حراج ارزان اسرائیل
حسین کیامنش: افزایش موارد جاسوسی ساکنان سرزمین اشغالی برای ایران، در ۲ سال گذشته به یکی از جدیترین بحرانهای امنیتی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. این بحران، بویژه پس از جنگ ۱۲ روزه تشدید هم شده است. به اذعان رسانههای عبریزبان، پس از توقف جنگ، حداقل ۵ نفر از صهیونیستها به اتهام جاسوسی برای ایران بازداشت شدهاند. در حالی که رویترز از دستگیری بیش از ۳۵ نفر در ۲ سال گذشته به اتهام جاسوسی برای ایران خبر میدهد، رسانههای صهیونیستی از جمله تایمز اسرائیل این آمار را بیش از 45 نفر اعلام کردهاند. این افراد از اقشار مختلف، از مهاجران و سربازان ذخیره گرفته تا اعراب و یهودیان اولترا ارتدکس هستند. ناکارآمدی روشهای سنتی مانند بازداشت و مجازاتهای سنگین، حالا رژیم را به سمت ایجاد کارزار تبلیغاتی «پول آسان، هزینه سنگین» با رویکردی عاطفی سوق داده است. این رویکردی عاطفی است که بعید است تأثیر مثبتی داشته باشد.
* بحران فزاینده جاسوسی
در دهههای اخیر، رژیم همواره خود را به عنوان جامعهای یکپارچه و تحت نظارت شدید امنیتی معرفی کرده است. با جمعیتی حدود 10 میلیون نفر و ساختار امنیتی پیشرفتهای که شامل شینبت، موساد و ارتش است، رژیم مدعی بود توانایی کنترل کامل تحرکات داخلی و جلوگیری از نفوذ خارجی را دارد. با این حال، کشف ۲۵ شبکه جاسوسی و بازداشت بیش از 45 نفر در ۲ سال گذشته، نشاندهنده یک بحران امنیتی بیسابقه در سرزمین اشغالی است. افزایش تعداد افرادی که به اتهام جاسوسی برای ایران بازداشت شدهاند، رژیم صهیونیستی را بر آن داشته تا شعبه جدیدی را برای آنها در زندان دیمون حیفا ایجاد کند.
بحران جاسوسی بویژه پس از جنگ تحمیلی رژیم علیه ایران شدت هم گرفته است. ایران با استفاده از روشهای پیچیده، توانسته شبکههای جاسوسی را در داخل سرزمین اشغالی گسترش دهد. این شبکهها اطلاعات حساسی از پایگاههای نظامی (مانند نواتیم و رامات دیوید)، تأسیسات زیرساختی (مانند بنادر حیفا) و حتی افراد برجسته مانند دانشمندان هستهای و مقامات ارشد رژیم را هدف قرار دادهاند. به گزارش رسانه تایمز اسرائیل، به زعم نهادهای امنیتی رژیم، در جنگ اخیر، احتمالا اطلاعات جمعآوریشده توسط جاسوسها، به ایران در هدف قرار دادن مکانهای کلیدی و حساس رژیم صهیونیستی کمک کرده است.
این سطح از نفوذ نشان میدهد نظارت امنیتی اسرائیل، برخلاف ادعاها، با شکافهای جدی مواجه است و جامعهای که مدعی یکپارچگی بود، بیش از آنچه تصور میشد در برابر نفوذ خارجی آسیبپذیر است. طبق ادعای سرویسهای امنیتی رژیم، موارد جاسوسی کشفشده طی ۲ سال گذشته، طیف گستردهای از فعالیتها را در بر میگیرد، از وظایف ساده مانند عکاسی تا مأموریتهای پیچیده مانند برنامهریزی برای حذف مقامات رژیم صهیونیستی. یکی از جنبههای نگرانکننده این بحران برای اسرائیل، تنوع جمعیتی متهمان است که نشاندهنده نفوذ ایران در تمام لایههای جامعه رژیم صهیونیستی است. شبکه حیفا (افرادی با اصالت جمهوری آذربایجان) و افرادی مانند ولادیسلاو ویکتورسون (مهاجر بلاروس) نمونههایی از جذب مهاجران هستند که به دلیل مشکلات اقتصادی، عدم انسجام اجتماعی یا احساس بیگانگی، تصمیم به جاسوسی علیه اسرائیل گرفتهاند.
حداقل ۲ نفر از متهمان بازداشتشده نیز از جامعه یهودیان اولترا ارتدکس بودند؛ گروهی که به طور سنتی وفادار به اسرائیل تلقی میشود اما اقدام به جاسوسی کردهاند! نمونههایی از جذب اقلیتهای عرب هم به چشم میخورد که ممکن است به دلیل تبعیض به همکاری با ایران ترغیب شده باشند.
در این میان، حضور سربازان ذخیره و افرادی با تجربه نظامی، مانند یوری الیاسپوف نیز حاکی از نفوذ ایران در لایههای حساس جامعه و نهادهای نظامی رژیم است. این تنوع نشاندهنده بیتعهدی عمیق در جامعه اسرائیل است که از اتباع پیشین کشورهای مختلف تشکیل شده و اکنون با شکافهای قومی، مذهبی و اقتصادی مواجه است. به گفته عیلم، مقام سابق موساد، بسیاری از این افراد «تعلق و نگرش یکسانی نسبت به اسرائیل ندارند». این بیتعهدی، ریشه در سیاستهای تبعیضآمیز، نابرابریهای اقتصادی و مهمتر از همه فقدان هویت مشترک دارد. چه آنکه روزنامه عبریزبان تایمز اسرائیل نیز به این موضوع اشاره کرده که متهمان به جاسوسی، جمعیتی متنوع هستند که از نظر سن، قومیت و اعتقادات مذهبی، تفاوتهای چشمگیری دارند. در حالی که ظاهراً مظنونان همگی با وعده پول آسان فریب خوردهاند، به نظر میرسد افزایش نارضایتی از مقامات رژیم در میان اقشار وسیعی از ساکنان سرزمین اشغالی عامل اصلی جاسوسی است.
بنا بر اذعان رسانه صهیونیستی، بسیاری از موارد جاسوسی اخیر که توسط شینبت کشف شده، مربوط به جوانان صهیونیست، اغلب دانشجویان یا سربازان ارتش رژیم، بوده است.
* ناکارآمدی روشهای سنتی و رویکرد عاطفی جدید
در چنین شرایطی، روشهای سنتی، مانند بازداشت، محاکمه و صدور احکام سنگین (تا ۱۵ سال زندان)، نتوانسته بحران فزاینده جاسوسی برای ایران را مهار کند. به همین دلیل، رژیم صهیونیستی به کارزار تبلیغاتی «پول آسان، هزینه سنگین» رو آورده است که رویکردی عاطفی دارد. این کارزار از طریق ویدئوهای ۲۰ ثانیهای، پیامهای رادیویی و شبکههای اجتماعی، با نمایش زندگی روزمره (مانند پدری با خانواده یا مردی با دوستان) هشدار میدهد همکاری با ایران میتواند به نابودی زندگی شخصی و خانوادگی صهیونیستها منجر شود.
پیام اصلی این کارزار (آیا برای ۵۰۰۰ شِکِل (۱۴۹۰ دلار) ارزش دارد زندگی یا خانوادهات را نابود کنی؟) سعی دارد با ایجاد ترس عاطفی، از جذب افراد جدید جلوگیری کند.
خبرگزاری رویترز گزارش داد این کمپین که توسط آژانس امنیتی رژیم صهیونیستی (شینبت) و اداره دیپلماسی عمومی رژیم طراحی شده قرار است از طریق رادیو، تلویزیون، وبسایتهای اصلی و پلتفرمهای شبکههای اجتماعی پخش شود. با وجود تلاشهای رژیم برای استفاده از این رویکرد عاطفی، بعید است این کارزار تأثیر مثبتی داشته باشد. در جامعهای که با نارضایتیهای سیاسی، نابرابریهای اقتصادی و شکافهای قومی مواجه است، امکان تاثیرگذاری چنین کارزارهایی غیرممکن است.این کارزار به جای پرداختن به علل اصلی بیتعهدی صهیونیستها نسبت به اسرائیل، تنها به هشدارهای عاطفی بسنده کرده است. به اعتقاد کارشناسان و رسانههای صهیونیست، بدون رفع این مشکلات، انگیزههای همکاری با ایران همچنان پابرجا خواهد ماند.
* کدام یکپارچگی؟!
بحران فزاینده جاسوسی برای ایران، به طور مستقیم ادعای اسرائیل مبنی بر یکپارچگی و نظارت کامل بر جامعه را زیر سوال برده است. جامعهای که به دلیل ترکیب مهاجرپذیر و تنوع قومی با چالشهای هویتی مواجه است، نمیتواند به طور کامل تحت کنترل نهادهای امنیتی قرار گیرد. حضور افراد از اقشار مختلف، از جمله سربازان، اعراب و حتی یهودیان مذهبی افراطی در شبکههای جاسوسی، نشان میدهد نظارت امنیتی اسرائیل با نقصهای جدی مواجه است. این موضوع به عنوان یک شکست برای شینبت و موساد تلقی میشود که نتوانستهاند از نفوذ ایران در لایههای مختلف جامعه سرزمین اشغالی جلوگیری کنند.
به گفته یوسی ملمن، تحلیلگر مطرح نظامی - اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، این بحران نشاندهنده تزلزل جامعه اسرائیل است که در آن اعتماد به نهادهای دولتی کاهش یافته و انگیزههای مالی بر وفاداری غلبه کرده است. بحران جاسوسی صهیونیستها برای ایران یک تهدید چندوجهی است که نهتنها امنیت اسرائیل، بلکه ادعای یکپارچگی و نظارت کامل بر جامعه صهیونیستها را به چالش کشیده است. تنوع اقشار درگیر و انگیزههای مالی آنها، صرفا بر یک گزاره ساده تاکید دارد: صهیونیستها حاضرند برای یک مشت دلار، به طور آگاهانه به آرمان صهیونیسم پشت کنند.