتوانند آن انحراف فرهنگی و سیاسی را حتی برای مردم خود بزک کرده تا حداقل در نهایت درصد خوبی از مخاطبان خود را از دست بدهند. مهم نیز آن است آن درصدی که از مخاطبان اینها کم شده، از نسل جوان تحصیلکرده بوده و اینها در حال شبکه شدن با یکدیگر هستند. چنین رخدادی میتواند در نهایت با استمرار خود به تحولات ژرفی در منطقه و جهان بینجامد.
______________________
پینوشت
1- بقره / ۲۱۳
۲- رعد / ۱۱
۳- آلعمران / ۱۰۳
۴ - نحل / ۹۰
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|