
گروه سیاسی: 4 رأی موافق چین، روسیه، پاکستان و الجزایر نتوانست بر 9 رأی مخالف بریتانیا، فرانسه، ایالات متحده، سیرالئون، اسلوونی، دانمارک، یونان، پاناما و سومالی غلبه کند و در نتیجه پیشنهاد تداوم لغو تحریمهای ایران تصویب نشد.
این اقدام آمریکا و اروپا یک بیتوجهی آشکار به توافق ایران و آژانس بود و نشان داد ۳ کشور تروئیکای اروپا از ابتدا دنبال فعالسازی مکانیسم ماشه بودند. البته انگلیس و آمریکا دقایقی پس از این رأیگیری از ادامه دیپلماسی با ایران خبر دادند اما نماینده ایران در سازمان ملل اعلام کرد در دیپلماسی بسته نیست اما ایران تصمیم میگيرد با چه کسی و بر چه اساسی وارد گفتوگو شود. امیرسعید ایروانی، سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمان ملل گفت: «امروز شورای امنیت فرصت گفتوگو و اجماع را بر باد داد». وزارت امور خارجه ایران نیز به یک ساعت نرسیده، در بیانیهای اقدام 3 کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس در سوءاستفاده از سازوکار حل و فصل اختلاف برجام برای بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت را به عنوان اقدامی غیرقانونی، ناموجه و تحریکآمیز محکوم کرد. بیانیه وزارت امور خارجه همچنین تأکید میکند مسؤولیت کامل پیامدهای این اقدام، در صورتی که منجر به بازگشت قطعنامههای لغوشده شورای امنیت علیه ایران شود، بر عهده آمریکا و 3 کشور اروپایی است که «با تحریف واقعیتها و طرح ادعاهای بیاساس، برخی کشورهای غیردائم عضو شورای امنیت را نیز برای همراه کردن با خود تحت فشار قرار دادند». کاظم غریبآبادی، معاون وزیر امور خارجه نیز در گفتوگو با شبکه خبر اعلام کرد عملاً در حال حاضر فعالیت غنیسازی اورانیوم نداریم و وقتی فعالیتی وجود ندارد، اسنپبک به بهانه عدم اجرای تعهدات هستهای ایران اصولاً موضوعیت ندارد و بیمعناست. او همچنین با اشاره به اینکه تحریمهای شورای امنیت قابل قیاس با تحریمهای یکجانبه نیست، با تصریح بر اینکه ایران تحت شدیدترین و ظالمانهترین تحریمهای یکجانبه در طول تاریخ بشریت قرار داشته، گفت: «نمیخواهم بگویم تحریمهای شورای امنیت چیزی نیست و فقط کاغذپاره است. باید آنها را جدی گرفت ولی مراقب باشیم در دام عملیات روانی طراحیشده غرب و آمریکا گرفتار نشویم».
ابراهیم عزیزی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ویراستی نوشت: «به کشورهایی که از حسننیت ایران برای گفتوگو سوءاستفاده میکنند و درهای دیپلماسی را به روی خود میبندند، هشدار میدهیم فشار حداکثری هرگز جواب نمیدهد و این بار سختتر از همیشه پشیمان خواهند شد.» حجتالاسلام والمسلمین علیرضا سلیمی، عضو هیات رئیسه مجلس نیز، با اشاره به فعالسازی مکانیسم ماشه اعلام کرد اسرائیل بهعنوان سخنگوی اتحادیه اروپایی از اجرایی شدن آن سخن میگوید و رئیسجمهور فرانسه نیز با صراحت این موضوع را اعلام کرده است؛ این نشان میدهد گفتوگو با غربیها کاری بیهوده است. اشاره این نماینده مجلس به بیانیه وزیر خارجه رژیم صهیونیستی است که در آن از تصمیم شورای امنیت سازمان ملل متحد برای عدم تصویب قطعنامه ادامه رفع تحریمهای ایران استقبال کرد.
در سوی کشورهای همسو با ایران، میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در مصاحبه با المیادین گفت روسیه و چین ابتکاری برای حل و فصل مسائل پیرامون برنامه هستهای ایران ارائه خواهند داد. نماینده دائم چین در سازمان ملل نیز به 3 کشور اروپا درباره بازگرداندن تحریمهای ایران هشدار داد و گفت مکانیسم ماشه، تلاشهای دیپلماتیک را به یکباره نابود خواهد کرد. فو کونگ بر این باور است وضعیت دشوار کنونی در موضوع هستهای ایران ریشه در خروج ایالات متحده از توافق در سال ۲۰۱۸ دارد. از نظر او، آمریکا تحریمها علیه ایران را دوباره برقرار و بهطور پیوسته تشدید کرد، در حالی که ایران را از بهرهمندی از مزایای اقتصادی توافق محروم ساخت و ایران را ناچار کرد تعهدات خود در توافق را کاهش دهد. بعدازظهر دیروز - شنبه - نیز وزارت خارجه روسیه در بیانیهای تاکید کرد این کشور «بارها به ماهیت تحریکآمیز و غیرقانونی اقدامات کشورهای اروپایی عضو برجام و ریاست کرهجنوبی بر شورای امنیت سازمان ملل که تحت نفوذ آنهاست، اشاره کرده است». در بیانیه وزارت خارجه روسیه همچنین آمده است: «نتایج رأیگیری درباره قطعنامه کرهجنوبی فقط نشاندهنده این است که این سند مورد حمایت قرار نگرفته و از دستور کار خارج شده است. [اما] این واقعیت هیچ تعهدی برای سایر کشورها برای بازگرداندن محدودیتهای قبلی علیه ایران ایجاد نمیکند. «اسنپبک بدنام» را نمیتوان معتبر دانست». ساعتی قبل از صدور این بیانیه، رئیسجمهور در مراسم تجلیل از مدالآوران المپیاد ۲۰۲۵ با اشاره به آخرین تحولات اجرای اسنپبک گفت: «دیشب جلسه برگزار کردهاند تا اسنپبک را برگردانند؛ راه را میبندند؟ مغزها و اندیشهها هستند که یا راه پیدا میکنند یا راه میسازند». مسعود پزشکیان اظهار کرد: «آنان نمیتوانند جلوی ما را بگیرند. نطنز و فردو را میتوانند بزنند، غافل از اینکه این انسانها هستند که نطنز و مهمتر از نطنز را میسازند و خواهند ساخت». پیش از این رسانههای بسیاری درباره اثر مکانیسم ماشه بر 2 موضوع فروش نفت و سرمایهگذاری خارجی تحلیلها و گفتوگوهای پرشماری تولید و تصریح کردهاند نمودار تولید و صادرات نفت ایران نشان میدهد از ابتدای سال ۱۳۸۹ که قطعنامه ۱۹۲۹ (سنگینترین قطعنامه ضدایرانی سازمان ملل) تصویب شده تا ابتدای سال ۱۳۹۱ تولید و فروش نفت ایران (2 میلیون بشکه در روز) ثابت بوده. از سال ۱۳۹۱ هم این تحریمهای یکجانبه آمریکا است که بر فروش نفت ایران اثر میگذارد؛ تحریمهایی که از سال ۱۳۹۷ با خروج آمریکا از برجام مجدداً اعمال شده و اکنون تا میزان قابل توجهی بیاثر شده است. علاوه بر این، نمودار سرمایهگذاری خارجی در ایران نیز نشان میدهد از ابتدای سال ۱۳۸۹ که قطعنامه ۱۹۲۹ تصویب شده تا ابتدای سال ۱۳۹۱ سرمایهگذاری خارجی در ایران کاملاً افزایشی بوده است. از سال ۱۳۹۱ هم تحریمهای یکجانبه آمریکا بر سرمایهگذاری خارجی در کشورمان اثر گذاشته؛ تحریمهایی که از سال ۱۳۹۷ با خروج آمریکا از برجام مجدداً اعمال شده و اکنون تا میزان قابل اعتنایی بیاثر شده است. پیش از این نیز، چهرههای متعدد سیاسی و دانشگاهی درباره عوارض و تبعات فعالسازی مکانیسم ماشه برای طرف غربی هشدار داده بودند. از جمله پروفسور «جان مرشایمر»، استاد مشهور روابط بینالملل در گفتوگویی تأکید کرد اعمال سازوکار بازگشت خودکار تحریمها یا مکانیسم ماشه علیه ایران این کشور را بیش از پیش به آغوش همان کشورهای بریکس خواهد راند.
مکانیسم ماشه؛ از توهم کدخدا تا پایان قطبیگرایی
مهدی پناهی*: شورای امنیت سازمان ملل بار دیگر صحنه رویارویی آشکار قدرتها بر سر ایران و مساله موسوم به «مکانیسم ماشه» بود. آمریکا و چند کشور اروپایی تلاش کردند با فعالسازی دوباره این سازوکار، فضای فشار و تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران را بازتولید کنند اما مخالفت صریح چین و روسیه نهتنها مشروعیت این اقدام را زیر سؤال برد، بلکه نشان داد دوران تکقطبیگرایی و «کدخداسالاری» در حال اتمام است. با این حال، در فضای رسانهای داخلی برخی جریانهای سیاسی اصلاحطلب و براندازان، به جای تحلیل واقعبینانه این تحولات، همچنان تلاش میکنند مقصر اصلی بازگشت تحریمها و فعالسازی مکانیسم ماشه را شهید رئیسی و منتقدان برجام معرفی کنند؛ گویی با بستن چشمها بر حقایق میتوان تاریخ را وارونه روایت کرد.
اما واقعیتهای مهمی وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود.
۱- ترامپ در زمان دولت روحانی از برجام خارج شد و نهتنها فشار حداکثری را کلید زد، بلکه پروژه تغییر نظام را به صراحت دنبال کرد؛ تا آنجا که فرمان ترور سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی را صادر کرد.
۲- بایدن نیز در حالی که مذاکرات به نقطه حساسی رسیده بود، به بهانه اغتشاشات سال ۱۴۰۱ میز مذاکره را ترک کرد و همان سیاست فشار را ادامه داد.
۳- این جریان مدعی است دولت روحانی در سال ۱۴۰۰ آماده احیای برجام بود اما نمیگویند همین تیم، در دولت پزشکیان نیز با خوشبینی افراطی ایده گفتوگوی غیرمستقیم با آمریکا را مطرح کرد و حتی تصور توافق با ترامپ را داشت، در حالی که پاسخ آمریکا و رژیم صهیونیستی، نه مذاکره بلکه موشک و جنگ بود.
همان تیم بعدها آش توافق قاهره پس از جنگ اخیر را پخت و به رغم واگذاری امتیازهای بزرگ، امروز با دهنکجی اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی مواجه شد. پرسش اساسی این است: با چنین سابقهای، تیم روحانی در سال ۱۴۰۰ چه گُلی میتوانست بر سر منافع ایران بزند وقتی حتی نزدیکترین یاران روحانی دستاورد برجام را هیچ میپندارند و رهبر معظم انقلاب نیز بارها آن را خسارت محض خواندند؟
از سوی دیگر، این پرسش کلیدی مطرح است: چرا اروپا و آمریکا سال ۱۴۰۱ ـ زمانی که یک جنگ ترکیبی تمامعیار علیه ایران به جریان افتاده بود ـ از سلاح مکانیسم ماشه استفاده نکردند؟ پاسخ روشن است: قدرت داخلی و بازدارندگی ایران در آن مقطع اجازه نداد این سلاح کماثر و آخرین برگ دشمن فعال شود.
اکنون اما شرایط فرق کرده است؛ دشمنان صهیونی و آمریکایی با بازی جدید اروپا و فعالسازی مکانیسم ماشه به دنبال تکرار الگوی جنگ ۱۲ روزهاند. این بار امید آنها نه به قدرت واقعی خودشان، بلکه به اختلافات داخلی، تفرقهافکنیهای رسانهای و جریانهایی است که با شعار «توافق به هر قیمت» عملاً پازل دشمن را تکمیل میکند.
مسأله به اینجا ختم نمیشود؛ حتی پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، همان جریان سیاسی میگوید راهحل، سفر پزشکیان به نیویورک و گفتوگو با ترامپ در حاشیه اجلاس سازمان ملل است! این همان خطای استراتژیکی است که سال ۹۸ نیز تکرار شد؛ زمانی که برخی برای دیدار ترامپ و روحانی در راهروهای هتلهای نیویورک لحظهشماری میکردند.
این نگاه سادهانگارانه به آمریکا و روابط بینالملل در حالی است که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند ریشه دشمنی آمریکا نه یک پرونده خاص، بلکه دین و دانش ایرانی است؛ دشمنی که هر بار بهانهای تازه میآورد.
در نهایت باید توجه داشت اثر اصلی مکانیسم ماشه نه در متن حقوقی آن، بلکه در نحوه عملکرد داخلی است؛ از تصمیمهای اقتصادی دولت گرفته تا بازی برخی فعالان اقتصاد. در عرصه بینالملل هم این رویداد به جای تقویت آمریکا، بیش از هر چیز مشروعیت شورای امنیت را زیر سؤال برد و نشانهای شد از پایان جهان تکقطبی.
مکانیسم ماشه نشان داد هرگاه ایران بخواهد «بچه خوب» کدخدا باشد و همه چیز را به رضایت غرب گره بزند، مصیبتها آغاز میشود. امروز اما حمایت صریح چین و روسیه از ایران اثبات میکند دوران کدخداسالاری تمام شده. وقت آن رسیده غربگرایان نیز از این دور باطل خارج شوند و طرحی نو دراندازند؛ طرحی مبتنی بر واقعیتهای قدرت ایران و تحولات جهانی، نه خوشبینیهای توخالی به آمریکا و اروپا.
* کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی