آب سدها ته کشید
گروه اقتصادی: کاهش بارندگیها و افت بیسابقه ذخایر آب در سدهای تهران، پایتخت را با یکی از سختترین سالهای آبی خود مواجه کرده است. وضعیت فعلی نشان میدهد حجم آب موجود در سدهای پنجگانه تهران به تنها ۲۷۲ میلیون مترمکعب رسیده که معادل ۱۳ درصد ظرفیت نرمال آنهاست. این شرایط بحرانی که به دلیل کاهش ۴۵ درصدی بارندگی نسبت به متوسط بلندمدت ایجاد شده، زنگ خطر را برای تأمین آب شرب شهروندان تهرانی به صدا درآورده است. میزان بارندگی در نیمه نخست اسفندماه تنها 4.3 میلیمتر بوده که کاهش ۷۷ درصدی نسبت به میانگین بلندمدت را نشان میدهد. با ادامه این روند، منابع آب سطحی تهران کاهش و فشار بر منابع زیرزمینی به دلیل مشکلاتی نظیر فرونشست زمین و کاهش کیفیت آب افزایش یافته است.
عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب در این باره تأکید کرد با وجود مدیریت فشار آب در شبها به منظور کاهش هدررفت، این اقدامات به تنهایی برای مهار بحران کافی نیست. مشارکت مردم در صرفهجویی و اصلاح الگوی مصرف میتواند نقش موثری در عبور از این وضعیت بحرانی داشته باشد. از جمله اقدامات پیشنهادی میتوان به کاهش مصرف آب در فعالیتهایی مانند شستوشوی فرش و ظروف، بستن شیر آب هنگام مسواک زدن و استفاده از آب باقیمانده در ظروف برای آبیاری گیاهان اشاره کرد.
بهزاد پارسا، مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران نیز اعلام کرده سدهای امیرکبیر و لتیان به پایینترین سطح ذخیره آب خود از زمان بهرهبرداری رسیدهاند. به دلیل استانداردهای کیفی سختگیرانه برای آب شرب، امکان جایگزینی کامل منابع زیرزمینی وجود ندارد. ذخایر سدهای تهران به حدی کاهش یافته که در برخی مناطق کف سدها نمایان شده و حتی امکان موتورسواری در این مناطق فراهم شده است.
در سطح ملی، میزان ورودی آب به سدها در ۱۶۸ روز ابتدایی سال آبی جاری 8.7 میلیارد مترمکعب بوده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش ۳۳ درصدی را نشان میدهد. خروجی آب از سدها نیز با کاهش ۲ درصدی همراه بوده و در حال حاضر تنها ۴۳ درصد ظرفیت مخازن سدهای کشور پر است. کاهش ذخایر آبی موجب شده وزارت نیرو برنامههای متعددی برای مدیریت منابع آب تدوین کند. با وجود این برنامهها، تأمین آب کشاورزی در کشتهای دوم به دلیل کمبود منابع امکانپذیر نخواهد بود.
طبق گزارش وزارت نیرو، میزان بارندگی در سال آبی جاری تاکنون 82.9 میلیمتر بوده که نشان از کاهش ۴۵ درصدی نسبت به میانگین بلندمدت دارد. این کاهش در برخی استانها به ۷۶ درصد رسیده و تنها استان گیلان شرایط نرمال بارندگی را تجربه کرده است. از ۱۹ استان کشور بیش از نیمی با کاهش بارندگی مواجهند. کاهش بارندگیها و خشکسالی شدید، کشور را با یکی از سختترین سالهای آبی خود روبهرو کرده است.
معاون وزیر نیرو در این باره تصریح کرد عبور از این بحران مستلزم همکاری همه دستگاهها، از جمله وزارت جهاد کشاورزی و استانداریهاست. تشکیل جلسات هماهنگی بیناستانی برای مدیریت منابع آب ضروری است. همچنین نیاز به اصلاح فوری الگوی مصرف شهروندان، استفاده از تکنولوژیهای نوین تصفیه و بازیافت آب و سرمایهگذاری در زیرساختها برای کاهش هدررفت شبکههای توزیع احساس میشود.
با این حال، مدیریت بحران بدون مشارکت مردم و همراهی آنها در صرفهجویی امکانپذیر نیست. اگر هر خانوار تهرانی روزانه تنها ۱۰ درصد مصرف آب خود را کاهش دهد، میتوان گام بزرگی در بهبود این وضعیت بحرانی برداشت. در نهایت، ادامه روند مصرف فعلی میتواند منابع آبی تهران را با خطر جدی مواجه کند و چالشهای بیشتری را در آینده نزدیک به همراه داشته باشد. همکاری عمومی و تصمیمات صحیح مدیریتی میتواند کلید عبور از این بحران کمآبی باشد.
برای مقابله با بحران آب در تهران و کشور، سیاستها و اقدامات متعددی باید مورد توجه قرار گیرد. از جمله این اقدامات میتوان به اجرای برنامههای صرفهجویی در مصارف خانگی، اصلاح سیستمهای کشاورزی و صنعتی برای کاهش مصرف آب و سرمایهگذاری در زیرساختهای نوین بازیافت و مدیریت آب اشاره کرد. یکی از مهمترین اقدامات، اصلاح الگوی مصرف در تمام بخشهاست. این الگو شامل بهینهسازی روشهای آبیاری در کشاورزی، استفاده از تجهیزات و فناوریهای کممصرف در صنعت و صرفهجویی آگاهانه شهروندان در مصارف خانگی میشود. این تغییرات همراه با تلاشهای مدیریتی برای کاهش هدررفت آب در شبکههای توزیع و تقویت سیستمهای تصفیه و بازیافت، میتواند تأثیر مثبتی بر وضعیت منابع آبی کشور داشته باشد.
همچنین لازم است دستگاههای مختلف دولتی، استانی و محلی با همکاری نزدیک در زمینه اجرای مصوبات مرتبط با مدیریت کمآبی عمل کنند. تشکیل کمیتههای تخصصی بیناستانی برای تخصیص بهینه منابع آبی و هماهنگی در اجرای سیاستهای سازگاری با کمآبی، گامی اساسی در این مسیر خواهد بود.
برنامهریزی دقیق مبتنی بر پیشبینیهای هواشناسی نیز نقشی اساسی در مدیریت منابع آب ایفا میکند. سازمانهای مسؤول باید با استفاده از دادههای پیشبینی و تحلیلهای بهروز، برنامههای تأمین و مصرف آب را بازنگری و اجرا کنند. در نهایت، آموزش و آگاهسازی عمومی در زمینه اهمیت مدیریت منابع آبی و تأثیر اقدامات کوچک فردی بر وضعیت کلی، میتواند تغییرات مثبتی به ارمغان آورد.
ایران با اقلیمی عمدتا خشک و نیمهخشک، همواره با محدودیت منابع آبی مواجه بوده است اما در دهههای اخیر، کاهش بارندگیها، خشکسالیهای مکرر و افزایش دمای هوا وضعیت را به مرحله بحرانی رسانده است. طبق گزارشها، میزان بارندگی در سال آبی جاری نسبت به میانگین بلندمدت ۴۵ درصد کاهش یافته است. این کاهش در برخی استانها مانند سیستانوبلوچستان، خوزستان و هرمزگان به بیش از ۵۰ درصد رسیده است. همچنین ورودی آب به سدهای کشور در سال جاری ۳۳ درصد کمتر از سال گذشته بوده است.
روند کنونی مصرف آب در پایتخت، خطرات جدیتری برای منابع آبی تهران و کشور به دنبال خواهد داشت اما با اتخاذ تصمیمات آگاهانه و مشارکت عمومی، میتوان از این بحران عبور کرد و آیندهای پایدارتر برای تأمین آب شرب و کشاورزی فراهم کرد.
در حال حاضر اقداماتی همچون اصلاح الگوی مصرف آب در بخشهای کشاورزی، صنعتی و خانگی، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین مدیریت آب و افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت صرفهجویی در مصرف آب باید در دستور کار قرار گیرد. همچنین بازنگری در سیاستهای مدیریت منابع آبی و تقویت همکاریهای بیناستانی و بینالمللی میتواند به کاهش اثرات این بحران کمک کند. بحران آب در ایران نهتنها یک چالش زیستمحیطی، بلکه تهدیدی برای امنیت غذایی، اقتصادی و اجتماعی کشور است. عبور از این بحران نیازمند تغییرات اساسی در نگرشها و سیاستهای مدیریت منابع آبی است.
یکی از پیامدهای این بحران، خشک شدن دریاچهها، رودخانهها و تالابهای کشور است. برای مثال، دریاچه ارومیه که زمانی یکی از بزرگترین دریاچههای شور جهان بود، اکنون با کاهش شدید سطح آب مواجه است. این وضعیت نهتنها به اکوسیستمهای محلی آسیب رسانده، بلکه معیشت جوامع محلی را نیز تهدید کرده است.
برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی نیز به این بحران دامن زده است. کاهش سطح آبهای زیرزمینی باعث فرونشست زمین در بسیاری از مناطق کشور شده است. این پدیده علاوه بر تخریب زیرساختها، خطرات جدی برای سکونتگاههای انسانی ایجاد کرده است.
در بخش کشاورزی، که بیش از ۹۰ درصد مصرف آب کشور را به خود اختصاص میدهد، استفاده از روشهای آبیاری سنتی و کشت محصولات پرآببر، بازدهی پایین و مصرف بالای آب را به همراه داشته است. این مساله نیازمند اصلاحات اساسی در الگوی کشت و استفاده از فناوریهای نوین آبیاری است. از سوی دیگر، سوءمدیریت منابع آبی و اجرای پروژههای بدون برنامهریزی، مانند ساخت سدهای غیرکارآمد و انتقال آب بینحوضهای، به مشکلات موجود افزوده است. این اقدامات نهتنها به کاهش منابع آبی در مناطق مبدأ منجر شده، بلکه تنشهای اجتماعی و زیستمحیطی را نیز افزایش داده است.