|
«وطن امروز» افزایش تجارت کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی را بررسی کرد
خیانت اقتصادی کشورهای عربی به فلسطین
گروه اقتصادی: اقتصاد اسرائیل در یک سال اخیر با آسیب جدی روبهرو شده است، با این حال توانسته به حیات خود ادامه دهد، زیرا برخلاف مطالبه عمومی مسلمانان جهان که تحریم کالاهای اسرائیلی بود، برخی کشورهای منطقه همچنان در حال تجارت با این رژیم هستند.
دولتهای عربی و مسلمان سال گذشته در کمپین «حمایت از غزه» مشارکت کردند و قرار شد کالاهای اسرائیلی نخرند. این کمپین ابتدا مورد توجه قرار داشت اما در ادامه تجارت این کشورها با اسرائیل به روال عادی برگشت، به طوری که آمارها نشان میدهد تجارت آنها با رژیم اشغالگر، به جای کاهش، افزایش هم یافته است.
آخرین گزارش گمرک رژیم صهیونیستی نشان میدهد واردات کشورهای عربی از سرزمینهای اشغالی در چند وقت اخیر افزایش داشته است. این مساله منجر شده به اینکه سیاست سایر کشورها در مقابل این رژیم کماثر شود. نکته جالب توجه اینکه برای کشورهای واردکننده کالا از اسرائیل مبدا کالای وارداتی اهمیت چندانی ندارد. به عبارت دیگر این کشورها میتوانند براحتی همین کالاها را از کشورهای دیگر وارد کنند. این سیاستهای دوگانه باعث شده خاورمیانه همواره تنش سیاسی داشته باشد. از طرف دیگر اقتصاد آن نیز بیشتر از اینکه حرفی برای گفتن داشته باشد، وابسته به واردات کالا بماند.
بر اساس گزارش سالانه موسسه صلح آبراهام، تجارت بین رژیم صهیونیستی و 7 کشور عربی در سال ۲۰۲۳ رکورد زده است. این کشورها که روابط خود را با اسرائیل عادی کردهاند، بیشتر از اینکه منافع اقتصادی از این رژیم ببرند، به واردکننده کالا تبدیل شدهاند، به طوری که در یک سال 4 میلیارد دلار کالا از این رژیم وارد کردهاند. این میزان واردات حدود ۱۶ درصد در مقایسه با سال ۲۰۲۲ افزایش داشته است.
نکته جالب توجه اینکه تجارت دوجانبه بین این کشورها و رژیم صهیونیستی، پس از آغاز جنگ غزه در اکتبر گذشته، تنها 4 درصد کاهش یافت، یعنی از ۹۳۷ میلیون دلار به ۹۰۳ میلیون دلار رسید. در مقابل، مجموع تجارت رژیم صهیونیستی با جهان حدود ۱۸ درصد کاهش داشت. این به معنای تحریم بیشتر کالاهای تولید رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای غیرعربی بوده است.
در گزارش سالانه موسسه صلح آبراهام، روابط دیپلماتیک پس از آغاز توفان الاقصی، «باثبات» توصیف شده است اما در عین حال اذعان شده جنگ تاثیر منفی شدیدی بر افکار عمومی منطقه نسبت به رژیم صهیونیستی داشته است. بر همین مبنا میزان استفاده از کالاهای اسرائیلی در منطقه باید کاهش قابل توجه مییافت. این موضوع نشان میدهد عامل اصلی افزایش ورود کالاهای اسرائیلی به بازار مصرف کشورهای عربی سیاست دولتهای آنهاست.
رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته سرمایهگذاری گستردهای روی ساخت بنادر خود داشته و بر همین مبنا ترانزیت کالا را تقویت کرده است، به گونهای که از سراسر منطقه واردات کالا داشته و آن را به سایر کشورهای منطقه مجدد صادر کرده است. ترانزیت هر محموله نه تنها اقتصاد رژیم اشغالگر را تقویت میکند، بلکه نشان از شکلگیری روابط سیاسی پنهان دارد.
* ادامه صادرات ترکیه به اسرائیل از طریق یونان
ترکیه نخستین کشور مسلمانی بود که با تلآویو روابط دیپلماتیک برقرار کرد. آمارها حکایت از این دارد که صادرات کالا از ترکیه به رژیم صهیونیستی رشد قابل توجهی داشته است، تا جایی که این کشور در صدر کشورهای صادرکننده کالا از غرب آسیا قرار داشته است. ارزش صادرات ترکیه در سال ۲۰۲۰ حدود 5.7 میلیارد دلار بوده است. این آمار 6.2 درصد کل واردات رژیم صهیونیستی در آن سال را تشکیل میدهد.
کالاهایی که ترکیه به اسرائیل صادر میکند شامل آهن و فولاد (1.06 میلیارد دلار)، پلاستیک (464.67 میلیون دلار)، تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی (346.83 میلیون دلار)، وسایل نقلیه (331.48 میلیون دلار)، ماشینآلات (298.89 میلیون دلار)، فلزات (261.66 میلیون دلار) و مصالح ساختمانی (188.39 میلیون دلار) است.
در حالی که دولت آنکارا همواره تاکید کرده در پاسخ به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، تجارت خود با این رژیم را به طور کامل متوقف میکند، تجارت بین ترکیه و رژیم صهیونیستی از طریق طرفهای ثالث مانند یونان ادامه دارد. آمارهای منتشر شده از سوی اداره مرکزی آمار رژیم صهیونیستی نشان میدهد این رژیم در ماه مه ۲۰۲۴ کالاهایی به ارزش ۱۱۶ میلیون دلار از ترکیه وارد کرده است. هر چند این میزان در مقایسه با ۳۷۷ میلیون دلار واردات کالا به نسبت مدت مشابه سال میلادی گذشته کاهش ۶۹ درصدی داشته اما نشان میدهد رژیم اشغالگر تجارت با این کشور را با واسطه ادامه داده است، چرا که دادههای اداره صادرات ترکیه نشان میدهد صادرات این کشور به یونان در ماه مه سال ۲۰۲۴ به ۳۷۵ میلیون دلار رسیده که افزایش ۷۱ درصدی در مقایسه با مدت مشابه سال ۲۰۲۳ داشته است.
همچنین بر اساس گزارش موسسه آمار ترکیه، ارزش تجارت بین ۲ طرف در سال میلادی گذشته 6.3 میلیارد دلار بود که ۷۶ درصد آن صادرات ترکیه بوده است.
* هدفگذاری تجارت 10 میلیارد دلاری امارات
امارات عربی متحده در رتبه دوم تجارت با اسرائیل قرار دارد. این کشور با «توافقنامه آبراهام» که سال ۲۰۲۰ با میانجیگری آمریکا امضا شد، روابط خود را با تلآویو عادی کرد. امارات نخستین کشور عربی بود که توافقنامه تجارت آزاد (۲۰۲۲) با اسرائیل را تحت طرحی برای تقویت تجارت دوجانبه به ۱۰ میلیارد دلار در سال امضا کرد. ارزش صادرات این کشور در سال ۲۰۲۲ به 1.89 میلیارد دلار رسید. این میزان تجارت 2.1 درصد کل صادرات کالا به رژیم صهیونیستی است.
نکته قابل توجه، افزایش ۱۵۴۳ درصدی ارزش صادرات امارات به رژیم صهیونیستی از زمان توافق عادیسازی روابط بین ۲ طرف است. مهمترین صادرات امارات به اسرائیل شامل فلزات و سنگهای گرانبها (525.32 میلیون دلار)، آهن و فولاد (483.95 میلیون دلار)، تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی (210.71 میلیون دلار) و نفت خام (94.55 میلیون دلار) است. با این حال، گزارش موسسه صلح آبراهام نشان داد تجارت بین ۲ طرف در ۳ ماهه پایانی سال ۲۰۲۳ در پی آغاز جنگ غزه ۱۴ درصد کاهش داشته است.
* ارزش بالای تجارت اردن با اسرائیل
اردن در رتبه سوم تجارت با اسرائیل قرار دارد. صادرات اردن به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۲ به 469.25 میلیون دلار رسیده است. در مقایسه با سال ۲۰۱۸، تجارت اردن افزایش ۴۸۹ درصدی نشان میدهد. صادرات اصلی اردن به اسرائیل شامل پلاستیک (135.2 میلیون دلار)، تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی (127.93 میلیون دلار) و آهن و فولاد (74.35 میلیون دلار) است.
طبق گزارش موسسه صلح آبراهام که پیشرفت روابط بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در سومین سال از زمان امضای توافقنامهها را بررسی و تحلیل میکند، ارزش واقعی تجارت توافقنامه آبراهام با احتساب معاملات در حوزه گاز طبیعی، آب و دفاع، احتمالا بیش از ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود.
تجارت رژیم صهیونیستی با اردن در ۹ ماه اول سال میلادی گذشته، 8 درصد نسبت به سال ۲۰۲۲ کاهش داشت، سپس در 3 ماه پایانی سال، ۴۲ درصد کاهش یافت. با این حال این کاهش به جهش صادرات محصولات کشاورزی اردن در سال ۲۰۲۲ نسبت داده شد. ارزش صادرات گاز طبیعی و آب از رژیم صهیونیستی به مصر و اردن، بیش از ۲ میلیارد دلار برآورد شده است.
* افزایش ۱۶۸ درصدی صادرات مصر به اسرائیل
مصر، نخستین کشور عربی دارای پیمان صلح با اسرائیل است. در سال ۲۰۲۲ صادرات مصر به این رژیم اشغالگر حدود 179.31 میلیون دلار برآورد شد. عمده صادرات مصر به اسرائیل شامل مواد شیمیایی غیرارگانیک، مواد فلزات گرانبها (61.15 میلیون دلار)، مصالح ساختمانی (14.26 میلیون دلار)، مواد غذایی (12.78 میلیون دلار) و پلاستیک (11.32 میلیون دلار) است. گزارش موسسه صلح آبراهام، حکایت از این دارد که در ۳ ماهه چهارم سال ۲۰۲۳، تجارت رژیم صهیونیستی با مصر نسبت به سال قبل آن، ۱۶۸ درصد افزایش یافت و از ۷۱ میلیون دلار به ۱۹۱ میلیون دلار رسید.
* رشد تجارت الجزایر مغایر با موضع سیاسی این کشور
تجارت الجزایر با اسرائیل در رتبه پنجم کشورهای منطقه قرار دارد. صادرات الجزایر به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۲ حدود 21.38 میلیون دلار بود و بخش عمده آن را مواد شیمیایی غیرارگانیک، ترکیبات فلزات گرانبها و ایزوتوپها تشکیل میداد. پایگاه اطلاعاتی سازمان ملل متحد آمار مربوط به روابط اقتصادی بین الجزایر و رژیم صهیونیستی را صعودی اعلام کرده است. این آمار با موضع الجزایر علیه عادیسازی، از جمله جرمانگاری آن در ۲ سال گذشته در تضاد است.
* مراکش مواد غذایی به اسرائیل صادرات میکند
مراکش با صادرات 17.92 میلیون دلاری به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۲ در رتبه ششم تجارت با این کشور قرار دارد. عمده صادرات مراکش به اسرائیل مواد غذایی است. رباط، روابط دیپلماتیک و تجاری با رژیم صهیونیستی را به عنوان بخشی از توافقات ۲۰۲۰ از سرگرفته است. دادههای موسسه صلح آبراهام نشان داد تجارت رژیم صهیونیستی با مراکش، در 3 ماهه پایانی سال میلادی گذشته، 8 درصد افزایش یافته و از ۲۴ میلیون دلار به ۲۶ میلیون دلار رسیده است.
بحرین در نهایت، صادرات بحرین به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۲، به 10.58 میلیون دلار رسید. افزایش ۱۲ هزار و ۸۳ درصدی صادرات بحرین نسبت به سال ۲۰۲۰ براساس امضای توافق عادیسازی روابط بین منامه و تلآویو اتفاق افتاده است. صادرات اصلی بحرین شامل آلومینیوم (8.78 میلیون دلار) و آهن و فولاد (2.62 میلیون دلار) است. به این ترتیب، مجموع صادرات کشورهای غرب آسیا به اسرائیل در فاصله سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲، رشد حدود ۱۱۱ درصدی داشت.
* واردات انرژی توسط رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی برای تولید برق خود، به شدت به نفت و گاز طبیعی وابسته است. این منابع، ۸۰ درصد کل انرژی مورد نیاز این رژیم را تشکیل میدهند. در مقابل این رژیم یک صادرکننده بزرگ گاز طبیعی است که سال ۲۰۲۲، به 9.4 میلیارد مترمکعب رسید. جزئیات آن از این قرار است که 6.5 میلیارد مترمکعب گاز به مصر و 2.9 میلیارد مترمکعب گاز به اردن ارسال شده است.
در مقابل، رژیم صهیونیستی، تمام نفت مورد نیاز خود را از طریق واردات تامین میکند و تقریبا ۲۲۰ هزار بشکه نفت در روز مصرف دارد. از این میزان، ۶۲ درصد واردات نفت مربوط به ۲ کشور مسلمان یعنی قزاقستان (۹۳ هزار بشکه) و جمهوری آذربایجان (۴۵ هزار بشکه) است. باقی آن از برزیل و کشورهای غرب آفریقا از جمله گابن، نیجریه و آنگولا تامین میشود و مقدار نامعلومی به صورت غیرقانونی از کردستان عراق حمل میشود.
بندر جیهان در جنوب شرق ترکیه نقش مهمی در تسهیل واردات بیشتر نفت به سرزمینهای اشغالی ایفا میکند. این بندر محل بارگیری نفت قزاقستان و جمهوری آذربایجان است که از طریق خط لوله باکو - تفلیس - جیهان منتقل میشود. نفتکشها همچنین نفت را از کردستان عراق در امتداد شرق دریای مدیترانه، به بنادر حیفا و اشکلون منتقل میکنند.
نفتکشها از طریق دو بندر اصلی اشکلون با ۲۲ مخزن به ظرفیت ۱۱ میلیون بشکه و بندر ایلات با ۱۶ مخزن بزرگ به ظرفیت حدود 1.4 میلیون متر مکعب نفت به سرزمینهای اشغالی وارد میکنند.
فعالیت بندر ایلات در بحبوحه افزایش عملیات دریایی نیروهای مسلح یمن در دریای سرخ علیه کشتیهای عازم به سرزمینهای اشغالی و مرتبط با رژیم اشغالگر، ۸۵ درصد کاهش یافته است.
تقریبا ۱۸۰ هزار بشکه در روز نفت به اشکلون و وارد و از آنجا با استفاده از خطوط لوله داخلی به بنادر اشدود و حیفا منتقل میشود. هر دو بندر، پالایشگاههای نفتی با ظرفیت ۱۰۰ هزار و ۱۹۷ هزار بشکه در روز دارند. به علاوه، خط لولهای، اشکلون و ایلات را به هم متصل میکند که از صحرای نقب با ظرفیت 1.2 میلیون بشکه در روز عبور میکند.
* ترکیه عامل دور زدن تجارت اسرائیل در مقابل حمله یمن است
با وجود تنشهای فزاینده و لفاظیهای تند برخی کشورهای منطقه در برابر رژیم صهیونیستی از زمان آغاز جنگ غزه اما فعالیتهای تجاری با این رژیم تا حد زیادی بدون وقفه باقی مانده است. ترکیه با وجود اینکه رژیم صهیونیستی را یک دولت تروریست میخواند، با کمک به تل آویو برای دور زدن محاصره یمن، افزایش صادرات کلی خود به رژیم صهیونیستی و ایفای نقش محوری در حملونقل نفت، به رونق اقتصادی رژیم صهیونیستی کمک زیادی میکند.
صادرات ترکیه در زمان جنگ غزه از 319.5 میلیون دلار در نوامبر سال ۲۰۲۳، به 430.6 میلیون دلار در دسامبر همان سال افزایش یافت و حتی از 408.3 میلیون دلار صادرات در ژوئیه که قبل از عملیات توفان الاقصی در ۷ اکتبر بود، بالاتر رفت.
صادرات به رژیم صهیونیستی از امارات عربی متحده، اردن، مصر و مراکش، چندان تعجبآور نیست. اینها کشورهای عربیای هستند که بیش از همه از سیاستهای منطقهای دفاع میکنند که در خدمت منافع دولت اشغالگر است. با این حال، افزایش روابط تجاری بین الجزایر و رژیم صهیونیستی مغایر با موضع این کشور است و نشان از تغییر در سیاستهای پشت پرده دارد.
برای درک مواضع واقعی دولتها، باید لفاظیهای رسمی را نادیده گرفت و روابط اقتصادی را بررسی کرد که سیاست واقعی اغلب در آنها مستتر هستند.
ارسال به دوستان
وحشت رژیم صهیونیستی از خونخواهی ایران و مواجهه با وخیمترین وضعیت
نتانیاهو در زیرزمین
گروه بینالملل: عملیات استشهادی موفقیتآمیز یکشنبه گذشته در محله حولون تلآویو بار دیگر بحران ناامنی موجود در سرزمینهای اشغالی را به نمایش گذاشت و نشان داد ناکارآمدی کابینه نتانیاهو تا چه حد جدی است. «عمار عوده» مجاهد جوان اهل شهر سلفیت در کرانه باختری فلسطین صبح روز یکشنبه در اقدامی محیرالعقول در 3 نقطه مختلف تلآویو به فاصله بیش از 500 متر اهداف خود را انتخاب و با سلاح سرد به آنها حمله کرد. او در این عملیات که به گفته حماس، حق طبیعی ملت فلسطین برای پاسخگویی به جنایات صهیونیستها بود، ۲ اسرائیلی را به هلاکت رساند و 4 نفر دیگر را زخمی کرد و در نهایت نیز به ضرب گلوله یک افسر پلیس اسرائیل به شهادت رسید. شهید عوده ابتدا در ورودی پارک در خیابان موشه دایان به ۲ فرد نخست حمله کرد. وی سپس به سوی ایستگاه اتوبوسی در مجاورت پمپ بنزین رفت و در آنجا عملیات دیگری را انجام داد. در ادامه این عملیات سپس به پارکینگ اتوبوسها حمله کرد، یک صهیونیست 28 ساله نیز در جریان این قسمت از عملیات زخمی شد. پلیس اسرائیل اعلام کرده ممکن است افراد مظنون دیگری نیز به عامل این عملیات کمک کرده باشند. این عملیات استشهادی حامل این پیام بود که مقاومت فلسطین به رغم ادامه جنایات ارتش اسرائیل در نوار غزه و ترور رهبر سیاسی حماس زندهتر از هر زمان دیگری است. تا امروز چندین عملیات شهادتطلبانه توسط فلسطینیان علیه صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی و کرانه باختری انجام شده که طی آن 25 اسرائیلی از جمله نیروهای امنیتی این رژیم کشته شدهاند. گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس در واکنش به این عملیات، شهید عوده را یک قهرمان دانسته و شهادت او را جشن گرفت. کمیتههای مقاومت فلسطین نیز عملیات قهرمانانه شهر حولون را تبریک گفته و آن را ضربه کاری به سیستم امنیتی و نظامی رژیم اشغالگر و دلیلی قاطع بر شکنندگی آن در برابر مقاومت فلسطین عنوان کرد. جنبش جهاد اسلامی هم عملیات شهادتطلبانه در تلآویو را تبریک گفت و اعلام کرد این عملیات قهرمانانه پاسخی طبیعی و قانونی به جنایات و کشتار رژیم صهیونیستی است. این در حالی است که این عملیات گرفتاری جدیدی را برای کابینه امنیتی رژیم به وجود آورده و باعث رعب و وحشت مضاعف صهیونیستها در داخل شد. ایتمار بنگویر، وزیر امنیت داخلی بسیار افراطی که ساعتی بعد در محله حولون حاضر شده بود، مجبور شد اعتراف کند «جنگ ما فقط با ایران نیست، بلکه در اینجا (خیابانهای تلآویو) نیز میجنگیم». بنگویر همچنین گفت: «دقیقا به همین دلیل است که ما در ۸ ماه گذشته شهروندان صهیونیست را به 150 هزار مجوز اسلحه تجهیز کردیم. ما صدها جوخه امنیتی غیرنظامی را ایجاد کردیم و نیروهای پلیس را تقویت کردیم». یائیر لاپید، رهبر رسمی اپوزیسیون در کنست نیز در واکنش به عملیات شهادتطلبانه تلآویو گفت: «از زمانی که بنگویر روی کار آمده، خیابانهای ما پر از قتل و حمله شده است». همزمان نظرسنجیهای مختلف نیز نشان میدهد میزان نارضایتی از بنگویر و عملکرد پلیس اسرائیل در حال افزایش است. آنها از یک سو از حفظ امنیت شهرهای فلسطین اشغالی ناتوان بودهاند به طوری که نواحی شمالی و اطراف غزه در حال خالی شدن از جمعیت است و از سوی دیگر در پی افزایش مجدد اعتراضات داخلی علیه نتانیاهو، خواستار سرکوب معترضان هستند.
* نتانیاهو به دنبال سوراخ موش!
هفته گذشته خبری مبنی بر هشدار شاباک (سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) به نتانیاهو و دیگر سران رژیم درباره در خطر بودن جانشان منتشر شد. حالا تارنمای واللا، وابسته به نهادهای امنیتی اسرائیل فاش کرده در پی افزایش نگرانی صهیونیستها از پاسخ ایران به اقدامات تروریستی این رژیم، نخستوزیر اسرائیل باید در زیر زمین پناه بگیرد. بر اساس این گزارش، شاباک در حال آمادهسازی یک مخفیگاه زیرزمینی در قدس اشغالی برای نخستوزیر و فرماندهان ارتش است تا در زمان حمله احتمالی ایران، بتوانند در آنجا پناه بگیرند. پناهگاه در نظر گرفته شده برای مدت زمان طولانی قابل استفاده بوده و مجهز به دستگاههای مدیریتی و کنترلی مرتبط با وزارت جنگ اسرائیل در تلآویو است و در مقابل انواع تسلیحات از جمله تسلیحات شیمیایی مصون است. همچنین به گزارش خبرنگار الجزیره، نتانیاهو با همه اختلافاتش با وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، یوآو گالانت، درباره پاسخ سخت ایران رایزنی امنیتی کرده است. بر اساس این گزارش، فرمانده جناح داخلی اسرائیل رایزنیهایی را درباره اوضاع فعلی انجام داده که شامل ارزیابی خطرات و آمادگیهای لازم میشود. از طرف دیگر، وزیر حملونقل اسرائیل «میری رگو» اعلام کرده در صورتی که این رژیم مورد حمله قرار گیرد، احتمالا از کمک هواپیماهای نیروی دریایی و اتوبوسهای دریایی یونان استفاده کند. از دیگر اقداماتی که رژیم از ترس حمله ایران و گروههای مقاومت انجام داده، میتوان به تصمیم وزیر انرژی اسرائیل «الی کوهن» اشاره کرد که در صدد رساندن ذخایر زغالسنگ و سوخت به حداکثر است. تارنمای بلومبرگ به نقل از مقامات رژیم صهیونیستی گزارش داد هرگونه حمله در آیندهای نزدیک احتمالا به صورت همزمان و از سوی حزبالله، انصارالله و ایران انجام خواهد شد. روزنامه اسرائیل هیوم اما برآورد کرده احتمالا جمهوری اسلامی با موشکهای بالستیک از جمله شهاب 3 و خیبرشکن به فلسطین اشغالی حمله خواهد کرد. طبق این گزارش، برخی موشکهای بالستیک ایران که در عملیات «وعده صادق» نیز مورد استفاده قرار گرفت، به سختی قابل شناسایی است و قادر به عبور و دور زدن سامانههای دفاعی است.
* معاریو: اسرائیلیها وحشتزدهاند!
روزنامه عبری معاریو، با اشاره به وحشت گسترده حاکم بر جامعه صهیونیستها و نگرانی مداوم از پاسخ مورد انتظار ایران و حزبالله اعلام کرد اسرائیل نگران نفوذ نیروهای حزبالله به شمال است. این رسانه به نقل از منابع امنیتی رژیم اشغالگر گزارش داد: «در حال حاضر چشم ما به زمین است، نه به آسمان و باید برای سناریوهای غیرمنتظره و تلاشهایی که جهت نفوذ به مناطق شمالی انجام خواهد شد، آماده باشیم». از طرف دیگر شبکه سیانان اعلام کرد مقامات اسرائیلی در قدس اشغالی به شهرکنشینان توصیه کردند پناهگاههای خود را به شکلی آماده کنند که بتوانند در عرض 90 ثانیه به آنجا برسند.
* ادامه ضربات حزبالله به پادگانهای اسرائیل
دیروز آژیر هشدار در شهرکهای صهیونیستنشین در الجلیل و نیز حومه شهر اشغالی نهاریا در شمال فلسطین اشغالی بارها به صدا درآمد. حزبالله در ادامه ضرباتش بر پیکره نظامی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس، دیروز ۲ پادگان و یک پایگاه نظامی را در این منطقه هدف قرار داد. حزبالله با انتشار بیانیهای اعلام کرد با مجموعهای از پهپادهای تهاجمی مقر فرماندهی جدید لشکر 91 اسرائیل در پادگان ایلیت را هدف حمله هوایی خود قرار داده است. مقاومت لبنان بامداد دیروز در بیانیهای اعلام کرد: مجاهدان مقاومت اسلامی در حمایت از مردم ثابتقدم و استوار فلسطین در نوار غزه و در حمایت از مقاومت دلیرانه و شرافتمندانه آنها و در پاسخ به حملات و ترورهای دشمن صهیونیست در شهرکهای البازوریه، دیرسریان و حوله در جنوب لبنان، دوشنبه با گروهی از پهپادهای تهاجمی مقر تازهتأسیس لشکر 91 اسرائیل در پادگان ایلیت رژیم را هدف قرار دادند. در این بیانیه همچنین آمده اماکن و محل استقرار افسران و نظامیان صهیونیست هدف مستقیم قرار گرفته است که تعدادی از صهیونیستها کشته و مجروح شدند. منابع عبری نیز به زخمی شدن یک افسر و یک نظامی این رژیم در جریان حمله اخیر از خاک لبنان به اراضی اشغالی اعتراف کردند. ارتش اشغالگر تاکید کرد این ۲ نظامی از نیروهای تیپ گولانی هستند که اخیرا از نوار غزه به شمال فلسطین اشغالی منتقل شدند. حزبالله در دومین بیانیه دیروز خود نیز اعلام کرد پایگاه نظامی المالکیه را هدف حملات پهپادی قرار داده که به دقت به اهداف اصابت کرد. مقاومت اسلامی لبنان در سومین عملیات موفق روز دوشنبه نیز پادگان رامیم اسرائیل را هدف حملات توپخانهای قرار داد. حزبالله از آغاز جنگ غزه تاکنون طی 10 ماه بیش از 2 هزار و 500 بار مواضع نظامی رژیم صهیونیستی را در شمال فلسطین اشغالی هدف قرار داده است.
* سیصدوچهارمین روز جنگ غزه
در سیصدوچهارمین روز از آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه، بامداد دیروز ارتش کودککش مناطقی در مرکز نوار غزه از جمله اردوگاه النصیرات را بمباران کرد که بر اساس آخرین گزارشها بر اثر آن نزدیک به 10 نفر شهید و تعدادی نیز زخمی شدهاند. جنگندههای رژیم صهیونیستی همچنین شهرک الفراحین در شرق و نقطهای دیگر در غرب خانیونس واقع در جنوب غزه را هدف قرار دادند. قایقهای جنگی رژیم نیز خانههای فلسطینیان را در مرکز غزه هدف قرار دادند.
* وضعیت وخیم اسرائیل، موضوع نشست تیم امنیت ملی کاخ سفید
کاخ سفید از نشست جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا با تیم امنیت ملیاش به منظور بررسی تحولات منطقه در روز دوشنبه خبر داد و اعلام کرد بایدن همچنین با عبدالله دوم شاه اردن نیز گفتوگو خواهد کرد.
ارسال به دوستان
معترضان وارد محل اقامت رئیس دولت شدند
فرار نخستوزیر بنگلادش
نخستوزیر بنگلادش در پی اعتراضات خونین، پس از 15 سال از سمت خود استعفا و از این کشور فرار کرد. به گفته رسانه بنگال، شیخ حسینه واجد وقتی با حمله هزاران نفر از دانشجویان خشمگین به سوی محل اقامت خود در داکا مواجه شد به همراه خواهرانش به مکانی امن انتقال یافت و سپس با بالگرد نظامی به شهر آگارتالا هندوستان رفت. هزاران نفر از معترضان دیروز بنا به فراخوان قبلی به خیابانهای داکا ریختند و پس از یورش به سمت کاخ نخستوزیری، آن را اشغال کردند. تصاویر منتشرشده شمار زیادی از معترضان جوان را در این محل نشان میدهد که در حال غارت و تخریب اموال موجود در آن هستند.
این اتفاق یک روز پس از کشته شدن 95 نفر شامل 14 پلیس در اعتراضات خونین داکا رخ داد. این بالاترین تعداد تلفات در یک روز از زمان آغاز اعتراضات ضد دولتی در یک ماه گذشته بود. خانم واجد در مصاحبههای خود معترضان را تروریست معرفی کرده بود و وزیر دادگستری بنگلادش نیز درخواست استعفای نخستوزیر را امری ناعادلانه خواند. دانشجویان بنگلادشی از حدود یک ماه قبل در اعتراض به سیاستهای جدید دولتی در راستای تخصیص امتیازات شغلی و استخدامی به خیابانها آمدند. این امتیازات جدید به بستگان شرکتکنندگان در جنگ استقلال بنگلادش از پاکستان در سال 1971 تعلق میگرفت که در پی این تظاهرات، امتیازات مربوط لغو شد اما با این وجود معترضان در موج جدید تظاهرات بار دیگر به خیابانها آمدند و خواستار استعفای شیخ حسینه، نخستوزیر بنگلادش شدند. صبح روز دوشنبه دهها هزار نفر در پی فراخوان جدید از سراسر کشور به سمت داکا و کاخ نخستوزیری حرکت و آن را اشغال کردند. جو پایتخت متشنج است و دولت 3 روز اعلام تعطیلی کرده و ورودیها به شهر داکا مسدود و اینترنت به طور کامل قطع شده است. در اعتراضات یک ماه اخیر دستکم ۳۰۰ نفر جان باختهاند. کشور مسلماننشین بنگلادش با جمعیت ۱۷۰ میلیون نفری همچنین به واسطه بحران شدید بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها، شاهد اعتراضات دانشجویی است. خبر فرار نخستوزیر 76 ساله از سوی فرمانده ارتش این کشور اعلام و تایید شد. ژنرال وکرالزمان ضمن اعلام این مطلب در یک نطق تلویزیونی تصریح کرد که مذاکرات برای تشکیل یک دولت موقت انتقالی در حال انجام است.
فرمانده ارتش بنگلادش تصریح کرد تصمیم برای تشکیل دولت موقت «پس از نشست ارتش با نمایندگان همه احزاب سیاسی اتخاذ شد». پسر شیخ حسینه از نیروهای امنیتی خواسته است مانع به قدرت رسیدن هر دولت غیرمنتخب شوند. خانم واجد بزرگترین فرزند شیخ مُجیبالرَحمن بنیانگذار کشور بنگلادش است که در انتخابات سراسری بهمن پارسال برای پنجمین بار به نخستوزیری انتخاب شد. او دهمین نخستوزیر این کشور است و طولانیترین دوره ریاست دولت در جهان به عنوان یک خانم را در تاریخ معاصر به نام خود ثبت کرده بود.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از روند تخصیص معافیتهای مالیاتی به شرط گسترش تحقیق و توسعه در صنایع
اعتبار مالیاتی مشوق تولید
گروه اقتصادی: در طول سالها، تحقیق و توسعه (R&D) به ابزاری حیاتی برای تقویت نوآوری و محرک رشد اقتصادی در سراسر جهان تبدیل شده است. امروز در جهان پذیرفته شده است که نوآوری نهتنها برای بهبود بهرهوری و ایجاد مشاغل جدید ضروری است، بلکه برای افزایش رقابت، کاهش فقر و افزایش استاندارد زندگی نیز ضرورت دارد. با اینحال، بسیاری از شرکتها به دلیل هزینههای زیاد از سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه اجتناب میکنند. به همین دلیل است که دولتها سیاست اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه را برای حل این مشکل معرفی کردهاند. این سیاست با ارائه اعتبار مالیاتی برای هزینههای تحقیق و توسعه واجد شرایط، کسبوکارها را تشویق میکند تا در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کنند، زیرا اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه بر رشد اقتصادی، ورود فناوری به صنعت، تأمین مالی اقتصادهای دانشبنیان و ایجاد بازار برای شرکتهای دانشبنیان میتواند مؤثر باشد.
***
لزوم هدایت صنایع به سوی توسعه زنجیره ارزش با سیاست اعتبار مالیاتی
طبق گزارش بنیاد ملی علوم، صنایعی که نسبت بیشتری از درآمد خود را در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکنند، بهرهوری و رشد اقتصادی بیشتری را نسبت به صنایعی که کمتر در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکنند، تجربه میکنند. علاوه بر این، مطالعات نشان داده است شرکتهایی که اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه دریافت میکنند، عملکرد مالی بهتری دارند و به احتمال زیاد محصولات و فرآیندهای جدیدی را به بازار معرفی میکنند که رقابتپذیری آنها را افزایش میدهد و همین فعالیت مشاغل جدید را ایجاد میکند.
یکی دیگر از تأثیرات سیاست اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه، ورود فناوری به صنعت است. همانطور که شرکتها در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکنند، فناوریهای جدیدی را نیز توسعه میدهند که میتواند برای بهبود محصولات و خدمات آنها، کاهش هزینههای تولید و افزایش کارایی و بهرهوری مورد استفاده قرار گیرد. این فناوری میتواند به سایر صنایع نیز منتقل شود و منجر به نوآوریها و رشد اقتصادی بیشتر شود. علاوه بر این، ورود فناوریهای جدید اغلب منجر به ایجاد فرصتهای شغلی جدید در زمینههایی مانند مهندسی، طراحی و تحقیقات میشود.
تأمین مالی اقتصادهای دانشبنیان از دیگر آثار سیاست اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه است. اقتصادهای مبتنی بر دانش حول محور توسعه و استفاده از دانش و اطلاعات برای ایجاد و توزیع کالاها و خدمات ساخته میشوند. این اقتصادها برای پیشبرد رشد اقتصادی در قرن بیستویکم ضروری هستند، زیرا نوآوری، بهرهوری و رقابت را ارتقا میدهند. سیاست اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه، سرمایهگذاری در صنایع مبتنی بر دانش مانند بیوتکنولوژی، توسعه نرمافزار و تولید پیشرفته را تشویق میکند، چرا که نیاز به سرمایهگذاری قابل توجهی در تحقیق و توسعه دارد.
با تشویق سرمایهگذاری در این زمینهها، این سیاست تضمین میکند که صنایع دانشبنیان از بودجه لازم برای توسعه محصولات و خدمات پیشرفته، ایجاد مشاغل پردرآمد و رشد اقتصادی برخوردار باشند.
* تسهیل سرمایهگذاری بخش خصوصی در تحقیق و توسعه صنعتی
علاوه بر این، سیاست اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه موجب صرفهجویی اقتصادی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی در تحقیق و توسعه میشود. تحقیق و توسعه میتواند یک کار گرانقیمت باشد و بسیاری از شرکتها به دلیل هزینههای بالا ترجیح میدهند در آن سرمایهگذاری نکنند.
با ارائه اعتبارات مالیاتی برای هزینههای تحقیق و توسعه واجد شرایط، شرکتها میتوانند صرفهجویی قابل توجهی در هزینهها داشته باشند که میتواند به سمت پروژههای دیگر هدایت شود. این سرمایهگذاری همچنین میتواند در تحقیق و توسعه بیشتر سرمایهگذاری شود و منجر به نوآوریها و رشد اقتصادی بیشتر شود، بنابراین سیاست اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه، نهتنها شرکتها را برای سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه تشویق میکند، بلکه انجام این کار را برای آنها آسانتر میکند.
سیاست اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه، بازاری را برای شرکتهای دانشبنیان در این صنعت ایجاد میکند. همانطور که شرکتها در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکنند، محصولات و خدمات جدیدی را توسعه میدهند که میتوانند برای ایجاد درآمد فروخته شوند.
این سیاست شرکتها را تشویق میکند تا با ارائه اعتبار مالیاتی برای هزینههای تحقیق و توسعه واجد شرایط به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه ادامه دهند. این شرکتها اکنون میتوانند فعالیتهای خود را از طریق فروش این محصولات و خدمات تأمین مالی کنند که منجر به ایجاد فرصتهای شغلی جدید و رشد اقتصادی
میشود.
***
اعطای اعتبار مالیاتی مشوقی برای عدم خامفروشی است
سعید میرترابی، کارشناس انرژی به «وطن امروز» گفت: در همه جای دنیا مرسوم است انرژی با قیمتهای واقعی به صنایع داده میشود تا زمینه برای ایجاد ارزش افزوده روی آنها فراهم شود و خامفروشی گسترش نیابد، لذا اعطای اعتبار مالیاتی مشوقی برای عدم خامفروشی است. وی توضیح داد: سودآوری بنگاهها بر اساس قیمتهای واقعی سنجش میشود. مشکلی که در کشورمان وجود دارد این است که انرژی را با قیمتهای بسیار پایین به صنایع میدهیم و بنابراین خام و نیمهخامفروشی برای شرکتها سودآوری دارد. در حوزه کشاورزی نیز همین مشکل را داریم. آب با قیمت ناچیز در اختیار کشاورزان قرار میگیرد و آنها محصولاتی تولید و گاهی صادر میکنند که ارزشافزوده بالایی ندارد اما به دلیل قیمتهای پایین انرژی صرفه اقتصادی برایشان دارد.
وی افزود: در واقع ما در حال صادرات آب یا انرژی در قالب محصولات تولیدی با ارزشافزوده پایین هستیم که از آن تحت عنوان صادرات انرژی مجازی یاد میشود. در این شرایط، صادرات برایمان صرفه اقتصادی ندارد و حتی به زیان اقتصاد ملی هم هست.
میرترابی در پایان گفت: صنایع در کشور ما همواره انرژی را با قیمت پایین و یارانهای دریافت کردهاند و حیاتشان به این یارانه بستگی دارد، بنابراین در عالم واقع شاید امکان حذف کامل این یارانه وجود نداشته باشد. در این شرایط بهتر است به سمت هدفمندسازی اعطای یارانهها حرکت کنیم.
***
اعتبار مالیاتی، صنایع را به سمت توسعه زنجیره ارزش سوق میدهد
ارسلان قاسمی، عضو اتاق تعاون ایران به «وطن امروز» گفت: صنایع خودشان باید هزینههای تحقیق و توسعه را بپردازند اما لازم است برای آنها مشوقهایی هم در نظر بگیریم. دولت در این زمینه میتواند از ابزارهای گوناگون مانند اعتبار مالیاتی بهره ببرد تا صنایع را به سمت توسعه زنجیره ارزش محصولات سوق دهد.
به گفته این عضو اتاق تعاون ایران، در تمام کشورهای توسعهیافته هزینههای تحقیق و توسعه صنایع بهعنوان هزینههای قابلقبول مالیاتی در نظر گرفته میشود و در کشور ما نیز باید از این مشوقها به نحو احسن استفاده کنیم. اعتبار مالیاتی که در راستای تشویق صنایع به سمت توسعه زنجیره ارزش محصولات به کار گرفته شده است، میتواند کارساز باشد.
قاسمی افزود: اگر قوانینی مانند اعتبار مالیاتی، جهش تولید دانشبنیان و تولیدات بار اول بهدرستی اجرا شود، میتوان امیدوار بود اتفاق مثبتی در راستای توسعه زنجیره ارزش محصولات در کشورمان رخ دهد و از مزیتهای آن بهرهمند شویم. ما ناچاریم به سمت ورود فناوری به صنایع حرکت کنیم، در غیر این صورت شاهد برخی صنایع رانتی در کشور خواهیم بود که مضرات زیادی برایمان دارد. نتیجه این گونه صنایع، افزایش تورم و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیچیده است.
وی گفت: سیاست اعتبار مالیاتی که قرار است هزینههای تحقیق و توسعه صنایع را به عنوان اعتبار مالیاتی برای سال بعد آنها در نظر بگیریم، بسیار خوب است. بعضی شرکتهای دانشبنیان در کشور ما کارهای خارقالعادهای انجام دادهاند و واقعا در ورود فناوری به صنایع موثر بودهاند اما برخی شرکتها دانشبنیان نیستند و فقط به دنبال مزایای دانشبنیانی هستند. از طریق تقویت تحقیق و توسعه در صنایع باید برای شرکتهای دانشبنیان واقعی بازارسازی کنیم اما لازم است مراقب باشیم جوانان نخبه به بحثهای دانشبنیان ورود کنند و از سوءاستفادههای احتمالی نیز جلوگیری شود.
***
مشکل عدم ورود فناوری نوین به صنایع بزرگ با سیاست تأمین اعتبار مالیاتی حل میشود
مهرداد عباد، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران درباره اعتبار مالیاتی و آثار بهکارگیری این سیاست مالی بر خنثیسازی تحریمها و رهایی از تله انرژیفروشی مجازی در کنار نقش ورود شرکتهای دانشبنیان به صنایع بزرگ و آثار آن بر خنثیسازی تحریمها گفت: اثر تحریمها در صنایع بزرگ و مادر و همچنین صنایع بالادستی نفت باید بررسی شود اما آنچه مسلم است اینکه عدم ورود فناوری نوین به صنایع بزرگ از چالشهای اساسی این صنایع است. وی ادامه داد: برای خروج از این وضعیت باید یک فکر جدی کرد و با ایجاد مشوقهای لازم، زمینه تغییر رویکرد صنعتی کشور را از خامفروشی فعلی به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالا تغییر داد. وی افزود: با توجه به آنکه امکان سرمایهگذاری بر تمام فناوریها وجود ندارد، بنابراین بهتر است شناسایی انجام شود تا مشخص شود کدام یک از فناوریها منجر به صادرات رقابتپذیر میشود و همچنین کدام زنجیره ارزش برای ما اهمیت بیشتری دارد.
* تحقیق و توسعه باید تقویت شود
عباد در ادامه گفت: در صنایع بزرگ همچون سیمان و فولاد، بحث تحقیق و توسعه باید تقویت شود، چرا که دنیا به سمت اقتصاد سبز میرود، در حالیکه ما در چرخه تولید این نوع صنایع بسیار عقب هستیم و سرانه مصرف انرژی در این صنایع بسیار بالاست.
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران با تأکید بر تقویت «اقتصاد سبز» در حوزه صنایع بزرگ بیان کرد: با توجه به شرایط تحریم و مشکلات صادرات کالا و بازگشت ارز، بهتر است تحریمهای داخلی را برای صادرکنندگان کالاهای مزیتدار و با ارزش افزوده بالا کاهش دهیم. ورود دانش چه از طریق دانشگاهها و چه از طریق شرکتهای دانشبنیان به صنایع بزرگ میتواند در تسهیل شرایط صادرات، کاهش واردات و ارزآوری نقش داشته باشد.
عضو اتاق بازرگانی ادامه داد: طی سنوات گذشته با اعمال تحریمهای ظالمانه غرب در اقلام راهبردی و دارای مزیت رقابتی صادرات، در صنایع بالادست و پاییندست کارهایی انجام شده است اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، صنایع بالادستی و پاییندستی گاز است، زیرا در این موضوع کشور ما نسبت به دنیا خیلی عقب است.
***
چالشی بزرگتر از بحران ارزش افزوده در کشور نیست
مجید گودرزی، کارشناس اقتصاد درباره مشکل ارزش افزوده و آثار آن بر اقتصاد کشور به «وطن امروز» گفت: اکنون واضحترین بخش جنگ در کشور ما ایران، جنگ اقتصادی است و بخش اصلی این جنگ، عدم ایجاد ارزش افزوده است که میتواند موجب عدم افزایش سرمایهگذاری شود و دولت چهاردهم در همین ابتدای فعالیت خود باید برای حل این مشکل راهکارهایی در نظر بگیرد.
وی ادامه داد: خروج سرمایه از کشور به واسطه شرکتهای هرمی و ارزهای دیجیتال، سرمایهگذاری در بازارهایی که ارزش افزوده صفر دارند، مثل سپردههای بانکی، بازار طلا و فلزات گرانبها، بازار ارز و... نرخ بهره غیرمتعارف، تحریم سرمایهگذاری بینالمللی، کاهش ارزش پول ملی، افزایش نقدینگی لجامگسیخته و... همگی نشان میدهد برنامههای زیادی برای جلوگیری از شکلگیری سرمایهگذاری در ایران در حال اجراست.
وی توضیح داد: بخش سرمایهگذاری، زیربنای اصلی تحول اقتصادی کشور است که متأسفانه در سالهای اخیر با یک برنامه دقیق و حسابشده با ناامنی و عدم صرفه اقتصادی مواجه است.
گودرزی افزود: آمار رسمی حاکی از این است که بیش از ۶ هزار میلیارد تومان در سپردههای بانکی رسوب شده است که ارزش افزوده صفر مطلق دارد. با وجود اینکه بازدهی این سرمایهها منفی است، دلیل وجود این سرمایههای سرگردان این است که به واسطه سیاستگذاریهای غلط در بخش تولید، مردم سپردههای بانکی را به سرمایهگذاری در بخشهای مولد اقتصاد ترجیح میدهند.
استاد دانشگاه گفت: مردم تصور میکنند با سرمایهگذاری در سپردههای بانکی، ارزش سرمایههای آنها حفظ میشود اما با وجود تورم بیش از ۴۰ درصدی و سود بدون ریسک حدود ۲۳ تا ۲۶ درصدی، بازدهی واقعی آنها سالی ۱۴ تا ۱۷ درصد منفی است و بهتر است مردم بدانند رسوب همه پولهای دنیا هم در بانکهای ما حتی یک شغل هم ایجاد نخواهد کرد.
وی با اشاره به حادثه دستبرد به یکی از شعب بانک ملی گفت: در این دستبرد بیش از 500 میلیارد تومان ارز و اوراق و طلا به سرقت رفت و کسی از خود نپرسید این حجم از سرمایه چرا باید بدون هیچ آوردهای در صندوقهای امانات باشد، در حالی که با ورود این میزان سرمایه به بنگاههای مولد ارزش افزوده بسیار بالا و اشتغال ایجاد میشود.
* سرمایه اگر زایش نداشته باشد در نهایت تبدیل به هزینه میشود
وی توضیح داد: سرمایهگذاری در بازارهای ارز و طلا به هر میزان که باشد، ممکن است بازدهی برابر با تورم داشته باشد اما بدون شک ارزش افزوده صفر دارد. در 3 سال گذشته در مقایسه با تورم سالانه، سرمایهگذاری در بازار ارز و طلا، سالانه حدود 11 درصد بازدهی منفی داشته است. این خیال باطلی است که برای حفظ ارزش ثروت باید در این بازارها سرمایهگذاری کرد.
دولت باید تمام تلاش خود را انجام دهد تا سرمایهها به گردش دربیایند و جذب بخش تولید شوند.
فعال اقتصادی در ادامه تصریح کرد: کاهش ارزش پول ملی به انضمام ارتقای کیفیت، میتواند زمینه گسترش صادرات را فراهم کند. هزینههای ریالی و درآمدهای دلاری فرصت خوبی را برای تولید فراهم آورده است. هر چند هزینههای تأمین مالی غیرمتعارف و غیرقابلرقابت است. از سوی دیگر صادرکنندگان باید ملزم به بازتوزیع ثروت برای جبران بخشی از کاهش قدرت خرید مردم شوند.
وی تصریح کرد: برداشت بیش از ۶۳۰ هزار میلیارد تومان از سرمایههای مردم در بورس، پرداخت ریالی سپردههای ارزی، جذابیتهای موهوم بازارهایی مثل ارزهای دیجیتال، دستکاری عمدی نرخ ارز و... اعتماد عمومی را به بخش مهم بازار سرمایه از بین برد.
وی در زمینه راهکار گفت: بزرگترین هنر اقتصاددانان و مجریان میتواند بازگرداندن صرفه اقتصادی به اقتصاد و رهایی اقتصاد از ابربحران ارزش افزوده باشد.
وی تأکید کرد: ارزش افزوده علت بسیاری از چالشهای بزرگ اقتصادی دیگر مثل اشتغال، رکود، تورم، نقدینگی و... است.
گودرزی خاطرنشان کرد: سرمایهگذاری در پول یک انحراف بزرگ در سرمایهگذاری کشور است. معافیت پول از مالیات و اخذ حداکثری مالیات از سرمایهگذاری، نواختن ساز از سر گشاد آن است. این رویه باید برعکس باشد و ما باید سود را جایگزین ارزش افزوده کنیم و باید در نظر داشته باشیم کشورهایی مثل کرهجنوبی، سنگاپور، ژاپن، چین و... که پیشرفت کردند، هرگز در پول سرمایهگذاری نکردند.
* ما برعکس همه کشورها که پول را به بازار سرمایه بردند، سرمایه را به بازار پول آوردیم
وی گفت: در ایران تنها با ۲۲ هزار دلار میتوان برای همیشه کار نکرد و از درآمد دریافت سود، زندگی کرد اما این میزان در کشورهای پیشرفته باید ۴ تا ۵ میلیون دلار باشد و ما برعکس همه کشورها که پول را به بازار سرمایه بردند، سرمایه را به بازار پول بردیم.
وی در پایان با اشاره به مزیتهای استفاده از اعتبار مالیاتی و اعطای معافیتهای مالیاتی برای تشویق صنایع به ایجاد ارزش افزوده بیان کرد: هر سیاستی که موجب افزایش ارزش صنایع صادراتی شود مثبت است و دولت چهاردهم باید از آن سیاست استفاده کند.
***
فاصله گرفتن از خامفروشی با ورود فناوری به صنعت
حمید بهزادیبخش، کارشناس اقتصاد، درباره موضوع فاصلهگرفتن از خامفروشی با ورود فناوری به صنعت و همچنین سیاست اعتبار مالیاتی و عدم خلق ارزش افزوده در محصولات تولیدی به دلیل عدم توسعه زنجیره ارزش و عدم توجه به تحقیق و توسعه به «وطن امروز» گفت: قطعاً بخش بزرگی از خامفروشی به دلیل عدم توسعه زنجیره ارزش است. در موضوع ایجاد ارزش افزوده حداکثری باید دلیلی باشد تا زنجیره ارزش در هر رشته صنعتی برای انواع کالاها ایجاد شود.
وی ادامه داد: وقتی روی مواد معدنی، محصولات کشاورزی، پتروشیمی، نفت و... عملیاتی انجام نشده و به سایر کشورها فروخته میشود، نمیتوان انتظار ایجاد ارزش افزوده را داشت.
وی افزود: قاعدتاً ایجاد حداکثر ارزش افزوده با حداقل ماده و فروش به بالاترین قیمت هدفی است که میتوانیم به آن دست پیدا کنیم. لازمه چنین اتفاقی داشتن دانش و فناوری لازم است.
بهزادیبخش توضیح داد: بدون داشتن فناوری و دانش موردنیاز برای این کار ناچاریم یا این کالا را بهصورت خام نگه داریم یا باید بهصورت خام یا نیمساخته به کشورهایی بفروشیم که از نظر تکنولوژی این توانایی را دارند و این کشورها هم کالا را با قیمت مواد خام خریداری میکنند و با ایجاد ارزش افزوده به سود حداکثری میرسند.
* باید انگیزه تولید دانش و دانشبنیان کردن صنعت به وجود آید
کارشناس اقتصاد تصریح کرد: برای بهدستآوردن دانش فنی یا باید تولیدکننده آن باشیم یا بخریم یا یاد بگیریم و اینجاست که باید انگیزه تولید دانش و دانشبنیان کردن صنعت به وجود بیاید.
وی اشاره کرد: برای ایجاد انگیزه جهت ورود فناوری به صنعت نیازمند توجه به موضوع تحقیق و توسعه و تسهیل سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه هستیم. به همین دلیل باید مشوقها و حمایتها به صورت هدفمند باشد و مهمترین راهکار در این زمینه بحث اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه است که تجربه بسیار موفق ترغیب سرمایهگذاری صنعتی به سمت تحقیق و توسعه و ورود فناوری به صنعت است.
وی گفت: به طور کلی در صنعت ما فناوری به 3 شکل پایین، متوسط و پیشرفته وجود دارد. فناوری پایین شامل فناوریهای روتین نظیر آرد کردن گندم یا تبدیل مادهای به محصولی دیگر است. در فناوریهای متوسط، پیشرفت عمق ساخت بالا میرود و چند مزیت رقابتی ایجاد میشود. یعنی میتوان محصول بهتر و باکیفیت با قیمت ارزانتر تولید کرد. در این فناوریها رقبا و ریسک اقتصادی کمتری وجود دارد.
بهزادیبخش اظهار کرد: این اتفاق کمک خواهد کرد تا سودآوری بر مبنای فناوری پیشرفته یا دانشبنیان بودن شرکت بیشتر شود که خود موتور محرک توسعه است. در این وضعیت قاعدتاً مصرفکننده فناوری دیگران هستید. دیگران هم وقتی فناوری خود را در اختیار بازار قرار میدهند که به فناوری جدیدتری دست پیدا کنند تا بتوانند مزیت رقابتیشان را حفظ کنند و این زمانی اتفاق میافتد که یا آن فناوری تاریخگذشته شده باشد یا عادی تا شرکتهای دارنده اجازه دهند این فناوری در اختیار دیگران قرار بگیرد.
* افزایش سودآوری در گرو به دست آوردن فناوری بالاست
کارشناس اقتصاد گفت: بنابراین کسی که جلوتر است ریسک بالاتری اما سودآوری بیشتری دارد و عمدتاً وقتی یک لایه پایینتر قرار بگیرید میزان رقابت و تعداد رقبا خیلی بیشتر و سودآوری به دلیل رقابت کم میشود. چون وقتی یک واحد کالا با فناوری پیشرفته تولید شود، قطعاً سود بیشتر و تضمینشدهتری نسبت به شرکتی دارید که باید این کالا را با فناوری قدیمیتر تولید کند. وی در پایان گفت: وقتی در بازار جهانی کالایی با دانش فنی بالا تولید کنید، قطعاً رقبایی که بتوانند مثل این کالا را تولید کنند، انگشتشمار خواهند شد و میتوان در این سطح رقابت کرد. ضمن اینکه این اتفاق به بیاثر شدن تحریم منجر خواهد شد.
***
اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه، ابزاری برای تحقق نوآوری
در جمعبندی باید گفت سیاست اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه ابزاری حیاتی برای تقویت نوآوری و محرک رشد اقتصادی در بخشهای کلیدی اقتصادهای مبتنی بر دانش است. تأثیرات آن بر اقتصاد شامل محرک رشد اقتصادی، ورود فناوری به صنعت و همچنین ایجاد بازار جدید برای شرکتهای دانشبنیان در این صنعت است.
ارسال به دوستان
افشاگری تکاندهنده درباره شمشیربازی المپیک و خوردن حق ایران
تیغ ناداوری
تلویزیون ARD آلمان در یک گزارش تحقیقی از تقلب گسترده در رقابتهای شمشیربازی سابر در المپیک 2024 پاریس خبر داد. تا امروز تکاندهندهترین صحنه المپیک برای ورزشکاران ایرانی شکست در مسابقه نیمهنهایی رشته سابر بوده؛ در دیدار مقابل مجارستان؛ مسابقهای که به نظر میرسید امتیاز آخر را به «آرون ژیلاگی» قهرمان المپیک دادند. موضوعی که بسیار مورد اعتراض شمشیربازان ایرانی قرار گرفت ولی در هیاهوی برگزاری مسابقات سایر رشتهها گم شد. حالا شبکه تلویزیونی ARD در آلمان گزارشی پخش کرده که به تقلب گسترده در رقابتهای سابر المپیک میپردازد. رسانههای آلمانی این گزارش تلویزیون ARD را شوکهکننده تفسیر کردهاند. در این برنامه ادعاهایی بزرگ علیه مقامات شمشیربازی المپیک در رشته سابر مطرح میشود. خلاصه یکخطی این گزارش این است که رقابتهای شمشیربازی سابر در پاریس شاهد تقلب و اعمال نفوذ در بالاترین سطح بوده است. «هایو اشپلت» روزنامهنگاری است که این گزارش را برای برنامه اشپورتشاو تلویزیون ARD تهیه کرده است. وی در گزارش خود با ۲ شاهد عینی صحبت میکند و آنها جزئیاتی باورنکردنی از اتفاقات عجیب و غریب رقابتهای شمشیربازی المپیک پاریس مطرح میکنند. در این برنامه به صراحت ادعا میشود داوران رشته سابر کاملا تحت تاثیر قرار گرفته بودند و به نفع برخی طرفها رای میدادند؛ یا به علت دریافت پول یا به علت فشارهای شدیدی که به آنها وارد میشد.
* یک داور سابق به تخلف و تقلب در شمشیربازی شهادت داد
«مارکوس شولتز» از داوران سابق شمشیربازی است که در بالاترین سطح رقابتهای این رشته قضاوت کرده است. شولتز چندی پیش در آمریکا در یک برنامه به صراحت از فساد در شمشیربازی صحبت کرد ولی حرفهای او چندان مورد توجه قرار نگرفت اما مصاحبهاش با تلویزیون ARD به یک غوغای رسانهای در آلمان و اروپا تبدیل شده است. او به عنوان شاهد عینی از خاطره شخصی خود میگوید و خاطرنشان میکند یک مربی مشهور و تاثیرگذار در دنیای شمشیربازی شخصا با او تماس گرفته و خواهان تقلب به نفع تیمش شده است. این داور سابق جزئیات مکالمهاش با این مربی مشهور را اینطور مطرح کرد: «به من زنگ زد و گفت مارکوس، باید با تو صحبت کنم. با هم به یک هتل رفتیم و گفت مارکوس، پیشنهادم را قبول میکنی؟ ما به تو برای فلان شمشیرباز و بهمان شمشیرباز 5 هزار یورو پرداخت میکنیم. گفتم نه! امکان ندارد ولی آن مربی گفت ابله نباش، حالا میخواهی برای ما نقش پسر خوب را بازی کنی؟ یعنی نمیخواهی به بالاترین جایگاه برسی؟ این را بدان که هرگز اجازه نمیدهند پیشرفت کنی». این داور سابق در ادامه توضیح داد: «کل سیستم طوری طراحی شده تا در المپیک تقلب شود. المپیک تنها رقابت دنیای شمشیربازی است که در تمام دنیا دیده میشود. برای همین است که اهمیتش چند برابر میشود و برای رسیدن به مدال دست به هر کاری میزنند».
* آیا رشته سابر باید از المپیک حذف شود؟
این داور سابق آلمانی در ادامه صحبتهایش ادعای شگفتانگیز دیگری مطرح کرد و گفت: «اگر فرض کنید ما در شمشیربازی سابر 10 داور نخبه در دنیا داریم 5 نفر از آنها را میتوان خرید یا تحت تاثیر قرار داد. همین تعداد کافی است تا کل تورنمنت را تحت تاثیر قرار بدهد». مارکوس شولتز، داور سابق شمشیربازی از آلمان در مصاحبه با این برنامه مدعی شد تقلب و اعمال نفوذ روی داورها در شمشیربازی رایج است و بویژه در المپیک به شکل گسترده دیده میشود. «یواخیم وارگالا» از داوران سابق شمشیربازی هم نظر مشابهی دارد. او به این برنامه گفت: «وقتی میگوییم داورها فاسد هستند، اصلا نیازی هم نیست به آنها رشوه بدهند. به داور میگویند فلانی باید برنده شود و اگر این اتفاق نیفتد، داور بیچاره شغلش را از دست میدهد و از شمشیربازی پرتش میکنند بیرون». وارگالا در ادامه توضیح داد مشکل از کجا آب میخورد: «قوانین آنقدر پیچیده شده که به بهانه تفسیر قوانین میتوان هر کاری کرد. داورها میتوانند از این خلأ استفاده کنند. همین الان من در 50 درصد موارد شمشیربازی المپیک واقعا نمیتوانم تشخیص بدهم تصمیم درست چه باید باشد. نباید قوانین را اینقدر پیچیده میکردند که راه برای سوءاستفاده باز شود».
این داور شمشیربازی در نهایت پیشنهاد عجیبی مطرح کرد: «تا زمانی که شمشیربازی سابر به این راحتی تحت نفوذ قرار میگیرد و به نفع عدهای تقلب میکنند، این رشته نباید در المپیک باشد».
اما گزارشگر ARD میگوید بعید است شاهد چنین اقدامی باشیم، چرا که توماس باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک خودش در گذشته شمشیرباز بوده و حاضر نیست به ضرر این رشته در المپیک حکم بدهد. این روزنامهنگار آلمانی در ادامه انگشت اتهام را به سمت یک چهره پرنفوذ گرفت: عالیشر عثمانف، شهروند روس که پاسپورت قزاقستانی هم دارد و سالها رئیس فدراسیون بینالمللی شمشیربازی بود. برنامه ARD مدعی شد او چهره پشت پرده همه تقلبها و رسواییها در دنیای شمشیربازی است.
ارسال به دوستان
دیدگاه
مکرون! طلبکار نباش
مکرون! طلبکار نباش
نوید مؤمن: مقامات فرانسوی به حضور دهها هزار نیروی امنیتی و پلیس جهت برقراری نظم و امنیت در المپیک پاریس افتخار میکنند. امانوئل مکرون و دیگر مقامات کاخ الیزه بار دیگر تلاش کردهاند خود را تبدیل به قهرمانان ذهنی و ساختگی کسانی کنند که برگزاری مسابقات ورزشی گسترده در بحبوحه جنگ غزه، جنگ اوکراین و تهدیدات تروریستی داعش و جریانهای نژادپرست را یک دستاورد بزرگ و مثالزدنی قلمداد کنند. با این حال روایتسازیهای متعدد الیزه از قدرت خود، همواره با مثالهای نقض ابطال شده است. این بار اما کار به مثالهای نقض نیز نمیکشد، زیرا فرانسویها در شکلگیری هر ۴ بحران بالقوه و بالفعلی که ادعای مواجهه با آن را دارند، نقش ایفا کردهاند.
۱- از مهم ترین معضلات امنیتی المپیک ۲۰۲۴ پاریس، احتمال عملیات تروریستی داعش در محل برگزاری مسابقات یا میادین مهم فرانسه است. سوال اصلی این است: نقش فرانسه در اعزام ۳ هزار تروریست داعشی دارای تابعیت این کشور اروپایی به غرب آسیا در بین سالهای 2014 تا 2018 میلادی و متعاقبا، ناتوانی دستگاه امنیتی این کشور از مدیریت تروریستهای تکفیری بازگشته از جنگ در سویه و عراق چگونه قابل توجیه است؟ هیچ کس از یاد نمیبرد حامیان تروریسم تکفیری در سالهای جنگ و ارعاب در سوریه و عراق، چگونه آزادانه در تمام شهرهای فرانسه تبلیغ و یارگیری میکردند. اکنون فرانسه در مقابل همان تروریستهایی قرار گرفته که روزگاری آنها را مهرههای متحرک خود و شرکایش در برهم زدن نظم منطقه غرب آسیا تلقی میکرد.
۲- دیگر معضل امنیتی جاری در فرانسه، معطوف به جریانهای افراطی و نژادپرستی است که حتی حضور حداقلی مهاجران و مسافران دیگر کشورها در خاک خود را برنتافته و خواستار خالصسازی نژادی در کشورشان هستند. بهتر است در اینجا نیز دستگاه جاسوسی داخلی فرانسه لب به اعتراف گشوده و به افکار عمومی این کشور و دنیا بگوید تروریسم مبتنی بر نژادپرستی، محصول نگاه خوشبینانه و محاسبات خطرناک پاریس در قبال بازتعریف نوفاشیسم و نونازیسم در فرانسه (با هدف واهی مدیریت این گروههای افراطی) بوده است.
۳- درباره جنگ اوکراین و سایه آن بر المپیک پاریس نیز فرانسویها به امنیت عمومی جهان بدهکار و نه طلبکار هستند. امانوئل مکرون همان سیاستمدار خامی است که نهتنها بارها مانع چینش میز مذاکرات مستقیم کییف - مسکو در راستای ایجاد صلح شد، بلکه طی ماههای اخیر حتی از احتمال اعزام نظامیان فرانسوی برای حضور مستقیم و علنی در جنگ اوکراین سخن گفت.
کار به جایی رسید که برخی اعضای ناتو و مقامات ارشد اروپایی اظهارات وی را نسنجیده و غیرعاقلانه عنوان کردند. حال چنین سیاستمدار ناپختهای از سایه جنگ اوکراین بر سر المپیک پاریس هراسان است!
۴ـ درباره جنگ غزه نیز مواضع دولت فرانسه به اندازهای آشکار است که جایی برای فرار مکرون و احزاب فرانسوی از دادگاه افکار عمومی دنیا باقی نمیگذارد. لابیهای «سوسیال - صهیونیست» و «سوسیال - محافظهکار» در پاریس دست به هر گونه اقدامی در دفاع از نسلکشی فلسطینیان مظلوم و بیدفاع زدهاند؛ از محکومیت برگزاری تظاهرات در دفاع از کودکان فلسطینی تا جرمانگاری هر گونه انتقاد از رژیم سفاک و متوحش صهیونیستی به بهانه دروغین یهودستیزی! امروز حتی یهودیان دنیا نیز از شدت عمل رژیم صهیونیستی علیه غیرنظامیان بویژه زنان و کودکان و سالخوردگان و قتلعام ۴۰ هزار فلسطینی طی ۹ ماه شگفتزدهاند و با برگزاری تظاهرات این اقدامات جنایتکارانه اسرائیل را محکوم میکنند. فرانسه همان کشوری است که در جریان جنگ غزه، دهها قرارداد همکاری تسلیحاتی و امنیتی با رژیم اشغالگر قدس به امضا رساند و توان اطلاعاتی خود در غرب آسیا را به طور مطلق در اختیار موساد و نتانیاهو قرار داد. بر هیچ کس پوشیده نیست گرای برخی مناطق غیرنظامی که بمباران آنها منجر به شهادت هزاران کودک و زن بیگناه در غزه شده، توسط فرانسویها به ارتش رژیم اشغالگر قدس داده شده است. نقش منفی فرانسویها در مذاکرات قاهره نیز بارزتر از آن است که بخواهیم شاهد مثالی در اثبات آن بیاوریم. پاریس نیز مانند واشنگتن، آتشبس دائم در غزه در برهه کنونی را به سبب شکست مطلق صهیونیستها در رسیدن به ۳ هدف خود یعنی تسلط بر نوار غزه، نابودی حماس و آزادی اسرای اسرائیلی نمیپذیرد؛ هر چند در مواضع ظاهری، ریاکارانه و منافقانه خود ناچار به ابراز ناخرسندی از استمرار نسلکشی فلسطینیان است.
۵ ـ همان گونه که مشاهده میشود، فرانسه به صورت مستقیم، در هر ۴ بحران امنیتی امروز در نظام بینالملل نقش دارد. در چنین شرایطی مستاجر جوان و جویای نام الیزه ادعای مبارزه با ناامنی و بحرانی را دارد که خود یکی از مصادر اصلی آن محسوب میشود. این پارادوکس و تناقض صرفا در غرب قابل مشاهده است و نمونه آن در کمتر جای دیگری در دنیا قابل رصد و کشف است. بهتر است مکرون و همراهانش بدانند شوی امنیت در فرانسه مانع تمرکز افکار عمومی دنیا بر وقاحت این کشور در خلق و استمرار کشتار، نسلکشی، جنگ و تروریسم در جهان امروز نمیشود. بیداری افکار عمومی جهان خصوصا غرب، به مراتب عمیقتر و سریعتر از حد تصور سیاستمداران فرانسوی و آمریکایی رخ میدهد.
ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم «پول و پارتی» به کارگردانی سعید سهیلی که این روزها در حال اکران است
فیلمفارسی تمامعیار
گروه فرهنگ و هنر: سعید سهیلی، کارگردان قدیمی سینمای ایران بعد از سالها با فیلم «پول و پارتی» به سینماها بازگشته است تا تجربه جذب موفق مخاطب در اکران فیلمهای «گشت ارشاد» را تکرار کند. اکران این فیلم از ۳ مرداد در سینماها آغاز و همانطور که پیشبینی میشد با استقبال مخاطبان تا اینجای کار روبهرو شده است. این کمدی عاشقانه، با حضور بازیگران مخاطبپسند توانسته در ۲ هفته ابتدای اکران با بیش از 400 هزار بیننده به فروشی معادل 23 میلیارد تومان دست یابد.
سهیلی که پیشتر با ساخت فیلمهایی چون «شب برهنه»، «کلاشینکف»، «گشت ارشاد» و «گشت ۲» به شهرت رسیده بود، در «پول و پارتی» نیز با رویکردی مشابه سراغ ساخت یک کمدی اجتماعی رفته است.
اولین برداشتی که از فیلم پس از اتمام آن و خروج از سالن سینما به ذهن میآید، این است که یک فیلمفارسی تمامعیار است اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود و باید گفت «پول و پارتی» حتی از آن دست فیلمهایی که به عنوان فیلمفارسی میشناسیم، یک پله عقبتر است، چرا که از برخی ویژگیهای آنها در این فیلم اثری نیست. فیلم، داستان پسری از طبقه پایین جامعه است که میخواهد با کلاهبرداری از یک خانواده بالاشهری، رویای خود و خانواده خود را به واقعیت تبدیل کند و به همین خاطر با تمام اعضای خانواده وارد عمل میشود تا نقشه خود را عملی کند اما در ادامه داستان اتفاقاتی میافتد که این موضوع اهمیت خود را از دست میدهد.
اگر سنتان به دوره فیلمفارسیها قد بدهد یا پیگیر حرفهای سینما باشید، با فیلمهایی که از آنها به عنوان فیلمفارسی یاد میشود، آشنایی دارید؛ فیلمهایی که داستان آنها معمولا در میان اقشار پایین میگذرد و عشق میان پسر فقیر و دختر پولدار را را روایت میکند. شخصیت اصلی یا قهرمان فیلم، پسری لوتیمسلک است که هوای همه را دارد. از سویی پای ثابت تمام فیلمفارسیها خواندن ترانه در میانه فیلم بود. حال اگر فیلم «پول و پارتی» را نیز حتی با نگاهی گذرا بررسی کنیم، مشخص است قصد کارگردان چیزی بیشتر از ساختن یک فیلمفارسی نبوده است.
با نگاه به همین خلاصه داستان مشخص است داستان فیلم از یک کلیشه نخنما استفاده کرده است تا بتواند شوخیهای خود را روایت کند. از سویی در حالی که در اینگونه فیلمها همواره یکی از ویژگیها این است که کاراکتر پسر فیلم شخصیتی لوتیمسلک، مردمدار و... به تصویر کشیده میشود اما شخصیت «شاهد» با بازی ساعد سهیلی، نشانی از آن شخصیتها را ندارد. همچنین اسم شخصیتهای فرعی فیلم مثل پری، ملی آمریکایی، لشکر کوسه و... نیز با چنین دیدی انتخاب شده است که بیش از پیش به زنده کردن یاد فیلمفارسیهای پیش از انقلاب کمک میکند. یکی از ویژگیهای فیلم «پول و پارتی» این است که در تقلید، شاگرد خوبی بوده و ما در آن اصلیترین مشخصه فیلمفارسیهای پیش از انقلاب، یعنی خواندن ترانه آن هم به بیربطترین شکل ممکن را شاهد هستیم. شاید تنها تفاوت این فیلم با نمونههایی را که از آنها تقلید کرده بتوان در این دانست که پیش از انقلاب از خوانندههای زن استفاده میشد، البته «پول و پارتی» حتی بر این مشکل هم فائق آمده و با بازپخش ترانهای قدیمی از یک خواننده زن پیش از انقلاب، کار را در آورده است! اما از حق نباید گذشت که سهیلی در «پول و پارتی» در طول فیلم و پایان خیلی عجیب فیلم، نتیجهای نو گرفته است که شخصیت «دنیا» (پردیس احمدیه) آن را بیان میکند: اینجا همه فقیر هستند فقط بعضیها فقیر مارکدارند!
شاید عجیبترین کاراکتر فیلم «پول و پارتی»، شخصیت «عمران» (داریوش فرهنگ) باشد که بیش از اینکه در فیلم او را ببینیم، اسمش را میشنویم که به عنوان رقیب عشقی شاهد معرفی میشود و در پایان فیلم نقش مهمی دارد. عجیب بودن این کاراکتر از این بابت است که او نفر اول قاچاق مواد مخدر ایران معرفی میشود که چند سال است زندانی شده و الان پس از آزادی، میخواهد با دنیا ازدواج کند. شب عروسی دنیا، عمران، شاهد را مجبور میکند دست در دست هم با آهنگی معروف تانگو برقصند و در میانه پخش آهنگ و حرکات موزون ساعد سهیلی و داریوش فرهنگ، قابهایی از دنیا و لشکر، پدر شاهد که گریه میکنند و داد میزنند، به نمایش درمیآید و شاهد خود را به همراه عمران از بالکن ساختمان به پایین پرت میکند. با دیدن چنین سکانسهایی آدم از خودش میپرسد که دستگاه فرهنگی کشور ما که اهالی فرهنگ و مردم جامعه آنقدر دم از محدودیتهای مختلف در آن میزنند با چه فرآیند و دلیلی، اجازه ساخت چنین فیلمی را داده است؟ فیلمی که مهمترین بخش، یعنی پایان آن، یک رقص تانگو است میان ۲ مرد که با دیدن آن هر چیزی میتواند به ذهن مخاطب خطور کند.
سعید سهیلی در تازهترین اثر خود نشان داده است همچنان در سهگانه قبلی خود بویژه «گشت ارشاد ۳» گیر کرده است. سهیلی آنچه را که در فیلمهای پیشینش خوب از آب درآمده، سعی کرده در پول و پارتی هم اجرا کند، بویژه اینکه گونهای که برای فیلم خود انتخاب کرده، ظرفیت استفاده از آن سکانسها را داشته است. اولین نکتهای که دیدن آن در فیلم «پول و پارتی» یادآور فیلمهای «گشت ارشاد» است، همان تکگویههایی است که ساعد سهیلی در اولین فیلم سهگانه «گشت ارشاد» داشته و تا آخرین نسخه آن نیز حداقل یک نمونه از آن وجود داشت. دیگر نکته مشترک «پول و پارتی» با «گشت ارشاد ۳» به سکانس پایانی آن بازمیگردد؛ شخصیتهای دنیا و شاهد در حال موتورسواری هستند و دیالوگ آنها پخش میشود که درباره مرگ و زندگی حرف میزنند، دقیقا مانند آنچه در سکانس پایانی «گشت ارشاد ۳»، میان ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی رخ میدهد.
علاوه بر تمام ضعفها و موارد عجیبی که در فیلم «پول و پارتی» میتوان مشاهده کرد، باید گفت این اثر بیشتر از هر چیزی به یک تبلیغ بازرگانی بلند شبیه است تا یک اثر سینمایی. تبلیغ در آثار سینمایی امر عجیبی نیست و پیش از این هم اینگونه استفاده از تبلیغ در دنیا سابقه داشته است اما ویژگی مهم این تبلیغات غیرمستقیم بودن آنهاست که متاسفانه در سینمای ایران به واضحترین شکل ممکن اجرا میشود و کاربرد آن، جز ضربه زدن به فیلم چیز دیگری نیست. در فیلمهای روی پرده سینما هم پیش از این، فیلم «تگزاس ۳» چنین کاری را کرده بود که در میانه فیلم رسما یک ویدئوی تبلیغاتی از هتلی که فیلم در آن ضبط شده بود، پخش شد. در فیلم «پول و پارتی» اما سهیلی یک قدم فراتر گذاشته است و فیلم خود را صحنه تبلیغ محصولات مختلف مانند تن ماهی و نوشابه انرژیزا کرده است و در تمام سکانسهایی که این محصولات وجود دارد، گویی آن محصول مهمتر از فیلم و بازیگر است و در مرکز تصویر قرار دارد، حتی در نمونهای کمنظیر در دیالوگهای شخصیت شاهد، اسم محصول را گنجاندهاند تا اطمینان حاصل شود مخاطب فیلم تبلیغاتی «پول و پارتی» حتما متوجه حضور این محصول در فیلم شود.
فروش فیلم «پول و پارتی» صرفا به خاطر کمدی بودن فیلم و پیشینه کارگردان اثر بوده و فیلم ارزش سینمایی خاصی ندارد. به عبارت دیگر فروش یک اثر نشانه کیفیت آن نیست. این فیلم شاید شوخیهای زننده و جنسی نداشته باشد اما شوخیهای آن در ابتذال کم از آن شوخیها ندارد. اگر این فیلم را به عنوان یک تفریح خانوادگی میخواهید در نظر بگیرید، پیشنهاد میکنم دیگر فیلمهای روی پرده را انتخاب کنید، حتی اگر یک بار هم آن فیلم را دیده باشید. خلاصه اینکه «پول و پارتی» چیزی جز یک فیلمفارسی تمامعیار نیست و اگر از این دست فیلمها خوشتان میآید، گزینه خوبی برای تماشاست اما در غیر این صورت با ندیدن آن چیزی را از دست نمیدهید.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
چگونه بزنیم؟
امیرعباس نوری: حالا دیگر همه فهمیدهاند ایران، خشمگین از ترور میهمان عزیز خود، شهید اسماعیل هنیه، درصدد وارد کردن یک ضربه کلیدی به اساس و موجودیت رژیم صهیونیستی است. روز گذشته هاآرتص با ناامیدی نوشت تلاشها بینتیجه ماند و ایران درخواستها برای عدم تنبیه سخت اسرائیل را رد کرده است. ناامیدی هاآرتص دست کمی از وضعیت مشوش و وحشتزده درون سرزمینهای اشغالی ندارد. همه صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی وحشتزدهاند. آنهایی که «وعده صادق» ایران را دیدند، میدانند این بار، نه پای تنبیه و ضرب شست، بلکه پای خونخواهی در میان است و ایران و متحدانش در جبهه مقاومت مصمم هستند این خونخواهی را به همه مسلمانان منطقه و دنیا نشان دهند. اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی و معنوی حماس بود و تهران به همراه سایر وجوه جبهه مقاومت، به نمایندگی از ملت فلسطین و همه مسلمانان و همینطور به خاطر ترور شهید هنیه در حریم جمهوری اسلامی، حتما انتقام سختی از رژیم صهیونیستی خواهد گرفت.
اما این انتقام باید چگونه باشد؟ در پاسخ به این سوال میتوان چند گزاره را مطرح کرد.
1- خونخواهی جبهه مقاومت در پاسخ به ترور شهید هنیه توسط رژیم صهیونیستی، یک عملیات گسترده با حضور همه اضلاع جبهه مقاومت خواهد بود. برخلاف «وعده صادق» که فقط ایران، اقدام به تنبیه اساسی رژیم صهیونیستی کرد، این بار همه اضلاع مقاومت، هر کدام نقشی را در عملیات خونخواهی شهید هنیه ایفا میکنند. البته ارتش یمن نیز به دنبال واکنش به بمباران بندر الحدیده است و حزبالله لبنان نیز در پی گرفتن انتقام خون شهیدان اخیر خود بویژه شهید فؤاد شکر است. حضور همه اضلاع جبهه مقاومت در این عملیات میتواند تصویر و تجسمی از آخرالزمان رژیم صهیونیستی باشد، چرا که گستردگی و شدت عمل مقاومت در این عملیات میتواند تا حدود زیادی قدرت مقاومت و نیز میزان آسیبپذیری رژیم صهیونیستی را نشان دهد. بنابراین یکی از فواید حضور همه اضلاع جبهه مقاومت در این عملیات، نشان دادن مختصات قدرت جبهه مقاومت در یک اتاق فرماندهی واحد است؛ واقعیتی که میتواند به عنوان قویترین و بزرگترین نیروی مردمی و دفاعی در منطقه نمودار شود.
2- در عملیات «وعده صادق»، همه مقامات رژیم صهیونیستی و همینطور آمریکاییها غافلگیر شدند. آنها تصور نمیکردند ایران در این سطح، به حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولی خود در دمشق واکنش نشان دهد اما ایران با عملیات «وعده صادق»، غیر از اینکه یک ضربه حیثیتی به رژیم تلآویو وارد کرد، سست بودن رژیم را نیز به همه مردم منطقه ثابت کرد. این یکی از بزرگترین فایدههای عملیات «وعده صادق» بود. وقتی آسمان سرزمینهای اشغالی با نور موشکها و پهپادهای ایرانی روشن شد، همه مسلمانان منطقه متوجه شدند رژیم صهیونیستی یک رژیم غیرماندنی است. نور موشکها و پهپادهای ایرانی در واقع نور امیدی بود که در دل مردم مظلوم فلسطین و همه مسلمانان جهان برای آزادی این سرزمین مقدس روشن شد. از سوی دیگر غرش این موشکها و پهپادها صدای رعبآور و هولناکی برای اشغالگران سرزمینهای اسلامی بود و آنها متوجه شدند رژیم تلآویو توان مقابله و رویارویی با ایران و جبهه مقاومت را ندارد. از همان روز بسیاری از ساکنان سرزمینهای اشغالی متوجه شدند آنجا دیگر جای ماندن و زندگی نیست، بنابراین غیر از واقعیتهای میدان و تاثیر مثبت خونخواهی ایران بر تحولات غزه و جلوگیری از کشتار این مردم بیگناه، به نظر میرسد عملیات خونخواهی ایران و جبهه مقاومت، یک گام به جلو در تحولات مربوط به فلسطین خواهد بود و حرکت رژیم صهیونیستی به سمت ضعف و اضمحلال را گسترش خواهد داد.
3- این گزاره که ایران و جبهه مقاومت دنبال گسترش جنگ در منطقه نیستند، تا قبل از ترور شهید هنیه صادق بود اما با ترور هنیه و عبور صهیونیستها از خطوط قرمز ایران و همینطور ترور فرماندهان حزبالله لبنان، به نظر میرسد همه اضلاع جبهه مقاومت، متفقالقول، خواهان یک عملیات بزرگ هستند که یکی از مهمترین پیامدهای آن شکست و تغییر همه محاسبات طرفهای اسرائیلی و آمریکایی است. وقتی آمریکاییها از یک سو مجوز ترورهای آن سوی خطوط قرمز را به نتانیاهو میدهند و از این سو تصور میکنند جبهه مقاومت به خاطر پرهیز از تنشزایی، واکنش بزرگی نشان نخواهد داد، باید حتما این محاسبه غلط در ذهن آنها تغییر کند و متوجه شوند مقاومت آماده نبرد بزرگ است. حجم و شدت این عملیات خونخواهی میتواند یک تحول تاریخی در فلسطین باشد. شاید همه منتظر یک غافلگیری بزرگ باشند. چه بسا وقتی سرها رو به آسمان است، از زمین یا زیر زمین غافلگیریها رخ دهد.
ارسال به دوستان
فرمانده کل سپاه ترور شهید هنیه را اشتباه محاسباتی رژیم صهیونیستی دانست و بر قطعی بودن پاسخ سخت به آنها تأکید کرد
پاسخ محکم
رژیم صهیونیستی در گودالهای خودساخته دفن میشود
گروه سیاسی: فرمانده کل سپاه پاسداران دیروز در آیین گرامیداشت روز خبرنگار که با حضور جمع قابل توجهی از اصحاب رسانه برگزار شد، از اشتباه صهیونیستها در ترور شهید اسماعیل هنیه آن هم در تهران سخن گفت و به آنها وعده دریافت پاسخی سخت داد. سخنان سردار سلامی آن هم بعد از انجام عملیات «وعده صادق» که به جهانیان فهماند ایران در محقق کردن انتقام سخت خود تا چه اندازه صادق است، مورد توجه قرار گرفت. سرلشکر حسین سلامی در بخشی از سخنانش گفت: «رژیم صهیونیستی گودالهایی به وسعت و حجم خود حفر میکند که به تدریج خود را دفن خواهند کرد و وقتی پاسخ محکمی دریافت کنند میفهمند در محاسبه اشتباه کردهاند، مدام در محاسبه اشتباه میکنند و این بار هم اشتباه را تکرار کردند».
سردار سرلشکر حسین سلامی در آیین گرامیداشت روز خبرنگار که از سوی بسیج رسانه برگزار شد، ضمن ابراز تسلیت شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس اظهار کرد: اینکه گاه میگوییم جهان، جهان نبرد رسانهها، افکار و روایتهاست یعنی همین که جهان دنیای مرگ فاصلههاست.
وی همچنین گفت: امروز شاهد هستیم حوادثی رخ میدهد و قدرتها مجبور به اتخاذ راهبردهایی برای مهار حوادث هستند، در جهانی به سر میبریم که حادثهها آشوبآفرین هستند.
سرلشکر سلامی ادامه داد: صدها شهید خبرنگار در یکی از سهمگینترین، غریبانهترین و مظلومانهترین حوادث جهان نشاندهنده روح فداکاری، جوانمردی و احساس عمیق و باورهای وسیع در میان جامعه خبرنگاری جهان است.
وی افزود: اینکه گاهی میخوانید مقالاتی درباره تصرف قلبها و اذهان منتشر میشود به این مفهوم است که ذهنها و قلبها که مرکز معرفت و شناخت و محاسبهگری انسان است مورد هدف قرار گرفته است.
فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: امروز انسانها و ذهنیتهای اجتماعی و نگرشها و عقاید اساس شکلدهی به زندگی اجتماعی بشر هستند و هرکس بهتر تصویر بسازد و بهتر واقعیات را نشان دهد، موفقتر است.
سردار سلامی با بیان اینکه امروز همه در جهان و بویژه کسانی که روشهایشان با ارزشهایشان متفاوت است از هر روشی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند، اظهار کرد: بسیاری از دروغها و تهمتها که به ملتها و کشورها زده میشود از پیشفرضها نشأت میگیرد و بین مفاهیم و مصادیق فاصله زیادی وجود دارد و هیچ خویشاوندی بین آن دو وجود ندارد.
وی افزود: ساخت ذهن مهمترین عنصر قدرت یک جامعه است. تخریب شخصیت ذهنی یک جامعه خطرناکترین تهدیدی است که یک جامعه با آن روبهرو است. ما در قلب نبردی زندگی میکنیم که در آن هر روز افکار و اندیشهها شکل تازهای به خود میگیرد و رسالت خبرنگاری این است که قدرت تفکیک و تشخیص را در جامعه ایجاد کند.
فرمانده کل سپاه پاسداران یادآور شد: نابینایی سیاسی و اجتماعی و کورشدگی فرهنگی از خطراتی است که جوامع را تهدید میکند. آگاهی به اندازه ایمان در یک جامعه ارزش دارد. جامعه کامل با ایمان و با آگاهی کامل است که دارای فهم سیاسی و قدرت تشخیص بالاست. دارای جریاناتی است که قادر باشند حقیقت را نگارش کنند که این سختترین کار در دنیای امروز است.
* کلمات خبرنگاران از میدان مین عبور میکند
سردار سلامی تاکید کرد: کلمات خبرنگاران از میدان مین عبور میکند، مدام با موانع روبهرو و خدشهدار میشود. خبرنگاران قلب حوادث حضور دارند و آنها را میبینند.
وی افزود: حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به سفارت ما در سوریه و شهادت شهید زاهدی ما را به «وعده صادق» هدایت کرد که از استثناییترین و بینظیرترین حوادث تاریخ بود. بعد از آن حوادث دیگری رخ داد. جهان در اشغال و تسخیر حوادث است و از اتصال نقاط، میتوان حوادث مجزا را با یک خط به هم ترکیب کرد و آگاهی و دید به جامعه داد که این همان کار خبرنگاران است.
سردار سلامی اظهار داشت: خبرنگاران در قلب حوادث حضور دارند و اینها را از نزدیک میبینند. در ۱۳ فروردین با یک پدیده نادر و اتفاق پیشبینینشده روبه رو بودیم. حمله به کنسولگری ما و شهید کردن فرماندهان ما. خبرنگار میتواند از حوادث کوچک تاثیرات بزرگ بسازد.
فرمانده کل سپاه پاسداران تأکید کرد: خبرنگار دروغپرداز نیست اما حقیقتبین است و باید بتواند میان دروغ و حقیقت جداسازی کند و به جامعه، شعور و آگاهی دقیق بدهد. خبرنگاران میتوانند واقعیات را به گونهای بازتاب دهند که قلبها را مضطرب، ناامید و افسرده کند. به کلماتی که کنار هم قرار میگیرند باید توجه کنید، به آهنگ کلام و نوع قضاوت خود فکر کنید، چراکه هر خبر شما یک تغییر در جامعه ایجاد میکند.
سردار سلامی گفت: خبرنگار باید در کوران حوادث کوه آرامش و امنیت روانی باشد. ما با خبرنگاران بسیار زندگی میکنیم و در حوادث مختلف کنار آنان قرار داریم. چه در حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله و چه در خط مقدم جبهه و جنگ آنان را کنار خود داریم و حتی گاهی آنان از ما جلوتر هم میروند و در قلب حوادث حضوری بدون استتار و اختفا دارند؛ چراکه باید مشاهده و روایت کنند و به همین دلیل این همه شهید خبرنگار داریم.
وی ادامه داد: دنیای خبرنگاری دنیای احساس مسؤولیت سنگین است. این دنیا جذاب و متنوع و تکرارناپذیر است. گاهی هم ملامت و تهدید در این حرفه وجود دارد و ما اینها را درک میکنیم و به این حرفه احترام میگذاریم. خبرنگار زوایای پنهان واقعیات را مجسم میکند که این امر بسیار قابل احترام، تعیینکننده و تاثیرگذار است.
فرمانده کل سپاه پاسداران اظهار کرد: داستان نبرد بین ما به عنوان اصحاب انقلاب اسلامی با دشمنانی است که میخواهند باطل را بر جهان سیطره دهند و شیطان را حاکم کنند و جهانی سرشار از خفقان، دیکتاتوری و بیعدالتی بسازند و آن را آزاد و دموکراتیک جلوه دهند.
سردار سلامی گفت: دیکتاتورهای بسیاری را در جهان میشناسیم که همگی دستپرورده آموزههای غرب بودند. هنر رسانه این است که جلوی کسانی که میخواهند جای دیکتاتور با اهل دموکراسی را جابهجا کنند، بگیرند.
* صهیونیسم در گهواره ترور متولد شده است
وی با اشاره به ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران، تصریح کرد: رژیم صهیونیستی در گهواره ترور متولد شده است و هیچ کدام از عناصر تشکیلدهنده یک ملت را در اختیار ندارد. این رژیم گردابی از آتش را گرداگرد خود ایجاد و فکر کرده میتواند با ترور دانشمندان هستهای مانع دستیابی ملتی به انرژی هستهای شود، یا با ترور رهبر یک جریان انقلابی و مبارز و آزادیخواه که به دنبال احیای حق تعیین سرنوشت خود و بازپسگیری سرزمینهای غصبشده است و او را در سرزمین دیگری مورد هدف قرار دهد، توفیقاتی برای بقای خود به دست میآورد.
فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح کرد: اما اینها حفر گودالهایی به وسعت و حجم خودشان است که به تدریج خود را دفن خواهند کرد و وقتی پاسخ محکمی دریافت کنند میفهمند در محاسبه اشتباه کردهاند، مدام در محاسبه اشتباه میکنند و این بار هم اشتباه را تکرار کردند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه «خبرنگاری عنصر فداکاری، انسانیت و عاطفه است»، گفت: خبرنگاران اگر نبودند جنایتهای غیرقابل تحمل رژیم جنایتکار صهیونیستی و حامیانش با این پیکرها دفن میشد. اگر خبرنگارها نبودند نمیتوانستیم عظمتهای انقلاب اسلامی را به جهان مخابره کنیم. خبرنگاران شکوه را به تصویر میکشند. احساس مثبت میدهند و عرق به دین، کرامت و فضیلت را برای جوانان زنده میکنند. خبرنگار با احساسترین عضو جامعه است، اگرنه خبرنگار نمیشد. خبرنگار به ما اراده راسخ و ثبات قدم نشان میدهد.
* عملیات رسانهای ما در ابعاد مجاهدتها نیست
همچنین سردار علیمحمد نائینی، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در این مراسم در سخنانی به اهمیت کار خبرنگاران اشاره کرد و گفت: مقابله با تحریف، کار اصلی رسانه و خبرنگاران است که در نبرد رسانه باید با روشنگری و انتقال حقیقت از تحریف حقایق جلوگیری کنند.
وی با اشاره به روابط سپاه و خبرنگاران گفت: در امر رابطه سپاه با حوزه خبر وقتی به عملیات «وعده صادق» نگاه میکنیم، عملیات رسانهای ما در ابعاد مجاهدتهای سپاه نیست و ما نتوانستیم این مجاهدتها را آنگونه که شایسته است، منعکس کنیم.
ارسال به دوستان
نگاه
راه فوری بهبود معیشت طبقات ضعیف
امیررضا جباری: در روز تنفیذ دکتر مسعود پزشکیان، مقام معظم رهبری توصیههای مهمی را خطاب به دولت چهاردهم ذکر کردند. ایشان در همین دیدار پس از آنکه مسائل اقتصادی را اولویت اول کشور - به لحاظ زمانی - دانستند، فرمودند: «یک تحرک اقتصادی حسابشده قوی پیگیر مورد نیاز است. البته کارهایی در دولت قبل انجام گرفته که کارهای باارزشی است و باید ادامه پیدا کند، کارهای دیگری هم باید اضافه شود. در مسائل اقتصادی، هم از زاویه دید مسائل کلان باید به مساله اقتصادی پرداخت - مساله ارزش پول ملی، مساله تولید، مساله سرمایهگذاری، مساله بهبود فضای کسبوکار؛ مسائل اساسی و کلی - هم از نظر بهبود وضع معیشت مردم که یک کار فوری و کوتاهمدت است، کارهایی را میشود انجام داد و انشاءالله انجام بگیرد».
* برابری فرصتها
ایشان ۲ اولویت اقتصادی برای دولت مشخص کردند: یکی مسائل کلان و بلندمدت و دومی یک کار «فوری» و «کوتاهمدت» برای بهبود معیشت مردم. اکنون سوال این است: چه اقدامی میتواند مصداق این توصیه رهبری باشد؟ کار فوری و کوتاهمدت اصولا نمیتواند از جنس خلق منابع جدید و رشد بهرهوری و رشد تولید باشد، بنابراین برای بهبود فوری وضع معیشت مردم باید به سیاستی از جنس بازتوزیع بهتر منابع فعلی فکر کرد. سوال بعدی این است: این بازتوزیع باید به نفع چه قشری باشد؟
بدیهی است وقتی سخن از بهبود وضع معیشت مردم به میان میآید، منظور بهبود وضع معیشت طبقات پایین و متوسط جامعه است. آنهایی که بعضا از حداقلها نیز محرومند و نخستین آسیب تلاطمات اقتصادی چه از نوع تخاصم خارجی و چه از نوع سوءمدیریت داخلی به آنها وارد میشود. طبقات پایین درآمدی، در مقابل تلاطمات و شوکهایی که به اقتصاد وارد میشود، نمیتوانند انعطاف زیادی داشته باشند، زیرا از یک سو مازاد درآمد ندارند و بیش از نیازهای اساسی و ضروری خود مصرفی ندارند و از طرف دیگر، دارایی غیرریالی مصون از تورم نیز ندارند. بنابراین هرگونه تلاطم اقتصادی، مستقیما نیازهای اساسی این قشر را هدف میگیرد. وقتی بپذیریم هر سیاست فوری و کوتاهمدتی که منجر به بهبود وضع معیشت طبقات پایین شود، لاجرم باید نوعی بازتوزیع باشد، این پرسش مطرح خواهد شد: چه نوع بازتوزیعی میتواند هدف بهبود معیشت را برآورده کند و در عین حال با عدالت اسلامی هم سازگار باشد. عدالت اسلامی از منظر آیتالله خامنهای با عدالت مارکسیستی تفاوت دارد. اسلام عدالت را «نفی فاصله طبقاتی در استفاده از فرصتهای عمومی» میداند. یعنی برابریخواهی و نفی هر گونه فاصله طبقاتی که چپها در ظاهر دنبال میکنند با عدالت اسلامی در تعارض است. بنابراین بازتوزیع به شیوه حکومتهای چپ و مبارزه برای حذف فاصله درآمدی، هم با عدالت اسلامی تعارض دارد و هم به توسعه و پیشرفت بلندمدت اقتصادی کشور ضربه میزند.
* هدفمندی یارانهها
پس باید به دنبال یک اقدام بازتوزیعی باشیم که هم با عدالت اسلامی در تعارض نیست و هم زیرساخت انجام آن وجود دارد و میتواند مصداق یک کار فوری و کوتاهمدت باشد و هم در راستای پیشرفت بلندمدت کشور باشد و به آن ضربه نزند. با بررسی گزینههای موجود میتوان دریافت بهترین و شاید تنها سیاستی که مصداق شرایط فوق باشد، هدفمندی یارانههاست؛ سیاستی که یک بار قبلا اجرا شده و نتایج بسیار مثبتی بر معیشت طبقات ضعیف داشته؛ ضریب جینی را بشدت کاهش داده و منجر به مصرف بهینهتر منابع و اثرات رفاهی گسترده برای جامعه شده است. هدفمندی یارانهها همچنین یک سیاست عدالتمحور است، زیرا یارانهها در این سیاست حذف نمیشوند، بلکه به نفع طبقات پایین درآمدی توزیع میشوند. وقتی یارانه به کالا داده میشود، هر کس توان بیشتری در مصرف کردن دارد (عمدتا ثروتمندان) بیشتر از یارانه بهرهمند میشوند. یارانه نقدی اما بهطور مساوی بین همه تقسیم میشود، بنابراین به ایده «نفی فاصله طبقاتی در استفاده از فرصتهای عمومی» نزدیکتر است. زیرساخت اجرای این سیاست نیز فراهم است و از این جهت نیز میتواند مصداق یک کار فوری و کوتاهمدت باشد.
* تأکید بر سیاستهای کلی
رهبر انقلاب بارها درباره ضرورت سیاست هدفمندی یارانهها سخن گفتهاند. به طور مشخص در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی (در سال 1392) و همچنین در سیاستهای کلی تامین اجتماعی (سال 1401)، بر اجرای هدفمندی یارانهها تاکید شده است. ایشان هدفمندی را از «آرزوها»ی خود دانستهاند و پس از اجرای این سیاست در نیمه دوم دهه 1380 نیز بارها به تمجید از این سیاست پرداختند. به طور مثال در سخنرانی نوروزی سال 1391 فرمودند: «این کار، کار بزرگی است؛ کار مهمی است. یکی از هدفهای این قانون عبارت است از توزیع عادلانه یارانههایی که نظام و دولت به مردم میدهد. من قبلا در یک صحبتی شرح دادم که یارانهها همیشه به صورت نامتعادل و غیرعادلانه بین قشرهای مختلف مردم تقسیم میشده است؛ طبیعت کار یارانه عمومی همین است. با هدفمندی یارانهها، در واقع یک تعادلی، یک اجرای عدالتی در تقسیم و توزیع یارانهها وجود پیدا کرده است و من خبرهای موثقی از سراسر کشور دارم که حاکی از آن است که این کار در بهبود زندگی طبقات ضعیف نقش موثر داشته است. این یکی از هدفهاست که مهمترین هدف و مقصد از این قانون هم همین است». ایشان در جای دیگری فرمودند: «اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها حقا و انصافا از اقدامات بزرگ و شجاعانه دولت است و نباید با تمسک به برخی مشکلات آن را تضعیف کرد». همچنین همانطور که پیشتر ذکر شد، ایشان در سیاستهای کلی تامین اجتماعی نیز بر «کاهش فاصله طبقاتی با هدفمندسازی یارانهها» تاکید کردند. هدفمندی یارانهها نهتنها در سیاستهای کلی نظام جایگاه ویژهای دارد، بلکه قانون مفصلی نیز برای آن وجود دارد. بنابراین کنار گذاشتن این سیاست، عملا ترک فعل محسوب میشود.
* ۲ نکته
در اجرای هدفمندسازی یارانهها با توجه به تجربیات گذشته رعایت ۲ نکته حائز اهمیت است: اول اینکه باید توجه شود هدفمندی یارانهها شوکدرمانی نیست، بلکه ضروری است اجرای آن به صورت مرحلهای و بتدریج انجام شود. اثرات رفاهی اجرای این سیاست در همان مرحله اول در زندگی مردم پدیدار و بتدریج این اثر پررنگتر نیز میشود.
نکته دوم تخاطب با مردم و تبیین این سیاست و آثار آن است. ضروری است رئیسجمهور با مردم صحبت کند و مسائل را برایشان شرح دهد. هدفمندی یارانهها (و البته پرهیز از هر گونه شوکدرمانی) در مواضع انتخاباتی رئیسمحترم جمهور پررنگ بود. ایشان همچنین بارها بر پیروی از سیاستهای کلی نظام تاکید کردند. بنابراین انتظار میرود دولت چهاردهم در راستای بهبود وضع معیشت طبقات ضعیف - آن هم در کوتاهمدت و به صورت فوری - به بازتوزیع منابع از طریق اجرای اصولی قانون هدفمندی یارانهها بپردازد.
ارسال به دوستان
یادداشت
تربیت سیاسی فرزندان در خانواده
دکتر ابوالفضل اقبالی*: خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه بشری است که زیربناییترین و نخستین نهاد اجتماع بهشمار میرود. تاثیر خانواده بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه به حدی است که هیچ صاحبنظری نمیتواند آن را انکار کند. بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاک بخوبی دریافته خانواده بهترین مأمن انسان و شایستهترین کانون تبلور سکون و اطمینان است. در فرهنگ اسلامی، خانواده اساس اجتماع است و احترام و منزلت بسیاری دارد. خانواده نخستین مکان برای یادگیری آغازین دانشهاست. نخستین دانشها مانند سنگنوشتههایی هستند که همواره پایدارند. خانواده از نظر بسیاری از پژوهشگران انتقالدهنده اصلی دانش، ارزشها، نگرشها، نقشها و عادات یک نسل است. دختر و پسر پس از ازداوج، نخستین اختلاف سلیقههای جدی را در روابط زناشویی تجربه میکنند. در همین مواقع تحمل، مدارا و بردباری را نیز میآموزند و در صورت مدیریت درست عواطف خویش، از همین مسیر کاملتر میشوند. فرزندان نیز مسیر جامعهپذیریشان را از خانواده آغاز میکنند. خانواده با آموزشهای غیررسمی خود میتواند دانستههای مذهبی، رفتار مذهبی، اصول اخلاقی و شکلدهی به روابط اجتماعی را به فرزندان خود بیاموزد.
یکی از ساحات تربیتی در نظام خانواده، تربیت سیاسی فرزندان است. با توجه به اختلاف در مفهوم تربیت و سیاست، تعاریف متفاوتی نیز از تربیت سیاسی ارائه شده است. مفهوم تربیت سیاسی را میتوان در یک عبارت مختصر و مفید اینگونه تعریف کرد: تربیت سیاسی پرورش فضایل، دانش و مهارتهای مورد نیاز برای مشارکت سیاسی و آماده کردن اشخاص برای مشارکت آگاهانه در بازسازی آگاهانه جامعه خود است (جان الیان،89:1391) و اموری همچون تربیت شهروندان، گزینش رهبران سیاسی، ایجاد یک همبستگی سیاسی، حفظ قدرت سیاسی، اجتماعی کردن افراد برای نظامهای سیاسی، نقد نظام سیاسی موجود و تربیت شهروندان جهانی از جمله اهدافی است که برای تربیت سیاسی ذکر کردهاند. تربیت سیاسی فرآیندی است که ضمن آن فرهنگ سیاسی جامعه به نسل بعد منتقل میشود و به عنوان یک مفهوم با مفاهیم دیگری نظیر مشروعیت، هویت و وفاداری به نظام سیاسی مرتبط است و هدف آن ایجاد وضعیت آرامش و عدم بحران در رابطه میان مردم و دولت است. اگر چه تربیت سیاسی در هر جامعه از طریق نهادهای متعدد نظیر خانواده، سپس نظام آموزشی، پس از آن مجتمع بزرگتر و نهادهای سیاسی، مانند احزاب و وسایل ارتباطجمعی صورت میگیرد اما خانواده همچنان واحد مشترک میان همه این مجتمعات به شمار میرود. همچنین خانواده چارچوب حاکمی است که شخصیت و گرایشهای کودک را شکل میدهد و در مراحل بعد بر رفتار سیاسی او به عنوان یک عضو از امت تأثیر میگذارد، لذا در این نوشتار قصد ما بررسی اهمیت خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی در روند تربیت سیاسی با تاکید بر ساختار قدرت در آن است.
* قوامیت مرد و تربیت سیاسی
یکی از عوامل اصلی تعیینکننده در تبلور شخصیت کودک و رفتار سیاسی او در زمانهای بعد ساختار قدرت در درون خانواده است. خانواده نسبت به کودک حکم یک دولت کوچک را دارد و فهم قدرت در درون خانواده برای کودک مقدمه درک قدرت در دولت و شکلگیری موضع او نسبت به آن است. مفهوم قوامیت برای فهم ساخت خانواده و بازتاب آن در تربیت سیاسی از نظر اسلام مفهوم محوری تلقی میشود، زیرا این مفهوم با عدالت و قسط میان فرزندان و احترام به آرا و رعایت حقوق ایشان مرتبط است. این امر خانواده مسلمان را از آسیب سلبی استبداد در درون خانواده و بر روان کودک دور نگاه میدارد. همچنین شور و مشورت مبنای تصمیمگیری در درون خانواده است. این امر کودک را برای تعامل با دیگران از طریق شور به عنوان یک اسلوب در همه اعمالش و به عنوان یک وسیله اساسی در مواجهه با تمام مشکلاتش آماده میکند. در مراحل بعدی عمر نیز کودک از همین اسلوب در رفتار سیاسی و زندگی اجتماعی خود استفاده خواهد کرد، لذا فقدان مکانیسم شورا در درون خانواده موجب میشود کودک خشونت را همواره وسیلهای برای حل اختلافات و تعامل با محیط پیرامون خود بداند و این امر به نوبه خود به افزایش میزان خشونت سیاسی در جامعه میانجامد. اسلام برای زن به عنوان سرپرست خانه همسرش اهمیت زیادی قائل است و مسؤولیت تربیت اجتماعی و سپس تربیت سیاسی کودک را بر عهده او گذارده است. از این رو بر ارتباط مادر با کودک بویژه در 6 سال اول عمر تاکید دارد.
نتایج بررسیهایی که راجع به نقش و اثر مادر بر رفتار سیاسی فرد صورت گرفته متفاوت است. بر اساس برخی از این بررسیها کودک هنگام تعارض و اختلاف گرایشهای حزبی پدر و مادر گرایش مادر را برمیگزیند. این خود نشاندهنده تأثیر مادر در ایجاد گرایشهای سیاسی فرد است. در حالی که طبق بررسیهای دیگر پدر بر رفتار سیاسی فرزندان تأثیر بیشتری دارد، زیرا او معمولاً کارآمدی سیاسی بیشتری در جامعه دارد و در موارد بسیار از آگاهی سیاسی بالا و بسیار بیشتری نسبت به مادر برخوردار است.
حقیقت این است که اسلام مسؤولیت هر یک از زن و مرد را در خانواده به دیگری محول نکرده است، زیرا مشارکت پدر و مادر در تربیت اجتماعی و سیاسی کودک مشارکتی لازم و واجب به شمار میآید، چون با انجام وظیفه یکی از دو طرف مسؤولیت از عهده دیگری سلب نمیشود. علاوه بر این آن دو به همراه فرزندان از طریق مسؤولیتهایی که هر یک بر عهده میگیرند، ساخت قدرت را در درون خانواده شکل میدهند و در صورتی که یکی از آنها از انجام مسؤولیتهایش شانه خالی کند، این ساخت قدرت کامل نمیشود، لذا سرپرستی خانواده مسؤولیت مشترک پدر و مادر است و هر دو در برابر افراد تحت سرپرستی خود مسؤولند. مشارکت فعال پدر در تربیت کودک برای آرامش و تعادل روانی کودک بسیار مهم است. اختلال در روابط کودک و پدر طبق برخی بررسیها بر شخصیت کودک تأثیر منفی برجا میگذارد. کودک در این صورت مشارکت در زندگی سیاسی را مفید و نتیجهبخش نمیبیند، زیرا مشارکت در زندگی خانوادگی که استبداد پدر و نظر او بر همه چیز حاکم است را مفید و نتیجهبخش نیافته و به تدریج اعتماد به خود را در قدرت تأثیرگذاری بر روند امور از دست میدهد. تفاوت نتایج بررسیها به دلیل اختلاف جوامع نمونه مورد بررسی و تفاوت شاخصهایی است که محققان به کار گرفتهاند اما همه این بررسیها به رغم اختلافاتی که با هم دارند، در یک چیز مهم مشترکند و آن این است که هر گونه اختلال در ساخت خانواده بر کودک و درک سیاسی او اثر میگذارد. غیبت پدر از روند تربیت سیاسی فرزند در دیدگاه اسلامی نوعی اختلال در یکی از سنتهای اجتماعی و تزلزل پایههای خانواده و نقض اصل «قوامیت» ارزیابی میشود. از نظر اسلام غیبت پدر در فرآیند تربیت فرزندان، کوتاهی وی در ایفای مسؤولیت و تحمیل مسؤولیتی مضاعف بر زن ارزیابی میشود. همچنین از نظر اسلام این امر به معنی محروم کردن کودک از حق زندگی در فضای سالم خانوادگی و بهرهمندی از شرایط روانی متعادل و بیاعتنایی به حقوق فطری وی در تأثیر پذیرفتن از هر یک از والدین است. اسلام غیبت پدر را در فرآیند تربیت فرزند به معنای فروریختن پایههای خانواده میداند. خانوادهای که از یک سو واجد صلاحیتهای لازم برای ایفای نقش سیاسی و حفظ ارزشهای اسلامی و تربیت کودک براساس آنهاست و از دیگر سو مسؤولیت ایستادگی در برابر هرگونه انحراف یا تجاوز از الگوهای اسلامی در سطح جامعه و دولت را برعهده دارد.
مدیر اندیشکده زوج *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|