یک رأی و هزار حرف ناگفته
مهدی مرسلی: در جغرافیای پیچیده فوتبال ایران، گاهی یک پرونده، از جنس همانهایی است که نه میسوزد، نه میسازد. مثل شعلهای که زیر خاکستر نفس میکشد اما شعلهور نمیشود. مثل داستان پرسپولیس و علیرضا بیرانوند که حالا نزدیک به ۹ ماه است در راهروهای تاریک فدراسیون فوتبال معطل مانده؛ بیآنکه کسی بداند پایان این قصه قرار است عدالت باشد یا مصلحت.
ماجرا از جایی شروع شد که شماره یک سابق پرسپولیس، پیش از آغاز لیگ بیستوچهارم، ناگهان چمدانش را بست و بیهیچ وداعی راهی تبریز شد. قرارداد را یکطرفه فسخ کرد و پیراهن تراکتور را به تن زد. باشگاه پرسپولیس، این فسخ را «غیرقانونی» خواند و با ادعای اغوای بازیکن، شکایتنامهای را روانه کمیته تعیین وضعیت کرد. در همان روزها، مدیرعامل باشگاه (رضا درویش) گفته بود اگر بیرانوند محروم نشود، از مسؤولیتش کناره میگیرد. حرفی که حالا، به قول قدیمیها، روی هوا مانده است.
* اولین حکم: نیمهراهی به عدالت
۳ ماه گذشت و رای اولیه صادر شد: محکومیت مالی ۲۰ میلیارد تومانی برای بیرانوند، معادل قراردادش با پرسپولیس اما بخش دوم رای، آنجا که کمیته تعیین وضعیت برایش «محرومیت تعلیقی» ۴ ماهه نوشت، آتش ماجرا را شعلهورتر کرد. کارشناسان حقوقی، رای را «ساخته ذهن» خواندند، از آن واژههایی که در هیچ آییننامهای پیدا نمیشود. پرسپولیس، رای را نپذیرفت. گفتند: «محرومیت یا هست یا نیست. تعلیقی یعنی چه؟» و همین بود که پای پرونده به کمیته استیناف باز شد.
* کمیته استیناف؛ سنگری به نام سکوت
انتظار میرفت کمیته استیناف، که سالهاست از لابهلای پروندهها عبور میکند، دستکم برای این یکی کمی شفافتر عمل کند. اما بازی جدیدی آغاز شد: سکوت، وعده، فردا، هفته بعد. لیگ به پایان رسید، تراکتور قهرمان شد، پروندهها بسته شد اما رای نهایی بیرانوند هنوز در راه بود؛ یا بهتر بگوییم، در راه مانده بود. حتی وقتی خبر رسید کمیته استیناف رای داده، فدراسیون فوتبال اعلام کرد نه رایی آمده، نه خبری هست. گره کورتر شد، افکار عمومی سردرگمتر.
پرسپولیسیها این سکوت را نشانهای از مماشات خواندند؛ حتی بدبینانهتر، آن را ناشی از «توصیههای بیرونی» دانستند. در دنیای بیشفافیت فوتبال ایران وقتی سکوت طولانی میشود، هر شایعهای ممکن است جان بگیرد.
* آیا پای CAS به میان میآید؟
حالا همه چیز به یک سوال گره خورده: اگر رای استیناف، خواستههای پرسپولیس را تأمین نکند، آیا این باشگاه به دادگاه عالی ورزش (CAS) شکایت خواهد برد؟
پاسخ این سوال، نه ساده است، نه روشن. از نظر حقوقی، تا زمانی که رای استیناف بهطور رسمی صادر و ابلاغ نشود، باشگاه پرسپولیس حق شکایت به CAS را ندارد اما فرض کنیم رای منتشر شد و محرومیت قطعی در کار نبود؛ آنوقت شرایط تغییر میکند.
باشگاه پرسپولیس، در این پرونده به دنبال ۲ چیز است: نخست، محرومیت قطعی بیرانوند. دوم، محکومیت باشگاه تراکتور به دلیل اغوای بازیکن تحت قرارداد. اگر در هیچکدام به نتیجه نرسند، احتمال بردن پرونده به CAS بالا میرود.
پرسپولیس پیشتر، تجربهای تلخ از پرونده مشابه داشته: ماجرای مهدی طارمی و باشگاه ریزهاسپور ترکیه. آن زمان هم CAS حکم داد: طارمی ۴ ماه محروم شد، پرسپولیس ۲ پنجره نقل و انتقالاتی را از دست داد و مبلغی سنگین باید به باشگاه ترک پرداخت میشد. بخش مالی با دخالت سیاسی حل شد اما باقی مجازاتها اجرا شد. حالا پرسپولیس نگران است دوباره وارد میدان مین شود.
* از حکم تا حکمت؛ چشمها به درویش دوخته شده
در میان همه این بلاتکلیفیها، چشمها به رضا درویش است. مدیری که روزی با قاطعیت از استعفا حرف زد اما حالا ترجیح میدهد کمتر حرف بزند. شاید منتظر است، شاید درگیر رایزنیهایی است، شاید هم از بازی پیچیده پشت پرده آگاه است و نمیخواهد وارد مرحله جدیدی از تنش شود.
اما آنچه مسلم است، این است که اگر پرسپولیس بخواهد پرونده را از مرزهای ایران خارج کند، باید هزینه بدهد؛ هم مالی، هم رسانهای، هم شاید سیاسی. CAS شوخی ندارد. هیچ پروندهای در آنجا با خواهش و ریشسفیدی بسته نمیشود. فقط مستند، دقیق، حقوقی.
و این یعنی پرسپولیس، پیش از بردن پرونده به سوییس، باید خودش را برای مسیر دشوارتری آماده کند اما پیش از همه اینها، باید منتظر یک چیز ماند: رای کمیته استیناف. رایی که مثل مسافر یک قطار فراموششده، هنوز به ایستگاه نرسیده و اگر نرسد، همه این بحثها در حاشیه میماند.
فعلا فوتبال ایران درگیر این پرسش ساده اما کلیدی است: آیا بالاخره رای بیرانوند اعلام میشود؟ یا قرار است این هم مثل خیلی پروندهها، زیر گرد و غبار فراموشی دفن شود؟