08/مهر/1404
|
00:26
دیدگاه

فداکاری برای غزه

رها عبداللهی: فرازهای مختلف زندگی «سیدحسن نصرالله» هر کدام روایتگر بخشی از شخصیت این شهید والامقام است اما وقایع سال آخر زندگی ایشان، چکیده و عصاره کل حیات مجاهدانه ایشان محسوب می‌شود. برخی هنوز هم ناجوانمردانه و جاهلانه عنوان می‌کنند نصرالله با تصمیمی که 8 اکتبر برای ورود به درگیری با رژیم صهیونیستی گرفت، نه‌تنها حزب‌الله و کل لبنان را به خطر انداخت، بلکه به هدفش در توقف حملات و جنایات رژیم صهیونیستی نسبت به غزه هم نرسید و در واقع برای هیچ، خود، حزب‌الله و لبنان را فدا کرد. برخی هم از آن طرف می‌گویند اشتباه سیدحسن این بود که نخواست با رژیم وارد جنگ تمام‌عیار شود و به درگیری محدود و فشار به رژیم بسنده کرد و همین باعث تصعید حملات به بدنه حزب‌الله شد. اگرچه بسیاری از این تحلیل‌ها یا از روی کینه و حسدند یا مانند سخن آن کسی است که بیرون گود ایستاده و به کشتی‌گیر دستور می‌دهد لنگش کن اما به هر حال نظراتی است که وجود دارد و باید پاسخی در افکار عمومی برای آن داشت. بهترین راه قضاوت درباره آنچه گذشت و پاسخ به ابهامات و تشکیکات نسبت به تصمیم سخت حزب‌الله، مرور سریع آنچه است پس از 7 اکتبر 2023 واقع شد. در این نوشتار به روزهای پس از توفان الاقصی سفر می‌کنیم.
* توفان فلسطینی، توفان لبنانی
هفته اول پاییز سال 2023، برای اسرائیلی‌ها خیلی بد تمام شد. 7 اکتبر، مجاهدان قسام  در یک عملیات کاملاً فلسطینی، بزرگ‌ترین ضربه‌ تاریخ اشغالگری اسرائیل را به رژیم وارد کردند. رژیم صهیونیستی 75 سال با ظلم و کشتار و آوارگی و اسارت و اهانت به مردم فلسطین، باد کاشت و 7 اکتبر، «توفان الاقصی» درو کرد. نتیجه این عملیات غافلگیرانه در قلب شهرک‌های اشغالی، 2 هزار کشته، بیش از 70 هزار زخمی و 253 اسیر بود که به برگ برنده‌ای در دست مجاهدان برای بیرون کشیدن حق مردم مظلوم فلسطین از حلقوم کثیف رژیم سفاک صهیونیستی تبدیل شد.
روز بعد، اسرائیلی‌ها کم‌کم به خود آمدند و پریشان از کابوس فلسطینی 7 اکتبر، حملات دیوانه‌واری علیه مردم فداکار غزه آغاز کردند. حزب‌الله لبنان نمی‌توانست نسبت به مردم غزه بی‌تفاوت باشد. برای همین با شروع حملات ناجوانمردانه به غزه، کابوس لبنانی در 8 اکتبر اضافه شد. رزمندگان حزب‌الله با عملیات‌های متعدد، حمله به سرزمین‌های شمال فلسطین اشغالی را شروع کردند و با این کار، بخشی از توان رزم رژیم صهیونیستی را مشغول کردند تا فشار نظامی روی غزه کم شود.
این عملیات‌ها رژیم صهیونیستی را عصبی کرده بود. آنان نمی‌دانستند هدف عملیات‌های حزب‌الله چیست و تا کی ادامه خواهد داشت. سکوت سیدحسن نصرالله هم شرایط را برای آنان پیچیده‌تر کرده بود. 
دوست و دشمن منتظر بودند سیدحسن بعد از توفان الاقصی سخنرانی کند و بفهمند چه در سر دارد. آیا توفان الاقصی عملیات هماهنگ جبهه مقاومت بوده؟ آیا حزب‌الله قصد دارد وارد جنگ تمام‌عیار با اسرائیل شود؟ غافلگیری بعدی مقاومت برای اسرائیل چیست و کی اتفاق می‌افتد؟... سخن نگفتن سید هم مثل سخن گفتنش، دل دشمن را خالی می‌کرد.
مسأله مسؤولیت
سکوت نصرالله 25 روز طول کشید و حزب‌الله طی این مدت با عملیات‌هایی در مناطق مزارع شبعا  و تپه‌های کفرشوبا  و سپس سراسر مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی، شهرک‌های شمال سرزمین‌های اشغالی را ناامن و شهرک‌نشینان صهیونیست را مجبور به تخلیه آنجا کرد. بالاخره 2 نوامبر، روز بزرگداشت شهدای راه قدس، سیدحسن نصرالله طبق اعلام قبلی سخنرانی کرد. او در این سخنرانی توفان الاقصی را مشروع‌ترین، اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین نبرد خواند و از شروع دوره‌ تازه‌ای از نبرد با دشمن و دوره‌ تاریخی تازه‌ای از سرنوشت ملت فلسطین و ملت‌ها و کشورهای منطقه سخن گفت. سید تأکید کرد توفان الاقصی یک عملیات کاملاً فلسطینی بود اما همه در مقابل غزه مسؤولیت دارند و پیروزی غزه به نفع همه کشورهای منطقه است. سیدحسن و مقاومت، مسؤولیت خود در برابر غزه را شناخته و از 8 اکتبر، حملات خود را آغاز کرده بودند. سید گفت: «اگر ما به موضع‌گیری و همبستگی سیاسی با غزه یا راهپیمایی هر روزه اکتفا می‌کردیم و رژیم صهیونیستی خیالش از مرزهای شمال راحت بود، چه فایده؟ ما با محاسبه، خود را به خطر انداخته‌ایم». روزی که رژیم صهیونیستی حمله به غزه را شروع کرد، همه نیروهایش را از سرزمین‌ اشغالی فراخواند تا با تمام قدرت به جان غزه بیفتد و در مدت کوتاهی آن را با خاک یکسان کند اما عملیات‌های فداکارانه حزب‌الله باعث شد مجبور شود علاوه بر نیروهای قبلی مستقر در مرز لبنان، نیروهای دیگری را هم به آنجا اعزام کند و این یک‌سوم توان رزم رژیم به علاوه بخشی از نیروی دریایی، هوایی و پدافند موشکی آن را سرگرم و از غزه دور کرد. نتیجه دیگر عملیات‌های حزب‌الله، آواره شدن ده‌ها هزار شهرک‌نشین صهیونیست بود که فشار روانی، روحی، مالی و اقتصادی بسیار زیادی برای رژیم تولید کرد. 
فداکاری حزب‌الله برای او هزینه‌هایی چون شهادت عده‌ای از شهروندان و مجاهدان لبنانی و آواره شدن عده‌ای از ساکنان جنوب لبنان را هم به همراه داشت.سیدحسن نصرالله در آن سخنرانی تاریخی اعلام کرد: «پایان حملات ما را، پایان حمله اسرائیل به غزه تعیین می‌کند، نه چیز دیگر». سیدحسن تا روز آخر عمرش پای این حرف ماند.
* جوابی درباره فلسطین
وقایع پس از توفان الاقصی نقطه اوج احساس مسؤولیت شهید سیدحسن نصرالله و مجاهدان لبنانی نسبت به مردم فلسطین بود. وقتی آنان می‌توانستند مانند دیگر اعراب سکوت کنند و دامان خود را از دندان سگ هار صهیونیست دور نگه دارند، فداکارانه دل به خطر سپردند و به رژیم آسیب‌های جدی زدند. سیدحسن در سخنرانی دهه محرم، در جواب کسانی که به حزب‌الله خرده می‌گرفتند، پاسخی داد که عمق انگیزه حزب‌الله از این فداکاری را نشان می‌داد. ایشان فرمود: «کلٌّ بشریّه الموجوده حالیّاً، یوم القیامه سیسألون عن فلسطین و یجب عن یحضّروا الجواب للآخره؛ روز قیامت از همه انسان‌هایی که امروز هستند، درباره فلسطین سوال خواهد شد و باید جوابی برای آن روز آماده کنند». سید می‌گفت راهپیمایی و اعلام حمایت سیاسی و کمک‌های مادی خوب است اما پیشرفته‌ترین و والاترین پشتیبانی، نبرد است تا حملات دشمن صهیونیست علیه مردم فلسطین متوقف شود؛ این مسؤولیت ماست. او با اطمینان به مردم گفت حزب‌الله از این امتحان سربلند بیرون خواهد آمد. 
* و اینک کربلا...
در جنگ آخرالزمانی حق و باطل و صحنه آشکار تقابل عدالت و بی‌عدالتی در غزه، گاهی کربلا اتفاق می‌افتد و چشم بصیر، در دل صحنه‌ ریخته شدن خون بهترین بندگان خدا، زیبایی و نصر را مشاهده می‌کند. حزب‌الله لبنان، تاوان فداکاری‌هایش را با حوادث سخت و عجیبی در تابستان ۲۰۲۴ داد. ارتش صهیونیستی اوضاعی را که حزب‌الله در شمال فلسطین اشغالی برای رژیم ایجاد کرده بود، یک شکست تاریخی برای خود خواند. رژیم سفاک صهیونیستی برای اینکه حزب‌الله را مجبور به آتش‌بس کند و امنیت را به شمال سرزمین‌ اشغالی برگرداند، عملیات‌های ترور فرماندهان ارشد حزب‌الله را شروع کرد؛ از ترور فرمانده شهید فؤاد شکر در ۳۰ ژوئیه تا به شهادت رساندن ۸ فرمانده اصلی یگان رضوان در ۲۰ سپتامبر و ماجرای جنایت بی‌سابقه انفجار پیجرها و بیسیم‌های نیروهای حزب‌الله که چند هزار مجروح و چندین شهید بر جا گذاشت.
سیدحسن پس از حادثه انفجار پیجرها سخنرانی کرد و فرمود: «دشمن با اتکا به توانمندی تکنولوژی غرب جنایت کرد اما با تمام اطمینان می‌گویم این ضربه قوی ما را از مسیر خود متوقف نمی‌کند، بلکه ما قدرتمندتر در مقابل آنها خواهیم ایستاد. به رغم تمام فداکاری‌ها و جانفشانی‌ها و به رغم تمام تبعات و پیامدها، مقاومت از یاری رساندن به غزه و کرانه باختری منصرف نخواهد شد».
* معادله نصرالله
شهید سیدحسن نصرالله در آخرین سخنرانی خود تهدیدی را که در نخستین سخنرانی پس از توفان الاقصی فرموده بود، تکرار کرد: «تنها راه بازگرداندن آوارگان [رژیم] به شمال، توقف حملات به نوار غزه و کرانه باختری است، اقدامات [نتانیاهو] روند آواره شدن افراد در شمال را افزایش داده و فرصت بازگرداندن آنان را محال می‌کند». روز بعد از این سخنرانی، رژیم صهیونیستی فرماندهان ارشد حزب‌الله را به شهادت رساند و پس از یک هفته، جنایت عظیم ترور سیدالشهدای مقاومت، سیدحسن نصرالله را در ضاحیه مرتکب شد. در پی این اتفاقات، رژیم صهیونیستی با حمایت و پشتیبانی آمریکا، شدیدترین حملات را علیه مردم لبنان شروع کرد. هدف، نابودی حزب‌الله و بازگشت امنیت به سرزمین‌های شمال بود. در این نبرد ۶۰ روزه که شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله آن را نبرد أولی‌البأس نامید، حزب‌اللهی که تصور می‌شد با ترور رهبر و همه فرماندهانش و آسیب دیدن جدی نیروی رزمش در انفجار پیجری، دیگر هرگز سر پا نخواهد شد، از میان آوارها ققنوس‌وار برخاست و 2 ماه جانانه با متجاوز سفاک جنگید و او را وادار به آتش‌بس کرد. قهرمانی‌های مجاهدان و عملیات‌های مبتکرانه آنان در این جنگ نشان داد سازمانی که سیدحسن نصرالله بنا نهاده، حتی با شهادت رهبران و فرماندهان اصلی‌اش، توان بازسازی سریع خود و بازگشت به میدان را دارد. با شروع آتش‌بس، مردم جنوب لبنان به سرعت به شهرها و روستاهای‌شان برگشتند تا خرابه‌های ناشی از جنگ را دوباره بسازند و در خاک عزیز متبرک به خون شهدای‌شان زندگی دوباره‌ای را شروع کنند اما شهرک‌نشینان شمال سرزمین‌ اشغالی، هنوز طنین صدای تهدید رهبر صادق‌الوعد حزب‌الله را می‌شنیدند «تا وقتی غزه زیر بمباران است، آوارگان شهرک‌نشین حق بازگشت به خانه‌های‌شان را ندارند» و رعب و وحشت رهای‌شان نمی‌کرد. برای همین، با وجود وعده‌ها و تشویق‌ها و تسهیل‌های دولت صهیونیستی، شهرک‌نشینان شمال حاضر به بازگشت نشدند و شهرهای شمال سرزمین اشغالی شهر ارواح باقی ماندند!

ارسال نظر
پربیننده