محمد رستمپور: تنها ۱۰ ساعت پس از آنکه یک روزنامهنگار ورزشی مطرح، مربیان کشتی ایران را از لحاظ دانش، «پایین» توصیف و از میان همه نماهای رقابتهای کشتی آزاد جهان، رقص پای کشتیگیر آمریکایی مقابل کامران قاسمپور را انتخاب کرد، قهرمانی ایران یک روز پیش از پایان مسابقات، آن هم پس از 12 سال قطعی شد، قبل از آنکه رحمان عموزاد و امیرعلی آذرپیرا بر سر طلا و نقره با کشتیگیرانی از آمریکا و ژاپن بجنگند. حتی پس از قطعی شدن خبر قهرمانی و بهرغم دریافت انتقادات پرشمار، این روزنامهنگار ورزشی باز هم از نظر خودش بازنگشت و ادعا کرد آمریکا در حال تغییر است و روسیه با ترکیب اصلی وارد مسابقات نشده. شبکههای اجتماعی در همه جای جهان محل زد و خوردهای اینچنینی است. چهرههای معتبر، رفتارهای کودکانه از خود نشان میدهند و کاربران سازمانیافته به یک ایده درست حمله میکنند تا آن را بیارزش کنند و کمحامی نشان دهند. اندکاندک آشکار شده آن عرصه عمومی گفتوگو و تبادل رأیی که برخی بستر ظهور دموکراسی مستقیم میدانستندش، یا حوزه عمومی مورد نظر هابرماس که میتواند کنش ارتباطی بسازد و گفتوگوی عاقلانه را رقم بزند، در شبکههای اجتماعی پدیدار نمیشود. در نقطه مقابل، دستکاری در افکار عمومی در بسترهای آنلاین سبب شده اتفاقاً شبکههای اجتماعی به محیط بروز و ظهور فاشیسم تبدیل شود. همیشه در همه بسترها، گربههای مرتاض علی پرتعدادی هستند که یک پا دارند و با آنان که مرغ همسایه را غاز میپندارند، در ائتلاف و ارتباطند. نزد اینها استدلال مرده و آنچه اعتبار دارد، فالوئر است. در نتیجه در شبکههای اجتماعی به وفور محتواهای ضدایرانی بیپایه و اساسی میبینید که ذهن و ذهنیت کاربران را نسبت به زندگی در ایران یا هر چه مرتبط با ایران است، آلوده میکند. کافی است در یک کشور دیگر، حتی در کشورهایی که از نظر استانداردهای زندگی یا آمارهای اقتصادی معتبر بینالمللی به مراتب از ایران نمره پایینتری میگیرند، اتفاق شگفتی رخ دهد، همان ساعت، آن اتفاق سوژه تحلیلها و توضیحهای مکرری میشود و زوایای مختلفی از ماجرا درباره آن نقل میشود! اما جز قهرمانی تیم ملی کشتی آزاد ایران در مسابقات جهانی زاگرب، قهرمانی تیم والیبال جوانان ایران در جهان یا صعود بانوان فوتبالیست ایران به جام ملتهای آسیا یا نایبقهرمانی نوجوانان دختر کاراتهکا در آسیا نیز همین سرنوشت را یافته است و احتمال میرود اتفاق منحصربهفرد دیگری که در جریان است نیز، از دایره تمرکز خبری - تحلیلی بیرون بماند؛ عفو نزدیک به 70 هزار نفر از زندانیان با نامه رئیس قوهقضائیه و تأیید رهبر انقلاب، اتفاقی نیست که بویژه پس از جنگ 12 روزه، یک خبر معمولی باشد. وضعیت زندان و زندانیان در ایران مثل همان اخبار ورزشی، به دلیل حساسیت بالا و پتانسیل جلب توجهات، به صورت مستمر سوژه ضدانقلاب است، جوری که تصور این است که برخلاف آمریکا، این ایران است که بالاترین تعداد زندانیان در جهان را دارد. در حالی که 25 درصد زندانیان جهان در آمریکا زندانیاند اما آمریکا 5 درصد جمعیت دنیا را داراست. یا مثلاً 211 هزار زن زندانی در زندانهای آمریکا هستند؛ یعنی نزدیک به یکسوم زندانیان زن کل دنیا. این رقم نشاندهنده افزایش تقریباً 8 برابری از سال ۱۹۸۰ است؛ آن زمان تعداد زندانیان زن در این کشور 26 هزار نفر بود. در حالی ایالات متحده ۳۰ درصد زنان زندانی جهان را در خود جا داده است که تنها حدود ۴ درصد جمعیت زنان جهان در آمریکا هستند. سرانه زنان زندانى در آمریکا از مجموع سرانه زندانیان زن در 3 کشور پرجمعیت چین، هند و روسیه بیشتر است. همه این آمار در حالی است که رئیسجمهور آمریکا بر اساس ماده دوم قانون اساسی، اختیار عمل گستردهای در عفو زندانیان دارد اما این امکان به شکل کاملاً حزبی مورد استفاده قرار میگیرد. برای نمونه، دونالد ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوری خود 237 نفر را عفو کرد که عمدتاً از نزدیکان سیاسی وی بودند یا پرونده عفو هانتر بایدن، پسر جو بایدن با فرمان پدرش در سال ۲۰۲۴ را به یاد بیاورید. در نتیجه باید گفت بهرغم امکان عفو، آمریکا از ایران در این زمینه بسیار عقبتر است، حال آنکه در رسانه و در پنداشت، این ایران است که باید مرتباً درباره زندان و زندانیان به نهادهای بینالمللی پاسخگو باشد. از این رو است که اقدام حضرت آیتالله خامنهای در عفو 70 هزار نفر از زندانیان که بر اساس نامه رئیس قوهقضائیه و مبتنی بر اصل عفو معیاری در حال رخداد است، نه تنها در رسانههای خارج از ایران، بلکه حتی در رسانههای داخلی هم چندان ضریبی نمیگیرد. عدد بالای عفوشدگان آن هم در شرایطی که مرتباً از ضعف ساخت داخلی جامعه به منظور نفوذ و خرابکاری در جنگ 12 روزه سخن گفته میشد، نشاندهنده اعتماد بالای نظام سیاسی به امکان زیست غیرمجرمانه است. چنین عددی در هیچ سیستم قضاییای سابقه ندارد، آن هم بعد از پیچیدهترین و سختترین تهدیدی که برای مقابله با اصل وجود نظام سیاسی طراحی شده است. این اقدام همان عینیتبخشی به اتحاد مقدسی است که در نظر رهبر انقلاب به شکست رژیم صهیونیستی انجامید و اتفاقاً نشاندهنده فراگیری احتمالات ساخت یک انسجام اجتماعی است. اعتماد، اعتماد میآورد و اعتماد دوسویه، توان دولت و مردم در مقابله با دشمن خارجی را ارتقا میبخشد و از این نظر است که شاید بتوان گفت در اتحاد مقدس، همه؛ حتی زندانیان نیز شریکند. همچنان که در حمله رژیم صهیونیستی به زندان اوین، 79 نفر به شهادت رسیدند که از این جمع، 5 نفر زندانی بودند. در نتیجه، عفو معیاری اخیر نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران اتکای بالایی بر حضور شهروندان خود دارد و از هر فرصتی برای عادی شدن زیست و زندگی آنها غفلت نمیکند. حضرت آیتالله خامنهای دقیقاً یک سال پیش در دیدار کاروانهای ورزشی گفته بودند «در ورزشهای بینالمللی فقط مهارت ورزشی نیست که نشان داده میشود، قدرت روحی و اعتماد به نفس ملت ایران هم به رخ بدخواهان کشیده میشود» و حالا با عفو معیاری بیش از 70 هزار نفر، این قدرتمندی و توانایی برآمده از اعتماد اجتماعی جمهوری اسلامی ایران است که ظاهر میشود؛ چیزی مثل مدالهای درخشان کشتیگیران ایران در رقابتهای جهانی زاگرب.
ارسال نظر
پربیننده