|
مروری بر تولیدات هنری درباره زندگی و شخصیت شهید چمران در آستانه سالگرد شهادتش
دست پر نشر و سبد خالی سینما
گروه فرهنگ و هنر: شهید مصطفی چمران یکی از شخصیتهای برجسته در تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. او سال ۱۳۱۱ در تهران، خیابان 15 خرداد، بازار آهنگرها، سرپولک متولد شد. چمران تحصیلات خود را از مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار آغاز کرد و در دارالفنون و دبیرستان البرز دوران متوسطه را گذراند. در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و سال 1336 در رشته الکترومکانیک فارغالتحصیل شد و یک سال به تدریس در دانشکده فنی پرداخت.
شهید چمران بعد از قیام 15 خرداد سال 1342 به مصر رفت و در دوران جمال عبدالناصر دورههای چریکی و جنگهای پارتیزانی را آموخت. بعدها هم راهی لبنان شد و پایگاهی برای این منظور تاسیس کرد و به شخص امام موسی صدر نزدیک شد.
چمران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و در ابعاد سیاسی و نظامی به انقلاب خدمت کرد. او حکم وزیر دفاع را از امام خمینی(ره) دریافت کرد و همچنین در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده حضور یافت. چمران اردیبهشت ۱۳۶۰ در آزادسازی سوسنگرد شرکت داشت. او طرح تسخیر دهلاویه را به کمک رزمندگان ستاد جنگهای نامنظم به مرحله اجرا درآورد تا اینکه ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن در جبهه سوسنگرد ـ دهلاویه به شهادت رسید و در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
چمران به واسطه حضور در دفاع مقدس به یکی از چهرههای شناختهشده و محبوب ایران تبدیل شده است. وی در تاریخ انقلاب به عنوان الگو و نمونه ایمان و اعتقاد واقعی، پاکی نفس، فداکاری و مظلومیت شناخته میشود و بحق هم شایسته این القاب است.
آنچه درباره چمران اهمیت دارد، خط فکریاش، اعتقاد خالصانه و شیدایی او برای تکامل روح انسان و اوج گرفتن از این دنیای خاکی و وصول به معشوق و لقای حق بود.
او لحظهای آرام نداشت. خود را وقف خدمت به خلق و جهاد در راه خدا کرد و از هیچکس و هیچچیز جز خدای تعالی انتظار و باکی نداشت. سراپا عشق، محبت، شور، تلاش خالصانه، مبارزه، خودسازی، انسانسازی، سازماندهی، پرواز، رنج و فریاد و در نهایت شهادت بود.
اینها باعث شد شخصیت او به الگو تبدیل شود و زندگیاش دستمایه انتشار بسیاری از کتب و فیلمهای مستند شود اما در نهایت تاسف وضعیت سینما در مواجهه با شهید چمران بسیار ناامید کننده است.
* سبد پر و پیمان حوزه نشر
در حوزه نشر و کتاب پیرامون شهید چمران با آثار متنوع روبهرو هستیم که در ادامه به برخی آثار شاخص درباره این شخصیت میپردازیم.
چمران: کتاب «چمران» به قلم مجید صفاتاج یکی از کتابهای جدید درباره شخصیت مصطفی چمران است که سال 1399 توسط انتشارات آفاق روشن بیداری منتشر شد. این کتاب 178 صفحهای شامل 7 فصل است که در ابتدا با موضوع نبرد برای نجات منطقه شیعهنشین نبعه در شرق بیروت آغاز میشود و به چند ماموریت چمران در دوران جوانی میپردازد. در ادامه به موضوع بازگشت وی به ایران بعد از انقلاب اسلامی پرداخته میشود.
فصل چهارم کتاب با عنوان سردار بینشان درباره نقشآفرینی چمران در دوران دفاع مقدس است و در فصل پنجم نویسنده ضمن ابراز ارادت و علاقه خود به این شخصیت، در مورد چگونگی شهادت چمران صحبت میکند. در فصل ششم این کتاب جهانبینی این شخصیت تاریخی مورد واکاوی قرار گرفته و در فصل هفتم تعدادی از تصاویر مرتبط با مصطفی چمران برای مخاطبان کتاب چاپ شده است.
شناسنامه شهید مصطفی چمران: کتاب «شناسنامه شهید مصطفی چمران» یکی از آثار کوچک (16 صفحهای) درباره این شخصیت است که توسط انتشارات کتابک منتشر شده است. این کتاب پیرامون شناسنامه و مشخصات و زندگینامه شهید مصطفی چمران تهیه و گردآوری شده است. این اثر نخست مشخصات فردی و تاریخ و محل تولد شهید چمران را بیان کرده و تحصیلات و مسؤولیتهای او را مورد ملاحظه قرار میدهد. در ادامه نگارنده سالشمار زندگی شهید را ذکر کرده و خصوصیات اخلاقی او را مورد توجه قرار میدهد. در پایان نیز بعد از یادآوری مسافرتها و تلاشهای شهید چمران در مناطق مختلف جنگ و جهاد، ویژگیهای شخصیتی ایشان را در کلام مقام معظم رهبری مورد بررسی قرار میدهد. آثار شهید چمران از جمله عناوین قابل ذکر در این تحقیق به شمار میرود.
مینویسم چمران، تو بخوانش عشق: کتاب «مینویسم چمران، تو بخوانش عشق» اثری به قلم محمود مرادزادگان (مرادیزاده دلاکان) است. این کتاب 66 صفحهای توسط نشر پادینا منتشر شده و شامل 28 فصل است که نام کتاب هم برگرفته از یکی از داستانهای اثر است.
تربیت در تراز شهید چمران: کتاب «تربیت در تراز شهید چمران» اثری به قلم علی عباسیشوازی است که در آن به جنبههای مختلفی از این شخصیت از نظر اخلاق اسلامی، معرفت دینی و ولایتپذیری، جهاد علمی، مسؤولیتپذیری و مدیریت و فرماندهی جهادی پرداخته است.
این کتاب در 136 صفحه توسط نشر مگستان منتشر شده است و در نگارش این کتاب اساتید دانشکده عقیدتی - سیاسی دانشگاه علوم انتظامی امین نقش داشتهاند. در این کتاب، میزگرد همایش ملی «تربیت در تراز شهید چمران(ره)» پوشش داده شده و نظرات افراد در این همایش در میزگردهای مختلف عرضه شده است.
این کتاب به شکل خلاصهتر توسط همین ناشر در 88 صفحه هم منتشر شده که لازم به تذکر است چاپ هر ۲ اثر مربوط به سال 1396 است.
شهید چمران و همرزمان: کتاب «شهید چمران و همرزمان» توسط ابراهیم مرآتی در انتشارات ایران سبز منتشر شده است. این کتاب در 136 صفحه شامل بخشهای مختلفی است. در بخش ابتدایی کتاب معرفی شخصیت مصطفی چمران به نقل از مهدی چمران نگاشته شده است. در ادامه فعالیتهای شهید چمران در انقلاب اسلامی و لبنان و مناطق غرب کشور و کردستان مطرح شده است. در بخشهای میانی کتاب هم خاطرات افراد مختلفی که تجربه همرزمی با مصطفی چمران را داشتهاند به رشته تحریر درآمده است.
* تصویر چمران در قاب مستند
در حوزه مستند نیز همچون حوزه نشر آثار متعددی درباره شهید چمران تولید شده است. از جمله این آثار «خاطرات موتوسیکلت» به کارگردانی امیرحسن نوروزی است؛ روایتی از موتورسوارانی که از تپهها و خیابانهای تهران آمدند و نخستین گروه چریکی موتورسواران جنگ، تحت فرماندهی شهید مصطفی چمران را تشکیل دادند.
مستند «قصههای آقای وزیر» به کارگردانی محمد نوروزی هم اثری است که به معرفی ویژگیهای مدیریتی شهید چمران و زندگی علمی و اجتماعی او میپردازد و حاوی اطلاعات مفیدی برای مدیران و نسل جوان است.
مستند «سردار عشق» محصول مشترک شبکه یک سیما و گروه روایت فتح است که چهرههای زیادی از دوستان، بستگان و آشنایان چمران در آن صحبت میکنند اما اصلیترین چیزی که به این مجموعه جذابیت میدهد، صحبتهای خانم «غاده جابر» همسر شهید چمران است این بانوی لبنانی، فارسی را با لهجه شیرینی صحبت میکند و از زوایایی به شخصیت چمران میپردازد که کمتر کسی به آن ورود کرده یا حتی با آنها آشنایی دارد.
* «چ» و دیگر هیچ
اما نکته قابل توجه اینکه سهم سینمای ایران درباره شهید چمران با بیش از 7 هزار فیلم اکران شده از ابتدای دهه 60 تاکنون تنها یک فیلم با نام «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیاست.
این اوضاع در بخش سریالسازی و حتی تئاتر نیز متفاوت نیست اما آنچه مهم است اینکه دست سینمای ایران پیرامون پرداخت به شخصیت بزرگی چون چمران بسیار خالیتر از آن چیزی است که تصور میکنیم.
هر چه در حوزه نشر و مستند وضعیت درخشان و قابل قبولی را پیرامون پرداختن به شهید چمران شاهد هستیم، در حوزه سینما به عنوان هنری فراگیر و تاثیرگذار، با کارنامهای بسیار ضعیف و خالی روبهرو هستیم. به امید آنکه شاهد اهتمام ویژه مسؤولان و نهادهای متولی پیرامون ساخت آثار سینمایی درباره ابعاد مختلف زندگی و شخصیت شهید چمران باشیم.
ارسال به دوستان
نخستین حاشیه بزرگ برای پرسپولیس پس از قهرمانی با اعتراض بازیکنان کلید خورد
شورش مجازی
تعدادی از بازیکنان پرسپولیس برای تمدید قرارداد یک شرط بزرگ پیش پای باشگاه گذاشتهاند. باشگاه پرسپولیس در نخستین گام از مذاکره با بازیکنان خود برای تمدید قرارداد، هفته گذشته با سروش رفیعی، مهدی ترابی، مرتضی پورعلیگنجی و دانیال اسماعیلیفر برای تمدید قرارداد به توافق اولیه رسید و قرار بود پس از بازگشت رضا درویش از سفر خارجی و پایان محرومیت 20 روزه او، کارهای تمدید قرارداد این بازیکنان نهایی شود؛ موضوعی که ظاهرا با توجه به برخی فعالیتها در باشگاه پرسپولیس با تردید مواجه شده است. 4 بازیکن نام برده در زمان مذاکره با مدیران پرسپولیس شرط تمدید قرارداد را تسویه پاداشهای باقیمانده از فصل بیستودوم لیگ برتر و همچنین تسویه قرارداد فصل قبل عنوان کردند که در این راستا نیز قرار بود درویش تلاش کند رضایت این بازیکنان جلب شود. در این وضعیت ظاهرا در چند روز گذشته باشگاه پرسپولیس برای جلوگیری از فعال شدن بند فسخ قرارداد علیرضا بیرانوند، بخشی از بدهی فصل قبل این بازیکن را پرداخت کرده است که همین موضوع باعث ناراحتی برخی بازیکنان شده و آنها اعتقاد دارند باید مطالبات فصلهای قبل آنها نیز مانند سایر بازیکنان پرداخت شود. مهدی ترابی، مرتضی پورعلیگنجی و دانیال اسماعیلیفر که شنیده میشود پیشنهادات جدی از تیمهای متمول لیگ برتری دارند، اکنون برای نشستن پای میز مذاکره و تمدید قرارداد خواستار دریافت مطالباتشان شدهاند و در این وضعیت باید دید چه سرنوشتی در انتظار آنها خواهد بود.
* بیرانوند پرسپولیس را تهدید به جدایی کرد
علیرضا بیرانوند با انتشار یک استوری خبر مهمی را به هواداران این تیم داد. فصل برای پرسپولیس در حالی به پایان رسیده که مدیران این باشگاه در تلاشند در روزهای آینده مبلغ باقیمانده قرارداد بازیکنان را پرداخت و اصل قرارداد آنها را تسویه کنند. با این حال در شرایطی که بازیکنان مدعی دریافت 65 درصد قرارداد خود هستند، باشگاه پرسپولیس اعلام کرده آنها چیزی حدود 75 تا 80 درصد دستمزد خود را گرفتهاند؛ موضوعی که به جدیدترین اختلاف بین باشگاه و بازیکنان تبدیل شده و واکنش تند علیرضا بیرانوند را هم به دنبال داشته است. در نخستین واکنش، علیرضا بیرانوند این موضوع را طرح کرده و نوشته باشگاه پاداش 20 پیروزی این تیم را جزو قرارداد بازیکنان حساب کرده است. او نوشته این تصمیم، حس اعتماد را بین بازیکنان از بین برده و بیاحترامی به آنهاست. وی در قسمتی از نامه اعتراضآمیز خود نوشته است: «متاسفانه باخبر شدم در کمال بیاحترامی، پاداشهایی را که به ما دادهاند، بعد از قهرمانی از اصل مطالبات کسر کردهاند و قسمتی از اصل قرارداد در نظر گرفتهاند. بحث بنده آن پاداشها نیست، کما اینکه بیشتر آنها را بچههای تیم نذر کرده و به انسانهای نیازمند پرداخت کردهاند. حقیقتا این اتفاقات انسان را سرخورده میکند، حس اعتماد را از بین برده و نوعی بیاحترامی به بازیکن القا میشود و انسان را وادار به تصمیماتی میکند که برخلاف میل باطنیاش است». شاید نکته اصلی در همان خط آخر نهفته باشد؛ جایی که بیرانوند میگوید این تصمیم بازیکنان را «وادار به تصمیماتی میکند که برخلاف میل باطنی آنهاست». فراموش نکنید علیرضا بیرانوند تا همین ۲ هفته پیش جزو بازیکنانی بود که احتمال جدایی آنها از پرسپولیس وجود داشت و حالا این جمله به نوعی تهدید هم محسوب میشود. البته بیرانوند بعد از بازی با ازبکستان تاکید کرد در پرسپولیس خواهد ماند و قصد تحت فشار قرار دادن باشگاه را ندارد اما حالا این موضع تازه، چیزهای دیگری را در خودش دارد.
همچنین مرتضی پورعلیگنجی، مدافع پرسپولیس با انتشار یک استوری در صفحه اینستاگرام خود از وضعیت پرداختیهای باشگاه به بازیکنان این تیم انتقاد کرد. او در بخشی از گلایه خود عنوان کرد: «درخواست عجیب و غریبی نداریم. اکثر بازیکنان پرسپولیس پیشنهادهای به مراتب بهتری دارند ولی به خاطر پیراهن پرسپولیس و هواداران نجیبش با رقم کمتر ماندند». مدافع پرسپولیس در حالی نسبت به وضع مالی باشگاه ابراز نارضایتی کرده است که ۸۰ درصد دریافتی داشته است.
* باشگاه پرسپولیس «اسلحه» را از گلرش گرفت
باشگاه پرسپولیس برای اینکه اجازه بازارگرمی فصل گذشته به دروازهبان ملیپوش خود را ندهد، به تعهدی که در قبال این بازیکن داشت عمل کرد. باشگاه پرسپولیس با کمک یکی از بانکهای حاضر در کنسرسیوم بانکی کشور که مالکیت بخش عمدهای از سهام این باشگاه را نیز دارد، اقدام به پرداخت تمام مبلغ قرارداد فصل گذشته علیرضا بیرانوند کرد. دروازهبان تیم ملی ایران در صورت عدم دریافت مطالبات خود تا پایان خرداد میتوانست قراردادش را فسخ کند. از این رو رضا درویش، مدیرعامل باشگاه برای جلوگیری از هرگونه حاشیهسازی احتمالی جدید از سوی بیرانوند در نقل و انتقالات تابستانی، تصمیم گرفت پول او را پرداخت کند و حق فسخ را از این بازیکن بگیرد. بیرانوند که همچون سایر بازیکنان تیم دریافتی ۷۶ درصدی داشت، حالا تمام مبلغ قراردادش را گرفته است و منتظر دریافت پاداش قهرمانی با این تیم در لیگ بیستوسوم است. باشگاه پرسپولیس در نظر دارد قرارداد بیرانوند را زودتر از موعد مقرر هم تمدید کند تا او به جای اینکه تنها یک فصل دیگر تحت قرارداد باشگاه باشد، بتواند 3 فصل دیگر در این تیم حضور داشته باشد. دروازهبان تیم ملی ایران که فصل گذشته هواداران پرسپولیس را با شوک رفتن به استقلال تهران حسابی نگران کرده بود، تصمیم به ماندن در این تیم گرفت تا بار دیگر با سرخپوشان جشن قهرمانی در لیگ برتر را بگیرد.
***
بودجه برای استخدام سرمربی افزایش یافت
باشگاه پرسپولیس این روزها در حال مذاکره با گزینههای مختلف است. اوسمار ویرا بعد از یک نیمفصل موفق از جمع سرخپوشان جدا شد تا مدیران این تیم به دنبال جذب سرمربی جدید باشند. اولویت باشگاه پرسپولیس جذب سرمربی خارجی است و در این بین نامهای زیادی هم مطرح شده است. بودجه اولیه باشگاه پرسپولیس برای سرمربی خارجی 600 هزار دلار بود. مدیران سرخ با این رقم و پیشنهادات مختلف سراغ سرمربیهای زیادی رفتند که تقریبا میتوان گفت هیچکدام از آنها با چنین رقمی حاضر نیستند به ایران بیایند. حالا از باشگاه پرسپولیس خبر میرسد بودجه باشگاه پرسپولیس برای جذب سرمربی خارجی بیشتر شده و حالا به 1.1 میلیون دلار رسیده است. پرسپولیسیها در تلاشند با ارائه پیشنهادات جدید، یک سرمربی رزومهدار خوب را استخدام کنند. باشگاه پرسپولیس در تلاش است طی همین هفته به توافقات اولیه با سرمربی بعدی خود برسد تا در نقل و انتقالات از سایر تیمها عقب نماند. در حال حاضر مهمترین و جدیترین گزینه هدایت پرسپولیس، «یان فنت شیپ» هلندی، سرمربی سابق آژاکس آمستردام محسوب میشود.
ارسال به دوستان
اطلاعیه دفتر رهبر انقلاب درباره برخی نقلقولهای انتخاباتی
تکرار نشود
* هرگونه نقلقولِ غیرمستند به اسناد موجود و مکتوب از بیانات و اظهارنظرهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و اکتفا به برداشتهای شخصی و دریافتهای شفاهی از بیانات ایشان و یا مسؤولان دفتر معظمله فاقد اعتبار و استناد است
دفتر مقام معظم رهبری با اشاره به برخی نقلقولهای غیرمستند از رهبر انقلاب و مسؤولان دفتر ایشان در رقابت انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری، طی اطلاعیهای خاطرنشان کرد: نقلقولهای غیرمستند یا برداشتهای شخصی فاقد اعتبار است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن اطلاعیه به این شرح است: در روزهای اخیر مشاهده شده است برخی نامزدهای محترم انتخابات ریاستجمهوری و یا اعضای ستاد و افراد منتسب به آنها در اظهارنظرها و موضعگیریها، نقلقولهایی ناقص و یا نادرست از رهبر انقلاب اسلامی و یا مسؤولان دفتر معظمله بیان کردهاند. اعلام میدارد هرگونه نقلقولِ غیرمستند به اسناد موجود و مکتوب از بیانات و اظهارنظرهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و اکتفا به برداشتهای شخصی و دریافتهای شفاهی از بیانات ایشان و یا مسؤولان دفتر معظمله فاقد اعتبار و استناد است. انتظار میرود همگان نسبت به این موضوع توجه لازم را داشته باشند و از تکرار آن پرهیز شود.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از نخستین مناظره انتخاباتی کاندیداها گزارش میدهد
مجهولات مناظره
گروه سیاسی: نخستین مناظره انتخاباتی 6 نامزد ریاستجمهوری برگزار شد. «مناظره»ها با هدف آشنایی مردم با کاندیداها و برنامههایشان در شرایطی برگزار میشود که تمام نامزدها در کنار هم با سوالات مشابه رو به رو میشوند. پاسخ به این پرسشها آن هم در مقابل رقبا، عیار کاندیدا و برنامههایش را مشخص میسازد اما به نظر میرسد مناظرهای که شامگاه 28 خرداد شاهدش بودیم، نتوانست برای عموم مردم جذابیت داشته باشد!
یکی از دلایل این بود که تلاش شد پرسشها به صورت کارشناسیشده و تخصصی مطرح شود. تخصصی بودن سوالات و پاسخهایی که کاندیداها به این سوالات دادند، در بسیاری از لحظات پخش مناظره، مورد فهم عموم مردم نبود. در واقع تفاوت اساسی مناظره این دوره با دورههای قبل در نحوه پرسش از نامزدها بود. نکته اینجا بود که تعداد زیادی سوال تخصصی و عمقی و مفصل که پاسخهای گزینهای کوتاه هم نداشتند در دور اول و به یکباره مطرح شدند.
منظور از تخصصی، حوزهبندی مناظره نیست که همه میدانیم نخستین مناظره در حوزه اقتصادی بود اما نوع ورود به مباحث میتوانست برای عامه مردمی که از ساعت 20 تا 24 پای گیرندههای تلویزیون نشسته بودند تا مطالبات و دغدغههای معیشتی و اقتصادی خود را از زبان کاندیداها دنبال کنند، چندان روشن و ملموس نبود، لذا هیچکدام از 6 نامزد ریاستجمهوری نتوانستند یا نخواستند درباره مسائل اقتصادی و ایدههایشان با زبان عموم مردم صحبت کنند.
از سوی دیگر، خواص یا آنها که تخصصیتر به موضوع ورود میکنند نیز آورده چندانی از مناظره اول کسب نکردند. مباحث منسجم نبود و کلیگویی مشخصه اغلب کاندیداها بود. غیر از آقایان قالیباف و جلیلی که منسجمتر و با آوردن اطلاعات و آمار سعی کردند به بیان برنامههای خود بپردازند، دیگر کاندیداها بیشتر کلیگویی کردند و با ورود 3 نامزد به مباحث حاشیهای، مباحث انسجام خود را از دست داد و برنامه نامزدها به صورت شفاف و در یک چارچوب منظم ارائه نشد.
از سوی دیگر تعداد زیاد نامزدها در یک بازه زمانی محدود و همین طور مدل پاسخگویی نامزدها به سوالها باعث شد بعد از 2 بازه زمانی 4 دقیقهای تذکر هم بگیرند. یعنی نامزدها که باید ابتدا در ۴ دقیقه اول به سوال پاسخ میگفتند و در ۴ دقیقه دوم نظر دیگری را نقد میکردند کمتر براساس طراحی پیشبینیشده برنامه حرکت کردند. در همین راستا مجری مناظره از نامزدها میخواست از کلیگویی پرهیز کنند.
لذا میتوان به این نتیجه رسید که مناظره اول انتظارها را برآورده نکرد، البته ما از یک برنامه تلویزیونی جذاب سخن نمیگوییم! اما مناظرهای که قرار بود طرحکننده مطالبات مهم اقتصادی مردم باشد میتوانست بسیار گیراتر برگزار شود. حداقل اینکه عموم مردم میتوانستند به پاسخ بخشی از پرسشهای خود پیرامون مسائل معیشتی دست یابند. همانطور که پیشتر در «وطن امروز» گزارش دادیم، نظرسنجیها نشان میدهد مطالبات اقتصادی در رأس خواستههای مردم از نامزدهای ریاستجمهوری قرار دارد. بر همین اساس به ترتیب مساله «فقر و محرومیت» (با بیش از 58 درصد مطالبه مردمی)، «ایجاد اشتغال» (با 39.7 درصد) و موضوع «تورم و ارزش پول ملی» (با 36.5 درصد) 3 اولویت نخستی هستند که مردم در نظرسنجیها بیان کردهاند.
* نامزدها چه گفتند؟
کلیدواژههای استفادهشده از سوی 6 نامزد ریاستجمهوری در نخستین مناظره انتخاباتی به این ترتیب بود که مسعود پزشکیان و مصطفی پورمحمدی بیشتر از واژههایی چون «تحریم، بینالمللی و کارشناس» استفاده کردند. قاضیزادههاشمی از کلیدواژهها و اصلاحاتی مثل «دولت شهید رئیسی، خانواده، بخش خصوصی»، زاکانی از «دلارزدایی، شهرداری، نقدینگی» و قالیباف و جلیلی بیشتر از واژه «مردم، تورم، برنامه» بهره بردند.
قاضیزاده همانطور که پیشتر گفته بود، به عرصه رقابتها آمده تا «نماینده گفتمان دولت شهید رئیسی» باشد. او در مناظره اول سعی کرد از دستاوردهای دولت رئیسی دفاع کند. او همانطور که در شعار تبلیغاتیاش نیز بر خانواده تاکید دارد، اینجا هم پیرامون خانواده صحبت کرد: «در مسائل داخلی، سیاست مالیاتی را به عنوان نسخه شفابخش میبینیم، ۱۱ میلیون مجرد داریم، خانوادهها نمیتوانند هزینههای ازدواج را بدهند، حجم طلاق زیاد شده است».
قاضیزادههاشمی بحثهایی هم با پزشکیان داشت. آنجا که پزشکیان از او پرسید: «مگر نگفتی مشکل بورس را سه روزه حل میکنم؟» وی در پاسخ گفت: «بورس ناشی از مفهوم انتظارات است، مردم در بورس آینده را میخرند، باید دید در دوره دولت روحانی چه کسانی بورس را به خاک سیاه نشاندند، تصمیماتی گرفتند و دیر اعلام کردند. آن موقع من نایب رئیس مجلس بودم نامه نوشتم. برای برخی افراد تشکیل پرونده شده است... اگر کار دست ما باشد سریعتر از ۳ روز میشود مشکل بورس را حل کرد. براساس سیاست غلط بورس ریزش میکند».
اما درباره مسعود پزشکیان باید گفت کلیگویی و کمتر پرداختن به آمار و ارقام در بیان برنامهها، مشخصه نامزد طیف اصلاحطلب در مناظره اول بود. میتوان شاهبیت صحبتهای پزشکیان را در چند جمله خلاصه کرد: تاکید بر استفاده از نظر کارشناسان برای پیشبرد برنامههایی چون برنامه هفتم توسعه و سپس رفتن به سمت رفع تحریمها چرا که «هیچ کشوری بدون رشد صادرات و سرمایهگذاری خارجی پیشرفت نداشته است».
او بیشتر به کلیگویی پرداخت و در نهایت نیل به هر هدفی را به مراودات خارجی گره زد؛ رسیدن به رشد 8 درصدی در برنامه هفتم را بدون ارتباط با دنیا امکانپذیر ندانست و اصولا رشد بدون سرمایهگذاری خارجی را منتفی اعلام کرد. گذری هم به FATF زد تا فرهنگ لغت اصلاحطلبان را کامل کند.
پزشکیان بخشهای زیادی از سخنانش را نیز به انتقادهای صریحی اختصاص داد که معمولا برای جلب توجه افکار عمومی کاربرد دارند: «تحریم فاجعه است، اینکه تحریم را بگوییم دور میزنیم، بله دور میزنید ولی در مسیر غلطی که میرویم، کلی بخور بخور وجود دارد. از نظر آمار و از نظر فساد در دنیا نفر پانزدهم از آخر هستیم، این همه بخور بخور از کجا میآید و بعد هم کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد».
روی همرفته به نظر میرسد پزشکیان در مناظره اول برای طیف اصلاحطلب ناامیدکننده بود، چرا که بلافاصله پس از پایان مناظره، تعدادی از چهرههای این طیف سعی کردند وارد میدان شوند تا برای او دستاوردی ایجاد کنند. ابطحی سخنان پزشکیان را «خوب و در چارچوبهایش» ارزیابی کرد و عباس عبدی نیز در همین خصوص گفت: «پزشکیان و پورمحمدی کسانی بودند که در این قسمت از مناظرات براساس واقعیات موجود در جامعه و دید علمی درباره موضوعات صحبت کردند». اما کار به همین جا ختم نشد و روز بعد از مناظره، پزشکیان در برنامه «میزگرد سیاست خارجی» محمدجواد ظریف را هم با خودش آورد تا مگر جبران مافات کند. پزشکیان در مناظره اول آدرسهای غلطی هم به مخاطب داد و مدعی شد جادههای ایران از ترکیه بدتر است و مردم ایران حسرت آن جادهها را میخورند. صرفنظر از آنکه مثال آوردن بین ایران و ترکیه باعث شد تا برخی گمانهزنیها درباره تلاش پزشکیان برای کسب رای از تحریک احساسات قومی تقویت شود اما او در همین مثالآوری نیز خطای فاحشی داشت، چرا که IMF در سالهای گذشته طی مقالهای میزان سرعت ماشینها در جادهها را با دادههای گوگل بررسی کرده و نتیجه گرفته جادهها در کدام کشورها وضع بهتری دارند. بر همین اساس ایران، عربستان و ترکیه در غرب آسیا همسطح بالاترینها در جهان هستند. حتی وضع ایران از چین، هند، روسیه و اروپای شرقی بهتر است.
* کلیدواژه مردم
کلیدواژه «مردم» و سفره و معیشت آنها در سخنان قالیباف بارها تکرار شد. او در سخنانش از آمار و ارقام استفاده میکرد تا نشان دهد با اطلاعات و تحقیق گام به این دور از رقابتهای انتخاباتی گذاشته است. قالیباف که 4 سال است ریاست مجلس شورای اسلامی را نیز برعهده دارد، با قوانین آشناست و از تجربیاتش در این زمینه، در مناظره اول بهره برد.
به عنوان نمونه او در بخشی از سخنانش با بیان اینکه انضباط مالی در دولت بسیار مهم است، گفت: بیش از ۲۵۰ هزار حساب دستگاههای دولتی بود که در مجلس با مصوبهای تمام این حسابها به 5 تا 6 هزار حساب تبدیل شد. همه دولتها در پایان سال کسری برای پرداخت حقوق داشتند اما با این برنامه ما، دولت در سال گذشته بیش از ۱۹۰همت در خزانه داشت.
قالیباف در مناظره اول به هیچ وجه وارد مباحث حاشیهای نشد. به رقبا طعنه نزد، ایراد نگرفت و اگر هم در جایی مورد مخاطب کاندیدایی نیز قرار گرفت، سعی کرد به بیان برنامههای خود بپردازد تا اینکه وارد مباحث حاشیهای شود. او در این مناظره در قواره یک سیاستمدار مجرب و باتجربه ظاهر شد. مناظره را حرفهای دنبال کرد و انسجام بیشتری در بیان برنامههایش داشت.
صحبتهای جلیلی نیز بیشتر روی برنامهریزی و بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود کشور بود. او بیشتر مصداقی حرف میزد و روی این نکته هم تاکید داشت: «مطالبی که گفته شد باید مصداقی صحبت شود. اگر میگوییم رشد 8 درصدی محقق شود، باید فرصتها را ببینیم. ظرفیت بزرگ دانشگاه را داریم اما چه برنامهای برای این ظرفیت داریم؟»
جلیلی مثل قالیباف سعی کرد بیشتر روی صحبتها و برنامههای خودش تمرکز کند و کمتر درگیر بحث با دیگر نامزدها شود. او با بیان اینکه «نیاز به دولتی فهیم و کارآمد داریم که به کار مسلط باشد و اگر این شناخت نباشد چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی و چه خصولتی سوءاستفاده خود را میکند» شرحی بر برنامهها و طرحهای خود داشت که متناسب با سوالات پیش میرفت و او نیز سعی داشت در صحبتهایش انسجام موضوعی را حفظ کند. هرچند باید اذعان داشت جلیلی نتوانست انتظاراتی را که از او میرفت برآورده کند و در این مناظره چندان پرفروغ ظاهر نشد.
زاکانی بنا را بر طرح انتقادهای صریح نسبت به دولت روحانی و همینطور مواضع و سخنان پزشکیان گذاشته بود. در همین راستا نقدهای صریحی به برنامههای پزشکیان داشت که تا حدی هم موفق بود. البته گذشته از مباحث مطرحشده بین او و نامزد اصلاحطلبها، زاکانی ایدهها، طرحها و برنامههایی نیز داشت که آنها را مطرح کرد. همچنین او اشاره خوبی به کلیگوییهای پزشکیان داشت. زاکانی با بیان اینکه پزشکیان در صحبتهایش به برنامه خاصی اشاره نمیکند، گفت: «آقای پزشکیان نکات کلی بیان کردند و آخرش گفتند نمیشود. تعجب میکنم که ایشان چطور نامزد شدند».
زاکانی همچنین طرح جدیدی برای پرداخت یارانه داشت که در میان صحبتهای او، این بخش بیشتر دیده شد: «اعتبار طلا را باید به عنوان یارانه به مردم بدهیم، انرژی مانند طلا باارزش است. برای شریک شدن مردم باید اعتبار طلا را به جای یارانه به مردم داد».
مصطفی پورمحمدی بعد از پزشکیان بیشترین استفاده را از کلیدواژه تحریمها داشت. او مسائلی چون حمله به سفارتخانهها را که مدتی بود در سپهر سیاسی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته بود دوباره مطرح کرد و آمارهایی نیز از آسیبهایی ارائه داد که در بحث تحریمها گریبان کشور را میگیرد: «دنیا تحریمهای فلجکنندهای را بر ما تحمیل کرده است و ما ساده از کنار آن میگذریم و بعد از مدتی گفتیم تحریم هم مسالهای است و 30-20 درصد آزار به اقتصاد ما میدهد». پورمحمدی همچنین ادعا کرد: «در نقل و انتقالهای مالی همه اقتصاد ما گرفتار آن است به گونهای که در میان ۲۰۴ کشور، در لیست سیاه ۳ کشور در نقل و انتقالات مالی قرار گرفتهایم».
به نظر میرسد پورمحمدی با طرح چنین مباحثی سعی داشت توجه حامیان پزشکیان را جلب کند! کما اینکه در واکنشهایی که پس از مناظره طیف اصلاحطلب به سخنان او داشتند، مشخص شد حرف و انتقادهای صریح پورمحمدی توانسته است او را در نیل به این هدف تا حدی موفق کند. در یک نگاه کلی، پورمحمدی توانست در مناظره اول فراتر از انتظارها ظاهر شود.
* ۲ نکته مهم
تجربه مناظره اول نشان داد کاندیداهای جبهه انقلاب باید در مناظرات بعدی یا برنامههای تبلیغاتی آتی به ۲ نکته اساسی توجه کنند. اول اینکه در بیان برنامههای خود، مصداقی و واضح صحبت کنند. برنامهها را طوری تشریح کنند که مورد فهم عموم مردم از هر قشری باشد.
مسلما مردم مطالباتی دارند که در انتظار شنیدن آنها از زبان نامزدهای ریاستجمهوری هستند. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، «مناظره» با هدف آشنایی مردم با کاندیداها و برنامههایشان برگزار میشود. شاید بحث بین 2 نامزد بتواند بر جذابیت مناظره بیفزاید اما نباید فراموش کرد تریبون مناظره برای بیان دیدگاههای نامزدها بنا شده و در پایان، آن چیزی مورد توجه مردم قرار میگیرد که در سبد معیشتی آنها تاثیرگذار باشد، یا مشکلی از مشکلاتشان را رفع کند و در نهایت دریچههای امید را روی جامعه باز کند.
نکته بعد این است که طیف اصلاحطلب همواره تلاش دارد با ایجاد دوقطبیسازی برای خود رای بیشتری کسب کند. کاندیداهای جبهه انقلاب نباید این فرصت را در اختیار آنها قرار دهند، چرا که دوقطبیسازی میتواند شرایط را به سود جبهه مقابل فراهم کند.
جریان اصلاحطلب بشدت از عدم استقبال مردم نگران است. نامزد این طیف جذابیت خاصی برای اصلاحطلبان و همینطور عموم مردم ندارد، قشر خاکستری که جای خود را دارد! لذا پزشکیان در مناظره اول با پیش کشیدن بحث تحریمها و تکرار مکرر آن، سعی در دوقطبیسازی داشت. یعنی قرار دادن کشور در دوراهی مذاکره - رفع تحریم یا تداوم مشکلات اقتصادی، رویکردی که سالهاست اصلاح طلبها از آن استفاده میکنند و نامزد این طیف نیز هرچند بارها ادعا کرد ادامه دولت روحانی نیست اما در نخستین مناظره انتخاباتی سعی کرد از حربهای استفاده کند که دولتهای یازدهم و دوازدهم از آن بهره میبردند.
البته باید اذعان داشت تلاش پزشکیان در دوقطبیسازی پاسخ مناسبی هم از سوی یکی از نامزدها دریافت کرد. قالیباف در کنار تاکید بر تواناییهای داخلی و اهمیت تصحیح مدیریت کشور گفت: «در اولویت برنامههایم همه دستگاههای دولتی یک طرف و دستگاه سیاست خارجی یک طرف. به رفع تحریمها معتقدم و باید برای آن اقدام کنیم. در دولتم برنامه برای رفع تحریم دارم و میتوان آن را با اقدام دنبال کرد».
این همان راهکاری بود که در دولت سیزدهم هم دنبال میشد؛ توجه به مسائل درونی و رفع اثرات داخلی تحریمها در کنار مذاکره برای رسیدن به نقطه انتفاع اقتصادی که نامزدهای جبهه انقلاب باید به این مهم توجه داشته باشند و فرصت دوقطبیسازی را از جبهه مقابل سلب کنند، همچنین باید توجه داشت ناامید کردن مردم درباره رفع مشکلاتشان و منوط کردن مسائل به آن سوی مرزها، شیوه دیگری است که جبهه مقابل از آن استفاده میکند، لذا باید برامیدآفرینی تاکید داشته باشند.
******
تحلیل کارشناسی اظهارات اقتصادی کاندیداهای ریاست جمهوری در مناظره اول
راهکار: شفافیت اقتصادی
گروه اقتصادی: نخستین مناظره 6 کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری با محوریت اقتصاد برگزار شد. بررسیهای «وطن امروز» در این باره نشان میدهد نظر اکثر کارشناسان اقتصاد این است که دیدگاههای اقتصادی نامزدهای انتخاباتی باید از حالت کلیگویی خارج شود و کاندیداها برنامهها و راهکارهای خود را به صورت شفاف و مصداقی بیان کنند و به مطرح کردن مشکلات بسنده نکنند و مشخصتر و دقیقتر درباره راهکارهای حل مشکلات موجود سخن بگویند و راهکارهای خود را نیز شفاف ارائه کنند تا مردم به متر و میزانی قابل اعتماد برای انتخاب برسند.
* نامزدها مصداقی قابل لمس به مردم ارائه کنند
6 کاندیدای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری در این مناظره به صورت جامع به تکرار مشکلات اقتصادی رو آوردند، البته برنامهها و خطمشیهای اقتصادی خود را نیز تا حدی تشریح کردند و راهکارهای کلی را نیز برای حل این مشکلات ارائه کردند اما مصداقی قابل لمس برای مردم در زمینه راهکارهای خود بیان نکردند و با یک نگاه کلی میتوان گفت عموم مردم به برداشتی ویژه از دیدگاه یک نامزد خاص نرسیدند و راهبرد ویژهای را در گفتههای کاندیداها ندیدند که با استناد به آن بتوانند به جمعبندی کلی برای انتخاب برسند.
افزایش حقوق و دستمزد متناسب با تورم، توجه ویژه به اجرای برنامه هفتم توسعه، رفع مشکلات مردم در تعامل با دنیا، شفافیت اقتصادی، آزادسازی اقتصاد از اثرات ارز، پیگیری تقویت ارزش پول ملی، جلوگیری از خامفروشی با تکیه بر دانش، خصوصیسازی توسط افراد علمی و متعهد، خنثیسازی تحریمها با اتکا به توان داخلی، توجه به بورس، ایجاد سپر حمایتی برای مردم در برابر تورم، جلوگیری از خلق پول توسط بانکها و تخصیص اعتبار طلا به جای یارانه به مردم از اهم محورهای مطرح شده در مناظره اقتصادی کاندیداها بود. حال سؤال این است: آیا نمیشد سؤالهای مصداقی دقیقتری پرسید تا به عمق نگاه نامزدهای انتخاباتی رسید؟
* پرداختن به کلیات کافی نیست
موضوعاتی که در این مناظره به آن پرداخته شد، از اهمیت بالایی برخوردار بود اما بنا بر نظر کارشناسان اقتصاد، صرفا پرداخت به کلیات کافی نیست و این مطالب به صورت روزمره در رسانهها شنیده میشود و آیا بهتر نبود نامزدها بدون تکرار مکررات به صورت شفاف برنامهها و راهکارهای دقیق خود را بیان میکردند؟ همه مردم میدانند این 6 نامزد انتخاباتی همگی در ادوار گذشته مسؤول و دستاندرکار در حوزهای بودهاند و با اینکه مشکل اصلی کشور، اقتصاد و معیشت است اما باز هم به نظر میرسد برخی کاندیداها هنوز به مشکلات اقتصادی اشراف چندانی ندارند.
* کاندیداها به بیان شفاف برنامههای مدون اقتصادی نیاز دارند
نظر عموم مردم و کارشناسان پس از این مناظره این بود که برای مثال به موضوع تورم اشاره شد ولی علت اصلی و راهحلی که بسیاری از کشورها برای حل این مشکل به کار بردهاند بیان نشد و از دیدگاه عمومی این خلأ به این معناست که جز آقای قالیباف که معتقد بود با اجرای کامل برنامه هفتم به رفع مشکلات نزدیک خواهد شد یا آقای جلیلی که میگفت برای به ثمر نشستن برنامه هفتم راهکارهایی دارد، باقی کاندیداها اشراف یا برنامهای مدون نداشتند یا مشاوری را که در این برهه از زمان با توجه به مسائل و مشکلات راهکار مناسبی ارائه دهد، در دسترس نداشتند.
همه نامزدها تورم را یک عارضه دیدند اما به علل و راهکارهای آن به صورت شفاف و همه فهم اشارهای نکردند و صرفاً به کلیات پرداختند، در حالی که مردم متوقع بودند نامزدها بگویند علت چیست. البته به طور کلی اشاره کردند که دولتها باعث ایجاد تورم هستند و واقعیت هم همین است اما سؤال مردم این است: چگونه؟ و منتظرند دیدگاههای کلان اقتصادی و راهبردی این کاندیداها را بشنوند.
* مردم منتظر شنیدن راهکارها و آشنا شدن با مهرههای اقتصادی نامزدها هستند
پرسش و پاسخهای «وطن امروز» طی ۲۴ ساعت گذشته از مردم و کارشناسان اقتصاد به این دیدگاه کلی رسید که مردم میخواهند بدانند مهرههای اقتصادی این کاندیداها چه کسانی هستند و این مهرهها چه در کابینه این نامزدها و چه در سازمانهای مسؤول چگونه و با چه راهکاری میخواهند موضوع اضافهپرداخت بانکها و خلق نقدینگی و در نهایت تورم را مهار کنند.
مردم معتقدند شکل و زمانبندی مناظرات را میشد به گونهای در نظر گرفت که به ابرمشکلاتی نظیر ناترازی بانکها، اشتغال، محیطزیست و سایر موضوعات مهم دقیق پرداخته شود و کاندیداها هم نتوانند در پاسخهای خود به حاشیه بروند یا حداقل بگویند از طریق کدام کارشناسان و کدام تیم میخواهند به حل مشکل بپردازند تا با شناخت از آن افراد، مردم و کارشناسان اقتصادی بتوانند مسیر را تحلیل و اقدام به تصمیم برای انتخاب کاندیدای اصلح کنند.
* مردم: به جای رویارویی با هم با ما حرف بزنید
نظر عمومی مردم این است که کاندیداها با وجود اینکه نسبت به دورههای قبل به اخلاق پایبند بودند ولی بهتر بود به جای حمله به یکدیگر با دیدگاهها و راهکارهای منطقی موجب میشدند مردم بتوانند به یک اجماع منطقی برسند. از سویی با اینکه مردم منتظر بودند کاندیداها با آنها سخن بگویند، بیشتر به نظر میرسید خطاب آنها به یکدیگر است و به جای تأکید بر سیاستهای اقتصادی، سعی در به چالش کشیدن یکدیگر دارند.
نظر برخی کارشناسان اقتصاد هم این بود که پیرو دولت و برنامههای شهید رئیسی نشان دادن خود، برنامه نیست و بهتر است برنامههای خود را بیان کنند. با وجود اینکه در این مناظره به دولت شهید رئیسی هم انتقاداتی وارد شد و به مشکلاتی درباره تورم، بورس، اشتغال، فرار سرمایه، چندنرخی شدن ارز و سیاستهای دستوری نیز در این راستا اشاره شد ولی کارشناسان و مردم معتقدند به دستاوردهای دولت شهید رئیسی که شکی در موفقیت نسبی برخی از آنها هم نیست نباید حمله شود و در این مناظرات کاندیداها باید با توجه به شرایط موجود اقدام به ارائه راهکار منطقی و اقتصادی کنند و در این شرایط به دنبال مقصر نباشند.
***
نامزدها تیم اقتصادی و معاونان خود را معرفی کنند
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس اقتصاد در رابطه با نظرات اقتصادی کاندیداها در مناظرات به «وطن امروز» گفت: انتظار میرفت کاندیداها به سؤالات پاسخ صریح دهند، در حالی که تقریباً همه مشکلات را با زبان دیگری بیان کردند، همه معتقدند تورم داریم اما نظر دقیقی در زمینه راهکار ارائه نکردند.
وی ادامه داد: کاندیداها با اشاره به دولت فعلی و نقد عملکرد دولت آن هم در شرایطی که کسی از دولت حضور نداشت تا از عملکرد آن دفاع کند، کار صحیحی انجام ندادند.
بغزیان گفت: در کل نامزدهای انتخابات شاخصهای دولتهای قبلی را نقد کردند و همه معتقدند کشور برنامه منسجمی برای مهار تورم و نرخ ارز نداشته، کاهش ارزش پول ملی اتفاق افتاده، بر بانکها نظارت دقیق وجود نداشته و در برخی شاخصهای اقتصادی مشکلات هنوز موجود است، بنابراین همه آنها مشکل را شناسایی کردهاند و نیازی به صرف وقت برای بررسی وضع موجود ندارند و باید بحث را روی راهحل ادامه داد.
* نامزدها تیم اقتصادی، وزرا و معاونان خود را معرفی کنند
وی در ادامه تأکید کرد: همه نامزدهای انتخاباتی تیم خود را دارند و این برنامه را دارند که با شروع کار، از همکاری این کارشناسهای اقتصاد استفاده کنند و من امیدوار بودم تیم اقتصادی خود را معرفی کنند تا اگر انتخاب شدند، مشخص شود چه کسی وزیر و مسؤول خواهد بود تا ما هم بتوانیم اطمینان خاطر داشته باشیم که افرادی که کاندیدای ما آنها را در نظر دارد میتوانند از مشکلات بکاهند.
استاد اقتصاد ادامه داد: رئیسجمهور نباید همه تخصصها را داشته باشد ولی باید تشخیص دهد فرد مورد نظر خود تخصص کافی را دارد و میتواند بهترین کار را انجام دهد؛ بنابراین خوب بود بدانیم با چه شخصی قصد همکاری را دارند. از طرفی کارشناسان اقتصاد از نامزد ریاستجمهوری این انتظار را ندارند که خود پاسخ سؤالهای کارشناسهایی مانند دکتر دانشجعفری، دکتر آلاسحاق و دکتر ایروانی را در میزگردها بدهد.
* کارشناسان نامزدها راهکار ارائه دهند
بغزیان با اشاره به این موضوع که قرار نیست از کاندیداها امتحان جامع در رشته اقتصاد بگیریم، گفت: باید نحوه نگاه نامزدهای انتخابات را بررسی کرد. به عنوان مثال سؤالی پرسیده شد که شما چه الزاماتی را برای ناترازی بانکها میبینید؟ اما پاسخ در وادی دیگری بود و به طور کلی کسی جواب صریح نداد، مثلاً وقتی دکتر آلاسحاق پرسیدند چطور تراز تجاری کشور را مثبت میکنید؟ جواب مشخص است! باید صادرات را بیشتر از واردات کنیم اما صادرات به نرخ ارز، کیفیت محصول و قیمت تمامشده، بازاریابی و... بستگی دارد.
کارشناس مرکز ملی رقابت توضیح داد: برای کم شدن واردات باید جایگزینی برای این عدم واردات در کشور پیدا کنیم و راهکارهایی هم برای تسریع ارز داشته باشیم اما در این برنامه از دیدگاه اقتصادی نباید این سؤال پرسیده میشد، من اگر جای کارشناس اقتصادی این برنامه بودم میپرسیدم در چند کلانمساله موضع خود را مشخص کنید.
* از کاندیداها چه سؤالاتی باید پرسیده شود؟
بغزیان در ادامه گفت: من از کاندیداها میپرسیدم نظر شما درباره نرخ ارز چیست؟ آیا قبول دارید بانک مرکزی فنر نرخ ارز را نگه داشته؟ آیا اصولاً به فنر نرخ ارز اعتقاد دارید؟ یا میپرسیدم ارز باید بالا برود یا پایین بیاید؟ و در جواب باید صریح میگفتند به ثبات نرخ ارز معتقدم یا معتقدم به بالا رفتن یا شناور شدن قیمت ارز، من جوابی از این مناظره نگرفتم چون سؤالی که لازم بود پرسیده نشد.
وی ادامه داد: یا میشد از منتخبان پرسید آیا قبول دارید نرخ بهره ۳۰ درصد برای کشور مضر است؟ در حال حاضر بانکهای خصوصی کمتر از ۳۶ درصد وام نمیدهند چون مردم و بانکها سود ۳۰ درصدی را به صورت پایه دارند و همین موجب شده بانکها ۶ درصد برای خود بانک در نظر بگیرند. سؤال اصولی درباره برجام و تحریمها پرسیده نشد، البته ممکن است در مناظره سیاسی مطرح شود ولی همه این جوابها به بحث اقتصادی ارتباط دارد و اینجا مساله به اجتماع و اعتماد مردم به دولت بازمیگردد.
* کسب رأی مردم وابسته به پاسخ نامزدهاست
بغزیان افزود: توضیحات کاندیداها بازمیگردد به اینکه کدام سیاست امیدوارکننده را به مردم ارائه میکنند و چگونه میخواهند اعتماد مردم به بورس را برگردانند و خیلی جالب است که همه معتقدند سال ۹۹ دولت این بلا را سر بورس و مردم آورد ولی برنامهای برای برعکس کردن این موضوع ندارند و در این باره حرفی نمیزنند، بنابراین من انتظار داشتم کاندیداها موضع خود را در برخی اصول اقتصادی مشخص کنند.
این اقتصاددان اظهار کرد: تأکید برخی منتخبان بر موضوع برنامه هفتم مشکلی ندارد، زیرا یکسری چیزهای ایدهآل نوشته شده و دولت مکلف است طی یک سال بهعنوان مثال فلان چیز را انجام دهد ولی نامزدها باید مد نظر داشته باشند که همه اینها بازمیگردد به پول و تأمین بودجه و این سؤال که هزینه اجرای برنامههایی که نوشته شده تأمین میشود یا نه؟ وی به عنوان مثال گفت: فلان برنامه نیاز دارد به ۲۵۰ میلیارد دلار طی ۵ یا ۷ سال، بنابراین این ۲۵۰ میلیارد دلار را باید تهیه کرد، پس باید از کاندیداها پرسید چگونه میخواهند این تأمین مالی را عملیاتی کنند و این ۲۵۰ میلیارد را از کجا به دست میآورند؟
ارسال به دوستان
زمینلرزه ۵ ریشتری شهرستان کاشمر 4 فوتی و بیش از 120 مصدوم برجا گذاشت
زلزله نیمروز
گروه اجتماعی: ظهر دیروز زلزلهای به بزرگی 5 ریشتر در عمق 6 کیلومتری زمین، شهرستان کاشمر و حوالی آن را در خراسان رضوی لرزاند. زمینلرزهای که باعث تخریب برخی خانههای روستایی، ترکخوردگی منازل مسکونی شهری و فوت 4 نفر، همچنین مصدومیت بیش از 120 نفر شد. نیروهای امدادی و هلالاحمر نیز در حال آواربرداری برای نجات جان افرادی هستند که احتمال داده میشود زیر آوار باشند. وقوع این زمینلرزه موجب نگرانی، ترس و دلهره اهالی شهر و روستاهای اطراف شد، به طوری که مردم از بیم احتمال وقوع پسلرزهها به سرعت خانههای خود را ترک کردند و به خیابانها و اماکن روباز آمدند. امدادگران و تیمهای ارزیاب هلالاحمر، شهرداری و دیگر ارگانها برای یاریرسانی و کمک به مردم همچنین سنجش خسارات احتمالی بلافاصله عازم مناطق زلزلهزده شدند. در این میان حجتالله شریعتمداری، فرماندار کاشمر دیروز طی گفتوگویی اظهار داشت: زمینلرزه امروز در شهرستان کاشمر 4 کشته و 120 مصدوم برجا گذاشته است، نیروهای امدادی در حال خدماترسانی به مردم و تلاش برای آواربرداری و نجات افراد گرفتار زیر آوار هستند. وی افزود: ارزیابی در روستاهای نزدیک به محل حادثه در حال انجام است که نزدیکترین روستاها به محل زلزله، روستای زندهجان، محمدیه و کسرینه هستند. یک کودک از زیر آوار در روستای «زنده جان» بیرون آورده شده که به بیمارستان منتقل شد و نیروهای امدادی و خدماترسان نیز همانطور که گفته شد در حال آواربرداری از سایر ساختمانهای روستای «زنده جان» هستند. شریعتمداری اظهار داشت: این زلزله که ساعت 13 و 24 دقیقه در کاشمر رخ داد، سبب شد نمای برخی ساختمانها و منازل قدیمی در این شهر خسارت ببیند. وی افزود: متاسفانه 2 نفر بر اثر زلزله 5 ریشتری بر اثر سقوط نمای ساختمان در شهر کاشمر فوت شدند و 2 نفر دیگر زیر آوار جان باختهاند. تاکنون خسارت دیگری از روستاها یا احتمال مصدومیت افراد بر اثر زلزله اعلام نشده است. مدیرعامل جمعیت هلالاحمر خراسان رضوی نیز گفت: زلزله 5 ریشتری، ۲ خانوار روستای «زنده جان» در شهرستان کاشمر را زیر آوار گرفتار کرد. سیدعلی منیری دیروز گفت: «زنده جان» یکی از روستاهای نزدیک به محل کانون زلزله در کاشمر است و امدادگران هلالاحمر به منطقه اعزام شدهاند و در حال خارج کردن حادثهدیدگان و گرفتاران زیر آوار هستند. وی اظهار کرد: این عملیات در ۲ روستای نزدیک به مرکز وقوع زلزله یعنی «محمدیه» و «کسرینه» نیز در حال انجام است. مدیرعامل هلالاحمر خراسان رضوی گفت: تاکنون بر اساس گزارشهای دریافتی از ارزیابان، زلزله در شهر کاشمر موجب ریزش نمای برخی ساختمانها و ترکخوردگی دیوار منازل شده است. منیری با اشاره به فوت ۲ نفر بر اثر ریزش نمای ساختمان در گزارش نخستین اظهار کرد: ارزیابی 4 تیم به استعداد ۲۵ نجاتگر و ارزیاب در مناطق شهرستان کاشمر همچنان در حال انجام است. وی ادامه داد: 15 تیم عملیاتی با تجهیزات لازم در حال آواربرداری و خدماترسانی به زلزلهزدگان هستند و ٣ اردوگاه براى بیش از ٥٦٠٠ نفر از زلزلهزدگان کاشمر ظرفیت اسکان اضطرارى در حال برپایی است. در پی وقوع زلزله 5 ریشتری کاشمر و روستاهای همجوار ترس و دلهره ساکنان این منطقه باعث شد مردم به سرعت به خیابانها و اماکن امن بروند. شهردار کاشمر دیروز طی گفتوگویی اعلام کرد: شهرداری و آتشنشانی این شهر در پی وقوع زلزله به حالت آمادهباش درآمد. اصغر کوهسرخی افزود: از لحظات اولیه وقوع زمینلرزه آتشنشانان و مجموعه شهرداری برای امدادرسانی به شهروندان در آمادهباش و انجام عملیات هستند. وی اضافه کرد: خسارت وارده در حد ریزش نمای ساختمان، شکسته شدن شیشه و ترک و ریزش دیوار است، اکنون ۶ دستگاه خودروی آتشنشانی به همراه ۲۵ آتشنشان در نقاط مختلف شهر در حال امدادرسانی هستند. همچنین فرماندار خلیلآباد نیز گفت: کانون این زلزله بین ۲ شهرستان کاشمر و خلیلآباد بوده است و در پی این واقعه برخی دیوارها ترک خورده است. محمدرضا خوشنویس افزود: هم اکنون همه ارتباطات مخابراتی ثابت و سیار و سایر خدمات زیرساختی شهرستان برقرار است. وی اضافه کرد: در حال ارزیابی میزان خسارات احتمالی در خلیلآباد هستیم.
* پیگیری وضعیت زلزله از سوی سرپرست ریاستجمهوری
به دنبال زمین لرزه 5 ریشتری در شهر کاشمر، سرپرست ریاستجمهوری در گفتوگو با استاندار خراسان رضوی آخرین وضعیت حادثه را جویا شد. محمد مخبر در این ارتباط تلفنی، بر ضرورت رسیدگی سریع به آسیبدیدگان و آمادگی همهجانبه دستگاههای امدادی و اجرایی برای مدیریت بحران و رعایت اصول ایمنی در پسلرزههای احتمالی بعدی تاکید کرد. وی از استاندار خراسان رضوی خواست ضمن بررسی همه جوانب و آسیبهای وارده، اقدامات لازم برای جبران خسارات انجام شود.
ارسال به دوستان
پهپادهای حزبالله با پرواز روی بندر حیفا تصاویر مهمی از این شهر منتشر کردند
حیفا تحتنظر
منابع رسانهای از ورود موفقیتآمیز پهپاد حزبالله لبنان به شمال اراضی اشغالی و ثبت تصاویر مهم از بندر حیفا خبر دادند. به گزارش ایسنا، حزبالله لبنان دیروز ویدئویی را منتشر کرد که در آن پهپاد شناسایی مقاومت لبنان در حال پرواز بر فراز بندر حیفا در شمال اراضی اشغالی است. این پهپاد با موفقیت وارد حریم هوایی شمال فلسطین اشغالی شده و پس از تصویربرداری با موفقیت به خاک لبنان بازگشته است. پیشتر رسانههای وابسته به مقاومت لبنان خبر داده بودند: «گوش به زنگ باشید... هدهد با چه چیزی بازمیگردد». رسانههای صهیونیستی این اتفاق را «بسیار خطرناک» توصیف کردهاند. از زمان آغاز جنگ غزه مرزهای لبنان و اراضی اشغالی شاهد تبادل آتش میان حزبالله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی است. حزبالله لبنان بر توقف جنگ غزه، به عنوان شرط خود برای توقف حملاتش علیه رژیم صهیونیستی تاکید کرده است. حملات حزبالله لبنان که در حمایت از مقاومت غزه و در پاسخ به حملات رژیم اشغالگر به غیرنظامیان در جنوب لبنان انجام میشود، به کابوسی برای شهرکنشینان صهیونیست تبدیل شده که چند ماه است از ترس، از مناطق شمال اراضی اشغالی فرار کردهاند. به گزارش رسانههای عبری، دهها شهرک در شمال اراضی اشغالی به دلیل حملات حزبالله تخلیه شده و این مناطق شبیه شهر ارواح شده است. ساکنان شهرکهای شمال میگویند کابینه نتانیاهو آنها را به حال خودشان رها کرده است و فکری برای حل بحران مناطق شمالی نمیکند.
* حمله موشکی و پهپادی از جنوب لبنان به الجلیل اشغالی
سرزمینهای اشغالی در ۲ مرحله از سمت لبنان هدف حملات موشکی و پهپادی قرار گرفت و خبرهای اولیه حکایت از زخمی شدن چند صهیونیست دارد. ۲ حمله موشکی از جنوب لبنان به سمت شهرکهای صهیونیستنشین در الجلیل غربی انجام شده و سامانه پدافند هوایی «گنبد آهنین» ارتش رژیم صهیونیستی نیز از رهگیری موشکها درمانده است. همچنین خبرنگار المیادین در جنوب لبنان اعلام کرد چندین پهپاد همزمان با این حملات موشکی به الجلیل غربی نفوذ کردهاند. رسانههای رژیم صهیونیستی گزارش دادند در پی این حملات موشکی و از بیم رخنه پهپادی، آژیر هشدار در مناطق اشغالی «ادمیت»، «گورین»، «یعرا»، «حانیتا»، «عرب العرامشه»، «لیمان» و «شلومی» در الجلیل غربی به صدا در آمده است. این رسانهها اعلام کردند موشکهای شلیکشده از سمت لبنان به مناطق اشغالی «نافه زیف» و «شلومی» در الجلیل غربی اصابت کردهاند و خبرهایی از زخمیشدن چند صهیونیست در این حملات نیز مخابره شده است. همچنین رسانههای رژیم صهیونیستی گزارش دادند در پی حملات موشکی و پهپادی از جنوب لبنان، شهرک صهیونیستنشین «متسوفه» در الجلیل غربی به آتش کشیده شده است.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور روسیه بعد از 2 دهه برای دیدار با رهبر کره شمالی به پیونگیانگ سفر کرد
فرش قرمز زیر پای پوتین
گروه بینالملل: آکسیوس در گزارشی نوشت رئیسجمهور روسیه روز سهشنبه (دیروز) با هدف تعمیق روابط و همکاریهای نظامی میان روسیه و کره شمالی در سفری کمسابقه به پیونگیانگ سفر کرد که در نوع خود از سال 2000 تاکنون بیبدیل است. این نخستین سفر ولادیمیر پوتین به کره شمالی پس از گذشت 2 دهه است. این رویداد به منزله یک سفر کمسابقه برونمرزی برای پوتین است که به تازگی در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شده و برای بار پنجم زمام امور کشور را به دست گرفته است.
پوتین در جریان سفر ماه گذشته میلادی خود به چین با شی جینپینگ، همتای چینی خود دیدار کرد و 2 طرف بر تعمیق روابط استراتژیک توافق تاکید و رفتار تهاجمی آمریکا را محکوم کردند. آکسیوس مینویسد: روابط مسکو و پیونگیانگ با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیچیده شد اما اخیرا حول یکسری اشتراکات دوباره محکم شده است. روابط 2 کشور بویژه پس از سفر رهبر کره شمالی به خاور دور روسیه در سپتامبر ۲۰۲۳ و دیدار با پوتین گسترش یافت. کیم در گذشته نیز سفرهای مشابهی انجام داده بود اما دیدار سال گذشته نخستین ملاقات آنها از زمان آغاز حمله روسیه به اوکراین بود.
رئیسجمهور روسیه و کیم جونگ اون از سایتهای کلیدی نظامی و فناوری مانند جدیدترین فرودگاه فضایی روسیه بازدید کردند و احتمالا مذاکرات تسلیحاتی را که بین دیگر مقامات روسیه و کرهشمالی در جریان بود، ادامه دادند. مدتها پیش از این دیدار، مقامات آمریکایی ادعا کرده بودند اطلاعاتی در اختیار دارند که نشان میدهد روسیه میلیونها موشک و گلوله توپخانه را از کره شمالی خریداری کرده است. شراکت روسیه و کره شمالی به طور قابل توجهی سیاست خارجی ایالات متحده را پیچیده میکند. مقامات آمریکایی بعدا مدعی شدند از زمان دیدار کیم جونگ اون و پوتین، کرهشمالی حدود ۲۶۰ هزار تن مهمات یا مواد مرتبط با مهمات را به روسیه ارسال کرده است. مشخص نیست کره شمالی به طور خاص از طریق فروش تسلیحات چیزی جز ارز و غذا به دست آورده باشد. جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا ژانویه گفته بود کره شمالی خواهان جنگنده، موشکهای زمین به هوا، خودروهای زرهی، تجهیزات یا مواد تولید موشکهای بالستیک از روسیه است، در حالی که اطلاعات ایالاتمتحده گفته بود کره شمالی در ازای این کالاها، امتیازات «دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی» به دست آورده است. سایر مقامهای اطلاعاتی آمریکا نیز گفته بودند کره شمالی نفت روسیه را به دست آورده و مسکو همچنین به کره شمالی کمک کرده تا نخستین پرتاب موفقیتآمیز ماهوارهای خود را در اوایل سال جاری میلادی انجام دهد.
از آنجا که روسیه از تسلیحات کره شمالی در میدان نبرد استفاده میکند، پیونگیانگ در حال به دست آوردن اطلاعاتی درباره نحوه عملکرد سیستمهای تسلیحاتی، بویژه موشکهای بالستیک آن است. مقامات اوکراینی ادعا میکنند موشکهای کرهشمالی تاکنون غیرقابل اعتماد و غیر دقیق بودهاند. روسیه و کره شمالی تنها یکی از جنبههای ائتلاف گستردهتر ضدغربی هستند که اخیرا حول حمله روسیه به اوکراین ایجاد شده است. یکی دیگر از جنبههای مهم این سفر، چگونگی برخورد پوتین با موضوع تسلیحات پیشرفته کره شمالی و برنامه هستهای این کشور است. ایالات متحده اخیرا اجازه داد تسلیحات ساخت این کشور که در اختیار نیروهای اوکراینی است، در خاک روسیه نیز استفاده شود. با طولانی شدن جنگ اوکراین به مدت 2 سال و نیم، کره شمالی و روسیه به شکل فزایندهای برای تامین بخشی از نیازهایشان به یکدیگر وابسته شدهاند.
دکتر نام سونگووک، استاد دپارتمان اتحاد و دیپلماسی در دانشگاه کره، میگوید: یکی از موضوعات اصلی مذاکرات 2 کشور این خواهد بود که «چه مقدار از تسلیحات ساخت کرهشمالی در اختیار روسیه قرار خواهد گرفت». از نظر او، این امکان وجود دارد که مذاکرات به موضوعاتی فراتر از توافقهای کوتاهمدت درباره تسلیحات متعارف برسد. 2 کشور ممکن است بر سر همکاریهای نظامی بیشتر، شامل سیستمهای تسلیحاتی که به شکل مشترک ساخته شوند، به توافق برسند. انتظار میرود کره شمالی به دنبال چیزهایی بیشتر از غذا و سوخت باشد که در حال حاضر در ازای ارسال سلاح به روسیه دریافت میکند. دکتر نام سونگووک پیشبینیکرد با توجه به شکست نظامی کره شمالی برای ارسال یک ماهواره اطلاعاتی به مدار زمین در ماه مه، احتمالا این کشور به دنبال کمکهای فنی روسیه در زمینه فناوریهای فضایی خواهد بود.
کمکهای روسیه به عنوان یک قدرت مسلط فناوریهای فضایی میتواند برای موفق شدن کره شمالی در ارسال ماهوارههای بیشتر به فضا، نقشی بسیار کلیدی بازی کند. انتظار میرود کره شمالی برای بالا بردن کیفیت تصاویر ماهوارههای اطلاعاتیاش و همچنین توسعه زیردریایی هستهای، از روسیه کمک بخواهد.
ارسال به دوستان
یادداشت
دیپلمات یا سمپات؟
علی محمد هنرمند: محمدجواد ظریف برای احیای برند آسیبدیده سیاست خارجیاش در قاب تلویزیونی ظاهر شد که پیشتر اذعان کرده بود چند سال است آن را (تلویزیون) تماشا نمیکند.
وزیر امور خارجه دولت روحانی فرصت انتخاباتی کاندیدای اصلاحطلب را فضایی مناسب برای خروج از رکود ایده اصلی شکست خورده خود در دیپلماسی ایران دید. ظریف با ایراد یک خطابه پرشور انتخاباتی از قالب دیپلماتیک خود خارج شد که رفتاری خارج از پرستیژ برای او محسوب میشود. اگرچه اینکه ظریف تلاش کرد در چارچوب یک دیپلمات حرفهای رفتار کند یا یک سمپات سیاسی در یک مناظره تلویزیونی به خودش مربوط میشود اما برخی اظهارات وزیر اسبق امور خارجه در میزگرد سیاسی مسعود پزشکیان و میزان انحراف آنها از واقعیات و همچنین تناقضات نهفته در آن باعث شگفتی است.
1- با نزدیک شدن به 10 سال از آغاز توافق هستهای 2015 (در حالی که در فضای سیاست بینالملل این توافق ماهیت خود را از دست داده و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس 2 روز قبل گفت از برجام صرفا یک کاغذ مانده است) وزیر اسبق امور خارجه همچنان روشن نکرده است هدف برجام، آنطور که خود بارها ادعا کرده، به شکست کشاندن پروژه «امنیتیسازی ایران» توسط آمریکاییها و اسرائیلیها بوده است یا توافقی با هدف رفع تحریمها که از نگاه ظریف و دولت اعتدال منجر به رشد اقتصادی شده است؟ رفتارشناسی دیپلمات ارشد دولت اعتدال نشان داده است هرگاه عیوب توافق آشکار شده، هدف برجام را غیراقتصادی و مقابله با امنیتیسازی ایران خوانده اما هرگاه مثل امروز فضا را مناسب تشخیص میدهد، از برجام یک شاهکار اقتصادی خلق کرده است.
2- ظریف میگوید بایدن آماده بازگشت به برجام بوده است اما بازهای که او «آن ۶ ماه تلخ» مینامد، با اتفاقاتی مثل ترور شهید فخریزاده توسط رژیم صهیونیستی و تصویب قانون هستهای توسط مجلس (اقدام برای رفع تحریمها و صیانت از منافع ملی ایران) رئیسجمهور دموکرات آمریکا را از بازگشت کشورش به برنامه جامع اقدام مشترک منصرف کرده است؛ ادعایی که وزیر اسبق امور خارجه ایران البته هیچ فکتی برای آن ارائه نکرد اما برای اثبات خلاف گفتههای ظریف شواهد زیادی وجود دارد. جو بایدن شهریور 1399 در قامت کاندیدای حزب دموکرات 3 ماه قبل از ترور شهید فخریزاده، دانشمند هستهای کشورمان و تصویب قانون هستهای مجلس در واکنش به این ترور، در یادداشتی مانیفست خود درباره برجام (توافقی که در زمان انعقاد، معاون رئیسجمهور باراک اوباما بود) را شرح میدهد.
این نوشته بایدن، بعد از استقرار او در اتاق بیضی کاخ سفید که همزمان با چند ماه آخر دولت دوازدهم بود، مبنای عمل قرار میگیرد؛ راهبردی که خلاصهاش این بود که ایران است که باید گام اول را بردارد و به تعهدات خود در برجام بازگردد تا ایالات متحده هم به توافق بازگردد. رئیسجمهور چهلوششم آمریکا حتی به صراحت بازگشت به برجام را سکویی برای یک توافق گستردهتر میدید.
بایدن در این یادداشت مینویسد: «هیچ توهمی درباره چالشهایی که رژیم ایران برای منافع امنیتی آمریکا، برای شرکای ما و برای مردم خودش دارد، ندارم اما راه هوشمندانهتری برای سخت گرفتن به ایران وجود دارد. خبر خوب اما این است که راه بهتری هم وجود دارد. اگر رئیسجمهور شوم، ابتدا تعهد تزلزلناپذیری برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح اتمی میدهم. دوم اینکه به تهران راهی معتبر برای بازگشت به دیپلماسی پیشنهاد میکنم». او ادامه میدهد: «اگر ایران به پایبندی محض به توافق هستهای بازگردد، ایالات متحده هم دوباره به توافق میپیوندد تا نقطه شروعی برای مذاکرات متعاقب آن باشد. با متحدان خود همکاری میکنیم تا مفاد توافق هستهای را تقویت و تمدید و همزمان دیگر مسائل مورد نظر را نیز برطرف کنیم. این شامل همکاری مجدانه برای آزادی آمریکاییهایی که غیرعادلانه
[در ایران] بازداشت شدهاند، میشود... همچنین با شرکای خود کار میکنیم تا تنشها را کاهش داده و به مناقشات منطقهای پایان دهیم که شامل جنگ در یمن نیز میشود». بایدن همچنین ادعا میکند: «به عقب راندن فعالیتهای ثباتزدای ایران که دوستان و شرکای ما در منطقه را تهدید میکند، ادامه خواهیم داد... آمریکا با اسرائیل همکاری نزدیکی خواهد داشت تا مطمئن شود میتواند از خود در برابر ایران و گروههای نیابتیاش دفاع کند. ما به استفاده از تحریمهای هدفمند علیه نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و برنامه موشکی بالستیک ایران ادامه میدهیم».
مدت کوتاهی بعد جو بایدن در گفتوگوی تلفنی با توماس فریدمن، ستوننویس مطرح نیویورکتایمز در پاسخ به این سوال که آیا به دیدگاهش درباره توافق هستهای ایران که پیش از این در یادداشتی در پایگاه اینترنتی شبکه سیانان منتشر کرده بود پایبند است یا نه، گفت: سخت خواهد بود اما بله!
رئیسجمهور آمریکا بار دیگر موضوع گفتوگو با ایران برای طولانی و سخت کردن محدودیتهای هستهای را مطرح کرد و اظهار داشت: در رایزنی با متحدان و شرکایمان، در مذاکرات و توافقهای بعدی برای سختتر و طولانیتر کردن محدودیتهای هستهای ایران، همچنین مطرح کردن برنامه موشکیاش، مشارکت خواهیم کرد. بایدن در پایان اظهاراتش در این گفتوگو ایران را تهدید کرد اگر مطابق این برنامهریزی پیش نرود، با بازگشت سریع تحریمها از طریق اسنپبک یا همان مکانیسم ماشه مواجه میشود: آمریکا اگر ضرورت داشته باشد، همیشه گزینه اسنپبک (مکانیسم ماشه) را دارد و ایران این را میداند.
3- خبرگزاری رویترز پس از اعمال آخرین تحریمهای دولت ترامپ علیه صنعت نفت ایران در پاییز همان سال نوشت این تحریمها میتواند به برگ چانهزنی برای دولت بعد آمریکا تبدیل شود. در این راستا نماینده ویژه وقت وزارت خارجه آمریکا در امور ایران قبل از انتخابات نوامبر آمریکا (آبان 1399) به پایگاه خبری نشنال گفت: اگر جو بایدن در انتخابات سوم نوامبر پیروز شود، لغو تحریمها علیه ایران برای دولت وی آسان و سریع نخواهد بود. آبرامز که با 4 دولت آمریکا کار کرده است، افزود: تحریمهای آمریکا علیه ایران بویژه آن تحریمهایی که خارج از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) وضع شده است، به این زودیها لغو نخواهد شد. آبرامز در ادامه مصاحبه با این نشریه آمریکایی اضافه کرد: آنهایی که معتقدند وقتی رئیسجمهور بایدن در ماه ژانویه قدرت را در دست بگیرد تا روز سوم همه تحریمها از بین خواهد رفت، خواهند فهمید حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند این کار را بکنند!
4- ظریف در وضعیتی مدعی است بایدن عزمش را برای احیای برجام جزم کرده بود که در واپسین ماههای حضورش در وزارت امور خارجه از رئیسجمهور آمریکا گلایه کرد که همان راه ترامپ را ادامه میدهد. وزیر اسبق امور خارجه خطاب به جو بایدن در حساب کاربری خود در شبکه ایکس با اشاره به اظهار نظری از جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۹ اظهار داشت: آقای بایدن! دولت شما همان مسیر ترامپ را ادامه داده است، در حالی که تلاش میکند از تحریمهای غیرقانونی وی به عنوان «اهرم» استفاده کند.
5- بعد از تصویب و اجرایی شدن قانون هستهای مجلس که ظریف آن را دستاندازی در مسیر توافق میخواند، تا خرداد 1400 دولت بایدن در 6 دور مذاکرات کمیسیون مشترک برجام با دولت روحانی شرکت کرده است؛ مذاکراتی که به گفته عباس عراقچی، معاون سیاسی وقت وزیر امور خارجه و سرپرست هیات ایرانی در مذاکرات حتی به پیشرفتهایی هم رسید اما همچنان از مختصات توافق خوب برای منافع ملی ایران فاصله داشته، چرا که آمریکاییها حاضر به دادن تضمین نشدهاند. عراقچی در پایان دور ششم و آخرین دور مذاکرات وین به خبرگزاری صداوسیما میگوید: ما مسیر زیادی را تاکنون طی کردهایم و به پایان مسیر نزدیکتر شدهایم اما این راه باقیمانده از مسیر، ساده نخواهد بود. معاون سیاسی وزیر امور خارجه تصریح کرد: مواضع ما از ابتدای مذاکرات هیچگونه تغییری نکرده است و خواهان رفع همه تحریمها هستیم و همینطور راستیآزمایی آنها؛ بعد بازگشت ایران به تعهدات خود در برجام. عراقچی در پایان میگوید: طبیعی است یکی از مباحث جدی در این مذاکرات ایجاد اطمینان نسبت به عدم تکرار عملکرد دولت آمریکا در خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمهاست که ما در این زمینه به تضمین نیازمندیم و طبیعتا بدون ارائه چنین تضمینی از سوی آمریکا، بازگشت ما به برجام مقدور نیست.
این موارد یعنی 6 دور مذاکره آمریکا در انتهای دولت روحانی و تداوم مذاکرات وین در دولت سیزدهم خط بطلانی بر این ادعای ظریف است که اگر قانون هستهای مجلس نبود، دولت بایدن همان روزهای اول به برجام بازگشته بود.
6- ظریف در شرایطی که تصور میشد طی این 3-2 سال کمی «واقعگراتر» شده باشد، باز هم به شیوه نخنمای قدیمی خود بازگشت. شاید هم ترجیح داد واقعیت را فدای چند دقیقه نطق انتخاباتی و فعالیت سیاسی کند. ظریف چه انتخابی کرد؟
ارسال به دوستان
کاندیداهای جبهه انقلاب در ادامه مناظرههای انتخاباتی باید به چه نکاتی دقت کنند؟
فرصتها و تهدیدهای موج دوم رقابت
ارمیا عزیزی: انتخاباتهای ریاستجمهوری در 4 دوره گذشته از یک منطق نسبی و نانوشته پیروی کرده است. بر اساس این منطق 3 موج سیاسی - اجتماعی در هر دوره رقابت شکل میگیرد که این 3 موج نهایتا هندسه نهایی آرای مردم را ترتیب داده است. نخستین موج مربوط به زمان اعلام اسامی کاندیداهای تاییدصلاحیت شده و آغاز رسمی تبلیغات انتخابات است. در این موج عمدتا وزن پیشینی اسامی که محصول شهرت و محبوبیت اولیه هر کاندیداست، فضای عمومی را با سوژه انتخابات درگیر میکند. در این موج شاهد تغییر چندانی در مختصات عمومی انتخابات نیستیم و بیشتر تقلای کاندیداها برای تعریف چهره و گفتمان خود است. به زبان دیگر در این بازه تقریبا یک هفتهای کاندیداها سعی در کدگذاری خود در ذهن جامعه دارند؛ اینکه آنها با چه شعاری، تایید چه رویهای و نماد مخالفت با چه وضعیتی شناخته شوند. میزان رای اولیه هر کاندیدا که محصول اعتبار سیاسیاش پیش از آغاز رقابتهاست، در این مرحله تاثیرگذار است. کاندیداهایی که بدنه اولیه رای بالاتری دارند، در این فصل تلاش میکنند یک نیروی اجتماعی مبلغ را برای ادامه مسیر انتخابات به انسجام برسانند. با مجموعه این تفاصیل در این موج اولیه که بیشتر جنبه کادری - تشکیلاتی دارد، کاندیداها نمیتوانند به چیزی فراتر از نقشه راه دست یابند، چرا که هم بخش قابل توجهی از جامعه با شوک اول خود را درگیر سوژه انتخابات نمیکند و هم فضای خود/ دیگری هنوز تجسم عیانی پیدا نکرده تا هر کاندیدا عیار تاثیرگذاری خود را رو کند.
موج دوم عمدتا با آغاز مناظرههای انتخاباتی شکل میگیرد؛ مناظرههایی که در 15سال گذشته تبدیل به مهمترین میدان رقابت سیاسی کاندیداها شده و نخستین فرصت جدی برای ارتباط گرفتن با جامعه هدفی است که بالقوه امکان رای دادن به آنها و رقبایشان را دارند. از همین رو بر اساس نظرسنجیها آغاز مناظرهها شروع تغییر پایگاه رای هر کاندیدا به حساب میآید. موارد بسیاری بود که کاندیدایی با سبد رای محسوسی پا به این مرحله گذاشته اما به یکباره میزان آرایش ثابت مانده یا حتی نزولی شده اما کاندیدایی با سبد رای اولیه کمی پا به میدان گذاشته اما در این مرحله بیشترین جذب رای را داشته است. به صورت اختصاری موج دوم انتخابات را میتوان لحظه عبور از فضای رسمی تبلیغات به فضای عمومی تبلیغات دانست. در این مرحله سوژه انتخابات از بافت حزبی و تشکیلاتی عبور کرده و موضوعیتی روزمره در جامعه مییابد، به گونهای که عمده کنشها دیگر نه در سطح ستادها که در میان گفت و شنود مردم شکل میگیرد. ماهیت قیاسی گرفتن سوژه سیاسی در این برهه زمانی باعث میشود جامعه مرددان (که همواره تعیینکنندهترین قشر برای به اکثریت رساندن یک اقلیت اولیه است) میان مطلوبیت و ضدیت کاندیداها دست به انتخاب بزنند. نتیجه تجربیای که میتوان از این مقطع گرفت آن است که رای کادری - تشکیلاتی اولیه اهمیت فرعی یافته و همه تمرکزها به سمت رای بالقوه میان مرددان میرود. اگر در مرحله قبل هر کاندیدایی به دنبال اثبات خود به هواداران اولیهاش بوده تا آنها را وارد میدان کند، حالا نگاه به دیگرانی دارد که تاکنون حضوری در بدنه سیاسیاش نداشتهاند. تجربه 4 دوره انتخابات در سالهای 88، 92، 96 و 1400 نیز مؤید آن است که گفتار و رفتار سیاسی در این مرحله هر قدر عمومی، موسع و قابل درک باشد، احتمال موفقیت در این موج بیشتر است.
نهایتا موج سوم انتخابات که از حد فاصل اتمام مناظرهها تا برگزاری انتخابات است (بازه 3 تا 5 روزه) لحظه ادغام میان آرای کادری - تشکیلاتی موج اول با آرای جذب شده در موج دوم است. شکنندگی این چند روزه به گونهای است که کوچکترین اشتباه میتواند پایگاه رای یک نفر را متشتت، دلسرد و نزولی کند اما متقابلا یک عمل تاکتیکی حسابشده میتواند بخشی از آرای بالقوه دیگر کاندیداها را نیز در دقیقه90 به خود جذب کند. در این مرحله کارناوالهای خیابانی، اعلام حمایت چهرههای مرجع سیاسی و اجتماعی، ائتلاف با یک کاندیدای دیگر و مواردی از این دست یک شوک تعیینکننده به حساب میآید. در این مرحله هر قدر رای کادری - تشکیلاتی یک کاندیدا منسجمتر باشد، امکان بازی در فضای عمومی افزایش مییابد و هر قدر که رای جذب شده در موج دوم امیدآفرینتر باشد، امکان همراه کردن جامعه با خود بیشتر میشود. موج سوم جایی است که کدگذاری کاندیداها در موج اول عیار خود را نشان میدهد. در این مرحله هر کاندیدایی که شناخت بهتری از مختصات رقابت داشته، نماد خود در مقابل دیگری (رقبا) را ترتیب داده و جامعه بر اساس دوگانه تعریف شدهای که حداکثر توان جذب را دارد، مطلوبیت را در انتخاب خود و ضدیت را در میان رقبا مییابد.
چه بسا گاهی مطلوبیت بالای یک کاندیدا در سایه کمبود ضدیت با رقیبش باعث شده بخشی از سبد رای به سمت کاندیدایی برود که ضدیت بیشتری را با رقیب تعریف کرده است. با همه این تفاصیل موج سوم انتخابات را باید لحظه اتخاذ تصمیمهای میلیمتری و حساس در هر اردوگاه دانست.
یکی از بزرگترین نقصهای سیاسی کاندیداها و جریانهای سیاسی در انتخاباتهای گذشته عدم اشراف کافی بر کیفیت و مختصات هرکدام از این 3 موج بوده است. چه بسا کنشی که در موج سوم موثر است، در موج اول اثر عکس بدهد یا کنش صحیح در موج دوم و سوم به علت عدم فعالیت صحیح در موج اول ثمربخش نبوده است. در این فضا و با این مقدمه تفصیلی میتوان نخستین مناظره انتخاباتی نامزدهای مقام ریاستجمهوری را دقیقتر مورد قضاوت قرار داد. نخستین مسالهای که در این مناظره مشهود بود، ناتوانی نسبی همه کاندیداها در گذار از موج اول به موج دوم تبلیغات بود. در موج دوم تبلیغات که ماهیت قیاسی به خود میگیرد، هر کاندیدایی برای موفقیت در افزودن به سبد رای خود باید الگوی قیاسپذیری از خود را عرضه کند که در آن چند عنصر وجود داشته باشد. نخستین عنصر، برقراری یک نسبت میان خود و شرایط موجود است. این نسبت را تقریبا همه کاندیداها برقرار میکنند. چنانکه به ندرت میتوان کاندیدایی را پیدا کرد که خود را معترض به وضع موجود نشان ندهد. دومین عنصر اما به مسیر برونرفت از این شرایط مربوط میشود؛ مسیری که اصطلاحا رویا و روایت تغییر و پیروزی را برای مشارکتکنندگان میسازد؛ امری که صرف گلایه از شرایط موجود، توانایی ساختن آن را ندارد. کاندیداها اگر نیازمند وعده دادن هستند - که یقینا اینطور است - باید وعده خود را در نسبت با این تغییر تعریف کنند. ثقل مرکزی هر شعار باید در نسبت با نقشه راه این تغییر راه باشد. سومین عنصر به تعریف جامعه هدف مربوط میشود. هر کاندیدا باید در جریان هر موج جامعه هدف بزرگتری برای خود تعریف کند. اگر زبان یک کاندیدا در موج اول ادبیاتی همسان با پایگاه رای کادری - تشکیلاتیاش دارد، باید در این مرحله هم جامعه بزرگتری را مخاطب خود فرض کند هم به دنبال برقراری ارتباط میان حامیان کادری - تشکیلاتیاش با جامعه هدف مرددان باشد. با در نظر گرفتن این 3 عنصر، عمده کاندیداهای جبهه انقلاب، عنصر دوم و سوم را چندان در گفتار سیاسی خود لحاظ نکردند. این مساله مهم اگر در جریان 4 مناظره باقیمانده لحاظ نشود، این احتمال وجود دارد که رای کاندیداهای جبهه انقلاب در همان رای کادری - تشکیلاتی فریز شود که عملا امکان بازیگری فعال را در موج سوم نیز سلب خواهد کرد.
ارسال به دوستان
یادداشت «وطن امروز» درباره تلاش برخی جریانات سیاسی برای بازسازی دوقطبیهای کاذب گذشته در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
هشدار 92
امیرعباس نوری: اگر در جبهه انقلاب درباره انتخابات دوره چهاردهم ریاستجمهوری کسی یا طیفی بر این باور است که پیروزی آسان است؛ باید در این دیدگاه خود حتما تجدیدنظر کند. «پیروزی آسان» نباید مبنای کنش انتخاباتی جبهه انقلاب باشد. پیروزی در انتخابات مشروط به استراتژی واقعبینانه در مواجهه با افکار عمومی، همچنین راهبرد عاقلانه در ایجاد همافزایی با سایر کاندیداهای همسو است.
اما مهمترین نکتهای که درباره تلقی و تصور پیروزی آسان جبهه انقلاب در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو میتواند هشداردهنده باشد، تصور شکست راحت جریان رقیب است. این ذهنیت که جریان رقیب به راحتی از جبهه انقلاب شکست میخورد، چندان با واقعیتهای موجود در میدان رقابت همخوانی ندارد. اگرچه واقعیتهای موجود در میدان نشاندهنده شانس و اقبال بیشتر جبهه انقلاب در کسب اکثریت آرای عمومی است اما همین واقعیتها نشان میدهد جریان رقیب، یک برنامه همهجانبه و پیچیده برای ایجاد خدشه در مجموعه راهبردهای کاندیداهای جبهه انقلاب دارد. به مرور با توجه به اینکه به زمان انتخابات نزدیک میشویم، راهبردهای طرف مقابل، رونمایی میشود. در کنار این موضوع حتما باید به این واقعیت نیز اشاره کنیم که اشتباهات مهلک برخی کاندیداهای جبهه خودی در طرح مسائل حاشیهای و نیز اقدامات برخی مجریان و کارشناسان برنامههای انتخاباتی، همانند پاس گل به جبهه اصلاحات برای پیشبرد برنامههای انتخاباتی آنهاست.
اگرچه اکنون در زمان انتخابات و رقابتهای کاندیداها هستیم و باید در نوشتار و اتخاذ مواضع نهایت دقت را به کار برد تا مورد سوءاستفاده جبهه رقیب قرار نگیرد اما گاهی اوقات لازم است برای اینکه جبهه خودی را نسبت به برخی واقعیات هوشیار کنیم و نسبت به عوارض آن هشدار دهیم، برخی واقعیتها را به صورت صریح بیان کنیم.
واقعیت این است که جبهه اصلاحات کار بسیار سختی را برای جلب توجه و حتی کسب اعتماد طرفداران خود و تودههای مردم در انتخابات پیش رو دارد. عملکرد 8 ساله دوره روحانی باعث شد بخش مهمی از بدنه اصلاحطلبان سرخورده و نسبت به صداقت اصلاحطلبان دچار تردید شوند. همینطور در این مدت همه مردم متوجه شدند ایده مذاکره با آمریکا و توافق هستهای، آنگونه که سال 92 تصور میشد ساده و عامل تغییر سریع نیست و با دشواریها و پیچیدگیهای زیادی مواجه است. طیف رادیکال اصلاحطلبان که اکنون شاکله و فونداسیون جبهه اصلاحات را تشکیل دادهاند هم پس از پایان دولت روحانی بویژه در جریان اتفاقات پاییز 1401 بدنه اصلاحات را به سمت ساختارشکنی و ناامیدی از ساختار سیاسی ایران سوق دادند. از جمله اینکه بسیاری از سرشبکههای خارجی رادیکالهای اصلاحطلب وارد فاز براندازی شدند و عملا کارکرد آنها در کنش سیاسی درون نظام منتفی شد. مجموعه این رفتارها باعث شد اصلاحطلبان راه بسیار دشوار و شاید نشدنیای برای جلب دوباره توجه و اعتماد مردم داشته باشند. آنها تا دیروز این بدنه را به سمت رادیکالیسم هدایت میکردند و حالا دارند با آنها از رفتن به سمت صندوق رای صحبت میکنند. بنابراین کار آنها بسیار دشوار است. در کنار این موارد، رفتار دولت سیزدهم، ویژگیهای آقای رئیسی و شهادت ایشان باعث شد توجه عمومی به سمت جبهه انقلاب و تداوم مسیر خدمت صادقانه باشد. این نیز یک امتیاز برای جبهه انقلاب و یک مانع برای اصلاحطلبان است.
با همه این تفاسیر اما نباید خیال ما از باخت قطعی آنها راحت باشد. واقعیتهای میدانی نشان میدهد اصلاحطلبان برنامههایی برای تحریک و ترغیب بدنه خود و نیز طیفی که فعلا از صندوق رای قهر کردهاند، دارند.
به صورت ویژه آنها در حال حاضر 2 راهبرد را برای ترغیب بدنه قهرکرده از انتخابات و نیز تودههای مردم در نظر گرفتهاند.
1- عزم آنها برای فعالسازی همه ظرفیتهایشان جدی است. پزشکیان کاندیدای جبهه اصلاحات است و به همین دلیل همه اصلاحطلبان خود را مقید به حمایت از وی میدانند. با این حال اما به نظر میرسد اصلاحطلبان در حال آوردن ظرفیتهای خود به میدان هستند تا نقشی فعالانه برای جلب توجه بدنه قهرکرده از انتخابات ایفا کنند. روز گذشته در میزگرد سیاسی پزشکیان که به صورت زنده از تلویزیون پخش میشد، محمدجواد ظریف وی را همراهی میکرد. حضور ظریف در تلویزیون به نفع پزشکیان، در واقع تلاش برای استفاده حداکثری از ظرفیتها و چهرهها برای جلب نظر مردم است. به نظر میرسد اصلاحطلبان در روزهای آینده تا روز رایگیری، این رویه را ادامه دهند و چهرههای موثر را برای حمایت از پزشکیان به میدان بیاورند. چهرههایی که قطعا در حوزههای اجتماعی، ورزشی و فرهنگی، مورد توجه تودههای نزدیک به اصلاحطلبان هستند و میتوانند بخشهایی از آنها را برای حضور در انتخابات ترغیب کنند.
حتی شنیده شده آنها رایزنیهایی با موسوی و کروبی انجام دادهاند تا آنها نیز مواضعی در حمایت از پزشکیان اعلام کنند، بنابراین مشخص است اصلاحطلبان نمیخواهند یک باخت مفتضحانه در این دوره از انتخابات ثبت کنند. آنها میدانند یک باخت با فاصله رای بسیار زیاد موجب هدم اعتبار سیاسی آنها برای سالهای متمادی خواهد شد. از همین رو تلاش میکنند حداکثر توان خود را برای متقاعد کردن بدنه خود به حضور در پای صندوق رای به کار بگیرند. مستند انتخاباتی مسعود پزشکیان، روز گذشته از تلویزیون پخش شد. او در میان جوانانی نشست که میگفتند برای حضور در انتخابات باید متقاعد شوند. این مستند تبلیغاتی به وضوح نشان میدهد آنها در حال گفتوگو با جوانان و تودههای قهرکرده از صندوق هستند. اینکه آیا در نهایت موفق میشوند این توده را راضی به حضور در انتخابات کنند یا نه در روزهای آینده مشخص میشود اما آنچه در حال حاضر مشخص است اینکه اصلاحطلبان تلاششان را برای این موضوع میکنند.
2- حقه قدیمی دوقطبی: شاید در ابتدای این دوره از انتخابات تصور میشد جبهه انقلاب از تجربیات تلخ انتخابات ریاستجمهوری دوره یازدهم (1392) عبرت گرفته و زمینه را برای سوءاستفاده جبهه رقیب در طرح مسائل هیجانی و تبدیل رقابت به دوقطبیهای کاذب فراهم نمیکند اما به نظر میرسد نباید چندان نسبت به این موضوع دلخوش بود. متاسفانه برخی کاندیداهای جبهه خودی طی روزهای اخیر مواضعی گرفتند که زمینههای ایجاد فضای دوقطبی را تقویت میکند. روز گذشته نیز یکی از مجری - کارشناسان برنامه گفتوگوی سیاسی آقای پزشکیان، به شکل عجیبی مطالبی را مطرح کرد که موجب تحریک و ترغیب ظریف و اتخاذ مواضع تند از سوی وی و در نتیجه اقدام برای بازسازی دوقطبی 1392 شد. اینکه بازسازی دوقطبی 1392 در انتخابات 1403 به سود کدام جبهه سیاسی است، نیازی به کنکاش و جستوجوی زیادی ندارد. به هر حال این راهبرد اصلاحطلبان و ستاد آقای پزشکیان نیز برای جلب نظر تودههاست. این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نظرسنجیها دادههای مشخصی درباره اعتقاد و باور مردم نسبت به گرهگشایی توافقات خارجی بر موضوعات اقتصادی دارد. باید نسبت به این واقعیات، هوشمندانه و با دقت عمل کرد. متاسفانه روز گذشته و پس از اظهارات ظریف در تلویزیون، بخشی از بدنه جبهه انقلاب تمرکز خود را روی پاسخگویی به مطالب خلاف واقع ظریف گذاشت. اگرچه ذکر موارد خلاف ضروری است و باید جامعه نسبت به واقعیات مربوط به توافق هستهای همچنان آگاه و مطلع بماند اما به یاد داشته باشیم که زمینه این دوقطبی، قطعا به سود جبهه انقلاب نیست.
* چه باید کرد؟
یکی از امتیازات اصلاحطلبان در این انتخابات نسبت به جبهه انقلاب این است که توجه و تمرکز آنها روی یک کاندیداست و آنها میتوانند اقدامات خود را متمرکز و منسجم کنند. در جبهه انقلاب اما به واسطه تعدد کاندیداها، انسجام و تمرکز فکری وجود ندارد. از سوی دیگر شوربختانه هواداران برخی کاندیداها بخشی از اقدامات خود را روی تخریب کاندیدای خودی متمرکز کردهاند که این حقیقتا خسارتبار است. نگاهی به وضعیت فعلی نشان میدهد توان جبهه انقلاب در رقابت کاندیداهای خودی با یکدیگر دارد تحلیل میرود. مهمترین ضرورت جبهه انقلاب در وضعیت فعلی، خروج از تکثر است. تکثر قطعا از انسجام فکری تودههای طرفدار جلوگیری کرده و مانع میشود رفتار انتخاباتی آنها مانند یک موتور محرک، باعث جلب توجه سایر اقشار به کاندیدای نهایی جبهه انقلاب شود، بنابراین باید همه کاندیداهای جبهه انقلاب موضع واحد و یکسانی درباره ضرورت وحدت و خروج از تکثر مطرح کنند. اجماع، راه پیروزی ما بر جریان مقابل است. قطعا اصلاحطلبان هرقدر در متقاعد کردن بدنه خود برای حضور در انتخابات هم موفق باشند اما در صورت اجماع جبهه انقلاب، آنها تاب و توان رقابت با کاندیدای جبهه انقلاب را نخواهند داشت. از سوی دیگر همه کاندیداهای جبهه انقلاب باید خطوط کلی و اهم برنامههای خود را در مسیر خدماترسانی به مردم تنظیم کرده و یک پیام واحد به مردم ارائه دهند. باید مطالبات اصلی مردم منسجم بیان شود. باید هم نسبت به تلاش جبهه مقابل برای ایجاد دوقطبی شفافسازی شود و هم خطرات دوقطبی شدن انتخابات (مانند آنچه از 92 تا 1400 بر مردم رفت) بازگو و بازخوانی شود.
واقعیت این است که پیروزی در انتخابات پیش رو کاملا در دسترس است. مسیر جبهه انقلاب برای رسیدن به پیروزی بسیار هموارتر از مسیر اصلاحطلبان به سمت پاستور است، لذا باید هوشمندانه رفتار کرد. قطعا راز موفقیت کاندیداهای جبهه انقلاب، مقدم دانستن مصالح جبهه انقلاب و منافع مردم، بر مصالح و منافع یک کاندیدا است. این مهم باید در رفتار کاندیداها آشکار شود. اگر کاندیدایی یا یکی از اطرافیان او، نسبت به اصل اجماع و وحدت خدشهای وارد یا ابراز مخالفت کرد، قطعا در آنجا منافع شخصی بر منافع جبهه انقلاب و نظام ارجحیت یافته است و باید سریع اصلاح شود.
به هر حال وضعیت انتخابات دارد شفافتر میشود. حتما باید نسبت به سادهسازی پیروزی و اطمینان خاطر از شکست کاندیدای جبهه مقابل هوشیار بود. این هشدار باید پذیرفته شود که با وجود در دسترس بودن پیروزی، باید مقدمات، لوازم و شروط آن نیز تدبیر شود. برخی مقاطع مانند انتخابات سال 1392 نشان دادهاند یک کاندیدای 2 درصدی چگونه میتواند انتخابات را به سود خود تمام کند و در همان مرحله اول به پیروزی برسد. همان زمان نیز «وطن امروز» درباره تکرار دوقطبی و تاثیر آن بر روند انتخابات هشدار داد و درباره فراهم کردن زمینه پیروزی رقیب توسط خودمان ابراز نگرانی کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|